با جواب مثبت شورای صدور پروانه نمایش آثار غیر سینمایی، فیلم مستند «پودیک» آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم مستند «پودیک» که تولد آغازین خود را با تحقیقات چند ماهه گذرانده بود، سال گذشته فیلمبرداری خود را به تهیه کنندگی پیام مهرنوش و عرفان احتشامی و کارگردانی عرفان احتشامی پشت سر گذاشت و در هفته اخیر موفق به اخذ پروانه نمایش از شورای صدور پروانه نمایش آثار غیر سینمایی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.
مستند ۵۸ دقیقهای «پودیک» داستان دختری است که در دهه ۱۳۷۰، رویای پرواز را در سر میپروراند. پودیک با خانوادهاش در محلهای قدیمی زندگی میکرد، خانواده پودیک مشکلات زیادی داشتند از جمله فقر مالی، بیکاری برادر و… او تصمیم میگیرد رویای خود را به حقیقت مبدل کند و در نهایت این آرزو منجر به نابیناییاش میشود، در این بین خانواده از نابینایی پودیک استفاده کرده و به ثروت بادآوردهای میرسند.
به گفته تهیه کننده اثر، فیلم مستند «پودیک» در فضایی فانتزی در مدت ۷ ماه در تهران فیلمبرداری شده و به منظور پخش در شبکههای نمایش خانگی تهیه و تولید شده است.
این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلمهای در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهورهای GEM هستیم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلمهای در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهورهای GEM هستیم.
این روند که در ماههای اخیر با فیلم «فسیل» شروع شد حالا دیگر اکثر فیلمهای در حال اکران را در بر گرفته است و حتی این شبکه به مانند پیش پردههای فیلمفارسیهای پیش از انقلاب به پخش تیزر برای اکران فیلم بعدی کارگردان نیز میپردازند. عجیب اینکه وقتی هنوز فیلمی به اکران نرسیده و پخش تیزرهایش به صورت رسمی آغاز نشده، چگونه سر از این شبکههای بیمجوز سرگرمیساز در میآورند.
فیلمهایی چون «آهنگ دو نفره»، «شهر هرت»، «سه کام حبس» و «نگهبان شب» هر شب در چند نوبت از مجموعه شبکههای جم معرفی میشوند و هیچکس هم مسئولیت پرداخت هزینههای پخش این تیزرها را نمیپذیرد.
یا باید گمان کنیم که شبکههایی چون جم که برای جذب مخاطب از زیرپاگذاشتن هیچ خط قرمز اخلاقی ابا ندارند ناگهان به کار فرهنگی بیسود رو آورده و در راه ترویج فرهنگ مورد علاقهشان، به پخش آگهیهای پر شمار برای برخی فیلمهای خاص میپردازند. اگر حتی اینگونه باشد که احتمالش بسیار اندک است، این هم زنگ خطری است که چرا فیلمهای روز سینمای ایران، باید به گونهای باشند که صدا و سیما به خاطر حفظ شئون و اخلاق از پخش تیزر آنها خود داری کند؛ اما شبکههای ضد اخلاقی رایگان به پخش آگهی برای آنها و تلاش برای جذب مخاطبشان بپردازد.
البته طبق شنیدهها فیلم سینمایی «فسیل» نزدیک به 15میلیارد هزینه تبلیغات کرده است (وقتی در تلویزیون و بیلبوردهای شهری چندان خبری از تبلیغات این فیلم نیست، پس یعنی این رقم قابل ملاحظه به شبکه جم پرداخت شده است).
بررسی شبکههای GEM نشان میدهد، بیشترین حجم پخش آگهی در قالب تیزر و میان نویس تبلیغاتی در این مجموعه شبکه به فیلم «فسیل» و «آهنگ دونفره» اختصاص دارد.
