پرچم متبرک گنبد حرم مطهر حضرت امام علی (ع) در آستانه فرا رسیدن سالروز میلاد امیرالمومنین (ع) و روز پدر به موزه سینما اهدا شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، همزمان با فرا رسیدن ۱۳ رجب سالروز ولادت امام علی (ع) و روز پدر، پرچم متبرک گنبد حرم امیرالمومنین (ع) توسط احمد میرعلایی مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی به موزه سینما اهدا شد.
این پرچم در بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان از طرف تولیت آستان مقدس حضرت امیرالمومنین (ع) با هماهنگی صورت گرفته از طرف احمد میرعلایی دبیر وقت جشنواره کودک و نوجوان به رسم هدیه به همه سینماگران ایران اهدا شد و این پرچم را فریبا کوثری بازیگر سینما و تلویزیون طی مراسمی در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امیرالمومنین (ع) به نمایندگی از سینماگران ایران تحویل گرفت و در افتتاحیه جشنواره کودک و نوجوان از آن رونمایی شد.
پرچم متبرک گنبد حضرت امام علی (ع) در اعیاد شعبانیه طی مراسمی در موزه سینما رونمایی و در اتاق سینمای دفاع مقدس در معرض دید عموم مخاطبان قرار خواهد گرفت.
حامد بهداد در نشستی با معاون رئیسجمهور گفت: ما کارگر معدن نیستیم و هنرمندیم و رابطه نزدیک و تنگاتنگ با مردم داریم . خواهش میکنم این حرف ها را باور کنید که حقیقت دارد. ۲۵ سال است که بازیگرم و درباره بیمه و مالیات این حرفها را همواره شنیدهام. این دنیا جهان زشتی است و ما هنرمندان و سینماگران باید در آن امید تولید کنیم. امید و همت را ما پخش میکنیم، باور کنید که در این صنف کوچک تنگدستی و نیازهای اساسی وجود دارد. به همت سازمان سینمایی کشور، نشست مشترک جمعی از سینماگران کشور با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار شد.
به گزارش خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، نشست مشترک داود منظور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور و جمعی از تهیه کنندگان، کارگردانان، بازیگران سینما و نمایندگان صنوف سینمایی شامگاه ۲۰ آذر ماه در محل ساختمان برنامه و بودجه برگزار شد.
پیگیری برای ارتقای بودجه سینما
در ابتدای این نشست، روح الله سهرابی، از مدیران سازمان سینمایی به عنوان مجری برنامه با اشاره به انگیزه و هدف سازمان سینمایی از طراحی و پیشبینی این گونه نشستهای هماندیشی و همافزایی، عنوان کرد: این نشست، در ادامه سلسله نشستهای سازمان سینمایی و آقای خزاعی با دستگاهها و با ارگانهای مختلف اجرایی کشور طی دو سال اخیر است که به نوعی در جهت ارتقای ظرفیتهای بودجهای سینما و تقویت بنیه اقتصادی تاثیرگذار بوده و آن را با شتاب بیشتری به سمت صنعتی شدن هدایت میکند. قطعا، این گفتگوها و همفکریها، موجبات رشد و راتقای وضعیت سینمای ایران کمک خواهد کرد.
سینماگران موثرترین افراد در ارتقای فرهنگ و هنر
در ادامه، داود منظور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، ضمن خوشامدگویی به اصحاب هنر و فضیلت گفت: سینماگران موثرترین افراد در صنعت سینما و عاملی برای ارتقای فرهنگ و هنر ایران و اعتبار به شمار می آیند. امروز سینمای کشورمان به واسطه شما هنرمندان در دنیا حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در جشنوارهها توانسته پرچم ایران را در جهان بالا نگه دارد. فرزندان ما در قاب تلویزیون و سینما از نزدیک با شما زندگی میکنند و با همه کسانی که در مقابل دوربین و یا در پشت آن فعال هستند ارتباط میگیرند.
وی افزود: هنر هفتم در زندگی امروز ما به یک ضرورت و لازمهای برای ادامه حیات تبدیل شده است و همانگونه که نیازمند به خوراک و پوشاک هستیم، نیازمند هنرمندیهای شما بزرگواران نیز، هستیم. هنرمندان امروز الگوی زندگی مردم یک جامعه محسوب میشوند که سبک زندگی را آموزش داده و به این جریان در طول زمان شکل میدهند و به یک نماد تبدیل میشوند.
منظور، مشکلات، دغدغهها و نیازهای سینماگران را یکی از دغدغههای سازمان برنامه و بودجه و دولت دانست و عنوان کرد: طبیعی است شما توصیههای ارزشمندی دارید و ما تلاش داریم از طریق سازمان سینمایی از انتظارات شما آگاه و آن را در حد توان تامین کنیم. قطعا، انتظارات سینماگران در مقایسه با دیگر نیازمندیهای کشور، انتظارات بالایی نیست و ما علاقهمندیم که این نیازها را بدانیم و پاسخگوی آنها باشیم.
وی اضافه کرد: برای اینکه سینمای کشور پا گیرد، باید به چند مولفه اصلی توجه ویژه ای کنیم. در وهله اول حتما تربیت، پرورش و حمایت از جریان آموزشی هنر و هنرمند را باید در اولویت قرار دهیم. حتما باید تربیتهای آموزشیمان را در دانشگاهها و از طریق هنرکدهها به گونهای تنظیم کنیم که دائما، مطمئن باشیم جریان رویش، رشد و نمو هنرمندان و نسل جدید ادامهدار است. اقدامات شما کاری امدادی است و فردا انتظار داریم دیگران آن را ادامه دهند. مطمئنم با کمک شما سینماگران نسلهای بعدی به خوبی در راستای اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی تربیت میشوند و این جریان ادامه مییابد. البته خود هنرمندان هم باید با انگیزه بمانند و درخواستهای آن ها تامین و مورد تکریم قرار گیرند.
وی اظهار کرد: جامعه باید بداند که هنرمند حرفهای جذاب است. کسانی که میآیند هم به مردم خدمت میکنند هم حرفهای شایسته خواهند داشت. این پیامهای وظیفه مشترک ما و شماست که به جامعه مخابره کنیم. اطمینان دارم که سازمان سینمایی نیز، با برنامهها و پیگیریها میکوشد با ایجاد جذابیتها، انگیزه را برای ورود افراد جدید به این حرفه به وجود آورد.
نیازمند تولید محتوای فاخر هستیم
ریاست سازمان برنامه و بودجه در راستای اهمیت محتوای فیلمها اظهار کرد: ما در کشور نیازمند تولید محتوای فاخر هستیم تا پیام های خوبی برای زندگی بهتر به مردم منتقل شود.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه، بعضا مشاهده میکنیم برخی سریالها و فیلمهایی پرمخاطبی تولید میشود که بیمحتواست و شایسته و در شأن مردم و جامعه ما نیست. در این زمینه باید با محتوای مناسب سبک زندگی ایرانی _اسلامی را به خوبی آموزش داده و آثاری ارزشمند و متناسب با فرهنگ اسلامی به مردم عرضه کنیم. براین اساس ماموریت داریم گروههایی را برای تبدیل بهترین محتوا به فیلمنامه به کار گرفته تا فیلمهایی مناسبی را تولید و عرضه کنیم.
وی افزود: بهرهمندی از تکنولوژی و فناوریهای به روز، یکی دیگر از لازمههای فیلمسازی است تا از تصویر و صوت به بهترین نحو استفاده شده و در اختیار فیلم قرار گیرد. وظیفه سازمان سینمای و ما تسهیل در اختصاص تجهیزات به فیلمهاست چرا که بخش زیادی از اعمال هنر در فیلم ها به واسطه تجهیزات ممکن میشود. حتما موضوع فناوری جزو تکالیفی است که ما باید در دولت از آن حمایت کنیم.
منظور، با اشاره به موضوع تامین مالی و تقویت اقتصاد فیلم و سینما گفت: متاسفانه به دلایل زیادی فیلم و سینما آنگونه که انتظار میرود، به لحاظ مالی و اقتصادی بازده خوبی ندارد و تولیدکنندگان صرفا با جان و دل و علاقه شخصی خود در این عرصه فعالیت دارند و اگر انگیزههای درونی و فردی نباشد این حرفه را رها میکنند. ما به عنوان متولی مسئولیم تا فعالیت در این حرفه را به کاری جذاب، سودآور و اقتصادی تبدیل و تسهیلات لازم برای ساخت فیلم را با نرخ اقتصادی مناسب تامین کنیم.
وی بیان کرد: قیمتگذاری فیلمها و تعرفه گذاری باید به اقتصادی شدن سینما کمک کند. بحث سالنهای نمایش از دیگر اقدامات مهم است چرا که فیلم باید از سالن خوب و مناسب تماشا شود. بسیاری از فیلمهای فاخر در نمایش خانگی جذابیت لازم را ندارد و فرقی هم نمیکند که از قاب تلویزیون دیده شود یا در پردیس ویژهای که از همه افکتهای صوتی و غیره برخوردار است. بنابراین لازم است در حوزه سالنهای نمایش و پردیسها بیشتر تلاش کنیم. متاسفانه تعداد سالنهای ما محدود است و لازم است برای ساخت سالنها و پردیسهای بیشتر، همه ما تلاش کنیم تا در برنامه پنج ساله هفتم این مهم لحاظ شود. امروز پس از ۱۲۰ سال از عمر سینمای ایران این فرصت فراهم است تا با استفاده از تجارب گذشته، آینده سینمای ایران را به سمت سینمای حرفهایتر، جهانیتر با مخاطبان منطقهای و جهانی سوق دهیم. قطعا ما از این توانمندی و ظرفیت برخور داریم تا با کمک شما فضای اقتصادی شدن فیلم ها را با حمایتها به گونهای پیش ببریم که درخششی بیش از گذشته در منطقه داشته باشیم.
سینمای ایران بزرگترین سرمایه ملی ما است
در ادامه، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور با اظهار امیدواری از خروجی این گونه نشستها و همفکری ها برای کمک و حمایت از خانواده بزرگ سینمای ایران گفت: همه ما به نتایج این جلسه امیدواریم. از اهمیت و تاثیرگذاری سینما حرفی نمیزنم چرا که مدیران سازمان برنامه و بودجه، سینما را خوب میشناسند. رئیس سازمان برنامه و بودجه قبل از حضور در این سازمان ارتباطات خوبی با هنرمندان داشتهاند و سینما را به خوبی می شناسند.
وی افزود: سینمای ایران یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است و در دنیا زبانزد و صاحب اعتبار است. سینمای ایران افتخارات زیادی در حوزه بین الملل داشته و جزو ۱۰ کشور مطرح دنیا هستیم. درست است که نحیف است و در سیاست گذاریها مشکلات متعددی دارد اما از لحاظ تاثیرگذاری در مسائل داخلی و خارجی بسیار حائز اهمیت است. همه کشورها در جهان امروز به دنبال احیاء و تقویت صنعت سینمای خود هستند و برای آن هزینهها و سرمایهگذاری های هنگفتی را انجام میدهند.
خزاعی اظهار کرد: سینمای ما در دنیا از نیروی انسانی شاخصی برخوردار است و این از جمله بزرگترین سرمایههای ملی ماست. باید قدر تک تک این سرمایه ها و هنرمندان ملی را بدانیم و پاس بداریم. از اوایل انقلاب آثار درخشان و ماندگاری در عرصه های مختلف اعم از حوزه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، مقاومت، مسائل اجتماعی و حوزه های دینی توسط سینماگران این مرز و بوم تولید و در تاریخ سینمایی ایران ثبت و ضبط شده است.
کل بودجه سینمای کشور ۴۲۰ میلیارد تومان است
وی ادامه داد: لازم است دوستان بدانند کل بودجه سازمان سینمایی برای یکسال فعالیت، با ۶ موسسه و ادارات کل و دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در سراسر کشور ۴۲۰ میلیارد تومان و کل بودجه تولید با احتساب هزینه های جاری آن، ۲۰۰ میلیارد تومان است که با این بودجه برنامهریزیها و تولیدات سینمایی انجام میشود. هزینه تولید در بنیاد سینمایی فارابی ۱۰۰ میلیارد تومان است . این مبالغ در سازمان برنامه و بودجه مبالغ کم محسوب میشود اما واقعیت سینمای بزرگ ایران است. خانواده سینما با این مبالغ کم و با عشق و غرور و عزت ملی این افتخارات را در سینما آفریدهاند.
رئیس سازمان سینمایی مباحث معیشتی و رفاهی خانواده سینما را مشکل اصلی معرفی کرد و گفت: در بخش معیشت با مباحث بیمه، مسکن و مالیات روبه رو هستیم و امیدواریم با کمک سازمان برنامه و بودجه به جمع بندی خوبی دست یابیم. در خصوص مشکلات بیمه با تامین اجتماعی جلساتی داشتهایم که بخشی از آن در حال برطرف شدن است . مسیر بازنشستگی سوابق بیمهای پیشکسوتان نیاز به اصلاح دارد که باید از طریق اختصاص اعتبارات به سازمان تامین اجتماعی مشکل حل شود. در بحث مسکن پیگیر طرح مسکن ملی هستیم.
وی خاطرنشان کرد: در حوزه زیرساختها، در شورای عالی سینما مصوباتی داشتهایم که قطعا، تحقق آن ها به کمک ریاست سازمان برنامه و بودجه و اختصاص ردیف بودجه در سال ۱۴۰۳ نیاز دارد. امکانات و تجهیزات سینماها و لابراتورها و استودیو های سینمای ایران به دلایل مختلف باید نوسازی و به روز شوند. این طرح، مستلزم وام های ارزان قیمت است تا در اختیار سینماداران قرار گیرد. همچنین در حوزه زیرساخت، ساخت سالن سینما دغدغه جدی است . در زمان تحویل دولت جدید، ۵۷۰ سالن در کشور وجود داشته است و ۲۲۵ شهر بالای ۱۰۰ هزار جمعیت فاقد سالن سینما هستند و این مطالبه عمومی مردم است تا از شرایط تفریح ارزان قیمت سینما استفاده کنند. در طی این دو سال ۲۳۴ سالن در کشور افتتاح شده و قول دادهایم که تا پایان دولت سیزدهم این تعداد را به ۱۰۰۰ سالن در کشور رسانیم . امیدوارم با حمایت سازمان برنامه و بودجه و اختصاص وام به سینماگران ۲۰۰ الی ۳۰۰ سالن سینمای دیگر به چرخه نمایش کشور اضافه شوند.
متاسفانه منابع ارزی در سینمای ایران پیش بینی نشده است
خزاعی با اشاره به سرمایهگذاری کشورهای مختلف درحوزه بین الملل افزود: در حوزه بین الملل، همه کشورهای دنیا به سه طریق – صندوق ملی، صندوق بین المللی و صندوقهای فرا منطقهای در سینما سرمایهگذاری کردهاند. در این صندوق ها، فاندهایی مشخص می شود یا بودجه های مشترکی وجود دارد که فیلمسازان می توانند با مراجعه از آن استفاده کنند. ما فاندی در آسیا، منطقه و کشور نداریم و منابع ارزی در سینمای ایران پیش بینی نشده است. ما زمانی می توانیم از تولیدات مشترک و اقتصاد بازار جهانی صحبت کنیم که این ظرفیت ها را بکار ببندیم. تولید مشترک می تواند زمینه ساز اقتصاد جهانی برای سینمای ایران باشد. در حال حاضر پیشنهادات خوبی از کشور چین ، پاکستان و هند و غیره داریم اما به دلیل مشکلات مالی اجازه و امکان ورود نداریم. بکارگیری ظرفیتها در این حوزهها، به انتقال فرهنگ، ترویج آرمان های انقلاب، تولید مشترک و اقتصاد بازار جهانی منجر می شود .
وی، راهاندازی استودیوی دیجیتال، اختصاص ۱۸۰ میلیارد تومان به تجهیزات و امکانات دفاتر سینمای جوانان، راه اندازی بنیاد ملی پویانمایی از دیگر مصوبات شورای عالی سینما برشمرد.
رئیس سازمان سینمایی در خصوص وضعیت معیشت سینماگران تاکید کرد: متاسفانه امروز وضعیت معیشت خانواده سینما خوب نیست، از ۶ هزار عضو خانه سینما ، ۱۸۰۰ تا ۲ هزار نفر دیگر هیچگونه فعالیت و درآمدی در سینما ندارند. ۲۰۰ مورد بیماری خاص در سینماگران وجود دارد که برخی دچار بیماریهای صعب العلاج هستند که باید فکری جدی برای معیشت آنها صورت گیرد.
در ادامه این نشست، سینماگران در خواست های خود را مطرح و درباره مشکلات سینمای ایران بحث و گفتگو کردند.
باید کل بودجه از طریق سازمان سینمایی توزیع شود
محسن علی اکبری تهیه کننده سینما گفت: امروز همه زندگی ما به دلار گره خورده است و کل بودجه سازمان سینمایی فقط صرف تولید دو تا سه فیلم می شود. از سوی دیگر تعدد دستگاههای موجود برای جذب بودجه سینمایی مشکل مضاعف سینماست. باید کل بودجه از طریق سازمان سینمایی توزیع شود تا بازخورد خوبی در بحث بودجهای داشته باشیم.
درخواست بازگشت به لایحه بودجه ۱۴۰۱ در مبحث مالیات
منوچهر محمدی تهیه کننده سینما با بیان اینکه مجموعهای از مسائل مالیاتی حوزه سینما که باعث نگرانی سینماگران شده به دولت قبل مربوط است. دورهای که بودجه دولت برای ۱۴۰۰ تعیین و بحث مالیات مطرح شد. این مالیات نیاز به قوانینی مشخص دارد چرا که همیشه در کشور رو به افزایش است . ۶۰ درصد پول کشور از طریق اخذ مالیات تامین میشود در حالیکه باید درآمدی برای پرداخت آن وجود داشته باشد. درخواست ما بازگشت به لایحه بودجه ۱۴۰۱ است و با این رویکرد، تازه سینمای ایران میتواند ادامه حیات دهد.
