حضور پررنگ شهرام مقصودی در عرصه سینما از سال ۱۳۷۴ با گذراندن دوره فیلمسازی در انجمن سینمای جوانان سنندج و ساخت نخستین فیلم کوتاه آغاز شد و تا امروز با خلق بیش از ۶۰ اثر در ژانرهای کوتاه، مستند، تجربی و سریال ــ چه در مقام کارگردان و چه تهیهکننده ــ تداوم یافته است. افتخارات بینالمللی او شامل ۵۲ جایزه معتبر برای آثاری چون «زمین خشک»، مستند «۷۴» و فیلم سینمایی «گل نسا» در مقام تهیهکننده، و همچنین فیلمهای تحسینشدهای چون «نقش الماس»، «صندوقچه زندگی»، «نفس به شماره» و «هوای تازه» در مقام کارگردان است. تجربههای مدیریتی او در حوزه فرهنگ و هنر، از مدیریت مؤسسههای فرهنگی در غرب کشور تا برگزاری رویدادهای معتبری چون جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، دبیری جشنوارههای «هفت نگاه شهر» و «شور عشق» (اربعین حسینی)، و مدیریت پروژههای ملی مانند «هیرکانی» و NGO «آگاه از هنر»، نشاندهنده تسلط او بر مدیریت هنری در سطوح مختلف است. وی هم اکنون مدیرعامل مؤسسه فرهنگی «فرهیختگان هنر هفتم» است.مقصودی با تحصیلات کارشناسی در رشته کارگردانی سینما، کارشناسی ارشد نویسندگی و معادل دکتری در هنر و رسانه، ترکیبی کمنظیر از دانش آکادمیک و تجربه عملی را در کارنامه دارد. این مسیر حرفهای، او را به چهرهای تأثیرگذار در سینمای ایران تبدیل کرده که همزمان با خلق آثار هنری، در توسعه زیرساختهای فرهنگی نیز پیشگام بوده است. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:
آقای مقصودی، سپاسگزاریم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. شما به عنوان یکی از دست اندرکاران عرصه سینما، همواره تحلیل ها و نقدهای خوبی ارائه داده اید. به نظر شما سینمای ایران در این برهه در چه وضعیتی قرار دارد؟
سینمای ما را نمی توان صددرصد فعال یا کاملاً راکد دانست. از لحاظ ساختاری و محتوایی، به ویژه در حوزه های اجتماعی و تنوع ژانری، کمبودهای بسیاری داریم که باید برطرف شود. البته سینما همواره آیینه تحولات جامعه است و خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد رشد قابل توجهی در حوزه انیمیشن بوده ایم که نقطه امیدواری است. اما متأسفانه در بخش تولیدات تجاری و کمدی با ضعف های محتوایی و ساختاری جدی مواجه هستیم.
به نظر برخی افراد؛ در سالهای اخیر، تمایل به سیاه نمایی و نمایش افراطی مشکلات اجتماعی در سینما افزایش یافته است. آیا موافق هستید؟
متأسفانه این یک واقعیت است. سینما و حتی تولیدات پلتفرمی به سمت نمایش یکجانبه و اغراقآمیز معضلات اجتماعی گرایش پیدا کردهاند. مسائلی مانند فقر، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی مهم هستند، اما این تصویر درست و دقیقی از جامعه ما نیست. پیشرفتها، دستاوردهای علمی، موفقیتهای پزشکی و فناورانه ما نادیده گرفته میشوند. در سینمای دفاع مقدس که سالهاست در آن قوی عمل کردهایم، امروز شاهد تولیدات محدود و اغلب سفارشی هستیم. بخش خصوصی هم تمایلی به سرمایهگذاری در این حوزه نشان نمیدهد.
این رویکرد تکبعدی چه تأثیری بر رابطه سینما و مخاطب میگذارد؟
وقتی ذائقه مخاطب را صرفاً با محتوای تکراری و گاه ضعیف تغذیه میکنیم، طبیعی است که سلیقه او تغییر کند. تهیهکنندگان و سرمایهگذاران هم غالباً به دنبال فروش هستند، نه کیفیت و عمق محتوا. این چرخه معیوب باعث میشود سینمای ما در دام تکرار گرفتار شود و مخاطب نیز به تدریج از سینما فاصله بگیرد، مشابه اتفاقی که متأسفانه برای تلویزیون هم تا حدودی شاهد بودیم.
یکی از چالشهای اساسی، بحث مدیریت سینماست. ارزیابی شما از عملکرد مدیریتی در سینمای ایران چیست؟
متأسفانه مدیریت سینمای کشور سال هاست درگیر جناح بندی های سیاسی بوده است. وقتی مدیران تنها از یک جریان خاص حمایت می کنند و بودجه ها صرف تعداد محدودی فیلمساز می شود، طبیعی است که سینما رشد نمی کند. ما به مدیرانی نیاز داریم که دغدغه هنر و پیشرفت سینما را داشته باشند، نه وابستگی به جناح های سیاسی. تا زمانی که این نگاه تغییر نکند، سینما در یک دور باطل باقی خواهد ماند.
برای برون رفت از این وضعیت، چه راه کارهای عملی را پیشنهاد می کنید؟
به نظر من، نخست باید نگاه مدیریتی تغییر کند و فرصت های برابر برای فیلمسازان جوان و مستعد فراهم شود. دوم این که تشکیل شوراهای تخصصی برای ارزیابی فیلمنامه ها پیش از مرحله تولید می تواند بسیار کمک کننده باشد. همچنین ایجاد سازوکارهای حمایتی شفاف، مانند تعاونی های سینمایی که پروژه های تأییدشده را به سرمایه گذاران متصل کنند، می تواند تحول آفرین باشد. هرچند طرح «کارگردان اولی ها» اقدام مثبتی بود، اما کافی نیست. باید ساز و کاری ایجاد شود که فیلمسازان جوان پس از دریافت مجوز، درگیر پیچیدگی های اداری نشوند و حمایت های لازم را دریافت کنند.
در پایان، آینده سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
با وجود همه مشکلات، سینمای ایران نسبت به گذشته پیشرفت های فنی و محتوایی داشته، به ویژه در حوزه انیمیشن. اما هنوز تا رسیدن به استانداردهای جهانی فاصله داریم. اگر مدیریت سینما اصلاح شود، فضای رقابتی سالم ایجاد گردد و از استعدادهای جوان حمایت واقعی صورت بگیرد، می توانیم شاهد تحولی بزرگ در سینمای ایران باشیم. سینما ابزاری قدرتمند برای امیدآفرینی و پیشبرد جامعه است و امیدوارم این ظرفیت به درستی مورد استفاده قرار گیرد.
سپاسگزاریم از این گفتگوی صمیمانه.
من نیز از شما متشکرم. امیدوارم این گفتگوها بتواند گامی هرچند کوچک در جهت ارتقای سینمای ایران باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.