رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی_گزارش اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

مراسم اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان از ساعت ۱۹ در سالن کوثر مجموعه ارتش با حضور پرشور کودکان و خانواده‌هایشان، مسئولان لشکری، کشوری و استانی، صاحبان آثار، اصحاب رسانه، چهره‌های محبوب سینمای ایران ، مهمانان خارجی و مدیران سینمایی و رسانه ملی برگزار شد.


به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی _دفتر اصفهان، اکبر عبدی، ابوالفضل پورعرب، پوران درخشنده، منوچهر والی‌زاده، جهانبخش سلطانی، بهرام عظیمی ، علیرضا خمسه از هنرمندان حاضر در اختتامیه بودند. همچنین محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، سید محمد هاشمی معاون پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی قاسم زاده شهردار اصفهان،مجید زین العابدین دبیر جشنواره، وحید ملتجی مشاور عالی دبیر ،حامد علامتی مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کمال حیدری رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری اصفهان، احمدمقیمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، کلاهدوزان، شریعتی و صالحی، اعضای شورای اسلامی شهر اصفهان، مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر، محمدرضا عباسیان، امیرحسین بانکی پورفرد نماینده مجلس شورای اسلامی،حسین طلابیگی، حبیب ایل بیگی، محسن برمهانی، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی نیز در جمع میهمانان شرکت کننده جشنواره حضور دارند.
مراسم با پخش کلیپی از کودکان و شهر اصفهان آغاز شد.

سپس یک نوجوان قاری با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، فضای سالن را نورانی کرد.. پس از آن چند نوجوان در حالی که پیراهن خادمی به تن داشتند، با پرچم مطهر حرم امام رضا (ع) و عکسی از سردار دلها سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم روی صحنه حاضر شدند.
در بخش بعدی این مراسم، گروه سرود «بچه‌ها به سمت قله» شامل دختر و پسرهای خردسال سرود جشنواره ۳۵ فیلم کودک و نوجوان با عنوان «بچه‌ها به سمت قله» را هم‌سرایی کردند.
سپس کلیپ جالبی از دو پسر و نوجوان پخش شد. آن‌ها در این کلیپ، از فیلم‌سازان  درخواست کردند فیلم‌های شاد و پرنشاط برای کودکان و نوجوانان بسازند تا رسیدن به قله آسان‌تر و شیرین‌تر باشد.

سپس سعید شیخ‌زاده مجری مراسم پایانی جشنواره روی صحنه آمد و از مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره سی‌ و پنجم دعوت کرد تا روی صحنه حاضر شود.


زین‌العابدین با تبریک و خوش‌آمدگویی به حاضران مراسم در سخنانی کوتاه گفت: بسیار خوشحالم که مردم اصفهان برای بیست و سومین بار در این سی‌وپنجمین دوره پذیرای ما بودند.
دبیر جشنواره سی و پنجم ادامه داد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان با هویت فرهنگی و هنری مردم اصفهان آمیخته است و از سوی دیگر نام هنرمندان، فیلمسازان و هنرمندان پیشکسوت سینمای ایران بر تارک این جشنواره می‌درخشد و از سوی دیگر این جشنواره فضایی برای حضور هنرمندان جوان است.
او افزود: از مدیران، هنرمندان شهرداری اصفهان و مدیران هنری اصفهان و تمام کسانی که کمک کردند تا این جشنواره با چنین شکوهی برگزار شود تشکر می‌کنم.
مجید زین‌العابدین در پایان گفت: همچنین از میهمانان بین‌المللی این دوره تشکر می‌کنم که در این جشنواره حصور پیدا کردند تا سفیران فرهنگ و هنر باشند و این جشنواره را به تمام دنیا معرفی کنند.

در ادامه مراسم کلیپی ترکیبی از فیلم‌های بخش بین‌الملل و  معرفی داوران بخش کوتاه و پویانمایی این بخش برای میهمانان به نمایش درآمد.

سپس آنیتا ریکا، هادی محمدیان، ختام سید عبدالقادر، ماریا بزتکووا و حکمت البیضان اعضای هیات داوران  فیلم‌های کوتاه و پویانمایی بین الملل برای معرفی برترین‌ها روی صحنه حاضر شدند.

*** جایزه بهترین فیلم کوتاه بین‌الملل

با اعلام مجری عنوان بهترین فیلم کوتاه به فیلم «سوزی در باد» به کارگردانی لوسی سونگووا از جمهوری چک رسید.

*** جایزه جشنواره ویژه و پروانه زرین ویژه هیات داوران بخش بین‌الملل به مهدی امینی کارگردان فیلم «ایار»

امینی پس از دریافت جایزه به روی صحنه آمد و گفت: من این جایزه را تقدیم می‌کنم به تمام بچه‌های کار و امیدوارم در تمام سختی‌های زندگی کودکیشان را فراموش نکنند.
از آقایان نجاتی و منتظری و انجمن سینمای جوان تشکر ویژه دارم.

*** پروانه زرین جشنواره بهترین فیلم کوتاه پویانمایی «سرخوش» به کارگردانی گابریل انولفور محصول کشور فرانسه

کارگردان فیلم «سرخوش» در مراسم اختتامیه حضور نداشت و طی یک ویدیو با حاضرین صحبت کرد و گفت: من گابریل هستم و ممنون از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان که این فرصت را در اختیار من قرار داد، این فیلم برای من اهمیت ویژه‌ای دارد. من دوست داشتم که در اصفهان و در این جشنواره کنار شما باشم و باز هم ممنونم.