دست کم در شبکههای نظیر روبیکس، ریور جم دراما، جم سریز، جم لایف(مستند)، جم بالیوود و جم کلاسیک و که دارای کنداکتورهای یک ساعته هستند، در هر ساعت دوبار تبلیغ فیلم فسیل و آهنگ دونفره پخش میشود و در لابلای پخش هر سریال یک تیزر کوتاه و سه میان نویس پخش میشود. فیلم «سه کام حبس» نیز هر سه ساعت یکبار از مزیت یک تیزر تبلیغاتی بهرهمند است. با این حال برخوردها آنچنان سختگیرانه نیست و واکنشی نسبت به این اتفاقات از سوی نهادهای مسئول وجود ندارد.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سوالی مبنی بر تبلیغ برخی تولیدات سینمای خانگی و داخلی کشور در شبکههای ماهوارهای، گفت: تهیهکننده و عوامل فیلم عنوان میکنند که اینها هیچ نسبتی با ما ندارند، دوستان ما این موضوع را بررسی میکنند اگر اثبات شود که چنین نسبتی وجود دارد قطعاً برخورد میشود.
وی بیان کرد: بررسی این موضوع در کمیته حقوقی سازمان سینمایی در دست انجام است. شخصاً به این موضوع حساس هستم و آن را پیگیری میکنم.
در نهایت اینکه این موضوع از زوایای مختلف قابل بررسی است، اینکه چرا این تبلیغات تا این حد در حال گسترش هستند و توسط کدام بخشهای میدان سینما کشور مدیریت میشوند؟
اینگونه به نظر میرسد که در این موضوع، «دفاتر پخش سینمایی» بیشترین تاثیر را داشته باشند، وقتی تهیه کنندهها و کارگردانهای فیلمهای در حال اکران، اعلام میکنند نقشی در این موضوع ندارند، پس به احتمال زیاد نقش اصلی را همین دفاتر بازی میکنند.
بیشک برخورد قاطعانه از سوی سازمان سینمایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستانی میتواند تکلیف این موضوع را برای همیشه روشن کند.
فیلم کوتاه «ناسوخ» برگرفته از کتاب «ناسوخ» نوشته محمد رسولی به زودی به کارگردانی اصغر عباسی، بهزودی مقابل دوربین قرار میگیرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای، فیلم کوتاه «ناسوخ» به نویسندگی مصطفی بیرانوند و اصغر عباسی و به تهیه کنندگی و کارگردانی اصغر عباسی، در مرحله پیش تولید قرار دارد و با اتمام این مرحله به زودی تولید خود را در تهران آغاز میکند.
اصغر عباسی تهیه کننده و کارگردان فیلم کوتاه «ناسوخ» که کارگردانی فیلم کوتاه موفق «رویای نیمه شب» را در ژانر تاریخی و فیلمنامه اقتباسی، در کارنامه خود دارد، بار دیگر به سراغ اقتباسی از یک کتاب تاریخی رفته است.
منبع اقتباس این فیلم کتاب ارزشمند «ناسوخ» نوشته محمد رسولی است که سیر تاریخ چندین هزار ساله ایران را در دل خود گنجانده است.
فیلمنامه این اثر که نسخهای کوتاه از یک فیلم بلند سینمایی است روایتی مدرن و سیال ذهن دارد.
اصغر عباسی، تاکنون بالغ بر ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند را تولید و کارگردانی کرده است و جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه کانادا را برای فیلم کوتاه «ستین» در کارنامه خود دارد، فیلمنامه «ناسوخ» را در فضای رئالیسم جادویی روایت میکند و میکوشد وجود فضایی وهم آلود و رویا گونه فیلم را به گونهای به تصویر بکشد که مخاطب پا به پای شخصیت اصلی به قلمرو درونی قصه ورود کند.
قربان نجفی، سیامک ادیب و شیوا طاهری بازیگران فیلم کوتاه «ناسوخ»، محصولی از موسسه فرهنگی، حقوقی بزرگمهر حکیم هستند که هم اکنون مرحله پیش تولید را پشت سر میگذارد.
