رسانه سینمای خانگی- هنرمندان در سوگ کرمان

جمعی از هنرمندان در پی وقوع عملیات تروریستی در کرمان ضمن محکومیت این حادثه، به هموطنان تسلیت گفتند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جمعی از هنرمندان و فعالان حوزه‌های مختلف هنری؛ تلویزیون، سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، در پی جنایت تروریستی در گلزار شهدای کرمان، در صفحات شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی ضمن محکومیت این حادثه، به هموطنان تسلیت گفتند و با بازماندگان همدردی کردند.

تا زمان تنظیم این خبر، برخی از هنرمندان سینما، تئاتر، تلویزیون، کارگردانان و تهیه‌کنندگان این حوزه از جمله منیژه حکمت، رسول صدرعاملی، همایون اسعدیان، مریم بحرالعلومی، آزیتا موگویی، سیدمحمود رضوی، محمدحسین مهدویان، محمدمهدی عسگرپور، سیدمازیار هاشمی، محمد شایسته، مازیار میری، سیدرضا میرکریمی، کریم امینی، مهران احمدی، مازیار لرستانی، پرویز پرستویی، امین حیایی، حبیب رضایی، امیر آقایی، حامد بهداد، مجید مظفری، رضا کیانیان، فرهاد قائمیان، محمدرضا گلزار، تینا پاکروان، احترام برومند، مجید واشقانی، سپند امیرسلیمانی، نیکی مظفری، سحر دولتشاهی، ژاله صامتی، پردیس پورعابدینی، سعید روستایی، ویشکا آسایش، سینا مهراد، بهاره افشاری، گلاره عباسی، امیرحسین رستمی، میترا رفیع، پرستو گلستانی، حسین کیانی، محمدرضا مالکی، رامین راستاد، علیرام نورایی، افشین هاشمی، هوتن شکیبا، بهرام افشاری، هادی کاظمی، هومن حاجی عبداللهی این اقدام تروریستی را محکوم و نسبت به شهادت هموطنان بی‌گناه، ابراز تاسف کردند.

شبنم مقدمی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با انتشار پیامی نوشت: «تسلیت به مردم نازنین کرمان، تسلیت به تمام ایران. لعنت خدا بر دل سیاه آنان که مرگ می‌آفرینند.»، حسین سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون نوشت: «اون از پاییز، این از زمستون. کرمان عزیز تسلیت.» و حامد بهداد بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بازنشر پستی نوشت: «بسیار متاسفیم برای کشته شدن هموطنان عزیزمان که بی‌گناه و بی‌دفاع زندگی قشنگ خویش را از دست دادند. تسلیت.»

محمدحسین قاسمی تهیه‌کننده سینما و تلویزیون نیز با انتشار پیامی حادثه تروریستی کرمان را به هموطنانمان تسلیت گفته است.قاسمی نوشته است: «ایران من تسلیت. کرمان عزیز تسلیت. این خون‌ها نباید فراموش شود. نگذاریم این فاجعه انسانی قربانی سیاسی بازی شود. سکوت در مقابل این جنایت به دور از انسانیت است همین.»

این تهیه‌کننده همچنین نسبت به پیام بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان که شهادت هموطنانمان را در حادثه تروریستی کرمان تمسخر کرده است، واکنش نشان داده است.

قاسمی در پستی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشته است: «مسخر مرگ(شهادت) هموطنان عینیت کامل بی معرفتی، بی شرفی، بی همه چیز بودن و تهی بودن از کمترین خصیصه‌های انسانیست اما سوال اینجاست که آقای علی کریمی ای بی شرف چه شد که به این درجه از رذالت رسیدی؟؟؟!!! چه نان حرامی وارد سفره ات شده که وجودت از انسانیت عریان و تهی گشته؟؟؟!!! همچنین وظیفه خود می دانم به مردم شریف ایران و خصوصا خانواده‌های عزیز داغدار تسلیت عرض نموده و متذکر شوم به اعتقاد اینجانب سکوت در مقابل این جنایت بزرگ، کمال بی‌انصافی بوده و به دور از انسانیت است.»

محسن کیایی، نیما شعبان‌نژاد، امیر جدیدی، کوروش سلیمانی، میلاد کی مرام، مجید صالحی، حسین سلیمانی، بهرنگ علوی، حمید گودرزی، مینا وحید، فریبا نادری، محمد بحرانی، محیا دهقانی، هنگامه قاضیانی، شبنم مقدمی، نعیمه نظام دوست، الهام پاوه‌نژاد، آزاده صمدی، سوگل طهماسبی، ستایش موسوی، مونا کرمی، نازنین بیاتی، هلیا امامی، ترلان پروانه و محمدرضا مقدسیان کارشناس و منتقد سینما، مجریان و تهیه‌کنندگان برنامه‌های تلویزیونی همچون بهروز رضوی، عبدالرضا امیراحمدی، رضا رشیدپور، مژده لواسانی، فرزاد حسنی، داریوش فرضیایی، احسان علیخانی، علی ضیا و علی صبوری نیز شهادت هموطنان در حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان را تسلیت گفتند.

احسان علیخانی با انتشار پیامی در پی حادثه تروریستی کرمان نوشته است: «لعنت بر هر تفکر با عقیده کثیفی که برای اثبات خود، جان انسان‌های بی‌گناه را می‌گیرد. کرمان تسلیت.»، علی ضیا نیز نوشته است: «جنایت به هر بهانه‌ای محکومه، خون مظلوم دامن ظالم را می‌گیره، این سنت الهی است، تسلیت به ملت شریف ایران و مردم کرمان.»

همچنین محیا دهقانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که این روزها سریال «مستوران» با نقش آفرینی وی از شبکه یک سیما پخش می‌شود با پیام تسلیت به مناسبت حادثه تروریستی کرمان نوشت: «با توجه به شهادت جمعی از هموطنانمان در حادثه گلزار شهدای کرمان، قسمت چهاردهم سریال مستوران امشب پخش نخواهد شد.»

واکنش هنرمندان موسیقی؛ از همایون شجریان تا محسن چاوشی

در حوزه موسیقی نیز، نهادهای فرهنگی هنری همچون خانه هنرمندان، خانه موسیقی ایران و جمعی از هنرمندان و فعالان حوزه موسیقی همچون امیرحسین سمیعی خوانننده و آهنگساز و مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رضا مهدوی نوازنده و مدرس سنتور و دبیر سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر، بهزاد عبدی آهنگساز، رهبر ارکستر و دبیر سابق جشنواره موسیقی فجر و هنرمندان دیگری همچون حسام الدین سراج، محمد اصفهانی، محمد معتمدی، سالار عقیلی، علی زندوکیلی، پرواز همای، صبا علیزاده، سهراب پورناظری، تهمورس پورناظری، علیرضا عصار، حمید غلامعلی، اشکان کمانگری، آرش گوران، روزبه بمانی، هادی فیض آبادی، پیروز ارجمند، سحر محمدی، حسین علیشاپور، برادران سعیدی، بهنام بانی، گروه «ایوان»، محسن ابراهیم زاده، گروه «پازل»، اشوان، حمید خزاعی، بابک شهرکی، محمد علیزاده، محمدرضا عیوضی، شروین حاجی‌پور، میثم ابراهیمی، امیر عظیمی، حامد همایون، گروه «ماکان»، مهدی دارابی، حامیم، حمید عسکری، امیر مقاره، امیر تاجیک، آصف آریا، مهدی یغمایی، رضا یزدانی، احسان یاسین، مصطفی راغب، حمید هیراد، فرزاد فرزین، سهراب پاکزاد، سهراب ام جی، محسن رجب پور و میلاد ماهان راد تهیه کنندگان موسیقی با انتشار پیام‌هایی، به جنایت تروریستی کرمان واکنش نشان دادند و به بازماندگان این حادثه تسلیت گفتند.

خانه هنرمندان ایران در پیامی نوشته است: «در عزای هموطن. خانه هنرمندان ایران شهادت هموطنان عزیز در واقعه تروریستی کرمان را تسلیت گفته، با خانواده محترم شهدا و مردم شریف ایران ابراز همدردی می‌کند. عزای عمومی»

خانه موسیقی ایران با انتشار پیامی نوشته است: «ما داغداریم برای مردم بی‌گناهی که در خون غسل داده شدند. ما شریک غم تک تک شماییم. رخت‌مان سیاه است.»

سمیعی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی با انتشار تصویری با پرچم کشورمان خطاب به شهید قاسم سلیمانی نوشته است: «زائرانت امشب مهمانت شدند».

بهزاد عبدی نوشته است: «به کدامین گناه کشته شدند؟ تسلیت به ایران و کرمان» و محمد معتمدی خواننده با انتشار تصویری از حضور مردم در گلزار شهدای کرمان نوشته است: «از کرمان به عرش.»

