پنجاه و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم هوف آلمان میزبان نمایش یک فیلم بلند و یک فیلم کوتاه ایرانی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم سینمایی «علت مرگ: نامعلوم» به نویسندگی و کارگردانی علی زرنگار در بخش اصلی پنجاه و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم هوف آلمان رقابت میکند و فیلم کوتاه «۲۱ هفته بعد» ساخته نسرین محمدپور نیز در بخش آثار این کوتاه این رویداد سینمایی به نمایش گذاشته می شود.
این دومین حضور جهانی «علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار و تهیهکنندگی مجید برزگر است که پیش از این در بخش استعداد جدید آسیایی بیست و پنجمین دوره جشنواره شانگهای چین به نمایش در آمد و جایزه بهترین فیلمبرداری به داود ملکحسینی رسید.
در خلاصه داستان «علت مرگ: نامعلوم» آمده است: هشت مسافر پیش از طلوع آفتاب، شهداد را به مقصد کرمان ترک میکنند. میان راه اتفاقی آنها را از رفتن بازمیدارد… بانیپال شومون، علیرضا ثانیفر، ندا جبراییلی، علیمحمد رادمنش، زکیه بهبهانی، رضا عموزاد، سهیل باوی، سعید رضاییکیا و میلاد مرادی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم کوتاه «۲۱ هفته بعد» ساخته نسرین محمدپور که پیش از این جایزه بهترین فیلم کوتاه را از جشنواره بینالمللی بوسان کره جنوبی دریافت کرده است، همچون آثار قبلی این کارگردان به مساله زنان میپردازد و این بار به موضوعی مرتبط با مادرانگی اختصاص دارد و بنفشه ریاضی، لیلا حسین زاده، سودابه بهرامی نژاد و پریسا عسگری بازیگران فیلم را تشکیل میدهند.
پنجاه و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم هوف از ۲۴ اکتبر (دوم آبان) در آلمان آغاز شده و تا ۲۹ اکتبر (۷ آبان) ادامه خواهد داشت.
«علت مرگ: نامعلوم» در بخش اصلی جشنواره فیلم هوف آلمان پذیرفته شد.
به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «علت مرگ: نامعلوم» به نویسندگی و کارگردانی علی زرنگار در بخش اصلی پنجاه و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم هوف آلمان رقابت میکند.
این فستیوال تا ۲۹ اکتبر مصادف با ۷ آبان در حال برگزاری است.
این دومین حضور جهانی «علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار و تهیهکنندگی مجید برزگر است که پیش از این در بخش استعداد جدید آسیایی بیست و پنجمین دوره جشنواره شانگهای چین به نمایش در آمد و جایزه بهترین فیلمبرداری به داوود ملکحسینی رسید که وی در اختتامیه این فستیوال الف جهانی جایزه بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد.
این فیلم در چهار بخش بهترین فیلم (مجید برزگر)، بهترین کارگردانی (علی زرنگار)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (علیمحمد رادمنش) و بهترین فیلمبرداری (داوود ملک حسینی) بخش استعداد جدید آسیایی جشنواره نامزد شده بود.
علی زرنگار در کارنامه سینمایی خود نگارش فیلمنامه فیلمهای «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «بدون تاریخ؛ بدون امضا» و «مغز استخوان» را دارد.
در خلاصه داستان «علت مرگ: نامعلوم» آمده است: «هشت مسافر پیش از طلوع آفتاب، شهداد را به مقصد کرمان ترک میکنند. میان راه اتفاقی آنها را از رفتن بازمیدارد…»
بانیپال شومون، علیرضا ثانیفر، ندا جبراییلی، علیمحمد رادمنش، زکیه بهبهانی، رضا عموزاد، سهیل باوی، سعید رضاییکیا و میلاد مرادی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
شرکت «رفت فیلمم پخش کننده بینالملل این فیلم را بر عهده دارد.
عوامل فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: علی زرنگار، مجری طرح: پویان صادقی، مدیر فیلمبرداری: داوود ملکحسینی، تدوین: حمید نجفیراد، طراحی و ترکیب صدا: سیدعلیرضا علویان، طراح صحنه و لباس: محمدرضا میرزامحمدی، صدابردار: سعید بجنوردی، موسیقی: عیسی حبیبزاده، طراح چهرهپردازی: محمدرضا قومی، رنگآمیزی تصاویر: حمیدرضا فطورهچیان، برنامهریز: سیاوش رمضانلو، امید راد، دستیار اول کارگردان: سیاوش رمضانلو، احسان شیری، عکاس: پیام صادقی، جانشین تهیه کننده: مهدی برزگر، مدیر تولید: محمد جعفری، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری با عنوان «رویاهای رنگی» از روز شنبه ششم آبان در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری «رویاهای رنگی» شامل ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری شامل فیلمهای کوتاه «سیم ششم» به کارگردانی بهرام عظیمی، «سوزنبان» به کارگردانی مهدی خرمیان، «پسر دریا» به کارگردانی عباس جلالی یکتا، «گذشته» به کارگردانی حمید محمدی، «ملکوت» به کارگردانی فرنوش عابدی، «کلاغ» به کارگردانی اهورا شهبازی، «بالانس» به کارگردانی برزان رستمی، «شهر خاموش» به کارگردانی امیر مهران، «دیوار چهارم» به کارگردانی محبوبه کلایی و «اکتسابات انتسابی» به کارگردانی سمانه شجاعی است.
آثاری که در این مجموعه به نمایش درمیآیند در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز معتبری را کسب کردهاند.
مراسم رونمایی این مجموعه انیمیشنهای کوتاه «رویاهای رنگی» در روز شنبه ۶ آبان ساعت ۱۸ در سالن شماره ۲ پردیس سینمایی چارسو برگزار میشود.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری «رویاهای رنگی» از روز شنبه ۶ آبان هر روز در سینماهای منتخب گروه سینمایی «هنر و تجربه» در تهران و روزهای چهارشنبه هر هفته در سینماهای شهرستانها به نمایش در میآید.سمانه مقرری نیز طراح پوستر بسته «رویاهای رنگی» است.
هم اکنون فیلمهای گروه سینمایی هنر و تجربه در ۲۳ سالن سینما در تهران و شهرستانها به صورت ثابت به نمایش در میآید. سینماهای چارسو، کوروش، موزه سینما، نارسیس، پرده طلایی، پرندمال، فرهنگ، باغ کتاب هر روز در دو سانس ۱۶ و ۱۸ در تهران و سینماهای هویزه، ویلاژتوریست و اطلس مشهد، سوره و ساحل اصفهان، گلستان شیراز، مهر قدس همدان، عصر جدید گرگان، ستاره باران تبریز، بهمن سنندج، مهر ارومیه، تماشاخانه پارس کرمان، آزادی کرمانشاه، بازار شهر قم و هنر و تجربه بابل در شهرستانها میزبان این انیمیشنها خواهندبود. گفتنی است این مجموعه انیمیشن روزهای چهارشنبه هر هفته در دو سانس ۱۶ و ۱۸ به صورت ثابت به نمایش درمیآید.
همچنین علاوه بر سینماهای ثابت، برخی فیلمها با توجه به استقبال مخاطبان در ۱۰ سینما نیز به صورت گردشی به نمایش در میآید.
این مجموعه همزمان با ۲۸ اکتبر (۶ آبان) و روز جهانی انیمیشن اکران میشود.
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیهای با امضای جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه صادر کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمار فیلم؛ جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه ادوار جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیه ذیل را امضا کردند.
