حمله به گیشه سینما!

از امروز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت چند فیلم جدید با بازی امین حیایی، رضا عطاران، محسن کیایی و … در سینماهای کشور اکران می‌شوند.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مهر، نزدیک به ۲ ماه از اکران فیلم‌های نوروزی در سینماها می‌گذرد و از امروز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت فیلم‌های «صددام»، «زیبا صدایم کن»، «خانه ارواح»، «هرچی تو بگی»، «بازی را بکش» و «اسفند» به چرخه اکران پیوسته‌اند. این آثار ترکیبی از فیلم‌های کمدی، اجتماعی، دفاع مقدس و کودک و نوجوان هستند.

باکس اکران جدید در هفته گذشته توانست در ۱۹ هزار و ۷۸۶ سانس حدود ۴۶۹ هزار مخاطب را به سینما آورده و به فروشی معادل سی و چهار میلیارد و دویست و نود و هفت میلیون تومان دست یابد.

در این هفته فیلم سینمایی «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیه‌کنندگی محمد شایسته که از ۸ اسفند اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است، مانند هفته‌های گذشته در صدر فروش هفتگی قرار دارد و باید منتظر ماند و دید که فیلم‌های تازه اکران می‌توانند به رکورد «دایناسور» دست پیدا کنند یا خیر.

آشنایی با پرفروش‌های هفته

فروش کل فیلم‌ها تا زمان تنظیم این خبر (ساعت ۹ صبح امروز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت) به شرح زیر است:

فیلم سینمایی «دایناسور» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی، تهیه‌کنندگی محمد شایسته و نویسندگی امیر برادران با فروش ۱۳۲ هزار بلیت، فروشی معادل ده میلیارد و چهارصد و چهل و دو میلیون تومان داشته است و مانند هفته‌های گذشته صدر جدول فروش را به خود اختصاص داده است. در این فیلم بازیگرانی چون پژمان جمشیدی، امیر جعفری، یوسف تیموری، امیر توسلی، سوسن پرور، سها نیاستی، حامد وکیلی، رضا ناجی، نگار فروزنده حضور دارند.

«کوکتل مولوتف» به کارگردانی حسین امیری دوماری، تهیه‌کنندگی محمد کمالی‌پور و نویسندگی احمد رفیع‌زاده روایتگر قصه‌ای کمدی در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی است که اکران خود را از ۱۵ اسفند آغاز کرده است. در این فیلم بازیگرانی چون امین حیایی، احمد مهرانفر، پژمان جمشیدی، ستاره پسیانی، یکتا ناصر، سیاوش چراغی پور، علیرضا استادی، کمند امیرسلیمانی، سعید امیرسلیمانی حضور دارند. این فیلم نیز با فروش ۷۳ هزار و ۵۶۰ بلیت، ۶ میلیارد و یکصد و هفت میلیون تومان فروش داشته است و توانست به رتبه دوم جدول فروش هفتگی برسد.

فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع): به وقت طلوع» به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا و تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست ۵ سیمرغ برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین چهره‌پردازی، بهترین طراحی لباس، بهترین طراحی صحنه و بهترین جلوه‌های ویژه بصری به دست بیاورد. مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهنام تشکر، بهاره کیان‌افشار، شکیب شجره و فرهاد آئیش ازجمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. این فیلم تا به این لحظه با فروش ۷۳ هزار بلیت، فروشی معادل چهار میلیارد و نهصد و سی و هفت میلیون تومان داشته است و در رتبه سوم جدول فروش هفتگی قرار دارد.

فیلم سینمایی «رها» به کارگردانی حسام فرهمند، تهیه‌کنندگی سعید خانی و نویسندگی محمدعلی حسینی و حسام فرهمند است. شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی، آرمان میرزایی، محمدرضا سامیان، محمد اشکان‌فر، هادی افتخارزاده، ماهنی مهرپرور، سپیده پهلوان‌زاده و بردیا دیانت بازیگران این فیلم سینمایی هستند که در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست سیمرغ بهترین فیلم اول را دریافت کند. این فیلم با فروش ۳۳ هزار بلیت، دو میلیارد و هشتصد و شصت میلیون تومان فروش داشته است.

انیمیشن «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی و تهیه‌کنندگی مصطفی حسن‌آبادی که از هفته گذشته ۳ اردیبهشت اکران خود را آغاز کرده است تاکنون با فروش ۴۰ هزار و ۶۰۱ بلیت به فروشی معادل دو میلیارد و ششصد و پنجاه و پنج میلیون تومان دست یافت. این فیلم توانست در هفته اول اکران خود در رتبه پنجم جدول فروش هفتگی قرار بگیرد.

انیمیشن «پسر دلفینی ۲» به تهیه‌کنندگی محمدامین همدانی، کارگردانی محمد خیراندیش و نویسندگی محمد خیراندیش و محمد شکوهی نیز در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بلورین بهترین پویانمایی و سیمرغ بلورین بهترین پویانمایی از نگاه تماشاگران را به دست آورد. «پسر دلفینی ۲» با فروش ۳۴ هزار و ۹۸۸ بلیت، فروشی معادل دو میلیارد و دویست و شصت و یک میلیون تومان داشته است.

فیلم «صیاد» به کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی است و بازیگرانی چون علی سرابی، هومن برق‌نورد، مارال بنی آدم، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، خیام وقارکاشانی، حامد شیخی، رز رضوی در آن ایفای نقش کرده‌اند. این فیلم اکران خود را از ۲۰ فروردین آغاز کرده و تا لحظه تنظیم این گزارش با فروش ۲۳ هزار بلیت، یک میلیارد و دویست و هفتاد و سه میلیون تومان فروخته است.

فیلم سینمایی موزیکال «بامبولک» به کارگردانی آرش معیریان و تهیه‌کنندگی بهروز مفید در سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان حضور داشت و توانست برنده ۲ پروانه زرین برای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر کودک و نوجوان شود. امیرحسین رستمی، شهره سلطانی، مهرداد ضیایی، نیلوفر شهیدی و دانیال نوروش از جمله بازیگران این فیلم هستند. این فیلم نیز با فروش ۲۱ هزار بلیت، یک میلیارد و دویست و پنجاه و شش میلیون تومان فروش داشته است.

«صددام» روز اول میلیاردی شد

فیلم سینمایی «صددام» به کارگردانی پدرام پورامیری و تهیه‌کنندگی مجتبی رشوند از امروز ۱۷ اردیبهشت اکران خود را آغاز کرده است. در این فیلم بازیگرانی چون رضا عطاران، پریناز ایزدیار، آزاده صمدی، عباس جمشیدی‌فر، امیراحمد قزوینی و سیاوش چراغی‌پور به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«صددام» در نخستین روز اکران خود ۱۰ هزار و ۴۶۰ بلیت فروخته و به فروشی حدودا یک میلیارد و یکصد و نه میلیون تومانی دست یافته است.

فیلم سینمایی «پیشمرگ» به کارگردانی علی غفاری، نویسندگی صابر الله‌دادیان و علی غفاری و تهیه‌کنندگی آرش زینال‌خیری نیز در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست بیاورد. مهدی نصرتی، الناز ملک، عبدالرضا نصاری، مهیار شاپوری، بهرام ابراهیمی بازیگران این فیلم سینمایی هستند. این فیلم با فروش حدود ۲۱ هزار بلیت، یک میلیارد و سی و چهار میلیون تومان فروش داشته است.