رضا مهدوی نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی ویدئومپینگ «کرمان تسلیت» که شامگاه ۱۳دی ماه در پی حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان در برج آزادی اجرا شد، را منتشر کرده است.Play

00:00

-00:30MuteSettingsPIPEnter fullscreen

Download

https://img9.irna.ir/d/r2/2024/01/04/3/170846484_480p.mp4?ts=1704372410011

خانه شجریان؛ رسانه‌ نشر و تحلیل آثار زنده یاد استاد محمدرضا شجریان‌ در فضای مجازی با انتشار پست و اثری از استاد شجریان حادثه تروریستی در کرمان را محکوم کرده است، در این پیام آمده است: «نگر تا این شبِ خونین سحر کرد چه خنجرها که در دل‌ها گذر کرد. امروز بیش از ۸۰ نفر از هموطنان ما، در حادثه‌ تر.و.ر.یستی کرمان جان خود را از دست دادند. تسلیت به خانواده‌های داغدار و مردم ایران.»، همچنین حسام الدین سراج، این پست را بازنشر کرده است.Play

00:00

-00:24MuteSettingsPIPEnter fullscreen

Download

https://img9.irna.ir/d/r2/2024/01/04/3/170846558_720p.mp4?ts=1704376544972

همایون شجریان خواننده و فرزند محمدرضا شجریان نیز با انتشار پیامی نسبت به حادثه تروریستی کرمان واکنش نشان داده است و به هموطنانمان تسلیت گفت، وی در این پیام نوشته است: «تسلیت به هم‌میهنان سوگوارم. تسلیت به سرزمینم ایران. در کنار شما، داغدار و سوگوارم.»

محسن چاوشی و رضا صادقی خواننده‌های موسیقی پاپ نیز با انتشار پیام‌هایی به حادثه تروریستی کرمان واکنش نشان دادند و ضمن عرض تسلیت این حادثه را محکوم کردند.

علی قمصری آهنگساز و نوزانده تار و آهنگساز و مهران مهرنیا نوازنده و مدرس تار و سه تار با انتشار پیام‌هایی حادثه تروریستی کرمان را محکوم کردند.

قمصری در پیامی نوشته است: «کشتن هموطنانم را تاب نمی‌آورم. تروریسم خوب و بد نداریم، ترور در نفس خود عملی شیطانی است. تسلیت به کرمان. تسلیت به ایران.»

مهرنیا هنرمند پیشکسوت نیز نوشته است: «تروریسم، تروریسم است. ترور خوب وجود ندارد. آن جنایتکاری که میان مردم بی‌دفاع و غیرنظامی و کودک و بزرگ، بمب منفجر می‌کند؛ ایران را ناامن می‌خواهد. برای او مخالف و موافق فرقی ندارد. او فقط به کشتن می‌اندیشد. کرمان تسلیت. ایران تسلیت.»

احسان یاسین خواننده جوان موسیقی پاپ نیز نوشته است: «و چقدر انسان بی‌گناه. چقدر امید و چقدر آرزو که برای همیشه زیر خاک دفن شدند. تا ابد و یک روز معتقدم، ریختن خون بی‌گناه، تاوان داره»

همچنین برخی دیگر از هنرمندان موسیقی؛ آهنگسازان، نوزازندگان و خوانندگان همچون علیرضا قربانی، وحید تاج، کیوان ساکت، گرشا رضایی، مجید رضوی و همایون نصیری که قصد داشتند امشب کنسرت برگزار کنند یا اثر جدیدی منتشر کنند، ضمن عرض تسلیت به هموطنانمان آنها را به زمان دیگری موکول کردند.

شاعرانی از جمله یغما گلرویی، سیدعباس سجادی، سعید بیابانکی، میلاد عرفان‌پور و محمدمهدی سیار نیز با انتشار اشعار و نوشته‌هایی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی این حادثه را محکوم کردند و به هموطنان تسلیت گفتند.

عرفان‌پور متنی با این مضمون نوشته است: «روشن شد صد لاله به خون‌خواهی یار/گلزار شهید!چشمهایت روشن»

محمدمهدی سیار شاعر و چهره برگزیده سال هنر انقلاب اسلامی در پیام‌هایی مجزا حادثه تروریستی کرمان را محکوم کرده است، وی نوشته است: «به ابرو گره ماند و در چشم گریه/ غمی خشمگین است این خشم غمگین»، «بزرگترین معنای این حادثه این است که دشمن شکست خود را در جنگ نرم پذیرفته و به بدوی ترین شکل تقابل بازگشته است. از سانسور اسم و عکس «او» به حذف فیزیکی زائرانش رسیدند. و ناامید از کشش جوانان به خویش، «جوان کشی» پیشه کردند.»

پاسخ هنرمندان تجسمی به حادثه تروریستی کرمان

امیر عبدالحسینی دبیر شانزدهمین جشنواره تجسمی فجر در واکنش به حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان نوشته است: «ز نقش قالی خونرنگ کرمان.»

هنرمندان طراح، گرافیست و کاریکاتوریست دیگری همچون سیدمسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست، جمال رحمتی گرافیست، کاریکاتوریست، انیماتور و کارگردان، مهدی لاری گرافیست، محمدصالح رزم حسینی کارتونیست، سینا افشار طراح گرافیک با انتشار تصاویر، آثار و پیام‌هایی ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان، شهادت جمعی از هموطنانمان را تسلیت گفتند، آثار این هنرمندان نیز توسط سایر هنرمندان بازنشر شده است.

حسن روح الامین هنرمند نقاش با انتشار اسامی شهدای حادثه تروریستی کرمان در صفحه شخصی‌ خود در فضای مجازی نوشت: «وقتی وجود یک دیو خونخوار رو بعد از سال‌ها طی طوفانی نابود می‌کنی و همینه نحسش رو می‌شکنی، باید بدونی که این وجود خبیث و سراسر شر، ممکنه در لحظات جان دادنش دست و پایی بزنه و احتمال داره پنجه به صورت نازنین مردمی بزنه که سال‌ها آرزوی نابودیش رو داشتن و حالا به آرزوشون رسیدن. آینده از آن اسلام است برادران. این‌ها خیلی زودتر از ۲۵ سال، دیگر وجود نخواهند داشت.»

وی همچنین پیام رهبر معظم انقلاب را در پی این حادثه تروریستی بازنشر کرد.

جمال رحمتی آثاری را طراحی و در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده است: «فرقی نمی‌کند که چه کسی کار تروریستی می‌کند. فرقی نمی‌کند که چه کسی افراد غیرنظامی را می‌کشد و فرقی هم نمی‌کند که افراد غیرنظامی از چه طیفی هستند. تروریسم محکوم است. کشتن افراد بی‌گناه محکوم است.»

همچنین این هنرمند اثر دیگری را طراحی کرده و با متنی منتشر کرده است: «جنایت، جنایت است. تروریسم تروریسم است. فرقی نمی کند چه کسی یا چه گروهی آن را انجام داده باشد. افراد غیرنظامی هم همه جای دنیا باید در امان باشند. حال موافق ما باشند یا مخالف. اگر به هر بهانه‌ای به مرحله‌ای از قصاوت رسیده‌ای که از کشته شدن افراد غیرنظامی و زن و بچه خوشحال می‌شوی، تو هم شبیه کسانی هستی که ادعا داری از آنها متنفری.

آنها برای مخالفانشان حق حیات قائل نیستند، تو هم همین طور. برای مبارزه با کسی خودت را خسته نکن. با خودت مبارزه کن. تو هم همان قدر وحشتناکی.»

مهدی لاری پوستر «طریق سلیمانی» را طراحی کرده و با شعری از امیر معظمی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده است: «آغوش نسیم، ناملایم شده است، خون‌گریه‌ی لاله‌ها مداوم شده است/ با پای جنون مسیر حق را رفتند، یک شهر شبیه حاج قاسم شده است»

سینا افشار پوستری را با مضمون «کرمان. جانِ من است او… آنِ من است او…» طراحی و با متنی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده است: «فارغ از هر ایدئولوژی و هر سناریو و داستانی که همیشه در جریانه، صحبت از مردم کوچه و خیابان و خونِ بی‌گناه است. با هر عقیده و مسلکی اگه دلت برای خون زن و کودک بی گناه نلرزید،……. برای همه خون‌های بی گناهی که برخاک وطن ریخته شد. #ایران»

همچنین محمدصالح رزم‌حسینی اثری را با عنوان «کرمان تسلیت» طراحی و در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده است.

به گزارش ایرنا، عصر چهارشنبه- ۱۳ دی ماه- همزمان با چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی که بسیاری از هموطنان برای گرامیداشت یاد این شهید در گلزار شهدای کرمان حضور یافته بودند، یک عملیات تروریستی در گلزار شهدای کرمان و مسیر زائران سردار سلیمانی به وقوع پیوست.

