رسانه سینمای خانگی- «علی مسیو» را با فیلم بشناسید

«علی مسیو» روایت رهبر ناشناخته در دوران مشروطه است که مسعود میر داستان این شخصیت را نوشته و کارگردانی کرده است؛ این مستند قرار است اکران خود را در گروه «هنر و تجربه» آغاز کند.

به گزارش سینمای خانگی، مستند «علی مسیو» روایت زندگی و زمانه‌ مجاهدان مرکز غیبی تبریز و رهبری علی مُسیو است که مقاومت و وطن‌پرستی را معنایی دیگر بخشیدند.

مستند «علی مسیو» به نویسندگی و کارگردانی مسعود میر، اکران خود را از ۲۳ دی آغاز می‌کند. این مستند بعد از رونمایی در چارسو در پلتفرم اختصاصی نمایش مستند در دسترس علاقمندان قرار می‌گیرد.

کارگردان این مستند پیرامون این اثر گفت: «علی مسیو» شناخت‌نامه‌ای مصور برای معرفی و غبارزدایی از شخصیتی است که بی‌تردید جنبش مشروطه بدون درایت، حمایت و اصالت او حتی در همان حد محدود هم به ثمر نمی‌شست. «علی مسیو» با سازماندهی ارتشی سری از میان وطن‌پرستان و آزادی‌خواهان آذربایجان تحت عنوان مرکز غیبی، سنگ مقاومت در تلاش برای وقوع انقلاب و البته شکستن محاصره تبریز را بنا گذاشت و در این راه از مال و جان و فرزندان خود گذشت.

مستند «علی مسیو» محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و از جمله فیلم‌های بخش مسابقه سینمای ایران در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت بود، گروه «هنر و تجربه» مراسم رونمایی و نمایش ویژه این مستند را روز شنبه بیست و سوم دی در سینما چارسو برگزار می‌کند و قرار است بعد از آیین رونمایی و نمایش «علی مسیو» در سالن شماره دو سینما چارسو این مستند در پلتفرم اختصاصی نمایش مستند در دسترس قرار بگیرد.

در خلاصه داستان این مستند یک ساعتی آمده است: «مردم شهر در انتظار آزادی بودند و کشور در حسرت آبادی. فرمان که امضا شد دیکتاتور کودکانه گریست و هزینه اتمام دلگیری‌اش شد حصر و حبس. جماعت به شهر محبوس شدند و محتاج گندم و حاکمان ضیافت آهن و آه به راه انداختند و مشعوف سرکوب. دوباره مردی برخاست تا تاریخ شرمنده آیندگان نماند. او شد رهبر مرکز غیبی و این آغاز گمنامی او بود که تا امروز به درازا کشیده است … .»

رسانه سینمای خانگی- «منطقه مورد علاقه» در ایران جایزه مستقل گرفت

 «منطقه مورد علاقه» کاری از جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان «آکادمی افسانه زندگی»، بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، معرفی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، سجاد اصغری بنیانگذار و رییس این رویداد در آیین پایانی معرفی بهترین فیلم خارجی زبان هفتمین دوره مراسم بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی گفت: امروز فرصتی دست داد تا حرکت معکوسی که در دور نخست در یک جغرافیای کوچک در شمال ایران (رشت) برگزار کردیم در ابعاد بین‌المللی با مشارکت دیگر سینماگران سینمای جهان بویژه سینماگران سینمای هندوستان، دور هفتم بخش بین الملل مراسم معرفی بهترین فیلم خارجی زبان را برگزار کنیم.

ساجال داتا فیلمساز هندی دبیر بخش بین‌الملل مراسم نیز اظهار داشت: بنابر بررسی و ارزیابی که در شورای بخش بین‌الملل داشتیم سعی کردیم برای معرفی بهترین فیلم خارجی زبان آکادمی افسانه زندگی از بین هفت کاندیدی که معرفی کرده بودیم دست به انتخابی شایسته بزنیم و همچنین در بخش های مستند و کوتاه انتخابی قابل تامل داشته باشیم.

در ادامه از بین هفت کاندیدای بخش بین‌الملل شامل منطقه مورد علاقه به کارگردانی جاناتان گلیزر از بریتانیا، من کاپیتان به کارگردانی متئو گارونه از ایتالیا، سرزمین موعود به کارگردانی نیکولای آرسل از دانمارک، روزهای آرام به کارگردانی ویم وندرس از ژاپن، انیمیشن چهار روح کابوت به کارگردانی آرون گادر از مجارستان، درباره علف‌های خشک به کارگردانی نوری بیلگه جیلان از ترکیه و ۲۰۱۸، همه قهرمان هستند به کارگردانی جود آنتانی جوزف از هند، اثر جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش مستند نیز از بین سه کاندید شامل چهار دختر به کارگردانی کوثر بن‌هنیه از تونس، نخ طلایی به کارگردانی نیشتا جِین از هند و زندان مرکزی ویلادمیر به کارگردانی یولیا بابکو وا از روسیه، نخ طلایی به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش سینمای کوتاه هم از بین سه کاندید بیست و هفت (۲۷) به کارگردانی فلورا آنا بودا از مجارستان، اکنون به کارگردانی یه یوان از چین و وقتی جنگ تمام شود به کارگردانی سیمونه ماسی از ایتالیا، بیست و هفت به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در این دوره، شیدا همتی دبیری اجرایی و امیر خانزاده مدیریت روابط عمومی بخش بین‌الملل را بر عهده داشت.