غلامرضا موسوی تهیهکننده سینما ادامه داد: ما به عنوان سینماگران ایران به مردم سوبسید میدهیم چرا که به طور آزاد و بدون حمایت کامل دولت، فیلم تولید میکنیم، اما در بهای بلیط سینما کمترین افزایش را داشتهایم. سینمای ایران برای ما هزینه آزاد دارد. لازم است دراین زمینه انتظارات را هم دولت محقق کند.
سینما ارزان ترین تفریح سالم مردم
علی سرتیپی تهیهکننده و سینمادار خطاب به رئیس سازمان برنامه و بودجه عنوان کرد: آگاهی سینمایی شما برای ما امیدوارکننده است. من ۶۰ الی ۷۰ سالن سینما را در بخش خصوصی ساختهام. امروز بهای بلیط سینما با پاپ کورن برابری دارد و قیمت بلیط با افزایش هزینهها، همچنان ثابت مانده است. با توجه به وضع بد اقتصادی اما، استقبال از تفریحات ارزان نظیر سینما افزایش یافته است. خوشبختانه با کمک بخش خصوصی سالن های خوبی ساخته شده ولی مقوله تولید و سینما دیگر در سرمایه گذاری مقرون به صرفه نیست. هزینه سینماسازی بیشتر از سود آن است و تجهیزات دستگاههای آپارات و غیره هزینه بالایی دارد.
سینما بعد از رکورد اخیر دوباره سرپا شده است
ابوالحسن داوودی تهیه کننده و کارگردان سینما خاطرنشان کرد: :خوشحالم که با مسئولی متخصص در حوزه سینما در سازمان برنامه و بودجه حرف میزنیم. سینمای ایران ۱۲۵ سالگی خود را جشن میگیرد بنابراین، سابقه بالایی دارد. ما تخصص های مختلفی در عرصه سینما داریم که شناخت آن از جانب مسئولان، در تصمیمات دولتی و مجلس بسیار تاثیرگذار خواهد بود. ۳۳ صنف در سینما فعالیت دارند که در طی دوسال اخیر کمتر از ۷ درصد تهیهکنندگان و کارگردانان آن همچنان فعالند. این توقف در کار، در مالیات ها محاسبه نمی شود. سینما بعد از رکورد اخیر دوباره سرپا شده اما این موفقیت ها محدود است .درحوزه تولید نوع ارتباط سازمان سینمایی با سازمان برنامه و بودجه باید تعریف درستی داشته باشد. بخش فرهنگی و هنری نیاز به توجه در عرصه سوبسید دارد.
سینما مرکزمهم ایجادکننده اتحاد و انسجام ملی است
سیداحمد میرعلایی تهیهکننده سینما گفت: سینما یکی از مراکز مهم ایجادکننده اتحاد و انسجام ملی است و احساسات مشترک افراد را تجمیع میکند و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد اما متولیان منابع و بودجه و قانونگذاران نسبت به این مهم بی توجه بودند در حالی که این موضوع در دنیا اهمیت بسیاری دارد. چرا ما نباید فیلم های خوبی برای عرضه رایگان به سایر کشورها داشته باشیم؟ لازم است تولید فیلمهای با محتوا ریشهیابی و پشتیبانی درستی از آنها شود. در حال حاضر بودجه سینمای ایران خندهدار است و باید در آن تجدید نظر شود. سینما یعنی اقتصاد و باید برای ارزآوری آن برنامه ریزی شود.
چرا بدترین بودجه به سازمان سینمایی اختصاص مییابد؟
محمدرضا عرب کارگردان و تهیهکننده سینما افزود: دولت در کنار مردم دولت است. اگر گفتمان نداشته باشیم مردم دو قطبی خواهند شد. امروز ماهواره به خانوادهها رخنه کرده است. سازمان برنامه و بودجه یعنی مغز و روان مردم و ملت، چرا بدترین بودجه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی اختصاص مییابد. با این سقف نگاه بودجهای سال آینده و سال های آینده سال سختتر خواهد بود. سه مشکل سینماگران- مسکن، بیمه و بیکاری است که باید رسیدگی شود.
لزوم تخصیص به موقع بودجه سینما
ابراهیم اصغری تهیهکننده سینما عنوان کرد: بنده افتخار تولید فیلم هایی با بودجه دولتی داشتهام، این بودجه دولتی و کم، معمولا بسیار دیر تخصیص داده میشود و هزینه تولید در این فرایند زمانبر، افزایش می یابد که این امر به کیفیت فیلمها لطمه میزند. اگر همین بودجه کم به موقع تخصیص داده شود، سینمای ایران رونق بیشتری میگیرد.
سیدضیا هاشمی تهیه کننده سینما عنوان کرد: اگر وعده های ریاست سازمان برنامه و بودجه محقق شود، قول می دهم سردیس ایشان را جلوی سازمان سینمایی نصب کنیم.
بودجه سازمان برای سینمایی شوخی است
علی اوجی بازیگر و تهیه کننده سینما گفت:۱۳ فیلم را در بخش خصوصی ساختهام چون می دانستم اوضاع اقتصادی سینما خوب نیست. بودجه سازمان برای سینمایی که دستاورد انقلاب است شوخی است. به دلیل مشکلات اقتصادی در حال حاضر خصوصی سازی کم تر شده است. باید فرهنگ را جدی تر گرفت. فرهنگ شوخی نیست و نیاز به بازنگری جدی در بودجه سینما داریم.
علیرضا نجف زاده بازرس خانه سینما بیان کرد: رئیس سازمان سینمایی از جنس سینماست ولی این مشکلات درباره نیروی های انسانی است، ثروتی که کشورهای دیگر آن را ندارند و برای آن سرمایهگذاری می کنند و حتی این نیروی انسانی را وارد می کنند. ما فوتبال را حتی به عربستان باختهایم و متاسفانه عمده پیگیریهای ما درخصوص معیشت اعضای خانه سینماست.
سینمای ایران به گردن نظام و انقلاب خیلی حق دارد
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس افزود: سینمای ایران به گردن نظام و انقلاب خیلی حق دارد . تصویر زیبای برجای مانده از مردم در جنگ و انقلاب، از سینماست. تصاویر شاعرانه و زیبای فیلم های امثال مرحوم عباس کیارستمی در افکار جهانی از جامعه و مردم ما نقش بسته است. در کانون فیلمنامه نویسان از ۲۴۰ عضو، تنها ۴۰ نفر شاغل هستند و بقیه بیکارند.
بودجه سینما باعث خجالت است
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما تاکید کرد: متاسفانه در ایران که زیربنای همه ساختارها، اولویتهای فرهنگی است، شنیدن بودجه حوزه فرهنگ و سینما جای تاسف و شرمندگی دارد. سینمایی که بزرگترین افتخارات را برای کشور ما کسب کرده، باید این بودجه را داشته باشد؟ قانونگذاران ما باید بدانند که در کنار سیستم نظامی، اجتماعی و اقتصادی که مهم است، فرهنگ و هنر اهمیت مضاعف دارد و با این بودجهها سستترین ستون را به آن اختصاص دادهاندکه باعث خجالت است. لطفا به قانون گذاران ارزش سینمای فاخر ما را یادآوری کنید. روزی نیست که در خانه سینما با ابتدایی ترین مشکلات معیشتی سینماگران رو به رو نباشیم که بیش از ۹۰ درصد از آنها مشکلات جدی معیشتی است. این بیمه ناقص جوابگوی سیستم فرهنگی کشور نیست و شایسته آنها هم نیست. از همه کسانی که در سینما خدمت میکنند ممنونم و افتخار میکنم در سینمایی خدمت میکنم که مظلومانه با کمترین حمایت دولتی روزگار را میگذراند.
بیمه سینماگران در ضعیف ترین حالت ممکن است
سیدعلی حسینی مستندساز و عضو هیات مدیره خانه سینما اظهار کرد: ما عاشق کارمان هستیم و پای آن هلاک هم می شویم. بیمه سینماگران در ضعیف ترین حالت ممکن است. خوشحالم که ریاست سازمان سینمایی و تیمش اهل سینما هستند و مشکلات را میدانند و پیگر حل آن تا چنین سطحی هستند.
اقتصاد سینما ضعیف است و بودجههای ناچیز
فریبا کوثری بازیگر سینما افزود: بازیگران هم زیر فشار هستند و فیلمسازان به دنبال چهرههای جدید میروند. از ما که گذشت اما بخش زیادی از آنها بیکارند و در وضعیت معیشتی بدی قرار دارند. دغدغه مشترک همه ما فقط سینما و فرهنگ است و در این راه یکدل هستیم. منابع و اقتصاد سینما ضعیف است و بودجههای ناچیز.
امیدوارم روزی در زمینه ارزآوری و سود در سینما حرف بزنیم
بهرام رادان بازیگر سینما عنوان کرد: ما به عنوان صنعت سینما باید فضای تبلیغات داشته باشیم در آن صورت بروکراسی آنقدر هم پیچیده نبود و شاید هم یک صفر به رقم درآمدی سینما بیشتر می شد و دغدغهها کمتر بود. کشور ترکیه اشتراکات فرهنگی بسیاری با ما دارد و با کشورهای دیگر به صورت قراردادی ، فیلم تولید میکند و در بازار پیچیدهای فعالیت میکند. امیدوارم روزی در زمینه ارزآوری و سود در سینما حرف بزنیم . ترکیه در بسیاری از بخشهایی فیلمسازی همچون گریم ضعیف است ولی در تولید فیلم پیشرفت های زیادی داشته است.آرزو میکنم روزی مرفه بی درد به جای طعنه، آرزو باشد.
ما هنرمندان و سینماگران باید امید تولید کنیم
حامد بهداد بازیگر سینما گفت: شاید تعدد این گلایهها حتی برای دقایقی ما را بیحس کند ولی از حساسیت بالایی برخوردار است. ما کارگر معدن نیستیم و هنرمندیم و رابطه نزدیک و تنگاتنگ با مردم داریم . خواهش میکنم این حرف ها را باور کنید که حقیقت دارد. ۲۵ سال است که بازیگرم و درباره بیمه و مالیات همان حرفها را همواره شنیدهام. این دنیا جهان زشتی است و ما هنرمندان و سینماگران باید در آن امید تولید کنیم. امید و همت را ما پخش میکنیم، باور کنید که در این صنف کوچک این تنگدستی و نیازهای اساسی وجود دارد.
پیشگیری بهتر از درمان است
سیدجمال ساداتیان تهیه کننده سینما ادامه داد: پیشگیری بهتر از معالجه است. سینما مرکز گردشگری است اما با ارزان ترین قیمت فعال است. سینما کارکرد بسیاری دارد . ما ظرفیت تولید سالی ۴۰۰ ، ۵۰۰ فیلم را داریم که قرار نیست از آن خوب استفاده شود. باید با بسترسازی تولید، از این ظرفیت استفاده شود تا جایگاه سینما را ارتقا دهیم. ما چقدر باید سیاست خارجی فعالی داشته باشیم که با یک اثر زبانزد شویم؟ ما چقدر می توانستیم ظرفیت های نمایشی را افزایش دهیم؟ باید تبصره یا سرفصلی در لایحه بودجه فرهنگ و هنر برای فضاهای فرهنگی در نظر گرفته شود تا دستاوردهای خوبی در سال های بعد داشته باشیم.
بحث کیفیت محتوا و امکانات به روز لازمه سینماست
حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی اظهار کرد: نکات دقیق و درستی مطرح شده است که بهبود آن آرزوی همه ماست ، بحث کیفیت محتوا و امکانات به روز، لازمه سینماست. به کمک ریاست سازمان بیش از ۲۷ سفر استانی انجام شده و با سینماگران استانی دیدار داشتهایم . بسیاری از مسائل شما با آنها مشترک است با این تفاوت که در این استانها سینمایی وجود ندارد . همه در شهرها و مراکز پرجمعیت سرمایهگذاری میکنند ولی نقش دولت باید پوشش بیشتر در شهرهای دیگر باشد تا عدالت رعایت شود. مطالبهگری حق همه شماهاست. در بحث حمایت از تولید، فیلمسازان استانی چشمشان به مراکز حمایتی است و از ساخت فیلم محروم هستند .
حمید بهمنی کارگردان سینما خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در دیداری با هنرمندان فرمودند: ما پول خوب داریم و افراد متخصص بسیاری داریم اما دستشان در دست هم نیست. این مشکل در مسیر مدیران و متولیان حوزههای برنامه و بودجه و حوزه فرهنگ و سینما است که نیاز به همراهی است و به این جلسه می توان امید بست.
ما هم باید در ردیف بودجه سیستم دفاعی قرار گیریم
محمدحسین لطیفی کارگردان سینما گفت: هنرمندان سینما ثابت کردهاند عاشقند که هنوز کار میکنند ولی هر سال مشکلاتشان در حال افزایش است. راهکار هم این است که اگر در جنگ نرم ، وظیفه فرهنگ بر گردن ماست ما هم باید در ردیف بودجه سیستم دفاعی قرار گیریم، چرا در مجلس دنبال راهکار نیستیم؟ قطعا لازم است از دیگر ردیف بودجهها تامین مالی شویم.
دولت در همه کشورها در کنار سینماست
اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان افزود: حداقل به عنوان مسئول دولتی از مشکلات این عزیزان در برنامه و بودجه مطلع هستم . نقش سینما در تربیت آیندگان جامعه را نمیشود نادیده گرفت. در بحث سینما در عرصه بینالملل، دولت در همه کشورها در کنار سینماست و سینماگران در پیشبرد اهداف و سیاست ها همراه دولت هستند. اگر ما از فرهنگ خود دفاع نکنیم، به یغما برده می شود همانند شاعران و هنرمندان ما که موضوع فیلم سازی کشورهای دیگر شده است. در شرایطی که معمولا تولید فیلم در سه ماهه اول صورت میگیرد. ما برای تداوم تولید در سازمان سینمایی وام گرفتهایم.
در ادامه نکات اهالی سینما، داود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور گفت: از توضیحات صریح همه سینماگران حاضر در این نشست تشکر میکنم ،ممکن است همه این نکات مستقیما در سازمان برنامه بودجه تعریف نشود اما به عنوان عضوی از دولت از حقوق دوستان دفاع خواهم کرد.
وی ادامه داد: در این موقعیت که عمر خدمت ما دو سال است، سعی می کنیم میزبان خوبی برای شما باشیم. آنچه در سینما و فرهنگ می بینیم با وجود مشکلات فقط کار دل است. موضوع بهای بلیط سینما، در سازمان سینمایی بررسی و تدابیر سنجیده میشود. تعرفه های شارژ در مجتمع های تجاری اعداد بالایی است. ما در برنامه قانون هفتم حکمی را تصویب کردهایم که به زودی ابلاغ میشود .در این حکم هزینههای انشعابات و مصرف آب و برق و گاز در مراکز فرهنگی و هنری و غیره براساس تعرفههای فرهنگی است . این بدان معناست که تقریبا رایگان و یا با رقم پایینی محاسبه می شود و امیدواریم با ابلاغ این قانونی گشایشی اتفاق خواهد افتاد.
رئیس سازمان برنامه و بودجه اظهار کرد: در خصوص مشکل تسهیلات ما می توانیم در شورای پول و اعتبار، خطی اعتباری برای هنرمندان تعریف کنیم و جزو اختیارات ماست و قابل تصویب در قالب نرخ سود ترجیحی است و باید هزینه یکسال آن محاسبه شود تا در مصوبهای از شورای پول و اعتبار دریافت کنیم. همچنین در قالب برنامه، مجوز دیگری داریم که براساس آن کسانی که در ساخت، تکمیل و تجهیز، توسعه اماکن فرهنگی و هنری و ورزشی سرمایه گذاری می کنند، را به عنوان هزینه قابل قبول مالیات میپذیریم که این ابتکاری جدیدی است.
وی عنوان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه نسبت به پوشش بیمه تامین اجتماعی اعم از تبعات درمانی و بازنشستگی باید اقدام کنند. بنابراین این تکلیف بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذاشته شده تا هنرمندان با پوشش بیمهای تامین اجتماعی، درمانی و بازنشستگی حمایت شوند.
منظور گفت: یکی دیگر از موارد پیش بینی شده در قانون، هدف گذاری در ارتباط با حمایت از تولید فیلم های فاخر است که هر سال ۲۰ فیلم فاخر سینمایی در موضوعات تاریخی، سبک زندگی اسلامی، دفاع مقدس و غیره ساخته شود و امیدواریم با کمک و پیگیری رئیس سازمان سینمایی، بودجه این بخش برای سال آینده تعریف شود. باید مقدمات و هزینه آن محاسبه شود تا شاهد تولیدات خوب و فاخر باشیم. همچنین یکی از هدف گذاریهای ما حمایت از ۷ هزار و ۳۰۰ ساعت تولید پویانمایی ویژه کودک و نوجوان است.
در کنار اقتدار نظامی به اقتدار فرهنگی نیاز داریم
وی بیان کرد: من هم در موضوع حمایت از تولید، از عدد ردیف بودجه تعجب کردهام که عملا کاری نمیشود کرد و در این راستا مذاکره خواهیم کرد تا تحولی در تقویت بودجه حمایتی در حوزه فیلم صورت گیرد. ما در کنار اقتدار نظامی به اقتدار فرهنگی نیاز داریم که شما در جبهه فرهنگی هستید.
رئیس سازمان برنامه و بودجه تاکید کرد: موضوع فیلمنامه بسیار جدی است و اساس فیلم است. تدوین فیلم نامه به مطالعات جامع و حمایت نیاز دارد و ما حتما باید از آن حمایت کنیم .
منظور افزود: تخصیص اعتبارات را با توجه به اولویت ها در ابتدای سال مشخص کنید و به روزهای پایان سال موکول نکنید. موضوع مالیات را در اصلاحات مجلس حتما دنبال میکنیم.در خصوص بیمه به طور مشخص موارد مطرح شود تا در تامین اجتماعی پیگیری شود.
وی ادامه داد: در بحث فیلمهای مشترک در خارج از کشور و صادرات فیلم و ارزآوری مبحث درستی است و باید کاری کنیم که کسب و کارمان رونق گیرد. بازارهای منطقهای و بین المللی خوبی برای فیلم های ما وجود دارد و حتما رایزنان فرهنگی ما و وزارت و فرهنگ و ارشاد اسلامی باید روی این مباحث کار کنند تا از فروش فیلمها به درآمد ارزی برسیم. ما در این زمینه نیز آماده همکاری هستیم و باید طرفهای دولت از جمله وزارت امور خارجه را درگیر این موضوع کنیم تا درآمدزایی در این صنعت آغاز و رونق گیرد.
