کارگردان فیلم سینمایی «پروین» با بیان اینکه جای زندگینامه مفاخر در سینمای ایران خالی است، نسل جدید فیلمسازان بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پروین به کارگردانی محمدرضا ورزی شامگاه ششمین روز جشنواره – سه شنبه ۱۷بهمن – در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و سپس نشست خبر آن با حضور محمدرضا ورزی کارگردان، محمدرضا شریفی نیا تهیه کننده، مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، ملیکا شریفی نیا، علی کیان ارثی، محمدرضا شهبانی نوری، محمد شعبان پور، بازیگران، بهزاد عبدی آهنگساز، مسعود اوسطی طراح صحنه، مهدی حسینی وند تدوینگر، فرشاد خالقی فیلمبردار، رویا ابراهیمی طراح لباس، مهرداد جلوخانی صداگذار حضور داشتند.
ایده ساخت پروین حدود ۱۲ سال پیش در ذهنم شکل گرفت
محمدرضا ورزی کارگردان این اثر در ابتدای این نشست گفت: از همه دوستان به ویژه بانوان سپاسگزارم که فیلم را تماشا کردند. ایده این فیلم حدودا ۱۲ سال پیش در ذهن من شکل گرفت. علاقهمند هستم در حوزه مفاخر کار کنم و در سینمای ایران جای زندگینامه مفاخر خالی است. چند بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و واقعا منابع زندگینامهای پروین اعتصامی گسترده نیست.
کارگردان فیلم پروین بیان کرد: به میزانی که فیلمنامه نیاز داشت به فضل الله خان پرداختیم. تا جایی نشان دادیم که به طلاق رسید. طلاق که یکی از دستاوردهای آن اشعار خانم پروین اعتصامی بود. زندگی مفاخر را دوست دارم. نسل جدید فیلمساز بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند. فیلم تختی و کمال الملک این دو بیوگرافی بودند که ماندگار شدند و جای این دست فیلمها واقعا خالی است.
پروین در زمان خودش طمع شهرت را نچشید
ورزی مطرح کرد: درباره فرازهایی که انتخاب کردم از ابتدا با شریفی نیا مشورت میکردیم و هدف اصلی من از این بیوگرافی یک پیام بود. پیام من بیشتر این بود که یک زن در شرایط خاص دوران خودش برای تثبیت خود چقدر تلاش کرد و متاسفانه در زمان خودش طمع شهرت را نچشید. در زمان فیلمبرداری هم همچنان روی فیلمنامه کار میکردیم و سعی کردیم به مطلوبترین شکل ممکن برسیم.
وی افزود: فروغ فرخزاد که اشعارشان را دوست دارم، نمیدانم چرا این مرزبندی بین دو شاعر اتفاق افتاد و قیاس شکل گرفت. خانواده در پروین شدن پروین اعتصامی بسیار تاثیرگذار بودند و به همین دلیل در این فیلم به زندگی این خانواده تمرکز شده بود. جایی که شکلگیری شخصیت پروین شکل گرفت؛ انتخاب من برای نقش پدر، خود شریفینیا بودند؛ برخلاف نظر خود آقای شریفی نیا.
برای کل زندگی پروین باید سریال بسازیم
کارگردان پروین بیان کرد: یکی از مهمترین منابع ما، از نگاه منتقد و کسی است که دشمنی با پروین داشته است؛ کتابی تحت عنوان تهمت شاعری. نکاتی گفته بود که خود مشاهده کرده بود. فردی که بیژن بنفشه خواه نقش او را بازی کردند. مجموع مقالات و مصاحبه ها نیز از جمله منابع مهم ما بودند.
کارگردان فیلم پروین گفت: ما نمیتوانستیم تمام ابعاد زندگی پروین را در یک فیلم نشان دهیم در غیر این صورت باید یک سریال میساختیم. آگرین برگرفته از اشعار پروین بود. جایی که به مردم کمک و مهربانی میکرد و… . تلاش کردم و انتخاب کردم که این بخش از زندگی پروین را نشان دهم.
ابراز رضایت پدرم از نقشم در پروین بزرگترین سیمرغ من است
مارال بنی آدم گفت: بازی در این نقش سعادت بزرگی بود و بزرگترین شانس هنری من بود. من پیش از آغاز سر مزار پروین اعتصامی رفتم و کسب اجازه کردم. امیدوارم سینمای ایران از این مشاهیر بهره ببرد. زندگینامه افرادی که میتواند راه و روش درستی به ما بیاموزد.
وی ادامه داد: زمانی که به این پروژه اضافه شدم فرصت کمی داشتم و ساعتها با آقای ورزی جلسه داشتیم و منابع را در اختیار من گذاشتند. از محققین هم درخواست کردم که مطالب و منابع مختلف از این بزرگوار را در اختیار من بگذارند. نامههایی از این شاعر بزرگ را در اختیار من گذاشتند که به دوست صمیمی خود ارسال میکرده است. همه منابع را کنار هم قرار دادم و تلاش کردم تا از همه آنها بهره ببرم.
بنی آدم بیان کرد: واقعیت رقابت سیمرغ جذاب است. ولی امیدوارم بازیگری که لیاقتش را دارد سیمرغ را به خانه ببرد. پدر و مادرم فیلم را دیدند و پدرم گفتند از تو راضی هستم و این بزرگترین سیمرغ برای من بود.
نسل نو بیشتر با فروغ آشناهستند ولی شعرهای پروین بسیار زیبا است
آزیتا حاجیان نیز مطرح کرد: برای من بازی در نقش مادر پروین افتخار بزرگی بود. شاید نسل نو بیشتر با فروغ آشنا باشند ولی واقعا پروین شعرهای بسیار زیبایی دارد. هر منبعی که بود در اختیار ما گذاشتند. مادر پروین هم مانند هر مادر دیگری نگران فرزندش بود. من یک مادر را با تمام دغدغههایش بازی کردم.
ملیکا شریفینیا بیان کرد: نقش آگرین برای من بسیار جذاب بود و این شخصیت زاییده تخیل نویسنده است و وجود خارجی ندارد. با تمام وجودم سختیها و غمش را حس کردم. خیلی از آقای ورزی سپاسگزارم که به من کمک کردند. از مادر عزیزم و مارال نیز سپاسگزارم.
محمد شعبانپور دیگر بازیگر این فیلم گفت: من قرار بود فضل الله را بازی کنم اتفاقاتی افتاد و گفتند تو ابوالفتح را بازی کن. مدتی گذشت و گفتند پروین را بازی کن! خیلی سپاسگزارم از آقایان شریفی نیا و ورزی؛ خیلی سخت است در این فضا به کسی که کار اول سینماییاش را انجام میدهد. بیشتر من را با کارهای طنز میشناسند و واقعا هر کسی این خطر را نمیکند. به همین دلیل از آقای ورزی و شریفی نیا سپاسگزارم. اگر نقش خوب درآمده شما به همبازیهای من نگاه کنید.
محمدرضا شهبانی نوری بازیگر دیگر این فیلم گفت: بعد از ۲۶ سال آقای شریفی نیا دوباره یاد من کردند. ما در درخت گلابی کار کرده بودیم. آقای شریفی نیا به من کمک کرد. در این مدت ۲۰ فیلم کوتاه ساختم. از همه همکاران عزیز و بزرگوارم سپاسگزارم. از استاد عزیزم خانم حاجیان سپاسگزارم که به من بسیار کمک کردند.
وی ادامه داد: جنبه آموزشی سینما برای من بسیار مهم است. از اینکه در فیلمی بازی کردم که خاصیت آگاهی بخشی و سرگرمی هم دارد، واقعا خوشحالم. چنین آثاری میتوانند به جامعه کمک کنند.
علی کیان ارثی صدابردار گفت: بیش از نیمی از صدای این اثر سر صحنه انجام شده است. در ساخت این گونه آثار خیلی صدابرداری کار سختی را در پیش دارد و به دیده شدن اثر کمک میکند.
در هر صحنهای با حس و حال پروین وارد میشدم
فرشاد خالقی فیلمبردار این فیلم گفت: امیدوارم از فیلم خوشتان آمده باشد. برای فیلمبردار حضور در چنین آثاری خوشبختی است. این چندمین همکاری من با آقای ورزی بود. نوع دوربین و لنزها طوری بود که بتوانیم بافت مورد نظر فیلم را در بیاوریم و در بحث نور هم مثلا در نورپردازی «خانه پروین» تلاش کردیم از نورهای نرم استفاده کنیم. در هر صحنه ای با حس و حال پروین وارد میشدم. از گروه فیلمبرداری به طور ویژه تشکر میکنم.
بهزاد عبدی آهنگساز این اثر گفت: موسیقی فیلم یکی از پروژههای سخت و دومین تجربه همکاری من با آقایان شریفینیا و ورزی بود. به خاطر ماجرایی که روی پرده اتفاق میافتد کار را بسیار دوست دارم و از کار خود راضی هستم. اگر اتفاقی افتاده مجموعه بوده و من هم تلاش کردم صدای دوستان را به گوش برسانم. ساز اصلی ویولن سل بود که نوعی صدای عاشقانه است. از ساز بالاوان و ارکستر زهی نیز در کار وجود داشتند.
وی افزود: موسیقی ریتم دارد. طبیعی است که موسیقی بدون ریتم اصلا وجود ندارد. اصل ماجرا این است ما تلاش کردیم ریتم را درنظر بگیریم اگر موفق بودم لطف خدا و همراهی دوستان بوده است.
مسعود اوسطی طراح صحنه در این نشست گفت: مانند کارهای تاریخی سختیهای خود را داشت و تمام تلاش خود را کردیم تا به بهترین شکل ممکن کار را پیش ببریم.