*** بخش داستانی بلند بین‌الملل
در ادامه کلیپ معرفی هیات داوران بخش فیلم‌های بلند بین‌الملل اعلام شد و داوران در صحنه حاضر شدند.

*** جایزه دیپلم افتخار بهترین بازیگر کودک
آلدیفی ام ال تگارا برای بازی در فیلم «سرسخت» که کارگردان به نمایندگی از این کودک جایزه را دریافت کرد

*** پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه به فیلم
«سرزمین مادری» به کارگردانی پارک جائه

پارک جائه نیز در قالب یک ویدیو پیام خود را میهمان جشنواره و اهالی رسانه رساند و گفت: من این فیلم را برای شما ضبط کردم چون متوجه دم برنده این جایزه شده‌ام بسیار عذرخواهم که به علت شرایطی نتوانستم در ایران و کنار شما حاضر شوم امیدوارم همه مردم این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند.
من بسیار خوشحالم که این جایزه را از سی‌وپنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان دریافت کرده‌ام.

*** پروانه زرین بهترین کارگردانی بین‌الملل
به «دریای تابان» به کارگردانی دومنیک هرکر

کارگردان «دریای تابان» نیز برای دریافت جایزه‌اش حضور نداشت و در ویدیویی ضبط شده گفت: تشکر می‌کنم از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان این اولین جایزه کارگردانی هست که من دریافت می‌کنم.
جشنواره‌ها محفلی هستند که مخاطب با فیلم‌های ما ارتباط برقرار می‌کند من خیلی دوست دارم که از این جشنواره تشکر کنم که این جایزه را به من داد و این از ته قلب باعث افتخار من است

*** جایزه ویژه هیات داوران پروانه زرین بخش بین‌الملل به فیلم «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشا

*** بهترین فیلم: داوران بخش کودک به هیات داوران بخش داستانی بلند بین‌الملل روی صحنه اضافه شدند. آن‌ها جایزه ویژه خود را به فیلم «سرسخت» رسید.

این فیلم محصول کشور اندونزی است که هم در بخش کودک و هم در بخش داستان بلند بین‌الملل با نظران داوران صاحب پروانه زرین ویژه شد.

*** برگزیدگان بخش سیفژ (سازمان بین‌المللی فیلم برای کودکان و نوجوانان) (cifej)

در ادامه آیین پایانی جشنواره با حضور حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دراگان و آزاده شکوری‌راد برگزار شد و فیلم «سرسخت» برنده جایزه سیفژ شد. چاندرا سمبیرینگ (تهیه کننده) بار دیگر برای دریافت جایزه خود به روی صحنه آمد.

در ادامه کلیپی از دوبله‌‌های منوچهر‌ والی‌زاده در پویانمایی های «لوک خوش‌شانس» و «داستان اسباب‌بازی‌ها» برای مخاطبین به نمایش درآمد.
سپس با دعوت مجری، مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره کودک و نوجوانان، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، علی قاسم‌زاده شهردار اصفهان و محمد هاشمی قائم‌مقام وزیر ارشاد روی صحنه حاضر شدند تا از منوچهر والی‌زاده تقدیر کنند.

منوچهر والی‌زاده در میان تشویق حضار روی صحنه آمد و با دریافت تندیس دقایقی برای مهمانان صحبت کرد و گفت: من صمیمانه مفتخرم که اینجا و در کنار شما حضور دارم و از سعید شیخ‌زاده عزیز هم ممنونم که با توصیفاتش باعث شد که شما این‌گونه با دست‌های گرمتان از من استقبال کنید.

والی‌زاده افزود: پس از ۶۵ سال کار مستمر در دوبلاژ من را شرمنده کردید و امیدوارم تا زمانی که من عمر دارم بتوانم در کنارتان باشم. خوشحالم از اینکه در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور پیدا کردم.

پس از تقدیر از منوچهر والی زاده، علی‌قاسم‌زاده شهردار اصفهان در جایگاه حضور یافت و در سخنانی عنوان کرد: سه نکته مهم را عرض می‌کنم؛ به عنوان میزبان از زبان مردم، امیدوارم توانسته باشیم حق میزبانی را درست ادا کرده باشیم. نکته دوم اینکه پیش‌بینی کردیم برای سال آینده دست کم یک پردیس سینمایی در شهر رویاها احداث کنیم.
شهرهای دیگر را خبر ندارم اما در اصفهان اولین پردیس سینمایی تقدیم جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان خواهد شد.
شهردار اصفهان ادامه داد: به عنوان نکته آخر از سازندگان آثار درخواست دارم دو کار انجام دهند. از شما خواهشمندم که کمک کنید که نسل امروز ما با گذشته‌اش پیوند برقرار کند، هر نسلی که از گذشته خودش عبور کند محکوم به فناست. نگذاریم که قدمت کهن ایرانی نادیده گرفته شود.
او افزود: نکته بعد ایجاد امید به آینده است. اگر امید به آینده از یک ملت گرفته شود آن ملت محکوم به فناست. کودکان و نوجوانان ما باید به آینده امید داشته باشند

در ادامه مراسم کلیپی از آنچه که از ابتدای افتتاحیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان تا اکران فیلم‌ها در پردیس‌های سینمایی، شوق و شور کودکان، شاد پیمایی ها و حضور مجریان محبوب کودکان در سطح شهر رخ داده بود برای میهمانان به نمایش درآمد.
علی نظری طولابی خواننده نوجوان نیز در ادامه مراسم چند قطعه شاد برای میهمانان اجرا کرد.