عوامل فیلم کوتاه «ناسوخ» عبارتند از:
نویسندگان: مصطفی بیرانوند، اصغر عباسی، تهیه کننده و کارگردان: اصغر عباسی، جانشین تهیه و مشاور کارگردان: محسن محمدحسنی، مدیر فیلمبرداری: مهرداد افراسیابی، طراح صحنه: حمیدرضا عامری، طراح لباس: مریم ناصری، طراح چهره پردازی: علی بهرامی فر، مدیر صدابرداری: حامد صمدزاده، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: محمدرضا نوری، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: نیما و سینا موسوی، مدیر تولید: نیما مجتهدی، مدیر تدارکات و جانشین تولید: مجید طالبی، مشاور رسانهای: محمد کفیلی، مجری طرح: مآفیلم. محصولی از موسسه فرهنگی، حقوقی بزرگمهر حکیم.
فیلمهایی چون «بخارست» را میتوان زاییده سیطره نظام فیلمهای کابارهای دانست که به شکل تازهای به گیشه سینمای ایران بازگشتهاند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمینوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.
فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلمهای کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسیها همچنان میفروشند.
محسن محسنینسب (کارگردان) درباره این وضعیت میگوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنوارههای خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته میشود.»
در دهه گذشته فیلمهای کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بودهاند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزشهای فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.
صادق دقیقی (کارگردان) نیز در اینباره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخیها و تابوهای جنسیاست با سلبریتیها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار میشوند، بسازید. حال آنکه هر چه میخواهد به خورد ملت بدهد؛ کافیست! شما گیشه را فتح کردهاید! »
در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلمهایی از این دست بپردازیم.
«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) میگذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل میگیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدیشدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.
در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلمهای قبلیاش، مجموعه سکانسهای بیربط و بداهه گوییهای شخصیتهایش را در کنار هم قرار میدهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را میبیند، به خودش میگوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»
در دهه گذشته فیلمهای کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بودهاند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزشهای فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز
در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته میکند. رویدادهای بیمنطقی که پی در پی روی میدهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخیهای بی مزه خود میکند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخیها موفق عمل نمیکنند.
با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشتهام. خانوادههای پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد میتوان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»
با این همه به نطر میرسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده میگیرد.
«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمیشود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساختههای قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سالهای اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است.
*بیخاصیت و تحقیر آمیز
در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالشهای مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاههای حکومتی و آقازادهها بپردازد اما مانند تمام کمدیهای سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمیرود و به بیخاصیتترین شکل ممکن این کنایههای سیاسی و اجتماعی را مطرح میکند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمیکشد، حتی زمانهایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیبهای اجتماعی میرود آن را از معنا تهی میکند.
در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک میکند اما شبهکمدیها در این سالها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایتهای سینمایی دمدستی و تکراری، کل مطالبهگری مردم را لوث کردهاند.
یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدمهای تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشینهای تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر میچرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.
سکانسهای پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصلهای ناجور به فیلم سنجاق شدهاند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.
*تحریب نهاد خانواده
«بخارست» همانند اکثر فیلمهای کمدی این سالها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان میدهد. از جلال و جلیل و توهین کردنهایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعتطلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.
طنز میبایست زبان گویای جامعه باشد، میبایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح میگذرد و آنقدر برخی از دیالوگهایش زننده است که حتی بازگو کردن آنها شرمآور است
خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بیقانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق میافتد، توهین برادر کوچکتر به برادر بزرگتر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او میگوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو میشود که در جواب میگوید «جدآبادش منم».
در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگها اتفاق میافتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظهای که برادر بزرگتر (جلال) با پسر وزیر روبرو میشود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی میتواند باشد. در همان سکانس، جلال به جلیل میگوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا میدهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی میتوان مشاهده کرد.