رئیس سازمان برنامه و بودجه یادآور شد: هنر فیلمسازی ما نیاز به یارانه ندارد و اگر حمایتهای به موقع صورت گیرد خود فیلم صنعت پر رونقی خواهد بود. ما با افتخار علاقه مند به حمایت هستیم. اهالی فرهنگ و هنر نیاز به احترام دارند که یکی از الزامات کار ماست و آمادگی داریم هر کمکی لازم است انجام شود. در موضوع فیلمهای ناب و ویژه نیز اماده هرگونه کمک هستیم و از فیلمنامهها حمایت میکنیم .
وی گفت: در حوزه ساخت فیلم از چهرهها ، نام آوران ، شعرا، ارزش های انقلابی و دینی و غیره حاضر به حمایت هستیم و از حماسههایی چون غزه حمایت خود را برای تولیدات سینمایی اعلام میکنیم.امیدوارم همه موارد با کمک هم مرتفع شود و شاهد بهبود شرایط باشیم .
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در پایان گفت: ما همه موارد مطرح شده را در سازمانسینمایی پیگیری میکنیم و امیدواریم بتوانم به زودی در حوزه معیشت خبرهای خوبی را اعلام کنیم و مشکلات حوزه مسکن، بیمه و مالیات را تاحدی بهبود بخشیم.
این نشست با جمعی از سینماگران کشور از جمله: فریبا کوثری، بهرام رادان، حامد بهداد، محسن علی اکبری، احمد مرادپور، منوچهر محمدی، غلامرضا موسوی، علی سرتیپی، ابوالحسن داودی، احمد میرعلایی، محمدرضا عرب، حبیب اسماعیلی، رسول صدرعاملی، ابراهیم اصغری، سیدضیا هاشمی، علی اوجی، جابر قاسمعلی، علی دهکردی، سیدعلی حسینی، حمید بهمنی، محمدحسین لطیفی سیدجمال ساداتیان، اصغر فارسی، حبیب ایل بیگی، قادر آشنا، علیرضا نجف زاده، مسعود امینی تیرانی، روح الله سهرابی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی و … و تعدادی از معاونین و مدیران سازمان برنامه و بودجه برگزار شد.
جمال شورجه کارگردان سینما و تلویزیون از آرزویش برای به سرانجام رسیدن سریال تلویزیونی «موسی(ع)» در زمان حیات خود گفت.
به گزارش سینمای خانگی، جمال شورجه کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون که پیش از این قرار بود پروژه تلویزیونی «موسی (ع)» را کارگردانی کند و به دلیل بیماری این امکان را از دست داد، درباره مذاکراتی که با ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان کارگردان فعلی این پروژه داشته است، به مهر گفت: من و ابراهیم حاتمیکیا از ابتدا صحبتهای کلی در این زمینه داشتیم و ایشان حتی برای ورود به پروژه، اذن گرفتند. تا جایی هم که اطلاع دارم این روزها گروه تولید مشغول پیگیری ساخت دکورها، تهیه لباسها و فراهم آوردن مقدمات استودیویی کار هستند.
وی با ابراز امیدواری برای به سرانجام رسیدن پروژه «موسی» تاکید کرد: من به حضرت موسی (ع) این قول را دادهام که ابتدا این سریال را بسازم و بعد از دنیا بروم. امیدوارم تا زندهام این اتفاق رخ بدهد.
شورجه درباره دلایل تکرار نشدن تجربههایی همچون فیلم «۳۳ روز» در قالب سینمای مقاومت در ایران، گفت: این جنس فیلمها کارهایی است که باید از بالا برای آنها سفارش وجود داشته باشد. همان زمان هم آقای شمقدری معاون سینمایی بود و در بنیاد فارابی هم آقای میرعلایی مسئولیت داشت که خودشان دستی برآتش سینما داشتند. امروز هم همان اتفاق باید رخ بدهد و مدیران باید چند کار شاخص در موضوعاتی مانند فلسطین را که موضوع روز هستند، سفارش بدهند.
وی افزود: درباره موضوع فلسطین میتوان به فیلمنامهنویسان توانمندی مانند فرهاد توحیدی و یا حبیب احمدزاده سفارش کار داد تا پروژه از همان مرحله صفر به درستی کلید بخورد. وقتی فیلمنامهنویس و کارگردان معتبر پای چنین کارهایی بیاید دیگران هم همراه میشوند. امروز محمد خزاعی باید نویسندگان سینما را فرابخواند و از اولویت بودن موضوع غزه با آنها صحبت کند. بودجهای هم میتوانند به این موضوع اختصاص دهند. رایزنیها میتواند از طرف سازمان سینمایی با سفارتخانههای مربوطه صورت بگیرد تا دوستان فیلمساز بتوانند برای تحقیقات بیشتر به فلسطین هم بروند. گروهی از فیلمنامهنویسان کاربلد میتوانند در قالب یک سفر پژوهشی به میدان بروند و سوژههای ناب را پیدا کنند.
شورجه ادامه داد: زمانی که من «۳۳ روز» را میساختم، سوژه اولیه آن وجود داشت و داستان آن را خود آقای شمقدری نوشته بود. همین امروز هم میتوان از ظرفیت امثال آقای شمقدری برای سرپرستی گروههای اعزامی به فلسطین استفاده کرد. در همین شرایط جنگی میتوان سینماگران را به میدان فرستاد تا داستانهای ناگفتهای درباره خانوادههای درگیر در جنگ و یا عملیاتهای مرتبط را روایت کنند.
این کارگردان باسابقه تاکید کرد: این موضوعات در مرحله فراخوان و اعلام حمایت هم نباید متوقف بماند و نیاز است که بودجه عملیاتی برای آن تخصیص داده شود. در موضوعات دیگری مانند عاشورا و یا مقاومت هم میتوان اقدامات و طرحهای مشابهی داشت و از ظرفیت سینماگرانی مانند داوود میرباقری بیشترین استفاده را برد.
وی افزود: من زمانی برای یک پروژه سینمایی به الجزایر رفتم. آن زمان معاون وزیر الجزایر به ایران آمده بود و با معاون وزیر ما تعهدنامهای را امضا کرد تا فیلمی با موضوع مفاخر الجزایر و با حضور عوامل ایرانی تولید شود. من برای این کار انتخاب شدم و وقتی به آنجا رفتم با فیلمنامهای مواجه شدم که خیلی خوب نبود. فیلمنامهنویسانی را بهعنوان مشاور پای کار آوردم تا آن متن اصلاح شود. این جنس کارها نیاز به پیگیری میدانی دارد.
شورجه در پایان درباره نسل جوان فیلمسازان در سینمای ایران هم گفت: سینماگران جوان باید در کنار سینماگران پیشکسوت قرار بگیرند تا بتوانند با پشتوانه پیشکسوتان، وارد معرکه شوند. نسل جوان باید به میدانهای مختلف ورود داشته باشند تا خودشان سوژههایی را شکار کنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم بزرگداشت زندهیاد پروانه معصومی در مسجد بلال گفت: این هنرمند بدون لکنت از ارزش ها و آرمانها میگفت و دفاع میکرد و هیچ ترس و نگرانی از واکنشها نداشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم ترحیم زنده یاد پروانه معصومی هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون به همت صدا و سیما و سازمان سینمایی کشور با حضور جمعی از هنرمندان، پیشکسوتان و مسئولان حوزه سینما و تلویزیون امروز یکشنبه- ۱۲ آذرماه- از ساعت ۱۴ در مسجد بلال صدا و سیما در حال برگزاری است.
اجرای مراسم را حسن سلطانی بر عهده داشت. در ابتدای مراسم پیام رییس جمهور و رییس مجلس به مناسبت درگذشت زندهیاد پروانه معصومی قرائت شد.
سپس حاج مرتضی طاهری، مداح اهل بیت با نوحهخوانی و مداحی یاد و خاطره این بازیگر را گرامی داشت.
محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان اولین سخنران مراسم ضمن عرض تسلیت به مناسبت درگذشت این هنرمند گفت: ایشان حق زیادی بر گردن جامعه هنری و مخاطبان داشتند و در طول حیات طیب ومبارک شان آثار بی نظیری را خلق کردند.
وی با تاکید بر این که پروانه معصومی از سرامدان حوزه سینما بود اظهار داشت: او چند دهه با وقار و متانت فعالیت کرد و نامی ماندگار از خود به جا گذاشت. علاوه بر نقش آفرینی های هنری شان شخصیت اجتماعی ممتازی داشتند که برآمده از شخصیت والایشان بود.
وزیر فرهنگ افزود: وی در اتفاقات مهم در کنار مردم بود و به اعتقادات جامعه افتخار می کرد. بدون لکنت از ارزش ها و آرمانها میگفت و دفاع می کرد و هیچ ترس و نگرانی از واکنش ها نداشت.
خواهشم از فضاهای رسمی این است که شان خودشان را حفظ کنند و هر موضوعی را به دو قطبی تبدیل نکنند. از خانم معصومی به خاطر آثارشان نام نیک به جا مانده است
اسماعیلی همچنبن در جمع خبرنگاران گفت: درگذشت او یک فقدان مهم است و جبران این ثلمه آسان نخواهد بود. امیدوارم با پرداختن به او یک اسوه همیشه جاوید را بتوانیم معرفی کنیم.
وزیر ارشاد گفت: این درگذشت برای جامعه کشورمان و همه اصحاب هنر این یک مصیبت جبران ناپذیر است.این بانوی بزرگ سینمای ایران یک هنرمند نبود یک معلم اخلاق بود یک دغدغه مند اجتماعی بود کسی بود که در مقاطع مخالف بدون لکنت از آرمان های مردم دفاع میکرد و پای اهداف و منافع ملی می استاد و در این راه از هیچ موضوعی ابا نداشت و نگران دیگران نبود.
اسماعیلی گفت: این درگذشت را به خانواده عزیز او و همه علاقمندانشان تسلیت میگوییم امیدواریم خداوند ایشان را برا همیشه به عنوان اسوه در جامعه هنری و برای همه هنرمندان قرار بدهد که نمونه اعلای یک هنرمند وطن دوست مردم دغدغه مند مردم بودند
پیمان جبلی، سیدمحمد حسینی، (معاون پارلمانی) مسعود ده نمکی، جواد شمقدری، احمد میرعلایی، مهدی نقویان، (رییس سیمافیلم)، داریوش یاری، علی بخشی زاده، مهدی فرجی، امیر نوری (پیشکسوت رادیو) از جمله مدیران و هنرمندان حاضر در مراسم هستند.
محمدمهدی عسگرپور، تهیهکننده و فیلمساز با تاکید بر این که در یکی دو روز اخیر فضای دو قطبی شکل گرفت گفت: همه هنرمندان کشور ما یک جور فکر نمیکنند. این به معنای این نیست که بخواهیم درباره آخرتشان قضاوت کنیم. ما میتوانیم از نام نیکی که از هنرمندان باقی میماند یاد کنیم.
مسعود ده نمکی، کارگردان نیز در ادامه مراسم تاکید کرد: بخش عظیمی از عالم هنر سرمایه انسانی است. خانم معصومی از بازیگر تبدیل به مولف شد. نباید از این سرمایهها غافل شد. نیروهای جدید میایند ولی صاحب تجربه ها باید تکریم شوند. مدیران نباید بگذارند اینها بیکار بمانند.
وی افزود: باقیات الصالحات غیر از نام نیک اثری است که موثر از خودش به جا می گذارد. چه مشهور باشیم و چه فالوئر نداشته باشیم همه رفتنی هستیم. از لحظهای که وارد قبر میشویم حساب و کتاب ما متفاوت میشود.
در ادامه مراسم فایل صوتی که محمود پاک نیت، بازیگر و انسیه شاه حسینی، کارگردان درباره شخصیت پروانه معصومی فرستاده بودند پخش شد.
نیما معصومی، پسر پروانه معصومی در بخش پایانی مراسم از همه افرادی که در چند روز اخیر تسلیبخش خانواده بودند قدردانی کرد.
وی گفت: مادرم تاکید داشت که هنگام مراسم خاکسپاری و ترحیم مزاحمتی برای مردم روستا ایجاد نشود.
دعوت به حضور در کنار قبور شهدا و ادای احترام به شهدای گمنام پایانبخش این مراسم بود.
حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق، استاد حوزه و دانشگاه یکی دیگر از سخنرانان مراسم بود.
زنده یاد پروانه معصومی ششم آذرماه در بیمارستانی در شهر رشت درگذشت. او از جمله بازیگران شاخص سینمای بعد از انقلاب بود که برای فیلمهای «گلهای داوودی» و «جهیزیه برای رباب» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد. او از شمایلهای بازیگری زن سینمای بعد از انقلاب بود که تلاش کرد چهره زن ایرانی را در آثار مختلف به تصویر کشد.
ناخدا خورشید، مسافرری، تحفهها، ترنج و سریالهای امام علی (ع)، یوسف پیامبر و کوچک جنگلی از جمله آثاری است که زندهیاد معصومی در آنها نقشآفرینی کرده است. پیکر این هنرمند چهارشنبه هشتم آذرماه در امامزاده ابوطالب منطقه فرحزاد به خاک سپرده شد.
پروانه معصومی در حالی امروز ۶ آذر ماه از دنیا رفت که بسیاری از همکاران و آشنایانش ناباورانه این خبر را شنیدند، بخصوص آنکه خیلیها از بیماری او اطلاعی نداشتند. معصومی معتقد بود خیلی از بازیگرها دوست ندارند کسی بیماریشان را بداند و خودش هم اینطور دوستانش را بهتزده کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، پروانه معصومی بازیگر سینما و تلویزیون متولد سال ۱۳۲۳ در تهران بود که از دهه ۵۰ خورشیدی وارد سینما شد. او در طول سالها فعالیتش در سینما، یک بار سیمرغ بلورین بهترین نقش اول را برای بازی در فیلم «گلهای داودی» رسول صدرعاملی گرفت و چند سال بعد لوح زرین جشنواره فجر را برای بازی در نقش اول فیلم «جهیزیهای برای رباب» گرفت.
معصومی تحصیلات خود را در رشته زبانهای خارجی به پایان برده بود و در رشته حقوق سیاسی نیز تحصیلاتش را ناتمام گذاشت. وی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۱ با بازی در فیلم «بیتا» ساخته هژیر داریوش آغاز کرد و این فعالیت را چند سال قبل ادامه داد.
آخرین فیلم او در سینما «معکوس» به کارگردانی پولاد کیمیایی بود و این شبها هم سریال «یوسف پیامبر» با بازی او در حال پخش از تلویزیون است.
نقشهای معصومی در فیلمهای قبل از انقلاب اسلامی در تقابل آشکار با زنان فیلم فارسی بود و با آنها جایگاه ویژهای در فیلمهای روشنفکری ایجاد کرد. او همچنین اولین بازیگر بعد از انقلاب اسلامی است که جایزه بازیگری بهترین زن را دریافت کرد.
این بازیگر در سال ۱۳۸۴ در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار ایسنا در مکان این خبرگزاری حاضر شد و از فیلمها و خاطرات خود سخن گفت.
با درگذشت پروانه معصومی (سهشنبه ۶ آذر) مشروح این مصاحبه که توسط مسعود نجفی انجام شده است، پس از ۱۸ سال بازنشر میشود.
شروع بازیگری با «بیتا»
اواخر سال ۵۰ بود که آقای هژیر داریوش به دلیل دوستیشان با شوهر من و نزدیک بودن منزلشان با ما و همچنین دوستی خانوادگی که با آقای بهارلو داشتیم برای بازی در این فیلم (بیتا) از من دعوت کردند و گفتند سه، چهار جلسه بیشتر طول نمیکشد و من هم دیدم که تقریبا لوکشین کار نزدیک به خانه خودم است و سه روز کاری قرار بود باشد که قبول کردم و چون حرفهای نبودم و سینما را نمیشناختم، وقتی کار چهار روز شد گفتم نمیآیم و بعد دیدم حتما باید بروم. من این فیلم را تازه ۱۰ سال پیش (۱۳۷۴) دیدم و معتقدم میان فیلمهای آن زمان کار خوبی بود و بسیاری از آدمهای تحصیلکرده مثل خود آقای داریوش و هوشنگ کاووسی در این فیلم حضور داشتند. از میان بازیگران فیلم نام آقای انتظامی را شنیده بودم و خانم (فائقه) آتشین را هم قبل از اینکه از ایران بروم به خاطر اجرای برنامههایشان دیده بودم.
«رگبار»
شوهر من عکاس تبلیغاتی بود، آقای بیضایی عکسی از من برای تبلیغ یک کالا دیده بودند که باعث شد توسط آقای احمد رضا احمدی برای بازی در نقش عاطفه (رگبار) به من پیشنهاد شود. من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدهام و دورهای وارد سینما شدم که این کار خیلی خوشایند نبود به همین جهت اصلا قصد بازیگری نداشتم. آقای احمدی هم وقتی قصه «رگبار» را برای من تعریف کردند، برایم فرق نمیکرد که قصه چه باشد چون اصلا سینمای آن دوره را ندیده بودم و نمیدیدم.
میدانستم بازیگر شدنم با مخالفتهای وحشتناک خانوادهام مواجه خواهد شد. من آن موقع به همراه همسرم تازه از آلمان برگشته بودم و هیچ آشنایی با مقولات هنری ایران نداشتم. آقای بیضایی خودشان قصه را برای من تعریف کردند و من حتی ایشان را هم نمیشناختم. فیلمنامه را گرفتم و خواندم، آقای بیضایی گفتند چقدر میگیری تا این فیلم را بازی کنی؟ من هم بدون اینکه بدانم دستمزدها چقدر است مبلغی را گفتم، ایشان گفتند: این مبلغی که شما گفتید میدونید دستمزد کی است؟ گفتم: نه. گفت: این مبلغ را خانم آتشین میگیرد و بازی میکند. گفتم: من اینقدر میگیرم و بازی میکنم، اگر هم نمیخواهید بازی نمیکنم. گفتند: با یک سکانس شروع میکنیم که اگر قبول شدید پول را به شما میدهیم و با سکانس فوقالعاده مشکلی شروع کردند. صحنهای که عاطفه وارد مدرسه میشود و آقای حکمتی را جای مدیر میگیرد و شروع میکند به شکایت کردن از آقای حکمتی این صحنه گرفته شد و بیضایی چهار پنج روز بعد رضایت خودش را اعلام کرد و گفت: بعد از کار دستمزد شما را میدهیم.
