رسانه سینمای خانگی- نگاهی به خانه‌به‌دوشی اصحاب رسانه و منتقدان در جشنواره فجر

بیش از سه دهه از اولین باری که اهالی رسانه و منتقدان به همراه دست‌اندرکاران فیلم‌ها صاحب یک سالن مخصوص در جشنواره فیلم فجر شدند می‌گذرد ولی خانه به دوشی آن‌ها هنوز ادامه دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اختصاص مکانی ویژه به خبرنگاران و عکاسان و نویسندگان سینمایی برای تماشای فیلم‌های جشنواره فجر در دهه‌ اول برگزاری این جشنواره جدی نبود و شاید دوره سومِ جشنواره فجر را که در سینما «صحرا» یک ردیف برای اهالی مطبوعات درنظر گرفته شد بتوان از نخستین دفعاتی دانست که برای خبرنگاران جایگاه مخصوصی تدارک دیده شد.  

در آن دوره‌ها کنفرانس‌های مطبوعاتی به تناوب و به شکل پرسش و پاسخ برگزار می‌شدند؛  از جمله دوره هشتم که با اجرای عبدالله اسفندیاری در مرکز آموزش فیلم‌سازی همراه بود.

در طول این سال‌ها انتخاب محل اصلی نمایش فیلم‌های جشنواره تغییرات متعددی داشته و تعیین یک مقر به عنوان «کاخ جشنواره» – یا طبق گفته برخی مدیران سال‌های اخیر، «خانه جشنواره» – که محل حضور اهالی رسانه و عوامل فیلم‌ها در کنار هم باشد، سبب افزایش درخواست‌ها برای دریافت کارت حضور در کاخ جشنواره شد بویژه آنکه گسترش و تنوع رسانه‌ها در این افزایش تعداد درخواست‌ها بی‌تاثیر نبوده است.   

با این حال اگر بخواهیم سینمای مطبوعات را در این چهار دهه مرور کنیم،  یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ را می‌توان نخستین باری دانست که یک سالن سینمایی به اهالی رسانه و نویسندگان سینمایی در مطبوعات اختصاص پیدا کرد و سینما «شهر قصه» در کنار سینما «آزادی» میزبان آن‌ها شد.

در دوره‌های دوازدهم و سیزدهم جشنواره، سینما «قدس» میزبان رسانه‌ها بود و از دوره چهاردهم تا شانزدهم هم این میزبانی به سینما «فلسطین» رسیده بود.  

سینمای رسانه‌ها در دوره هفدهم بار دیگر به سینما «قدس» برگشت ولی دوره بعد باز هم این سینما تغییر کرد و در دوره هجدهم سینما «استقلال» میزبان اهالی رسانه شد و جمعی از منتقدان هم برپایی نشست‌ها را برعهده گرفتند.

در دوره نوزدهم بار دیگر سینما «استقلال» برای خبرنگاران در نظر گرفته شد. در این دوره که کامران ملکی مدیریت روابط عمومی جشنواره را برعهده داشت، سینما تنها در اختیار رسانه‌های گروهی قرار گرفت در حالی که پیش‌تر داوران جنبی هم در کنار بچه‌های مطبوعات حضور داشتند.

در دوره بیستم اهالی رسانه‌ به سالن «حجاب» رفتند و در دوره‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم دوباره به سینما «استقلال» برگشتند که در آخرین دوره برخی از منتقدان و سینماگرانی که قبلا سابقه کار رسانه‌ای داشتند اجرای نشست‌ها را برعهده گرفتند از جمله مرحوم کیومرث پوراحمد، غلامرضا موسوی‌ و رسول صدرعاملی.

در دوره بیست‌وسوم و نیز بیست‌وچهارم سینما «صحرا» بار دیگر میزبان رسانه‌ها شد اما در دوره بیست‌وپنجم سینمای رسانه‌ها به سینما «فلسطین» منتقل شد.

در دوره بیست‌وششم بار دیگر سینما «صحرا» میزبان رسانه‌ها شد که از این دوره کارت خبرنگاران دارای بارکد شده بود و امکان بررسی حضور آن‌ها را فراهم می‌کرد. در دوره بیست‌وهفتم سینما «فلسطین» بار دیگر به رسانه‌ها اختصاص پیدا کرد.

اما سینمای رسانه از دوره بیست‌و هشتم به مرکز همایش‌های برج میلاد منتقل شد که با توجه به استقرار تیم مدیریتی جشنواره و نیز بخش بازار در این محل، به عنوان کاخ جشنواره شهرت یافت و مرکز همایش‌های برج میلاد از سال ۱۳۸۸ به مدت هشت سال تا سی‌وپنجمین دوره، میزبان اهالی رسانه و صاحبان فیلم‌ها شد.

در دوره سی‌وششم به دبیری ابراهیم داروغه‌زاده، سینمای خبرنگاران و عکاسان یا همان کاخ جشنواره برای نخستین بار به پردیس سینمایی ملت رفت تا پس از نزدیک به یک دهه بار دیگر یک مجموعه سینمایی میزبان اهالی رسانه باشد.