*بازنمایی تصویری کلیشهای و مبتذل از زنان
در این بلبشوی بیسر و ته، زنان هم مانند اغلب ساختههای اطیابی، موجوداتی خرافاتیاند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته میشوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان میشوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد میشود.
شخصیتهای زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشهای و مبتذل از آنان بسنده میکند.
*تحلیل آخر
به نظر میرسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی میتوان آنها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهینها یافت میشود چه نامی بر آن میتوان گذاشت؟
طنز میبایست زبان گویای جامعه باشد، میبایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح میگذرد و آنقدر برخی از دیالوگهایش زننده است که حتی بازگو کردن آنها شرمآور است.
جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدیهایی از این دست میگوید: «کُمدیهایی که امروز عمدتاً ساخته میشوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانوادهها نمیتوانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.»
کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایدههای مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته میشوند.
به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر میکند و این جمله را به زبان میآرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوشبوتر است. به کار بردن دیالوگهایی چون «ما نمره بوی سگ میدیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان میدهد.
فیلمهایی چون «بخارست» را میتوان زاییده سیطره نظام فیلمهای کابارهای دانست که به شکل تازهای به گیشه سینمای ایران بازگشتهاند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در مینوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور
در فیلمهای کمدی بیش از فیلمهای اجتماعی و درام میتوان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیبهای اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلمهایشان دنبال نمیکنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد میدانند و در این راه از هر ابزاری از شوخیهای جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونتهای کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده میکنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش میسازند و به عبارتی گیشه را فتح میکنند!
در صحنهای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بیمعنای لاتهای شهر درمیآورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق میافتد)، لشگر داش مشتیها با سبیلهای چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعارهای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسیهای دوران طاغوت است. از این رو است که فیلمهایی چون «بخارست» را میتوان زاییده سیطره نظام فیلمهای کابارهای دانست که به شکل تازهای به گیشه سینمای ایران بازگشتهاند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در مینوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور.
حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس میشود. این موج جدید از فیلمهای به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است میتواند ضربه مهلکی به بدنه سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و میتواند به مرور زمان منجر به فروپاشیهای اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.
درام معمایی جنایی «کت چرمی» از هفته پیش اکران خود را آغاز کرده است و تاکنون توانسته فروشی بیش از یک میلیارد تومان را تجربه کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی فضایی اجتماعی دارد و در سه روز افتتاحیه خود توانست جایگاه خود را به عنوان پرفروشترین فیلم اجتماعی حال حاضر سینمای ایران تثبیت کند.
این فیلم که برگ برنده آن قصهای معمایی و مستند است به دختران قربانی شده یک مهمانی میپردازد و شباهتهایی با ماجرای الکس دارد که چندی پیش اعدام شد.
«کت چرمی» اکران خود را با یک افتتاحیه میلیاردی آغاز کرد که استقبال ۱۷ هزار نفری مخاطبان را در سه روز نخست به همراه داشت.
این فیلم توانست در میان فیلمهایی که به تازگی به صف اکران پیوستهاند رتبه پرفروشترین اثر اجتماعی آخر هفته را کسب کند.
در خلاصه داستان فیلم «کت چرمی» که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی میشود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه میرساند؛ مهمانی کُتچرمی…»
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل میدهند.
این فیلم که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.
«کت چرمی» محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را موسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.
جوایز بخش ملی و بینالملل نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری جشنواره، نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» که با محوریت موضوع زنان و خانواده و به دبیری مهدیه سادات محور برگزار خواهد شد، در دو بخش ملی و بینالملل میزبان آثاری در قالبهای فیلم بلند سینمایی، فیلم کوتاه داستانی و فیلم مستند است.
این جشنواره در بخش ملی هشت جایزه اصلی خود را به شرح زیر به برگزیدگان خود اهدا خواهد کرد:
منتخبان این بخش علاوهبر دریافت لوحهای افتخار، تندیسهای جشنواره، مبالغ ۵۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم جشنواره، ۴۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم بلند سینمایی، ۴۰۰ میلیون ریال برای بهترین کارگردانی فیلم بلند سینمایی، ۳۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی، ۳۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم مستند را دریافت خواهند کرد.