مهرداد جلوخانی صداگذار این اثر گفت: سعی کردیم خارج از قاب چیزی انجام نشود.
دنیا دنبال چهره کاملا شبیه شخصیت نمیگردد
محمدرضا شریفی نیا گفت: الان دنیا دنبال چهره که کاملا شبیه باشد، نمیگردد. از نظر من یک پروین ساخته شد. من دیگر مارال بنی آدم را پروین میدانم. بسیار ارزشمند است که به یک شخصیت با مفاهیم درونیاش بپردازیم نه صرفا چهره.
وی درباره حاشیههایی که درباره نزدیک نبودن شباهت چهره او با پدر پروین توضیح داد: چهره بیست و چند ساله پدر پروین را کنار تصویر شصت و خرده ای ساله من گذاشته و آن را مقایسه میکنند. واقعا دوست نداشتم به عنوان بازیگر در این پروژه باشم. ولی باعث افتخارم است که در این پروژه فاخر حضور داشتم. پروین تنها زنی است که حق خود را از جامعه گرفت.
انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاههای بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفتوگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی میتوان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهههای جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید میکند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارتها و ترسهایی که در جنگ با آن روبهرو میشود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی میشود.
با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:
*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر میکنید این حضور تا چه اندازه میتواند برای شما امتیاز باشد؟
اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمیپسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانمهای بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلمهای متنوعتری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانمهای کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانمهای بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت میکرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک میخورد؛ چرا که ذات من یک جنگجو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.
*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟
باید بگویم این فیلم سینمایی ادامهای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و میتوان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زنهایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت میکردند. به همین دلیل میتوان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزهای است که در این فیلمها دیده میشود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه میجنگند و آسیب بیشتری میبینند. در واقع میتوان گفت این زنان زمانی که لباسهای خونین سربازان را میشویند و شاهد جای زخمهای سربازان که روی لباسها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب میبینند چرا که نمیدانستند آن سربازی که نمیشناختند در سلامت به سر میبرد یا نه.
*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟
باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه مینویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی میتوانم بگویم بخشهایی که در شبهای احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلمهای دیگرم پختهتر است و یک بلوغ فکری در آن دیده میشود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.
*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله میتوان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلمها دارد؟
پیش از هرچیز باید بگویم خانمهایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمیکنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان میکند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا میکند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاهها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهرهای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.
*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر میکنید که تا چه اندازه فیلمهایی از این دست با محوریت زن میتواند برای مخاطب جذاب باشد؟
پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلمهای دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سالها فقط فیلمهای جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.
از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته میشد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید میکنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سالها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیرهای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم میساختند.
زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس میزند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلمهایی درباره جنگ میسازد که موفق عمل میکند به این دلیل است که آنها فیلمها را خوب میسازند. در واقع میتوان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل میکنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.
خانه چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در دومین روز شاهد اکران ۴ اثری بود که هرکدام با نقش آفرینی چهرههای پرفروش گیشه به این رویداد رسیده اند، یکی از روزهای بسیار داغی که شاید تا پایان تکرار نشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دومین روز جشنواره فیلم فجر در میلاد که مصادف با دومین روز برفی پایتخت هم بود با ردیف مردمان ذوق زده از برف بازی و آدم برفی های بزرگراه ورودی میلاد روی فرش سفید ورودی همراه شده بود.
تا نیم ساعتی قبل از آغاز اکران ها راهروها خلوت و تقریبا جشنواره در خواب و سکوت بود اما این سکون به ساعتی نکشید که جایش را به همهمه و جست و خیز اهالی رسانه و منتقدان و مهمانان داد تا جایی که به ترافیک مخاطبان در اکران و نشست ها منجر شد.
اولین نشست به توضیحات عوامل دست اندرکار بخش بین الملل و البته عذرخواهی روابط عمومی جشنواره بابت برخی کاستی های روز نخست و تاخیرها گذشت که در روز دوم تقریبا جایش را به نظم و برنامهریزی مدون داده بود.
اما اکران های دومین روز با نقش تمساح خونی بر پرده و خنده و دست و هورا برای اولین ساخته جواد عزتی به عنوان یک شخصیت محبوب سینمایی آغاز شد. عزتی که تجربه موفق بازی در آثار کمدی همچون هزارپا، آینه بغل و چهاربندانگشت از او تضمینی برای گیشه ساخته این بار در مقام کارگردان و بازیگر تمساح خونی را تقدیم سینما کرده که از عهده هر دو جایگاه هم به خوبی برآمده است.
حضور او به همراه عوامل فیلم تمساح خونی در خانه جشنواره و پاسخ به اهالی رسانه در نشست خبری از جمله گرمی های روز دوم این رویداد بود. کاخ جشنواره که دومین روزش با شلوغی و گرمای پرشور میان سرمای استخوان سوز زمستانی مواجه بود امروز مهمانان سلبریتی دیگری هم داشت، از علی اوجی تا فریبا نادری و الناز حبیبی و دیگرانی که حضورشان بازار رسانه ای ها را گرم و آنها را برای دعوت به نشست و مصاحبه به خط کرده بود.در هر گوشه سالن دوربینی کاشته و در کمین شکار لحظه ها منتظر نشسته اند، عکاسان در تکاپو و مهمانان در تقاضای ثبت خاطره در تلاقی برف و جشنواره.
اما دومین اکران روز دوم به تابستان همان سال ساخته محمود کلاری اختصاص یافت، اثری که گرچه از حضور چهره های شناخته شده ای چون مهران مدیری، فریبا نادری و علی شادمان و غیره بهره برده بود اما توفیق چندانی در قصه و روایت آن نداشت، تا جاییکه بسیاری از مخاطبان سالن در نیمه فیلم ترجیح را به ترک دادند.
سومین اثر روز دوم جشنواره به یکی از جنجالی ترین آثار این دوره اختصاص داشت، بی بدن فیلمی که از مدت ها قبل با برچسب برگرفته گی از یک پرونده واقعی مشهور شهرت یافته بود و بعد از تماشا خط بطلانی تقریبی به تکذیب کارگردان مبنی بر صحت نداشتن این ادعا می کشید. بی بدن کاملا مشابه با پرونده مشهور آرمان و غزاله ساخته و گریزی تمام به یکی از پرهیاهوترین مباحث یعنی قتل و قصاص زده بود. از آنجاییکه گونه واقع گرا در سینما همیشه مخاطبان خاص و عمده خود را دارد صف طولانی مخاطبان بی بدن در مقابل دو ورودی سالن اکران در خانه جشنواره از تماشایی ترین صحنه های دومین روز جشنواره بود، تا جاییکه تمام ظرفیت سالن دوهزار و ۱۰۰ نفره مرکز همایش پر و حتی با مخاطبان مازاد مواجه شد.
حضور عوامل بی بدن و صحبت های کاظم دانشی نویسنده اثر که بیشتر هم با علفزار پا در کفش حوزه قضایی کرده بود و صحبت هایش پیرامون روند تولید و گلایه از عدم حضور در بخش سودای سیمرغ جشنواره نیز بر حاشیه های این اثر اجتماعی ملتهب افزوده بود.
بی بدن دومین فیلمی بود که با بازی پژمان جمشیدی بر پرده دومین روز جشنواره نشسته بود، اولین حضور در تمساح خونی عزتی نقشی کوتاه و دومین حضورش در اثر مرتضی علیزاده در نقش بهمنش پدر قاتل بود.
اثری که بازار تحلیل و تفسیرش بعد از نمایش داغ تر از دیگر آثار روز دوم بود.
اما آخرین فیلم روی پرده اکران روز دوم جشنواره به اثری سوزناک تعلق گرفت که قصه آن به یکی از تلخ و غمبارترین ماجراهای چند سال اخیر یعنی شهدای غواص گره خورده بود.
مخاطبانی که روز کاریشان را با یک فیلم کمدی آغاز کرده بودند در پایان شب دوم با چشمانی قرمز سالن اکران را ترک می کردند.
پرواز ۱۷۵ که قصه ای از صبر یک مادر شهید را به تصویر کشیده بود یک اثر دفاع مقدسی روایت شده در بستری ساده و بی آلایش بود، اثری که علیرغم اکران پایانی مخاطبان کمی نداشت.
جشنواره در روز دوم لحظات بسیار پرشور و پرحرارتی پشت سر گذاشت و در نهایت به خواب چندساعته رفت تا مهیای میزبانی روز سوم شود.
کارگردان مستند «چشمان نجیب» گفت: مصور کردن شجاعت، ایثار، همدلی و وحدت ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس از مهمترین شاخصههای این مستند است.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی و امور بین الملل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، تاکنون تولیدات بسیاری در سبکهای مختلف پیرامون جنگ و دفاع مقدس تهیه و تولید شده،آثاری که هر کدام به نوبه خود سعی داشتند راوی و تصویرگر بخشی از روزهای سخت دفاع از حریم وطن و عملکردهای خالصانه و جانبازانه رزمندگان باشند.
مستند «چشمان نجیب» نمونه بارز این گونه تولیدات است که با دستمایه قراردادن سوژه بکرو موضوعی که کمتر در عرصه تولیدات نمایشی به آن پرداخت شده سعی دارد ترسیمگر بخشی از موضوع دیدهبانی در عرصه دفاعمقدس به عنوان یکی از مهمترین عملکردهای نظامی در جنگ باشد. این مجموعه به تهیه کنندگی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و کارگردانی جواد قلیزاده تولید شده است.
کارگردان مجموعه «چشمان نجیب» در این رابطه اظهارداشت: ایده اصلی تولید این مجموعه که ترکیبی که از درام و تصاویری از مستندات آرشیوی است بر مبنای آشنایی با یکی از دیده بانان دوران دفاع مقدس در هیات رزمندگان شکل گرفت، پردازش شد و در قالب یک فیلمنامه به مرحله تولید رسید.
