همت مردم خونگرم «بندرعباس» و همراهی‌شان در ساخت سریال «سلمان فارسی» در خاطراتمان می‌درخشد

داوود میرباقری، کارگردان سریال «سلمان فارسی» ضمن عرض تسلیت و ابراز تاسف از حادثه تلخ بندرعباس و انفجار بندر شهید رجایی که تعدادی از هموطنانمان را از ما گرفت، گفت: هیچ‌گاه همت مردم خونگرم آن خطه را که در هنگامه ساخت سریال «امام علی (ع)» به عشق مولا به میدان آمده بودند و همراهی‌شان در سریال «سلمان فارسی» را فراموش نخواهم کرد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی سیما، متن پیام تسلیت میرباقری بدین شرح است:

انا لله و انا الیه راجعون
واقعه تلخ انفجار بندرعباس که جان شیرین جمعی از هموطنان‌مان را گرفت و جمعی دیگر را مجروح کرد، قلب هر ایرانی دوستدار وطن را به درد آورد. هیچ‌گاه همت مردم خونگرم آن خطه را که در هنگامه ساخت سریال «امام علی (ع)» به عشق مولا به میدان آمده بودند را فراموش نخواهم کرد و همراهی‌شان در ساخت بخش‌هایی از فصل بیزانس سریال «سلمان فارسی» در خاطراتمان می‌درخشد. به نمایندگی از کاروان سازنده سریال «سلمان فارسی»، رحمت بیکران برای رفتگان، شفای عاجل برای مجروحان و صبری سزاوار این غم برای بازماندگان، از خداوند منان مسئلت می‌کنم.

سید محمد داوود میرباقری
نویسنده و کارگردان سریال «سلمان فارسی»

دیالوگ‌ها و بازی‌ها لوده به معنای «سینمای کمدی» نیست

فریبا ترکاشوند: در کارهای سینمایی که این روزها در سالن‌های سینما اکران می‌شد، دیالوگ‌ها و بازی‌ها لوده است و این به معنای «سینمای کمدی» نیست

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماپرس؛ بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر معتقد است: چینش بازیگرها در موفقیت یک طنز و ارائه یک اثر کمدی خوب می‌تواند تاثیرگذار باشد.

فریبا ترکاشوند در این گفت وگو اظهار داشت: اصولا آدمی هستم که طنز موقعیت را بیشتر از طنز کلامی دوست دارم و می‌پذیرم. در واقعیت من در طول خصوصا سال‌های اخیر کار کمدی به معنای واقعی ندیدم.

بازیگر «اخراجی ها» می‌گوید: در کارهای سینمایی که این روزها در سالن‌های سینما اکران می‌شد، دیالوگ‌ها و بازی‌ها لوده است و این به معنای سینمای کمدی نیست.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: کمدی امروز اصلا با کارهای به اصطلاح کمدی که مردمان و مخاطبان زیادی برای تماشای آنها بلیط می‌گیرند، قابل مقایسه نیست. در کارهای کمدی گذشته برای هر کدام داستانی را شاهد بودیم که در ورای داستان و در خود آن یک بازی متناسب که تماشاچی با دیدن آن می‌خندید را شاهد بودیم. به رقصیدن و یک سری کارهای نمایشی که به زور بخواهند مردم را بخوانند که نمی‌شود اسم طنز و طنازی گذاشت.

ترکاشوند همچنین درباره چینش بازیگرها در موفقیت یک طنز و تاثیرات آن در ارائه یک اثر کمدی خوب گفت: این چینش بسیار می‌تواند تاثیرگذار باشد. وقتی جفت بازیگرهای خوبی در کنار همدیگر انتخاب کنند با ایفای نقش، به بهتر دیده شدن و جذاب‌تر شدن کار بیشتر کمک داده می‌شود.

بازیگر «رسوایی» گفت: کارهای اخیر سینمایی در سالن‌ها را دیدم اما درباره این که کدام کارگردان موفق بوده نظری نمی‌توانم بدهم.

سینماهای ناایمن تهران زیر ذره‌بین آتش‌نشانی و دادستانی

رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران گفت: متأسفانه با توجه به اینکه طیف زیادی از سینماهای تهران دارای ابنیه قدیمی هستند، در زمان احداث دستورالعمل‌های ایمنی نداشتند که رعایت کنند. بازدیدهای سازمان آتش‌نشانی از سینماها در حال انجام است و موارد ناایمنی به آنها ابلاغ می‌شود. این موضوع به اطلاع دادستانی نیز رسیده و وزیر فرهنگ و ارشاد هم تاکیداتی در این زمینه داشته که هرچه سریع‌تر رسیدگی و نظارت بر ایمنی سینماها انجام شود.

به گزارش پایگه خبری سینمای خانگی به نقل از پایگاه خبری شهر؛ مهدی بابایی با بیان اینکه بررسی ساختمان‌های طرح تهران در دو مدل ایمنی سازه و حریق انجام می‌شود، اظهار کرد: در بخش سازه، همانطور که پیش از این نیز اعلام شده، بررسی ۱۶ هزار ساختمان بلند مرتبه حیاتی توسط سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران در حال انجام است که البته سازمان آتش‌نشانی نیز در این بخش علاوه بر ایمنی حریق، ایمنی کالبدی را نیز بررسی می‌کند.

وی در خصوص اظهارات دادستان تهران مبنی بر شناسنامه‌دار شدن ساختمان‌های ناایمن، ادامه داد: تا کنون بیش از ۱۰ هزار ساختمان بازدید شده و ارزیابی‌های آن در حال انجام است. این ساختمان‌ها حتماً دارای شناسنامه هستند و بر اساس اصول فنی و علمی بررسی می‌شوند.

