سینمای ایران در کشاکش گیشه و رسالت فرهنگی؛ در گفتگو با ابراهیم اصغری

ابراهیم اصغری، متولد سال ۱۳۴۵، از چهره‌های پیشکسوت و تأثیرگذار صنعت سینمای ایران به شمار می‌رود. وی فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۷۵ با فیلم “مردی شبیه باران” آغاز نمود و طی بیش از دو دهه حضور مستمر در عرصه تولید سینمایی، مسئولیت‌های متعددی را در مقام مدیر تولید و تهیه‌کننده بر عهده گرفته است.

این تهیه‌کننده پرکار سینمای ایران، تخصص ویژه‌ای در تولید آثار دفاع مقدس دارد و در این زمینه آثاری ماندگار خلق کرده است. از شاخص‌ترین تولیدات اخیر وی می‌توان به فیلم‌های پرفروش و پرمخاطبی همچون “تک تیرانداز” و “شماره ده” اشاره کرد که در سه سال گذشته با استقبال گسترده مخاطبان روبرو شده‌اند.

اصغری در کارنامه هنری خود تهیه‌کنندگی آثاری چون “شب هورا”، “به کبودی یاس”، “شور شیرین” و “اشنوگل” را به ثبت رسانده که هر کدام به لحاظ محتوایی و هنری، جایگاه ویژه‌ای در سینمای ایران دارند. فیلم‌های “پنجشنبه آخر” و “ماه او خوب سنگ می‌زند” نیز از دیگر تولیدات قابل توجه این تهیه‌کننده به شمار می‌روند.

وی با آثاری همچون “فیلم پنجاه و دو” و “هرت” نشان داده است که به ژانرهای مختلف سینمایی تسلط داشته و می‌تواند در هر حیطه‌ای، تولیداتی باکیفیت ارائه دهد. اصغری همواره بر این باور است که سینمای اصیل ایرانی باید در عین حفظ جذابیت‌های بصری، حامل پیام‌های انسانی و ارزش‌های ملی باشد. این فیلمساز پرتلاش با بیش از ربع قرن تجربه در عرصه تولید سینمایی، همچنان با انرژی و خلاقیت به فعالیت خود ادامه می‌دهد و بی‌شک در سال‌های آتی نیز شاهد تولیدات ارزشمند دیگری از وی خواهیم بود. رویکرد حرفه‌ای و تعهد هنری ابراهیم اصغری، او را به یکی از چهره‌های قابل اعتماد و تأثیرگذار سینمای ایران تبدیل کرده است. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ­ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی ­اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:

آقای اصغری، شما قبلا در مصاحبه ­ای گفته ­اید که سینمای ایران از مسیر اصلی خود منحرف شده. اجازه دهید این نظر را به چالش بکشیم – آیا اساساً این «مسیر اصلی» که شما از آن دفاع می کنید، واقعاً وجود خارجی دارد؟ یا این که ما همیشه درگیر همین دوگانه فرهنگ-اقتصاد بوده ­ایم؟

سؤال جالبی است. ببینید، اگر به تاریخ سینمای ایران نگاه کنیم، در دهه های گذشته ما فیلم­ هایی داشتیم که هم مخاطب را جذب می ­کرد و هم حرفی برای گفتن داشت. مشکل امروز این است که…

دقیقاً! و آن سینما هم تحت حمایت های دولتی بود. آیا شما پیشنهاد می کنید بازگردیم به آن سیستم حمایتی؟ در حالی که می دانیم آن سیستم هم انتقادات خاص خود را داشت.

نه، منظورم بازگشت به گذشته نیست. بحث بر سر ایجاد تعادل است. وقتی شما در یک سال بیش از ۷۰ درصد تولیدات سینمایی را به کمدی های سطحی اختصاص می دهید، طبیعی است که…

اما این آمار را از کجا آورده اید؟ و مهم تر اینکه اگر مخاطب این فیلم ها را می پسندد، آیا این نشان دهنده نیاز واقعی جامعه نیست؟ شاید مردم دقیقاً به همین سرگرمی ساده نیاز دارند؟

اینجاست که بحث جالب می شود. آیا وظیفه سینما فقط پاسخ گویی به سلیقه موجود است یا باید سلیقه سازی هم بکند؟ وقتی رسانه ملی برخی فیلم­ها را نادیده می گیرد اما برای برخی دیگر تبلیغات گسترده می کند، داریم چه پیامی می دهیم؟

صبر کنید! بعضی فیلم­ ها برای جشنواره ها ساخته شده، بعضی فیلم ­ها با سرمایه رسانه­ ی ملی ساخته شده، و بعضی دیگر با بودجه بخش خصوصی برای مخاطب عام. چرا باید اینها را در یک سطح ببینیم؟

چون همه­ شان سینما هستند! مشکل دقیقاً همین جاست که ما داریم سینما را به سه بخش جشنواره­ای، سفارشی، و مردمی تقسیم می کنیم. در حالی که سینمای خوب، فیلمی است که هم از نظر فنی و هنری برجسته باشد و در جشنواره­ ها بدرخشد، هم حرفی عمیق و جدی داشته باشد و بتواند آن را بدون لکنت بیان کند، و هم پرفروش شد.