وی گفت: این مجموعه را میتوان در زمره تولیدات ترکیبی- نمایشی طبقهبندی کرد که ساختار آن بر پایه مصاحبه، بهرهگیری از مستندات و تصاویر آرشیوی و بازسازی عملکردهای دیدهبانان در برهه هشت سال دفاع مقدس، شکل گرفته است.
قلیزاده افزود: مجموعه «چشمان نجیب» در قالب هفت قسمت تولید شده است که ماجرای پنج قسمت از آن برپایه روایت خاطراتی از عملکرد دیدهبانان دوران دفاع مقدس بنا شده و در یک قسمت از آن به معرفی روحانی شهیدمحمود غفاری دیدهبان عملیات «بازی دراز» میپردازد که ۱۷ شهریور سال ۱۳۶۰، در عملیات دوم بازی دراز به شهادت رسید، همچنین این مجموعه در یکی از قسمتهای خود به نحوه تشکیل دیده بانی و توپ خانه سپاه نیز نگاه خواهد داشت.
کارگردان مستند «چشمان نجیب» بیان کرد: مصور کردن شجاعت، ایثار، همدلی و وحدت ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس از مهمترین شاخصههای «چشمان نجیب» است که سعی دارد مخاطب را از دریچهای متفاوت با دیدهبانی که یکی از تأثیرگذارترین عملیاتهای نظامی در هشت سال دفاعمقدس بود مواجه گرداند و از اهمیت آن در پیشرویهای موفق رزمندگان در مبارزه با دشمن و شکستن حصار زیادهخواهی آنان، بگوید.
وی اظهارداشت: همچنین مهمترین وجه تمایز «چشمان نجیب» با دیگر تولیداتی که در این سبک وسیاق ساخته میشوند آن است که این مجموعه با تمام بضاعت خود پای کار آمده تا خاطرهای مشترک از چند رزمنده را به ملموسترین حالت و در یک مسیر خطی و روایی، برای مخاطب مصور کند و از حقیقتی پرده بردارد که علی رغم اهمیت زیاد در دوران دفاع مقدس، در تولیدات متعلق به سینمای جنگ کمتر به آن نگاه و پرداخته شده است.
قلیزاده گفت: این مستند کاملا واقعی تهیه شده است و شخص راوی و همراهان او خاطرات جذاب و جالبی را از عملکرد خود در پُست دیدهبانی بازگو خواهند کرد. این مجموعه، اثری قصهگو نیست و تمام ماجراها و روایتهای آن در بستر واقعیت پردازش شدهاند، همچنین «چشمان نجیب» اینگونه نیست که بلافاصله بعد از شروع مخاطب را به دل موضوع و ماجرای خود ببرد بلکه ابتدا با یک مقدمه و دادن اطلاعاتی پیرامون موضوع اثر، بیننده را به تدریج وارد ماجراهای این مجموعه میکند.
کارگردان مستند «چشمان نجیب» افزود: برای جذابیت فضای این مجموعه که هر قسمت خود را با خاطرهای از یک دیدهبان دوران جنگ آغاز کرده، سعی کردیم بیشتر از مقوله بازسازی ماجراها و صحنه بهره بگیریم و استفاده از دکورهای مناسب و متفاوت در محل مصاحبهها نیز سهم کمی را، در گیرایی «چشمان نجیب» و متمایز بودن آن نسبت به سایر تولیدات مشابه ندارند.
قلیزاده بیان کرد: همچنین این مجموعه که محمدحسن ابوحمزه فیلمنامهنویسی و مشاور نظامی و محمدرضا عمادی نیز مشاور تهیه و تولید آن را برعهده داشته، برای پخش در رسانه ملی به تولید رسیده که همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس در سال آینده، در جدول پخش برنامههای تلویزیون قرار خواهد گرفت و در آن بازیگرانی همچون محمد محمدی، محمد هاشمی، اسماعیل خاوری، اکبر میرزایی، مهرداد کاویانی، ابوالفضل شیرکوند، مجیدچراغلو، ابوالفضل میرزایی و محمدرضا احمدپور مقابل دوربین محمدرسول عمادین به ایفای نقش پرداختند.
سایر عوامل این مجموعه عبارتند از: دستیار کارگردان و برنامه ریز: خسرو پرویز ابراهیمی، مدیر تولید: حسن تواضعی، عکاس: مریم کاظمی، دستیار دوم کارگردان و منشی صحنه: مریم خدا بنده لو، دستیار تصویربردار: سعید ریبندی، گریم: معصومه منافی زاده، مجری طرح سید علی اکبر کریمی، صحنه و لباس: ابراهیم کرامتی و دستیار صحنه: ابوالفضل میرزایی.
این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کردهاند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.
اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.
آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانهای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمیتواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او میگوید سالخورده است، تحمل کند.
این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.
آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.
آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.
وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.
در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.
«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.
در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.
آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.
پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش خدمت یکی از کافههای پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.
داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.
آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت: آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.
و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.
آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت میکند» بازی کرد.
سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.
سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.
آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آوردهاند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.
آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.
فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.
سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.
ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد. «سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .
ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.
«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شمارهای میتواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.
ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.
پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.
آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آنسوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.
دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.
دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.
«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.
دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.
تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.
آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.
وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.
آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.
آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.
وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.
آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.
همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.
این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.
آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.
معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.
آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.
وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.
آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت: چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.
وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.
آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاءهایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.
در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.
ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را میشناختیم.
آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.
این خبر را آنتونی دلون در گفت وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.
اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.
آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.
اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.
به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.
کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلمنامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روحالله رشیدی است که در واقع مجموعهای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.
آپاراتچی، ادای دینی به سینماست
وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت میکند. بهنوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل میگیرد. موضوع فیلم، درباره انسانهایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر میتوان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.
این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سالها هم زده میشود.
ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود
طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلمنامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچههای دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمعآوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سالها رفتند. در مصاحبههای مربوط به این بخش، در کنار نام فیلمهای مطرحی همچون «برزخیها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار میشود که برای بچههای دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سالها چنین فیلمی را اکران کردهاند!
وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچهها به جلیل طائفی میرسند. فردی که واقعا میتوان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیتفروشی میکرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکلگیری کتاب «آپاراتچی» میشود.
این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بیبیسی! حسین ترابنژاد که نگارش فیلمنامههایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه میشود، مجذوب نکات خاص آن میشود و شروع به نگارش فیلمنامه میکنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» میشود.
اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد
وی افزود: حسین ترابنژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را میشنید و اعمال میکرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای ترابنژاد بهخوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربههایشان هم از همین جنس بوده است.
متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده استکارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: میتوان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بیسوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام میدهد، فکر میکند همان، درستترین کار است. در همین مسیر هم تعارضهایی شکل میگیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد میشود. ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود.
۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند
وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز میگذرد و یکی از گزینههای ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلمهای موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمیگیرند.
قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذاردطاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده میکردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجهدار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترکزبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند.
کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلمهای کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشتهاند، برای مخاطب باورپذیرتر میشود.
ویژهنامه پاسداشت «پروانه معصومی» هنرمند فقید با عنوان «الی النور» در اختتامیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار منتشرشد.
به گزارش سینمای خانگی از عمارفیلم، ویژهنامه «الی النور» که با سردبیری «مجید رحمانی» به رشته تحریر درآمده است، شامل مصاحبه با دوستان، همکاران و نزدیکان پروانه معصومی است که ناگفتههایی از ابعاد شخصیتی وی در زندگی شخصی و حرفهای را آشکار میسازد. سیروس مقدم، هوشنگ توکلی و مینا نوروزی کسانی هستند که در این ویژهنامه، به روایت خاطراتی از این هنرمند فقید میپردازند.
در اولین یادداشت این ویژهنامه که به قلم مجید رحمانی است، آمده: هویت و اصالت در تمامی فراز و فرودهای زندگی بانو موجمیزند. بازیگری است که در آغاز کار هنریاش، کاملا به دور از فضای غالب نقش زن در فیلمفارسیهای آن دوره، گزیده کار بود یک شمایل جدید از زن در سینمای آن زمان ایران را به نمایش گذاشت که دارای عفت و وقار خاصی بود. وارد موج نوی سینمای ایران شد؛ لکن یک پیرنگ جدی از زن ایرانی با عفت در فیلمهای سینمای حتی قبل از انقلاب ایشان، عیان است.
این ویژهنامه با ذکر جملهای از پروانه معصومی در اختتامیه پنجمین جشنواره عمار در حالی که لوح تقدیر خود را در دست داشت، به پایان میرسد: من دوبار جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن رو از جشنواره فجر گرفتم. ولی امروز احساس میکنم که با گرفتن این جایزه، خیلی خوشحال هستم.
امسال آثاری به بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کردند که هر کدام داستان و ماجرایی متفاوت دارند از این رو به صورت تفصیلی به معرفی آنها پرداختیم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، جشنواره فیلم فجر که یکی از مهمترین و معتبرترین جشنوارههای سینمایی در کشور محسوب میشود، هر سال به صورت ثابت در بهمن ماه برگزار میشود. این جشنواره علیرغم فراز و فرودهایی که داشته، جایگاهش را میان هنرمندان، سینماگران و مردم حفظ کرده است و به جزو معدود دورههایی که به دلیل کرونا و برخی وقایع اجتماعی دستخوش تحول شد، تاکنون به صورت مرتب برگزار شده است. حضور در این رویداد و راه پیدا کردن در بخش «سودای سیمرغ» جشنواره را شاید بتوان یکی از اهداف هر فیلمسازی دانست. به سیاق هر ساله، در گزارش پیشرو، فیلمهای حاضر در بخش «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» را که امسال به جشنواره اضافه شد، مرور میکنیم.
