امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.
به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: مسئولیت سینمای کودک بر عده بنیاد سینمایی فارابی است؛ من نمی دانم مدیران این نهاد چقدر با بچه ها ارتباط دارند و اصلاً تا چه میزان با فضای سینمای کودک آشنا هستند اما آنچه مهم است اینکه آن ها باید بدانند سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.
کارگردان فیلم های سینمایی «علی و غول جنگل» و «بازیوو» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده شخصاً خیلی از فیلم هایی که به اسم سینمای کودک تولید می شود را دوست ندارم؛ بچه های امروزی با بچه های ۳-۴ دهه قبل تفاوت های بسیاری کرده اند اما متأسفانه گویا برخی مدیران سیاست گذار و فیلمسازان این مسأله را درک نکرده اند.
وی ادامه داد: تولید فیلم کودک سختی ها و مرارت های خاص خود را دارد چرا که در وهله اول باید کاری کرد که مخاطب هدف این گونه فیلم ها از آن استقبال کند، از سوی دیگر باید تدبیری اندیشه کرد تا سرمایه گذار بتواند شاهد بازگشت سرمایه اش باشد و این با سلیقه کودکان امروزی که در دنیای دیگری به غیر از دنیای ما زیست می کنند مشقات جدی را برای فیلمساز به همراه دارد.
قهرایی تأکید کرد: به علاوه بنده نوعی به عنوان یک فیلمساز وقتی اثری را به اسم فیلم سینمایی تولید می کنم باید تلاش کنم تا با این اثرم به فرهنگ کشورم کمک کنم. من باید به بحث مهم آموزش در فیلمم توجه کنم آن هم به صورت زیر پوستی چرا که اگر بچه ها متوجه شوند که من می خواهم در فیلمم چیزی را به آن ها یاد بدهم و فیلمم نوعی کلاس درس برای آن ها محسوب شود آن را پس می زنند.
این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه تولید فیلم برای کودکان تحقیق و پژوهش مفصل می خواهد تصریح کرد: ساختن فیلم برای کودکان بسیار سخت است و تمرکز بسیار می خواهد و اینکه عده ای در لحظه تصمیم می گیرند که فیلم کودک بسازند و بلافاصله وارد تولید می شوند کار درستی نیست و همین باعث می شود ما با محتوای نازل و سردستی در بسیاری از فیلم ها روبرو باشیم که قصه های آن به درد کودکان امروز نمی خورد.
کارگردان مجموعه های تلویزیونی «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» متذکر شد: فیلمساز کودک برای ساخت فیلم کودک باید مرتب به مدارس و مهدکودک ها سرکشی کند، به پارک ها و فضای بازی بچه ها برود و با آن ها زیست کند و دنیای آن ها را درک کند و تا این اتفاق رخ ندهد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که مخاطب کودک را جذب نماید.
وی سپس به برخی مشکلات سینمای کودک در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: معضل ما در سینمای کودک تنها در حوزه فیلمنامه و قصه گویی نیست ما در بسیاری بخش های دیگر مانند بخش «سی جی آی» نیز بسیار ضعیف هستیم و متأسفانه به دلیل گران بودن آن اغلب به صورت باری به هر جهت و سردستی از کنارش عبور می کنیم.
قهرایی در همین رابطه یادآور شد: فیلم «بازیوو» که خودم ساخت آن را بر عهده داشتم نیز به دلیل ضعف در همین بخش «سی جی آی» نتوانست آنچنان که باید در اکران مورد اقبال واقع شود. تازه جالب آنجا است که ما برای این فیلم تحقیقات بسیاری داشتیم و با کودکان بسیاری تعامل کردیم و بر اساس سلیقه آن ها فیلم مان را ساختیم.
این کارگردان خاطرنشان کرد: به هر صورت سینمای کودک سینمایی به شدت لب مرز است؛ ممکن است یک فیلم به راحتی مورد توجه کودکان قرار بگیرد و فیلم دیگر اصلاً نتواند آن ها را جذب کند. به علاوه اینکه فیلم های رئال معمولاً چندان مورد توجه کودکان امروزی نیستند و آن ها ترجیح شان این است که آثار انیمیشن را دنبال کنند و به همین علت است که فیلم های انیمیشن در این اواخر با استقبال بیشتری از سوی کودکان روبرو شده اند.
علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون گفت: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند.
به گزارش سینمای خانپگی از سنماپرس، علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: فیلمساز کاربلد، قصه خوب و مناسب و مخاطب هدف سینمای کودک همه در دسترس است اما بودجه ای برای تولید این آثار وجود ندارد و همین باعث شده تا نتوانیم طی سال های گذشته با تولیدات قوی و کودک پسند روبرو شویم.
کارگردان فیلم های سینمایی «تارزن و تارزان» و «سرتو بدزد رفیق» در گفتگو با سینماپرس، افزود: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند اما خلق دنیای فانتزی امکانات و بودجه زیادی می خواهد که در سینمای ما بضاعتش موجود نیست. آیا مدیران سینمایی الآن ۵۰ میلیارد برای یک کار فانتزی هزینه می کنند؟ شما تردید نکنید اگر چنین هزینه ای شود هم فیلم خوب ساخته می شود و هم مخاطب انبوه برای آن وجود خواهد داشت.
وی ادامه داد: کار فانتزی هزینه بر است و نه بخش خصوصی توان پرداخت هزینه های آن را دارد و نه بخش دولتی تمایلی به پرداخت چنین هزینه هایی برای فیلم کودک دارد و سیاست گذاران ترجیح می دهند به جای خرج زیاد برای تولید یک فیلم کودک بودجه آن را برای تولید فیلم های استراتژیک مصرف کنند.
