جشنواره فیلم دنا چه زمانی برگزار می‌شود؟

زمان برگزاری شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج–دنا مشخص شد.

به‌گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، زمان برگزاری شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج- دنا که با هدف شناسایی و معرفی استعدادهای سینمایی، تثبیت جایگاه فیلم کوتاه به عنوان یکی از مقوله‌های مهم فرهنگی با رویکرد ایجاد تنوع و تکثر در انواع فیلم کوتاه از طریق تاکید بر ژانرهای سینمایی برگزار می‌شود، مشخص شد که طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، ۱۰ تا ۱۳ تیرماه ۱۴۰۲ به مدت ۴ روز استان کهگیلویه و بویراحمد میزبان فیلم‌سازان و عکاسان جوان خواهد بود.

این دوره از جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان که قرار بود در بازه زمانی ۲ الی ۵ اسفند ۱۴۰۱ در شهر یاسوج برگزار شود، اما به دلیل تعویق در برگزاری دو جشنواره منطقه‌ای یزد و بوشهر، به تیر ۱۴۰۲ موکول شد.

در شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج–دنا، توجه به سینمای بومی و فیلم‌های ژنریک در اولویت انتخاب و داوری خواهند بود.

هنرمندان ۱۰ استان (فارس، خوزستان، خراسان شمالی، کرمانشاه، آذربایجان غربی، ایلام، لرستان، مرکزی، همدان و کهگیلویه و بویراحمد) مهمانان شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج–دنا هستند که در ۲ بخش فیلم کوتاه و عکس به رقابت می‌پردازند.

شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج–دنا ۱۰ تا ۱۳ تیر ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر یاسوج و به دبیری امین درخشان برگزار می‌شود.

شصت‌ و پنجمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یزد-ایساتیس و شصت‌ و ششمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان بوشهر-خلیج فارس، به ترتیب در بهمن ۱۴۰۱ و اردیبهشت ۱۴۰۲ برگزار شد.

جواد طوسی به پاتوق فیلم می‌رود؟

فیلم‌های کوتاه «محاکمه پاپیون»، «دالتون‌ها»، «نهایت راحتی» و «هم‌درد» در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه اکران، تحلیل و نقد می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ با نمایش ۳ فیلم کوتاه ایرانی و یک فیلم کوتاه غیر ایرانی در پردیس سینمایی بهمن برگزار خواهد شد.

در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، فیلم‌های‌کوتاه داستانی «محاکمه پاپیون» به کارگردانی سیدهادی مهدوی، «دالتون‌ها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز، «نهایت راحتی» به کارگردانی کیرسیککا ساری و «هم درد» به‌کارگردانی محمدحجت احمدی زر به نمایش در می‌آیند.

در این رویداد جواد طوسی، مجری، منتقد و کارشناس سینما به عنوان کارشناس جلسه هشتم، پس از اکران آثار با کارگردان‌های فیلم‌های کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو می‌نشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

محمد قاسمی مجری تلویزیون، کارگردان و تهیه کننده، به عنوان مجری و کارشناس فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.

محیا ساعدی و مصطفی ساجدی تاکنون اجرای جلسه‌های پاتوق فیلم کوتاه تهران را برعهده داشتند.

«محاکمه پاپیون» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی سیدهادی مهدوی تهیه و تولید شده و در خلاصه داستان این فیلم کوتاه ۱۹ دقیقه‌ای آمده است: «شخصی ملقب به ممد پایون دلباخته فیلم پایون است و به کمک مستخدم مدرسه از طریق نمایش آن برای بچه‌ها پولی به جیب می‌زنند. فیلم آنقدر نمایش داده شده که قسمت‌هایی از آن خراب شده و قطع می‌شود که توسط ممد پاپیون اجرا می‌شود، اما این وسط یک کلاهبرداری ماجرا را بهم می‌ریزد.»

«دالتون‌ها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز و نویسندگی نسترن برزگر زنوز، فرید حاجی و مرتضی دربهشتی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و نسترن برزگر زنوز تهیه و تولید شده است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «چهار دوست کتیبه‌ای باستانی را پیدا می‌کنند و برای فروش آن راهی سفری می‌شوند که عاقبت خوشی ندارد.»

«نهایت راحتی» پنجمین فیلم کوتاه بخش بین‌الملل پاتوق فصل هشتم است.

این فیلم کوتاه فنلاندی به نویسندگی و کارگردانی کیرسیککا ساری و به تهیه کنندگی سانا کوتانن تهیه و تولید شده است.

«تانینای پنجاه و دو ساله آخر هفته را به همراه خانواده‌اش تدارک دیده و اتائو پسر بیست‌وسه ساله‌اش قرار است که با نامزدش به دیدن آن‌ها بیایند، اما هر چقدر که تانینا تلاش می‌کند همه را سرگرم کند، آنها بیشتر احساس ناراحتی می‌کنند.»

«هم‌درد» به کارگردانی و نویسندگی محمدحجت احمدی زر و به تهیه کنندگی رشید حاجتمند تهیه و تولید شده است.

نهمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار می‌شود و شامل نمایش آثار و جلسه نقد و بررسی خواهد بود.

حضور برای تمامی علاقه‌مندان آزاد و رایگان است

بالاخره صفر خان کشکولی را دیدند؟

دست اندرکاران نمایش «لانگ شات» از صفر کشکولی بازیگر قدیمی تقدیر کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، طبق گزارش رسیده ،گروه اجرایی نمایش «لانگ شات» که این روزها به کارگردانی و بازی محمدرضا مالکی در تالار سایه تئاترشهر روی صحنه است، شامگاه روز پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه  با حضور سید محمد جواد طاهری رئیس مجموعه تئاتر شهر از صفر کشکولی بازیگر پیشکسوت سینما قدردانی کرد.

محمدرضا مالکی بازیگرو کارگردان نمایش «لانگ شات» پس از پایان اجرا ضمن قدردانی از تماشاگران توضیح داد: نمایش «لانگ شات» اثری است که گروه اجرایی آن را به همه عاشقان سینما تقدیم می کند. از این جهت تلاش کردیم تا طی روزهایی که این نمایش روی صحنه بود، در قالب یک برنامه هفتگی از برخی هنرمندان عرصه سینما قدردانی کوچکی داشته باشیم.

وی افزود: امشب افتخار میزبانی از هنرمندی را داریم که هم نسلان من با او در عرصه سینما خاطرات زیادی دارند. هنرمندی که اگر فرصت بیشتری در اختیار او گذاشته می شود قطعا موقعیت بهتری برای درخشش در سینمای اکشن داشت. شرایطی که امشب این افتخار را به ما داد تا اجرای خود را به جناب صفرکشکولی تقدیم کنیم.

صفرکشکولی هم بعد از صحبت های مالکی ضمن قدردانی از گروه اجرایی «لانگ شات» بابت برگزاری این مراسم یادبود توضیح داد: امشب شاهد به صحنه رفتن نمایشی بود که بازیگر و کارگردانش نهایت تلاش و کوشش خود را انجام داد تا روی صحنه بدرخشد و باید بگویم به معنای واقعی کلمه لذت بردم که محمدرضا مالکی این چنین روی صحنه  درخشید . بازیگری که قطعا سینما و تئاتر ما باید بیشتر قدر توانمندی او را بداند.

نمایش «لانگ شات» به نویسندگی جواد خورشا و محمدرضا مالکی، کارگردانی و بازی محمدرضا مالکی روز جمعه بیست و نهم اردیبهشت ماه به اجرای خود در تالار سایه تئاتر شهر پایان می دهد.

کدام به دیگری نیاز دارد: هالیوود به جانی‌دپ یا جانی‌دپ به هالیوود؟

«جانی دپ» بازیگر آمریکایی در حاشیه جشنواره فیلم کن گفت: احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم و به آن نیازی ندارم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایندی پندنت، «جانی دپ» در حاشیه برگزاری هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن و یک روز پس از نمایش اولین فیلم «ژان دوباری» که اولین فیلمش در سه سال اخیر است در جمع خبرنگاران گفت: «آیا احساس می‌کنم که از طرف هالیوود بایکوت شدم؟ اصلا چنین چیزی رخ نداد. یک شوخی عجیب بود». 

فیلم فرانسوی «ژان دو باری» با بازی و کارگردانی «مایوین» بازیگر و کارگردان فرانسوی ساخته شده و دپ که اولین حضورش پس از نبرد حقوقی با همسر سابقش است، در این فیلم در نقش لوئی پانزدهم بازی کرده است. 

دپ همچنین افزود: «وقتی از شما می‌خواهند از فیلمی که دارید بازی می‌کنید به دلیل اصواتی که در هوا پخش شده‌اند، استعفا دهید، بله، شما احساس می‌کنید بایکوت شده‌اید». 

در جریان دعوای حقوقی دپ با همسر سابقش «امبر هرد» از او خواسته شده بود از سری فیلم‌های مستقل «هری پاتر» کناره‌گیری کند. با این حال اکنون او می‌گوید علاقه‌ای به بازگشت به پروژه‌های استودیویی ندارد.

دپ همچنین به خبرنگاران گفت: «احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم. دیگر چندان نیازی به هالیوود حس نمی‌کنم».

این بازیگر آمریکایی در این کنفرانس مطبوعاتی اکثر مطالبی که در سال‌های اخیر درباره او نوشته شده بود را «داستانی که به‌طور فوق‌العاده و وحشتناکی نوشته شده» توصیف کرد و اظهار کرد: «زمانه خیلی عجیب و مضحکی است زیرا همه دوست دارند خودشان باشند اما نمی‌توانند چون باید پیرو فردی باشند که در مقابلشان ایستاده. اگر می‌خواهید اینطوری زندگی کنید، برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم». 

فیلم «ژان دو باری» با بازی «جانی دپ» که جشنواره کن ۲۰۲۳ را افتتاح کرد، روایتگر داستان پرفراز و نشیب لوئی پانزدهم با همسرش است. این فیلم همزمان با نمایش در کن در سینماهای فرانسه نیز اکران شد. 

