شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون نیست

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از فرهیختگان؛ صادق یاری، تهیه‌کننده مجموعه‌های «ممنوعه» و «کرگدن» منتشر شد:

برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی مورد استقبال مردم قرار گرفته‌اند و آن را پیگیری می‌کنند. به نظر شما می‌توان گفت که گرایش مردم به سمت سریال‌های نمایش خانگی، به این دلیل است که تلویزیون نمی‌تواند به خوبی ایفای نقش کند؟

وقتی شما در یک کار هزینه می‌کنید عمدتا نتیجه کار بهتر خواهد بود. خروجی بهتری هم می‌شود و مخاطب دنبال خروجی باکیفیت است. عمدتا سریال‌هایی که شبکه نمایش خانگی می‌سازد هزینه بیشتری برای تولید آن می‌کند و این باعث می‌شود بازیگران بزرگ‌تری را جذب کنند. می‌توان گفت بازیگران سوپراستارتر را جذب می‌کند. البته در تلویزیون هم سریال‌های خوب کم نداریم. بستگی به سلیقه دارد. مردم به شبکه نمایش خانگی اعتماد پیدا کردند. البته در تلویزیون هم سریال‌های خوبی پخش می‌شود و مخاطب‌های خاص خود را دارد. سریال «ن.خ» و «پایتخت» سریال‌های پرطرفداری بودند که در تلویزیون پخش شدند.

بحث محدودیت‌ها چقدر تاثیرگذار است؟ به‌طور واضح مثلا سریال «کرگدن» در تلویزیون قابل‌پخش است؟

با یک‌سری تغییرات جزئی می‌تواند قابل‌پخش باشد.

تغییرات فرمی یا محتوایی؟

تلویزیون یک رسانه فراگیر است. شبکه نمایش خانگی رسانه فراگیر نیست. وقتی رسانه فراگیر است انگار فیلم سینمایی را در سینما تماشا می‌کنید و برآن 18+ نوشته است، آن هم برای خود یک‌سری محدودیت‌های خاص دارد. شبکه نمایش خانگی هم محدودیت‌های خاصی دارد و نوع سلیقه و ذائقه آن متفاوت است ولی باز اختیاری است و هزینه‌ای برای آن پرداخت می‌شود و مردم این را مشاهده می‌کنند. درحالی که مردم برای سریال‌های تلویزیون هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند .

اگر بخواهیم تقسیم‌بندی در علل موفقیت کنیم، سهم بودجه چقدر است؟ تنها تفاوت کیفیت سریال‌های شبکه نمایش خانگی با تلویزیون فقط بحث هزینه و بودجه است یا اعمال‌سلیقه، محدودیت‌ها یا قصه‌های تکراری هم تاثیرگذار است؟

تهیه‌کننده و کارگردانی که در شبکه نمایش خانگی کار می‌سازد، تهیه‌کننده و کارگردانی است که برای تلویزیون هم کار می‌سازد و خواهد ساخت و همه در این کشور پروانه ساخت می‌گیرند، پروانه نمایش می‌گیرند. به نظرم جنس مخاطبان فرق می‌کند. تلویزیون یک‌سری مخاطب دارد و شبکه نمایش خانگی هم مخاطبان خودش را دارد. به نظر من اگر بخواهم بگویم فقط بحث سرمایه و هزینه است که در شبکه نمایش خانگی تاثیرش بیشتر است، درست نیست و نوع ساخت و سلیقه نیز تاثیرگذار است. شاید محدودیت سلیقه در سازمان وجود داشته باشد.

با برخی منتقدان که صحبت می‌کنم حرف‌شان این است که جذابیت‌های بصری که در سریال‌های شبکه نمایش خانگی است طرفداران بیشتری دارند. مردم به واقعیت‌هایی که نشان داده می‌شود بیشتر تمایل دارند. انگار که وقتی یک‌سری کلیشه‌ها در شبکه نمایش خانگی شکسته می‌شود برای مخاطب جذاب می‌شود.