در بخش بعدی آیین پایانی جشنواره سی و پنجم، با دعوت مجری، داوران بخش فیلم کوتاه و پویانمایی ملی (محمدرضا عرب، روانبخش صادقی و مریم اسمی‌خانی) روی صحنه آمدند.
و جوایز این بخش به شهر زیر اهدا شد:

***پروانه زرین بهترین کارگردانی پویانمایی
به پویا‌نمایی «جایگزین» به کارگردانی عبدالله علیمراد رسید.
این جایزه را در غیاب علیمراد که در ایران به سر نمی‌برد، محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دریافت کرد.

***پروانه زرین برای بهترین کارگردانی فیلم داستانی به فیلم «پارادوپینگ» ساخته محمدرضا حسنی رنجبر اعطا شد.

*** پروانه زرین بهترین فیلم کوتاه
به فیلم «ده سالگی» کارگردانی فاطمه جعفری رسید.

فاطمه جعفری پس از دریافت تندیس خود پشت میکروفن آمد و گفت: قطعا این جایزه نتیجه یک کار تیمی است و من به نمایندگی از تمام اعضای تیم اینجا هستم و از همه آن‌ها ممنونم که باعث این موفقیت شدند‌. یک تشکر ویژه از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارم که کمک می‌کنند تا ما فیلم بسازیم.

سپس محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی دقایقی برای حضار درباره جشنواره این دوره و آنچه که در این پنج روز گذشت، صحبت کرد و گفت: خوشحالم که در آیین اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور دارم و تشکر می‌کنم از تمام دست‌اندرکاران جشنواره چه در تهران و چه در اصفهان و تمام نمایندگان، شهردار و استاندار اصفهان و مردم اصفهان که برای پذیرایی سنگ‌تمام گذاشتند. هنرمندانی که تلاش کردند برای اعتلای فرهنگ و هنر و هنرمندانی که با حضورشان در این جشنواره باعث روشن نگه داشته‌شدن چراغ سینمای کودک شدند.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: اگر به آینده کودکان و نوجوانان این کشور علاقه‌مند هستیم، قطعاً باید از امروز به فکر سینمای کودک و نوجوان باشیم. این وظیفه تنها بر عهده سازمان سینمایی نیست، همه نهادهای دولتی و خصوصی باید دست به دست هم دهند تا سال بعد شاهد اعتلای فرهنگ و افزایش تولید آثار در این زمینه باشیم.
او درباره استقبال از جشنواره سی وپنجم گفت: من از روز گذشته که در جشنواره حاضر شدم دیدم که چقدر مردم اصفهان و کودکان و نوجوانان، از این جشنواره استقبال کردند و آثار را که دیدم، به این نتیجه رسیدم که جوانان و مخصوصا بچه‌های شهرستان که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، در این جشنواره آثارشان را به نمایش گذاشتند و دیدن این آثار گواه آینده درخشانی برای سینما و نسل آینده کارگردانان عرصه سینمای کودک است.
او درباره چند وجهی بودن آثار تولید شده در این دوره از جشنواره توضیح داد: به گفته داوران و تماشاگران، آثار تولید شده در این جشنواره هم محتواگرا هستند و هم می‌توانند چرخه اقتصادی خوبی را برای سینما داشته باشند و این روند در نهایت چشم‌انداز خوبی برای رونق آینده سینمای ایران به همراه دارد.
او درباره سه اتفاق مهم برای سینمای کودک گفت: خوشحالم که خبر بدهم که بنیاد ملی پویانمایی سینما تصویب و کلیاتش مصوب شده است و به زودی جزئیات آن هم نهایی خواهد شد و ما سال بعد شاهد شکل‌گیری این بنیاد برای تقویت سینمای کودک هستیم.
او ادامه داد بحث بعدی زنگ سینما است که مدتی است مجددا وارد موضوعات شده و بحث سوم، صندوق ملی کودکان کانون پرورش فکری است که همه نهادها کنار هم در آن سرمایه‌گذاری کردند. آخرین موضوع هم حمایت از تولید آثار در سالن سینما است.

او در بخش دیگری از سخنانش از مظلومیت کودکان غزه گفت و اظهار داشت: امروز مردم غزه در محاصره کامل هستند، آب و غذا و دارو ندارند و تحت سلطه کامل صهیونیست‌ها هستند. امروز وظیفه یونیسف است که از این مردم دفاع کند و وظیفه ما و هنرمندان این است که این اتفاقات را ثبت و ضبط کنیم تا در طول زمان تحریف نشود.
او درباره دور بعدی جشنواره فیلم کودک نیز گفت: امیدوارم شما را سال بعد در این جشنواره ببینیم و باید نوید دهم که از امروز مشخص است که جشنواره سال بعد در اصفهان برگزار خواهد شد.
خزاعی درباره انتخاب دبیر دور بعد جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان گفت: دبیر سی و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان از همین امروز مجید زین‌العابدین است و امیدوارم بتواند اقدامات موثری در زمینه سینمای کودک انجام دهد.

