رسانه سینمای خانگی- «آه سرد» به آمریکا می‌رود

فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید صدیق در جشنواره فیلم سانتاباربارای آمریکا به رقابت می‌پردازد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید صدیق و تهیه کنندگی رضا محقق در اولین حضور جهانی خود به بخش رقابتی سی و نهمین جشنواره فیلم سانتاباربارا راه یافت.

این رویداد از ۷ الی ۱۷ فوریه ۲۰۲۴ مصادف با ۱۸ تا ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ در شهر ساحلی سانتاباربار در شمال لس آنجلس با حضور چهره های شناخته شده سینمایی از سراسر جهان برگزار خواهد شد.

فیلم سینمایی «آه سرد» در ۲ نوبت در روزهای ۹ و ۱۱ فوریه برای مخاطبان این جشنواره نمایش داده خواهد شد.

ایمان صدیق، علی باقری، محمد اشکانفر، سالار دریامج، امیر شمس، امیر آرام، کوروش اشراقی، حسام رضاییان، اهورا بهرامی، برسام بهرامی بازیگران این فیلم هستند.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «بها و بهرام در جاده‌ای سرد و کوهستانی همراه و همسفر شده‌اند بی‌آن‌که حرفی برای گفتن داشته باشند. بها در فکر انتقام است تا به رنجی بیست ساله پایان دهد.»

برخی از عوامل «آه سرد» عبارتند از نویسنده و کارگردان: ناهید صدیق، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی‌تیرانی، مدیر صدابرداری: آرش برومند، طراح گریم: سید جلال موسوی، تدوینگر: پویان شعله‌ور، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، آهنگساز: فواد قهرمانی، اصلاح رنگ: سامان مجدوفایی، آرش کاظم‌زاده، جلوه‌های ویژه بصری: هادی اسلامی، برنامه‌ریز و دستیار کارگردان: صالح غربی‌جوان، طراح صحنه و لباس: ناهید صدیق، هماهنگی تولید: امیرمهدی نوری، طراح پوستر: احسان برآبادی، دستیار تدوین: مصطفی وزیری، مدیر صحنه: علی کاشانی، دستیار یک فیلمبردار: سیدمهدی حسینی، دستیار دوم کارگردان: شبنم شعاریان، گروه تدارکات: محمد وطن‌چی، حمید صالحی‌زاده، محسن زندی، منشی صحنه: مهران رضایی، دستیاران فیلمبردار: علی افضلی، وحید حاتمی‌کیا، رضا دعاوی و سیدفرشاد شورابی، عکاس: محمود بهرامی، مجری گریم: حسین محمدنژاد، دستیار صدابردار: علیرضا متقی، دستیار لباس: زهرا امیری خدمات: محمدرضا مقراضی و سپهر مقراضی، تیتراژ: محمدرضا دوستی، پخش بین‌الملل: محمد توری وریان، سرمایه‌گذار و مجری طرح: احمد بهرامی، تهیه‌کننده: رضا محقق، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش‌آشتیانی.

رسانه سینمای خانگی- دورخیز لطیفی برای فجر سال بعد

 کارگردان سینما و تلویزیون که با فیلم سینمایی «غریب» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست ۷ جایزه را از آن خود کند گفت: قرار نبود برای جشنواره امسال فیلمی بسازم و سال دیگر با یک اثر به جشنواره خواهم آمد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا  گفت:امسال فیلمی نمی‌سازم و در مرخصی خواهم بود ولی درحال پژوهش برای انجام یک کار رسانه تصویری هستم.

او که با فیلم غریب در جشنواره فجر گذشته جوایز بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، بهترین چهره‌پردازی و بهترین نقش اول زن را از آن خود کرد پیشتر به خبرنگار ایرنا گفته بود:

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که از چندی پیش اعلام شد محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای ساخت فیلم سینمایی نامیرا که قرار بود به جشنواره فجر امسال برسد، شده است.

لطیفی گفت: برخی اخبار مبنی بر این جایگزینی منتشر شده است اما این جایگزینی هنوز معلوم نیست.

به گفته عوامل نامیرا، ادامه کار ساخت این فیلم سینمایی که از آبان امسال وارد تولید شده بود سال ۱۴۰۳ از سر گرفته می‌شود.

لطیفی گفت: سال دیگر با اثری به جشنواره فجر چهل و سوم فیلم فجر می‌آیم.

این کارگردان همچنین در خصوص انتقادهای محمدحسین لطیفی در جشنواره سال گذشته فیلم فجر گفت: سال گذشته من هیچی نگفتم. اگر قرار بود منتقد باشم که باید خیلی حرف می‌زدم. سکوت کردم بقیه گفتند.

انتقاد خاصی نبود و احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود

لطیفی در این باره که این انتقادها رسما به چه چیزی بود اظهار داشت: انتقاد خاصی نبود. احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود.

وی همچنین درباره انتخاب نشدن غریب گفت: ترکیب هیات داوران نشان می‌داد که برای غریب اتفاق‌های خیلی ویژه‌ای نخواهد افتاد. ترکیب همیشه نشان می‌دهد. امسال هم ترکیب هیات مشخص است که چه سمت و سویی دارد.

لطیفی در عین حال در این باره که ترکیب هیات داوران در فجر پارسال آیا زاویه دید مخالفی نسبت به کارگردان غریب داشت؟ گفت: نه. اصلا اینگونه نیست. چرا باید مخالف باشند. همه، رفقای من هستند. یعنی اگر این کار خیلی دیده شود شاید حالمان خوب نشود.

کارگردان فیلم سینمایی روز سوم در پاسخ به این سوال که دلیل اصلی به چشم نیامدن غریب آنگونه که باید، به خاطر بازی بابک حمیدیان بود و این که به نظر برخی‌ها این بازیگر با وجود این‌که بسیار خوب ایفای نقش می‌کند اما در غریب نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی ایفا کند؟ گفت: نه. ربطی به بازی بابک نداشت. هر کسی نظر خودش را دارد.

وی تصریح کرد: اما واقعیت این است که اگر به گفته برخی حمیدیان نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی بازی کند، چرا باید برادر، دختر و همسر این شهید در سینما به پهنای صورت اشک بریزند و خداقوت بگویند. اگر بد بازی کرده است که آنها باید معترض باشند.

لطیفی درباره فیلم روز سوم به عنوان یکی از نمونه‌های بارز سینمای دفاع مقدس و مقایسه آن با سرباز وظیفه راین گفت: نمی‌شود این گونه گفت چون پروداکشن ما آنقدر نیست. آقای اسپیلبرگ هم از کارگردان‌های بسیار موفق هالیوود است و امکانات و شرایط متفاوت دارند. اما این که فیلم قابل باور می‌شود پارامترهایی دارد.

وی افزود: اگر برخی از فیلم های دفاع مقدس تولید خوبی ندارند، به خاطر این است که دو ترکیب اتفاق نمی‌افتد؛ یا کارگردان جوان است و هنوز تجربه لازم را ندارد و یا این که شرایط مناسب برای کارگردان ایجاد نمی‌شود.

رسانه سینمای خانگی- دورخیز «بی‌‎ثمر» برای یک جشنواره خارجی

فیلم کوتاه «بی‌ثمر» به کارگردانی سولماز اعتماد و تهیه‌کنندگی بهرنگ دزفولی‌زاده در یک رویداد بین‌المللی شرکت می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از امور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «بی‌ثمر» به کارگردانی سولماز اعتماد و تهیه‌کنندگی بهرنگ دزفولی‌زاده در اولین حضور جهانی‌اش به آمریکا رسید.

این جشنواره که از تاریخ ١٠ تا ١٧ آوریل ۲۰۲۴ در مورگان هیل کالیفرنیا ایالات متحده آمریکا برگزار می‌شود، بر موضوع زنان، اشتغال زنان و کارگردان‌های زن تمرکز دارد.