من قبول نمی‌کنم که سریال‌ها به‌خاطر برخی مسائل مثلا شل‌حجابی یا مسائل کلیشه‌ای دیگر دیده می‌شوند. اگر این‌گونه باشد باید سریال‌های خارجی و ترکی کل تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ما را بگیرند. نمی‌توان این را بیان کرد ولی نمی‌توان منکر این شد که نوع لباسی که بازیگران در تلویزیون می‌پوشند متفاوت از نوعی است که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد. اما این را هم در نظر بگیرید که مخاطب در شبکه نمایش خانگی، محتوا را رایگان دریافت نمی‌کند یا به‌صورت دی‌وی‌دی خریداری می‌کند یا پول دانلود می‌پردازد یا پول اشتراک خریدن می‌دهد. در تلویزیون این اتفاق نمی‌افتد. مخاطب به‌صورت رایگان فیلم می‌بیند و مسلما وقتی رایگان تماشا می‌کند، انتظار زیادی هم نباید از محتوا و فضا داشته باشد. وقتی در شبکه نمایش خانگی پول پرداخت می‌کند انتظارات بیشتری هم دارد. انتظار دارد سریال رنگ و لعاب بیشتری داشته باشد. دوست دارد از لحاظ پروداکشن و پس‌تولید و همه چیزها خروجی بهتری داشته باشد.

بسیاری از کارگردانان تلویزیونی اعتقاد دارند رقم‌هایی که در شبکه نمایش خانگی رد و بدل می‌شود باعث می‌شود کارگردانان و بازیگران به آنجا بروند و درنهایت سریال‌های تلویزیونی ضربه بخورند. چنین امری واقعیت دارد؟

یکی، دو پروژه بود که این اتفاق برای آنها رخ داد و زیاد نمی‌خواهم وارد آن شوم. من هم می‌گویم تا جایی که می‌توان باید تعادل را لحاظ کرد ولی یکی، دو مورد در شبکه نمایش خانگی داشتیم که اتفاقات خوبی در آنها رخ نداده است.

شما ترجیح می‌دهید در شبکه نمایش خانگی کار کنید یا تلویزیون؟

من می‌گویم شبکه نمایش خانگی فرزند تلویزیون ماست. نباید زیاد دور نگه داریم. قصد ما تولید محتوا برای خانواده ایرانی است، چه در صداوسیما باشد، چه در شبکه نمایش خانگی. صریح‌تر بخواهم بیان کنم چه در شبکه خانگی و چه در سازمان صداوسیما یک هدف را دنبال می‌کنیم و تولید محتوا می‌کنیم و رقبای هم در شبکه نمایش خانگی و صداوسیما نیستیم. بیشتر رقبای ما سریال‌های ترکیه‌ای هستند که سریال‌هایی می‌سازند که اصلا با ذائقه ما هم‌ساز نیست و اتفاقاتی که در این سریال‌ها رخ می‌دهد، این است که فرهنگی که با سبک زندگی ما همخوانی ندارد در فرهنگ ما رسوخ می‌کند. رقیب ما سریال‌های خارجی است که می‌تواند در فرهنگ تاثیر بدی داشته باشد. نه شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون است و نه تلویزیون رقیب شبکه نمایش خانگی است. اینها در کنار هم فعالیت می‌کنند.  

رسانه سینمای خانگی- جشنواره‌های منطقه‌ای هم‌‎سطح جشنواره‌های تهران هستند

حامد اصغرزاده مرغملکی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «کیکاووس» که مورد تقدیر هیات داوران شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان قرار گرفت، گفت: جشنواره‌های منطقه‌ای به لحاظ کیفی دست کمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند و تولیدات جدید سینمای کوتاه را ارائه می‌کنند.