سپس کلیپی از بازی‌ فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی دو هنرمند فقید در سریال نمایشی «محله برو و بیا» در بخش نکوداشت جشنواره پخش شد و در ادامه هم ویدیویی از بهرام دهقانیار آهنگساز موسیقی‌های خاطره‌انگیز برنامه‌های کودک دهه شصت و هفتاد، به نمایش درآمد.

سپس اکبر عبدی، مرضیه برومند و مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره برای برگزاری آیین نکوداشت بهرام دهقانیار روی صحنه آمدند.
بهرام دهقانیار تندیس نکوداشت جشنواره را از دستان اکبر عبدی گرفت و مرضیه برومند درباره دهقانیار دقایقی صحبت کرد. همچنین اکبر عبدی گفت: هیچ کودکی در هیچ کجای دنیا نباید جنگ را تجربه کند.
عبدی ادامه داد: صحبتی هم دارم با آن‌هایی که در مورد مسائل داخلی کشور ما دخالت می‌کنند، شما اگر بلدی خودت بیا اینور آب و مشکلات رو حل کن، نه اینکه بنشینی آن طرف آب و اظهار نظر کنی.
او در پایان حرف‌هایش به محمدرضا شریفی‌نیا که در سالن حضور داشت اشاره کرد و گفت: چه کسی گفته مار و پونه کنار هم نمی‌توانند باشند؟ من و محمدرضا شریفی‌نیا از دیشب با هم در یک اتاق هستیم، او به من گفت من از تو معروف‌تر هستم. من هم الان می‌گویم من روی صحنه‌ام، پس من معروف‌تر هستم.

در بخش بعدی آیین پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جوایز ویژه بخش ملی به این شرح اهدا شد:

* جایزه ابونصر فارابی به فیلم «کاپیتان» اثر محمد حمزه‌ای تقدیم شد.

* تندیس عفاف و حجاب (گوهرشاد) به فیلم «سفر به تاریکی» به علی بصیری اعطا شد.

* تندیس ویژه ستاد ملی خانواده و جوانی جمعیت به محمد حسین علمدار تهیه‌کننده پویانمایی «مسافری از گانورا» اهدا شد.

* تندیس فرهنگ بنیان به انیمیشن
«مسافری از گانورا» به تهیه‌کنندگی محمد حسین علمدار تقدیم شد.

* تندیس ویژه دبیر به پویانمایی «مسافری از گانورا» اعطا شد.

* تندیس پروانه‌ زرین ویژه داوران کودک به فیلم «ایلیا، جست‌وجوی قهرمان» ساخته سیدعلی موسوی‌نژاد رسید.

در بخش فیلم‌های داستانی بلند ایرانی با حضور داوران رسول صدرعاملی، جهانبخش سلطانی، پوران درخشنده، حامد جعفری و امرالله احمدجو و با همراهی محمدرضا شریفیی‌نیا و ابوالفضل پورعرب، محمد فیلی، مرضیه برومند، اکبر عبدی، بهروز افخمی، علیرضا خمسه و منوچهر والی‌زاده جوایز به برگزیدگان اهدا شد.

بهترین فیلم
پروانه‌ زرین بهترین فیلم از میان «ایلیا، جستجوی قهرمان» به تهیه‌کنندگی سید علی موسوی‌نژاد، «سینگو» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی، «قهرمان من» به تهیه‌کنندگی مرتضی آتش‌زمزم و محسن آتش‌زمزم، «ملکه آلیشون» به تهیه‌کنندگی ابراهیم نور‌آور محمد، «سیارک» به تهیه‌کنندگی مهدی حسینی‌وند به ابراهیم نورآور محمد برای فیلم «ملکه آلیشون» رسید.

بهترین کارگردانی
پروانه‌ زرین از میان «مرتضی آتش‌زمزم» برای کارگردانی فیلم «قهرمان من»، «محمد حمزه‌ای» برای کارگردانی فیلم «کاپیتان»، «بابک خواجه‌پاشا» برای کارگردانی فیلم «در آغوش درخت»، «ابراهیم نور‌آورمحمد» برای کارگردانی فیلم «ملکه آلیشون»، «مهدی حسینی‌وند» برای کارگردانی فیلم «سیارک» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم «قهرمان من» رسید.

بهترین فیلم‌نامه
پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه از میان «سیدعلی موسوی‌نژاد» برای فیلمنامه «ایلیا، جستجوی قهرمان»، «لیلا نیکزاد» برای فیلمنامه «سینگو»، «مرتضی آتش‌زمزم» برای فیلم‌نامه «قهرمان من» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم‌نامه «قهرمان من» تعلق گرفت.
آتش‌زمزم پس از دریافت جایزه خود پشت تریبون آمد و عنوان کرد: من خیلی خوشحالم بابت این جایزه اما یک نکته مهم‌تر دارم، لطفا زاینده رود را جاری کنید و لطفا صنایع آلوده‌کننده را از اصفهان ببرید.

بهترین بازیگر کودک و نوجوان
پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان از میان «امیررضا اسماعیلی» برای فیلم «ملکه آلیشون»، «حدیث ابو‌صلقی» برای فیلم «سینگو»، «امیرحسین بیات» برای فیلم «کاپیتان»، «نیکو حشمت» برای فیلم «قهرمان من»، «ابراهیم زاروزهی» برای فیلم «سیارک»، «رایان لطفی» برای فیلم «در آغوش درخت» به امیررضا اسماعیلی برای ملکه آلیشون و حدیث ابوصلقی «سینگو» رسید.