سولماز اعتماد که بیشتر وی را به عنوان پخش‌کننده بین‌المللی در زمینه‌ فیلم‌های سینمایی، مستند و فیلم‌کوتاه می‌شناسند اولین تجربه کارگردانی‌اش را در این اثر تجربه کرده‌است.

در خلاصه‌ داستان «بی‌ثمر» آمده‌است: زنی ناشنوا به‌عنوان یک کارگر ساده وارد یک خانه می‌شود و صاحب‌خانه را با موقعیتی عجیب روبه‌رو می‌کند.

متینا حسینی و صحرا نجف‌پور بازیگران این فیلم کوتاه هستند.

عوامل فیلم عبارتند از: نویسنده: علیرضا عطاالله تبریزی، کارگردان: سولماز اعتماد، مدیرفیلمبرداری: محمدرضا جهان‌پناه، فیلمبردار: اسد آتش‌بیگی، دستیار اول فیلمبردار: حامد شادمانی، دستیاراول کارگردان: سجاد حسینی، برنامه‌ریز: کیمیا بختیاریان، مدیرصدابرداری: احسان خزائی، دستیارصدابردار: میعاد کوه‌انداز، گروه نور: مسعود حبیبی، اسماعیل برجلو، آرمین شکوهی، منشی‌صحنه: مهسا جعفری، عکاس: باران انوری، طراح چهره‌پردازی: نازنین امینی، دستیار گریم: فاطمه کریمی، طراح‌صحنه و لباس: دلیله صوفیانی، دستیار صحنه و لباس: الیکا ایلکا، مشاور زبان‌اشاره: نرجس سیمرغ، مدیرتولید: یاسرنظری، جانشین‌تولید: سارا وفایی، دستیارتولید: پوریا دلیر، امید محتشم، مدیر تدارکات: جواد نوری، همیار: ریحانه تقوی، ایلیا غلامی، تدوین: مهدی توسلی، موسیقی: کاوه آهنگرانی، تصحیح رنگ: حمیدرضا فتورچیان، برنا جمشیدی، صداگذار: احسان خزایی، سرمایه‌گذار: سید مهدی نریمانی، تهیه‌کننده: بهرنگ دزفولی‌زاده، پخش جهانی فیلم: سولماز اعتماد، طراحی پوستر: سارا جولایی، مشاور رسانه‌ای: تبسم کشاورز.

رسانه سینمای خانگی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی سیدمهدی سیدین‌نیا را به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان منصوب کرد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان، در متن حکم محمدمهدی اسماعیلی خطاب به سیدمهدی سیدین‌نیا آمده است: “نظر به شایستگی، تجارب ارزشمند و روحیه انقلابی و دینی جناب‌عالی، به موجب این حکم به عنوان «مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان» منصوب می‌شوید.امید واثق است که با استعانت از خداوند متعال و بهره‌گیری شایسته از ظرفیت‌های فرهنگی آن استان و با امعان نظر و توجه کامل به اهداف و شرح وظایف وزارت‌خانه و آن اداره کل، به صورت خاص نسبت به اقدامات ذیل اهتمام جدی به عمل آورید.

۱- تدوین سند تحول و نقشه راه فرهنگی، هنری و رسانه‌ای استان با مشورت نخبگان فکری و فرهنگی با تکیه بر ظرفیت‌های گوناگون بومی در جهت تحقق عملیاتی منویات و تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله‌العالی) در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه در جغرافیای استانی

۲- همکاری فرهنگی مستمر و ایجاد تعامل مناسب با امام جمعه محترم و نماینده ولی فقیه، استاندار محترم و سایر دستگاه‌های دولتی و نهادهای انقلابی استان و تلاش برای هم‌افزایی مؤثر با ایشان

۳- تقویت و حمایت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و حلقه‌های میانی، انجمن‌ها و مؤسسات و تشکل‌های مردمی و انقلابی فعال در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه

۴- گسترش اقدامات فرهنگی اثربخش و استعدادپروری و تقویت عناصر فرهنگی، هنری و رسانه‌ای در مناطق کمتر برخوردار استان

۵- تقویت جایگاه و وظیفه نظارتی اداره کل استان در صدور مجوزهای مختلف با رویکرد اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی و توجه به اقتضائات فرهنگی بومی استان

۶- توجه و برنامه‌ریزی به منظور کادرسازی، کشف استعدادها و تربیت عناصر فرهنگی و هنری، انقلابی و مکتبی در استان با استفاده از ظرفیت‌های گوناگون آموزشی و تربیتی

۷- ایجاد هماهنگی و هم‌افزایی مؤثر بین واحدهای استانی سازمان‌ها و نهادهای تابعه و وابسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان به عنوان ارشد این وزارت‌خانه در استان

۸- برقراری ارتباط حسنه و صمیمی با اهالی فرهنگ، هنر و رسانه استان و تکریم ایشان

۹- تقویت جایگاه اداره کل استان به عنوان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان و پویا سازی دبیرخانه و تقویت هویت و کارایی حقیقی این شورا

۱۰- رعایت اولویت‌های محتوایی در برنامه‌های مختلف شامل: تقویت روحیه عزت و خود باوری ملی، رشد فضائل اخلاقی، اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، استحکام نهاد خانواده و افزایش جمعیت، امیدآفرینی و نشاط فردی و اجتماعی وتعظیم شعائر اسلامی

۱۱- همکاری کامل با معاونت‌های تخصصی و بخش‌های ستادی وزارت‌خانه و تأمین و تحقق سیاست‌ها و برنامه‌های ابلاغی آنها

۱۲-رعایت دقیق و مستمر اصول دوازده¬گانه حاکم بر نقشه ملی پیشگیری و مقابله با فساد اداری و اقتصادی در دولت سیزدهم

از خداوند متعال خواستارم که با یاری همکاران خدوم آن اداره کل و مغتنم شمردن فرصت خدمت به مردم فرهنگ دوست آن دیار، تحت توجهات و حمایت حضرت بقیه‌الله‌الاعظم(عج) و رهبری حکیمانه امام خامنه‌ای(زیدعزه) موفق و مؤید باشید.”

گفتنی است، سیدمهدی سیدین‌نیا دانش آموخته اقتصاد در مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان و کارشناسی ارشد تهیه کنندگی دانشگاه صداوسیما و از چهره های شناخته شده جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در اصفهان است.وی همچنین ایده‌پرداز طرح‌های مختلف هنری است و از دیگر سوابق مدیریتی و اجرایی وی می‌توان به عضو هیات منصفه مطبوعات استان اصفهان، عضویت در هیات مدیره سینماهای حوزه هنری کشور، معاونت اجرایی امور استان‌های حوزه هنری کشور، رئیس حوزه هنری استان‌های اصفهان، آذربایجان شرقی، قم، معاونت سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، معاونت صداوسیمای مرکز اصفهان و … اشاره کرد

رسانه سینمای خانگی- سینما را در خیره شدن اوپنهایمر به چشم‌های پیکاسو ببینید

چشم بسته به زنِ داخلِ قابِ نقاشی، زنی که زاده کوبیسم است و قابله‌اش پیکاسو خیره شده. مَرد حیرت‌زده است، همچون کسی که چهره مرگ را دیده باشد. احساسات او همواره اما به طور مشخصی، متناقض و اندکی هم غیرقابل فهم بوده است، مانند ارتباط عجیبش با تصویری از زن آبی رنگ با دستانی گره‌خورده‌ در اثر پیکاسو. این مرد که بعد از ساخت بمب اتم گفت «اکنون من خود مرگ شده‌ام، ویرانگر دنیاها»، همان‌قدر در برابر این اثر حیرت کرد که در مقابل اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی». آیا در این نقاشی هم مرگ را دیده بود؟

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمرِ (فیزیک‌دان آمریکایی که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده‌) ـ حین اقامتش در اروپا در موزه‌ای قدم می‌زند. جوان است و نحیف. با قدم‌هایی آهسته از مقابل اثر Married life از راجر دلا فرسنای و The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس می‌گذرد. جوانک آشفته است و با کتی بزرگ‌تر از قواره‌اش اثری با سبک کوبیسم را نظاره می‌کند.