به گزارش سنای خانگی، حامد اصغرزاده مرغملکی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «کیکاووس» که مورد تقدیر هیات داوران شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان قرار گرفت، درباره این اثر گفت: «کیکاووس» تابستان امسال تولید شد و یک نسخه کامل نشده از آن به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم فرستادیم که به این رویداد راه پیدا نکرد. همچنین در یک جشنواره ایتالیایی و شیلی هم پیش از این شرکت داشت.

وی درباره داستان فیلم توضیح داد: «کیکاووس» در ژانر وهم آلود و ترسناک و داستان پیرمردی به نام کاووس است که زمین ممنوعه‌ای دارد و می‌خواهد در آن بذر بکارد اما از نفرین اجنه و خباثت مردم بی خبر است و اتفاقاتی هم برایش اتفاق می‌افتد. اگرچه قصه این قابلیت را داشت که به فضای فانتزی برود اما سعی کردم در این مسیر نباشد.

وی درباره تجارب سینمایی خود عن‌ان کرد: پیش از این بیشتر فضای مستندسازی را تجربه کرده بودم و آثار صد ثانیه ای هم داشتم اما «کیکاووس» اولین فیلم داستانی من است اما چون رشته تحصیلی‌ام ادبیات نمایشی است می‌خواستم یک کار داستانی را تجربه کنم.

اصغرزاده درباره فرصت‌های برگزاری جشنواره‌های منطقه‌ای بیان کرد: من در جشنواره چهل و نهم منطقه‌ای حضور داشتم و آن دوره فیلمسازان زیاد و نام های بزرگی در این رویداد حضور داشتند چراکه فضای فیلمسازی در غرب کشور هم بسیار قوی بود و هست. در حال حاضر با توجه به شناختی که از بچه‌های فعال در فیلم کوتاه دارم به لحاظ اعتبار جشنواره های منطقه‌ای به لحاظ کیفی دست کمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند و تولیدات جدید سینمای کوتاه را ارائه می‌کنند. همچنین فرصت خوبی برای راه‌یابی مستقیم به فستیوال تهران هستند.

شصت و هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانی که برای یک مستند مرگ را به چشم دید

محسن اسلام‌زاده که در یک ماه گذشته سفری به جنوب لبنان داشته تا مستندی را درباره تبعات جنگ در فلسطین بسازد، بخشی از مشاهده و تجربه خود در این سفر را روایت کرد.

به گزارش سینمای خانگی، محسن اسلام‌زاده مستندساز که به تازگی اقدام به تولید مستندی با نام موقت «بهشت کوچک من» درباره تحولات اخیر فلسطین کرده است، در گفت‌وگو با مهر درباره این کار توضیح داد: حدود یک ماه پیش برای ساخت این مستند عازم سفری شدم و از ۴ تا ۲۵ آبان ماه این سفر طول کشید. در شرایط محاصره کامل نوار غزه نزدیک‌ترین منطقه‌ای که می‌توانستیم به آنجا برویم و فیلم بسازیم جنوب لبنان بود. البته در آن مناطق هم اتفاقاتی افتاده بود که خیلی سخت به ایرانی‌ها اجازه ورود می‌دادند. بعد از مجروح شدن برخی گروه‌های رسانه‌ای ایرانی در این منطقه، حساسیت‌ها بالا رفته و سطح همکاری‌ها پایین آمده بود.

وی افزود: به خیلی از دوستانی که در آن مقطع قصد ورود به میدان را داشتند، توصیه‌ام این بود که اگر طرح آماده‌ای دارید، وارد میدان شوید چرا که رفتن بدون حساب به این مناطق درست نیست. به همین دلیل خودم هم تا ۲ هفته بعد از شروع این جنگ، تصمیم به سفر نگرفتم و بیشتر به فکر طراحی ایده بودم. وقتی ایده اولیه به ذهنم رسید با چند نفر مشورت گرفتم و بعد عازم شدم.

