به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اصفهان زیبا؛ اوضاع فعلی صداوسیما بهعنوان تنها رسانه مرجع حکومتی و البته مردمی، محل نزاع گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی مردم است. بهگونهای که این نزاع تبدیل به یک چالش میان دو گروه مختلف شده است و هرکدام نظرات مخصوص به خود را دارند. البته که صداوسیما در هجمههایی که امروزه با آن درگیر است مقصر هم هست. به همین منظور با محمدقاسم تولایی فرد یکی از فعالین رسانهای اصفهان همکلام شدهایم تا نظر او را درباره اوضاع فعلی صداوسیما بهویژه صداوسیما مرکز اصفهان جویا شویم.
در سال گذشته که شاهد اتفاقات زیادی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بودیم، عملکرد صداوسیمای مرکز اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیش از پاسخ به سؤال شما، لازم است مقدمهای را توضیح دهم. درواقع، مهمترین اشکال صداوسیمای جمهوری اسلامی این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی نیست. اگر این سازمان جایگاه خود را ازنظر مفهوم و کارکرد مشخص کند، یعنی بداند که بهعنوان رسانه ملی جمهوری اسلامی چه وظایفی دارد و چگونه باید عمل کند، میتواند ارتباط بهتری با مردم برقرار کند. مردم با مشاهده عملکرد یک حکومت میتوانند درباره آن قضاوت کنند؛ اگر آن حکومت بهدرستی مسئولیتهای خود را انجام دهد، رضایت خواهند داشت و در غیر این صورت، نارضایتی شکل میگیرد. بنابراین، برای آنکه مردم بتوانند طرفداری یا عدم طرفداری خود را از یک حکومت معنا کنند، ابتدا باید عملکرد آن حکومت را بشناسند.
حال، اگر صداوسیما خود را «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی» مینامد، یعنی وظیفه دارد صدای جمهوری اسلامی را به مردم برساند تا آنان بتوانند نسبت خود را با این حکومت مشخص کنند. اگر این سازمان به نام خود وفادار باشد، باید در ارائه اطلاعات و بازتاب عملکرد حکومت شفاف عمل کند. در غیر این صورت، مفهوم مخاطب، کارکرد و حتی عملکردن در رسانه تغییر خواهد کرد. وظیفه تلویزیون این است که نشان دهد حکومت چه اقداماتی انجام داده است، عملکرد مثبت و منفی آن را بررسی کند و در نهایت، نسبت خود را با این عملکرد پیدا کند.
در نظامهای دموکراتیک، رسانه را رکن چهارم دموکراسی میدانند، زیرا ذات یک نظام سیاسی وابسته به مردم است. این نظامها تا زمانی دوام میآورند که مردم بخواهند و در غیر این صورت، مشروعیت خود را از دست خواهند داد. در جمهوری اسلامی نیز ادامه حیات نظام سیاسی وابسته به رسانه است؛ چراکه رسانه میتواند باعث رضایت یا نارضایتی مردم شود. در واقع، رسانه است که مردم را در کنشگری سیاسی و تصمیمگیری درباره ادامه یا تغییر نظام سیاسی تعریف میکند.
حال، با توجه به این مقدمه، اگر نام «صداوسیمای جمهوری اسلامی» صرفاً تشریفاتی نیست، باید عملکرد این سازمان با نام آن تناسب داشته باشد. رسانههای استانی، ازجمله صداوسیمای مرکز اصفهان، باید به مسائل و دغدغههای استان خود بپردازند. مردم این استان باید بدانند که حکومت، شامل نمایندگان مجلس، شهرداری، استانداری و سایر نهادهای مرتبط، چه اقداماتی برای آنها انجام داده است. این کار با گزارشدادن صرف از فعالیتهای انجامشده تفاوت دارد.
برای مثال، وقتی مدارس به دلیل آلودگی هوا تعطیل میشوند، تلویزیون اطلاعیهای منتشر میکند تا از اتلاف وقت و نارضایتی مردم جلوگیری شود. اما اگر رسانه بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند، نباید صرفاً اطلاعیه بدهد؛ بلکه باید نشان دهد که آیا مسائل مردم برای حکومت و کارگزاران آن اهمیت دارد یا نه. متأسفانه، صداوسیمای مرکز استان تنها به گزارش عملکردها اکتفا میکند و کمتر به مسائلی که هنوز حل نشدهاند، میپردازد. درحالیکه این رسانه باید نشان دهد که حکومت به دغدغههای مردم اهمیت میدهد و در حال پیگیری آنها است.