بخش معرفی هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران در دور هفتم ،۷ جولای ۲۰۲۴ برگزار می‌شود.

در دور پیشین، در جبهه غرب خبری نیست کاری از ادوارد برگر از آلمان به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شده بود.

رسانه سینمای خانگی- سهم دفاع مقدس در فجر چهل و دوم

سینمای دفاع‌مقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصه‌ها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقره‌ای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا می‌توان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس می‌گویم.

سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونه‌های سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفه‌ها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبه‌رو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونه‌هایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.

روایت تولد یک ژانر بومی

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کردجنگ ایران و عراق را می‌توان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاه‌های بین‌المللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟‌ مگر می‌توان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانی‌ها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانواده‌هایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنی‌ها از این جنگ کم نیست و قصه‌ها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروه‌های فیلمسازی عازم جبهه‌های جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد؛ دورانی که اتفاقا فیلم‌های جنگی پرتوفیق‌ بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلم‌ها، زندگی مشقت‌بار در سایه جنگ و البته آرمان‌های خود را می‌دیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن می‌کاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما می‌گویند.

 بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴

سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونه‌های سینمایی محسوب می‌شد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژه‌ای نسبت به آن داشتند و فیلم‌هایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود می‌دیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

 اتوبوس شب – ۱۳۸۵

ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلم‌هایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آن‌ها می‌کردند، اندک ساخته‌های دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلم‌هایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصه‌ای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید می‌شدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنواره‌ها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمی‌دیدند.

 تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶

دهه ۹۰ را اما می‌توان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلم‌های تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلم‌هایی با محوریت روزهای جنگ و گروهک‌های درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آن‌ها هستند.

سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار

جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سی‌ونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخص‌ترین فیلم حاضر در این دوره بی‌تردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.

 موقعیت مهدی

فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.

فیلم‌های «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را می‌توان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.

 نمایی از فیلم «شماره ۱۰»

فیلم‌های «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گل‌های باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستان‌های مرتبط با سال‌های جنگ تحمیلی پرداختند.

به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم که آمار فیلم‌های دفاع‌مقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهل‌ویکم رسید و شواهد نشان می‌دهد در دوره چهل‌ودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.

کارویژه‌ای برای احیای یک ژانر بومی

«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسه‌ها و آن قهرمانان نیافته است. بی‌شک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریده‌ای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.

امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروری‌بر سرفصل سیاست‌های مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلان‌تر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، به‌صورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز می‌تواند صورت یک مطالبه رسانه‌ای به خود بگیرد.

کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش‌تر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایت‌های خود را از آثاری به عمل می‌آوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت می‌شوند.»

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر از این منظر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر زیر ذره‌بین قرار بگیرد. به‌خصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»

در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر می‌تواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، به‌عنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.

قهرمان‌ها در صف «فجر۴۲»

از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر می‌برند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمی‌توان درباره سهم تولیدات دفاع‌مقدسی در میان آن‌ها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژه‌ها می‌توان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانه‌زنی کرد.

سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سال‌های گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی‌ «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیه‌کنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاع‌مقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم به‌رغم تجربه‌هایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلم‌اولی جشنواره امسال به حساب می‌آید.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره «آسمان غرب» است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایت‌گر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیه‌کنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهل‌ودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علی‌اکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره این پروژه است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیه‌کنندگی این فیلم را حبیب والی‌نژاد برعهده دارد که تجربه تهیه‌کنندگی فیلم‌های شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والی‌نژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سال‌های دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.

 نمایی از فیلم «مجنون»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری می‌کند قصه‌ای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.

بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سال‌های دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش می‌پردازند.

 قهرمان جندی شاپور

فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه‌کنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلم‌های دفاع‌مقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری می‌کند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرت‌الله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کرده‌اند و آن‌طور که از خلاصه داستان رسمی‌اش برمی‌آید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.

«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخص‌ترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.

با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقت دوست اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- «میرو»، بازنمایی بلوچ است

«سعید الهی» تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» معتقد است این فیلم منظر واقعی و جدیدی از استان سیستان و بلوچستان را در برابر دیدگان مخاطبان خود به تصویر می‌کشد.

به گزارش سینمای خانگی، سعید الهی تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» در گفت‌وگو با مهر، با اشاره به ویژگی هایی این فیلم عنوان کرد: بازنمایی واقعیت‌های کشور و اقوام در قالب روایت ها و قصه ها از وظایف همه هنرمندان است و ما هم در این پروژه همه تلاش خود را برای نمایش مختصات بومی و اقلیمی استان محروم سیستان و بلوچستان به کار گرفته ایم.

وی ادامه داد: زوایای پنهانی از قوم بلوچ و استان محروم سیستان و بلوچستان همیشه از چشم و دوربین جامعه سینمایی دور بوده و همین امر باعث شده است که متاسفانه، ما فقط صحنه هایی از ترور، قاچاق و ناامنی از این منطقه وسیع و متمدن کشورمان را به یاد داشته باشیم.

