رسانه سینمای خانگی- «هوای ابری» روی میز تدوین رفت

فیلمبرداری فیلم کوتاه «هوای ابری» به کارگردانی علی رامندی به پایان رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی پروژه، فیلمبرداری فیلم کوتاه «هوای ابری» به نویسندگی و کارگردانی علی رامندی و تهیه‌کنندگی حامد طاهری به پایان رسید.

در این فیلم کوتاه اجتماعی که فیلمبرداری آن در تهران انجام شده است، محمد صابری و دانیال شاه‌طاهری از بازیگران سریال نمایش خانگی «یاغی» ایفای نقش کرده‌اند و باربد بهروزی‌نوین، امیررضا رامندی، کسری طهماسبی، بنیامین نوری، کیان حموله، آرتین کاویانی، محمدکسری دارابی، ماهان زمانی، امیرعلی راد و حسین مصطفوی دیگر بازیگران «هوای ابری» هستند.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «برای رسیدن به رویاهات اول باید به ترسی که تو وجودته غلبه کنی.»

عوامل فیلم کوتاه «هوای اَبری» عبارتند از تهیه‌کننده: حامد طاهری، نویسنده و کارگردان: علی رامندی، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار اول کارگردان: محسن دیگاری، مجری طرح: انسیه رستمی، مدیر فیلمبرداری: شاهرخ تدین، مدیرتولید: مهین نظافتی، تدوین: امیر سالاری، مدیرصدابردار: حامد طاهری، منشی صحنه: نیلوفر غفاری، طراح صحنه ولباس: محمد انصاری، طراح گریم: امیر حسین زاده، دستیار صدا: هادی قربانی، دستیاردوم کارگردان: امین رایان، مدیر تدارکات: سعید پهلوان، مدیر روابط عمومی: فاطیما موسوی.

رسانه سینمای خانگی- آثار بخش سینمایی دومین جشنواره ملی چند رسانه‌ای میراث فرهنگی معرفی شدند

آثار راه‌یافته به بخش سینمایی دومین جشنواره ملی چند رسانه‌ای میراث فرهنگی معرفی شد.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری دومین جشنواره ملی چند رسانه‌ای میراث فرهنگی، از بین متقاضیان شرکت در بخش سینمایی دومین جشنواره ملی چند رسانه‌ای میراث فرهنگی اسامی آثار راه یافته به شرح زیر اعلام شد:

آثار راه یافته به بخش فیلم سینمایی:

۱-«آرزوی زیبا» به تهیه‌کنندگی علی قوی‌تن
۲- «پسران دریا» به تهیه‌کنندگی بهروز نشان
۳- «دختران باد» به تهیه‌کنندگی محمد احمدی
۴- «در آغوش درخت» به تهیه‌کنندگی محمدرضا مصباح
۵- «قهرمان من» به تهیه‌کنندگی محمد آتش زمزم و مرتضی آتش زم‍رم
۶- «لیپار» به تهیه‌کنندگی سعید خانی
۷- «مرده خور» به تهیه‌کنندگی پروانه مرزبان
۸- «معجزه بناسان» به تهیه‌کنندگی حبیب احمدزاده
۹- «میان صخره‌ها» به تهیه‌کنندگی محمد احمدی
۱۰- «نفرین آرتا» به تهیه‌کنندگی سیدجلال چاوشیان
۱۱- «هوک» به تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور
۱۲- «یکشنبه آکاردئون گل‌های شمعدانی» به تهیه‌کنندگی امیر ثقفی و اکبر ثقفی

آثار راه یافته به بخش پویانمایی:

۱- «آخرین بوسه من» به تهیه‌کنندگی سروش کشاورز
۲- «اسلم» به تهیه‌کنندگی معاونت فضای مجازی صدا وسیمای قزوین و مهسا زینی
۳- «با بابام، زیارت» به تهیه‌کنندگی فرزانه فخریان
۴- «حرم شهر» به تهیه‌کنندگی حمیدرضا محروقی
۵- «ده بر آفتاب» به تهیه‌کنندگی زیبا ارژنگ و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
۶- «سفرهای سعدی» قسمت‌های ۱،۲،۸،۹،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱ به تهیه‌کنندگی الهام نادری‌فرید
۱۴- «طهرون تهرون» به تهیه‌کنندگی سمیرا ابراهیم پور
۱۵- «قالی» به تهیه‌کنندگی معاونت فضای مجازی صدا و سیمای قزوین و مهسا زینی
۱۶- «ماه تی‌تی-عید نوروز» به تهیه‌کنندگی پیمان دهقانی
۱۷- «ماه تی‌تی- کوزه آرزوها» به تهیه‌کنندگی پیمان دهقانی
۱۸- «ماه تی‌تی-نگهبان خورشید» به تهیه‌کنندگی پیمان دهقانی

آثار راه یافته به بخش فیلم کوتاه:

۱- «از نوزاد» به تهیه‌کنندگی پیروز کرمی
۲- «افسانه کوه ننوک» به تهیه‌کنندگی محمدرضا مرادی
۳- «انگشتر» به تهیه‌کنندگی حامد یامین‌پور
۴- «بازدم روح» به تهیه‌کنندگی علی دارایی
۵- «بافتور» به تهیه‌کنندگی حامد رضایی
۶- «بدرقه سکوت» به تهیه‌کنندگی محمدرضا دهستانی
۷- «به رنج» به تهیه‌کنندگی سپیده نوذری
۸- «بووکه بارانی» به تهیه‌کنندگی سید سینا ولدبیگی
۹- «پرنسس» به تهیه‌کنندگی حامد یامین‌پور
۱۰- «پشت چراغ قرمز» به تهیه‌کنندگی حوزه هنری آبادان
۱۱- «په ژار» به تهیه‌کنندگی مهران مهیمن، سهیل پریانی و انجمن سینمای جوان کرمانشاه
۱۲- «جان درد» به تهیه‌کنندگی مریم شریف‌زاده
۱۳- «جای پا» به تهیه‌کنندگی شایسته احمدی و حامد بهرامی
۱۴- «جای گرم» به تهیه‌کنندگی قاسم عبداللهی
۱۵- «خط‌های آبی» به تهیه‌کنندگی احمد قصاب شیران
۱۶- «خواهر» به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد
۱۷- «دختران تالاب» به تهیه‌کنندگی پویش ماکا و انجمن سینمای جوان
۱۸- «دست مقابل دست» به تهیه‌کنندگی آرش رضایی
۱۹- «روسری دیگری» به تهیه‌کنندگی مریم هاشم‌پور و وحید ذاکری آشتیانی
۲۰- «ژاو» به تهیه‌کنندگی سید عبدالحسین میرداماد
۲۱- «سردست» به تهیه‌کنندگی علی‌اصغر سلطانی‌نژاد و اسماعیل عظیمی
۲۲- «طنون» به تهیه‌کنندگی احمد عظیمتی
۲۳- «عقیق» به تهیه‌کنندگی حامد مهربانی
۲۴- «غریبه کوچک» به تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان و شکیلا معزی
۲۵- «گندم» به تهیه‌کنندگی هاشم مرادی
۲۶- «گوساله» به تهیه‌کنندگی احمد بهرامی
۲۷- «لباس فرم» به تهیه‌کنندگی پرهام کاویانی و محمدرضا دهقان
۲۸- «مارپله» به تهیه‌کنندگی مصطفی رستم‌پور
۲۹- «مرثیه ناتمام» به تهیه‌کنندگی حامد یامین‌پور
۳۰- «میراث کهن» به تهیه‌کنندگی حسین اصانلو
۳۱- «نقره‌ای» به تهیه‌کنندگی حمید صابری و نوید رفیعی
۳۲- فیلم کوتاه «نگاه می‌کند» به تهیه‌کنندگی هاشم مرادی و مریم عبداله‌نژاد
۳۳- «هانیه» به تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوان قزوین
۳۴- «همه کس» به تهیه‌کنندگی ناهید حمزه
۳۵- «هناسه» به تهیه‌کنندگی فاطمه سادات مختاری

آثار راه یافته به بخش فیلمنامه:

۱- «ای کاش پسر بودم» به نویسندگی بهاره ارشدی
۲- «باغ سنگی» به نویسندگی شاهپور حسینی
۳- «بافتور» به نویسندگی حامد رضایی
۴- «بچه‌های روستای جهان» به نویسندگی کیانوش احمدی
۵- «برای هانیه» به نویسندگی سید محمدامین اعرابی
۶- «بوبونی» به نویسندگی اشکان چاووشی
۷- «بیشه» به نویسندگی سیروس همتی
۸- «پرنده آرزوها» به نویسندگی زیبا ارژنگ
۹- «جشن مردگان» به نویسندگی ایرج فلاح آهی دشتی
۱۰- «چتری برای باران» به نویسندگی محسن جهانی
۱۱- «چهلمین امضا» به نویسندگی مسعود مشعوف
۱۲- «حمام چشم‌های معلق» به نویسندگی محمد آدینه
۱۳- «داراق» به نویسندگی مهراب اکبری شهپر
۱۴- «دختران الناز» به نویسندگی محمد جلیله‌وند
۱۵- «در جست وجوی لیلای خویش» به نویسندگی محمدهادی محمدی
۱۶- «دو دیگ» به نویسندگی مریم شفیعی
۱۷- «روزی روزگاری» به نویسندگی ناصر افشاری
۱۸- «سفرهای سعدی» به نویسندگی عباس کریمی عباسی
۱۹- «سین هفتم» به نویسندگی پریسا سادات میرباقری
۲۰- «شایستگی در قلعه رودخان» به نویسندگی بنیامین یزدانی
۲۱- «شهر سوخته» به نویسندگی لیلا رزقی
۲۲- «عاطفه» به نویسندگی مهدی قدیمی
۲۳- «عروسک» به نویسندگی زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد
۲۴- «عمارت طوطی» به نویسندگی لیلا روغنگیر قزوینی
۲۵- «غروب» به نویسندگی احسان غلامی نشاط
۲۶- «قهرمان پوشالی» به نویسندگی سید مسعود جزایری
۲۷- «کهکشان دارمانی» به نویسندگی صادق رضانیا
۲۸- «گادسیو» به نویسندگی حدیث کریمیان
۲۹- «گیمر» به نویسندگی سید محمد قارونی
۳۰- «مرد عنکبوتی و راز کلاه برک» به نویسندگی کبری التج
۳۱- «مردآزما به روایت محمدرضا شفیعیان» به نویسندگی محمدرضا شفیعیان
۳۲- «معرکه آذین و پروین» به نویسندگی مسعود احمدی
۳۳- «ممدوک» به نویسندگی محسن دانشور بیری
۳۴- «مهمانخانه دولتی» به نویسندگی لیلا روغنگیر قزوینی
۳۵-«نخل کوچک» به نویسندگی محمد محمدسیفی
۳۶- «نگهبان موزه» به نویسندگی امیررضا صفاری تبار
۳۷- «نوروز» به نویسندگی مهرداد موفق یامی
۳۸- «ورزیگر» به نویسندگی مصطفی مهربان
۳۹- «یک جفت بند ناف» به نویسندگی حمیدرضا همتی
۴۰- فیلم «یک دسته تفنگدار» به نویسندگی رضا دانش‌پژوه.

