سینماپرس: «جواد شمقدری» از چهرههای شناخته شده عرصه فرهنگی کشور با انتقاد از عملکرد «سخنگو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نوشت: موشکهای ایرانی در قلب سرزمینهای اشغالی فرود میاید و دشمن صهیونی طعم تلخ حقارت و شکست را می چشد؛ در این شرایط جای یک سخنگوی توانمند و برخوردار از ظاهر مناسب که با اشراف به فرمولهای رسانهای و بیان و لحن بتواند روایتگر پیروزی و اقتدار و توانمندی قوای نظامی باشد، بشدت خالی است!
لطیفی کارگردان سینما: مردم ایرانیبودن خود را فراموش نکنند
کارگردان سینما گفت: در حال حاضر همه ما میدانیم کسی که رو به روی ماست، به دنبال منافع خودش است؛ پس ایرانیبودن خودمان را فراموش نکنیم.
لطیفی کارگردان سینما: مردم ایرانیبودن خود را فراموش نکنند
کارگردان سینما گفت: در حال حاضر همه ما میدانیم کسی که رو به روی ماست، به دنبال منافع خودش است؛ پس ایرانیبودن خودمان را فراموش نکنیم.
از اندوه حمله تا غرور «وعده صادق ۳»؛ اتحاد نقطه قوت مردم ایران است
گوینده رادیو فرهنگ بیان کرد که اتحاد و همبستگی بینظیر مردم در شرایط حمله صهیونیستها همان نقطه قوت مردم ایران است.
از اندوه حمله تا غرور «وعده صادق ۳»؛ اتحاد نقطه قوت مردم ایران است
گوینده رادیو فرهنگ بیان کرد که اتحاد و همبستگی بینظیر مردم در شرایط حمله صهیونیستها همان نقطه قوت مردم ایران است.
حسین پاکدل: تا پای جان برای ایران ایستادهایم
حاضرم مثل تمام غیرتمندان پیر و جواناش، برای این سرزمین شریف بمیرم و اجازه ندهیم حتی یک وجب از خاک میهنام لگدکوب بیگانه شود.
حسین پاکدل: تا پای جان برای ایران ایستادهایم
حاضرم مثل تمام غیرتمندان پیر و جواناش، برای این سرزمین شریف بمیرم و اجازه ندهیم حتی یک وجب از خاک میهنام لگدکوب بیگانه شود.
استوری پرویز پرستویی بعد حمله اسرائیل: از جنگ نترسید ولی … (عکس)
پرویز پرستویی بازیگر شناخته شده ، بعد حمله اسرائیل به ایران در یک استوری ، مطلبی را به اشتراک گذاشت.
استوری پرویز پرستویی بعد حمله اسرائیل: از جنگ نترسید ولی … (عکس)
پرویز پرستویی بازیگر شناخته شده ، بعد حمله اسرائیل به ایران در یک استوری ، مطلبی را به اشتراک گذاشت.