در آن مقطع عده‌ای حذف برج میلاد را بخاطر واکنش‌های اعتراضی همراه با سوت و کف حاضران در سالن هنگام تماشای برخی فیلم‌های بی‌کیفیت، می‌دانستند و حتی یکی از مدیران جشنواره به ایسنا گفته بود که این تصمیم بنا به درخواست برخی فیلمسازان گرفته شده است  چون فضای سینمای رسانه را در برج میلاد ترسناک می‌دانستند. البته عده‌ای دیگر هم اعتراض عوامل فیلم‌ها مبنی بر استاندارد نبودن سالن مرکز همایش‌های برج میلاد برای نمایش فیلم را دلیل انتقال محل اصلی جشنواره به پردیس ملت می‌دانستند.

استقرار جشنواره و سینمای رسانه که محل حضور عوامل فیلم‌ها و نشست‌های پرسش و پاسخ نیز بود در پردیس سینمایی ملت در دوره‌های سی‌وهفتم و سی‌وهشتم هم ادامه داشت تا به شیوع کرونا رسیدیم و سال ۱۳۹۹ دوره سی‌ونهم جشنواره فجر در شرایطی خاص دوباره به برج میلاد برگشت تا با توجه به وسعت فضا، امکان رعایت پروتکل‌های بهداشتی بیشتر فراهم شود.

در دوره چهلم با تغییر چیدمان، تعداد صندلی‌های سالن در برج میلاد برای رعایت فاصله‌ تماشاگران تقریبا به یک سوم کاهش پیدا کرد

این وضعیت با کم شدن محدودیت‌های کرونایی در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت و مرکز همایش‌های برج میلاد با ظرفیتی بیشتر میزبان چهلمین دوره جشنواره شد.   

اما سال گذشته در چهل و یکمین دوره، سینمای رسانه با نام «خانه جشنواره» در نخستین دوره دبیری مجتبی امینی به پردیس سینمایی ملت برگشت و حالا برای دوره چهل و دوم باز هم بحث بر سر بازگشت جشنواره به مرکز همایش‌های برج میلاد است. این مرکز سال قبل میزبان بخش بازار بین‌المللی جشنواره بود که دور بودنش از محل اصلی جشنواره سبب کم‌خبری آن در رسانه‌ها شد.  

البته تاکنون هیچ خبری از جزئیات بخش بین‌الملل جشنواره فجر منتشر نشده ولی مقر اصلی جشنواره در هر جایی باشد، نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که جشنواره‌ای با اعتبار فیلم فجر پس از چهار دهه هنوز می‌تواند دستخوش محدودیت‌های مالی برای اجاره سالن یا محل برخی گرو کشی ها باشد.

با تمام این‌ها سازمان سینمایی سال گذشته در خط مشی تعیین شده برای فعالیت‌های موسسه سینماشهر، این موسسه را به ساخت «خانه جشنواره‌های سینمایی» مأمور کرد که به نظر می‌رسد تاکنون در این زمینه اتفاق جدی رخ نداده است و یا اگر مقدمات آن فراهم شده است، هنوز رسمی اطلاع رسانی نشده است.

رسانه سینمای خانگی- برج، خانه شد؛ ملت به منتقدان رسید

برج میلاد به عنوان خانه جشنواره فجر در چهل‌ و دومین دوره برگزاری این رویداد انتخاب شده است تا بار دیگر اصحاب رسانه در این مجموعه به تماشای آثار بنشینند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، اصحاب رسانه همزمان با چهل‌ودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در برج میلاد به تماشای فیلم‌های حاضر در مهمترین رویداد سینمایی کشور می‌نشینند تا بار دیگر این برج تبدیل به خانه فجر شود.

علاوه‌ بر اکران فیلم‌های جشنواره برای اصحاب رسانه، سالن‌های جنبی برج میلاد به سنت سال های گذشته به برگزاری نشست‌های رسانه‌ای عوامل آثار اختصاص پیدا خواهد کرد.

برج میلاد از یازدهم بهمن ماه و حداقل با سه سانس در هر روز میزبان اکران فیلم‌های جشنواره برای اصحاب رسانه باشد.

سال گذشته پردیس سینمایی ملت، خانه اصحاب رسانه در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بود و احتمال می‌رود امسال این سینما میزبان منتقدان باشد.

هرچند موسسه تصویرشهر در خبری مذاکره مسئولان جشنواره برای میزبانی منتقدان در پردیس ملت را تکذیب کرده است اما همچنان این پردیس جزو گزینه‌های احتمالی برای این منظور است.

چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، به دبیری مجتبی امینی، از ۱۱ تا ۲۲ بهمن‌ماه امسال برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- رکورد سینما با فیلم‌های جدید شکسته می‌شود؟

از صبح امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه، ۴ فیلم جدید به سینماها تزریق شد که به دلیل تنوع خوب این آثار و تداوم رونق آثار قبلی، باید منتظر اتفاق‌هایی در مسیر رکوردشکنی‌های جدید طی روزهای آینده باشیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از صبح امروز ۴ فیلم ویلای ساحلی، ضد، ورود و خروج ممنوع و مسافری از گانورا به روی پرده رفت. ۴ فیلمی که انتظار می‌رود تا اتفاق‌های خوبی را در گیشه سینماها رقم بزند.