پس شما معتقدید مشکل از فیلمسازان است؟ چرا آنها نمی ­توانند مثل فیلم ­هایی بسازند که هم فرهنگ ­ساز باشند هم پرفروش؟

نه، مشکل ساختاری است. وقتی سیستم اکران شما به گونه ای است که فیلم­ هایی خاص شانس نمایش پیدا نمی­ کنند، وقتی نهادهای فرهنگی فقط به آمار فروش نگاه می­ کنند، طبیعی است که فیلمسازان به سمت تولیدات کم خطرتر بروند.

این حرف شما تناقض دارد. از یک طرف می­ گویید نباید به آمار فروش توجه کرد، از طرفی از فیلم پرفروش دم می­ زنید. بالاخره چه می­ خواهید؟

دارید به نکته خوبی اشاره می کنید. من با فروش مخالف نیستم، با تک بعدی شدن مخالفم. مشکل وقتی است که فروش تنها معیار می شود. باید سیستمی طراحی کنیم که هم به کیفیت هنری بها دهد هم به مخاطب.

و این سیستم آرمانی را چگونه می­ توان اجرا کرد؟ مخصوصاً در شرایط اقتصادی فعلی که تهیه کنندگان به دنبال بازگشت سرمایه هستند.

نیاز به یک انقلاب مدیریتی داریم. مثلاً سهمیه بندی سالن ها برای انواع فیلم ها، یا ایجاد صندوق حمایت از فیلم های باکیفیت؛ اصلاح سیستم داوری جشنواره ها، و آموزش مخاطب از طریق رسانه ملی…

همه این حرف ها خوب است، اما به نظر می­ رسد آرمان گرایانه و غیرواقعی است، آن هم  در شرایطی که حتی سینمای جهان هم به سمت تجاری شدن پیش می رود.

بله، اما سینمای موفق جهان تعادل را حفظ کرده. هالیوود هم تایتانیک دارد هم شوالیه تاریکی. ما چرا باید فقط به یکی از اینها بسنده کنیم؟

صحبت آخر؟

فقط این را بگویم که اگر امروز به فکر نباشیم، فردا باید هزینه بیشتری بپردازیم. سینما فقط یک صنعت نیست، یک رسانه قدرتمند فرهنگی است. فراموش کردن این مسئله، خیانت به نسل آینده است.

ممنون از این بحث صریح و چالشی. امیدوارم این گفتگوها ادامه پیدا کند.

من هم از شما متشکرم. مهم این است که درباره سینما حرف بزنیم، چون نشان می دهد برایمان مهم است.

مهاجرت هنرمندان؛ حق فردی یا کنش سیاسی؟ (1)

