رسانه سینمای خانگی- وقتی خود افخمی هم به خوب بودن فیلمش مطمئن نیست!
بهروز افخمی که ساخت فیلم «صبح اعدام» را به نیمه رسانده، معتقد است که اگر فیلمش خوب از آب دربیاید معترضان واقعی را نشان میدهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان فیلمهای «عروس»، «سنپطرزبورگ» و «فرزند صبح» این روزها مشغول ساخت جدیدترین فیلمش با نام «صبح اعدام» است که سوژه آن را از سالها قبل در ذهن داشته و اگر چه قرار بود زمستان سال قبل آن را کلید بزند اما فیلمبرداریاش به تابستان ۱۴۰۲ رسیده و شاید در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی شود.
او در گفتوگویی تازه جزئیات بیشتری را از چگونگی شکلگیری این فیلم توضیح داد و در کنار آن اشارهای هم به ارتباط «صبح اعدام» به وقایع سال گذشته کشور داشت.
افخمی با بیان اینکه تقریبا نیمی از فیلم را ساخته است، از چگونگی شروع این پروژه سینمایی به ایسنا گفت: حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی میکردم که به گزارش تیرباران طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شمارهای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانهام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران میتوانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانستهام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحهای، با امضای خبرنگاری است که متن را بهگونهای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدامشوندگان نوشته بود و چنین جبههگیریای در آن زمان بسیار عجیب بود. میتوان اذعان کرد چون مصطفی مصباحزاده -بنیانگذار کیهان- به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.
وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
افخمی افزود: طیب حاجرضایی تنها قهرمان این فیلم نیست و کاراکتر حاج اسماعیل رضایی هم قهرمان جوانتری است که در فیلم میبینیم. در واقع، «صبح اعدام» بیوگرافی نیست بلکه درباره کشتار ١۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و نتایج آن است. نکته جالب فیلم، روایت ٩٠ دقیقه پیش از اعدام است که دو مرد در آستانه اعدام، چه حرفهایی میزنند و چه رفتار خاصی از خود نشان میدهند. میتوان گفت «صبح اعدام» همچون فیلمهای «مسیر سبز» و «میخواهم زنده بمانم» در ژانر فرعی اعدام است.
این فیلمساز درباره مدت زمان پیشتولید و همکاری با حوزه هنری توضیح داد: پاییز سال ١۴٠١، نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم که حدود پنج هفته زمان برد. پس از نگارش فیلمنامه، از همان پاییز پیشتولید را آغاز کردیم. طرح داستانی فیلم را هم از همان ابتدا برای دوستان سازمان سینمایی سوره حوزه هنری مطرح کرده بودم و از قبل برای همکاری اعلام آمادگی کرده بودند. از اوایل نگارش فیلمنامه با هم پیش رفتیم و در پیشتولید هم مدام به ما سر میزنند و همچنان پیگیر انجام کار هستند. ما باید تمام جزییات صحنه را همچون دهه ۴٠ دربیاوریم و همین امر، منجر به طولانی شدن پیشتولید شده است. در تلاش هستیم کار را برای جشنواره فجر نهایی کنیم.
افخمی درباره پیشبینیاش از بازخوردها نسبت به فیلم در رونمایی احتمالی در جشنواره فجر گفت: از نظر من اگر فیلم سینمایی «صبح اعدام» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نمایش داده میشد، اتفاق بهتری برایش میافتاد زیرا این فیلم نوعی مقابله مستند با آن چیزی بود که در پاییز ١۴٠١ اتفاق افتاد. «صبح اعدام» نشان میدهد تظاهرات واقعی و سه هزار کشته و زخمی و سرازیر شدن تانکها در خیابانها در یک روز یعنی چه. البته فکر میکنم پس از اکران فیلم، خیلیها از تماشای آن عصبانی شوند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا فیلمها و صحبتهایش معمولا درگیر حاشیه میشوند، عنوان کرد: من از کار اولم یعنی «کوچک جنگلی» مورد پروندهسازی و اتهام قرار گرفتم. حتی زمانی که فیلمهای «عروس» و «شوکران» را ساختم تا همین چند سال پیش که درباره کرونا حرف زدم، همواره به من حمله کردند. در زمان کرونا هم گفتم که ماسک زدن اساسا کار بیهودهای است و این اواخر سازمان بهداشت اتحادیه اروپا هم این موضوع را تایید کرد. در حالی که همان زمان عده زیادی به من ناسزا گفتند.
او اضافه کرد: معتقدم فیلمساز باید مردم را به فکر بیاندازد. فیلمهای جدی عصبانیت ایجاد میکند و شما را وادار میکند تا در طرز زندگیتان تجدیدنظر کنید که البته کار آسانی نیست. برای مثال زمانی که فیلم سینمایی «دکتر ژیواگو» ساخته شد، خیلیها تصور کردند که اثری عاشقانه است. در حالی که این فیلم در زمان خودش به شدت بین مارکسیستها و سوسیالیستها نفرت ایجاد کرد. «دکتر ژیواگو» در فروش سال نخست خود شکست خورد اما در سالهای بعد جزو آثار پرفروش شد.
افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: همانطور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی اینهایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!