رسانه سینمای خانگی- «به جای همه» تمام شد

فیلم کوتاه «به جای همه» آماده نمایش شد، همچنین ۱۰ فیلم کوتاه و یک مستند نیز اکران آنلاین شدند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «به جای همه» به کارگردانی سیداحسان موسویان و نویسندگی مشترک با سجاد رضایی پس از سه روز فیلمبرداری در تهران به کار خود پایان داد.

«به جای همه» داستان ۲ برادر است که برای آشکار شدن یک حقیقت خانوادگی وارد چالشی جدی می‌شوند.

آرش فلاحت پیشه، مهران آتش‌زای و امیر قنبری در این فیلم کوتاه نقش آفرینی کرده‌اند.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از:مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، طراح صحنه و لباس: رسول علیزاده، صدابردار: امیر نخجوان، طراح گریم: مهرنوش سلیمی، تدوین: هانیه جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: میلاد علیزاده، سرپرست گروه کارگردانی: سجاد رضایی، دستیار کارگردان: مهداد رحیمی، مدیر تولید: رضا سامانی، برنامه ریز: ریحانه امینی، منشی صحنه: پانیذ افتخاری، عکاس و طراح پوستر: وحید عبدالحسینی، مشاور رسانه‌ای: فرانک قنبری، دستیار اول فیلمبردار: آرش غلامی، دستیاران فیلمبردار: علی عطار و رضا زارعی، دستیار دوم کارگردان: مائده احمدی، مدیر تدارکات: حمید رضا ایوبی، دستیاران صحنه و لباس: علی لطفی و مرضیه تیرانی، پشتیبانی فنی: گرا مدیا.

اکران آنلاین مستند «بیجا» آغاز شد

اکران آنلاین مستند «بیجا» به کارگردانی و نویسندگی مجتبی محمودی و تهیه‌کنندگی مجید عزیزی آغاز شد.

مستند «بیجا» سعی دارد تا با نگاهی متفاوت به معضل افزایش سرسام‌آور اجاره بها مسکن در تهران و کوچ بسیاری از مستاجران به حاشیه تهران و شکل‌گیری انبارهای کانکسی بپردازد.

در خلاصه داستان این مستند آمده است: «در حاشیه تهران انبار کانکسی وجود دارد و خانواده‌هایی که توان اجاره خانه ندارند وسایل خانه خود را داخل این کانکس‌ها انبار می‌کنند و…

سایر عوامل این مستند عبارتند از تدوینگر و صداگذار: فرهاد نجفی‌راد، تصویربردار: حمیدرضا تقوی، رضا زلکی، مدیر تولید: غنچه استوارنیا، صدابردار: حسین لشگری، عکاس: غزاله عمیدی.

این مستند در پلتفرم فیلیمو قابل مشاهده است.

اکران آنلاین ۱۰ فیلم کوتاه

امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران همزمان با آغاز آذر ماه، بسته فیلم کوتاه «ده‌گانه» از تولیدات انجمن سینمای جوانان را برای نمایش آنلاین از روز چهارشنبه ۱ آذرماه ۱۴۰۲ به صورت فروشی در دسترس مخاطبان فیلم کوتاه قرار داده است.

این بسته اولین بسته از سری «ده‌گانه» های اکران آنلاین فیلم‌های انجمن سینمای جوانان ایران و شامل ۱۰ فیلم کوتاه است که شامل آثار زیر است:

«۱۳-۷۶۹» به نویسندگی و کارگردانی روزبه شعرای نجاتی روایت سامان است که جشن سال نو را بهانه خوبی می‌بیند برای پیوستن به مادرش و جشن گرفتن با او؛ این خاطرات قدیمی تنهایی را در ذهن او بیدار می‌کند.

«آب یخ» به‌ نویسندگی و کارگردانی جلال ساعدپناه و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر سنندج ساخته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «شاید بهتر از هر کس، قدر آب را پیرمردی می‌داند که تار قطرات آن را به پودهای عمر خود گره زده است … .»

«ابراهیم» به‌ن ویسندگی پویان رنجبر و ایمان باقری و کارگردانی پویان رنجبر درباره ابراهیم است؛ مرد میانسالی که پسرش چند ماه پیش به قتل رسیده، این فیلم به تهیه‌کنندگی مهدی رشیدی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر شیراز ساخته شده است.

«۹۹۹۹۹۹۹۹۹» به‌نویسندگی و کارگردانی کریم عظیمی و تهیه‌کنندگی مشترک کریم عظیمی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر اردبیل ساخته شده است و در آن انسان‌ها در حال طی کردن پلکان زندگی هستند؛ آن‌ها درگیر مسایل زندگی می‌شوند تا این‌که … .

«آتن» راوی داستان دختری است که با مردی در ارتباط است و تنها چند روز فرصت دارد تا تصمیم بگیرد که با مرد از ایران برود یا نزد مادرش در ایران بماند … .

این فیلم به نویسندگی و کارگردانی حسین شاعری و تهیه‌کنندگی حسین شاعری و انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده است.

«آرداک» فیلمی به‌ نویسندگی و کارگردانی اسماعیل منصف و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر انزلی است و در خلاصه داستان آن چنین آمده است: «من منتظرت می‌مانم، نه به‌خاطر این‌که مطمئن باشم برمی‌گردی، به خاطر اینکه راه دیگری ندارم.»

در «استخوان» رسیدن خبر پیکر تازه تفحص‌شده به خانواده‌ای، مسیر زندگی‌شان را عوض می‌کند. فیلم‌نامه این فیلم را کریم خودسیانی و غلامرضا حیدری به صورت مشترک نوشته‌اند و غلامرضا حیدری به تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران آن را کارگردانی کرده است.

«آن سوی خیابان» را احمد میرهاشمی نوشته و کارگردانی کرده، این فیلم داستان پیمان است که همراه پدرش در کارگاه چوب کار می‌کند؛ پیمان خانه‌ای برای سگش در کارگاه چوب ساخته از طرفی یک اره برقی از کارگاه چوب گم شده است. تهیه‌کنندگی این فیلم برعهده انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر کرج بوده است.

«آن شب باران می‌بارید» به‌ نویسندگی و کارگردانی محمدمهدی باقری ماجرای شخصی را روایت می‌کند که همسرش نیمه شب او را از خواب بیدار می‌کند و اظهار می‌کند که شخصی در خانه است … .

این فیلم به‌تهیه‌کنندگی محمدمهدی باقری و انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شده است.

«آینه‌های پریده‌رنگ» که به تهیه‌کنندگی سالم صلواتی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر سنندج تولید شده، راوی داستان شوبو زنی جوانی است که برای بچه‌دار شدن در برزخ تردیدی قرار گرفته است و انگار برای مادر شدن فرصت چندانی ندارد ….

نویسندگی و کارگردانی این فیلم کوتاه را سالم صلواتی برعهده داشته است.

بسته‌های اکران آنلاین «ده‌گانه» به تناوب در پلتفرم فیلم‌نت بارگذاری و متعاقباً زمان آغاز اکران آن‌ها و فیلم‌های هر بسته اعلام خواهد شد.

تمام فیلم‌هایی که در بسته‌های فروشی اکران آنلاین فیلم کوتاه در پلتفرم‌ها معرفی و توزیع شده‌اند، پس از اتمام بازه زمانی ۶۰ روز از اکران خود، به صورت اشتراکی در دسترس مخاطبان در بازه زمانی نامحدود قرار می‌گیرند.

امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران تاکنون بالغ بر ۲۱۰ فیلم کوتاه را که در انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده‌اند، به صورت اشتراکی و فروشی در پلتفرم‌های هاشور، ودیو، تیوال و فیلیمو اکران آنلاین کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «صفر-یک»؛ روایتی متفاوت از سربازی

مستند «صفرـ یک» به چالش سربازی نخبگانی می پردازد که در شرکت های دانش های بنیان مشغول فعالیت هستند اما به دلیل اجبار برای انجام خدمت سربازی در محیط های خارج از شرکت های دانش بنیان، هم زندگی آنان دچار چالش می شود و هم شرکت های دانش بنیان به دلیل محروم شدن از یک نیروی مختصص خود، دچار چالش های جدی و بعضا حاد می شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مستند «صفر- یک» جدیدترین تولید موسسه آرمان هنر انقلاب است که به بحث و بررسی سربازی نخبگان پرداخته است و کارگردانی آن را مهدی انصاری و تهیه کنندگی آن با سید مهدی دزفولی بوده است.