آثار راه یافته به بخش مستند کوتاه:

۱- «آخرین نسل آخرین مشتا» به تهیه‌کنندگی محمد بشیریان‌زاده
۲- «با موریانه‌ها چه می‌کنید؟» به تهیه‌کنندگی مهدی میرتیموری
۳- «باتیک» به تهیه‌کنندگی مسعود علیزاده و سعید علیزاده
۴- «باغستان» به تهیه‌کنندگی حامد کلجه‌ای
۵- «برج طغرل» به تهیه‌کنندگی عباس محمدگیلوانی
۶- «پیشه‌وران دیرینه‌ریز۱» به تهیه‌کنندگی آموزشگاه آزاد سینمایی فرهاد
۷- «خالجوش» به تهیه‌کنندگی سپهر طاهری‌نیا
۸- «دلیجان» به تهیه‌کنندگی داریوش علیزاده
۹- «روایتی از روایات فتح» به تهیه‌کنندگی اسماعیل منوچهری کامفیروزی
۱۰- «روز جهانی مردم شناسی» به تهیه‌کنندگی پژوهشکده مردم شناسی
۱۱- «روزهای بیخبری» به تهیه‌کنندگی مهدی مطهر
۱۲- «سراج» به تهیه‌کنندگی سیدرائد امیری تهرانی
۱۳- «سرمه‌دان سنتی» به تهیه‌کنندگی منصوره نوری
۱۴- «سورو کدیم» به تهیه‌کنندگی محمد بشیریان‌زاده
۱۵- «سید جواد» به تهیه‌کنندگی عطا پناهی
۱۶- «سینگو» به تهیه‌کنندگی محمد بشیریان زاده
۱۷- «ضرب آهنگ مشت‌ها» به تهیه‌کنندگی نگین مبشری
۱۸- «فرش» به تهیه‌کنندگی مسعود علیزاده و سعید علیزاده
۱۹- «کجاست جای رسیدن» به تهیه‌کنندگی تینا طباطبایی
۲۰- «کوچ، مقصدی نوظهور برای گردشگران ماجراجوی طبیعت‌گرد» به تهیه‌کنندگی محمد ملک‌شاهی
۲۱- «مه‌لقا» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
۲۲- «میراث یک درخت» به تهیه‌کنندگی سید محمدباقر سجادپور
۲۳- «نازگل» به تهیه‌کنندگی محمدرضا دهستانی
۲۴- «هارت گیج کردونی» به تهیه‌کنندگی نرگس نصیری گوکی
۲۵- «ورنی» به تهیه‌کنندگی مسعود علیزاده و سعید علیزاده

آثار راه یافته به بخش مستند نیمه بلند:

۱- «آستان خورشید» به تهیه‌کنندگی پژوهشکده ثامن حمیدرضا محروقی
۲- «آن مرد با اتوبوس آمد» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
۳- «بریکولاژ» به تهیه‌کنندگی رحمان حاصلی
۴- «پرواز برفراز سرزمین خورشید» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
۵- «تا بادها یادها را نبرند» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
۶- «تدفین خمره‌ای» به تهیه‌کنندگی مجید کریمی
۷- «تمدن خفته» به تهیه‌کنندگی مجید کریمی
۸- «جان عودلاجان» به تهیه‌کنندگی عطیه وحدت پور
۹- «جشن بی‌سور، مرگ بی‌سوگ» به تهیه‌کنندگی پویا رئیسی
۱۰- «حرکت پنج هزار ساله» به تهیه‌کنندگی طه غنیمی‌فرد
۱۱- «خیال باز» به تهیه‌کنندگی تینا میرکریمی
۱۲- «دارالملک مراغه» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۱۳- «دفک» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۱۴- «دیافراگم» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۱۵- «روزگار بلور» به تهیه‌کنندگی امیر فرض‌الهی
۱۶- «سایه نیاکان فراموش شده» به تهیه‌کنندگی مصطفی داوطلب
۱۷- «طلای سبز» به تهیه‌کنندگی محمدحسن محمودی
۱۸- «علی مسیو» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۱۹- «فریاد روزها، محمدرضا حکیمی» به تهیه‌کنندگی محمدرضا موحدی
۲۰- «کلا یاغی» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۲۱- «کلگ» به تهیه‌کنندگی سعید پروزن
۲۲- «کوچ با آوا زوبک» به تهیه‌کنندگی محمد ملکشاهی
۲۳- «کیمیای زر» به تهیه‌کنندگی روزبه رحیمی‌نژاد
۲۴- «گاه ردیف» به تهیه‌کنندگی علیرضا فراهانی
۲۵- «گندم کوبی» به تهیه‌کنندگی علیرضا رمضانی
۲۶- «مای سا» به تهیه‌کنندگی علیرضا صبوری و انجمن سینمای جوان
۲۷- «مستند تاریخی روستای مزوش» به تهیه‌کنندگی داریوش علیزاده
۲۸- «میراث ماندگار» به تهیه‌کنندگی سید محسن طباطبایی‌پور
۲۹- «نادره دوران» به تهیه‌کنندگی حسن یوسفی
۳۰- «هموطن» به تهیه‌کنندگی احمدرضا بلیغ

آثار راه یافته به بخش مستند بلند:

۱- «امین الضرب» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۲- «ایساتیس» به تهیه‌کنندگی راحیل صحرائی و علیرضا دهقان
۳- «خاوران نامه» به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
۴- «ساموئل خاچکیان، یک گفتگو» به تهیه‌کنندگی امید نجوان
۵- «مطیف نامه» به تهیه‌کنندگی علی مطیفی فرد

گفتنی است که دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی با دبیری علیرضا تابش از ۸ تا ۱۰ آذر ١۴٠٢ در قزوین برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- پژمان جمشیدی در «کوکتل مولوتف»

فیلمبرداری فیلم سینمایی «کوکتل مولوتف» به کارگردانی حسین دوماری با نقش‌آفرینی پژمان جمشیدی ادامه دارد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، پروانه ساخت فیلم سینمایی «کوکتل مولوتف» به تهیه‌کنندگی محمد کمالی‌پور، نویسندگی احمد رفیع‌زاده و کارگردانی حسین امیری دوماری در حالی تیر ماه امسال از سوی سازمان سینمایی صادر شد که این پروژه در حال حاضر در مرحله فیلمبرداری قرار دارد.

حسین امیری دوماری کارگردان و فیلمنامه نویسی است که پیش از این همکاری‌های مشترکی را با پدرام پورامیری در نگارش فیلمنامه‌های «شنای پروانه»، «ما همه با هم هستیم» و مجموعه نمایش خانگی «یاغی» تجربه کرده و ۲ فیلم سینمایی «جان‌دار» و «یادگار جنوب» هم با کارگردانی مشترک آن‌ها به سرانجام رسیده بود.

«کوکتل مولوتف» اولین پروژه مستقل امیری دوماری محسوب می‌شود که برخلاف تجربه‌های قبلی او در سینمای اجتماعی، حال و هوایی کمدی دارد.

تصویربرداری این فیلم که پژمان جمشیدی در آن ایفای نقش می‌کند، این روزها در شهرک غزالی تهران در جریان است.

فهرست مجموعه های تلویزیونی پخش شده یا در حال پخش شبکه نمایش خانگی

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ ویکی پدیا فهرست 74  سریال و مجموعه تلویزیونی ایرانی را که تاکنون از شبکه خانگی پخش شده یا در حال پخش می باشد، منتشر کرده است.

سایت ویکی پدیا، فهرست مجموعه های منتشر شده در شبکه خانگی را که برای بسیاری از آن­ ها «صفحه ویژه» تعریف کرده، بدین شرح عنوان نموده است:

  1. آسپرین
  2. آشوب
  3. آقازاده
  4. آکتور
  5. آنتن
  6. آنها
  7. ابله
  8. احضار
  9. بی‌گناه
  10. پدر گواردیولا
  11. پوست شیر
  12. پیشگو (تاک شو)
  13. جادوگر
  14. جزیره
  15. جوکر
  16. جیران
  17. حرفه‌ای
  18. حیثیت گمشده
  19. خاتون
  20. خسوف
  21. دراکولا
  22. دل
  23. راز بقا
  24. رهایم کن
  25. ریکاوری
  26. زخم کاری
  27. ساخت ایران
  28. سال‌های دور از خانه
  29. سایه باز
  30. سرگیجه
  31. سقوط
  32. سودا
  33. سیاوش
  34. سیاه‌چاله
  35. سیگنال موجود است
  36. شام ایرانی
  37. شاهگوش
  38. شبکه مخفی زنان
  39. شب‌نشینی
  40. شب‌های مافیا
  41. شوخی کردم
  42. شهرزاد
  43. عاشقانه
  44. عالیجناب
  45. عشق تعطیل نیست
  46. عطسه
  47. فوفو مسافری از کامادو
  48. قبله عالم
  49. قلب یخی
  50. قورباغه
  51. قهوه ترک
  52. قهوه تلخ
  53. کرگدن
  54. کوچه مروارید
  55. گاراژ ۸۸۸
  56. گلشیفته
  57. گنج مظفر
  58. گیسو
  59. مانکن
  60. مترجم
  61. مردم معمولی
  62. ممنوعه
  63. موچین
  64. مهمونی
  65. می‌خواهم زنده بمانم
  66. میدان سرخ
  67. نهنگ آبی
  68. نیسان آبی
  69. ویلای من
  70. هشتگ خاله سوسکه
  71. همرفیق
  72. هم‌گناه
  73. هیولا
  74. یاغی