الهی یادآور شد: این در حال است که جنوب شرقی کشور و در راس آن مردم شریف بلوچ که اتفاقا همواره مورد هدف دشمنان و منافقان و فرصت طلبان این مرز و بوم بوده اند از شاداب ترین، باحیاترین، خون‌گرم ترین و در یک کلام همراه ترین مردمان ایران زمین با نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی در مواقع بحرانی محسوب می‌شوند.

این تهیه کننده با اشاره به نیاز سینمای ایران به فیلم‌های راهبردی اضافه کرد: سینمای ایران نیاز به آثار راهبردی و سیاستی در قالب فرم های هنری جذاب دارد و غفلت از این امر مهم منجر به انشقاق بین نسل ها، تحریف واقعیات و سیاه نمایی های کاذب از اقوام ایرانی خواهد شد از همین رو تلاش شده تا در فیلم سینمایی «میرو»، شاید برای نخستین بار حرکت و نشاط، زندگی و گفت‌وگو، رنگ و لعاب، موسیقی و انواع آیین ها و جذابیت های بصری متعدد و از همه مهمتر امید و ایثار و مشارکت را به صورت یک جا و در قالب یک روایت دراماتیک مشاهده ‌کنیم.

وی با تاکید بر ضرورت همکلامی با نسل نوجوان کشور از طریق محصولات سینمایی در شرایط فعلی جامعه عنوان کرد: در «میرو» در کنار قصه ای مرتبط با دفاع مقدس سعی شده است لزوم الگوسازی صحیح برای نسل جوان و تاثیر آن در سرنوشت و سبک زندگی ایرانی اسلامی افراد مورد توجه قرار گیرد.

الهی در پایان با ابراز امیدواری نسبت به رای هیات انتخاب جشنواره بین المللی فیلم فجر درباره سینمایی «میرو» گفت: حضور در جشنواره ها فرصتی برای ترغیب و انگیزه بخشی به فیلمسازان سینمای استراتژیک است.

سعید الهی تهیه کنندگی مستند «قوی دل» را که برگزیده جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» شد، برعهده داشت و حالا فیلم سینمایی «میرو» را با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید برای حضور در جشنواره فیلم فجر ارایه داده است.

فیلم سینمایی «میرو» به‌ کارگردانی حسین ریگی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران دفاع مقدس ساخته شده است و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلم‌های «لیپار» و «هوک» طی سال‌های اخیر محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- پیام تسلیت مرکز گسترش سینمای مستند

مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با انتشار پیامی حادثه تروریستی کرمان را محکوم کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، در پی حمله تروریستی چهارشنبه ۱۳ دی ماه و شهادت عده‌ای از هم‌وطنانمان در کرمان و زخمی شدن تعدادی دیگر از آنها مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی پیامی منتشر کرد.

در این پیام نوشته شده است:

«ایران، در سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی که یاد و خاطره‌ قهرمانی‌ها و مهرش به وطن و مردمش، ماندگار است، دوباره سوگوار شد. دیروز زنان، مردان و کودکان به مسلخ رفتند تا ثابت شود دشمن همچنان ناجوانمردانه می‌جنگد و آرامش، وحدت ملی و امنیت ما را نشانه گرفته است.

مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی کرمان و ابراز همدردی با خانواده‌های معظم شهدا، از خداوند متعال برای مجروحان عافیت و برای بازماندگان صبر مسئلت دارد.»

رسانه سینمای خانگی- روایت ترور در سینمای ایران

سینمای ایران طی چهار دهه گذشته نسبت پدیده مذموم «ترور» بی‌تفاوت نبوده است و روایت‌هایی تکان‌دهنده‌ای از داغ‌هایی که تروریست‌ها بر دل مردم ایران گذاشته‌اند، بر پرنده نقره‌ای به تصویر درآمده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا سه هفته‌ای می‌شود که هر سه‌شنبه، صحن معروف دادگاه کیفری شماره یک استان تهران میزبان برگزاری یک دادگاه بزرگ است؛ دادگاه رسیدگی به چهاردهه جنایت اعضا و سرکرده‌های گروهک تروریستی منافقین که از خردادماه سال ۱۳۶۰ کلید خورد و همچنان در قالب «ترور» جان و امنیت مردم ایران را تهدید می‌کند.

آنچه در فرآیند برگزاری این دادگاه موضوع یک پیگیری قضایی شده است، از سال‌ها قبل به‌عنوان یک داغ بر سینه مردم ایران سنگینی می‌کرد، مردمی که بیراه نیست اگر آن‌ها را بزرگ‌ترین قربانیان ترور در تاریخ معاصر جهان معرفی کنیم.

سینمای ایران طی چهاردهه گذشته نسبت به این واقعیت بی‌تفاوت نبوده و هر از گاهی «ترور» تبدیل به سوژه محوری یک روایت شده و در قالب یک فیلم روی پرده سینما به نمایش درآمده است.

حادثه تلخی که همزمان با سالروز ترور سردار حاج‌قاسم سلیمانی، در گلزار شهدای کرمان، شماری از زائران این شهید را به فیض شهادت رساند، بهترین گواه برای اثبات این ادعاست که پرچم‌داران «تروریسم» همچنان چش طمع به حیات و آرامش مردمان این سرزمین دارند. در چنین شرایطی این فیلمسازان هستند که در قالب فیلم و سریال می‌توانند روایت‌های تصویری خود را تبدیل به پیوستی هنری و رسانه‌ای برای انعکاس مظلومیت قربانیان ترور کنند.