این ترکیب از آن نظر قابل‌توجه است که تنوع خوبی با نمایش یک کمدی پرمخاطب، یک درام سیاسی، یک کمدی اجتماعی و یک انیمیشن، بر سینماها حاکم شده که می‌تواند مخاطبان هدف بسیاری را به سینماها بکشاند. این ترکیب در کنار دو کمدی پرفروشی که این روزها بر روی پرده حضور دارد، ۲ فیلم اجتماعی قدرتمند و یک انیمیشن پرمخاطب، رکوردهای جدیدی را در سینما به وجود می‌آورد که اخبار آن احتمالا طی روزهای آینده رسانه‌ای می‌شود.

با این ترکیب اکران و تنوع خوبی که مخاطبان بسیاری را هدف قرار داده، سینماها، مسیر سهل‌الوصول‌تری به گیشه سالانه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی در پیش خواهند داشت و رونق به‌مراتب بیشتری را برای ۳ماه‌ونیم باقیمانده امسال رقم می‌زنند.

در ادامه نگاهی اجمالی خواهیم داشت به هر یک از این ۴ فیلم جدید.

ویلای ساحلی

کیانوش عیاری ۳۵ سال پس از تنها ساخته کمدی خود یعنی روز باشکوه، سال گذشته، ویلای ساحلی را جلوی دوربین برد. فیلمی که رضا عطاران و پژمان جمشیدی، بازیگران آن هستند و رضا رخشان که در کارنامه خود هزارپا را تولید کرده است نیز در مقام تهیه‌کننده حضور دارد.

انتظار از این فیلم بسیار بالاست به‌اندازه‌ای که از آن با عنوان آلترناتیو فسیل برای رکوردزنی در سینمای امسال ایران نام برده می‌شود. همین سطح انتظارات سبب شد تا عده‌ای تصور کنند که فیلم برای نوروز ۱۴۰۳ اکران می‌شود اما صاحبان فیلم در زمان فعلی آن را به روی پرده آوردند تا زمینه‌های رکوردشکنی را طی ماه‌های آتی فراهم کنند. البته که این فیلم، یک رقیب قدرتمند به نام هتل را بر روی پرده دارد که همچنان می‌فروشد و مخاطبان آن در حال رشد است.

عیاری پیشتر راجع این کار خود گفته بود: داستان این فیلم، شیرین است و فکر می‌کنم به شدت برای مخاطب جذابیت داشته باشد.

ریما رامین‌فر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریم‌زاده، دیگر بازیگران این فیلم هستند. ویلای ساحلی با پخش فیلمیران و سرگروهی پردیس ایران‌مال به روی پرده رفته است.

ضد

ضد به کارگردانی امیرعباس ربیعی، نویسندگی حسین تراب‌نژاد و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی در سال ۱۴۰۰ جلوی دوربین رفت و در همان سال، اتفاق‌های خوبی را در جشنواره فجر رقم زد و علاوه بر کسب دو سیمرغ، در چند شاخه نیز کاندید شد. ضد پس از فیلم نخست ربیعی یعنی لباس شخصی، توانست با اقبال بالایی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شود.

فیلم، یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ می‌گذرد. قصه این فیلم درباره یک عشق در دل حوادث سیاسی است که پس از سال‌ها دوباره شعله‌ور می‌شود.

در این فیلم، نادر سلیمانی، مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

ضد با پخش بهمن سبز و سرگروهی پردیس ملت نمایش خود را از صبح امروز آغاز کرده است.

ورود و خروج ممنوع

فیلم امید آقایی که مرتضی شایسته تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد، در سال ۹۸ جلوی دوربین رفت. یک کمدی اجتماعی که می‌تواند با توجه به داستان خود، جذابیت‌هایی را برای مخاطبان داشته باشد.

نیوشا ضیغمی، محمدرضا شریفی‌نیا، اکبر عبدی، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، پوریا پورسرخ، علی صادقی،نعیمه نظام‌دوست، یاسر جعفری، سعید امیرسلیمانی و مرتضی علی‌آبادی بازیگران این فیلم هستند.

این فیلم، با محوریت یک روحانی با بازی اکبر عبدی، روایت‌گری می‌کند.

ورود و خروج ممنوع با پخش هدایت فیلم و سرگروهی پردیس آزادی به روی پرده رفته است.

مسافری از گانورا

با توجه به اقبال بالایی که به انیمیشن‌ها طی سالیان اخیر صورت گرفته، مسافری از گانورا به روی پرده رفته؛ هر چند که این فیلم، رقیب قدرتمندی به نام بچه زرنگ دارد که حدود ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار مخاطب طی ۲ ماه داشته است.

مسافری از گانورا نخستین‌بار در بخش مسابقه بلند داستانی سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان به نمایش درآمد و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و داوران مواجه شود.

داستان این انیمیشن درباره موجودی فضایی است که به زمین می‌آید و با کمک پسری معلول، به جستجوی فرمانروای سیاره خود که در زمین گم شده می‌رود تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.