مثلاً مردم اصفهان چگونه میتوانند بفهمند که از عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه آب راضی باشند یا نه؟ زمانی که ببینند حکومت به این مسئله میپردازد و برای حل آن تلاش میکند. در اینجا، رسانه نقش کلیدی دارد. اگر صداوسیمای مرکز اصفهان به موضوع آب بپردازد، مردم متوجه خواهند شد که این مسئله برای حکومت نیز مهم است.
با توجه به مطالبی که گفتید، وضعیت فعلی صداوسیما را چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه، همانطور که گفتم، کلیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی با نام خود نسبت مستقیمی ندارد. شاید بتوان گفت که کمترین چیزی که در محتوای آن دیده میشود، جمهوری اسلامی است. اگر دوران کرونا را به یاد بیاورید، زمانی که دوربینهای صداوسیما جلسات ستاد ملی کرونا را پوشش میدادند، مردم احساس میکردند که در جریان تصمیمگیریها هستند. در نتیجه، میزان همراهی مردم با حکومت در آن دوران افزایش یافت. زیرا رسانه تا حدی نقش واقعی خود را ایفا کرد و ارتباط مستقیمی با مردم برقرار شد.
همراهی یا عدم همراهی مردم با حکومت، مستلزم این است که جمهوری اسلامی بهدرستی عملکرد خود را نشان دهد. اما متأسفانه، گاهی اوقات این ارتباط دچار فاصله میشود. صداوسیما باید تکلیف خود را با مردم روشن کند و آنان را نسبت به عملکردش اقناع کند.
برخی معتقدند که صداوسیما در حال حاضر به اهداف خود نزدیکتر شده است. نظر شما چیست؟
اینکه صداوسیما جمهوری اسلامی باشد، صرفاً به معنای تولید محتوای سیاسی یا خبری نیست. وقتی میگوییم «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، یعنی باید همه ابعاد زندگی مردم را پوشش دهد. اگر این سازمان به معنای واقعی جمهوری اسلامی باشد، باید برنامههایی درباره پلیس، پرستاران، بیمارستانها، کشاورزی، ورزش، هلالاحمر و حتی مسابقات اسبسواری داشته باشد.
چرا این موارد مهم است؟ زیرا مردم باید عملکرد نهادهای مختلف جمهوری اسلامی را در حوزههای گوناگون ببینند. اگر صداوسیما به وظایف خود پایبند باشد، نهتنها اطلاعرسانی خواهد کرد، بلکه عملکرد حکومت را نیز به نمایش خواهد گذاشت. بنابراین، حداقل انتظاری که از این سازمان میرود این است که آنچه از نام خود برمیآید را بهدرستی انجام دهد.
با توجه به نظرسنجیها، وضعیت کنونی صداوسیمای استانها و نظر مردم درباره آن چگونه است؟
برخی معتقدند که این رسانه در بسیاری موارد بیموضع عمل میکند. در حالی که باید برنامههایی تولید شود که به مردم نشان دهد، برای مثال، چه تعداد پرونده و سامانه در حوزه قضایی حل شده و چه مواردی باقی مانده است. اینگونه، عملکرد حاکمیت در قوه قضائیه برای مردم شفافتر خواهد شد. یا مثلاً مشخص شود که چه تعداد روستا همچنان فاقد مدرسه هستند.
اگر صداوسیما نسبت خود را با جمهوری اسلامی روشن نکند، دچار نوعی ترس خواهد شد؛ به این معنا که حتی از بیان کمبودها نیز واهمه دارد. اما اگر صریح و شفاف باشد، مردم نیز با آن همراهی خواهند کرد. در اینجا، یک فعال رسانهای باید توان اقناع داشته باشد، استدلال کند و مسائل را روشن سازد. برای مثال، ابتدا مشخص کند که یک روستا فاقد مدرسه است، سپس پس از شش ماه اعلام کند که دو مدرسه ساخته شده است. در غیر این صورت، مردم از عملکرد حاکمیت مطلع نخواهند شد.
