نفوذ فرهنگی در سینما و تلویزیون، پیش از آنکه امری بیرونی و تحمیلی باشد، پدیدهای چندلایه و درهمتنیده با ساختارهای درونی نظام فرهنگی هر کشور است. این نوع نفوذ از جنس تغییر در جهتگیریهای فکری، ذائقههای هنری، معناپردازیهای جمعی و بازآفرینی ارزشها در قالب روایتهای سرگرمکننده است. آنچه این نفوذ را خطرناکتر میسازد، این است که در ظاهر خود را در لباس «مدرنسازی»، «جذابیت بصری»، یا حتی «نقد اجتماعی» عرضه میکند، در حالیکه در باطن، موجب انتقال تدریجی الگوهای زیستی و ارزشی بیگانه به مخاطب میشود.
در سازوکار این نفوذ، رسانه بهعنوان بستر اصلی بازیگر اول است. اما کارویژه رسانه محدود به انتقال پیام نیست؛ رسانه مدرن، بهویژه سینما و سریالهای تلویزیونی، خالق فضاهای زیستی و روابط انسانی است. این سازوکار از طریق انتخاب سوژهها، شخصیتپردازی، شیوه روایت، فرم بصری و حتی دیالوگها فعال میشود. بهعنوان مثال، در سریالهایی چون یاغی، قورباغه و رهایم کن، قهرمانها اغلب قانونگریز، فردمحور و بینسبت با هویت ملیاند. در این آثار، ساختار خانواده یا به کلی غایب است یا در بحران کامل قرار دارد. روایت اغلب حول محور خشونت، انتقام، خیانت یا رابطههای چندوجهی عشقی میگردد که در نهایت تصویری از جامعهای اتمیزه، بیپناه و ازهمگسیخته را القا میکند.
این نفوذ معمولاً از طریق «طراحی ناخودآگاه جهان زیست جدید» عمل میکند؛ یعنی به جای آنکه مستقیم به مخاطب بگوید چه درست یا غلط است، آن را در قالب زندگی روزمره، روابط عاشقانه، دغدغههای جوانان و بحرانهای خانوادگی بازنمایی میکند. در فیلمهایی نظیر عنکبوت، بیرویا و شنای پروانه نیز شاهد روایتهایی هستیم که مرز میان خیر و شر را کمرنگ و گاه مبهم میسازند؛ چنانکه ضدقهرمان بهتدریج جای قهرمان مینشیند و مخاطب در یک همذاتپنداری خزنده، از زاویه دید او به جهان نگاه میکند.
وقتی این بازنمایی در طیف گستردهای از آثار تکرار شود، تبدیل به الگو و پس از آن، به هنجار اجتماعی میشود. در این نقطه، نفوذ فرهنگی از یک انتخاب زیباییشناختی به یک تغییر در نظام معنایی جامعه بدل شده است.
بنابراین، نفوذ فرهنگی از جنس جابهجایی مرزهای معنا است. سازوکارش نیز نه الزاماً دستوری، بلکه از طریق زبان هنر، جذابیت، تکرار و طبیعیسازی پیامها عمل میکند. این همان «نفوذ نرم» است که از درون میرویاند، نه از بیرون میکوبد، و اگر درک و تحلیل نشود، میتواند در نهایت، ساختارهای ارزشی یک ملت را در سکوت فرسایش دهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.