در این عملیات، ۲ انفجار در یکی از محورهای منتهی به گلزار شهدای کرمان؛ در ۷۰۰ متری مزار شهیدسلیمانی و در یک کیلومتری مزار و خارج از مسیر زائران و مسیرهای بازرسی رخ داد و ۸۴ نفر شهید و ۲۸۴ نفر مجروح شدند.

آیت الله سیدابراهیم رئیسی رییس جمهور نیز با تسلیت شهادت جمعی از هموطنان در جنایت تروریستی کرمان، مسئولان را موظف کرد هرچه سریع‏‌تر، نسبت به تسکین آلام آسیب‏‌دیدگان و مداوای مجروحان و بازگشت نظم و آرامش به شهر شهیدپرور کرمان اقدامات لازم را به ‏عمل آورند.

تاکنون علاوه بر وزرا و مقامات کشورمان، دبیرکل سازمان ملل، اتحادیه اروپا، نهادهای بین المللی، محافل سیاسی، مقامات و رهبران مذهبی و سیاسی، کارشناسان و تحلیلگران، دولت های غربی، عربی و اسلامی، کشورهای آفریقایی و آسیایی به طور رسمی و با انتشار بیانیه ‌ای جداگانه حادثه شنیع تروریستی را که جان انسان‌های بی‌گناه و غیرنظامی را گرفته، محکوم کرده و با ملت ایران ابراز همدری کردند.

همچنین دولت در پی جنایت تروریستی در گلزار شهدای کرمان، شهادت و مجروح شدن جمعی از هموطنانمان در این حادثه، امروز- پنجشنبه- ۱۴ دی ماه- را در سراسر کشور عزای عمومی اعلام کرد.

براین اساس امروز همه فعالیت فرهنگی هنری ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعم از موزه، سینماها، نمایش‌ها، نگارخانه‌ها، اجراهای موسیقی، گالری و کنسرت‌ها تعطیل هستند.

رسانه سینمای خانگی- روایت ترور در سینمای ایران

سینمای ایران طی چهار دهه گذشته نسبت پدیده مذموم «ترور» بی‌تفاوت نبوده است و روایت‌هایی تکان‌دهنده‌ای از داغ‌هایی که تروریست‌ها بر دل مردم ایران گذاشته‌اند، بر پرنده نقره‌ای به تصویر درآمده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا سه هفته‌ای می‌شود که هر سه‌شنبه، صحن معروف دادگاه کیفری شماره یک استان تهران میزبان برگزاری یک دادگاه بزرگ است؛ دادگاه رسیدگی به چهاردهه جنایت اعضا و سرکرده‌های گروهک تروریستی منافقین که از خردادماه سال ۱۳۶۰ کلید خورد و همچنان در قالب «ترور» جان و امنیت مردم ایران را تهدید می‌کند.

آنچه در فرآیند برگزاری این دادگاه موضوع یک پیگیری قضایی شده است، از سال‌ها قبل به‌عنوان یک داغ بر سینه مردم ایران سنگینی می‌کرد، مردمی که بیراه نیست اگر آن‌ها را بزرگ‌ترین قربانیان ترور در تاریخ معاصر جهان معرفی کنیم.

سینمای ایران طی چهاردهه گذشته نسبت به این واقعیت بی‌تفاوت نبوده و هر از گاهی «ترور» تبدیل به سوژه محوری یک روایت شده و در قالب یک فیلم روی پرده سینما به نمایش درآمده است.

حادثه تلخی که همزمان با سالروز ترور سردار حاج‌قاسم سلیمانی، در گلزار شهدای کرمان، شماری از زائران این شهید را به فیض شهادت رساند، بهترین گواه برای اثبات این ادعاست که پرچم‌داران «تروریسم» همچنان چش طمع به حیات و آرامش مردمان این سرزمین دارند. در چنین شرایطی این فیلمسازان هستند که در قالب فیلم و سریال می‌توانند روایت‌های تصویری خود را تبدیل به پیوستی هنری و رسانه‌ای برای انعکاس مظلومیت قربانیان ترور کنند.

آنچه در گزارش حاضر می‌خوانید بازخوانی پنج روایت شاخص سینمای ایران با موضوع «ترور» است که هرچند همه تولیدات سینمایی با این موضوع را شامل نمی‌شود اما در عین حال افسوس که نمی‌توانیم آن را مشتی نمونه «خروار» توصیف کنیم!

تعقیب سایه‌ها/ علی شاه‌حاتمی/ ۱۳۶۹

سینمای ایران در دهه ۶۰ متأثر از شرایط عمومی کشور، بخشی از تولیدات خود را به روایت تحولات سیاسی و اجتماعی سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اختصاص داده بود و شکل‌گیری ژانر مستقلی به نام سینمای دفاع مقدس در سینما را هم می‌توان محصول همین تأثیرگذاری دانست.


گروهک منافقین و فعالیت‌های خرابکارانه آن‌ها علیه مردم و انقلابیون هم یکی از همین سوژه‌های روز به حساب می‌آمد که دستمایه ساخت برخی فیلم‌های سینمایی در آن مقطع شدند.

فیلم سینمایی «تعقیب سایه‌ها» به کارگردانی علی شاه‌حاتمی یکی از شاخص‌ترین فیلم‌های آن دهه با موضوع ترورهای کور گروهک منافقین است. فیلمی که با انفجار یک خودروی بمب‌گذاری‌شده در خیابان و قربانی شدن گروهی از مردم عادی آغاز می‌شود و در ادامه روایت‌گر تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی برای ردگیری عاملان این جنایت است.

هر چند به‌قاعده دیگر فیلم‌های مرتبط با گروهک منافقین در دهه ۶۰ در این فیلم اشاره مستقیمی به این گروهک نمی‌شود و نامی از آن‌ها در دیالوگ‌ها نیست اما امروز می‌توان این فیلم را یکی از صریح‌ترین تصاویر ثبت‌شده از جنایت‌های کور منافقین علیه مردم ایران در سال‌های ملتهب دهه ۶۰ به حساب آورد.

بادیگارد/ ابراهیم حاتمی‌کیا/ ۱۳۹۴

فیلم سینمایی «بادیگارد» با یک اقدام تروریستی علیه یکی از مقامات مسئول آغاز می‌شود. هرچند روایت اصلی فیلم درباره محافظ مستقیم این مقام مسئول است اما ابراهیم حاتمی‌کیا در دو سکانس کلیدی فیلم خود، تصاویری تکان‌دهنده از اقدامات تروریستی علیه ایران را به تصویر درآورده است.

در سکانس ابتدایی فیلم، زمانی که یکی از دولتمردان برای بازدید مردمی به میان اهالی یک روستا می‌رود، محافظ او متوجه ورود فردی ناشناس با لباسی متفاوت در میان اهالی بومی می‌شود و با اینکه به درستی نیت او برای عملیات انتحاری را حدس می‌زند اما چاشنی‌های بمب به دست ناظران دور دست فعال شده و مدیر مربوطه در کنار اهالی منطقه قربانی ترور می‌شوند.


حیدر که مسئولیت حفاظت از این مقام مسئول را برعهده داشته در ادامه عهده‌دار مسئولیت حفاظت از یک دانشمند جوان هسته‌ای می‌شود و در سکانس پایانی فیلم شاهد بمب‌گذاری روی درب خودروی این دانشمند هستیم. حیدر این بار هم تهدید را به موقع متوجه می‌شود اما خودش قربانی ترور می‌شود و به شهادت می‌رسد.

ماجرای نیمروز/ محمدحسین مهدویان/ ۱۳۹۵

بی‌تردید یکی از جریان‌سازترین فیلم‌های سینمای ایران در دهه ۹۰ با موضوع تاریخ معاصر را باید همین فیلم «ماجرای نیمروز» دانست. فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان که سبک خاص فیلم‌سازی او درباره سوژه‌های تاریخی را به تثبیت رساند.

مهدویان در این فیلم به جای بازخوانی مستقیم اقدامات تروریستی گروهک منافقین در تابستان سال ۱۳۶۰، سراغ روایت تلاش یک تیم امنیتی برای مواجهه با آن‌ها رفت اما فرازهایی تکان‌دهنده از این فیلم به بازنمایی اقدامات تروریستی این گروهک اختصاص پیدا کرد.

سکانس مربوط به ترورهای کور این گروهک علیه مردم ایران و مشخصا تک پلان‌هایی مانند پلان در آغوش کشیدن یک دختربچه غرق خون توسط کاراکتر کمال با بازی هادی حجازی‌فر به خوبی در حافظه مخاطبان سینمای ایران حک شده و حکم سندهای تصویری تکان‌دهنده‌ای علیه «تروریسم» را پیدا کرده است.

