رسانه سینمای خانگی- آقای رئیس به دنبال توسعۀ دیپلماسی سینمایی

رییس سازمان سینمایی با اشاره به گسترش و تقویت روابط فرهنگی میان ایران و ازبکستان گفت: در نقشه جدید سازمان سینمایی توجه ما بیشتر به کشورهای حوزه آسیای مرکزی و نگاه به شرق به‌خصوص ازبکستان است.

به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی به دعوت وزارت فرهنگ ازبکستان، به تاشکند سفر کرد. ملاقات با وزیر فرهنگ ازبکستان و امضای تفاهمنامه سینمایی‌ مهمترین برنامه‌های این سفر اعلام شد.

رییس سازمان سینمایی در این سفر، در دیداری با وزیر فرهنگ ازبکستان درباره گسترش همکاری‌های فرهنگی و سینمایی به گفت و گو نشست.

آزاد بیک نظر بیک اف وزیر فرهنگ ازبکستان در این دیدار با اظهار خرسندی از حضور هیئت ایرانی در ازبکستان ‌اظهارداشت: خوشحالم در خدمت شما هستم، وقتی به عنوان وزیر فرهنگ منصوب شدم دوست داشتم‌ با نمایندگان ایران دیدار داشته باشم.

وی گفت: شکی نیست که ایران و ازبکستان دو پایتخت تمدنی مهم جهان اسلام هستند و تصور جهان اسلام بدون مظاهر تمدنی این دو کشور غیرممکن است.

به گفته وزیر فرهنگ ازبکستان، همکاری‌های دو کشور در زمینه فرهنگ و به طور ویژه در حوزه سینما بسیار مهم و موثر است، به خصوص در زمینه فیلم‌های تاریخی، چرا که شخصیت‌های مهم و مشترکات تاریخی بسیاری بین دو کشور وجود دارد.

نظر بیک اف خطاب به رییس سازمان سینمایی کشورمان بیان کرد: آقای خزاعی! من با آثار سینمایی شما آشنایی دارم، بنده اگر از ۱۰ سال قبل با شما آشنا می‌شدم می‌توانستیم همکاری‌های بیشتری داشته باشیم و در موسیقی فیلمی که شما درباره داعش تهیه‌ کردید همکاری کنیم.

وی اظهارداشت: ما خواستار گسترش و افزایش همکاری‌های فرهنگی بین دو کشور هستیم و در معاهده‌ای که بین دو وزارت فرهنگ ازبکستان و جمهوری اسلامی ایران همزمان با حضور رییس جمهور ایران به امضا رسیده روی محورهای مهم این همکاری تاکید شده است.

وزیر فرهنگ ازبکستان با بیان اینکه باید تولیدات مشترک سینمایی و آثار مستند را طراحی کنیم، افزود: به عنوان مثال می‌توان درباره چهره‌هایی همچون علی شیر نوایی، جامی، شراف الدین علی یزدی و بسیاری از شخصیت‌های مشترک تاریخ با مشارکت دو کشور فیلم تهیه کرد. درباره بسیاری از این شخصیت‌ها می‌توان در لوکیشن روایت و تصویربرداری صورت گیرد.

نظر بیک اف با تاکید بر اینکه مهمترین هدف و اولویت ما بازسازی تاریخی ازبکستان است، گفت: در دوران شوروی تاریخ ازبکستان را نابود کردند و ما در صدد بازسازی مکتوب و تصویری این تاریخ هستیم. درباره ازبکستان چندین هزار نسخ خطی وجود دارد که چند هزار نسخه آن در ایران قرار دارد.

وی با بیان اینکه بازسازی تاریخ ازبکستان به زبان تصویر به دور از تحریفات صورت گرفته در دوره شوروی ضروری است، خاطرنشان کرد: سینما می‌تواند در این زمینه به حافظه جمعی کمک کند.

وزیر فرهنگ ازبکستان بیان کرد: ایران از ظرفیت‌های بزرگ سینمایی برخوردار است و سینما در احیای تاریخ، تبیین ظرفیت‌های مشترک فرهنگی و توریستی نقش اساسی دارد.

نظر بیک‌اف با اشاره به اینکه رونق گردشگری متقابل هم می‌تواند فرصت شناخت دو ملت را افزایش دهد، افزود: به شخصه خوشحالم روابط فرهنگی دو کشور تجدید و تقویت شده است، من موسیقی و سینمای ایران را دوست دارم، علاقه بسیاری به گسترش همکاری فرهنگی دو کشور دارم.

وی اظهارداشت: در دنیای جدید و پیچیده‌ای زندگی می‌کنیم و مناسبات سیاسی روابط ملت‌ها را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ پس باید سمت خود را مشخص کنیم، ما هم دوست داریم همکاری خود را با کشور ایران متمرکز کنیم.

توجه نقشه جدید سازمان سینمایی به کشورهای حوزه آسیای مرکزی

رییس سازمان سینمایی کشورمان نیز در این دیدار ضمن تشکر از وزارت فرهنگ و سازمان سینمایی ازبکستان به خاطر میزبانی هیات ایرانی گفت: این سفر به‌ منظور گسترش و تقویت روابط فرهنگی سینمایی بین دو کشور که در حوزه‌های مختلف دغدغه‌های مشترک دارند پیش بینی شده است.

خزاعی افزود: در نقشه جدید سازمان سینمایی توجه ما بیشتر به کشورهای حوزه آسیای مرکزی و نگاه به شرق است.

به گفته وی، در بین کشورهای حوزه فرهنگی – سیاسی آسیای میانه، ازبکستان یکی از مهمترین کشورهایی است که به دلیل اشتراکات تاریخی، ریشه‌های زبانی، فرهنگی و مذهبی برای ما در برنامه‌ریزی حوزه بین‌الملل سینما حائز اهمیت بیشتری است.

رییس سازمان سینمایی با بیان اینکه مشترکات فرهنگی اساسی‌ترین زمینه تحکیم پیوند میان مردم دو کشور است، اظهارداشت: تمدن این دو کشور در هم آمیخته شده است، شهرهای مشهد، سبزوار، اصفهان، ری، تهران، تبریز، شیراز، نیشابور و کرمان ایران برای ساکنان ازبکستان همان‌قدر شناخته شده و عزیز است که شهرهای سمرقند، بخارا، خیوه (خوارزم)، ترمذ، فرغانه و تاشکند برای ملت و فرهنگ ایران.

وی با تاکید بر اینکه رویکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص محمدمهدی اسماعیلی بر لزوم‌ توسعه همگرایی فرهنگی بین دوکشور است، افزود: قطعا، سینما، مهمترین عنصر فرهنگی امروز نقش و جایگاه مهمی در این همگرایی ایفا می‌کند.

به گفته خزاعی، سینما در زمانه فعلی رسانه برتر است و این ظرفیت را دارد که به نزدیکی بیشتر مردم کشورها به یکدیگر کمک کند. ما آمادگی همکاری در زمینه برگزاری هفته‌های فیلم، عرضه متقابل آثار دو کشور، تولیدات مشترک و … داریم.

رییس سازمان سینمایی با اشاره به اعتبار جهانی سینمای ایران و ظرفیت نیروی انسانی کیفی و تخصصی در ایران اظهارداشت: قطعا همکاری دوجانبه و بهره گیری از نمایش آثار دو کشور در سینماها نه تنها به همگرایی و نزدیکی دو ملت کمک می‌کند که باعث رونق اقتصادی فیلم و از رهگذر آن باعث ارتقای مضاعف مقوله گردشگری خواهد شد.

وی عنصر سینما را یکی از مهمترین ‌مولفه‌های قدرت در دیپلماسی نوین دانست و گفت: سینما به عنوان یکی از دریچه‌های مهم شناخت یک جامعه و یک ملت محسوب می‌شود و این هنر برآمده از اندیشه و تفکر هنرمندان و نویسندگان هر کشوری است. امیدوارم این ملاقات‌ها و رفت و آمدها بتواند فضای همکاری جدیدی را میان سینماگران و هنرمندان و شرکت‌های سینمایی دو کشور فراهم آورد.

خزاعی افزود: جایگاه رفیع سینمای ایران به‌ ویژه در چهار دهه اخیر- بعد از انقلاب اسلامی در جهان ممتاز است. این سینما بعد از انقلاب اسلامی با نگاه و محوریت پررنگ مسائل انسانی، مفاهیم خانواده و نگاه شاعرانه شکل گرفته است.

به گفته رییس سازمان سینمایی، سینمای ایران بدون بهره‌گیری از جذابیت‌هایی همچون ابتذال و خشونت در جهان گفتمان و افق تازه‌ای را باز کرده که برای مخاطبان ازبکستانی جذاب خواهد شد.

امیرسعید کرمی رایزن فرهنگی ایران در ازبکستان نیز در این دیدار با بیان اینکه طیف گسترده‌ای از همکاری‌های فرهنگی برای ادامه و شروع جدید میان‌ دو کشور وجود دارد، اظهارداشت: همکاری‌های فی مابین با تشکیل کمیسیون مشترک تعریف شده در توافق رئیس جمهور ایران و براساس نقشه راه مشخص با حضور نمایندگان می‌تواند آغازگر کارهای بزرگ باشد.

وی گفت: وارد هر حوزه‌ای می‌شویم میدان گسترده‌ای برای همکاری وجود دارد. سینما، موسیقی، گردشگری، کتاب، صنایع دستی، نسخه‌های خطی و همکاری‌های علمی دانشگاهی و ورزش و همکاری‌های دینی و همه اینها دستور کار مفصلی را جلوی ما قرار می‌دهد.

کرمی بیان کرد: لازم است همکاری‌های فی مابین ریل کمیسیون مشترک و بر اساس نقشه راه مشخص با حضور نمایندگان دو کشور در قالب کارگروه دنبال شود.

رسانه سینمای خانگی- ماجراجویی‌‎های «آب ما را خواهد برد» در جشنواره‌‎های خارجی

مستند «آب ما را خواهد برد» ساخته محمد احسانی در دو جشنواره بین‌المللی در کشورهای پرتغال و برزیل به روی پرده می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این مستند ابتدا در بیست و نهمین دوره جشنواره بین المللی  محیط زیست سینه اکو پرتغال (Serra da Estrela International Environmental Film Festival) حضور خواهد داشت که از تاریخ ۵ تا ۱۳ اکتبر (۱۳ تا ۲۱ مهر) برگزار می‌شود.

«آب ما را خواهد برد» در ادامه در سی و یکمین جشنواره بین المللی محیط زیست و حقوق بشر اکو سینه  برزیل (Ecocine international Environmental and Human
Rights  film festival) نیز به نمایش گذاشته خواهد شد که از طی روزهای ۳ نوامبر تا ۳ دسامبر (۱۲ آبان تا ۱۲ آذر) برگزار شود.

این مستند پیش از این سال گذشته در جشنواره بین اللملی محیط زیست مونته نگرو و جشنواره سینما حقیقت ایران به نمایش در آمده و موضوع فیلم به سیل سال ۹۸ ایران در استان های گلستان، لرستان و خوزستان و فربانیان این سیل می‌پردازد.

رسانه سینمای خانگی- کتابی درباره سینمای کیارستمی منتشر شد

کتاب «تناقضات نابازیگری؛ و مقاله‌های دیگر درباره سینمای عباس کیارستمی» نوشته روبرت صافاریان توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کتاب «تناقضات نابازیگری؛ و مقاله‌های دیگر درباره سینمای عباس کیارستمی» نوشته روبرت صافاریان به‌تازگی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.

روبرت صافاریان متولد سال ۱۳۳۳ در تهران، مدرس و منتقد سینمایی ارمنی‌تبار کشور است و ترجمه کتاب‌های «تاریخ سینما»، «تدوین فیلم و ویدئو»،‌ «ازو و بوطیقای سینما» و رمان‌های «خانه دو طبقه خیابان سنایی» و «یادداشت‌های سردبیر هایاتسک» و کتاب «ساکن دو فرهنگ» از جمله آثاری هستند که نشر مرکز از او چاپ کرده است.

او سال ۱۳۹۵ کتابی با عنوان «سینمای عباس کیارستمی» منتشر کرد و می‌گوید پس از مرگ این‌فیلم‌ساز و انتشار همه مطالب منتشرنشده و جدیدی که از او عرضه شدند، حالا وقت آن بود که کتابی دیگر درباره او منتشر کند. صافاریان می‌گوید در آن‌کتاب اول، هدف این بود که همه زندگی و فعالیت سینمایی کیارستمی کمابیش به‌ترتیب گاه‌نامه‌ای ارائه شود. به همین‌دلیل امکان ورود به جزییات همه مسائل نظری وجود نداشت. تفاوت اصلی کتاب اول با «تناقضات نابازیگری» این است که هریک از مقالات این‌کتاب، بر وجه خاصی از سینمای کیارستمی تمرکز دارند و به‌ترتیب زمانی هم به کارنامه‌اش نپرداخته‌اند. اما در کل، به مجموعه آثار کیارستمی به‌عنوان یک‌متن بزرگ نگاه شده و بین استناد به متن فیلم‌ها به‌عنوان مرجع اصلی و استناد به حرف‌هایش، حرف‌های دیگران و اطلاعاتی که درباره زندگی‌اش منتشر شده، موازنه‌ای برقرار شده است.

کیارستمی در جلوی دوربین، نابازیگری در فیلم‌هایش، شعر و قالب کوتاه در آثارش و … ازجمله موضوعاتی هستند که صافاریان در مقالات این‌کتاب به آن‌ها پرداخته است.

کتاب پیش‌رو ۹ مقاله و ۲ ضمیمه دارد. مقالات به‌ترتیب عبارت‌اند از: «نان و کوچه»، «تناقضات نابازیگری در فیلم‌های عباس کیارستمی»، «کلوزآپ»، «کیارستمی و جشنواره‌ها»، «باد ما را خواهد برد»، «ده: نقطه‌ عطف»، «کیارستمی جلوی دوربین»، «قالب کوتاه، به‌خصوص شعر»، «۲۴ فریم».

همان‌طور که اشاره شد، این‌کتاب ۲ ضمیمه هم دارد که عبارت‌اند از «ضمیمه یک: ظرافت در برابر شور» و «ضمیمه دو: کیارستمی درباره کلوزآپ». پس از این‌ضمیمه‌ها هم «پیوست‌ها»ی کتاب درج شده‌اند که به‌ترتیب عبارت‌اند از فیلم‌شناسی عباس کیارستمی، فهرست فیلم‌های مستند درباره عباس کیارستمی، برای مطالعه بیشتر.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

گفتیم که اندیشیدن درباره فرایند فیلم‌سازی انگیزه اولیه ساخت کلوزآپ نبوده است، اما دست‌کم می‌توان پذیرفت که در تحلیل نهایی فرایند فیلم‌سازی یکی از درون‌مایه‌های فیلم است. به‌خصوص در صحنه دادگاه و صحنه پایانی، فیلم‌ساز (از طریق به کار گیری خلاق حاشیه صوتی) در فیلم حضور دارد، و به این‌ترتیب، فیلم‌سازی و فیلم‌سازان از پشت صحنه به جلوی صحنه رانده می‌شوند.

این موضوع در چهار فیلم بعدی و چهار فیلم مهم دهه ۱۳۷۰ کیارستمی در کانون تماتیک فیلم‌ها جای می‌گیرد. تم پررنگ و برجسته این فیلم‌ها ایده «زندگی ادامه دارد» است، اما این‌فیلم‌ها در عین حال فیلم‌هایی درباره فیلم‌سازی هستند. در زندگی و دیگر هیچ (۱۳۷۰) با فیلم‌سازی روبه‌رو هستیم که با فرزند خردسالش برای یافتن بازیگران یکی از فیلم‌هایش (خانه دوست کجاست) به منطقه زلزله‌زده رودبار رفته و در صحنه‌هایی از فیلم شاهدیم که منشی صحنه به جلوی دوربین می‌آید و راجع به فیلم‌سازی با پیرمردی از کاراکترهای فیلم صحبت می‌کند. نقش این‌کارگردان را کس دیگری (فرهاد خردمند) بازی می‌کند _ کیارستمی خودش جلوی دوربین نمی‌آید _‌ اما از آن‌جا که فرهاد خردمند نقش کارگردان فیلم خانه دوست کجاست را بازی می‌کند، شکی نیست که کارگردان فیلم همان کیارستمی‌ست.

این‌کتاب با ۳۲۲ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۲۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

رسانه سینمای خانگی- نامزدهای بخش سینمایی جشن حافظ معرفی شدند

نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشن حافظ، نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند. آثار سینمایی‌ مورد داوری قرار گرفتند که از آذر ۱۴۰۰ تا ابتدای مرداد ۱۴۰۲ اکران شده‌اند.

نامزدهای این مراسم که هشتم مهر ماه در تهران برگزار می‌شود؛ به شرح زیر است:

بهترین دستاورد فنی و هنری

۱. انفرادی (طراحی و اجرای بدلکاری: امیرحسین خنجری)

۲. بی همه‌چیز (طراحی صحنه: امیرحسین قدسی)

۳. بی همه‌چیز (طراحی لباس: مارال جیرانی)

۴. پسر دلفینی (اجرای انیمیشن، کارگردان: محمد خیراندیش)

۵. دسته دختران (صدا، صدابرداری: مهدی ابراهیم‌زاده، صداگذاری: حسین ابوالصدق)

۶. روز صفر (طراحی و اجرای بدلکاری: زنده‌یادان ارشا اقدسی و علیرضا فتحی)

۷. فسیل (طراحی چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری)

۸. موقعیت مهدی (جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کریمیان)

نشان عباس کیارستمی (بهترین فیلم تجربی)

۱. بندر بند (منیژه حکمت)

۲. تصور (علی بهراد)

۳. زالاوا (ارسلان امیری)

۴. مقیمان ناکجا (شهاب حسینی)

مستندها:

۱. سمفونی حمید (جعفر صادقی)

۲. کاپیتان من (سیاوش صفاریان پور)

۳. سرپتی‌ها (کیوان مهرگان)

۴. آیدین (اشکان مهریار)

۵. سینه‌مارکس (میترا مهتریان و صادق دهقان)

۶. کاغذپاره‌ها (بهزاد نعلبندی)

بهترین تدوین

۱. آتابای (حسین جمشیدی گوهری)

۲. ابلق (حمید نجفی راد)

۳. بی همه‌چیز (عماد خدابخش)

۴. تی تی (عماد خدابخش و ارسلان امیری)

۵. جنایت بی‌دقت (شهرام مکری)

۶. مرد بازنده (سجاد پهلوان‌زاده)

بهترین فیلمبرداری

۱. آتابای (سامان لطفیان)

۲. بی همه چیز (مرتضی هدایی)

۳. تی تی (فرشاد محمدی)

۴. جنایت بی‌دقت (علیرضا برازنده)

۵. سه کام حبس (مسعود سلامی)

۶. موقعیت مهدی (وحید ابراهیمی)

بهترین موسیقی متن

۱. آتابای (حسین علیزاده)

۲. بی همه‌چیز (حامد ثابت)

۳. پسر دلفینی (بهزاد عبدی)

۴. تی تی (علیرضا افکاری)

۵. موقعیت مهدی (مسعود سخاوت‌دوست)

بهترین فیلمنامه

۱. آتابای (هادی حجازی‌فر، طرح داستانی از نیکی کریمی)

۲. تی تی (ارسلان امیری و آیدا پناهنده)

۳. جنایت بی‌دقت (نسیم احمدپور و شهرام مکری)

۴. روز ششم (حجت قاسم‌زاده اصل)

۵. مرد بازنده (ابراهیم امینی، حسن حسینی و محمدحسین مهدویان)

۶. ملاقات خصوصی (امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ)

بهترین کارگردانی

۱. آیدا پناهنده (تی تی)

۲. هادی حجازی‌فر (موقعیت مهدی)

۳. کاظم دانشی (علفزار)

۴. امید شمس (ملاقات خصوصی)

۵. محسن قرایی (بی همه‌چیز)

۶. نیکی کریمی (آتابای)

۷. شهرام مکری (جنایت بی‌دقت)

بهترین بازیگر زن (دو جایزه)

۱. صدف اسپهبدی (علف‌زار)

۲. پریناز ایزدیار (ملاقات خصوصی)

۳. هدیه تهرانی (بی‌همه‌چیز)

۴. سارا حاتمی (کت چرمی)

۵. لیلا حاتمی (تصور)

۶. سمیرا حسن‌پور (سه کام حبس)

۷. آناهیتا درگاهی (مرد بازنده)

۸. الناز شاکردوست (تی تی)

۹. ژیلا شاهی (موقعیت مهدی)

۱۰. گلاره عباسی (ابلق)

۱۱. لاله مرزبان (نگهبان شب)

۱۲. گیتی معینی (ابلق)

بهترین بازیگر مرد (دو جایزه)

۱. بهرام افشاری (فسیل)

۲. پرویز پرستویی (بی‌همه‌چیز)

۳. پارسا پیروزفر (تی تی)

۴. محسن تنابنده (سه کام حبس)

۵. پژمان جمشیدی (علف‌زار)

۶. هادی حجازی‌فر (آتابای)

۷. پوریا رحیمی سام (زالاوا)

۸. هوتن شکیبا (ملاقات خصوصی)

۹. بانیپال شومون (پالتو شتری)

۱۰. جواد عزتی (آتابای)

۱۱. بهرنگ علوی (شادروان)

۱۲. محسن قصابیان (منصور)

بهترین فیلم

۱. آتابای/ تهیه‌کننده: نیکی کریمی

۲. بی همه‌چیز/ تهیه‌کننده: جواد نوروزبیگی

۳. تی تی/ تهیه‌کننده: آیدا پناهنده

۴. جنایت بی‌دقت/ تهیه‌کننده: نگار اسکندرفر

۵. علف‌زار/ تهیه‌کننده: بهرام رادان

۶. فسیل/ تهیه‌کننده: ابراهیم عامریان

۷. ملاقات خصوصی/ تهیه‌کننده: امیر بنان

۸. موقعیت مهدی/ تهیه‌کنندگان: حبیب والی‌نژاد و سجاد نصرالهی‌نسب

رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- اعلام برنامه اکران نخستین جشنواره مستند ۱۷

برنامه اکران آثار نخستین جشنواره فیلم مستند ۱۷ از برنامه‌های جنبی کنگره ۶۰۹۰ شهید استان قم اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی، داود جلیلی مسئول کمیته فنی جشنواره ۱۷ روز سه‌شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: اکران فیلم ها از امروز چهارم مهرماه جاری ساعت ۱۶ شروع می‌شود و در این روز در سانس ۱۶ تا ۱۷:۴۵ مستند آرام بی قرار اثر مصطفی خسروی و در سانس ۱۸:۴۵ سر به هوا به کارگردانی مسعود امامی و آخرین نبرد فرمانده از محمد جواد رحیمی و در سانس پایانی روز اول جشنواره نیز و از ساعت ۲۰:۴۵ مستند لوتوس به کارگردانی محمد رضا وطن دوست اکران می شود که از برگزیده های جشنواره حقیقت است.

وی مکان اکران فیلم‌ها را سالن همایش شهید آوینی قم و زمان برگزاری اختتامیه جشنواره را ۱۳ مهرماه عنوان کرد وافزود: فردا پنجم مهر نیز درسانس اول از ساعت ۱۶ سه مستند حلالم کن از مهدی خاکسار، قم بهمن ۶۵ از سید جواد حسینی القمی و به قصد کشت نزنید از علی اصغر فاریابی پخش می‌شود. در سانس دوم نیز از ساعت ۱۸:۴۵ شهیدان محمود نژاد از محمد رضا هاشمی، حسین اثر معصومه مهرنوروزی و شیخ حسن به کارگردانی محمدجوادرجایی و در سانس پایانی و از ساعت ۲۰:۴۵ نیز ۱۸ درصد از مصطفی شبان که از برگزیده های جشنواره حقیقت است اکران می‌شود.

وی با اشاره به برنامه‌های روز سوم جشنواره در ششم مهرماه گفت: در این روز در سانس اول از ساعت ۱۶ مستند رخ ماه اثر میلاد فرشیدنیا ، میدان‌دار به کارگردانی محمد صادق محمدی ، دعای مادر به کارگردانی سلمان ابوطالبی و پرواز از بوسنی اثر سیده مرضیه یثربی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۶ ، او اسماعیل بود اثر جواد یقموری و جمعه دوم آوریل به کارگردانی سمانه رمضانی و در آخرین سانس این روز نیز مستند ۱۸ هزار پا از مهدی شاه محمدی و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.

جلیلی افزود: جمعه هفتم مهر نیز در سانس اول چشمه‌های زرین مستندی از علیرضا ابراهیمی فردویی، خبری نیست از مظفر عارف و علی صالحی و به رنگ انار از مهدی آخوندی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۸:۴۵ ، مهاجر از محمدحسن خوشرفتار، برای نبل برای الزهرا اثر جواد یقموری و خیابان شهدا اثر مهدی باران طلب و در سانس سوم این روز نیز مکی مردی از اربعین اثر حبیب احمد زاده از برگزیده‌های جشنواره حقیقت پخش می‌شود.

وی ادامه داد: در روز شنبه هشتم مهر در سانس اول و از ساعت ۱۶ مسافر شهر نی‌سواران به کارگردانی افشین بلاغی، رادیو جوب شور اثر محمدحسین قاسمی و سلمان ابوطالبی و میعاد در کانی مانگا اثری از احمد همتیان و پیمان مرادزاده و در دومین سانس نیز آن ۲۳ روز اثر مهدی نعمتی، ناشناس به کارگردانی حسین مختاری و آژیر اثری از سلمان ابوطالبی و در سانس پایانی این روز نیز از ساعت ۲۰:۴۵ مستند اول شخص غایب اثری از امیرحسین نوروزی به عنوان یکی از برگزیده‌های جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.

مسوول کمیته فنی جشنواره ۱۷ افزود: یک شنبه ۹ مهر در سانس اول جشنواره مستندهای آخر رفاقت به کارگردانی داود جلیلی و سایه آرامش اثر وحید فتاحی منش درسانس دوم نیز بی منت از محمد حسین سعادتی ، از حجره تا سنگر از مهدی امینی و لبخند سرو اثر علی صالحی و در سومین سانس این روز نیز صدای سکوت به کارگردانی پناه برخدا رضایی از برگزیده‌های جشنواره حقیقت اکران می‌شود.

وی ابراز داشت: در روز دوشنبه دهم مهرماه نیز در سانس اول کمی روشن تر از آبی اثر مصطفی کوچکی، از ناصر تا فاو اثر فاطمه علیزاده فرد و صبر نفس مستندی از محمدمهدی هاشمی پخش خواهد شد. در دومین سانس این روز نیز روی سر روی دست از علیرضا سبحانی و پرده آخر از جلال یقموری اکران می شود. در سانس سوم نیز قرار روز شانزدهم مستندی از محمد احسان اصغرزاده و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران می‌شود.

وی افزود: سه شنبه یازدهم مهرماه و در روز آخر اکران ها،‌ در سانس اول و از ساعت ۱۶ ، AM ردیف ۱۶۰۰ اثر محمود احمدی و ننه حسین به کارگردانی احمد فیضی اکران می شود. در سانس دوم نیز شماره یک مستندی از سیدرضا حسینی، پدر بزرگ ۲۲ ساله اثری از رضا ابوذر و شمع ، شعله ، شاهد اثری از محسن غضنفری و مهراب اکبری اکران می شود. در سومین سانس نیز گلوله باران اثر مشترکی از مرتضی پایه شناس و حسین مومن به عنوان یکی دیگر از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «هایپاور»، نسخۀ دیگری «منصور» نیست

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هایپاور» که همزمان با هفته دفاع مقدس در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، به انتقادات نسبت به کیفیت این فیلم پاسخ داد.

به گزارش سینمای خانگی، ابوذر جوکار تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هایپاور» به کارگردانی هادی محمدپور که این روزها در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، در گفتگو با مهر، درباره این اکران توضیح داد: قرار بر این بود که فیلم در هفته دفاع مقدس اکران ویژه‌ای را در گروه «هنروتجربه» داشته باشد و به‌نوعی این اکران، اکران عمومی فیلم محسوب نمی‌شود. پخش تلویزیونی فیلم هم مربوط به توافق فارابی و صداوسیما بود که برای یک نوبت در ایام نوروز اتفاق افتاد و تنها یک بار هم تکرار داشت.

این تهیه‌کننده درباره انتقادها از کیفیت سینمایی فیلم «هایپاور» گفت: اینکه کارگردان این فیلم یک فیلمساز فیلم‌اولی بود و اینکه چه پروداکشن و منابعی را برای ساخت این فیلم در اختیار داشته‌ایم باید مدنظر بگیریم. برخی دوستان می‌خواستند فیلم را با نمونه‌های مشابه قیاس کنند، اما به‌عنوان فردی که سال‌ها در عرصه پدافند هوایی تجربه و فعالیت داشته‌ام، می‌دانم آنچه را می‌خواستم در این فیلم به نمایش درآورده‌ام. درست است که شاید ترکیب عوامل قوی و حرفه‌ای نداشتم و در برخی بخش‌ها ضعف‌هایی داشتیم اما از تصویربردار تا آهنگساز و صدابردار فیلم بسیار خوب عمل کردند و همه از حرفه‌ای‌های سینما بودند.

وی افزود: عمده ایرادی که به ما گرفته شد این بود که چرا کست اصلی بازیگران را قوی‌تر انتخاب نکرده‌اید که شاید اگر این کار را کرده بودیم، با انتقادات کمتری هم مواجه می‌شدیم. شما اگر بهترین فیلمنامه را هم برای یک فیلم در اختیار داشته باشید، باز هم هستند عده‌ای که منتقد آن خواهند بود. در تراز فیلم‌هایی از جنس فیلم ما، طبیعتاً این جنس انتقادها بیشتر هم می‌شود. در کلیت اما براساس منابع و امکاناتی که در اختیار داشتیم، به‌آنچه می‌خواستیم رسیدیم. شاید مخاطبان کمتری داشته باشیم. اگر به‌دنبال گیشه بودیم، خیلی پارامترهای دیگر را باید مدنظر قرار می‌دادیم. از انتخاب کارگردان گرفته تا ترکیب بازیگران می‌توانستیم به گونه دیگری عمل کنیم اما در حال حاضر فیلمی ساخته‌ایم که براساس منابعی که در اختیار داشتیم، پاسخگوی نیازهای‌مان است.

هدف‌مان از سرمایه‌گذاری، سرمایه‌برداری نبود!

جوکار ادامه داد: برخی فیلم‌ها در سینما با این هدف مورد سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرند که در ادامه سرمایه‌برداری صورت بگیرد. ما اما به دنبال این نگاه نبودیم. هدف ما ساخت این فیلم بود تا این واقعیت‌ها درباره پدافند هوایی ایران دیده شود. یک بستر دیده شدن این فیلم تلویزیون بود و یک بستر آن هم می‌تواند سینما و حتی سکوهای شبکه خانگی باشد. معتقدیم در این بسترها فیلم دیده می‌شود.

افرادی که صاحب‌نظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک می‌شناختند، در این قیاس فیلم ما را موفق‌تر از «منصور» می‌دانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قوی‌تری پای کار بودند

تهیه‌کننده «هایپاور» با اشاره به پروداکشن و تجهیزات نظامی مورد استفاده در این فیلم گفت: ما تجهیزات هوایی بسیاری را برای این فیلم پای کار آوردیم. فیلم از نظر پروداکشن تولید یکی از فیلم‌های قوی در این زمینه محسوب می‌شود. ما برای ساخت فیلم کم نگذاشتیم، شاید فیلمنامه قوی نداشتیم و کارگردانی کار هم با توجه به تجربه اولش چندان قوی نبوده باشد، اما در مجموع فیلم در حدواندازه خودش موفق بوده است. واقعاً هم در قیاس با فیلم‌هایی که با فیلم ما مقایسه می‌کنند، هزینه آن‌چنانی نکردیم.

این تهیه‌کننده درباره مقایسه میان تصویر ارائه شده از شهید ستاری در فیلم «هایپاور» با فیلم «منصور» هم گفت: افرادی که صاحب‌نظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک می‌شناختند، در این قیاس فیلم ما را موفق می‌دانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قوی‌تری پای کار بودند. فیلم «منصور» به‌دنبال پرداختن به مقطع حضور شهید ستاری در فرماندهی نیروی هوایی بود. اما ما می‌خواستیم نقش پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸ را با تمرکز بر نبوغ شهید ستاری، تصویر کنیم. برخی به فیلم ما ایراد گرفتند که چرا شهید بابایی یا شهید صیاد شیرازی در فیلم کمرنگ‌تر هستند. ما نگاه‌مان معطوف به همین بخش بود. در عین اینکه نمی‌خواستیم پرتره یک شهید را هم به تصویر درآوریم.

وی افزود: واقعاً نمی‌توان این ۲ فیلم را از این منظر با هم مقایسه کرد و نمی‌توان گفت کدام فیلم موفق‌تر بوده است چرا که ۲ هدف کاملاً مجزا با هم داشته‌اند. در فیلم «هایپاور» مشکلاتی که در مقطع عملیات والفجر با آن مواجه بوده‌ایم، روایت می‌شود و مشخص است که چه نبوغی در میان بوده تا بتوانیم چتر امنی را برای اجرای آن عملیات به‌وجود بیاوریم. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که ما کل عملیات والفجر ۸ را هم به تصویر نکشیدیم و تنها بخش مربوط به پدافند هوایی آن را روایت کرده‌ایم.

روایت یک پدافند معجزه‌آسا در جنگ

جوکار با اشاره به جزئیاتی از پدافند هوایی صورت گرفته در عملیات والفجر ۸ عنوان کرد: ما در این عملیات در طول ۲۰ روز چیزی در حدود ۸۷ فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون کردیم که حضرت آقا این عملیات را یک عملیات پدافند معجزه‌آسا توصیف کردند. ما در طول تاریخ چنین دستاوردی را در طول فقط ۲۰ روز نداشته‌ایم. آن هم در مواجهه با هواپیماهایی که غالباً هم هواپیماهای به‌روزی بودند. انهدام این ۸۷ فروند در مستندات جنگ ما ثبت شده است.

این تهیه‌کننده سینما که خود بازنشسته ارتش است، درباره ورود خود به عرصه فیلمسازی هم گفت: من بعد از بازنشستگی با هدف تاریخ‌نگاری به ارتش بازگشته‌ام و به‌عنوان یک تحلیل‌گر مشغول نگارش تاریخ جنگ هستم. در این مسیر دوستان خوبی در حوزه کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی داشته‌ام که باعث شد به سمت فیلمسازی هم سوق پیدا کنیم و این فیلم به سرانجام رسید. امید داریم در آینده فیلم‌هایی با شرایط بهتر هم بتوانیم، تولید کنیم.

رسانه سینمای ایران- رقابت ۶۱۵ مستند در جشنواره حقیقت

با پایان مهلت ارسال اثر برای حضور در هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت»، ۶۱۵ مستند ایرانی خواستار حضور در این دوره شدند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، ۶۱۵ مستند ایرانی با موضوع‌های اجتماعی، محیط زیست، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، زنان، خانواده و … برای حضور در هفدهمین جشنواره فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» فرم پر کردند.

پیش از این و در بخش بین‌الملل ۱۸۳۹ اثر از کشورهای ترکیه، چین، روسیه، انگلستان، لهستان، اسپانیا، مصر، آرژانتین، اندونزی، آلمان و … برای حضور در این دوره از جشنواره فرم ارسال اثر پر کرده بودند.

مهلت ارسال اثر به جشنواره هفدهم سینما حقیقت ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۲ به پایان رسید. تمرکز این دوره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» است.

هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران سینما حقیقت آذرماه امسال با دبیری محمد حمیدی‌مقدم برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- پیروزی «جنگ جهانی سوم» در هلند

فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی در ۳ بخش جوایز سینمایی در آمستردام نامزد شد.

به گزارش ایسنا ، جوایز سینمایی سپتیمیوس آمستردام از سال گذشته، بهترین های سینمای پنج قاره جهان را در رشته های مختلف نامزد و در مراسمی رسمی جایزه منتخبان خود را در مرکز فرهنگی معتبر رویال آی تی ای آمستردام اعطا میکند.
فیلم سینمایی “جنگ جهانی سوم” ساخته هومن سیدی در سه رشته بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (ندا جبرئیلی) و بهترین بازیگر مرد (محسن تنابنده) نامزد دریافت جایزه در قاره آسیا شده است.
سال گذشته و در اولین دوره برگزاری این جایزه، فیلم سینمایی “میجر” ساخته احسان عبدی پور نامزد دریافت بهترین فیلم آسیایی، بهترین بازیگر آسیایی (حمید فرخ نژاد)، بهترین فیلمنامه و بهترین تهیه کننده شد و فیلم سینمایی “جنایت بی دقت” ساخته شهرام مکری نیز نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم آسیایی و بهترین بازیگر مرد (بابک کریمی) شدند.
جایزه سپتیمیوس طبق اعلام سینه ایران در رشته های بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و مرد اروپا، آسیا، آمریکا، آفریقا و اقیانوسیه و نیز بهترین کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، مدیر فیلمبرداری، موسیقی، مستند بلند، موزیک ویدئو، فیلم کوتاه، انیمیشن، طراحی لباس، چهره آرایی، فیلم تجربی و جایزه یک عمر دستاورد هنری اعطا می شود و در میان نامزدهای جایزه سپتیموس سال گذشته و امسال، نام برندگان جایزه های معتبری اسکار و بفتا و امی دیده می شوند.
دومین دوره جوایز سپتیمیوس آمستردام در روزهای ۳ و ۴ مهر/۲۵ و ۲۶ سپتامبر برگزار شده که روز اول به نشست ها و مصاحبه های نامزدها اختصاص دارد و در روز ۴ مهر نیز مراسم رسمی اعطای جایزه برگزار می شود.

رسانه سینمای خانگی_غفلت از سینمای دفاع مقدس؟

هفته دفاع مقدس بواقع پاسداشت دوران طلائی ظهور و بروز بصیرت در فرزندان ملتی است که صدها سال طعم حکومت داری عصر بی کفایت پهلوی وخاندان فاسد آنان را چشیده بودند و برای حفظ پرچم، استقلال و شرف خویش با دستان خالی،سلاح ایمان و با عشق به ولایت فقیه به میدان آمدند، میدان نبردی که سینماگران هم با حضور در آن رشادتهای رزمندگان اسلام را با دوربینهای خود به ثبت رساندند تا به عنوان فرزندان خلف خمینی کبیر نامشان در تاریخ دفاع مقدس جاودانه بماند…این ایام فرصتی است تا به بررسی سینما در دوران دفاع مقدس بپردازیم

یادداشت مهدی سرتاج/دفتراصفهان

شروع جنگ تحمیلی و تبلور فرهنگی مکتب امام خمینی

با شروع جنگ تحمیلی طبیعی بود که هنرمندان سینما همپای دیگر رزمندگان برای ثبت لحظات جنگ در این میدان نبرد حضورداشته باشند، در یکی از این روزهای جنگ ،دوربین مستند ساز آرام آرام به رزمنده ای که یک دست نداشت و در دل خاکریز نشسته بود، نزدیک می شود… گزارشگر میگوید خودتون را معرفی کنید.او خود را این چنین معرفی می کند: «سرباز اسلام حسین خرازی…»! حسین خرازی همان فرمانده نامدار و با اخلاص که به سربازانش می‌گفت کار باید برای رضای خدا باشد و خود را نه یک فرمانده که یک سرباز اسلام معرفی می‌کرد. این بیان سرشار از خضوع و گمنانی توسط یک فرمانده بزرگ ، درست همان نقطه ای است که سینما را وارد یک گونه جدید از فیلمسازی می‌کند و در آن گونه، تکنیک جای خود را به مفاهیم انسانی و اخلاقی می‌دهد که در هیچ جنگی تا کنون تجربه نشده، مفاهیم جدید انسانی که فرزندان مکتب خمینی کبیرآن را به ظهور و بروز رسانده بودند سینمائی که براساس فرمایشات راهگشا و روشن گرایانه‌ی حضرت امام(ره) که فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم…»، در سال‌های بعد از انقلاب، اجازه‌ی ظهور و بروز پیدا کرده بود، و حالا با ورود فیلمسازان آماتور و نیمه حرفه‌ای، در روزهای آغازین جنگ به جبهه‌ها توانست رسالت خود که ثبت مستندات وقایع جبهه‌های حق علیه باطل بود را به انجام برساند.

شکل گیری ژانر سینمای دفاع مقدس

دوران هشت ساله دفاع مقدس و مقاومت رزمندگان اسلام در صحنه های نبرد، تداعی کننده یکی از زیباترین جلوه های تمدن بشر بود که در آن، ایثار، گذشت، جهاد و شهادت، جلوه گر بود. این ویژگی‌های ارزشمند رفتاری، موجب شکل گیری فرهنگ دفاع مقدس شد تا در نهایت ژانری که می توانست سینمای جنگ نامیده شود به واسطه بروز رفتارهای خارق العاده انسانی رزمندگانش به سینمای دفاع مقدس مبدل شود، سینمائی که گونه منحصر بفرد سینمای ایران نام گرفت. ژانر دفاع مقدس با پرداختن به روحیات رزمندگان، باورها و اعتقادات آنها براساس وجوه شخصیتی رزمندگان به تدریج به اوج خود رسید و موجب ارتقای سطح کیفی سینمای دفاع مقدس شد.در این میان، نگاه و رویکرد مسئولین و فیلمسازان به دفاع مقدس در فرایند شکل گیری این گونه سینمائی و ارتقاء سطح آن موثر بوده است که آن را می توان از دومنظر مورد واکاوی قرارداد. رویکرد اول: رویکرد الهی، ارزشی و حماسی است که از بدو انقلاب، ظهور و بروز یافته است و شهید سید مرتضی آوینی را می توان از اصلی‌ترین چهره‌هائی نام برد که در توسعه این فکرموثر بوده است. رویکرد دیگر- که بسیاری از تولیدات سینمای دفاع مقدس و به ویژه تولیدات پس از جنگ را شامل می‌شود- رویکرد انتقادی یا نقادانه به موضوع جنگ است. در این رویکرد، فیلمساز، سراغ معضلات و آسیب هایی می‌رود که زیر خاکسترها و غبارهای جنگ پنهان مانده و عمدتا با پایان جنگ و کنار رفتن غبارها، دوربین سینما به سمت آنها تغییر جهت میدهد.

فراز و فرود سینمای دفاع مقدس در سایه سوء مدیریت

آنچه که در بررسی وضعیت تولید فیلم‌های دفاع مقدس طی 4 دهه پس از انقلاب، نشان میدهد این است که تولید آثار سینمایی و دفاع مقدس با افت و خیزهای فراوانی روبرو بوده است. این ژانر سینمائی به دلیل بی برنامگی، به جای رشد و بالندگی، در مسیر افول حرکت کرده وطی سالهای گذشته به لحاظ کمی و کیفی- مسیر قهقرا را طی کرده است. با نگاهی به چهار دهه فعالیتهای فرهنگی- به ویژه در حوزة سینمای دفاع مقدس- درمی‌یابیم که تاکنون، رویکردهای مختلفی در تولیدات سینمای دفاع مقدس وجود داشته است. هدف همه این رویکردها، بازیابی فرهنگ و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای آینده بوده است ولی رسیدن به این هدف و آرزوی شیرین، مقدماتی را می طلبد که در سایه سوء مدیریت و استراتژی غلط مدیران فرهنگی تحقق پیدا نکرد.

