رسانه سینمای خانگی- فجر به گیلان رسید

اکران فیلم های جشنواره فجر در استان گیلان در حالی آغاز شد که فیلم «تابستان همان سال» با بیشترین استقبال علاقمندان به هنر هفتم همراه شده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امسال هم استان گیلان همانند چند سال گذشته یکی از استان‌های پیشتاز در اکران همزمان فیلم‌های فجر است. ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر در این استان تلاش کرده اکران فیلم‌های چهل و دومین جشنواره فجر در گیلان در ۲ سینما برگزار شود.

۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان از تاریخ ۱۶ تا ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ به طور همزمان در دو سینمای ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت در سه سانس در ساعت‌های ۱۶، ۳۰: ۱۸ و ۲۱ شب اکران می‌شوند.

۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان

بر اساس اعلام ستاد مرکزی برگزاری جشنواره فیلم فجر ۱۹ فیلم در گیلان اکران می‌شوند و گیلانی‌های علاقه مند به هنر هفتم امسال شاهد اکران همزمان فیلم‌های آغوش باز «بهروز شعیبی»، نپتون «محمدابراهیم غفاریان»، مجنون «مهدی شامحمدی»، بهشت تبهکاران «مسعود جعفری جوزانی»، آسمان غرب «محمد عسگری»، میرو «حسین ریگی»، آپاراتچی «قربانعلی طاهر فر»، صبح اعدام «بهروز افخمی»، شور عاشقی «داریوش یاری»، احمد «امیرعباس ربیعی»، دست ناپیدا «انسیه شاه حسینی»، آبی روشن «قاسم لطفی خواجه پاسا»، قلب رقه «خیراله تقیانی پور» این فیلم مناسب سن بالای ۱۲ سال می‌باشد، ملکه آلیشون «ابراهیم نورآور محمد»، تابستان همان سال «محمود کلاری»، پرویز خان «علی ثقفی»، شه سوار «حسین نمازی»، ببعی «حسین صفارزادگان، میثم حسینی»، فیلم کودک، باغ کیانوش «رضا کشاورز» هستند.

اکران ۵ فیلم در روز نخست جشنواره فیلم فجر در گیلان

در نخستین روز اکران‌ها در رشت بر اساس جدول برنامه ریزی شده فیلم «آبی روشن» به کارگردانی «قاسم لطفی خواجه پاشا» و تهیه کنندگی «سید محمدحسین میری» برای تماشاگران به نمایش درآمد.

در خلاصه این فیلم سینمایی آمده است: کشف یک فیروزه کمیاب زندگی یونس که صاحب معدن، معتمد و بزرگ شهر است را وارد مسیر مخاطره آمیزی می‌کند.

فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی «محمود کلاری» به شدت اثری آرام‌بخش است و ریتم و ضرباهنگ فیلم می‌تواند فضایی برای تأمل در مخاطب خود ایجاد کندپ.

کلاری در دکوپاژ خود در مقام کارگردان نیز نشان داده است که سینمای قصه گو را به خوبی می‌شناسد و طعم لذت دیدن پلان‌های خود را به دل مخاطب نمی‌گذارد، دوربین کلاری به شدت مستحکم است و چیدمان عناصر صحنه به گونه‌ای است که همه چیز در خدمت ساختار و محتوای اثر است.

فیلم «میرو» به کارگردانی «حسین ریگی» یک فیلم مادرانه است، این فیلم سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلم‌های تحسین شده «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.

فیلم «آغوش باز» به کارگردانی «بهروز شعیبی» به عنوان فیلم‌سازی با دل‌مشغولی‌های اجتماعی و آثاری اغلب شخصیت محور، در ششمین تجربه سینمایی خود نگاهی جدی‌تر به مخاطب عام و همکاری با بخش خصوصی دارد.

شعیبی در «آغوش باز» همچنان راوی دل‌مشغولی‌های اجتماعی و انسانی خود باقی می‌ماند. ولی این بار ضمن طرح مضامین انسانی مورد علاقه‌اش، با رفتن به سراغ یکی از موضوعات ملتهب هنری در برپایی کنسرت‌های موسیقی، به جاذبه‌های موضوعی و بصری طرح داستانی‌اش اضافه می‌کند. بروز مشکلاتی در برپایی یک کنسرت، بهانه‌ای است برای پرداختن به سه زندگی عاشقانه که به نوعی با هم مرتبط هستند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند.

فیلم «آپاراتچی» به کارگردانی «قربانعلی طاهرفر» در ۲ سانس در سینما سپیدرود رشت به نمایش گذاشته شد، «آپاراتچی» به اتفاقات دهه ۶۰ می‌پردازد. یک زندگی ساده اجتماعی در دهه ۶۰ را روایت می‌کند که در پیرامونش اتفاقات متعددی نظیر جنگ، ترور، اتفاقات سیاسی و دفاع مقدس و غیره وجود داشت.

بیشترین استقبال تماشاگران از فیلم «تابستان همان سال»

«فاطمه فروتن» سرپرست معاونت هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در گفت و گو با خبرنگار مهر با اشاره به آغاز نمایش فیلم‌های جشنواره فجر در سینما ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت اظهار کرد: اکران فیلم‌های جشنواره از دوشنبه ۱۶ بهمن ماه آغاز شده و تا ۲۲ بهمن ادامه دارد.

فروتن از نمایش ۱۹ فیلم جشنواره فجر چهل و دوم در دو سینمای شهر رشت خبر داد و افزود: این فیلم‌ها در سه نوبت ۱۶، ۱۸:۳۰ و ۲۱ از امروز تا ۲۲ بهمن‌ماه در دو سینمای سپیدرود و ۲۲ بهمن اکران می‌شوند.

سرپرست معاونت هنری و سینمایی فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با بیان اینکه در روز نخست اکران فیلم حدود ۳۰۰ نفر از این ۵ فیلم استقبال کردند، گفت: فیلم «تابستان همان سال» بیشترین آمار استقبال علاقمندان به هنر هفتم را به خود اختصاص داد.

وی اضافه کرد: اقدامات انجام شده برای رونق بخشیدن به سینماهاست و علاقمندان به هنر هفتم در گیلان برای تماشای فیلم‌های جشنواره می‌توانند از چهار سامانه آی‌تیک (iticket.ir)، سینما تیکت (cinematicket.org)، تیک ایران هفت (irantic.com) و گیشه (gishehr۷.ir) بلیت خود را به صورت اینترنتی خریداری کنند.

فروتن با اشاره به فعالیت‌های هنری در استان گیلان طی دهه مبارک فجر گفت: شانزدهمین جشنواره تجسم هنر در تالار مرکزی رشت با حضور ۲۶ اثر از هنرمندان استان در رشته‌های طراحی و نقاشی، خوشنویسی و نگارگری در حال برگزاری است که تا ۲۱ بهمن‌ماه پذیرای عموم علاقمندان خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره فیلم کوتاه رشت فراخوان داد

سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری رشت با همکاری شورا و شهرداری این شهر، انجمن سینمای جوانان ایران _دفتر رشت و مجموعه‌ای از دستگاه‌های اجرایی فرهنگی و هنری استان گیلان، دومین جشنواره فیلم کوتاه رشت را برگزار می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری رشت با همکاری شورا و شهرداری این شهر، انجمن سینمای جوانان ایران _دفتر رشت و مجموعه‌ای از دستگاه‌های اجرایی فرهنگی و هنری استان گیلان، دومین جشنواره فیلم کوتاه رشت را برگزار می‌کند.