در بخشی از این فیلم، فیزیکدان دانمارکی و برنده جایزه نوبل، نیلز بور، او را تشویق کرده تا کمبریج را ترک کند و از جایی که با کار آزمایشگاهی خود دست و پنجه نرم می‌کند برود تا بر فیزیک نظری که اشتیاق واقعی اوست تمرکز کند. پس از ترک کمبریج او در حال قدم زدن در موزه و دیدن آثار کوبیسم است.

اثر The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس، اثری است به سبک کوبیسم. 

کوبیسم در لغت به معنای کوب یعنی مکعب یا مکعب‌گری تعریف شده است؛ این سبک‌ هنری را پابلو پیکاسو و جورج براک سال ۱۹۰۷ میلادی ایجاد کردند و در حال حاضر به عنوان یکی از مکاتب هنری مهم سده بیستم تلقی می‌شود. کوبیسم محصول نگرشی فردگرایانه بر جهان بود. نامداران سبک هنری کوبیسم مضامین متفاوتی را ایجاد کرده و به ترکیب صور هندسی پرداختند و در مرحله‌ای حتی به نوعی از تک‌رنگی رسیدند. 

بعضی پژوهشگران هنر مهمترین دستاورد را بر هم نهادن و در هم بافتن پلان‌های متعدد و با زوایای دید همزمان و خلق نوعی فضای تصویری جدید می‌دانند؛ فضای کم عمقی که بدون سه بعد نمایی به کار برده شده و حجم و جسمیت را با ایجاد زاویه‌ دید متفاوت نشان داده است. هنرمندان کوبیسم که فرم را به هم‌ریخته بودند، جهان را در زمان و مکانی خاص مجسم نمی‌کردند و به نوعی با شکافتن پوسته ظاهری، از دیدگاهی متفاوت به سوژه نگاه کردند. بر همین اساس بود که زوایای متعدد را به صورتی همزمان تصویر کردند اما بر این اساس که نشان دادند تمام زوایا امکان‌پذیر نبود، بخشی از بی‌نهایت را به تصویر درآوردند و با تنیدن زوایا در یکدیگر، تصویر را در سطوح نمایان ساختند؛ به تعبیری کوشیدند کلیت یک پدیده را در یک سطح دوبُعدی نمایان سازند. 

هنرمندان سبک کوبیسم که واقع‌گرایی مفهومی را به واقع‌گرایی بصری اولویت داده بودند، نظامی عقلانی را به هنر راه داده و به‌زعم خود واقعیت پدیده‌ را به تصویر کشیدند؛ آن زمان بن‌مایه فلسفی این ابداع آنها، با کشفیات دانشمندان در حوزه علم فیزیک ارتباط برقرار می‌کرد؛ آنچه اوپنهایمر جوان را به قدم‌ زدن در موزه و دیدن چنین آثاری واداشته را نیز می‌توان با در نظر گرفتن همین ارتباط بررسی کرد. 

مسیر قدم‌ زدن اوپنهایمر اما پرپیچ و تاب است. سرعت تغییر سکانس‌ و ترکیب فضاهایی متفاوت اما مرتبط او را به شب‌هنگام باز می‌گرداند. شعله آتشی که شب‌هنگام روشن شده جرقه‌زنان بالا می‌رود و جوان، شکننده از میان شعله‌های آتش به دنیای فیزیک کوانتوم قدم بر می‌دارد. از اولین قدم‌هایش در موزه تا اولین قدم‌هایش در راه خلق آتشی جهانی، کوتاه است. 

دوربین، دست اوپنهایمر را بر کتاب «سرزمین هرز» به قلم تی اس الیوت نمایش می‌دهد، دست دیگر را بر چانه گذاشته و به شعله‌های آتش چشم دوخته است. جرقه‌های نور در فضای سیاه رنگ، بُهت‌آور است و بعد نمایش آتش، دوربین بر چشمان آبی‌رنگ کیلین مورفی متمرکز می‌شود.

همزمان با تمرکز صحنه بر نگاه حیرت‌زده اوپنهایمر جوان، اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) نمایش داده می‌شود. اوپنهایمر چشم در چشم پیکاسو، متحیر مانده و نمایش شکنندگی عصبی، جاه‌طلبی، خودنمایی و اندوه کار آسانی نیست، اما این چهره از سوی کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمر ـ و کریستوفر نولان – نویسنده و کارگردان ـ فیلم اوپنهایمر به تصویر کشیده شده است. 

اوپننهایمر به اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) خیره شده است. پیکاسو (۱۸۸۱ ـ ۱۹۷۳ میلادی) در مالاگا، جنوب اسپانیا به دنیا آمده بود. پدرش نقاش بود اما اغلب طبیعت و اجزای آن مانند پرندگان و … را به تصویر می‌کشید؛ او بیشتر عمر خود را استاد هنر و کیوریتوری در موزه محلی شهر بود. پیکاسو هم از سنین پایین به نقاشی علاقه نشان می‌داد. در منابعی آمده از مادر پیکاسو نقل شده که اولین کلمات او «piz,piz» کلمه کوتاه شده «Lapiz» بوده که در زبان اسپانیایی به معنی مداد است. 

در دوره‌ای اما آثار پیکاسو با رنگ‌ آبی شناخته شد؛ حدودا از سال (۱۹۰۱-۱۹۰۴) بیشتر از طیف رنگ‌های آبی در آثار خود بهره گرفت. بعضی تاریخ‌نگاران اعتقاد دارند این دوره از کار پیکاسو بیشتر تحت تأثیر افسردگی بعد از خودکشی یکی از دوستانش بوده است. برخی از موضوعاتی که در دوره‌ی آبی آثار پیکاسو به چشم می‌خورند کوری، فقر و گاه زنان هستند.

اوپنهایمر جوان (کیلیان مورفی) در طول اقامتش در اروپا با یک نقاشی کوبیسم از زنی آبی رنگ، نشسته با بازوهای متقاطع اثر پابلو پیکاسو روبه‌رو می‌شود. نمایش این اثر از تاثیرات هنر مدرن بر فیلم نولان است. نولان اغلب به این شیوه‌های انتزاعی کار خود را با هنر معاصر پیوند می‌دهد. این نقاشی اکنون در موزه پیکاسو ـ پاریس است.

اوپنهایمر به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان در سال ۲۰۲۳ اکران شد. نولان فیلم‌نامه این فیلم را بر اساس کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» اثر کای بِرد و مارتین جی شروین به تصویر درآورده است. بِرد و شروین هم اوپنهایمر را یک «معما» می‌دانستند. از نظر آنان اوپنهایمر یک فیزیکدان نظری بود که ویژگی‌های کاریزماتیک رهبری بزرگ را نمایش می‌داد و همزمان یک زیبایی‌پرست بود که مظهر تناقض محسوب می‌شد.

اما اغلب ارتباط میان نمایش اثری از پیکاسو، آثار هنری مختلف کوبیسم و رسیدن اوپنهایمر به مفهومی از فیزیک کوانتوم را در ارتباط بین علم و هنر پیکاسو وجود دانسته‌اند؛ که برخی شباهت‌ها میان هنر پیکاسو و پیشرفت‌های فیزیک وجود دارد. نمایش اثر پابلو پیکاسو در فیلم اوپنهایمر نیز با صحنه‌ای دیگر همراه می‌شود که جرقه‌های نور و چرخش آبی آن‌ها را نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد که اوپنهایمر جوان شروع به درک فیزیک کوانتومی می‌کند. کوبیسم هم یکی از تأثیرگذارترین سبک‌های هنرهای تجسمی در اوایل قرن بیستم بود که توسط پابلو پیکاسو (اسپانیایی، ۱۸۸۱-۱۹۷۳) و ژرژ براک (فرانسوی، ۱۸۸۲-۱۹۶۳) در پاریس بین سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۴ ایجاد شد.