متن این بیانیه بدین شرح است:
«بسمالله الرحمن الرحیم
پس از دفاع مشروع و ضربه حماسهآفرین مجاهدان فلسطینی بر پیکره فرتوت و سست رژیم اشغالگر صهیونیستی، سردمداران کفر و تزویر و زور به تصور جبران شکست مفتضحانه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، اقدام به مجازات دستهجمعی ساکنان باریکه غزه و قتلعام مردم مظلوم فلسطین کردند. آنگاه با کمک ابزار مضحک و شیطانی رسانه ایادی و همدستانشان، تصویر موهوم و حیوانی خود را تطهیر کردند. جنایت رژیم جعلی صهیونیست در بمباران بیمارستان المعمدانی غزه که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران کودک، زن و انسان بیگناه شد، مرزهای وحشیگیری را جا به جا کرد. در مقابل چشمهای مردمان جهان کشورهای اروپایی و دولت آمریکا با تامین انواع سلاحهای کشتار جمعی و پشتیبانی از این جنایتهای تاریخی حمایت نیز میکنند.
متأسفانه شاهدیم که بدیهیترین حقوق انسانی توسط جنایتکاران جهان با ابزار رسانه وارونهسازی میشود یا با سانسور واقعیتهای میدانی سعی در پنهان نمودن عمق جنایاتی میکنند که دل هر انسان آزادهای فارغ از مرام و مسلک و جغرافیای خاص را به درد میآورد. روی آوردن به استانداردهای دوگانه توسط به اصطلاح مدعیان حقوق بشر که در جایی از مسألهای کوچک بحران میسازند و در گوشهای دیگر جنایات بزرگ را با قدرت رسانه وارونه جلوه داده و با دستهبندی انسانها تصمیمات متناقض خود را اجرا مینمایند زخمهای بسیاری بر پیکر اسلام وارد کرده است.
در ادامه این شرایط حساس مسئولیتی بزرگ و تاریخی از سوی مظلومین و نوع بشر متوجه اصحاب رسانه بالاخص هنرمندان میباشد که با به تصویر کشیدن عمق جنایتهای در حال انجام و نسلکشی بیشرمانه رژیم غاصب صهیونیستی، رسالت خود را به انجام رسانده و با افشای هویت مستکبران و قاتلان، افکار عمومی جهان را به سمت عدالت و انسانیت سوق دهند. بسیار حماقتآمیز خواهد بود اگر با سکوت در مقابل چنین جنایاتی سرپوش گذاشته شود و اصحاب رسانه و هنرمندان به بردگانی مدرن برای خدمت به استکبار و شریک در گناهی نابخشودنی شوند. رسانه آینه خوبیها و زشتیها برای جامعه بشری است تا دنیا را به مکانی بهتر برای زیستن تبدیل کند.
ما به عنوان جمعی از هنرمندان جشنواره مردمی فیلم عمار ضمن محکومیت شدید جنایت رژیم صهیونسیتی در قتل عام مردم مظلوم غزه خواهان همراهی همه فعالان این عرصه در سراسر دنیا برای پایان اشغالگری و اجرای عدالت در سرزمین های فلسطینی هستیم.
«قصابان صبرا و شتیلا و المعمدانی» بدانند که چنین جنایاتی نمیتواند مانع «امواج مقتدرانه طوفانالاقصی» شود. خونبهای آن مظلومان بیدفاع، چیزی جز ریشهکنی صهیونیسم بینالملل و آزادی قدس شریف و اخراج این غاصبان جلاد از سرزمین فلسطین نخواهد بود. و بدون تردید، این کار توسط آزادیخواهان و مجاهدان و ظالمستیزان جهان، انجام خواهد گرفت. انشاءالله.
یادش بخیر … آن روزها اندوهِ «مش مریم» فقط نخوردن شامی هایش در آن مهمانی بود و دلخوشیهایش فقط مرغ و خروسهایی که بعد از آمدن از ایلام دور خود جمع کرده بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «مش مریم» سمبل تمام زنان جنگزده ما بود. او برای فرار از بمب هایی که بر سرشان آوار می شد، به تهران پناه آورده و انقدر صمیمی و دوست داشتنی بود که فریده سپاه منصور بعد از آشنایی با این کاراکتر، به پهنای صورت اشک ریخته و با کمال میل پیشنهاد داریوش مهرجویی را پذیرفته بود. حالا اما اندوه «مش مریم» از نوع دیگری است؛ حالا او در غم از دست دادن خالقش اشک می ریزد و در این ماتم بار دیگر فریده سپاه منصور را هم با خود سهیم می بیند.
فریده سپاه منصور، هنرمند پیشکسوت کشورمان، داریوش مهرجویی را یک استاد کامل می داند. او از این کارگردان فقید به عنوان گوهر یک دانه ای یاد می کند که هیچگاه مثل او را در سینمای ایران نخواهیم داشت. این بازیگر با اندوه فراوان می گوید: آقای مهرجویی وحشتناک ترکمان کرد و تا ابد از یادها نخواهد رفت که چگونه رفت.
سپاه منصور در گفت و گویی با ایسنا در حالی که هنوز از مرگ دردناک داریوش مهرجویی و همسرش شوکه و ناراحت است، از همکاری اش با این کارگردان فقید در فیلمهای «مهمان مامان»، «آسمان محبوب» و «طهران تهران» می گوید.
مرگ حق است اما نه اینطور …
این بازیگر سخنش را اینگونه آغاز میکند: نمیدانم درباره داریوش مهرجویی چه باید گفت. باور کنید زبانم بند آمده. بگویم چطور کار میکرد؟ آقای مهرجویی یک انسان خردمند بود که دانش فراوانی داشت و سوادش جدای از فیلمسازیاش نبود. داریوش مهرجویی خودش بود و ادا در نمیآورد. او مصداق واقعی عبارت «از دل برآید، بر دل نشیند» بود. من خیلی چیزها از ایشان آموختم.
سپاه منصور در حالی که بغض دارد، ادامه می دهد: بمیرم الهی، یادم که میافتد بغضم میگیرد تجسم که می کنم وحشت می کنم. آدمها که میمیرند میگوییم مرگ حق است، بله حق است اما اینطور؟! نه. داریوش مهرجویی برای سینمای این مملکت خیلی زحمت کشید حقش نبود که اینگونه برود.
داریوش مهرجویی گوهر یک دانه بود
این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به همکاری هایش با داریوش مهرجویی اشاره می کند و می گوید: من بعد از «آسمان محبوب» دیگر آقای مهرجویی را ندیدم و سالها بود که مراوداتی نداشتیم اما سه فیلمی که با او کار کردم همیشه خاطراتش برایم باقیست. روز اول که خبر را شنیدم شوکه بودم وقتی شما با من تماس گرفتید خیلی حالم بد بود. هنوز هم باورم نمیشود که اینگونه رفته باشد. یادم که میافتد تنم برایش میلرزد. آقای مهرجویی برای من کلاس درس بود. من بعد از کار کردن با ایشان سالهاست درس پس دادهام. او آدم باسوادی بود. الان نه، یک سال دیگر میفهمیم که چه کسی را از دست دادهایم. به عقیده من او گوهر یک دانه بود. در سینمای ایران نه در حال حاضر و نه در آینده بلکه هیچوقت هیچکس را مثل داریوش مهرجویی نخواهیم داشت.