درامی متفاوت از دیار ترکزبانها
فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی قاسم (بابک) لطفی خواجه پاشا و تهیهکنندگی سید محمدحسین میری، اولین محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج و فارابی است که نویسندگی آن را امیر ابیلی و داود گنجوی به صورت مشترک برعهده داشتهاند.
بابک خواجهپاشا پیش از این با فیلم سینمایی «در آغوش درخت» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی شد. پیش بینی میشود داستان این فیلم به موضوع مردی تبریزی میپردازد که با مشکلاتی مواجه است و نقش این کاراکتر را مهران احمدی بازی میکند.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و … به ایفای نقش میپردازند.
سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباسزاده، تدوین: حسین جمشیدیگوهری، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سید مقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی،، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامه ریزی: امید همتیفراز، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوههای بصری: امین پهلوانزاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: صمد قربانزاده، روابطعمومی: الهام عرشیزاده.
شهید شیرودی روی پرده سینما دوباره جان میگیرد
«آسمان غرب» عنوان فیلم جدید محمد عسگری به تهیهکنندگی حبیباله والینژاد است که اولین روایت سینمایی از دلاورمردیهای خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش در هوانیروز ارتش محسوب میشود. این فیلم، رویدادهای مربوط به یک ماه ابتدایی جنگ تحمیلی در منطقه غرب کشور را بررسی میکند و با فشردهسازی در فیلمنامه، مجموعه حوادث را در بازه زمانی سه روزه به تصویر میکشد.
«آسمان غرب» دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» است و در لوکیشنهای متعدد استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
امیرحسین آرمان در این فیلم با چهرهای متفاوت در کارنامه کاری خود، در قامت سرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان غیور نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، جلوی دوربین رفته است. همچنین، میلاد کیمرام نیز ایفاگر نقش شهید شیرودی در این فیلم است.
آغوش باز متفاوت بهروز شعیبی
فیلم سینمایی «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیهکنندگی علیرضا سرتیبی، از جمله آثار کنجکاوی برانگیز جشنواره چهل و دوم خواهد بود. این فیلم پیش از این با نام «همآهنگ» پروانه ساخت گرفته بود که برای حضور در جشنواره فیلم فجر، به «آغوش باز» تغییر نام داده است.
«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون «بدون قرار قبلی»، «روز بلوا»، «دارکوب»، «سیانور» و «دهلیز» را ساخته است. فیلمنامه «آغوش باز» را مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشتهاند. شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلمهای کارنامه کارگردانیاش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: «سه قصه عاشقانه … سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت پیدا میکنند به تعریف جدیدی از عشق برسند.»
مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی، حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوریفر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، هاتف شعیبی و نفس نکی بازیگران این فیلم هستند.
همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی «آغوش باز» عبارتند از مجری طرح و سرمایهگذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوتدوست، طراح چهرهپردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوههای بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامهریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.
نگاهی به حادثه تراژیک ملی در «احمد»
فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیباله والینژاد به عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله مهیب بم به عنوان یک حادثه تراژیک ملی میپردازد. این اثر برای اولین بار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت میکند.
امیرعباس ربیعی پس از فیلمهای سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثهای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است.
تینو صالحی، هنرمند باسابقه عرصه تئاتر، در این اثر ایفاگر نقش شهید کاظمی است. همچنین، توماج دانشبهزادی با ایفای نقش یک پژوهشگر علمی و دانشگاهی در فیلم سینمایی «احمد» حضور دارد.
فیلمی که حواشیاش بر متنش غلبه کرد!
«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی مسعود جعفری جوزانی به تهیهکنندگی فتحالله جعفری جوزانی و علی قایم مقامی در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر روی پرده میرود.
داستان «بهشت تبهکاران» در سال ۱۳۲۹ روایت میشود سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامهنگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لالهزار تهران به قتل میرسد.
در «بهشت تبهکاران» بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتحالله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداختهاند و همچنین در این اثر سینمایی افسانه بایگان و فرهاد قایمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.
برخی عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهرهپردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانهای: منصور جهانی و تهیهکنندگان: فتحالله جعفری جوزانی، علی قایم مقامی.
سال گذشته، نام فیلم «بهشت تبهکاران» در بین فیلمهای بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش رزرو قرار گرفته بود که همین موضوع حواشی را برای این فیلم در دوره چهل و دوم رقم زد. اما طبق پیگیریهای خبرنگار مهر؛ مشخص شد که سال گذشته تنها ۴۰ دقیقه از راش های این اثر سینمایی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه شده بود و «بهشت تبهکاران» به صورت رسمی در دوره گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته است.
نکته مهم این است که در صورتجلسهای که درباره حضور فیلمها در جشنواره فیلم فجر نوشته میشود؛ قید شده است فیلم ناقصی که فرم حضور پر کرده در صورتی که تکمیل شود، میتواند سال آینده بازبینی شود و «بهشت تبهکاران» نیز از این دست فیلمها است. در واقع این فیلم سال گذشته ناقص بوده و حتی به مرحله بازبینی نیز نرسیده است.
رمال پیری که جلوی دوربین کلاری رفت
«تابستان همان سال» عنوان تازهترین ساخته محمود کلاری در مقام کارگردان است که تهیهکنندگی آن را علی اوجی برعهده دارد. مهران مدیری در این فیلم ایفاگر نقش یک رمال پیر است.
محمود کلاری سال گذشته و بعد از گذشت ۲۲ سال از ساخت آخرین فیلمش تصمیم گرفت تا سومین فیلم سینمایی خود با نام «همچون در یک آینه» را به تهیهکنندگی علی اوجی جلوی دوربین ببرد. این فیلم در سکوت خبری وارد مرحله تولید شد و برای حضور در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از داستان و بازیگرانش رونمایی شد. در فیلم جدید محمود کلاری که به دلیل شباهت با آثار ناصر تقوایی به «تابستان همان سال» تغییر نام داده است، علی شادمان عهده دار نقش اصلی است و در کنار او بازیگرانی چون فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی به ایفای نقش پرداختهاند.
«تابستان همان سال» داستان پسر بچه هفت سالهای است که پیش رمالی میرود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده میشود.
محمود کلاری سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمیکیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را در کارنامه دارد و اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم «ابر و آفتاب» را به عنوان کارگردان جلوی دوربین برد که موفقیتهایی هم به دست آورد. باید دید فیلم جدید او که در سکوت خبری تولید شده است، میتواند موفقیتهای قبلیاش را ادامه دهد.
سوژهای از دل بنگلادش پر از رنگ و فقر
فیلم سینمایی «دروغ های زیبا» به تهیه کنندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم، محصول مشترک ایران و بنگلادش با حضور سوپراستار بنگلادش، جایا احسن و دیگر بازیگران این کشور از جمله شمون فاروق، ریکیتا ناندینی، شهیدالزمان سلیم، شاهد علی، شاهین میردها و جان پل سرمادیراس و بازیگر کودک شاتی، در لوکیشنهای شهرهای داکا و قاضی پور مقابل دوربین بایرام فضلی رفت. ملودرام اجتماعی «دروغهای زیبا» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود.
فیلم از زمان ساخت، به دلیل حضور ستارههای سینمای بنگلادش، مورد توجه مطبوعات این کشور قرار گرفت. بنگلادش با جمعیتی بیش از صد و هشتاد میلیون نفر به وسعت استان کردستان است که پر تراکمترین کشور جهان محسوب میشود و سینما در این کشور متأثر از سینمای هند و از بزرگترین دغدغههای مردم آن است.
مرتضی آتش زمزم نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون، ساخت فیلمهای سینمایی «آخرین گزارش»، «بنبست»، «مرگ سپید»، «مالیخولیا»، «سیمین»، «هولیا»، «قهرمان من» و «نیروانا» و همچنین مستندهای سینمایی «رودی که کشته شد» و «شرم بودا» را در کارنامه دارد. همچنین، «قهرمان من» به نویسندگی و کارگردانی او، پاییز امسال در سی وپنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کودک موفق به دریافت پروانه زرین بهترین فیلمنامه و پروانه زرین بهترین کارگردانی شد.
عوامل «دروغ های زیبا» عبارتند از نویسندگان: مرتضی آتش زمزم، ممیت الرشید، صدابردار: فرامرز مختاری، صداگذار: حسین قورچیان، تدوین: کاووس آقایی، موسیقی: فواد حجازی، طراح پوستر: بهزاد خورشیدی، منشی صحنه: عطیه پیرعلی، مدیر تولید بنگلادش: محمد فاسول عفران، مدیر تولید ایران: ابوالفضل آتش زمزم، گروه کارگردانی: ضیاالحق منیر، حسین سیمونتو، ناهید السلام نیلای، طراح گریم: محبوب الرحمن مانیک، گروه فیلمبرداری: محمد کوثر، سهیل رعنا، حبیب الرحمان، عجوم خان، گروه تولید: شکیل حسین، محمد شفیق، اسکندر، محمد نور، مسعود جلال کبیر، دستیار صحنه: محمد آلوم، مشاور پروژه: سید موسی حسینی، مجری طرح: محسن آتش زمزم، مشاور رسانهای: هادی اعتمادی مجد، محصول مشترک ایماژ سینما از ایران و ماکسیموم و سی ته سینما بنگلادش.