همچنین لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال به بهترین پژوهش در فیلم مستند، لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال به بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» اهدا خواهد شد. لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلمنامه فیلم کوتاه داستانی نیز دیگر جایزه بخش ملی این رویداد بینالمللی سینمای ایران با محوریت زنان و خانواده است.
بخش بینالملل جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» در اولین دوره خود نیز تعداد چهار جایزه را به برگزیدگان این بخش بر اساس آرای هیات انتخاب و داوری اهدا خواهد کرد.
این جوایز شامل لوحهای افتخار، تندیسهای جشنواره و مبالغ ۱۰۰۰ دلار برای بهترین فیلم بخش بینالملل جشنواره، ۸۰۰ دلار برای بهترین فیلم بلند سینمایی، ۶۰۰ دلار برای بهترین فیلم مستند و ۶۰۰ دلار برای بهترین فیلم کوتاه داستانی میشود.
فراخوان و جزییات مربوط به نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» در سایت این جشنواره به نشانی www.evefilmfestival.ir قرار دارد. این رویداد به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و با همکاری نهادها و سازمانهای فرهنگی و هنری مختلف برگزار میشود.
«مهدیهسادات محور» دبیر نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا، هدف مهم برگزاری این رویداد را بسترسازی برای ایجاد اتحادیه مشترکی از فیلمسازان با تاکید بر نقش موثر زنان در خانواده برشمرد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا، این رویداد با محوریت موضوع «زنان و خانواده» تابستان امسال برگزار خواهد شد.
مهدیه سادات محور، تهیهکننده و کارگردان که دبیری نخستین دوره این رویداد سینمایی را برعهده دارد، درباره اهداف این جشنواره بیانداشت: فراخوان جشنواره بینالمللی در ۲ ماه گذشته در اختیار مراکز و سازمانهای فرهنگی و هنری قرار گرفت و علیرغم انتظار، با توجه به پیش رو داشتن نخستین دوره و همچنین موضوعی بودن رویداد، استقبال خوبی نیز از جشنواره تا به اینجای کار انجام شده است.
وی درباره اهداف برگزاری جشنواره بین المللی حوا، افزود: این جشنواره به منظور تقویت جریان گفتمان فرهنگی- رسانهای خانواده محور به عنوان یک گفتمان جهان شمول و فراگیر در سطح جهان به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد برگزار میشود و سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری متعددی نیز در این مسیر همراهمان هستند.
محور خاطرنشانکرد: شناسایی، آشنایی، تحکیم روابط و پاسداشت استعدادها و جریانهای فعال سینمایی که در ایران و سرتاسر جهان در حوزه زنان و خانواده اقدام به فیلمسازی میکنند، نیز از دیگر اهدافی است که نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا در دستور کار خود قرار داده است تا بتوان زمینههای شکلگیری بستری برای ایجاد یک اتحادیه مشترک از فیلمسازان با محوریت نقش موثر زنان و خانواده در جامعه ایجاد کرد.
وی درباره بخشهای جشنواره نیز توضیح داد: جشنواره در ۲ بخش ملی و بینالمللی و در در قالب فیلمهای بلند داستانی، فیلمهای کوتاه داستانی و فیلمهایمستند میزبان آثاری با محوریت مباحث و موضوعات زنان و خانواده خواهد بود.
این فیلمساز عنوانکرد: به جهت برگزاری نخستین دوره این جشنواره در نظر داریم تا امکان حضور برای عموم فیلمسازان و علاقهمندان را فراهم کنیم و تاکنون همراهی و استقبال خوبی از طریق موسسهها و مجموعههای فرهنگی و سینمایی انجام شده است و جمعبندی نهایی برای دریافت آثار تا پایان خرداد خواهد بود.