نمایی از فیلم «مهمان مامان»
لهجه کُردی از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند
وی در ادامه صحبتهایش به خاطراتی که با مرحوم مهرجویی در فیلم «مهمان مامان» داشت اشاره میکند و می گوید: آقای مهرجویی باعث شد من در «مهمان مامان» لهجه کُردی یاد بگیرم. من یکی دو بار سر تمرین رفتم اما ایشان مدام تاکید میکرد من کُردی میخواهم، کرمانشاهی بگو و من میگفتم چشم اما راستش بلد نبودم. آن زمان آقای شاه ابراهیمی طراح صحنه ما بودند و خواهرزادهاش که در رشته بازیگری قبول شده بود تازه از کرمانشاه آمده بود که مرا به ایشان معرفی کردند و من گفتم متن را به لهجه غلیظ کرمانشاهی برایم بخوان و من ضبط کردم. من یک ماه و ۱۰ روز تمام هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشدم قبل از اینکه همه بیدار شوند این متن را گوش میکردم تا اینکه یاد گرفتم. بعد از آن یک روز که تلفنی با دخترم صحبت میکردم به من گفت مامان چرا انقدر لهجهدار شدهای؟! من آنقدر به لهجه کردی عادت کرده بودم که حتی در سریال «نون خ» هم از تجربه «مهمان مامان» کمک گرفتم و این لهجه از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند.
فریده سپاه منصور در سخنان پایانی اش در توصیف زنده یاد داریوش مهرجویی چنین میگوید: او افتخار سینمای ایران بود. هر فیلمش یک کلاس درس بود. داریوش مهرجویی یک استاد کامل بود اما نوع مرگش بسیار دردناک و وحشتناک. هیچگاه از یادمان نخواهد رفت که او چطور از بین ما رفت.
به گزارش ایسنا، مهمان مامان و آسمان محبوب دو فیلمی بود که داریوش مهرجویی در زمان حیات خود با سرمایه گذاری تلویزیون کارگردانی کرد. دیگر فیلم این کارگردان فقید که با همکاری صداوسیما ساخته شد، «همدانها» نام دارد.
شبکه نمایش بخش ثابتی از کنداکتور خود را در هفته آتی را به مرور آثار زنده یاد داریوش مهرجویی اختصاص می دهد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی شبکه نمایش سیما، در بخش نمایشی ساعت ۱۹ از شنبه، ۲۹ مهر تا جمعه، ۵ آبان ماه فیلم های «گاو»، «هامون»، «سارا»، «پری»، «لیلا»، «مهمان مامان» و «اجاره نشین» ساخته مرحوم داریوش مهرجویی از این شبکه پخش خواهند شد.
فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی شنبه، ۲۹ مهر ساعت ۱۹ از شبکه نمایش روی آنتن می رود.
عزت الله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، جمشید مشایخی، پرویز فنی زاده، عصمت صفوی، عزت الله رمضانی فر، مهین شهابی، فیروز بهجت محمدی در این فیلم به نقش آفرینی پرداخته اند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شده است که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریخته است …
فیلم سینمایی «هامون» داریوش مهرجویی نیز یکشنبه، ۳۰ مهر ساعت ۱۹ پخش می شود.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: حمید هامون که با همسرش، مهشید، دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونه خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش درباره عشق و ایمان است، در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، خود را به امواج دریا میسپارد اما…
خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، فریدون آزما، اسدالله یکتا، فرهاد خان محمدی، فتحعلی اویسی، امرالله صابری، جلال مقدم، حسین سرشار، عزتالله انتظامی، فاطمه طاهری، سیما تیرانداز و توران مهرزاد در فیلم سینمایی «هامون» نقشآفرینی کردهاند.
فیلم سینمایی «سارا» اثر داریوش مهرجویی ساعت ۱۹ روز دوشنبه، اول آبان روی آنتن میرود.
این فیلم سینمایی در سال ۱۳۷۱ ساخته شده و نیکی کریمی، امین تارخ، زندهیاد خسرو شکیبایی و یاسمین ملکنصر در آن نقشآفرینی کردهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده: حسام برای درمان بیماریاش مجبور است به خارج از کشور سفر کند. سارا همسر او مخارج سفر او را تأمین میکند اما میگوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. حسام بهبود مییابد. سارا پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی میکند بدهیهای خود را پرداخت کند تا اینکه…
فیلم سینمایی «پری» داریوش مهرجویی هم سه شنبه، ۲ آبان روی آنتن می رود.
این فیلم با بازی خسرو شکیبایی، نیکی کریمی، علی مصفا، پارسا پیروزفر و … یکی از موفق ترین فیلمهای مهرجویی در دهه هفتاد نام گرفت.
در خلاصه داستان فیلم آمده است؛ پری دانشجوی ممتاز رشته ادبیات و تئاترکه از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، با خواندن¬کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی می شود.
فیلم سینمایی «لیلا» به کارگردانی داریوش مهرجویی چهارشنبه، ۳ آبان پخش می شود.
فیلم سینمایی «لیلا» با هنرنمایی علی مصفا و لیلا حاتمی، محمدرضا شریفینیا و جمیله شیخی، محصول سال ۱۳۷۵ است که داستان زنی به نام لیلا را روایت میکند که با وجود زندگی آرام و عاشقانهاش به سبب عدم باروری تحت فشار خانواده همسر قرار میگیرد….
فیلم سینمایی «مهمان مامان» ساخته این کارگردان فقید هم پنجشنبه، ۴ آبان روی آنتن می رود.
این فیلم کمدی خانوادگی که محصول سال ۱۳۸۲ و هجدهمین فیلم بلند کارگردان محسوب میشود، بر اساس کتابی به نام «مهمان مامان» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: مادر باخبر میشود که خواهرزادهاش به همراه نوعروس خود قرار است به میهمانی نزد او بیایند، مادر برای اینکه حفظ آبرو کند، دستپاچه و نگران است و تلاش زیادی برای آماده کردن وضعیت ظاهری خانه دارد اما هنوز پدر یدالله نیامده و هرلحظه ممکن است میهمانان از راه برسند…
گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو، ژاله علو، فریده سپاهمنصور و آفرین عبیسی از بازیگران این فیلم هستند.
فیلم سینمایی «اجارهنشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی جمعه، ۵ آبان ساعت ۱۹ از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش درگذشته، بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و این امکان تفاهم بر سر چگونگی تأمین هزینههای تعمیرات را از بین میبرد، تا این که…
عزت الله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری و ایرج راد در فیلم سینمایی «اجارهنشینها» هنرنمایی کردهاند.
به گزارش ایسنا، باز پخش این فیلم ها ساعت ۸ صبح و ۱۳ ظهر روز بعد از شبکه نمایش پخش می شود.
داریوش مهرجویی کارگردان مولف سینما در حالی در ۸۴ سالگی دارفانی را وداع گفت که طی ۶ دهه گذشته همواره حضوری فعال و تأثیرگذار در سینمای ایران داشت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمتر از ۷۲ ساعت از اتفاق تلخ درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش میگذرد و هنوز سینمای ایران از ابعاد این فاجعه، در بهت است، هنوز پیامهای تسلیتی برای او صادر میشود و هنوز این سوال مطرح است که انگیزه قاتل یا قاتلانشان چه چیزی بوده است. در این میان تحلیلها فراوان است، این تحلیلها از صحبتهای عامه مردم فراتر رفته و حتی پا به روزنامهها و رسانههای رسمی هم گذاشته است، فقط کافی است سری به صفحه نخست روزنامههای صبح دیروز بزنید تا با گوشهای از این تحلیلها مواجه شوید.
این اتفاق به قدری تلخ بود که رئیس سازمان سینمایی در پیام رسمی خود، بر لزوم روشن شدن ابعاد این جنایت تأکید کرد و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برای پیگیری ماجرای قتل داریوش مهرجویی و همسرش جلسه فوقالعاده برگزار کرد.