بهترین دستاورد فنی یا هنری
پروانه زرین‌ بهترین دستاورد فنی یا هنری از میان «علی تصدیقی» برای جلوه‌های بصری فیلم «آلفا و ربات نابودگر»، «ابراهیم نورآور محمد» برای جلوه‌های بصری و فیلمبرداری فیلم «ملکه آلیشون»، «سید علی موسوی‌نژاد» برای جلوه‌های بصری فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» به «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآور محمد تعلق گرفت.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.
همچنین در خاتمه برنامه از پوستر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران که با دبیری وحید ملتجی برگزار می شود با پخش یک کلیپ رونمایی بعمل آمد.
پایان بخش مراسم اختتامیه حضور ملیکا زارعی، خاله شادونه بچه های ایران بود که دقایقی را برای حاضران به صحبت پرداخت و در پایان با داوران کودک و نوجوان بر روی صحنه عکسی به یادگار انداخت.

رسانه سینمای خانگی_اعلام اسامی نامزدهای دو بخش سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان

اسامی نامزدهای دو بخش پویانمایی کوتاه و داستانی کوتاه سینمای ایران سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان ایران اعلام شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از ستاد اطلاع رسانی و ارتباطات رسانه‌ای جشنواره، نامزدهای یاد شده در دو بخش به شرح زیر اعلام شدند:

الف) نامزدهای بخش پویانمایی کوتاه
۱) «بالاتر از نور» به تهیه کنندگی و کارگردانی سمیه نیلی
۲ ) «جایگزین» به کارگردانی عبدالله علیمراد، محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۳) «ده سالگی» به کارگردانی فاطمه جعفری، محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

ب) نامزدهای بخش داستانی کوتاه
۱)« ایار» به کارگردانی مهدی امینی و تهیه کنندگی سعید نجاتی و سید حمیدرضا منتظری، محصول انجمن سینمای جوانان قم
۲) «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنی رنجبر، محصول انجمن سینمای جوانان ایران
۳) «نجان» به کارگردانی محمدمهدی باقری، محصول انجمن سینمای جوانان ایران
۴) «لئو» به کارگردانی و تهیه کنندگی محمد معین روح الامینی، محصول انجمن سینمای جوانان کاشان

آیین پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، عصر روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه سال جاری در سالن کوثر اصفهان برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینما بدون بچه‌ها سقوط می‌کند

کارگردان فیلم «آهوی پیشونی سفید» گفت: قصد دارم برای کودکان و نوجوانان فیلمی بسازم؛ ولی پولش را ندارم.  

به گزارش سینمای خانگی، این بازیگر و تهیه کننده و کارگردان که جهت تماشای فیلم‌های سی و پنجمین جشنواره بین المللی کودک و نوجوان در این رویداد حاضر شده در گفت‌وگو ایرنا به اصفهان اظهار داشت: یک نفر از من پرسید اصلی ترین واژه ای که می شود برای کل سینمای کودک به زبان جاری کنی چیست من جواب دادم پول. اگر پول باشد می شود فیلم ساخت.

فیلم حاکمیتی نمی سازم

سیدجواد هاشمی با تاکید بر این‌که من فیلم حاکمیتی نمی سازم افزود: دوستانی در حاکمیت انتظار دارند که پول بدهند و من برایشان فیلم بسازم. در این صورت فیلم‌هایی می سازم که داخل کشو خواهد رفت.

ما تقریبا فیلم کودک و نوجوانی که بچه ها پای آن بنشینند و خوب بخندند و یاد بگیرند اصلا نداریم

وی ادامه داد: مذاکراتی با دکتر علامتی، رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آقای زین العابدین، مدیرعامل فارابی داشته ام که ببینم می توانم روی آنها اثر بگذارم یا نه. می خواهم بگویم باید فیلم فانتزی و بزرگ بسازید. باید فیلمی مثل شهر موش ها و کلاه قرمزی و پسرخاله ساخته شود که پروداکشن و جلوه های ویژه دارند. بچه ها این فیلم ها را دوست دارند.

هاشمی ضمن مقایسه فیلم‌های امروز با سینمای کودک در دهه شصت بیان کرد: الان از جهت کمیت تعداد فیلم‌ها برای کودک و نوجوان بد نیست. ولی از جهت کیفیت وضعیت افتضاح است. ما تقریبا فیلم کودک و نوجوانی که بچه ها پای آن بنشینند و خوب بخندند و یاد بگیرند اصلا نداریم.

بیننده فیلم های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نشده است

وی با بیان این که الان بیننده فیلم های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست گفت: دهه شصت را مدام مثال می زنند. ولی اگر بشماریم در دهه شصت کمتر از ده فیلم ماندگار برای بچه ها ساخته شده است. شهر موش ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، گلنار، پاتال و آرزوهای کوچک فیلم های خوب دهه شصت هستند. این طور نیست که ما فکر کنیم تعداد فیلم های ماندگار زیاد بوده است. آن زمان فضای مجازی و پلتفرم و گوشی موبایل و نت فلیکس نبود. مجبور بودند بچه ها را به سینما ببرند. الان بیننده فیلم های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست. بچه ای هست که باب اسفنجی را ندیده باشد؟ هر کسی که به اینترنت متصل باشد قطعا فیلم های کودکان را می بیند. دهه شصت سینما رونق داشت چون گزینه دیگری وجود نداشت.