در همین رابطه یک مجله آمریکایی با عنوان آرت نیوز نیز نوشته است که برخی معتقدند شباهت‌ها بین تحولات هنر پیکاسو و تحولات فیزیک دلیل نمایش این اثر بوده است. به نقل از «گرترود اشتاین» نیز آمده است که «چیزهایی که پیکاسو می‌توانست ببیند، چیزهایی بودند که واقعیت خاص خود را داشتند، واقعیتی نه در مورد چیزهای دیده‌شده، بلکه درباره چیزهایی که وجود دارند.»

همچنین اشاره شده است که پیکاسو و اوپنهایمر هر دو واقعیت را به عنوان مقوله‌ای منحصر به فرد تفسیر می‌کردند. پیکاسو آثار را با سبک کوبیسم خلق کرد که جهان را از منظرهای مختلف و در لحظات متعدد نشان داد، آثاری که با هنرهای زیبای معمولی متفاوت بود و جهان را از یک منظر و لحظه به تصویر می‌کشید. این ویژگی به راحتی در «زنی نشسته با بازوهای ضربدری» (۱۹۳۷) هم دیده می‌شود؛ چراکه زاویه صورت زن از روبه‌رو و نیمرخ در یک شکل ترکیب شده است؛ از سویی دیگر اوپنهایمر نیز از طریق فیزیک کوانتوم توانسته بود پدیده‌های اتم‌ها، «چیزهایی که دیده نمی شوند اما وجود دارند» و حتی ذرات کوچکتر را شناسایی و محاسبه کند؛ مانند نیم‌رخ زن آبی رنگ که از زاویه‌ روبه‌رو نیز وجود داشت، اما دیده نمی‌شد. 

البته ارتباط میان نمایش این اثر پیکاسو و اوپنهایمر می‌تواند گسترده‌تر نیز باشد.

گفته شده، نویسندگان مشترک کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» به این موضوع نیز اشاره کردند که والدین اوپنهایمر مجموعه هنری قابل توجهی را جمع‌آوری کرده بودند که شامل یک پیکاسو از دوره آبی او نیز بوده است؛ اثری با نام «مادر و فرزند». در این کتاب همچنین آمده است که پس از نقل مکان اوپنهامیر به آپارتمان خود در برکلی در سال ۱۹۳۴، پدرش یک لیتوگرافی کوچک پیکاسو را به او هدیه داد که روی دیوار نصبش کرد.

ارجاعات هنری در فیلم اوپنهایمر تصادفی نیستند. هنر و نوشتار مدرنیستی که اوپنهایمر در لحظاتی از فیلم در آن غوطه‌ور شده است، گویی از میل او برای فراتر رفتن از جهان فیزیکی است، شاید این امر منعکس‌کننده هرج و مرجی باشد که بیشتر اوقات ذهن این دانشمند را گرفته بود؛ با این حال، برای مخاطب، این نقاشی یادآور دنیایی است که به سرعت در حال تغییر است و ساخت بمب اتم نیز، یکی از بزرگترین تغییرات در زندگی بشر بود که با واکنش‌های بسیار گوناگونی نیز همراه شد چرا که اولین ساعات بامداد روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ رابرت اوپنهایمر در مرکز کنترل، در پناهگاهی لحظه‌ای را رقم زد که دنیا را برای همیشه دگرگون کرد؛  با فاصله حدود ۱۰ کیلومتر از این پناهگاه در شن‌زارهای صحرای جورنادا دل موئرتو در ایالت نیومکزیکو، اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی» در حال انجام بود.

رسانه سینمای خانگی- زنان رکورد اسکار را می‌زنند؟

رأی گیری از اعضای آکادمی برای انتخاب نامزدهای نهایی نود و ششمین دوره جوایز سینمایی اسکار در حالی پایان یافت که زنان سینماگر در آستانه خلق رکورد در شاخه بهترین فیلم هستند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با اعلام برندگان جوایز انتخاب منتقدان و گلدن گلوب که با پیشتازی «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان همراه شد و «باربی» از گرتا گرویگ، «بیچارگان» یورگوس لانتیموس، «جاماندگان» اثر الکساندر پین و «آناتومی یک سقوط» به کارگردانی ژوستین تریه نیز حضور قابل توجهی در میان برگزیدگان داشتند، اعضای اکادمی اسکار نیز رأی‌های نهایی خود را بر انتخاب نامزدهای این جوایز ثبت کردند.

پیش‌تر انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا سه اثر به کارگردانی فیلمسازان زن شامل «آناتومی یک سقوط»، «باربی» و «زندگی‌های گذشته» را نامزد دریافت جایزه معرفی کرد و اگر این سه فیلم در شاخه بهترین فیلم اسکار نیز نامزد شوند، رکورد حضور کارگردانان زن در این شاخه شکسته خواهد شد.

در طول تاریخ جوایز سینمایی اسکار تنها ۱۹ فیلم توسط فیلمسازان زن به شاخه بهترین فیلم آکادمی راه یافته‌اند و تنها در چهار سال، دو فیلم از زنان در شاخه بهترین فیلم نامزد شدند: در سال ۲۰۰۹ (آموزش و هرت لاکر)، ۲۰۱۰ (بچه‌ها حاشان خوب است و زمستان استخوان‌سوز)، ۲۰۲۰ (زن جوان آتیه‌دار و سرزمین آواره‌ها) و ۲۰۲۱ (قدرت سگ و کودا). امسال فرصت مناسبی است که برای نخستین بار فیلم‌های سه سینماگر زن برای کسب جایزه بهترین فیلم رقابت کنند.

یکی دیگر از فیلم‌هایی که احتملا توجه رأی‌دهندگان آکادمی را به خود جلب کرده فیلم «سالتبرن» ساخته امرالد فنل است که به نظر می رسد در چند شاخه از جمله بازیگر نقش مکمل زن (رزاموند پایک)، فیلمنامه اصلی، طراحی تولید، فیلمبرداری و موسیقی متن اصلی شانس زیادی برای رسیدن به جمع نامزدهای اسکار ۲۰۲۴ دارد.

فیلم «رنگ ارغوانی» اگر چه مورد تحسین منتقدان قرار گرفته اما از سوی انجمن‌های منتقد مانند مدیران هنری، طراحان لباس و چهره‌پردازی مورد توجه قرار نگرفته است و تنها یک نامزدی در شاخه بهترین تیم بازیگری جوایز انجمن بازیگران (SAG) دارد. از لحاظ تاریخی، بازیگری در فیلم‌های موزیکال نمی‌تواند تنها نامزدی یک فیلم باشند و این فیلم برای امیدواری در جوایز اسکار نیاز به نامزدی در شاخه‌های دیگر نیز دارد.

بازیگران مطرحی چون آنجلینا جولی حمایت خود را از درام دلخراش «Origin» (ریشه) ساخته آوا دوورنی ابراز کرده‌اند و گفته می‌شود آنجانو الیس-تیلور بازیگر این فیلم به شکل غافلگیرکننده‌ای شانس دریافت نامزدی اسکار دارد. با این حال، بر اساس صحبت‌های رای‌دهندگان، این احساس وجود دارد که این فیلم می‌تواند به اولین فیلم پس از «حادثه آکس-بو» (۱۹۴۳) تبدیل شود که تنها نامزد بهترین فیلم شده است.

در حالی که فیلم‌های «جاماندگان» و «داستان‌های آمریکایی» بیشترین توجهات را در شاخه‌های بازیگری به خود اختصاص داده‌اند، مشخص نیست در فیلم «بیچارگان» کدام بازیگران می‌توانند در شاخه نقش مکمل مرد نامزد شوند. ویلم دفو و مارک رافلو دو بازیگر این فیلم هستند که توجه متفاوتی را از سوی دیگر جوایز دریافت کرده‌اند. تنها در جوایز گلدن گلوب هر دو بازیگر نامزد شدند اما انجمن بازیگران آمریکا در نهایت ویلم دفو را نامزد کرد و جوایز بفتا مارک رافلو را ترجیح داد. باید منتظر ماند و دید آیا این دو بازیگر به جمع نامزدهای اسکار بهترین بازیگر مرد مکمل جوایز آکادمی راه می‌یابند یا خیر.

