رسانه سینمای خانگی- گلدن گلوب را فروختند

جوایز گلدن گلوب به مالک جدیدی فروخته شد که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود را تعطیل خواهد کرد؛ گروهی که در چند سال اخیر با حواشی زیادی در موارد اخلاقی و عدم تنوع نژادی روبه‌رو بوده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از رویترز،‌ صنایع الدریج دارایی گلدن گلوب را با کمپانی دیک کلارک پروداکشنز (DCP) خریداری کرده است و به مدیریت پخش تلویزیونی این جوایز و تمرکز بر گسترش بینندگان آن  در سراسر جهان ادامه خواهد داد.

فروش جوایز گلدن گلوب به یک مالک جدید در حالی صورت گرفته است که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود (HFPA) به دلیل حواشی پیرامون مسائل اخلاقی و عدم تنوع نژادی میان اعضا، نتوانست اعتبار گذشته خود را بازیابد و حتی شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC مراسم گلدن گلوب سال ۲۰۲۲ را به این دلایل روی آنتن نبرد.

تحقیقات نشریه لس‌آنجلس تایمز در سال ۲۰۲۱ نشان داد که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود هیچ خبرنگار سیاه‌پوستی در صنوف خود ندارد. همچنین برخی از اعضا به اظهارات جنسیتی و نژادپرستانه و درخواست‌های فراقانونی از افراد مشهور و استودیوهای فیلم متهم شدند.

با این حال انجمن مطبوعات خارجی هالیوود به انتقادها پاسخ داد و به گسترش و تنوع نژادی اعضای خود و همچنین وضع سیاست‌های اخلاقی جدیدی پرداخت.

«تاد بوهلی» رئیس صنایع الدریج، قصد دارد انجمن مطبوعات خارجی هالیوود را که یک سازمان غیرانتفاعی از خبرنگاران بین‌المللی دنیای سرگرمی است به کارگرانی استخدام‌شده در یک سرمایه‌گذاری غیرانتفاعی تغییر دهد. یک سخنگوی این کمپانی گفت که تمام ۳۱۰ رای‌دهنده فعلی جوایز گلدن گلوب واجد شرایط رای دادن برای مراسم بعدی در ژانویه ۲۰۲۴ خواهند بود.

شبکه «NBC» پس از یک سال جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۳ را پخش کرد اما هنوز هیچ شبکه‌ای برای پخش مراسم ۲۰۲۴ اعلام آمادگی نکرده است.

انجمن مطبوعات خارجی هالیوود یک سازمان غیرانتفاعی متشکل از خبرنگاران و عکاسان بود که در مورد صنعت سرگرمی آمریکا برای بازارهای رسانه‌ای عمدتا خارجی گزارش می‌دادند. این نهاد بیشتر به دلیل راه‌اندازی و برگزاری مراسم سالانه جوایز گلدن گلوب در لس‌آنجلس و کالیفرنیا در ژانویه هر سال که به تقدیر از دستاوردهای قابل توجهی در سینما و تلویزیون می‌پردازد، شناخته شده است.

رسانه سینمای خانگی- از غرفه سینمای ایران در شانگهای چه خبر؟

غرفه بنیاد سینمایی فارابی در نخستین روز برپایی بازار فیلم جشنواره شانگهای میزبان خه ون چوئن دبیر این جشنواره جهانی بود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، خه ون چوئن دبیر فستیوال شانگهای در نخستین روز از برگزاری بازار فیلم این جشنواره، بعد از بازدید از غرفه نهاد ملی سینمای ایران، با رائد فریدزاده معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی و علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی به گفتگو نشست.

گفتگوی این دو موضوعات متعددی در حوزه فیلم و سینما را در بر می‌گرفت که گسترش همکاری‌های جشنواره‌ای بین چین و ایران، حضور فعال‌تر ایران در پروژه «یک راه یک کمربند»، استقبال از پیشنهاد ایران در زمینه تأسیس اتحادیه سینمایی کشورهای عضو گروه شانگهای و همچنین اظهار امیدواری درباره اینکه فستیوال شانگهای بستر مناسب‌تری برای عرضه آثار سینمایی و صنعت تصویر ایران باشد را می‌توان از مهم‌ترین موضوعات مطرح شده از جانب طرفین عنوان کرد.