وی خاطرنشانکرد: به طور طبیعی عمدتا فیلمسازان و آثاری در این دوره از جشنواره شرکت خواهند داشت که پیش از این موضوعات زنانه یا خانواده محور را دنبال کردهاند تا بتوانیم با تجمیع بخش عمدهای از فیلمها در این حوزه و همچنین جلب توجه مخاطبان و نگاهها به اهمیت جایگاه زنان در خانواده و اجتماع، راه را برای برگزاری هرچه بهتر این رویداد در دورههای آتی و تثبیت ارزشهای والای خانوادگی و اعتلای جایگاه و کارکردهای این نهاد اجتماعی هموارتر کنیم.
محور گفت: همه فعالیتهای دبیرخانهای این جشنواره از طریق انجمن سینمای جوانان ایران در حال انجام است و تا پایان خرداد امسال گردآوری و پذیرش آثار ادامه خواهد داشت.
زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» از سوی گروه سینمایی هنر و تجربه تغییر کرد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، پس از انتشار خبر برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره»، استقبال خوبی از سوی علاقمندان سینما و دانشجویان رشتههای مختلف هنری انجام شد. باتوجه به همزمان شدن این رویداد با امتحانات پایانترم دانشجویان و مراکز آموزشی و همچنین به دلیل تقاضای جمع زیادی از دانشجویان و هنرپژوهشان، برای ایجاد فرصتی بهتر برای امکان تماشای این آثار، علیرغم برنامهریزیهای صورت گرفته زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» به تیرماه موکول شد.
در این رویداد فیلمهای مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمییابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «یک سال در زندگی اینگمار برگمان» به کارگردانی جین مگ نیوسان، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در خواهد آمد و بعد از نمایش فیلم نیز نشستهای نقد و بررسی با حضور سینماگران و منتقدان شناخته شده برگزار خواهد شد.
این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی چارسو برگزار میشود.
درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلمهای مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردانهای مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداختهاند.
مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد
فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.
در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.
مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!
واکنش جواد شمقدری به گفتههای مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلانها باز متعلق به من است.
«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام
«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.
بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب میآید که در عین حساسیتهای خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ایران و جهان بیافریند.
رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.
«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی
مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاهوسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امامخمینی(ره) از نوفللوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمنماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفهایاش گذاشته میپردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت میکند.
عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»
دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان میپردازد.
این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.
مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.
امام امت در تمامی سالهای عمر پربرکت خویش همپای دعوت بیپایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.
روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته
مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.
امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.
مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و مهدی جوزایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش میدهد.
از زبان محافظان بیت امام
مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقهای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سالهای ۵۷ تا ۶۸ میپردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفتهها و روایتهای شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.
همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در میآید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفتوگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.
مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
مصاحبههایی با ۶۰ شخصیت بینالمللی در یک مستند ده قسمتی
مستند «روح الله»، جامعترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است. بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بیتردید نیازمند تسلط و ژرفنگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارشهای خبری میطلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفتهها و ناگفتههای سالهای بازگشت تا رحلت ایشان میتواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.
این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.
مستند روح الله، شامل مصاحبههایی با بیش از ۶۰ شخصیت بینالمللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آنها برای اولین مرتبه نمایش داده شدهاند در این مجموعه به کار رفته است.
مجموعه مستند روحالله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تهیه شده است.
سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخشهای مختلف این مستند است.
پونز
مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیهکنندگی عطا پناهی در مورد چهرههای سیاسی و انقلابهای مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیکهای ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد. پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.
در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.
«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان
مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است. مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبانهایی که پروژه جابهجایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش میدهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.
این مستند روایتگر بزرگترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید. در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود. ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقهشان، نمیخواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکهای از کفن ایشان را در دست میگرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.
خلبانانی که بالگرد را هدایت میکردند خاطرات زیادی از آن روز حزنانگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها میپردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد. در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.