ضد/ امیرعباس ربیعی/ ۱۴۰۰

فیلم سینمایی «ضد» هرچند همین روزها در حال اکران عمومی در سینماهای کشور است اما تولید آن مربوط به دو سال پیش است و برای اولین‌بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر شاهد رونمایی از آن بودیم.

امیرعباس ربیعی کارگردان جوانی است که در اولین فیلم خود یعنی «لباس شخصی» سراغ بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر با محوریت حزب توده رفت و در گام دوم تلاش کرد قطعه‌ای دیگر از پازل روایت سینمای ایران از اقدامات جنایت‌کارانه منافقین را کامل کند.


فیلم «ضد» اولین روایت سینمایی از حادثه تروریستی بمب‌گذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری در هفتم تیرماه سال ۶۰ محسوب می‌شود و در فرازهایی از این فیلم شاهد جزییاتی از اجرای این عملیات از سوی عاملان منتسب به گروهک منافقین و تلاش آن‌ها برای حذف شهید بهشتی هستیم.

این حادثه تروریستی که از شاخص‌ترین حوادث تروریستی در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب محسوب می‌شود، پیش‌تر سوژه مستندی با عنوان «ترور سرچشمه»‌ به کارگردانی محمدحسین مهدویان هم قرار گرفته بود.

هناس/ حسین دارابی/ ۱۴۰۱

اما واقعیت تلخ درباره اتفاقات تروریستی علیه مردم ایران، دنباله‌دار بودن این حوادث از گذشته تا به امروز است. سایه ترور در تمام چهار دهه گذشته از سر مردم بی‌دفاع ایران کم نشده و همچنان از سوی دشمنان ایران به‌عنوان ابزاری برای حذف سرآمدان و پرچم‌داران نظام اسلامی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فیلم سینمایی «هناس» را می‌توان یکی از اولین روایت‌های سینمای ایران با موضوع ترور دانشمندان هسته‌ای به حساب آورد. هر چند این سوژه پیش‌تر در فیلم‌هایی همچون «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی هم مورد اشاره قرار گرفته بود اما حسین دارابی در دومین فیلم کارنامه خود، روایت تکان‌دهنده و مستقیم از ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران را به تصویر درآورده است.


سکانس مربوط به شلیک مستقیم گلوله به شهید داریوش رضایی‌نژاد در برابر چشم همسر و فرزندش، از سکانس‌های تکان‌دهنده در سینمای ایران است که تصویری عریان از یک اقدام تروریستی را پیش چشم مخاطبان به نمایش می‌گذارد.

رسانه سینمای خانگی- خنده به ترور؟ این از جنایت بدتر است

 بازیگر فیلم‌های سینمایی «شادروان»، «گیجگاه» و «شهربانو» گفت: کسانی که به جنایت می‌خندند از تروریست‌هایی که اسلحه و بمب دارند و آدم می‌کشند بی‌رحم‌تر هستند.

به گزارش سینمای خانگی، بهرنگ علوی در گفت‌وگو با ایرنا، با تاکید بر این که حادثه تروریستی کرمان را محکوم می‌کنم بیان کرد: هر گونه کودک‌کشی و جنایت در هر نقطه دنیا از نظر من اقدامی غیرانسانی و وحشیانه است. بسیار ناراحت و متاثر هستم از این‌که زن و بچه بی‌گناه در خیابان کشته‌اند. من این اتفاق تلخ را به مردم کرمان و همه ایرانیان تسلیت عرض می‌کنم.

بهرنگ علوی: هر گونه کودک‌کشی و جنایت در هر نقطه دنیا از نظر من اقدامی غیرانسانی و وحشیانه است

برنده دیپلم افتخار بازیگری مرد از سی و چهارمین دوره جشنواره تئاتر فجر درباره برخی بازخوردهای توهین‌آمیز به این اتفاق گفت: من آدم صادقی هستم و خیلی جاها چوب صداقتم را خورده ام. به نظر من از تروریست بی رحم تر آدم هایی هستند که به جنایت می خندند و برایش جُک می سازند. این افراد از تروریستی که اسلحه و بمب دارد بی‌رحم‌تر هستند.

این بازیگر با اشاره به واکنشی که نسبت به حادثه کرمان در فضای مجازی داشت توضیح داد: در برابر جنایت اگر سکوت کنید جای تعجب دارد. چنین حادثه‌ای خدای ناکرده ممکن است برای یکی از عزیزان ما هم اتفاق بیفتد و طبیعی است که همه ناراحت شویم. چرا که هموطن من و شما به ناحق کشته شده اند. همه شهدای این حادثه مثل اعضای خانواده ما هستند.

عصر چهارشنبه- ۱۳ دی ماه- همزمان با چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی که بسیاری از هموطنان برای گرامیداشت یاد این شهید در گلزار شهدای کرمان حضور یافته بودند، یک عملیات تروریستی در گلزار شهدای کرمان و مسیر زائران سردار سلیمانی به وقوع پیوست.

در این عملیات، ۲ انفجار در یکی از محورهای منتهی به گلزار شهدای کرمان؛ در ۷۰۰ متری مزار شهیدسلیمانی و در یک کیلومتری مزار و خارج از مسیر زائران و مسیرهای بازرسی رخ داد و ۸۴ نفر شهید و ۲۸۴ نفر مجروح شدند.

رسانه سینمای خانگی- «الکافی» با بودجه میلیاردی ساخته نشد

 کارگردان «الکافی» درباره شایعه دریافت بودجه میلیاردی برای ساخت این مستند اظهارداشت: این پروژه با زجر زیادی ساخته شد، رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش و هزینه این پروژه در سایت مرکز موجود است، این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنم.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، مراسم اکران مستند «الکافی» به کارگردانی مسعود طاهری با حضور حجت الاسلام محسن قمی عضو مجلس خبرگان رهبری و جمعی از مسئولان و هنرمندان در تالار ایوان شمس برگزار شد.

عضو مجلس خبرگان رهبری در ابتدای این مراسم اظهارداشت: شیخ مفید درباره کتاب «کافی» گفتند که در مذهب تشیع بهترین کتاب است. درباره اینکه چرا «کافی» انقدر مهم است باید کمی خودمان را به فضایی ببریم که این کتاب نوشته شده است. «کافی» شاهکار کتب روایی ما در مذهب شیعه و سنی است. شاهکار دوم این است که مرحوم کلینی روایت اول کتاب را به عقل اختصاص دادند.

حجت الاسلام قمی افزود: در آن زمان در داخل ایران بازاری از مذاهب مختلف شکل گرفته بود و در این فضا مرحوم کلینی وقتی کتاب «کافی» را می‌نویسد در مقدمه کتاب می‌گوید که من کتابم را از عقل شروع کردم نه از توحید، کتاب، قرآن و… . این مساله حکایت از اهمیت معرفت شناسی در دین اسلام دارد. روایت دوم این کتاب درباره علم است.

عضو مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: «کافی» ابتدا به معرفت می‌پردازد و بعد به اصول دین و امامت و بعد سراغ اخلاق می‌رود که یکی از نکات شاخص کتاب است. «کافی» بعد به فروع دین و در جلد هشتم هم به روضه می‌پردازد. کتاب «کافی» فقط اصول و فروع دین نیست بلکه اخلاق و معرفت شناسی را هم جزو اصولی دینی می‌آورد و این نکته بسیار برای ما آموزنده است‌.

روایت زندگی اسلامی به زبان هنر

حجت‌الاسلام قمی اظهارداشت: درخواستی داشتم از آقای طاهری و دیگر دوستانشان که به این مقدار اکتفا نکنند که کتاب «کافی» چطور نوشته شد بلکه یک مقدار به محتوای کتاب هم ورود پیدا کنند و نحوه زندگی اسلامی را به زبان هنر برای جوانان نسل امروز روایت کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: مرحوم کلینی یک اخباری نبود بلکه محدث بود. در آن عصر یک رویکرد جدی‌تری به مسائل حدیثی وجود داشت و مرحوم کلینی به تنهایی این مسئولیت را به دوش گرفت و این میراث بزرگ را در اختیار بشریت قرار داد. بهترین شکرانه این نعمت این است که پیام آن را به خوبی درک کنیم و در قالب هنر به نسل تشنه معارف اهل بیت منتقل کنیم.

در ادامه این مراسم یاد سید عبدالله انوار و مرتضی شاهرخ‌نیا که در چند سال اخیر فوت کرده‌اند، گرامی داشته شد. سپس اکران فیلم آغاز شد.

شناخت تفکر شیعه مهم است

مسعود طاهری کارگردان «الکافی» پس از اکران این مستند اظهارداشت: بابت طولانی بودن این مستند و چند ایرادی فنی که وجود داشت از شما عذرخواهی می کنم. این اولین تجربه اکران «الکافی» بود و بهترین زمان فیلم، زمانی است که آن را تدوین و کنار دوستانت فیلم را تماشا می‌کنی.