«زاک» و استخراج امید از دل تاریکی

علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی به‌شدت تلخ دارد، تأکید می‌کند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول می‌داند و نمی‌تواند آن‌ها را در تلخی محض رها کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.

«زاک» با موقعیت مادری آغاز می‌شود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقه‌ای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر می‌کند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.

* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که می‌توانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشه‌ای و مشابه با برخی تجربه‌های دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشته‌اید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟

علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و می‌گیرد سپاس‌گزاری کنم و فکر می‌کنم کمتر رسانه‌ای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم می‌توانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژه‌های مستند در ذهنم شکل می‌گیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه می‌کنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش می‌دادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیش‌تولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیه‌کننده نمی‌مانم و فکر می‌کنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه می‌شود. معمولاً هم تهیه‌کننده‌ها به من اطمینان می‌کنند.

خسروی: اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشته‌ام. اولین جایزه‌ام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را به‌صورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفه‌ای پیدا کرد. به‌واسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمال‌گرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.

احساس می‌کردم دیگر داستان تازه‌ای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایده‌های تازه‌ای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصه‌اش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.

* فیلم‌تان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامه‌اش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گره‌افکنی و گره‌گشایی به درستی در آن اتفاق نمی‌افتد.

خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…

* همین ایده را پیچ کرده بودید؟

خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلم‌های کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و می‌بینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانواده‌اش به آرامش می‌رسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.

علی خسروی

* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه می‌کنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانه‌ای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.

خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیده‌ایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقی‌های شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که می‌گفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرس‌های ناشی از بداخلاقی‌های همسرم، مجبورم بچه‌ام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش می‌دهد و از تردیدهایش عبور می‌کند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک می‌کند. دقیقاً با همان خبری که شاید می‌توانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام می‌کند و از یک مهلکه نجات می‌دهد. در لحظه‌ای که به رحیم می‌گوید که حامله است، گویی به او شوک وارد می‌شود.

اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر می‌کنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمم. به همان اندازه که آن زن را نمی‌فهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کرده‌ام را درک می‌کنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا می‌کند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس می‌دانم.

خسروی: در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکته‌ای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت می‌گذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق می‌افتد، کنار هم چیدن بریده‌هایی از لحظات این کاراکتر از لحظه‌ای است که تصمیم می‌گیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازه‌ای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش می‌دمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را به‌نسبت یک روایت تک‌خطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.

* جناب مهرنیا شما از چه مرحله‌ای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکل‌گیری دنیای آن داشتید؟

مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیش‌تر من فیلم ساخته‌ام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاری‌های دیگری هم با یکدیگر داشته‌ایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیش‌تولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.

* اتفاقاً همین پیش‌تولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان می‌دهد.

خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفه‌ای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمع‌بندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیش‌تولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیش‌تولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه می‌شود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقت‌هاست.

* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفته‌اید. این گزاره را به‌ویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد می‌شنویم و غالباً ریشه اصلی ایده‌های خود را مشاهداتشان از واقعیت‌های جامعه می‌دانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز می‌کند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی می‌روند و آنقدر بی‌واسطه با حجم بالایی از تلخی‌ها مواجه می‌شوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلم‌شان سرریز می‌کند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخی‌ها روایتی ارائه کرده‌اید که وقتی تیتراژ پایانی پخش می‌شود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونی‌ای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزه‌ای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟

خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشته‌اید. اساساً همین را می‌خواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زنده‌ایم. من فیلم‌های مستند زیادی ساخته‌ام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار می‌کنم. زمانی کارهای دفاع‌مقدسی و اجتماعی هم ساخته‌ام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را به‌وجود آورده است.

همیشه اما در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفته‌ام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلم‌های خوبی ساخته‌اند که من هیچ‌گاه تلخی پایان‌شان را دوست نداشته‌ام.

* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت می‌کنند. به‌جد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاه‌نمایی بزنیم و بخواهیم خالقان‌شان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهی‌ها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که می‌توان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار به‌شدت تلخ هم فیلم‌هایی هست که مخاطبشان را به‌شدت به فکر وامی‌دارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو می‌خواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی می‌رسد.

خسروی: رضا میرکریمی جمله‌ای دارد که می‌گوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمی‌بینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمی‌کنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده می‌کند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاه‌مان و باک مان را با همان دنیای زیسته‌مان پر می‌کنیم. تنها جوابی که می‌توانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعده‌مندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زده‌ام.

زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامه‌نویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او می‌گفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب می‌کنیم داستان‌مان را به‌صورت شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. می‌گفت این جنس زندگی شماست که مشخص می‌کند کدام سبک را انتخاب می‌کنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازی‌ام برگرفته از جهان زیسته‌ام است.

کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که به‌دنبال پیدا کردن راه‌حل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن می‌کند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانواده‌اش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه می‌شود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلی‌ها به من گفته‌اند اگر سکانس پایانی مربوط به مینی‌بوس را حذف کنی، تعداد جشنواره‌هایی که فیلم را می‌پذیرند دو برابر می‌شود. من گفتم اصلاً نمی‌خواهم. گفتند قبول، مینی‌بوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همه‌اش باشد لااقل پلان آخر که مینی‌بوس در جاده سرسبز می‌راند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تک‌تک این نماها به جانم بسته بود و نمی‌توانستم از آن‌ها بگذرم.

* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کرده‌اید و براساس همان هم فیلمسازی می‌کنید.

خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمی‌دانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.

مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث می‌کردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنواره‌ای می‌توانست شرایط بهتری را برای فیلم به‌وجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینی‌بوس می‌شوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا می‌خواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، به‌صورت اتفاقی رقم بخورد. به‌گونه‌ای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، می‌دهد. می‌توان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیت‌های قلبی ما هم گاهی تاوان‌هایی برای‌مان دارد.

مهدی مهرنیا

* در نوع خودش می‌توانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.

مهرنیا: اما خب به‌شدت تلخ می‌شد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدم‌ها به رستگاری نمی‌رسیدند و کائنات از آن‌ها انتقام می‌گرفت.

خسروی: شاید داستانم رستگار می‌شد اما این آدم‌ها رستگار نمی‌شدند! (می‌خندد)

مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.

خسروی: ایده‌های دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی می‌سازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت می‌کردم.

مهرنیا: به‌رغم تمام فشارها و پیگیری‌های ما علی می‌گفت حتی به‌قیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنواره‌ای برای این فیلم، می‌خواهم آدم‌های فیلمم در پایان رستگار شوند.

* به تعبیری اگر مثل پروژه‌های قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاه‌تان تغییر می‌کرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغه‌های مشترکی که دارید، پایان‌بندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه می‌بودیم؟

مهرنیا: دقیقاً.

* این همان واقعیتی است که به‌دنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلم‌شان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.

مهرنیا: واقعاً همین گونه است.

مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمی‌توانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایان‌بندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود می‌گویم که نسبت به آینده ایران به‌شدت امیدوارم. درست است که حرکت‌مان سانتی‌متری است اما واقعاً به آینده آدم‌هایی که درباره‌شان فیلم می‌سازم امیدوارم.

مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیده‌اید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، به‌شدت دیدگاه‌های مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقه‌مند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که به‌نوعی می‌توان آن را پیش‌درآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانواده‌اش در مه گیر کرده‌اند و احساس می‌کنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحه‌ای با چهار گلوله دارد و تصمیم می‌گیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آن‌ها را می‌کشد و وقتی مه کنار می‌رود متوجه می‌شود که صدای که می‌شنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون می‌رسد. دارابونت در این فیلم می‌گوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا می‌کنی.

این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.

* جالب است به‌عنوان کارگردانی که سلیقه‌تان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین می‌کنید و متوجه ارزش‌های آن هستید.

خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفه‌ای مهدی است.

* از همین بحث می‌خواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که به‌خوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ می‌سازید، چه پاسخی دارید؟

مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمی‌گردد. کمااینکه من خودم هم در فیلم‌های گذشته‌ام در پایان‌بندی، نجات را روایت کرده‌ام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را می‌پسندیدم به لحظه مواجهه‌ام با این داستان و تجربه زیسته‌ام در آن لحظه بازمی‌گردد. من از زمانی که علی خسروی را می‌شناخته‌ام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیده‌ام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریده‌ام. گاهی به این نتیجه می‌رسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.

خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسان‌هایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدی‌مان غالب می‌شود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که می‌سازم از جنس «بچه‌های آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.

از مدرسه تصویر چه خبر؟

اسامی استادان کارگاه‌های دوره فیلمسازی «مدرسه تصویر» اعلام و از پوستر آن رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه تصویر شهر، در دوره هفت روزه «مدرسه تصویر» ۲۱ کارگاه توسط سینماگران مطرح سینمای ایران برگزار می‌شود که لیست آنها به این شرح است: کارگاه فیلمنامه نویسی و کارگردانی سینما: حسین دوماری و پدرام پور امیری، کارگاه فیلمنامه سریال: پویا سعیدی، کارگاه کارگردانی فیلم اول: امید شمس، کارگاه نحوه تعامل با بازیگر و کارگردانی: کاظم دانشی، کارگاه فیلمبرداری: علیرضا برازنده، کارگاه عکاسی فیلم: علی نیک رفتار، کارگاه برنامه‌ریزی و دستیار کارگردان: دانش اقباشاوی، کارگاه طراحی صحنه: امیرحسین حداد، کارگاه گریم: محسن دارسنج، کارگاه تهیه و تولید و پخش فیلم: سعید خانی، کارگاه طراحی صدا و صداگذار: آرش قاسمی، کارگاه صدابرداری: مسیح سراج، کارگاه تدوین: میثم مولایی، کارگاه اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، کارگاه جلوه‌های ویژه: محمد برادران، کارگاه فیلم کوتاه: حسین فلاح آبادی، کارگاه فیلمسازی با موبایل: مسعود زارعیان، کارگاه روابط عمومی و تبلیغات: امیرحسین رسائل، کارگاه طراحی پوستر: طاها ذاکر، کارگاه موسیقی فیلم: حبیب خزائی‌فر و کارگاه تهیه فیلم کوتاه و پخش فیلم: پوریا حیدری.