موضع ناجوانمردانه سلبریتی‌های غربگرا در خصوص اوکراین و غزه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از بولتن نیوز؛ طیفی از سلبریتی‌های ایرانی که در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین مواضع تندی در انتقاد از روسیه گرفته و حتی تعدادی از آنها جوایز خود از جشنواره‌های نه‌چندان معتبر روسی را هم پس فرستادند، اکنون در برابر جنایات صهیونیست‌ها روزه سکوت گرفته‌اند…

این در حالی است که حجم و عمق جنایت صهیونیست‌ها در غزه به‌هیچ وجه قابل مقایسه با جنگ اوکراین نیست و اقداماتی چون محاصره، قطعی آب و برق و جریان سوخت و همچنین تعداد بالای شهدای زن و کودک و غیرنظامی‌ها در غزه حتی صدای غربی‌ها را هم درآورده‌است.

رسانه سینمای خانگی-نه! این فیلم کپی نیست

میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیب‌های اجتماعی مرتبط با کودکان بی‌سرپرست می‌پردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

«لاری» سوژه‌ای خاص درباره یکی از پدیده‌های تلخ اجتماعی در مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.

* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟

میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محله‌ای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی می‌کند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینی‌ای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که به‌صورت غیرقانونی و در قالب شرط‌بندی و قمار، بچه‌های بی‌سرپرست را به جان هم می‌اندازند و از مبارزه آن‌ها پول درمی‌آورند. زمانی که خودم برای اولین‌بار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟

مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کرده‌اند و گزارش‌هایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمی‌توانستم به چیزهایی که دور می‌شنیدم قناعت کنم.

وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محله‌های دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاط‌های نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاط‌ها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مرده‌اند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.

* واقعاً در قالب همین شرط‌بندی‌ها جان‌شان را از دست داده بودند؟

مرادی: بله. این بچه‌ها را با مواد و مشروبات از خود بی‌خود می‌کنند و به جان هم می‌اندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدت‌ها در آنجا زندگی کرده‌ام، خیلی این مفهوم برای بچه‌ها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتک‌کاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیت‌ها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.

اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.

همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلم‌نامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار به‌گونه‌ای باشد که صدای این بچه‌ها هم شنیده شود. به‌گونه‌ای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.

میثم مرادی

* فکر نمی‌کنید در فیلم، مراودات موجود میان آدم‌های بزرگ‌سال، به‌زور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچه‌ای که جثه کوچکی هم دارند، چطور می‌شود که برای آدم‌بزرگ‌هایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟

مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیش‌تر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمی‌دانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان داده‌ام، افتاده،،کافی است فقط دو روز به‌صورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرف‌ها و اعمال این بچه‌ها به‌گونه‌ای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.

* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس می‌کنم فضا فیک و مصنوعی شده است.

مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما به‌وجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه این‌ها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمی‌توانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.

مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیش‌تر با فیلم «بچه‌خور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرط‌بندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟

مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.

* البته در برخی نماها، تلاش‌هایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.

مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشاره‌هایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیت‌ها وجود دارد.

* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دوره‌های اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچه‌ای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت می‌کرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگی‌اش وارد مراودات زندگی بزرگ‌ترها شده، تصویر آن کودک و بزرگی‌اش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچه‌ها را بزرگ کرده باشد، نمی‌بینیم.

مرادی: واقعاً تنها جوابی که می‌توانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچه‌ها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خون‌مان تجربه می‌کنیم و برای‌مان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.

* بخش‌هایی از فیلم «لاری» به‌شدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» می‌اندازد. این تشابه را قبول دارید؟

مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.

* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد می‌گویند فلان کار را اصلاً ندیده‌ایم!

مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیت‌هایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی می‌تواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرط‌بندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهت‌هایی داشته باشد اما فکر می‌کنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.

* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگ‌ها با فیلم‌های دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سال‌ها است. واقعاً تحت‌تأثیر سینمای کیمیایی بودید؟

مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلی‌ام را دیده باشید می‌دانید که اساساً خیلی تحت‌تأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلی‌ام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافته‌ها و پژوهش‌های که داشته‌ام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی به‌دنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.