تجربه عکاسی از امام
در مستند کوتاه قابهای ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت میکند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکسهای فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان میپردازد.
علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکسهای علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناسهای ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از آوای اقتصاد؛ سعید رجبی فروتن، معاون سازمان سینمایی در دولت دوازدهم در واکنش به اظهارات جنجالی رئیس سازمان صداوسیما در یادداشتی با انتقاد از اطلاعات غلط ارائه شده توسط پیمان جبلی به روشی برای راستی آزمایی اظهارات او در خصوص صدور مجوز برای ۲۵۰ سریال اشاره کرد و نوشت: در بین برخی از دولتمردان این عادت و رویه بد وجود داشته و دارد که در یکی دو سال اول جلوس بر صندلی وزارت و مدیریت تمام کاسه کوزه ها را سر مدیران قبل از خود میشکنند و آنها را علت العلل مصائب عالم و آدم میدانند ظاهراً این عادت به بخشهای غیر دولتی نیز سرایت کرده است و به ترویج این هنجار دامن زده است شاهد مثالم اطلاعات غلطی است که مدیران میانی سازمان صداوسیما به رئیس محترم این سازمان دادهاند تا دامن و ساحت خود را از بعضی انتقادات و شکایات پاک و مبرا سازند و با سر بالا و یک بغل پای ساده توپ را در زمین کسانی بیاندازند که تا دو سال قبل مجوز سریالهای نمایش خانگی را میدادند.
از ابتدای عرضه سریالهای غیرتلویزیونی و یا اصطلاحاً نمایش خانگی در ۱۳ سال گذشته حدوداً ۸۰ سریال و ۲۰ برنامه رئالیتی شو تولید و پخش شده است.
آقای پیمان جبلی رئیس سازمان عریض و طویل صداوسیما در یک جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویی در پاسخ به انتقاد از بعضی محتواهایی که با مجوز و نظارت تشکیلات زیر مجموعه صداوسیما در فضای مجازی انتشار یافته از ارقام و اعدادی سخن گفته که نادرست و حیرت انگیز است.
ایشان بدون ذکر منبع فرمودهاند هنوز ۲۵۰ مجوز صادر شده از سوی دولت قبل یعنی مرجع نظارتی پیشین روی دستشان مانده است به تعبیری هر چه فریاد دارید بر سر مسئولان قبلی بزنید و اینقدر این کار را ادامه دهید تا ۲۵۰ عنوان باقیمانده روزی تمام شود و هیچ اثری از آنها باقی نماند.
بنده سخنگوی دولت قبلی و کنونی نیستم اما چون با طبیعت کار آشنا هستم عرض میکنم جناب آقای رئیس! ۲۵۰ مجوز که سهل است اگر کسانی که این اطلاعات غلط را به شما دادهاند، فقط پنج مجوز معتبر از مرجع قبلی را به شما و مخاطبان اعلام کنند، مستحق تشویق هستند.
تصدیق میکنید با توجه به فرایند زمانبر و پیچیده بررسی اولیه طرح صدور موافقت اولیه و سپس مطالعه، بررسی قسمتهای مختلف یک سریال و سرانجام صدور مجوز، ساخت نمیتوان در زمانی کوتاه ۲۵۰ مجوز سریال یا برنامه مشابه را صادر کرد؛ خم رنگرزی که نیست! آن هم در سال پایانی کار دولت که به توصیه مدیران ارشد تا روشن شدن تکلیف مناقشه نظارت بر سریالهای نمایش خانگی شتابی برای صدور مجوز نبود.
چرا راه دوری برویم کار بهتر آن است دستور فرمایید کسانی که این آمار را در اختیار شما گذاشته اند در اسرع وقت مستندات ادعای خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند و ثابت کنند با حجم زیادی از مجوزهایی روبرو هستند که اختیار قانونی لغو و تعلیق آنها را ندارند.