با این همه اما آنچه باید بپذیریم، از دست دادن یکی از کارگردانان کهنهکار و تأثیرگذار سینمای ایران است. کارگردانی مولف که با آنکه فیلمهای متاخرش حتی سختترین هوادارانش را هم راضی نمیکرد اما نمیتوان کتمان کرد که از چهرههای شاخص جریان موج نو در سینمای پیش از انقلاب بود و در سالهای پس از انقلاب هم همچنان در عرصه فیلمسازی فعال بود و آثار تاثیرگذاری خلق کرد.
در این گزارش، مروری کوتاه بر کارنامه این هنرمند فقید داشتهایم.
داریوش مهرجویی که در جوانی برای تحصیل در رشته فلسفه به کالیفرنیا رفته بود، در اواسط دهه ۴۰ به ایران بازگشت و در اولین تجربه فیلم «الماس ۳۳» را کارگردانی کرد. فیلمی بسیار پرهزینه که در گیشه شکست خورد و نتوانست توجه ویژهای را هم از سوی علاقهمندان سینما به سمت خود جلب کند.
او ۲ سال بعد، با همکاری غلامحسین ساعدی، فیلمنامه «گاو» را در قالب اقتباسی از مجموعه داستان «عزاداران بیل» نوشت و اینگونه یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه خود را در حالی که هنوز از مرز ۳۰ سالگی عبور نکرده بود، کارگردانی کرد.
عزتالله انتظامی در نمایی از فیلم «گاو»
فیلم «گاو» با بازی درخشان عزتالله انتظامی، از آثار شاخص موج نوی سینمای ایران بود که در تقابل با سینمای مبتذل پیش از انقلاب شکل گرفته بود. پخش تلویزیونی فیلم «گاو» در اولین ماههای پس از انقلاب و مهر تأیید امام خمینی (ره) بر آن، بهعنوان سینمایی که میتواند در جمهوری اسلامی ایران استمرار پیدا کند، به این فیلم جایگاهی تاریخی هم داد.
مهرجویی یک سال بعد از «گاو» براساس فیلمنامهای از علی نصیریان، فیلم «آقای هالو» را کارگردانی کرد که نصیریان خود ایفاگر نقش اصلی آن هم بود.
در نخستین سال از دهه ۵۰ مهرجویی در همکاری دیگری با علی نصیریان به عنوان بازیگر نقش اصلی، فیلم اقتباسی «پستچی» را کارگردانی کرد اما اتفاق ویژه در کارنامه فیلمسازی این کارگردان در دهه ۵۰، در سال ۵۳ رقم خورد.
فیلم سینمایی «دایره مینا» حاصل اقتباس دیگری از قصههای غلامحسن ساعدی در کارنامه مهرجویی بود. فیلمی با سوژه تلخ و مرتبط با معضلات اجتماعی که براساس برخی روایتها، بازتابهای رویکرد انتقادی آن بود که منجر به تسریع در تأسیس سازمان انتقال خون ایران شد.
داریوش مهرجویی در پشت صحنه «دایره مینا»
«دایره مینا» دومین فیلم توقیفی کارنامه مهرجویی بعد از «گاو» محسوب میشود به نحوی که صدور پروانه نمایش برای آن سه سال طول کشید و مدیریت وقت سینمای ایران تمایلی به اکران عمومی آن نداشت. فیلم بعدها در جشنوارههای خارجی هم خوش درخشید و در سال ۵۷ توانست به اکران عمومی برسد.
«مدرسهای که میرفتیم» عنوان آخرین فیلم داریوش مهرجویی در دهه ۵۰ و اولین فیلم رسمیاش در سالهای پس از پیروزی انقلاب است. فیلمی که مانند آثار قبلی مهرجویی همچنان علی نصیریان و عزتالله انتظامی در آن ایفای نقش میکردند و داستانش مرتبط با حال و هوای انقلابی آن سالهای ایران بود.
در سالهای پایانی دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰ داریوش مهرجویی برای مقطعی کوتاه به فرانسه مهاجرت میکند اما بازگشت او به میدان کارگردانی سینما در میانه دهه ۶۰ منجر به اتفاقاتی ویژه در کارنامه این فیلمساز میشود.
«اجارهنشینها» بهعنوان یکی از موفقترین فیلمهای کمدی سینمای بعد از انقلاب، در سال ۶۵ و براساس طرحی که داریوش مهرجویی در پاریس نوشته بود، به تولید رسید که در آن شاهد درخشش بازیگرانی همچون عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حمیده خیرآبادی و فردوس کاویانی بودیم. فیلم هر چند مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت اما منتقدانی هم داشت که شاخصترین آنها محسن مخملباف بود.
اکبر عبدی در نمایی از «اجارهنشینها»
مخملباف در نامهای معروف به مدیریت وقت بنیاد سینمایی فارابی در واکنش به فیلم «اجارهنشینها» نوشت: «دو ساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم.»
مهرجویی در گام بعدی خود فیلم «شیرک» را با فیلمنامه مشترکی با کامبوزیا پرتوی و به تهیه کنندگی مسعود کیمیایی ساخت که از معدود فیلمهای نوجوانانه کارنامه این فیلمساز هم محسوب میشود.
سال ۶۸ اما سالی است که «هامون» در سینمای ایران متولد میشود. فیلمی مهم در تاریخ سینمای ایران که داریوش مهرجویی با نقشآفرینی درخشان و ماندگار خسرو شکیبایی آن را کارگردانی کرد و همچنان از نگاه برخی منتقدان، شاخصترین فیلم کارنامه این فیلمساز محسوب میشود. همان فیلمی که هنوز هم که هنوز است بریدههایش در شرایط مختلف در فضای مجازی دست به دست میشود.
«بانو»، «سارا» و «پری» عناوین فیلمهایی است که داریوش مهرجویی در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ کارگردانی کرد و همانطور که از عناوین آنها مشخص است، وجه بارز آنها تمرکز بر دنیای قهرمانان زن بود.
در ادامه همین مسیر هم فیلم «لیلا» در سال ۷۵ ساخته شد که جایگاه لیلا حاتمی را بعد از ۲ تجربه همکاری با پدرش زندهیاد علی حاتمی، بهعنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار، در سینمای ایران تثبیت کرد.
لیلا حاتمی در نمایی از فیلم «لیلا»
«درخت گلابی» را هم داریوش مهرجویی با اقتباس از داستانی به قلم گلی ترقی در سال ۷۶ کارگردانی کرد. فیلمی که با روایت سرگشتگیهای یک نویسنده، همچنان بخشی از دغدغههای فلسفی مهرجویی در سینما را نشان میداد.
«دختر دایی گمشده» و «میکس» را هم مهرجویی در سالهای پایانی دهه هفتاد کارگردانی کرد.
دهه هشتاد را مهرجویی با کارگردانی فیلم تلخ و تکاندهنده «بمانی» آغاز کرد. فیلمی اپیزودیک با روایتهایی از دخترانی که قربانی تنگنظری بزرگترهای خود میشوند.
۲ سال بعد اما فیلمی با حال و هوای کاملاً متفاوت با امضای مهرجویی به سرانجام رسید؛ «مهمان مامان» در سال ۸۲ و در قالب اقتباس از داستانی به قلم هوشنگ مرادی کرمانی کارگردانی شد. پروژهای که مهرجویی نسخهای سریالی از آن را هم در اختیار تلویزیون قرار داد و در اکران عمومی هم یکی از موفقترین آثار این فیلمساز در برقراری ارتباط با مخاطب عام بود.