آنچه در گزارش حاضر می‌خوانید بازخوانی پنج روایت شاخص سینمای ایران با موضوع «ترور» است که هرچند همه تولیدات سینمایی با این موضوع را شامل نمی‌شود اما در عین حال افسوس که نمی‌توانیم آن را مشتی نمونه «خروار» توصیف کنیم!

تعقیب سایه‌ها/ علی شاه‌حاتمی/ ۱۳۶۹

سینمای ایران در دهه ۶۰ متأثر از شرایط عمومی کشور، بخشی از تولیدات خود را به روایت تحولات سیاسی و اجتماعی سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اختصاص داده بود و شکل‌گیری ژانر مستقلی به نام سینمای دفاع مقدس در سینما را هم می‌توان محصول همین تأثیرگذاری دانست.


گروهک منافقین و فعالیت‌های خرابکارانه آن‌ها علیه مردم و انقلابیون هم یکی از همین سوژه‌های روز به حساب می‌آمد که دستمایه ساخت برخی فیلم‌های سینمایی در آن مقطع شدند.

فیلم سینمایی «تعقیب سایه‌ها» به کارگردانی علی شاه‌حاتمی یکی از شاخص‌ترین فیلم‌های آن دهه با موضوع ترورهای کور گروهک منافقین است. فیلمی که با انفجار یک خودروی بمب‌گذاری‌شده در خیابان و قربانی شدن گروهی از مردم عادی آغاز می‌شود و در ادامه روایت‌گر تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی برای ردگیری عاملان این جنایت است.

هر چند به‌قاعده دیگر فیلم‌های مرتبط با گروهک منافقین در دهه ۶۰ در این فیلم اشاره مستقیمی به این گروهک نمی‌شود و نامی از آن‌ها در دیالوگ‌ها نیست اما امروز می‌توان این فیلم را یکی از صریح‌ترین تصاویر ثبت‌شده از جنایت‌های کور منافقین علیه مردم ایران در سال‌های ملتهب دهه ۶۰ به حساب آورد.

بادیگارد/ ابراهیم حاتمی‌کیا/ ۱۳۹۴

فیلم سینمایی «بادیگارد» با یک اقدام تروریستی علیه یکی از مقامات مسئول آغاز می‌شود. هرچند روایت اصلی فیلم درباره محافظ مستقیم این مقام مسئول است اما ابراهیم حاتمی‌کیا در دو سکانس کلیدی فیلم خود، تصاویری تکان‌دهنده از اقدامات تروریستی علیه ایران را به تصویر درآورده است.

در سکانس ابتدایی فیلم، زمانی که یکی از دولتمردان برای بازدید مردمی به میان اهالی یک روستا می‌رود، محافظ او متوجه ورود فردی ناشناس با لباسی متفاوت در میان اهالی بومی می‌شود و با اینکه به درستی نیت او برای عملیات انتحاری را حدس می‌زند اما چاشنی‌های بمب به دست ناظران دور دست فعال شده و مدیر مربوطه در کنار اهالی منطقه قربانی ترور می‌شوند.


حیدر که مسئولیت حفاظت از این مقام مسئول را برعهده داشته در ادامه عهده‌دار مسئولیت حفاظت از یک دانشمند جوان هسته‌ای می‌شود و در سکانس پایانی فیلم شاهد بمب‌گذاری روی درب خودروی این دانشمند هستیم. حیدر این بار هم تهدید را به موقع متوجه می‌شود اما خودش قربانی ترور می‌شود و به شهادت می‌رسد.

ماجرای نیمروز/ محمدحسین مهدویان/ ۱۳۹۵

بی‌تردید یکی از جریان‌سازترین فیلم‌های سینمای ایران در دهه ۹۰ با موضوع تاریخ معاصر را باید همین فیلم «ماجرای نیمروز» دانست. فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان که سبک خاص فیلم‌سازی او درباره سوژه‌های تاریخی را به تثبیت رساند.

مهدویان در این فیلم به جای بازخوانی مستقیم اقدامات تروریستی گروهک منافقین در تابستان سال ۱۳۶۰، سراغ روایت تلاش یک تیم امنیتی برای مواجهه با آن‌ها رفت اما فرازهایی تکان‌دهنده از این فیلم به بازنمایی اقدامات تروریستی این گروهک اختصاص پیدا کرد.

سکانس مربوط به ترورهای کور این گروهک علیه مردم ایران و مشخصا تک پلان‌هایی مانند پلان در آغوش کشیدن یک دختربچه غرق خون توسط کاراکتر کمال با بازی هادی حجازی‌فر به خوبی در حافظه مخاطبان سینمای ایران حک شده و حکم سندهای تصویری تکان‌دهنده‌ای علیه «تروریسم» را پیدا کرده است.

ضد/ امیرعباس ربیعی/ ۱۴۰۰

فیلم سینمایی «ضد» هرچند همین روزها در حال اکران عمومی در سینماهای کشور است اما تولید آن مربوط به دو سال پیش است و برای اولین‌بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر شاهد رونمایی از آن بودیم.

امیرعباس ربیعی کارگردان جوانی است که در اولین فیلم خود یعنی «لباس شخصی» سراغ بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر با محوریت حزب توده رفت و در گام دوم تلاش کرد قطعه‌ای دیگر از پازل روایت سینمای ایران از اقدامات جنایت‌کارانه منافقین را کامل کند.