عبدالعلی زاده متذکر شد: اینکه برخی فکر می کنند ذائقه کودکان امروزی با ذائقه کودکان ۳-۴ دهه قبل فرق کرده به نظر من برداشت و نگاهی غلط است؛ کودک امروز با کودک دیروز تفاوتی ندارد؛ او تازه پا در این دنیا گذاشته و قطعاً با هر اثری ارتباط برقرار می کند. اگر کار خوب تولید شود قطعاً مخاطب خوب نیز خواهد داشت کما اینکه همچنان شاهد آن هستیم که وقتی آقای طهماسب اثری را با همان عروسک های قدیمی مانند «کلاه قرمزی» تولید می کنند آن اثر برای کودکان امروزی هم دارای جذابیت است و با اشتیاق به تماشای آن می نشینند.
این سینماگر سپس با بیان اینکه اشراف فیلمساز روی ساخت فیلم، نحوه و بیان سینمایی و سیاست ها و نگاه مسئولان و سیاست گذاران است که به سینمای کودک جهت می دهد اظهار داشت: همه چیز در سینما به قصه و نوع روایت و شخصیت پردازی ها برمی گردد. داستان یک اثر کودک جدا از اینکه عروسکی یا رئال باشد باید برای مخاطب هدف که کودکان هستند جذاب باشد. البته همه می دانیم که انسان ها سلایق مختلف دارند و ممکن است یک فیلم به مذاق یک کودک خوش بیاید و کودک دیگر اصلاً با آن ارتباطی برقرار نکند.
کارگردان سریال های تلویزیونی «دانی و من» و «دردسرهای بزرگ» خاطرنشان کرد: نکته مهم اینجا است که سینمای کودک در هر جایی که ایستاده به دلیل نگاه سیاست گذاران این سینما بوده است. چه در سینمای ما چه در رسانه هایی مانند تلویزیون و… همیشه سیاست گذار تعیین کننده بوده؛ در جشنواره های کل دنیا نیز مسیر سینما را سیاست گذار ترسیم می کند، پس نباید نقش سیاست گذاران نیز به فراموشی سپرده شود.
وی متذکر شد: پیدا کردن فیلمسازانی که همچنان می توانند آثار درخشان برای سینمای کودک و نوجوان خلق کنند دشواری ندارد و کار آسانی است اما احتمالاً سیاست، سیاست گذاران سینمای کودک و نوجوان این نیست که از این فیلمسازان برای تولید فیلم های کودک بهره ببرند.
عبدالعلی زاده تأکید کرد: اینکه چرا کارهای کودک در سینما و تلویزیون به اینجا رسیده که دیگر کمتر کودکی از آن ها استقبال می کند را باید از مدیران پرسش کرد چون از کارهای ارزشمند حمایت نمی کنند.
این کارگردان در پایان این گفتگو افزود: این مدیران و سیاست گذاران هستند که افراد مستقر در شوراها را انتخاب می کنند؛ قطعاً وقتی سلیقه خاصی در شوراهای فیلمنامه حاکم باشد تولیدات نیز بر اساس آن سلیقه خواهند بود. اگر ما سال ها است با تولیدات کم مخاطب در سینمای کودک و نوجوان روبرو هستیم به دلیل آن است که افرادی در شوراهای تأیید فیلمنامه حضور دارند که سلیقه و نگاه خاص خود را حاکم کرده اند؛ البته در مورد مدیران جدید فارابی ما همچنان منتظر برگزاری جشنواره فیلم کودک هستیم و بعد از آن می توانیم بگوییم آیا آن ها توانسته اند در کارشان موفق عمل کنند یا خیر؟ بعد از جشنواره مشخص می شود که آیا ماحصل تولیدات سینمای کودک با وعده ها و شعارهای مدیران سینمایی همخوانی داشته و یا هیچ ارتباطی با آن وعده ها نداشته است.
رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با رسول صدرعاملی کارگردان و تهیه کننده سینما درباره تولیدات آینده سینمایی کانون گفتگو کرد.
رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.
صدرعاملی در ابتدای این نشست دوستانه گفت: بسیار خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا بتوانم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشم. من این کتاب را خواندم و بسیار آن را دوست داشتم و از آنجایی که همواره در آثارم به سمت هویتبخشی پیش رفتهام فکر میکنم این قصه نیز این قابلیت را داراست و میتوان در این زمینه از آن استفاده کرد.
کارگردان «دختری با کفشهای کتانی» همچنین بیان کرد: شهرداری تهران به دنبال این است که خیابان ولیعصر (عج) را در ردیف خیابانهای شاخص جهان معرفی کند، چرا که یکی از شاهراههای اصلی جنوب به شمال تهران است. قصه ما نیز از میدان راهآهن آغاز میشود و در یک صبح تا شب به تجریش میرسد. بنابراین از بعد معرفی شهر تهران نیز میتواند نقش مهمی داشته باشد. با توجه به شرایط امروز این داستان امکان خوبی را برای ما فراهم میکند تا به رابطه پدر و دختر، خانواده ایرانی و تلاش برای با هم بودن بپردازیم.
صدرعاملی در ادامه صحبتهای خود افزود: امروز همه به شدت به دنبال تولید آثار کودک و نوجوان هستند اما کانون پرورش فکری، یک نشان جهانی است و وقتی نامش پای کار میآید همه به احترام آن میایستند. بنابراین با علم به همه این موارد من در این زمینه گام برداشتهام.
کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم» ادامه داد: من کاری که برایم مسئله است و میتوانم انجام دهم را تولید میکنم. سالی هزاران فیلم در جهان تولید میشود، اما من همیشه فکر میکنم و از خودم سوال میپرسم که آیا جای خالی این موضوع احساس میشود؟ و چرا باید این اثر تولید شود؟ وقتی به درک آن رسیدم اقدام به ساخت آن میکنم. فیلمنامهای که من از این کتاب نوشتم مربوط به دو سال پیش است و با توجه به اتفاقهایی که رخ داده است، باید آن را بازنویسی مجدد کنم. مهم برای ما رابطه نجاتبخش پدر و دختر در این فیلم است.