بابایی با بیان اینکه در بخش ایمنی حریق نیز بررسی ۸۰ هزار ساختمان در دستور کار سازمان آتش نشانی قرار گرفت، یادآور شد: در این حوزه دستورالعملی نیز تهیه شده و بررسی‌ها بر مبنای این دستورالعمل انجام می‌شود.

وی با اعلام اینکه هدف سازمان آتش‌نشانی کاهش احتمال حریق در ساختمان‌های مختلف شهر است، خاطرنشان کرد: در حال حاضر هتل‌ها و سینماها در دستور کار قرار گرفته و بازدید و صدور اخطاریه برای این اماکن با رویکرد ویژه‌ای صورت می‌گیرد.

رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران در خصوص وضعیت ایمنی سینماهای پایتخت نیز گفت: متأسفانه با توجه به اینکه طیف زیادی از سینماهای تهران دارای ابنیه قدیمی هستند، در زمان احداث دستورالعمل‌های ایمنی نداشتند که رعایت کنند. بازدیدهای سازمان آتش‌نشانی از سینماها در حال انجام است و موارد ناایمنی به آنها ابلاغ می‌شود. این موضوع به اطلاع دادستانی نیز رسیده و وزیر فرهنگ و ارشاد هم تاکیداتی در این زمینه داشته که هرچه سریع‌تر رسیدگی و نظارت بر ایمنی سینماها انجام شود.

وی در رابطه با بررسی ایمنی ساختمان‌های دولتی و خوابگاه‌های دانشجویی اظهار کرد: طیفی از بازدیدها از ۱۶ هزار ساختمان حیاتی شامل ساختمان‌های دولتی نیز هست اما از لحاظ ایمنی حریق، در حال حاضر اولویت بر بازدید از سینماها و هتل‌هاست.

بابایی تأکید کرد: بازدید از ۸۰ هزار ساختمان توسط سازمان آتش‌نشانی، عدد کمی نیست و اغلب آنها نیز ساختمان‌های حیاتی و پرتردد بوده‌اند. تهران ۹۷۰ هزار ساختمان دارد که تاکنون نزدیک به ۸ درصد کل ساختمان‌های حساس شهر تهران بازدید و برای آنها دستورالعمل ایمنی صادر شده است.

وی، آمار دقیق بازدیدها از ساختمان‌های ناایمن از منظر ایمنی در برابر حریق را ۷۳ هزار و ۶۷۴ ساختمان اعلام کرد و گفت: ساختمان های بازدید شده در طرح نظام بازرسی به تفکیک میزان خطر شامل ۶۰ ساختمان بسیار پرخطر و بحرانی، ۲۷ هزار و ۳۰۰ ساختمان پرخطر، ۴۳ هزار و ۳۸۷ ساختمان میان خطر و ۲ هزار و ۹۲۷ ساختمان کم خطر است.

سجاد نوروزی؛ مسئله امروز سینما «ممیزی» و «صنف‌بازی»‌ نیست!

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به گزارش ایسنا؛ سجاد نوروزی مدیر سینما «آزادی» که طی هفت نوبت میزبان برگزاری سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» بود، درباره این نشست‌ها توضیح داد: این قبیل نشست‌ها در واقع حلقه مفقوده بحث‌های تئوریک و نظری در سینمای ایران است. آنچه در طول این سال‌ها در سینمای ایران جا افتاده، نوعی عمل‌گرایی کور است. گویی همه عندالاقتضا شرایط هر روز را می‌بینند و براساس همان تحلیل می‌کنند و نسخه می‌پیچند! اگر شرایط روز تغییر کند، تحلیل‌های ما درباره شرایط سینمای ایران هم به کل دگرگون می‌شود و نسخه‌های دیگری می‌پیچیم!

وی گفت:این چرخه معیوب نزدیک به سه دهه در سینمای ایران ادامه داشته است و هیچ‌گاه نتوانسته‌ایم به پرسش‌های ماهیتی و معرفت‌شناسانه درباره وضعیت سینمای ایران برسیم تا بعد بتوانیم به پاسخ‌هایی متقن برسیم و براساس همین پاسخ‌ها نقشه رشد و توسعه برای سینما طراحی کنیم. هیچ‌وقت این اتفاق رخ نداده است. هم صنوف ما اینگونه عمل کرده‌اند و هم بخش‌های دولتی و حاکمیتی.


نوروزی با اشاره به نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» ادامه داد: خوبی این قبیل نشست‌ها این بود که در آن‌ها از یک راه طی‌شده صحبت شد. بالاخره مشخص است بعد از ۴۰ سال امروز سینمای ایران کجا ایستاده و باید بدانیم چه راهی طی شده تا به این جایگاه برسیم. چگونه می‌خواهیم در آینده به رشد و توسعه برسیم؟ مهمترین پرسشی که امروز پیش روی سینمای ایران قرار دارد، نه مسئله ممیزی است، نه مسئله صنف‌بازی است و نه مسئله اختیارات دولت در سینما؛ مسئله اصلی سینمای ایران پاسخ به این پرسش است که ما چگونه قرار است به توسعه برسیم؟


وی افزود: اگر سینمای ایران می‌خواهد به این پرسش، پاسخ بدهد، یکی از راه‌های آن آسیب‌شناسی گذشته است. اگر برخی از دوستان پیشکسوت در سینمای ایران، همواره به نقش دولت‌ها طی این ۴۰ سال در سینما انتقاد داشته و دارند، بالاخره باید نقش صنوف را هم ارزیابی کنند. برخی از ماجرای درس گذشتن از گذشته، این است که بپرسیم صنوف ما در این ۴۰ سال چه کرده‌اند؟


این مدیر سینما ادامه داد: شما در سینمای هالیود شاهد هستید که برای ۳ ماه انجمن بازیگران آمریکا دست به اعتصاب زد و به خواسته‌های خود هم رسید. چرا صنوف سینمای ایران چنین کارکردی ندارند؟ البته که نسخه اعتصاب نمی‌خواهیم بپیچیم اما مهم این است که بدانیم رفتار صنفی تعریف خودش را دارد. مگر در سینمای ایران رفتار صنفی داریم؟ تمام سیاست‌هایی که در ۴۰ سال گذشته از جانب وزارت ارشاد و حاکمیت در سینمای ایران اعمال شده، همگی با همراهی و هماهنگی صنوف، در پشت پرده بوده، جالب اینکه وقتی دوره هر دولت تمام شده است، صنوف منتقد سیاست‌ها شده‌اند!