فیلم «ضد» اولین روایت سینمایی از حادثه تروریستی بمب‌گذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری در هفتم تیرماه سال ۶۰ محسوب می‌شود و در فرازهایی از این فیلم شاهد جزییاتی از اجرای این عملیات از سوی عاملان منتسب به گروهک منافقین و تلاش آن‌ها برای حذف شهید بهشتی هستیم.

این حادثه تروریستی که از شاخص‌ترین حوادث تروریستی در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب محسوب می‌شود، پیش‌تر سوژه مستندی با عنوان «ترور سرچشمه»‌ به کارگردانی محمدحسین مهدویان هم قرار گرفته بود.

هناس/ حسین دارابی/ ۱۴۰۱

اما واقعیت تلخ درباره اتفاقات تروریستی علیه مردم ایران، دنباله‌دار بودن این حوادث از گذشته تا به امروز است. سایه ترور در تمام چهار دهه گذشته از سر مردم بی‌دفاع ایران کم نشده و همچنان از سوی دشمنان ایران به‌عنوان ابزاری برای حذف سرآمدان و پرچم‌داران نظام اسلامی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فیلم سینمایی «هناس» را می‌توان یکی از اولین روایت‌های سینمای ایران با موضوع ترور دانشمندان هسته‌ای به حساب آورد. هر چند این سوژه پیش‌تر در فیلم‌هایی همچون «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی هم مورد اشاره قرار گرفته بود اما حسین دارابی در دومین فیلم کارنامه خود، روایت تکان‌دهنده و مستقیم از ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران را به تصویر درآورده است.


سکانس مربوط به شلیک مستقیم گلوله به شهید داریوش رضایی‌نژاد در برابر چشم همسر و فرزندش، از سکانس‌های تکان‌دهنده در سینمای ایران است که تصویری عریان از یک اقدام تروریستی را پیش چشم مخاطبان به نمایش می‌گذارد.

رسانه سینمای خانگی- دو کتاب درباره سینمای مستند منتشر شد

سیدمجید رحیمی، مدیر پژوهش مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی درباره انتشار دو کتاب مربوط به سینمای مستند توضیح داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، سیدمجید رحیمی گفت: امسال واحد پژوهش برای انتشار دو کتاب، برنامه‌ریزی کرد. یکی تجدید کتاب مقدمه‌ای بر سینمای مستند نوشته بیکل نیکولز ترجمه آقای محمد تهامی‌نژاد که مدتی است در بازار نشر، نایاب شده و دومی انتشار کتاب جدید آقای احمد ضابطی جهرمی به نام همبستگی علم و هنر در سینمای مستند. جلسه رونمایی کتاب ضابطی جهرمی در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با استقبال اهالی فرهنگ برگزار شد.

او اظهار کرد: مجری و کارشناس جلسه رامتین شهبازی درباره کتاب توضیح داد و در بخش تجدید چاپ کتاب تهامی‌نژاد،  حامد شکیبانیا به عنوان نماینده صنف تهیه‌کنندگان سینمای مستند که امتیاز این کتاب را در اختیار دارند، درباره این کتاب و بازنگری انجام‌شده روی نسخه قبلی و مقدمه جدید آقای تهامی‌نژاد روی کتاب جدید توضیح داد.

او افزود: سپس برنامه رونمایی با توضیح آقای حمیدی مقدم مدیر عامل مرکز و دبیر جشنواره و همچنین آقای رامتین شهبازی و سخنان آقای ضابطی جهرمی پایان یافت. با توجه به این که ماکت هر دو کتاب در تعداد محدود برای جلسه رونمایی آماده شده بود، به شرکت‌کنندگان در مراسم اعلام شد که متقاضیان دریافت کتاب، فرمی را که توزیع شده، پر کنند تا پس از چاپ، کتاب به این دوستان داده شود.

رحیمی ادامه داد: در آن جلسه اعلام شد کتابهای موجود ماکت هستند و هنوز در مراحل دریافت مجوز و اصلاحات نهایی طبق نظر مولف هستیم، امیدوارم با دریافت مجوز، انتشار این دو کتاب انجام شود و قطعا درباره آنها اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.

مدیر پژوهش مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی تاکید کرد: برای ما مهم است کتاب‌ها، کم‌نقص و طبق نظر مولف عرضه شوند و در این مرحله، دقت و صبر بیشتری صرف می‌کنیم تا کتاب بدون ایراد و کاستی به دست علاقه‌مندان برسد.

رسانه سینمای خانگی- اعتماد به بازیگر کمدی، جواب داد

کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلم‌ساز همیشه دغدغه پرداختن به پرونده‌های سیاسی و همچنین سیاست در عرصه‌های مختلف را دارد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آن‌ها همیشه مورد توجه فعالان عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دوره‌ها آثار مختلفی تولید شده‌اند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلم‌سازان و تولیدکنندگان سریال‌های تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، به‌ویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شده‌اند.

یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.

فیلم «ضد» به نویسندگی حسین تراب‌نژاد و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.

«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال می‌کند. این فیلم با انتخاب شخصیت‌هایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی می‌پردازد.

ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.

به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.

در این نشست و گفت‌وگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغه‌های خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.

