فرهاد ورهرام سینماگر سینمای مستند استاد کارگاه «تکنگاری در سینمای مستند» جشنواره «سینماحقیقت» است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، فرهاد ورهرام سینماگر، نویسنده، عکاس و تهیهکننده نامدار سینمای مستند، استاد کارگاه «تکنگاری در سینمای مستند» جشنواره «سینماحقیقت» است.
فرهاد ورهرام متولد سال ۱۳۲۷ در شهرستان بروجرد، مستندساز، فیلمبردار، محقق، کارگردان، عکاس، تهیهکننده و نویسنده است. ورهرام فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد و تاکنون در زمینه فیلمبرداری، کارگردانی، تحقیق و عکاسی فعالیتهای مختلفی داشته، از جمله فعالیتهای هنری ورهرام برگزاری چند نمایشگاه عکس در ایران، فرانسه و اتریش بوده است.
«بازار در اردهال»، «آبگینه»، «تاراز»، «قتل شتر»، «سیاهان جنوب ایران»، «آسمان» و «از آلپ تا دماوند» تعدادی از آثار این کارگردان باسابقه سینمای مستند ایران است.
در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» تعدادی از استادان ایرانی و بینالمللی سینمای مستند کارگاههایی با موضوعهای متنوع برگزار میکنند.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذر تا ۲ دی در پردیس چارسو برگزار میشود.
نازنین فراهانی از جشنواره آسیاپاسفیک و «سرنوشت» از جشنواره فرانسوی جایزه گرفتند، همچنین «ده سالگی»، «کت چرمی»، «کاپیتان» و «آب، باد، خاک، نان» حضورهای جهانی را تجربه کردند.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از مهر، مستند «سرنوشت» ساخته یاسر طالبی در چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی توس کورتس شهر اکس-آن-پرووانس فرانسه را از آن خود کرد.
«سرنوشت» جایزه Prix de l’audace (جایزه جسارت) را دریافت کرد.
این جایزه توسط هیات داوران مسابقه بینالمللی اوسین روکس، ناتالی لبل، لوران سوفیاتی، الکساندر سیکویرا و رضا سرکانیان اهدا شد.
این جشنواره از ۲۸ نوامبر تا ۲ دسامبر برابر با ۷ تا ۱۱ آذرماه در شهر اکس-ان-پرووانس فرانسه برگزار شد.
«سرنوشت» داستان دختر نوجوانی به نام سحر و پدرش رحیم است. داستانی از تردید، عشق و جاودانگی!
این مستند محصول ایران، فرانسه، آلمان و نروژ است.
یاسر طالبی مستندهای «دلبند»، «رویای آهنی»، «آب شهر» و … را کارگردانی کرده است.
نازنین فراهانی جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره آسیاپاسفیک را دریافت کرد
در شصتمین دوره جشنواره فیلم آسیا – پاسیفیک که با سازماندهی اتحادیه تهیه کنندگان سینمای آسیا و اقیانوسیه از ۹ تا ۱۱ آذرماه ۱۴۰۲ در ماکائو برگزار شد، فیلم سینمایی «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری، تهیه کنندگی منوچهر محمدی و پخش بینالمللی شرکت ایریماژ در بخش مسابقه نمایش داده شد و نازنین فراهانی جایزه بهترین بازیگر زن را برای نقشآفرینی در این فیلم از آن خود کرد.
فیلم «خورشید آن ماه» در این جشنواره دیرپا که به شکل گردشی در کشورهای عضو اتحادیه برگزار میشود، در ۶ رشته دیگر شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس و بهترین موسیقی متن نیز نامزد دریافت جایزه شده بود.
این فیلم سینمایی بیش از این جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را در جشنواره فیلم مستقل ایماگو در ایتالیا را دریافت کرده بود.
این فیلم، داستانی از عشق ناکام و سکوت بی فرجام را در دل زیباییهای بلوچستان روایت میکند و تصویری واقعی و متفاوت از این قوم محجوب ارایه میدهد.
«خورشید آن ماه» پس از نمایش افتتاحیه جهانی در جشنواره تراز اول هند – گوآ، در جشنوارههای دیگری از جمله فیلمهای ایرانی در زوریخ (بخش مسابقه)، فیلمهای درون خانوادگی (بخش مسابقه)، رمبوهای سینما (بخش مسابقه)، صوفیه منار (مروری بر آثار فیلمسازان زن ایرانی)، «گل علیه گلوله»، فیلم و هنرهای رسانهای زنان استرالیا (بخش مسابقه)، زنان ایرانی در فرانکفورت و فیلمهای مستقل ایدرومنو (بخش مسابقه) حضور داشته است که اولین جایزه کارگردانی را برای ستاره اسکندری به ارمغان آورد.
این فیلم سینمایی در جشنواره «گل علیه گلوله» نیز نامزد دریافت جوایز بخش فرهنگها، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه نویس، بهترین بازیگر زن، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن شده است.
«خورشید آن ماه» به تهیه کنندگی منوچهر محمدی و پخش بینالمللی شرکت ایریماژ، به زودی توسط فیلمیران در سراسر کشور اکران میشود.
پویانمایی «ده سالگی» به کارگردانی فاطمه جعفری در حالی موفق به کسب دیپلم افتخار جشنواره فیلمهای انیمیشن معاصر ایونی (ICONA) شد که انیمیشن «جایگزین» ساخته عبدالله علیمراد در بخش مسابقه بینالملل حرفهایها نیز حضور داشت.
پویانمایی ۱۸ دقیقهای «ده سالگی» از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با تکنیک استاپموشن ساخته شده است.
فیلمهای راهیافته به بخش مسابقه این جشنواره در ۲ بخش ملی و بینالمللی که هر یک خود در ۲ بخش حرفهای و دانشجویی تقسیم شدهاند، با یکدیگر به رقابت پرداختند.
جشنواره فیلمهای انیمیشن معاصر ایونی (ICONA) از سوی دپارتمان هنرهای صوتی و تصویری دانشگاه Ionian برگزار میشود.
این جشنواره با هدف ارایه بهترینهای تولید شده در حوزه انیمیشن از سراسر جهان و برای کمک به توسعه میراث فرهنگی فیلمهای انیمیشن، کمک به خلق فیلمهای جدید، فراهم کردن زمینه برای تولید مشترک بینالمللی و تشویق به بحث و گفتمان بین انیماتوران حرفهای، فیلمسازان و مردم یونان برگزار میشود.
پنجمین جشنواره فیلمهای انیمیشن معاصر ایونی (ICONA) از ۹ تا ۱۲ آذر ۱۴۰۲ (۳۰ نوامبر تا ۳ دسامبر ۲۰۲۳) در کشور یونان برگزار شد.
«کت چرمی» و «کاپیتان» مسافر چنای هند شدند
۲ فیلم سینمایی «کت چرمی» و «کاپیتان» به ترتیب به کارگردانی حسین میرزامحمدی و محمد حمزهای در بخش رقابتی فیلمهای بلند سینمای جهان بیست و یکمین جشنواره بینالمللی «چنای» هند به نمایش در میآیند.
هر ۲ فیلم «کاپیتان» به تهیهکنندگی سیدصابر امامی و «کتچرمی» به تهیه کنندگی کامران حجازی از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی بهشمار میروند.
این نخستین حضور «کت چرمی» و چهارمین حضور «کاپیتان» در جشنوارههای جهانی شمرده میشود.
بیست و یکمین جشنواره بینالمللی «چنای» هند از چهاردهم تا بیستویکم دسامبر برابر با بیست و سوم تا سیام آذرماه برگزار میشود.
جایزه جشنواره فرانسوی به «آب، باد، خاک، نان» رسید
مستند «آب، باد، خاک نان» به کارگردانی مهدی زمانپور کیاسری و تهیه کنندگی سمیه زراعت کار و مهدی زمانپور کیاسری جایزه بهترین مستند کوتاه جشنواره فیلم کودکان فرانسه را دریافت کرد.
مستند ۲۵ دقیقهای «آب، باد، خاک، نان» که تولیدش بیش از یکسال زمان برده روایتی خوش آب و رنگ و لطیف از زندگی ابوالفضل و ستایش ۲ کودک فهرجی است که در پیچ و تاب سرنوشت، زندگی متفاوتی را تجربه میکنند.
این جشنواره که برای حمایت از کودکان جهان بنا شده است، به فیلمهای خلاقانه بها میدهد و هر ساله از ۲۱ تا ۲۵ نوامبر برابر با ۳۰ آبان تا ۴ آذرماه در پاریس برگزار میشود.
پخش بینالملل فیلم بر عهده موسسه هنر هفتم با مدیریت علیرضا شاهرخی است.
سایر عوامل «آب، باد، خاک، نان» عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهدی زمانپور کیاسری، فیلمبردار: داوود رحمانی، حسن سیدی پریشان، مهدی زمانپور کیاسری، تدوین: محمدرضا وطن دوست، صدابردار: پیام میرتبریزیان، صداگذار: آرش قاسمی، مدیر تولید: تیمور نوربخش، تهیه کننده: سمیه زراعت کار و مهدی زمانپور کیاسری.
صداپییشه پیشکسوت گفت: جوانهای علاقهمند زیادی هستند که در حوزه دوبله فعالیت میکنند، اما توسط تعدادی از واسطهها استثمار میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از شبکه مستند، مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه، مدیر دوبلاژ و بازیگر ایرانی و رونمایی از مستند «سرانجام رعفت»، پرتره پیشکسوت هنر دوبله شادروان رعفت هاشم پور شامگاه گذشته، دوشنبه ۱۳ آذر با حضور اهالی دوبله و دوستداران هنر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
ممدوح: اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود
ممدوح در این مراسم با انتقاد از شرایط دوبله گفت: از زمانی که کرونا آمد، کار ما دچار فراز و نشیب های زیادی شد و متاسفانه همه چیز را به هم ریخت. اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود.
وی افزود: سال های قبل اگر از من می پرسیدند که می خواهی چه کاره شوی؟ پاسخ می دادم: دوبلور. اما اگر اکنون چنین سوالی را از من بپرسند، متاسفانه این پاسخ را نمی دهم. البته جوان های علاقه مند زیادی هستند که در این حوزه فعالیت می کنند، اما توسط تعدادی از واسطهها استثمار شدهاند. پلتفرم های نمایش آنلاین، فیلم های خود را به تعدادی از واسطهها می دهند تا دوبله کنند که این موضوع باعث تاسف است.
ممدوح گفت: باید اعتراف کنم که به شدت تحت تاثیر محبت های شما قرار گرفتم و برای همه شما آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.
در ادامه ناهید امیریان پیشکسوت هنردوبله درباره ناصر ممدوح گفت: جایگاه استاد آنقدر برای من بالاست که ایشان را به عنوان یک پدر، یک همراه و یک رفیق می دانم و از ایشان می آموزم و درس یاد می گیرم.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
تواضع، اخلاق و مردم دوستی رمز موفقیت ممدوح
در بخش دیگری از این مراسم مدیر تولید شبکه مستند در وصف هنرمند دوبله گفت: امروز وقتی درباره استاد ممدوح و کار ایشان فکر می کردم به یاد جمله ای از او افتادم که ۵-۶ سال پیش در یک جمعی بیان کردند. ایشان آن زمان می گفتند که من کارم را دوست دارم، مردم را دوست دارم و کار برای مردم را هم دوست دارم. به ذهنم رسید که چرا یک نفر بعد از ۶۰ سال فعالیت در عرصه دوبله، می گوید من کارم را دوست دارم؟ چند درصد از ما که در مشاغل مختلف هستیم، از کارمان راضی هستیم؟
ابوالقاسم ناصری ادامه داد: برای پاسخ به این سوال به یاد سخنانی از خودشان افتادم که در این مستند بیان شده است. او تعریف می کند که چگونه وارد این عرصه شده است؛ فیلمنامه ای که داشتند، آشنایی ایشان با آقای کاملی و تستی که پیش او می دهد باعث می شود که وارد این عرصه شود.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
او گفت: وقتی کسی می گوید من از کارم راضی هستم، یعنی دو تاثیر دارد؛ اول اینکه در آن شغل رشد پیدا می کند و دوم آنکه آرامش روحی و روانی در زندگی اش حکمفرما خواهد بود. این دو موضوع بسیار مهم است. به نظرم استاد ممدوح این فرصت را داشت تا کاری که دوست دارد را انجام دهد و در برابر این نسیم زیبا مقاومت نکرد و خودش را در مسیر آن قرار داد و از این فرصت استفاده کرد. آقای ممدوح حتما ویژگی هایی دارد که باعث شده او در کارش موفق شود. به نظرم این ویژگی ها داشتن تواضع، اخلاق و مردم دوستی بوده است.
در این برنامه عباس مطمئن زاده نیز گفت: گرمی و طنین خاصی که در صدای آقای ممدوح وجود دارد باعث می شود که ایشان را متفاوت از بقیه بدانیم. ممدوح در کارهایش درک بسیار خوبی از نقش دارد و آنچنان فضای نقش را خوب درک می کند که بتواند آن شخصیت را برای شنونده باورپذیر کند.
این پژوهشگر و صداپیشه افزود: عمده کارهایی که از ایشان به یاد دارم، مجموعه های تلویزیونی است که دوبله کرده است. ظرافت صدای ایشان باعث می شد که شخصیت ها بسیار بهتر در ذهن ما جای بگیرند و ماندگار شوند. خاطرم هست ایشان یک نقش منفی را دوبله می کرد که بسیار سخت بود اما به خوبی آن را انجام داد و وقتی صدای شخصیت را شنیدم، منفی بودن آن را واقعا احساس کردم. همه اینها نشان دهنده خلاقیتی است که آقای ممدوح در کارهایش به خرج می داده است.
لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست
ابوالفضل توکلی درباره ساخت مستند «مرد لبخند» گفت: سال ۱۳۹۶ این افتخار را داشتیم که برای فیلم «مرد لبخند» خدمت آقای ممدوح باشیم. آن زمان نشد هماهنگی کنیم تا مراسمی برای رونمایی فیلم برگزار شود، شبکه هم می خواست فیلم را پخش کند. در نهایت، مراسمی در خود شبکه مستند برگزار و فیلم رونمایی شد. در ادامه می خواستیم مراسم بزرگتری را بگیریم که مصادف با دوران کرونا شد. اکنون بهترین فرصت بود که از یک عمر زحمات ایشان قدردانی کنیم.
وی ادامه داد: باید از ایشان تشکر کنم که هر زمان که می خواستم فیلمی درباره هنرمندان دوبله بسازم با کمال میل پذیرفتند و جلوی دوربین من آمدند، همیشه هم می گفتند که این عزیزان همکاران من هستند و باید کمک کنم تا هنرشان بیان شود.
مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه
او درباره نامگذاری مستند خود گفت: وقتی برای فیلم ها می خواهم نامی انتخاب کنم، چالشی بین خودشان و کارشان را برمیگزینم اما تنها فیلمی که تنها براساس کاراکتر خود شخصیت انتخاب شد، همین فیلم است. آقای ممدوح، مردی است که همیشه لبخند دارد و به همین دلیل این نام را برگزیدم. لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست و از مهربانی او برمیآید.
در پایان این مراسم با اهدای تندیس شبکه مستند و لوح تقدیر از بیش از نیم قرن فعالیت هنری ناصر ممدوح قدردانی و مستند «سر انجام رعفت» رونمایی شد.
تولید جدید شبکه مستند به تهیه کنندگی و کارگردانی ابوالفضل توکلی روایتی از سالها فعالیت هنری زنده یاد رعفت هاشم پور است.
هانا پولاک کارگردان و تهیهکننده لهستانی در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» کارگاه برگزار میکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هانا پولاک کارگردان، فیلمبردار و تهیهکننده لهستانی برای فیلم کوتاه مستند خود، «بچههای لنینگرادسکی»، که در مورد کودکان بیخانمانی است که در ایستگاه راه آهن لنینگراد در مسکو زندگی میکنند، نامزد دریافت اسکار و جایزه امی شد.
او در کارگاههای هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» استادان ایرانی و بینالمللی حضور خواهند داشت.
در سال ۲۰۰۳ ، او به عنوان بهترین تهیهکننده فیلم های مستند در جشنواره فیلم کراکو برای فیلم «تصنیف ایستگاه راهآهن» موفق به دریافت جایزه شد. او در مورد ساخت فیلم مستند در بسیاری از دانشگاههای جهان سخنرانی کرده است.
هانا پولاک در جشنواره فیلم کراکو و جشنواره بینالمللی فیلم مستند حقوق بشر در گلاسکوی اسکاتلند عضو هیئت داوران بوده و به عنوان استاد و کارشناس برای ارزیابی پروژههای مستند در موسسه فیلم لهستان فعالیت می کند.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذر تا ۲ دی ۱۴۰۲ در پردیس ملت برگزار میشود.
صنعت سینما در عربستان تا سال ۲۰۱۸ که سالنهای سینما پس از ۳۵ سال بازگشایی شد، تقریبا وجود نداشت اما این کشور عربی با سرمایه گذاری هنگفت در عرصه سینما و برگزاری جشنواره پرزق و برق دریای سرخ و در کنار آن ایجاد مشوقهایی برای تولید مشترک با سایر کشورها، با شتاب فراوانی خود در صدد جبران عقب ماندگی خود در این حوزه است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در راستای تحولات فرهنگی اخیر در عربستان، این کشور خاورمیانه که تنها چند سالی است سالنهای سینمای خود را به روی مردم گشوده است، حالا نه تنها به بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه تبدیل شده، بلکه از حیث رشد فروش سینما در رتبه نخست جهان قرار گرفته است.
سینمای عربستان در سال گذشته میلادی در مجموع به فروش ۲۶۰ میلیون دلاری دست یافت و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۳ ارزش گیشه سینمای این کشور عربی به یک میلیارد دلار برسد.
مسئولان سعودی در کنار هموار کردن مسیر اکران آثار هالیوودی و غیرهالیوودی در سینماهای این کشور، جشنواره فیلم دریای سرخ را نیز از سال ۲۰۲۱ و با یک سال تاخیر به دلیل همهگیری کرونا کلید زدند و «ادوارد وینتروپ» مدیر سابق بخش دوهفته کارگردانان کن را به عنوان مدیر هنری اولین دوره این رویداد سینمایی انتخاب کردند و «کاترین دنوو» بازیگر سرشنای سینمای فرانسه به همراه «جک لانگ» وزیر سابق فرهنگ فرانسه و «گاسپار نوئه» کارگردان آرژانتینی از جمله میهمانان مهم جشنواره بودند.
در دومین دوره این جشنواره نیز «الیور استون» کارگردان آمریکایی ریاست هیات داوران را بر عهده داشت و جمعی از ستارههای هالیوودی برای نخستین بار به این جشنواره نوظهور رفتند. امسال و سومین دوره جشنواره دریای سرخ نیز با حضور چهرههای مطرح هالیوودی در حال برگزاری است و «ویل اسمیت»، «جانی دپ»، «باز لورمن»، «دایان کروگر» و چندین چهره دیگر سرشناس بینالمللی به عربستان رفتند.
سرمایه گذاری عربستان در حوزه ورزش و گردشگری که با هزینههای میلیارد دلاری پیش میرود، در حوزه فرهنگ و سینما نیز ادامه دارد و صندوق توسعه فرهنگی عربستان سعودی برنامه مالی ۲۳۴ میلیون دلاری بخش فیلم خود را به طور رسمی راهاندازی کرده است.
هدف این برنامه رشد صنعت فیلم عربستان با ارائه بستههای مالی به بخش خصوصی است و ۳۰ درصد از بودجه این برنامه برای کمک به تأسیس شرکتها و موسساتی است که از بخش فیلم حمایت میکنند و ۷۰ درصد باقیمانده این صندوق صرف توسعه، تولید و توزیع محتوای فیلم میشود.
کمیسیون فیلم عربستان که یک نهاد دولتی سعودی وابسته به وزارت فرهنگ و در فوریه ۲۰۲۰ در ریاض تأسیس شده، اکنون فیلمسازان بینالمللی را با مشوقهای بسیار به ساخت فیلم تولید مشترک با عربستان در خاک این کشور ترغیب میکند. این کشور در سال ۲۰۲۲ در جریان هفتادوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کن اعلام کرد تا ۴۰ درصد هزینه ساخت فیلمهایی را که عوامل و استعدادهای سعودی را جذب و فرهنگ، تاریخ و پادشاهی این کشور را معرفی کنند، پرداخت میکند.
بر این اساس فیلمهایی که حداقل ۵ روز فیلمبرداری داشته باشند و حداقل بودجه ۲۰۰ هزار دلار برای فیلم بلند و ۵۰ هزار دلار برای آثار مستند و انیمیشن داشته باشند، به شرط تولید مشترک با عربستان سعودی و استفاده از لوکیشنهای این کشور برای فیلمبرداری، ۴۰ درصد از هزینه ساخت فیلم شامل پیش تولید، تولید و پساتولید را از دولت عربستان دریافت خواهند کرد، اقدامی که امتیازات فراوانی را برای سینمای نوپای عربستان خواهد داشت که تاکنون کمتر از ۲۰ تولید داخلی داشته است.
«وجده» به کارگردانی «حیفا المنصور» در سال ۲۰۱۲، نخستین فیلم بلند سینمایی با بازیگران سعودی است که در خاک عربستان ساخته شده است. «برکه در مقابل برکه» ساخته «محمود صباغ» که در سال ۲۰۱۵ در جده فیلمبرداری شد نیز نخستین فیلم عربستانی است که در یک جشنواره بینالمللی (شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین) حضور یافت.
مسئولان عربستانی اعلام کردهاند تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۳۰۰ مجموعه سینمایی شامل ۲۰۰۰ سالن سینمایی در سراسر خاک این کشور خواهند ساخت و کند شدن تیغ سانسور در این کشور به رونق بیشتر گیشه سینماها در این کشور کمک شایانی کرده است.
توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری در عربستان که پیش از این بهای چندانی به آن داده نمیشد در راستای چشم انداز ۲۰۲۳ این کشور است و برگزاری جشنواره پرهزینه دریای سرخ عربستان با حضور میهمانان بینالمللی و از سوی دیگر ترغیب فیلمسازان خارجی به ساخت فیلم در این کشور، نه تنها در بعد فرهنگ بلکه در جهت رونق گردشگری و معرفی این کشور کمتر شناخته شده، نقش مهمی ایفا میکند.
سرمایه گذاری عظیم عربستان در سینما در حالی شدت گرفته که کمی آن طرف تر، ایرانمان کمی آن طرفتر از نظر هنری از نگاه بسیاری از متخصصان به عنوان یکی از مهمترین سینماهای ملی جهان شاخته میشود و مجموعهای از جشنوارههای طراز اول بین المللی فیلم از سینمای ایران در چند دهه گذشته تقدیر کردهاند.
بسیاری از منتقدان سینما از سراسر جهان، سینمای ایران را به عنوان یکی از مهم ترین سینماهای هنری جهان تحسین کردهاند. برگزاری یک جشنواره به واقع بینالمللی با حضور چهرههای مهم صنعت سینمای دنیا و سرمایه گذاری بیشتر در زمینه زیرساختهای تولید و اکران فیلم، امتیازی است که بیشتر شایسته سینمایی در اعتبار و بزرگی ایران است که میتوانست در منطقه پیش از جشنواره دریای سرخ مطرح شود.
جشنواره بینالمللی فیلم کودک المپیا در کشور یونان میزبان نمایش آثار بلند و کوتاه ایرانی خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در این رویداد سینمایی فیلم «روز سیب» ساخته محمود غفاری، مستند «تنها» ساخته جعفر نجفی، فیلم کوتاه «برخورد» ساخته امیر حسین محسنی و انیمیشن «یونیفورم ما» ساخته یگانه مقدم به نمایش در خواهند آمد.
بیست و ششمین جشنواره فیلم کودک الیمپیا (Olympia International Film Festival for Children and Young People) از ۲ تا ۹ دسامبر (۱۱ تا ۱۸ آذر) در شهرهای پیرگوس و آمالیادا یونان برگزار خواهد شد.
مدیران و معاونان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدیران سازمان سینمایی سوره حوزه هنری دیدار کردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی به همراه جمعی از مدیران و معاونان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره و جمعی از مدیران این سازمان دیدار کردند. در این دیدار صمیمانه، روسا و مدیران دو سازمان با تاکید بر هماهنگی و همافزایی این دو نهاد برای همکاریهای متقابل در راستای اعتلای آثار انقلاب و دفاع مقدس اعلام آمادگی کردند.
خزاعی در این نشست با عرض تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا (س) بیان کرد: در ابتدا از خانم پروانه معصومی یادی کنیم که بعد از انقلاب جانانه پای این انقلاب ایستاد و مقاومت کرد و به یک خودسازی رسید که شبیه او در سینمای ایران کم داشتیم.
وی افزود: ما در این مدت با بسیاری از سازمانها و ارگانها دیدار داشتیم و اکنون به خدمت دوستان سازمان سینمایی سوره رسیدیم. در این دوره جدید باید همه دستگاههای انقلابی دور هم جمع شوند و برای حوزههای مختلف فرهنگی و به ویژه حوزه سینما سیاستگذاری کنند.
وی افزود: ما در صداوسیما، بنیاد روایت فتح، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سایر نهادها حضور داشتیم و صحبتهای آنها را شنیدیم و تا جایی که امکانپذیر بود برای آنها برنامهریزی کردیم و اتفاقات خوبی هم در این مسیر افتاد. میتوان گفت جلساتی که در سالهای قبل برگزار شد، منجر به شکلگیری تولیدات مشترک در بنیاد سینمایی فارابی شد. در حقیقت به برکت آن جلسات، نهادهای مختلف بدون وجه تمایزی دور هم جمع شدند و برای یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کردند. امروز موفقیت جریان انقلاب و سینمای متعهد آرزوی همه ماست.
رییس سازمان سینمایی اضافه کرد: فرصت بسیار بسیار اندک است و باید به خوبی از آن بهره برد.علیرغم اینکه دو سال بحرانی را پشت سر گذاشتیم، من خدا را شکر میکنم که اتفاقات بسیار خوبی در این ۲ سال رقم خورد. شاید بتوان گفت هیچ دورهای را دوستان در حوزه فرهنگ و هنر مانند این دو سال اخیر تجربه نکرده باشند. اگر همگرایی و همدلی دستگاههای فرهنگی نبود، شاید موفق نمیشدیم.
محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی
وی یادآور شد: جریان فرهنگی در سال گذشته، نمره قابل قبولی گرفته است؛ همکاران ما در حوزه هنری، اوج، صداوسیما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سایر دستگاهها کنار هم قرار گرفتند تا نظام فرهنگی را که عهدهای تلاش میکردند آن را متلاشی کنند، متحدتر شود.
خزاعی با اشاره به برکات اتفاقات سال گذشته بیان کرد: الان که به ماجراهای سال گذشته نگاه میکنیم، یک همگرایی میبینم، آقای آذرپندار میگفت جشنواره فیلم کوتاه هیچوقت در حیطه بچههای انقلابی تعریف نمیشد، امروز مخاطبان و فیلمسازان ما بچههای انقلاب هستند و میتوان گفت این همگرایی باعث شد بسیاری از جریاناتی که از سیاستهای اصلی کشور فاصله گرفته بودند، دوباره دور هم جمع شوند و باید یاد بگیریم که به هر دلیلی عقبنشینی نکنیم تا کسی فرصت نکند از آن سواستفاده کند. اگر این همین همدلی و همگرایی باشد، موفقیتهای بزرگی را رقم خواهیم زد.
وی با بیان اینکه به اذعان بسیاری از دوستان مرجعیت به سازمان سینمایی برگشته است، گفت: شاید در سالهای گذشته تصمیمگیریهای کلان در صنوف و نهادهای دیگر اتفاق میافتاد اما امروز خوشبختانه سازمان سینمایی در رأس است. ناگفته نماند که صنوف و اشخاص حقیقی حذف نشدند، بلکه در یک همگرایی نقش خود را ایفا میکنند. پس از ۲۰ سال در کارگروههای تخصصی آییننامه پروانه ساخت مورد تجدیدنظر قرار گرفت و در صورت تصویب اختیارات خوبی در اختیار نهادها قرار میگیرد.
رییس سازمان سینمایی با اشاره به علاقهمندی خود برای راهاندازی چرخه صنعت انیمیشن در کشور مطرح کرد: بودجه سازمان سینمایی در این زمینه محدود است و برای رسیدن به این هدف باید از سایر نهادها کمک بگیریم. همچنین بحث توسعه سینماها به کمک همه نهادها در حال انجام است. یکی از اهداف ما این بود که در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر سینما بسیازیم که خوشبختانه سازمان سینمایی سوره حوزه هنری متولی این کار شد؛ جایی که محل امید بچههای انقلاب است. فصل مشترکی بین دستگاههای انقلابی و حوزه هنری آغاز شده است که در این فرصت کم باید تلاش کنیم این جریان تقویت شود.
خزاعی در ادامه صحبتهای خود خاطرنشان کرد: برخی دوستان به ما میگفتند که سینما نابود شده است، اما امروز خوشبختانه سینما و اقتصادش رونق پیدا کرده است. در حقیقت سینمای ایران در حوزه اقتصاد، احیای مخاطب و زنده نگه داشتن آن و ارتباط مخاطب با سینما موفق عمل کرده است. ناگفته نماند که لطف خدا هم شامل حال ما شد و به همت همکاران خود در سازمان سینمایی توانستیم اتفاقات سال گذشته را پشت سر بگذاریم.
وی مطرح کرد: من دیگر نگران اقتصاد سینما نیستم. برای سال بعد چند فیلم پُرفروش را پیشبینی کردیم و امسال هم پیشبینی ما در حوزه فروش هزار میلیارد تومان است که تصور میکنیم رکوردهای مختلفی بزنیم. این مساله باید به فیلمهای انقلابی و جریان فیلمهای دفاع مقدس تسری پیدا کند. به همین منظور طرحی را در شواری عالی سینما به تصویب رساندیم و منتظر تصویب آن از سوی دولت هستیم. اگر این اتفاق رخ بدهد، جریان گفتمان سینما عوض خواهد شد.
خزاعی در پایان خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم که همه کارایی محصولات فرهنگی در حوزه سینما نیست. بسیاری از فیلمها در سینما موفق نشدند اما در نمایش خانگی و یا تلویزیون انتقال پیام را انجام داده و بازخوردهای بسیار خوبی از مخاطبان گرفتند. این روزها که کارکرد اقتصاد در رسانهها زیاد شده و تصور این است که هر فیلمی در گیشه نفروشد، شکست خورده، اشتباه است. من از فیلمسازان انقلابی میخواهم پای اثرشان بایستند و تنها به اکران در سینما بسنده نکنند. ناگفته نماند که همه ما به حوزه هنری و نسل جدید فیلمسازانی که برآمده از آن هستند، امید دارند و امیدواریم در حوزههای جدیتری نقشآفرینی و به توسعه فضاهای فرهنگی کمک کنند.
سیدامیر جاوید، دستیار رییس حوزه هنری ابتدای این نشست بیان کرد: امیدواریم که این نشستها و به طبع آن گفتگویهایی که شکل میگیرد، منشا خیر و برکت برای هم ما باشد و به طبع آن همافزاییهای موثری شکل بگیرد، تا منجر به همکاریهای بزرگ و راهبردی شود.
محمد ساسان، مدیر مرکز تولیدات سینمایی سوره در ابتدا ضمن ابراز امیدواری به تعامل بیشتر با سازمان سینمایی، با اشاره به پنج اثری که این سازمان برای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده میکند، بیان کرد: ما همواره سعی کردیم جریان تولیدات خود را با هدف تقویت و هم افزایی در جشنواره فجر پیش ببریم. تقریبا امسال تمام آثار ما علاوه بر اینکه در راستای پرداختن به زندگی قهرمانان میهن بوده، به صورت مشارکتی با سازمانهای همکار از جمله بنیاد سینمایی فارابی تعریف شده و اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داده است که امیدواریم در جشنواره ۱۴۰۲ به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
سجاد نوروزی، مدیر پردیس سینمایی آزادی نیز ضمن اشاره به ناکامی جریان معاند برای تعطیلی فرهنگ و هنر در سال گذشته، از دوران پُررونق این روزهای سینمای ایران سخن گفت و بر حفظ و استمرار این اتفاق فرخنده و مبارک ضمن توجه به آثار اندیشه محور و ارزشمند تأکید کرد. وی همچنین از برخی رقابتهای کاذب و ناسالم که بعضا ممکن است فضای راهبردی را خدشهدار کند و یا به جنگ و جدال کشیده شود، گلایه کرد و یادآور شد نباید حاکمیت محتوایی در صنعت سینما در درازمدت با غلبه ژانر کمدی تضعیف شود و این وظیفه مهم بر دوش سازمان سینمایی و شورای صنفی است.
همچنین در این نشست امیر مهریزدان، مدیر مرکز مستند سوره از تخصیص بودجههای محدود برای ساخت آثار مستند سخن گفت و ابراز داشت نیاز داریم در این خصوص بازنگری و فکر اساسی صورت پذیرد. وی همچنین از توجه به پیشکسوتان حوزه مستند، فراهم کردن سازوکاری مناسب برای ساخت آثاری با موضوع جنایات وحشیانه صهیونیستها در غزه و مشکلاتی که برای دریافت پروانه ساخت و نمایش آثار در عرضه بر بستر پلتفرمها وجود دارد، سخن گفت.
محمدجواد موحد، مدیر باشگاه فیلم سوره نیز در این نشست از مصائب فیلمسازان کوتاه برای بیمه، عضویت در صنف و لزوم اهتمام سازمان سینمایی برای هموارسازی ورود فیلمسازان جوان و متعهد به جریان انقلاب اسلامی به فضای حرفهای سینمای ایران سخن گفت.
همچنین محمدمهدی روحی، معاون حقوقی و امور مجامع سازمان سینمایی سوره درباره شکافی که میان دستگاههای حاکمیتی نظیر اداره امور مالیاتی و تامین اجتماعی با صنعت سینما وجود دارد، صحبت و بر این مساله تاکید کرد که باید کارگروهی برای این مساله تشکیل تا بیمه دستاندرکاران سینما به درستی پیگیری شود.
الهه طهئی، مدیر مرکز بینالملل سوره نیز از کمبود پخشکنندگان بینالمللی برای معرفی آثار ایرانی در بازارهای مختلف سخن گفت و یوسف منصوری دبیر جشنواره فیلم ۱۰۰ نیز از لزوم همافزایی بیشتر ۲ نهاد برای جذب استعدادها با توجه به پتانسیلهای موجود به اشتراک گذاشتن تواناییها حرف زد.
حبیب ایلبیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی
و اما در ادامه این نشست حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با اشاره به اتفاقات سال گذشته در فضای اجتماعی کشور، بیان کرد: سال گذشته در این ایام، همکاران ما در حوزه هنری پیگیر راه اندازی چرخه اکران فیلمها بودند در حالی که عدهای به ما میگفتند اقدامی نکنید چراکه سینما تمام شده است. پیشنهاد عده دیگر این بود که اگر میخواهید به عنوان دولت چراغ سینما را روشن نگه دارید، پول بیاورید و فیلمها را اکران کنید. در اکران عید نوروز هم بسیار از فیلمسازان راضی نشدن آثارشان را اکران کنند اما در نهایت فیلم «فسیل» را به اکران آوردیم و نتایج درخشانی داشت.
وی ادامه داد: اکنون در شرایطی هستیم که میگوییم سینما رونق دارد و خداراشکر از دوره نابودی سینما گذر کردیم. در عین حال برای تحقق امر سینمای انقلاب به جراحیهایی نیاز داریم. این تغییرات نیازمند عبور از یک دوره گذار بود که پای آن ایستادهایم. اما جریان اصلاح محتوای سینمای ایران نیازمند همیاری و همراهی همه نهادهای فرهنگی و انقلابی است و ما در این مسیر دست یاری به سمت حوزه هنری دراز میکنیم.
وی در ادامه سخنان خود در پاسخ به پرسشهایی درباره شرایط صدور پروانه نمایش برای عرضه آثار کوتاه و مستند در پلتفرمها، بیمه فیلمسازان فیلم کوتاه و مستندساز و همچنین شرایط گرفتن پروانه تهیهکنندگی کار اول سینمایی توضیحاتی را ارایه داد.
محمد حمیدی مقدم، مدیر مرکز گسترش و تجربی نیز در ادامه این نشست ضمن تشکر از مدیران سازمان سینمایی سوره و سایر ارگانهای جبهه انقلاب برای گذر موفقیتآمیز از سال سخت و پُرچالش ۱۴۰۱، به جایگاه مهم تلویزیون در عرضه مستند و اهمیت این فضا و همچنین تلاش برای ایجاد انگیزه در مستندسازان برای ادامه مسیر آنها اشاره کرد.
او همچنین به اولین تولید مشترک مرکز گسترش و مرکز مستند سوره یعنی مستند «بلاگر» و همچنین به نیاز گفتگو در مراکز و همراهی مرکز گسترش در روند جشنوارههایی مانند جشنواره فیلم ۱۰۰ اشاره کرد که نهادهای مختلف بتوانند از فضاهای موجود بهترین استفاده را کنند.
قادر آشنا معاون توسعه فناوری و اطلاعات سازمان سینمایی نیز به زیر ساختهای حوزه هنری برای ساخت سالن سینما و کمک کردن به صنعت سینما و همچنین استفاده از ظرفیتهای موجود در حوزه پژوهش اشاره کرد.
حمیدرضا جعفریان، رییس سازمان سینمایی سوره
در ادامه این نشست، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره نیز با اشاره به اینکه سازمان سینمایی سوره از دوره جدید وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بنای همافزایی و همکاری داشتهاند، عنوان کرد: در همه حوزهها اعم از تولید فیلمهای سینمایی، مستند، فیلم کوتاه و … تعامل خوبی شکل گرفته است و به طور ویژه از آقای زینالعابدین رییس بنیاد سینمایی فارابی تشکر میکنم که در دوره جدید مدیریت ایشان همکاری خوبی را باهم آغاز کردیم. اما در عین حال سطح توقع از تفاهم دو نهاد بالادستی، همکاریهای کلانتر و اساسیتری است که تا امروز آنطور که انتظار می رفت، محقق نشده است. لذا فرصت هست باید برای سینمای انقلاب تلاش کرد.
وی یادآور شد: حوزه هنری در حوزه ساخت سالن سینما در قالب طرح توسعه سینماها، در ۳ سال گذشته تقریبا از ۱۰۰ پرده سینما به ۲۲۰ پرده رسیده است که اضافه شدن ۱۲۰ پرده سینما حدود ۲۵۰ میلیارد تومان هزینه داشته که سهم دولت از این میزان کمتر از ۱۰ میلیارد تومان بوده است. امروز در آستانه آغاز فاز سوم طرح توسعه سینماهای حوزه هنری هستیم که مبتنی بر مجتمعهای چندمنظوره خانوادهمحور پیش میروند، این شرایط حمایت اساسیتر ارشاد را میطلبد.
جعفریان درباره توسعه صنعت انیمیشن نیز مطرح کرد: تمرکز ما در حوزه هنری این است که حداقل سالی یک انیمیشن سینمایی تولید و اکران کنیم. برنامه ما این است که برای مخاطبان آینده یعنی کودکان سرمایهگذاری ویژهای کنیم و انتظار از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی این است که به دلیل اهمیت این ژانر برای مخاطب کودک و نوجوان، اهتمام ویژهای صورت پذیرد تا یک بازی بزرگ رقم بخورد. لذا امید داریم مشارکتهای خیلی جدیتری میان حوزه هنری و سازمان سینمایی ارشاد اتفاق بیفتد تا فرصتی را که در این سالها از بین رفته، جبران شود.
وی در پایان گفت: این هدفگذاریهای بلندمدت نیازمند یک طراحی بلندمدت است که به یک همکاری گسترده بیانجامد و امیدوارم با جلسات بیشتر این نوع همکاریها به نتیجه برسد.
در این دیدار، اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع، حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی، قادر آشنا معاون توسعه فناوری و اطلاعات، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیر کل روابط عمومی سازمان سینمایی، علیرضا اسماعیلی دستیار و مدیرکل حوزه ریاست، مجید زینالعابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، محمد حمیدیمقدم مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، محمدرضا سوقندی مدیرکل دفتر حقوقی، عملکرد، امور استانها و مجلس، سیدصادق موسوی مدیرکل دفتر امور جشنواره ها و همکاریهای بینالملل، غلامرضا نجاتی مدیر کل حراست، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، رمضانعلی حیدری خلیلی مشاور راهبردی، لادن طاهری مدیر فیلمخانه ملی، و همچنین سیدامیر جاوید دستیار رییس حوزه هنری، عبدالحمید قرهداغی معاون اداری مالی حوزه هنری، محمدمهدی روحی معاون حقوقی و امور مجامع سازمان سینمایی سوره، محمد ساسان مدیر مرکز تولیدات سینمایی سوره، امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره، امیر مهریزدان مدیر مرکز مستند سوره، الهه طهئی مدیر مرکز بینالملل سوره، محدثه پیرهادی مدیر مرکز فیلم جوان سوره، سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمایی آزادی، محمدجواد موحد مدیرعامل باشگاه فیلم سوره، هادی فیروزمندی معاون جریانسازی و ارتباطات سازمان سینمایی سوره و یوسف منصوری دبیر جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰حضور داشتند.
محمد ساسان مدیر مرکز تولید سازمان سینمایی «سوره» گفت پشت همه فیلمهای تولید شده توسط این مرکز ایستادهایم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، از همان سالهای ابتدایی احیای «سینمای ایران» پس از انقلاب اسلامی، نقشی تأثیرگذار در جریان فیلمسازی و پرورش استعدادهای نو در این میدان داشت. فارغ از فرآیند پرفرازونشیبی که این نهاد طی چهار دهه گذشته داشته است، امروز این بخش از مأموریتهای حوزه هنری، در قالب سازمان سینمایی «سوره» پیگیری میشود؛ سازمانی که در راستای گسترش فعالیتها در حال حاضر مجموعهای از مراکز تولیدی را در ساختار خود تعریف کرده است.
مرکز تولیدات سازمان سینمایی «سوره» اصلیترین نقش را در فرآیند تولید فیلمهای سینمایی این سازمان در سالهای اخیر داشته است و سکان هدایت این مرکز هم در دست محمد ساسان است.
در ماههای منتهی به جشنواره فیلم فجر و در حالی که پیشتر حمیدرضا جعفریان در مقام رئیس سازمان «سوره» خبر از تولیدات متعدد این سازمان برای حضور در این رویداد داده بود، به گفتوگو با محمد ساسان پرداختیم تا با صراحت درباره متن و حاشیه فعالیتهای سینمایی این سازمان و فیلمهایی که به تولید رسیده و یا در دست تولید دارند، سوالات خود را مطرح کنیم.
مدیر مرکز تولیدات سینمایی سازمان «سوره» در این گفتوگو علاوهبر تشریح سیاستها و رویکردهای کلان این سازمان، به ارایئه توضیحاتی درباره پروژههای در دست تولید خود نیز پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو خبرگزاری مهر با محمد ساسان است:
* شما مسئولیت کلیدیای در سازمان سینمایی «سوره» بهعنوان یکی از مجموعههای فعال در حوزه تولید سینمای ایران دارید اما کمتر در فضای رسانه گفتوگویی از شما دیدهایم. ملاحظهای برای دوری از فضای رسانه دارید؟
این حضور کمرنگ بیشتر به پیگیری شما رسانهایها برمیگردد، نه من! شخصاً هیچوقت با گفتوگو مشکلی نداشتهام. البته که برایم مهم است یک گفتوگو در چه شرایطی شکل بگیرد و زاویه ورود به مباحث چگونه باشد. تجربه درخواست گفتوگوهایی را هم داشتهام که در همان مرحله طرح موضوع، متوجه شدم آن خبرنگار یا رسانه، اساساً در حوزهای که میخواهد با من گفتوگو کند، مساله و دغدغه ندارد و تنها به دنبال رفع تکلیف است. طبیعتاً به چنین گفتوگویی تمایل ندارم. در کل اما هیچ اجتنابی از گفتوگوی چالشی ندارم.
* خب پس از اینجا شروع کنیم که سرانجام فیلمهای «سوره» که در ۲ سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شدهاند، چه شد و چه برنامهای برای اکران آنها دارید؛ فیلمهایی مثل «ضد» و یا «عطرآلود».
ما در سال ۱۴۰۰ فیلمهای «دسته دختران»، «ضد»، «هناس» و «شادروان» را در جشنواره فجر داشتیم و سال گذشته هم «عطرآلود»، «در آغوش درخت» و «اختالرضا» فیلمهای ما بودند که آخری در فجر حضور نداشت. همه این فیلمها هم یا اکران شدهاند یا در فرآیند اکران قرار دارند. «دسته دختران»، «هناس» و «شادروان» که اکران شدهاند و فیلم «ضد» هم در همین آذر ماه روی پرده میرود.
«اختالرضا» این روزها روی پرده است و در بستری که در نظر گرفته بودیم، اکران خوبی را هم تجربه میکند. واقعاً انتظار نمیرفت یک فیلم با موضوع دینی و تاریخی، بدون حضور بازیگران چهره، اینگونه در اکران دیده شود و با جذب بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب در اکران سینمایی و سیار، فروش آن از یک و نیم میلیارد تومان عبور کند. ۲ فیلم «عطرآلود» و «در آغوش درخت» هم برای اکران در سال ۱۴۰۳ برنامهریزی شدهاند.
* فاصله زیادی بین رونمایی و اکران این فیلمها نمیافتد؟
این مورد مربوط به فرآیند پخش و عرضه است. کارشناسان این بخش تصمیم میگیرند که زمان عرضه مناسب برای یک فیلم چه زمانی است. از طرف دیگر فرصت حضور جشنوارهای این فیلمها و الزام برخی از آنها به اکران نشدن را هم باید در نظر بگیریم. اگر از تمایل شخصی من بپرسید، قطعاً میگویم علاقه دارم فیلمهایمان زودتر اکران شود و بازخوردهای مخاطب را بگیریم، چراکه در سیاستگذاریهایمان مؤثر است. درباره هر محصول، در مرحله نهایی که مواجهه مخاطب با آن است میتوان تصمیم قطعی گرفت.
* از تولیدات امسال «سوره» چه خبر؟
نکته اصلی این است که ما تمام تلاش خود را میکنیم تا هر چه بیشتر به سمت تنوع ژانر و تنوع موضوع در سبد تولیدات خود حرکت کنیم و اینکه چقدر در این زمینه میتوانیم توفیق به دست بیاوریم، بستگی به شرایط حاکم بر سینما دارد. بخشی از نتایجی که میتوانیم به آنها برسیم به تلاشهای ما بستگی دارد.
یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا»
یکی از پروژههایی که پیشتر هم درباره آن اطلاعرسانی کردهایم، یک فیلم اجتماعی با نام «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی است که هرچند یکی از قهرمانان ملی در داستان آن نقش محوری دارد اما نگاه ما به این پروژه، بهعنوان یک پروژه اجتماعی است که داستان آن در بازه زمانی ۲۴ ساعت ابتدایی پس از زلزله بم میگذرد.
این فیلم در راستای شعار محوری سازمان «سوره» یعنی «این قصه قهرمان دارد» تعریف میشود اما در کنار آن یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه نهادی و نگاه سازمانی. نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا».
این همان نگاهی است که حاج قاسم هم بارها درباره آن صحبت کرده بود. روایت «احمد» نیمنگاهی به این تقابل هم دارد. با توجه به وسواسی که روی فیلمنامه این اثر داشتیم، امیدواریم مخاطب هم خروجی آن را بپسندد. بهخصوص که از نظر سینمایی این فیلم در ژانر حادثه و بحران قرار میگیرد که از ژانرهای فراموششده در سینمای ایران محسوب میشود. درباره پروژه «احمد» دستاوردهای فنی ویژهای هم بهویژه در زمینه جلوههای ویژه، بهصورت کاملاً بومی داشتهایم که حتماً بعدها درباره جزئیات آن بیشتر صحبت خواهد شد.
* یکی از چالشها درباره پرداختن به این دست بحرانهای معاصر، تقابل میان نیروهای درگیر در فرآیند امداد است. در روایت ماجرای امدادرسانی به زلزلهزدگان بم، به چنین چالشهایی هم توجه داشتهاید؟
اصلاً چنین مرزبندی در روایت فیلم وجود ندارد و دغدغه و شعار محوری کاراکتر اصلی فیلم هم فقط «مردم» است. در دیالوگها و حتی طراحی شخصیتهای اصلی و فرعی این نگاه لحاظ شده است که انشاالله بعد از رونمایی فیلم میتوان درباره آن قضاوت کرد.
* به نظر میرسد این پروژه جزو کارهای پرهزینه این سالها هم باشد؟
بالاخره پروژه از نظر پروداکشن و حتی حجم هنروری که بهصورت روزانه باید گریم و تجهیز شوند، فینفسه هزینهبر است اما تمام تلاش خود را برای کاهش هزینههای تولید انجام دادهایم. احتمالاً براساس کیفیت خروجی کار، دوستان اهل فن از هزینهای که برای آن صورت گرفته است، متعجب خواهند شد. ضمنا ما این پروژه را با مشارکت موسسه تصویر شهر و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش میبریم.
* اما شما در زمینه ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن بالا تجربه شکستخوردهای مانند «دسته دختران» را هم داشتهاید که فروش پایینی هم در گیشه داشت.
درباره هر پروژهای ۲ وجه وجود دارد که معمولاً به آن توجه نمیشود. همواره درباره فیلمهایی از این دست، سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار متهم میشود. در حالی که اتمسفر تولید هر پروژهای در سینمای ایران، ۲ وجه دارد؛ یکی از این وجوه سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار است، وجه دیگر گروه هنرمندان تولیدکننده اثر هستند. این گروه با پیشفرضهایی وارد فرآیند تولید یک پروژه میشوند و با قضاوتهایی درباره یکدیگر از پروژه خارج میشوند. درباره فیلم «دسته دختران» حتماً میتوان محاسنی را هم برشمرد اما طبعاً همه انتظاراتی که از فیلم میرفت برآورده نشد.
ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آنگونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند سوره باید درباره آن پاسخگو باشد
* قبول ندارید که یک پروژه شکستخورده است؟
من چنین موضعی ندارم. یکی از اتفاقاتی که شاید چنین احساسی را بهوجود آورد، فرآیند تبلیغ فیلم پیش از رونمایی از پروژه بود که گویی ابعاد آن را از آنچه مخاطب باید انتظارش را میداشت، فراتر برد و به همین دلیل در لحظه مواجهه با نسخه نهایی، انتظارات فروریخت. در همان دوره جشنواره فیلمهای ناموفقی داشتیم اما واکنش رسانهها نسبت به آنها متفاوت بود چون پیش از رونمایی توقعی ایجاد نشده بود. بالاخره همه این حواشی روی یک فیلم اثر میگذارد.
جالب است بدانید ورود ما به پروژه «دسته دختران» از منظر تولیدی، دقیقاً شبیه به ورودمان به پروژههایی مثل «اختالرضا» و یا «در آغوش درخت» بود. ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آن گونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند «سوره» باید درباره آن پاسخگو باشد. در حالی که این ۲ پروژه با یک مدل کاملاً مشابه در سازمان «سوره» به تولید رسیدهاند. البته پشت هر ۲ آنها هم ایستادهایم.
* البته ایرادی هم ندارد که یک مدیر شکست یکی از پروژههایش را بپذیرد!
بله، اما حرفم برخورد منطقی با اثر است. میگوئید این اثر ایراد دارد، من هم میگویم بله ایراداتی دارد. اگر بگویید میتوانست بهتر از این باشد، قطعاً میگویم بله من هم دوست داشتم بهتر از این باشد. کما اینکه شخصاً درباره فیلم «دسته دختران» دوست داشتم فیلم در لحظهای که فرشته حسینی انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد، تمام شود و دیگر شاهد لحظههای فروریختن خرمشهر و ترک مردم در فیلم نمیبودیم. اما نظر فیلمساز چیز دیگری بود و این همان جایی است که میگویم در فرآیند تولید باید هر ۲ وجه را در نظر بگیریم.
ما نمیتوانیم استقلال هنرمند را نادیده بگیریم. ما در سینمای ایران پدیدهای به نام «هیجان تولید» داریم. پدیدهای که یک پروژه را بعد از تصمیم برای آغاز فرایند تولید، تبدیل به یک کامیون ترمزبریده میکند! از مرحلهای به بعد هیچکس انگار نمیتواند آن را متوقف کند. برای «دسته دختران» بازیگر اصلی ما خانم لیلا حاتمی بود اما چند روز مانده به تولید، ایشان به دلایلی کنارهگیری کردند و با توجه به اینکه کامیون تولید به راه افتاده بود، باید در حداقل زمان بازیگر جایگزین انتخاب میکردیم. حرفم این است که همه ابعاد این جریان را باید در کنار هم مدنظر داشته باشیم تا ارزیابی ما دقیقتر شود.
* برگردیم به تولیدات امسال «سوره»؛ غیر از «احمد» چه پروژههای دیگری دارید؟
فیلم «صبح اعدام» را به کارگردانی بهروز افخمی خواهیم داشت که درباره آن هم اطلاعرسانی شده است. فیلم «آسمان غرب» که البته این نام موقت آن است هم به کارگردانی محمد عسکری در دست تولید داریم که داستان آن مرتبط به روزهای آغازین جنگ و نقشآفرینی شهید علیاکبر شیرودی است. کاری که آقای والینژاد در مقام تهیهکننده این فیلم و فیلم «احمد» بهصورت همزمان انجام دادهاند، به نظر یک اتفاق فوقالعاده بوده است. نکته محتوایی که درباره فیلم «احمد» به آن اشاره کردیم در پروژه شهید شیرودی هم مدنظر است و این خط سیر را آنجا نیز دنبال میکنیم. یک پروژه اکشن جنگی و پر ریتم که سالها در سینمای دفاع مقدس سراغ نداشتیم.
* خاطرم است که پروژه شهید شیرودی، چند سالی امکان تولید پیدا نمیکرد و چندبار هم کارگردانش تغییر کرد. این همان پروژه است؟
بله، این پروژه فرازوفرودهایی تا پیش از این داشت اما در حال حاضر معتقدم یکی از سرحالترین و توانمندترین کارگردانان امروز سینما که توانایی کارگردانی صحنههای اکشن را هم دارد، کارگردانی پروژه را در دست گرفته است. در عین اینکه محمد عسکری بهواسطه سابقه دستیاری کارگردانهایی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی، توانایی ویژهای هم در کارگردانی لحظات احساسی در فیلم دارد که نمونه آن را در سکانس خواستگاری فیلم «اتاقک گلی» هم شاهد بودهایم. از نظر تجهیزات نظامی و پروداکشن تولید، این فیلم هم از آثار شاخص این سالهای سینما محسوب میشود که بالغبر ۱۰۰ تانک و نفربر در آن مورد استفاده قرار گرفته است. امیدواریم در نتیجه نیز موفق باشد چرا که همه توانمان را داریم برای به سرانجام رسیدن آنها میگذاریم.
شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد
* در مسیر ساخت پروژه شهید شیرودی تعامل و مذاکرهای با خانواده شهید هم داشتهاید؟ به ویژه که دختر شهید سال گذشته مواضعی در توئیتر داشتند.
در این فیلم قرار نیست به زندگی خصوصی و خانوادگی شهید شیرودی ورود داشته باشیم و تنها در بخش کوتاهی از روایت، همسر شهید حضور دارد. آنچه در فیلم به آن پرداختهایم، جنبه نظامی این شخصیت است که طبیعتاً کاملاً ملی و منطبق بر واقعیت است. در عین اینکه شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد. بله درباره فیلمی مثل «موقعیت مهدی» که پرداخت به روابط خانوادگی شهید در آن سهم بالایی دارد، باید نگاه و روایت آنها مورد توجه قرار بگیرد اما به نظرم برای فیلمی مانند «آسمان غرب» که کاملاً درباره نقش شهید در میدان عملیات جنگ است، کسب نظر و اجازه از سوی خانواده شهید نباید تنها مرجع مجوز تولید اثر باشد.
* درباره پروژه «صبح اعدام» و همکاری با بهروز افخمی هم توضیح میدهید؟
این فیلم هم روایتی از ساعات پایانی زندگی شهیدان طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی است که به اتهام پول گرفتن از امام خمینی (ره) برای راهاندازی قیام ۱۵ خرداد، به اعدام محکوم شدند. نکتهای که از نظر تاریخ، مجعول بودن آن امروز کاملاً اثبات شده است. بخش عمدهای از روایت فیلم هم درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی است که بهشدت کاراکتر خیر و متشرعی در آن مقطع بوده است و کسی تاکنون بدان توجه جدی نداشته است. «صبح اعدام» اقتباسی از گزارش آن زمان روزنامه کیهان از مراسم اعدام این ۲ شخصیت است.
* به نظر میرسد تمرکز فیلم بیشتر روی حاج اسماعیل رضایی است، چرا که شخصیت طیب تا پیش از اعدام چندان مقید نبوده است.
طیب کاراکتری تاریخی است که بهواسطه تصمیمی که در یک لحظه گرفت، نامش در تاریخ ماندگار شد. شخصیتی که به معنایی او را به حر در جریان عاشورا تشبیه کردهاند. او در آستانه اعدام، نپذیرفت اتهام علیه امام خمینی را تأیید کند و حرفش هم این بود که «من به فرزند حضرت زهرا (س)، دروغ نمیبندم!» اینگونه نبود که طیب از همه آنچه تا پیش از این اتفاق بود، دست کشیده باشد و تغییر کرده باشد اما مهم این است که بهواسطه همین یک احترام، نامش ماندگار میشود. در روایت این فیلم هم مساله اصلی ما، منش «پهلوانی» و مواجهه این ۲ شخص با مرگ است.
* چرا برای این پروژه سراغ بهروز افخمی رفتید؟
چون طرح و فیلمنامه از ابتدا متعلق به بهروز افخمی بود.
بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم
* از منظر یک سرمایهگذار، همکاری با کارگردانی هرچند مطرح را که تجربههای اخیرش چندان موفق نبوده است و حاشیهسازیهایش بر متن کارهایش میچربد، منطقی میدانید؟
من قطعاً چنین نگاهی ندارم. اتفاقاً معتقدم حواشی مربوط به بهروز افخمی را افرادی ضریب میدهند که دنبال حاشیهسازی هستند.
* قطعاً خودش هم به حاشیهسازی علاقه دارد!
بله بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که یک اقتباس موفق بود و در جشنواره هم به آن توجه شد، بعد از آن هم فیلم «روباه» بود که شخصاً آن را دوست دارم. بعد از این ۲ فیلم بهروز افخمی سریال «رعد و برق» را ساخته است که بله من هم به آن نقدهای جدی دارم. اما در مجموع نمیشود گفت او کارگردانی است که باید برای سرمایهگذاری روی پروژهاش دچار تردید کیفی شوم. مضاف بر اینکه او فیلمنامهای به ما ارائه کرد که واقعاً فیلمنامه خوبی بود و بهشدت هم از نظر تولیدی، پروژه کمهزینهای برای ما بوده است. یعنی حتی اگر از منظر اقتصادی بخواهید موضوع ریسک سرمایهگذاری را مطرح کنید، میگویم اصلاً این سرمایهگذاری ریسک بالایی برای ما نداشته است.
* یک سوال صریح؛ میتوانیم بگوییم پروژه «صبح اعدام» بیش از ملاحظات و مأموریتهای سازمانی، بهواسطه علاقه شخصی شما به بهروز افخمی مورد حمایت سازمان «سوره» قرار گرفته است؟
خیر. اساساً پیش از ورود ما، پروژه آن قدر کیفیت داشته که بنیاد فارابی پای کار آن رفته و قول همکاری داده بود. من شخصاً در جریان نگارش فیلمنامه آن بودم اما ورود سازمان «سوره» به این پروژه کاملاً براساس فرآیندهای مرسوم بوده و اصلیترین پشتوانه آن هم فیلمنامه خوب بهروز افخمی بوده است.
* غیر از این سه پروژه چه کارهای دیگری در دست تولید دارید؟
پروژه کمدی «آپاراتچی» را هم که اقتباسی از یک کتاب با همین عنوان است، داریم که درباره یک شخصیت واقعی است که نقاش ساختمان بود و در اوایل انقلاب بهصورت آماتوری شروع به فیلمسازی کرد. این فیلم با مشارکت فارابی و مدرسه سینمایی ماه تولید میشود و از نظر تنوع ژانر، فضای کارهای کمدی را در سبد تولیدات «سوره» نمایندگی میکند. فیلم سینمایی «باغ کیانوش» هم از محصولات باشگاه فیلم «سوره» است که با اقتباس از رمانی به همین نام و در ژانر کودک و نوجوان در دست تولید قرار دارد. انیمیشن سینمایی «رویاشهر» را هم داریم که محصول مرکز انیمیشن «سوره» است و حتماً در فرآیند حضور در جشنواره فجر درباره جزئیات آن هم اطلاعرسانی خواهد شد.
اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است
* مسأله اکران و نسبت این فیلمها با مخاطب هم بسیار مهم است. در ابتدای همین گفتوگو اشاره ویژهای به فروش «اختالرضا» داشتید. فروش ۱.۵ میلیارد تومانی این فیلم را توفیق میدانید؟
باید ابعاد هر فیلم را در نظر بگیریم. اول باید ببینیم این فیلم تاریخی با چه هزینهای به تولید رسیده است. بعد جنس ذائقه روز مخاطبان را هم در نظر بگیریم و بعد به این پرسش پاسخ دهیم که آیا فروش این فیلم راضیکننده بوده است یا خیر؟ همین الان اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، براساس اطلاعات همین سامانه، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است. در چنین شرایطی قطعاً سینمادار سانسهای حداقلی را به فیلمی از جنس «اختالرضا» میدهد، وقتی میتواند همان سانس را به «هتل» یا «فسیل» بدهد و سالنش را پر کند.
* این را مدیری میگوید که مجموعهاش سینماهای زیادی را هم در اختیار دارد!
این موضوع گریبان خیلی از فیلمهای غیرکمدی در حال اکران را هم گرفته است و ریشه در یک تناقض در سیاستگذاری دارد. دوستان وزارت ارشاد بهشدت علاقه دارند که رقم فروش هزار میلیارد تومان تا پایان امسال در گیشه سینمای ایران محقق شود، در صورتی که طبق قاعده و آئیننامه اکران، خیلی از تصمیمها را تا به امروز نباید میگرفتند. حتی در اکران فیلمهای کمدی هم فیلمی مانند «گیجگاه» که پخش آن با بهمن سبز بود، اگر در شرایط رقابت با کمدیهایی از جنس «فسیل» و «هتل» نبود قطعاً عملکرد بهتری میتوانست داشته باشد.
*ولی بپذیرید که از منظر استانداردهای سینمایی، «اختالرضا» خیلی قابل دفاع نیست و ممکن است به ذهنیت مخاطب حرفهای نسبت به فیلمهای مذهبی و تاریخی، آسیب بزند.
چرا باید آسیب بزند؟!
* بالاخره ما در طول چهار دهه، به اندازه انگشتان دست هم فیلم تاریخی و مذهبی در سینمای ایران نداشتهایم. با همین تعداد هم این تصور در ذهن مخاطب شکل گرفته که فیلمهایی از این دست از پیش بازنده هستند و قرار است در مواجهه با آن شاهد یک فیلم بد باشیم! بهخصوص که کارگردان «اختالرضا» در مصاحبهای صراحتاً گفتهاست این اثر قرار بود یک مستند تاریخی باشد و بعدها تبدیل به یک پروژه سینمایی شدهاست و خب معلوم است خروجی چنین پروژهای چه میشود!
بله من هم این اظهارنظر کارگردان فیلم را خواندهام و نمیدانم چرا چنین بحثی مطرح شده است. اینگونه نیست که از ابتدا قرار بوده این اثر، یک «مستند» شود، بلکه هدف از ابتدا تولید یک «داکیودرام» بوده است. یعنی از ابتدا طراحی صحنه و لباس و فضای بازسازی در پروژه تعریف شده بود. کمااینکه نسخه فعلی فیلم هم بینسبت با فضای یک «داکیودرام» نیست و عمده روایت فیلم با نریشن پیش میرود. مشابه چنین ژانری را در سالهای اخیر در سینمای ایران داشتهایم. برای همین هم معتقدم هر پدیدهای را باید با خودش و در سطح خودش قضاوت کنیم و از این حیث «اخت الرضا» قابل قبول است. همین امروز برای ساخت یک فیلم اجتماعی ساده در سینمای ایران، حداقل ۱۵ میلیارد تومان برآورد هزینه به شما میدهند. هزینه تولید «اختالرضا» اما اصلاً در این اندازهها نبود.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
* میتوانید به مبلغ آن اشاره کنید؟
کل فیلم با کمتر از ۴ میلیارد تومان تولید شده است! با توجه به همین ظرفیت هم معتقدم این فیلم چند اتفاق را رقم زده است. این فیلم را واقعاً باید فیلم مخاطب خاص دانست؛ مخاطب خاصی که دقیقاً بهخاطر سوژه فیلم به سینما میرود و چیزهایی هم با خودش به فیلم اضافه میکند. ما ظرفیت مهمی به نام «مخاطب خاموش» در ایران داریم که غالباً مشتری فیلمهای دیگر نیستند، اما فیلمی مانند «اختالرضا» این گروه را به سینما میکشاند و ادعایی بیش از این هم ندارد.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
حتی اگر استدلالهای مرتبط با گرانی هزینه سینما رفتن را هم بپذیریم، باز هم باید اعتراف کنیم که رقم قابل توجهی از مردم، میتوانند به سینما بیایند، اما نمیآیند! فیلمی مانند «اختالرضا» اساساً برای گروهی از همین مخاطبان که خانوادههای مذهبیتر را شامل میشوند، ساخته شده است. گروهی که اتفاقاً به محض اطلاع از اکران چنین فیلمی، پیگیر میشوند آن را تماشا کنند.