نوروزی درباره حضور افراد با دیدگاه‌های مختلف در نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» هم گفت: گفت‌وگو سنت مفقوده جامعه ماست. رسالت حوزه هنری از سال‌های گذشته همواره همین بوده و به نظرم در زمینه برگزاری این نشست‌ها مأموریت خود را به درستی انجام داده است. توقعی که بنیان‌گذاران حوزه، امام و امروز رهبری از حوزه هنری داشته و دارند، همین است. برگزاری این نشست‌ها توسط سازمان سوره اتفاقی مبارک و فارغ از مرزبندی‌ها در حوزه هنری بود که نشان از رویکردی جدید در این نهاد دارد که به بلوغ خود رسیده است.


وی افزود: اینکه در این نشست‌ها بدون خط‌کشی، آدم‌ها دعوت شدند، اتفاق مهمی بود. هر کسی در این نشست‌ها دیدگاه خود را مطرح کرد و اصلا اینگونه نبود که کسی از طرح دیدگاه‌هایش منع شود. باید دید ما چارچوب نقد را چگونه تعریف می‌کنیم؟ لااقل ما در حوزه هنری شاهد چنین بنایی نیستیم که بخواهیم باب نقد را ببندیم.


این کارشناس سینما تأکید کرد: یکی از نکات جالب در این نشست‌ها فصل مشترک انتقادها نسبت به دهه ۶۰ بود. همه طیف‌ها و همه دیدگاه‌ها نسبت به سیاست‌های جناب انوار و بهشتی نقد داشتند. دوستانی که در این نشست‌ها به آن دوران نقد داشتند شاید در دوره‌ای به جناح سیاسی بهشتی و انوار نزدیک بوده و به آن رای هم داده باشند اما وقتی فضای گفت‌وگوی واقعی شکل می‌گیرد، همه راحت موضع‌گیری می‌کنند.


نوروزی درباره وضعیت این روزهای مدیریت سینما گفت: وضعیت امروز سینمای ایران را من از دوره‌های قبل جدا نمی‌دانم. نه صنوف ما رشد کمی و کیفی در این سال‌ها داشته‌اند و نه سیاست‌های حاکمیتی ما تغییری داشته است. با وجود آنکه از نظر فروش فیلم‌ها شاهد پررونق‌ترین دوران تاریخ سینما هستیم و از نظر اقتصادی هیچ‌گاه چنین شرایطی را تجربه نکرده‌ایم اما در عین حال انتقاداتی هم به این دوره وارد است. در کل باید به این مرحله برسیم که بدانیم «نقد» یک چیز تزئینی نیست.

وی افزود: نقد بخشی از حیات مدنی بشر امروز است که بخش مهم آن هم محسوب می‌شود. امام خمینی(ره) هم جایی گفته‌اند که نقد، ولو به‌صورت تخطئه، از الطاف الهی است. این نگاه بنیان‌گذار انقلاب است که در ساحت‌های مختلف سیاسی و اقتصادی هم می‌تواند معنا پیدا کند اما دیگر در حوزه‌ای مانند سینما، خیلی تنگ‌نظری است اگر بگوییم کسی حرف نزند. کمااینکه چند وقت پیش آقای خزاعی روبه‌روی فریدون جیرانی نشست و بحث داغی هم داشتند، آیا اتفاقی افتاد و آسمان به زمین آمد؟


این کارشناس سینما گفت: هر چه فضای شفافیت و گفت‌وگو بیشتر شود، ما بیشتر به سمت توسعه حرکت می‌کنیم. در فضای بسته، هیچ رشد و توسعه‌ای برای سینمای ایران اتفاق نخواهد افتاد.


نوروزی درباره دنباله‌دار بودن نشست‌های‌ «برسینمای ایران چه گذشت» هم گفت: این نشست‌ها قطعا باید ادامه داشته باشد و ادامه‌دار هم خواهد بود. در همین سینما آزادی هم میزبان دورهای بعدی این نشست‌ها خواهیم بود و سعی داریم آن را به یک پاتوق ثابت برای شکل‌گیری این گفت‌وگوها تبدیل کنیم. این نشست‌ها یک چراغ راه و ضرورتی ویژه برای سینمای ایران است.

بزودی پخش اولین سریال هرشبی شبکه نمایش خانگی آغاز می شود

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از همشهری آنلاین، سریال «جزر و مد» از اولین تولیدهای یک پلتفرم تازه تأسیس است که با تهیه کنندگی مهران مهام به زودی منتشر خواهد شد. کارگردان سریال محمدحسین لطیفی است که از آخرین ساخته اش برای شبکه نمایش خانگی، ساخت ایران، ۱۲ سال می گذرد. در جزر و مد آرش مجیدی، سعید چنگیزیان، فقیهه سلطانی و علی‌رضا استادی بازی می کنند. آرش مجیدی هم به تازگی تصویری از خودش در پشت صحنه این سریال را در اینستاگرامش منتشر کرده است.

داستان سریال از چند روز مانده به تولد هجده‌سالگی پرهام، تنها پسر یک خانواده متمول به نام تیمورفام آغاز می‌شود؛ جایی که یک تصمیم پیش‌بینی‌نشده، سرنوشت اعضای این خانواده را دستخوش تغییرات پیچیده‌ای می‌کند.