این مستند به چالش سربازی نخبگانی می پردازد که در شرکت های دانش های بنیان مشغول فعالیت هستند اما به دلیل اجبار برای انجام خدمت سربازی در محیط های خارج از شرکت های دانش بنیان، هم زندگی آنان دچار چالش می شود و هم شرکت های دانش بنیان به دلیل محروم شدن از یک نیروی مختصص خود، دچار چالش های جدی و بعضا حاد می شوند. به همین دلیل با عوامل سازنده این مستند مصاحبه ای را انجام دادیم که در ادامه می آید.

آقای انصاری به عنوان سوال اول، ایده تولید این مستند چگونه شکل گرفت و چرا این مستند را ساختید؟

انصاری: بحث سربازی همیشه مسئله بوده است. سربازی یکی از دغدغه هایی است که باعث شده پسران مدام طول تحصیل خود را طولانی تر کنند، از این جهت خیلی ها هستند که گوشه ذهنشان مسئله سربازی هست و همواره استرس و دغدغه آن را با خود به همراه دارند. به خصوص زمانی که بحث خودکشی و مهاجرت ها مطرح شد، این قضیه را برای من جدی تر کرد که با گروهی از دوستان صحبت کنم و یک مستند در این باره بسازیم تا چالش های این حوزه را به صورت عینی نمایش دهیم. زمانیکه ما ساخت این مستند را شروع کردیم، تیم دیگری هم بودند که با آقای وحید اشتری میخواستند کاری درباره سربازی بسازند و از زاویه دیگری مساله سربازی اجباری را بررسی کنند. به همین خاطر مسئله ای پیش آمد که ما چگونه به موضوع سربازی پرداخت و مطالبه گیری کنیم و از چه زاویه ای می توان به این موضوع نگاه کرد؟ افراد زیادی در این باره صحبت کرده اند. برخی معتقد بودند که به طور کل بحث سربازی حذف شود و دیگر چیزی به نام سربازی اجباری نداشته باشیم. از طرفی مسئول تصمیم گیرنده نیروهای مسلح است و مسلما مطالبه گری از نهاد های دولتی و حکومتی ظرافت هایی دارد و نمی توان بدون فکر و ایده قبلی کاری را انجام داد و بحث حساسی را مطرح کرد. به همین دلیل اگر بخواهد مطالبه گری درستی انجام شود که باعث اتفاقی باشد، باید خیلی دقیق تر به مسئله پرداخت کرد. صرف زدن تیتر و ساخت مستند های جنجالی اتفاق مثبتی را رقم نمی زند. به همین دلیل ما دست روی سوژه ای گذاشتیم که خود نیروهای مسلح آن را انجام داده و نتیجه گرفته است.

ما در این مستند به مشکلات سربازی پرداختیم و برای آن راه حل ارائه داده ایم. درواقع نکته ی ما این است که نیروهای مسلح روشی را برای بخشی از جامعه ایجاد کرده که بازخوردهای مثبتی داشته است. حالا زمان آن است که این روش گسترده تر شود.

به عنوان تهیه کننده این مستند، مستند شما از چه منظری به مسئله سربازی پرداخته است و چرا فکر کردید باید از این منظر به مقوله سربازی پرداخت؟

دزفولی: ما طبق آمار ۹۴۰۰ شرکت دانش بنیان داریم که تا حدود یکی دوسال قبل آماری که برای پذیرش سرباز داشتند ۵۰۰ نفر بود که حالا این آمار به ۱۵۰۰ نفر رسیده است و در واقع چیزی کمتر از یک ششم شرکت های دانش بنیان سهمیه برای جذب سرباز دارند. بگذریم که برخی از این شرکت ها آنقدر وسیع و پر تعداد هستند که شاید ۴۰-۵۰ عدد سهمیه سرباز هم برای آنها کم باشد، شرکت هایی همانند دیجی کالا و … . این آمار تنها برای شرکت هایی هست که در وسعت کوچک تری فعالیت می کنند. همانطور که مثال زدم شرکت هایی مثل دیجی کالا که تعداد کارمندان بالایی دارد و نیروهای کلیدی آنها در سمتهایی که برایشان مهم است باقی بمانند و اگر به سربازی بروند روندی کاری شرکت دچار اختلال می شود این دغدغه را به وجود آورد که کاری تولید شود که این شرکت های دانش بنیان به شکل تخصصی بتوانند نیروهای خودشان را به عنوان سرباز در شرکت خود داشته باشند تا در آنجا مشغول به خدمت شوند و شرکت هم آسیب نبیند. نظام هم در این شرایط میتواند از آن سرباز با بهره وری بهتری استفاده کند. این دغدغه اصلی ما برای ساخت مستند بود.

مخاطب کنونی این مستند هم نیروهای مسلح و هم افرادی هستند که به نوعی با مسئله سربازی درگیر هستند. در لایه ی بعدی مخاطبان عمومی تر می شود. به هرحال سربازی دغدغه گوشه ی ذهن تمام پسر ها در ایران است که مشمول خدمت سربازی می شوند. در واقع مخاطب پیرامونی ما تمامی جامعه پسرانی است که یکی از پنج دغدغه اصلی آنها سربازی اجباری است. 

چگونه می‌توان ناظر بر اینکه یک اتفاق مثبت بیفتد به تولید مستند پرداخت؟

انصاری: اینکه در مستند یک راه حل داشته باشیم. ما در این مستند دنبال راه حل بودیم. نباید در این مسائل دست روی نقاط افتراق گذاشت. چون اگر دست روی نقاط سیاه بگذاریم و بخواهیم از روی آن نقاط مسئله سربازی را درست کنیم، شاید جنجالی را به وجود می آورد. با توجه به شناختی که ما از نهادی که از آن مطالبه گری داریم شاید با این رویکرد اتفاق مثبتی نمی افتاد.

طرف دیگر ماجرا این است که شما علی رغم اینکه انتقاد می کنید یک راه حلی را هم ارائه دهید. که این راه حل در این مسئله وجود داشت. اگر این راه حل برای شرکت های دانش بنیان از سوی نیروهای مسلح وجود نداشت شاید لحن ما هم تغییر می کرد. حضرت آقا در جمع مستند سازان در سال ۹۶ فرمودند اینکه نقد وجود داشته باشد خوب است اما راه حلی هم بعد از آن ارائه شود. این چیزی بوده که ما در این مستند تلاش داشتیم به آن بپردازیم.

نگران این نیستید که پس از اکران مستند اتفاق نگران کننده ای برای شما یا مستندتان رخ دهد؟

انصاری: نگران هستم اما کاری نمی توان انجام داد. به طور مثال ما در روند تولید مستند با فردی که اسم ایشان را نمی آورم مصاحبه گرفتیم. ایشان از بچه های نیروهای مسلح بودند و تاکید داشتند که پیش از انتشار کار را ببینند و بعد اجازه پخش مصاحبه را بدهند. ما مستند را به ایشان نشان دادیم و علی رغم اینکه مستند لحن آرامی دارد ایشان ما را تهدید کرد که اگر از صوت و فیلم او استفاده شود پیگیرد قانونی دارد. ما مجبور شدیم که مصاحبه ایشان را حذف کنیم و بازیگری اضافه کنیم که عینا حرف هایی که ایشان زده بودند را بازی کند. به همین خاطر نمی دانم پس از انتشار چه واکنشی خواهد داشت.

به قسمت های بعدی این مستند فکری کرده اید؟

دزفولی: شخصا خیر! البته این را بگویم که مستندی هم با سفارش یکی از سازمان های هنری ذیل سپاه ساخته شده بود که هنوز منتشر نشده و نمی دانم که منتشر شود یا نه. این نشان دهنده ی این است که آسیب شناخته شده است و درباره آن کار میکنند تا مشکل را حل کنند و اینطور نیست که فقط همین مستند درباره سربازی ساخته شده باشد و یا یکی دو مستندی که قبلا ساخته شده. در دهه ۹۰ به خصوص یکی دو سال اخیر مستند هایی در این باره ساخته شده است. پس این بلوغ پیدا شده که ما در مسئله سربازی شاهد مشکلاتی هستیم. مستندهای دیگری ساخته شده که درون سازمانی است و برای حل این معضل در داخل نیروهای مسلح ساخته شده تا آسیب ها به صورت درونی نمایش داده و حل شود.