آخرین فرصت برای ارسال اثر به این جشنواره پایان بهمن ماه ۱۴۰۲ اعلام شده است.

این جشنواره در موضوعات شهروند و زیبایی‌های شهری، شهروند و مشکلات شهری، شهروند و قوانین شهری، شهروند و آسیبهای اجتماعی، شهروند و رعایت حقوق شهروندی و بخش ویژه شهروند و جوانی جمعیت خواهد بود.

دبیرخانه دومین جشنواره فیلم رشت در بخشهای داستانی، پویانمایی و مستند آثار علاقه‌مندان را می‌پذیرد و در ساختمان فرهنگ و هنر رشت مستقر است.

علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانند با شماره ۰۹۱۱۷۰۵۴۸۳۵ تماس بگیرند.

رسانه سینمای خانگی- یک گزارش ویژه از «عمار»

«فرش وصیت‌نامه» یکی از جوایز ویژه‌ای بود که در شب گرافیک هنرمندان انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم عمار، به برگزیدگان هنر انقلاب اهدا شد.

به گزارش سینمای خانگی از عمارفیلم، ویژه‌برنامه «آرمان روح‌الله» شب گرافیک هنرمندان انقلاب در در اولین روز از چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار؛ 22‌دی در سالن شهید فائزه رحیمی سینما فلسطین پس از قرائت چند از قرآن مجید، با اجرای فضه‌سادات حسینی آغاز شد.

این ویژه‌برنامه با یاد و گرامیداشت شهدای اغتشاشات 1401 با حضور پدر شهید مدافع امنیت«روح‌الله عجمیان» و خانواده شهید دفاع مقدس «عزت‌الله کرمعلی» آغاز شد.

«محمدصادق شهبازی» عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار در این برنامه با اشاره به آیه‌ای از سوره مبارکه یس بیان کرد: پدر شهید «روح‌الله عجمیان» در جمع ما هستند و این شهید عزیز، نمونه همین آیه بود و یک نفر با ایستادن جایی که بقیه فرار می‌کنند، پایمردی خود را نشان می‌دهد.

شهبازی در ادامه گفت: این سعی که امثال شهید عجمیان داشتند برای اینکه فضا را روشن‌کنند، نماد تقدیر ماست. بار عمده کار روایت بر عهده طراحان و تصویرسازان گرافیکی بوده و خیلی جاها شما بودید که صحنه را تغییر دادید. بسیاری از بچه‌های انقلابی بودند که به وقتش عمل نمی‌کردند. به قول حضرت آقا به هنگام عمل‌کردن، مهم است و ما خیلی وقت‌ها به دلیل به هنگام عمل‌نکردن با دوستان بحث داشتیم. همچنین باید اینکه در همه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فعال هستید را حفظ‌ کنید.

آثار گرافیکی بسیاری از مرزها را شکست

شهبازی درباره تأثیرگذاری آثار رسانه‌ای اظهار کرد: بر سر مسئله فلسطین هم طرح‌ها و گرافیک‌ها بسیار تأثیرگذار بود و آثار شما حتی مرزها را شکست و در رسانه‌های عربی رفتند اما این جریان نیاز به استمرار دارد. نگرانی من این است که وقتی حجم فاجعه زیاد شود، برای همه این موارد طبیعی شود.

امثال «کمال شرف» که در حوزه بین‌المللی فعال ‌است که هر روز دارد کار طراحی می‌کند و من متعجبم چطور این حجم از انگیزه و انرژی را دارد. در جنگ 33 روزه هم چنین تجربه‌ای داشتیم.

روایت درست از مظلومیت توأم با اقتدار نداریم

وی افزود: امروز هم صحنه صبر و استقامت است و باید هر روز بدون خستگی کار کرد. ما در ماجرای فلسطین مظلومیت را خوب روایت می‌کنیم ولی در نمایش مقتدر بودنِ مظلوم ، در این حوزه که رهبر انقلاب هم تاکید کرده‌ بودند فقط مظلومیت روایت‌ نشود و ایستادگی و استقامت هم گفته‌ شود، ضعف‌داریم و اینکه خود بچه‌های فلسطینی هم در صحنه می‌روند و سعی می‌کنند روند زندگی و استقامت خود را به روز بازتاب‌ دهند، اهمیت زیادی دارد. اینکه حتی در حال دستگیری لبخند می‌زنند، نشان از بودن آن‌ها و خسته‌نشدن آن‌ها دارد.

در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سه اشکال داریم

صادق شهبازی ادامه داد: در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مدام این‌ها را تکرار کنید که سه اشکال داریم.

اشکال اول) تصویر غلط از گذشته که یک عده نشان می‌دهند چیزی نداریم ولی ما حزب اللهی‌ها با مدام نشان دادن تصویر غلوآمیز از گذشته، خودمان را امروز تخریب می‌کنیم. دهه شصت با همه خوبی‌هایش اما دهه هشتاد هم داشتیم که کلی تصویر افتخارساز را دارا بود.

اشکال دوم) ارائه تصویر درست از حال است که نه باید سیاه‌نمایی زیاد کنیم و نه سفیدنماییِ‌ زیادی، عده‌ای از سفیدنماها از سیاه‌نماها هم ناامیدتر هستند، چرا که وضعیت موجود را مطلوب می‌دانند و رویای بزرگ‌تری ندارند.

اشکال سوم) این است که آینده و رویا در هنر انقلاب اسلامی و جامعه ما وجود ندارد. انگار هیچ رویایی نیست. اگر در دهه شصت می‌ایستادیم ما در دهه شصت و هنرمندان آن روزگار رویای ملی داشتیم؛ یادی کنیم از «حبیب‌الله صادقی» که رویا می‌ساختند.

رویای مشترک ایران دهه شصت با رویای فعلی یمنی‌ها

شهبازی با اشاره به موفقیت‌های به دست‌آمده در یمن و حمله‌های فعلی به این‌ کشور مظلوم بیان کرد: رویایی که همه حاضر بودند برایش جان بدهند، یمنی‌ها در حال و روز دهه شصت ما هستند و رویا دارند.

رهبری انقلاب مدام رویاسازی می‌کنند

عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار درمورد رهبری گفت: رهبری مدام در حال ساختن رویای آینده برای جامعه ایران است. وقتی که گفتند اگر در تولید علم پیشرفت‌کنیم زبان علم فارسی است. سالش مهم نیست، رویایش مهم است. تأکید ایشان بر نظم نوین جهانی است و ما عمدتاً از این امر غافل هستیم. رهبری انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در دیدار با مردم سیستان بلوچستان و خراسان جنوبی گفتند: اگر مردم و مسئولین آگاه ‌نباشند مثل چند قرن در زمان قاجار عقب می‌افتیم و اگر بر عکس باشد جلو می‌افتیم.