اولین سریال هرش شبی شبکه نمایش خانگی

جزر و مد قرار است اولین سریالی باشد که در یک پلتفرم به صورت هرشبی منتشر می شود. از طرف دیگر هم در بعضی رسانه ها عنوان شده که ۲ یا ۳ قسمت در هر هفته منتشر خواهد شد. تعداد قسمت های این سریال هم در مقایسه با سریال های دیگر که در هر فصل ۱۵ تا ۱۸ قسمت است، ‌ بیشتر است و به صورت یک فصل سی قسمتی است.

یک سریال دیگر از همین پلتفرم

یکی از سریال‌هایی که از این پلتفرم پخش خوهد شد، سریال کنکل است. کنکل به کارگردانی رامتین لوافی پور علاوه بر این که اولین محصول پلتفرم سازنده‌اش است، اولین تجربه سریال‌سازی کارگردانش هم محسوب می‌شود. رامتین لوافی پور اولین فیلم بلندش را با نام «آرام باش و تا هفت بشمار» سال ۱۳۸۶ ساخت که موفقیت چشمگیری در جشنواره‌های جهانی به دست آورد و ‌نخستین فیلم ایرانی بود که برنده جایزه تایگرآواردز از جشنواره رتردام شد. دومین ساخته او، فیلم سینمایی برلین ۷- در جشنواره ملی فجر کاندیدای دریافت ۹ سیمرغ شد که از این میان برنده سه سیمرغ شد و در بخش بین‌الملل جشنواره فجر جایزه حقوق بشر را دریافت کرد. در سال ۹۵ هم او «هت تریک» را ساخت که علاوه بر سیمرغ بهترین فیلمنامه و سیمرغ بهترین بازیگر زن از جشنواره فجر و همچنین در جشنواره گلدن گلاب آسیایی در مالزی، جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل مرد برای صابر ابر را هم به دنبال داشت. در این سریال علاوه بر صابر ابر و امیر آقایی پدرام شریفی و ستاره پسیانی نیز حضور دارند.

شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون نیست

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از فرهیختگان؛ صادق یاری، تهیه‌کننده مجموعه‌های «ممنوعه» و «کرگدن» منتشر شد:

برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی مورد استقبال مردم قرار گرفته‌اند و آن را پیگیری می‌کنند. به نظر شما می‌توان گفت که گرایش مردم به سمت سریال‌های نمایش خانگی، به این دلیل است که تلویزیون نمی‌تواند به خوبی ایفای نقش کند؟

وقتی شما در یک کار هزینه می‌کنید عمدتا نتیجه کار بهتر خواهد بود. خروجی بهتری هم می‌شود و مخاطب دنبال خروجی باکیفیت است. عمدتا سریال‌هایی که شبکه نمایش خانگی می‌سازد هزینه بیشتری برای تولید آن می‌کند و این باعث می‌شود بازیگران بزرگ‌تری را جذب کنند. می‌توان گفت بازیگران سوپراستارتر را جذب می‌کند. البته در تلویزیون هم سریال‌های خوب کم نداریم. بستگی به سلیقه دارد. مردم به شبکه نمایش خانگی اعتماد پیدا کردند. البته در تلویزیون هم سریال‌های خوبی پخش می‌شود و مخاطب‌های خاص خود را دارد. سریال «ن.خ» و «پایتخت» سریال‌های پرطرفداری بودند که در تلویزیون پخش شدند.

بحث محدودیت‌ها چقدر تاثیرگذار است؟ به‌طور واضح مثلا سریال «کرگدن» در تلویزیون قابل‌پخش است؟

با یک‌سری تغییرات جزئی می‌تواند قابل‌پخش باشد.

تغییرات فرمی یا محتوایی؟

تلویزیون یک رسانه فراگیر است. شبکه نمایش خانگی رسانه فراگیر نیست. وقتی رسانه فراگیر است انگار فیلم سینمایی را در سینما تماشا می‌کنید و برآن 18+ نوشته است، آن هم برای خود یک‌سری محدودیت‌های خاص دارد. شبکه نمایش خانگی هم محدودیت‌های خاصی دارد و نوع سلیقه و ذائقه آن متفاوت است ولی باز اختیاری است و هزینه‌ای برای آن پرداخت می‌شود و مردم این را مشاهده می‌کنند. درحالی که مردم برای سریال‌های تلویزیون هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند .

اگر بخواهیم تقسیم‌بندی در علل موفقیت کنیم، سهم بودجه چقدر است؟ تنها تفاوت کیفیت سریال‌های شبکه نمایش خانگی با تلویزیون فقط بحث هزینه و بودجه است یا اعمال‌سلیقه، محدودیت‌ها یا قصه‌های تکراری هم تاثیرگذار است؟

تهیه‌کننده و کارگردانی که در شبکه نمایش خانگی کار می‌سازد، تهیه‌کننده و کارگردانی است که برای تلویزیون هم کار می‌سازد و خواهد ساخت و همه در این کشور پروانه ساخت می‌گیرند، پروانه نمایش می‌گیرند. به نظرم جنس مخاطبان فرق می‌کند. تلویزیون یک‌سری مخاطب دارد و شبکه نمایش خانگی هم مخاطبان خودش را دارد. به نظر من اگر بخواهم بگویم فقط بحث سرمایه و هزینه است که در شبکه نمایش خانگی تاثیرش بیشتر است، درست نیست و نوع ساخت و سلیقه نیز تاثیرگذار است. شاید محدودیت سلیقه در سازمان وجود داشته باشد.

با برخی منتقدان که صحبت می‌کنم حرف‌شان این است که جذابیت‌های بصری که در سریال‌های شبکه نمایش خانگی است طرفداران بیشتری دارند. مردم به واقعیت‌هایی که نشان داده می‌شود بیشتر تمایل دارند. انگار که وقتی یک‌سری کلیشه‌ها در شبکه نمایش خانگی شکسته می‌شود برای مخاطب جذاب می‌شود.