فستیوال شانگهای و بازار فیلم یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های آسیایی و بین المللی به شمار می‌آید که همه ساله نهادهای معتبر سینمایی و کمپانی‌های عرضه‌کننده فیلم و فعال در عرصه تولید را در کنار هم جمع می‌کند.

همچنین معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی و مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی با شرکت‌های فعال در این بازار بین‌المللی دیدار و گفتگو داشتند.

رسانه سینمای خانگی- «پلن بی» چه زمانی نمایش داده میشود؟

فیلم کوتاه «پلن بی» به کارگردانی کامیار وثوقی به مراحل پایانی تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «پلن بی» با اتمام مراحل تصویربرداری به مرحله تدوین رسیده است.

این فیلم کوتاه با محوریت چگونگی واکنش جوانان امروزی به مدل‌های مختلف رفتاری در جامعه ساخته شده و در داستان خود نشان می‌دهد که چگونه ۲ دختر جوان آموخته‌اند خود را از مخاطرات جامعه در امان نگه دارند.

شادی احدی‌فر و شایان احدی‌فر بازیگران شخصیت‌های اصلی این فیلم کوتاه هستند.

عوامل فیلم کوتاه «پلن بی» عبارتند از کارگردان: کامیار وثوقی، سایر بازیگران: صالحه زهره‌وند، اشکان فاضلیان و امین تاج‌دینی، نویسنده: شراره شالچیان ناظر، مدیر تولید: امین تاج‌دینی، فیلمبردار: میلاد رحیم‌آبادی، گریم: آیدا شاهی، تدوین: علی فرازی، طراحی صحنه: مهناز طبی همت، طراحی لباس: سحر سلیمانی، آهنگساز: آرمان بهادری و مدیر تدارکات: اشکان فاضلیان.

رسانه سینمای خانگی- چوب حراج سینما به فرهنگ ایرانی

این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم. 

این روند که در ماه‌های اخیر با فیلم «فسیل» شروع شد حالا دیگر اکثر فیلم‌های در حال اکران را در بر گرفته است و حتی این شبکه به مانند پیش پرده‌های فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب به پخش تیزر برای اکران فیلم بعدی کارگردان نیز می‌پردازند. عجیب اینکه وقتی هنوز فیلمی به اکران نرسیده و پخش تیزرهایش به صورت رسمی آغاز نشده، چگونه سر از این شبکه‌های بی‌مجوز سرگرمی‌ساز در می‌آورند. 

   فیلم‌هایی چون «آهنگ دو نفره»، «شهر هرت»، «سه کام حبس» و «نگهبان شب» هر شب در چند نوبت از مجموعه شبکه‌های جم معرفی می‌شوند و هیچکس هم مسئولیت پرداخت هزینه‌های پخش این تیزرها را نمی‌پذیرد.

یا باید گمان کنیم که شبکه‌هایی چون جم که برای جذب مخاطب از زیرپاگذاشتن هیچ خط قرمز اخلاقی ابا ندارند ناگهان به کار فرهنگی بی‌سود رو آورده و در راه ترویج فرهنگ مورد علاقه‌شان، به پخش آگهی‌های پر شمار برای برخی فیلم‌های خاص می‌پردازند. اگر حتی اینگونه باشد که احتمالش بسیار اندک است، این هم زنگ خطری است که چرا فیلم‌های روز سینمای ایران، باید به گونه‌ای باشند که صدا و سیما به خاطر حفظ شئون و اخلاق از پخش تیزر آن‌ها خود داری کند؛ اما شبکه‌های ضد اخلاقی رایگان به پخش آگهی برای آن‌ها و تلاش برای جذب مخاطبشان بپردازد.