ما باید همه را آگاه‌کنیم که می‌توان رو به جلو رفت. بخش بزرگی از آن در مورد آینده است و باید کاری با جامعه کنیم که آگاه‌شوند. من احساس کم‌کاری می‌کنم و هنوز نتوانستیم افکار عمومی را جلو بیاوریم. براساس همین اصطلاح نظم نوین جهانی که هنوز خیلی دستمالی‌نشده، باید تغییر ایجادکنیم.

همه ما به عنوان جبهه انقلابی باید کاری کنیم که تغییر، رویا و قهرمان ایجاد کند و کار هنری‌ای که این‌ها را ندارد و دشمن پیدا نمی‌کند، فایده ندارد. مخاطب «بایدها» برای برهم زدن صحنه رخوت و سستی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خودِ ما هستیم.

هویت‌سازی با کمک شهدای مقاومت

محمد صادق شهبازی در آخر به هویت‌سازی شهدا اشاره‌کرد و گفت: این ویژه‌برنامه «آرمان روح‌الله» را به سی هزار شهید فلسطینی که از هویت امت اسلام دفاع‌کردند، تقدیم‌کنیم. به شهدای یمنی و خانواده دو شهید عزیز «روح‌الله عجمیان» و «آرمان علی وردی» و هر کسی که این کوله بار را بر دوش گرفته و خسته‌ نمی‌شود.

حضور مادر شهید «عزت‌الله کرمعلی» در چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار

در ادامه برنامه «آرمان روح‌الله»، مادر شهید «عزت‌الله کرمعلی» با حضور در جایگاه اختصاصی این ویژه‌برنامه بیان کرد: تابلو فرشی که می‌بینید، وصیتنامه فرزند شهیدم است.

گفتنی است که این مادر در آغاز دهه ششم زندگی‌اش تصمیم بزرگی گرفت تا با حضور در نهضت سوادآموزی، خواندن و نوشتن را فرا بگیرد و برای ماندگار کردن آخرین وصایای پسرش همه آن را در تارو پود یک قالی بافت.

مادر شهید «عزت‌الله کرمعلی» تابلو فرش منقش به وصیت «عزت‌الله کرمعلی» را به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار تقدیم کردند. در ادامه پدر شهید «روح‌الله عجمیان» برای اهدای جوایز ویژه برنامه «آرمان روح‌الله» در سه بخش پوستر، تصویرسازی، کارتن و کاریکاتور در جایگاه حضور یافتند.

در بخش پوستر، لوح تقدیر مقام سوم به «امید کردی» از لرستان تقدیم‌ شد. لوح تقدیر مقام دوم به «دانیال ثاقبی فر» و «سجاد رضائی» از خراسان جنوبی اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول این بخش به اثری از «محمدجواد روزبه» از قم تعلق گرفت.

در بخش «تصویرسازی» لوح تقدیر مقام سوم به آقایان «محمد امین سرمدی» از همدان و «سید رضا احمدی» از خوزستان تقدیم‌ شد. لوح تقدیر مقام دوم در این بخش به صورت مشترک به خانم «ساناز برجی‌خانی» از تهران و سه هنرمند؛ «محمدمظفری مقدم» از کرمان، «سمیه کشاورز» از گیلان و «خواهران فلاحیان» از شیراز اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول را نیز« فاطمه صادقی» از قم دریافت کرد.

در بخش «کارتن و کاریکاتور» لوح تقدیر مقام سوم به «زهرا سادات طباطبایی» از تهران تقدیم‌ شد.لوح تقدیر مقام دوم به «حسین نقیب» از مشهد اهدا شد و لوح تقدیر مقام اول به «حسام پاشائی» از تهران تعلق گرفت.

فانوس مقام اول بخش «آرمان روح‌الله؛ مواجه با فتنه» به «احمد وجدان‌نژاد» از یاسوج با موضوع فلسطین برای اثر «استواری، یادگار سروهاست» اهدا شد و فانوس مقام دوم  «آرمان روح‌الله؛ مواجه با فتنه» به پرکارترین هنرمند در خلق اثر گرافیکی با هفتاد اثر به «نازنین اسماعیلی زاده» از کرمان تقدیم شد.

در ادامه این برنامه «حسین جریان‌پور» و «محسن فرجی» از گروه قلم به نمایندگی از هنرمندان جریان ساز در مراسم حضور یافتند که علاوه بر تقدیر از ایشان به پیشنهاد مادر شهید «عزت‌الله کرمعلی» تابلو فرش اهدایی منقش به وصیت‌نامه آن شهید نیز به رسم امانت به اساتید تقدیم شد.

«محسن فرجی» به نیابت از طراحان انقلابی اظهار داشت: خوشحالم که بسیاری از بچه‌ها اینجا هستند و امیدواریم بتوانیم از پس تعهدی که این فرش گران‌بها بر دوش‌مان می‌گذارد، بر بیاییم. گروه قلم سعی‌کرد این آثار گرافیکی به مخاطبین خود برسد و  توانستیم بستری برای تولید و توزیع آثار انقلابی ایجادکنیم و قصدی برای خط‌کشی و یا ایستادن جلوی گروه‌های انقلابی دیگر نداریم.

اهدای «چادر شاهچراغ» به طراحان خوزستانی

در پایان این برنامه و در بخش دیگری از جایزه ویژه «چادر شاهچراغ» که پیش از این به رسم امانت در مجمع طراحان انقلاب اسلامی مازندران (حرا) قرار داشت، به گروه‌های طراحان انقلابی خوزستانی «آب و آیینه» و «سدر» «خاک نگار» اهدا شد.

لوح تقدیر رتبه دوم مجموعه فعال هنر انقلاب اسلامی نیز به مجمع طراحان انقلاب اسلامی استان البرز (رسم) تقدیم شد.

رسانه سینمای خانگی- روایت فاطمه معتمدآریا از شهدای غواص

فیلم سینمایی «شوماه» با بازی فاطمه معتمدآریا آماده نمایش شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «شوماه» نخستین فیلم بلند سینمایی مژگان بیات است که سال گذشته فیلمبرداری شده و پس از گذراندن مراحل فنی آماده نمایش شده است.

بیات پیش‌تر دربار فیلمش که داستانی عاشقانه را در بستر جنگ روایت می‌کند، گفته بود: انگیزه من برای ساخت فیلمی از این ماجرا زمانی شکل گرفت که پیکر شهدای غواص چند سال قبل پیدا و تشییع شد و مصمم شدم فیلمی درباره این بچه‌های مظلوم وطن بسازم. بنابراین تحقیقاتی را شروع کردم و مصاحبه‌های زیادی با بازماندگان عملیات انجام دادم و در نهایت سال ۱۳۹۹ طرح اولیه نوشته شد و بعد از تکمیل فیلمنامه، رایزنی با بازیگران را شروع کردیم و آذرماه سال ۱۴۰۰ پروژه کلید خورد و فیلمبرداری تا اسفندماه طول کشید.