وی گفت: از استاد عبدالله انوار و حمید شاهرخیان که در اکران قبل کنار ما بودند، یاد می‌کنم.

این پروژه با زجر زیادی ساخته شد. رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش در سایت موجود است. هزینه این پروژه هم در سایت مرکز موجود است. این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنماین کارگران افزود: اگر از علایق مذهبی صرف‌نظر کنیم. ضرورت شناخت مرحوم کلینی این است که ما در یک جامعه شیعی زندگی می‌کنیم و مهم است که تفکر شیعه را بشناسیم‌. حتی برای کشورهای همسایه ما هم ضروری است که تفکر شیعه را بشناسند. جالب است که پیشتاز این موضوع اسرائیل است و حتی بخش‌هایی از این مستند پاسخی به شیعه‌پژوهان اسرائیلی است.

طاهری درباره دلیل ساخت این موضوع بیان کرد: مستند «الکافی» در ادامه مستند «مستشرق» ساخته شده است. حدود ۱۸ سال است که پروژه‌ای را دنبال می‌کنم به نام «معمای حضور» که درباره سازمان وکالت است و هروقت سراغ این پروژه می‌روم، عملی نمی‌شود. این‌گونه پیش رفت که ابتدا مستند «الکافی» ساخته شود.

وی درباره شایعه دریافت بودجه میلیاردی اظهارداشت: این پروژه با زجر زیادی ساخته شد. رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش در سایت موجود است. هزینه این پروژه هم در سایت مرکز موجود است. این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنم.

این مستندساز گفت: من به شکل پدیدارشناختی فیلم می‌سازم و آثارم چند ویژگی دارد. یکی ویژگی شخصی است. من فیلم را به پدرم تقدیم کرده‌ام که در چند نسل قبل به کسی وصل نبودند. یک ویژگی دیگر اینکه مرکز گسترش کارش حمایت از ساخت مستند است و نسبت به موضوع نگاهی خنثی دارد. تاکنون دخالتی هم در ساخت آثار من نداشته‌اند.

زیربار توصیه‌ها نرفتم

طاهری بیان کرد: من برای مخاطبم احترام قائل هستم و خیالتان از کسانی که در این فیلم صحبت کردند و اطلاعات دادند راحت باشد. من زیر بار دوست و رفیق‌بازی و توصیه‌ها نرفتم. قطعا انتخاب براساس شایستگی‌های افراد بوده است.

این کارگردان گفت: زمان فیلم زیاد است زیرا مساله مهمی است. سعی کردم تاجایی که امکان دارد با مخاطب عام ارتباط برقرار کنم.کتاب «الکافی» برای نخبه عام نوشته شده است و من هم سعی کردم این سنت را حفظ کنم.

مستند «الکافی» به کارگردانی مسعود طاهری سرگذشت کتاب «الکافی» مهمترین کتاب از کتاب‌های اربعه شیعیان را روایت می‌کند. در این اکران ویژه حجت الاسلام محسن قمی، محمدجواد حق شناس، عبدالرضا مظاهری، زکینی رئیس سابق انجمن حکمت و فلسفه، استاد حسینی شیرازی، حمزه کرمی، روح الله مدامی، عبدالحسین بدرلو معاون مستند و قائم مقام مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و هومن مرادی کرمانی مدیر مستند مرکز حضور داشتند.

عوامل مستند «الکافی» عبارتند از نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده: مسعود طاهری، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: مژگان حصاری، تصویر: محمدعلی پور اسد، تدوین: مسعود طاهری، هاجر آقایی، موسیقی: فرزاد هادی، گرافیک: نیلوفر جوشن، صدا: سیاوش حیدری، راوی: محمود راسخ فر، امیرعباس قلیچ لو، اصلاح رنگ: ایمان صالحی، پژوهش: مسعود طاهری، دستیاران پژوهش: سمیه خرم‌نژاد، فاطمه حقیقت، فاطمه خضردوست، ربابه میرباقری، بازیگران: امیرعباس قلیچ لو، حمید عبادی، مهدی قاهری، حسین تقی‌زاده، مجید بختیاری، احد توحیدی‌راد، محمدمهدی پیریزاد، امیرحسین صفاپور، طراح پوستر: مونا طاهری، طراح گریم: محمدمهدی پریزاد، طراح لباس: پروین حسینی، تولید بازسازی: مجتبا دربندی، محصولی از مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی.

رسانه سینمای خانگی- سینما فرهنگ جیرفت راه افتاد

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان اعلام کرد: سینما فرهنگ جیرفت به امکانات پخش دیجیتال سینما تجهیز شد و از هفته آینده روزانه در ۲ سانس فیلم پخش می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان، حجت الاسلام سید احمد حسینی روز دوشنبه اظهار کرد: پس از سال ها محرومیتِ شهرستان جیرفت از داشتن سالن سینمای استاندارد، با هدف ارتقای فضاهای نمایشی کشور، سالن های نمایش قابل تبدیل به فضای نمایش سینمایی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به امکانات پخش دیجیتال سینما تجهیز شد.
وی ادامه داد: با همین رویکرد به همت و با پیگیری این اداره کل و همکاری سازمان امور سینمایی و موسسه سینما شهر، سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی و هنری شهید مداحی پور شهرستان جیرفت نیز مشمول حمایت های وزارت ارشاد شد که در آبان ماه امسال بهره بردار این سینما تعیین و قراراد فعالیت منعقد شد.
حجت‌الاسلام حسینی افزود: تجهیزات لازم در این سالن نصب و راه اندازی شده و از هفته آینده با جذب فیلم های روز اکران سینماهای کشور به طور رسمی فعالیت خود را در شهرستان جیرفت آغاز می‌کند.
وی با بیان اینکه سالن آمفی تئاتر تمامی مجتمع‌های فرهنگی و هنری شهرستان های جنوب استان از جمله کهنوج، رودبارجنوب، عنبرآباد، منوجان و قلعه گنج نیز تجهیز و راه اندازی می شوند، تصریح کرد: سینماهای جنوب کرمان با تجهیزات کامل از جمله سیستم صوت، نور و پرده سینما تکمیل و آماده ارائه خدمات به مردم جنوب کرمان می شوند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان گفت: شهرستان های جنوبی تاکنون از وجود سینمای ثابت بی‌بهره بودند و فقط در بعضی از این شهرستان ها سینمای سیار به صورت محدود فعالیت می کرد.
حسینی توسعه و ارتقای زیرساخت‌های فرهنگی و هنری را یکی از رویکردهای اصلی دولت سیزدهم برشمرد و افزود: به همین منظور به‌زودی شاهد تجهیز و راه‌اندازی سالن های سینما در جنوب کرمان خواهیم بود.
وی با بیان اینکه سینما در این منطقه مورد توجه ویژه مردم و علاقه‌مندان قرار دارد ادامه داد: جنوب کرمان یکی از منطقه های مستعد کشور در عرصه فرهنگ و هنر به‌ویژه هنر سینماست و ما شاهد درخشش آثار تولیدی هنرمندان این دیار در عرصه ملی نیز هستیم.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «فاتحان اروند» کی ساخته می‌شود؟

کارگردان فیلم سینمایی «فاتحان اروند» درباره آخرین وضعیت ساخت این فیلم، تأخیر در آغاز فیلمبرداری آن‌ را به دلیل عدم تأمین بودجه و تغییر لوکیشن اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی، فرهاد فداکار در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: باتوجه به تغییر لوکیشن که قرار است در بندرعباس انجام شود، هماهنگی با نیروی دریایی ارتش در حال انجام است، همچنین شرایط اسکان گروه برای ۱۵ جلسه فیلمبرداری در بندرعباس باید فراهم می‌شد.

وی افزود: ابتدا قرار بود فیلمبرداری بخشی از تمرینات گردان غواص در سد بافت انجام شود اما به دلیل عقب افتادن فیلمبرداری و رسیدن فصل زمستان و سردی هوا، به بندرعباس انتقال پیدا کرد. همچنین خود گردان ۴۱۰ غواص نیز در سال ۶۴ بخشی از تمرینات غواصی خود را ساحل نیروی دریایی ارتش انجام داده‌اند لذا لوکیشن بندرعباس انتخاب شد.

فداکار درباره انتخاب بازیگران این پروژه سینمایی گفت: شاکله بازیگران بومی تمام شده و آن‌ها در حال گذراندن تمرینات شنا و غواصی هستند و برای دو نقش نیز از بازیگران مطرح استفاده خواهیم کرد که هنوز با کسی به توافق نهایی نرسیده‌ایم.