دوره حرفه‌ای سینما از پیش تولید تا پس تولید با شعار «سینما در سینما» با هدف کشف و حمایت از استعدادهای جوان برگزار و در پایان دوره نیز گواهینامه معتبر اعطا می‌شود. برای دانشجویان رشته هنر تخفیف ویژه‌ای در نظر گرفته شده است.

پس از پایان برگزاری دوره، با نظر جمعی سینماگران، سه نفر از هنرجویان مستعد و علاقه‌مند به فیلمسازی انتخاب شده و شهریه آنان به طور کامل بازگردانده می‌شود.

در برگزاری این دوره مدرسه تصویر از ۴ تا ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ در پردیس سینما گالری ملت برگزار می‌شود.

حمایت ایتالیایی از «برادران لیلا» و چرایی آن

جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر درباره پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، یکی ـ دو روز پیش بود که سفیر ایتالیا در تهران با انتشار مطلبی در صفحه شخصی‌اش از پخش فیلم سیاه و ضدفرهنگی «برادران لیلا» در محل سفارتخانه رم با حضور سعید روستایی کارگردان فیلم خبر داد. 

در ابتدا باید گفت جوزپه پرونی(سفیر ایتالیا در تهران) یا برداشت درستی از فیلم «برداران لیلا» و لایه‌های ضدفرهنگی و سیاه‌نمایانه آن ندارد یا تعمدا در ستایش این فیلم پرحاشیه، ضرب شست دختری به صورت پدر پیرش را «فداکاری بی‌نظیر زنان» عنوان کرده است.

این اقدام و نگاه آقای سفیر، همان نگاهی است که جوایزی همچون اسکار را به فیلم‌هایی از ایران می‌دهد که با روایاتی مشابه از سیاه‌نمایی این مرز و بوم ساخته شده‌اند و اینجاست که به یک خروجی مشترک می‌رسیم؛ تلاش برای دمیدن در خاکستر آتشی که ماه‌ها زندگی مردم را به تعطیلی کشانده بود.

* در حیاط سفارت رم چه گذشت؟

جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر از پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد! او در این پست و در توضیح عکسی که به اشتراک گذاشته می‌نویسد: «بسیار خشنودم که در باغ اقامتگاه ایتالیا در تهران میزبان نمایش فیلم «برادران لیلا» بودم. فیلمی شگفت‌انگیز درباره زندگی و تباهی که نمایانگر شجاعت و فداکاری بی‌نظیر زنان است. تشکر ویژه از کارگردان فیلم، سعید روستایی و از گروه بازیگران فوق‌العاده‌اش.»

سوالی که بعد از شنیدن این خبر ذهن مخاطبان را درگیر می‌کند این است که سفارت‌خانه‌ها به دنبال چه چیزی هستند؟ هدف از این میهمانی‌ها چیست؟  آیا این چنین مواردی در شرح وظایف سفارتخانه یا سفیر وجود دارد؟ هرچند این اولین بار نیست که مواردی غیر عرف در عملکرد سفارتخانه‌ها دیده می‌شود برای نمونه دیده شدن سفیر بریتانیا در خیابان ولیعصر در حین اغتشاشات سال گذشته به همین منظور نگاهی می‌اندازیم بر شرح وظایف سفارت‌ها. و در ادامه تلاش خواهیم کرد پیام مستتر در پس اینگونه میهمانی‌ها را برملا کنیم.

وظایف سفارت چیست؟

در پروتکل‌های مرتبط با رویکرد و عملکرد سفارتخانه‌ها آماده است که سفارت دارای چند وظیفه عمده است: رایزنی و حفظ منافع کشور مهمان، مشاوره با دولت خود در مورد فرصت‌های تجاری،سیاسی، اقتصادی و غیره، صدور ویزا و دادن وقت سفارت به متقاضیان سفر به کشور مهمان، واسطه رایزنی و گفتگو میان دولت کشور میزبان و مهمان، رسیدگی به امور متقاضیان در امور مهاجرت و در صورت صلاح دید، دادن اقامت کوتاه مدت و بلند مدت به افراد.

با توجه به شرح فوق، وقتی فیلمی پروانه نمایش برای اکران در داخل کشور را نگرفته در جشنواره‌های معتبر خارجی جز ایجاد جنجال و حواشی، نتوانسته است امتیاز چندان درخوری را از طرف منتقدان کسب کند به کدام دلیل مورد توجه سفارت ایتالیا قرار گرفته است؟ 

به زعم منتقدان یکی از اصلی‌ترین مشکلات فیلم «برادران لیلا» این است که کارگردان به جای تمام شخصیت‌ها حرف می‌زند. در آثار سینمایی به واسطه حضور شخصیت‌ها با مشاغل مختلف باید صداهای متفاوتی شنیده شود اما این فیلم به واسطه اینکه بیشتر به یک «بیانیه سیاسی» شباهت  دارد تا یک «اثر هنری» ما زبان مرتبط با مشاغل مختلف را نمی‌بینیم و کلا یک صدا بر کل فیلم و کاراکترها سایه انداخته است. آن هم صدایی تصنعی، غرض ورز و پر از کنایه و کینه.