در این فیلم فاطمه معتمدآریا، پژمان بازغی، روزبه حصاری و آریا توسلی بازی کرده‌اند و بیات درباره حضور و اعتماد معتمدآریا و دیگر عوامل مطرح در این فیلم به او در اولین تجربه فیلمسازی بلندش بیان کرده بود:‌ من با خانم معتمدآریا در فیلم «پریناز» همبازی بودم و از آنجایی که با هم آشنایی داشتیم، پیشنهاد بازی در این فیلم را مطرح کردم. ایشان پیش‌تر کامل‌ترین نقش خود را در حوزه سینمای دفاع مقدس در فیلم «گیلانه» ایفا کرده بودند ولی وقتی فیلمنامه را خواندند داستان را دوست داشتند و با وجود آن که خارج از کشور بودند، در فاصله‌ای کوتاه برای شروع کار به ایران برگشتند. درواقع نه فقط خانم معتمدآریا بلکه دیگر همکاران من در این فیلم بخاطر اهمیتی که به موضوع فیلم می‌دادند، در آن حضور پیدا کردند.

«شوماه» به تهیه‌کنندگی عبدالمحمد نجیبی ساخته شده و کیانوش عیاری هم مشاور کارگردان بوده است.

این فیلم که گویا برای شرکت در جشنواره فجر امسال متقاضی شده، پیش‌بینی می‌شد سال قبل هم در جشنواره فجر باشد ولی به دلیل تمام نشدن مراحل پست پروداکشن و مشکلات مالی و حمایت نشدن از سوی نهادهای مرتبط اتفاقی نیفتاد.

حمید علیقیان نویسنده و مجری طرح فیلم «شوماه» است.

رسانه سینمای خانگی- این مادران ایرانی…

تصویرگری سینمایی از مادر، همواره بر مداری از ایثار، مهربانی، تعهد، قدرت و کنش بر مبنای شایسته‌سالاری بوده است و این، همان تصویر قهرمانانه‌ای است که از مادر در سینمای به‌اصطلاح مردانه ما ایجاد شده و بخشی از برترین‌های حافظه بصری‌ما را تشکیل داده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مقام زن و مادر در سینمای ایران، همواره جایگاه بلندی داشته است؛ چه در این زمینه، به سینمای پیش از انقلاب رجوع کنیم و چه سینمای متحول‌شده پس از انقلاب را بنگریم؛ در تمامی این برهه‌ها، ردپای پررنگی از مقام زن و مادر را می‌بینیم تا متوجه شویم که سینمای ایران، در این زمینه، ادای دین شگرفی داشته است.

نکته قابل‌توجه در این زمینه آن‌که، نقش مادر، در تمامی گونه‌های سینمایی کشور، پررنگ بوده و مهم‌تر اینکه این نقش، هیچ‌گاه جنبه‌ای صوری و فرعی نداشته است. مادرانه‌های بسیاری در سینمای ایران جاودانه شدند که در جاهایی، حتی به کهن‌الگوهایی محبوب تبدیل شدند. قابلیت‌های درونی مقام مادر و جایگاه بیرونی آن، همواره این اجازه را به فیلمنامه‌نویسان داده است که نهایت بهره را از این موقعیت دراماتیک برده و بهره‌برداری‌های سینمایی شگرفی از آن به عمل بیاورند.

با سینمای مادرانه ما، تعریف مستقلی از زن ایرانی در مجامع بین‌المللی شکل گرفت و این می‌تواند ناقض تمامی تعاریف نادرستی باشد که از نقش و باطن زن ایرانی در برخی محافل مغرض بیان می‌شود

در این بهره‌برداری‌های درست و هوشمندانه است که تعریف مستقلی از زن ایرانی در مجامع بین‌المللی شکل گرفت و این می‌تواند ناقض تمامی تعاریف نادرستی باشد که از نقش و باطن زن ایرانی در برخی محافل مغرض بیان می‌شود. جلوه‌هایی از ایثار، مهربانی، تعهد، قدرت و کنش بر مبنای شایسته‌سالاری، همواره بر قامت مادران سینمایی کشور نقش بسته که در راستای جامعه تعریف می‌شود. هر جا هم که برخی فیلمسازان تلاش کردند تا چهره‌ای غیرواقعی از زن و مادر ایرانی به تصویر بکشند، آن آثار با بی‌مهری مخاطب، به فراموشی سپرده شدند تا حافظه بصری همه ما از مادران ایرانی تصویرگری‌های دلسوزانه و بزرگی چون فیلم مادر، میم مثل مادر، اجاره‌نشین‌ها، گل‌های داوودی، کیمیا، گیلانه، اینجا بدون من، مهمان مامان، زیر پوست شهر، خون‌بازی، شیار ۱۴۳، مامان و آثاری از این دست باشد.

این تصویرگری در هر برهه‌ای، با شرایط روز پیش رفته و به همین دلیل، نگاه سینمای ایران به مادر، همواره مشمول گذر زمان بوده و متوقف در برخی المان‌های قدیمی و کلیشه‌ای نشد.

اینها، مواردی است که سینمای ایران به جایگاه رفیع مادر روا داشته و همواره اهمیت چنین جایگاهی را در ساحت خانواده و اجتماع درک کرده است و به همین دلیل، مادر، خود به خط سیر اصلی روایت تبدیل شده که پیش‌برنده درام بوده است. این مهم در سینمایی که همواره عنوان می‌شود، قهرمان‌هایش، بیشتر مردها هستند، نکته حائزتوجهی است که نشان می‌دهد مادر به‌تنهایی توانسته در این سینمای به‌اصطلاح مردانه، پرچم زنان سرزمین را بالا نگه‌داشته و به روایت‌هایی برسد که حالا بخشی از بهترین‌های حافظه بصری همه ما را تشکیل می‌دهد.

رسانه سینمای خانگی- بازخوانی یک مصاحبۀ قدیمی از پروانه معصومی

 پروانه معصومی در گفت وگویی که در سال ۱۳۹۸ با خبرنگار ایرنا انجام داده بود از سکونت در روستا و تلخی‌ها و شیرینی‌های آن و همچنین از شرط بازیگری اش گفت. او در این گفت‌وگو اظهار داشت: دو نفر کارگر دارم که تاج سر من هستند. خودم همپای کارگران در باغ کار می‌کنم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، زنده‌یاد پروانه معصومی یکی از بازیگران خوش‌مصاحبه و مهربان بود که معمولا تماس خبرنگاران را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. این مصاحبه در اردیبهشت ۱۳۹۸ با موضوع مهاجرت به روستا و کشاورزی و باغداری انجام شده است. پروانه معصومی در این مصاحبه توضیح می‌دهد که سکونت در یک روستای خوش آب و هوا چه لذتی دارد. بدیهی است که آمار و ارقامی که درباره قیمت محصولات باغداری می‌دهد، مربوط به سال ۱۳۹۸ است. این بازیگر برای فرار از ترافیک و آلودگی زندگی شهری ۲۶ سال پیش به یکی از روستاهای استان گیلان به نام «مناره‌بازار» در اطراف شهرستان صومعه‌سرا مهاجرت کرد.