این کارگردان سینما با بیان این‌که فیلم در سه سال گذشته مراحل تحقیق، پژوهش و نگارش خود را پشت سر گذاشته و پروانه ساخت دریافت کرده، گفت: آن‌چه که این فیلم را نسبت‌ به بقیه فیلم‌ها متمایز می‌کند این‌ است که ساخت فیلم با موضوع دفاع مقدس درباره سرداران شهید استان کرمان تاکنون انجام نشده و بیش‌ از ۵۰ درصد از عوامل این فیلم بومی استان هستند.

وی با ابراز امیدواری از این‌که به زودی بودجه این پروژه تأمین شود، خاطرنشان کرد: امیدوارم مسئولان استان و شهرستان که نسبت‌به اشاعه فرهنگ دفاع‌مقدس و بویژه رشادت‌های رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله نگاه ویژه‌ای دارند، به این مسئله توجه داشته باشند.

به‌گزارش ایسنا، فیلم سینمایی «فاتحان اروند» روایت‌گر عملیات والفجر ۸ است که از ابتدای سال ۱۳۶۴ که «حاج‌احمد امینی» فرمانده گردان ۴۱۰ غواص می‌شود، شروع شده و در ادامه به تمرین‌های نظامی و غواصی و خود عملیات می‌پردازد.

رسانه سینمای خانگی- فیلم‌اولی‌ها به فجر بازگشتند

دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گزارشی درباره وضعیت برگزاری این جشنواره، با تاکید بر اینکه ژانرهای مختلفی در این دوره حضور دارند، از استانداران درخواست کرد که تمهیدات ویژه‌ای را برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درنظر بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، ششمین همایش سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها روز شنبه ۹ دی‌ماه در باغ زیبا برگزار شد. در این جلسه، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و برخی از مدیران جشنواره به ارائه گزارش‌هایی پرداختند.

اقدام زودتر برای هماهنگی بهتر
در ابتدای این جلسه، محمدرضا سوقندی مدیر امور استان‌های جشنواره فیلم فجر بیان کرد: ۹ دی را گرامی می‌داریم که روز بصیرت و پیوند و بیعت امت با ولایت است.  همچنین پیشاپیش ایام ولادت حضرت زهرا(س) را تبریک می‌گویم و به همه شهدا به‌ویژه شهید بزرگوار سیدرضی موسوی درود می‌فرستیم.

وی در ادامه اظهار کرد: در این نشست با همراهی آقایان عزت‌الله علیزاده مدیر کمیته فنی، محمدرضا فرجی مسئول کمیته نمایش، مسعود نجفی مدیر روابط‌ عمومی و میلاد شکرخواه مدیر فناوری ستاد جشنواره خدمت رسیدیم تا زودتر از سال‌های گذشته هماهنگی‌ها را برای برگزاری جشنواره داشته باشیم. در این نشست تفاهمنامه‌هایی بین دبیر جشنواره و مدیران استانی به امضا می‌رسد و احکام مربوطه اعطا خواهد شد.

سوقندی گفت: فهرست سینماها هم توسط استان‌ها اعلام شده است. گفته بودیم سه سینما مشخص شود که این فهرست را در اختیار کمیته‌های نمایش و فنی جشنواره و موسسه سینماشهر گذاشته‌ایم. این احتمال وجود دارد که امسال در شبکه نمایش سراسری فیلم‌ها، جابه‌جایی هارد را حذف کنیم که البته هنوز امکان اجرایی آن قطعی نیست، ولی در برخی استان‌ها اعمال می‌شود.

اهتمام ویژه دبیر جشنواره فجر به استان‌ها
وی افزود: همان‌طور که سال گذشته در وبینار هم گفتم، آقای امینی اهتمام ویژه‌ای به استان‌ها دارد. در سال جدید هم چند طرح جدید مطرح شده که با کارشناسی آن را پذیرفته‌اند. امیدوارم امسال بتوانیم جشنواره فیلم فجر را باشکوه‌تر از سال قبل که شرایط خاصی داشتیم، برگزار کنیم.

مدیر امور استان‌های جشنواره فجر ادامه داد: براساس آماری که از سمفا گرفته‌ایم، سال گذشته آمار مطلوبی در زمینه مخاطب نداشتیم. گرچه اجرا خوب بود اما همه تلاش‌ها بر این است که امسال مخاطب بیشتری بیایند و فیلم‌ها را ببیند. سزاوار نیست که درباره مخاطبان جشنواره فجر برنامه‌ریزی نداشته باشیم و صرفا به برخی تبلیغات سنتی اکتفا کنیم. البته سال گذشته برخی استان‌ها تبلیغات و تمهیداتی داشتند که امیدواریم امسال بیشتر شود.

«فجر» مهمترین جریان فرهنگی کشور است
در ادامه، مجتبی امینی دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، ضمن گرامیداشت روز مادر و هفته مقاومت بیان کرد: امیدوارم برکت شهدا در ادامه مسیر همراه ما باشد و کارها پیش برود. بعد از سال‌ها این افتخار حاصل شد که میزبان یک شهید باشیم و یک شهید گمنام در وزارتخانه ارشاد دفن شد. امیدوارم برکت این شهید برای انجام بهتر امور فرهنگی باشد.

وی افزود: مهمترین جریان فرهنگی در کشور و منطقه و خاورمیانه، جشنواره فیلم فجر است که در حوزه ملی و بین‌المللی برای ما مهم است و امضای هنری کشور ما محسوب می‌شود. این رویداد جزو جشنواره‌های الف دنیا محسوب می‌شود و امسال وارد فصل جدیدی از برگزاری این جشنواره می‌شویم. سال پیش، سال سختی در برگزاری جشنواره داشتیم و همه چیز تحت‌تاثیر بحران‌ها قرار گرفته بود. از جشنواره فیلم فجر تا جام‌جهانی فوتبال که سال گذشته به دلیل التهابات باعث شد ضعیف‌تر برگزار شوند. به لطف خدا اما در همان شرایط جشنواره فجر با اقتدار برگزار شد.

به توفیق جشنواره در سال گذشته غره نشویم

امینی ادامه داد: سال گذشته اولین دوره‌ای بود مجلس کارت سبز به وزیر ارشاد داد و نمایندگان از کیفیت برگزاری جشنواره فجر تشکر کردند که خدا را بابت آن شاکریم. سال گذشته جشنواره موفقی داشتیم و امیدوارم امسال هم همین اتفاق رخ بدهد و با همت یکدیگر جشنواره خوبی داشته باشیم. به دوستان ستاد هم گفته‌ام یک وقت به تجربه سال قبل غره‌ نشوید امسال هم چالش‌هایی خواهیم داشت، اما دوستان زحمت می‌کشند تا شاهد جشنواره خوبی باشیم.
دبیر جشنواره فجر تأکید کرد: امسال اوضاع خوبی داریم. شرایط آرام و تعاملات بهتر شده، حس و حال خوبی بین اهالی سینما شکل گرفته است. التهاب از بین رفته و با توجه به شرایط اقتصادی و رونق اقتصادی سینما، خط‌ تولید فیلم‌ها امسال ویژه‌تر بوده است به‌گونه‌ای که در قیاس با ده سال گذشته، امسال آمار خوبی در ثبت‌نام بخش ملی داشتیم. امسال ۱۱۵ فیلم در بخش ملی ثبت‌نام کرده‌اند که اتفاق ویژه‌ای است.

ویترین متنوع یک جشنواره پررونق
مجتبی امینی تأکید کرد: براساس همین آمار جشنواره پررنگ و پررونقی خواهیم داشت. در زمینه تنوع ژانری هم از آثار اجتماعی و طنز گرفته تا فیلم‌های سیاسی و دفاع مقدسی در جریان تولید داشته‌ایم که همه آن‌ها پیگیر حضور در جشنواره هستند. فیلم‌هایی از کارگردانان صاحب‌نام هم خواهیم داشت که جشنواره امسال را در رده جشنواره‌های پرمغز و پرشور قرار خواهد داد.

۵۱ فیلمساز فیلم‌اولی هم در جشنواره امسال ثبت‌نام کرده‌اند

دبیر جشنواره در ادامه با اشاره به ترکیب آماری آثار متقاضی گفت: آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت. در حوزه فیلم کودک پنج فیلم ثبت‌نام کردند. ۱۱ فیلم طنز متقاضی حضور هستند. ۳۵ فیلم اجتماعی، ۱۵ فیلم دفاع مقدس و هفت فیلم دینی هم فرم تقاضای حضور را تکمیل کرده‌اند. این عددها امیدوارکننده هستند و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.

بازگشت بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به «فجر»

امینی تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها، بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلم‌های جدی برای حضور در این بخش داریم. در بخش بین‌الملل هم که سال گذشته به خوبی برگزار شد امسال ۶۲۱ فیلم از ۸۷ کشور ثبت‌نام کرده‌اند که در دو بخش رقابت می‌کنند. برآورد ما این است که ۲۵۰ مهمان خارجی داشته باشیم و حضورشان هم پررنگ خواهد بود. یک نگاه ویژه در حوزه غزه خواهیم داشت که اگر کمی جلوتر برویم موضوعات مرتبط با آن را اعلام خواهیم کرد. این موضوع یکی از موضوعات مهم جشنواره امسال خواهد بود.