* یکی از ویژگی‌های مثبت فیلم‌کوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.

مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلم‌های کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصه‌ای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن می‌رفتیم، بالاخره بخش‌هایی از آن یادآور سینمای آن سال‌ها می‌شد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکته‌اش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیش‌تر سوژه فیلم‌های دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغه‌ها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاب‌بندی‌ها و مشخصاً سکانس‌های مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاش‌مان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحت‌ترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سخت‌گیری‌هایی داشتیم.

* مثل نورپردازی که در فضاسازی‌ها بسیار مؤثر است.

رضایی: بله. می‌خواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقه‌ای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگ‌هایی را استفاده کنیم که با زیرمتن‌های قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگ‌هایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال می‌خواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالش‌هایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.

مهدی رضایی

* جریانی در سینمای کوتاه به‌وجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژه‌های اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقع‌نمایی اغراق‌شده دارد. قاب‌بندی‌ها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، به‌صورت باسلیقه‌ای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراق‌شده، متمایز می‌کند.

رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش می‌کنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم می‌روم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروه‌ها می‌پرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفته‌اید؟

رضایی: تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند

* یعنی خیلی وقت‌ها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیین‌کننده است؟

رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزان‌تری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کم‌تر می‌شد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما می‌گوئید حتی در پلان‌های روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود می‌داشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرف‌مان را مطرح کنیم.

خلاقیت‌مان هم این بود که تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند می‌خواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست به‌گونه‌ای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.

* شما به‌عنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقع‌گرایی داشتید؟

مرادی: مهدی‌جان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترل‌شده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافه‌گویی نشویم. به‌خصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجه‌یک‌های سینما به حساب می‌آیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمی‌خواستم با قاب‌های چشم‌نواز و به‌رخ کشیدن توانمندی‌هایم چیزی را ثابت کنم.

* به‌عنوان سوال پایانی می‌خواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچه‌ها در روایت این فیلم هیچ بزرگ‌تری ندارند. چرا شاهد حضور سایه‌ای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟

مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچه‌ها هستند که طعمه امثال نادرخروس‌ها می‌شوند. طبیعتاً سراغ بچه‌هایی نمی‌روند که اگر خراشی روی صورت‌شان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست است که قربانی این اتفاق می‌شوند.

رسانه سینمای خانگی- کارت «تبر» را به فرهاد اصلانی سپرد

«تبر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی گنجی و مجید حقیقت و تهیه‌کنندگی محمد کارت آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فیلم کوتاه «تبر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی گنجی و مجید حقیقت و بازی هنرمندانی چون فرهاد اصلانی آماده نمایش شد.

به تازگی مراحل فنی این فیلم کوتاه داستانی به اتمام رسیده و برای شرکت در فستیوال‌های مختلف آخرین مراحل فنی خود را پشت سر گذشته است.

«تبر» مضمونی اجتماعی دارد و علاوه بر فرهاد اصلانی بازیگرانی چون امیر مقیمی، محمود موسوی، توحید یارمحمدی، علی ولیانی، مبین رستگار، ثمینه خاهانی، پریا مددی، ملیکا حکمی‌، امین عظیم‌زاده، محمد خوش‌حساب، مسعود پورنگ، سامان کتابی در آن به ایفای نقش کرده‌اند.

مهدی گنجی و مجید حقیقت پیش تر به عنوان دستیار کارگردان در پروژه‌هایی چون فیلم سینمایی شنای‌پروانه و سریال یاغی و غیره فعالیت داشته‌اند.

مهدی گنجی و مجید حقیقت – نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «تبر»

از دیگر عوامل این فیلم می‌توان به مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان/ مدیر تولید: میلاد مولازاده/ طراح صحنه: حجت اشتری/ طراح لباس: لیلا نقدپری/ مدیرصدابرداری: سعید زند/ طراحی و ترکیب صدا: حسین ابراهیمی/ تدوین: مهدی عوض‌زاده/ طراح گریم: مسعود باقری/ موسیقی: مجتبی سحرخیز/ مدیر برنامه‌ریزی و دستیاراول کارگردان: ایمان توکلی/ منشی صحنه: ماریا میرنژاد/ عکاس: مجید طالبی/طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش اقابیگ/ طراح جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: امین پهلوانزاده/ کالریست: علی شعبانی/ مدیر تدارکات: سید رسول حاتمی/ دستیار اول فیلمبردار: رضا الله بخش/ تصویربردار هوایی: وحید کاظمی/ دستیار اول صحنه: حامد ظریفی/ دستیار کارگردان: توفیق حیدری/ دستیار صدابردار: حسن صباغ/ دستیار اول گریم: بهناز سالاریکتا/ هماهنگی تولید: حسین فتاحی/دستیار اول لباس: سعیده اصغری/دستیار تدوین: مهسا علی‌پور/ دستیار جلوه‌های ویژه میدانی: رضا شفیعی/ فیلم‌پشت‌صحنه: نرگس استاد/ طراح لوگو:کیوان فیضی و … اشاره کرد.