حامد علامتی مدیرعامل کانون نیز در ادامه اظهار کرد: این برای کانون افتخاری است که بتواند با هنرمندانی چون شما که خاک سینما را خوردهاند و صاحب کرسی در سینما هستند همکاری داشته باشد. اینکه امروز به این نقطه رسیدهاید که این کار را با همراهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیش ببرید مایه خرسندی است.
علامتی ادامه داد: تمام سرمایه کانون پرورش فکری آثار فاخرش است و خانوادهها و مردم وقتی نشان کانون را میبینند اثر را ندیده تایید میکنند. بهخصوص نسل دهه ۵۰ و ۶۰ که نوجوانیشان در کانون بوده، بنابراین هدف اصلی ما در کانون تولید آثار فاخر است.
او همچنین گفت: نگاه ما در حوزه سینما از یک سو به سمت سرمایهگذاری معنوی است، از این جهت که از کنار فیلم تولید شده باید یا مسئلهای را حل کنیم و یا جامعه را نسبت به آن مسئله حساس کنیم و از سوی دیگر سرمایهگذاری مادی است و اینکه فیلم فروش خوبی داشته باشد و بتوانیم اتفاقی را در این عرصه رقم بزنیم. در پایان اینکه ما در فضای تعلیم و تربیت نیز هستیم و پایه کار ما آموزش است. یعنی هر اثری که تولید میکنیم باید این نگاه را با خود به همراه داشته باشد.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پایان گفت: هر چقدر سینماگرانی چون شما در کانون رفت و آمد داشته باشند، قطعاً کانون به سمت رشد و شکوفایی پیش خواهد رفت.
در این نشست دوستانه که عصر روز یکشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۲ برگزار شد، مسعود زینالعابدین مشاور مدیرعامل و محمدرضا کریمیصارمی معاون تولید کانون نیز حضور داشتند.
دومین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان امروز شنبه دهم تیرماه با حضور اعضا شورای سیاستگذاری در اصفهان برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی و به نقل از روابط عمومی سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، دومین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در شهر اصفهان برگزار شد.
در این جلسه سیدمهدی جوادی دبیر جشنواره با ارائه گزارشی از روند اجرایی جشنواره، «صندوق پروانه» را اقدامی اساسی و ماندگار در جشنواره سی و پنجم دانست و گفت: مؤثرترین و متفاوتترین اقدام جشنواره راهاندازی صندوق توسعه فیلمهای کودکان و نوجوانان تحت عنوان «پروانه» است که با حمایت شهردار اصفهان پایه گذاری شد، شخصیت فرهنگی شهردار اصفهان در تحقق این عرصه بسیار مثمر ثمر بوده است.
دبیر سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تصریح کرد: امسال برای «صندوق پروانه» بیش از ۳۰۰ اثر، طرح و فیلمنامه ارسال شده، قطعاً همه آثار از درجه کیفی بالایی برخوردار نبوده، اما به منظور باز شدن راهی برای معرفی دغدغهمندان فیلم کودک و نوجوان، اتفاق مبارکی است.
وی با اشاره به مزیت راه اندازی «صندوق پروانه» خاطرنشان کرد: درصدد دریافت مشارکت سایر نهادها در صندوق پروانه هستیم که این مو.ضوع با استقبال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مواجه شده است و احتمالا ضلع دیگر این صندوق کانون خواهد بود، مضاف که با صدا و سیما نیز گفتگوهایی در حال انجام است.
دبیر سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تاکید کرد که «صندوق پروانه» موجب خواهد شد؛ تا بودجه تولید در حوزه کودک و نوجوان ۳۰۰ درصد افزایش یابد گرچه این عدد در واقعیت بازهم عدد ناچیزی برای سرمایهگذاری روی آثار سینمایی درخور است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به تفاوت جشنواره امسال با دورههای گذشته گفت: جایزهها در جشنوارههای گذشته با تاکید بر مزیتهای تکنیکی بودهاست اما امسال اضافه شدن جایزه «تعلیم و تربیت» و «بازارپردازی» وجه متفاوتی ناظر بر اهمیت محتوا و مضمون در آثار کودک و نوجوان است و همانگونه که در این جلسه پیشنهاد شد جایزه تعلیم و تربیت فارابی را با مشارکت حداکثری اهالی فرهنگ و تعلیم و تربیت اهدا خواهیم کرد.
جوادی با ابراز دغدغه نسبت به محتوایی که قرار است سبد مصرف فرهنگی کودکان را پر کند، گفت: جشنواره می تواند به تولید این محتوا جهت دهد، ما جشنواره سکولار و حتی خنثی برگزار نخواهیم کرد و تمام اعضا و اجزا جشنواره باید سمت و سویی انقلابی و تعلیم وتربیتی داشته باشد.
وی در ادامه عنوان کرد: ایجاد یک زنجیره ارزش گذاری و اکوسیستم سازی کودک با محوریت فیلمهای کودک و نوجوان از دیگر اهداف پیشرو است، در این مسیر در نظر داریم به بهانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان امسال یک گفتگوی ملی درباره زیست بوم فکری فرهنگی کودک و نوجوان ایجاد کنیم.
جوادی خاطرنشان کرد: هدف ما برگزاری جشنوارههای صرفاً فنی نیست، بلکه محتوای جشنواره فیلم کودک و نوجوان با سمت و سوی تربیت یک کودک ایرانی- اسلامی برای ما حائز اهمیت است.