فیلم‌های جدید در روز اول چقدر فروختند؟

فیلم سینمایی «خانه ارواح» به کارگردانی کیارش اسدی‌زاده و تهیه‌کنندگی امیرشهاب رضویان نیز با فروش ۲ هزار و ۵۰۰ بلیت، دویست و شصت و چهار میلیون تومان فروخته است. در این فیلم پژمان جمشیدی، نازنین بیاتی، کاظم سیاحی، ستاره پسیانی، نادر فلاح، سروش صحت و رضا کیانیان به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدرعاملی و تهیه‌کنندگی سید مازیار هاشمی با بازی امین حیایی به تازگی به چرخه اکران اضافه شده است.
ژولیت رضاعی، مهران غفوریان و ستاره پسیانی دیگر بازیگران فیلم صدرعاملی هستند که توانست در روز اول اکران خود با فروش ۶۴۰ بلیت به فروش شصت و هفت میلیون تومانی دست پیدا کند.

فیلم سینمایی «هر چی تو بگی!؟» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم برای کودکان و نوجوانان اکران شده است. رضا بابک، نعیمه نظام‌دوست، بهراد خرازی، سیاوش چراغی‌پور، سپیده مظاهری، شیما جوهری فرد، (باحضور) جمشید صدری و مهدی باقربیگی ترکیب بازیگران اصلی فیلم را تشکیل داده اند و بازیگران کودک فیلم محمدسام سنایی، مانلی پورکبیریان، ادن شمیان، رادمهر دانایی فر و پندار آتش زمزم هستند.

«هر چی تو بگی!؟» با فروش ۱۶۳ بلیت توانست به فروش شانزده میلیون تومانی برسد.

فیلم سینمایی «اسفند» به نویسندگی و کارگردانی دانش اقباشاوی درباره بخشی از زندگی شهید علی هاشمی از فرماندهان دفاع مقدس است که در آن رضا مسعودی، مهدی زمین‌پرداز، یاسین مسعودی، محمد عسگری و محمدرضا عقدایی یزدی بازی کرده اند. این فیلم با فروش ۵۶ بلیت، چهل و شش میلیون تومان فروخت.

فیلم «بازی را بکش» به کارگردانی محمدابراهیم عزیزی، تهیه‌کنندگی مصطفی کیایی و نویسندگی لادن شیرمرد و محمدابراهیم عزیزی از امروز اکران خود را آغاز کرده است. در این فیلم بازیگرانی همچون محسن کیایی، هدی زین‌العابدین، محمد بحرانی، متین حیدری‌نیا، حدیث بیابانگرد، سودابه جعفرزاد، مهرداد بخشی، فرح‌روز دواتگر، بهرام نوری و پوریا رحیمی‌سام نقش‌آفرینی می‌کنند. این فیلم با فروش ۴۷ بلیت توانست، چهل و چهار میلیون تومان بفروشد.

فیلم سینمایی «عینک قرمز» به کارگردانی حسین مهکام و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته است و بازیگرانی چون حامد بهداد، رضا ناجی، الناز حبیبی و هادی کاظمی در آن ایفای نقش می‌کنند. این فیلم با فروش ۲۷ بلیت، دو میلیون تومان فروش داشته است.

نشست‌های سینمایی در نمایشگاه کتاب، تخصصی؟

همزمان با برگزاری سی و ششمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، ۱۰ نشست تخصصی با حضور سینماگران، نویسندگان و منتقدان سینمایی برگزار خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از میزان؛ سازمان سینمایی همزمان با برگزاری سی و ششمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با همکاری معاونت فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۰ نشست تخصصی با حضور سینماگران، نویسندگان و منتقدان سینمایی برگزار می‌کند.

بر اساس این گزارش، عناوین نشست‌ها که مدیریت آن را «مهرزاد دانش، منتقد و کارشناس فیلم» بر عهده دارد، به شرح زیر است:

«اقتباس معکوس؛ اقتباس کتاب از سینما» با حضورهارون یشایایی، رامتین شهبازی، مازیار فکری ارشاد / ۱۷ اردیبهشت ساعت ۱۶
«اقتباس؛ بازنمایی یا بازآفرینی» با حضور فرزاد موتمن و هیوا مسیح/ ۱۸ اردیبهشت ساعت ۱۶
«رابطه متقابل کتاب و سینما» با حضور رضا کیانیان و فریدون جیرانی/ ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۴
«نقد ادبی و سینمایی؛ تفاوت‌ها و شباهت‌ها» با حضور چیستا یثربی و شیوا مقانلو/ ۲۰ اردیبهشت ساعت ۱۶
«فلسفه سینما/ علوم انسانی» با حضور احمدرضا معتمدی/ ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۴
«عیار متن، عیار سینما» با حضور کیانوش عیاری و حبیب احمدزاده (همراه با جشن زادروز کیانوش عیاری) / ۲۲ اردیبهشت ساعت ۱۶
«میزانسن برگردان: تأملی بر کتاب‌های سینمایی ترجمه شده» با حضور دکتر محمد شهبا/ ۲۳ اردیبهشت ساعت ۱۴
«از واژگان تا تصویر» با حضور محمدعلی سجادی و مهرداد غفارزاده/ ۲۴ اردیبهشت ساعت ۱۶
«ادبیات کودک؛ رویای شیرین» با حضور مرضیه برومند و فرهاد توحیدی/ ۲۵ اردیبهشت ساعت ۱۶
«انتشار کتاب‌های سینمایی؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» با حضور محسن آزرم و مهرزاد دانش/ ۲۶ اردیبهشت ساعت ۱۶

گفتنی است، این نشست‌ها در سرای هنرگان کتاب نمایشگاه بین‌المللی کتاب برگزار می‌شود.

زندان سینما

زندان آلکاتراز، با تاریخچه‌ای پرماجرا و شهرتی افسانه‌ای در دل آب‌های خلیج سان‌فرانسیسکو در طول سالیان منبع الهام ساخت ده‌ها فیلم سینمایی بوده است.

به گزازرش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ زندان آلکاتراز واقع در سانفرانسیسکو است که برای بیش از ۶۰ سال بسته شده و حالا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا می‌خواهد آن را مجدد باز کند. به همین بهانه نگاهی خواهیم داشت به معروف‌ترین فیلم‌هایی که با الهام از این زندان معروف به پرده سینما آمده‌اند.


فرار از آلکاتراز (Escape from Alcatraz) – ۱۹۷۹


این فیلم به کارگردانی دان سیگل و با بازی کلینت ایستوود، داستان واقعی فرار فرانک موریس با بازی ایستوود در سال ۱۹۶۲ را روایت می‌کند. این اثر یکی از مشهورترین فیلم‌های مرتبط با آلکاتراز است. فیلمنامه‌ی این اثر توسط ریچارد تاگل بر اساس کتاب غیرداستانی به همین نام نوشته‌ی جی. کمپبل بروس در سال ۱۹۶۳ است که ماجرای فرار زندانیان از زندان فوق امنیتی جزیره‌ی آلکاتراز در سال ۱۹۶۲ را روایت می‌کند. در این فیلم کلینت ایستوود در نقش فرانک موریس، سردسته فراری‌ها، در کنار پاتریک مک‌گوهان، فرد وارد، جک تیبو و لری هنکین بازی می‌کنند و دنی گلاور نیز در اولین حضور سینمایی خود در این فیلم حضور دارد.

«فرار از آلکاتراز» با استقبال منتقدان همراه شد و یکی از موفق‌ترین فیلم‌های گیشه در سال ۱۹۷۹ نام گرفت.