من قبول نمی‌کنم که سریال‌ها به‌خاطر برخی مسائل مثلا شل‌حجابی یا مسائل کلیشه‌ای دیگر دیده می‌شوند. اگر این‌گونه باشد باید سریال‌های خارجی و ترکی کل تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ما را بگیرند. نمی‌توان این را بیان کرد ولی نمی‌توان منکر این شد که نوع لباسی که بازیگران در تلویزیون می‌پوشند متفاوت از نوعی است که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد. اما این را هم در نظر بگیرید که مخاطب در شبکه نمایش خانگی، محتوا را رایگان دریافت نمی‌کند یا به‌صورت دی‌وی‌دی خریداری می‌کند یا پول دانلود می‌پردازد یا پول اشتراک خریدن می‌دهد. در تلویزیون این اتفاق نمی‌افتد. مخاطب به‌صورت رایگان فیلم می‌بیند و مسلما وقتی رایگان تماشا می‌کند، انتظار زیادی هم نباید از محتوا و فضا داشته باشد. وقتی در شبکه نمایش خانگی پول پرداخت می‌کند انتظارات بیشتری هم دارد. انتظار دارد سریال رنگ و لعاب بیشتری داشته باشد. دوست دارد از لحاظ پروداکشن و پس‌تولید و همه چیزها خروجی بهتری داشته باشد.

بسیاری از کارگردانان تلویزیونی اعتقاد دارند رقم‌هایی که در شبکه نمایش خانگی رد و بدل می‌شود باعث می‌شود کارگردانان و بازیگران به آنجا بروند و درنهایت سریال‌های تلویزیونی ضربه بخورند. چنین امری واقعیت دارد؟

یکی، دو پروژه بود که این اتفاق برای آنها رخ داد و زیاد نمی‌خواهم وارد آن شوم. من هم می‌گویم تا جایی که می‌توان باید تعادل را لحاظ کرد ولی یکی، دو مورد در شبکه نمایش خانگی داشتیم که اتفاقات خوبی در آنها رخ نداده است.

شما ترجیح می‌دهید در شبکه نمایش خانگی کار کنید یا تلویزیون؟

من می‌گویم شبکه نمایش خانگی فرزند تلویزیون ماست. نباید زیاد دور نگه داریم. قصد ما تولید محتوا برای خانواده ایرانی است، چه در صداوسیما باشد، چه در شبکه نمایش خانگی. صریح‌تر بخواهم بیان کنم چه در شبکه خانگی و چه در سازمان صداوسیما یک هدف را دنبال می‌کنیم و تولید محتوا می‌کنیم و رقبای هم در شبکه نمایش خانگی و صداوسیما نیستیم. بیشتر رقبای ما سریال‌های ترکیه‌ای هستند که سریال‌هایی می‌سازند که اصلا با ذائقه ما هم‌ساز نیست و اتفاقاتی که در این سریال‌ها رخ می‌دهد، این است که فرهنگی که با سبک زندگی ما همخوانی ندارد در فرهنگ ما رسوخ می‌کند. رقیب ما سریال‌های خارجی است که می‌تواند در فرهنگ تاثیر بدی داشته باشد. نه شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون است و نه تلویزیون رقیب شبکه نمایش خانگی است. اینها در کنار هم فعالیت می‌کنند.  

افسوس که بعد از ۴۰ سال تازه به فکر هنرمندان انقلابی افتاده‌ایم

مهدی کلهر درباره دریافت جایزه هنرگردان انقلاب و روند شکل‌گیری هنر انقلابی در ایران توضیح داد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مهر؛ مهدی کلهر از مدیران قدیمی حوزه فرهنگ و هنر که جایزه «هنرگردان برتر» را در هفته هنر انقلاب دریافت کرد، درباره فعالیت‌های اخیر خود عنوان کرد: در مشهد چند کلاس برگزار می‌شد که چند ماهی در آنها مشغول بودم. در تهران، من عضو پیوسته فرهنگستان هنر هستم و جلساتی برای تبادل نظر برگزار می‌کنیم.

وی درباره جایزه «هنرگردان» توضیح داد: واژه هنرگردان برای من هم تازگی داشت. وقتی از دوستان درباره دلیل این نامگذاری پرسیدم، گفتند این عنوان را بر اساس واژه کارگردان انتخاب کرده‌اند. مشاور و مدیر در خارج از کشور معانی مختلفی دارند و هنرگردان می‌تواند به معنای مشاور عالی و حامی‌یک پروژه باشد. به‌طور مثال، یک مدیر یا مشاور سینمایی باید با دیگر هنرها مانند شعر و ادبیات، معماری، موسیقی و گرافیک و سایر هنرها و به‌خصوص سیاست‌ها نیز آشنا باشد.

این مدیر باسابقه تأکید کرد: دانشگاه هنرمند تربیت نمی‌کند؛ واقعیت این است که دانشگاه هنر اگر آنچنان که باید شایسته باشد فقط هنرمند را باسوادتر و توانمندتر می‌کند. این اتفاق مختص ایران نیست و در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا نیز همین روند حاکم است.

کلهر در ادامه تصریح کرد: من از سال ۵۸ پیشنهادی را مطرح کردم که مورد تأیید افرادی مانند شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، دکتر گلزاده غفوری و آقای رجایی و دیگران قرار گرفت و دفتر پژوهشی امور هنری و نمونه سازی در آموزش و پرورش ایجاد شد. این اقدام بستری فراهم کرد تا هنر از حالت مبتذل و فاسد پیش از انقلاب خارج شود و پویایی پیدا کند.