* تک صدایی/ استبداد فیلم‌نامه

بی‌شک ادبیات واژگان مورد استفاده یک راننده تاکسی با یک کارگر یا معلم متفاوت است. هر آدمی در هر شغلی که باشد ادبیات خاص خودش را دارد. این ویژگی زبانی را در آثار سینمایی مختلفی شاهد بوده‌ایم. اما در فیلم «برادران لیلا» این ویژگی وجود ندارد، یکی از برادران که نگهبان دستشویی یک مرکز خرید است، با همان ادبیات و دایره واژگانی حرف می‌زند که خواهر کارمندش حرف می‌زند. و این گفتار با گفتار دیگر کاراکترها هم تفاوت چندانی ندارد. دلیل این موضوع، «بیانیه» یا «مقاله» بودن فیلم است. در واقع اثر هنری میدان صداهای مختلف است اما «مقاله/ برادران لیلا» درگیر تک صدایی است. تک صدایی فیلم در تناقضی آشکار با آن‌چیزی است که فیلم خود را داعیه دار آن می‌داند. فیلم در ذات خودش استبدادی است و تمام صداها را به نفع صدای مستبد «مولف» حذف می‌کند.

 از این رو است که‌ «مخاطب» در مقابل « برادران لیلا» منفعل است. یعنی فیلم به گونه‌ای کارگردانی شده که چندان مجالی به ذهنیت مخاطب نمی‌دهد و تماشاگران جر شعارهای گل درشت سیاسی، برداشت خاص دیگری از این شبه‌هنر نمی‌تواند داشته باشد. 

از همین رو است که تمام فیلم با محوریت جملات قصار نوشته شده است: «با کار کردن هیچی درست نمی‌شه، باید کاری کرد». یا آن جمله: «آدم تا بدبختی‌اش از حد نگذرد راه خوش بختی‌اش را پیدا نمی‌کنه» و آن یکی: «بی‌پولی اعتماد به‌نفس آدم‌ها را می‌گیرد و خِنگ نشان‌شان می‌دهد.» یا جملات تصنعی و بی‌ربطی که برادر کوچک که در کل فیلم تکلیف هیچ چیزش روشن نیست به برادر کلاه بردار( پیمان معادی) می‌گوید: «اینکه اگر رفتی زنگ نزن. اگه زنگ زدی بگو همه چی خوبه و …»

 فیلم به گونه‌ای سرهم‌بندی شده تا موضوعاتی چون، زنان، کارگران، تفکر پدرسالار و… را بازنمایی کند و به معنای درست‌تر، متمرکز بر انحطاط خانواده‌ای است که نسبت چندان معناداری با واقعیت جامعه برقرار نمی‌کند. درواقع فیلم واقع‌گرا هم نیست چون نسبتی با عینیت‌های جامعه امروز ندارد. یکی از منتقدان در این باره می‌گوید: «در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست. مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح می‌شود اما سازنده آن را بی‌نتیجه و عقیم می‌گذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.» 

بحث اصلی این گزارش اما تحلیل فیلم«برادران لیلا» نیست، چرا که تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد، فیلمی که طی ماه‌های اخیر به واسطه سطحی بودنش هر شخصی در هر موقعیتی نمادهای گل‌درشت آن را برجسته کرده و از آن حرف زده است.

چرایی اینکه سفیر کشوری برای فیلمی اینچنین پرحاشیه، نشست برگزار می‌کند پرسش اصلی است؟ رویکردی که هم مشت متصدیان ساخت فیلم «برادران لیلا» را بیشتر از همیشه باز می‌کند و هم نقدهای آشکار این سال‌ها بر عملکرد سفارتخانه‌ها را معنادار می‌کند. 

*هنر سفارتی

به زعم کارشناسان هنر سفارتی را شاید بتوان یکی از استراتژی‌های اصلی و سیاست‌های کُلی اتخاذ شده در دوران جنگ سرد (Cold War) دانست؛ موضوعی که به شدت در طول دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی جریان داشت و به نوعی ویژه بلوک شرق (Eastern Bloc) را متاثر از خویش می‌کرد و در این راستا عموم سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب در قالب‌ها و پوشش‌های مختلف هنری و با وجهه دیپلماتیک خود، اقدام به فعالیت و تغییر سبک زندگی و زیر سوال بردن آرمان‌های رایج در بلوک شرق می‌کرد.

حالا در تهران امروز هر هفته مهمانی‌ها و مراسم‌های مختلفی در سفارتخانه‌ها برگزار می‌شود؛ اخباری که گوشه‌ای از ابعاد سرمایه گذاری سفارتخانه‌ها در عرصه فرهنگ و هنر کشور را برملا می‌کند. 