«رگبار» پشت صحنه سالم و خیلی بیریایی داشت و میتوانم بگویم این فیلم در نهایت فقر و صمیمت فوقالعاده خاصی ساخته شد و معتقدم آن صمیمیت به آن طرف دوربین هم منتقل شد. خود من فیلم «رگبار» را فوقالعاده دوست دارم و خوشحال هستم که در این فیلم بازی کردم. شاید بیشترین عاملی که در این فیلم به من کمک کرد حضور آقای پرویز فنیزاده در نقش مقابلم بود. آقای فنیزاده آن موقع بیشتر در تئاتر کار میکردند و نوع بازی و رفتارشان طوری بود که من با ایشان خیلی راحت بودم با توجه به اینکه هیچ راهنمایی هم برای بازی من از سوی آقای بیضایی صورت نمیگرفت. البته بعد از اینکه فیلم تمام شد از ایشان علت عدم راهنماییشان را پرسیدم که گفتند همین خجالت تو جلوی دوربین برای من کافی بود و دیدم واقعا حق داشتند و آن خجالتی که از دوربین و محیط داشتم نقشم را خیلی طبیعی کرد. به هر حال «رگبار» فیلم پر سر و صدایی شد و جوایزی را هم در جشنوارههای داخلی و خارجی کسب کرد و برای من هم خیلی مهم بود که در این فیلم حضور پیدا کردم. البته فیلم اکران موفقی نداشت و فقط یک دوره در زمان اکرانش در سینما «بلوار» که دانشجوها و تیپهای تحصیل کرده به آنجا میرفتند، خیلی شلوغ شده بود و بیشتر از تمام زمانی که در سینماهای دیگر روی اکران بود درآمد داشت، من هنوز این فیلم را از همه فیلمهایم بیشتر دوست دارم.
گویندگی در «شهر قصه»
در سال ۱۳۵۲ و بعد از فیلم «رگبار» برای من خیلی عجیب بود که برای گویندگی این فیلم انتخاب شوم. چون هنگام اجرای این تئاتر که یک سال طول کشید خانم مفید گوینده این نمایش بود و بعد که آقای منوچهر انور داشتتند این فیلم را میساختند این کار را به من پیشنهاد کردند و وقتی هم که راجع به عدم استفاده از خانم مفید پرسیدم، گفتند میخواهند از یک آدم جدید استفاده کنند. «شهر قصه» کار سادهای بود و زیباییاش فقط برای من این بود که توانستم در مدت ۳۰ روز ارگ بم را بگردم و گرنه تجربه خاصی برایم نداشت. این فیلم هم با توجه به اینکه از تئاترش خیلی استقبال شده بود در سینما موفق نبود و آنطور که شنیدم فقط یک سانس دو سه روزی در سینما تخت جمشید آن زمان روی پرده بود.
«غریبه و مه»
این فیلم هم بعد از «رگبار» از سوی آقای بیضایی به من پیشنهاد شد که بیش از یک سال هم زمان ساختنش طول کشید. ۶ ماه منتظر زمان بودیم و ۶ ماهی هم صرف فیلمبرداری شد. بین دو فیلم «رگبار» و «غریبه و مه» پیشنهادات زیادی به من شد که من به خاطر اینکه قصد کار در سینما را نداشتم قبول نمیکردم اما بعد از «رگبار» متوجه شدم که جنس دیگری از سینما به وسیله بهرام بیضایی شروع شده است و با «غریبه و مه» دارد ادامه پیدا میکند. وقتی «رگبار» را بازی کردم، فکر کردم اولین و آخرین فیلمی است که بازی میکنم چون به هیچ وجه دلم نمیخواست در کار سینما باشم اما بعد از «غریبه و مه» دیگر هدف داشتم و هدفمند جلو میرفتم. حالا خانمی وارد سینما شده که فیلمی را بازی کرده و موفق بوده و پیشنهادات فراوانی هم داشته است و هر کاری را قبول نکرده یعنی با پول کسی نتوانست مرا بخرد. بنابراین من هدفی داشتم و هدفم این بود که بگویم آدم میتواند در سینما باشد و زندگی خصوصی خودش را هم داشته باشد و خیلی هم مورد احترام مردم قرار گیرد و خوشحال هستم با همان راه هم پیش رفتم.
«غریبه و مه» هم در گیشه موفق نبود. در سینما تک فرانسه هم که فیلم را دیدم همانطور که در سالن نشسته بودم میدیدم که مردم دولا دولا از سالن خارج میشوند و فکر میکردم ایرانیهای مقیم فرانسه هستند. بعد که فیلم تمام شد دیدم حدود ۳۰ ایرانی باقی ماندهاند و خارجیها رفتهاند بنابراین این فیلم زبانش جوری بود که در آن زمان فرنگیها را نتوانست جذب کند. من خاطره جالبی هم از این فیلم دارم. تالار وحدت فیلم را نمایش میداد و خیلی دلم میخواست ببینم فیلم چگونه شده است. آقای بیضایی خیلی اصرار داشتند که در سالن بنیشینم اما من گفتم، وقتی در سالن بنشینم بعد که فیلم تمام میشود همه من را نشان میدهند و خوشم نمیآید. گفت خب من میگویم در اتاق آپارات بنشینی. موقعی که سالن تاریک شد به اتاق آپارات رفتم و پشت خانم و آقایی که جزو مهمانان خاص بودند نشستم. آنها به قدری به فیلم فحش دادند که خیلی دلم میخواست به آنها بگویم شما که اینقدر عصبی هستید چرا بیرون نمیروید، اما اگر اینکار را می کردم آنها مرا میشناختند، پس تا آخر با فحشهای آنها فیلم را دیدم. صداهای فیلم خیلی زیاد بود و این یکی از دلایلی بود که آقای بیضایی وقتی که من از فرانسه برگشتم تصمیم گرفتند تا فیلم را صداگذاری مجدد با صدای خودمان کند و من به اتفاق آقای شجاعزاده ۱۰ روزی تمرین کردیم ولی در نهایت به خاطر اینکه صدای من از چهره روی پرده جوانتر بود، فیلم با همان صدای قبلی باقی ماند. مدیر دوبلاژ علیرغم علاقه من قبول نکرد که صحبت کنم و خانم ژاله کاظمی به جای من حرف زد. فریادها و صداهای زیاد فیلم هم با دوبله مجدد درست شد.
روایتی از حضور در تئاتر
نمایش «جنایت و مکافات» به کارگردانی دکتر رفیعی تنها تجربه من در تئاتر است که سال ۵۶ در تئاتر شهر اجرا شد. این کار تجربه خیلی بدی برای من بود و به خاطر همین دیگر تئاتر کار نکردم. حس می کردم همه فکر میکنند یک نفر از سینما به جمعشان اضافه شده و میخواهد جای آنها را بگیرد.
«کلاغ» و آخرین تجربه با بیضایی
بیضایی با ساخت «کلاغ» در سال ۵۶ در حقیقت میخواست برخلاف فیلمهای قبلیاش فیلمی برای گیشه بسازد که فروش کند ولی متاسفانه موفق نشد. به نظر من عامل مهمی که وجود داشت این بود که فیلمنامه کلاغ برای عصمت صفوی نوشته شده بود. به نوعی زندگی خود ایشان بود اما وقتی که میخواستیم کار کنیم ایشان فوت کردند و به ناچار بازیگر فیلم عوض شد و تمام قصه روی شخصیت آسیه منتقل شد. نقشی هم که خانم آنیک آن را بازی میکرد چون تواناییاش اندازه خانم صفوی نبود، به همین جهت نتیجه کار خیلی فرق کرد. ولی من فیلم «کلاغ» را خیلی دوست دارم. در واقع به هر سه فیلمی که با بیضایی کار کردهام علاقمندم و هر کدام را به نوعی دوست دارم. «رگبار» به خاطر ساده بودن و صداقتش، «غریبه ومه» و «کلاغ» به خاطر اینکه تاریخی از زندگی من هستند و این مسئله که همیشه آدم به دنبال گذشتهاش میگردد و میخواهد یک جوری به آن دسترسی داشته باشد، برایم جذابیت دارد.
بعد از انقلاب اسلامی
بعد از فیلم «کلاغ» و در واقع قبل از انقلاب اسلامی من به فرانسه رفتم و بعد از بازگشتم در سال ۱۳۶۳ در فیلمی به نام «راه دوم» حضور پیدا کردم که فیلم فوقالعاده بدی با قصه فوقالعاده خوبی بود. متاسفانه من حق ندارم اسم نویسنده فیلم را بگویم، ظاهرا اسم نویسنده به عنوان اسم کارگردان ذکر شده است. همان زمان هم که سناریو را خواندم، به نظر قصه خیلی قشنگی آمد که به یکی از نویسندههای خیلی خوب کشورمان تعلق داشت که به خاطر اینکه تجربه اول کارگردانش بود در اجرا خوب درنیامد. در این فیلم آقای ناصر طهماسب نقش مقابل من را بازی میکردند. من فیلم «راه دوم» را شروع کار زن در سینمای بعد از انقلاب میدانم، تا قبل از آن زنها به عنوان یک مشت سیاهی که میروند و میآیند در فیلمها حضور داشتند اما در این فیلم زن به عنوان فردی بود که وجود داشت.
«گلهای داوودی» و اولین سیمرغ بازیگر زن
وقتی فیلمنامه «گلهای داوودی» را خواندم از آن خوشم آمد. نواقصی در فیلمنامه وجود داشت که قرار شد برطرف شود و یک مقدار هم مشکل گریم داشتیم چون حتما چهره من باید کمی پیرتر میشد تا داشتن پسری هم سن آقای امکانیان به چهرهام بخورد. خوشبختانه با آقای صدرعاملی میتوانستم کنار بیایم؛ مثلا صحنهای بود که باید به زندان میرفتم و خبر مرگ شوهرم را میشنیدم. در فیلمنامه نوشته بود زن جیغ میکشد و خودش را به زمین میاندازد و توی سرش میزند و کارهایی میکند که به نظر من در شخصیت آن زن نبود. زنی که ۲۲ سال بچهاش را بیسر و صدا بزرگ کرده و همیشه انتظار شوهرش را کشیده این کارها به او نمیخورد. گفتم این جوری نمیتوانم. اتفاقا نویسنده فیلمنامه هم در آنجا حضور داشتند که من ایشان را نمیشناختم.
آقای صدرعاملی گفت، شما چطور میبینید؟ گفتم من این زن را میبینم که سکوت محض بکند و از درون خراب شود. این تظاهر کمی عامیانه و کولیوار است که به این زن نمیخورد. گفتم، آن چیزی که شما میخواهید بازی کردنش برای من خیلی راحتتر از چیزی است که خودم میگویم اما آنچه که میخواهید با من ارتباط برقرار نمیکند. البته ایشان نمیدانستند من قبلا در همان جا چنین صحنهای را دیده بودم چون پدر من در همان سلول و همان جا در زندان قصر زندانی بود. حدود بیست و شش سالم بود به همراه مادرم به ملاقاتش رفته بودیم. پدرم آن روز حالش خیلی بد بود و تعریف میکرد شب گذشته یک پسر ۲۰ ساله دانشجو را آوردند و آنقدر او را زده بودند که جفت کلیههایش خونریزی کرده بود و من تمام صبح بالای سرش بودم. مادرم در حین صحبت پدرم توجه او را به سرباز پشت سرش جلب میکرد که حرفهایش را گوش میکرد اما پدرم آنقدر منقلب بود که نمیتوانست ادامه ندهد و گفت: وقتی صبح بالای سرش رفتم بغلش کردم و یک جرعه شیر به او دادم که تمام کرد. پدرم خیلی ناراحت بود و بیشتر از آن نتوانست صحبت کند. جلسه بعد که به ملاقات پدرم رفتیم دیگر پدری وجود نداشت یعنی آمدند گفتند نیست. من آن چیزی که دیدم مادرم بود فقط خیلی آرام گفت، نیست؟ گفتند هر چه پیج میکنیم نمیآید. مادرم خیلی یواش دستش را به دیوار گرفت و آرام روی یکی از نیمکتها نشست و فقط نگاه کرد، چون بچههایش همراهش بودند هیچ جوری نمیخواست خودش را بشکند. آن صحنه «گلهای داوودی» عینا یادآور آن روز بود. پدرم وجود نداشت و منتظر بودیم که بگویند جسدش را به فلان جا بردهایم.
نویسنده کار به من گفت، شما اینقدر به بازیگری خودتان اطمینان دارید که میتوانید در سکوت هم این نقش را ایفا کنید؟ گفتم نه، به بازیگری خودم هیچ اطمینانی ندارم و هیچ خودبینی هم ندارم که بگویم بازیگر خوبی هستم که بتوانم این کار را بکنم ولی احساس میکنم که این درستتر است. البته دلیلش را نگفتم که چرا این درستتر است. آقای صدرعاملی هم وقتی دیدند ایشان مقاومت میکنند و همان نوشتههای خودشان را میخواهند گفتند دو برداشت میگیریم؛ یکی آنکه خانم معصومی میگویند و یکی آنکه شما میگویید. ولی اول صحنه خانم معصومی را میگیریم. مدیر فیلمبرداری کار، آقای ملکزاده بودند پلان به این صورت بود که وقتی آقای مشایخی میگوید شوهر شما مُرد کرین یکدفعه پایین میآید، مثل اینکه دنیا یکدفعه روی سرم خراب میشود و من برگشتم و فقط دوربین را حس کردم. زیر چشمم شدیدا شروع به پریدن کرده بود و نمیتوانستم کنترلش کنم. امیدوار بودم توی دوربین دیده نشود فقط صدای آقای صدرعاملی را میشنیدم که میگفت از دست نده خانم معصومی دنبالش کن، تعقیبش کن، کرین با من میآمد از در بیرون میرفتم و همه جا با من بود. من همیشه ممنون آقای صدرعاملی هستم که صحنه را متوقف نکرد چون معتقدم آن لحظه فقط یک بار اتفاق میافتد. با همان یک برداشت کار تمام شد و دیگر صحنه مورد نظر نویسنده گرفته نشد. در واقع این فیلم اولین کار من بود که با استقبال تماشاگر مواجه شد. قصه پرسوز و مردمپسندی داشت. من برای این فیلم جایزه بهترین بازیگر زن سومین جشنواره فیلم فجر را دریافت کردم که اولین دورهای بود که به بازیگران زن جایزه تعلق میگرفت.
ماجرای سیمرغ جشنواره فجر
گرفتن این جایزه هم ماجرای جالبی دارد. هنگام جشنواره در شمال مشغول بازی در فیلم «چمدان» به کارگردانی جلال مقدم بودم. مدتها بود که به اتفاق آقای انتظامی، تارخ و سایر گروه در آنجا مانده و منتظر هوای ابری بودیم و اصلا از جشنواره خبر نداشتم. صبح زود بود که آقای انتظامی در اتاقم را زد و به من تبریک گفت و خبر دادند که بهترین بازیگر زن سال شدم. وقتی به تهران آمدم متوجه شدم به خاطر نبودنم در مراسم جشنواره پشت سرم شایعه درست کردهاند که به خاطر اینکه باید با چادر میرفتم و جایزه را میگرفتم در مراسم حاضر نشدم که گفتم من اصلا روحم از این جشنواره خبردار نبوده است.
«آشیانه مهر»
این فیلم دومین همکاری من با جلال مقدم بود که آن کار را هم خیلی دوست دارم و به نظرم فیلم متفاوتی بود. من در این فیلم نقش زنی را داشتم که بر اثر از دست دادن فرزندش در بمباران مشاعرش را از دست میدهد. متاسفانه فیلم دو سال توقیف بود و بعد هم که از توقیف درآمد دوبلهاش عوض شد. آقای خاچکیان آمدند و صحنههایی به اول فیلم اضافه کردند و تقریبا قصه فیلم کاملا عوض شد و در نهایت به اکران درآمد. یادم هست موقع اولین نمایش فیلم مرحوم مقدم رو به من کرد و سرش را تکان داد و گفت اگر میدانستم همچون اتفاقی میافتد هرگز این فیلم را نمیساختم.
«ناخدا خورشید»
با آقای تقوایی به بندر لنگه رفته بودند و فیلم «ناخدا خورشید» را کار میکردند. ایشان به من زنگ زدند و گفتند نقشی است که میخواهم تو بازی کنی. گفتم خب بازی میکنم. گفتند نقش کوتاهی است. گفتم در فیلم شما کوتاهی یا بلندی نقش برایم مهم نیست. مهم این است که با آقای تقوایی کار میکنم. گفت مسئله دیگر این است که تهیهکننده گفته برای این نقش دستمزدی به این خانم نمیدهم اما من دلم میخواهد تو بازی کنی. قبول کردم بدون دستمزد بازی کنم. البته بعد که فیلم تمام شد تهیهکننده مبلغی را به عنوان کادو به من دادند. در این فیلم هم قسمتهای زیادی از بازی من حذف شد که من روز نمایش عمومی فیلم از آقای تقوایی گله کردم و علت آن را پرسیدم و ایشان دلیل قانعکنندهای به من ارائه دادند و دیدم حق با ایشان است.
دریافت دومین جایزه از جشنواره فجر
من هرگز سالی بیشتر از یک فیلم بازی نکردم. سال ۱۳۶۶ چند فیلم من همزمان با هم اکران شدند. «آشیانه مهر»، «خارج از محدوده»، «جهیزیه برای رباب»، «شکوه زندگی» و «شناسایی» فیلمهایی بودند که در یک سال اکران شدند. ضمن اینکه برای بازی در فیلمهای «جهیزیه برای رباب» و «شکوه زندگی» دومین سیمرغ بلورینم (لوح زرین) را از ششمین جشنواره فیلم فجر گرفتم.
