دکتر فاطمه محمدی جامعه شناس و پژوهش گر حوزه زنان و خانواده در خصوصنسبت جشنواره فجر چهل و یکم با انقلاب اسلامی گفت: جشنواره فجر مشکلاتی به ویژه در حوزه خانواده داشت که از دولت انقلابی سیزدهم توقع آن را نداشتیم؛ از نظر بنده این جشنواره کما فی سابق هیچ موفقیتی در حوزه زنان و خانواده نداشت و بالعکس ما با آثاری روبرو شدیم که اصولاً نهاد خانواده را زیر سوأل برده بودند و این اتفاق با آنچه مدیران فرهنگی در مورد جشنواره گفته بودند در تضاد آشکار بود.
به گزارش سینمای خانگی، دبیر کل مجمع بانوان تمدن ساز در گفتگو با سینماپرس، گفت: بسیاری از مسئولان فرهنگی از این دوره جشنواره با واژه های خوب و درخشان یاد کردند؛ ما باید در ابتدا ببینیم در کانسپت سینما معنای «خوب» چیست؟
وی ادامه داد: درست است که به لحاظ تعداد فیلم ها و یا حضور برخی هنرمندان ارزشی این جشنواره قابل تأمل بود اما بنده به عنوان یک جامعه شناس پرسشم از مسئولان فرهنگی این است که ما اساساً با این فیلم ها و این جشنواره چه چیزی را به جامعه و سینما اضافه کردیم؟
محمدی با بیان اینکه ما در سینما فارغ از گفتمان اصلاح طلب و اصولگرا در اصلیت و هویت این هنر-صنعت دچار بحران فیلمنامه نویسی هستیم اظهار داشت: ما دچار بحران شناخت هستیم؛ نمی دانیم اخلاق، خانواده، هویت، زن، اصالت، ایران، قومیت، و ملیت چیست! همین مسأله باعث شده تا در برخی از همین فیلم ها زن به عنوان آسیب معرفی شود! مشکل ما این است که برخی افراد از سینما دنبال منافع تجاری و اقتصادی هستند و همین نگاه و رویکرد باعث چنین بحرانی در هنرهفتم می شود.
این جامعه شناس خاطرنشان کرد: ما باید بدانیم تا وقتی از طریق نهادهایی مثل فارابی، اوج و حوزه هنری و… پول سینما را تأمین می کنیم نمی توانیم سینما را صنعتی کنیم چرا که این آثار ارگانی فیلم ها را در دایره رقابت وارد نمی کند؛ در واقع نهادها با بودجه دولتی برخی افراد را شارژ می کنند تا فیلمی ساخته شود و هیچ نظارتی هم روی آن ندارند و بالعکس این سازندگان فیلم ها هستند که برای آن ها تعیین تکلیف می کنند. درست مانند بازیگری که چندی پیش از برای تولید یکی از همین فیلم های ارکانی پول کلانی از بیت المال را گرفت و سپس به خارج گریخت و در آنجا هرچه دلش خواست علیه کشور گفت!
وی در بخش دیگری از این گفتگو با طرح این پرسش که جشنواره امسال چقدر در کنش گری فرهنگی کشور موثر بود؟ تصریح کرد: بنده صراحتاً عرض می کنم که این جشنواره حتی ۲-۳ درصد هم در کنش گری فرهنگی کشور موثر نبود! واقعاً کدامیک از این فیلم ها قابلیت ارزش گذاری دارند؟ ژانر دفاع مقدس که همیشه بوده، اینکه مدیران فرهنگی و سینمایی راجع به خاص بودن این جشنواره صحبت کردند بر اساس چه کانسپت و رویکردی بوده است؟
محمدی سپس با اشاره به برخی فیلم های حاضر در جشنواره فجر چهل و یکم تصریح کرد: فیلمی مانند «چرا گریه نمی کنی؟» یک فاجعه بود! واقعاً چه کسی به این فیلم مجوز ساخت داده؟ مگر چنین چیزی ممکن است که کسی دست معشوقه اش را بگیرد و آن را در کنار زنش بیاورد و با هم خوش و بش کنند؟ آیا این از نظر مدیران فرهنگی معنای خانواده را می دهد؟ آیا این رفتار با فرهنگ ایرانی-اسلامی در تضاد نیست؟ حالا بماند که شخصیت اصلی فیلم دچار پوچ گرایی شده بود که در دین ما این امر طرد شده است.
این استاد دانشگاه متذکر شد: به راستی چطور چنین فیلمنامه ای از فیلتر شورای پروانه ساخت عبور کرده است؟ چقدر و تا چه زمانی قرار است ما در سینمای کشورمان فیلم های تکراری و مشابهی مانند «روایت ناتمام سیما» ببینیم؟ این فیلم ها قرار است چه دستاوردی برای سینمای ما داشته باشد؟
وی تأکید کرد: چرا در فیلم های این دوره از جشنواره مبحث مهم ارزش گذاری زن که مورد تأکید مقام معظم رهبری است دیده نشد؟ این جشنواره برای دهه نسل دهه ۸۰ چه دستاوردی داشت؟ به درد کدام خانواده اصیل ایرانی می خورد؟
محمدی افزود: گویا مدیران فرهنگی فراموش کرده اند که سینما محل تفریح و ارزش گذاری است! باید فرهنگ کشور در سینما ترسیم شود، باید بچه ها از سینما یاد بگیرند اما افسوس که بخش اعظمی از فیلم هیا ما بدآموزی دارد و بنده به عنوان یک مادر هرگز دوست ندارم بچه ام چنین فیلم هایی را ببیند.
وی با طرح چند پرسش از مدیران سینمایی ادامه داد: این حجم لخت شدن هنرپیشه های مرد در فیلم ها چه بود؟ چه ارزش افزوده ای داشت؟ آقای خزاعی کجای این سینمایی که در جشنواره فجر چهل و یکم نشان دادید فرهنگی است؟ ما در سینمای دفاع مقدس هم وقتی در جبهه رزمندگان مجروح را می دیدم اینطور لخت نبودند که در فیلم های امسال این حجم از لخت شدن را دیدیم! این حجم از بدحجابی خانم ها در فیلم ها چه معنایی داشت؟ رویه اصلاحی شما در سینما کجا بود که ما متوجه نشدیم؟ آقای خزاعی قرار است این فیلم ها با همین وضعیت اکران عمومی شوند؟
محمدی در پایان این گفتگو افزود: شما می توانستید تعداد فیلم های کمتری را به جشنواره راه بدهید اما آن آثار مطلوب جامعه باشند؛ در آن صورت می شد گفت که جشنواره ای که برگزار کردید رخدادی فرهنگی است!