در دنیای امروز، مهاجرت حقی مسلم برای هر انسان به شمار می‌رود. انتخاب محل زندگی، شغل یا سبک زندگی از جمله حقوق طبیعی افراد است و هنرمندان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بسیاری از هنرمندان ایرانی، همچون دیگر اقشار جامعه، ممکن است به دلایل شخصی، شغلی یا امنیتی تصمیم به مهاجرت بگیرند و این تصمیم در ظاهر نباید محل سؤال یا قضاوت قرار گیرد.
با این حال، آنچه مسئله‌ساز می‌شود، چرخش ناگهانی و رادیکال برخی از این افراد در مواضع سیاسی و گفتاری آن‌ها پس از مهاجرت است. هنگامی که هنرمندی که سال‌ها در ساختار رسمی جمهوری اسلامی فعالیت کرده، از حمایت مالی و هنری برخوردار بوده و در پروژه‌های تبلیغاتی و حکومتی نقش‌آفرینی کرده است، ناگهان در آن سوی مرزها به چهره‌ای اپوزیسیون و معترض تبدیل می‌شود، جامعه دچار تردید می‌گردد.
آیا این تغییر موضع واقعی، ریشه‌دار و حاصل یک تحول فکری است؟ یا ترفندی برای بقا در فضای رسانه‌ای و جلب توجه مخاطب جدید محسوب می‌شود؟ اینجاست که کنش فردی رنگ سیاسی و عمومی به خود می‌گیرد. چنین چرخش‌هایی دیگر یک انتخاب شخصی ساده نیستند، بلکه به‌عنوان نوعی بازتعریف هویت و حتی فرصت‌طلبی رسانه‌ای تحلیل می‌شوند.
از منظر جامعه‌شناسی، چنین رفتارهایی اغلب نشانه‌ای از بحران اعتماد عمومی به شمار می‌رود. مخاطب ایرانی، که سابقه و نقش این چهره‌ها را در حافظه جمعی خود دارد، نمی‌تواند چرخش ناگهانی آن‌ها را به‌سادگی بپذیرد. در نگاه مردم، این‌ها همان کسانی هستند که روزی در حمایت از نظام، در فیلم‌های سفارشی و تلویزیون حکومتی نقش ایفا می‌کردند، اما امروز از همان نظام تبری می‌جویند.
برای نمونه، حمید فرخ‌نژاد که در پروژه‌های سینمایی با محتوای امنیتی یا ملی همچون «استرداد» به ایفای نقش پرداخته بود، اکنون از خارج از کشور، علیه همان سیستم موضع‌گیری می‌کند. یا فاطمه معتمدآریا، که تا پیش از این از چهره‌های اصلی سینمای رسمی ایران بود، در مصاحبه‌ای در خارج از کشور از «پایان قوانین گذشته» سخن می‌گوید؛ گفتاری که بیشتر شبیه تلاش برای بازیابی نام و موقعیت در فضای جدید است تا بیان یک موضع صادقانه.
در نتیجه، مهاجرت اگر با صداقت، سکوت و احترام به گذشته همراه باشد، قابل درک است. اما هنگامی که با تناقض، چرخش‌های نمایشی و بازنویسی گذشته همراه شود، اعتماد عمومی را به چالش می‌کشد. مخاطب امروز، نه تنها به سخنان بلکه به سوابق افراد نیز توجه می‌کند و همین امر سبب می‌شود هنرمند مهاجر، بیش از یک مهاجر، به عنوان یک کنشگر سیاسی مورد سنجش قرار گیرد…(ادامه دارد)

روایت متفاوت مرضیه برومند از فیلم «مربای شیرین»!

مرضیه برومند در نهمین نشست «کتاب و سینما» با عنوان «ادبیات کودک؛ رویای شیرین» به فیلم «مربای شیرین» اشاره کرد و گفت: مرادی کرمانی برای نخستین بار فیلمنامه نوشته بود و من چندان با متن و نتیجه‌گیری آن موافق نبودم، به همین دلیل از آقای توحیدی دعوت به همکاری کردم که او در نهایت این فیلم را نجات داد.

فریدزاده: امیدوارم در آینده‌ای نزدیک شاهد برگزاری یک «رویداد بزرگ بین‌المللی» در «تبریز بزرگ» باشیم

سینماپرس: آیین اختتامیه هفتادویکمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان تبریز-سهند و معرفی برگزیدگان این رویداد، عصر پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ با حضور رئیس سازمان سینمایی، بهروز شعیبی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، حبیب ایل‌بیگی مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر، جمعی از مسئولان شهر تبریز و دبیر جشنواره در سالن پتروشیمی تبریز برگزار شد.

ادامه‌ی «مصائب مسیح» ساخته خواهد شد

به گزارش صبا، گیبسون عنوان «مصائب مسیح: رستاخیز» را در سال ۲۰۱۶ برای فیلم برگزید و توضیح داد که «در فیلم ترتیب وقوع رویدادهای تاریخی رعایت نشده است. ما نمی‌دانیم در آن سه روز چه گذشته، اما ارزش تفکر و خیال‌پردازی را دارد.» قسمت اول فیلم با بودجه ۳۰ میلیون دلاری ساخته شد و ۶۱۲ […]

The post ادامه‌ی «مصائب مسیح» ساخته خواهد شد first appeared on پایگاه خبری صبا.

«کتاب‌ها» باید بر اساس مسائل و «نیاز روز جامعه» نوشته شوند/ «مردم» باید این «حق »را داشته باشند که با «آزادی» کتاب مورد نظر خود را برگزینند

سینماپرس: مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور در بازدید از سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، سراغ برخی ناشران عمومی رفت، با تازه‌های نشر آشنا شد، کتاب‌هایی هدیه گرفت، دغدغه‌های خود را در زمینه به‌روز بودن و مرتبط بودن آنها با مسائل روز جامعه با ناشران مطرح کرد و به آنها خدا قوت گفت.

رزاق کریمی: «تهامی‌نژاد» فقط یک «مستندساز» یا نظریه‌پرداز نیست. او «نماد اخلاق حرفه‌ای» و «شرافت انسانی» است

سینماپرس: پنجمین دوره مراسم اهدای نشان عالی خورشید، روز گذشته پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت با حضور جمعی از اهالی سینما و با اجرای منصور ضابطیان در موزه سینما برگزار و نشان عالی خورشید ، با حضور اهالی سینما به استاد محمد تهامی نژاد مستندساز و پژوهشگر پیشکسوت اهدا شد.

خروج از نسخه موبایل