وی گفت: وقتی گذشته جشنواره فیلم فجر را مرور می‌کنیم، می‌بینم چقدر شب‌های پرشور و صف‌های طولانی داشته‌ایم اما چندین سال است که این حس، به دلایل مختلف کمرنگ شده و این انرژی دیگر نیست.‌ باید دست به دست هم بدهیم تا این نشاط و امید برای مردم ایجاد شود. این مستلزم همت عملیاتی ریاست بخش استان‌ها است. صداوسیمای استان‌ها هم باید پای کار بیاید تا پویشی ایجاد شود و مردم پای کار جشنواره فجر بیایند. شهرداری‌ها هم باید درگیر این موضوع شوند.

استان‌ها باید رنگ و بوی «فجر» بگیرند
دبیر جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: جشنواره فجر مهمترین اتفاق هنری هر استان محسوب می‌شود و جزو جشن‌های ویژه دهه فجر است. پس توقع است نهادها به کمک بیایند تا استان‌ها درگیر این رویداد شوند و مدیران کل ارشاد تنها نمانند. نباید صداوسیما و فضای محیطی را رها کرد. این در حالی است که در چند سال گذشته این موضوعات رها شده است. خواهشم این است که یک فضای عملیاتی در استان‌ها ایجاد شود تا شهرها در ایام برگزارش جشنواره فجر رنگ و بویی بگیرند. جشنواره فجر یک میراث است که به دست ما رسیده و باید شرایطی فراهم شود که به خوبی برگزار شود.

وی افزود: هر استان باید ستاد ویژه فجر داشته باشد و همه فشارها گردن یک نفر نباشد. این هم‌افزایی بین دستگاه‌ها مهم است. بحث دیگر این است که ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم تا نشاطی در استان‌ها ایجاد شود و صاحبان آثار فقط در تهران و کاخ جشنواره نباشند، بلکه در استان‌ها حضور پیدا کنند. این سفر می‌تواند یک روزه باشد. برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که در استان‌های مختلف این اتفاق بیفتد چراکه این احترام به اهالی آن استان است.

امینی ادامه داد: باید از چارچوب شهر تهران خارج شویم. اینگونه هم حال هنرمندان و هم حال مردم خوب می‌شود و یک تصویر و قاب خوب بیرون می‌آید. مهم است که پای هنرمندان به استان‌ها باز شود و این یکی از نکات استراتژیک ماست. به هر حال مردم دوست دارند هنرمندان خود را ببینند. از سوی دیگر رسانه‌های استان‌ها می‌توانند محتوای خوبی تولید کنند. باید همه دست به دست هم بدهیم تا یک نشاط اجتماعی ایجاد شود.

وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فجر در استان‌هایی که از نظر امکانات سینما ضعیف هستند نیز بیان کرد: در استان‌های ضعیف، قدیم بچه‌ها اردو می‌رفتند که خیلی وقت است این شرایط وجود ندارد. ما در تلاش هستیم تا از سانس صبح استان‌ها استفاده کنیم و صبح‌ها برای مدارس ضعیف‌تر فیلم بگذاریم. امسال احتمالا چهار انیمیشن در جشنواره داشته باشیم و می‌توانیم زنگ مدارس را با همین پشتوانه احیا کنیم. به هر حال بچه‌ها به انگیزه نیاز دارند و می‌توانیم زنگ مدرسه را راه بیندازیم. حتی می‌توانیم اسپانسر داشته باشیم تا یک پذیرایی از آن‌ها شود و برایشان خاطره بماند. این اتفاق به همت شما عزیزان برمی‌گردد که با آموزش و پرورش استان‌ها ارتباط بگیرید. دوستان در تهران هم در حال تعامل هستند تا بتوانند این کار را پیش ببرند.

تجربه مدیران کل ارشاد استان‌ها از میزبانی «فجر»
در ادامه مدیرکل ارشاد استان زنجان بیان کرد: سال گذشته اکثر فیلم‌ها در استان ما به نمایش درآمد اما فیلم‌هایی که در تهران به نمایش درمی‌آید، یک روز بعد به استان‌ها می‌رسد. مخاطبان نقدها را می‌خوانند و فیلم‌ها به اصطلاح اسپویل می‌شوند. به همین دلیل مخاطبان هم کم می‌شوند. بهتر است در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود.

تمنایی مدیرکل ارشاد استان اصفهان هم اظهار کرد: سال گذشته التهاباتی در استان داشتیم اما در عین حال توانستیم جزو استان‌های بالا در فهرست فروش بلیت‌های جشنواره باشیم. ما سال گذشته سه سینما برای میزبانی جشنواره داشتیم که یکی از سینماها برای هنرمندان بود. می‌خواهیم این روند دوباره پا بگیرد.

وی ادامه داد: امسال در استان زنگ سینما تدارک دیده شده است، برخی شهرستان‌ها هم متقاضی میزبانی جشنواره هستند. مثلا کاشان این پتانسیل را دارد و امیدوارم اکران داشته باشیم.

جلالی مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه هم بیان کرد: سال گذشته جشنواره معجزه‌وار برگزار شد. سال گذشته تلاش‌هایی می‌شد تا جشنواره به سکوت برود حالا قرار است امسال جشنواره در استان‌ها هم خوب برگزار شود. خواهشم این این است که هنرمندان از چهره‌ها باشند. همزمانی اکران هم مهم است و این احترام به مخاطبان استانی محسوب می‌شود.

هوشمند مدیرکل ارشاد استان ایلام هم گفت: از دست دادن تعدادی از چهره‌های متعهد را به خانواده سینما تسلیت می‌گویم. درخواست من این است که برای شهرستان آبدانان هم نمایش فیلم درنظر بگیرید. این شهرستان از لحاظ آسیب‌های اجتماعی بر سر زبان‌ها افتاده است. دختران نوجوانی در این شهرستان خودکشی کرده‌اند و عاجزانه خواهش می‌کنم ما را یاری کنید. چهلم نفر قبلی همزمان می‌شود با خودکشی نفر بعدی! این در حالی است که به لحاظ سواد و رتبه‌های بالای کنکور، این شهرستان قوی است.

درخشان مدیرکل ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد هم گفت: تعداد قابل‌توجهی سینما به لطف این دولت در شهرستان‌ها افتتاح شده است. امیدوارم این سینماها در ایام فجر اکران داشته باشند، چون به رونق سینمای شهرستان‌ها کمک می‌کند. هماهنگی‌های مرکز با استان‌ها کند پیش می‌رود و این موضوع باعث کندی می‌شود و امیدوارم امور سرعت خوبی بگیرد.

فلاح مدیرکل ارشاد استان سمنان هم اظهار کرد: ما یک استان ویژه هستیم و به رغم اینکه جمعیت ما زیاد نیست اما شهرها فاصله با هم دارند. در سمنان یک سینمای فعال داریم درخواست من این است که شاهرود هم به شهرهای نمایش دهنده بپیوند.

براتی مدیرکل ارشاد استان قزوین نیز بیان کرد: خواسته من این است که استانداری یا شهرداری یا هر دستگاه دیگری که قرار است هم افزا باشد به کمک بیاید.

در پایان این جلسه احکام مدیران استانی جشنواره توسط مجتبی امینی اهدا و تفاهمنامه برگزاری جشنواره در استان‌ها منعقد شد.

رسانه سینمای خانگی- آخرین خبر از سلامتی کیانوش عیاری

سطح هوشیاری کیانوش عیاری که شنبه شب دچار سکته شده بود، در حال برگشت به حالت طبیعی است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مدیر اورژانس بیمارستان سینا شنبه شب در صفحه اینستاگرام خود با درج عکسی از کیانوش عیاری، در تشریح آخرین وضعیت وی نوشت: به دنبال افت مختصر سطح هوشیاری، آقای کیانوش عیاری به بیمارستان منتقل شد.

حسین کرمانپور افزود: همکاران ما در اورژانس اقدامات حیاتی اولیه را انجام داده اند و خوشبختانه سطح هوشیاری در حال برگشت به حالت طبیعی است، لاکن برای بررسی دقیق علل این اتفاق، چند روزی مهمان ارجمند همکاران عزیز ما خواهند بود.

به گزارش ایرنا، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی شنبه شب در مراسم اختتامیه جشنواره سینماحقیقت اعلام کرد که کیانوش عیاری دچار سکته شده و به بیمارستان انتقال یافته است.