انصاری: مسئله سربازی مسئله ای است که ذهن بسیاری را درگیر خود کرده است. وقتی شما به نخبگان به این شکل اهمیت می دهی باعث می شود خیلی ها مسیر زندگی خود را طبق این قانون تغییر بدهند و به این سمت بروند که چگونه می توانند المان های نخبگی را کسب کنند. خود این مسئله که شما زمین را درست طراحی کنید باعث اتفاقات مثبت می شود. پاسخ قدیمی به یک سوال جدید بحران آفرین است ولی امروز شاهد این هستیم که نیروهای مسلح به سمت پاسخ های جدید برای سوال های جدید می رود.

در مورد عرضه و اکران این مستند هم می شود توضیح دهید؟

دزفولی: ان شاالله این مستند ظرف چند روز آینده در دانشگاه شریف رونمایی می شود و در حال پیگیری هستیم که آقای دکتر ستاری و یک نفر از عزیزان نیروهای مسلح در جلسه رونمایی مستند حضور داشته باشند و درباره موضوع گفت و گو و صحبت کنند و بحث خوبی شکل بگیرد . بلافاصله بعد از اکران مستند در دانشگاه های مختلف تهران آغاز می شود و اوج آنها در روز دانشجو خواهد بود. از حدود ۲۰ آذر هم در پلتفرم ها برای دسترسی عمومی عرضه خواهد شد و در نهایت امیدوارم که این مستند سال آینده بتواند از تلویزیون پخش شود. عزیزانی که خواهان ثبت نام برای اکران این مستند در دانشگاه ها و مراکز آموزشی خود هستند می توانند با شماره ۰۹۳۷۱۷۶۷۹۴۴ تماس حاصل نمایند. این کارهایی است که ما می توانیم برای مطرح شدن دغدغه سربازی جوانان و به خصوص نخبگان مطرح کنیم و من امیدوارم که به نتایج خوب و ملموس برسد و سرانجام بحث سربازی نخبگان در شرکت های دانش بنیان حل شود و به تعداد سهمیه قابل قبولی برسد.

رسانه سینمای خانگی- تأکید مجیدی بر حفظ میراث فرهنگی

 کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.
او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.
تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» این از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب مجیدی دربارۀ سینمای ایران

مجید مجیدی گفت: بالندگی سینمای ایران در سال های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.

او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.

تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» به این دلیل از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- چرا پلتفرم‌ها از کمدی فراری هستند؟

«وی‌اودی»ها، تلاش بسیاری برای جذب مخاطب کرده‌اند؛ از بریزوبپاش‌های مالی گرفته تا دعوت از چهره‌های سرشناس برای حضور در تولیدات آنها؛ اما جایگاه امروز این پلتفرم‌ها، آن چیزی نیست که برآمده از نوعی هوشمندی عرضه و تقاضایی باشد، کنداکتور این پلتفرم‌ها نیز به‌مانند تلویزیون، خالی از نیازهای واقعی مردم در حوزه سریال است و این، نمی‌تواند خبر خوبی باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، زمانی که کرونا، روند دیده شدن پلتفرم‌ها و تولیداتشان را در بازه زمانی اندکی، با شتاب حداکثری مواجه کرد، حتی بدبین‌ترین اندیشه نسبت به این سامانه‌ها آن بود که وضعیت کیفی آثار، به‌مراتب از تولیدات تلویزیونی بهتر خواهد شد. استدلال موافقان این رویکرد آن بود که پلتفرم‌های استریم، بودجه‌ای دولتی ندارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا با حرفه‌ای کردن فرآیند عرضه و تقاضا، سرمایه خود را از تولید مجموعه‌ها، تبلیغات و آبونمان مخاطبان تامین کنند.

در ابتدا، این سامانه‌ها عملکرد بسیار خوبی داشتند که در روزگار تعطیلی تولیدات سینمایی، سبب کوچ بسیاری از بازیگران و کارگردانان سینما به این مدیوم شد. طوری شده بود که چهره‌ها، بیش از سینما و تلویزیون، در تولیدات پلتفرم‌ها دیده می‌شدند. این آثار، محدودیت تلویزیون را نداشت و ضمن بهره‌مندی از آزادی‌های سینمایی، دستمزدهای بسیار خوبی را برای عوامل تولید به همراه داشت. ضمن اینکه طیف گسترده‌تری از مخاطب، به تماشای آثار می‌نشست.

این روند، سبب پروار شدن مقطعی وی‌اودی شد. آنها ره صدساله را یک‌شبه رفتند و البته که سرمایه زیادی را نیز به دست آوردند. بسیاری از تولیدات این حوزه، با اقبال بالایی مواجه شده و حسابی دیده شدند. اما این روند، از یک جایی به بعد، متوقف ماند و حتی پسرفت کرد. وضعیت به گونه‌ای شده که سبد تولیدات این سامانه‌ها، در سال جاری، سرشار از تولیداتی با حضور چهره‌های محبوب است اما بسیاری از این آثار، اقبال عمومی چندانی را برنمی‌انگیزانند و به لحاظ کیفی، عملا متحمل شکست می‌شوند.

صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند

در آسیب‌شناسی چنین روندی، به پارامترهای مختلفی می‌رسیم؛ مثلا اینکه صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند و این وضعیت، متفاوت از آن هدفی است که شروع کرده بودند. در آن زمان، تمرکز اصلی، صرف دعوت از مردم برای پیوستن به این سامانه‌ها بود اما اکنون، عضویت در این سامانه‌ها، به بخشی از فرهنگ مردمی تبدیل شده و بسیاری از خانواده‌ها، اشتراک این پلتفرم‌ها را تمدید کرده و حتی در زمان افزایش حق اشتراک نیز موضع چندان مخالفی اتخاذ نمی‌کنند.

بنابراین طبیعی است که در چنین اکوسیستمی، بیشترین حجم تلاش، دیگر معطوف بر کیفیت آثار نباشد و بیشتر، حضور بازیگران چهره ملاک است تا کیفیت سناریو. چرا که شرط بازگشت سرمایه، حداقل در شرایط فعلی، حضور سلبریتی‌ها در یک اثر است تا محتوا و فیلمنامه.

مورد بعدی، به مهندسی ناهمگونی برمی‌گردد که این روزها، دامن این سامانه‌ها را گرفته است. در شرایط کنونی، تمام این پلتفرم‌ها، مملو از آثار اجتماعی هستند و تنها یک سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره، تا قبل از ۲۶ آبان‌ماه در حال پخش بوده است. از این روز با اضافه شدن، دفتر یادداشت تعداد تولیدات کمدی این پلتفرم‌ها به ۲ می‌رسد که صدالبته آمار خوشایندی در این زمینه به حساب نمی‌آید.

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند به همین دلیل است که بسیار از این آثار، در طول یک فصل پخش می‌شوند و بازخورد چندانی نمی‌گیرند. این روال با توجه به شباهت عجیب تمامی سریال‌ها در شکل و نوع تبلیغات، روال دیده نشدن آثار را شدت بخشیده و در همین زمینه، بسیاری از این کارها، در سکوت کامل خبری، پخش شده و به اتمام می‌رسند.

حداقل توقع از پلتفرم‌ها به‌عنوان بخش خصوصی آن است که با مهندسی شرایط، نسبت به تهیه خوراک و مایحتاج فرهنگی مردم اقدام کنند علی‌الخصوص آن‌که در شرایط فعلی که آثار کمدی با اقبال حداکثری مواجه هستند، علت انفعال این پلتفرم‌ها در تکثر تولیدات کمدی، مبهم به نظر می‌رسد. یکی از ضرورت‌های ماهوی این سامانه‌ها، کم‌کاری تلویزیون در حوزه سریال و محدودیت‌هایی است که در این حوزه وجود دارد؛ وقتی وی‌اودی نتواند با تفسیر درست این خلا، گام‌هایی اجرایی بردارد، آن‌زمان، هوشمندی آنها زیر سوال رفته و ارجحیت وجوه اقتصادی فعالیت آنها، نزد مخاطب، بیشتر احساس می‌شود.

این عملکرد سبب شده تا پلتفرم‌ها در شرایط کنونی به مامنی برای آثار اجتماعی تلخ و پرزدوخوردی تبدیل شود که آورده مسرت‌بخشی برای مخاطبان خود ندارد و قطعا یکی از از علل اصلی رویگردانی مخاطب از تولیدات این سامانه‌ها و ناکامی پی‌درپی سریال‌ها، همین بی‌توجهی به نیاز واقعی و آکنده شدن سبد تولیداتی آنها از سوژه‌هایی همسو، کلیشه‌ای و فاقدجذابیت باشد.