داریوش مهرجویی در پشتصحنه «سنتوری»
سه سال بعد اما نوبت به جنجالیترین فیلم کارنامه این فیلمساز رسید. در سال ۸۵ فیلم «سنتوری» در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و علاوهبر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بهرام رادان، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم به دست آورد. اما فیلم نتوانست به راحتی وارد چرخه اکران عمومی شود و حاشیهها باعث توقیف آن شد. بعدها نسخه قاچاق فیلم بهصورت گسترده در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
بعد از حواشی فیلم «سنتوری» در نیمه دوم دهه هشتاد، مهرجویی ۲ فیلم «طهران، تهران» و «آسمان محبوب» را ساخت که هیچیک آثاری درخور توجه در کارنامه این فیلمساز به حساب نیامدند.
گویی بعد از حواشی فیلم «سنتوری» مسیر فیلمسازی داریوش مهرجویی به سمت و سویی رفت که دیگر نتوانست به دوران اوج خود بازگردد. او در دهه ۹۰ چهار فیلم «نارنجیپوش»، «چه خوبه که برگشتی»، «اشباح» و «لامینور» را کارگردانی کرد که هیچکدام حتی علاقهمندان پیگیر سینمای ایران این فیلمساز را هم راضی نکرد.
نمایی از «لامینور» آخرین فیلم داریوش مهرجویی
زندهیاد داریوش مهرجویی ۶ دهه از ۸ دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد و هیچگاه از کسب تجربههای تازه در این عرصه، خسته نشد. او فیلمسازی بود که با تمام فراز و فرودها در کارنامهاش، خاطرات بسیاری را برای سینمادوستان ایرانی به یادگار گذاشته است. او به معنای واقعی یک عاشق سینما بود.
هوشنگ مرادی کرمانی با بیان اینکه پس از قتل داریوش مهرجویی، کشور در بهت و حیرت است، گفت: ما در دنیای متفاوتی که داشتیم، کار مشترکی داشتیم که از قضا گرفت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده که داریوش مهرجویی فیلم «مهمان مامان» را از روی رمان او اقتباس کرده است، در پی قتل مهرجویی، گفت: من هنوز در شوک هستم. ما با هم زیاد حرف نمیزدیم؛ ما دو دنیای متفاوت داشتیم. چندی پیش با من تماس گرفت و گفت سه کتاب ترجمه کرده و ناشران میگویند چون این مدل کتابها فروش نمیرود، قبول نمیکنند، درحالیکه ترجمههایش فروش رفتهاند و گفت: «آیا ناشری میشناسی که این کتابها را منتشر کند؟» من هم ناشرم را معرفی کردم و بعد هم پیگیری نکردم که چه شد.
او با اشاره به کار مشترک «مهمان مامان» در عین تفاوتهای خود و مهرجویی، گفت: مهرجویی یکبار از من خواست تا کار مشترکی داشته باشیم. به او گفتم ما دوتا آدمهای بیراهی هستیم و نمیتوانیم کاری داشته باشیم. حتی مخاطبهایمان نیز متفاوت است. نمیتوانیم از یک قاب به یک موضوع نگاه کنیم، ممکن است مخاطبانت علاقهای نداشته باشند و مخاطب من هم آن را درک نکند. مهرجویی در پاسخ گفت، چرا فقط تفاوتها را میبینی؟ از پیش قضاوت نکن. شاید مردم دوست داشته باشند. آن زمان هنوز کتاب «مهمان مامان» چاپ نشده بود. نسخه پیشچاپ را به او دادم. فردایش تماس گرفت که میخواهم این کار را انجام بدهم. بعد چند باری رفتوآمد داشتیم و این کار پرداخت شد. سه سال طول کشید تا این فیلمنامه تمام شود. بعد هم فیلم دیدنی شد و کاری کرد که مردم دوست داشتند.
او افزود: فیلم «مهمان مامان» در میان فیلمهای مهرجویی، بیشترین بیننده را داشت و منظورم از بیشترین بیننده به لحاظ موقعیت هنری آن نیست، یعنی مثل «هامون» و دیگر فیلمهای مهرجویی نیست. «مهمان مامان» درباره بدنه جامعه و مردم عادی است، مردم عادی هستند که چنین لحظاتی را تجربه میکنند. بازیگران آن هم فوقالعاده بازی کردند. من از این کار مشترک راضی هستم و خوشحالم که این کار مشترک را با او داشتم.
این نویسنده با تأکید بر اینکه مهرجویی آدم خاص و قدرتمندی بود، بیان کرد: فیلم «مهمان مامان» در کارنامه کاری مهرجویی یک ساز میزند و کارهای دیگرش ساز دیگری. خود مهرجویی باور نمیکرد این فیلم جایزهها را درو کند. «مهمان مامان» به جهت موضوع کاملاً متفاوت بود. شخصیتهایش کاملاً ایرانی بودند. مهر و محبتی را که ایرانیها در زندگی نسبت به هم دارند، نشان میداد شاید به همین دلیل بیشتر «دیده» شد. نه اینکه کار خیلی خوبی بوده باشد؛ بیشتر دیده شد، زیرا مردمی بود. این فیلم زندگی مردم عادی بود، البته خود مهرجویی، آدمهای فیلم را قبول نداشت. تفاوت من و مهرجویی کاملاً در این فیلم مشخص است، فیلم آبرومندی است؛ اما مشخص است فکر من است و ساخت مهرجویی. فیلمنامههای بسیاری از آثار من تهیه شده؛ اما در میان آنها «مهمان مامان» پختگی، زیبایی و هوشمندی داشت. مهرجویی واقعاً هنرمند بود.
او ادامه داد: من نه به خانه مهرجویی رفتم و نه رفتوآمدی با او داشتم. چند باری سر پروژههای فیلمبرداری او رفتم و سر فیلمبرداری «مهمان مامان» هم میرفتم. من با کیومرث پوراحمد همنظر و دوست بودم و این حالت را با مهرجویی نداشتم.
هوشنگ مرادی کرمانی در بخش پایانی سخنان خود گفت: متأسفم، حالم خوب نیست؛ رسانههای خارجی و داخلی و مردم تحلیلهای مختلفی ارائه کردند. شاید مرگ او یکی از پرحادثهترین موقعیتهایی است که کشور را به هم ریخت. کشور در بهت و حیرت است و همه درباره او حرف میزنند و میخواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است.
بدون تردید «داریوش مهرجویی» از فیلمساران تاثیرگذار سینمای ایران و از معدود کارگردانهای ایرانی است که عموم فیلمهایش در گونه سینمای اقتباسی قرار میگیرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، داریوش مهرجویی که زندگیاش با پایان تراژیکی مواجه شد و خبر قتلش همه را در شوک فرو برد، علاوه بر کارگردانی، گاه در قامت نویسنده هم ظاهر شده است. او معتقد بود کار فیلم و نوشتن رمان هیچ فرقی با هم ندارند و هر فیلمی یک رمان است. میگفت: «همیشه وسوسه نوشتن داشتهام و سناریو همه فیلمهایم را خودم نوشتهام و انسی با کلام و شیوههای نگارش دارم و سعی کردهام خودم را در کوران ادبیات دنیا و ایران بگذارم و چون کار دیگری بلد نیستم، نوشتهام.» انگیزهاش از نوشتن را هم اینگونه بیان میکند که «خیلی آرزو داشتم که سناریوهایی را از نویسندگان به فیلم تبدیل کنم، اما متأسفانه اغلب نویسندههای ما از هنر، تاریخ و زیباشناسی سینما غفلت دارند و سینما را نمیشناسند. بنابراین نمیتوانند کمککننده باشند. عامل دیگری که باعث شد رمان بنویسم این بود که هریک از فیلمهایم چه قبل و چه بعد از انقلاب با سد عظیم سانسور مواجه شد. از فیلم «گاو» که دو سال توقیف شد تا «پستچی» و «دایره مینا». بعد از انقلاب هم بسیار دیگری از فیلمهایم از جمله آخرین آنها فیلم «سنتوری» با سانسور و توقیف مواجه شد.»