سینما بدون بچه های امروز سقوط خواهد کرد

کارگردان فیلم «آهوی پیشونی سفید» درباره اهمیت سینمای کودک اظهار داشت: اگر در هر کشوری قرار است آینده درخشان برای سینما و جامعه رقم بخورد باید برای بچه ها فیلم های بزرگ ساخت و آنها را جدی گرفت. اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟ بچه ها اگر به ماهواره و نتفلیکس و دیدن فیلم از طریق گوشی رو بیاورند، چگونه ممکن است فردا به سینما بروند؟ سینما بدون بچه های امروز در آینده سقوط خواهد کرد.

اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟

وی با تاکید بر این که باید برای بچه ها فیلم های الف ویژه ساخت ادامه داد: من از نه فیلمی که ساختم هشت تایش فیلم هایی است که پرهزینه ترین فیلم های تاریخ سینمای کودک بوده است.

هاشمی در پاسخ به این سوال که استقبال از جشنواره فیلم کودک چطور بوده اظهار داشت: استقبال بی تعارف مثل سال های گذشته نبود. من خیلی ندیدم که بچه ها جلوی سینما صف بکشند و در سالن زیاد باشند. یکی از مهم ترین علت هایش این است که سه چهار سال جشنواره تعطیل بود و مردم عادت جشنواره رفتن را فراموش کردند.

رسانه سینمای خانگی- «شهر گربه‌های » به زودی اکران می‌شود

کارگردان شهر گربه‌ها گفت: «شهر گربه های ۲» یک ماه آینده اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی، سید جواد هاشمی در گفت‌وگو با مهر، با اشاره به اکران «بچه گربه‌های ۲» طی یک ماه آینده اظهار داشت: در جشنواره کودک امسال خیلی از بچه‌ها سراغ این فیلم را از من گرفتند.

وی حضور در جشنواره‌ها را یکی از بزرگترین تفریحات و حالت خوشایند زندگی من است، ابراز داشت: چه رویایی زیباتر از این می‌توانست برای من محقق شود که بچه‌های امروز درمورد فیلم ۱۲ سال پیش من حرف می‌زنند.

این کارگردان سینما با بیان اینکه در ۱۰ سال اخیر هشت فیلم سینمایی ساختم و خوشحالم که همه این آثار توسط بچه‌ها دنبال شده است، افزود: من از ۱۲ سالگی وارد دنیای هنر شده و به عنوان یک نوجوان در گروه حرفه‌ای تئاتر اجرای نقش داشتم اما دلیل عمده برای اینکه امروز از گونه دفاع مقدس که در بیش از ۷۰ فیلم در این حوزه بازی کردم، به سراغ کودک و نوجوان آمدم، معلم بودن من است.

وی افزود: من ۳۰ سال در آموزش و پرورش مربی تربیتی بودم و بخاطر این ۳۰ سال تجربه گران‌سنگ و دوست داشتنی، که از همه حرفه‌هایی که در زندگی تجربه کرده‌ام مهم‌تر بوده، انگیزه‌ای شد برای اینکه برای بچه‌ها فیلم بسازم. احساس کردم تنها چیزی که شاید بتواند روح و روان من را پالایش و آرامش داده و مرا جوان‌تر نگه‌دارد، این است که زندگی سینمایی با بچه‌ها داشته باشم علی‌رغم اینکه خیلی سخت است.

هاشمی با اشاره به سختی‌های فیلمسازی تصریح کرد: من هیچوقت از هیچ جایی تا به امروز پولی برای ساخت فیلم دریافت نکردم مگر از آدم‌هایی که فرزندانشان علاقه‌مند به فیلم من بودند و برای ساحت فیلم بعدی مرا یاری کردند یا کسانی که با یاری خداوند با من مشارکت داشته‌اند. با این وجود همچنان دوست دارم برای بچه‌ها فیلم بسازم اما شرایط فیلمسازی امروز به واقع سخت شده است.

بلیت سینما ارزان‌ترین کالای فرهنگی و هنری در کشور ما است

وی ادامه داد: بلیت سینما، ارزان‌ترین کالای فرهنگی و هنری در کشور ما است و ما فیلمسازان هم راضی هستیم اما درخواستمان از خانواده‌ها این است که با همین بلیت ارزان، فیلم‌ها را در سینما تماشا کنند. در این صورت ما می‌توانیم به حیات خود در فیلمسازی ادامه داده و فیلم‌های جدید برای بچه‌ها بسازیم.

کارگردان شهر گربه‌ها در ارتباط با هزینه‌های زیاد فیلمسازی گفت: فیلم‌های من تاکنون پرفروش بوده اما باتوجه به هزینه‌های سنگین آن‌ها، هیچ‌وقت پول ساخت فیلم برنگشته است زیرا صنعت سینما، گران است. متأسفانه امروزه حتی نمی‌توانیم اکران آنلاین داشته باشیم زیرا پس از قرارگیری فیلم در پلتفرم، قبل از اتمام آن، از شبکه‌های خارجی پخش می‌شود و این‌ها مصیبت‌های ما در سینما است.

وی افزود: بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم‌های خوبی می‌سازند اما این فیلم‌ها از جهت فرم و هزینه ذی‌قیمت نیستند و برای ساخت فیلم‌های درجه یک در حوزه کودک هیچ یارانه دولتی و کمک خارج از بخش خصوصی وجود ندارد.