پلتفرم‌ها در وضعیت فعلی، به یک پوست‌اندازی محتوایی نیاز دارند. نیاز است تا سیاست‌گذاری‌ها تغییر کرده و نیازهای مخاطب، سرلوحه تمامی تولیدات قرار بگیرد. تنها در چنین حالتی است که پلتفرم‌ها، جایگاه درست خود را پیدا می‌کنند و می‌توانند به‌عنوان آلترناتیو تلویزیون، در تهیه خوراک فرهنگی مردم شریک باشند؛ جز این باشد، پلتفرم‌ها در همان مسیری حرکت می‌کنند که تلویزیون سال‌هاست در آن جاده طی‌طریق می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- آیا صداوسیما مشغول فرغون‌سازی است؟

محمدمهدی عسگرپور، کارگردان سینما و تلویزیون و مدیرعامل خانه هنرمندان و شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما پیرامون «چالش‌های تولید آثار نمایشی جذاب» به مناظره نشستند. در مناظره زنده تلویزیونی به آسیب های جدی ساخت آثار نمایشی جذاب اشاره و تصریح شد که صداوسیما به عنوان رسانه ملی مشکلات مردم را بازگو نمی‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، برنامه زنده «جام جم» شبکه یک سیما شامگاه دوشنبه  (۲۹ آبان ماه) میزبان محمدمهدی عسگرپور، فیلمساز و شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما بود.

در ابتدای این مناظره تلویزیونی پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین اتفاقی که باید امروز رقم بزنید یک تولید با کیفیت است، فکر می‌کنید مهم‌ترین معضلی که ما الانبا آن دست و پنجه نرم می‌کنیم چیست؟ از سوی احمدرضا موسوی (مجری برنامه جام جم) مطرح شد.

محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این پرسش بیان کرد: اینکه چه کار کنیم تا سریال‌هایمان جذاب‌تر شوند و مردم بیشتر دنبال کنند، موضوعی است که در یک سازمان مسئله شده و اتفاقاً قدمت هم دارد، حالا همین موضوع تبدیل می‌شود به یک برنامه تلویزیونی برای مردم. مردم نشسته‌اند و منتظرند سریال جذاب ببینند، بنده، شما، آقای اسفندیاری و تعداد زیادی از مدیران تلویزیون باید بنشینیم و صحبت کنیم تا نتیجه‌اش بشود تولید و پخش سریال‌های جذاب. به نظرم مشکل بزرگ همین است که آن اتفاق چون نمی‌تواند بیفتد، جذابیت عجالتا در برنامه‌های گفت‌وگو محور در سازمان صداوسیما شکل می‌گیرد و شاید این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها جذاب‌تر از سریال‌های نمایشی هم بشوند. به هر حال من هنوز با این مفهوم کنار نیامده‌ام.

زندگی روزمره مردم در تلویزیون بازتاب داده نمی‌شود

او در همین زمینه ادامه داد: اگر مدیران فعلی سازمان قابل دانستند از بنده و امثال بنده هم می‌توانند برای این بحث‌ها استفاده کنند و نتیجه‌اش بشود ارتقای کیفیت سریال‌ها. ما این مسائل را با مردم داریم مطرح می‌کنیم؛ یعنی درواقع مردم نشسته‌اند و در این ساعت دوست دارند سریال جذاب ببینند اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد. طبیعتا در اینجا باید با مردم صحبت کرد و آنها هم نظراتشان را بگویند، شاید نکات جالبی به دست آمد؛ البته من می‌دانم که سازمان صداوسیما مرکز تحقیقاتی دارد که لابد این کارها را باید انجام بدهد و این را هم می‌دانم که مسیر پژوهش‌هایی که سازمان انجام می‌دهد حداقل در این سال‌های اخیر که من تعقیب کرده‌ام به نظرم نسبت زیادی با زیست مردم ندارد. اگر شما به سریال‌های پخش شده در این سال‌های اخیر توجه کنید و بیاییم یک کار تحقیقاتی انجام بدهیم که به چه موضوعاتی پرداخته‌اند و بعد برویم در سطح جامعه و مسائل مردم را ببینیم متوجه می‌شویم بخش زیادی از موضوعاتی که در زندگی روزمره مردم وجود دارد اساساً در تلویزیون شکل نمی‌گیرد و اصلا از ابتدا شکل نمی‌گیرد. منظورم از این بحث، در این یکی دو سال اخیر نیست.

عسگرپور در عین حال بیان کرد: شما در این برنامه (جام جم) اشاره کردید به اینکه من در صداوسیما برنامه‌سازی کرده‌ام و شاید من خودم دیگر این سازمان را به جا نیاوردم که چقدر از اهداف اصلی‌اش حداقل در بحث نمایشی دور شده است که اتفاقا موضوع این برنامه است.

او در ادامه همین بحث با ذکر جزییات خاطرنشان کرد: ارتباط گسترده با اقشار مختلف مردم، پیدا کردن مسائل و موضوعاتی که روزمره مردم است و پرداختن به آنها در قالب برنامه‌های نمایشی. من می‌توانم بسیاری از مسائل روز جامعه را نام ببرم که مطلقاً در سریال‌ها وجود ندارد و وقتی ما رصد می‌کنیم که چرا وجود ندارند متوجه می‌شویم که در نطفه خفه می‌شوند و اساساً این امکان وجود ندارد. اگر شما یک دوربین به ماشینتان ببندید و از مسیر میدان راه آهن تا تجریش از موضوعاتی مثل اعتیاد و مشکلات امروز جوانان فیلم بگیرید شاید نتوانید بیشتر از دو دقیقه‌اش را در سازمان صداوسیمای فعلی پخش کنید و این یعنی جامعه ما یک چیز است و آنچه که در تلویزیون نشان می‌دهند چیز دیگری است. وقتی هم که این تفاوت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود می‌توانیم این تئوری را استخراج کنیم که انگار سازمان صداوسیما اصلا به مسائل مردم توجه ندارد و این به آن معنا نیست که سازمان بخواهد خودش را شبیه به آن چیزی کند که من الان راجع به آنها صحبت کرده‌ام بلکه این بی‌تفاوتی شاید کمی آزاردهنده شده است. به نظرم آنچه که از بین رفته بحث صداقت در رسانه است که اگر از بین برود دیگر به آمارها هم توجه نمی‌شود ولو اینکه حتی به واقعیت هم نزدیک باشند.

در مقطعی شعار «سیمای لاریجانی خاموش باید گردد» سر داده می‌شد که …

در ادامه شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما در تکمیل همین بحث و واکنش به این پرسش که آیا افول کیفیت سریال‌های جذاب و فراز و فرودهایشان را قبول دارید؟ عنوان کرد: من فکر می‌کنم اگر بخواهیم این روند را درست مطالعه و بررسی کنیم و نقطه افول را شناسایی کنیم باید کمی دامنه گسترده‌تری از ادوار مدیریتی در رادیو و تلویزیون را بررسی کنیم. اینکه از چه نقطه‌ای این افول آغاز شده و دلایلش چه بوده است. شرایطی که جناب آقای عسگرپور اشاره کردند درباره نسبت جامعه و رسانه محدود به شرایط اخیر نیست. بعد از وقایع و حوادث سیاسی دهه ۷۰ و انتخابات دوم خرداد هم این مسائل بود که فضایی در جامعه ایجاد شده بود و آنچه که در تلویزیون دیده می‌شد یک عدم تناسبی داشت با آنچه که وجود داشت و این منجر به یکسری مسائلی شد ولی این مسئله غیرقابل حل نبود؛ چه بسا که اتفاقا می‌توانیم بگوییم یکی از موفق‌ترین و شکوفاترین دوره‌های رونق آثار نمایشی تلویزیون دقیقاً بعد از آن ماجرا در تلویزیون و با تغییرات مدیریتی که آن زمان در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد، رخ داد؛ یعنی از حدود سال ۷۷ آغاز شد و تا سال ۸۴ ادامه داشت.

رییس دانشگاه صداوسیما یادآور شد: پس ما یک تجربه موفقی در دوره‌ای داشتیم؛ دوره‌ای که اتفاقاً تنش‌های سیاسی زیاد بود و بخشی از هنرمندان اساساً تلویزیون را تحریم کرده بودند و در مقطعی صداوسیما ضربه شدیدی خورد. من حتی یادم هست زمانی که دانشجو بودم عده‌ای شعار سیمای لاریجانی خاموش باید گردد را سر می‌دادند؛ بنابراین این اتفاقات آن زمان هم بود. در تولیدات نمایشی به خاطر مسائل سیاسی که بر عرصه فرهنگ تحمیل شده بود، تقریباً اغلب هنرمندان به نوعی صداوسیما را تحریم کرده و با آن قهر کرده بودند. شاید امروز آسیب‌های چنین مسائلی را می بینیم؛ یعنی عده‌ای خارج از عرصه فرهنگ در جناح‌های سیاسی به دلیل اهداف و اغراض سیاسی دوست دارند یک شکاف، اختلاف و تنشی میان هنرمندان با حاکمیت، نظام و رسانه ملی وجود داشته باشد که به نظرم بخشی از آن یک پروژه است؛ یعنی هم آن زمان بود، هم این زمان هست. منتهی آن زمان تدبیر شد و به شکلی از آن دوره‌ی قهر و تحریم عبور کردیم. اگر آمارهای تولید را بررسی کنید می‌بینید تلویزیون در یک دوره ۵ ـ ۶ ساله و در سال ۷۶ که در کل سه شبکه‌ بیشتر نبود، تولید نمایشی حدود ۳۵۰ ساعت در سال بود که فکر می‌کنم در سال ۸۴ به ۳۰۰ هزار ساعت رسیده بود؛ یعنی تقریباً ۱۰ برابر شده بود.

خیلی از نام‌ها شهرتشان را از تلویزیون گرفتند

اسفندیاری تاکید کرد: ما در زمینه سریال‌های الف ویژه‌ای که چند سال یک بار اتفاق می‌افتاد، مجموعه‌هایی مثل «امام علی(ع)» و «امیرکبیر» را تولید کردیم و به ظرفیتی رسیده بودیم که همزمان ۱۰ سریال الف ویژه تولید می‌شد. سال ۸۲ تا ۸۴ مدیر فیلم و سریال شبکه تهران بودم و یادم هست ما سه نوبت پخش سریال ایرانی در هفته داشتیم و یک نوبت پخش طنز شبانه؛ ضمن اینکه بقیه شبکه‌ها هم همین تولیدات را داشتند. آن زمان حجم تولیدات از لحاظ تنوع و کیفیت بالا بود و مردم هم بسیار راضی بودند و همه چهره‌هایی که شاید قبلا تلویزیون را تحریم کرده بودند از مرحوم سلحشور گرفته که سریال یوسف پیامبر (ع) را کار می‌کرد تا آقای میرباقری که مختارنامه را ساخت و آقایان ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی، آمدند و با تلویزیون کار کردند. همچنین بسیاری از سینماگران مثل مرحوم داریوش مهرجویی که اثر ماندگار مهمان مامان را برای تلویزیون ساخت و خیلی از نام‌ها که شهرتشان را از تلویزیون گرفتند؛ البته نه اینکه منتی سرشان باشد خیر بلکه یک تعامل بود که هنرمند از طریق و به‌واسطه مدیریت فرهنگی با رسانه ملی مرتبط بود و کار می‌کرد و احساس هم نمی‌کرد که به او دستور می‌دهند. من فکر می‌کنم ذی نفع اصلی ایجاد تنش میان هنرمندان و رسانه ملی همان دشمنان ایران یعنی اسرائیل و آمریکا هستند.

می‌گویند در باز است اما نیست!

در ادامه این مناظره پرسشی مطرح شد از محمد مهدی عسگرپور مبنی بر اینکه چقدر هنرمند، تهیه‌کننده و بازیگران توانستند خودشان را با تلویزیون تنظیم کنند و شما چقدر به سمت تلویزیون حرکت کردید که او پاسخ داد: ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صداوسیما وجود دارد و کاملاً دولتی است و طبق قانون شبکه خصوصی هم وجود ندارد. می‌گوییم صداوسیما به کجا پاسخگوست؟ وقتی درباره ارتقاء صحبت می‌کنیم باید ببینیم در دنیا چه کار می‌کنند. بالاخره تلویزیون‌هایی که در دنیا آثار محتوایی مختلفی را منتشر می‌کنند چگونه خودشان را ارزیابی می‌کنند و چگونه متوجه افت خود می‌شوند. ممکن است ما بگوییم آنها کلاً بر مبنای منافع مالی یا ملی و یا ترکیبی از هر دو هستند، اما ما در اینجا با یک خروجی مواجه هستیم؛ سازمانی که تلاطمات سیاسی به شدت روی همه چیزش تاثیر می‌گذارد و بعضا باعث می‌شود یک تعداد هنرمند دیگر نتوانند واردش شوند البته می‌گویند در باز است و می‌توانند وارد شوند اما می‌دانیم که واقعاً باز نیست. فهرست ممنوع‌الفعالیت‌هایمان در سازمان صداوسیما کم نیست. همین الان وقتی ما می‌خواهیم سریالی بسازیم باید ظاهرا کد ملی همه داده شود تا استعلام گرفته شود و بعد کار را جلو ببریم؛ البته من فعلاً توفیق کار با تلویزیون را ندارم.

عسگرپور تصریح کرد: در اینجا مقام پاسخگو در صداوسیما منظورم رئیس سازمان صداوسیما نیست. من زمانی مدیر گروه کودک شبکه دو بودم و آن موقع مسئولیت آنچه تولید و پخش می‌شد با من بود و من مقام پاسخگو بودم به همین دلیل است که فیلمساز تکلیفش با ما روشن بود. ما آن زمان با مرحوم کیارستمی کار کردیم. آقای جعفر پناهی بادکنک سفید را برای تلویزیون ساخت و خیلی تولیدات دیگر بنام و خوب با فیلمسازان مطرح. نکته اینجاست آنها آن زمان می‌دانستند که باید با بنده به یک تفاهم برسند اما الان من نمی‌دانم مدیر گروه چقدر اختیار دارد، مدیر شبکه چقدر. در صداوسیما نسبت نیروهای تولیدی به پشتیبانی یک به حدود ۱۷ – ۱۸ است و بلکه بیشتر؛ یعنی این سازمان یک نفر تولیدکننده دارد و ۱۸ نفر از آن پشتیبانی می‌کنند! پس صداوسیما نمی‌تواند کار کند و اساساً ساختارش غلط می‌شود.

این کارگردان باسابقه تاکید کرد: شما تصور می‌کنید با ساختار فیلمنامه مصوب کردن می‌توانید تعداد بیشتری فیلمنامه داشته باشید که به نظرم به شدت کودکانه است. به نظرم در حال حاضر مدیر مسلط وجود ندارد و همین‌طور تهیه‌کننده‌های غیرمسلط هم در سازمان صداوسیما زیاد هستند و گاهی فراموش می‌کنند که مردم مشکلات فراوانی دارند. زمانی تلویزیون بودجه کمی داشت و تهیه‌کنندگانی کارشان ارزشمندتر بود که می‌توانستند پول به سازمان بیاورند! به همین روشنی.

نیروی صداوسیما از ۱۸ هزار به ۴۰ هزار رسیده!

به گزارش ایسنا، در ادامه این بحث رئیس دانشگاه صداوسیما درباره تقویت رسانه‌های عمومی و اینکه چطور باید در ایران پیاده‌سازی شوند، سخن گفت و اظهار کرد: در صحبت قبلم اشاره کردم به شناسایی نقطه افول. ما در سال ۱۳۸۳ دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم و گزارشی که آن زمان به ایشان رسید این بود که سازمان صداوسیما ۱۸ هزار نیرو دارد. من یادم هست که ایشان گفتند ۱۸ هزار خیلی است.

اسفندیاری ادامه داد: آن زمان شبکه‌های استانی در حال افزایش بودند و شبکه‌های دیگر در حال گسترش که از طریق آزمون‌های استخدامی تعداد نیروهای استخدامی زیاد شد. بنابراین از دوره‌ای ناگهان همین ۱۸ هزار نیرو به ۳۰ و ۴۰ هزار رسید؛ البته با احتساب بازنشستگان که در همان دوره متاسفانه به دلیل مشکلی که در صندوق بازنشستگی سازمان اتفاق افتاد، عملاً حقوق همه آنها را هم خود سازمان پرداخت می‌کرد. پس هم مشکلات مالی زیاد شد و هم انبارهای سازمان از جهت ذخیره آثار نمایشی خالی شد. فیلمنامه‌های الف ویژه که در دوره قبل آماده شده بود هم در یک دوره‌ مصرف شد اما متاسفانه هیچ چیزی جایگزین نشد.

زمانی با سریال‌هایمان کشورها را فتح کردیم

وی اظهار کرد: اساساً از آن زمان سیاست تولید آثار نمایشی الف ویژه که از نظر من پیشروترین بود و مثل صنعت هسته‌ای ما در رسانه بود، عملاً تعطیل شد و مشغول فرغونسازی شدیم! یعنی یکسری تله‌فیلم با بودجه‌هایی انبوه تولید شد که همه در چاه ویل ریخته شد و فایده‌ای هم نداشت. ما الان سریال‌های الف ویژه‌ای که مربوط به ۱۰ ـ ۲۰ سال قبل است را داریم که هنوز هم در زمان بازپخش مخاطب دارند و حتی از سریال‌های روز، مخاطبشان بیشتر است و چقدر نفوذ بین‌المللی برایمان ایجاد کردند. ما با سریال «مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کردیم. با سریال «یوسف پیامبر(ع)» در منطقه غرب آسیا و در کشورهای عربی چقدر مخاطب پیدا کردیم و با سریال «مختارنامه» توانستیم عراق را فتح کنیم.

اسفندیاری در عین حال گفت: متاسفانه همه این‌ها نابود شد و رفتیم سراغ یکسری تولیدات یک‌بار مصرف کم ارزش و از آن طرف حجم زیادی جذب نیرو خارج از رویه و سهم بودجه سازمان صداوسیما از آنچه که باید خرج تولید می‌شد، خرج حقوق شد و این معضلی است که اکنون با آن مواجه هستیم؛ منتهی در کنار این آسیب‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی در ادوار گذشته نمی‌توانم به این اشاره نکنم که یک اراده‌ای خارج از سازمان هم برای زمین زدن رسانه ملی بود و از دوره‌ای از جمله دوره قبل به نظرم خیلی علنی و آشکار شد.

به «جام جم» نقد دارم

اسفندیاری در تکمیل صحبتش بیان کرد: اراده‌ای در سطوح سیاسی و امنیتی برای زمین زدن رسانه ملی به شیوه‌های مختلف شکل گرفته که همان اختلاف‌افکنی‌ها و تنش‌زایی‌ها میان هنرمندان و از طرفی تامین منابع مالی برای پرداخت‌های کلان و گزاف به هنرمندان در آثار نمایشی رسانه‌های دیگر است؛ به نحوی که دیگر همکاری با تلویزیون برای بسیاری از هنرمندان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. من فکر می‌کنم همه این‌ها متاسفانه ناشی از این است که اهداف سیاسی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است.

رییس سازمان صداوسیما صحبت‌هایش را با نقدی از برنامه «جام جم» ادامه داد و تصریح کرد: من اکنون گله‌ای به شما و نقدی به «جام جم» دارم و آن این است که متاسفانه برخی مدیران فرهنگی دولت قبل که در این زمینه متهمان اول هستند باید پاسخگو باشند اما پاسخگو نیستند. آنهایی که به طور فله‌ای ۵۰ مجوز سریال می‌دهند بدون اینکه حتی فیلمنامه را خوانده باشند و یا فیلمنامه‌ای وجود داشته باشد که بخواهند آن را بخوانند. این کارها کاملاً غیرمسئولانه بود و برنامه‌ای برای زمین زدن رسانه ملی بود و متاسفانه این افراد به اینجا آمدند و شما هم هیچ سوالی از آنها نکردید و خیلی راحت از اینجا رفتند.

تا به کجا می‌خواهیم صداوسیمایی دولتی داشته باشیم؟

در ادامه محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به سوال مجری برنامه جام جم که اینگونه مطرح شد، امروزه برای صیانت و حمایت از مخاطبانمان در مقابل برخی از سریال‌های نمایش خانگی و سکوها که بعضاً اتفاقات ناگوار و پر از تحقیر ملی را به همراه دارند، باید چه کنیم تا مخاطبانمان آسیب نبینند؟ به ذکر نکاتی پرداخت.

وی گفت: وقتی سازمان صداوسیما چنین کارکردی را در گذشته داشته، هنوز هم دارد و باز هم خواهد داشت ما می‌خواهیم تا کجا ادامه بدهیم؟ اصلاً تا کجا می‌خواهیم صدا و سیمای کاملاً دولتی وجود داشته باشد و همینطور جلو برود و چیزی هم غیر از آن نباشد؟ منظورم در اینجا حوزه رسانه است. حوزه وی او دی ها که بخش جدایی است و اساساً در فضای وب تعریف می‌شود نه آنتن. به نظرم ابتدا باید آسیب‌پذیری تلویزیون حل شود که سال‌ها پیش خیلی از دوستان توصیه کردند و هشدارهایی هم دادند اما یکسری‌ها مخالفت‌ کردند و آن راه اندازی شبکه‌های خصوصی بود.

این کارگردان باسابقه ادامه داد: ما سال‌هاست روی این مدار ایستاده‌ایم و تکانش هم نباید بدهیم. یک صداوسیمای دولتی داریم و بخش خصوصی نمی‌تواند شکل بگیرد و این صدا و سیما آنقدر به مسائل سیاسی و جاری روز وابسته می‌شود که مقرراتش را هم باید همان‌طور تعریف کند و تاثیرش را بر بازیگران می‌گذارد و ما می‌بینیم فهرست ممنوع الفعالیت‌ها پُرتر می‌شود و اما در مورد پلتفرم‌ها بنده هم معتقدم که آنها نیاز به تنظیم‌گری دارند و باید وجه قانونی درستی هم داشته باشند. نه فقط وی او دی ها بلکه اساساً در حوزه فرهنگ ما دائم در حال آسیب هستیم که من فکر می‌کنم بخشی از آن به تعداد مراکز تصمیم‌گیری مربوط می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و … یعنی ما کم نداریم از این نهادها را و همین مسائل مدیران را هم دست و پاچه می‌کند. تا کی نباید معلوم باشد مقام مسئول کیست؟

به گزارش ایسنا، در انتهای برنامه پرسشی از سوی مخاطبان «جام‌جم» مطرح و از سوی مجری بازگو شد مبنی بر اینکه خیلی ها معتقدند آقای عسگرپور از عواملی بودند که با فشارهایی، موجبات استعفای مرضیه برومند را فراهم کرد که عسگرپور در این زمینه تصریح کرد: این سوال باید از خود خانم برومند پرسیده شود که آیا این اتفاق برایشان افتاده است یا خیر. ایشان خودشان باید در این زمینه توضیح بدهند چون بحث مفصل است.

رسانه سینمای خانگی- موفقیت لوپتو در اکران آنلاین

تهیه‌کننده فیلم «لوپتو» گفت: اکران آنلاین ما در روز نخست از ۲۰ هزار نفر گذشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمدحسین صادقی تهیه‌کننده انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری و محصول مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سهوره همزمان با اکران آنلاین آن در اپلیکیشن «شاد» توضیح داد: همان‌طور که اطلاع دارید، «لوپتو» اولین فیلمی است که در پلتفرم «شاد» اکران آنلاین می‌شود. این پلتفرم یک فضای تخصصی برای مخاطبان کودک محسوب می‌شود که عموما دانش‌آموزان و والدین‌شان از آن استفاده می‌کنند. اولین بازخورد انتشار «لوپتو» در این اپلیکیشن را هم از دختر خودم که دانش‌آموز است، گرفتم. تقریبا نیم ساعت بعد از انتشار فیلم بود که متوجه اکران فیلم شد و با خوشحالی خبرش را به من داد!