نامزدهای نهایی جوایز اسکار ۲۰۲۴ در ۲۳ ژانویه (سوم بهمن) اعلام می شوند و مراسم پایانی نود و ششمین دوره جوایز اسکار در ۱۰ مارس (بامداد ۲۱ اسفند) در سالن دالبی برگزار می شود.

رسانه سینمای خانگی- افتتاح سینماتیکت آزادی

مراسم افتتاحیه سینماتک برج آزادی با حضور مدیر مجموعه برج آزادی و جمعی از مهمانان برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، مراسم افتتاحیه سینماتک برج آزادی عصر امروز سه شنبه ۲۷ دی ماه با حضور فرزاد هوشیار رییس برج آزادی، مازیار فکری ارشاد منتقد سینما و جمعی از مسوئولان و علاقه مندان برگزار شد.

پس از تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید و پخش سرود ملی، فرزاد هوشیار رییس برج موزه آزادی ضمن خیر مقدم به هنرمندان و علاقه مندان برا حضور در این برنامه گفت: سینماتک محل اتصال و آویز بین علاقه مندان به سینما و عرصه سینما است. سینماتک می تواند مشابه دانشگاهی برای بچه هایی باشد که می خواهند فیلم های هنر و تجربی رقم بزنند. سینما تک باعث میشد فیلم ها از بین نروند همان طور که افرادی مثل فرانسوا تروفو و آلفرد هیچکاک از دل سینماتک بیرون آمدند.

وی افزود: فرخ غفاری قبل از انقلاب سینماتک را جلو می‌برد و در دهه ۷۰ چهره های بزرگ سینمای ایران در فیلم خانه ملی فیلم می‌دیدند.

هوشیار با ابراز امیدواری از این که مولفه های سینمای ملی در سینما تک معرفی شود، گفت: امیدواریم با پشتکار و استمرار، برنامه های سینماتک ادامه داشته باشد و مکتب ها و ژانر های مختلف در اینجا مورد بحث و گفت‌وگو قرار گیرد.

رییس مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی در انتها از باز بودن درهای این مجموعه برای همه نهله های فکری خبر داد.

پس از این مازیار فکری ارشاد ضمن یادآوری این موضوع که سینماتک در همه جای جهان وجود دارد و بعضا مخاطبان ثابت و عاشقان واقعی سینما مخاطب آن هستند، گفت: همچنان با گذشت ۱۲۵ سال از تاریخ سینما تماشای یک اثر سینمایی بر پرده نقره ای جلوه دیگری دارد.

این منتقد سینما با اشاره به تفاوت ساختاری این سینماتک با سایر سینماتک های تهران و سایر شهرها عنوان کرد: منتقدان سینما قرار نیست با فیلمسازان وارد گفت‌وگو شوند بلکه وظیفه منتقد برقراری گفت‌وگو با مخاطب از طریق رسانه‌ها است و گفت‌وگو با مخاطب جدی سینما جذابیت ایجاد می‌کند.

وی افزود: باز کردن باب گفت‌وگو بین منتقد سینما و مخاطب بر بحث و گفت‌وگو با کارگردان اولویت دارد و امید داریم روزهای سه شنبه محفل هنری داشته و درباره عشق به سینما گپ بزنیم.

این عضو انجمن منتقدان در انتها با وام گرفتن از دیالوگ معروف «سینما آدم تربیت می‌کند» یادآور شد: این سینماتک عاشق تربیت می‌کند و امیدواریم جریان فکری و بحث و گف‌ وگو درباره سینما اینجا راه اندازی شود.

در پایان برنامه هوشیار و مهمانان ویژه مراسم، پوستر این برنامه را رونمایی کردند.

رسانه سینمای خانگی- در نشست «خورشید آن ماه» چه گذشت

در نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «خورشید آن ماه» مطرح شد که « بلوچ قومی است که سالیان دراز است از مرزهای این کشور حفاظت کرده است. بلوچ بودن یعنی اینکه سینما تو را کاراکتر منفی خطاب کرده است ولی با این نوع فیلم‌ها، حق به حقدار رسیده است. در اینجا هنر در خدمت احیا و ترمیم یک فرهنگ قرار گرفته است. بلوچی یک زبان است و گویش نیست. برای گویش معیار بلوچی باید در منطقه سرباز به دنبال آن گشت. ستاره اسکندری در مقام خالق، با حساسیت تمام این فیلم را آفرید.»

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست “نقد و بررسی فیلم خورشید آن ماه” به همت موسسه حقوق و هنر، انجمن حقوق شناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

وحید آگاه دبیری این نشست را برعهده داشت.

ستاره اسکندری: این فیلم در ستایش فرهنگ غنی بلوچستان است

ستاره اسکندری کارگردان فیلم خورشید آن ماه، اظهار داشت: این فیلم در ستایش فرهنگ غنی بلوچستان است. آن چه تاکنون در سینما از این قوم ارائه شده است، بخش تاریک آن جامعه بوده است. ما می‌خواستیم ثابت کنیم، هستند کسانی که ستایشگر آن فرهنگ باشند. نیت من بیشتر دغدغه اجتماعی بوده است تا فیلم سازی. از تمام بازیگران فیلم تشکر می‌کنم. یکی از اهداف من، معرفی چهره های جوان بود. باعث خوشحالی است که امروز جمعی در خانه اندیشمندان علوم انسانی این فیلم را مشاهده کردند.

رضا صائمی: ستاره اسکندری در اولین تجربه کارگردانی درخشید

رضا صائمی منتقد سینما هم گفت: ستاره اسکندری در اولین تجربه کارگردانی درخشید. او برای اولین کار، فیلم سختی را انتخاب کرد.او می‌توانست یک فیلم تجاری پرفروش بسازد اما در اولین فیلمش به سراغ موضوع بسیار مهمی رفته است و فکر می‌کنم این فیلم، اولین فیلم سینمایی به زبان بلوچی است.

وی افزود: دغدغه اسکندری فیلم سازی نیست، فیلم سازی را ابزاری قرار می‌دهد برای اینکه دغدغه‌ها را به تصویر بکشد. ما کمتر تصویری از بلوچ‌ها به این شکل داشتیم. ما معمولا تصویر مثبتی از بلوچ ها نمی‌دیدیم. ما با یک فیلم رئالیسم انتقادی مواجه هستیم اما در عین این که نقد می‌کند کرامت آن مردم منطقه را نگه می دارد. فیلم، سویه های غنی فرهنگ بلوچ را هم به تصویر می‌کشد. این فیلم به لحاظ تولید هم کار سختی بوده است. البته این مسائل صرفا به قوم بلوچ مربوط نمی‌شود و به بسیاری از سنت های غلطی که در جامعه ما وجود دارد، مربوط است.

ندا کردونی: وقتی فیلم‌هایی به این شکل داشته باشیم، فشار روی اقوام کمتر خواهد شد

ندا کردونی پژوهشگر حقوق اقوام و اقلیت‌ها هم در سخنانی گفت: فیلم «عروس آتش» که مشابه این فیلم است، روایتگرش یک مرد بود اما روایتگر «خورشید آن ماه» یک زن است. به عنوان کسی که درباره حقوق اقوام کار کرده‌ام، می گویم که چنین روایت‌هایی ارزشمند است. این خشونت‌های علیه زنان، مختص قوم خاصی نیست. به نظر، زنان اقوام انگار تنها باقی ماندگان انتقال هویت قومی هستند. وقتی فیلم‌هایی به این شکل داشته باشیم، فشار روی اقوام کمتر خواهد شد. وقتی می خواهیم ساختاری را درست کنیم، اگر فقط یک قسمت را بدون اقناع لازم انجام دهیم، ممکن است نتایج نامطلوبی به بار آورد.