البته طبق شنیده‌ها فیلم سینمایی «فسیل» نزدیک به 15میلیارد هزینه تبلیغات کرده است (وقتی در تلویزیون و بیلبوردهای شهری چندان خبری از تبلیغات این فیلم نیست، پس یعنی این رقم قابل ملاحظه به شبکه جم پرداخت شده است).

بررسی شبکه‌های GEM نشان می‌دهد، بیشترین حجم پخش آگهی در قالب تیزر و میان نویس تبلیغاتی در این مجموعه شبکه‌ به فیلم «فسیل» و «آهنگ دونفره» اختصاص دارد.

دست کم در شبکه‌های نظیر روبیکس، ریور جم دراما، جم سریز، جم لایف(مستند)، جم بالیوود و جم کلاسیک و که دارای کنداکتورهای یک ساعته هستند، در هر ساعت دوبار تبلیغ فیلم فسیل و آهنگ دونفره پخش می‌شود و در لابلای پخش هر سریال یک تیزر کوتاه و سه میان نویس پخش می‌شود. فیلم «سه کام حبس» نیز هر سه ساعت یکبار از مزیت یک تیزر تبلیغاتی بهره‌مند است. با این حال برخوردها آنچنان سخت‌گیرانه نیست و واکنشی نسبت به این اتفاقات از سوی نهادهای مسئول وجود ندارد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سوالی مبنی بر تبلیغ برخی تولیدات سینمای خانگی و داخلی کشور در شبکه‌های ماهواره‌ای، گفت: تهیه‌کننده و عوامل فیلم عنوان می‌کنند که اینها هیچ نسبتی با ما ندارند، دوستان ما این موضوع را بررسی می‌کنند اگر اثبات شود که چنین نسبتی وجود دارد قطعاً برخورد می‌شود.

وی بیان کرد: بررسی این موضوع در کمیته حقوقی سازمان سینمایی در دست انجام است. شخصاً به این موضوع حساس هستم و آن را پیگیری می‌کنم.

در نهایت اینکه این موضوع از زوایای مختلف قابل بررسی است، اینکه چرا این تبلیغات تا این حد در حال گسترش هستند و توسط کدام بخش‌های میدان سینما کشور مدیریت می‌شوند؟ 

اینگونه به نظر می‌رسد که در این موضوع، «دفاتر پخش سینمایی» بیشترین تاثیر را داشته باشند، وقتی تهیه کننده‌ها و کارگردان‌های فیلم‌های در حال اکران، اعلام می‌کنند نقشی در این موضوع ندارند، پس به احتمال زیاد نقش اصلی را همین دفاتر بازی می‌کنند.

بی‌شک برخورد قاطعانه‌ از سوی سازمان سینمایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستانی می‌تواند تکلیف این موضوع را برای همیشه روشن کند.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- خوشبختی «باغ وحش» در چین

فیلم کوتاه «باغ وحش» به نویسندگی و کارگردانی نفیسه زارع از دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن (BISFF) جایزه گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «باغ وحش» به کارگردانی و نویسندگی نفیسه زارع و تهیه‌کنندگی کاوه مظاهری و سورنا اکباتانی در ادامه حضور بین‌المللی خود که به دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن (BISFF) به رقابت پرداخت، توانست جایزه بهترین فیلم در بخش Nova را از آن خود کند.

فیلم کوتاه «باغ وحش» در دوازدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کوتاه پکن در بخش Nova به رقابت پرداخت. Nova بخش جدیدی است که امسال در جشنواره پکن برای رقابت فیلم‌های کوتاه و فیلم‌های کوتاه برجسته که متمرکز بر مضامین دوران بلوغ هستند، ایجاد شد. دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن از ۲۷ آبان تا ۷ آذرماه مصادف با ۱۸ تا ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲ در شهر پکن برگزار شد. برگزیدگان این دوره جشنواره پکن به تازگی اعلام شدند.