وی افزود: تا به امروز از اکران آنلاین «لوپتو» در پلتفرم شاد، بازخوردهایی خوبی را شاهد بوده‌ایم. در همان روز اول آمار بازدید فیلم از مرز ۲۰ هزار بازدید گذشت که این آمار در کمتر از ۲۴ ساعت، آمار قابل‌توجهی بود. بچه‌ها هم بازخوردهای خوبی نسبت به فیلم داشته‌اند چرا که فیلم فضای شادی برای آن‌ها دارد. گروهی از این بچه‌ها هم با نام فیلم آشنا بوده و آن را شنیده بودند اما به هر دلیلی امکان تماشای آن در سینما را به دست نیاورده بودند.
این تهیه‌کننده ادامه داد: به خصوص دانش‌آموزان و بچه‌های ساکن شهرهای کوچک‌تر که دسترسی به سینما نداشتند، خیلی از اکران آنلاین آن استقبال کردند و بازخوردهای خوبی هم از طرف آن‌ها شاهد بودیم. حتی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هم افراد مختلفی پیام گذاشته‌اند که کار را در پلتفرم شاد دیده‌اند و نسبت به آن واکنش نشان دادند. خیلی‌ها هم می‌خواستند که با توجه به نیازی که در کشور وجود دارد کارهای بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شود. خودم فکر نمی‌کردم مخاطبان با این سرعت نسبت به اکران آنلاین فیلم واکنش نشان دهند.
صادقی درباره رایزنی‌هایی که منجر به عرضه این انیمیشن سینمایی در پلتفرم «شاد»‌ شد، توضیح داد: من در حد کلیت در جریان این رایزنی‌ها هستم. اصل موضوع مربوط به تفاهم میان سازمان سینمایی سوره و مجموعه بهمن سبز با آموزش و پرورش بوده است. آن‌ها در این زمینه مذاکراتی داشتند تا به توافق برای عرضه محصول در پلتفرم «شاد» رسیدند.
وی افزود: در زمان اکران عمومی فیلم بدنه آموزش و پرورش از مدیران گرفته تا مسئولان بخش فرهنگی مدارس، همکاری خوبی با ما داشتند و در قالب تعامل خوب، فیلم را در سالن‌های اختصاصی آموزشی و پرورش اکران کردیم. در تهران هم سینما فلسطین برای بازه زمانی نزدیک به ۲ ماه به‌طور کامل به سینمای لوپتو تبدیل شد و به‌صورت اختصاصی میزبان مخاطبان این فیلم بود. این سینما هم وابسته به آموزش و پرورش بود و مدیریت بالادستی نگاه خوبی به تولید محتوا برای کودکان داشتند. در ادامه همین تعاملات بود که شرکت پخش «لوپتو»‌ با پلتفرم «شاد» برای اکران آنلاین به توافق رسیدند. از این به بعد هم می‌توانیم شاهد استمرار این اتفاق باشیم.
تهیه‌کننده «لوپتو» گفت: امتیاز ویژه این اکران آنلاین، دسترسی گسترده مخاطبان هدف به این آثار است. بالاخره پلتفرم‌های انتشار محتوا در اینترنت غالبا پولی هستند و برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان بالقوه این آثار شرایط دسترسی به این پلتفرم‌ها مهیا نمی‌شود. به همین دلیل امیدوارم در آینده نزدیک شاهد عرضه محصولات دیگر در پلتفرم «شاد» باشیم.
صادقی درباره اینکه عرضه آنلاین انیمیشن سینمایی «لوپتو» در اپلیکیشن «شاد» آیا عایدی مالی برای صاحبان این آثار داشته است یا خیر هم توضیح داد: براساس توافقی که میان پخش‌کننده فیلم ما و مجموعه شاد صورت گرفته، بالاخره مباحث مالی هم لحاظ شده است و اینگونه نیست که این فرآیند هیچ عایدی مالی‌ای برای صاحبان اثر نداشته باشد اما انتشار اثر برای مخاطب و دسترسی به آن رایگان است. این دسترسی رایگان هم مربوط به مأموریت‌های فرهنگی‌ای می‌شود که اپلیکیشن شاد برای خود در نظر گرفته است.
این تهیه‌کننده سینمای انیمیشن درباره سبقت گرفتن انیمیشن «بچه زرنگ» از «لوپتو» در زمینه رکوردهای فروش در سینمای کودک، تأکید کرد: واقعا از این اتفاق خوشحال هستم. من معتقدم هر چه انیمیشن ایرانی و فیلم‌های کودک و نوجوان ایرانی مخاطب بیشتری داشته باشند و رکوردها را جابه‌جا کنند، منجر به خوشحالی همه ما می‌شود. بالاخره این اتفاق انگیزه ما برای تلاش در مسیر تولید آثار باکیفیت‌تر را تقویت می‌کند و هم باعث آشتی دادن بیش از پیش مخاطبان با سینمای ایران می‌شود.
وی افزود: اینکه «بچه زرنگ» تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم کودک تاریخ سینما شده، اتفاق مبارکی است و اینکه رکورد فیلم ما را شکسته‌اند، اصلا برای ما ناراحت‌کننده نیست.هم برای عوامل این فیلم خوشحالم و هم امیدوارم انیمیشن‌های دیگری که در نوبت اکران هستند، بازهم موفقیت بیشتری را به‌دست بیاورند و جریان تولید و اکران آثار ایرانی به‌خصوص در قالب انیمیشنی روز به روز رونق بیشتری پیدا کند.

تهیه‌کننده «لوپتو» درباره بازخوردهای خاص مخاطبان کودک و نوجوان نسبت به این فیلم هم گفت: من در اکران‌های زیادی در کنار بچه‌ها و در شهرهای مختلف به تماشای فیلم نشستم. یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌ها مربوط به سینمایی می‌شود که مملو از بچه‌ها بود. معمولا هم می‌دانیم که رفتار بچه‌ها حین فیلم دیدن شبیه به بزرگ‌ترها نیست و می‌دانیم که مدام با هم حرف می‌زنند و نمی‌توانند ساکت بمانند. گروهی از بچه‌های ۵، ۶ ساله در این سالن در ردیف جلویی من نشسته بودند. فیلم به جایی رسید که کاراکتر علی باید دست به تصمیم می‌زد. یکی از این بچه‌ها بلند گفت: «یعنی علی چه کار می‌کند؟» دختر بچه دیگری پاسخی داد که هنوز در خاطرم مانده است. او گفت: «حتما خدا و فرشته به او کمک می‌کنند!»
وی با اشاره به بازخوردهای دیگر مخاطبان کودک و نوجوان به این فیلم گفت: واکنش مخاطبان کودک و نوجوان که اساسا کاری ندارند یک فیلم را چه کسی و چگونه ساخته است، معمولا واکنش‌هایی صادقانه است و وقتی یکی از آن‌ها می‌گوید فیلم قشنگی ساخته بودید و دست‌تان درد نکند، واقعا به دل آدم می‌نشیند. یکی از این مخاطبان کودک که گویی خیلی از فیلم لذت برده بود، وقتی از سالن خارج شد، از مسئول فروش بلیت بابت فیلم خوبش تشکر کرد!‌ در حالی که همه عوامل فیلم آنجا ایستاده بودیم. این واکنش‌ها واقعا برای همه ما خاطره‌انگیز بود.
این تهیه‌کننده انیمیشن در پایان درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: در حال حاضر ۲ پروژه را در مرحله پیش‌تولید داریم. یکی از آن‌ها یک انیمیشن سینمایی است که به محض قطعی شدن جزییاتش درباره آن اطلاع رسانی می‌کنیم. این انیمیشن پروژه‌ای است که ما در زمان کرونا، عمده زمان خود را صرف شکل‌گیری داستان کردیم. تنها نکته‌ای که الان درباره این پروژه می‌توانم به آن اشاره کنم این است که موضوع اصلی این انیمیشن سینمایی، هویت ملی است.

رسانه سینمای خانگی- آیا «مرزهای بی‌پایان» در ایران اکران می‌شود؟

عباس امینی که برای فیلم «مرزهای بی‌پایان» از جشنواره رتردام و تیرانا جایزه گرفته است، ابراز امیدواری می‌کند تا با همراهی سرمایه‌گذارانش اکران فیلمش را در ایران پیگیری کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «مرزهای بی‌پایان» داستان یک معلم در یکی از روستاهای بلوچستان است و چالش‌هایی که این معلم در ارتباط با یک خانواده مهاجر افغانستانی و رابطه‌ای عاشقانه تجربه می‌کند.

فیلمبرداری این فیلم مرداد سال ۱۴۰۱ تمام شد و در این مدت در چند جشنواره خارجی از جمله، روتردام در هلند، زردآلوی طلایی ارمنستان و تیرانا در کشور آلبانی نمایش داده شده و جوایزی را هم کسب کرده است.

عباس امینی در گفت‌وگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا برنامه‌ای برای اکران فیلمش در ایران دارد یا خیر، بیان کرد:‌ «مرزهای بی‌پایان» محصول مشترک ایران و شرکت «مجیک لب» از کشور چک بود که پیش‌تر هم با این شرکت فیلم «هندی و هرمز» را ساختم و آن‌ها پیشنهاد دادند در فیلم دیگری مشارکت کنند که به «مرزهای بی‌پایان» رسید.

او ادامه داد: البته با توجه به مشکلات مالی پیش آمده، پروژه در حین ساخت به یک شرکت دیگر فروخته شد و به این ترتیب تمام اختیارها برای پخش و نمایش فیلم از من سلب شد؛ به همین دلیل در حال حاضر در اکران فیلم یا شرکت آن در جشنواره‌ها امکان تصمیم‌گیری ندارم و حتی وقتی فیلم به جشنواره رتردام راه یافت، بی‌اطلاع بودم که طبق قرارداد و قوانین جشنواره، فیلم‌های پذیرفته شده در این رویداد در چند فستیوال دیگر هم نمایش داده می‌شوند. با این حال نسبت به حضور فیلم در برخی جشنواره‌ها اعتراض خود را اعلام کردم.

امینی اضافه کرد: پخش جهانی فیلم در جشنواره‌ها ادامه دارد و برنامه‌ریزی‌های برای اکران آن نیز تدارک دیده شده از جمله در هلند که بخشی از امتیاز راهیابی فیلم به این جشنواره، اکرانش در هلند بود و منتظریم این کار هم انجام شود. البته ترجیح می‌دادم قبل از اکران خارجی فیلم در سینماها شرایط اکران آن در ایران فراهم شود، هر چند «مرزهای بی‌پایان» چندان در مناسبات گیشه سینماهای ایران نمی‌گنجد و بجز آن ممکن است شرکت سرمایه‌گذار فیلم، خیلی راغب به اکران آن در ایران نباشد چرا که ارتباط مستقیمی در سیستم مالی ایران با خارج از کشور وجود ندارد وحتی مشخص نیست مالکان فیلم چطور باید در جریان فروش باشند و پول خود را در اختیار بگیرند.  

او گفت: با این حال شخصا دوست دارم که مخاطب ایرانی هم فیلم را در سینماها ببیند و امیدوارم زودتر بتوانم رضایت سرمایه‌گذاران و مالکان فیلم را بگیرم تا آن را برای گرفتن پروانه نمایش به وزارت ارشاد ارائه کنم.

امینی که فیلم «کشتارگاه» او نیز به دلیل تعطیلی سینماها در زمان شیوع کرونا امکان اکران پیدا نکرد و فقط به صورت آنلاین در پلتفرم‌های اینترنتی به نمایش درآمد، درباره وضعیت ساخت فیلم در شرایط فعلی سینما با اشاره به اینکه فیلمنامه‌ای را برای ساخت سریال در یکی از پلتفرم‌ها نوشته ولی به دلیل مسائل مالی بلاتکلیف مانده است، گفت: من در تمام این سال‌ها سعی کردم به عنوان یک فیلمساز مستقل مسیر خودم را بروم و کار سفارشی قبول نکنم اما ادامه این مسیر سخت شده چون هیچ گردش اقتصادی ایجاد نمی‌شود و عملا تنها جایی که برای فیلمساز مستقل باقی می‌ماند تا بخشی از هزینه‌های خود را از ساخت یک فیلم جبران کند، اکران خارج از کشور است.

وی بیان کرد: در کشورهای دیگر بویژه در اروپا تماشاگران دنبال ستاره و هنرپیشه مطرح نیستند بلکه اصولاً بخاطر موضوع یک فیلم آن را تماشا می‌کنند. فیلمسازان مستقل هم معمولاً دغدغه‌های اجتماعی دارند و بسیاری از فیلم‌هایی که در فرانسه یا آلمان ساخته می‌شوند نیز نگاهی منتقدانه به جامعه خود دارند. در حالی که این چرخه در سینمای ایران برای فیلمسازان مستقل معیوب شده است. علاوه براین‌ها، از سال گذشته تاکنون جامعه به سمتی رفته که بیشتر مخاطبان به فیلم‌های کمدی اقبال نشان می‌دهند و این نشان می‌دهد جامعه حال خوشی ندارد و ترجیح می‌دهد رنج خود را بیشتر نببیند که این جریان کار را برای ما به عنوان فیلمساز سخت‌تر هم می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- «پودیک» را آنلاین ببینید

پخش فیلم مستند «پودیک» به کارگردانی عرفان احتشامی در یکی از پلتفرم‌های داخلی آغاز شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم مستند «پودیک» به تهیه‌کنندگی پیام مهرنوش و عرفان احتشامی و کارگردانی عرفان احتشامی در یکی از پلتفرم‌ها نمایش آنلاین خود را آغاز کرد.

این فیلم فانتزی ۵۸ دقیقه‌ای، که سال گذشته فیلمبرداری خود را پشت‌سر گذاشت، داستان دختری است که در دهه ۱۳۷۰، رویای پرواز را در سر می‌پروراند. پودیک با خانواده‌اش در محله‌ای قدیمی زندگی می‌کرد، خانواده پودیک مشکلات زیادی داشتند از جمله فقر مالی، بیکاری برادر و …. او تصمیم می‌گیرد رویای خود را به حقیقت مبدل کند و در نهایت این آرزو منجر به نابینایی‌اش می‌شود، در این بین خانواده از نابینایی پودیک استفاده کرده و به ثروت بادآورده‌ای می‌رسند.

فاطمه شکری، عباس محمدی، نیایش فیوجیان، ریحانه جانمحمدی احمد آباد ، قاسم افشار، سهراب انصاریان و محمد مهدی ممیز، بازیگران این فیلم مستند هستند.

فهرست عوامل فیلم مستند «پودیک» عبارتند از: نویسنده و کارگردان: عرفان احتشامی، بازیگردان: سپیده معصومی نسب، مدیر فیلمبرداری: علی احتشامی، طراحی صحنه: ترانه حامدی، دستیار و برنامه ریز: معصومه شاه محمدی، اصلاح رنگ و نور: الهه نعیمی مکرم، مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی، تهیه‌کنندگان: پیام مهرنوش و عرفان احتشامی.

رسانه سینمای خانگی- چرا استودیوهای فیلمسازی ایلان ماسک را تحریم کردند؟

کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی چون دیزنی، وارنر برادرز دیسکاروی و لاینزگیت، تبلیغات در شبکه اجتماعی «X» را به دلیل اظهارات اخیر «ایلان ماسک» متوقف کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، پس از آن که «ایلان ماسک» میلیاردر حوزه فناوری و مالک X (توئیتر سابق) از مطلب یکی از کاربران این شبکه اجتماعی که نوشته بود «یهودیان علیه برخی از اقلیت ها نفرت پراکنی می کنند و در عین حال از جهان میخواهند از نفرت علیه آنها دست بردارند» حمایت کرد چندین کمپانی بزرگ دنیای سرگرمی از جمله دیزنی، وارنر برادرز دیکاروی، پارامونت، اپل و ان بی سی یونیورسال اعلام کردند به دلیل این اظهارات یهودستیزانه تبلیغات خود را در این شبکه اجتماعی متوقف خواهند کرد. 

کاخ سفید و کمیسیون اروپا نیز موضع سختی را علیه شبکه اجتماعی «X» اتخاذ کردند. کمیسیون اروپا در بیانیه‌ای گفت: «ما در هفته‌های اخیر شاهد افزایش نگران‌کننده اطلاعات نادرست و سخنان نفرت‌انگیز در چندین پلتفرم رسانه‌های اجتماعی بوده‌ایم، و X مطمئناً در این مورد کاملاً مؤثر است». در بیانیه کاخ سفید نیز آمده است: “ما این ترویج نفرت انگیز نفرت یهودی ستیزانه و نژادپرستانه را به شدیدترین وجه محکوم می کنیم که در تضاد با ارزش های اصلی ما به عنوان آمریکایی است». 

پیش از اینکه «ایلان ماسک» شبکه اجتماعی توئیتر را بخرد، تبلیغات حدود ۹۰ درصد از درآمد توییتر را تشکیل می‌داد. ماه گذشته، شرکت «X» اعلام کرد که ارزش این شرکت ۱۹ میلیارد دلار است، این در حالی است که «ماسک» ۴۴ میلیارد دلار برای خرید این پلتفرم هزینه کرده است. 

خروج از نسخه موبایل