رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس هنوز جان دارد

فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلوله‌ها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیب‌سازی‌ها را می‌توان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگی‌هایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شده‌اند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است می‌توان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یک‌بار شهر آکنده از نشانه‌های پیکرهای بی‌نشان می‌شود، آنجایی که هنوز سینه‌ها زخمی است از رنج‌هایش، از آلامش و حتی از یادآوری‌اش.

سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش می‌لنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، می‌شود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برهه‌ای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومی‌ترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک می‌کشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهه‌های جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصه‌هایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.

دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ می‌توان از درخشان‌ترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفق‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رفتند به‌طوری‌که حالا در این بازار پرفروغ فیلم‌های کمدی به آمارشان استناد می‌شود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دست‌نیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمی‌کردند، شکست‌های پی‌درپی‌اش در گیشه باعث شد تا عده‌ای در تحلیل‌ها عنوان کنند تاریخ انقضای قصه‌های جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظام‌های پشتیبانی‌کننده جدید و البته فیلمسازان تازه‌نفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زین‌الدین در ویترین چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداخته‌ایم.

ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان

این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود می‌بیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلم‌هایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب می‌کرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخک‌ها برای تماشایشان تیز و کنجکاوی‌ها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامه‌اش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وری‌ها پای کارش ایستاده‌اند نه آن وری‌ها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد می‌کردند. از محمدحسین مهدویان می‌گویم. او اولین گامش در سینمای حرفه‌ای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه‌ فیلمسازی‌اش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانه‌ای مواجه شد؛ عده‌ای آن را جریانی تازه و حیرت‌انگیز در سینمای ایران معرفی می‌کردند و عده‌ای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث می‌شد عده‌ای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.

انعکاس حماسه بر پرده نقره‌ای/ گونه‌ای که هنوز جان دارد
 «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد



«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بی‌سیم به دست به یاد بیاورید که در خاک‌ریز سر به پایین انداخته و بی‌سیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه می‌کرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر می‌کشید.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

حالا پنج سالی می‌شود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربه‌های متاخرش در شبکه نمایش خانگی بی‌آن‌که مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهره‌های ملی در قاب سینما دارد اما به نظر می‌رسد به دوری خودخواسته‌ای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.

مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاری‌های این نهاد خبر می‌داد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلم‌های سینمایی به شمار می‌رفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.

۲۳ نفر/ مهدی جعفری

مهدی جعفری از علاقه‌مندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصله‌ها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامه‌های تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید

انعکاس حماسه بر پرده نقره‌ای/ گونه‌ای که هنوز جان دارد
 «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود

احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنواره‌ای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.

آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت

مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانی‌کننده‌اش یعنی فارابی به شمار می‌آید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیه‌هایش آن را بر صدر اخبار می‌نشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخش‌های فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانه‌ای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید می‌کرد. «آبادان یازده ۶۰»‌ در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضل‌الله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان می‌کرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگ‌زده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.

منصور/ سیاوش سرمدی

منصور ستاری را فرمانده ایده‌های بزرگ می‌نامند، خلاقیت‌هایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار می‌برد باعث ایجاد شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش می‌گویند: «در عملیات بزرگی مانند فتح‌المبین و بیت‌المقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستین‌بار و به‌ ابتکار شهید ستاری به‌صورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکه‌ای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ‌ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگه‌های علاقه‌مندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.

انعکاس حماسه بر پرده نقره‌ای/ گونه‌ای که هنوز جان دارد
 «منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است



«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سال‌های پایانی دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند.

غریب/ محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلم‌های سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرت‌گیری گروهک‌های تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر می‌کشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونمایی‌اش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.

مجنون/ مهدی شامحمدی

گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایت‌هایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زین‌الدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگی‌اش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد می‌آوریم نقش شهید زین‌الدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زین‌الدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت می‌کند.

حالا باید دید این فیلم می‌تواند پرتره‌ای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.

انعکاس حماسه بر پرده نقره‌ای/ گونه‌ای که هنوز جان دارد
 فیلم سینمایی «مجنون»

دیدگاهتان را بنویسید