به گفته خودش نمیخواست در حرفهاش در سینما و ادبیات، جلو دوربین باشد و بنازد زیرا معتقد بود: «مردم ما فهیم، باذکاوت و زیرک هستند و حتی نسل جدید موشکاف و زیرک هستند و من خوشحالم که میتوانم از طریق آثارم به ذهن و بارورهای آنها کمک کنم.»
«گاو»، «سارا»، «پری»، «مهمان مامان»، «درخت گلابی» و «دایره مینا» از جمله فیلمهای داریوش مهرجویی هستند که اقتباس ادبی دارند. ناگفته نماند که این علاقه در مهرجویی نسبت به اقتباس، به علاقه وافرش به کتاب هم برمیگردد، چرا که از جمله فیلمسازان کتابخوان بود.
در میان نویسندگانی که آثارشان محل اقتباس مهرجویی بوده است، غلامحسین ساعدی جایگاهی خاص دارد. فیلم «گاو» در سال ۱۳۴۸ ساخته شد و در جشنوارههای بینالمللی به نمایش درآمد. ساعدی درباره ساخت این فیلم حساسیتهای زیادی نشان داد. او سر صحنهها حاضر میشد و در جریان ساخت فیلم قرار داشت، اما بهدلیل برخی محدودیتها در زمان ساخت فیلم برخی بخشها حذف میشود.
مهرجویی «دایره مینا» را نیز براساس داستان «آشغالدونی» از مجموعه داستانهای «گور و گهواره» غلامحسین ساعدی ساخت. این فیلم به مدت سه سال توقیف بود و سرانجام در ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفت و در جشنواره پاریس و برلین و سپس ایران به نمایش درآمد.
«پستچی» محصول سال ۱۳۵۱ از نمایشنامه ویتسک نوشته گئورک بوشنر اقتباس شده است. در خلاصه این فیلم آمده است: تقی پستچی در خانه اربابیاش با همسر زیبای خود زندگی میکند و … .
«هامون» فیلمی اجتماعی و سوررئالیستی است که در سال ۱۳۶۸ به کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته شد. داستان این فیلم با الهامگرفتن از «بوف کور» صادق هدایت نوشته شده است. درباره داستان فیلم آمده است: «حمید هامون که با همسرش، مهشید، دائم کشمکش دارد زندگی کابوسگونه خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش درباره عشق و ایمان است، در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد. همچنین، این فیلم به دغدغههای جوانان روشنفکر بعد از انقلاب میپردازد؛ میان دنیاخواهی و آرمانخواهی. تصویری از آرمانخواهی که بهدلیل حبّ دنیوی (زیبایی و…) در تلاطم است و درمقابل، علی عابدینی فردی که تکلیفش با خودش مشخص است و دنیا را فدای آرمانها و عقایدش کرده است.
«پری» نام فیلمی است به کارگردانی و نویسندگیِ داریوش مهرجویی، ساختهشده در سال ۱۳۷۳. این فیلم اقتباسی از رمان «فرانی و زویی» و داستان کوتاهِ «یک روزِ خوش برای موزماهی» نوشتهٔ «جروم دیوید سالینجر» است؛ «پری» دانشجوی ممتاز رشته ادبیات و تئاتر که از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، با خواندن کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی میشود. کتاب سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. پری پس از خواندن کتاب با آنکه خواهان مراتب معنوی بالاتری است، از زندگی معمولی دل کنده و در وادی دردناک طلب سرگردان میشود.
«سارا» که محصول سال ۱۳۷۱ است، از نمایشنامه «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن الهام گرفته شده است. در خلاصه داستان فیلم میخوانیم: «حسام برای درمان بیماریاش مجبور است به خارج از کشور سفر کند. سارا همسر او مخارج سفر او را تأمین میکند، اما میگوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. حسام بهبود مییابد. سارا پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی میکند بدهیهای خود را پرداخت کند. گشتاسب مردی که به سارا کمک مالی کرده است متهم به جعل اسناد شده است و موقعیت شغلی او در بانک دچار مخاطره میشود و از سارا میخواهد از طریق اعمال نفوذ حسام که حالا رئیس بانک شده است در شغلش ابقا شود. سارا خود نیز میداند که امضای پدرش در اسناد جعل شده چون خود او امضای پدرش را جعل کرده است. وقتی حسام پی به واقعیت امر میبرد، در جریان یک نزاع لفظی میگوید که او را لایق زندگی و معاشرت با خود و فرزندانش نمیداند. سارا آزرده از بیرحمی شوهرش در قبال رنجی که خاطرش متحمل شده ناگزیر خانه او را ترک میکند.»
لیلا هم که در سال ۱۳۷۶ ساخته شده، بر اساس داستانی نوشته مهناز انصاریان به نگارش درآمده است؛ لیلا (لیلا حاتمی) و رضا (علی مصفا) در یک مراسم شلهزردپزان همدیگر را میبینند و چندی بعد با هم ازدواج میکنند. آن دو، بعد از مدتی زندگی متوجه میشوند که لیلا نمیتواند فرزندی به دنیا بیاورد. آنها درمانهای متعدد و آزمایشهای گوناگونی را دنبال میکنند اما همه بدون نتیجه میماند. در این میان هر چند برای رضا بچهدار نشدن لیلا اهمیتی ندارد، اما مادرش با وجود این احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار میدهد و از او میخواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا فرزندی برای او بیاورد و سپس همسر دوم رضا از زندگی آنها خارج شود. فشارهای مادر رضا بالاخره کارگر میافتد و لیلا، رضا را راضی میکند. بدون اطلاع خانواده لیلا ازدواج مجدد رضا با گیتی (شقایق فراهانی) انجام میشود. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه میبرد و حاضر نمیشود به زندگی رضا برگردد. رضا این عمل را خلاف قولهای قبلی لیلا میداند و مدتی بعد همسر دومش را طلاق داده و فرزند دختری را که از او دارد به مادرش میسپارد و خود تنها زندگی میکند. رضا هم با خواهشهای مکرر از لیلا و خانوادهٔ او، روزی در همان مراسم شلهزردپزان با دخترش باران به دیدار لیلا میرود.
«درخت گلابی» محصول سال ۱۳۷۶ به کارگردانی داریوش مهرجویی است که براساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی ساخته شده است. فیلم داستان یک نویسنده است؛ نویسندهای که برای نوشتن باقیمانده کتاب جدید خود در پی یک کمکاری طولانی، به باغ پدری خود در دماوند پناه آوردهاست. اما در باغ، درخت گلابی قدیمی که برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او میخواهند که در مراسمی آیینی برای ترساندن درخت و به بار نشستن دوباره آن شرکت کند و محمود میپذیرد و در این بین او به مرور خاطرات نوجوانی خود میپردازد؛ زمانی که شیفته دخترعمهاش، میترا (یا به قول محمود در دفتر خاطراتش، میم) بوده و با اینکه دختر از او بزرگتر است به او ابراز عشق میکند و برایش اشعار عاشقانه میگوید و با او ساعتها در باغ به اجرای نمایشنامههای مختلف میپردازد، چرا که هردو به ادبیات علاقهمندند. اما روزی دختر برای خداحافظی میآید، چون قصد دارد نزد پدرش که خارج از کشور است برود. محمود از او میخواهد که صبر کند و دختر میپذیرد، اما سالها بعد که محمود وارد جریانات سیاسی میشود نامههای دختر را پاسخ نمیدهد و رفتنش را به تاریخی بعد موکول میکند تا اینکه بر اثر فعالیتهای سیاسی به زندان میافتد و آنجا با دیدن یکی از اقوام دختر خبر فوت او را دریافت میکند. محمود اکنون در آستانه شصتسالگی همانند درخت گلابی که هنوز بوی کفشهای کتانی میم را میدهند بیبار شده و نمیتواند کتاب آخرش را تمام کند.