روژین صدرزاده: مواجه اولیه ما به زبان بلوچی خیلی سنگین بود

روژین صدرزاده از بازیگران فیلم، اظهار داشت: ما از پیش تولید که درگیر بودیم، کارگردان سعی می کرد ما را از جزئیات بافت بلوچستان آگاه کند. مواجه اولیه ما با زبان بلوچی خیلی سنگین بود. فکر نمی کردیم روزی بتوانیم این زبان را صحبت کنیم ولی با تمرین‌هایی که داشتیم توانستیم با زبان بلوچی صحبت کنیم. ستاره اسکندری به شدت سخت گیر ولی کارش ارزشمند بود. این اولین نقش جدی من در سینما بود.

بنفشه صمدی: کارگردان خیلی حسی کار را پیش می برد

بنفشه صمدی از بازیگران فیلم هم گفت: ابتدا با اسم ستاره اسکندری فیلم نامه را قبول کردم. اسکندری از دوستان قدیمی ما است که در فیلم‌های پدرم هم بازی کرده است. سلیقه کارگردان را می‌دانستم و دغدغه او بیشتر از کارگردانی بود. برای من مشخص بود که او دست روی فیلم نامه ضعیف نخواهد گذاشت. اسکندری خیلی حسی کار را پیش می برد. من بسیاری از زبان‌ها را یاد گرفته‌ام اما واقعا یکی از سخت ترین زبان‌هایی که با آن مواجه شدم، زبان بلوچی بود.

نکیسا نوری: این فیلم اولین تجربه سینمایی من بود

نکیسا نوری از بازیگران فیلم هم گفت: این اولین تجربه سینمایی من بود و سعی می کردم که راهنمایی‌ها را به بهترین وجه دریافت کنم. نقطه قوت فیلم را در این می‌بینم که ما داریم قوم بلوچ را به شکل دیگری نشان می دهیم. در زبان بلوچی شاخه‌های مختلفی هست و زبان این فیلم، بلوچی مکرانی بود. من خودم هم بلوچ هستم.

صادق سهرابی: ستاره اسکندری در مقام خالق، با حساسیت تمام این فیلم را آفرید

صادق سهرابی از بازیگران فیلم هم گفت: بلوچ قومی است که سالیان دراز است از مرزهای این کشور حفاظت کرده است. بلوچ بودن یعنی اینکه سینما تو را کاراکتر منفی خطاب کرده است ولی با این نوع فیلم‌ها، حق به حقدار رسیده است. در اینجا هنر در خدمت احیا و ترمیم یک فرهنگ قرار گرفته است. بلوچی یک زبان است و گویش نیست. برای گویش معیار بلوچی باید در منطقه سرباز به دنبال آن گشت. ستاره اسکندری در مقام خالق، با حساسیت تمام این فیلم را آفرید.

امیرحسین هاشمی: کار ستاره اسکندری، سراسر جسارت بود

امیر حسین هاشمی از بازیگران فیلم، بیان داشت: در فیلم ایستاده در غبار، اولین کار جدی سینمایی من شروع شد. باید گفت کار ستاره اسکندری برای فیلم «خورشید آن ماه»، سراسر جسارت بود و من از او به خاطر اعتمادش به من تشکر می‌کنم. این داستان، داستان کل این آب و خاک است و فقط دست بر قضا ما آن را از خطه بلوچستان روایت می‌کنیم.

در فیلم سینمایی «خورشید آن ماه»، نازنین فراهانی و پژمان بازغی، امیرحسین هاشمی، بنفشه صمدی، روژین صدرزاده ، صادق سهرابی، مهتاب جامی، نکیسا نوری، صادق بلوچی، روژناک شیرانی و مریم بوبانی و پهلوان اسحاق بلوچ نسب به ایفای نقش پرداختند.

فیلمنامه «خورشید آن ماه» که با حمایت منطقه آزاد چابهار ساخته شده، توسط سمیه تاجیک به نگارش درآمده و موسیقی آن را حسین علیزاده ساخته است.

در معرفی این فیلم آمده است: «خورشید آن ماه» در هزارتوی چشم اندازهای بکر، موسیقی مسحور کننده و آداب و سنن منطقه، در دل داستان عشقی سرکوفته، تصویری صادقانه از قوم شریف و نجیب بلوچستان ارائه می‌دهد که با تصاویر معمول این منطقه و مردمان آن در سینمای مسلط ایران تفاوت‌هایی بنیادین دارد.

رسانه سینمای خانگی- روایت مدیر از کارگر خدمات شهری

اثر نیمه بلند سینمایی «مدیر» به کارگردانی کیوان رضایی‌راد وارد مرحله فیلمبرداری شد، «مدیر» روایت امید و انگیزه در یک کارگر خدمات شهری شهرداری است که با تلاش و کوشش و ایجاد انگیزه توسط مدیران خود ارتقا پیدا می‌کند و مدیر یکی از مجموعه‌های شهرداری می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه «مدیر»، فیلمبرداری این اثر از روز سه‌شنبه در تهران آغاز شده و به مدت دو هفته ادامه خواهد داشت.

فرهاد نگهبان نویسنده و تهیه کننده مدیر گفت: مدیر، روایت امید و انگیزه در یک کارگر خدمات شهری شهرداری است که با تلاش و کوشش و ایجاد انگیزه توسط مدیران خود ارتقا پیدا می‌کند و مدیر یکی از مجموعه‌های شهرداری می‌شود.

وی افزود: از آنجایی که کارگران شهرداری قشر زحمت‌کشی هستند، در میان آن‌ها استعدادهای بسیاری وجود دارد اما دیده نمی‌شوند. در این فیلم تلاش می‌شود تا بخشی از این زحمات به همراه سخت‌کوشی آن‌ها به تصویر کشیده شود.

در این اثر نیمه بلند که سومین تجربه کاری کیوان رضایی‌راد است، فرهاد نگهبان، سیاوش قاسمی، حسن اسدی، آتش تقی‌پور، لیلا بوشهری، فاطمه شکری، دیانا کریمی، مهسا ماندگار، روح اله حسین‌بیکی، علیرضا عباسی، محمدرضا خونساری، علیرضا رستمی، هادی مشکانی، سیدمهدی موسوی و محمدرضا عباسیون ایفای نقش می‌کنند.

محمدحسام نگهبان، حسنا نگهبان، السا علیزاده و ریحانه فولادی نیز بازیگران خردسال این اثر سینمایی هستند.

دیگر عوامل مدیر عبارتند از: فرهاد رضایی دستیار اول کارگردان، مهسا ماندگار دستیار دوم کارگردان، علی براری مدیر فیلمبرداری، علیرضا نوین‌نژاد مدیر صدابرداری، نوید شیخ محمد طراح صحنه، الهام نباله منشی صحنه، سارا پور علی، طراح لباس، الهام شهاب الملک فر طراح چهره پرداز، امیر خانزاده مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای، سارا موسوی دستیار چهره پرداز، فاطمه باران چشمه، فراز آهنین و الهه لشکری عکاسان، دیانا کریمی جانشین تهیه و سید داود موسوی مدیر تولید، علیرضا امینی و حمیدرضا قوجالو تدارکات.

رسانه سینمای خانگی- پدیده فجر امسال کیست؟

در میان فهرستی از کنجکاوی‌ها، فیلم‌اولی‌ها را می‌توان کنجکاوی‌برانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژه‌های ناشناخته، متولد شود؟

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا اصطلاح فیلم اولی‌ها نه تنها آن تصورات رایج فیلم‌های بی‌کیفیت را برهم زده که در یک دهه اخیر حتی از کنجکاوبرانگیزترین آثار جشنواره فیلم فجر شده است، جریانی که در یک دهه اخیر شکل ویژه‌ای به خود گرفته و از پس آن فیلمسازان مستعدی همچون سعید روستایی، نیما جاویدی، حسین دارابی، امیرعباس ربیعی، محمدحسین مهدویان، هادی حجازی‌فر و… به سینمای ایران معرفی شده‌اند.