پرنده‌باز آلکاتراز (Birdman of Alcatraz) – ۱۹۶۲

فیلم «پرنده‌باز آلکاتراز» به کارگردانی جان فرانکن‌هایمر، یکی از آثار ماندگار و انسان‌گرایانه سینمای آمریکاست که بر اساس زندگی واقعی زندانی مشهور رابرت استرود ساخته شده است. این فیلم با بازی درخشان برت لنکستر در نقش استرود، جنبه‌ای متفاوت و انسانی از زندگی درون یکی از سخت‌گیرانه‌ترین زندان‌های جهان را به‌تصویر می‌کشد.

رابرت استرود، زندانی خطرناک و خشن، پس از قتل یک زندان‌بان در زندان، به مجازات انفرادی در آلکاتراز محکوم می‌شود. اما در طول سال‌ها، او به‌طور تصادفی علاقه‌مند به پرندگان می‌شود و با مطالعه و پرورش آن‌ها، مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. استرود درون سلول انفرادی‌اش به یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه بیماری‌های پرندگان تبدیل می‌شود، مقالات علمی منتشر می‌کند و حتی به‌طور غیررسمی به دکتر پرندگان معروف می‌شود.

برای این فیلم که بر پایه رمانی به همین نام از توماس ای. گادیس ساخته شده، برت لنکستر نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در چهار رشته از جمله بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل (تلما ریتر)، بهترین فیلمبرداری و طراحی صحنه نامزد اسکار شد.

صخره (The Rock) – ۱۹۹۶

«صخره» به کارگردانی مایکل بی در سال ۱۹۹۶ یکی از موفق‌ترین و پرهیجان‌ترین فیلم‌های اکشن دهه ۹۰ میلادی است که با بازی شان کانری، نیکلاس کیج و اد هریس و با بهره‌گیری از فضای تاریخی و اسرارآمیز زندان آلکاتراز، به اثری به‌یادماندنی در ژانر اکشن و مهیج تبدیل شد.

داستان فیلم درباره ژنرال فرانسیس هامل (با بازی اد هریس)، از کهنه‌سربازان جنگ ویتنام، به همراه گروهی از تفنگداران دریایی شورشی است که کنترل جزیره آلکاتراز را در دست می‌گیرد و تهدید می‌کند که اگر دولت آمریکا به خانواده سربازان کشته‌شده در عملیات‌های مخفی پاداش ندهد، با موشک‌های حاوی گاز سمی VX به شهر سان‌فرانسیسکو حمله خواهد کرد.

«صخره» با بودجه‌ای حدود ۷۵ میلیون دلار ساخته شد و در گیشه جهانی بیش از ۳۳۵ میلیون دلار فروش داشت.
 

قتل درجه یک (Murder in the First) – ۱۹۹۵

این فیلم ساخته مارک روکو از درام‌های تاثیرگذار و تلخ درباره نظام قضایی و شرایط غیرانسانی زندان آلکاتراز است که با الهام از ماجرایی واقعی ساخته شده و از منظر اخلاقی، انسانی و حقوقی به انتقاد از  وضعیت مجازات و خشونت در زندان‌ها به‌ویژه آلکاتراز ارائه می‌دهد.

فیلم داستان هنری یانگ (با بازی کوین بیکن) را روایت می‌کند؛ مردی جوان که به دلیل دزدیدن پنج دلار برای خرید غذا برای خواهر گرسنه‌اش، به زندان فرستاده شده و پس از اقدام به فرار، به مدت سه سال در سلول انفرادی زندان آلکاتراز محبوس می‌شود. او تحت شکنجه جسمی و روانی قرار می‌گیرد و پس از آزادی از انفرادی، یکی از هم‌بندانش را به قتل می‌رساند.

برخلاف بسیاری از فیلم‌های اکشن یا ماجراجویانه مرتبط با آلکاتراز، این اثر تمرکز خود را بر روان و رنج انسان زندانی گذاشته است و  آلکاتراز نماد ظلم سیستماتیک و مکانی است که انسانیت در آن به‌طور کامل تحقیر می‌شود.

نقطه بی‌بازگشت (Point Blank) – ۱۹۶۷


این فیلم یکی از نخستین فیلم‌هایی که پس از تعطیلی زندان در آلکاتراز و به کارگردانی جان بورمن فیلمبرداری شد. این فیلم با بازی لی ماروین در نقش اصلی، اقتباسی از رمان «شکارچی» نوشته «دونالد ای. وستلیک» است.

در این فیلم ماروین نقش واکر را بازی می‌کند؛ یک خلافکار خونسرد و ساکت که در جریان یک سرقت در جزیره آلکاتراز توسط همکارش و همسرش فریب می‌خورد، گلوله می‌خورد و به حال مرگ رها می‌شود. او به طرز معجزه‌آسایی زنده می‌ماند و پس از به‌هوش آمدن، تصمیم به انتقام و بازپس‌گیری سهم خود از پول سرقت‌شده می‌گیرد.

برخلاف فیلم‌های دیگر که آلکاتراز را به‌عنوان مکان فیزیکی زندان یا عملیات معرفی می‌کنند، در اینجا آلکاتراز استعاره‌ای است از زندگی‌ای که دیگر راه برگشت به آن نیست.


نیمه راه مرگ  (Half Past Dead) – ۲۰۰۲

فیلم اکشن وجنایی «نیمه‌راه مرگ» به کارگردانی دان مایکل پال بیشتر به خاطر بازی استیون سیگال در نقش اصلی شناخته می‌شود.

در این فیلم سگال نقش ساشا پترُسوویچ، یک مأمور مخفی اف‌بی‌آی را بازی می‌کند که به‌منظور نفوذ در شبکه‌های خلافکارانه، به شکل یک زندانی به زندان آلکاتراز منتقل می‌شود.

در این فیلم، آلکاتراز نه به‌عنوان زندانی تاریخی، بلکه به عنوان یک قلعه مدرن و محصور نمایش داده می‌شود که نمادی از امنیت مطلق است که امنیت آن توسط نیروهای تروریستی فرو می‌ریزد.

**
جزیره آلکاتراز ابتدا در سال ۱۸۵۰ به دستور رئیس جمهور وقت به عنوان یک پایگاه نظامی انتخاب شد. در دهه ۱۸۶۰، ارتش آمریکا این جزیره را به یک قلعه نظامی و انبار اسلحه تبدیل کرد و اولین زندان نظامی در همین دوران ساخته شد و تا اوایل قرن بیستم برای نگهداری سربازان خاطی و زندانیان جنگی استفاده می‌شد.

در سال ۱۹۳۴، اداره زندان‌های فدرال آمریکا آلکاتراز را به یک زندان فوق‌امنیتی تبدیل کرد. هدف اصلی، نگهداری خطرناک‌ترین مجرمان فدرال بود، کسانی که امکان فرارشان از زندان‌های دیگر وجود داشت.

بین سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۶۳، ۱۴ تلاش برای فرار صورت گرفت که در آن‌ها ۳۶ زندانی شرکت داشتند. در ۲۱ مارس ۱۹۶۳، زندان آلکاتراز به دلایل هزینه‌های بالای نگهداری، فرسودگی ساختمان‌ها، و آسیب زیست‌محیطی تعطیل شد.

از دهه ۱۹۷۰، آلکاتراز به یک جاذبه توریستی محبوب تبدیل شد و زیر نظر اداره پارک‌های ملی آمریکا، سالانه بیش از ۱.۵ میلیون بازدیدکننده دارد.