این بازیگر پیشکسوت در نخستین تجربه سینمایی خود، در فیلم «رگبار» ساخته «بهرام بیضایی» نقش اول زن را ایفا کرد. فیلم های سینمایی «جهیزیه برای رباب»، «شکوه زندگی»، «وعده دیدار»، «تاتوره»، «غریبه و مه» و «ساکن خانه چوبی» و سریال های «پلیس جوان»، «دریایی ها»، «راه دوم»، «امام علی(ع)»، «یوسف پیامبر(ع)»، «ماه عسل»، «ملکوت» و «مینو» از دیگر آثاری هستند که «پروانه معصومی» در آن ها به ایفای نقش پرداخته است.

او بیست و شش سال پیش از تهران به روستا مهاجرت کرد و در منطقه طاهرگوراب در بخش مرکزی شهرستان صومعه‌سرا، در روستای مناره بازار ساکن شد. موضوع گفتگوی ما با این بازیگر سکونت در روستا و تلخی‌ها و شیرینی‌های آن بود.

شما جزو معدود بازیگرانی هستید که در روستا زندگی می‌کنید. انگیزه شما از مهاجرت به روستا چه بود؟

هوای آلوده تهران و ترافیک آنجا خیلی مرا اذیت می کرد. خانه من دربند بود. برای رفتن به خانه خواهرم در هفت تیر یک ساعت و نیم در ترافیک می‌ماندم. بعضی وقت‌ها آنقدر گرمازده می‌شدم که برای خودم بین راه بستنی یخی می‌خریدم. با پولی که داشتم در تهران یک قفس هم نمی‌توانستم بخرم. اما در روستا توانستم یک خانه و زمین بزرگ بخرم.

به نظر شما بزرگترین مشکلی که روستاییان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند چیست؟

بیکاری یکی از مشکلات ایران است و شهر و روستا نمی‌شناسد. در روستا مردم بیشتر زحمت می‌کشند و به نسبت زحمتی که می‌کشند بازده و درآمدشان کم است. من معتقدم که دولت از مردم شهر بیشتر از روستاییان حمایت می‌کند. کشاورزان بزرگ خیلی خوب مورد حمایت قرار می‌گیرند. ولی کشاورز جزء، خیلی مظلوم واقع می‌شود. کشاورز جزء، کسی است که به اندازه امرار معاش خودش کشت می‌کند. کشاورزی که یک هکتار زمین را زیر کشت می‌برد حدودا ۶ میلیارد تومان باید خرج کند. به محض این‌که محصولش را برداشت می‌کند با واردات مواجه می‌شود. البته از دو سال پیش تا الان جلوی واردات برنج را گرفته‌اند و نمی‌گذارند تا آخر آبان برنج وارد شود. قیمت برنج نسبت به تمام محصولات دیگر کمتر رشد داشته است. قیمت پیاز و سیب زمینی هر کدام چند برابر شده؛ ولی قیمت برنج رشد کمی داشته است. من هم امیدوارم برنج گران نشود. ولی کشاورز نیاز دارد که محصولش را با قیمت خوبی بفروشد.

اگر روستایی شغل و درآمد خوبی داشته باشد، امکان ندارد که به شهر مهاجرت کند

البته در روستا امکانات هم وجود دارد. یک زمانی اینجا برق و تلفن و گاز نبود. الان تقریبا همه چیز هست. آن چیزی که وجود ندارد شغل است. اگر روستایی شغل و درآمد خوبی داشته باشد، امکان ندارد که به شهر مهاجرت کند. روستاییان خودشان می‌دانند که آسایش روستا را در شهر نخواهند داشت. الان چون زمین در روستا ارزان است، مردم شهر به روستا هجوم آورده‌اند. روستاییان زمین‌هایشان را با قیمت ارزان به شهری‌ها می‌فروشند. روستاییان به شهر مهاجرت می‌کنند و بعد از یک مدت پشیمان می‌شوند.

فروش زمین به مردم شهر چه مشکلاتی را ایجاد می‌کند؟

زیبایی روستا وابسته به طبیعت بکری است که دارد. از وقتی شهری‌ها به اینجا آمده‌اند زمین‌های صدمتری و دویست متری خریده‌اند. معلوم است که خانه‌های کوچک و نزدیک به هم می‌سازند. من نمی‌دانم زندگی در این خانه‌های نقلی چه لذتی دارد. خوبی زندگی در روستا این است که آدم خانه بزرگی داشته باشد. وقتی فضا بزرگ باشد، صاحبخانه می‌تواند درخت بکارد و گل و گیاه پرورش دهد. اگر قرار است در صد متر زمین زندگی کنند چرا در همان شهر خودشان نمی‌مانند. ضمن این که وقتی خانه‌های کوچک می‌خرند تراکم جمعیت در روستا زیاد می‌شود و سکوت و آرامشش به هم می‌خورد.

خودتان در حوزه کشاورزی و باغداری فعالیتی دارید؟

یک تعداد درخت پرتقال داریم که به اندازه مصرف خودمان میوه می‌دهد. مقداری هم به خواهرها و دوست و آشنا می‌دهیم. البته محصولات باغ ما هم خیلی کم شده. چون سال ۱۳۸۳ سرمای بیست درجه زیر صفر آمد و تعدادی از درخت‌ها را از بین برد. تعدادی درخت نارنج داریم که از آبش استفاده می‌کنیم. یک مقدار درخت میوه‌ ارگانیک هم داریم که به اندازه مصرف خودمان محصول می‌دهد. محصول باغ من به اندازه فروش نیست. من سنگ کشاورزان را به سینه می‌زنم. ولی خودم کشاورز یا باغدار نیستم.

رابطه‌تان با کارگران روستا چطور است؟

دو نفر کارگر دارم که تاج سر من هستند. این دو نفر در باغ کار می‌کنند. کارگران جزو شریف‌ترین مردمان روی کره زمین هستند. کسی که با رنج و زحمت نان حلال سر سفره خانواده‌اش می‌برد و نان بازویش را می‌خورد نمی‌تواند آدم بدی باشد.

در فصل بهار ترجیح می‌دهم که همین جا بمانم. طبیعت روستای ما فوق العاده است

تا حدی که توان داشته باشم در باغ کار همپای آنان کار می‌کنم و کنار کارگران هستم. البته من بیشتر وقتم را در گلخانه می‌گذرانم. به گیاه‌ها سر می‌زنم. مراقبم که به هر گیاهی آب و نور لازم برسد. قلمه می‌زنم و برگ‌ها و شاخه‌های خشک شده هر گیاه را هرس می‌کنم.