با احیای بخش «نگاه نو» در دوره پیش‌روی جشنواره فیلم فجر، حالا نگاه‌ها به این جریان معطوف شده است تا ببینیم کدام یک از فیلمسازانش مسیری تازه در سینمای ایران را پیگیری می‌کنند.

ماجرای فیلم‌های اول اما قصه پر فراز و نشیبی دارد، بخشی که از همان سال‌های نخست برگزاری جشنواره فیلم فجر اعلام موجودیت کرد و با عنوان فیلم‌های آماتوری یاد می‌شد و البته سهمی در فصل جوایز با عنوان «بهترین فیلم اول» هم برای کارگردانانش داشت.

این روال تا نیمه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه به بخشی مجزا در نیمه دوم همین دهه تبدیل شد تا ضمن ایجاد فضای رقابتی جدی‌تر، امکان قضاوت بهتر آن‌ها هم به وجود بیاید. به همین ترتیب در سال ۸۷ و در دوره بیست و هفتم این رویداد عنوان «نگاه نو» به ترکیب جشنواره اضافه شد تا فیلم های اول و دوم کارگردانان مورد داوری قرار بگیرند.

این روند تا سال ۹۴ با عنوان «نگاه نو» و «نوعی نگاه» ادامه داشت اما با ظهور فیلمسازان توانمند که توانسته بودند نگاه‌ها را در کیفیت فیلمسازی و البته ارائه محتواهای جدید به خود جلب کنند، سیاستگذاران جشنواره در تصمیمی تازه ضمن حذف این بخش، امکان رقابت فیلم‌های اول را با سایر فیلمسازان فراهم کردند.

این اما همه ماجرای فیلم‌های اول نیست، در دوره سی و نهم همزمان با فراگیری بیماری کرونا و با کاهش تولیدات سینمای ایران بار دیگر «نگاه نو» از جشنواره رخت بربست و این مسیر در دو دوره دیگر هم پیگیری شد. در دوره چهل و دوم اما با رسیدن ۵۱ فیلم به دبیرخانه این رویداد که سهمی ۵۰ درصدی از متقاضیان حضور را داشتند، متولیان تصمیم گرفتند تا دوباره «نگاه نو» به بخش‌های جشنواره الحاق کنند.

حالا در دوره چهل و دوم، دوازده فیلم در بخش فیلم اولی‌ها به رقابت می‌پردازند، آثاری که گرچه کارگردانانشان اولین قدم را در سینمای حرفه‌ای برمی‌دارند اما اسامی شناخته‌شده‌ای را در دل خود دارند؛ «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طاهرفر، «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز حداد، «بی‌بدن» ساخته مرتضی حسینعلی‌زاده، «پرویزخان» ساخته علی ثقفی، «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی، «شکار حلزون» ساخته محسن جسور، «ظاهر» ساخته حسین عامری، «قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانی‌پور، «پرواز ۱۷۵» ساخته محمدحسین حقیقت، «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی، «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآورمحمد و «نپتون» ساخته محمدابراهیم غفاریان عنوان ۱۲ فیلمی است که قرار است برای کسب سیمرغ «بهترین فیلم اول» با یکدیگر به رقابت بپردازند.

در این گزارش از پنج زاویه به مرور نکته‌های مرتبط با آثار کارگردانان فیلم‌اولی در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر می‌پردازیم:

نگاه اول؛ چهره‌ها

در نخستین دوره‌های برگزاری جشنواره فیلم فجر، در کنار بخش اصلی که با عنوان «سینمای حرفه‌ای» برگزار می‌شد، بخشی از فیلم‌ها که بیشتر هم اولین ساخته خالقان‌شان بودند در بخش «آماتور» مورد قضاوت و داوری قرار می‌گرفت و این پیش‌فرض وجود داشت که اساسا «فیلم‌اولی‌ها» هنرمندانی آماتور و ناشناخته هستند. در دوره‌های بعد اما نه فقط نام این بخش تغییر کرد که نگاه به سینماگران تازه‌نفس و ساخته‌های‌شان هم از اساس دستخوش تحول شد.

مروری‌بر فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره امسال هم نشان می‌دهد که چهره‌های شناخته‌شده چه در مقام کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس و چه در مقام بازیگر، حضوری قابل توجه در این بخش دارند.

شاخص‌ترین چهره هم بی‌تردید جواد عزتی است که در این دوره از جشنواره به‌عنوان کارگردان فیلم «تمساح خونی» را به سرانجام رسانده است. فیلمی که علاوه‌بر خود عزتی سعید آقاخانی هم در آن ایفای نقش کرده است.

کاظم دانشی هم کارگردان جوانی است که دو سال پیش با فیلم «علف‌زار» به‌عنوان اولین تجربه کارگردانی‌اش در جشنواره فجر حضور داشت و مورد تحسین قرار گرفت و امسال در مقام فیلمنامه‌نویس فیلم «بی‌بدن» از او به جشنواره رسیده است.

فیلمی که مرتضی علیزاده آن را کارگردانی کرده و مانند «علف‌زار» اقتباس شده از پرونده‌های جنایی واقعی است. الناز شاکردوست از چهره‌های خوش اقبال در دوره‌های اخیر جشنواره فجر ایفاگر نقش اصلی در این فیلم است.

از منظر بازیگران شاخص در بخش «نگاه‌ نو» می‌توان به سعید پورصمیمی هم اشاره کرد که در همکاری با علی ثقفی به‌عنوان یک فیلمساز فیلم‌اولی، نقش اول فیلم سینمایی «پرویزخان» را ایفا کرده است.

شهرام حقیقت‌دوست هم از بازیگران شناخته‌شده‌ای است که امسال دو فیلم «باغ کیانوش» و «قلب رقه» را در بخش فیلم‌اولی‌ها دارد. این بازیگر در «قلب رقه» با فرهاد قائمیان و محمدرضا شریفی‌نیا هم‌بازی بوده است.

در کنار بازیگران باسابقه، چهره‌های جوان‌تر عرصه بازیگری هم امسال در بخش فیلم‌اولی‌ها حضور دارند که از شاخص‌ترین آن‌ها می‌توان به ایفای نقش سجاد بابایی در «مجنون»، تورج الوند در «آپاراتچی»، نوید پورفرج در «بی‌بدن» و آرمین رحیمیان در «نپتون» اشاره کرد.

این‌ها همه بازیگران جوانی هستند که در همان گام‌های اولیه نقش‌آفرینی‌شان در مقابل دوربین تحسین شدند و حالا باید دید در همکاری با کارگردانان فیلم‌اولی، چه عملکردی در جشنواره فجر خواهند داشت.

نگاه دوم؛ قصه‌ها

یکی از کنجکاوی‌ها درباره فیلم‌هایی که کارگردان فیلم‌اولی دارند، سوژه‌هایی است که آن‌ها را برای ورود به میدان خطیر فیلمسازی ترغیب کرده است. در یک نگاه کلی و براساس خلاصه داستان‌های منتشر شده درباره ۱۲ فیلم راه‌یافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، می‌توان گفت فیلم‌اولی‌های امسال با تنوعی از ایده‌ها و قصه‌ها در این رویداد حضور خواهند داشت.

پرداختن به سوژه‌های تاریخی به‌ویژه مرتبط با تاریخ انقلاب و دفاع مقدس معمولا با چالش‌ها و حساسیت‌هایی مواجه است و به همین دلیل ورود فیلم‌اولی‌ها به این حوزه شاید در نگاه اول توأم با ریسک باشد اما این قصه‌ها در بخش نگاه نو جشنواره امسال نمایندگان قابل توجهی دارند. از «مجنون» که به حماسه‌سازی شهید مهدی زین‌الدین می‌پردازد، تا «آپاراتچی» که نیم‌نگاهی به تلاش‌های یک فیلمساز آماتور برای ساخت فیلم در سال‌های جنگ می‌پردازد. تجربه‌هایی همچون «باغ کیانوش» و «پرواز ۱۷۵» هم هرچند به‌طور مستقیم از دفاع مقدس نگفته‌اند اما ارجاعاتی به حال و هوای مضمونی آن دارند.