این انیمیشن که محصول مرکز انیمیشن سوره است، به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیه‌کنندگی سیدمحمدحسین علمدار تولید شده است. بهمن سبز، مسئولیت پخش و پردیس هویزه مشهد نیز سرگروهی فیلم را بر عهده دارد.

رسانه سینمای خانگی- سینما با طعم لهستان در ایران

هانا پولاک کارگردان و تهیه‌کننده لهستانی در هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» کارگاه برگزار می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هانا پولاک کارگردان، فیلمبردار و تهیه‌کننده لهستانی برای فیلم کوتاه مستند خود، «بچه‌های لنینگرادسکی»، که در مورد کودکان بی‌خانمانی است که در ایستگاه راه آهن لنینگراد در مسکو زندگی می‌کنند، نامزد دریافت اسکار و جایزه امی شد.

او در کارگاه‌های هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» استادان ایرانی و بین‌المللی حضور خواهند داشت.

در سال ۲۰۰۳ ، او به عنوان بهترین تهیه‌کننده فیلم های مستند در جشنواره فیلم کراکو برای فیلم «تصنیف ایستگاه راه‌آهن» موفق به دریافت جایزه شد. او در مورد ساخت فیلم مستند در بسیاری از دانشگاه‌های جهان سخنرانی کرده است.

هانا پولاک در جشنواره فیلم کراکو و جشنواره بین‌المللی فیلم مستند حقوق بشر در گلاسکوی اسکاتلند عضو هیئت داوران بوده و به عنوان استاد و کارشناس برای ارزیابی پروژه‌های مستند در موسسه فیلم لهستان فعالیت می کند. 

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذر تا ۲ دی ۱۴۰۲ در پردیس ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- چهار فیلم از چهارشنبه روی پرده می‌روند

اکران ۴ فیلم «ویلای ساحلی»، «ضد»، «ورود و خروج ممنوع» و «مسافری از گانورا»، از چهارشنبه این هفته آغاز می‌شود.

به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، قرارداد سرگروهی فیلم‌های ویلای ساحلی، ضد، ورود و خروج ممنوع و مسافری از گانورا برای اکران عمومی ثبت شد.

به این ترتیب، فیلم سینمایی ویلای ساحلی به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیه‌کنندگی رضا رخشان با پخش فیلمیران به سرگروهی پردیس ایران‌مال، فیلم سینمایی ضد به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی با پخش بهمن سبز به سرگروهی پردیس ملت، فیلم سینمایی ورود و خروج ممنوع به کارگردانی امید آقایی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته با پخش هدایت فیلم به سرگروهی پردیس آزادی و انیمیشن سینمایی مسافری از گانورا به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیه‌کنندگی سیدمحمدحسین علمدار با پخش بهمن سبز به سرگروهی پردیس هویزه مشهد از صبح چهارشنبه به روی پرده می‌روند.

انتظار می‌رود با نمایش این ۴ فیلم جدید، اتفاق‌های خویی در گیشه سینما رخ دهد.

رسانه سینمای خانگی- اکران «المنتال» در پردیس ملت

نسخه دوبله انیمیشن «المنتال» با مدیریت دوبلاژ محمدرضا علیمردانی امشب در پردیس سینمایی ملت به نمایش در می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انیمیشن «عناصر» یا «المنتال» (Elementa ۲۰۲۳) یکی از جدیدترین محصولات کمپانی‌های والت دیزنی و پیکسار است که برای نخستین بار در اختتامیه جشنواره کن ۲۰۲۳ به نمایش درآمد.

این انیمیشن به کارگردانی پیتر سون و با هزینه ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده و در زمان اکرانش توانست فروشی نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار را تجربه کند.
حالا محمدرضا علیمردانی به همراه گروهی از هنرمندان شناخته شده تلویزیون و صداهای آشنای دوبله ایران، این انیمیشن را برای پخش در سینماهای ایران آماده کرده است.

مرجانه گلچین و کامران تفتی از هنرمندانی هستند که هرکدام وظیفه دوبله یکی از شخصیت‌ها این اثر را برعهده داشتند. این انیمیشن بخش‌های موزیکال و شادی دارد که ترانه‌های موجود در اثر نیز با صدای مسعود صادق‌لو آماده شده است.

محمدرضا علیمردانی در طول سال‌های اخیر عملکرد موفقی در زمینه دوبله انیمیشن و شخصیت‌سازی در این حوزه داشته است، شخصیت‌های «شرک»، «سالیوان» (کارخانه هیولاها)، «دیگو» (عصر یخبندان) تعدادی از کاراکترهایی هستند که مخاطبان ایرانی آن‌ها را با صدای علیمردانی می‌شناسند.

صداپیشگی شخصیت‌های انیمیشن‌های ایرانی «دیرین دیرین» و «حیات وحش» نیز از دیگر فعالیت های علیمردانی به حساب می‌آید.

‌طبق اعلام الهام حاتمی مسئول برگزاری این رویداد، قرار است نسخه دوبله شده «المنتال» چندین نوبت و در چند جمعه پیاپی اکران شود که نخستین اکران آن با حضور محمدرضا علیمردانی، کامران تفتی، مسعود صادق‌لو و … ساعت ۷ شب جمعه پنجم آبان در پردیس سینمایی ملت است.

رسانه سینمای خانگی- سینمای فیلم بلند، جسارت را از سینمای فیلم کوتاه یاد بگیرد

در زمانه‌ای که ژانرهای کمدی و اجتماعی گلوی سینمای بلند را فشرده، سینمای کوتاه روایت خلاق و تازه‌ای دارد. زمین بکری که جشنواره فیلم کوتاه امسال نشان داد تا چه میزان توانایی کاشت و برداشت سینمای ژانر را در دل خود داراست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جشنواره فیلم کوتاه تهران پس از یک هفته شلوغ و پر فراز و نشیب دیروز در پردیس سینمایی ملت بعد از چهار سانس پخش فیلم در باکس‌های مختلف به نمایش فیلم‌های این دوره خود پایان داد.

جشنواره‌ای که امسال به معنای واقعی کلمه جشنواره جوانان بود. راهروهای طویل و شلوغ پردیس ملت پر بود از جوانانی که رویای فیلمسازی در سر داشتند و یا امسال به عنوان فیلمساز در جشنواره شرکت کرده بودند. جایی که فارغ از هیاهو و تبلیغات سینمای بلند، در گوشه‌ای از شهر کسانی برایمان داستان‌های کوتاه تعریف می‌کردند و ما آنقدر غرق می‌شدیم که تا به خودمان بیاییم صفحه سفید و پر نور سالن، اکران فیلم بعدی را خبر می‌داد.

جشنواره فیلم کوتاه تهران اما عصر امروز با اعلام برندگان به کار خود پایان می‌دهد. جشنواره‌ای که امسال برای اولین بار نبود که صف‌های طولانی و روی پله نشستن‌ها را به خود می‌دید اما شاید برای اولین بار بود که این تنوع در ژانر و محتوا را در دل خود جای داده بود. به قدری که انتخاب میان فیلم‌ها را سخت و رقابت را برای فیلم‌سازان سخت‌تر می کرد.

طبعا در سینمای بلند به دلیل استقبال عمومی از ژانرهای امتحان پس داده، نرفتن به سمت سینمای ژانر محتمل‌تر است. جایی که ژانرهای کمدی و اجتماعی گلوی سینمای بلند را فشرده اما هنوز دستش به روایت‌های خلاق و تازه سینمای کوتاه نرسیده. زمین بکری که امسال نشان داد تا چه میزان توانایی کاشت و برداشت سینمای ژانر را در دل خود داراست.

از مویه های زنان جنوبی تا داستان یک مهاجرت نافرجام

جشنواره‌ای که شاید برای اولین بار بود که این تنوع در ژانر و محتوا را در دل خود جای داده بودیکی از فیلم‌های قابل توجه و با مسما در ژانر، «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی بود. فیلمی اقتباسی در ژانر علمی، تخیلی و فانتزی که با روایت درستی نسبت به فرهنگ جنوب ایران بومی شده بود. فیلم، ترسی به دل می‌اندازد که در اتمسفر کلی خود بی منطق نیست و سعی دارد با بهره‌گیری از عناصری همچون دریا، آب آلوده، شکل فیزیکی یک ماهی مرده و مویه‌های زنان جنوبی ترکیب همخوانی بسازد.

«آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی نیز فیلم دیگری بود که از قضا به مساله گسترده مهاجرت نیز پرداخته بود. وارن باکلند در کتاب «مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم» از اهمیت سینمای ژانر می‌نویسد و می‌گوید فیلم‌های سینمای ژانر، پاسخ خیالی به مشکلات واقعی می‌دهند. اتفاقی که آدلاید به خوبی از آن بهره گرفته و با فضاسازی و کشمکش‌های روابط خانوادگی، به مشکلات مهاجرت غیر قانونی از جنبه‌ای روانشناسانه پرداخته بود.

صونا؛ تصویر یک دختر چهل ساله اصیل

از فیلم‌های خوب ژانر درام نیز می‌توان به «صونا» به کارگردانی زهرا ترکمانلو اشاره کرد. فیلمی درباره دختری چهل‌ساله و مجرد با تمام مصائب‌اش که از قضا امسال دستمایه فیلم «خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری نیز بود. اما در یک مقایسه میان کاراکترهای اصلی هر دو فیلم می‌توان فهمید که صونا خودش است و با تمام اصرارهای بقیه برای برقراری رابطه عاطفی باز هم خودش می‌ماند.صونا از بین همه تعریف‌های زن مدرن و امروزی، دختری ایرانی را به شکلی اصیل تصویر می‌کشد و در همین تعریف باقی می‌ماند

در واقع صونا به سادگی دختری محافظه‌کار با تمام ویژگی‌های دلچسبی است که مرزهای خودش را دارد و از آن مرزها عقب نمی‌کشد. صونا از بین همه تعریف‌های زن مدرن و امروزی، دختری ایرانی را به شکلی اصیل تصویر می‌کشد و در همین تعریف باقی می‌ماند مگر در پایان که می‌توان اثرات فشارهای جامعه، دوستان و مهم‌تر از همه مادرش را در تصمیم نهایی وی دید.

واقعیت این است که فیلمسازی در مدیوم فیلم کوتاه جسارت غریبی می‌طلبد و ریسک کردن روی سرمایه‌ای است که بازگشت آن حتمی نیست. در این مدیوم فیلمساز تنها می‌تواند به همین جشنواره‌ها اکتفا کند و با وجود استقبال مخاطبان هنوز بستر مناسبی برای اکران فیلم کوتاه در دسترس مخاطبان نیست.

با این همه جشنواره فیلم کوتاه تهران امسال میزبان سینمای ژانر و تنوع محتوا علیرغم تمامی این مشکلات و جسارت قابل تاملی بود که اگر با استقبال بیشتری از سوی فیلمسازان در سال‌های آتی مواجه شود می‌توان به جشنواره فیلم کوتاه به عنوان دریچه‌ای برای ورود فیلمسازان خلاق در سینمای ژانر به میزان خوبی امیدوار بود.

رسانه سینمای خانگی- روایت کلاری از کار با مهرجویی

محمود کلاری درباره جایزه‌ای که بابت فیلمبرداری «درخت گلابی» در ونیز ابداع شد، ناگفته‌هایی را مطرح کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران نشست‌هایی برای آموزش فیلمسازی با برخی عوامل سینما و به میزبانی کمال تبریزی در پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود که روز گذشته ۲۸ مهر ماه محمود کلاری – فیلمبردار فیلم‌های معروفی همچون «سرب»، «شیر سنگی»، «دلشدگان»، «سارا»، «از کرخه تا راین»، «همسر»، «قرمز»، «لیلا»، «ماهی و گربه» و «جدایی نادر از سیمین» است، در یکی از این نشست‌ها حاضر شد و نکته‌هایی را درباره فیلم «درخت گلابی» مطرح کرد.

او با یاداوری خاطراتی از کار با داریوش مهرجویی گفت: یک بار «مارکو مولر» -رییس جشنواره ونیز- به من گفت، ما برای فیلمبرداری در جشنواره جایزه نداریم اما برای فیلم «درخت گلابی» یک جایزه برای تو ابداع کردیم. البته من نتوانستم بگویم همه آنچه در فیلمبرداری «درخت گلابی» رخ داد، ایده‌های مهرجویی بود و من به خودی خود جرأت آن کارها را نداشتم.

«درخت گلابی» سال ۱۳۷۶ توسط داریوش مهرجویی ساخته شد و همایون ارشادی، گلشیفته فراهانی، نعمت‌الله گرجی، عباس شادروان، شهرام حقیقت‌دوست و جعفر بزرگی از جمله بازیگران آن هستند. این فیلم به عنوان یکی از عاشقانه‌های روشنفکرانه معرفی می‌شد که با وجود اظهارنظرهای متفاوت و مثبت منتقدان، فروش موفقی در گیشه نداشت.

در این نشست محمود کلاری از لزوم ارتباط خوب و وجود اعتماد بین کارگردان و فیلمبردار هم صحبت کرد؛ به نحوی که یک فیلمبردار بتواند خود را به دست کارگردان بسپارد.

در این برنامه که روز گذشته، ۲۸ مهرماه در پردیس ملت برگزار شد، کمال تبریزی هم از یک عهد سینمایی که در سینما با خود بسته بود گفت و بیان کرد: روز اولی که کارگردانی را شروع کردم با خودم عهد کردم همه تخصص‌هایی را که با آن‌ها سر و کار دارم، یاد بگیرم.

او خطاب به هنرجویان سینما تاکید کرد: شما به‌ عنوان یک کارگردان باید اطلاعات کافی درباره تخصص‌های سینمایی داشته باشید و مثلا وقتی با آهنگساز صحبت می‌کنید باید یکسری اطلاعات اولیه درباره موسیقی فیلم داشته باشید تا بتوانید ارتباط لازم را برقرار کنید. همچنین باید دانش تدوین را هم بدانید چون به نظرم کارگردانی که تدوین بلد نیست اصلا کارگردان نیست.

رسانه سینمای خانگی- آنچه در روز اول جشنواره فیلم کوتاه تهران خواهید دید

این رویداد امروز پنجشنبه ۲۷ مهرماه و در اولین روز اکران فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش‌های مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقه‌مندان سینمای کوتاه است.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران، این رویداد امروز پنجشنبه ۲۷ مهرماه و در اولین روز اکران فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش‌های مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقه‌مندان سینمای کوتاه است.

برنامه نمایش فیلم‌های داستانی مسابقه سینمای ایران
سالن شماره یک و دو در روز نخست به اکران فیلم‌های داستانی راه‌یافته به بخش مسابقه سینمای ایران اختصاص داده شده‌اند.

در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های «آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی، «ضلعی برای خروج» به کارگردانی احسان همتی، «یوفو» به کارگردانی سیدحمید حسینی و سیدمهدی حسینی، «ناظر» به کارگردانی ابوالفضل عزیزی و «داستان یک شب دزدی» به کارگردانی مهدی هادی‌زاده در سالن شماره یک روی پرده می‌رود.

در سانس دوم سالن شماره یک از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «کوچ» به کارگردانی امید یوسفی، «روزی روزگاری سینما» به کارگردانی علیرضا شمالی، «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «تکان» به کارگردانی شاهین حق‌شعار و «جاذبه غیرنیوتونی» به کارگردانی علیرضا صادقی روی پرده می‌رود.

اکران فیلم‌های داستانی بخش مسابقه ملی در سانس سوم سالن شماره یک، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ با اکران «داستان اسباب‌بازی» به کارگردانی علیرضا استوار، «سربسته» به کارگردانی یاسر خیر، «دد چوپان» به کارگردانی سهیلا پورمحمدی، «اذان صبح به افق یزد» به کارگردانی «زهره صباغیان» و «زنان لجمن» به کارگردانی زیورحجتی دنبال خواهد شد.

در سانس پایانی سالن شماره یک در روز اول جشنواره هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های کوتاه «لاری» ساخته میثم مرادی، «دنیا منم فوعه» ساخته مصطفی آقامحمدلو، «کرم‌چاله» ساخته سیداحسان طالقانی اصفهانی، «سردست» ساخته فاطمه سادات جوادی، «اوروبروس» ساخته فرهنگ عمرانی و «صونا» ساخته زهرا ترکمنلو روی پرده می‌رود.

در سالن شماره دو و در سانس اول از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های کوتاه داستانی «تاخاریها» به کارگردانی محمد آریانیک، «گربه ماهی» به کارگردانی امیرحسین مهماندوست، «رویای نیمه‌جان» به کارگردانی آرمین اعتمادی، «مورچه» به کارگردانی فرهادی شنتیایی و «استیک» به کارگردانی کیارش دادگر اکران می‌شود.

در دومین سانس این سالن، از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «پسر خورشید» ساخته راد پورجبار، «بی‌هوا» ساخته رویا پارسا، «آلفا» ساخته مسعود محمدی تاکامی و مهیار صیفوری، «خوانا بنویسید» ساخته مرتضی علیزاده و «کمپانی» ساخته ایل‌ناز خیرخواه روی پرده می‌رود.

سالن شماره دو در سانس سوم از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ میزبان اکران فیلم‌های کوتاه «تاکسیدرمیست» به کارگردانی بهزاد علوی و سوسن سلامت، «شریف» به کارگردانی محمد علیزاده‌فرد، «زمرد»‌به کارگردانی مجتبی اسماعیل‌زاده بلوچ، «مدیر مدرسه» به کارگردانی میکائیل دیانی و «خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری خواهد بود.

در آخرین سانس نمایش فیلم‌های داستانی در روز نخست جشنواره چهلم هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های کوتاه «بازسازی»‌ ساخته علی توکلی، «آپولو» ساخته فرزاد رنجبر، «افسانه کوه ننوک» ساخته محمدرضا مرادی، «پیله»‌ ساخته مونا فرخنده و «صوراحیل» ساخته اسماعیل عظیمی در سالن شماره دو اکران می‌شود.

برنامه نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل

در روز اول جشنواره چهلم، سالن شماره ۹ پردیس سینمایی «ملت» به اکران فیلم‌های راه‌یافته به بخش بین‌الملل اختصاص پیدا کرده است.

در سانس اول و از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های «از قصد»، «برلین کوچک»، «تکثیر»، «کفاش بهشت»، «مامان»، «از طرف ما» و «سرگشتگی» روی پرده می‌رود.

در سانس دوم و از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ هم فیلم‌های «جهان دورریختنی»، «طعم دریا»؛ «اکنون»، «سوروایکا»، «یک روز روشن آفتابی» ‌و «میا» اکران می‌شود.

از ساعت ۲۰:۳۰ الی ۲۲ و در آخرین سانس نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل در روز اول جشنواره چهلم فیلم‌های کوتاه «پستچی»، «وقتی جنگ تمام می‌شود»، «همه درآخر می‌روند»، «خدایان-۱»، «مورچه»، «مارونی» و «پژواک» به نمایش درخواهد آمد.

* برنامه نمایش آثار پویانمایی مسابقه سینمای ایران

در روز نخست جشنواره چهلم، آثار پویانمایی در سانس اول سالن شماره ۱۰ روی پرده می‌روند.

در این سانس از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلم‌های پویانمایی «تبر» ساخته اسماعیل جباری، «حفره بعدی» ساخته فاطمه احمدی، «پیانو» ساخته مرجان کشانی و شهای شمسی، «جنگ و رنگ» ساخته عدنان زندی، «دژکاک» ساخته آزاد معروفی، «متورم» ساخته زهرا خورشیدی و «دنیای خاکستری خاکستری» ساخته سیدمحسن پورمحسنی شکیب»‌، به نمایش گذاشته می‌شود.

* برنامه نمایش آثار تجربی مسابقه سینمای ایران

از میان آثار تجربی راه‌یافته به چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران هم در دومین سانس اکران سالن شماره ۱۰ از ساعت ۱۴ تا ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «مکعب قرمز» ساخته فرهان بهپور، «آدمی» ساخته احسان میرزایی، «اشعه جاز» ساخته کیان زمانی، «اولریکا» ساخته حسن وحدانی، «آخرین برف» ساخته شایان نقیبی، «پاد بوره» ساخته محمد کچویی و «هبوب» ساخته شیوا بافهم روی پرده می‌رود.

* برنامه نمایش آثار مستند مسابقه سینمای ایران

سانس چهارم اکران در سالن شماره ۱۰ در روز اول جشنواره به اکران فیلم‌های کوتاه مستند اختصاص پیدا کرده است.

در این سانس از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلم‌های «سایه سلطان» به کارگردانی هادی شریعتی، «دارتاش» به کارگردانی خلیل صحراگرد، «من کدا هستم» به کارگردانی فرح زارع و «یک قایق روی دریا» ‌ساخته آرمان قلی‌پور دشتکی اکران می‌شود.

* برنامه اکران‌های جنبی جشنواره چهلم

در روز نخست جشنواره و در قالب ۵ سانس در سالن‌های شماره ۸ و شماره ۱۰ آثار مربوط به بخش اکران‌های جنبی به نمایش گذاشته می‌شود.

سالن شماره ۸ پردیس «ملت» از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در قالب اکران جنبی فیلم‌های بخش «بر بال خاطرات» میزبان اکران فیلم‌های «آقاپسری مثل من» به کارگردانی علی‌محمد قاسمی، «حیدربابا» به کارگردانی کریم عظیمی، «منطق مطلق اتفاق»‌ به کارگردانی بهرام توکلی، «مونولوگ» به کارگردانی کاوه قهرمان، «اتاقی در نیویورک»‌ به کارگردانی بنیامین هفت‌لنگ و «گورمردها» به کارگردانی علی مردمی خواهد بود.

در سانس دوم این سالن از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ از میان فیلم‌های بخش «کتاب و سینما» فیلم‌های «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «دنیا منم فوعه» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو، «خودکشی به سبک نیچه» به کارگردانی پیام کردستانی، «صوراحیل»‌ به کارگردانی اسماعیل عظیمی و «ناسوخ» به کارگردانی اصغر عباسی روی پرده می‌رود.

در سومین سانس از اکران‌های جانبی در سالن شماره ۸ از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ فیلم‌های «سون سوز» به کارگردانی کاظم قلی‌زاده، «فیل سفید» به کارگردانی مهدی برجیان، «باشه برای فردا» به کارگردانی علی رحیمی و «به توان پنج» به کارگردانی عبداله حیدری اکران می‌شود.

آخرین سانس سالن شماره ۸ هم در قالب اکران جنبی آثار بخش «بر بال خاطرات» از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ به اکران فیلم‌های «صیاد کوچولو» ساخته محمد عرب، «آقای س چگونه قاتل شد؟» ساخته علیرضا محمودی، «فستیوال» ساخته مهدی نادری، «دوخواهر» ساخته بیژن میرباقری، «این راه همیشه بود» ساخته مسعود امینی و «جوخه» ساخته آزاد محمدی اختصاص می‌یابد.

سالن شماره ۱۰ هم در سانس سوم نمایش خود در روز اول، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در قالب اکران جانبی فیلم‌های استعدادهای نو، میزبان اکران فیلم‌های کوتاه «رابرت» ساخته محمدجواد حقانی‌فرد، «یاشار» ساخته سینا چمنی، «لمس» ساخته بردیا دیانت، «ورزا» ساخته حمیدرضا خسروی، «پرنسس» ساخته محمدحسین عباسی و «جنگ جهانی چهارم» ساخته امیر شاملو خواهد بود.

همچنین در بخش نشست‌های تخصصی جشنواره از ساعت ۱۰ تا ۱۱، نمایش فیلم‌های کوتاه ژانر(اردوی فیلمسازی بوشهر) و ژانرهای وحشت، کمدی، جنگی و دفاع مقدس در سالن شماره ۱۲ پردیس سینمایی ملت میزبان علاقه‌مندان به سینماست.

دومین نشست تخصصی این روز از جشنواره به گفت وگوی حسن حسینی با عادل تبریزی درباره فیلم‌های کوتاه ژانر مبتنی بر آموزه‌های اردوهای فیلمسازی بوشهر از ساعت ۱۱ تا ۱۳ اختصاص دارد. همچنین کمال تبریزی از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در سالن ۱۲ پردیس ملت در نشست تخصصی گفت و گوی کارگردان با فیلمنامه‌نویس با محمدرضا گوهری صحبت می‌کند.

نشست‌های تخصصی گفت وگوی کارگردان با عوامل در پیش تولید یک فیلم در بخش بعدی اولین روز جشنواره از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ با حضور کمال تبریزی و محمدرضا تخت‌کشیان ادامه می‌یابد. فیلمسازی با هوش مصنوعی با حضور علیرضا ربیع‌مقدم و فیلمسازی واقعیت مجازی تعاملی با حضور کنان سوباشی عناوین دو نشست تخصصی بین‌المللی امروز جشنواره چهلم هستند که از ساعت ۱۹ تا ۲۱ میزبان هنرجویان سینما خواهند بود.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.

خروج از نسخه موبایل