در ذیل بخش اول این گفت‌وگو آمده است:

*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروه‌های منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟

امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهش‌ها، افکار و دغدغه‌هایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری می‌کنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلم‌های کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل می‌توانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساخته‌ام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینمایی‌ام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیش‌تولید متوقف شد و هیچ‌وقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیری‌ها و ترورهایی که در آن استان انجام می‌شود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار می‌کرد، انجام شد. در آن‌جا پرونده‌های متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجویی‌هایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همان‌جا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پرونده‌های واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصه‌ای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پرونده‌های واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیت‌های فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش به‌سزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزه‌های مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست می‌دانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بین‌المللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگه‌های سیاسی آن را هم دنبال می‌کنم.

*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالش‌هایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

نادر سلیمانی: من سیاست را این‌گونه می‌بینم؛ شما دست‌تان به لیوان آب می‌رسد ولی به دوست‌تان می‌گوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه می‌ماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدم‌هایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمی‌خورند و وقتی به آن‌ها می‌گوئید لطفاً آب را به دست‌تان بدهند به شما می‌گویند که دست خودتان به آب می‌رسد پس خودتان آن را بردارید.

در جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفره‌ای که همه خانواده گرد آن نشسته‌اند بزرگ‌تر جمع می‌گوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگ‌تر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه این‌ها می‌رسد ولی دیگران را وادار می‌کند کسی که از او کوچک‌تر است آن کار را انجام دهد.

یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف می‌ایستادند و پیروان‌شان به جای آن‌ها چاقو می‌خوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.

اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلم‌نامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاست‌بازی است. یکی از بخش‌های مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین تراب‌نژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. این‌جا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی می‌کنی و می‌گویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.

محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زنده‌یاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچ‌وقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردان‌ها آن‌قدر ضدحال می‌زنند که آدم رغبت نمی‌کند نگاه‌شان کند.

من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای این‌که سیاست‌شان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب می‌دادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح می‌کردند تا به هم‌شهری و هم‌نوع خود شلیک کنند. در گروهک‌ها فضا به گونه‌ای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچه‌های انقلابی عاشقانه زندگی می‌کردند. من همیشه می‌گویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف می‌کردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم می‌کردیم. اما الان این‌گونه نیست و همه می‌خواهند برای خود اندوخته کنند.

*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالش‌هایی را به همراه داشت؟

مهدی نصرتی: آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کند، حتی کم‌اهمیت‌ترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته می‌شود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمان‌ها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث می‌شود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقش‌های شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمی‌توانم بگویم از بازی در نقش‌های سیاسی فراری هستم اما برای من کم‌اهمیت هستند.

آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقش‌ها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تک‌بعدی نباشند. در این آثار نقش‌های خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقش‌ها شبیه ابرقهرمان‌ها نیستند.

نادر سلیمانی: می‌خواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقش‌تان در «ضد» بود؟

نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا می‌کردم ولی آن‌جا کاراکترم قهرمان قصه بود.

سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟

نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دل‌پاک و تمیزی بود.

سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقی‌تری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.

ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکش‌تر است.

نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل می‌کنید.

سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سال‌ها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل می‌گیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمی‌دهد و عشقش را زیر پای خود له می‌کند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی می‌زند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟

امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلم‌نامه‌اش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمی‌شود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیت‌پردازی «ضد» می‌توانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکل‌گرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.

خواهش می‌کنم تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایه‌داری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که می‌کند. فرمانده‌هان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار می‌کردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلم‌ساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیه‌کننده‌ها خیلی سخت است. من معتقدم همان‌گونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیه‌کننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیه‌کننده و آقای تراب‌نژاد به عنوان فیلم‌نامه‌نویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آن‌ها تشکر می‌کنم.

تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغه‌هایم پافشاری می‌کنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرف‌زدن نمی‌دانم. من فیلم می‌سازم چون قصه‌گویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یک‌سری حرف‌ها را بزنم، فیلم می‌سازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که می‌زنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول می‌دانم و هر آن‌چیزی را که می‌فهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان می‌کنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر می‌دهم.

در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاه‌طلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض می‌کند که تمام ارزش‌ها را زیر پا می‌گذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام می‌دهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال می‌آورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.

طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح می‌کنند و بت‌شان سازمان است که نماینده‌شان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسان‌ها دستور مرکزیت برای‌شان وحی منزلی بود که آن را مقدس می‌دانستند. مثال این امر «ابریشم‌چی» است.

طیف دیگر آدم‌هایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آن‌ها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آن‌ها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل می‌کنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز می‌کنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سال‌ها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی می‌دانم.

من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیف‌ها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود این‌ها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاه‌های مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آن‌ها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش می‌سوزد. وقتی این‌گونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدم‌ها می‌شود. آرزوی من این است که مخالف‌ترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.

نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم می‌گرفت در انتهای مطلب خود می‌گفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.

*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر می‌کنید در فیلم «ضد» چه‌قدر توانسته‌اید در جلب رضایت مخاطبان طیف‌های مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیت‌پردازی بسیار قدرتمند است. فکر می‌کنید «ضد» در شخصیت‌پردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چه‌قدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را می‌پذیرم؟ بازیگران چه‌قدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شده‌اند؟

ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلم‌نامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلم‌نامه آماده‌ای را کار کردم اگرچه فیلم‌نامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونه‌ای که فضای عاشقانه فیلم‌نامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.