وی افزود: شروع کار با آیه … کلمة الله هی العیا… (آیه ۴۰ سوره توبه)، آغاز شد و قرار بر این گذاشته شد که این قسمت از آیه شریفه جایگزین عکس شاه در ادارات و نهادها شود. یعنی کلمةالله جای طاغوت فرار کرده بنشیند، زیرا در آن زمان هرکس عکس رهبر خود را روی دیوار نصب می‌کرد. یک بخشنامه نانوشته وجود داشت که هر هنرمندی که می‌خواست با انقلاب همکاری کند، به اتاق من می‌آمد و ما با آغوش باز از او استقبال می‌کردیم. به‌طور مثال، روزی آقای سلحشور آمدند و گفتند که من مداح هستم، اما به تئاتر علاقه‌مندم و پیش از انقلاب در مساجد تئاتر برگزار کرده‌ام، ما هم ایشان را به سازمان تبلیغات اسلامی، آیت الله امامی کاشانی معرفی کردیم و خوشبختانه در آینده به یک کارگردان تبدیل شدند.

کلهر عنوان کرد: من هرجا که کار لنگ می‌زد، وارد می‌شدم و مسئولیتی را بر عهده می‌گرفتم. مثلاً در اوایل انقلاب، وقتی قرار شد کتاب‌های درسی تغییر کند، ما شبانه‌روزی کار کردیم تا این مأموریت به سرانجام برسد. پس از آن، به این نتیجه رسیدیم که آموزش و پرورش به سرود (همخوانی گروهی) نیاز دارد. حافظ هم در شعری می‌گوید که چو در دست است رودی خوش، بزن مطرب سرودی خوش. البته آموزش و پرورش به سرود به‌معنی همخوانی احتیاج داشت.

وی افزود: من از قبل از انقلاب، آقای شجریان و آقای لطفی را از دور می‌شناختم. با آنها تماس گرفتم و آقای لطفی، که در آن زمان رئیس دانشکده هنرهای زیبا بود، با تواضع پذیرفت و پس از یک ساعت گفتگو به نتیجه رسیدیم. رابطه من با شهید آوینی نیز چنین بود و تا زمان شهادت ایشان، این ارتباط روزبه‌روز مستحکم‌تر می‌شد.

این هنرمند با انتقاد از بی‌توجهی به هنرمندان متعهد گفت: این بسیار ناپسند است که یک حکومت، عناصری را که باعث دوام و هدایت افکار و احساسات عمومی می‌شوند، نادیده بگیرد من شرمنده‌ام که شورای عالی انقلاب فرهنگی و دانشگاه علامه طباطبایی (که استاد اکبر عالمی در آن تدریس می‌کرد) نسبت به درگذشت این هنرمند بزرگ واکنش در خوری نشان ندادند. ایشان در همان روزهای ابتدایی شیوع کرونا دوربین به دست همراه دانشجویانش به میدان آمد و متأسفانه بر اثر ابتلا به این بیماری درگذشت. ایشان همچون شهدای درمان و پزشکی شهید آن دوره است، سکوت این نهادها در قبال فقدان چنین هنرمندی اتفاقی بسیار تلخ است. بنابراین، برگزاری چنین بزرگداشتی قطعاً مهم است، زیرا جامعه باید هنرمندان متعهد و افراد تأثیرگذار را بشناسد. در غرب نیز برخی از هنرمندان، جوایزی مانند اسکار را نمی‌پذیرند اما این به معنای بی‌توجهی به هنرمندان متعهد و مسئول نباید باشد.

کلهر با تأسف بیان کرد: باید افسوس بخوریم که پس از ۴۰ سال از انقلاب، البته «به‌جز جشنواره‌های فجر» تازه به فکر هنرمندان انقلابی و هنرگردان ها افتاده‌ایم در حالی که بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند.

وی با اشاره به سختی‌های خلق اثر هنری گفت: مردم اغلب تصور می‌کنند هنرمند هنگام خلق اثر لذت می‌برد اما اصلاً این‌گونه نیست. تولید اثر هنری سراسر رنج و درد و گرفتاری است، همان‌گونه که فردوسی شاعر پرآوازه پارسی‌گو می‌گوید «بسی رنج بردم در این سال‌سی / هنر زنده کردم بدین پارسی».

کلهر در پایان صحبت‌هایش عنوان کرد: من در سمت‌های مختلفی خدمت کرده‌ام اما تاکنون در هیچ‌یک از جلسات تودیع و معارفه مربوط به خودم شرکت نکرده‌ام، زیرا دوست ندارم تلاش و رنجی را که کشیده ام در ازای دریافت یک تابلو یا قالیچه معاوضه کنم. اما تقدیرنامه هنرگردان انقلاب را پذیرفتم، چون این جایزه از سوی نهادهای حکومتی نبود، بلکه گروهی از جوانان دلسوز و اهل هنر انقلاب بودند که به خانه ما آمدند. همان روز هم گفتم اگر این جایزه از سوی نهادهای رسمی بود، آن را نمی‌پذیرفتم.

انتشار فراخوان نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم آوای صلح

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره، معاونت فرهنگی هنری خانه سرباز صلح ایران با همکاری معاونت فرهنگی اجتماعی گردشگری دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری ارس در راستای اهداف فرهنگی و صلح‌طلبانه خود، با همکاری معاونت فرهنگی گردشگری دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد، نخستین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم «آوای صلح» را با هدف شناسایی و معرفی فیلم‌هایی با محوریت مفهوم صلح برگزار می‌کند.

ایجاد فضایی با نشاط و امیدبخش در میان فیلم‌سازان از طریق برگزاری یک رویداد فرهنگی و هنری، برجسته‌سازی نقش صلح، دوستی و تعامل در زندگی فردی، اجتماعی و بین‌المللی، توسعه ارتباطات میان فیلم‌سازان داخلی و خارجی و معرفی فرهنگ و سینمای ایران به جهان و بهره‌گیری از ظرفیت‌های مناطق آزاد برای گسترش همکاری‌های فرهنگی و هنری بین‌المللی از اهداف جشنواره است.