«ناصرالدین شاه آکتور سینما»
در این فیلم همان نقشی را که در فیلم «رگبار» داشتم بازی میکردم. وقتی آقای مخملباف با من راجع به آن کار صحبت کرد خیلی فروتنانه گفت، اگر شما این فیلم را بازی نکنید من آن را نخواهم ساخت و آن چیزی که برای من عنوان کرد این بود که فیلمشان یک نوع حقشناسی نسبت به آقای بیضایی است و من هم قبول کردم تا بازی کنم. من حتی آن موقع شمال بودم و چون قرار بود صحنه برفی باشد دو، سه بار به تهران آمدم و برف نیامد تا اینکه یک روز برف وحشتناکی بارید و کار گرفته شد. آقای مخملباف هم با بیل برفها را روی سر من میریختند. در صحنه من چادرم را با دست گرفته بودم و از ترس اینکه فرم چادر به هم نخورد همینجور نگه داشته بودم و واقعا نمیدانم این کار چند ساعت ادامه داشت. کار که تمام شد دست راست من تقریبا فلج شده بود و تا سه چهار روز همان طور مانده بود. متاسفانه این فیلم را ندیدم اما مطمئنم فیلم خوبی شده است، چون واقعا آقای مخملباف با انرژی این کار را انجام میدادند و با اینکه صحنههای من در یک روز به پایان رسید اما فوقالعاده از کار کردن با ایشان خوشم آمد. مخملباف به بازیگر انرژی زیادی میدادند و فیالبداهه کارکردنشان سر صحنه خیلی زیبا بود.
دوران کمکاری
در مقطعی پیشنهاداتی که به من میشد خیلی مناسب نبود. بعد از «تورنج» خیلی به من پیشنهاد شد که عینا مثل «تورنج» بود. تورنج راجعبه نقشهای قالی بود و فیلم دیگر راجع به رنگ قالی بود و من گفتم یک بار این نقش را بازی کردم، حالا یکدفعه دیگر هم باید این کار را بکنم؟ خب آدم یک بار یک تجربه را انجام میدهد. دو بار که نمیشود. دلم میخواهد وقتی نقش را بازی میکنم حتی اگر کوتاه باشد اما به چشم بیاید، مثل «ناخدا خورشید»، جمعا شاید بیش از پنج دقیقه در این فیلم حضور نداشته باشم ولی همان به چشم میآید. دوست ندارم در فیلمها زن پای سماور باشم و فقط چایی بریزم و بگذارم جلوی این و آن.
سریال «امام علی(ع)» و اشکهایی که از درد و سوز دل ریخته میشد
آقای میرباقری برای نقش زن مالکاشتر در سریال امام علی(ع) با من صحبت کردند و آخرین نفری بودم که به این مجموعه اضافه شدم. من آن نقش را با دیدگاههایی که آقای میرباقری داشتند دوست داشتم. تصویربرداری این سریال همزمان شد با پاره شدن تاندون پایم و متاسفانه پای من در گچ بود و تلفنی این موضوع را به اطلاع آقای میرباقری رساندم و شاید ایشان باور نکرده بودند و آمدند منزل و دیدند که واقعا پایم در گچ است. به هر حال بعد از ۶ هفته از دکتر خواستم پای من را باز کند و ایشان هم سفارش کردند که به پایم فشار نیاید که احتمال دارد به جراحی بیفتد. تقریبا کار تمام شده بود که من به سریال امام علی(ع) پیوستم و از همان روز اول هم سوار اسب شدم. کفش مچدار پوشیده بودم و درد زیادی را تحمل میکردم حدود ۶-۷ ساعت هم روی اسب بودم و هر موقع که میگفتند بیا پایین به تصوراینکه برای بالا آمدن فشار زیادی به پایم وارد شود از اسب پیاده نمی شدم. بالاخره وقتی خواستم پایین بیایم دیدم درد ندارم و خیلی خوشحال شدم اما متوجه نبود که پایم سر شده است و وقتی پایم را زمین گذاشتم دوباره پیچ خورد و وضعیتم خیلی ناجور شد. خانم شیرازی شبها با ماساژ کمک میکردند تا ورم پایم بخوابد تا بتوانم ادامه دهم.
به هر حال صحنه مرگ مالک رسید و خیلی برایم سکون داشت. برخلاف فیلم «گلهای داوودی» که معتقد بودم زن هیج عکسالعملی نشان نمیدهد اما فکر میکنم در مرگ مالک باید تمام آن سبزهها را میکند. بعد که نشسته این صحنه را گرفتیم به آقای میرباقری گفتم نمیتوانم به اوج هیجانی که این مرگ در من ایجاد کرده برسم. ایشان هم گفتند باید آنقدر بدوی تا خسته شوی و به زمین بخوری و بعد از زمین خوردنت مردم شهر «قلزما» را نفرین میکنی. گفت اما با این پا نمیتوانی این کار را انجام دهی به هر حال دو چوب آوردند و دو طرف پای من گذاشتند و محکم آن را بانداژ کردند و گفتم حالا میتوانم بدوم. میتوانستم بدوم اما درد داشتم و آن اشکی که میریختم از دردی بود که میکشیدم ولی در عین حال دوست داشتم که این صحنه همینطوری بازی شود جایی هم که زمین خوردم دیگر نفسم بریده بود. از زور درد به زمین افتادم که اتفاقا همان مکان مشخص شده بود. من آن صحنه سریال را خیلی دوست دارم و با جان و دل آن را بازی کردم. به اعتقاد من ایفای یک نقش مذهبی عشق و ایمان میخواهد. در این کار همه با ایمان خاصی بازی میکردند و از طرفی بازتاب عشق و ایمانی که میرباقری به فیلمنامه امام علی (ع) داشت خیلی عالی به بازیگرها انتقال پیدا کرده بود. وقتی کار پخش شد من در سوریه بودم و خیلی برایم جالب بود که وقتی مردم آنجا مرا میدیدند از سریال امام علی (ع) نام میبردند. این مجموعه از طریق ماهواره پخش میشد و مردم سوریه با دیدن این سریال مرا شناخته بودند. همکاری با آقای میرباقری در فیلم «مسافر ری» هم ادامه پیدا کرد که آن نقش کوتاه را هم خیلی دوست دارم.
«پلیس جوان» و ۲۶ قسمتی که به ۴۴ قسمت رسید
مدتها بود که در سینما کار نمیکردم یا دوست نداشتم و یا نقشی پیشنهاد نمیشد. «ایستگاه آخر» را با اقای عسگرینسب کار کردم. من ایشان را سالیان سال میشناختم و شاید بتوان گفت تنها سریالی بود که قصهاش را نخواندم و جلوی دوربین رفتم چون میدانستم ایشان کار بدی نخواهند ساخت. این سریال ممکن است که کار درخشانی نباشد ولی کار بدی هم نیست. تمام پلانها و سکانسهای این سریال برای من کلاس درس بود و من از آقای عسگرینسب خیلی چیزها یاد گرفتم. البته یک بار به ایشان گفتم قرار نبود از من یک زن پای سماور بسازید. من مدام نشستم پای سماور و دارم چایی میریزم که ایشان گفتند، مگر کلا چند دفعه این کار را کردی؟
«پلیس جوان» هم یک سریال ۲۶ قسمتی بود که قصه بدی نداشت و از استخوانبندی خوبی بهره می برد اما به شرطی که چیزهایی از آن حذف میشد. وقتی هم که با آقای سیروس مقدم صحبت میکردیم اگر چیزی درست بود تصحیح میکرد و از کار راضی بودم ولی بعد که کار پخش شد فقط موفق به دیدن چند قسمت آن شدم. یک روز جلوی تلویزیون بودم و دیدم نوشته قسمت سی و سوم، یکدفعه جا خوردم! چطور ممکن است یک سریال ۲۶ قسمتی ۳۳ قسمت بشود!؟ با یکی از دستاندرکاران سریال تماس گرفتم و گفتم من برای ۲۶ قسمت قرارداد امضا کردم اما الان میبینم ۳۳ قسمت است. ایشان گفتند بعضی قسمتها از ۴۵ دقیقه به ۳۶ دقیقه کاهش پیدا کرده و به خاطر همین قسمتها بیشتر شده است. این سریال در ۴۴ قسمت پخش شد و تمام صحنههایی را که گرفته بودند به کار اضافه کردند و سریال کلاف پیچیدهای شده بود. من برای انتخاب یک کار اول میآیم و جای کار بازیگری را میسنجم در این مجموعه هم لحظه هایی بود که بازیگر دوست داشت که آنها را انجام دهد اما در پخش، ریتم آن به حدی کند شده بود که وقتی شروع میشد مردم میگفتند وای باز پلیس جوان! بارها هم توی روستای محل زندگیام به من میگفتند خانم بالاخره این سریال کی تمام میشود؟ خود من معتقد هستم سریال همیشه باید طوری باشد که وقتی تمام شود مردم بگویند حیف، کاش باز ادامه داشت. این حیف قشنگتر از آن است که بگویند آخی راحت شدیم. بالاخره تمام شد. البته این را هم بگویم من با آقای مقدم مشکلی نداشتم و طولانی شدن سریال ربطی به ایشان نداشت. این برمیگردد به تهیهکننده که حیفشان آمده بود، راش های اضافه را دور بریزند و آنها را هم در کار استفاده کردند. همکاری من با آقای مقدم در سریال «دریاییها» هم ادامه داشت و نقش کاملا متفاوتی را نسبت به «پلیس جوان» داشتم اما این سریال را هم در موقع پخش ندیدم.
مهدی فتحی و بازیگرهایی که دوست ندارند کسی مریضیشان را بداند
مرحوم فتحی اولین کار سینماییشان «تحفهها» بود که نقش پدر من را بازی میکردند. من ایشان را خیلی دوست داشتم و بازیشان را ستایش میکردم و معتقدم هر نقشی را که بازی میکردند یک تازگی به آن نقش میدادند و این شاید به دلیل آن چشمهای فوقالعاده جذابی بود که داشتند و این برای یک بازیگر شانس است که چشمهای زیبایی داشته باشد. آن هم چشمهای آقای فتحی که همه چیز را میتوانستند با آن بیان کنند. در سریال «سرکار استوار» هم من نقش همسر ایشان را بازی میکردم و آنجا متوجه شدم ایشان آقای فتحی «تحفهها» نیستند و نسبت به سیزده سالی که از سال ۶۵ میگذشت خیلی شکسته شده بودند و یک بار هم سر این سریال زمین خوردند. به دلیل ارتباط خانوادگی که داشتیم تلفنی گاهی با ایشان صحبت میکردم تا اینکه بعد از مدتها سر سریال «دریاییها» آقای فتحی را دیدم و متوجه شدم واقعا حالشان خیلی بد است. راه رفتنشان مشکل بود و جملهها یادشان نمیماند اما هیچ چیزی از مریضیشان نمیگفتند. به نظر من خیلی از بازیگرها هستند که دوست ندارند کسی بیماریشان را بداند.
ناصر تقوایی
بعد از فیلم «ناخدا خورشید» همیشه آرزو داشتم دوباره با ایشان کار کنم. آقای تقوایی جزو کسانی هستند که وقتی گروه کاریشان را تشکیل میدهند میبینید که همه چیز سر جای خودش است. برای فیلم «رومی و زنگی» با ایشان قرارداد داشتم و قرار بود نقش یک زن ارمنی را بازی کنم وتقریبا همه دیالوگها را هم باید به زبان ارمنی میگفتم. یک معلم ارمنی هم قرار بود این زبان را به من یاد بدهد. آقای تقوایی به شوخی میگفتند من تا حالا نتوانستم پوست سر تو را بکنم و در این کار میدانم با تو چه کار کنم که متاسفانه این فیلم ساخته نشد.
آخرین کارها (در سال انجام این مصاحبه)
سریال «چهل سرباز» به کارگردانی آقای نوریزاده در حال آماده شدن برای پخش است. من در این سریال در دو نقش بازی میکنم. در دورهای همسر فردوسی هستم. زمانی که فردوسی به قزوین کوچ میکند و پسرش میمیرد، در دورهای هم با اسطورههایی مثل اسفندیار و رستم همبازی هستم. یک بازیگر همیشه دوست دارد کارگردان بازیش را بشناسد. آقای نوریزاد هم به خوبی بازی را میفهمیدند و فضای خوبی بر این کار حاکم بود. سریال سیزده قسمتی «وعده دیدار» هم که چندی پیش فیلمش اکران شد از من آماده است که هنوز پخش نشده است. (۱۳۸۴)
بازیگران زن سینمای قبل از انقلاب
ما باید ببینیم آن جامعه و آن زمان از زنها چه میخواسته و اصلا نمیتوانیم بگوییم که اینها بازیگران بدی بودهاند، من فیلمی از یکی از بازیگران زن معروف آن زمان به نام «رقاصه» دیدم و فکر میکردم اگر یک کارگردان خوب پشت سر این قصه بود این فیلم هم میتوانست فیلم خوبی باشد و هم ایشان خیلی خوب بازی میکردند. آن زمان آن چیزها را میخواست، کمااینکه الان مردم آن را نمیتوانند بپذیرند. من شنیده بودم فیلمهایی که کار نمیکرده رقص و آواز وسطش میگذاشتند و فیلم فروش میکرد و بازیگران زن بیشتر برای جلب گیشه مورد توجه بودند. الان هم متاسفانه در سینمای مان زنان آن جایگاهی را که باید داشته باشند ندارند.
وضعیت امروز سینما در دهه ۸۰
متاسفانه فیلمهای الان یا گیشهای هستند یا جشنوارهای، من نمیدانم چرا الان به اینجا رسیدهایم. خیلی از فیلمهای شبیه به هم ساخته میشوند و فقط اسم و بازیگر عوض میشوند. نمیدانم هزینه سرسامآور سینما و عدم بازگشت سرمایه است که به اینجا رسیدهایم یا چیز دیگر. الان همه هدفها رفته به آنجایی که همه دواندوان خودمان را برسانیم تا جایزه بگیریم و همه به دنبال جشنوارهها راه افتادهاند. فیلمی ساخته میشود به اسم «گال» به کارگردانی آقای جلیلی و من که اهل سینما رفتن نیستم دو بار این فیلم را میبینم و تا دو هفته هم بغضی در گلویم است که رهایم نمیکند. ایشان فکر نمیکنم فیلمشان را برای جشنواره ساختهاند. خواستند حرفی بزنند و زدند. این کافی است اما اینکه جشنوارهای رفت و جایزهای گرفت یا نه هیچ کدام اینها را نمیدانم. ما یک مدت سینمای خیلی خوبی داشتیم در دهه ۶۰ و ۷۰. سینما ما خیلی غنی بود و الان افت کردهایم و خلاءهایی است که باید پر شود.
نیکی کریمی
ما در سالهای اخیر بازیگران خانم خیلی خوبی داشتیم ولی یکی از بازیگرانی که به نظر من سیر صعودی زیادی را طی کرد خانم کریمی بودند. ایشان بازیگر فوقالعاده خوبی هستند و به آنجا رسیدهاند که چهره برایشان مهم نیست. من نمیگویم زیبایی چهره اصلا اهمیتی ندارد. وقتی بازیگری نقش اول را دارد این قدرت را باید داشته باشد که دو ساعت بیننده را نگه دارد ولی وقتی بد بازی کند شما چهره زیبایش را نمیبینید. همانطور که آن بازیگر اگر خوب بازی کند، حتی اگر در لحظاتی هم ممیک صورتش هم بد شود شما دیگر او را زشت نمیبینید و بازی خوبش را میبینید. خانم کریمی به اینجا رسیده و من بازیهای خوبی از ایشان دیدهام.
زندگی در روستا
من در یکی از روستاهای صومعهسرا واقع در محدوده رشت و ماسوله زندگی میکنم. شاید تا سه سال که آنجا زندگی میکردم هیچ کس نمیدانست من کی هستم تا «پلیس جوان» پخش شد و همه فهمیدند من بازیگر هستم. در این روستا همه به فکر زندگی هستند. من از دود و دم تهران فرار کردم و آنجا در آسایش هستم و با مردم درستی سر و کار دارم. آنجا پر از سوژههای فیلمسازی است. بچههای سر پل فیلمی است که هر روز آن را میبینم. از ساعت ۲ بعدازظهر تا غروب آفتاب بچههایی که مدرسهشان تعطیل شده و هیچ جایی ندارند جز اینکه بالای پل بایستند و رودخانه را نگاه کنند. گاهی هم سنگی به رودخانه پرتاب کنند و یا گرمشان می شود به آب می روند. این فیلمی است که هر روز میبینم و خسته نمیشوم و تکراری نیست. و این فیلم جایزه هم از هیچ جا نبرده و به هیچ جشنوارهای هم نمیرود. هشت، نه سال است که با این بچهها زندگی میکنم و از بودن با آنها لذت میبرم.
«عاشقی» و تجربه کارگردانی
مستند را همیشه دوست داشتهام؛ مستندی که انسانیت در آن حضور داشته باشد و صرفا به طبیعت بیجان نپردازد. سال گذشته هم اولین فیلم خودم را در این حوزه به نام «عاشقی» ساختم. این فیلم مستندی در ۲۹ دقیقه روایت شخصی به نام عاشقی، نگهبانی در تختسلیمان است و بیشتر به نظریات و جهانبینی این فرد راجع به تخت سلیمان میپردازد. عاشقی را من به همراه رضا قوامپور از تصویربرداران شبکه باران دو نفری کار کردیم و تدوین کار را هم خانم ژیلا ایپکچی انجام داده و موسیقی فیلم هم انتخابی توسط ایپکچی و حسین مهدوی تهیه شده است و الان هم امتیاز کار را به آقای میرعلایی واگذار کردم تا بعد از گذاشتن زیرنویس فیلم را به خارج از کشور ارسال کنند. این فیلم چندی پیش جایزه بهترین کارگردانی را در بخش معنویت و انسان سومین جشنواره جهانی فیلم کوتاه کسب کرد. کار مستندسازی را ادامه خواهم داد اما کار داستانی نه و ممکن است از پس آن برنیایم.