رسانه سینمای خانگی- «الکافی» با بودجه میلیاردی ساخته نشد

 کارگردان «الکافی» درباره شایعه دریافت بودجه میلیاردی برای ساخت این مستند اظهارداشت: این پروژه با زجر زیادی ساخته شد، رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش و هزینه این پروژه در سایت مرکز موجود است، این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنم.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، مراسم اکران مستند «الکافی» به کارگردانی مسعود طاهری با حضور حجت الاسلام محسن قمی عضو مجلس خبرگان رهبری و جمعی از مسئولان و هنرمندان در تالار ایوان شمس برگزار شد.

عضو مجلس خبرگان رهبری در ابتدای این مراسم اظهارداشت: شیخ مفید درباره کتاب «کافی» گفتند که در مذهب تشیع بهترین کتاب است. درباره اینکه چرا «کافی» انقدر مهم است باید کمی خودمان را به فضایی ببریم که این کتاب نوشته شده است. «کافی» شاهکار کتب روایی ما در مذهب شیعه و سنی است. شاهکار دوم این است که مرحوم کلینی روایت اول کتاب را به عقل اختصاص دادند.

حجت الاسلام قمی افزود: در آن زمان در داخل ایران بازاری از مذاهب مختلف شکل گرفته بود و در این فضا مرحوم کلینی وقتی کتاب «کافی» را می‌نویسد در مقدمه کتاب می‌گوید که من کتابم را از عقل شروع کردم نه از توحید، کتاب، قرآن و… . این مساله حکایت از اهمیت معرفت شناسی در دین اسلام دارد. روایت دوم این کتاب درباره علم است.

عضو مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: «کافی» ابتدا به معرفت می‌پردازد و بعد به اصول دین و امامت و بعد سراغ اخلاق می‌رود که یکی از نکات شاخص کتاب است. «کافی» بعد به فروع دین و در جلد هشتم هم به روضه می‌پردازد. کتاب «کافی» فقط اصول و فروع دین نیست بلکه اخلاق و معرفت شناسی را هم جزو اصولی دینی می‌آورد و این نکته بسیار برای ما آموزنده است‌.

روایت زندگی اسلامی به زبان هنر

حجت‌الاسلام قمی اظهارداشت: درخواستی داشتم از آقای طاهری و دیگر دوستانشان که به این مقدار اکتفا نکنند که کتاب «کافی» چطور نوشته شد بلکه یک مقدار به محتوای کتاب هم ورود پیدا کنند و نحوه زندگی اسلامی را به زبان هنر برای جوانان نسل امروز روایت کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: مرحوم کلینی یک اخباری نبود بلکه محدث بود. در آن عصر یک رویکرد جدی‌تری به مسائل حدیثی وجود داشت و مرحوم کلینی به تنهایی این مسئولیت را به دوش گرفت و این میراث بزرگ را در اختیار بشریت قرار داد. بهترین شکرانه این نعمت این است که پیام آن را به خوبی درک کنیم و در قالب هنر به نسل تشنه معارف اهل بیت منتقل کنیم.

در ادامه این مراسم یاد سید عبدالله انوار و مرتضی شاهرخ‌نیا که در چند سال اخیر فوت کرده‌اند، گرامی داشته شد. سپس اکران فیلم آغاز شد.

شناخت تفکر شیعه مهم است

مسعود طاهری کارگردان «الکافی» پس از اکران این مستند اظهارداشت: بابت طولانی بودن این مستند و چند ایرادی فنی که وجود داشت از شما عذرخواهی می کنم. این اولین تجربه اکران «الکافی» بود و بهترین زمان فیلم، زمانی است که آن را تدوین و کنار دوستانت فیلم را تماشا می‌کنی.

وی گفت: از استاد عبدالله انوار و حمید شاهرخیان که در اکران قبل کنار ما بودند، یاد می‌کنم.

این پروژه با زجر زیادی ساخته شد. رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش در سایت موجود است. هزینه این پروژه هم در سایت مرکز موجود است. این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنماین کارگران افزود: اگر از علایق مذهبی صرف‌نظر کنیم. ضرورت شناخت مرحوم کلینی این است که ما در یک جامعه شیعی زندگی می‌کنیم و مهم است که تفکر شیعه را بشناسیم‌. حتی برای کشورهای همسایه ما هم ضروری است که تفکر شیعه را بشناسند. جالب است که پیشتاز این موضوع اسرائیل است و حتی بخش‌هایی از این مستند پاسخی به شیعه‌پژوهان اسرائیلی است.

طاهری درباره دلیل ساخت این موضوع بیان کرد: مستند «الکافی» در ادامه مستند «مستشرق» ساخته شده است. حدود ۱۸ سال است که پروژه‌ای را دنبال می‌کنم به نام «معمای حضور» که درباره سازمان وکالت است و هروقت سراغ این پروژه می‌روم، عملی نمی‌شود. این‌گونه پیش رفت که ابتدا مستند «الکافی» ساخته شود.

وی درباره شایعه دریافت بودجه میلیاردی اظهارداشت: این پروژه با زجر زیادی ساخته شد. رقم دقیق پروژه قبلی من با مرکز گسترش در سایت موجود است. هزینه این پروژه هم در سایت مرکز موجود است. این‌گونه نیست که برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی دریافت کنم.