در ادامه این جلسه علی قاسمزاده شهردار اصفهان و عضو شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: با تحولی که در نسل امروز شاهد هستیم، اگر از زبان هنر برای برقراری ارتباط غفلت کنیم، دچارخسران خواهیم شد، لذا هر دو حوزه تعلیم و تربیت و عرصه تفریح و سرگرمی کودک و نوجوان، ایجاب میکند به هنر بهای بیشتری بدهیم و برگزاری امثال این جشنوارهها که از سابقه خوبی برخوردار است و به لحاظ سنی به بلوغ کاملی هم رسیده است، در حکم ظرفیتی است که میتواند به ما کمک کند تولیدات و محصولات بیشتری برای غنیسازی این دو حوزه یاد شده برای کودکان و نوجوانان داشته باشیم.
در سیوپنجمین دوره جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان باید کار ویژهای صورت گیرد که در این راستا اختصاص جایزه تعلیم و تربیت متناظر با محتوای فیلمها، پیشنهاد بسیار خوب از سوی بنیاد سینمایی فارابی بود که در لوای این اقدام یک ارزش گذاری صورت میگیرد.
وی اظهار کرد: از دیگر پیشنهادات برای جشنواره امسال فیلم کودک و نوجوان این است که امکان حضور نوجوانان و کودکانی را از سراسر ایران زمین با نگاه تنوع اقوامی در سیوپنجمین جشنواره فراهم کنیم و در صورت امکان، حتی شاهد حضور نوجوانانی ازکشورهای خواهر خوانده شهر اصفهان یا دارای اثر (فیلم) در جشنواره باشیم.
شهردار اصفهان تاکید کرد: معتقدم باید بتوانیم زمینه حضور جمع گستردهای از کودکان ایران زمین را از طریق میزبانی ساده ومهربانانه فراهم کنیم و یک فضای کودکانه را در کشور رقم بزنیم.
وی افزود: لازم است در این دوره از جشنواره فیلم کودک و نوجوان، مسئولان اجرایی باید نسبت به فراهمسازی زمینه حضور علاقهمندان به فیلمهای کودک و نوجوان از سراسر کشور تدبیر کنند و با راهاندازی سامانهای نسبت به ثبت نام و ثبت تقاضای افراد دغدغهمند مانندفیلمسازان کودک اهتمام ورزند.
قاسمزاده در پایان خاطرنشان کرد: ستون فقرات جشنوارهها، تولید فیلم است؛ در این راستا باید اقداماتی در راستای شتاببخشی در این زمینهبرای جشنواره امسال انجام دهیم و تعداد فیلمهای امسال را به حد قابل قبولی برسانیم.
در روند برگزاری این جلسه اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره با بیان نکات خود به بررسی و اظهار نظر درباره دستور جلسه پرداختند.
اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را پوران درخشنده، فرزانه کلاهدوزان، سیدمهدی جوادی، علی قاسم زاده، وحید ملتجی، بیژن نوباوه، کمال حیدری و اصغر فارسی تشکیل می دهند.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به دبیری سیدمهدی جوادی ۱۰ تا ۱۶ مهرماه در اصفهان برگزار میشود.
ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما گفت: آنطور که شایسته است از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی شود.
به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: سیاست گذاران سینمای کودک به محتوای فیلم ها توجه ندارند و آنطور که شایسته است از نظر جبنه های مالی و… از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی کنند.
کارگردان فیلم های سینمایی «بچه های نفت» و «هامون و دریا» در گفتگو با سینماپرس، افزود: نقش سیاست گذاران در حوزه توجه به داستان و محتوای ارزشمند در فیلم های کودک و نوجوان بسیار مهم است اما متأسفانه گویا آن ها چندان به نقش خود واقف نیستند و به این مسأله اهمیت نمی دهند.
وی ادامه داد: ما نویسندگان بسیاری داریم که قصه های بسیار خوبی در حوزه کودک و نوجوان نوشته اند اما متأسفانه آن ها قصه های شان را تنها در اختیار نهادها قرار می دهند و اگر فیلمسازی علاقمند تولید آثارشان باشد که تعداد این فیلمسازان کم هم نیست به آن ها توجهی نمی کنند.
فروزش سپس با بیان اینکه اقتباس می تواند نجات بخش سینمای بحران زده کودک و نوجوان باشد یادآور شد: من تمام کارهایی که کردم به جز یکی دو مورد همگی اقتباس از کتاب ها و قصه های با ارزش حوزه کودک و نوجوان بوده؛ بنده تردید ندارم که اگر از نویسندگان درجه یک حوزه کودک و نوجوان به صورت بهینه استفاده می شد این افراد بیشتر احساس مسئولیت می کردند و به نوعی تشویق می شدند تا مسیری را که پیش گرفته اند همچنان ادامه دهند.
این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با تأکید بر اینکه اگر نگوییم سینمای کودک مرده باید عنوان کنیم این سینما به حاشیه رانده شده است تصریح کرد: سال های متمادی است که جز اسمی از سینمای کودک چیز دیگری باقی نمانده است؛ نه سینمایی مختص نمایش فیلم های کودک و نوجوان وجود دارد و نه تهیه کنندگان و سرمایه گذاران چندان به این سینما بها می دهند و از سوی دیگر خانواده ها نیز این سینما را فراموش کرده اند.
کارگردان فیلم های سینمایی «شیر تو شیر» و «خمره» متذکر شد: کودکان امروزه از طریق وسایل ارتباطی مانند گوشی موبایل به بهترین بازی ها، انیمیشن ها و فیلم های روز دنیا دسترسی دارند و آنقدر سرگرمی های جور واجور دارند که قطعاً با آثار پیش پا افتاده سینمای کودک نمی توانند ارتباطی برقرار کنند و به همین علت است که اغلب فیلم های تولید شده در این سینما نیز با اقبال از سوی مخاطبان هدف این سینما روبرو نمی شود.