روایت زندگی در سایه جنگ در نقطه صفر مرزی

این مستندساز درباره ایده اولیه خود گفت: می‌خواستم به مناطق جنوبی لبنان بروم که خیلی از ساکنان آن ناگزیر از مهاجرت به سمت بیروت و دیگر شهرها شده بودند و روستاهای آن مناطق تقریباً خالی از سکنه شده بود. مناطق هم‌مرز با مناطق اشغالی که بعد از شروع این جنگ و راکت‌پراکنی های صهیونیست‌ها، تخلیه شده بود. غالب مردم این مناطق طعم تلخ جنگ را در مقاطع مختلف خصوصاً در سال ۲۰۰۶ و در جریان جنگ ۳۳ روزه چشیده بودند و حالا تصمیم به مهاجرت به مناطق شمالی و مرکزی گرفته بودند. ایده‌ام این بود که به آن مناطق بروم و دنبال کسی بگردم که خانه‌اش را ترک نکرده و در آنجا مانده است.

وی افزود: حتی در مرحله مشورت‌های ابتدایی خیلی‌ها می‌گفتند که هیچ‌کس در این مناطق باقی نمانده و کامل روستاها خالی شده است اما کم‌کم از طریق افراد محلی متوجه شدیم برخی‌ها هنوز در منازل خود در روستاها باقی مانده‌اند. مشخصاً دنبال منزلی می‌گشتم که با نقطه صفر مرزی فاصله زیادی نداشته باشد. پیگیری کردیم تا با شخصیتی در روستای مرزی «خِیام» مواجه شدیم که در نقطه صفر مرزی در خانه‌اش مانده بود و درباره او مستند ساختیم.

اسلام‌زاده در ادامه گفت: طرح‌های دیگری هم برای مستندسازی داشتیم مانند رفتن به اردوگاه فلسطینیان در لبنان، اما زمانی که مشورت کردیم، دیدیم درباره این اردوگاه‌ها فیلم‌های زیاد ساخته شده است و ساخت فیلم تازه درباره این سوژه سخت است. طرح «زندگی زیر آتش» ایده‌ای بود که بالاخره آن را اجرایی کردیم. وقتی تصمیم به سفر گرفتم و به دنبال فیلمبردار بودم متوجه شدم علی سبحانی هم که مدیر فیلمبرداری یک سریال بود، نتوانسته طاقت بیاورد و با تهیه کننده صحبت کرده که از کار مرخصی بگیرد و به لبنان برود. وقتی ایده‌ام را به او گفتم او قبول کرد که من را در این سفر همراهی کند.

می‌گفتند شاید کسی قبول نکند از او مستند بسازید

وی ادامه داد: هر چند بسیاری از دوستان می‌گفتند به‌خاطر بالا گرفتن درگیری‌ها حضور در این مناطق و ساخت فیلم سخت است و ممکن است کسی قبول نکند شما از او مستند بسازید، اما شک نداشتم بالاخره یک نفر به دلیل دل‌بستگی‌ای باید در خانه‌اش باقی مانده باشد و اجازه بدهد دوربین همراه او باشد. بیشتر به دنبال حاشیه نگاری جنگ و به تصویر درآوردن تضاد میان جنگ و زندگی بودم. می‌خواستم بدانم یک انسان در منطقه جنوب لبنان و زیر سایه جنگ، چگونه زندگی می‌کند؟

محل استقرار ما چیزی در حدود ۲ کیلومتر با مناطق اشغالی فاصله داشت و فاصله‌مان با پایگاه‌های اسرائیلی کم بود. این سفر برای خودم مثل یک رؤیا می‌ماند؛ به دلیل اینکه فرصتی کم نظیر برایمان به وجود آمد تا مثل مردم زیر سایه خطر زندگی کنیم

این مستندساز افزود: ما نزدیک به ۸ روز پیش تولید و ۱۳ روز تولید داشتیم که به لطف خدا شرایط به خوبی در جنوب لبنان پیش رفت و به رغم محدودیت‌ها خلل جدی در کار ایجاد نشد. به گروه‌های کمی اجازه ماندن در جنوب لبنان را می‌دادند و منطقه هر شب باید تخلیه می‌شد. به نوعی در یک قدمی اسرائیلی‌ها بودیم و احتمال هر اتفاقی وجود داشت.