کلید زدن «دست ناپیدا» با چفیه و انگشتر متبرک رهبری
پنجمین فیلم سینمایی انسیه شاه حسینی به تهیهکنندگی سید سعید سیدزاده، «دست ناپیدا» نام دارد که درباره زنان حوضه خوان پشت جبهه است که لباس میشستند و در واقع روایتگر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آنها را به جبهه میفرستد.
انسیه شاه حسینی، ایده «دست ناپیدا» را از فیلم «شب بهخیر فرمانده» گرفته است. شاه حسینی که از زمان تولید آخرین فیلمش ۱۱ سال میگذرد، تنها کارگردان زنی است که در دوره چهل و دوم جشنواره فیلم فجر، فیلمش به جشنواره راه پیدا کرده است. معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری و… بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید و امور ایثارگران، سرمایهگذار این فیلم هستند. وجه تسمیه «دست ناپیدا» از قطعه شعر مولانا یعنی «دست ناپیدا گریبان میکشد، من پی دست و گریبان میروم» برداشت شده است. بر این اساس، «دست ناپیدا» نگاه متفاوت و شاعرانهای را نسبت به دفاع مقدس دنبال میکند.
شاه حسینی، خرداد ماه امسال در گفتوگویی مطرح کرده بود که رهبر معظم انقلاب عوامل این فیلم را دعا کردند که بتوانند این اثر ارزشمند را به خوبی تولید و آن را تقدیم نگاه مهربان ملت عزیز ایران کنند و توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز هدیهای به وسعت یک دنیا انگیزه برای عوامل فیلم ارسال کردند. شاهحسینی اضافه میکند که با خود عهد بستیم با همین چفیه و انگشتر متبرک رهبری، آغاز تولید فیلم را در سرزمین حماسه و ایثار کلید بزنیم.
سودای مهاجرت، بی پولی و فرزندآوری در یک فیلم
فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سیدمحمد حسینی و تهیهکنندگی محسن شیرازی در بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شده است.
در این فیلم سینمایی که با رویکرد طنز اجتماعی ساخته شده است سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آییش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سید جواد یحیوی، سیاوش چراغیپور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد به عنوان بازیگر حضور دارند.
برخی از عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مشاور تهیه کننده: سید جمال ساداتیان، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: میثم مولایی، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست و طراح چهره پردازی: عباس عباسی.
در خلاصه داستان «دو روز دیرتر» آمده است: «سهیل و مریم زوج جوانی که سودای مهاجرت دارند، علیرغم توصیههای پدر و مادر مریم از فرزندآوری خودداری میکنند تا اینکه پدر مریم تصمیم میگیرد مبلغی را که از خواهرش به ارث برده، بین نوههایش تقسیم کند. سهیل و مریم که برای مهاجرت نیاز به پول دارند تصمیم میگیرند بچهدار شوند اما فوت ناگهانی غلامحسین محاسبات آنها را برهم میزند تا اینکه ….»
بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایهگذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید این فیلم با بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.
ماجرای مراسم عروسی که چند بار بههم خورده…
حسین نمازی که کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی «شهسوار» را برعهده دارد پیش از این، تجربه موفق «شادروان» و «آپاندیس» را در کارنامه خود ثبت کرده است. داستان «شهسوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ میدهد.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است. مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان براتپور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزتالله رمضانیفر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم «شه سوار» هستند.
در خلاصه داستان «شهسوار» آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار به هم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.
سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارعمند، طراح لباس: فاطمه صفریزاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمتاله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.
روایتی جدید از کربلا و روایتگری زینب (س)
فیلم سینمایی «شور عاشقی» به تهیهکنندگی و کارگردانی داریوش یاری با حضور بازیگرانی همچون شهره موسوی، پیام احمدینیا، مهدی زمینپرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، ساخته شده است. داریوش یاری با بهرهگیری از یک فیلمنامه دراماتیک، روایت تفکربرانگیزی از حرکت کاروان اهل بیت (ع) در مسیر کوفه را به تصویر کشیده است.
در خلاصه داستان «شور عاشقی» آمده است: «زنی رسانه شد تا راست و دروغ در تاریخ جابهجا نشود.»
این فیلم که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است در آخرین مراحل فنی قرار دارد و پوستر و لوگوی آن را محمد روح الامین طراحی کرده است. اولین نمایش این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر خواهد بود.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: داریوش یاری، مدیر پروژه: مسعود زمانی، مدیر فیلمبرداری: فریدون شیردل، تدوین: امیر ادیبپرور، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، صدابردار: فرخ فدایی، طراح صحنه: پیام حسین سوری، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: شهرام خلج، صداگذار: محمود موسوینژاد، جلوههای بصری رایانهای: روزبه شمشیری، منشی صحنه: سیده معصومه موسوی، عکاس: علی عارفنسب، جانشین تهیهکننده: سعید حران اف، مدیر تدارکات: بهمن صدیق، دستیارکارگردان و برنامهریزی: مهدی توکلی. بازیگران: شهره موسوی، پیام احمدینیا، مهدی زمینپرداز، سیامک صفری، نادر فلاح، علی استادی، بهزاد دورانی، بهرام ابراهیمی، بابک والی، رضا خدادابیگی، میترا خواجهییان، روحاله مهرابی، هادی آقاحسینی، مرتضی آقاحسینی، مرجان شکوفکی، پانته آ کیقبادی، مریم آهنگر.
۲ ساعت قبل از اعدام طیب به روایت بهروز افخمی
«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی تازهترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی، برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود.
پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این ۲ شخصیت است که بهروز افخمی پس از سالها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.
علاوه بر ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی میکنند.
بهروز افخمی درباره این فیلم گفته است: فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشتهام. دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانی قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
صبحانهای با زرافههای سروش صحت
سروش صحت علاوه بر اینکه در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بازیگر در «بی بدن» ایفای نقش دارد، اما خود در کسوت کارگردان با فیلم «صبحانه با زرافهها» در این دوره فیلم فجر حضور خواهد داشت.
ترکیب متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت، نشان از موفقیت آن در گیشه خواهد داشت؛ بهرام رادان سالها بعد از بازی در «بی پولی» دوباره پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر میرسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم. حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در «جهان با من برقص» نشان میدهد سروش صحت روی تواناییهای کمدی او حساب ویژهای باز کرده است. هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسهها و فوق لیسانسهها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیتهای تلویزیونی شد، حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش میکند خاطرات خوش «لیسانسهها» را برای مخاطب زنده کند. بیژن بنفشهخواه نیز از جمله بازیگران قدیمی در عرصه کمدی است که حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است. هادی حجازیفر در «صبحانه با زرافه ها» در نقشی متفاوت میتواند به یکی از آسهای صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.
فیلم سینمایی «صبحانه با زرافهها» به تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی است.
پرترهای از پروین اعتصامی به تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا
فیلم سینمایی «معجزه پروین» که امسال در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا، پرترهای از داستان زندگی پروین اعتصامی شاعر معاصر ایرانی است.
مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمدعلی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمد شعبانپور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیررضا انوریان از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختهاند.
گروه سازنده «معجزه پروین» نیز عبارتند از مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: رهام مخدومی، مدیر برنامه ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقا بیک، مستند پشت صحنه: مریم ورزی، گروه تولید و تدارکات: امیر فیاض، علیرضا حق شناس، سعید هرانُف، حمید نخعی، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.
روایتی از بسیجی نوجوان چابهاری در «میرو»
فیلم سینمایی «میرو» بهکارگردانی حسین ریگی و تهیهکنندگی سعید الهی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران مقدس ساخته میشود و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلمهای «لیپار» و «هوک» طی سالهای اخیر است. این فیلم در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصهای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت میشود.
«میرو» با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهههای جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.
بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایهگذاران فیلم سینمایی «میرو» بوده و سعید الهی که مستند اخیرش بهنام «قوی دل» در جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» موفق به کسب ۴ تندیس در بخشهای کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد.
«میرو» با حضور بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاجنیا، ابوالفضل همراه، مهدی دینمحمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان در تلاش است تا در موعد مقرر به چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برسد.
مهاجرت و فروپاشی خانواده سوژه کاوه سجادی حسینی شد
کاوه سجادیحسینی با ملودرامی زنانه درباره مهاجرت و فروپاشی خانواده به جشنواره فیلم فجر آمده است. فیلم سینمایی «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی، درباره زنی به نام مرضیه است که چند سالی است در انتظار همسرش است اما شوهرش نمیتواند به خانه بازگردد. سحر دولتشاهی، امیرآقایی، آزاده صمدی، فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانیفر و شیوا سرمست بازیگران این فیلم هستند.
«نبودنت» چهارمین فیلم بلند سینمایی کاوه سجادی حسینی است که آخرین حضور او در جشنواره فیلم فجر مربوط به فیلم «بوفالو» بود که در سی و سومین دوره این جشنواره به نمایش درآمد.
«نبودنت» درامی اجتماعی است که به قلم کاوه سجادی حسینی به نگارش درآمده است که البته قرار بود سال ۹۶ توسط او کارگردانی شود که به تعویق افتاد و حالا برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده شده است.
جلوه «نوروز» با علی نصیریان دوچندان میشود
فیلم سینمایی «نوروز» جدیدترین ساخته سهیل موفق است که سابقه ساخت آثار کودک و نوجوان را دارد. توجه به آیینهای ملی از جمله عید نوروز از جمله ویژگیهای این فیلم است.
در خلاصه داستان فیلم نوروز آمده است: «نوروز در راه است، اما اهریمن در کمین است تا نوروز و بهار را از بین ببرد. عمو نوروز در مسیر کلبه ننه سرما و جستجوی حاجی فیروز دچار سانحه میشود و طوفانی بزرگ آغاز میشود.»
علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی، افشین هاشمی، مهتاب ثروتی، سیاوش چراغیپور، علی آرا، طاها شادیفر، سحر حسینی و علی بوراک سیلان بازیگران این فیلم هستند.
از عوامل اصلی نوروز میتوان به تهیهکننده: محمدرضا نادری، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: علی جناب، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تولید: مهدی چراغی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح صحنه: سیامک کارینژاد، طراح گریم: محسن دارسنج، صدابردار: منصور شهبازی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: امیر ولیخانی، تدوین: کاوه ایمانی، موسیقی: بهمن دهقانیار، عکاس: سمیرا بخشی اشاره کرد.
فیلم اولیهای بخش «نگاه نو» را بیشتر بشناسید
اولین قدمی که «تمساح خونی» شد
جواد عزتی اولین تجربه کارگردانیاش را در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر پشت سر میگذارد و از این منظر یکی از اتفاقات جالب این جشنواره به حساب میآید. کامران حجازی مدیر تولید سریال «زخم کاری» که تهیهکنندگی آثاری چون «مرد بازنده» و «کت چرمی» را در کارنامه دارد در چهارمین همکاری مشترک با عزتی تهیهکننده فیلمش هم شده است.
علاقه عزتی به فضای اجتماعی و سابقه حضورش در فیلمهایی چون «شنای پروانه»، «خورشید» و «جاندار» باعث شده است فضای فیلم «تمساح خونی» هم به آثار متاخری که بازی کرده است نزدیک باشد.
در این فیلم سینمایی که نقش اصلی آن را جواد عزتی بر عهده دارد، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی نقشآفرینی میکنند.
در خلاصه داستان «تمساح خونی» آمده است: «من یه تمساحم، یه تمساح خونی! یه آدم زخمی که کل زندگیش فقط باخته و چیزی برای از دست دادن نداره … ولی باز دلش ریسکهای بزرگ میخواد!»
روایت موقعیتی متناقض در «قلب رقه»
«قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و تهیهکنندگی سعید پروینی از فیلمهای بخش نگاه نو جشنواره امسال است. در این فیلم، موقعیتی متناقض روایت شده است و سوژه تقیانی پور، رخ دادن جنایت و خشونت عاشقانهای در دل جنگ است؛ همان شمهای که در سریالها و کارهای قبلیاش نیز در نظر گرفته بود.
این کارگردان از ابتدا برای ایفای نقش اصلی فیلمش، شهرام حقیقت دوست را در نظر گرفته بوده است چراکه سابقه همکاری او با شهرام حقیقت دوست به تئاتر برمیگردد.
کشور سوریه لوکیشن اصلی فیلم «قلب رقه» است. «قلب رقه» به عنوان محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد رسانهای بیان در جشنواره فیلم فجر روی پرده میرود و شهرام حقیقت دوست، فرهاد قایمیان، محمدرضا شریفینیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
شهید زینالدین در قامت سجاد بابایی جان میگیرد
فیلم سینمایی «مجنون» به تهیهکنندگی عباس نادران تازهترین محصول سینمایی سازمان اوج است که به روایت زندگی یکی از شهدای شاخص دوران دفاع مقدس میپردازد. کارگردانی فیلم «مجنون» را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناختهشده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه میکند.
عباس نادران که تهیهکنندگی «مجنون» را برعهده دارد هم در مقام تهیهکننده تا به امروز فیلمهایی همچون «شاهکش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و هم، این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب میشود.
پس از فیلمهای «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازهترین محصول سازمان اوج محسوب میشود که به زندگی شهید مهدی زینالدین میپردازد که فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود و در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
عشق به سینما در «آپاراتچی»
فیلم سینمایی «آپاراتچی» که به کارگردانی علی طاهرفر، پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگیهای یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت میکند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. این فیلم با نگارش حسین ترابنژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز میگذرد.
این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیهکنندگی سجاد نصراللهی است. تورج الوند، فاطمه مسعودیفر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برقنورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کردهاند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
قربانعلی طاهرفر متولد ۱۳۵۱ تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه استان است. وی از سال ۱۳۶۱ وارد انجمن سینمای جوان شده و در سال ۱۳۷۲ اولین فیلم خود را با نام «خاک آشنا» ساخته است. طاهرفر در سال ۱۳۷۵ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با موضوع کودک و نوجوان، به نام «سحرخیزان کوچک» تولید کرده و «ترمینال غرب»، از جمله آثار اوست که فانوس هفتمین جشنواره عمار را کسب کرده است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۶ فیلم بلند، کارگردانی بیش از ۱۰ فیلم کوتاه و ۸ مجموعه تلویزیونی نیز در کارنامه او به چشم میخورد.
«آپاراتچی» را میتوان از معدود فیلمهای حاضر در جشنواره فجر دانست که فیلمنامه آن اقتباس از یک کتاب است و نکته دیگر، درباره آپاراتچی این است که این فیلم درباره عشق به سینما است.
ماجرای دستبرد به «باغ کیانوش»
فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثری ماجراجویانه و با محوریت نوجوانان است که فیلمنامه آن به صورت اقتباسی و توسط رضا کشاورز حداد به نگارش درآمده است.
رضا کشاورز حداد که نخستین تجربه کارگردانی سینمایی خود را پشت سر میگذارد، پیش از این چندین فیلم کوتاه از جمله «تریبون»، «تعمیرکار»، «ناهارترین»، «ترسناک نیست»، «هیات همراه»، «مداد رنگی»، «تکیهگاه»، «هدیه»، «آخرشه» و… را تولید کرده که عمدتاً در ژانر کودک نوجوان بودهاند و همچنین کارگردانی یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی «تازه وارد» به تهیهکنندگی محمدجواد موحد را برعهده داشته است. این کارگردان جوان چهارمین هنرمند فیلم اولی است که توسط باشگاه فیلم سوره به سینمای ایران معرفی میشود.
داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق میافتد. حمزه و عباس تصمیم میگیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمبافکن عراقی در نزدیکی باغ همزمان میشود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی رقم میزند.
شهرام حقیقتدوست، علیرضا آرا، مجید پتکی، با حضور عباس جمشیدیفر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی را تشکیل میدهند.
عوامل این پروژه عبارتند از تهیه کننده: محمد جواد موحد، نویسنده و کارگردان: رضا کشاورز حداد، مجری طرح: محمد گودرزی، مشاور کارگردان: حسین دارابی، مشاور نویسنده: احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، مدیر صدابرداری: حسین بشاش، طراح گریم: محمود دهقانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سیاوش رمضانلو، تدوین: سیاوش کردجان، موسیقی: بامداد افشار، طراح لباس: مجید لیلاجی، مدیر تولید: محمداسماعیل کلبی آبادی، طراح و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، جلوههای ویژه کامپیوتری: محمد عبدی، انیمیشن: میلاد محمدی، عکاس: سعید کریمی و حسن شجاعی، روابط عمومی: عطیه موذن.
«بی بدن» و حواشی ادامهدارش!
فیلم «بی بدن» اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالاً یکی از فیلمهای مهم و جنجالی جشنواره فیلم فجر ۴۲ است، فیلمی که هنوز نمایش داده نشده حواشی بسیاری را ایجاد کرده است.
«بی بدن» فیلمی جنایی است که از یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ الهام گرفته است؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت. بر این اساس، غزاله شکور دختر ۱۹ سالهای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همینطور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی ایران یاد میشود.
سروش صحت، گلاره عباسی، الناز شاکردوست و نوید پورفرج ایفاگر نقشهای اصلی «بی بدن» هستند.
کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم «علفزار» را ساخته بود، فیلمنامه «بی بدن» را نوشته است. «علفزار» نیز که در دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر حضور داشت، حواشی کم نداشت.
حاشیههای فیلم سینمایی «بی بدن» از جایی رسانهای شد که سایت مشرق با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد. آنطور که این سایت ادعا کرده «بیبدن» یک اثر جسور در نشان دادن جزییات یک پرونده مهم قضایی است و خانواده عبدالعالی نیز نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند. فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
فیلمی جذاب برای فوتبالیها درباره معلم اخلاق
در سالهای اخیر فیلمهایی در مورد زندگی برخی ورزشکاران ساخته و اکران شده است که به جز فیلم «جهان پهلوان تختی»، سایرین خیلی مورد استقبال اهالی ورزش قرار نگرفتند اما احتمالاً فیلم «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و تهیهکنندگی سازمان سینمایی اوج برای جامعه فوتبال جذابیتهای خاصی خواهد داشت. این فیلم آخرین مراحل فنی خود را پشت سر میگذارد و قرار است در اکران ویژه میزبان بسیاری از چهرههای فوتبالی به ویژه اعضای سابق تیم ملی فوتبال ایران باشد.
«پرویز خان» به زندگی و اتفاقات دوران مربیگری مرحوم پرویز دهداری مشهور به معلم اخلاق اختصاص دارد که در مقطعی از حضور او در تیم ملی و استعفای دسته جمعی تعدادی از ملی پوشان را شامل میشود.
سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمدصادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
سایر عوامل «پرویز خان» عبارتند از مدیر تولید: رضا زنجانیان، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، مدیر صدابرداری: میثم یاردیلو، طراح صحنه: محسن خدابخشی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح چهره پردازی: امید گلزاده، تدوین: حسن حسندوست، طراح جلوههای بصری: سیدهادی اسلامی، صداگذار: حسین قورچیان، آهنگساز: بامداد افشار، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، دستیار اول کارگردان: علی غیاثوند، مدیر تدارکات: امیر مرایی، برنامه ریز: سحر زرندی، عکاس: حبیب مجیدی، مجری طرح: استودیو بادبان.