فروزش در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما آیا داشتن غنای محتوایی می تواند کودکان امروزی را که به فرموده شما وسایل سرگرمی بی شماری در اختیار دارند، مجاب به تماشای فیلم های کودک در سالن های سینما کند اظهار داشت: قطعاً همین طور است! تردید نکنید ما گر فیلم های آموزنده همراه با سرگرمی و محتوای نو و امروزی برای کودکان تهیه کنیم آن ها از این فیلم ها استقبال خواهند کرد. متأسفانه ما یا از این سوی بام میفتیم یا از سوی دیگر! بخشی از فیلم های کودک ما فقط شده اند بزن و بکوب و خنده و برخی نیز بسیار سنگین هستند که اصلاً کودک نمی تواند با آن ارتباط بگیرد از این رو ما باید به یک سینمای میانه دست پیدا کنیم که بتواند این قشر از جامعه را به سمت خود جذب کند.
وی در پایان این گفتگو بار دیگر تأکید کرد: ما به هر صورت نباید خودمان را فریب دهیم! ما باید بدانیم که سینمای کودک کاملاً فراموش شده و رها شده است! اگر قرار است این سینما احیاء شود باید روی آن کار شود. ما وقتی سینمای کودک خودمان را قیاس می کنیم با سینمای کودک خارج از کشور می بینیم از نظر تکنیکی و ساختار و محتوا به شدت عقب مانده ایم و این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است.
«جهان غیرموازی» پربازیگرترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران، آماده پخش بینالمللی شد.
به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه ای پروژه، به تازگی فیلم کوتاه «جهان غیرموازی» به نویسندگی و کارگردانی محمد یراقی که پربازیگرترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران به شمار میرود، این فیلم با همکاری بیش از ۳۰ بازیگر در ایفای نقشهای مختلف، راوی چند روز از زندگی یک دختر ۶ ساله در جامعه ایران است و شرایط سخت زندگی کودکان کار را به تصویر میکشد.
«جهان غیرموازی» پس از هفت روز فیلمبرداری در مناطق مختلف تهران و پس از پایان مراحل فنی، این روزها در حال امضای قرارداد پخش بینالمللی است.
یراقی نویسنده و کارگردان این فیلم میگوید: جهان غیرموازی چالش تلخی برای من بود، چون اغلب اتفاقاتی که در زندگی این کودکان رخ میدهد، به هیچ شکلی قابل نمایش نیستند و نواحی تاریک زندگیشان به گونهای ناگوار است که برای بسیاری از مردم غیرقابل باور به نظر میرسد. ما در این فیلم، تلاش کردیم تا تنها بخش اندکی از مشکلات و تلخیهای زندگی کودکان کار را بیان کنیم و صدای آنها در جامعی باشیم که صدایشان به جایی نمیرسد و امیدواریم که در آینده نه چندان دور دیگر شاهد حضور هیچ کودک کاری در هیچ کشوری نباشیم.
پارسا مجد مدیر فیلمبرداری «جهان غیرموازی» است و لیلی نوروزی تدوین فیلم را برعهده داشته است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: اتفاقاتی که در عصر حاضر در حال رخ دادن هستند متعلق به جهان موازی یا غیرواقعی نیستند و همه ما در وقوع آنها مقصر یا تاثیرگذاریم.
آیناز فکور، عباس ایمانی، داوود محمدآبادی، پیام حقنژاد، مهدی هاشمی، غزل کوچکبیگ، محمد سوری، شادی گلمحمدی، فرخنده فرمانیزاد تعدادی از بازیگران «جهان غیرموازی» هستند.
عوامل اصلی این فیلم کوتاه عبارتند از: نویسنده و کارگردان: محمد یراقی، مدیر فیلمبرداری: پارسا مجد، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، تدوین: لیلی نوروزی، صداگذار: ندا محسنی، آهنگساز: مهدی شیروانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامهریز: بهزاد صفار، طراح صحنه: مسعود رحیمی، طراح لباس: محمد مهری، مجری طرح: پارسا مجد، جلوههای ویژه: بیتا اخلاقی، مدیرتولید: سید مجید میرحسینی، مشاور رسانه ای مریم قربانینیا.
نویسنده و کارگردان «پیشونی سفید» گفت: اگر واقعاً به داد سینمای کودک و البته ساخت کارهای مفید در نمایشخانگی و حتی تلویزیون نرسیم حتماً با میزان واردات عجیب و غریب کارهای کودکانه به کشور مواجه خواهیم بود.
به گزارش سینمای خانگی، سیدجواد هاشمی در گفت وگو با ایرنا، در مورد وضعیت سینمای کودک کشور اظهار کرد: حوزه کودک نیازمند پشتیبانی نهادها و سازمانهای فرهنگی مرتبط است.
بازیگر «اخراجی ها» افزود: به من میگویند فیلم ارزانبساز؛ واقعاً برای تأثیرگذاری و القای درست معانی و مفهوم و البته عقبنماندن از جنگ انیمیشنها و کارهای کودکانه قوی غربیها باید کارهای خوب عرضه کرد تا کودکان مشتری آن شوند.
هاشمی خاطرنشان کرد: اگر قرار است حمایتی اتفاق بیفتد بنیاد فارابی این حمایتها را ساختارمند و در جهت توسعه و گستره ساخت کارهای تأثیرگذار حوزه کودک و نوجوان قرار دهد. وگرنه رفتار غیرساختاری و مقطعی در این حوزه به یک کار تأثیرگذار و مثمرثمر منجر نخواهد شد.