طرح تعرفه سینمایی ترامپ؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ طرح اعلام شده از سوی دونالد ترامپ برای اعمال تعرفه ۱۰۰ درصدی بر فیلم‌هایی که خارج از آمریکا تولید شده‌اند به این معناست که هر فیلمی که در کشور دیگری ساخته شود و بخواهد وارد بازار آمریکا شود، باید دو برابر ارزشش مالیات پرداخت کند. برای مثال، اگر فیلمی خارجی به یک پخش‌کننده آمریکایی به قیمت ۵ میلیون دلار فروخته شود، آن پخش‌کننده باید ۵ میلیون دلار دیگر به عنوان تعرفه بپردازد تا اجازه پخش آن را در آمریکا بگیرد. اعلام این خبر از اعمال احتمالی این تعرفه از سوی دولت آمریکا با واکنش برخی نهادهای سینمایی در سراسر جهان رو به رو شده است.

یکی از سخنگویان مؤسسه فیلم بریتانیا (BFI) گفت: «ما به‌طور نزدیک با دولت بریتانیا و شرکای سینمایی خود در آمریکا همکاری می‌کنیم تا جزئیات این پیشنهاد را درک کنیم. ما می‌خواهیم همکاری را در قلب فعالیت‌های این حوزه حفظ کنیم و همچنان شریک سازنده‌ای برای دوستان خود در آمریکا و در سطح بین‌المللی باقی بمانیم.»

کمیسیون فیلم بریتانیا نیز در بیانیه‌ای بر لزوم صبوری و انتظار برای روشن شدن جزئیات تأکید کرد. آدریان ووتون، مدیرعامل این کمیسیون گفت: «با وجود نگرانی‌برانگیز بودن این اعلام، باید جزئیات مربوط به تعرفه‌های پیشنهادی را بررسی کنیم. بریتانیا و آمریکا تاریخچه‌ای طولانی از همکاری‌های مشترک در صنعت فیلم دارند و به تازگی صدمین سال آن را جشن گرفتند. ما امیدواریم این همکاری ادامه یابد و برای هر دو طرف سودمند باشد.»

برخی کارشناسان نیز به ایرادهای احتمالی این سیاست اشاره کردند. کارولین دینناج، نماینده محافظه‌کار پارلمان بریتانیا و رئیس کمیته فرامرزی فرهنگ، رسانه و ورزش پارلمان گفت: «ایجاد موانع برای ساخت فیلم در بریتانیا به نفع کسب‌وکارهای آمریکایی نیست. سرمایه‌گذاری آن‌ها بر زیرساخت‌ها و استعدادها در بریتانیا که مبتنی بر مالکیت معنوی آمریکایی است، بازدهی فوق‌العاده‌ای در هر دو سوی اقیانوس اطلس دارد. دولت باید فورا این موضوع را در اولویت مذاکرات تجاری جاری قرار دهد.»

همچنین مدیرعامل یک شرکت پخش مستقل اروپایی گفت: «در حال حاضر مشخص نیست که این مالیات‌ها چگونه اعمال خواهد شد – آیا از بودجه یا حداقل پرداخت فیلم محاسبه می‌شود یا چیز دیگری؟ فعلاً این فقط یک تهدید است. و بیشترین آسیب را هم مخاطبان فیلم‌های هنری آمریکایی خواهند دید. این تصمیم باعث افزایش تولید در آمریکا نمی‌شود.»

یکی از تهیه‌کنندگان مستقل بریتانیایی نیز گفت که در حال حاضر مشغول فیلمبرداری پروژه‌ای است که قرار بود در آمریکا ساخته شود اما به دلیل هزینه‌ها به بریتانیا منتقل شده است: «ایده جدید آقای ترامپ هزینه‌های تولید در آمریکا را کاهش نمی‌دهد، پس به مسئله اصلی پاسخ نمی‌دهد. با توجه به بازگشت سرمایه‌ای که بریتانیا از مشوق‌های مالیاتی دارد، آمریکا هم می‌تواند از چنین الگوهایی برای تقویت صنعت داخلی خود استفاده کند.»

بر اساس گزارش گاردین، وزیر کشور استرالیا، تونی بورک، گفته است که با رئیس سازمان سینمایی این کشور در این زمینه گفتگو کرده و افزوده: «ما به‌طور قاطع از حقوق صنعت تصویری استرالیا دفاع خواهیم کرد.»

متیو دینر مدیرعامل انجمن تهیه‌کنندگان استرالیا (SPA)، متیو دینر نیز در این باره گفت: «در حال حاضر مشخص نیست این تصمیم در عمل چگونه اجرا خواهد شد، اما بدون شک موجی از نگرانی در سطح جهان ایجاد می‌کند. این مسئله نشان می‌دهد دولت باید فورا بر تقویت صنعت داخلی تمرکز کند.»

کریستوفر لاکسن نخست‌وزیر نیوزیلند نیز در نشست خبری گفت که دولت منتظر جزئیات بیشتر در این‌باره است و افزود: «ما مدافع پرشور این صنعت خواهیم بود.»

کمیسیون فیلم اسپانیا هم در این ارتباط اعلام کرد: «لذت از تنوع آثار سینمایی امروز، حاصل تجارت آزاد جهانی است. تعرفه‌های پیشنهادی آمریکا می‌توانند منجر به ضرر همگانی شوند. اتحادیه اروپا باید استراتژی روشنی برای دفاع از جریان تولید محلی و همکاری‌های جهانی داشته باشد.»

بر اساس آمار، از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت فیلم و تلویزیون اسپانیا معادل ۱.۴ میلیارد دلار بوده که ۱.۹ میلیارد دلار ارزش افزوده برای اقتصاد این کشور ایجاد کرده است.

40 سال سانسور یک پدیده ی جامعه‌شناختی شورانگیز و جذاب در صدا و سیما

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ وحید جلیلی – قائم مقام رئیس سازمان صداوسیما در اختتامیه رویداد فیلمنامه کوتاه آرمانی – گفت: صدا و سیمای جمهوری اسلامی نه یک روز و دو روز بلکه ۴۰ سال پدیده ای جامعه‌شناختی شورانگیز جذاب را سانسور کرده بود. یعنی وفادارترین اقشار ملت زیر تیغ سانسورها رفته بودند.

وی با گلایه‌مندی از به تصویر نکشیدن راهپیمایی عشایر و روستاییان در رسانه ملی گفت: ما یک نهضت ضد سانسور هستیم. ماموریت ما برطرف کردن عقب‌ماندگی چند ده ساله است. وقتی ظهر ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۰ مردم پای گیرنده‌های تلویزیون بودند، منتظر بودند تصاویر میدان آزادی و میدان انقلاب تهران را ببینند. اما با تصاویر مردمانی مواجه شدند که با اسب و شتر برای راهپیمایی آمده بودند. خیلی‌ها تعجب کردند و گفتند مگر در روستاها راهپیمایی برگزار می‌شود!؟ یعنی رسانه ملی جمهوری اسلامی به مدت ۴۰ سال چنین پدیده جالبی را سانسور کرده بود. کاش سانسور کرده بود! صداوسیمای جمهوری اسلامی نه یک روز و دو روز بلکه ۴۰ سال چنین پدیده جامعه‌شناختی شورانگیز جذاب را سانسور کرده بود. یعنی وفادارترین اقشار ملت زیر تیغ سانسورها رفته بودند.

قائم مقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی با طرح این سوال که آیا این سرفصل، تنها سانسورِ رسانه ملی است؟ بیان کرد: آیا ما فعالیت و قهرمانان دیگری در کشور نداریم، که آنها را سانسور کرده باشیم؟ ما در صداوسیمای جمهوری اسلامی بیش از ۸۰۰ سریال ساخته‌ایم، که ۶۰۰ سریال در ۳۰ سال اخیر ساخته شده است. آیا کسی در یک سریال یک صحنه یا یک سکانس از راهپیمایی دیده است؟ آیا کسی یک پلان یا حتی یک دیالوگ از راهپیمایی را در یک سریال مشاهده کرده است؟ ما با چنین کمدی تراژدی مواجه هستیم.