داستان زن سرپرست خانواده و صیغه محرمیت…
فیلم سینمایی «شکار حلزون» نخستین اثر سینمایی محسن جسور در مقام کارگردان و به تهیهکنندگی مصطفی سلطانی است که در بخش نگاه نو چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به رقابت خواهد پرداخت.
«شکار حلزون» روایتگر قصه مینو، زن جوان سرپرست خانوادهای است که برای تامین معاش در یک شرکت خدماتی و نظافتی مشغول به کار است. او با پیشنهاد شغل پرستاری از پدر یک جوان مواجه میشود که شرط پذیرفتن این شغل با حقوق مناسب، جاری شدن صیغه محرمیت میان آنهاست.
حسین پاکدل، فرناز زوفا، محمد سول صفری، مسعودرضا عجمی، رابعه مدنی، یاسمن ترابی، علیاکبر قاضی نظام، امیرعلی سخایی، میثم محمدی و زندهیاد حسام محمودی بازیگران «شکار حلزون» هستند.
محسن جسور دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشگاه هنر سوره است و از فعالیتهای او میتوان به نویسندگی فیلمنامه فیلمهای کوتاه «آن زن»، «بی آسمان»، «بهشت کجاست»، تله فیلمهای «خشت بهشت»، «رقص روی یخ»، «چند کوچه پایینتر»، «ایستگاه سلام»، فیلمهای سینمایی «آوا»، «به تهران خوش آمدید»، «چراغهای ناتمام»، «پلهها نزدیک است»، «این کوچه خالی است»، «فصل فراموشی یک طبقه گرسنه»، سریالهای تلویزیونی «پردیسان» و «محکومین» اشاره کرد.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: محسن جسور، تهیهکننده: مصطفی سلطانی، مدیر فیلمبرداری: احسان غفوریان، مجری طرح: مهدی عبادتی، مدیر تولید: علیحسین قاسمی، آهنگساز: امیریل ارجمند، تدوینگر: موحد شادرو، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، مدیر صدابرداری: هادی افشار، طراح صحنه و مدیر هنری: مرتضی پورحیدری، طراح چهرهپردازی: رکسانا نیکپور، طراح لباس: ندا حسینپور، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامهریزی: احساس طرخورانی، مدیر تدارکات: زندهیاد هادی نوری، اصلاح رنگ و نور: محمد مرادی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: امیر مرشدزاده، طراح لوگوتایپ و گرافیک: بهداد صالحی، منشی صحنه: مونا افخمی، مشاور رسانهای و مدیر روابط عمومی: مریم قربانینیا.
ملکهای که پس از ۹ سال به ثمر نشست
پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان و پروانه زرین ویژه هیات داوران سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوان، از موفقیت فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیهکنندگی ابراهیم نورآور محمد است، به همین دلیل به طور مستقیم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده است.
در خلاصه داستان فیلم «ملکه آلیشون» آمده است: آدور در کودکی زندگی فقیرانهای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفتهاند اما به او گفتهاند تب جنگل باعث مرگ آنها شده است. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث میکند و از خانه فراری میشود و به جنگلی مخوف میرسد. تونل زمان او را به داخل خود میکشد و بعد به جنگل سوختهای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده میشود.
نسترن سیفی، نسیم عبدی، امیررضا اسماعیلی، سعید فاضل ساعتچی، صبا منصوری، فاطمه زحمتکش، عارف امرج شکری، آرزو مهتری، شانلی محمدی و میترا شجاعی بازیگران این فیلم هستند.
«ملکه آلیشون» از عجیبترین فیلمهای جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را نمیبینید. ساخت این فیلم حدود ۹ سال طول کشیده است و از این حیث یک رکورد محسوب میشود.
مشکلات نپتونی یک پسربچه صد و شصت ساله!
فیلم سینمایی «نپتون» به نویسندگی مرجان ساداتی، کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان و تهیهکنندگی سیاوش امینپور در ۲ بخش سودای سیمرغ و نگاه نو چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد.
در خلاصه داستان «نپتون» آمده است: «افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شدهاند که فرزند آنها دچار مشکلی میشود. یک سال نپتون، معادل صد و شصت و پنج سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ صد و شصت و پنج ساله روی زمین!»
بهدخت ولیان و آرمین رحیمیان با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری همراه با امین میری، آیدا ماهیانی، رها خدایاری، ندا عقیقی، محمد نریمانی، سحر آقاسی، مهرداد خانی، محمد حسینی، مهدی حیدری، کیوان شابازاده، شایان زهراکار و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری در کنار بازیگران کودک؛ امیر رضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری، در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
بقیه عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: حمید نجفی راد، طراحی و ترکیب صدا: بهروز شهامت، موسیقی: کارن همایونفر، مدیر صدابرداری: منصور شهبازی، طراح چهره پردازی: محمود دهقانی، طراح صحنه: ملودی اسماعیلی، طراح لباس: زهرا صمدی، دستیار کارگردان: سید علی قاسمی، برنامه ریز: غزل معصومی، منشی صحنه: رویا بابابیگی، مربی بازیگری کودک: بهار داورزنی، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، عکاس: اردلان آزرمی، تصویربردار پشت صحنه: پویا حقیقی، جلوههای ویژه بصری: تهمینه اذکاری، طراح تیتراژ: حامد باریی طبری، طراح لوگو: عرفان بهکار، مشاور پروژه: نیما اقلیما، مدیر اجرایی پروژه: وحید ظریف، مدیر تدارکات: مهرداد خانی، جانشین تهیه کننده و مدیر تولید: حسین رامه.
بر این اساس، در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۴ فیلم سینمایی انیمیشن نیز در بخش سودای سیمرغ حضور دارند که عبارتند از:
«ببعی» بالاخره به فجر رسید
انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان، میثم حسینی و تهیهکنندگی محمدمهدی مشکوری که بر اساس سریال «ببعی» یکی از آثار پرمخاطب شبکه پویا، ساخته شده است، برای حضور در جشنواره فجر آماده میشود. این انیمیشن سینمایی سال گذشته قرار بود در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود!
«ببعی قهرمان» محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که با مشارکت موسسه «قاب رویا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است. این انیمیشن سینمایی با تکنیک سه بعدی طراحی و ساخته شده است.
انیمیشن «ببعی قهرمان» پس از ۲ فیلم «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که در سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده است.
نمایش قهرمانان بومی ایرانی در «رویا شهر»
انیمیشن سینمایی «رویا شهر» به کارگردانی محسن عنایتی داستان ماجراجویانه پسربچهای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. «رویا شهر» تلاش دارد قهرمانانی با ویژگیهای بومی و مبتنی بر اصول جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد.
امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان این انیمیشن است که توسط ادارهکل فرهنگی شهرداری تهران با مشارکت مجتمع مهوا و سازمان سینمایی سوره در استودیو آیندهنگار تهیه و تولید شده است. مصطفی حسنآبادی تهیهکننده این اثر است، مجری طرح آن آینده نگار بوده و دوبله آن با حضور منوچهر زندهدل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.
این اثر که تولید آن پس از انیمیشن «بنیامین» توسط شرکت آیندهنگار آغاز شد، در رویداد رویازی ارایه و جزو تولیدات سازمان سینمایی سوره قرار گرفت که بعدتر معاونت فرهنگی شهرداری تهران و مجتمع مهوا نیز در روند تولید، از آن حمایت کردند و تولید این انیمیشن حدود ۳ سال طول کشید.
نگاهی به واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد در «ساعت جادویی»
انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» از آثار راهیافته به بخش پویانمایی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر است که کارگردان آن محمدعلی بصیرینیک است و تهیهکنندگی آن را محمدمهدی نجفی راد برعهده دارد.
روایت این فیلم درباره واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد است به صورتی که این واقعه بین قصه اصلی اثر، گنجانده شده است و قصد سازندگان آن، ایجاد شناخت نسبت به اتفاقات گذشته برای بچهها بوده است. «ساعت جادویی» با تکنیک پویانمایی سهبعدی ساخته شده است و سه بخش موزیکال در روایت دارد که این بخشها بهصورت دوبعدی اجرا شدهاند و در کل روایت داستان در قالب سهبعدی طراحی شده است.
داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز میشود که یک پسربچه به واسطه هدیهای که از پدربزرگ خود دریافت میکند، موفق به سفر در زمان میشود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک میبیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد میشود و اشارههایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم میشود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود میبیند.
روایتی از نقش و حضور پررنگ ایرانیها در کربلا
«شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی، مهرداد محرابی و تهیهکنندگی مهدی جعفری، اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی (ع) تا ورود امام حسین (ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه میکند.»
انیمیشن سینمایی «شمشیر و اندوه» با این هدف ساخته شد که ضمن باز روایت وقایع مهم تاریخ اسلام، نقش ایرانیها و حضور پررنگ ایرانیان در آن عرصه را به نمایش بکشد و در واقع پیامهایی را که در متن خود فیلم گنجانده شده به مخاطب منتقل کند.
ساخت این اثر نزدیک به ۲ سال طول کشیده است و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بودهاند.
امیر مظلومی کارگردان مستند «ریکاوری» که از آثار حاضر در جشنواره فیلم عمار است از مسیر تولید این اثر گفت.
به گزارش سینمیا خانگی، امیر مظلومی کارگردان مستند «ریکاوری» که در بخش رقابتی جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد با بیان اینکه این پروژه اولین تجربه تولید مستند او محسوب میشود، پیرامون ایده شکل گیری این مستند به مهر گفت: با شرکت در دوره های تربیت مستندساز، سبدی از موضوعات به ما پیشنهاد شد و از بین آن موارد به پژوهش در زمینه نظام درمانی پیشگیری محور یا درمان محور پرداختم چرا که احساس میکردم این موضوع میتواند ثمرات بهتری داشته باشد.