اصول پرورش گیاه را چگونه آموختید؟

خیلی خواندم که بتوانم یاد بگیرم. یک کتابخانه مفصل درباره گیاهان دارم. در آن کتاب‌ها درباره هرس و جابجایی ریشه و خیلی چیزهای دیگر مطالبی نوشته شده است. از طریق اینترنت هم خیلی اطلاعات مفیدی گرفتم. چون من به زبان خارجی تا حدودی مسلط هستم، می‌توانم خیلی از مقالات آموزشی درباره گیاهان را هم ترجمه کنم. قبل از انقلاب در کشور آلمان درس خواندم و در مدتی که آنجا اقامت داشتم زبانم هم تقویت شد.

از نقشی که در سریال «شرایط خاص» داشتید راضی بودید؟

وقتی فیلمنامه و نقشی را به من پیشنهاد می دهند ابتدا می گویم نقش زن پای سماور را به من ندهید. چون یک گوشه می نشیند و چای می ریزد. خانه داری کار بدی نیست. ولی نقش باید فراز و نشیب داشته باشد. نقش من در سریال «شرایط خاص» جوری بود که نمی‌شد آن را حذف کرد. کاملا در روند داستان تاثیرگذار بود.

کارگران جزو شریف‌ترین مردمان روی کره زمین هستند. کسی که با رنج و زحمت نان حلال سر سفره خانواده‌اش می‌برد و نان بازویش را می‌خورد نمی‌تواند آدم بدی باشد

من هر کاری که انجام می‌دهم شرطم این است که بیشتر از ۱۵ روز تهران نمانم. برای سریال «شرایط خاص» یک بار مجبور شدم بیست و پنج روز بمانم. چند دفعه هم برای مدت پنج روز و هفت روز و ده روز تهران ماندم.

اهل سفر هم هستید؟

سفر را خیلی دوست دارم. اما در فصل بهار ترجیح می‌دهم که همین جا بمانم. طبیعت روستای ما فوق العاده است.

کتاب‌ها و فیلم‌های جدید را هم دنبال می‌کنید؟

برای رفتن به سینما باید به شهر فومن بروم که حدود بیست دقیقه از اینجا فصله دارد. الان دارم کتاب جشن حنابندان را می‌خوانم که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. داستانش درباره نحوه برخورد رزمندگان ایرانی با اسرای عراقی است. همزمان کتاب در کمین گل سرخ را هم می‌خوانم که راجع به شهید صیاد شیرازی است. من این کتاب را خیلی دوست دارم. چون فکر می‌کنم از هر قسمتش می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.

رسانه سینمای خانگی- مراسم تشعیع پیکر پروانه معصومی برگزار شد

پیکر زنده یاد پروانه معصومی صبح امروز با حضور جمعی از هنرمندان سینما و تلویزیون در امامزاده ابوطالب تهران تشییع شد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، پیکر زنده‌یاد پروانه معصومی بازیگر سینما و تلویزیون صبح امروز – چهارشنبه-هشتم آذرماه- در امامزاده ابوطالب تهران با حضور جمعی از هنرمندان و چهره های مطرح سینما و تلویزیون برگزار شد. در این مراسم جمعی از هنرمندان حضور داشتند.

این بازیگر ظهر ششم آذرماه به علت عارضه ریوی در ۷۹ سالگی درگذشت. روز گذشته در شهر رشت که محل سکونت این بازیگر بود، مراسمی به پاس سال‌های فعالیت هنری و احترام به این بازیگر برگزار شد. پیکر این بازیگر برای تشییع به تهران منتقل شد.

پروانه معصومی متولد ۱۱ اسفند ۱۳۲۳ بود. او تحصیلاتش را در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ملی ایران به پایان رساند. معصومی برای نقش‌آفرینی در «گل‌های داوودی» (۱۳۶۳)، «جهیزیه‌ای برای رباب» و «شکوه زندگی» (هر دو در ۱۳۶۶) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد.

سریال کوچک جنگلی به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۶۶ اولین تجربه بازیگر پروانه معصومی در دنیای تلویزیون است که در نقش جواهر در این سریال ایفای نقش کرد اما بازی در سریال امام علی (ع) نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او بود.

معکوس/ جانان/ ترانه شرقی/ فیلم شاهزاده ایرانی/ وعده دیدار /مسافر ری/ یوسف پیامبر/ سفر به هیدالو /تنگنا / ناصرالدین شاه آکتور سینما / تماس/ سال های خاکستری/ طوبی/ تحفه ها/ جهیزیه ای برای رباب/خارج از محدوده/ شکوه زندگی/ شناسایی/ ترنج/ چمدان/ ملاقات/ ناخدا خورشید/ جستجو در شهر/آشیانه مهر /تاتوره/ راه دوم / گل های داوودی/ کلاغ از جمله آثار سینمایی مرحوم معصومی در طول دوران فعالیت کاری است.

مرحوم معصومی همچنین در سریال های امام علی(ع)، مینو، یوسف پیامبر، تا صبح، نشانی، باران عشق، مثل هیچ کس، پلیس جوان، دریایی‌ها، ملکوت و کوچک جنگلی ایفای نقش کرده بود.

سریال یوسف پیامبر با بازی آن مرحومه شب ها از شبکه آی فیلم در حال پخش است.

پروانه معصومی برای فرار از مصائب زندگی شهری نزدیک به ۳۰ سال پیش عزم مهاجرت به یکی از روستاهای استان گیلان به نام «طاهرگوراب» را کرد و تجربه‌ای خاص از زندگی را در اطراف شهرستان صومعه‌سرا و محصور در کوه‌های جنگلی سربه‌فلک‌کشیده و با شکوه برای خودش رقم زد و مشغول پرورش گل‌وگیاه و باغبانی شد.

رسانه سینمای خانگی- احداث یادمان «پروانه معصومی» در تالار رشت

استاندار گیلان، با بیان اینکه مردم به ویژه هنرمندان گیلانی علاقه دارند که مزار زنده یاد پروانه معصومی در این منطقه باشد، گفت: باید یادمان پروانه معصومی در تالار مرکزی رشت احداث شود تا بتوانیم یاد و خاطره این هنرمند فقید را زنده نگه داریم.

اسدالله عباسی امروز، ۷ آذرماه در مراسم بدرقه زنده یاد “پروانه معصومی”، هنرمند سینما و تلویزیون که با حضور فرزند ایشان در مجتمع فرهنگی هنری خاتم‌الانبیاء(ص) رشت برگزار شد، با اشاره به الگو بودن مرحومه معصومی هم در جایگاه مادری و هم به عنوان هنرمند، اظهار کرد: مردم عزیز گیلان و همه هنرمندان این خطه از این فقدان متاثر هستند.

وی پروانه معصومی را میهمان گیلان دانست و افزود: زنده یاد معصومی سال‌های سال عاشقانه در گیلان زندگی کرد و در کنار مردم بود.

استاندار گیلان به حضور زنده یاد معصومی در مستندی با محوریت مادران شهدای این استان اشاره و اظهار کرد: در این مستند دیدیم که زنده یاد معصومی چگونه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر دنبال خانواده‌های شهدا می‌گشت و از آنان دلجویی می‌کرد.