«قلب رقه» هم هرچند به تحولات سوریه و نقش داعش در منطقه پرداخته است اما می‌توان آن را در دسته فیلم‌های سینمای مقاومت قرار داد.

فیلم‌های متناسب با مخاطبان کودک و نوجوان هم در بخش «نگاه نو» نمایندگان مهمی دارند که علاوه‌بر «باغ کیانوش» می‌توان به دو فیلم «ظاهر» و «ملکه آلیشون» در این حال و هوا اشاره کرد. مهم اینکه فیلم «ملکه آلیشون» از منظر تنوع ژانر به سینمای فانتزی هم نزدیک شده است.

داستان جنایی «بی‌بدن» و یا روایت پرتره «پرویزخان» از یک چهره ملی را هم می‌توان از سوژه‌های خاص در بخش «نگاه نو» جشنواره امسال به حساب آورد.

«شکار حلزون» و «نپتون» هم دو فیلم دیگر این بخش هستند که هرچند اطلاعات چندانی درباره آن‌ها مخابره نشده اما در دسته فیلم‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند و از همین منظر مورد توجه قرار خواهند گرفت.

در این میان «تمساح خونی» هم یک تجربه متفاوت از جواد عزتی است که ژانر خاص کمدی اکشن را نمایندگی می‌کند و به همین دلیل کنجکاوی زیادی برای رونمایی از آن وجود دارد.

نگاه سوم؛ تجربه‌ها

مخاطبان و منتقدان گاهی در جشنواره فیلم فجر به فیلم‌هایی اقبال نشان داده‌اند که رویکرد ساختشان متفاوت بوده است، فیلم‌هایی که تجربه تازه‌ای در فیلمسازی را برای سینمای ایران رقم زده و از همین منظر توانسته‌اند مخاطبانی را هم جذب کنند، «مسخره باز» به کارگردانی همایون غنی‌زاده، «بدون مرز» به کارگردانی امیرحسین عسگری، «بی‌رویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری و… جزو آثاری از کارگردانان فیلم‌اولی هستند که همزمان با آنکه قصه‌هایی تازه را ارائه می‌کردند به دلیل اینکه در تولید از فیلمسازی مرسوم فاصله گرفته‌اند، توانسته‌اند بخشی از مخاطبان را با خود همراه کردند.

در فهرست فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال هم فیلمی با چنین ویژگی‌ای وجود دارد. فیلمی که پیش از این در جشنواره فیلم کودک رونمایی شده و اتفاقا توانسته بود نظر داوران را به خود جلب کند. «ملکه آلیشون» عنوان فیلمی است که کارگردانش برای ساختش ۹ سال زمان گذاشته است.

ابراهیم نورآور محمد که در اولین گام برای ورود به سینمای حرفه‌ای فیلمی در ژانر کودک و نوجوان را آزموده است، آن را سخت‌ترین تجربه‌اش توصیف می‌کند، فیلمی که با نگاه کردن به تصاویرش احتمالا ناخودگاه به یاد فیلم‌های هالیوودی بیفتید، فیلمی که قصه‌اش در جنگل اتفاق می‌افتد و روایتگر داستان پسربچه‌ای است که از درخت و جنگل متنفر است.

تجربه نورآور محمد در فیلمسازی اما در نوع خود جالب است، گرچه در صحبت‌های مسئولان سینمایی بارها و بارها شنیده‌اید که از اشتغال یک گروه ۲۰۰ نفره هنگام ساخت یک فیلم سخن می‌گویند، نورآور محمد اما تاکید کرده که کارهای مختلف این فیلم را خودش به تنهایی انجام داده، گاه لوکیشن‌ها را ساخته، گاه لباس‌ها را طراحی کرده، گاهی مشغول انجام صدابرداری بوده، گاهی تدوین را به سرانجام رسانده و… به طوری که در فهرست عوامل فیلمش تنها نام بازیگران کودک را می‌شود دید، بازیگرانی که برخی از آن‌ها وقتی تولید فیلم شروع شد ۶ ساله بودند اما در پایان تولید ۱۲ ساله شده‌اند و کارگردان با تمهیدات گریم و قاب‌های پرسپکتیو توانسته افزایش سن آن‌ها در فیلم را کنترل کند، روندی که به گفته خودش باعث شد ۹ سال ساخت «ملکه آلیشون» طول بکشد.

نگاه چهارم؛ سودایی‌ها

با آنکه بازگشت بخش فیلم‌اولی‌ها خبری خوشایند برای بخشی از سینماگران بود اما می‌شود دوره‌های مختلف جشنواره و اظهارنظر فیلمسازان جوان را مرور کرد، همان جایی که نسبت به این جداسازی اظهار ناخشوندی می‌کردند و گاه با اعتراض آن‌ها مواجه بود. معترضان اما عنوان می‌کردند با این تمایز امکان قضاوت تمام ابعاد مختلف فیلمشان از آن‌ها سلب می‌شود و تنها باید برای یک سیمرغ یعنی جایزه بهترین فیلم اول رقابت کنند.

در چندسالی آثار راه یافته به جشنواره فیلم فجر در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو به شکل مجزا از هم داوری شدند، برخی از فیلم‌های اول توانسته‌اند در بخش سودای سیمرغ هم حضور داشته باشند. امسال هم ۵ فیلم از ۲۲ فیلم راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ متعلق به فیلم‌سازان فیلم‌اولی هستند؛ «نپتون»، «مجنون»، «قلب رقه»، «پرویزخان» و «تمساح خونی» ۵ فیلمی هستند که علاوه‌بر رقابت برای کسب جایزه نگاه نو می‌توانند سایر بخش هایشان را هم مورد قضاوت قرار دهند.

به تعبیر دیگر حضور یک فیلم به‌صورت همزمان در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو، بیش از کارگردان، برای دیگر عوامل یک شانس محسوب می‌شود. این آثار از نگاه هیات انتخاب کیفیت سینمایی بالاتری داشته‌اند و امکان داوری و قضاوت بخش‌های فنی آن از سوی هیات داوران وجود داشته است. به همین دلیل شاید بتوان گفت این ۵ فیلم‌اولی، لااقل از نگاه هیات انتخاب، کیفیت سینمایی بالاتری داشته‌اند.

نگاه پنجم؛ کنجکاوی‌ها

اما از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، در مواجهه با فیلم‌های راه‌یافته به بخش «نگاه نو»، اصلی‌ترین نکته کنجکاوی بالایی است که نسبت به این آثار وجود دارد. فیلم‌هایی که هم می‌توانند تبدیل به پدیده جشنواره شوند و هم می‌توانند به‌عنوان تجربه شکست‌خورده یک فیلم‌ساز گم‌نام، پس از اولین رونمایی به فراموشی سپرده شوند.

از این منظر در کنار فیلم‌هایی که اسم و رسمی دارند و خرده اطلاعاتی درباره آن‌ها مخابره شده است، فیلم‌های که در سکوت خبری به تولید رسیده و اطلاع چندانی از مختصات تولید آن‌ها نداریم، آثار ویژه‌تری به حساب می‌آیند.

در ترکیب ۱۲ فیلم راه‌یافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال چهار فیلم «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور، «پرواز ۱۷۵» محمدحسین حقیقت، «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری و «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان پروژه‌هایی هستند که در قیاس با دیگر فیلم‌های جشنواره، اطلاع‌رسانی کمتری درباره فرآیند تولید آن‌ها صورت گرفته و به نوعی باید اعتراف کرد پیش‌بینی چندان دقیقی از کیفیت محتوایی و ساختاری آن‌ها نمی‌توانیم داشته باشیم.

در میان فهرستی از کنجکاوی‌ها، این دست فیلم‌ها را می‌توان کنجکاوی‌برانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژه‌های ناشناخته، متولد شود؟

خروج از نسخه موبایل