موضوعات جشنواره عبارتند از صلح در زندگی روزمره، تأثیرات صلح بر جامعه، میراث فرهنگی و همزیستی بومی، چالش‌های محیطی و راهکارهای صلح‌آمیز، نوآوری و فناوری در راستای صلح و تجربه‌های شخصی و داستان‌های الهام‌بخش.

این رویداد بین المللی در بخش فیلم‌های بلند سینمایی، فیلم‌های کوتاه داستانی، مستند و انیمیشن برگزار می شود و فیلم‌های سینمایی ایرانی و غیرایرانی تولید شده که با موضوعات جشنواره هم‌خوانی داشته باشند، امکان شرکت در جشنواره را دارند.

به برگزیدگان هر بخش، تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۳ میلیارد ریال اهدا می‌شود.

برنامه زمان‌بندی جشنواره به شرح زیر است:

آغاز ثبت‌نام و ارسال آثار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

پایان مهلت ارسال آثار: ۶ خرداد ۱۴۰۴

اعلام آثار منتخب: نیمه خرداد ۱۴۰۴

زمان برگزاری جشنواره: هفته پایانی خرداد ۱۴۰۴

متقاضیان حضور در جشنواره برای ثبت اطلاعات و ارسال نسخه اولیه باید به آدرس سایت جشنواره به نشانی www.peaceevent.ir مراجعه کنند.

موافقت شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی با ساخت پنج فیلمنامه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اداره‌ کل روابط عمومی سازمان سینمایی؛ شورای پروانه فیلمسازی غیر سینمایی در جلسه اخیر، با ساخت پنج فیلمنامه موافقت کرد.

فیلم‌نامه‌ بلند داستانی «ما» به تهیه‌کنندگی فریدون نجفی‌حاجیور، کارگردانی حسین وادی‌زاده و نویسندگی حمیدرضا مزرعه خطیری، فیلمنامه‌های کوتاه داستانی «آخرین رز روز» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی سیاوش شاه‌مرادی، «مبینا عینک من کجاست» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی رضا ثابت‌پور از آثاری هستند که با آنها موافقت شده است.

همچنین فیلمنامه‌های «چهار» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی ساسان سلیمی و مستند «کتابخانه تئاتر شهر» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی سهند خلج امیر حسینی موافقت شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی را اخذ کردند.

اکران‌ سیار برای سینمای ایران ۲۰ میلیارد درآمد داشت

ثبت فروشی بالغ بر ۲۰ میلیارد و ۷۵۷ میلیون تومان از اکران‌های مردمی در شهرهای بدون سینما نشان‌دهنده ظرفیتی قابل‌توجه در حوزه توزیع فرهنگی است که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مهر؛ با آنکه سینما در ایران یکی از قدیمی‌ترین و محبوب‌ترین ابزارهای روایت فرهنگی است اما سهم مردم از این ابزار قدرتمند، همواره ناعادلانه توزیع شده است. در حالی که تهران، مشهد، اصفهان و چند کلان‌شهر دیگر میزبان سالن‌های بزرگ و متعدد سینمایی هستند، بیش از ۱۰۰۰ شهر کشور از داشتن حتی یک سالن سینما محروم‌اند. در چنین شرایطی، دسترسی به سینما نه یک تفریح عمومی که به یک «امتیاز شهری» تبدیل شده است. اما از دل همین کمبودها، اکران مردمی به‌عنوان حرکتی مردمی و نوظهور سر برآورده که توانسته دسترسی فرهنگی را از حالت متمرکز خارج و «تماشای فیلم» را به تجربه‌ای مشترک برای شهر و روستا تبدیل کند.

اکران مردمی عمار، یکی از پیشگامان عرصه اکران مردمی در کشور است که با رویکردی متفاوت، سینما را از انحصار سالن‌ها بیرون آورده و به دست خود مردم سپرده است. این مدل، برخلاف شیوه‌های متداول پخش فیلم که عمدتاً در اختیار دفاتر پخش بزرگ یا زنجیره‌ای قرار دارد، بر پایه مشارکت مردمی، شبکه‌سازی محلی و خودسازماندهی فرهنگی شکل گرفته است. سامانه اکران مردمی، با فراهم آوردن امکان ثبت‌نام، انتخاب فیلم، دریافت نسخه دیجیتال و راهنمای اکران برای عموم مردم، اکران را به فرآیندی آسان، کم‌هزینه و گسترده تبدیل کرده است. این پلتفرم تاکنون هزاران نفر از جوانان، فعالان فرهنگی، طلاب، مربیان پرورشی، دانشجویان و حتی مادران خانه‌دار را به شبکه پخش مردمی سینما در کشور متصل کرده است.

شکاف در دسترسی فرهنگی

پراکندگی جغرافیایی سالن‌های سینما در ایران به شدت نابرابر است. مطابق با آخرین آمارهای رسمی، بیش از ۷۰ درصد ظرفیت سینمایی کشور در کمتر از ۱۰ شهر بزرگ متمرکز شده است. این تمرکزگرایی باعث شده تا میلیون‌ها نفر از ایرانیان، به‌ویژه در شهرهای کوچک و روستاها، هرگز تجربه حضور در سالن سینما را نداشته باشند. با وجود سرمایه‌گذاری‌های محدود دولتی برای ساخت سالن در شهرستان‌ها، روند توسعه فیزیکی زیرساخت‌های سینمایی کند و پرهزینه بوده است. همین مسئله، زمینه‌ساز شکل‌گیری راهکارهای جایگزینی چون «اکران سیار» یا «اکران مردمی» شده است؛ مدلی که برخلاف سالن‌سازی سنتی، انعطاف‌پذیر، کم‌هزینه و چابک است و توانسته مرزهای جغرافیایی و طبقاتی سینما را درنوردد.