چرا سینما، کتاب نمی‌خواند

برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه از سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گفت: اقتباس سینمایی راهی است که سینما می‌تواند به کمک کتاب‌خوانی بیاید و این همان تجربه‌ایست که جهان پشت سرگذارده است.

به گزارش سینمای خانگی، سهیل دانش اشراقی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در پاسخ به این پرسش که چرا کتاب و تصویر آن در طراحی صحنه تولیدات سینمایی بسیار مهجور است، بیان کرد: کتاب و کتابخوانی باید به شخصیت بیاید. اگر برای زیبایی شناسی کتاب را در صحنه بگذاریم این کار معماری داخلی می شود اما من که طراحی صحنه را انجام می دهم به دانه دانه پارامترهای شخصیتی یک کاراکتر توجه می کنم.

سهیل دانش اشراقی

طراح صحنه سریال رهایم کن (شهرام شاه‌حسینی ۱۴۰۱) ادامه داد: مثلا شخصیت محسن تنابنده در سریال رهایم کن اساسا با روحیاتی که دارد بعید است که کتابی دستش بگیرد و بخواند.

وی تاکید کرد: کار من اثرگذاری روی جامعه نیست. کار من این است که روی فیلم اثرگذار باشم یعنی قصه ای که فیلمساز به من می دهد؛ و براساس فیلمنامه ای که به من داده می شود، نظرات فیلمساز و شخصیت هایی که دارم را براساس خانه و زندگی و محل کار این شخصیت ها را بیان کنم.

طراح صحنه فیلم سینمایی خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۳۹۹) اظهار داشت: بر اساس این موارد یک کاراکتر می تواند در خانه اش کتابخانه داشته باشد و من هم گذاشته ام و مواردی که شرایط را نداشته قطعا نگذاشته ام. این هدف بر عهده من نیست و بر عهده نویسنده فیلمنامه و یا فیلمسازی است که چنین چیزی را می خواهد یا نمی خواهد.

دانش اشراقی یادآور شد: از نظر من به زور وارد کردن یک مولفه یا مواردی خاص در یک قصه درست نیست. چرا که در این شرایط به تصویر کشیدن کتاب شکلی از دکوری و مد است. شاید مشکل بزرگ امروز در شبکه های اجتماعی و اینترنت و امثال آن است چرا که تنها دغدغه زمان ما کتاب خواندن و قصه بود اما تکنولوژی امروز خیلی چیزها را عوض کرده است

طراح صحنه فیلم سینمایی مسخره باز (همایون غنی‌زاده ۱۳۹۷) بیان کرد: البته این موضوع فقط مختص ما نیست و باید گفت که در کل دنیا این کتابخوانی تحت تاثیر فناوری کم شده است.

وی افزود: در چنین شرایطی دست من طراح صحنه بسته است مثلا برای طراحی خانه یک کارگر معدن من نمی توانم با انتخاب خودم کتابخانه قرار دهم؛ آن هم زمانی که طرف رادیو در خانه ندارد چه برسد به کتاب.

طراح صحنه فیلم سینمایی روز صفر (سعید ملکان ۱۳۹۸) خاطرنشان کرد: موضوع اهمیت کتاب باید در قصه ها وارد شود. از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید مجوز و اجازه دهد که براساس بخشی از کتابهایی که بیرون آمده است فیلم و سریال ساخته شود؛ مثلا زخم کاری (محمدحسین مهدویان ۱۴۰۰) اقتباس از یک رمان (رمان بیست زخم کاری نوشتهٔ محمود حسینی‌زاد) است و یا سریال یاغی (محمد کارت ۱۴۰۱) اقتباس از رمان سالتو (نوشته مهدی افروزمنش) است.

وی افزود: موفقیت این آثار باعث می شود که مردم به سراغ کتاب ها بروند و به کتاب و کتابخوانی علاقمند شوند؛ همان اتفاقی که در جهان می افتد و مردم به سراغ کتاب هایی که از آنها اقتباس شده است، می روند و می خوانند و وقتی می بینند که اثر خوب است، ترغیب می شوند و دو کتاب دیگر آن نویسنده را هم می خوانند.

دانش اشراقی گفت: این اقتباس های سینمایی راهی است که سینما می تواند به کمک کتابخوانی بیاید؛ و این همان تجربه ای است که جهان پشت سرگذارده است.

رقیبی که نباید نادیده گرفت

شبکه نمایش خانگی به عنوان رسانه‌ای که بیش از یک دهه از عمر آن می‌گذرد، امروز بیش از پیش به عنوان رقیبی جدی برای تلویزیون و حتی سالن‌های سینما مطرح است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی ایرنا تقریبا از اواخر دهه هفتاد بود که تلویزیون محوریت و اقبال پیشین خود در پخش سریال و مجموعه‌های تلویزیونی محبوب را از دست داد و این کاهش اقبال همزمان شد با شروع تولیدات شبکه نمایش خانگی و اقبال این آثار.