«سفر به شوشتر»
آخرین فیلم سینمایی که بازی کردم (تا سال ۱۳۸۴) «سفر به شوشتر» به کارگردانی آقای راعی بود که در ۲۰ اردیبهشتماه تمام شد. در این فیلم نقشی کاملا متفاوت با کارهای قبلیام داشتهام که تجربه خیلی خوبی بود. این نقش را در ابتدا برای یک مرد در نظر گرفته بودند، در سینمای ما هم نقشهایی که جنبه پررنگی دارد متعلق به آقایان است. آقای راعی پای این نقش ایستادند تا یک زن آن را ایفا کند. میتوانم بگویم بعد ار مدتها نقش فوقالعاده خاصی در سینما بازی کردم.
«چشمان پدر»
این فیلم یک اثر مستند – داستانی به تهیهکنندگی احمد میرعلایی است که به مشکلات زندگی یک جانباز جنگ تحمیلی میپردازد. قصد دارم این فیلم را با نگاهی معصومانه به جنگ بسازم. در چشمان پدر به نوجوانانی خواهم پرداخت که در زمان جنگ با شور و شوق وصف نشدنی به جبهههای جنگ رفتند و عدهای از آنها شهید شدهاند یا با از دست دادن قسمتی از وجود خویش شهید زنده لقب گرفتهاند. الان سالها از جنگ میگذرد و عدهای از این جانبازان تشکیل خانواده دادهاند و صاحب فرزندانی هستند که از جنگ چیز زیادی نمیدانند اما شاهدان این جنگ در این خانوادهها حضور دارند و فرزندان به دلایلی پدران خود را از چشم دیگران پنهان میکنند. قصدم از ساخت این اثر این است که فرزندان جانبازان دوران جنگ تحمیلی به وجود پدرانشان افتخار کنند. نه اینکه خجالت بکشند و آنها را از دید دیگران پنهان سازند. چنین سوژهای یک واقعیت محض است و امروز در جامعه وجود دارد و دوست دارم دیگران را در حس خودم شریک کنم. فیلم من به نوعی حقشناسی نسبت به جانبازان است. این روزها هم به دنبال دختربچهای برای ایفای نقش اصلی این فیلم هستم.
جا مانده از صحبتهای پروانه معصومی
– وقتی در فیلمی کار میکنم بعد از پایان هرگز به صحنه یا سر مونتاژ آن نمیروم و معتقدم آن چیزی که بر عهده من بوده انجام دادم و تمام شده.
-در فیلمهای ناخدا خورشید، جهزیه برای رباب و طوبی نقش زنان جنوبی را بازی کردم.
– با توجه به فرم چهرهام برای بازی در نقش زنان روستایی مشکل دارم.
– بازیگرها همیشه باید به دنبال پولشان بدوند و با التماس و گردن کج آن را بگیرند خیلی کم میشود که غیر از این رخ دهد.
-تنها فرزندم یک پسر ۳۵ ساله است که در رشته معماری از دانشگاه علم و صنعت فارغ التحصیل شده و با ما زندگی میکند.
– منتقدین ما متاسفانه انتقاد درست و سازنده نمیکنند.
– خودم را در آن حد نمیدانم که استادی باشم که بتوانم بازیگر تربیت کنم.
– جوانان ما جوانی نمیکنند و جوانیشان پشت ماشین نشستن است، ما باید ببینیم خلاء کجاست و از کجا باید پُر شود.
– فیلم «طوبی» را خیلی دوست داشتم و معتقدم کار خیلی خوبی بود و شاید خود من روی قصهاش خیلی موثر بودم این فیلم میتوانست طور دیگری باشد ولی حضور من باعث شد که قصه شکل دیگری بگیرد.
– فیلم «خارج از محدوده»، اولین کار خانم بنیاعتماد بود و من هم اولین تجربهام با یک کارگردان خانم بود و احساس کردم آدم با یک کارگردان خانم چقدر میتواند راحت باشد.
– من ناخواسته وارد بازیگری شدم ولی هدفمند آن را ادامه دادم و سعی کردم یک خانم بازیگر مورد احترام مردم باشد و امیدوارم به هدفم رسیده باشم.
– یک بازیگر خیلی زحمت میکشد تا یک نقش را خلق کند و یک احساس فوقالعاده عمیق و شفاف لازم است تا نقش جلوی دوربین زنده شود.
رییس سازمان سینمایی با اشاره به ثبتنام فیلمسازان برای حضور در غزه و مستندنگاری از عملیات «طوفان الاقصی» گفت: اینکه رسانهها چه میگویند بحث دیگری است اما طی زمان خواهید دید که جریان مقاومت پیروز خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، خزاعی در تجمع هنرمندان و سینماگران که در اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی امروز-شنبه- ۲۹ مهرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد، با تاکید بر حضور پرشور هنرمندان در این مراسم به جهت همدردی با مردم غزه اظهارداشت: ما امروز برای همدردی با مردم غزه گردهم آمدیم و این جنایاتی که دارد رخ میدهد باعث شده دور هم جمع بشویم. ما در کجای تاریخ ایستاده ایم و در کنار چه گروهی است قرار است بایستیم؟
وی گفت: شما اگر به کربلا برگردید و مطالعه کنید متوجه میشوید که تبلیغات بسیار زیاد یزید و خاندان یزید باعث شد برخی در انتخاب خودشان دچار شک بشوند.
خزاعی با اشاره به وقایع عاشورا افزود: در واقع سه عده با یزید بودند؛ دستهای که ثروت اندوز بودند و به دنبال مقام و پست. دسته دوم کسانی بودند که بیتفاوت بودند شاید نماز خواندند و روزه گرفتند اما در کنار یاران تمام حسین(ع) قرار نگرفتند و در آخر جزو توبه کنندگان بودند اما دیر شده بود. عدهای نیز بودند که با بصیرت بودند که در کنار امام قرار گرفتند و باعث شدند امروز کربلا و واقعه عاشورا جهانی شود.
رییس سازمان سینمایی درباره سکوت هنرمندان علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه اظهارداشت: کسانی که امروز سکوت میکنند با سکوتشان ناخواسته دارند با اسرائیل همراهی میکنند. اینان یا در گروه توابین خواهند بود یا یزیدیان. امروز کسانی که از کنار وقایع غزه میگذرند بدانند که در آینده تاریخ راجع به آنها قضاوت میشود. هر اثر هنری که امروز انجام میشود، ثبت میشود و در آینده میماند چرا که همه ما امروز برای دفاع از مظلوم اینجا هستیم.
وی از ثبت نام فیلمسازان برای حضور در غزه خبر داد و گفت: امروز ثبت نام بسیاری از فیلمسازان را داریم که دوست دارند مستندنگاریکنند و در عملیات «طوفان الاقصی» حضور داشته باشند. برای من این چند روز بسیار جالب بود که اشتیاق زیادی از سوی هنرمندان و سینماگران دیدیم برای آنکه در کنار مردم غزه باشند، اغلب هنرمندان در کنار مردم غزه هستند. در حوزه سینما و حوزههای دیگر تعداد زیادی از هنرمندان سرشناس این جنگ را محکوم کردند و در کنار مردم غزه ایستادند.
خزاعی با بیان اینکه این نسل کشی در غزه یادآور هولوکاست است، گفت: شاید در آن زمان رسانهها از پیروزی یزید خبر دادند اما در طول تاریخ پیروزی امام حسین(ع) کاملا مشهود بود.
رییس سازمان سینمایی افزود: اینکه رسانهها چه میگویند بحث دیگری است اما طی زمان شما خواهید دید که جریان مقاومت پیروز خواهد شد و این مسیر سخت است و ما باید برای اتفاقات بزرگ آماده شویم.
سینماگران و هنرمندان کشور ۲۹ مهرماه با تجمع و برگزاری گردهمایی در موزه هنرهای معاصر تهران، ظلم و کشتار مادران و کودکان بیگناه و بمباران بیمارستان غزه را محکوم کردند. جنایات وحشیانهای که رژیم کودککش صهیونیستی بر مردم فلسطین روا داشته و با بمباران بیمارستان غزه، یکهزار مادر و کودک بیگناه را به شهادت رسانده است.
محمود سالاری معاون امور هنری، محمد خراسانی زاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود بنفشه خواه، محسن ابراهیم زاده، محمد شیری، علی لدنی، محمدرضا ورزی، امیرسماواتی، حسین طلابیگی، بهمن حبشی، شفیع آقامحمدیان، محسن علی اکبری، ابوالقاسم طالبی، حمید بهمنی، احمد میرعلایی، یاسمن نصرتی، امیرحسین شریفی، محمود گبرلو، هوشنگ توکلی و محبوبه زارعی از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر در این مراسم بودند.
جامعه سینمایی کشور در بیانیهای، کشتار انسانهای بیگناه، مادران و کودکان بی پناه غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و نوشت: چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.
به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، تاکنون، بیش از ۴۷۰ سینماگر از بزرگان سینما، پیشکسوتان، فیلمسازان جوان و فعالان و دست اندرکاران سینما جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی گناه و مادران و زنان و کودکان غزه را محکوم کردند. روند دریافت اسامی سینماگرانی که تاکنون موفق به اعلام نام آنها نشده اند، همچنان ادامه دارد.
ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی احمدرضا درویش، محمد خزاغی، ابوالقاسم طالبی، مرضیه برومند، پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی ، رسول صدرعاملی، پرویز شیخ طادی، منوچهر شاهسواری، محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی،کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند،شهریار بحرانی،حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، احمد مرادپور،سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه از جمله امضاکنندگان و حامیان این بیانیه هستند.
در این بیانیه تاکید شد: چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.
در متن کامل این بیانیه و اسامی سینماگران حامی و همراه به این شرح آمده است:
«در چشمانت خلاصه اندوه انسانهاست»
نزار قبانی شاعر بزرگ جهان عرب
بار دگر جهان، شرمگین از کشتار و آوارگی هزاران فلسطینی بیگناه و مادران و کودکان بیپناه غزه است.
دوباره آتش جنگ، هزاران خانه و خانواده و بیمارستانها و مدارس غزه را به خاک و خون کشیده است، در سایه غفلت سازمانهای بینالمللی و دیپلماسی کور و پیچیده، این انسان های بی گناه هستند که قربانی میشوند. اکنون، چاووش وجدانهای بیدار به صدا درآمده است؛ و بیتردید، هنر و هنرمند در این گرانیگاه، پیشتاز و برج مراقبت شرف و حیثیت انسانی است.
چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی امروز، خیانت و جنایت است. باید در سمت درست تاریخ ایستاد.
ما هنرمندان و سینماگران ایران ضمن همدلی با همه انسانهای بیگناه و قربانیان مظلوم جنگ، جنایات وحشیانه و کشتار زنان، مادران، کودکان و کهنسالان بیگناه غزه و فلسطین را محکوم میکنیم.
ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی، احمدرضا درویش، محمد خزاعی، ابوالقاسم طالبی،مرضیه برومند،پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی، پرویز شیخ طادی، رسول صدرعاملی، منوچهر شاهسواری، منوچهر محمدی، محمدمهدی عسگرپور، کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند، شهریار بحرانی، حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، محمدرضا شریفی نیا، احمد مرادپور، سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه، علی روئین تن، مهدی سجاده چی، بهروز افخمی، امیر سماواتی، محسن روزبهانی، علی قائم مقامی، مرتضی شایسته، امیرحسین شریفی، علیرضا اسحاقی، علی آشتیانی پور، سیدجمال ساداتیان، محمدهادی منبتی، دانش اقباشاوی، علیرضا اسیوند، مجتبی امینی، امیررضا آشتیانی پور، رضا توکلی، جواد اردکانی، محمدحسین لطیفی، فرهاد قائمیان، هادی حجازی فر، محمد کاسبی، علی اکبر ثقفی، حبیب ایل بیگی، محمدرضا شرف الدین، محمدحسین فرحبخش، شهریار بحرانی، احمد نجفی، محسن علی اکبری، محمدرضا شفیعی، جعفر دهقان، سیدجواد هاشمی، پروانه معصومی، سعید حاجی میری، هادی انباردار، رضا ایرانمنش، داریوش بابائیان، مهدی فرجی، احمد نجفی، علی سرتیپی، مستانه مهاجر، حبیب احمدزاده، فرهاد قائمیان، پژمان لشکری پور، حبیب الله والی نژاد، روح الله سهرابی، مسعود نقاش زاده، مسعود دهنمکی، جهانگیر الماسی، رسول توکلی،محمدرضا ورزی، جواد نوروزبیگی، سیاوش حقیقی، مسعود اطیابی، جواد رمضان نژاد، بیژن نوباوه، سعید مستغاثی، ناصر شفق، محمدتقی فهیم، پرویز فارسیجانی، رضا برجی، حسین زند باف ، حبیب الله بهمنی، محمدقاصداشرفی، مهرداد خوشبخت، محمود جوانبخت، رضا ایرانمنش، بهزاد بهزادپور، سیدمهدی جوادی، عباس رافعی، انسیه شاه حسینی، سعید الهی، ماشالله شاهمرادی زاده، مرتضی شعبانی، هاشم میرزاخانی، شفیع آقامحمدیان، ابراهیم اصغری، سیدمحمد حسینی، محمدحسین نیرومند، اکبر نبوی، حامد عنقا، حسین طلابیگی، حمید زرگر نژاد، اصغر نقی زاده، بهزاد بهزادپور، سعید سعدی، حسین دارابی، هادی حاجتمند، سعید سعدی، عبدالحمید قدیریان، سیدجواد هاشمی، شهرزاد کمالیزاده، محمد شایسته، سیدرضا محقق، نوید محمودی، سجاد نوروزی، شهرام شاه حسینی، امیرعباس ربیعی، حبیب الله بهمنی، حسن امجدی مقدم، حسین دارابی، مرتضی علی عباس میرزایی، یاسمن نصرتی، محمود جوانبخت، شهرام خرازی ها، رضا برجی، احمد کاوری، رضا آشتیانی، حسین مسافر آستانه، حمید بهمنی، خیر الله تقیانی پور، داوود مرادیان، قادر آشنا، کوروش زارعی، داود صبوری، ابوذر پورمحمدی، جلال غفاری، رضا رستگار، سیدسعید سیدزاده، عبدالحسین بدرلو، وحیدرضاشفیعی، عبدالله باکیده، هادی مقدم دوست، مالک حدپور سراج، راضیه تجار، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی مسعودشاهی، ناصر باکیده، امیررضا مافی،محمد عسگری، محمدرضا شفاه، محرم زینال زاده، علی اکبر ثقفی، ناصر درخشان، محمدرضا صابری، اعظم بروجردی، حسن وارسته، حسین خورشیدی، حمید نیلی، فرزاد حسنی، محمد احمدی، سیدمرتضی مصطفوی، محمد عسگری، حسین دوماری، کریم امینی، سعید خانی، مجید کریمی، رویا شریف، علی مشهدی، پروانه مرزبان، محمد کمالی پور، صادق صادق دقیقی، رضا سعیدی پور، منصور سهراب پور، سیدمصطفی حسینی، احسان ظلی پور، محدثه قبادی، داود صبوری، محمدرضا مصباح، علی حضرتی، یاسمین نصرتی، مهدی عظیمی میرابادی، مهدی کریمی، محمدرضا شفیعی، حمید بهمنی، عبدالستار کاکایی، محمد دیندار، محمدرضا منصوری، کریم عظیمی، سیداحمد میرعلایی، حسن نجاریان، حبیب والی نژاد، مجتبی فرآورده،، هادی مقدم دوست، مرتضی شایسته، داریوش باباییان، محمدحسین قاسمی، محمودرضا تخشید، محمدرضا منصوری، محمد قاصد اشرفی، محمدرضا فرجی، داود نوروزی،جواد کاسه ساز ،حسن حجگذار،احمد عبدالهیان، بابک برجسته، سیدروح الله حسینی، سهیل کریمی، محسن اسلام زاده، محسن محسنی نسب، رضا ابوفاضلی،سیدعلی میر علایی،حسن صید خانی، حسین صید خانی، مهدی احمدی، مرتضی حیدری،مهدیه سادات محور، محمود گبرلو،مجتبی فرآورده، محبوبه زارعی، عباس صالح مدرسه ای، غلامرضا فرجی، رضا رستگار، امیرعباس ربیعی،حسین ماهینی، احمد کاوری، مهدی مددکار، مهدی اسدی، اکبر تدبیری، جواد اردکانی، مریم پور یامین، اعظم بروجردی، علی بیطرفان، حسین طلابیگی ، مهدی رستگار ، داریوش کرمیار، مهدی فیوضی ، راضیه تجار، امین جواهریان ، ایوب سلحشورنیا، رمزی رئیسی، عباس مجتهدی، مجید هاشمی فرا، حسین اسدی زاده،جواد یقموری ، حمزه علی کاظمی، حسین جعفری، فاطمه شایان پویا، میثم محمد حسنی، علی اصغر فاریابی،جلال الدین کوه دره ای، حسین مروتی، امیرعباس قِلیچ لو، اکبر تدبیری،حیدر جمشیدی، شهاب کسرایی، رضا تقدسی،حامد جعفری، علی مهام،حسن اقاکریمی، مهدی اکبری،عباس اکبری،، هادی انبار دار، کامبیز بابایی، عباس بابویهی، روح الله برادری، مهدی بدرلو،،حسین بهمنی، محمد پورراد، حسین پوراسماعیلی، سیدامیر پروین حسینی، نادره ترکمانی،زینب تقوایی،علی توکل نیا،حسن توکل نیا، حسن جلایر، سعید حاجی میری،عباس حقیقی،شاهرخ دستور تبار،، محمود دینی، عباس رافعی، رضا رخشان، حنیف سروری، سیدمحمدحسن سعادت، سینا مهراد، سیدسعید سید زاده، سید امیر سید زاده، محسن شایان فر، سعید شرفی کیا، سید ناصر شعبانی، سلیم غفوری، روح الله شمقدری، مهدی صباغزاده، مجید زین العابدین، داوود صبوری، سیدمحمدرضا صفوی، سید محسن طباطبایی پور، سید ابراهیم عامریان، مهدی علمی نیا، عبدالله علیخانی، الهام غفوری، جواد فرحانی،، قاسم فهمیم خواه، مهدی فیوضی، صالح دلدم، مجید اسماعیلی، حسین قاسمی جامی، محمد قهرمانی، مجید کریمی، جمال گلی، غلامرضا گمرکی،مجتبی متولی، علی مجیدی، قربان محمدپور، محمود محمد طائمه ، مجتبی محمدی،مهدی مددکار، میر ولی الله مدنی، پروانه مرزبان، محسن مسافرچی، امیرحسین مصباح مهر، مهدی معمارزاده ،یوسف منصوری، هاشم میرزاخانی، محمدحسن نجم، محمد نشاط، محمد نجفی زاده، سعید پروینی، مجتبی رشوند، مصطفی رضوانی، منوچهر زبردست، حسین علی میری رامشه، سید ناصر شعبانی، فخرالدین مظفری، مسعود ردایی، محمد صادق آدین، جعفر بابائیان، کیان بابائیان، محمود آقابابایی، بهمن حبشی، مهدی احمدی، رقیه احمدی، شهرام اسدزاده،سید داوود اطیابی، صابر امامی،علی اوجی ، اصغر بانک،، رضا بانکی، مهران برومند، غلامحسن بلوریان، امیر بنان، ناصر پزشکی،کرامت پورشهسواری، ابوذر پور محمدی ،علی اصغر پورمحمدی، مریم پیرکاری، عباس تهرانی، حمیدرضا جبینی، پیمان جعفری،فتح الله جعفری جوزانی،علیرضا جلالی، امیرمنصور جمشیدی، آرین بانک، عباس جهانبخش، سیدجلال چاوشیان، محسن چگینی،کامران حجازی، محمد حسینخانی، سیدحامد حسینی،سید جواد حسینی، عباس حقیقی،داوود حیدری، رضا حیدری،محمود حیدریان، جهان خادم المله، روح الله خوشکام،حسن دادخواه، پرهام دلدار، بهروز رشاد، اصغر رفیعی جم، کیومرث رکنی،، حسن سادات تقوی، عبدالرضا ساعتچی فرد، امیررضا ساعتچی فرد، امیررضا سبط احمدی، محمود سلطانی،احسان سلطانیان،اکبر سنگی، رحمان سیفی آزاد، حسن شکوهی،محمد شهبازی، یدالله شهیدی،بهنام شهیدی،محسن شیرازی، علی شیرمحمدی، ابوطالب صادق دقیقی، رضا صادقی گنجه، سید محسن طباطبایی پور، علی طلوعی، احسان ظلی پور، محمدحسین عامری پویا،مهدی عبادتی نمین، علی عبدالعلی زاده،حسن علیمردانی،الهام غفوری، محمود غلامی، مصطفی غلامی آبادان،قاسم فهیم خواه،علی اکبر قائنی نجفی، علی قوی تن، فهیمه کرمی، علیرضا کریم زاده،کامشاد کوشان،محمد علی کیایی قمی،عباس گردان،علی لدنی، مجتبی متولی، علی مجیدی،محمدرضا محمدی، مجتبی محمدی،فخرالدین مظفری، سید محمدرضا مفیدی،یوسف منصوری،حمیدرضا مهدوی کوچک سرایی، هوشنگ نورالهی،میثم نورانی،مهدی ودادی، سید محسن وزیری، سیدمحمدرضا وزیری،سید حسین هادیان فر، رضا هاشمی،آرش فهیم،مجتبی هنرمند پارسا، محمد یمینی، فضل الله یوسف پور،مقداد طرفه، منصور حیدری، مصطفی رستگاری ، برهان کرم الهی،نقی نعمتی، ساسان ابیزاده، شهرام مقصودی، پژمان کریمی، اصغر جلیلی، مصطفی هاشمی، فرزین عسگری، سویری مطلق، محمودی نوبر ، سیدمصطفی احمدی.