* حتی فارغ از کیفیت سینمایی آن؟
بله. شاید چیزی در حدود ۶۰ درصد حسی که از فیلم «اختالرضا» دریافت میشود، مربوط به باورها و احساساتی است که مخاطب خاص این فیلم با خودش به سینما میآورد. این جنس مخاطب میتواند چیزهایی را به فیلم اضافه کند و بعد با آن ارتباط بگیرد. چنین فیلمی همین امروز ۴ اکران در ۲ شهر استرالیا دارد و همینطور استقبال از آن در میان شیعیان در محافل جهانی از جمله پاکستان، ترکیه، عراق، سوریه، تونس و … ادامه دارد. کشورهایی مانند اندونزی و یا کشورهای عربی منطقه امروز متقاضی اکران فیلم هستند. درباره این جنس فیلمها «مصرف» برای ما بیش از «فروش» اولویت دارد.
* به چه معنا؟
به این معنا که میخواهیم فیلم دیده شود و فارغ از مسیر فروش و ارتباط تجاری آن با مخاطب، برای ما دسترسیهای تازه ایجاد کند.
* اما اینکه میگوئید مخاطب خاص فیلم «اختالرضا» فارغ از کیفیت چنین فیلمی به تماشای آن مینشیند، گزاره درستی نیست و البته خطرناک است. گویی برای طیفی از مخاطبان مذهبی بالقوه سینمای ایران، مختصات سینمایی و استانداردهای ساختاری یک فیلم موضوعیت ندارد!
نه من اینطور نگفتم. این تعبیر شما بود. حرف من این است که این جنس از آثار را باید با همه ظرفیتهای بالقوه خودشان مقایسه کنیم. شما اساساً چند کارگردان در سینمای ایران میتوانید نام ببرید که میتوانند فیلم تاریخی و مذهبی را به صورت استاندارد و سینمایی بسازند؟ تقریباً نداریم. تجربه سینمایی داوود میرباقری هم کیفیت کارهای تلویزیونی او را ندارد. نکته همین است که ما هنوز فیلمساز موفق در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی و مذهبی نداریم. کارگردانهایی مانند احمدرضا درویش که «رستاخیز» را میسازد و یا مجید مجیدی که «محمد (ص)» را میسازد داشتهایم اما حرف این است که وقتی درباره فیلمهای تاریخی صحبت میکنیم، اساساً باید بدانیم که درباره یک «فقدان» در سینمای ایران صحبت میکنیم. پس اساساً سنجه دقیقی برای ارزیابی آثار در این حوزه در اختیار نداریم. نمیتوانیم که فیلمهای خودمان را با فیلمهای تاریخی ریدلی اسکات مقایسه کنیم!
قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم
بله درباره اینکه چرا سراغ این حوزه نرفتهایم دلایل متنوعی را میتوان مطرح کرد اما وقتی سراغ «اختالرضا» میآییم، میگوئیم ما چند هدف مشخص داشتیم که با این پروژه محقق شده است. اول اینکه میخواستیم پروژهای کمهزینه در حوزه آثار تاریخی تولید کنیم. دوم اینکه در راستای سیاست حمایت از استعدادهای شهرستانی، باید از این گروه از هنرمندان قمی حمایت میکردیم. شما نمیدانید همین یک پروژه، چه حرکتی را در استان قم ایجاد کرده است. در روز رونمایی فیلم، سالن مراسم مملو از جمعیت بود. اینها گروهی از هنرمندان قمی هستند که شاید تا پیش از این به ظرفیتهای آنها توجه نشده بود. همه عوامل این فیلم از هنرمندان گمنامی هستند که در این فیلم ظرفیتهای آنها بروز پیدا کرد.
* در چند نوبت در همین مصاحبه به بحث مخاطب اشاره داشتید. میخواهم بدانم برای کلید خوردن یک پروژه در سازمان سینمایی «سوره» از همان مرحله نخست این موضوع هم مدنظر است یا تنها به صرف تأمین سیاستهای محتوایی و مأموریتهای این سازمان هم امکان دارد پای کار یک پروژه بروید؟
واقعیت این است که ناتوانترین مدیر فرهنگی و هنری هم در دل خودش میخواهد که کار خوب تولید کند و مخاطب هم داشته باشد. فرض کنید مدیری به اشتباه در پستی منصوب شده است، اما در عمل حتی او هم میخواهد کار خوب و مخاطبپسند بسازد. هیچکس نیست که نیتش ساخت فیلم بد و بدون مخاطب باشد. اما پارامترهای متعددی در تحقق این هدف دخیل است. به خصوص در سینما که گویی دنیای شرطبندی است و هیچچیز در آن قطعی نیست.
تجربههای متعدد در تاریخ سینمای ایران و جهان میتوان ذکر کرد که همه مولفهها درباره آنها رعایت شده بود، اما در فرآیند ارتباط با مخاطب شکست خوردهاند. قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم.
همانطور که اشاره کردم، باید به همه مردم ایران و مخاطبان خاموش سینما هم فکر کنیم و برای آنها هم تولیداتی داشته باشیم. یادم است در دوران دانشجوییام، سریال «یوسف پیامبر» پخش میشد و در اوج غرور دوران دانشجویی، خانوادهام را به دلیل تماشای این سریال نقد میکردم و به زعم خودم به گافهای کارگردانی فرجالله سلحشور میخندیدم! اما همین امروز که این سریال برای چندمین بار در حال بازپخش از تلویزیون است، کافی است در خیابان قدم بزنید و مغازهها را رصد کنید، خیلی نادر است در یک مغازه در آن بازه زمانی تلویزیون روشن باشد و سریال «یوسف پیامبر» در حال پخش نباشد. من در سال ۸۸ به جاکارتا سفری داشتم که رئیس تلویزیون ملی اندوزی سراغ این سریال را میگرفت! برای پخش آن به نمایندگان ایران التماس میکرد. منظورم این است که گاهی باید در معیارهای خود درباره سنجش نظر مردم و میزان مخاطبان یک اثر بازنگری کنیم.
مستند ایرانی «تنها» به کارگردانی جعفر نجفی در بخش رقابتی بیستمین جشنواره بین المللی فیلم های مستند «گوانجو» چین به نمایش در می آید.
به گزارش سینمیا خانگی از ایسنا، این رویداد سینمایی از ۴ الی ۷ دسامبر (۱۳ الی ۱۶ آذر ۱۴۰۲) در شهر گوانژوی کشور چین برگزار میشود.
جشنواره فیلم مستند گوانجو، یکی از معتبرترین جشنواره های فیلم مستند در آسیا به شمار میرود و همه ساله تهیهکنندگان و پخشکنندگان مستند را گردهم میآورد.
مستند «تنها» تاکنون در جشنوارههای معتبر دیگری چون هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز، مونیخ آلمان ، المپیا یونان ، بلک نایتط سوییس و سیبریا داک روسیه به نمایش درآمده است.
جعفر نجفی تا کنون با فیلم های «آشو» و «چهره پرداز» موفق به کسب بیش از ده جایزه مهم بین المللی، چون«ایدفا» هلند ، «لایپزیگ» آلمان، «یاماگاتا» ژاپن ، «فرایبورگ» سوئیس و جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» شده است.
نمایش نسخه مرمتشده ۲ فیلم «اون شب که بارون اومد» و «تهران پایتخت ایران است» ساخته کامران شیردل، چهارشنبه هشتم آذر در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، نمایش نسخه مرمتشده ۲ فیلم «اون شب که بارون اومد» و «تهران پایتخت ایران است» ساخته کامران شیردل با حضور خسرو دهقان چهارشنبه هشتم آذر در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
خسرو دهقان نویسنده و منتقد سینما در ابتدای صحبتهای خود با بیان اینکه «من طرفدار آن گروهی نیستم که میگویند به خود اثر باید توجه داشت و نه سازنده آن»، گفت: یک اثر حاصل اندیشه و تفکر است به همین دلیل باید ابتدا درباره خود سازنده، زندگی و سپس به تحصیلات و فیلمها گفته شود.
وی در ادامه درباره کامران شیردل بیان کرد: شیردل مثل کوه یخ است بنابراین شناخت از او آنچه که عیان است کم است و وقتی از او نام میبریم شاید یکی دو فیلم را به یاد میآوریم، این در حالی که او بیش از ۱۰۰ فیلم دارد که حدود ۲۰ اثر آن مستند و بقیه آثار و فیلمهای او صنعتی است اما همگی بسیار ارزشمند هستند. او اکنون ۸۴ ساله است و پدر و مادر تحصیل کردهای داشته و یکی از دلایل ورود او به حوزه صنعت این بوده که پدرش کارخانه قند داشته و او با پدر به این مکان رفت و آمد داشت. البته پدرش دوست داشت او مهندس شود اما او وارد سینما شد.
این منتقد سینما ادامه داد: شیردل از هنرمندان بیحاشیه است و یکی از استثناییترین فیلمسازانی است که محصول عشق و غریزه نیست بلکه محصول درس و دانشگاه است. قبل از ورود به دانشگاه دستی بر نقد هم داشته و وقتی ۱۸ ساله بود پدرش او را برای تحصیل معماری به ایتالیا فرستاد اما مهندسی را کنار میگذارد و به دنبال سینما میرود و در مدرسه سینمایی رم تحصیل میکند و برای فارغ التحصیلی مستند «آینهها» را میسازد.
دهقان با اشاره به تاثیرات تحصیل در ایتالیا روی این هنرمند گفت: در روزگاری که او به تحصیل میکرد جنگ جهانی دوم تمام شده بود اما اثراتش باقی مانده بود. او با بزرگانی مانند فلینی و خیلیهای دیگر همنشین بود و نئورئالیسم را آموخت. در آن زمان فقر، بیکاری، بیچارگی زیاد بود به همین دلیل در آن دوران موضوع فیلمها بیشتر مردم عادی بود و از طرف دیگر چون ذهن فیلمسازان ایتالیایی دنبال حقیقت بود، رئالیسم مورد توجه قرار گرفت و مکتب جدیدی به نام نئورئالیسم شکل گرفت که میخواست بگوید ما بی