بیژن همدرسی: سکوت خفتبار سلبریتیها؛ بزدلی بهجای روشنفکری
بعد از چهار دهه رجز خوانی بین ایران و رژیم صهیونی، بالاخره ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با حمله هوایی رژیم متجاوز به سرزمین پهناور ایران جنگ شروع و با واکنش نظامی کشورمان روبرو شد و عملاً طرفین به هم اعلام جنگ دادند… در این میان اعلام مواضع افراد و اقشار مختلف درباره شروع جنگ و طرف حمله به عنوان بخشی از افکار عمومی خود را نمایان کرد. همچنان که پیش بینی می شد، پاره ای از فیلمسازان و هنرمندان که با چشم باز و در زمان مناسب و به هنگام اوضاع را درک کردند، موضعگیری و اعلام نظرات مثبتی صورت گرفت که جای تقدیر و توجه دارد… اما این تمام آنچه که باید باشد نیست…
بنا بر شواهد متعدد، در کشوری که موجی از سلبریتیهای هنری ، ورزشی و فرهنگی با کوچکترین جرقه اجتماعی، با ژستهای شبهروشنفکری به میدان میآیند و اظهار وجود می کنند، حالا که آژیر وضعیت قرمز برای امنیت مردم به صدا درآمده، همهشان در غیبتی آگاهانه فرو رفتهاند. سلبریتیهایی که برای سگ زخمی، گربه بیصاحب، یا حتی رنگ روسری فلان دختر در فلان خیابان، گریبان دریده، چندین استوری و مصاحبه منتشر می کنند، حالا که جمعیت زیادی از کودکان و زنان ایرانی شبها را با وحشتِ موشک و رعب و اضطراب به صبح میرسانند، سکوت کرده، انگار نه انگار که این مردم، مردم همان سرزمینی هستند در آن رشد کرده و چهره شده اند…
آنهایی که روزی هزار بار برای “حقوق بشر” و “آزادی” مرثیه میخواندند، حالا حتی یک جمله ساده درباره حملهی آشکار اسرائیل به کشورشان نمینویسند. چرا؟ آیا هیچ توجیهی دارد؟ یا این که چون ممکن است گرینکارتهایشان به خطر بیفتد، یا اقامتهایشان در آنسوی آبها به تعلیق درآید، زبان در کام خود فرو برده اند؟! آنها برای همه چیز داستان پردازی می کنند و استوری می گذارند، الا برای وطن!! آیا برای این موجودات مهم نیست که صدای آژیر و انفجار، در گوش کودکان ایرانی پیچیده است؟ آیا آنها فقط نگرانند که اسمشان در فلان جشنواره بینالمللی خط نخورد؟!
به نظر می رسد، سکوت امروز این اشباح، نه حاصل بیخبری است و نه بیتوجهی؛ این سکوت، سکوتی از جنس ترس، منفعتطلبی، و وطن فروشی است. آنها وطن را تنها تا آنجا دوست دارند که پلهای باشد برای دیدهشدن، و نشستن سیری ناپذیرشان بر خوان نعمات سرزمین ایران بزرگ؛ نه جایی برای دفاع از مردم آن در لحظات سخت. آن ها متکبرانه ادعای همدردی با مردم را دارند، اما از این درد متأثر نمی شوند که مردم کشورشان ممکن است در تهران، اصفهان، شیراز، یا هر نقطه ی دیگری، شب را با هراس و دلهره بگذرانند.
عجیبتر اینکه همین غربیها که قبله ی آمال همین سلبریتی های هستند و این جماعت همواره به سوی آنها سجده میکنند، اگر قطره خونی از بینی یکی از شهروندهایشان بریزد، یا کسی اشاره ای به خاکشان کند، دنیا را زیر و رو میکنند و غیرتشان را جار میزنند. اینجاست که انسان میماند که چطور یک چهره ی خارجی، برای حفاظت از جان و خاکش بیشتر غیرت دارد، تا گونه ای ناشناخته از سلبریتی ایرانی که در موضعگیری های دو پهلو و غبار آلود از عشق به وطن میگوید اما حتی در حمله مستقیم دشمن به کشور خودش، فقط سکوت میکند؛ سکوتی پُر از ترس و خفت و ننگ. آن فریادهای آزادی، آن اشکهای حقوقبشری، چه ارزشی دارد زمانی که “بشر” فقط وقتی “بشر” است و حقوقی دارد که برای نفع برند و اعتبار شخصیِ این مجسمه های بلاهت مؤثر باشد؟
در حالی که مردم ایران، با همه مشکلاتشان، در لحظات خطر کنار هم ایستادهاند، و ورطه های سخت را بدون اعلام حمایت این جماعت که حتی شجاعت یک پست ساده را علیه رژیم خونخوار و کودک کش رژیم صهیونی و امریکا را هم ندارند. بیغیرتی و بی شرفی این گونه ی موجودات انسان نما، بیش از این که توهین به مردمی باشد که روزی دست شما را گرفتند و از خیابان به شهرت رساندند، به ضرر خود آنان است… به قول قدیمیها؛ آدمها را در سختی، میشود شناخت. و ما، حالا شما را خوب شناختیم.