بازیگر «شهر گربه ها» تأکید کرد: اگر واقعاً به داد سینمای کودک و البته ساخت کارهای مفید در نمایشخانگی و حتی تلویزیون نرسیم حتماً با میزان واردات عجیب و غریب کارهای کودکانه به کشور مواجه خواهیم بود. هرچند که الان هم به همینگونه است مصرف کودکان و نوجوانان ما بیشتر از کارهای خارجی است. نباید اینگونه باشد؛ همواره میگوییم خسارت فرهنگی، همینها خسارت فرهنگی محسوب میشود.
در جایی گفتم ساخت فیلم کودک عشق است و دیوانگی؛ واقعآً به همین صورت است. دیوانگی از این بابت که هیچ شرایطی مناسبِ تولید فیلم کودک و نوجوان نیست
وی خاطرنشان کرد: در جایی گفتم ساخت فیلم کودک عشق است و دیوانگی؛ واقعآً به همین صورت است. دیوانگی از این بابت که هیچ شرایطی مناسبِ تولید فیلم کودک و نوجوان نیست. سه بخش از این عدم توجه را میگویم؛ مسئولینِ امر با وجود اینکه ادعا میکنند خیلی به سینمای کودک توجه میکنند اما در عمل این اتفاق نه در تلویزیون میافتد، نه در وزارت ارشاد و نه در بخشهای دیگر؛ یعنی بچهها مهم نیستند.
هاشمی افزود: در وزارت ارشاد کمک آنچنانی به سینمای کودک به صورت ویژه نمیشود. البته کمتر فیلمِ کودک ساخته میشود؛ فیلم برای کودکان نه درباره کودکان! از این فیلمهایِ درباره کودکان در جشنواره کودک و نوجوانِ به وفور دیده شد که بچهها خوششان نمیآید.
بازیگر و تهیه کننده «فیلسوف های احمق» با اشاره به اینکه سانسِ خوب هم به سینمای کودک داده نمیشود، تصریح کرد: معضلی که باید به آن توجه جدّی داشت در کنار حمایتهایی که حین تولید و پستولید به آن نیازمندیم، حمایت روی پرده اکران است. زمانی سینمایی مثل «سعدی» وجود داشت و امروز حتی سانس خوب هم به سینمای کودک داده نمیشود! همین روند باعث شده بارها خودم به عنوان یک فیلمساز ضربه بخورم. سانسهایی که به من میدادند ساعت ۱۱ صبح، یک ظهر و از این دست ساعتهای پرت بود! چطور پدر و مادر میتوانند فرزندشان را به سینما بیاورند.
هاشمی ابراز امیدواری کرد: کمکهایی که قرار است تحت عنوان صندوق پروانه ارائه شود به صورت حقیقی اتفاق بیفتد. اگر قرار است بنیاد فارابی به میدان بیاید و صندوقی راه بیندازد شاید به این واسطه انگیزهای برای فیلمسازان این حوزه ایجاد شود.
وی گفت: امیدوارم این کمکها و راهاندازی چنین صندوقهایی مقطعی نباشند و از طرفی کمکهای حقیقی برای کسانی که واقعاً دغدغهمند این حوزهاند و به نوعی تأثیرگذارند اتفاق بیفتد.
سیدجواد هاشمی با اشاره به کم شدن فیلمهایی برای کودکان و نوجوانان و انتقاد از نوع طرحهایی که برای ساخت فیلم کودک پیشنهاد میشود، گفت: نوع نگاه حاکم در دستگاههای دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگیهای لازم را برای جذب مخاطب ندارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، تابستان از راه رسیده و سینما به عنوان یکی از محبوبترین و در دسترسترین سرگرمی خانوادهها، فعلا فیلم جذابی برای کودکان و نوجوانان عرضه نکرده است.
سال گذشته چند فیلم و انیمیشن به طور متوالی روی پرده سینماها رفتند و توانستند موفقیتی هم در گیشه داشته باشند اما در حال حاضر به نظر میرسد با توجه افزایش هزینههای تولید و نگرانیها بابت وضعیت اکران، فیلمسازان فعال و باسابقه در سینمای کودک رغبت چندانی برای کار در این حوزه ندارند.
سیدجواد هاشمی که تقریبا از زمستان سال گذشته، فیلم «جزیره فضایی» (تورنادو ۲) را روی پرده داشت و الان در پلتفرمهای اینترنتی آن را به صورت آنلاین اکران میکند، در گفتوگویی با ایسنا درباره وضعیت فروش فیلمش در اکران آنلاین و اینکه آیا قصد ساخت فیلم جدیدی دارد یا خیر، بیان کرد: اکران آنلاین «جزیره فضایی» در مقایسه با اکران در سینما تا به امروز وضعیت بهتری داشته چون در سینما فقط ۳۰ درصد فروش به تهیهکننده میرسد و برای فیلمی که سال ۱۳۹۸ با دو میلیارد تومان ساخته شده و پس از حدود پنج سال، پنج میلیارد تومان بلیت میفروشد، فقط یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به سرمایهگذار فیلم برمیگردد و این رقم بسیار خندهدار است. نکته جالبتر اینجاست این رقم مشمول مالیات هم میشود و ما نه تنها حتی پول تولید را درنیاوردهایم و زمین خوردهایم، بلکه باید مالیات هم بدهیم. بنابراین با چنین شرایطی، به نظر میرسد در مسیری هستیم که فیلمساز مستقل نتواند فیلم بسازد و سینمای خصوصی شکست بخورد. من دیگر نمیتوانم به این ماجراها نگاه مثبتی داشته باشم.