شبکههای سیما به مناسبت چهل و سومین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، فیلم سینمایی، ویژهبرنامه، مستند، روایت تاریخ جنگ و برنامههای گفتگو محور، پخش میکنند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سیما، شبکههای سیما به مناسبت چهل و سومین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، پخش فیلم سینمایی، ویژه برنامه، مستند، روایت تاریخ جنگ و برنامههای گفتگو محور را با هدف تبیین تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس و یاد و تکریم حماسهآفرینان در دستور کار دارد.
شبکه یک سیما
ویژه برنامه «حماسه خوان» یک مجله ترکیبی با حضور فرماندهان، رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس است که به بازخوانی عملیات دفاع مقدس، دفاع مقدس در بیان امام (ره) و رهبر معظم انقلاب میپردازد.
مینیسریال «عاشورا» هم با شروع هفته دفاع مقدس از شنبه یکم مهر تا جمعه هفتم مهر هر شب ساعت ۲۲:۱۵ پخش میشود.
برنامه «صبح بخیر ایران» با دعوت از مهمانان مرتبط با هفته دفاع مقدس و پخش سرود و آیتم های مرتبط در هفته دفاع مقدس روی آنتن خواهد رفت.
برنامه «ایران امروز» به شهدای دفاع مقدس میپردازد و برنامه «سیمای خانواده» نیز با حضور خانواده شهدای خاص و دارای چند شهید در این ایام روی آنتن میرود.
همچنین برنامه «دال» با موضوع عکاسان دفاع مقدس در ۷ قسمت از شنبه یکم مهر ساعت ۱۸:۳۰ و مستند «در لباس سربازی» یکشنبه ۲ مهر ساعت ۱۲:۳۰ پخش خواهند شد.
شبکه دو سیما
مجموعه نمایشی «سیمرغ» به مدت ۴۵ دقیقه در این هفته در ساعت ۱۳:۵۵ روی آنتن میرود. این مجموعه تلویزیونی روایتگر زندگی و رشادتهای ۲ تن از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران یعنی شهید احمد کشوری و علیاکبر شیرودی است.
انیمیشن «سلام بر ابراهیم» در ۱۲ قسمت به مدت ۲۸ دقیقه در ساعت ۱۳:۱۰ به مناسبت دفاع مقدس برای گروه سنی نوجوانان و بزرگسالان در قالب نمایشی پخش خواهد شد.
برنامه ترکیبی «جَنگ دوستداشتنی» ساعت ۲۳ روی آنتن این شبکه میرود. «جَنگ دوستداشتنی» برنامهای گفتگومحور تولید مرکز بسیج سازمان با موضوع زیباییهای جنگ است که با داشتن حال و هوای طنز به موضوع دفاع مقدس هم میپردازد.
مجموعه «بهترین تابستان من» سریال نمایشی طنز مرتبط با موضوع دفاع مقدس است که هر روز ساعت ۱۷:۳۰ پخش میشود.
«نامها» یک کمیک استریپ است که در مدت زمان ۳۰ دقیقه تدارک دیده شده است که هر روز ساعت ۱۹:۵۰ پخش میشود و هر قسمت به زندگینامه یکی از شهدای بزرگ هشت سال دفاع مقدس میپردازد.
«خیلی دور خیلی نزدیک» برنامه ۹ دقیقهای است که ۳۰ دقیقه بامداد روی آنتن میرود. این مجموعه با فضای نوستالژی دهه ۶۰ که گلچین تولیدات مطرح سیما در دهه ۶۰ و ۷۰ با موضوع دفاع مقدس است، پخش میشود.
مستندهای شاخص در حوزه دفاع مقدس با عناوین «خاطرات موتورسیکلت»، «دستمال سرخها»، «ننه قربان»، «جهاد در مدار جاده»، «گلدان قاطر ریزه»، «ایستاده بر موج»، «زنان جبهه شمال»، «شهرک دارخوین» هر شب ساعت ۲۳ پخش میشود.
به مناسبت هفته دفاع مقدس «جشنواره فیلمهای داستانی کوتاه» به همت تأمین برنامه شبکه دو سیما، از شنبه اول مهر هر شب ساعت ۲۱:۱۰ در جدول پخش سریال شبانگاهی این شبکه جانمایی شده است.
در اینجشنواره فیلمهای کوتاه داستانی که توسط کارگردانهای مختلف با موضوع دفاع مقدس ساخته شدهاند انتخاب شده و هر شب چند فیلم در باکس سریال شبکه دو به نمایش درخواهد آمد.
شبکه سه سیما
مجموعه مستند «فرمانده جنگ» روایتی تحلیلی بر مبنای پژوهشی ۲ ساله است که در گروه مستند مرکز بسیج صدا و سیما تولید شده و با انجام مصاحبه با پژوهشگران دفاع مقدس و استفاده از آرشیوهای مرتبط، تصمیمات قاطع و راهبردی حضرت امام (ره) را بررسی و موشکافی میکند. دغدغه اصلی ساخت این اثر از آنجایی شکل گرفته که این موضوع همواره از تاکیدات رهبر معظم انقلاب بوده و ایشان از عدم توجه به نقش حضرت امام رضوانالله در دوران مقدس گلایه داشتند و پرداختن به این موضوع را از اهالی فکر و هنر مطالبه کردند.
این مجموعه به تهیهکنندگی و کارگردانی حمیدرضا حیدری در چهار قسمت تولید شده و در ایام هفته دفاع مقدس از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.
برنامه «سلام صبح بخیر» به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور مهمانان کشوری، لشگری و همچنین رزمندگان و آزادگان پخش میشود. همچنین در بخشهایی از برنامه راویان دفاع مقدس به روایتگری این حماسه بزرگ میپردازند.
برنامه گفتگومحور «طبیب» نیز منعطف با این ایام هر روز ساعت ۱۱ پخش میشود. این برنامه به مناسبت این هفته میزبان رزمندگان و پزشکان دوران دفاع مقدس است.
«خودمونی» نیز در ایام هفته دفاع مقدس هر روز ساعت ۱۹:۳۰ پخش می شود.
شبکه چهار سیما
«چاووش» یک برنامه ترکیبی به مدت زمان ۹۰ دقیقه است که روزهای یکشنبه تا پنجشنبه ساعت ۲۲:۳۰ پخش میشود. این برنامه از منظر فرهنگی، اجتماعی و اندیشهای به بازخوانی هشت سال دفاع جانانه مردم ایران از سرزمینشان میپردازد. این ویژهبرنامه دفاع مقدس از چهارشنبه ۲۹ شهریور آغاز شده است.
«مرصع» در هفته دفاع مقدس روزهای پنجشنبه ساعت ۱۹ به مدت ۶۰ دقیقه پخش می شود و هنرهای تجسمی از دلاوری رزمندگان را به تصویر میکشد.
«نقد سینما» در هفته دفاع مقدس نگاهی به سینمای جنگ و دفاع مقدس خواهد داشت. این برنامه جمعه شبها ساعت ۲۲:۳۰ پخش میشود.
از دیگر برنامههای ویژه هفته دفاع مقدس میتوان به پخش فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» اشاره کرد که در روز جمعه ۳۱ شهریور ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه چهار پخش میشود.
همچنین ۲ مستند با عنوان «فرماندهان؛ (شهید زینالدین)» و «فرماندهان (شهید فکوری)» جمعه ۳۱ شهریور و جمعه ۷ مهر ساعت ۲۲ به روی آنتن شبکه چهار میرود.
شبکه پنج سیما
«رنگ دفاع» عنوان برنامهای ۱۰ قسمتی درباره هنر نقاشی و گرافیک با موضوع دفاع مقدس است که از جمعه ۳۱ شهریور، همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس حوالی ساعت ۲۲ به مدت ۱۰ شب از شبکه پنج سیما پخش میشود.
مستند «آبروی کوچهها» هم به ذکر خاطرات و صحبت با خانواده و همرزمان شهید میپردازد.
برنامههای «سلام تهران»، «تهران بیست»، «در شهر»، «در استان» و «به خانه برمیگردیم» معطوف به هفته دفاع مقدس روانه آنتن میشوند.
شبکه آموزش
مستند «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبههها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیر سال ۶۰ است. این برنامه در هفته دفاع مقدس هر شب ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه آموزش پخش میشود.
مجموعه «سینمای مقدس» با بررسی فنی و هنری فیلمهای جنگی ایرانی، در هفته دفاع مقدس هر شب ساعت ۲۴ روی آنتن شبکه آموزش سیما میرود. در هر قسمت از این برنامه به یک فیلم شاخص سینمای دفاع مقدس پرداخته و در ابتدای هر قسمت درباره فیلم مورد نظر و آثار مشابه آن صحبت میشود.
در این مجموعه فیلمهای «خداحافظ رفیق»، «دیدهبان»، «هور در آتش»، «پرواز در شب»، «دکل»، «بر بال فرشتگان»، «تونل»، «خلبان»، «سجاده آتش»، «فرزند خاک»، «دوئل»، «شیار ۱۴۳»، «ایستاده در غبار» و «اروند» با حضور و مصاحبه با عوامل فیلم مورد بررسی قرار میگیرد.
سینماگرانی همچون سیداحمد میرعلایی، محمدعلی باشهآهنگر، شبنم مقدمی، علیرضا زریندست، سعید سعدی، عبدالحسن برزیده، جمال شورجه، رضا ایرامنش، مهدی فقیه، جلیل فرجاد، علی دهکردی و … در این برنامه جلوی دوربین رفتهاند.
مستند «سنگربان» که به معرفی شهید ایرج دستیاری اولین شهید هشت سال دفاع مقدس در امیدیه میپردازد، یکشنبه دوم مهر ساعت ۱۷:۳۰ از شبکه آموزش پخش میشود.
شبکه قرآن و معارف سیما
ویژهبرنامه زنده «شبهای پر ستاره» به مناسبت هفته دفاع مقدس با روایتگری حاج حسین یکتا و مرور خاطرات دفاع مقدس از گلزار شهدای بهشت زهرا (س) از پنجشنبه سیام شهریور تا یکشنبه دوم مهر هر شب ساعت ۲۰:۴۵ روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما میرود.
ویژهبرنامه «کلمه طیبه» در ۷ قسمت ۱۵ دقیقه ای از روز شنبه ۱ مهر ساعت ۱۱ پخش خواهد شد.
شبکه قرآن و معارف سیما با هماهنگی معاونت عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به سراغ پیشکسوتان دینی و قرآنی ارتش رفته و پرسشهایی در خصوص جایگاه ارتش ایران اسلامی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی را مطرح میکند که پاسخهای این پرسشها محتوای اصلی برنامه را تشکیل میدهد.
سری اول این مجموعه، شامل گفتگو با ۷ نفر از امرای ارتش، به نامهای امیردربندی از نیروی زمینی، جانباز سرافراز ایراننژاد از نیروی دریایی سیرجان، استاد سلیمی از نیروی هوایی، امیر ماهینی و امیر باباجانی از نیروی هوایی، امیر جعفری و امیر پولادی از نیروی زمینی، است.
انیمیشن «سلام ابراهیم» به مناسبت ایام هفته دفاع مقدس حوالی ساعت ۱۵:۳۰، از آنتن شبکه قرآن و معارف سیما پخش میشود. این انیمیشن با محوریت وقایع و اتفاقاتی که در مناطق جنگی برای شهید ابراهیم هادی، رخ داده است، با قالب داستانی، بیننده کودک و نوجوان را مخاطب قرار میدهد.
مستندهای تلویزیونی با موضوع و محوریت زندگی و جانفشانیهای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس روزهای فرد و جمعه حوالی ساعت ۲۳ در ایام هفته دفاع مقدس از شبکه قرآن و معارف سیما پخش میشود.
شبکه جام جم سیما
گروه برنامهساز «دل روشنی» در ایام هفته گرامیداشت دفاع مقدس به استان ایلام سفر خواهد کرد. این برنامه هر شب ساعت ۲۲:۳۰ به صورت زنده و به مدت ۹۰ دقیقه از ۳۱ شهریور تا ۵ مهر روی آنتن میرود.
«مدافعان بدون مرز» کاری از گروه سیاسی شبکه، که در ۲ قسمت ۲۰ دقیقهای به روایت حضور افراد خارجی و غیر ایرانی در دفاع مقدس میپردازد.
ویژهبرنامه «کنکاش» به دستاوردهای سیاسی دفاعی و اقتصادی دفاع مقدس و تحلیل فرمایشات رهبر انقلاب اختصاص خواهد داشت.
مجموعه «پلاک عاشقی»، در ۷ قسمت ۵۵ دقیقهای به مقوله تاثیر دفاع مقدس و جنگ بر هنرهای هفتگانه از جمله سینما، موسیقی، عکاسی، هنرهای تجسمی، شعر و ادبیات، رادیو و تلویزیون و رسانه و تئاتر میپردازد.
ویژهبرنامههای تلویزیونی «رادیو فتح» و «قرن ۱۴» با موضوع بازخوانی تاریخ هشت سال جنگ تحمیلی و مصاحبه با سرداران و فرماندهان دفاع مقدس پخش میشود.
همچنین سریال «سوران»، مستند «خاطرات موتورسیکلت»، انیمیشن «بچههای شهر خرم» و فیلمهای سینمایی «بید مجنون»، «هور در آتش»، «زخم شانه حوا»، «موقعیت مهدی»، «تونل» و «آبادان یازده ۶۰» برای این ایام تدارک دیده شده است.
شبکه سلامت
شبکه سلامت برای هفته دفاع مقدس ویژهبرنامههایی را از ۳۱ شهریور به مدت یک هفته برای مخاطبان خود در نظر دارد.
از جمله این برنامهها میتوان به برنامه «پنجره باز» که هر شب ساعت ۲۳روی آنتن میرود اشاره کرد.
این شبکه مستندهایی را نیز آماده پخش دارد. مستند «پاکبازان» که فعالیتهای پزشکی در ۸ سال دفاع مقدس را نشان میدهد، ۲ مهر ساعت ۱۲:۴۵ پخش میشود.
«سپید جامگان» از اول مهر تا هفتم مهر هر شب ساعت ۱۹، «هم پدر، هم مادر» روز ۱ مهر ساعت ۱۸:۳۰، «رسم عاشقی» ۲ مهر ساعت ۲۰ از جمله مستندهای ویژه هفته دفاع مقدس این شبکه هستند.