وی با بیان اینکه در ابتدا نیاز بود از طریق متخصصان و پژوهشگران تعریف و دید کلی نسبت به این ۲ نظام درمانی پیدا کند، افزود: در روند پیش تولید در قالب یک تیم ۲ نفره با پژوهشگران و متخصصان مختلف جلسه برگزار کردیم و به این جمع بندی رسیدیم که در نظام پیشگیری درمان محور سود و نغع در مریضی بیشتر بیماران است و در این سیستم ویزیت بیشتر و عمل جراحی بیشتر منجر به درآمد بیشتر پزشکان شده و در تعارض منافع با درمان بیمار است حال آنکه نظام پیشگیری محور برای درآمد پزشکان هم مناسب است.
این مستند ساز با تاکید بر اینکه یک فعالیت جهادی همه جانبه جهت پیشگیری از بیماری در ابتدای انقلاب وجود داشته است، گفت: کار با مرور تاریخچه وضعیت پزشکی در کشور آغاز میشود، قبل از انقلاب وضعیت پزشکی مناسب نبوده و واردات پزشک داشته ایم، بعد از انقلاب در قالب یک حرکت جهادی، افرادی از روستاها در مراکز استان آموزش دیده و با بازگشت به روستا نسبت به آموزش و پیشگیری بیماری های فراگیر نظیر، سرخک، سل، وبا، مالاریا و … در قالب بهیار اقدام میکردند، این اقدام منجر به ثبت یک رکورد بینظیر پیشگیری در ایران شد به عنوان مثال ۲۵ درصد نوزادان زیر یکسال در دوره پهلوی فوت میشدند اما بعد از انقلاب درصد فوت نوزادان زیر یکسال به ۳ درصد رسید.
وی در ادامه، یادآور شد: با تصویب طرح خودگردانی بیمارستانها توسط پزشکان نظام از حالت پیشگیری محور، سراغ نظام درمان محور رفته است، ما با بررسی کشورهای مختلف به این جمعبندی رسیدیم که الگو نظام پیشگیرانه درمان کوبا در شرایط تحریم بسیار قابل توجه است.
مظلومی با اشاره به اینکه مدت زمان این مستند کوتاه است و از همین رو از ۲ مصاحبه شونده با تجربه برای اقناع مخاطب بهره گرفته است، افزود: برای این مستند، حدود ۴ ماه پیش تولید و ۵ ماه هم تولید داشته ایم. همچنین تقریبا ۲ ماه و نیم پژوهش، یک ماه نگارش متن، یک هفته تصویربرداری و ضبط و سه ماه تدوین انجام دادیم.
مستند «ریکاوری» در ۱۳ دقیقه به مرور نظام پزشکی ایران و پیشینه آن می پردازد. سایر عوامل این مستند عبارتند از تهیه کننده حقوقی: سفیر فیلم، تهیه کننده: محمدحامد نوروزی، نویسنده: محمد هاشمی، تدوین: امیر مظلومی، طراحی لوگو: محمد مهدی شعاعی.
سیدمصطفی سیدالحسینی کارگردان مستند «هفت سال اینجا» عنوان کرد این مستند روایت یک شهروند عراقی است که به اسارت صدام درآمد.
به گزارش سینمای خانگی، سیدمصطفی سیدالحسینی کارگردان مستند «هفت سال اینجا» از آثار راهیافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»، در گفتوگو با ایرنا، درباره این اثر توضیح داد: این مستند یک اثر نیمهبلند در قالب داکیودرام است که به ماجرای اسارت یک عراقی به دست عراقیها میپردازد. پیشتر با همین مستند در بخش آثار نیمهبلند جشنواره سینماحقیقت هم حضور داشتم که توانست تندیس بهترین کارگردانی به دست آورد و مورد توجه قرار گرفت.
وی درباره جرقه شکلگیری ایده این مستند، ادامه داد: در سال ۹۴ مشغول تولید یک پروژه تاریخ شفاهی درباره اسرای عملیات خیبر بودیم که این مستند در حوزه هنری خراسان جنوبی در حال تولید بود. در این مستند به گفتوگو با برخی از بازماندگان عملیات خیبر میپرداختیم تا خاطرات و روایتهای آنها از این عملیات را ثبت کنیم. در مسیر آن مستند بود که با این سوژه آشنا شدم.
سیدالحسینی ادامه داد: در همان سال ۹۴ یک کار کوتاه با نام «مجنون» درباره این ایده کار کردم که در جشنواره «عمار» همان سال هم حضور داشت و توانست کاندیدای دریافت جایزه هم بشود. از آنجایی که احساس میکردم آن سوژه پتانسیل بالایی دارد و میتوان کار بهتری درباره آن ساخت، دو سال پیش مجدد سراغ آن رفتم و بعد از یک سال کار، مستند «هفت سال اینجا» تولید شد. این سوژه ظرفیت بسیار بالایی برای روایت در قالب یک اثر ویژهتر داشت و تلاش کردم در این مستندداستانی، ابعاد بیشتری از آن را روایت کنم.
این مستندساز در توضیح بیشتر درباره شخصیت محوری مستند خود گفت: این فرد و خانوادهاش از خانوادههای عراقی مخالف رژیم بعث و شخص صدام بودند. پدر خانواده جزو نیروهای مقاومت بود و همکاریهایی هم با حزبالدعوه داشت و کل خانواده هم در این فعالیتها با او همکاری نزدیک داشتند. به همین دلیل فعالیتهای این خانواده زیر ذرهبین استخبارات قرار میگیرد. طی اتفاقی این خانواده متوجه شک نیروهای بعث، نسبت به خودشان میشوند و به همین دلیل تصمیم به فرار به سمت ایران میگیرند. حین فرار یکی از برادران در این خانواده شهید و باقی آنها هم زخمی میشوند.
افزود: وقتی این خانواده به ایران میرسند، هر یک به سمتی میروند و شخصیت اصلی مستند ما، بعد از آموزشهایی که میبیند، در قرارگاه سری نصرت جذب میشود. این همان قرارگاهی است که فرماندهیاش برعهده شهید علی هاشمی بوده است و مسئولیتشان فعالیتهای اطلاعات و شاسایی بود. محصول فعالیت دو ساله این قرارگاه هم منجر به عملیات خیبر میشود. این فرد در عملیات خیبر بهعنوان راهنما با سه گردان همراه میشود و بعد از محاصره، به اسارات عراقیها درمیآید. او دو سال بعد از فرار از عراق، به دست حزب بعث عراق، اسیر میشود.
سیدالحسینی درباره اینکه این شخصیت چه سرنوشتی پس از آزادی و حضور مجدد در ایران پیدا کرد، ادامه داد: این فرد بعد از طی دوران اسارت، اقامت خود در ایران را ادامه میدهد و تا سال ۸۳ که هنوز صدام روی کار بود، در ایران میماند. بعد از سقوط صدام آنها به کشور خود بازمیگردند. در طول دوران حضور در ایران، او جذب سپاه بدر شده بود. وقتی به عراق بازمیگردد، با درجه ستوان دومی، او را به راهنمایی و رانندگی عراق میفرستند. او همچنان هم در راهنمایی و رانندگی کشور عراق مشغول فعالیت است.
این فرد بعد از طی دوران اسارت، اقامت خود در ایران را ادامه میدهد و تا سال ۸۳ که هنوز صدام روی کار بود، در ایران میماند
این مستندساز افزود: این فرد در تمام دوران اسارت خود، هویتش را از نیروهای بعث پنهان نگه داشته بود چرا که اگر متوجه هویت عراقی او میشدند، خانوادهاش را هم اعدام میکردند. به خصوص که در آن سالها حتی برخی ایرانیان هم به او مشکوک بودند و در آن شرایط به هرکسی نمیتوانست اعتماد کند. به همین دلیل او مجبور میشود از اسرای دیگر فاصله بگیرد. بهواسطه رفتارهای عجیب و غریبش، دیگران بیشتر اعتماد خود را نسبت به او از دست میدهند. در عین حال در همان شرایط بیشترین فشار را از سوی نیروهای بعث متحمل میشد.
کارگردان مستند «هفت سال اینجا» با اشاره به اینکه هیچ مصاحبهای در این مستند وجود ندارد، گفت: قالب این اثر داکیودرام یا مستند داستانی است و به همین دلیل تصمیم گرفتیم سراغ مصاحبه نرویم. حتی باوجود دیدار با شخصیت اصلی مستند، با او هم مصاحبهای نداشتیم و برای روایت آن از میزانسنهای تئاتری استفاده کردهایم. در لابهلای روایت برخی تصاویر آرشیوی هم داریم و در مجموع روایت فیلم با ترکیبی از تصاویر تولیدی و آرشیوی، شکل گرفته است.
وی در پایان در تشریح بیشتر ساختار روایی این مستند داستانی، توضیح داد: این مستند سه روای دارد که یکی از آنها شخصیت اصلی است و دو کاراکتر فرعی هم بخشهایی کوتاه از اتفاقات را روایت میکنند. به معنای دیگر بهصورت منولوگ، سه راوی اول شخص داریم که تنها یکی از آنها از زبان شخصیت اصلی صحبت میکند. تلاشم این بود که در روایت این مستند، کاملا داستانگو باشیم و با توجه به ظرفیتهای دراماتیک، قصهای را برای مخاطب تعریف کنیم تا بهواسطه آن در جریان اوج و فرودهایی که کاراکتر اصلی تجربه کرده است، قرار بگیرد.