عباسی حضور مرحومه معصومی در مستند مذکور را بسیار هنرمندانه و معنوی دانست و تصریح کرد: او در مراسم شهدا شرکت می‌کرد که نشان از هدایت روح و عاقبت به خیر شدن دارد.

وی با بیان اینکه مردم به ویژه هنرمندان گیلانی علاقه دارند که مزار زنده یاد معصومی در این منطقه باشد، اضافه کرد: با توجه به هماهنگی انجام شده از سوی خانواده معصومی، مراسم خاکسپاری در تهران برگزار می‌شود و لذا از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتظار داریم یادمان مرحومه پروانه معصومی را در تالار مرکزی رشت که متعلق به جامعه هنری استان است، احداث کند تا بتوانیم یاد و خاطره این هنرمند فقید را زنده نگه داریم.

محمد پورجعفری، یکی از هنرمندان نمایش گیلان نیز، از مرحومه معصومی به عنوان هنرمند تمام عیار یاد کرد و گفت: مرحومه معصومی سالیان سال در گیلان ساکن بود و قرار بود برای ایشان شکرانه حضور برگزار کنیم، اما افسوس که همیشه عقب هستیم.

وی از نهادهای فرهنگی استان خواست دست به دست هم دهند و محل اقامت مرحومه معصومی را حفظ کنند و متذکر شد: امیدوارم سردیس ایشان در محل زندگی‌اش ساخته شود و از این محل به عنوان موزه نگهداری کنیم و راحت آن را از دست ندهیم.

این نویسنده، کارگردان و بازیگر هنرهای نمایشی، با بیان اینکه پروانه معصومی دغدغه روستا و روستاییان را داشت، خاطرنشان کرد: ایشان در دیدار با رهبر انقلاب نسبت به کم کاری صدا و سیما در معرفی جایگاه روستا انتقاد کرد، زیرا روستا را می‌شناخت و با روستانشینی مأنوس بود.

نسرین بابایی، بازیگر تئاتر و تلویزیون نیز در ادامه، با بیان اینکه جبران جای خالی چنین هنرمندان بزرگی امکان‌پذیر نیست، عنوان کرد: راه هنر راهی بسیار دشوار و طاقت فرساست.

وی با اشاره به شرافت راه هنر و هنرمند، یادآور شد: پروانه معصومی نماد هنرمند شریف است و شریف زندگی کردن خیلی سخت است.

انوش نصر، هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در این مراسم، ترک آشیان را سرنوشت مشترک همه انسان‌ها دانست و اضافه کرد: به شرافت هنری‌ام شهادت می‌دهم که بانو پروانه معصومی هیچ حاشیه هنری نداشت و از نادر هنرمندانی است که به پاکی‌اش سوگند یاد می‌کنم.

به گزارش ایسنا، به دلیل بارش شدید باران در شهر رشت، مراسم بدرقه و نماز بر پیکر زنده یاد پروانه معصومی در مجتمع خاتم الانبیاء(ص) برگزار شد.

رفت و گل‌‎ها بی‌پروانه شدند

پروانه معصومی که برای فرار از مصائب زندگی شهری، نزدیک به ۳۰ سال پیش عزم مهاجرت به یکی از روستاهای استان گیلان به نام «طاهرگوراب» را کرد امروز ۶ آذرماه در سن ۷۹ سالگی دار فانی را وداع گفت. در این متن بازنشر روایت خبرنگار ایرنا از زندگی روستایی وی را می خوانید که در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حواشی زندگیست که انسان ها را متفاوت می کند و گرنه متن زندگی آنان به هم شبیه است؛ نقلی‌ست از نصرالله کسراییان پدر عکاسی قومی ایران که ما را برآن داشت تا در هیاهوی صنعت و مهاجرت بکاویم که چگونه نمادی از سینمای کشور روستا را برای زندگی برگزید.

هویت خبرنگاری اندکی بیم نپذیرفتن دارد؛ اما در تماسی برای وقت مصاحبه چنان ساده و وقت شناس می نمود که می توانستی در رفتار، خودت باشی.

آدرس را با پوزش مکرر می گفت: ببخشید! روستایی هستیم و آدرس در روستا با نشان درخت و آب ثمربخش است و بسیار توصیه به احتیاط می کرد.

ظهری در اردیبهشت ماه بود، رشت را به قصد صومعه سرا – طاهرگوراب پشت سر نهادیم و جاده چون همیشه بهار گیلان در سخاوت سبز ادامه می یافت و باران با صدای خود مناظر اطراف را که سراسر شالی بود و شالیکار ، نقاشی می کرد.

برای یافتن آدرس تماس ها مکرر شد و پروانه معصومی نگران! که در امتداد جاده ای سبز و باران پاش بانو پروانه معصومی با هیبتی پر آرام تر حتی از چهره سینمایی اش، هویدا شد و برایمان دست تکان می داد و ما بیشتر، مشتاق تر…

دروازه را گشود و ما را به کوچه باغی خواند سراسر درختانی که آسمان سبز کرده بودند و زیر باران گلبرگ های پیچک گلیسین های بنفش به خانه ای رسیدیم کاملا گلین نما و سقفی شیب دار با دیوارهای شیشه ای که قاب های پنجره اش رنگی بین آبی و سبز جلوه گر بود.

عطر گلیسین ها در هوا پخش بود و نسیم بوی آنها را به مشام می رساند.

اقرار می کنم آنچه می دیدیم تفاوتی وهم انگیز با تصورمان داشت چراکه می گفتیم حال که روستا را برگزیدند، حتما چون دیگر شهر زدگان، روستا را به معماری بیگانه نواخته و ویلایی مجلل با سنگ و کامپوزیت و دیگر جدیدهای ساختمانی آراسته اند و چنین نبود، هیچ! حتی کف پوش خانه گلیم بود و پذیرایی کلوچه فومن و خانه با عطر غذای محلی آگین بود.

ساده بود و ساده نیست که ساده باشی، و وقتی شنید که نه برای تحلیل سینمای ایران بلکه برای انتخاب زندگیش به قصد مصاحبه آمده ایم، عادت تبسمش مدام شد و گفت: چه خوب!

اطرافش کتاب بود و فیلمنامه و گل؛ سرخوشانه و کیفناک از معماری خانه می گفت که استاد، فرزندش بوده و برحسب علاقه وی کاملا متناسب با اقلیم و معماری روستایی گیلان آنجا را بنا کرده و درختان سر به فلک کشیده آنجا نهال های کوچکی بودند که به دست خود کاشته و کوچه باغی پر سخاوت از درختان افرا را پروانه نام نهاده بود، کاملا احساس قدرت به عمل در چهره اش نمایان بود.

مدام تکرار می کرد من عاشق زندگی در روستاهای گیلان بودم و گاه گریزی به سینما می زد و می گفت : ایده زندگی در روستا نیز درحین بازی در یکی از فیلم هایش در سر پرورده شد.