وی افزود: ما در طول ۴۷ سال انقلاب اسلامی نزدیک به ۱۰۰ راهپیمایی سراسری داشته‌ایم. اگر در هر راهپیمایی ۱۰ میلیون نفر شرکت کرده باشند، در مجموع یک میلیارد تجربه انسانی جمع می‌شود. از مرزهای سیستان و بلوچستان گرفته تا شهرهای بزرگ مثل مشهد، شیراز، اهواز و … راهپیمایی برگزار می‌شود. اگر من و شما دلبستگی به انقلاب نداشته باشیم و صرفاً به دنبال سوژه دراماتیک باشیم، آیا نباید از این ۶۰۰، ۷۰۰ سریال ساخته شده تصاویر مربوط به راهپیمایی را ببینیم.

ثبت‌نام رسانه ها برای حضور در جشنواره فیلم مقاومت هجدهم

بت‌نام اصحاب رسانه جهت حضور در هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت آغاز شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کمیته روابط عمومی هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت؛ ثبت‌نام اهالی رسانه شامل خبرنگاران، منتقدان، عکاسان، فیلمبرداران، رسانه‌های مجازی، برای کلیه خبرگزاری‌ها، سایت‌هایی خبری ، روزنامه‌های کثیرالانتشار، نشریات تخصصی سینمایی و شبکه‌های مختلف صداوسیمای رسانه ملی در تارنمای www.resistanceiff.com از امروز سه‌شنبه تا چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه انجام خواهد شد.

اصحاب رسانه می‌توانند جهت ثبت‌نام به درج مشخصات خود تا موعد یادشده اقدام نمایند.

هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح با دبیری دکتر جلال غفاری قدیر از ۲۷ اردیبهشت تا سوم خرداد ماه در باغ موزه دفاع مقدس تهران برگزار خواهد شد.

فلورنس پیو از فصل جدید یلنا بلووا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پرده برداشت

پس از پایان «تاندربولتس»، آینده شخصیت یلنا بلووا در دنیای مارول چگونه خواهد بود؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ورایتی؛ فلورنس پیو، بازیگر نقش یلنا بلووا در دنیای سینمایی مارول (MCU)، در مصاحبه‌ای جدید از نقش آفرینی مجدد خود در فیلم «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» خبر داد. این در حالی است که فیلم «تاندربولتس» به تازگی به عنوان پایان‌دهنده فاز ۵ مارول اکران شده و راه را برای ورود به فاز ۶ و حماسه چندجهانی هموار کرده است.

پیو در گفت‌وگو با مجله ورایتی درباره آینده شخصیت یلنا پس از اتفاقات فیلم «تاندربولتس» گفت: «امیدوارم او حالا خوشحال باشد. امیدوارم احساس رضایت کند و به هدفش رسیده باشد. دوست دارم دوباره نشاط و جذابیت خاص او را ببینیم، چون من عاشق بازی کردن آن جنبه از شخصیتش بودم.» فیلم «تاندربولتس» با وجود اکشن‌های نفس‌گیر و ارجاعات فراوان به دنیای مارول، تمرکز اصلی‌اش را بر سلامت روان شخصیت‌ها گذاشته بود. یلنا بلووا نیز در این فیلم، پس از سال‌ها زندگی در تاریکی، به تدریج راهی برای همکاری با تیم و التیام زخم‌های گذشته خود پیدا می‌کند.

با توجه به صحنه پس از تیتراژ «تاندربولتس»، تیم یلنا اکنون به عنوان «انتقام‌جویان جدید» معرفی شده‌اند. پیو در این باره اشاره کرد که حضور یلنا در کنار چهره‌هایی مانند پدرو پاسکال، پل راد و بازیگران افسانه‌ای مانند پاتریک استوارت و ایان مک‌کلن در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود. او در این باره گفت: «واقعاً دیوانه‌کننده است که همه این بازیگران در یک فیلم جمع شده‌اند!» با توجه به صحبت‌های پیو، به نظر می‌رسد یلنا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پخته‌تر و قوی‌تر از قبل ظاهر خواهد شد. از آنجا که او در «تاندربولتس» مهارت‌های کار تیمی را آموخت، تعاملش با شخصیت‌های مختلف در فیلم جدید می‌تواند یکی از جذاب‌ترین بخش‌های داستان باشد.

«انتقام‌جویان: روز رستاخیز» هم‌اکنون در مرحله تولید قرار دارد و قرار است در سال ۲۰۲۶ اکران شود. تا آن زمان، طرفداران می‌توانند ماجراهای یلنا بلووا را در «تاندربولتس» که هم‌اکنون در سینماها اکران شده، تماشا کنند.

ملاقات نمادین جیسون آیزاکس با “نوه داستانی” اش در دنیای جادوگری

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اسکرین رانت؛ بازیگر لوکیوس مالفوی در حاشیه نمایش “فرزند نفرین شده” با بازیگر اسکورپیوس مالفوی دیدار کرد. جیسون آیزاکس، بازیگر خاطره انگیز نقش لوکیوس مالفوی در مجموعه فیلم های هری پاتر، در اقدامی غیرمنتظره با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی در نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” ملاقات کرد. این دیدار که با یک اجرای کوتاه طنز همراه بود، به سرعت در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

جیسون آیزاکس هفته گذشته در ادامه ارتباطش با دنیای محبوب هری پاتر، در حاشیه یکی از اجراهای نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” در تئاتر لیریک برادوی نیویورک حاضر شد. این بازیگر 60 ساله انگلیسی که بین هواداران به خاطر نقش آفرینی به یادماندنی اش در نقش لوکیوس مالفوی شناخته می شود، در پشت صحنه با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی – نوه شخصیت او در داستان – ملاقات کرد.

بر اساس گزارش های رسیده، این دو بازیگر در یک اجرای کوتاه طنزآمیز شرکت کردند که در آن پیترسون دو عدد از لوبیاهای جادویی برتی باتز را به آیزاکس تعارف کرد. در این اجرا که ویدیوی آن در پیج اینستاگرامی نمایش به اشتراک گذاشته شده، آیزاکس پس از انتخاب لوبیای با طعم هلو، با دیدن لوبیای دوم که طعم کولادا داشت، با شتاب از صحنه خارج می شود. این حرکت طنز در واقع ارجاعی هوشمندانه به نقش اخیر آیزاکس در فصل سوم سریال پرفروش “نیلوفر سفید” بود، جایی که شخصیت او خانواده اش را با یک نوشیدنی مسموم می کند.

این ملاقات در حالی صورت می گیرد که آیزاکس پیش از این نگرانی های خود را درباره بازسازی مجموعه هری پاتر توسط اچ بی او ابراز کرده بود. او در مصاحبه ای اخیرا بیان کرده بود که نگران است بازیگران نسخه اصلی به مرور به فراموشی سپرده شوند. هواداران سریال در شبکه های اجتماعی به این ملاقات واکنش های مختلفی نشان دادند. برخی آن را ادای دینی به نقش آفرینی ماندگار آیزاکس دانستند، در حالی که عده ای با طنز اشاره کردند که “لوکیوس مالفوی هنوز هم از کولادا می ترسد!”

نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” که ادامه داستان مجموعه پس از 19 سال را روایت می کند، از سال 2016 تاکنون در شهرهای مهم جهان از جمله لندن، نیویورک و توکیو روی صحنه رفته است. این نمایش داستان آلبوس پاتر، اسکورپیوس مالفوی و دلفی دیگوری را دنبال می کند

درآمد صداوسیما از سریال “پایتخت ۷” چقدر بود؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از تابناک؛ سریال «پایتخت» یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی ایران است که از سال ۱۳۹۰ پخش خود را آغاز کرد و تاکنون با استقبال گسترده مخاطبان روبه‌رو شده است. این سریال که با محوریت خانواده‌ای به نام «معمولی» و ماجرا‌های طنزآمیز آنها ساخته شده، در هر فصل توانسته توجه بینندگان زیادی را به خود جلب کند. اما فراتر از محتوای سرگرم‌کننده، پایتخت به دلیل درآمد‌های کلان تبلیغاتی برای سازمان صداوسیما نیز مورد توجه قرار گرفته است.

سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم و با بازی بازیگرانی، چون محسن تنابنده، ریما رامین‌فر، احمد مهران‌فر و علیرضا خمسه از نوروز ۱۳۹۰ از شبکه اول سیما پخش شد. داستان این سریال درباره خانواده نقی معمولی است که از شهر علی‌آباد کتول به تهران و دیگر نقاط ایران سفر می‌کنند و در هر فصل با ماجرا‌های طنزآمیز و گاه احساسی روبه‌رو می‌شوند.

 این سریال تاکنون هفت فصل را پشت سر گذاشته و هر فصل با حواشی مختلفی همراه بوده است. به عنوان مثال، فصل سوم پایتخت در سال ۱۳۹۳ به دلیل تبلیغات گسترده پروژه اطلس مال مورد انتقاد قرار گرفت، اما این تبلیغات در فصل‌های بعدی کمتر دیده شد.

فصل ششم به دلیل همه‌گیری کرونا با تأخیر پخش شد و فصل هفتم نیز در نوروز ۱۴۰۴ (مصادف با ماه رمضان) روی آنتن رفت. از دیگر حواشی این سریال می‌توان به حذف شخصیت‌های سارا و نیکا فرقانی اصل در فصل هفتم و حذف شخصیت “باباپنجعلی” با بازی علیرضا خمسه اشاره کرد.

درآمد ۴۵ هزار میلیارد تومانی تلویزیون از پایتخت ؟

با یک مدل محاسبه سر انگشتی و تخمینی معلوم می شود هصداوسیما از پخش سریال پایتخت ۷ درآمدی معادل ۴۵ هزار میلیارد تومان کسب کرده است. این رقم با با محاسبه ۲۵ دقیقه آگهی برای هر قسمت، ضرب در ۴ بار پخش روزانه (حدود ۱۰۰ دقیقه آگهی در روز) و با فرض هزینه ۳۰۰ میلیون تومان برای هر ثانیه آگهی محاسبه شده است. این عدد بدون احتساب تبلیغات داخل سریال ارائه شده است.  گفتنی است کل بودجه صداوسیما در سال ۲۵ هزار میلیارد تومان است.

بررسی درآمد‌های تبلیغاتی صداوسیما

برای رسیدن به عدد منطقی درآمد صداوسیما از تبلیغات سریال پایتخت؛ باید به تعرفه‌های رسمی صداوسیما و گزارش‌های موجود نگاه کنیم. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه ها در سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، هزینه هر ثانیه آگهی در برنامه‌های پربیننده صداوسیما بین ۱۵۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان بوده است.

اگر میانگین ۲۵۰ میلیون تومان را در نظر بگیریم و با توجه به افزایش احتمالی تعرفه‌ها در سال ۱۴۰۴، رقم ۳۰۰ میلیون تومان برای هر ثانیه چندان دور از ذهن نیست. با این حال، گزارش‌ها نشان می‌دهند که صداوسیما در سال های گذشته درآمدی حدود ۲۷۰۰ میلیارد تومان از تبلیغات کسب کرده بود. 

برخی کارشناسان معتقدند که صداوسیما از هر قسمت سریال پایتخت حدود ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد دارد،این رقم با محاسبه جدید، هرچند با محاسبه قبلی یعنی چهل و پنج هزار میلیاد تومان فاصله زیادی دارد، اما رقم محاسبه شده در فرمول دوم هم ، رقم قابل توجهی است.

بدین ترتیب سریال پایتخت به تنهایی و با هر فرمول محاسبه ای همچنان یکی از منابع اصلی درآمد تبلیغاتی صداوسیما شناخته می شود. جا دارد مسئولان صداوسیما طی گزارشی رسما درآمد این سازمان از سریال پایتخت را به مردم-صاحبان واقعی صداوسیما- اعلام کنند.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی در عمل هم باید صداوسیمای جمهوری اسلامی باشد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اصفهان زیبا؛ اوضاع فعلی صداوسیما به‌عنوان تنها رسانه مرجع حکومتی و البته مردمی، محل نزاع گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی مردم است. به‌گونه‌ای که این نزاع تبدیل به یک چالش میان دو گروه مختلف شده است و هرکدام نظرات مخصوص به خود را دارند. البته که صداوسیما در هجمه‌هایی که امروزه با آن درگیر است مقصر هم هست. به همین منظور با محمدقاسم تولایی فرد یکی از فعالین رسانه‌ای اصفهان هم‌کلام شده‌ایم تا نظر او را درباره اوضاع فعلی صداوسیما به‌ویژه صداوسیما مرکز اصفهان جویا شویم.

در سال گذشته که شاهد اتفاقات زیادی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی بودیم، عملکرد صداوسیمای مرکز اصفهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیش از پاسخ به سؤال شما، لازم است مقدمه‌ای را توضیح دهم. درواقع، مهم‌ترین اشکال صداوسیمای جمهوری اسلامی این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی نیست. اگر این سازمان جایگاه خود را ازنظر مفهوم و کارکرد مشخص کند، یعنی بداند که به‌عنوان رسانه ملی جمهوری اسلامی چه وظایفی دارد و چگونه باید عمل کند، می‌تواند ارتباط بهتری با مردم برقرار کند. مردم با مشاهده عملکرد یک حکومت می‌توانند درباره آن قضاوت کنند؛ اگر آن حکومت به‌درستی مسئولیت‌های خود را انجام دهد، رضایت خواهند داشت و در غیر این صورت، نارضایتی شکل می‌گیرد. بنابراین، برای آنکه مردم بتوانند طرفداری یا عدم طرفداری خود را از یک حکومت معنا کنند، ابتدا باید عملکرد آن حکومت را بشناسند.

حال، اگر صداوسیما خود را «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی» می‌نامد، یعنی وظیفه دارد صدای جمهوری اسلامی را به مردم برساند تا آنان بتوانند نسبت خود را با این حکومت مشخص کنند. اگر این سازمان به نام خود وفادار باشد، باید در ارائه اطلاعات و بازتاب عملکرد حکومت شفاف عمل کند. در غیر این صورت، مفهوم مخاطب، کارکرد و حتی عمل‌کردن در رسانه تغییر خواهد کرد. وظیفه تلویزیون این است که نشان دهد حکومت چه اقداماتی انجام داده است، عملکرد مثبت و منفی آن را بررسی کند و در نهایت، نسبت خود را با این عملکرد پیدا کند.

در نظام‌های دموکراتیک، رسانه را رکن چهارم دموکراسی می‌دانند، زیرا ذات یک نظام سیاسی وابسته به مردم است. این نظام‌ها تا زمانی دوام می‌آورند که مردم بخواهند و در غیر این صورت، مشروعیت خود را از دست خواهند داد. در جمهوری اسلامی نیز ادامه حیات نظام سیاسی وابسته به رسانه است؛ چراکه رسانه می‌تواند باعث رضایت یا نارضایتی مردم شود. در واقع، رسانه است که مردم را در کنشگری سیاسی و تصمیم‌گیری درباره ادامه یا تغییر نظام سیاسی تعریف می‌کند.