این بازیگر که فیلم «فسیل» را هم روی پرده دارد، درباره ارزیابیاش از وضعیت امروز اکران سینما که در قبضه کامل فیلمهای کمدی است و اینکه آیا او هم ترغیب شده تا فیلم کمدی بسازد؟ گفت: فیلمهای کمدی به این دلیل نیاز مردم به خنده و روحیه شاد، بیشتر فروش دارند اما نکته اینجاست که در بین فیلمهای کمدی هم فقط برخی فیلمها موفق به فروش میشوند که سازندگانشان بیشتر شناخته شده باشند؛ مثلا در حوزه سینمای کودک من تقریباً میدانم که هر فیلمی بسازم پنج تا شش میلیارد تومان میفروشد چون خانوادهها فیلمهای قبلی مرا را دیدهاند و سبک کارم را میشناسند پس معمولا با بچههای خود به تماشا میروند. در سینمای کمدی هم بهجز چند فیلم مثل «دینامیت»، «انفرادی» و «فسیل»، بقیه نتوانستند پول تولید خود را برگردانند و به نظرم مسئولان باید توجه داشته باشند که نباید نسبت به فروش فعلی «فسیل» در این چند ماه خوشحال باشند و آن را به حساب کلی سینما بگذارند چون شاید مسئولان سینمایی بر این باور باشند که وقتی «فسیل» بیش از ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته، پس وضع سینما خوب است در حالی که آنها نباید این رقم فروش را به عنوان چوبخطی برای رونق سینما از سوی مدیریت در نظر بگیرند. «فسیل» یک فیلم خصوصی بود که توانست فروش کند در حالیکه فیلم «غریب» که من آن را بسیار دوست داشتم و همین الان هزینه ساخت آن به ۳۰ میلیارد تومان میرسد، نتوانسته در گیشه موفق باشد.
هاشمی ادامه داد: سینما وضعیت بسامانی ندارد و یکی از مهمترین دلایل آن مسئله قیمت بلیت است. این روزها قیمت یک آدامس از قیمت بلیت سینما بیشتر است یعنی به هر چه دست بزنید قیمت آن ۱۰ برابر شده در حالی که افزایش قیمت بلیت سینما خیلی کمتر از اینها بود. برخی میگویند اگر بلیت سینما گران شود، مردم به سینما نمیروند، اگر اینطور باشد پس چرا تئاتر با بلیت ۳۵۰ و ۷۰۰ هزار تومان و کنسرت با قیمت ۸۰۰ هزار تومان خوب فروخته میشود؟
او با بیان اینکه وضع سینما خراب است و باید آن را نجات داد، گفت: در شرایط فعلی من اصلا امکان ساخت فیلم را ندارم، بخصوص آنکه مخارج مراحل پس از تولید فیلم «شهر گربهها ۲» حدود یک میلیارد تومان شده و حتی آنقدر پول ندارم که آن را اکران کنم. آیا کسی درک میکند که مفهوم برگشت سرمایه در سینما یعنی چه و ما با چه مشکلاتی روبهرو هستیم؟ همین فیلم «شهر گربهها ۲» مدتها در انتظار مجوز نمایش بود تا به طور کامل بر وفق مراد وزارت ارشاد باشد. ایرادهایی را به فیلم وارد کردند که برای یک فیلم کودک و نوجوان عجیب بود. البته فیلمهای من به گونهای هستند که خانوادهها نیز بتوانند تماشا کنند ولی ایراد به محتوا از جنبههای مختلف سیاسی و اقتصادی عجیب است. برای من این پرسش به وجود آمد که آیا مسئولین متوجه نیستند در چهار سال اخیر در حوزه سینمای کودک فقط پنج فیلم فروش کرده و بقیه حتی هزینههای تولید خود را برنگرداندند؟
او اضافه کرد: با ادامه این وضعیت فقط فیلمهای دولتی باقی میمانند و بچهها هم اگر چنین محصولاتی را دوست داشتند، همان تلویزیون را تماشا میکردند. واقعیت این است که نوع نگاه حاکم در دستگاههای دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگیهای لازم را برای جذب مخاطب ندارد. من خودم طرحی داشتم با نام «شهر الاغها» که به بنیاد فارابی ارائه کردم، ولی به من گفتند به جای چنین طرحی، سراغ ساخت فیلمی درباره کودکان سرطانی بروم.
جواد هاشمی که این روزها مشغول بازی در سریال «زخم کاری ۲» محمدحسین مهدویان است، در پایان این گفتوگو درباره پروژههای جدیدش برای بازیگری گفت: بهجز «زخم کاری»، سریال «بازپرس» را هم کار کردهام ولی فعلا بازیگری را خیلی دوست ندارم و برای گذران زندگی گاهی مجبور به بازی میشوم چون از تهیهکنندگی در سینما خیلی لطمه خوردم. البته در انتخاب نقش هم در کنار تلاش برای شکستن تابوها، مراقبتهای زیادی باید انجام دهم.
میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیبهای اجتماعی مرتبط با کودکان بیسرپرست میپردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
«لاری» سوژهای خاص درباره یکی از پدیدههای تلخ اجتماعی در مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.
* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟
میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محلهای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی میکند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینیای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که بهصورت غیرقانونی و در قالب شرطبندی و قمار، بچههای بیسرپرست را به جان هم میاندازند و از مبارزه آنها پول درمیآورند. زمانی که خودم برای اولینبار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟
مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کردهاند و گزارشهایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمیتوانستم به چیزهایی که دور میشنیدم قناعت کنم.
وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محلههای دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاطهای نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاطها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مردهاند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.
* واقعاً در قالب همین شرطبندیها جانشان را از دست داده بودند؟
مرادی: بله. این بچهها را با مواد و مشروبات از خود بیخود میکنند و به جان هم میاندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدتها در آنجا زندگی کردهام، خیلی این مفهوم برای بچهها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتککاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیتها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.
اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.
همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلمنامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار بهگونهای باشد که صدای این بچهها هم شنیده شود. بهگونهای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.
میثم مرادی
* فکر نمیکنید در فیلم، مراودات موجود میان آدمهای بزرگسال، بهزور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچهای که جثه کوچکی هم دارند، چطور میشود که برای آدمبزرگهایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟
مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیشتر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمیدانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان دادهام، افتاده،،کافی است فقط دو روز بهصورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرفها و اعمال این بچهها بهگونهای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.
* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس میکنم فضا فیک و مصنوعی شده است.
مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما بهوجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه اینها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمیتوانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.
مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیشتر با فیلم «بچهخور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرطبندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟
مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.
* البته در برخی نماها، تلاشهایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.
مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشارههایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیتها وجود دارد.
* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دورههای اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچهای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت میکرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگیاش وارد مراودات زندگی بزرگترها شده، تصویر آن کودک و بزرگیاش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچهها را بزرگ کرده باشد، نمیبینیم.
مرادی: واقعاً تنها جوابی که میتوانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچهها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خونمان تجربه میکنیم و برایمان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.
* بخشهایی از فیلم «لاری» بهشدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» میاندازد. این تشابه را قبول دارید؟
مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.
* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد میگویند فلان کار را اصلاً ندیدهایم!
مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیتهایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی میتواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرطبندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهتهایی داشته باشد اما فکر میکنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.
* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگها با فیلمهای دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سالها است. واقعاً تحتتأثیر سینمای کیمیایی بودید؟
مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلیام را دیده باشید میدانید که اساساً خیلی تحتتأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلیام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافتهها و پژوهشهای که داشتهام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی بهدنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.
* یکی از ویژگیهای مثبت فیلمکوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.
مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلمهای کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصهای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن میرفتیم، بالاخره بخشهایی از آن یادآور سینمای آن سالها میشد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکتهاش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیشتر سوژه فیلمهای دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغهها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاببندیها و مشخصاً سکانسهای مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاشمان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحتترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سختگیریهایی داشتیم.
* مثل نورپردازی که در فضاسازیها بسیار مؤثر است.
رضایی: بله. میخواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقهای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگهایی را استفاده کنیم که با زیرمتنهای قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگهایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال میخواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالشهایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.
مهدی رضایی
* جریانی در سینمای کوتاه بهوجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژههای اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقعنمایی اغراقشده دارد. قاببندیها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، بهصورت باسلیقهای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراقشده، متمایز میکند.
رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش میکنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم میروم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروهها میپرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفتهاید؟
رضایی: تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند
* یعنی خیلی وقتها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیینکننده است؟
رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزانتری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کمتر میشد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما میگوئید حتی در پلانهای روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود میداشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرفمان را مطرح کنیم.
خلاقیتمان هم این بود که تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند میخواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست بهگونهای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.
* شما بهعنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقعگرایی داشتید؟
مرادی: مهدیجان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترلشده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافهگویی نشویم. بهخصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجهیکهای سینما به حساب میآیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمیخواستم با قابهای چشمنواز و بهرخ کشیدن توانمندیهایم چیزی را ثابت کنم.
* بهعنوان سوال پایانی میخواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچهها در روایت این فیلم هیچ بزرگتری ندارند. چرا شاهد حضور سایهای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟
مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بیسرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچهها هستند که طعمه امثال نادرخروسها میشوند. طبیعتاً سراغ بچههایی نمیروند که اگر خراشی روی صورتشان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بیسرپرست است که قربانی این اتفاق میشوند.
فیلم کوتاه «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنیرنجبر به بخش مسابقه دهمین جشنواره بینالمللی فیلمکودکان و نوجوانان «زروپلاس» روسیه راه یافت.
به گزارش سینمیا خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران به نقل از روابطعمومی پروژه، فیلم کوتاه «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنیرنجبر و نویسندگی رضا فهیمی به بخش مسابقه دهمین جشنواره بینالمللی فیلمکودکان و نوجوانان «زروپلاس» روسیه راه یافت.
جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان «زرو پلاس» روسیه از اول تا هشتم اکتبر ۲۰۲۳ در شهر تیومن روسیه برگزار میشود.
محمد رویگر، هادی بمانادی، فاطمه رادمنش، محمدرضا قدس ولی، احمد دهقانرحیمی، احمد سلطانی، امیرعلی زبردست، سیدحمید سجادی، امیرحسین شریف، محمدعرفان صادقی و امیرطاها پوراسماعیلزاده گروه بازیگران این اثر را تشکیل میدهند.
همچنین سایر عوامل فیلم کوتاه داستانی «پارادوپینگ» عبارتند از نویسنده و مشاور کارگردان: رضا فهیمی، مدیر فیلمبرداری: حامد بقائیان، تدوین: علیرضا احمدیطیفکانی، طراح صحنه و لباس: الهام خدابندهلو، مدیر صدابرداری: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: محمدمهدی جواهریزاده، آهنگساز: بهنیا یوسفی و میلاد اعتماد، مدیر تولید: احمد دهقانرحیمی، بازیگردان: رضا فهیمی، پخش بینالملل: امیر کرمی «فریم فیلم»، دستیار اول فیلمبردار: یوسف صفایی، تصحیح رنگ: مهران جبلی، دستیار کارگردان: آیلین نوشاد، منشی صحنه: میترا قلندری، طراح لوگو و پوستر: متین خیبلی، عکاس: نادر زینلی، تهیهکننده: انجمن سینمای جوانان ایران و محمدرضا حسنی رنجبر، با حمایت باشگاه فرهنگی ورزشی صنعت مس رفسنجان، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رفسنجان و شهرداری رفسنجان.