این فیلم کوتاه همچنین، به سومین جشنواره فیلم کوتاه تسالونیکی (یونان) راه یافت که این فیلم کوتاه در بخش بهترین فیلم کوتاه به عنوان فینالیست انتخاب شده است.

در خلاصه داستان «باغ وحش» آمده است: «میان حیوان‌های باغ‌وحش، رعنا به‌دنبال گوزنی‌ست که در خواب دیده، و مادرش به‌دنبال فرصتی تا خبر مهمی را به او بگوید.» سونیا سنجری، ترنم آهنگر و داریوش رشادت در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند.

فهرست عوامل «باغ وحش» عبارتند از مدیر فیلمبرداری: سروش علیزاده، تدوینگر: پویان شعله‌ور، آهنگساز: مهدی وکیلی، صدابردار: هادی معنوی‌پور، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، طراح صحنه: محمد موسوی، طراح گریم: بابک کشن فلاح، مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی.

رسانه سینمای خانگی- آیا «ضد یخ» به ارمنستان می‌رود؟

فیلم کوتاه «ضد یخ» در بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی one shot ارمنستان با 21 فیلم کوتاه به رقابت می‌پردازد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «ضدیخ» آخرین ساخته ابوذر پاک‌نژاد، به بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی one shot ارمنستان راه یافت.

این جشنواره در سه بخش فیلم کوتاه، سینمای بدون مرز و یک دقیقه -یک شات برگزار می‌شود و «ضدیخ» در بخش فیلم کوتاه با ۲۱ فیلم از ۱۷ کشور به رقابت می‌پردازد.

بیست‌ویکمین جشنواره one shot از ۱۲ تا ۱۹ ژوئن مصادف با 22 تا 29 خرداد 1402 در ایروان ارمنستان برگزار می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه «ضد یخ» آمده است: «دو سرباز در کمین قاچاقچیان نشسته‌اند که با سررسیدن قاچاقچیان، یکی از آن‌ها به طرز مشکوکی کشته می‌شود.»

امیر نوروزی، آرش فلاحت پیشه و دانیال نوروش، از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم کوتاه نقش‌آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «ضد یخ» که محصول انجمن سینمای جوانان ایران است، عبارتند از:

نویسنده و کارگردان: ابوذر پاک نژاد، تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران و بهروز افخمی، مدیر فیلمبرداری: فرید طهماسبی، مدیر صدابرداری: رضا حیدری، تدوین: هانی سلمانی، مشاور پروژه: سعید نجاتی، مشاور فیلمنامه: فیروزه قشقایی، آهنگساز: حسین میرزاقلی (استودیو آکواریوم-کی یف اوکراین)، طراح صحنه: پویان باغنده، طراح لباس: ملینا باغنده، طراح گریم: ایمان خیراندیش، مدیرتولید: حامد دلداری، دستیار یک و برنامه‌ریز: امید محمدی، دستیار دو کارگردان: دانیال رابعی‌نیا، منشی صحنه: فرشته یوسف‌پور، عکاس: سامان احمدزاده، طراح پوستر: متین خیبلی، تیتراژ: امیررضا صباغیان، طراحی و ترکیب صدا: رضا حیدری، جلوه‌های ویژه بصری: علی فراهانی، اصلاح رنگ‌ونور: مهران دوستی، ترجمه: مسلم دهقانی، زیرنویس: رضا تاری وردی، دستیار یک فیلمبردار: علی محمدی، دستیاران فیلمبرداری: امیر ایمان‌دوست، سعید حاتمی و مسعود رضایی، اپراتور دوربین: محمدحسن‌پور، پشتیبانی فنی: لنزیران، دستیار صدابردار: کیانوش شفق‌زاده، دستیار صداگذار: پروانه جهانگیری، دستیاران صحنه: آیدا چرخیان، متین رشیدی و زینب شعبانیان، دستیار لباس: آرمیتا فرج‌الهی، مجری گریم: مژده هراتی، جانشین تولید: سجاد کرمی، تدارکات: امید جمشیدی و سینه موبیل: نعمت آقایی.