وی در ادامه گفت: محل استقرار ما چیزی در حدود ۲ کیلومتر با مناطق اشغالی فاصله داشت و فاصله‌مان با پایگاه‌های اسرائیلی کم بود. این سفر برای خودم مثل یک رؤیا می‌ماند؛ به دلیل اینکه فرصتی کم نظیر برایمان به وجود آمد تا مثل مردم زیر سایه خطر زندگی کنیم. ما در منزل همان فردی که سوژه مستندمان بود، ساکن بودیم و مثل او شرایط خیلی سختی داشتیم. به‌ویژه اینکه اسرائیلی‌ها هیچ خط قرمزی نداشتند و به راحتی غیرنظامیان را هدف قرار می‌دادند!

اسلام‌زاده گفت: یکی از شب‌هایی که آنجا بودیم و غذایی تهیه کرده و دورهم خوش بودیم، ناگهان صداهای وحشتناکی شنیدیم و متوجه شدیم ۵۰۰ متری محل اسکان ما با راکت هواپیمای بدون سرنشین بمباران شده است. مبهوت بودیم و تازه فهمیدیم در این مناطق چگونه در کسری از ثانیه، خوشی‌های مردم، تبدیل به عزا می‌شود. ما در آنجا مرگ را به چشم دیدیم. چه زندگی‌هایی که در این مناطق نابود نشد. در همین سفر با خانواده‌ای مواجه شدیم که سه دختر بچه و مادربزرگ با شلیک یک راکت توسط صهیونیست‌ها، جلو چشم مادر، سوختند و پرپر شدند.

این مستندساز درباره مواجهه خود و گروه همراهش با خطر مرگ و تهدیدهای میدان جنگ در مدت ساخت این مستند، توضیح داد: واقعیت این است که در منطقه جنوب لبنان یک جنگ تمام‌عیار جریان دارد اما شما هیچ سربازی را در میدان نمی‌بینید. سربازهای حزب‌الله در میدان پراکنده هستند و غالباً با لباس مبدل مبارزه می‌کنند، در جهت مقابل هم تنها پایگاه‌های اسرائیلی دیده می‌شود که به‌صورت کور و با سرگیجه هر جایی را بمباران می‌کردند. به‌صورت شبانه روز سایه این تهدیدها روی سر مردم منطقه و گروه ما بود.

استفاده اسرائیل از بمب‌های فسفری ممنوعه

وی افزود: ما از بمب‌های فسفری اسرائیلی‌ها که به سمت شهرها و روستاها شلیک می‌شد، تصویر گرفتیم در حالی که این بمب‌ها جزو سلاح‌های ممنوعه در جنگ محسوب می‌شوند. این‌طور بگویم که یک تبادل آتش تمام عیار در آن منطقه جریان داشت. روزی مشغول فیلمبرداری بودیم که یک راکت دقیقاً از بالای سر ما رد شد و به یکی از خانه‌های اطراف اصابت کرد. به همین دلیل هم اکثر مردم، آن مناطق را ترک کردند. به‌ویژه اینکه از جایی به بعد اسرائیلی‌ها در کشتار غیرنظامیان، تعمد داشتند.

گروه ما در پوشش یک گروه خبری به منطقه رفت چرا که خود لبنانی‌ها هم می‌گفتند فعلاً مستندسازی در این منطقه ممنوع است و ما تنها به گروه‌های خبری مجوز می‌دهیم. در قالب این گروه‌های خبری، از همه دنیا نمایندگانی حضور داشتند

اسلام‌زاده در ادامه مشاهده میدانی خود گفت: در یک نوبت شاهد شلیک راکت به یک بیمارستان در جنوب لبنان بودیم که شکرخدا عمل نکرد. خبرنگار رویترز در همان منطقه جنوب لبنان کشته شد. خبرنگار شبکه الجزیره هم به‌واسطه اصابت راکت به ماشینش، قطع نخاع شد. در آن میدان، با دشمنی روبه‌رو هستید که به هیچ مرامنامه و پروتکلی پایبند نیست.