مروری بر تاریخ تولیدات سینمای دفاع مقدس

در سال‌های اولیه جنگ، نداشتن تجربه در ساخت فیلم جنگی و فقدان شناخت از حال و هوای حاکم بر جبهه‌ها باعث شد تا نخستین نمونه‌های این ژانر، آثار قابل‌قبولی از کار درنیایند؛ سال‌هایی که هنوز سینمای جنگ هویت نیافته بود. هرچند از دل همین تجربه‌ها و همین فیلم‌ها، سینمایی قهرمان‌محور پدید آمد که در دهه ۶۰ تماشاگران بسیار داشت. در بررسی سینمای جنگ نقش و اهمیت فیلم‌هایی، چون «عقاب‌ها»، «گذرگاه»، «بلمی به‌سوی ساحل» و «کانی‌مانگا» را نباید فراموش کرد؛ فیلم‌هایی که به جای شخصیت بیشتر به حادثه اهمیت می‌دادند و به گیشه سینما‌ها رونق می‌بخشیدند. آنچه از آن به‌عنوان سینمای دفاع‌مقدس یاد می‌شود با فیلم «دیار عاشقان» آغاز شد، با «پرواز در شب» ادامه یافت و با «دیده‌بان» و «مهاجر» اوج گرفت. در این میان اما باید سهمی ویژه برای مجموعه «روایت فتح» قائل شد. کاری که مرتضی آوینی و گروهش انجام دادند ارائه تصویری بی‌واسطه از فضای حاکم بر جبهه‌ها بود. با تصاویری که اغلب به شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری شده بود و با گفتار متن‌هایی که آوینی خود می‌نوشت و می‌خواند، شیوه تازه و بدیعی در مستند‌های جنگی شکل گرفت که بعد‌ها مستند اشراقی نامیده شد؛ مستند‌هایی که سینمای دفاع‌مقدس را وارد فضایی تازه کرد.

سینمای دفاع مقدس در دهه 60 و 70

بهترین فیلم‌های دفاع‌مقدس اغلب پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ساخته شدند. از «مهاجر» و «هور در آتش» گرفته تا «سفر به چزابه» که همگی در انتهای دهه ۶۰ یا نیمه اول دهه ۷۰ ساخته شدند و جایگاهی تثبیت شده به‌عنوان بهترین‌های سینمای دفاع‌مقدس دارند؛ سینمایی که از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار بحران شد. بهترین فیلمسازان این عرصه ترجیح دادند به جای فیلم دشوار جنگی، سراغ گونه‌های دیگر بروند. بیشتر فیلمسازان شاخص سینمای جنگ در دهه ۷۰ سراغ سینمای اجتماعی رفتند. هرچه زمان گذشت، ساخت فیلم جنگی دشوارتر و پرهزینه‌تر شد. خروجی نهاد‌هایی که متولی سینمای دفاع‌مقدس محسوب می‌شدند در اغلب موارد قابل‌قبول نبود و در مواردی به‌نظر می‌رسید فیلمسازان جوان از فیلم جنگی به‌عنوان سکویی برای ورود به سینمای حرفه‌ای استفاده می‌کنند.

دهه هشتاد برای سینمای دفاع مقدس

سینمای دفاع‌مقدس نتوانست از این گنجینه بی انتهای دفاع مقدس بهره ببرد و در ورطه تکرار افتاد و آثاری جلوی دوربین رفتند که اغلب فاقد ارزش‌های سینمایی و بدون حداقل جذابیت برای جذب مخاطب بودند. از نیمه دوم دهه ۸۰ با ورود ده‌نمکی به عرصه و ساخته شدن سری فیلم‌های «اخراجی‌ها» بعد از سال‌ها فیلم‌هایی از سینمای دفاع‌مقدس با اقبال عمومی مواجه شدند.

دهه 90 و سینمای دفاع مقدس

در دهه ۹۰ به‌نظر می‌رسید سینمای دفاع‌مقدس نیازمند تنفس در فضایی تازه است. این اتفاق گاهی با آثاری، چون «ایستاده در غبار» رخ داد و امید‌هایی برانگیخته شد، ولی رویکرد کلی این سینما همچنان با آنچه در دوران طلایی ژانر (در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰) شاهدش بودیم فاصله بسیار دارد؛ آن هم در شرایطی که هنوز حکایت‌های زیادی از ۸ سال دفاع‌مقدس ناگفته مانده است؛ حکایت‌هایی که نیاز به راویانی خوش قریحه و خلاق و تازه نفس دارد تا مهم‌ترین ژانر سینمای ایران در ۴ دهه اخیر که تولدش را مدیون انقلاب و جنگ است، همچنان رهروانی استوار داشته باشد.

توجه به قهرمانان دفاع مقدس در استانها

مروری کوتاه بر سینمای دفاع‌مقدس نشان می‌دهد مهم‌ترین و هیجان انگیز‌ترین اتفاق‌های سینمای جنگی ایران به سال‌های دور بازمی‌گردد و هر چه به دوران متاخر نزدیک‌تر می‌شویم، سینمای دفاع‌مقدس کمتر توانسته آثاری جالب توجه خلق کند که این مهم، خبر از فقدان اتاق فکری منسجم و کارآمد در این حوزه می دهد. واقعیتی که بدان بایستی اشاره کرد این است که از آنجا که در طول هشت سال دفاع مقدس همه مردم ایران و اقوام ایرانی در این سالها با غیرت و از جان گذشتگی نقش بسزائی در دفاع از این آب و خاک داشتند سینمای دفاع مقدس هم باالطبع بایستی از محوریت تهران خارج شده و گستره تولید خود را به استانها ببرد .استانی همچون اصفهان که با تقدیم 21807شهید در صدر همه استانها بوده و نام آوران زیادی همچون شهید خرازی ،شهید همت،شهید کاظمی،شهیدزرین و… را در دل خود پرورش داده در سینمای ایران نادیده گرفته شده که همین نگاه مغفول مانده از قهرمانان واقعی جنگ سبب فاصله میان تماشاگر و سیاستگذاران سینمای دفاع مقدس و به قهقرا رفتن این گونه سینمائی می شود.در این میان بنیاد فرهنگی روایت فتح در دوره جدید مدیریتی خود با حضور دکتر سید یاشار نادری با راه اندازی معاونت استان‌ها و ساخت فیلم سینمائی تک تیرانداز که برشی از زندگی شهید زرین تک تیرانداز افسانه ای ایران وجهان است نشان داد نگاه جدی به شهدای شاخص استان‌ها دارد انشاء الله این نگاه ارزشمند منجر به تولید آثاری فاخر ازشهدای گرانقدر استانها که همچون ستارگانی بر آسمان ایران می درخشند شود. انشاءالله

خروج از نسخه موبایل