رسانه سینمای خانگی- رویداد «هفت، سینماپرتره» به چه زمانی موکول شد؟

زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» از سوی گروه سینمایی هنر و تجربه تغییر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، پس از انتشار خبر برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره»، استقبال خوبی از سوی علاقمندان سینما و دانشجویان رشته‌های مختلف هنری انجام شد. باتوجه به همزمان شدن این رویداد با امتحانات پایان‌ترم دانشجویان و مراکز آموزشی و همچنین به دلیل تقاضای جمع زیادی از دانشجویان و هنرپژوهشان، برای ایجاد فرصتی بهتر برای امکان تماشای این آثار، علی‌رغم برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» به تیرماه موکول شد.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «یک سال در زندگی اینگمار برگمان» به کارگردانی جین مگ نیوسان، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در خواهد آمد و بعد از نمایش فیلم نیز نشست‌های نقد و بررسی با حضور سینماگران و منتقدان شناخته شده برگزار خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی_ مگر سر سینما بی‌صاحب است؟

اکبر نبوی گفت: من نقدهای جدی به این سینما و آثارش دارم اما از نظر من سینمای ایران نسبت به سایر نهادهای اجتماعی به این کشور خدمت کرده است و نمی‌دانم چرا در این کشور تا اتفاقی رخ می‌دهد همه می‌خواهند سر سینما را بتراشند.

به گزارش سینمیا خانگی از ایسنا، در بیست و یکمین قسمت از برنامه «نقد سینما»، امیررضا مافی میزبان برنامه در میز گفتگوی ویژه با اکبر نبوی پژوهشگرو منتقد سینما، درباره موضوع «افول سینمای دینی و ملی» به گفتگو نشستند.
 
ابتدا میزبان برنامه بیان کرد: یکی از مسایل و نکات مهم مفقوده در سینمای امروز ایران، مساله هویت است. هویت گاهی برساختی از آگاهی پیرامون ماست و مواقعی از آگاهی جمعی بدست می‌آید. هویت از تاریخ و تبار ما نشات می‌گیرد؛ اینکه تا چه اندازه در سینمای ایران به لحاظ مفاهیم دینی و ملی به این مساله اهمیت داده می‌شود، موضوع این هفته برنامه «نقد سینما» است.  
 
وی ادامه داد: ما میلاد با سعادت امام رضا (ع) را پشت سر گذاشتیم و قرارست به سینمای دینی بپردازیم؛ دین به عنوان یکی از مهمترین علل هویت ساز مردم ایران است. همچنین در آستانه رحلت جانگداز امام خمینی (ره) و پانزده خرداد هستیم و می‌خواهیم درباره چرایی فقدان یک سینمای ملی بر اساس اتفاقات تاریخی صحبت کنیم. دو پایه هویت‌ساز جامعه امروز و مردم ما آیین‌ها، دین و بعدتر اتفاقات ملی است.  
 
در ادامه اکبر نبوی پژوهشگرو منتقد سینما اظهار کرد: سینما یک پدیده اجتماعی است اگرچه به صورت مستقل قابل تعریف اما به صورت پیوسته با جامعه زیستی در حال دادوستد است. بخش قابل توجهی از فقدان فیلم‌هایی با مولفه‌های دینی و ملی به فضای زیستی جامعه باز می‌گردد که سینما هم در آن فضا تنفس می‌کند و جدا نیست. البته بنا نیست سینما تا این اندازه با موج اجتماعی خود را همراه کند چون می‌تواند موج ایجاد کند.
 
این پژوهشگر سینما یادآور شد: به هر حال عناصر مخدوش‌ساز در طی این سالها در جامعه کم نبودند. اگر این آماری که از مهاجرت‌ها اعلام می‌شود، درست باشد، زنگ خطری برای کاهش تعلقات ملی است. سینما هم در چنین جامعه‌ای تنفس می‌کند. البته فراموش نکنیم پدیده مستقل سینما باید مولفه‌های مورد نیاز را برای حرکت رو به جلوی جامعه بشناسد و متناسب با آن خلاها را پوشش دهد.  
 
نبوی با اشاره به اینکه دین در فضای بسته تعریف شده اما سینمای دینی به نسبت گذشته خود، به لحاظ کمیت کمرنگ نشده است، گفت: تعریف و تنظیم روابط انسان با خود، جهان هستی و خداوند تعریف شخصی من از دین است که با این تعریف، گستره دین بسیار پهناور و حتی بی‌انتهاست. بر این مبنا معتقدم در کنار فیلم «روز واقعه»، فیلم «روسری آبی» هم اثری دینی‌ست، ‌چون از یک عشق پاک می‌گوید.  
 
مافی درباره این مبحث عنوان کرد: گویی فیلمسازان و جهان فیلمسازی ما در سال‌های اخیر تفسیری که درباره خویشن، دیگری و جهان هستی می‌کند، تفسیر انسان‌گرایانه، متاثر از غرب و بسیار ناامید است. البته تصور من این است که ما با جامعه دین‌داری طرف هستیم و این مساله اتفاقا با ملیت ما گره خورده است.  
 
نبوی در ادامه با اشاره به اینکه در ایران جریان سینمای ملی وجود نداشته است که بخواهیم در فقدان آن تاسف بخوریم، مطرح کرد: سینمای دینی بعد از انقلاب با نگاه‌های گوناگون و تکثر در موضوعات مختلف به جریان تبدیل شد اما از ابتدا به دلایل مختلف سینمای ملی نداشتیم؛ سینمایی که باید چند شاخصه بنیادین را در خود بازتاب دهد و نمایندگی کند.   
 
وی ادامه داد: ما به لحاظ تاریخی آنقدر غرق در مولفه‌های ملی هستیم که تاثیر مثبت آن تبدیل به اثرات منفی شده است. البته نمی‌خواهم این را دلیلی بر فقدان سینمای ملی بدانم و حتی نسبت به ساخته نشدن فیلم ملی خوب اعتراض دارم اما هنگام صحبت از سینما و فیلم ملی باید این سوال را از خود بپرسیم که مراکز تولید فیلم و دانشکده‌های سینمایی چه قدر دغدغه این مساله را دارند.  
 
در ادامه مافی با اشاره به اینکه آن چیزی که امروز در جامعه می‌ببینیم یک انقطاع تاریخی است، بیان کرد: ما مسایل ملی را تفسیر سیاست زده می‌کنیم همانگونه که دین را. از سوی دیگر نهادهای فرهنگی ما به دنبال انجام دادن پروژه هستند و از روز اول که روی صندلی می‌نشینند به فکر روز آخر هستند. ناگفته نماند که پروژه دینی و ملی تعریف کردن هزینه ساز است.


وی تاکید کرد: باید این نکته را ذکر کنم ما در سینمایی تنفس می‌کنیم که در هیچ یک از آثارش پرچم ایران را نمی‌بینیم، در حالیکه این مصداقی‌ترین شکل نشان دادن عرق و هویت ملی است. ما در فیلم‌های هالیوود مدام پرچم آمریکا را می‌بینیم و با هویتشان مواجهیم اما انگار جهان فیلمساز ما می‌خواهد از پرچم‌ کشورش فاصله بگیرد و آن را نبیند و یا جایی پرچم را می‌کارد که ماجرا را تخفیف و بحران و تاریکی را نشان می‌دهد.  
 
مافی ادامه داد: در حال حاضر دعوا بر سر این است که چه کسی انقلابی‌تر است و حتی فیلمسازانی که دل در گرو انقلاب دارند، در پی انکار هم هستند. در حالی که همه ما در مسیر انقلاب اسلامی گام برمی‌داریم.
 