این مستندساز درباره فعالیت دیگر گروه‌های مستندساز از کشورهای دیگر در این منطقه هم گفت: گروه ما تحت پوشش یک گروه خبری به منطقه رفت چرا که خود لبنانی‌ها هم می‌گفتند فعلاً مستندسازی در این منطقه ممنوع است و ما تنها به گروه‌های خبری مجوز می‌دهیم. در قالب این گروه‌های خبری، از همه دنیا نمایندگانی حضور داشتند. آمریکایی‌ها، ایتالیایی‌ها و اردنی‌ها حضور پررنگی در این مناطق داشتند. حتی خبرنگارهای رسانه‌هایی مانند واشنگتن‌پست و بی‌بی‌سی فارسی را هم در منطقه دیدیم.

اسلام‌زاده با اشاره به اینکه نام اولیه مستندی که در دست ساخت دارد «بهشت کوچک من» است، گفت: قصد ما این است که هرچه زودتر این مستند به نسخه نهایی برسد اما حجم تصاویری که ضبط کرده‌ایم خیلی بالاست. در حال حاضر در مرحله مقدماتی تدوین هستیم و بعد از آن هم وارد مرحله ترجمه می‌شویم. امید دارم تا اواخر همین امسال، این کار به خروجی برسد.

فهرست مجموعه های تلویزیونی پخش شده یا در حال پخش شبکه نمایش خانگی

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ ویکی پدیا فهرست 74  سریال و مجموعه تلویزیونی ایرانی را که تاکنون از شبکه خانگی پخش شده یا در حال پخش می باشد، منتشر کرده است.

سایت ویکی پدیا، فهرست مجموعه های منتشر شده در شبکه خانگی را که برای بسیاری از آن­ ها «صفحه ویژه» تعریف کرده، بدین شرح عنوان نموده است:

  1. آسپرین
  2. آشوب
  3. آقازاده
  4. آکتور
  5. آنتن
  6. آنها
  7. ابله
  8. احضار
  9. بی‌گناه
  10. پدر گواردیولا
  11. پوست شیر
  12. پیشگو (تاک شو)
  13. جادوگر
  14. جزیره
  15. جوکر
  16. جیران
  17. حرفه‌ای
  18. حیثیت گمشده
  19. خاتون
  20. خسوف
  21. دراکولا
  22. دل
  23. راز بقا
  24. رهایم کن
  25. ریکاوری
  26. زخم کاری
  27. ساخت ایران
  28. سال‌های دور از خانه
  29. سایه باز
  30. سرگیجه
  31. سقوط
  32. سودا
  33. سیاوش
  34. سیاه‌چاله
  35. سیگنال موجود است
  36. شام ایرانی
  37. شاهگوش
  38. شبکه مخفی زنان
  39. شب‌نشینی
  40. شب‌های مافیا
  41. شوخی کردم
  42. شهرزاد
  43. عاشقانه
  44. عالیجناب
  45. عشق تعطیل نیست
  46. عطسه
  47. فوفو مسافری از کامادو
  48. قبله عالم
  49. قلب یخی
  50. قورباغه
  51. قهوه ترک
  52. قهوه تلخ
  53. کرگدن
  54. کوچه مروارید
  55. گاراژ ۸۸۸
  56. گلشیفته
  57. گنج مظفر
  58. گیسو
  59. مانکن
  60. مترجم
  61. مردم معمولی
  62. ممنوعه
  63. موچین
  64. مهمونی
  65. می‌خواهم زنده بمانم
  66. میدان سرخ
  67. نهنگ آبی
  68. نیسان آبی
  69. ویلای من
  70. هشتگ خاله سوسکه
  71. همرفیق
  72. هم‌گناه
  73. هیولا
  74. یاغی
خروج از نسخه موبایل