حال، با توجه به این مقدمه، اگر نام «صداوسیمای جمهوری اسلامی» صرفاً تشریفاتی نیست، باید عملکرد این سازمان با نام آن تناسب داشته باشد. رسانه‌های استانی، ازجمله صداوسیمای مرکز اصفهان، باید به مسائل و دغدغه‌های استان خود بپردازند. مردم این استان باید بدانند که حکومت، شامل نمایندگان مجلس، شهرداری، استانداری و سایر نهادهای مرتبط، چه اقداماتی برای آن‌ها انجام داده است. این کار با گزارش‌دادن صرف از فعالیت‌های انجام‌شده تفاوت دارد.

برای مثال، وقتی مدارس به دلیل آلودگی هوا تعطیل می‌شوند، تلویزیون اطلاعیه‌ای منتشر می‌کند تا از اتلاف وقت و نارضایتی مردم جلوگیری شود. اما اگر رسانه بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند، نباید صرفاً اطلاعیه بدهد؛ بلکه باید نشان دهد که آیا مسائل مردم برای حکومت و کارگزاران آن اهمیت دارد یا نه. متأسفانه، صداوسیمای مرکز استان تنها به گزارش عملکردها اکتفا می‌کند و کمتر به مسائلی که هنوز حل نشده‌اند، می‌پردازد. درحالی‌که این رسانه باید نشان دهد که حکومت به دغدغه‌های مردم اهمیت می‌دهد و در حال پیگیری آن‌ها است.

مثلاً مردم اصفهان چگونه می‌توانند بفهمند که از عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه آب راضی باشند یا نه؟ زمانی که ببینند حکومت به این مسئله می‌پردازد و برای حل آن تلاش می‌کند. در اینجا، رسانه نقش کلیدی دارد. اگر صداوسیمای مرکز اصفهان به موضوع آب بپردازد، مردم متوجه خواهند شد که این مسئله برای حکومت نیز مهم است.

با توجه به مطالبی که گفتید، وضعیت فعلی صداوسیما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه، همان‌طور که گفتم، کلیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی با نام خود نسبت مستقیمی ندارد. شاید بتوان گفت که کمترین چیزی که در محتوای آن دیده می‌شود، جمهوری اسلامی است. اگر دوران کرونا را به یاد بیاورید، زمانی که دوربین‌های صداوسیما جلسات ستاد ملی کرونا را پوشش می‌دادند، مردم احساس می‌کردند که در جریان تصمیم‌گیری‌ها هستند. در نتیجه، میزان همراهی مردم با حکومت در آن دوران افزایش یافت. زیرا رسانه تا حدی نقش واقعی خود را ایفا کرد و ارتباط مستقیمی با مردم برقرار شد.

همراهی یا عدم همراهی مردم با حکومت، مستلزم این است که جمهوری اسلامی به‌درستی عملکرد خود را نشان دهد. اما متأسفانه، گاهی اوقات این ارتباط دچار فاصله می‌شود. صداوسیما باید تکلیف خود را با مردم روشن کند و آنان را نسبت به عملکردش اقناع کند.

برخی معتقدند که صداوسیما در حال حاضر به اهداف خود نزدیک‌تر شده است. نظر شما چیست؟

اینکه صداوسیما جمهوری اسلامی باشد، صرفاً به معنای تولید محتوای سیاسی یا خبری نیست. وقتی می‌گوییم «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، یعنی باید همه ابعاد زندگی مردم را پوشش دهد. اگر این سازمان به معنای واقعی جمهوری اسلامی باشد، باید برنامه‌هایی درباره پلیس، پرستاران، بیمارستان‌ها، کشاورزی، ورزش، هلال‌احمر و حتی مسابقات اسب‌سواری داشته باشد.

چرا این موارد مهم است؟ زیرا مردم باید عملکرد نهادهای مختلف جمهوری اسلامی را در حوزه‌های گوناگون ببینند. اگر صداوسیما به وظایف خود پایبند باشد، نه‌تنها اطلاع‌رسانی خواهد کرد، بلکه عملکرد حکومت را نیز به نمایش خواهد گذاشت. بنابراین، حداقل انتظاری که از این سازمان می‌رود این است که آنچه از نام خود برمی‌آید را به‌درستی انجام دهد.

با توجه به نظرسنجی‌ها، وضعیت کنونی صداوسیمای استان‌ها و نظر مردم درباره آن چگونه است؟

برخی معتقدند که این رسانه در بسیاری موارد بی‌موضع عمل می‌کند. در حالی که باید برنامه‌هایی تولید شود که به مردم نشان دهد، برای مثال، چه تعداد پرونده و سامانه در حوزه قضایی حل شده و چه مواردی باقی مانده است. این‌گونه، عملکرد حاکمیت در قوه قضائیه برای مردم شفاف‌تر خواهد شد. یا مثلاً مشخص شود که چه تعداد روستا همچنان فاقد مدرسه هستند.

اگر صداوسیما نسبت خود را با جمهوری اسلامی روشن نکند، دچار نوعی ترس خواهد شد؛ به این معنا که حتی از بیان کمبودها نیز واهمه دارد. اما اگر صریح و شفاف باشد، مردم نیز با آن همراهی خواهند کرد. در اینجا، یک فعال رسانه‌ای باید توان اقناع داشته باشد، استدلال کند و مسائل را روشن سازد. برای مثال، ابتدا مشخص کند که یک روستا فاقد مدرسه است، سپس پس از شش ماه اعلام کند که دو مدرسه ساخته شده است. در غیر این صورت، مردم از عملکرد حاکمیت مطلع نخواهند شد.

قطعاً کار رسانه‌ای یک فعالیت جمعی است. وقتی رهبرمعظم انقلاب تأکید می‌کنند که رسانه یک قرارگاه است، یعنی باید میان رسانه‌های استانی و روابط عمومی تمامی نهادها ارتباط مستحکمی وجود داشته باشد. صداوسیمای مرکز اصفهان، به‌عنوان نمونه، باید از تمامی نهادها داده‌های لازم را دریافت کند تا بداند چه اقداماتی در حال انجام است و چه چالش‌هایی وجود دارد. در واقع، رسانه باید نقش آسیب‌زدایی را ایفا کند و عملکرد جمهوری اسلامی را به‌درستی ارزیابی و تحلیل نماید.

اگر صداوسیما به این سطح از کارکرد برسد، قطعاً مردم به آن توجه خواهند کرد. چرا؟ چون مردم به دنبال این هستند که بفهمند چه کسی واقعاً دلسوز آن‌هاست و چه کسی نیست. در چنین شرایطی، رسانه و مردم به هم نزدیک می‌شوند، زیرا رسانه نسبت خود را با مردم درک کرده است. در نظام اسلامی، حتی اگر امیرالمؤمنین علی(ع) هم حاکم باشد، اما مردم او را نخواهند، به حکومت نمی‌رسد. چرا معاویه جنگ رسانه‌ای به راه انداخت؟ چون حکومت امام علی(ع) وابسته به افکارعمومی بود. با این تعریف، رسانه و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه رسانه خادم مردم است. مردم می‌خواهند از اوضاع کشور مطلع شوند تا بتوانند کنشگری داشته باشند.

برای نمونه، عملکرد جمهوری اسلامی در پوشش دفاع‌مقدس را در نظر بگیرید. صداوسیما در دوران جنگ هشت‌ساله، صدای اصلی جبهه‌ها بود. اگر رسانه جنگ را پوشش نمی‌داد، ممکن بود همراهی مردم با جبهه‌ها کاهش یابد، چراکه مردم باید بدانند جبهه به چه نیاز دارد. رسانه در بحران‌ها زمانی موفق است که بتواند واقعیت‌ها را به مردم منتقل کند.