قطعاً کار رسانهای یک فعالیت جمعی است. وقتی رهبرمعظم انقلاب تأکید میکنند که رسانه یک قرارگاه است، یعنی باید میان رسانههای استانی و روابط عمومی تمامی نهادها ارتباط مستحکمی وجود داشته باشد. صداوسیمای مرکز اصفهان، بهعنوان نمونه، باید از تمامی نهادها دادههای لازم را دریافت کند تا بداند چه اقداماتی در حال انجام است و چه چالشهایی وجود دارد. در واقع، رسانه باید نقش آسیبزدایی را ایفا کند و عملکرد جمهوری اسلامی را بهدرستی ارزیابی و تحلیل نماید.
اگر صداوسیما به این سطح از کارکرد برسد، قطعاً مردم به آن توجه خواهند کرد. چرا؟ چون مردم به دنبال این هستند که بفهمند چه کسی واقعاً دلسوز آنهاست و چه کسی نیست. در چنین شرایطی، رسانه و مردم به هم نزدیک میشوند، زیرا رسانه نسبت خود را با مردم درک کرده است. در نظام اسلامی، حتی اگر امیرالمؤمنین علی(ع) هم حاکم باشد، اما مردم او را نخواهند، به حکومت نمیرسد. چرا معاویه جنگ رسانهای به راه انداخت؟ چون حکومت امام علی(ع) وابسته به افکارعمومی بود. با این تعریف، رسانه و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه رسانه خادم مردم است. مردم میخواهند از اوضاع کشور مطلع شوند تا بتوانند کنشگری داشته باشند.
برای نمونه، عملکرد جمهوری اسلامی در پوشش دفاعمقدس را در نظر بگیرید. صداوسیما در دوران جنگ هشتساله، صدای اصلی جبههها بود. اگر رسانه جنگ را پوشش نمیداد، ممکن بود همراهی مردم با جبههها کاهش یابد، چراکه مردم باید بدانند جبهه به چه نیاز دارد. رسانه در بحرانها زمانی موفق است که بتواند واقعیتها را به مردم منتقل کند.
چرا رسانه ما در تبیین و اقناع افکار عمومی بهاندازهای که انتظار میرود موفق نبوده، درحالیکه گفتهمیشود رسانههای حزبالله و حماس که رسانههای کوچکتری هستند بهتر از ما در جنگ رسانهای عمل کردهاند؟
رسانههای حزبالله و حماس به این دلیل موفقتر عمل میکنند که تکلیفشان با خودشان روشن است. آنها دقیقاً میدانند چه میخواهند، چه تهدیدها و چالشهایی دارند، و چگونه باید این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. اما ما هنوز در این مسیر دچار سردرگمی هستیم.
در جمهوری اسلامی، رسانه معنادار تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردمسالاری واقعی برقرار باشد. یعنی زمانی که مردم از رسانه راضی باشند و آن را متعلق به خودشان بدانند. پس اگر هدف این است که مردم، جمهوری اسلامی را باور کنند، باید رسانه به آنها نشان دهد که مسائل و مشکلاتشان واقعاً دیده میشود. چرا رسانه ما از پرداختن به برخی مسائل میترسد؟ چون هنوز این درک ایجاد نشده که اگر رسانه حتی به نقاط ضعف هم بپردازد، درواقع به برطرف شدن آن ضعفها کمک میکند. وقتی یک مسئله رسانهای شود، اذهان نخبگان به آن معطوف میشود و بهدنبال راهحل خواهند رفت. در نتیجه، رقابت راهحلها شکل میگیرد، مناظره و تضارب آرا اتفاق میافتد و درنهایت، مشکل برطرف خواهد شد.
ازنظر شما رسانه مسئلهمحور چیست؟
رسانه مسئلهمحور رسانهای است که مردم را با خود همراه میکند. چرا؟ چون اگر رسانه به مسائل مردم بپردازد، مردم نیز آن را دنبال خواهند کرد و با آن همدل خواهند شد. این روند بهتدریج در حال شکلگیری است، اما مسئله اصلی این است که اگر بخواهیم یک راهبرد اساسی برای رسانه تعریف کنیم، مسئلهمحوری باید بهعنوان یک کلیدواژه اصلی در ذهن هر برنامهساز، خبرنگار و مدیر رسانهای قرار بگیرد.
اگر رسانه مسئلهمحور نباشد، نه به درد حاکمیت میخورد، نه به درد مردم، و نه حتی میتواند مخاطبان بیشتری جذب کند. در این صورت، فعالیت رسانهای به کاری بیاثر و بینتیجه تبدیل میشود؛ در واقع، رسانهای که مسئلهمحور نباشد، صرفاً مشغول یک بازی بیهوده است.