البته در همان زمان هم سریال‌هایی چون مدار صفر درجه، کیف انگلیسی یا در چشم باد از جمله تولیداتی بودند که همچنان مخاطبان خود را داشت اما این زمان، دورانی برای رونق گرفتن تولیدات نمایش خانگی شد.

اما در سال‌های گذشته بخش مهمی از صنعت تصویر را ساخت سریال برای شبکه‌های نمایش خانگی به‌دوش می‌کشد. هرچند در ابتدای راه افتادن شبکه نمایش خانگی، فیلم‌هایی که روی پرده نمی‌رفتند و مستقیم به شبکه نمایش می‌آمدند، چندان موفقیت مالی پیدا نمی‌کردند اما سریال قهوه تلخ در قدم اول، شاهگوش در ادامه و پس از آن شهرزاد به عنوان یکی از پرفروش‌ترین این آثار، نگاه‌های سرمایه‌گذاران و دست‌اندرکاران سینما و تلویزیون را به شبکه نمایش خانگی معطوف کرد.

تجربه موفق این تولیدات نشان داد که فضای تازه نمایش یا همان نمایش خانگی فرصت مغتنمی برای دیده شدن و فروخته شدن آثار است؛ بر این نکته باید افزود این موضوع را که نمایش خانگی محدودیت های متعدد تلویزیون را (دست کم در ابتدای کار) نداشت و از این منظر هم برای تولیدکنندگان آثار و هم برای مخاطبان جذابیت های تازه ای را رقم می زد.

بر این اساس هرچه بر عمر تولیدات این رسانه افزوده شد، خود را بیش از پیش به عنوان رقیب قدرتمندی برای تلویزیون و حتی سالن سینما (به ویژه پس از دوران خاموشی و قرنطینه های متعدد کرونا) مطرح ساخت.

ورود سلبریتی هایی که بعضا صرفا در تولیدات سینمایی حضور یافته بودند به نمایش خانگی، این رسانه را بیش از پیش به عرصه ای تازه برای تولیداتی متفاوت با آنچه پیشتر بود بدل ساخت.

نقطه عطف دیگری که بار دیگر به اقبال این رسانه یاری رساند سربرآوردن VOD ها یا پلتفرم های نمایش آنلاین آثار بود که به واسطه آنان تماشا و دانلود سریال های نمایش خانگی با دسترسی بیشتر و سرعت فراوان تر محقق شد و مخاطبان را از مراجعه دائمی و هفتگی به مراکز فروش سی.دی و سوپرمارکت ها بی نیاز کرد.

مجموع این عوامل نمایش خانگی را به صنعتی قدرتمند با مخاطبان و فروشی میلیونی بدل ساخت.

این روزها سریال های شبکه نمایش خانگی در ایران محبوبیت زیادی دارند و تا حد زیادی در گرفتن موقعیت سریال های تلویزیونی موفق بوده اند. البته که کم نبوده اند تعداد آثاری که با هزینه های هنگفت و به سودای سود ساخته اما مقبول واقع نشده اند. ضمن این که این رسانه منتقدانی جدی دارد که شکست و نقطه ضعف های کار نمایش خانگی را بیش از موفقیت هایش قابل تمرکز و تامل می دانند.

در نهایت می توان این صنعت را دارای آینده ای روشن در ایران تصور کرد که هر تولیدی به مثابه جنسی از آزمون و خطا آن را به جلو می برد و با مقتضیات زمانه و نیاز مخاطبان همراه می سازد.

محبوب‌ترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی در طول دهه های گذشته را می‌توان در ذیل این عناوین برشمرد: گنج مظفر (۱۳۸۶)، قلب یخی (۱۳۸۹)، قهوه تلخ (۱۳۸۹)، شام ایرانی (۱۳۹۰)، ساخت ایران (۱۳۹۰)، شوخی کردم (۱۳۹۲)، شاهگوش (۱۳۹۲)، ویلای من (۱۳۹۲)، ابله (۱۳۹۳)، آسپرین (۱۳۹۴)، شهرزاد (۱۳۹۴)، دندون طلا (۱۳۹۴)، عاشقانه (۱۳۹۵)، گلشیفته (۱۳۹۶)، ممنوعه (۱۳۹۷)، نهنگ آبی (۱۳۹۷)، مانکن (۱۳۹۸)، هیولا (۱۳۹۸)، سال های دور از خانه (۱۳۹۸)، کرگدن (۱۳۹۸)، دل (۱۳۹۸)، هم گناه (۱۳۹۸)، آقازاده (۱۳۹۹)، قورباغه (۱۳۹۹)، می‌خواهم زنده بمانم (۱۳۹۹)، سیاوش (۱۳۹۹)، ملکه گدایان (۱۴۰۰)، زخم کاری (۱۴۰۰)، قبله عالم (۱۴۰۰)، جیران (۱۴۰۰)، خاتون (۱۴۰۰)، نوبت لیلی (۱۴۰۱)، یاغی (۱۴۰۱) و جادوگر (۱۴۰۱).

خروج از نسخه موبایل