حرف آخر اینکه برگزاری نشست برای فیلم «برادران لیلا» و انتشار پیام رسمی درباره آن از سوی سفیر ایتالیا همان«دم خروسی» است که نشان می‌دهد، دخالت‌های فرهنگی سفارتخانه‌ها، هنر سفارتی، جذب افراد و شبکه‌سازی سفارتخانه‌ها در خدمت نفوذ فرهنگی نه تنها یک توهم توطعه نیست بلکه واقعیتی است که بیشتر از همیشه باید در مرکز توجه نهادهای نظارتی قرار گیرد. 

برجسته سازی ارزش‌های انقلاب اسلامی از چه طریقی ممکن است؟

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ رئیس حوزه هنری استان هرمزگان گفت: به دنبال برجسته سازی ارزش های انقلاب اسلامی در قالب هنر و همچنین انتقال پیام انقلاب اسلامی در میان هنرمندان جوان هستیم.

سعید عبدلی زاده در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به آغاز هفته هنر انقلاب، افزود: هر ساله ۲۰ فروردین ماه به مناسبت سالروز نویسنده توانا و راوی با صفای روایت فتح به نام روز “هنر انقلاب اسلامی” لقب گرفته است.

وی با بیان اینکه فرهنگ هنر انقلاب اسلامی محلی برای انعکاس هنر پاک مبتنی بر ارزش‌های انقلاب اسلامی است، اظهار کرد: هنر انقلاب اسلامی جریانی در راستای صیانت از ارزش‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.

عبدلی زاده اضافه کرد: تمامی برنامه ها به مناسبت گرامیداشت شهید هنرمند سید مرتضی آوینی و با هدف برجسته سازی ارزش های انقلاب اسلامی در قالب هنر و همچنین انتقال پیام انقلاب اسلامی در میان هنرمندان جوان برگزار می شوند.

وی با بیان اینکه هنر متعهد هرمزگان پس از انقلاب اسلامی جریانی زنده و رو به جلو بوده است، خاطرنشان کرد: در این هفته برنامه ها و آیتم های مختلفی تدارک دیده شده که از طریق فضای مجازی، صدا و سیمای مرکز خلیج فارس و رسانه های خبری نیز منتشر می شود.

رئیس حوزه هنری استان هرمزگان با اشاره به اینکه تجدید میثاق هنرمندان و اهالی هنر با شهدا، تجلیل از هنرمندان برتر سال گذشته، رونمایی از برخی تولیدات و آثار مکتوب و تجسمی و مروری بر رویدادها، جشنواره ها و موفقیت های نیز از مهمترین برنامه های هفته هنر انقلاب در استان هرمزگان است.

وی با بیان اینکه پایان بخش هفته هنر انقلاب نیز روز ۲۹ فروردین ماه آئین گرامیداشت یاد و خاطره دلیرمردی شهیدان دارا و رئیسی در آب های نیلگون خلیج فارس خواهد بود.

عبدلی زاده با اشاره به اینکه در سال گذشته ۵ اثر از تولیدات هنرمندان رهمزگانی به مرحله ملی جشنواره هنرهای تجسمی راه پیدا کرد و علی پیشدار موفق به کسب دیپلم افتخار شد، عنوان کرد: مستند تحسین شده “برای بیرق” اثری از محمود شهبازی توانست در جشنواره عمار بدرخشد و تولیدات پویانمایی هنرمندان هرمزگانی نیز با موضوعات اسعتمار، وحدت جامعه، حوزه پیشرفت و توسعه نیز در جشنواره های مختلف حائز رتبه برتر شدند.

وی با بیان اینکه در بخش هنرهای نمایشی نیز علاوه بر تولید، به حمایت از گروه های مختلف مردمی و جشنواره های آئینی پرداختیم، اضافه کرد: نمایش برخورد که به نقش رزمندگان هرمزگانی در شکل گیری نیروی دریایی سپاه پاسداران اشاره داشت از مهمترین تولیدات‌مان در این بخش بود.

این مقام مسئول با اشاره به اینکه در آثار مکتوب علاوه بر رونمایی از ۵ کتاب، چهار عنوان کتاب با موضوعات کانون تربیت و اصلاح بندرعباس نیز به مرحله نشر رسید، اظهار کرد: ۱۰ عنوان کتاب جدید در حال تولید است که دو مورد آن در حوزه کودک و نوجوان، یک مورد ادبیات داستانی و ۷ مورد در خصوص تاریخ شفاهی نیز خواهد بود.

وی با بیان اینکه در بخش سرود نیز حمایت از گروه‌های محلی و مدارس در دستور کار بوده است، تصریح کرد: این حمایت ها سبب احیای برخی گروه هایی شد که سال ها دست از فعالیت کشیده بودند و توانستند در جشنواره های مختلف حائز رتبه شوند.