چرا رسانه ما در تبیین و اقناع افکار عمومی به‌اندازه‌ای که انتظار می‌رود موفق نبوده، درحالی‌که گفته‌می‌شود رسانه‌های حزب‌الله و حماس که رسانه‌های کوچک‌تری هستند بهتر از ما در جنگ رسانه‌ای عمل کرده‌اند؟

رسانه‌های حزب‌الله و حماس به این دلیل موفق‌تر عمل می‌کنند که تکلیفشان با خودشان روشن است. آن‌ها دقیقاً می‌دانند چه می‌خواهند، چه تهدیدها و چالش‌هایی دارند، و چگونه باید این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. اما ما هنوز در این مسیر دچار سردرگمی هستیم.

در جمهوری اسلامی، رسانه معنادار تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردم‌سالاری واقعی برقرار باشد. یعنی زمانی که مردم از رسانه راضی باشند و آن را متعلق به خودشان بدانند. پس اگر هدف این است که مردم، جمهوری اسلامی را باور کنند، باید رسانه به آن‌ها نشان دهد که مسائل و مشکلاتشان واقعاً دیده می‌شود. چرا رسانه ما از پرداختن به برخی مسائل می‌ترسد؟ چون هنوز این درک ایجاد نشده که اگر رسانه حتی به نقاط ضعف هم بپردازد، درواقع به برطرف شدن آن ضعف‌ها کمک می‌کند. وقتی یک مسئله رسانه‌ای شود، اذهان نخبگان به آن معطوف می‌شود و به‌دنبال راه‌حل خواهند رفت. در نتیجه، رقابت راه‌حل‌ها شکل می‌گیرد، مناظره و تضارب آرا اتفاق می‌افتد و درنهایت، مشکل برطرف خواهد شد.

ازنظر شما رسانه مسئله‌محور چیست؟

رسانه مسئله‌محور رسانه‌ای است که مردم را با خود همراه می‌کند. چرا؟ چون اگر رسانه به مسائل مردم بپردازد، مردم نیز آن را دنبال خواهند کرد و با آن همدل خواهند شد. این روند به‌تدریج در حال شکل‌گیری است، اما مسئله اصلی این است که اگر بخواهیم یک راهبرد اساسی برای رسانه تعریف کنیم، مسئله‌محوری باید به‌عنوان یک کلیدواژه اصلی در ذهن هر برنامه‌ساز، خبرنگار و مدیر رسانه‌ای قرار بگیرد.

اگر رسانه مسئله‌محور نباشد، نه به درد حاکمیت می‌خورد، نه به درد مردم، و نه حتی می‌تواند مخاطبان بیشتری جذب کند. در این صورت، فعالیت رسانه‌ای به کاری بی‌اثر و بی‌نتیجه تبدیل می‌شود؛ در واقع، رسانه‌ای که مسئله‌محور نباشد، صرفاً مشغول یک بازی بیهوده است.

با توجه به نکاتی که بیان کردید، چگونه می‌توان مخاطبان بیشتری را با تلویزیون همراه کرد؟

تنها راه این موضوع، مسئله‌محوری است. اگر دقت کرده‌باشید، در فضای مجازی نیز مردم کسانی را دنبال می‌کنند که به مسائل مهم می‌پردازند. همین که فردی یک مسئله را مطرح کند، مردم به او اعتماد می‌کنند. حالا ممکن است افرادی در فضای مجازی به‌درستی به مسائل نپردازند، اما اگر صداوسیما هم نقش و جایگاه خود را پیدا نکند، ممکن است گروهی با نقاب مسئله‌محوری ظاهر شوند، درحالی‌که نه‌تنها مسئله‌ای را حل نمی‌کنند، بلکه شاید باعث انحراف افکار عمومی شوند.

باید توجه داشت که مسئله‌محوری نباید فقط در حد بیان مشکلات باقی بماند، بلکه باید به حل مسائل مردم بپردازد. خود من چنین برنامه‌هایی را دنبال می‌کنم و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنم. حتماً دیده‌اید که در برخی برنامه‌ها، مردم تماس می‌گیرند و می‌گویند: «آقا، فلان خیابان آسفالت نشده!» چرا مردم به رسانه زنگ می‌زنند؟ چون اگر رسانه یک مسئله را دنبال کند، احتمال حل آن بیشتر می‌شود.

چرا رسانه چنین قدرتی دارد؟ چون اگر سایر نهادها کارشان را به‌درستی انجام ندهند، از رسانه می‌ترسند که آن‌ها را موردانتقاد قرار دهد. اگر رسانه مسئله‌محور باشد، مردم متوجه می‌شوند که کدام نهادها مسئول حل مشکلات هستند. وقتی صداوسیمای جمهوری اسلامی به یک مسئله می‌پردازد، یعنی آن مسئله به رسمیت شناخته شده و تبدیل به یک مطالبه عمومی شده است. اگر این اتفاق بیفتد، تحولی بزرگ‌تر نیز رخ خواهد داد.

مصداق مسئله‌محوری در میان برنامه‌های استان اصفهان چیست؟

یکی از همین برنامه‌هایی که در این مسیر گام برداشته، برنامه «تفاوط» است. موفقیت یا عدم موفقیت آن در بحث فعلی ما نمی‌گنجد، اما همین که دو کارشناس برای حل یک مسئله در این برنامه حضور پیدا کرده و درباره آن صحبت می‌کنند، نشان‌دهنده رویکرد مسئله‌محور آن است.

اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، برنامه «فوق‌برنامه» تا حدی مسئله‌محور است. و اکنون نیز مدارس از ما دعوت می‌کنند تا به سؤالات دانش‌آموزان پاسخ دهیم. یعنی به لطف خدا، «فوق‌برنامه» به جایی رسیده که مخاطب با دیدن آن درمی‌یابد هدف آن، پاسخگویی به سؤالاتی است که در ذهن نوجوانان شکل گرفته است و همچنین با آن ارتباط برقرار کرده‌است.

اما صحبت من در مورد یک راهبرد و نگرش کلی است. یعنی اساساً باید ماهیت کارهای خود را به گونه‌ای تعریف کنیم که مسئله‌محور باشد. یعنی برنامه‌سازی با هدف حل یک مسئله انجام شود، نه صرفاً تولید یک محتوا.

اولویت‌های صداوسیمای مرکز اصفهان در سال ۱۴۰۴ باید بر چه مسائلی متمرکز باشد؟

اگر بر اساس تعریفی که گفته شد پیش برویم، بنابراین برای پاسخ دادن به این سؤال باید بپرسیم: مسئله اصلی برای مردم اصفهان چیست؟ به نظر من، اقتصاد، معیشت، ارزش پول ملی، صنایع‌دستی، گردشگری، مسائل مربوط به آب اصفهان و از این قبیل در اولویت قرار دارند. اگر رسانه‌ها به این مسائل بپردازند، می‌توانند در حل آن‌ها نقش داشته باشند. در اصل باید به میان مردم برویم و ببینیم مسائل اساسی جامعه چیست، چون وظیفه حاکمیت، حل مسائل مردم است و رسانه نیز باید گزارشی از این اقدامات ارائه دهد. بنابراین، اگر رسانه جمهوری اسلامی در مرکز استان اصفهان بخواهد در سال ۱۴۰۴ نقش مؤثری ایفا کند، کافی است مسائل را شناسایی کند.

خروج از نسخه موبایل