نبوی در پایان سخنان خود اظهار کرد: سینمای آمریکا در یک نظام هم‌بسته تولیداتش را عرضه می‌کند. هالیوود به زعم من یعنی کاخ سفید، وزارت خارجه آمریکا، پنتاگون و… و برعکس. اما در ایران ما یکدیگر را رد و طرد می‌کنیم چراکه جریان شبه روشنفکری سنگین به وجود آمده است که دیگر از ملیت حرف زدن برایش فضیلت نیست. باید بپذیریم که سینما در این فضاست. من نقدهای جدی به این سینما و آثارش دارم اما از نظر من سینمای ایران نسبت به سایر نهادهای اجتماعی به این کشور خدمت کرده است و نمی‌دانم چرا در این کشور تا اتفاقی رخ می‌دهد همه می‌خواهند سر سینما را بتراشند.

رسانه سینمای خانگی- آیا عقب‌ماندگی سینمای کودک و نوجوان، جبران می‌شود؟

مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی با بیان این‌که ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم گفت: صرفا، تولید چند فیلم کودک و نوجوان شرایط ایده‌آلی را ایجاد نمی‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، روح‌الله سهرابی در گفت و گو با برنامه رادیویی سینماگرام اظهار داشت: نگاه دولت در وهله اول به سینمای کودک و نوجوان نباید نگاه اقتصادی و سودآوری باشد. سینمای کودک و نوجوان را نباید تمام و کمال به میزان مخاطب و فروش گره بزنیم و از اثربخشی آن غافل باشیم. راه‌اندازی صندوق پروانه به عنوان یکی از رویکردهای جدید سازمان سینمایی برای شروع و اتصال به مراحل بعدی حمایت جدی از سینمای کودک و نوجوان اقدامی مطلوب بوده است.

تولید ۴ فیلم کودک و نوجوان توسط بنیاد فارابی

وی در این برنامه که نخستین قسمت آن به موضوع بررسی وضعیت سینمای کودک و نوجوان اختصاص داشت، افزود: در زمان حاضر حدود ۲۰۰ متن و طرح فیلم‌نامه کودک و نوجوان به صندوق پروانه بنیاد سینمایی فارابی رسیده و از این میان قرار است ۴ فیلم تولید شود.

سهرابی گفت: اگر بتوانیم نهادها و مراکزی که به نوعی وظیفه حمایت از فرهنگسازی برای کودک و نوجوان را دارند، پای کار بیاوریم، سینما به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که می‌تواند کمک‌کننده باشد، کار خود را خواهد کرد. همانطور که برعکس آن نیز ممکن است و پرداخت ناصحیح و ارائه اثری بدون مراقبت می‌تواند به این گروه سنی آسیب بزند.

صرف تولید چند فیلم کودک و نوجوان شرایط ایده‌آلی را ایجاد نمی‌کند

مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی اظهار کرد: رسیدن به این هدف اقدام همه ارگان‌های مرتبط را می‌خواهد و صرف تولید چند فیلم کودک و نوجوان با بودجه محدود سازمان سینمایی شرایط ایده‌آلی را ایجاد نخواهد کرد. لازمه‌ آن حمایت نهادهایی مانند شهرداری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان اوج، حوزه هنری و… است.

وی با اشاره به توجه سازمان سینمایی به تسهیل اکران آثار سینمایی کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: روند روی پرده رفتن دست کم یک فیلم کودک و نوجوان در سبد اکران هر دوره حداقل از یکسال و نیم گذشته تاکنون مدنظر بوده است و حتی این تعداد گاهی بیشتر هم شده و به دو یا سه فیلم از این ژانر رسیده است.

ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم

سهرابی خاطرنشان کرد: با این وجود ما دچار یک عقب ماندگی تاریخی در سینمای کودک و نوجوان هستیم و این به یک یا چند سال اخیر هم برنمی‌گردد.

سینماگرام با اجرا و سردبیری میثم کریمی به طور زنده از رادیو نمایش ردیف ۱۰۷/۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

خروج از نسخه موبایل