با توجه به نکاتی که بیان کردید، چگونه میتوان مخاطبان بیشتری را با تلویزیون همراه کرد؟
تنها راه این موضوع، مسئلهمحوری است. اگر دقت کردهباشید، در فضای مجازی نیز مردم کسانی را دنبال میکنند که به مسائل مهم میپردازند. همین که فردی یک مسئله را مطرح کند، مردم به او اعتماد میکنند. حالا ممکن است افرادی در فضای مجازی بهدرستی به مسائل نپردازند، اما اگر صداوسیما هم نقش و جایگاه خود را پیدا نکند، ممکن است گروهی با نقاب مسئلهمحوری ظاهر شوند، درحالیکه نهتنها مسئلهای را حل نمیکنند، بلکه شاید باعث انحراف افکار عمومی شوند.
باید توجه داشت که مسئلهمحوری نباید فقط در حد بیان مشکلات باقی بماند، بلکه باید به حل مسائل مردم بپردازد. خود من چنین برنامههایی را دنبال میکنم و با آنها ارتباط برقرار میکنم. حتماً دیدهاید که در برخی برنامهها، مردم تماس میگیرند و میگویند: «آقا، فلان خیابان آسفالت نشده!» چرا مردم به رسانه زنگ میزنند؟ چون اگر رسانه یک مسئله را دنبال کند، احتمال حل آن بیشتر میشود.
چرا رسانه چنین قدرتی دارد؟ چون اگر سایر نهادها کارشان را بهدرستی انجام ندهند، از رسانه میترسند که آنها را موردانتقاد قرار دهد. اگر رسانه مسئلهمحور باشد، مردم متوجه میشوند که کدام نهادها مسئول حل مشکلات هستند. وقتی صداوسیمای جمهوری اسلامی به یک مسئله میپردازد، یعنی آن مسئله به رسمیت شناخته شده و تبدیل به یک مطالبه عمومی شده است. اگر این اتفاق بیفتد، تحولی بزرگتر نیز رخ خواهد داد.
مصداق مسئلهمحوری در میان برنامههای استان اصفهان چیست؟
یکی از همین برنامههایی که در این مسیر گام برداشته، برنامه «تفاوط» است. موفقیت یا عدم موفقیت آن در بحث فعلی ما نمیگنجد، اما همین که دو کارشناس برای حل یک مسئله در این برنامه حضور پیدا کرده و درباره آن صحبت میکنند، نشاندهنده رویکرد مسئلهمحور آن است.
اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، برنامه «فوقبرنامه» تا حدی مسئلهمحور است. و اکنون نیز مدارس از ما دعوت میکنند تا به سؤالات دانشآموزان پاسخ دهیم. یعنی به لطف خدا، «فوقبرنامه» به جایی رسیده که مخاطب با دیدن آن درمییابد هدف آن، پاسخگویی به سؤالاتی است که در ذهن نوجوانان شکل گرفته است و همچنین با آن ارتباط برقرار کردهاست.
اما صحبت من در مورد یک راهبرد و نگرش کلی است. یعنی اساساً باید ماهیت کارهای خود را به گونهای تعریف کنیم که مسئلهمحور باشد. یعنی برنامهسازی با هدف حل یک مسئله انجام شود، نه صرفاً تولید یک محتوا.
اولویتهای صداوسیمای مرکز اصفهان در سال ۱۴۰۴ باید بر چه مسائلی متمرکز باشد؟
اگر بر اساس تعریفی که گفته شد پیش برویم، بنابراین برای پاسخ دادن به این سؤال باید بپرسیم: مسئله اصلی برای مردم اصفهان چیست؟ به نظر من، اقتصاد، معیشت، ارزش پول ملی، صنایعدستی، گردشگری، مسائل مربوط به آب اصفهان و از این قبیل در اولویت قرار دارند. اگر رسانهها به این مسائل بپردازند، میتوانند در حل آنها نقش داشته باشند. در اصل باید به میان مردم برویم و ببینیم مسائل اساسی جامعه چیست، چون وظیفه حاکمیت، حل مسائل مردم است و رسانه نیز باید گزارشی از این اقدامات ارائه دهد. بنابراین، اگر رسانه جمهوری اسلامی در مرکز استان اصفهان بخواهد در سال ۱۴۰۴ نقش مؤثری ایفا کند، کافی است مسائل را شناسایی کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.