«مهمان مامان» یک فیلم کمدی خانوادگی به کارگردانی داریوش مهرجویی محصول سال ۱۳۸۲ است. این فیلم بر اساس کتاب «مهمان مامان» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی تولید شده است. مرادی کرمانی که خود از نویسندگانی است که آثارش مورد اقتباس قرار میگیرند، زمانی گفته بود: اقتباسهای داریوش مهرجویی از داستانهای خارجی هم بسیار موفق بوده؛ چون فکر مهرجویی فرنگی است و بومی فکر نمیکند؛ برای همین اقتباسهایش از کارهای خارجی خیلی خوب انجام شده است. در کارهای ایرانی هم آنهایی که نویسنده در کنار او بوده مانند فیلم «گاو» خیلی خوب از آب درآمده است.
مهرجویی میگفت زمانی که اثری را نتواند بسازد، ترجیح میدهد در وادی ادبیات بنویسد تا در آرزوی ساخت فیلم نماند. او رمانهایی را چون «در خرابات مغان»، «خاطرات پاریس»، «عوج کلاب»، «به خاطر آن رسید لعنتی» و «سفر به سرزمین فرشتگان» از خود به جا گذاشته است.
مهرجویی درباره «در خرابات مغان» گفته بود: برای نوشتن رمان «در خرابات مغان» یادم است که در حال خواندن کتابی از نجیب محفوظ بودم. در این داستان شخصیت داستانی در حال نماز خواندن و نیایش با خداوند بود. در آنجا جملهای گفت که خیلی روی من اثر گذاشت. البته این را هم بگویم که من از هفتسالگی تا پانزدهسالگی نماز میخواندم و تحت تأثیر محیط خانواده قرار داشتم و به حسینیه میرفتم. بنابراین آن تجربههای عرفانی که در کتاب از آن صحبت میکنم برای من به صورتی رخ داده است و برای من در کتاب «در خرابات مغان» این شخصیت دینی شکل گرفت. در عین حال پسرعمهای در آمریکا دارم که شغلش نزدیک به شغل شخصیت اصلی داستان «در خرابات مغان» بود و من از این مسئله هم بهره گرفتم و بقیه داستان را تخیل کردم.
«عوج کلاب» مربوط به دورانی است که مهرجویی در سفری برای یک پروژه سینمایی راهی اروپا میشود و به سبب اینکه برخی داروهای گیاهی را با خود همراه داشته به او مظنون میشوند و بازداشتش میکنند و… .
رمان «به خاطر آن رسید لعنتی» این نویسنده و کارگردان نیز با تاکید بر مشکلات کارمندی به قضایای مشکلات بروکراسی اداری و پیچ و خمهای این موضوع میپردازد.
و بالاخره کتاب «سفر به سرزمین فرشتگان» به ماجرای زن و شوهری تحصیلکرده تعلق دارد که هر دو در حوزه کاری خود نخبهاند اما کار چندانی برای آنان نیست. این زن و شوهر که یکی در رشته کامپیوتر و دیگری در رشته موسیقی فعال است در حالی که در ابتدای زندگی مشترکشان گرفتار مشکلات مالی هستند برنده نوعی لاتاری میشوند و نویسنده با اتکا به همین شانس به ماجراهای چگونگی برخورد با مهاجران در کشورهای اروپایی میپردازد.
دیگر کتاب مهرجویی «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» است؛ حدیث زندگی فیلمساز جوانی که میخواهد فیلم بلند بسازد، اما محور حوادث رمان را عشق و حسادت او به نامزدش – سلما – تشکیل میدهد.
رمان «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» شباهتی به آثار سینمایی مهرجویی ندارد. به عبارتی در نوع گفتوگوها، شخصیتپردازیها و یا حتی لحن داستان نمیتوان نزدیکی بخصوصی با آثار سینمایی داریوش مهرجویی یافت. رمان را شخصیت اصلی آن یعنی سلیم مستوفی (دانشجوی فیلمسازی) با زبانی روان، به شکل من راوی روایت میکند.
رمان از زبان سلیم با شرح یک حس شوم به نام حس حسادت آغاز میشود. حسی که سلیم آن را مایه تمام بدبختیهای جامعه ما میداند و معتقد است که هیچ کس از این حس بیبهره نمانده است و شاید تمام اتفاقات رمان نیز، همه از همین حس ناشی میشود. به خاطر همین حس است که آدمی دست به انجام بسیاری از کارها میزند که منتهی میشود به بروز سوء تفاهمها، گلهمندیها، شکوه، شکایت، قهر و جدایی و … .
«جهان هولوگرافیک» (نظریهای برای توضیح تواناییهای فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم) اثری است به قلم مایکل تالبوت با ترجمه داریوش مهرجویی که درباره آن اظهار کرده است: جهان خود یک هولوگرام غولپیکر است. به این شکل در کتاب «جهان هولوگرافیک»، «مایکل تالبوت» تجارب فراطبیعی ذهن، مسئلههای تئوری کوانتوم، ماوراءالطبیعه و سایر معماهای حلنشده بدن و مغز را تشریح میکند.
داریوش مهرجویی در دوره ریاست سید عزت الله ضرغامی چند فیلم برای شبکههای مختلف ساخت که البته به گفتهی خودش برخی پخش نشدند و بلاتکیف ماندند. او در آن زمان امیدوار بود که با تغییر مدیریت صداوسیما همکاریها با سینماگران بیشتر شود اما در حقیقت همکاری مهرجویی و البته خیلیهای دیگر با تلویزیون، به همان کارها محدود شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، داریوش مهرجویی از کارگردانان صاحبنام سینمای ایران، برخلاف خیلیهای دیگر از همصنفانش به ندرت با صداوسیما همکاری کرد؛ با این همه یکی از آثار مخاطبپسند او به نام «مهمان مامان» در همین رسانه ملی ساخته شد. فیلمی که همچنان سالهاست از تلویزیون پخش میشود و با بازی بازیگرانی چون گلاب آدینه، حسن پورشیرازی، پارسا پیروزفر و امین حیایی بر اساس متنی از هوشنگ مرادی کرمانی توانست بسیاری از نگاهها را به خود جلب کند.
«مهمان مامان» هجدهمین ساخته داریوش مهرجویی بود که آن را با سرمایه صداوسیما (مرکز سیما فیلم) کارگردانی کرد. مهرجویی «مهمان مامان» را پس از فیلم «بمانی» ساخت.
او هیچگاه برای صداوسیما سریالی نساخت؛ البته قصد داشت مجموعههای «عطار» و «زکریای رازی» را بسازد اما در نهایت این همکاری به ساخت چند فیلم محدود شد؛ آنهم زمانی که سیمافیلم در دوره ضرغامی به ساخت فیلمهای سینمایی تصمیم گرفته و قرار بود بخشی از بودجه صداوسیما را به این بخش اختصاص دهند.