هاشمی با اشاره به کودکان درگیر جنگ غزه تاکید کرد: اگر بچه‌های ما با شادی در جشنواره فیلم می‌بینند، این بچه‌ها در شرایطی استثنایی و سرشار از استرس و نگرانی هستند. باید برای آن‌ها و همه کودکان دعا کنیم که هرچه زودتر اتفاقات ناخوشایند و شرایط جنگ برای هیچ کودکی در دنیا وجود نداشته باشد.

رسانه سینمای خانگی- «آسمان دوست داشتنی» در ایتالیا

پویانمایی «آسمان دوست داشتنی» به کارگردانی امیر مهران به بخش مسابقه دوازدهمین جشنواره فیلم کوتاه «مووی والی» کشور ایتالیا راه یافت.

به گزارش ایرنا از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «آسمان دوست داشتنی» آخرین ساخته امیر مهران است که سال ۲۰۲۲ از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شده است.

در ادامه حضور بین‌المللی پویانمایی «آسمان دوست داشتنی» این فیلم راهی جشنواره فیلم کوتاه «مووی والی» کشور ایتالیا شد.

فیلم‌های راه یافته به بخش مسابقه این جشنواره در چهار بخش داستانی (ایتالیایی)، داستانی بین‌الملل، انیمیشن بین‌الملل، بخش ویژه (کشاورزی پایدار و سلامت) قرار دارند.

فیلم‌های بخش مسابقه انیمیشن بین‌الملل از کشورهای فرانسه، تایوان، اندونزی، آمریکا، انگلستان، تایلند، یونان، کانادا، نپال، آرژانتین، روسیه، ایرلند و چین رقبای «آسمان دوست داشتنی» هستند.

دوازدهمین جشنواره فیلم کوتاه «مووی والی» از ۱۶ تا ۳۰ مهرماه برابر با (هشتم تا ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳) در شهر بولونیا کشور ایتالیا برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- پویانمایی‌های راه‌‎یافته به جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران معرفی شدند

فیلم کوتاه پویانمایی برای حضور در بخش مسابقه سینمای ایران چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران انتخاب و معرفی شدند. 

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، عناوین فیلم‌های پویانمایی راه یافته به مسابقه چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به شرح زیر و به ترتیب حروف الفبا اعلام شد:

«بالاتر از نور» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سمیه نیلی از اصفهان

«پَتتیک» به کارگردانی نرگس ذاکری و تهیه‎‌کنندگی نرگس ذاکری و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از تهران

«پیانو» به کارگردانی مرجان کشانی و تهیه‌کنندگی مرجان کشانی و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از تهران

«تبر» به کارگردانی اسماعیل جباری و تهیه‌کنندگی محمد وهابی و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر لاهیجان از لاهیجان

«دژکاک» به کارگردانی آزاد معروفی و تهیه‌کنندگی زهرا ابراهیمی و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از تهران

«دنیای خاکستریِ خاکستری» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سیدمحسن پورمحسنی شکیب از رشت

«ده سالگی» به کارگردانی فاطمه جعفری و تهیه‌کنندگی امورسینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از تهران

«ققنوس» به کارگردانی مونا شمس و تهیه‌کنندگی مونا شمس و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از تهران

«کاسه برنجی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسین حبیبی اصل از اردبیل

«متورم» به کارگردانی زهرا خورشیدی و تهیه‌کنندگی زهرا خورشیدی و مهدی رنگرز از بابلسر

«ملودی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی امینی از تهران

و همچنین سه انیمیشن زیر از سه دوره جشنواره منطقه‌ای «ایساتیس»، «خلیج فارس» و «دنا» به صورت مستقیم به چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران راه پیدا کردند که به ترتیب حروف الفبا، به شرح زیر است:

«جنگ و رنگ» به کارگردانی عدنان زندی و تهیه‌کنندگی عدنان زندی و انجمن سینمایی جوانان ایران–دفتر سنندج از سنندج و برگزیده شصت‌وششمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان بوشهر-خلیج فارس

«حفره بعدی» به کارگردانی فاطمه احمدی و تهیه‌کنندگی فاطمه احمدی و انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر اراک از اراک و برگزیده شصت‌وهفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا

«همه دیوارها کوتاهند» به کارگردانی حسن دهقاندوست و تهیه‌کنندگی المیرا بشارت‌ده از اصفهان و برگزیده شصت‌وپنجمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یزد-ایساتیس

مهین جواهریان، بابک نکویی و حامد جعفری مسئولیت انتخاب و داوری آثار پویانمایی راه‌یافته به چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران را برعهده دارند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- اکران «بچه زرنگ» از پنجم مهرماه

انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری از چهارشنبه این هفته پنجم مهر ماه اکران خود را در سراسر کشور آغاز می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری یک انیمیشن قهرمان محور برای مخاطب کودکان و نوجوانان است که از چهارشنبه این هفته، پنجم مهر ماه اکران آن در سراسر کشور آغاز می‌شود.

سعید شیخ زاده مدیر دوبلاژ فیلم و هومن حاجی عبداللهی صداپیشه شخصیت «ببری» کاراکتر مکمل فیلم است. همچنین در این اثر سینمایی مینا قیاسپور نقش محسن، میرطاهر مظلومی نقش شکارچی و هدایت هاشمی نقش جنگلبان را به عهده دارند که علاوه بر بازیگری سینما و تلویزیون در حوزه گویندگی و صداپیشگی نیز سال‌ها فعالیت دارند.