رشد کم‌سابقه مخاطب و درآمد

در سال ۱۴۰۳، مجموعه فیلم‌هایی که از طریق مدل اکران مردمی در سطح کشور به نمایش درآمدند، موفق شدند بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب جدید را به جامعه سینمایی ایران اضافه کنند. این رشد کم‌سابقه، در کنار فروشی بالغ بر ۲۰ میلیارد و ۷۵۷ میلیون تومان نشان‌دهنده ظرفیتی قابل‌توجه در حوزه توزیع فرهنگی است؛ ظرفیتی که تاکنون کمتر مورد توجه جدی در برنامه‌ریزی کلان فرهنگی قرار گرفته بود. این ارقام، فراتر از یک موفقیت مالی یا آماری، نشان‌دهنده شکل‌گیری نوعی «الگوی بومی توزیع فرهنگی» است که بر اساس مشارکت مردمی، چابکی اجرایی و بهره‌گیری از ظرفیت نهادهای فرهنگی محلی بنا شده است.

عدالت رسانه‌ای در عمل

برخلاف تمرکز سینماها در کلان‌شهرها، این مدل از اکران، مفهوم «عدالت رسانه‌ای» را از دل شعارها بیرون کشیده و آن را به واقعیتی ملموس بدل کرده است. حالا دیگر سینما تجربه‌ای لوکس و شهری نیست بلکه تبدیل به ابزاری برای پیوند فرهنگی، نشاط اجتماعی و افزایش سطح آگاهی عمومی در اقصی‌نقاط کشور شده است.

جریان اکران‌های مردمی، حالا یک قهرمان واحد ندارد، بلکه می‌توان از آن به عنوان جنبشی مردمی و چندضلعی یاد کرد که با پشتوانه نهادهای متنوع و مشارکت‌های مردمی، تماشای فیلم را به بخشی از زندگی روزمره در شهرها و روستاهای کوچک تبدیل کرده است. اکران مردمی نه‌تنها راهی برای پر کردن خلأ سینما در مناطق محروم است، بلکه مدلی پایدار و الهام‌بخش برای توسعه فرهنگی و بازتعریف عدالت رسانه‌ای به شمار می‌آید؛ الگویی که می‌تواند در سایر عرصه‌های فرهنگی و هنری نیز به کار گرفته شود.

اکران مردمی عمار به‌طور گسترده در مساجد، مدارس، حسینیه‌ها، خانه‌های فرهنگی، اردوهای جهادی، پارک‌های شهری، راهیان نور، و حتی حیاط منازل برگزار می‌شود. این انعطاف‌پذیری، اکران مردمی را به یک ابزار توزیع فرهنگی دقیقاً منطبق با نیازهای مناطق محروم و کم‌برخوردار تبدیل کرده است.

نهادهای فعال و نقش‌آفرین

سه بازیگر اصلی این جریان فرهنگی عبارتند از:

اکران مردمی عمار، اکران سیار بهمن سبز، سینماسیار انجمن سینمای جوانان ایران

هر یک از این نهادها با رویکرد و ظرفیت‌های متفاوت، در تحقق هدف گسترش دسترسی به سینما مشارکت داشته‌اند. اکران مردمی عمار امسال علاوه بر پویانمایی، مستند و فیلم کوتاه، ۹ فیلم سینمایی را به گنجینه آثار خود افزود که با ۸۸۳۰ نوبت اکران، موفق به جذب بیش از نیم میلیون نفر مخاطب شد. اکران مردمی عمار در عین حال توانسته جریان‌سازی فرهنگی را در میان فعالان مردمی و تشکل‌های فرهنگی تقویت کند؛ افرادی که خود به عنوان پخش‌کننده، تسهیل‌گر و مروج فرهنگی در محل زندگی‌شان عمل می‌کنند.

بهمن سبز، نهادی زیرمجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی، با در اختیار داشتن ۶۰ سینما و ۱۹۲ سالن نمایش با بیش از ۳۱ هزار صندلی، به یکی از مهم‌ترین نهادهای سینمایی کشور بدل شده است. اما شاید مهم‌ترین ابتکار این نهاد، اجرای طرح اکران سیار باشد. این طرح با استفاده از تجهیزات مدرن، تیم‌های اجرایی آموزش‌دیده و همکاری با نهادهای محلی، امکان پخش فیلم در مدارس، مساجد، سالن‌های چندمنظوره و حتی فضای باز را فراهم کرده و در برخی موارد، به اولین مواجهه کودکان و نوجوانان با سینما منجر شده است.

انجمن سینمای جوانان ایران نیز با در اختیار داشتن شبکه‌ای وسیع از دفاتر استانی، نقش مهمی در پشتیبانی و اجرای اکران‌های محلی دارد. این انجمن هم‌زمان یک نهاد آموزشی و یک بازوی اجرایی برای توسعه فرهنگ تصویری محسوب می‌شود.

از یک حرکت چریکی فرهنگی تا الگوی رسمی توسعه فرهنگی

اکران مردمی، امروز دیگر یک ابتکار کوچک نیست. این مدل، به لطف پلتفرم‌هایی چون «سینما مردم» و نهادهایی مانند بهمن سبز، به یک الگوی توسعه فرهنگی مردمی و بومی در ایران بدل شده که نه‌فقط در دسترسی فرهنگی، بلکه در حوزه‌هایی چون توانمندسازی محلی، آموزش عمومی، و عدالت رسانه‌ای نیز قابل تعمیم و الگوبرداری است.
در دورانی که گسترش پلتفرم‌های دیجیتال با سرعت زیادی در حال وقوع است، اکران مردمی عمار نشان می‌دهد که تکنولوژی، اگر با سرمایه اجتماعی و اراده فرهنگی همراه شود، می‌تواند مسیر تازه‌ای در توسعه فرهنگی بگشاید؛ مسیری که نه از بالا به پایین، بلکه از دل مردم به سوی آینده حرکت می‌کند.

خروج از نسخه موبایل