نمایی از سریال مهمان مامان
با ساخت «مهمان مامان»، گلاب آدینه و امین حیایی برای نخستین بار همکاریشان با داریوش مهرجویی را به ثبت رساندند؛ اما پیروزفر که در فیلم پری نقش سالک را بازی میکرد، برای دومینبار در فیلمی از مهرجویی مقابل دوربین ظاهر شد.
سازندگان «مهمان مامان» فیلمبرداری را از ۲۷ شهریور ۱۳۸۲ در محله پامنار تهران آغاز کردند؛ خانهای که تمام شخصیتهای سریال را در خود جای داده، در همین محله واقع شده است.
«مهمان مامان» میبایست بهمن همان سال (۱۳۸۲) به جشنواره فیلم فجر میرسید و حتی در مقاطعی رسیدن این فیلم به جشنواره با تردیدهایی همراه بود. بر این اساس اثر مهرجویی زمان مشخصی برای اکران در خلال جشنواره به خود اختصاص نداد اما مسوولان وقت به مهرجویی قول دادند که اگر فیلم را بتواند به موقع برساند، زمانی را برای اکران آن مشخص خواهند کرد.
«مهمان مامان» سرانجام به جشنواره رسید و پس از حضور موفق در جشنواره فیلم فجر، به جشنوارههای خارجی رفت و جایزه ویژه هیأت داوران نهمین جشنواره بینالمللی فیلم داکا را دریافت کرد. این فیلم نماینده ایران در جشنواره فیلم نیوزلند و جشنواره فیلمهای آسیایی هند بود و در آمریکا نیز اکران شد.
«مهمان مامان» نوروز ۸۳ در سینماهای ایران اکران شد و رقم قابلتوجهی را به لحاظ فروش کسب کرد. این فیلم در طول اکران رقمی بالغ بر ۴۰۰ میلیون تومان فروش داشت.
ساخته داریوش مهرجویی در زمان اکران در سینماها به مانند برخی دیگر از آثار تولیدشده در رسانهی ملی با تبلیغات بسیار در شبکههای مختلف همراه شد. اما این تبلیغات بسیار هم اعتراض مهرجویی را در مردادماه ۸۳ برانگیخت!
وی با اعتقاد بر اینکه این تبلیغات در حقیقت ضدتبلیغ است و اثر عکس میگذارد، خطاب به مسوولان تلویزیون گفت که «احتیاج به این همه تبلیغ نیست!»
پس از اکران سینمایی «مهمان مامان»، این فیلم چندینبار از شبکه دو به نمایش درآمد و اتفاقا پربینندهترین فیلم نوروز ۸۴ با ۵۴ درصد بیننده لقب گرفت.
اما در شرایطی که بسیاری از مردم و خصوصا مطبوعات پخش سریال «مهمان مامان» را منتفی دانسته و حتی پخش پشت صحنههایی از این سریال را که در آنزمان از سوی خود مهرجویی تأیید شده بود را هم به فراموشی سپرده بودند، به یکباره از سوی سیما فیلم اعلام شد که سریال «مهمان مامان» در قالب شش قسمت از شبکه چهار (!) پخش میشود.
از «همدانها» تا «آسمان محبوب»
داریوش مهرجویی در پشت صحنه آسمان محبوب
کارگردان صاحبسبک سینمای ایران دو فیلم دیگر با عناوین «همدانها» و «آسمان محبوب» را هم برای سیمافیلم ساخته بود اما در همان سالها از تلویزیون پخش نشد.
داریوش مهرجویی با گله از پخش نشدن دو فیلمش از صداوسیما گفته بود: «امیدوارم با تغییر مدیریت صداوسیما همکاری ها با سینماگران بیشتر شود.» او گفته بود، در دوره ریاست عزت الله ضرغامی چند فیلم برای شبکههای مختلف ساخته که هنوز پخش نشدهاند و بلاتکیف هستند. مهرجویی گفته بود: فیلم «همدانها» را برای شبکه استان همدان ساختم که متاسفانه به دلیل تغییر مدیریتی نه تنها از تلویزیون سراسری بلکه از شبکه استانی هم به نمایش درنیامد. همدان یکی از زیباترین شهرهای ایران است که اماکن تاریخی زیادی دارد و نکته قابل توجه در این شهر تعداد زیاد پارک است که به زیبایی شهر افزوده است و وجود همین پارک ها موجب تمیز بودن این شهر شده است.»
وی گفته بود: «در این فیلم کتیبههای گنجنامه، آرامگاه باباطاهر، آرامگاه بوعلی سینا، باغ موزه تاریخ طبیعی، غذاهای اصیل و محلی و آداب و رسوم به تصویر کشیده شده است.»
مهرجویی همچنین درباره فیلم دیگرش نیز گفته بود: «آسمان محبوب» با همکاری سیمافیلم ساخته شد؛ هنگام فیلمبرداری همین فیلم بود که پایم شکست اما با همان پای شکسته فیلمبرداری آن را به پایان رساندم و این فیلم موفق به دریافت جوایز زیادی شد اما تاکنون حتی یکبار هم در تلویزیون به نمایش درنیامد. این در حالی است که فیلم «آسمان محبوب»، موفق به کسب جایزه بینالمللی بینالادیان شد که جایزه بسیار مهمی است.
آسمان محبوب داستان زندگی دکتر جوانی به نام شایان بود که در اوج موفقیت کاری و اجتماعیاش درمییابد مبتلا به تومور مغزی شده است. او تصمیم به خودکشی میگیرد اما در آخرین لحظه اتفاقی رخ میدهد که باعث میشود سر از روستایی دورافتاده درآورد و وقایع غیرمترقبهای برای اش رقم بخورد.
در این فیلم بازیگرانی همچون علی مصفا، لیلا حاتمی، فریده سپاهمنصور، مانی حقیقی، همایون ارشادی و قربان نجفی نقش آفرینی کرده بودند.
سریالهای «عطار» و «رازی» بایگانی شدند!
مهرجویی همچنین از بایکوت شدن سریال «عطار» توسط تلویزیون خبر داده و اعلام کرده بود که پس از تحقیقاتی مفصل شروع به نوشتن فیلمنامه این سریال کرده اما در نهایت مسوولان وقت تلویزیون، طرح و فیلمنامه او را بایکوت کرده و مجوز ساخت آن را صادر نکردند.
این کارگردان علاوه بر سریال «عطار» قصد داشت، سریال «زکریای رازی» را هم برای تلویزیون کارگردانی کند، اما این سریال هم به همان سرنوشت دچار شده و بعد از پایان نگارش فیلمنامه به بایگانی رفت.
دعوا با تلویزیون بر سر «گاو»
مهرجویی علاوه بر این اعلام کرده بود که طی این سالها تلویزیون فیلم «گاو» را بدون خرید حق پخش روی آنتن شبکههایش فرستاده و شکایتش از این رسانه هم به جایی نرسیده است.
اما بخش جالب صحبتهای مهرجویی جایی است که او به بدحسابی تلویزیون در همکاری با خودش در پروژه «مهمان مامان» اشاره کرده و گفته بود: «من برای تلویزیون «مهمان مامان» را ساختم که قسط آخرش را نداند! و ماجرایش را در کتاب «آن رسید لعنتی» نوشتهام. فیلم «آسمان محبوب» را با سرمایه خودم و اندک پول «سیما فیلم» ساختم اما نگذاشتند فیلم اکران شود و یکدفعه از تلویزیون پخش کردند.»
او به اندازهای در آن زمان از مسوولان وقت صداوسیما عصبانی بود که در نشست ایسنا در سال ۸۳ هم شرکت نکرد و از بازیگرانش هم خواست که صحبت نکنند.