مجموعه «خاطرات ناتمام» که خاطرات پزشکان دفاع مقدس را مرور میکند از اول تا هفتم مهر هر روز ساعت ۱۸ روی آنتن شبکه سلامت میرود. همچنین برنامه «دوربین سلامت» هر روز گفتگویی با کادر درمان فعال در دفاع مقدس دارد.
فیلم سینمایی «شیدا» با رابط ناشنوایان جمعه ۳۱ شهریور پخش میشود و برنامه «مثبت سلامت» هر روز میزبان مسئولان و کادر درمان فعال در دفاع مقدس میشود.
شبکه نمایش
همزمان با هفته گرامیداشت دفاع مقدس چندین اثر سینمایی از شبکه نمایش سیما پخش میشود.
فیلمهای سینمایی «دیدهبان»، «دوئل»، «سرزمین خورشید»، «از کرخه تا راین»، «یدو»، «لیلی با من است»، «اخراجیها» و «تنگه ابوقریب» جمعه ۳۱ شهریور تا جمعه ۷ مهر روی آنتن میرود.
شبکه نسیم
«قاب عاشقی» برنامه شبانگاهی این شبکه است که هر شب به مرور فیلمهای جنگی با حضور عوامل از جمله کارگردان، تهیهکننده و … می پردازد. این برنامه از ساعت ۱۹:۳۰ جمعه ۳۱ شهریور پخش میشود.
«نسیم آوا» ساعت ۱۹ در این ایام به پخش آهنگها و موسیقیهای انقلابی در دوران دفاع مقدس خواهد پرداخت. این برنامه از جمعه ۳۱ شهریور روی آنتن میرود.
«جنگ دوست داشتنی»، «نسیما» و «خوش نمک» نیز در این ایام روی آنتن میروند.
شبکه امید
در این شبکه برنامه «نورا» و مسابقه «راز جزیره» با موضوع دفاع مقدس پخش خواهد شد. همچنین «مهمان مامان»، «سفر قند»، «بچه اینجا»، «پولیس پولیس»، «لبخند سرو»، «فرزندان روحالله»، روایتی از «روایات فتح» و مستندهای «نبرد فانتومها» و «صیاد» از دیگر برنامههای شبکه امید در این ایام است.
همچنین میان برنامهها و کلیپهای ویژه دفاع مقدس با عناوین «سیره شهدا»، «روایت سلیمانی»، «نقشی از شهدا»، «رسم شهادت»، «در لباس سربازی»، «رسم جهاد» و … نیز روی آنتن میرود.
همچنین پنج قصه از «قصههای مجید» نیز از ۱ مهر تا پنجم مهر هر روز ساعت ۱۸ از شبکه امید پخش میشود.
شبکه افق
مستند «روایت معیار» در ۵ قسمت ویژه هفته دفاع مقدس از شنبه ۱ مهر ساعت ۲۰ با روایتی معیار و مستند از تاریخچه دفاع مقدس همراه با پخش اسناد منتشر نشده و دست نخورده پخش میشود.
مستند «مدیرکل و ما» پنجشنبه ۳۰ شهریور ساعت ۲۰ با بررسی سریال سوری «مدیرکل» و پرداختن به این سریال پرمخاطب سوری در ایران و همچنین گفتگو با عوامل و بازیگران این سریال پرطرفدار و بررسی وضعیت آنها پس از جنگ سوریه پخش میشود.
مستند «پرده خوانی سینمای جنگ» در ۴ قسمت پنجشنبهها ساعت ۲۲ پخش میشود. این مستند مروری بر تولیدات فیلم های اجتماعی دفاع مقدس از ابتدا تا کنون و تحلیل و بررسی آنها با حضور کارشناسان، کارگردانان و تهیهکنندگان این فیلمها دارد.
«رهبران استقلال»، «رویشهای ما»، «سلام به آینده»، «اینجا آسمان»، «تجربه ماندگار» و «برای تاریخ» از دیگر مستندهای این شبکه برای پخش است.
تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است!
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند و از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! این افراد متذکر شدند: تولید فیلم های ضد دفاع مقدس مانند «سینما متروپل» و «گل های باوارده» بسیار خطرناک است و باید جلوی این اتفاق گرفته شود.
مقوله محتوا در سینما بسیار مهم است چرا که هر آن چیزی که خالق هنر قصد دارد از طریق فرم اثر هنری خود به مخاطب ارائه کند محتوا تلقی می شود. بی تردید سینما نیازمند محتوای سالم است در صورتی که سینمای ایران این روزها شاهد وفور آثاری با محتوای به شدت ضدفرهنگی و نازل و ناسالم است. از یک سو فیلم های به اصطلاح کمدی سطح پایین و سخیف سرشار از رقص و آواز و شوخی های زشت و زننده کلامی و تصویری سینما را احاطه کرده و از سوی دیگر برخی از فیلم هایی که به اسم سینمای ارزشی و استراتژیک تولید می شوند نیز عاری از محتوای واقعی و سالم هستند و اغلب به صورت تحریف شده دوران جنگ و انقلاب را روایت می کنند.
در همین راستا با ۱۲ تن از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور آقایان: جواد شمقدری، ناصر شفق، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا محقق، منوچهر اکبرلو، پژمان کریمی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده، سیروس تسلیمی، محمود پاک نیت، محمدصادق کوشکی، رهبر قنبری و علیرضا سربخش گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل گردآوری شده است.
سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی و تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: وقتی به محتوای آثار سینمایی توجه نمی شود دیگر نمی توان عنوان کالای فرهنگی را به این آثار داد؛ یک سری از فیلم هایی که به اسم اثر سینمایی تولید می شوند دون شأن وزارت ارشاد هستند به نحوی که ارشاد باید علیه برخی آثار سینمایی اعلام جرم کند، نه اینکه به آن ها مجوز بدهد. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صیانت از فرهنگ است نه لطمه زدن به آن! اما متأسفانه برخی آثاری که با مجوز ارشاد تولید می شوند رسماً ضد فرهنگ هستند و وقتی نسبت به ساخت این فیلم ها انتقاداتی صورت می گیرد بلافاصله اینطور بیان می کنند که این آثار برای مخاطب دارای جذابیت است! حال پرسش اینجا است که که آیا جذابیت یک اثر برای مخاطب باید مدیران ارشاد را به این امر وادار کند که مسأله مهم محتوا را فراموش کنند؟
ناصر شفق بنیانگذار و مدیر عامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این باره به سینماپرس گفت: سینمای ایران ذلیل شده؛ فیلم خوب ساختن در سینما تنبیه و ساختن فیلم های نازل و سطحی تشویق به همراه دارد! شما وقتی فیلم خوبی بسازید معمولاً نه اکران خوبی می گیرد نه در جشنواره ها راه پیدا می کند و نه کسی آن را تحویل می گیرد اما وقتی آثار دم دستی و سطحی و پیش پاافتاده می سازید بهترین زمان و سالن های اکران به فیلم شما تعلق می گیرد. عدم شناخت مسئولان از هنر و هنرمند باعث شده تا ما در سینما با انبوهی از فیلم های سطحی دو زاری روبرو شویم که متأسفانه در آن ها حریم شکنی و حرمت شکنی حرف اول و آخر را میز ند! بسیاری از فیلم ها علناً خطوط قرمز را رد می کنند به گونه ای که گاهی این تصور می شود که رد کردن خطوط قرمز در سینمای کشور ما بدل به ارزش شده است!
جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی در گفتگو با سینماپرس، اظهار داشت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است. فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.
منوچهر اکبرلو در این باره خاطرنشان کرد: به نظرم مشکل اصلی از جایی شروع شده که در ارزشیابی در نقد و در حمایت دولتی از فیلم ها بین فرم و محتوا تفکیک قائل شده ایم در حالی که در واقعیت این دو از هم تفکیک شدنی نیستند. بسیاری از فیلم های به اصطلاح ارزشی فقط بر اساس ارائه یک مضمون ارزشی ساخته می شوند و کیفیت فرم و تکنیک معمولاً یا مورد غفلت قرار می گیرد یا به دلیل دانش کم فیلمساز نتیجه مطلوب به دست نمی آورند و از سوی دیگر فیلم هایی که با عنوان فیلم کمدی سبک حجم اصلی اکران را به خود اختصاص می دهد برعکس نیاز به داشتن یک مضمون ارزشمند نمی بینند و صرفاً می کوشند با توجه به سلیقه و ذائقه روز مخاطب و نیاز مردم به تفریح فقط یک فیلم سرگرم کننده تولید کنند.
سیدرضا محقق تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: رسالت سینما آگاهی بخشی به جامعه و ایجاد تفکر است از این رو محتوای فیلم ها باید تماماً مفید و سالم باشند حتی اگر در بستر طنز تولید می شوند و می خواهند برای مخاطب سرگرمی ایجاد کنند باز هم نباید دست به هر کار سطحی نگر و سبک سرانه ای بزنند و نیاز است تدبیری اندیشه کنند تا مخاطبان شان مسائل و نکات مفید را از آثار آن ها دریافت کنند. داشتن محتوای سالم در سینما قطعاً بسیار مهم و پر اهمیت است. رسالت سینما این است که اثری را به جامعه ارائه کند که از نظر محتوایی سالم باشد و خدای ناکرده جامعه را به سمت انحطاط و نابودی نکشد.
پژمان کریمی منتقد سینما و روزنامه نگار فرهنگی در گفتگو با سینماپرس، تأکید کرد: ما از ابتدای ورود سینما به کشورمان با مسأله فقدان محتوای سالم روبرو بوده و همچنان با این معضل در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم چرا که این اصل اساسی درک نشده که رسالت هنر اندیشه سازی و اندیشه ورزی است و فیلم ها نباید صرفاً جنبه سرگرم سازی مخاطب و درآمدزایی داشته باشند. ما باید نیروهای جوان و متعهد را شناسایی کرده و آن ها را به کلاس ها و آموزشگاه های متعهد سینمایی بفرستیم و تنها در آن صورت است که می توانیم اندکی به آینده سینما در کشورمان امیدوار باشیم و انتظار این را داشته باشیم که در کشورمان سینمایی محتواگرا و اندیشه ورز پا بگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی اظهار داشت: علیرغم گذشت بیش از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان عرصه فرهنگی و هنری کشور به ویژه عرصه سینما، نشر و… مظلوم مانده و ما شاهد یک جنگ تمام عیار فرهنگی هستیم؛ در واقع سکولارها و لیبرال ها عرصه فرهنگی را در دستان خود گرفته اند و این وظیفه هنرمندان جبهه انقلاب را سنگین تر می کند تا حضوری جدی تر و غیرتمندانه در سینما داشته باشند. عرصه فرهنگ و هنر عرصه بسیار مهمی است و هرگز نباید آن را به حال خود رها کرد؛ قطعاً در این خصوص نقش مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و همچنین هنرمندان متعهد و انقلابی بسیار پررنگ تر است تا جلوی ترویج مفاهیم نادرست در سینما را بگیرند و ارزش ها را در سینما جاری سازند.
سیروس تسلیمی تهیه کننده و نویسنده پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینمای کشور ما بعد از پیروزی انقلاب در دهه ۶۰ سینمایی پیشرو و آگاهی بخش بود که اغلب فیلم هایش پیام های انسانی را به دنیا مخابره می کردند اما متأسفانه به واسطه سهل انگاری های صورت گرفته و سیاست گذاری های غلط این سینما امروزه بدل به سینمایی به شدت بنجل و پیش پا افتاده شده که روز به روز محتوای فیلم هایش دچار تنزل بیشتر می شود. باعث تأسف است که باید بگویم برخی افراد سینما را بدل به بنگاه بساز بفروشی کردند و به جای ارائه پیام در آثار انواع رقص را در فیلم ها ترویج می کنند! در واقع الآن فیلم های سینمایی به جای اینکه در پی ارائه پیام های انسانی و ارزشمند به مخاطبان شان باشند دنبال سودآوری هستند!
محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود! متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند؛ جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.
محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی به سینماپرس گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند. بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!
رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند! از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.
علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این راستا تصریح کرد: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است! «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد. آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به همت سازمان سینمایی در حال و هوایی صمیمانه و پرشور برگزار شد. هم کناری بسیاری از فعالان سینمای دفاع مقدس در چهل سال اخیر، حال و هوایی ویژه به این مراسم بخشیده بود، اما به هر حال، نبود بسیاری دیگر از چهرههای شاخص خودنمایی میکرد و به گفته محمود گبرلو مجری مراسم، قرار شد هدایای این چهرهها به آنها تقدیم شود: از بین تجلیلشدگان، چندین و چند چهره در مراسم حضور نداشتند. «محمد کاسبی» شرایط حضور نداشت. همین طور «احمدرضا معتمدی» و چندین چهره دیگر. اما جز این، این پرسش برای خیلیها مطرح شد که چرا برخی چهرههای شاخص سینمای دفاع مقدس در مراسم حضور نداشتند.
اگر بخواهیم نام ده فیلم برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس را نام ببریم، قطعا به چند فیلم از «ابراهیم حاتمیکیا»، «مرحوم رسول ملاقلیپور»، «احمدرضا درویش» و یکی دو فیلم شاخص از «عزیزالله حمیدنژاد» برمیخوریم، اگر از حضور نداشتن «رخشان بنیاعتماد» سازنده یکی از فیلمهای برتر سینمای دفاع مقدس (گیلانه) در این مراسم بگذریم، چهرههای دیگری، چون «مجتبی راعی» و «محمدحسین حقیقی» هم توجه برانگیز بود. جز «آقارسول» که به دیار باقی شتافته، مابقی سینماگران این فهرست در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس حضور نداشتند و شاید قرار است در دومین گردهمایی (اگر برپا شود) حضور داشته باشند؟!
از هیات اسلامی هنرمندان، «احمد میرعلایی»، «اکبر حر» و چند چهره دیگر بودند، اما «جواد شمقدری» (سازنده بربال فرشتگان و توفان شن) نبود که حضور نداشتن او بنا به اختلافنظرهایی که با مدیران سینمایی دارد، میتواند سوالبرانگیز نباشد.
اما…
چرا «ابراهیم حاتمیکیا» نبود؟ او که در یکی از آخرین فعالیتهای سینمایی خود با «محمد خزاعی» فیلم «به وقت شام» را ساخته است، مدتهاست که در محافل حضور ندارد و شاید این غیبت در همین راستا قابل تحلیل باشد.
چرا «احمدرضا درویش» نبود؟ او که همین چند روز پیش در مراسم ویژه «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» حضور داشت، در این مراسم غیبت داشت. ظاهرا دلیل، حضور او در مشهد و نرسیدناش به تهران بوده است.
چرا «محمدحسین مهدویان» در مراسم حضور نداشت؟ گرفتاری فیلمبرداری؟ اختلاف نظر با مسوولان سینمایی؟ دعوت نشدن یا نیامدن؟ دلایل مختلفی برای این حضور نداشتن میتوان برشمرد…
چرا «هادی حجازیفر» نبود؟ سازنده یکی از موفقترین فیلمهای دفاع مقدس در دهه اخیر… او هم از غایبان گلدرشت این مراسم بود.
چرا «محمدحسین لطیفی» نبود؟ طراح صحنه «بر بال فرشنگان»، سازنده «سرعت»، «روز سوم» و البته «غریب» که اخیرا در محافل مختلف مورد قدردانی قرار میگیرد، دیشب نیز یکی از برگزیدگان سینمای دفاع مقدس در سال ۱۴۰۱ بود، اما به دلایلی نامش در «نخستین گردهمایی» جزو غایبان ثبت شد.
چرا «نرگس آبیار» نبود؟ سازنده «شیار۱۴۳» و «نفس» در مراسم حضور نداشت. او هم درگیر تولید کار جدیدش است و …
چرا «عزیزالله حمیدنژاد» نبود؟ سازنده یکی از ده فیلم برتر سینمای دفاع مقدس (هور در آتش) و سازنده «اشک سرما» و «قله دنیا» در مراسم دیشب غایب بود. «امیر حسین شریفی» تهیهکننده «هور در آتش» از حاضران در مراسم بود.
چرا «بهرام توکلی» نبود؟ «تنگه ابوقریب» یکی از فیلمهای مهم این چند ساله سینمای دفاع مقدس بود، اما «بهرام توکلی» سازنده آن در مراسم غایب بود. علت؟ …
شاید در دومین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس بتوان علاوه بر چهرههای بالا، سراغ «مجید مجیدی»، «بهزاد بهزادپور»، «علی اصغر شادروان» و دیگران باشیم!
نیمه «تقریبا» پر لیوان | حاضران در مراسم
در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس، محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعهاش (محمد خزاعی، سیدمهدی جوادی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی، قادر آشنا، ابوالفضل همراه، روح الله سهرابی، حبیب ایل بیگی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی، مسعود احمدیان، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی، علی جعفری، غلامرضا نجاتی، سید هادی آقاجانی، صادق موسوی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، محمد طیب)، حمیدرضا جعفریان، محمود اسلامی، محمد یاشار نادری، امیررضا مافی، محمدرضا کریمی صارمی و هنرمندانی، چون جمشید هاشم پور، علیرضا زرین دست، مسعود جعفری جوزانی، جمال شورجه، کمال تبریزی، سیاوش حقیقی، مصطفی رزاق کریمی، محمدعلی باشه آهنگر، مهرداد خوشبخت، حامد حسینی، علی رویینتن، سعید سعدی، مسعود نقاشزاده، رضا ایرانمنش، رسول صدرعاملی، احمد میرعلایی، اباذر جوکار، احمد نجفی، علی نوری اسکویی، سیدجمال ساداتیان، مسعود اطیابی، امیرحسین شریفی، محمدرضا شریفینیا، سیدامیر سیدزاده، ابوالقاسم طالبی، هادی مقدمدوست، حجتالله سیفی، محمدتقی فهیم، جواد جباری، علی آشتیانی پور، شاهین باباپور، حبیب والی نژاد، پرویز شیخ طادی، امیرحسین شریفی، دانش اقباشاوی، علی قائم مقامی، جلیل شعبانی، مهدی سجاده چی، مهدی عظیمی میرآبادی، حمید زرگرنژاد، حبیب اسماعیلی، علیرضا حسینی، انسیه شاه حسینی و … از جمله حاضران بودند.