عبدلی زاده در پایان در خصوص معرفی ۳ هنرمند برتر هنر انقلاب اسلامی استان هرمزگان، خاطرنشان کرد: علی پیشدار هنرمند در زمینه هنرهای تجسمی، محمود شهبازی هنرمند برجسته و شاخص سینما و معصومه امیرزاده هنرمند شاخص در زمینه مکتوب و آفرینش ادبی سه هنرمند شاخص و برتر هنر انقلاب اسلامی استان هرمزگان هستند که در هفته هنر از میان این سه برگزیده چهره برتر هنر انقلاب اسلامی استان هرمزگان معرفی می شود.

چهره سال هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی کیست؟

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ «یونس محمدی»، مستندساز بین‌المللی به عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۱ خراسان شمالی انتخاب شد.

به گزارش ایسنا، شب گذشته در آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی، «یونس محمدی» فیلم ساز و مستندساز بین المللی این استان به عنوان چهره برتر هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی در سال ۱۴۰۱ معرفی و تجلیل شد.

در ابتدای این آیین، رئیس حوزه هنری خراسان شمالی بر ضرورت توجه به پرده خوانی در حوزه نوجوانان استان تاکید کرد و گفت: ادارات شهرستانی زمینه پرده خوانی های مختلفی را بین نوجوانان فراهم کنند تا بتوانند زندگی شهدا و حماسه سازان را به نمایش بگذارند.

اکرم صدیقی کلاته اظهار کرد: خوشبختانه سال گذشته حوزه هنری استان خراسان شمالی توانست به همت همکاران، سند تحول «روایت زندگی جهادی» را به تصویب برساند که این اتفاق نقشه راهی شد تا بتوانیم طی ۳ سال آینده در همین موضوع فعالیت های مختلف و متنوعی داشته باشیم.

وی افزود: با همین موضوع و جریان دنبال قالبی بودیم تا بتوانیم بصورت ویژه در حوزه نوجوانان نیز فعالیت کنیم که خوشبختانه پرده خوانی و نقالی زندگی شهدا و حماسه سازان با کمک اداره کل آموزش و پرورش و بنیاد شهید استان کلید خورد.

پس از این سخنان بود که برنامه های جنبی این آیین شروع شد که نخستین آن ها، قرائت سروده های مرتضی گریوانی یکی از شاعران برجسته استان بود.

این آیین سپس با اجرای پرده خوانی توسط دختران نوجوان با موضوع روایت داستان حماسی تحفه گل همراه شد که تحسین حضار را به دنبال داشت.

پس از آن، فیلم کوتاه غریبه از تولیدات حوزه هنری استان به اجرا درآمد و شایان آدینه زاده یکی از هنرمندان برجسته استان از گروه غوغا به دف نوازی پرداخت.

لازم به ذکر است که در خلال این برنامه ها، هنرمندان نقاش استان نیز مشغول به طراحی چهره شهید احمد متوسلیان با تکنیک آزاد بودند که توجه حاضران در آیین را به خود جلب کرده بودند.

سپس استاد حسین ولی نژاد پیشکسوت هنر انقلاب استان با هنرنمایی خود حال و هوای دیگری به محفل بخشید و پایان بخش برنامه های جنبی این آیین بود تا نوبت به معرفی نفرات برتر برسد.

در ابتدای بخش تقدیر و تجلیل، نام استاد حسین ولی نژاد بعنوان پیشکسوت هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۱ قرائت شد و وی مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.

در نهایت نیز نوبت به معرفی چهره برتر هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی در سال ۱۴۰۱ رسید که نام «یونس محمدی» فیلمساز و مستندساز بین المللی این استان قرائت شد و وی با تشویق حاضران، جلو آمد و پس از تقدیر و تجلیل، دقایقی را به بیان احساسات خود و اقداماتش پرداخت.

جدول برنامه جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان بوشهر- خلیج فارس

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ جدول برنامه شصت‌وششمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان بوشهر- خلیج فارس منتشر شد.

شصت‌وششمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان بوشهر- خلیج فارس، هفته آینده سه‌شنبه ۵ اردیبشهت ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر بوشهر و به دبیری عبدالرحیم افروغ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر آغاز می‌شود.

در این دوره از جشنواره منطقه‌ای ۶۳ فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند و انیمیشن از ۱۱ استان، گلستان، مازندران، قزوین، البرز، زنجان، اردبیل، تهران، آذربایجان شرقی و کردستان، گیلان و بوشهر به رقابت می‌پردازند.

سه روز ابتدایی جشنواره، فیلم‌ها طبق زمان بندی در جدول  اکران می‌شود و در روز پایانی جشنواره، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ اختتامیه جشنواره برگزار خواهد.

کارگاه «ایده تا تولید»، نشست تخصصی «انتقال تجربه با تاکید بر ایده اصلی فیلم»، «کارکرد دوگانه عکاسی و فیلم‌برداری در دوربین‌های دیجیتال» و پیچینگ آثار کارگردان‌های منتخب جشنواره، از رویدادهای جانبی جشنواره منطقه‌ای بوشهر است.

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، جدول نمایش کلی جشنواره به شرح زیر است و در روزهای جشنواره نیز برنامه نمایش آثار، جز به جز اعلام خواهد شد.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل