رسانه سینمای خانگی- چرایی خودکشی سلبریتی‌های کره‌ای واکاوی می‌شود

«بونگ جون هو» کارگردان برنده اسکار فیلم «اَنگل» به همراه تعدادی از هنرمندان و سازمان های هنری در کره جنوبی خواستار تحقیق در مورد شرایط مرگ «لی سون کیون» در ماه گذشته شدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «لی سون کیون» که در فیلم «اَنگل» در نقش پدری ثروتمند ایفای نقش می‌کرد ماه گذشته در سن ۴۸ سالگی به زندگی خود پایان داد؛ تا جدیدترین چهره در میان افراد مشهور در کره جنوبی باشد که به زندگی خود پایان می‌دهد.

به تازگی «بونگ جون هو» کارگردان شناخته شده به همراه برخی دیگر از هنرمندان اهل کشور کره جنوبی خواستار تحقیق بیشتر در رابطه با مرگ این بازیگر و تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین تراژدی‌هایی شدند.

«لی سن کیون» پیش از مرگ به اتهام مصرف مواد مخدر تحت بازجویی قرار داشت و طبق گزارش ها، آخر هفته قبل از مرگش به مدت ۱۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود و عنوان کرده بود که برای مصرف موارد مخدر فریب خورده است. 

آژانس پلیس متروپولیتن اینچئون هفته گذشته دو زن را برای تحقیقات بیشتر و کیفرخواست احتمالی به اتهام اخاذی به مبلغ ۳۵۰ میلیون وون از این بازیگر به دادسرا ارجاع داد.

تعداد قابل توجهی از سلبریتی‌های کره جنوبی، به ویژه ستاره‌های موسیقی پاپ و بازیگران از جمله «مون بین»، «هاسو» و «جونگ هیون» در سال های اخیر خودکشی کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

سقوط یک سلبریتی: از اتهام تا مرگ!

سازمانی به نام انجمن همبستگی هنرمندان فرهنگی متشکل از ۲۹ گروه فرهنگی و هنری با انتشار بیانیه‌ای از مقامات و رسانه‌ها خواسته اند تا از مرگ های مشابه در آینده جلوگیری کنند.

به گزارش گاردین، در این بیانیه آمده است: «در مواجهه با مرگ غم انگیز بازیگر لی سون-کیون، خواستار تحقیقات مقامات  برای کشف حقیقت خواهیم بود، همچنین از رسانه‌ها درخواست خواهیم کرد تا مقالاتی را حذف کنند که با عملکرد آنها به عنوان رسانه سازگار نیست و  از مقامات می‌خواهیم برای حمایت از حقوق بشر هنرمندان در قانون تجدید نظر کنند».

«لی سون-کیون» در اواخر اکتبر قبل از ورود به ایستگاه پلیس اینچئون برای ملاقات با بازرسان که برای بازپرسی حاضر شده بود به طور خلاصه با خبرنگاران صحبت کرد و گفته بود: «از اینکه با درگیر شدن در چنین حادثه ناخوشایندی باعث ناامیدی بسیاری از مردم شدم، صمیمانه عذرخواهی می‌کنم و برای خانواده‌ام متاسفم که در این لحظه چنین درد سختی را تحمل می‌کنند».

او از دانشگاه معتبر ملی هنر کره جنوبی فارغ‌التحصیل شده است و اولین بازیگری خود را در سال ۲۰۰۱ در یک کمدی تلویزیونی با عنوان «عشاق» انجام داد وپس از آن برای بازی در نقش‌های مختلف از جمله سریال «پاستا» مورد تحسین قرار گرفت، اما در سطح جهانی، بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم برنده اسکار سال ۲۰۱۹ «اَنگل» به کارگردانی «بونگ جون هو» شناخته می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- وقتی دود از کُنده بلند می‌شود

فیلم‌های راه یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ترکیبی متنوع از بازیگران را روی پرده سینماها خواهد برد که در بین آن‌ها حضور دو بازیگر کهنه‌کار بیش از بقیه به چشم می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، نگاهی به فهرست بازیگران فیلم‌های بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر نشان از حضور بازیگرانی دارد که برخی از آن‌ها در سال‌های اخیر فعالیت بیشتری در دنیای تصویر داشتند و برخی هم بعد از مدت‌ها قرار است در قاب پرده نقره‌ای دیده شوند.  

مهران احمدی، میلاد کی‌مرام، مهران غفوریان، حامد کمیلی، محسن کیایی، مهدی هاشمی، حسن معجونی، امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، علی شادمان، جواد عزتی، مهران مدیری، پژمان بازغی، سینا بهراد، پردیس احمدیه،  مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی،  بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر،  شهرام حقیقت‌دوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، مارال بنی‌آدم، آزیتا حاجیان و حسین پاکدل تعدادی از بازیگران نام‌آشنایی هستند که در فیلم‌های اجتماعی، کمدی، جنگی یا تاریخی جشنواره امسال در بخش ملی جشنواره حضور دارند.

اما در کنار آن‌ها، دو چهره قدیمی سینما نیز هستند که حضورشان بر صحنه جشنواره فیلم فجر، هم افتخار است و هم اعتبار. دو بازیگری که شباهت‌های زیادی با هم دارند؛ هر دو آرتیست، آرام، باوقار، گزیده‌کار، حرفه‌ای، بی‌حاشیه، بی‌علاقه به مصاحبه و… هر دو قدر نادیده!

صحبت از علی نصیریان است و سعید پورصمیمی، که یکی در آستانه ۹۰ سالگی است و دیگری نزدیک به ۸۰ سالگی و هر دو آن‌ها را به زودی بر پرده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر می‌توان دید.

از این دو هنرمند، فیلم‌های متعددی در طول بیش از چهار دهه برگزاری جشنواره فجر نمایش داده شده و بازی‌هایشان به فراخور تحسین‌برانگیز هم بوده اما سعید پورصمیمی خوش‌شانس‌تر بوده و جایزه‌های بیشتری از این جشنواره گرفته است.

او سه سیمرغ جشنواره فیلم فجر را برای فیلم‌های «ناخدا خورشید»، «تحفه‌ها» و «پرده آخر» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل گرفته و چند بار دیگر هم نامزد شده است، در حالی که علی نصیریان اولین سیمرغ  (نقش مکمل) خود را ۶ سال قبل برای بازی در «مسخره‌باز» گرفت و بعد از گرفتن آن هم گفت:‌ «من تا به حال سیمرغ نگرفته‌ام. انتظار هم نداشتم در این ۴۰ سال. حالا آقایان محبت کردند و سیمرغ درجه دو را به من دادند. عیبی هم ندارد. من با کمال میل می‌پذیرم.»

البته طلسم سیمرغ بهترین نقش اول بازیگری، سال گذشته برای نصیریان شکست و او در جشنواره فجر ۱۴۰۱ برای بازی در فیلم «هفت بهار نارنج» که هنوز اکران عمومی نشده، سرانجام سیمرغ درجه یک را گرفت. او امسال هم فیلمی تازه در جشنواره دارد. «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق جدیدترین فیلمی است که این هنرمند در آن بازی کرده؛ فیلمی که به عنوان یک اثر فانتزی و در قالب رئالیسم جادویی درباره نوروز و اساطیر نوروزی معرفی شده است.

در شرایطی که نصیریان برای دومین سال پیاپی یک فیلم تازه در جشنواره فجر دارد و چند سال قبل هم برای «خورشید» در نشست خبری فیلمش در جشنواره حاضر بود، سعید پورصمیمی مدت‌ زمان طولانی‌تری در این رویداد غایب بوده است. شاید آخرین تصویری که از او در یک نشست خبری به ذهن بیاید، کنفرانس مطبوعاتی «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن باشد؛ جایی که او پس از بازی درخشانش در فیلم گفت: «گاهی حس می‌کنم نسبت به نسل جوان عقب افتاده‌ام. این یک واقعیت است. با تکنولوژی جدید، با گسترش دنیا و نزدیک شدن آدم‌ها به هم این حس در هر آدم مُسنی پیش می‌آید.»  

کنفرانس مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا»/ جشنواره کن

پورصمیمی در تازه‌ترین تجربه کاری خود نقش پرویز دهداری- مربی سابق فوتبال که به عنوان الگویی محبوب در اخلاق و ورزش از او یاد می‌شود – را در فیلمی به نام «پرویز خان» بازی کرده است و حالا سکانس چهل و دوم جشنواره فیلم فجر با نام و حضور این دو بازیگر می‌تواند به شکلی متفاوت ثبت شود چرا که آن‌ها پس از عمری نقش‌آفرینی در سینما مایه افتخار و اعتبار این جشنواره هستند.  

رسانه سینمای خانگی- آیا «مسافری از گانورا» بدآموزی دارد؟

کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.

این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.

با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

«مسافری از گانورا» ایده‌ها و خرده‌داستان‌های مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟

بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرف‌هایی که به‌صورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود می‌دانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و می‌دانستیم این فرزند سال‌ها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمی‌کند.

شنیدن این روایت جرقه اولیه شکل‌گیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غم‌انگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز است.

رابطه‌ای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده می‌شود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشته‌ایم.

چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشاره‌ای به مشکلات این قشر نداشتید؟

ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس می‌کردیم پیش‌تر کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کم‌کاری‌هاش شهرداری در این زمینه، که پیش‌تر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کرده‌اند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع می‌خواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانی‌هایش تمرکز کنیم.

حس نمی‌کنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم می‌نشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم می‌شود؟

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوش‌شان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.

فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام می‌دهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدف‌مان این بود که بگوییم می‌توان برای یک معلول چنین توانایی‌هایی را در نظر گرفت.

شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی می‌گذارد، مربوط به توان راه رفتن می‌شود. ما تعمدا در داستان توانمندی‌هایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدم‌های عادی هم از توان‌شان خارج باشد.

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندی‌های بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…

چرا تغییر دادید؟

یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی می‌خواهد آن لباس خاص را پس بدهد، می‌گوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی می‌بینید که او می‌گوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برای‌مان داشت…

چه دردسرهایی داشت؟

بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کات‌های متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس می‌کنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.

سهیل و ستار به‌عنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که انگار زخم‌خورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟

داستان «ستار» هم اقتباس‌شده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار می‌کرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگی‌اش را برای‌مان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.

ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی به‌صورت عام‌تر قومیت‌ها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمی‌کنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگ‌خیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربه‌های تلخی را پشت‌سر گذاشته‌ایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربه‌ای از سایه جنگ نداشته باشد.

یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر می‌کنید چقدر موفق بوده‌اید؟ مشخصا بچه‌ها چقدر متوجه این بعد از داستان شما می‌شوند؟

تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه به‌صورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمی‌خواستیم ذهن کودکان را به‌صورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی می‌دانیم که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصه‌هایی که درباره‌اش مطرح می‌شود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمی‌شود. حتی سهیل دیالوگی در فیلم خطاب به امید دارد که می‌گوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟

می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبل‌تر اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخش‌ها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان به‌صورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.

ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگ‌های فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کل‌کل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آن‌ها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانی‌ها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.

حتی در بالغ‌بر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت می‌کند. درباره این موضوعات گفت‌وگوهای بسیاری داشتیم. نمی‌خواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.

اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بین‌المللی هم داشته باشد، فکر می‌کنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر می‌شود؟

در نسخه بین‌المللی می‌توانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیش‌فرض را داشتیم که اگر به‌طور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی می‌توان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کرده‌ایم.

به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟

ما نمی‌خواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره‌ افغانستانی‌ها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانی‌ها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشم‌های ستار را به هزاره‌ها نزدیک کنیم اما در عین حال می‌خواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر می‌کنم در قیاس با انیمیشن‌های دیگر، می‌توانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوست‌داشتنی شده‌اند. زیبایی کاراکترها برای‌مان بسیار حائز اهمیت بود.

در طراحی کل‌کل‌ها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالش‌ها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیم‌نگاهی داشته‌اید؟

اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانس‌ها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز می‌گردد، پدرش به او می‌گوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاری‌های ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر می‌گوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیت‌ها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشته‌ایم.

حتی می‌خواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگ‌ترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچه‌ها منتقل می‌کنند. بچه‌ها واقعا ذهن پاک و ساده‌ای دارند. اگر بزرگ‌تری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه‌، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی می‌تواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگ‌ترها هستند.

بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینی‌ها و فضایی‌ها می‌شود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وام‌دار نمونه‌های خارجی بودید؟

خیلی تلاش کردیم تا جایی که می‌توانیم از نمونه‌های خارجی استفاده نکنیم. نمی‌خواستیم داستان فیلم کپی‌برداری باشد. کمااینکه اکثر داستان‌های روایت شده در فیلم‌های خارجی با محوریت فضایی‌ها، شباهت‌های بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر می‌توان درباره این موضوع خیال‌پردازی کرد که به‌نظر می‌رسد بی‌نهایت داستان درباره فضایی‌ها می‌توان متصور بود. از گونه‌های مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستان‌ها و موقعیت‌هایی که می‌توان برای آن‌ها طراحی کرد.

ما تلاش کردیم، روایت‌مان معطوف به سیاره‌ای باشد که شباهت‌هایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیاره‌ای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیت‌هایی روی این نگاه وجود داشت.

چه حساسیت‌هایی وجود داشت؟

بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیت‌های عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما می‌دانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.

اگر سهیل را وارد چنین چالش‌های تخیلی‌ای کردیم، به این دلیل بود که نمی‌خواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر می‌خواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیاده‌روها و معابر می‌پرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندی‌های انسان‌ها می‌شود به تصویر درآوریم تا به‌خصوص بچه‌ها یاد بگیرند که به توانایی‌های خود اتکا کنند و جلو بروند.

شخصیت‌ فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعت‌دهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. می‌خواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچه‌ها بتوانند از محدودیت‌های ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که می‌توانند انجام دهند.

فکر نمی‌کنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژه‌ها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هسته‌ای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟

شاید یکی از دلایلش این بود که احساس می‌کردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب می‌بستیم! البته منکر این نیستیم که شاید می‌شد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغه‌ها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.

خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آن‌ها می‌شود؟

معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کم‌رنگ‌تر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را می‌پذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.

این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه می‌دانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیده‌اند و از همه آن‌ها تشکر می‌کنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. به‌خصوص از طرف بچه‌هایی که مخاطب پیام‌های این فیلم می‌توانند باشند. ما می‌خواهیم به مرحله‌ای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بین‌المللی رقابت کنیم.

یکی از ایده‌های نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آن‌ها را می‌گیرد. در طول روایت نشانه‌ای مبنی‌بر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمی‌بینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط می‌شود؟

بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را به‌عنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و به‌واسطه اتفاقاتی که می‌افتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او می‌کند.

چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را به‌درستی مخاطب متوجه نمی‌شود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهره‌های علمی برود، یا ابرقهرمان‌های هالیوودی؟‌ سرانجام هم دست به انتخاب درست می‌زند. به‌واسطه آن حذفیات برخی از این نقصان‌ها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را می‌پذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.

یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشن‌های سینمایی ایران هم می‌شود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشن‌های ما تا این اندازه پسرانه شده است؟

این مشکل مربوط به انیمیشن‌سازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزی‌های موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه می‌شویم که کار را به مراتب برای‌مان دشوارتر می‌کند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشن‌ها هم می‌توانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.

این مشکلات به‌صورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط به‌گونه‌ای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. می‌توانستیم یک کاراکتر فرعی و بی‌خاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.

کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، به‌نظر می‌رسد چندگام از دیگر انیمیشن‌های سینمایی این سال‌ها عقب‌تر است و از نظر کیفی توان رقابت با آن‌ها را ندارد؛ این فاصله کیفی را می‌پذیرید و فکر می‌کنید، دلیلش چیست؟

درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشته‌ایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد می‌دانیم. در عین حال کیفیت هر پروژه‌ای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گله‌گذاری کنم اما این طبیعی است که پروژه‌ای با بودجه بیشتر می‌تواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.

آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت می‌گویم همین امروز با بودجه‌ای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.

می‌توانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟

خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجه‌ای حتی بهترین انیمیشن‌ساز با بهترین تیم همراه هم نمی‌تواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تک‌تک بچه‌هایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.

به زبان ساده‌تر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشته‌اید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.

دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشن‌سازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه می‌شود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی می‌توانم بگویم برخی زیرساخت‌ها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آن‌ها نیازمند بودجه است.

احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک به‌واسطه موسیقی‌شان ماندگار می‌شوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!

بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبت‌هایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجه‌اش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختی‌ها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.

این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشن‌های سینمای جابه‌جا کرده است؟

از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلم‌های غیرکمدی شده است. همه فیلم‌ها تحت تأثیر سانس‌های زیاد فیلم‌های کمدی، سهم‌شان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلم‌های دیگر فشار وارد می‌کند.

سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت می‌کنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانه‌مان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.

در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت می‌برد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.

در ابتدای گفت‌وگو اشاره‌ای به ایده شکاف نسل‌ها داشتید. از این منظر احساس نمی‌کنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟‌ به‌خصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچه‌ها و یا کل‌کل‌های بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.

این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشن‌های دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کرده‌اند اما باید این داستان‌ها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچه‌ها روایت می‌شود و ما نمی‌توانستیم آن را نادیده بگیریم.

در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینه‌ها دارند. تنها پاسخی که می‌توان به این نگرانی‌ها داد، این است که همه این‌ها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگ‌ترهاست.

درباره حاضرجوابی‌های سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! به‌خصوص که امروز جسارت بچه‌ها دربرابر والدین به‌گونه‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمی‌شود!

وقتی از یک روان‌شناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه می‌کند و بعد در انتها نتیجه‌گیری می‌شود که آن کار بد بوده است! آن روان‌شناس می‌گفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجه‌گیری را درک نمی‌کند و فقط فعل را درک می‌کند و احساس می‌کند باید آن کار را انجام دهد.

برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچه‌های بالای سه سال، نتیجه‌گیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر می‌بیند، نتیجه منفی آن را هم درک می‌کند. ما هم در این بخش، نتیجه‌گیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. به‌خصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح می‌شود و یکدیگر را در آغوش می‌کشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.

رسانه سینمای خانگی- سیمرغ به بازیگران دو فیلمه می‌رسد؟

۵ بازیگر مرد و ۲ بازیگر زن هر کدام با حضور در ۲ فیلم جشنواره چهل‌ودوم، پرکارترین بازیگران این دوره شناخته می‌شوند. بازیگرانی که برخی نقش اصلی و برخی نقش‌های مکمل را برعهده دارند و با حضور در ۲ فیلم شانس دریافت سیمرغ در این دوره را برای خود دو چندان می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در میان ۳۴ فیلم اعلام شده چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ۵ بازیگر مرد و ۲ بازیگر زن هر کدام با حضور در دو فیلم، پرکارترین بازیگران این دوره شناخته می‌شوند. امیر حسین آرمان تنها بازیگری است که در دو فیلم از فیلم‌های بخش سودای سیمرغ حضور دارد.

بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی است که داستانی درباره تاریخ معاصر ایران دارد و آسمان غرب ساخته محمد عسگری که پرتره ای از زندگی شهید شیرودی در یکی از مهم‌ترین عملیات های او در دوران دفاع مقدس است. آرمان سال گذشته با فیلم آن ها مرا دوست داشتند در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

شهرام حقیقت دوست دیگر بازیگر این لیست است که در فیلم قلب رقه نقش اصلی و در باغ کیانوش نقش مکمل را ایفا می‌کند. قلب رقه به کارگردانی خیرالله تقیانی پور درباره اتفاقات چندسال اخیر سوریه است و باغ کیانوش نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند ساخته رضا کشاورز است که به داستانی در سال های دهه ۶۰ می‌پردازد.

آخرین حضور سینمایی حقیقت دوست به سال ۹۸ و فیلم قاتل و وحشی بازی می‌گردد و پس از آن حقیقت دوست به جز دو سریال در شبکه نمایش خانگی در فیلم دیگری ایفای نقش نکرده است. «بی‌بدن» فیلم دیگری است که پژمان جمشیدی در آن ایفای نقش کرده تا امسال نیز همانند سی و نهمین دوره جشنواره، با دو فیلم از دو فضای متفاوت کمدی و اجتماعی در جشنواره حضور داشته باشد

بازیگر دیگری که علاوه بر بهشت تبهکاران در یکی از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشته، پژمان بازغی است. این بازیگر که البته چندسالی است در زمینه اجرای تلویزیونی نیز فعالیت می‌کند، در دو فیلم بهشت تبهکاران و تابستان همان سال ایفای نقش کرده است. تابستان همان سال فیلمی به کارگردانی محمود کلاری است و مهران مدیری نقش اصلی آن را بر عهده دارد.

داستان زندگی یک آپاراتچی در زمان انقلاب دستمایه ساخت فیلم آپاراتچی به کارگردانی قربانعلی طاهر فر شده است. هومن برق نورد که سال گذشته نیز با فیلم سینمامتروپل در نقش یک پخش کننده فیلم در سینماهای قدیمی در جشنواره حضور داست، امسال نیز دوباره در همان شمایل در فیلم آپاراتچی به ایفای نقش پرداخته است. فیلم دوم او بهشت تبهکاران است و با امیرحسین آرمان، پژمان بازغی، سحر جعفری جوزانی و حسام منظور هم بازی می‌شود.

فیلم پربازیگر سروش صحت یعنی صبحانه با زرافه‌ها ترکیب بازیگران خود را به جز پژمان جمشیدی حفظ کرده و بهرام رادان، هادی حجازی فر و هوتن شکیبا که در سال‌های قبل هر کدام نقش اصلی یک فیلم در جشنواره را برعهده داشتند در هیچ فیلم دیگری حضور ندارند.

پژمان جمشیدی اما علاوه بر صبحانه با زرافه‌ها در فیلم دیگری حضور دارد که تجربه همکاری با نویسنده آن را به عنوان کارگردان در فیلم علف‌زار داشته است. فیلم بی‌بدن به کارگردانی مرتضی علیزاده و نویسندگی کاظم دانشی فیلم دیگری است که جمشیدی در آن ایفای نقش کرده تا امسال نیز همانند سی و نهمین دوره جشنواره، جمشیدی با دو فیلم از دو فضای متفاوت کمدی و اجتماعی در جشنواره حضور داشته باشد.

الناز حبیبی و شبنم قربانی دو بازیگر زنی هستند که در اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی حضور دارنددو بازیگر زن پرکار امسال هر دو در تمساح خونی ایفای نقش کرده اند. الناز حبیبی و شبنم قربانی که در اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی حضور دارند. به علاوه حبیبی در شه سوار به کارگردانی حسین نمازی ایفای نقش کرده که هر دو از درام‌های اجتماعی امسال هستند.

شبنم قربانی که با فیلم مرد بازنده اولین حضور جدی خود را در جشنواره فیلم فجر تجربه کرد، امسال با فیلم دیگر خود یعنی مجنون در فضایی کاملا متفاوت با تمساح خونی ایفای نقش می‌کند. مجنون برشی از زندگی شهیدان مهدی و مجید زین الدین در جریان جنگ ایران و عراق با راهبری لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب است که بخشی از عملیات خیبر را در جزیرهٔ مجنون پیش بردند.

رسانه سینمای خانگی- همچنان کمدی می‌تازد

گیشه سینمای ایران طی یک هفته گذشته با فروش بیش از ۳۸ میلیارد تومان به رقم کلی ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان رسیده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تنها ۱۸ روز به آغاز چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر باقی مانده است و با توجه به اینکه با شروع این جشنواره اکثر سینماهای کشور به خصوص سینمادوستان در تب و تاب این رویداد بزرگ فرهنگی و هنری قرار می گیرند و اکثر پردیس های سینمایی که این روزها میزبان علاقه مندن به سینما برای تماشای فیلم های در حال اکران هستند، در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار می گیرد میزان آمار فروش فیلم ها در بازه زمانی برگزاری جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا می کند.

البته در این مدت نیز کمتر تهیه کننده ای تمایل دارد تا فیلم خود را برای اکران روانه سینماهای کشور کند؛ به همین دلیل می توان گفت جدول اکران با تغییر چندانی حداقل تا پایان جشنواره فیلم فجر همراه نخواهد بود و بی شک فروش گیشه نیز قرار نیست تغییر محسوسی داشته باشد. اما باید دید در این ۱۸ روز باقی مانده مخاطبان تا چه اندازه از فیلم های در حال اکران استقبال می کنند و یا همچنان گوی سبقت بر دستان همان فیلم های اندکی است که ماه ها است در سینماها اکران بوده و همچنان مورد استقبال قرار می گیرد.

اما گیشه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ همانند سال های قبل با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است؛ هرچند بعد از ۲ سال رکود و تعطیلی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بر گیشه سینما حاکم بود و البته حواشی که سینما بعد از آن درگیر آن شد؛ فروش فیلم ها در سال جدید توانسته جان تازه ای به سینمای ایران بدهد، هرچند بار این اتفاق نیز تنها روی دوش تعدادی فیلم سینمایی در گونه کمدی قرار داشت که اگر همین چند فیلم هم نبود سینما کاملاً به ورشکستگی می رسید. با این حال می توان به فروش کل سینمای ایران از ابتدای سال جاری تا امروز امیدوار بود؛ گیشه سینمای ایران از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان فروش داشته است.

با نگاه کوتاه به آمار فروش فیلم هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران هستند، می توان گفت فیلم های کمدی همچنان در صدر جدول فروش قرار دارند و همچنان در جذب مخاطب به سینماها بیش از هر فیلم دیگری موفق عمل می‌کنند. از فیلم سینمایی «هاوایی» که بیش از ۱۰ روز است در سینماها اکران شده گرفته تا فیلم های دیگری چون «هتل»، «ویلای ساحلی»، «ورود و خروج ممنوع» و «فسیل» که ماه ها است از اکران تعدادی از این آنها گذشته اما همچنان تماشایشان در سینما برای مخاطب جذاب است.

بعد از این فیلم ها، بیشترین مخاطب را آثار انیمیشن و فیلم های کودک و نوجوان داشته اند که می توان به فیلم «بچه زرنگ»، «مسافری از گانورا» و یا «نارگیل ۲» اشاره کرد. بعد از این آثار است که فیلم های اجتماعی، سیاسی و ارگانی در لیست فروش قرار می گیرد که این نشان دهنده تمایل اندک مخاطب این روزهای سینمای ایران نسبت به چنین آثاری است.

فروش فیلم‌ها طی یک هفته گذشته

فیلم سینمایی «هاوایی» در یک هفته گذشته توانسته است به فروش بیش از ۱۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون تومان دست یابد، این فیلم سینمایی که از تاریخ ۱۳ دی ماه در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز بیش از ۱۵ میلیارد و ۶۵۶ میلیون تومان فروش داشته است.

دومین فیلم پرفروش هفته فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی است، این فیلم نیز بعد از گذشت ۴ ماه از اکران خود همچنان در بین فیلم های پرفروش هفته قرار دارد و توانسته طی یک هفته گذشته بیش از ۹ میلیارد و ۳۷۴ میلیون تومان فروش داشته باشد و فروش کل خود را به بیش از ۲۲۵ میلیارد و ۴۶۸ میلیون تومان برساند.

«ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری در رتبه سوم پرفروش های این هفته سینمای ایران قرار دارد و در یک هفته گذشته ۵ میلیارد و ۵۱۹ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم بعد از گذشت یک ماه از اکران خود توانسته بیش از ۳۷ میلیارد و ۸۶۲ میلیون تومان فروش داشته باشد.

فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نیز در یک هفته گذشته فروشی برابر ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان داشته است. این فیلم سینمایی نیز با گذشت یک ماه از شروع اکران خود به فروش ۱۷ میلیارد و ۵۰۸ میلیون تومان دست یافته است.

فیلم «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که نزدیک به یک سال است در سینماهای ایران در حال اکران است، طی یک هفته گذشته ۲ میلیارد و ۶۳۱ میلیون تومان فروش داشته و همچنان مخاطبان بسیاری را به سینما می کشاند. فروش کل این فیلم سینمایی بیش از ۳۰۶ میلیارد و ۱۷ میلیون تومان بوده است.

انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری طی یک هفته گذشته موفق به فروش ۲ میلیارد و ۲۷ میلیون تومان شده است. این انیمیشن سینمایی که ۵ ماه از اکران آن می گذرد تا امروز ۵۵ میلیارد و ۲۴۴ میلیون تومان فروش داشته است.

فیلم «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمداری دومین فیلم از سینمای کودک و نوجوان است که طی یک ماه گذشته در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی با فروش یک میلیارد و ۳۹۸ میلیون تومان در یک هفته گذشته فروش خود را به ۴ میلیارد و ۹۶۳ میلیون تومان رسانده است.

فیلم سینمایی «نارگیل ۲» به کارگردانی داوود اطیابی نیز در یک هفته گذشته ۵۵۳ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان فروش داشته است و کل فروش خود را بعد از گذشت ۵ ماه از اکران به ۲۴ میلیارد و ۳۷۲ میلیون تومان برساند.

فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی که روایت گر یک داستان ملتهب سیاسی است؛ در یک هفته گذشته ۳۷۱ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم سینمایی نزدیک به یک ماه است که در سینماهای کشور اکران شده و تا امروز فروشی بالغ بر یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان داشته است.

«جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر نیز در یک هفته گذشته ۳۱۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود ۱۱ میلیارد و ۶۲۳ میلیون تومان فروخته است.

فیلم سینمایی «شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی نیز در یک هفته گذشته ۲۳۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که از خرداد ماه سال جاری در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز ۷۷ میلیارد و ۵۴۱ میلیون تومان فروش داشته است.

«عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی نیز در یک هفته گذشته ۱۹۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی طی ۲ ماه از اکران خود ۶ میلیارد و ۲۸۶ میلیون تومان فروش کرده است.

فیلم سینمایی «سلفی با رستم» به کارگردانی حسین قناعت در ۷ روز گذشته فروش ۱۲۶ میلیون و ۹۴۷ هزار تومانی داشته و بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون تومان فروش داشته است.

«گیچ گاه» به کارگردانی عادل تبریزی نیز در یک هفته گذشته ۱۱۰ میلیون تومان فروش داشته است، این فیلم سینمایی بعد از گذشت ۳ ماه از اکران خود ۱۵ میلیارد و ۵۳۱ میلیون تومان فروش داشته است.

فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت نیز در یک هفته گذشته بیش از ۸۲ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که کمتر از یک ماه از اکران آن می گذرد ۴۷۲ میلیون تومان فروش داشته است.

رسانه سینمای خانگی- جایزه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا نامزدهای خود را شناخت

نامزدهای جوایز سالانه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا (PGA) به عنوان یکی از بهترین پیش‌بینی کنندگان جوایز اسکار اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در بخش بهترین تهیه‌کنندگی فیلم بلند سینمایی (جایزه داریل اف زانوک) سی و پنجمین دوره جوایز انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا فیلم‌های «داستان آمریکایی»، «آناتومی یک سقوط»، «باربی»، «جاماندگان»، «قاتلان ماه کامل»، «استاد»، «اوپنهایمر»، «زندگی‌های گذشته»، «بیچارگان» و «منطقه مورد علاقه» نامزد دریافت جایزه شده‌اند.

نامزدهای انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا یکی از مهم‌ترین پیش‌بینی کنندگان جوایز اسکار است و سال گذشته نامزدهای این جوایز موفق به کسب ۷ نامزدی اسکار شدند.

 ۲۰ برنده قبلی جایزه بهترین فیلم جوایز اسکار در ۱۵ مورد با برنده جایزه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا مطابقت داشته است. سال گذشته فیلم «همه چیز همه جا به یکباره» و «پینوکیو» از «گیرمو دل تورو» که برنده جایزه انجمن تهیه‌کنندگان در شاخه‌های فیلم بلند و انیمیشن شده بودند در نهایت جایزه اسکار بهترین فیلم و انیمیشن بلند را نیز از آن خود کردند.

امسال در بخش انیمیشن جوایز انجمن تهیهکنندگان آمریکا، «پسر و مرغ ماهیخوار»، «اِلمنتال» و «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» نامزد دریافت جایزه شده‌اند.

در بخش تهیه‌کنندگی سریال‌های درام نیز «تاج»، «دیپلمات»، «آخرین بازمانده»، «برنامه صبحگاهی» و «وراثت» و در بخش تهیه‌کنندگی سریال‌های کمدی هم «بری»، «خرس»، «وظیفه هیئت منصفه»، «فقط قتل‌های داخل ساختمان» و «تد لاسو» نامزد دریافت جایزه معرفی شدند.

مراسم اعطای جوایز سی و پنجمین دوره جوایز انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا روز ۲۵ فوریه (ششم اسفند) برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا فجر امسال غافلگیری دارد؟

جشنواره فیلم فجر تا اینجا توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر بمانیم تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امسال، سال خوبی برای جشنواره فیلم فجر است. این نوید از همان زمانی به گوش رسید که اعلام شد ۱۰۶ فیلم برای حضور در این رویداد، اعلام آمادگی کرده‌اند که از این تعداد، ۵۱ فیلم را کارگردانان اول تولید کرده‌اند. مشخص بود که با این آمار، دست هیات انتخاب برای گزینش آثار باز است. همچنین این گمانه به ذهن خطور می‌کرد که با توجه به حضور این تعداد فیلم‌اولی، بخش نگاه نو، دوباره احیا می‌شود و تعداد بیشتری از آثار اول، امکان حضور در جشنواره فجر را خواهند یافت.

در ادامه و با سلسله‌گزارش‌هایی که منتشر شد، این نکته مورد توجه قرار گرفت که ارگان‌های بسیاری برای امسال تولیدات داشته‌اند که بیم آن می‌رفت با جشنواره‌ای ارگانی مواجه شویم اما این گمانه از دو جهت مردود بود: نخست، بحث هوشمندی‌ای بود که در سیاست‌گذای‌های کلان جشنواره فجر وجود دارد و از یک‌دست شدن تم تولیداتی آن جلوگیری می‌کند و دوم، سوژه‌هایی بود که برخی از این ارگان‌ها، موفق شدند تا آن را از حالت کلیشه‌ای خارج کنند. مثلا دو ساخته امسال اوج یعنی آبی روشن و پرویزخان، در زمین دیگری جز آن‌چه تصور غالب است، روایت می‌شود که تنوع گونه خوبی را برای جشنواره امسال رقم زده است.

این تنوع گونه که از کودک و کمدی تا درام‌های اجتماعی، دفاع مقدس، بیوگرافی و انیمیشن وجود دارد، طیف وسیع‌تری از مخاطبان را شامل شده و جذابیت‌های تماتیک بسیاری را به جشنواره می‌دهد. همچنین حضور کارگردانانی از چندین نسل، می‌تواند در کنار تنوع گونه، چالش جذاب‌تری را در مسیر رقابت ایجاد کند.

در مورد جشنواره امسال، چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند

فضاسازی‌ها و خبررسانی‌هایی که برخی از آثار جشنواره امسال طی هفته‌های اخیر داشته‌اند نیز می‌تواند برای مخاطب، جذابیت‌های بسیاری داشته باشد. متاسفانه اکنون چندسالی است که این نگاه در برخی رسانه‌ها رایج شده که طی آن، بیش از آن‌که به داستان، کارگردان، تیم بازیگری و گونه فیلم توجه شود، تمرکز بر روی نهاد سازنده است و همین، به اهرمی تبدیل می‌شود تا گاردهای علیه آن فیلم شکل بگیرد. این، یک سنجش غیرحرفه‌ای و اشتباه است چرا که نهادی مانند فارابی، در عمده تولیدات سینمایی کشور نقش دارد و این نقش داشتن، از اعطای تجهیزات و لجستیک گرفته شده تا اعطای وام و . . . می‌تواند متنوع باشد و به همین دلیل، نمی‌توان این‌گونه برداشت شود که چون فارابی در فلان فیلم مشارکت داشته، پس با یک فیلم ارگانی با زاویه نگاه خاص مواجه هستیم.

مثلا برای جشنواره امسال، حدود نیمی از فیلم‌ها، با حضور فارابی تولید شده است اما آیا این گزاره، به معنی تولید فیلم تحت تفکر فارابی است؟ قطعا خیر. هم‌چنان‌که دیگر ارگان‌ها نیز از آن شاخصه‌هایی که تصور می‌کنیم، فاصله گرفته و در تولیدات خود، مخاطب و رضایت او را هدف قرار داده‌اند. بنابراین نباید با یک پیش‌فرض تدافعی و گارد گرفتن در برابر برخی تولیدات، به تماشای آثار حاضر در جشنواره بنشینیم.

در مورد جشنواره امسال، این نکته نیز وجود دارد که چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند. همین استدلال کافی است تا با دید جدی‌تری به آثار این دوره نگاه کنیم و حتی در انتظار غافلگیری باشیم.

جشنواره فیلم فجر، هرساله، فارغ از چهره‌هایی که در آن حضور دارند، محلی برای تضارب عقاید است. همین مشخصه، تنور این رویداد را حسابی گرم می‌کند. این اظهارنظرهای پیش‌دستانه قطعا مربوط به دوره اخیر نیست و در تمامی دوره‌ها وجود داشته است پس با این نگاه حرفه‌ای به جشنواره می‌نگریم که نمی‌توان کلیت یک دوره را تنها از روی نام فیلم و سازنده آن تشخیص داد. وقتی با این دید، به جشنواره نگاه کنیم، به این گزاره می‌رسیم که در بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور، تعدادی فیلم به نمایش درمی‌آید که تنها، پس از اتمام آن قادر خواهیم بود که راجع به کیفیت محتوایی آن بحث‌های تکنیکی کنیم.

تا اینجای کار، جشنواره توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر ماند تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

رسانه سینمای خانگی- بالاخره سینمای ایتالیا احیا شد

مجموع فروش سینمای ایتالیا در سال ۲۰۲۳ با افزایش ۶۲ درصدی توانست از سایه بحران همه‌گیری کرونا خارج شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، بر اساس آمار و ارقام اعلام شده از سوی شرکت ایتالیایی «Cinetel»، فروش گیشه سینمای ایتالیا در مقایسه با سال ۲۰۲۲ با ۶۲ درصد افزایش به ۴۹۵ میلیون یورو رسیده و شمار مخاطبان نیز با رشد ۵۹ درصدی ۷۰.۵ میلیون نفر شده است.

با این حال، بازار سینمای ایتالیا همچنان در مقایسه با میانگین پیش از همه‌گیری برای دوره ۲۰۱۷-۲۰۱۹، تقریباً ۱۶ درصد از نظر فروش و ۲۳ درصد از نظر شمار تماشاگران کاهش یافته است.

پرفروش‌ترین فیلم سال سینمای ایتالیا «هنوز فردایی هست» اولین ساخته «پائولا کورتلزی» ستاره ایتالیایی بود که در ماه اکتبر پس از نمایش جهانی در جشنواره فیلم رم اکران شد. این درام کمدی سیاه و سفید که داستان آن در حال و هوای سال ۱۹۴۶ در رم اتفاق می‌افتد، نزدیک به ۳۳ میلیون یورو در گیشه فروخت و بالاتر از «باربی» (۳۲.۱ میلیون یورو) و «اوپنهایمر» (۲۷.۹ میلیون یورو) در رتبه‌های دوم و سوم قرار گرفت.

بر اساس این گزارش، فیلم های ایتالیایی در سال ۲۰۲۳ شامل تولیدات مشترک، درآمدی بالغ بر ۱۲۰ میلیون یورو داشته و ۱۸ میلیون مخاطب را جذب کرده‌اند که تقریباً ۲۶ درصد از کل تماشاگران را شامل می شود. سهم تولیدات ایتالیایی نه تنها بالاتر از میانگین سال‌های پیش از همه‌گیری ۲۰۱۷-۲۰۱۹ (۲۱%) بوده، بلکه به میانگین کل دهه ۲۰۱۰-۲۰۱۹ نیز نزدیک است.

سه فیلم برتر ایتالیایی، علاوه بر «هنوز فردایی هست» شامل فیلم ماجراجویی و کمدی «من در مقابل تو: ماموریت جنگل» ساخته «جان‌لوکا لوزی» (۴.۸ میلیون یورو) و کمدی «Tre Di Troppo» ساخته «فابیو دی لوئیجی» (۴.۷ میلیون یورو) بودند.

ایتالیا آینه سایر کشورهای اروپایی است که گیشه سال ۲۰۲۳ آنها کمتر از دوران پیش از همه گیری است. گیشه فرانسه ۱۳.۱ درصد کمتر از میانگین قبل از کووید ۲۰۱۷-۲۰۱۹ است، در حالی که بریتانیا و ایرلند نسبت به میانگین دوره سه ساله پیش از همه گیری ۲۲.۱ درصد فروش کمتری ثبت کرده‌اند. برای آلمان این رقم ۱۶.۹ درصد کمتر و برای اسپانیا ۲۳.۹ درصد کمتر است.

رسانه سینمای خانگی- «هتل» از فسیل پیشی گرفت؟

آمار فروش بلیت آنلاین سینماها به همراه فیلم‌های پرفروش و سینماهای محبوب مردم در سراسر کشور طی سه ماهه پاییز منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پاییز امسال یکی از سامانه‌های فروش آنلاین بلیت سینما ۴ میلیون و ۲۵۲ هزار و ۳۳۷ بلیت فروخته است که در این بین سهم بازار کل از فروش بلیت فیلم‌های روی پرده ۴۳.۲۰ درصد و سهم بازار آنلاین در بخش فروش بلیت فیلم و تئاتر کمدی ۸۹.۲۰ درصد برآورد شده است.

پرفروش‌ترین‌های پاییز سینما

در سه ماهه پاییز، فیلم «هتل» با ۲ میلیون و ۲۳۳ هزار و ۷۹ بلیت خریداری شده در صدر جدول پرفروش‌ها قرار دارد و در جایگاه بعدی هم فیلم «فسیل» با ۳۸۵ هزار بلیت خریداری شده، دومین کمدی پربیننده پاییز محسوب می‌شود. سومین فیلمی که با اقبال روبه‌رو شده هم، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» با ۳۱۳ هزار و ۹۶۹ بلیت فروخته شده است.

در ادامه جدول هم فیلم «ویلای ساحلی» با ۲۱۸هزار و ۳۱۴ بلیت و فیلم «گیجگاه» با ۱۴۷هزار و ۸۱۵ بلیت خریداری شده قرار دارند. همچنین فیلم‌های «شهر هرت»، «جوجه تیغی» و «نارگیل ۲» به ترتیب با ۱۲۸هزار و ۱۳۸ بلیت، ۱۱۱هزار و ۳۴ بلیت و ۸۶ هزار ۷۳۹ بلیت فروخته شده، رده‌های بعدی جدول فروش پاییزی را به خود اختصاص داده‌اند.

سینماهای محبوب مردم، از تهران تا مشهد

در بین سینماهایی که مردم از طریق خرید آنلاین بلیت، بیشتر برای تماشای فیلم به آنجا رفتند «پردیس سینمایی ایران مال» با ۲۴۱ هزار و ۴۳۵ بلیت در صدر انتخاب مردم قرار دارد. بعد از آن هم «پردیس سینمایی کوروش» با فروش ۲۱۸ هزار و ۳۷ بلیت و «پردیس سینمایی آزادی» با ۱۱۷ هزار و ۲۸۹ بلیت، دومین و سومین سینمای پرمخاطب این سامانه فروش آنلاین بلیت شدند. «پردیس سینمایی مگامال» با ۱۱۷ هزار و ۲۵۶ بلیت و «پردیس سینمایی هویزه مشهد» نیز با ۱۱۶ هزار و ۶۱۰ بلیت فروخته شده هم در رتبه‌های بعدی هستند.

استان‌های پرفروش

تهران و البرز با فروش ۲ میلیون و ۴۹۳ هزار و ۵۱۴ بلیت در صدر قرار دارند. بعد از آن هم استان خراسان رضوی با ۵۷۹ هزار و ۷۹۱ بلیت خریداری شده و استان اصفهان با ۲۸۶هزار و ۶۲۸ بلیت و استان فارس با ۲۱۲ هزار و ۲۵۰ بلیت خریداری شده در رتبه‌های اول تا پنجم هستند.

این آمار از سامانه فروش بلیت سینماتیکت استخراج شده است.

رسانه سینمای خانگی- آیا سبد فجر تکمیل است؟

۸ درام اجتماعی، ۶ فیلم در ژانر دفاع مقدس و جنگ، ۳ فیلم از تاریخ معاصر ایران و ۴ فیلم در ژانرهای کمدی، تاریخ اسلام، کودک و ورزشی ترکیب حال حاضر فیلم‌های جشنواره تا به اینجاست، ترکیب متفاوتی که نشان از رونق درام‌های اجتماعی نسبت به سایر ژانرها در فیلم‌های امسال جشنواره فیلم فجر دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پیش از اعلام اسامی فیلم‌های جشنواره چهل و دوم و برحسب گمانه‌زنی، ترکیب فیلم‌های امسال جشنواره پر بود از فیلم‌های مرتبط با دفاع مقدس و ژانر جنگی. ژانری که چند سالی است نقش پررنگی در فیلم‌های جشنواره دارد؛ اما پس از اعلام نام فیلم‌ها به نظر می‌رسد که داستان تک خطی اغلب آنها نشان از ژانرها و ترکیب‌های متنوع‌شان دارد.

به جز دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نام هیچ فیلمساز زن دیگری در میان فیلمسازان به چشم نمی‌خوردبا نرسیدن فیلم‌های مومن، قهرمان جندی شاپور و قرارگاه سری به جشنواره، بخشی از فیلم‌هایی که انتظار می‌رفت در ژانر دفاع مقدس و سینمای جنگ باشند، حذف شده و فیلم‌هایی با ژانرهای اجتماعی و تاریخ معاصر در میان اسامی فیلم های اعلام شده جای گرفتند. از این رو می‌توان گفت ژانر جنگ و سینمای دفاع مقدس نه اغلب فیلم‌ها، بلکه بخشی از ۲۲ فیلم سودای سیمرغ را به خود اختصاص داده اند.

نکته حائز اهمیت در میان فیلم‌های رسیده به جشنواره امسال نیز حضور کمرنگ کارگردانان زن در این ماراتن است. به جز دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نام هیچ فیلمساز زن دیگری در میان فیلمسازان به چشم نمی‌خورد. این در مقایسه با دو سال گذشته که در هرسال حداقل دو کارگردان زن در جشنواره حضور داشتند، کاهش پیدا کرده و سهم حضور زنان را به تنها یک فیلم از میان ۲۲ فیلم رسانده است.

سه پرتره از شهدا و ۳ فیلم دیگر از سینمای دفاع مقدس

از میان ۲۲ فیلم اعلام شده تنها ۶ فیلم به طور مشخص به سینمای جنگ اختصاص دارند. احمد، آسمان غرب و مجنون سه پرتره از شهیدان احمد کاظمی، شهید شیرودی و شهید مهدی زین الدین را روایت می‌کنند و قلب رقه و میرو نیز در ادامه همین ژانر قرار می‌گیرند.

قلب رقه ساخته خیرالله تقیانی پور است که پیش از این نجلا و تونل را نیز در همین ژانر کارگردانی کرده. تقیانی پور درباره این فیلم به خبرنگار سینمایی ایرنا گفته بود: موضوع این فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد و همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده است.

میرو به کارگردانی حسین ریگی، دیگر فیلم این ژانر نیز به داستان یک نوجوان بسیجی می‌پردازد که تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی در جبهه حضور پیدا می‌کند. دیگر فیلم این لیست ساخته تنها کارگردان زن امسال یعنی انسیه شاه حسینی است. دست ناپیدا که دو سالی است قرار است در جشنواره حضور داشته باشد امسال به این ماراتن رسید و قصه زنان پشت جبهه زمان جنگ را روایت می‌کند.

۲ +۲ فیلم تاریخ معاصر را روایت می‌کنند

پس از خائن کشی در جشنواره چهلم که به طور مشخص به بخشی از تاریخ معاصر ایران می‌پرداخت، فیلم دیگری در جشنواره چهل و یکم دغدغه تاریخ معاصر ایران را نداشت؛ تا امسال که دو فیلم به صورت مشخص و یک فیلم با گمانه زنی درباره تاریخ معاصر ایران خواهد بود.

صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی بحث برانگیزترین فیلم این لیست است که قرار است ماجرای اعدام طیب و اسماعیل رضایی را پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ روایت کند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

بهشت تبهکاران نیز از آن فیلم‌هایی است که سال قبل نیز سودای حضور در جشنواره فیلم فجر را داشته. فیلم در سال ۱۳۲۹ می‌گذرد؛ جایی که احمد دهقان نماینده مجلس و روزنامه نگار توسط حسن جعفری کارمند شرکت نقت به قتل می‌رسد. مسعود جعفری جوزانی کارگردان این فیلم است و این نهمین فیلم او پس از اثار ماندگاری چون در چشم باد، شیر سنگی، جاده های سرد و.. است. امیرحسین آرمان، پژمان بازغی، لادن مستوفی،هومن برق نورد و حسام منظور ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

محمدرضا ورزی که نام خود را با آثاری چون معمای شاه،سال های مشروطه و تبریز در مه به عنوان کارگردانی با سابقه درباره تاریخ معاصر ایران در ذهن مخاطبان ثبت کرده، امسال و در میان فیلم‌های اعلام شده، معجزه پروین را راهی جشنواره فیلم فجر کرده است. معجزه پروین به تهیه کنندگی محمدرضا شریفی نیا و با بازی خود او روایتی از زندگی پروین اعتصامی، شاعر ایرانی از دوران جوانی است.