مردم دوستی در کلامش هویدا بود و ناگهان تبسمش غمگین شد آنگاه که از همسایه اش می گفت ، که دو فرزند معلول داشت و یکی را در همان صبح از دست داده بود .

همه چیز به صورت کتابی بود که کلمات آنها را با گلبرگ نگاشته بودند؛ و برف را تا زمانی دوست داشت که درختان بر آن چیره بودند و برف زمستان ۹۲ را یادآور شد و گفت: برف در چنان وسعتش سرد است و حیات به خود راه نمی دهد؛ و سبب آزار مردم می شود و در این شرایط از او متنفرم.

ذوق زده از ما خواست که همراهش شویم در باغستان، درختزار و گلستانهایش که به دست خود پرورده و با ساعتی قدم زدن در آن، اندوه ! دیگر چیزی جز شور و حرارتی فرو افتاده نیست.

گاه فکر می کنی چیز تازه ای وجود ندارد، اما دیدیم همه چیز تازه و باران خورده و سخاوت زمین بسیار بود؛ گویی پاستورال (قطعه ای از موسیقی که با طبیعت روستا ارتباط دارد و نام یکی از آثار بتهون است)می شنوی!

پروانه معصومی با گل ها حرف می زد؛ یکی را قدردان بود و دیگری را تهدید می کرد اگر امسال خرمالو ثمر ندهد بجایش نهال دیگری خواهد کاشت؛ یکی را بو می کشید و چشمهایش را می بست و می گفت : برای ورود شما عطرآگین شده و در حوالی استخر و رودخانه، شاخه ای از میخک هندی برایمان چید که عطری نامنتظر داشت.

باران نم پاش بود، زمین گل و رود در اطراف خانه طراوتی مدام داشت؛ می خندید و می گفت: امسال سبزی خوردن را از دسترنج خود برداشت می کنم.

گلخانه پر ثمر و برکه نیلوفران آبی را پشت سر گذاشتیم و باز تونل پیچک های بنفش گلیسین؛ و شالیزارش را که نشانمان می داد با تبسم مدامش گفت : مگر می شود در گیلان باشی و شالیزار نداشته باشی؟

در نگاه پروانه معصومی فرادست و فرودست معنا نمی یافت؛ زمین و باران و گل را ستایش می کرد و همه چیز پر واضح با بیان دیگری جز کلام، مستقل و مختصر معنا می یافت.

دیالوگی از فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما می گوید: ‘اگر نیت یکساله دارید برنج بکارید، اگر نیت ۱۰ساله دارید ، درخت غرس کنید و اگر نیت صد ساله دارید آدم تربیت کن؛ سینماتوگراف آدم تربیت می کند’ و بانو پروانه معصومی همه این کارها را بسیار والاتر انجام داده است.

آموختیم؛ خوبی ها و زیبایی ها بهتر و ساده تر در تصورات آدمی راه می یابد؛ می توان طور دیگر زیست اما ‘ نگاه کردن’ استعداد می خواهد !

دیرهنگام بود؛ در جذبه و شوق بودیم که پای دروازه رسیدیم و یکبار دیگر حس جاده مکرر شد.

رسانه سینمای خانگی- پیکر پروانه معصومی در تهران تشعیع می‌شود

نعیمه نظام‌دوست بازیگر سینما و تلوزیون گفت: پیکر زنده یاد پروانه معصومی، بازیگر سینما و تلویزیون در چند روز آینده برای دفن به تهران منتقل خواهد شد. صبح فردا مراسمی برای گرامیداشت سال‌ها فعالیت هنری و احترام به این بازیگر فقید در رشت برگزار می‌شود. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نعیمه نظام دوست، بازیگر سینما و تلوزیون درباره تشییع پیکر زنده یاد پروانه معصومی به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: خانم معصومی در تهران دفن خواهد شد اما هنوز زمان دقیق مشخص نیست

نظام‌دوست در این‌باره تاکیدکرد: پیکر خانم معصومی درحال حاضر در شمال است و در چند روز آینده برای دفن در بهشت زهرا، به تهران منتقل خواهد شد.

این بازیگر درباره مراسمی که قرار است صبح فردا در رشت برگزار شود گفت: مراسم فردا که در میدان شهرداری رشت برگزار می‌شود، برای گرامیداشت سال‌ها فعالیت هنری و برای احترام به این بازیگر فقید برگزار می‌شود.

وی افزود: تشییع پیکر ایشان در تهران و در آرامگاه خانوادگی خانم معصومی انجام می‌شود.

نظام دوست تشریح کرد: این وصیت خود خانم معصومی نبوده اما خانواده ایشان قرار است ایشان را در آرامگاه خانوادگی خود در امامزاده‌ای حوالی فرحزاد دفن کنند.

پروانه معصومی، متولد ۱۱ اسفند ۱۳۲۳ بود. او تحصیلاتش را در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ملی ایران به پایان رساند. معصومی برای نقش‌آفرینی در گل‌های داوودی (۱۳۶۳)، جهیزیه‌ای برای رباب و شکوه زندگی (هر دو در ۱۳۶۶) برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد.

سریال کوچک جنگلی به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۶۶ اولین تجربه بازیگر پروانه معصومی در دنیای تلویزیون است که در نقش جواهر در این سریال ایفای نقش کرد اما بازی در سریال امام علی (ع) نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او بود.

معکوس/ جانان/ ترانه شرقی/ فیلم شاهزاده ایرانی/ وعده دیدار /مسافر ری/ یوسف پیامبر/ سفر به هیدالو /تنگنا / ناصرالدین شاه آکتور سینما / تماس/ سال های خاکستری/ طوبی/ تحفه ها/ جهیزیه ای برای رباب/خارج از محدوده/ شکوه زندگی/ شناسایی/ ترنج/ چمدان/ ملاقات/ ناخدا خورشید/ جستجو در شهر/آشیانه مهر /تاتوره/ راه دوم / گل های داوودی/ کلاغ از جمله آثار سینمایی مرحوم معصومی در طول دوران فعالیت کاری است.

مرحوم معصومی همچنین در سریال های امام علی(ع)، مینو، یوسف پیامبر، تا صبح، نشانی، باران عشق، مثل هیچ کس، پلیس جوان، دریایی‌ها، ملکوت و کوچک جنگلی ایفای نقش کرده بود.

سریال یوسف پیامبر با بازی آن مرحومه شب ها از شبکه آی فیلم در حال پخش است.

پروانه معصومی برای فرار از مصائب زندگی شهری نزدیک به ۳۰ سال پیش عزم مهاجرت به یکی از روستاهای استان گیلان به نام «طاهرگوراب» را کرد و تجربه‌ای خاص از زندگی را در اطراف شهرستان صومعه‌سرا و محصور در کوه‌های جنگلی سربه‌فلک‌کشیده و با شکوه برای خودش رقم زد و مشغول پرورش گل‌وگیاه و باغبانی شد.

این بازیگر فقید سینما و تلوزیون ظهر امروز و در ۷۹ سالگی به دلیل پارگی روده دار فانی را وداع گفت.

خروج از نسخه موبایل