کیانوش عیاری اکنون فیلم سینمایی طنز و پرفروش «ویلای ساحلی» با بازی رضا عطاران و پژمان جمشیدی را به روی پرده سینماهای کشور دارد.

رسانه سینمای خانگی- «عیدوک» با روایتی از حاج قاسم

کارگردان «عیدوک» همزمان با نمایش این مستند در جشنواره «سینماحقیقت» به ارایه توضیحاتی درباره این اثر که درباره یکی از اشرار شناخته شده است، پرداخت و نحوه مواجه حاج قاسم با اشرار را توضیح داد.

رسانه سینمای خانگی، امیر عسکری کارگردان مستند «عیدوک» از مستندهای راه‌یافته به هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در گفت‌وگو با مهر، درباره این اثر توضیح داد: این مستند روایت زندگی یکی از اشرار است که از سال ۶۳ شروع به شرارت کرده و این فعالیت‌هایش تا سال ۷۴ ادامه داشته است. در این فیلم مستند هم ما ۲ کاراکتر مهم داریم، یکی شخصیت عیدمحمد است که در لهجه بلوچی او را عیدوک خطاب می‌کنند و شخصیت دیگر حاج قاسم سلیمانی است که در یک فرآیند، تأثیراتی را روی شخصیت عیدوک می‌گذارد. حاج قاسم عملیات مهمی را در آن منطقه به انجام رسانده‌ است که ما در این مستند به روایت این عملیات و نقش شهید سلیمانی در این منطقه می‌پردازیم.

وی افزود: در منطقه جنوب شرق ما چند عملیات مهم داشته‌ایم که یکی از این عملیات‌ها عملیات «آورتین» است که شخصیت عیدوک در آن نقش داشته است. هر کدام از اشرار در این منطقه گروه خاص خود را داشتند که مسئول یکی از این گروه‌ها، عیدوک بامری بوده است. به نوعی حتی می‌توان او را یکی از بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین اشرار آن منطقه دانست. بعدها که عملیاتی در آنجا صورت می‌گیرد، روی کل منطقه تأثیر می‌گذارد و متأثر از آن این گروه‌ها اعلام آمادگی می‌کنند تا سلاح‌های خود را تحویل دهند. برخی از این گروه‌ها حاضر به تسلیم سلاح نمی‌شوند و حاج قاسم با آن‌ها وارد مذاکره می‌شود.

عملیاتی که رضاشاه نتوانست و حاج‌قاسم توانست

این مستندساز در ادامه درباره انگیزه خود برای تمرکز بر شخصیت عیدوک هم گفت: یکی از ویژگی‌ها عجیب این کاراکتر قصی‌القلب بودن و نترسی او بود که حاج قاسم سلیمانی هم به این ویژگی اشاره و او را به یک «تیپ مکانیزه» تعبیر کرده بود! او بسیار بی‌باک و زرنگ بود و آنقدر قدرت داشت که در سه مقطع تاریخی عملیات‌هایی در آنجا صورت گرفت که همه آن‌ها ناکام ماند؛ یک بار زمان رضا شاه، یک بار زمان محمدرضا شاه و یک بار هم بعد از انقلاب از سوی نیروهای کمیته. نوبت چهارم بود که حاج قاسم این عملیات را انجام داد و توانست در منطقه «آورتین» موفق شود.

وی افزود: عیدوک به‌واسطه قتل‌هایی که انجام داده بود و نقشی که در زمینه مواد مخدر داشت، از شخصیت‌های چشم‌گیر و شناخته‌شده در آن منطقه محسوب می‌شد و همین امروز هم خیلی از افراد او را در بلوچستان می‌شناسند. در ابتدای مستند «عیدوک» اشاره می‌کنیم که این شخصیت در ۲۶ بهمن ۱۳۷۴ کشته شده است و این مستند هم به‌دنبال کشف راز قتل او نیست. همین روایت ابتدایی تعلیقی را برای مخاطب مستند به‌وجود می‌آورد. این مستند در واقع روایتی از نحوه مواجهه حاج قاسم با چنین شخصیتی است.

عسکری در این زمینه ادامه داد: جذابیت اصلی مستند «عیدوک» این است که روایت آن به آرشیوهای قوی متکی است و ما در مستند از فیلم‌های واقعی همان عملیات استفاده کرده‌ایم. روند کار هم روندی تند و دوست‌داشتنی است. عیدوک فکر می‌کرد حاج قاسم به‌دنبال کشتن و حذف اوست اما حاج‌قاسم هدف دیگری داشت و به آنچه می‌خواست هم رسید. خواسته اصلی حاج‌قاسم بازگشت عیدوک به زندگی و زمین گذاشتن سلاح بود.

وی افزود: عیدوک مدام در کوهستان سرگردان بود و هر بار به محاصره درمی‌آمد فرار می‌کرد. جذابیت روایت فیلم هم همین کشمکش‌هاست. ساختار فیلم برپایه مصاحبه، آرشیو و نریشن است و در عین حال اکثر مصاحبه‌ها را با تصاویر واقعی تنظیم کرده‌ایم.

این مستندساز درباره دسترسی به افراد برای مصاحبه در این مستند هم گفت: تعداد از این افراد از اشرار و همراهان عیدوک بودند که حاضر به مصاحبه نمی‌شدند اما ما توانستیم برخی از آن‌ها را راضی به گفت‌وگو کنیم. برخی از افراد مطلع هم به دلیل مسایل امنیتی حاضر به مصاحبه تصویری نبودند. در عین حال با هر فردی که مصاحبه می‌کردیم، به چند فیلم قدیمی هم برمی‌خوردیم که افراد در خانه‌های خود نگهداری می‌کردند. وقتی همه این فیلم‌ها را جمع کردم چیزی بیش از ۴۰ ساعت آرشیو در اختیار داشتم. بریده‌های این فیلم‌ها تبدیل به مستند «عیدوک» شده است.

از بچگی قصه‌های عیدوک را برای‌مان می‌گفتند

کارگردان مستند «عیدوک» با اشاره به اصالت کرمانی خود گفت: نام این شخصیت در منطقه کرمان بسیار معروف بود و از بچگی من نام او را می‌شنیدم. حتی وقتی پدرم می‌خواست داستانی برای ما تعریف کند، لابه‌لای آن اشاره‌ای به شخصیت عیدوک هم می‌شد. در کنار نام بردن از این شخصیت، گاهی هم از بزرگی حاج‌قاسم در برابر او برایمان می‌گفتند. وقتی به‌صورت جدی وارد عرصه مستندسازی شدم، شروع به پژوهش جدی درباره این شخصیت و این سوژه کردم که حاصلش تبدیل به این مستند شد.

وی درباره ویژگی‌های عجیب شخصیت عیدوک توضیح داد: در بخشی از مستند اشاره می‌شود که او در یک غار گرفتار می‌شود که تنها یک دهانه داشته و در محاصره مأموران هم قرار می‌گیرد اما موفق به فرار از آن غار می‌شود! او با درگیری و زرنگی موفق به فرار از این موقعیت می‌شود. او شناخت کاملی از کوهستان‌های آن منطقه داشته و به همین دلیل به راحتی فرار می‌کرده است. او از ۱۲ سالگی به‌عنوان یک فراری در کوهستان زندگی می‌کرده و اولین قتلش را هم در همان سن ۱۲ سالگی انجام می‌دهد. از همان روز به همراه پدرش تبدیل به یک فرد فراری می‌شود.

این مستندساز درباره چالش‌های فنی مستند «عیدوک» عنوان کرد: مهمترین چالش من در شروع فرآیند ساخت این مستند، نداشتن آرشیو بود. شاید به اندازه ۱۰ دقیقه هم در ابتدای کارم آرشیو در اختیار نداشتم. اما دل به دریا زدم و در واقع در حین کار بود که آرشیوها را پیدا کردم. در فرآیند کارگردانی هم شخصیت‌پردازی برایم بسیار مهم بود و از نظرم عیدوک یک ضدقهرمان جذاب بود. از طرف دیگر قهرمان جذابی به‌نام حاج قاسم هم داشتیم. تصویری از حاج‌قاسم در این فیلم ارایه کرده‌ام که مردم کمتر آن را دیده‌اند.

وی یادآور شد: در این مستند هم به لحاظ چهره و عکس، هم به لحاظ نوع تصاویر و برخوردی که از حاج قاسم شاهد هستیم، تصویری به‌کل متفاوت ثبت شده است. حاج‌قاسم در دوره دفاع مقدس با دشمنی مشخص جنگیده بود اما در بازه روایت این فیلم او را در حال نبرد با اشراری می‌بینیم که در میان مردم عادی زندگی می‌کردند. حاج‌قاسم واقعاً در ۶ سال حضورش در جنوب غرب کشور، کارهای عجیب و غربی را به انجام رساند که از نگاه من، در نوع خودش یک دفاع مقدس دیگر بود.

خروج از نسخه موبایل