از فرزندآوری و مهاجرت تا قصه یک رمال در ۸ فیلم جشنواره

بهروز شعیبی که دو سال گذشته با بدون قرار قبلی در جشنواره حضور داشت امسال با فیلم دیگری در همان ژانر به جشنواره بازگشته. آغوش باز قصه سه زوج را روایت می‌کند که سه قصه عاشقانه از آن ها داستان فیلم را پیش می‌برد. حامد کمیلی، محسن کیایی، در کنار گلاره عباسی و مهدی هاشمی ترکیب نسبتا نوی از بازیگران است که پیش تر در فیلم های شعیبی دیده نشده بود.

با آنکه هنوز کمدی یا اجتماعی بودن شه‌سوار مشخص نشده اما از فیلم قبلی حسین نمازی یعنی شادروان میتوان حدس زد که شه‌سوار نیز ترکیبی از همین دو ژانر خواهد بود. در شه‌سوار نیز با درگذشت پدر یک خانواده یک مراسم عروسی چندین با به هم خورده و از سر گرفته می‌شود. داستان این فیلم قرار است در سه شبانه روز و یک مراسم عروسی روایت شود. مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی تا اینجا دوبازیگر معرفی شده این پروژه هستند.

کاوه سجادی حسینی دو سال پیش فیلم نبودنت را برای جشواره فیلم فجر آماده می‌کرد و به گفته برخی رسانه ها از سال ۹۶ قصد ساخت این فیلم را داشته که در نهایت امسال برای حضور در جشنواره آماده شده. نبودنت درامی اجتماعی است و قصه ای عاشقانه و زنانه با تم مهاجرت دارد. سجادی در یک گفت‌وگو اشاره کرده بود قصد دارد به مهاجرت‌های بی جا که باعث فروپاشی خانواده ها می‌شود بپردازد.

در خلاصه این فیلم آمده است: مرضیه چندسال است به انتظار همسر خود است ولی همسرش توان بازگشت به خانه را ندارد. سحر دولت‌شاهی، امیر آقایی، آزاده صمدی سه بازیگر اصلی این فیلم هستند.

همچون در یک آینه نام پیشین سومین فیلم محمود کلاری فیلمبردار در قامت کارگردان است. این فیلم با نام فعلی تابستان همان سال درباره زمال آیینه بینی است که مهران مدیری نقش آن را ایفا می‌کند. داستان فیلم به پسر بچه هفت ساله ای میپردازد که پیش رمالی میرود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند.غافل از آنکه چیزهایی میگوید که خانواده را با چالش های زیادی رو به رو می‌کند.

علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی و.. دیگر بازیگران این فیلم در کار مهران مدیری هستند. غیبت مهران مدیری در جشنواره فیلم فجر امسال از نکاتی بود که توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد چراکه علیرغم گمانه زنی ها جدیدترین ساخته او یعنی ساعت ۶ صبح در میان فیلم های راه یافته به جشنواره امسال حضور ندارد.

بنیاد سینمایی روایت فتح امسال با یک فیلم اجتماعی با رگه های طنز در جشنواره حاضر است. دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی داستان زوجی را روایت می‌کند که سودای مهاجرت دارند و علیرغم توصیه های پدر و مادر خود از فرزندآوری خودداری می‌کنند. این زوج جوان که برای مهاجرت به پول نیاز دارند با مشکلاتی مواجه می‌شوند که در نهایت تصمیم آن ها را به بچه دار شدن می‌رساند. پردیس احمدیه و سینا مهراد به عنوان بازیگران اصلی در این فیلم ایفای نقش می‌کنند.

دروغ‌های زیبا دیگر فیلم این ژانر، درامی اجتماعی محصول مشترک ایران و بنگلاردش است. مرتضی آتش زمزم که پیش از این چند فیلم دیگر را در کشور بنگلاردش ساخته بود در جدیدترین ساخته خود داستان زوجی بنگلاردشی را روایت می‌کند که برای زندگی به سختی تلاش می‌کنند. این فیلم با بازی جایا احسن و شمون فاروغ از هنرپیشه‌های بنگلاردشی جلوی دوربین رفته و دهمین فیلم بلند آتش زمزم محسوب می‌شود.

هشتمین فیلم اجتماعی جشنواره امسال، نپتون است. فیلمی به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان با موضوعی اجتماعی و درگیری های یک خانواده. افسانه و همسرش به دلیل مشلغه کاری از فرزند خود غافل می‌شوند و فرزند آنها دچار مشکلاتی می‌شود. آرمین رحیمیان، بهدخت ولیان، مسعود کرامتی و بهناز جعفری بخشی از بازیگران این فیلم هستند.

کمدی، کودک و تاریخ اسلام هر کدام در یک فیلم

حضور فیلم های کمدی در جشنواره فیلم فجر همیشه مورد بحث و بررسی بوده است. عده ای با حضور یک فیلم کمدی در رویدادی که قرار است فیلم‌های سال آینده سینمای ایران را به عنوان فیلم‌هایی جریان ساز مشخص نماید، مخالف اند و حضور این فیلم‌ها را طی سال و برای گیشه مناسب می‌دانند. عده دیگری نیز این فیلم‌ها را بخش متفاوت جشنواره می‌دانند و حتی آن را ضروری تلقی می‌کنند.

کمدی جدید سروش صحت به نام صبحانه با زرافه ها تنها کمدی حاضر در این دوره از جشنواره است که پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا و هادی حجازی فر تا به اینجا بازیگران معرفی شده حاضر در این فیلم هستند.

داریوش یاری که با فیلم کربلا جغرافیای یک تاریخ نشان داد درباره تاریخ اسلام روایات متفاوتی برای عرضه دارد، امسال با فیلم شور عاشقی خود را به جشنواره رسانده است. شورعاشقی روایت مستقیمی از کربلا پس از واقعه عاشوراست و به گفته یاری ماجرای زنی را روایت می‌کند که قرار است صدای کاروان امام حسین(ع) پس از واقعه کربلا باشد.

نوروز به کارگردانی سهیل موفق فیلمی با فرم و ساختاری متفاوت درباره نوروز، آیین و رسوم، افسانه‌ها و اساطیر نوروزی است. علی نصیریان و شبنم مقدمی بازیگران مطرحی هستند که در این فیلم سینمایی حضور دارند. سهیل موفق پیشتر فیلم‌های پاستاریونی و شکلاتی را در کارنامه خود داشته است.

پرویزخان به کارگردانی علی‌ ثقفی درباره زندگی پرویز دهداری از مربیان فوتبال ایران است. این فیلم به داستان بازیکنان تیم ملی می‌پردازد که زیر نظر پرویز دهداری از تیم ملی استعفا می‌دهند.

خروج از نسخه موبایل