جواد پزشکیان، ژرژ پطروسی، مریم رادپور، تورج نصر، اردشیر منظم، مهسا عرفانی، ابراهیم شفیعی، نازنین یاری، علیرضا دیباج، متانت اسماعیلی و پویا فهیمی صداپیشگی دیگر شخصیت‌های این انیمیشن را بر عهده دارند.

این انیمیشن سینمایی محصول مشترک گروه هنر پویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با همت نزدیک به ۲۵۰ نفر از هنرمندان جوان ایران ساخته شده است. این فیلم سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و بعد از کاندیدا شدن در ۶ بخش در رقابت با دیگر فیلم‌های سینمایی، سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن را دریافت کرد.

«بچه زرنگ» ماجرای پسر بچه‌ای به نام محسن است که خود را ابرقهرمان می‌داند. او در یک اتفاق نادر، به جنگلی اسرارآمیز قدم می‌گذارد و با حیوانات منقرض شده ایران مواجه می‌شود، این آغاز یک ماجرای پیچیده برای نجات آخرین ببر ایرانی است.

پخش «بچه زرنگ» را فیلمیران بر عهده دارد و این فیلم به سرگروهی پردیس سینمایی کورش اکران می‌شود.

«بچه‌زرنگ» سومین فیلم «گروه هنرپویا» بعد از «فیلشاه» و «شاهزاده روم» است که هر ۲ پرمخاطب‌ترین انیمیشن‌های سینمای ایران تا امروز هستند.

رسانه سینمای خانگی- صدرعاملی به فجر می‌رسد؟

رسول صدرعاملی که چندی پیش خبر همکاری‌اش با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای تولید فیلمی اقتباسی رسانه‌ای شده بود، همچنان در حال بازنویسی فیلمنامه این پروژه است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تیر ماه همین امسال بود که خبر رسید رسول صدرعاملی قصد ساخت فیلمی اقتباسی در قالب همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را دارد.

این کارگردان باسابقه درباره این همکاری برمبنای کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده گفته بود: «بسیار خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا بتوانم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشم. من این کتاب را خواندم و بسیار آن را دوست داشتم و از آنجایی که همواره در آثارم به سمت هویت‌بخشی پیش رفته‌ام، فکر می‌کنم این قصه نیز این قابلیت را داراست و می‌توان از آن در این زمینه استفاده کرد.»

صدرعاملی در سال‌های اخیر در قامت تهیه‌کننده با فیلمسازان فیلم‌اولی همراه شده و ۲ فیلم «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت و «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان را به جشنواره فجر رساند که هر ۲ از آثار مورد توجه منتقدان بودند.

«سال دوم دانشکده من» آخرین فیلم رسول صدرعاملی در مقام کارگردان است که در سال ۹۶ در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

پروژه تازه این کارگردان که با اقتباس از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده در مسیر تولید قرار گرفته است، یکی از چهار پروژه‌ای بود که پیش‌تر در طرح ناتمام بنیاد سینمایی فارابی برای حمایت از سینمای اقتباسی در سال ۹۹ تعریف شده بود اما با عقب‌نشینی فارابی از این طرح، سه پروژه دیگر بلاتکلیف رها شد و پرونده تولید این پروژه هم روی میز کانون پرورش فکری قرار گرفت.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در مسیر احیای حضور خود در چرخه تولید سینمای ایران، بعد از فیلم «یدو» و «در آغوش درخت» احتمالاً انگیزه بالایی برای همکاری با فیلمسازی همچون رسول صدرعاملی برای پروژه تازه خود دارد.

فیلم اقتباسی از رمان «زیبا صدایم کن» که هنوز عنوان رسمی آن مشخص نشده است در صورتی که به مرحله تولید برسد، می‌تواند یکی از پروژه‌های کنجکاوی‌برانگیز حاضر در جشنواره فیلم فجر چهل و دوم باشد و رسول صدرعاملی هم در کنار بهروز افخمی که با فیلم «صبح اعدام» برای حضور در این رویداد دورخیز کرده است، تبدیل به نمایندگان نسل دوم فیلمسازان بعد از انقلاب در جشنواره امسال شوند.

برمبنای پیگیری مهر، رسول صدرعاملی همچنان در حال بازنویسی نهایی فیلمنامه است و هنوز این پروژه به مرحله تولید نرسیده است. از این منظر تا به امروز امکان رونمایی فیلم در جشنواره پیش رو، بعید به نظر می‌رسد.

کتاب «زیبا صدایم کن» درباره دختر پانزده ساله‌ای است که در مؤسسه‌ای زیر نظر بهزیستی زندگی می‌کند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک می‌کند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر موتور یکی از کارکنان آسایشگاه را می دزدد تا با هم به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند. زیبا به زودی از همدستی با پدرش پشیمان می‌شود. پدر تعادل روانی ندارد هر لحظه به حالی درمی‌آید؛ گاهی خوب است و گاهی بد و گاهی دچار جنون و گاهی دچار توهم می‌شود. سرانجام زیبا با همکاری نیروی بیمارستان پدر را به آنجا برمی‌گرداند و تولدش را با کسانی که در کنارشان امنیت دارد، جشن می‌گیرد.

کتاب «زیبا صدایم کن» اثر فرهاد حسن زاده به ۲ زبان انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.

خروج از نسخه موبایل