این مستندساز گفت: من به شکل پدیدارشناختی فیلم می‌سازم و آثارم چند ویژگی دارد. یکی ویژگی شخصی است. من فیلم را به پدرم تقدیم کرده‌ام که در چند نسل قبل به کسی وصل نبودند. یک ویژگی دیگر اینکه مرکز گسترش کارش حمایت از ساخت مستند است و نسبت به موضوع نگاهی خنثی دارد. تاکنون دخالتی هم در ساخت آثار من نداشته‌اند.

زیربار توصیه‌ها نرفتم

طاهری بیان کرد: من برای مخاطبم احترام قائل هستم و خیالتان از کسانی که در این فیلم صحبت کردند و اطلاعات دادند راحت باشد. من زیر بار دوست و رفیق‌بازی و توصیه‌ها نرفتم. قطعا انتخاب براساس شایستگی‌های افراد بوده است.

این کارگردان گفت: زمان فیلم زیاد است زیرا مساله مهمی است. سعی کردم تاجایی که امکان دارد با مخاطب عام ارتباط برقرار کنم.کتاب «الکافی» برای نخبه عام نوشته شده است و من هم سعی کردم این سنت را حفظ کنم.

مستند «الکافی» به کارگردانی مسعود طاهری سرگذشت کتاب «الکافی» مهمترین کتاب از کتاب‌های اربعه شیعیان را روایت می‌کند. در این اکران ویژه حجت الاسلام محسن قمی، محمدجواد حق شناس، عبدالرضا مظاهری، زکینی رئیس سابق انجمن حکمت و فلسفه، استاد حسینی شیرازی، حمزه کرمی، روح الله مدامی، عبدالحسین بدرلو معاون مستند و قائم مقام مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و هومن مرادی کرمانی مدیر مستند مرکز حضور داشتند.

عوامل مستند «الکافی» عبارتند از نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده: مسعود طاهری، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: مژگان حصاری، تصویر: محمدعلی پور اسد، تدوین: مسعود طاهری، هاجر آقایی، موسیقی: فرزاد هادی، گرافیک: نیلوفر جوشن، صدا: سیاوش حیدری، راوی: محمود راسخ فر، امیرعباس قلیچ لو، اصلاح رنگ: ایمان صالحی، پژوهش: مسعود طاهری، دستیاران پژوهش: سمیه خرم‌نژاد، فاطمه حقیقت، فاطمه خضردوست، ربابه میرباقری، بازیگران: امیرعباس قلیچ لو، حمید عبادی، مهدی قاهری، حسین تقی‌زاده، مجید بختیاری، احد توحیدی‌راد، محمدمهدی پیریزاد، امیرحسین صفاپور، طراح پوستر: مونا طاهری، طراح گریم: محمدمهدی پریزاد، طراح لباس: پروین حسینی، تولید بازسازی: مجتبا دربندی، محصولی از مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی.

رسانه سینمای خانگی- «سامپو» به بلغارستان می‌رود

 فیلم کوتاه «سامپو» به شانزدهمین جشنواره فیلم خاورمیانه و شمال آفریقا صوفیه موسوم به «منار» بلغارستان راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «سامپو» به کارگردانی مرضیه ریاحی، تهیه‌کنندگی حسین کاکاوند و نویسندگی مرجان ریاحی به نمایندگی از ایران در جشنواره رقابت می‌کند.

جشنواره «منار» از سال ۲۰۰۹ در شهر صوفیه پایتخت بلغارستان آغاز به کار کرد و هرساله بهترین آثار سینمایی، مستند و کوتاه را از کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه و شمال آفریقا به نمایش می‌گذارد. این جشنواره به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی منطقه بالکان شناخته می‌شود.

شانزدهمین جشنواره فیلم خاورمیانه و شمال آفریقا صوفیه «منار» از ۱۲ تا ۲۸ ژانویه (۲۲ دی ماه تا ۸ بهمن) در بلغارستان برگزار می‌شود.

عوامل «سامپو» عبارتند از: کارگردان: مرضیه ریاحی، تهیه‌کننده: حسین کاکاوند، بازیگران: لیندا کیانی، مریم بوبانی، هیلدا کردبچه و حنان عزیزی، نویسنده: مرجان ریاحی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی‌تیرانی، مدیر صدابرداری: سامان شهامت، تدوین: هانی سلمانی، طراح صحنه: فائزه محمدی، طراح لباس: لیلا طاهری، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: سعید آهنج، مدیر تولید: هومن محمودی، گریم: هانیه الوند، منشی صحنه: شیدا شعبانی، عکاس صحنه: مهسا عباسی، اصلاح نور و رنگ: سامان مجدوفایی، جلوه‌های ویژه: علیرضا قادری اقدم، طراحی و صداگذاری: سامان شهامت، صدابردار: جابر انصاریان، فیلمبردار پشت صحنه: مصطفی امامی، عکاس پوستر: فتاح ذی نوری، طراح پوستر: علیرضا ربیع‌مقدم، طراح لوگو: علیرضا قادری اقدم، گروه فیلمبرداری: مهدی حسینی، احسان نادری، حسین باباخانی، علی فتحی، مسئول هماهنگی: عباس سمائی،  امیرحسین بغدادی، جانشین تهیه‌کننده: محمود سمائی، جانشین مدیر تولید: حمید مرادخانی، مدیر تدارکات: فرهاد غلام‌زاده، دستیاران صحنه: امیرحسین محمدیاری، آیدا چرخیان، آرمیتا فرج الهی، دستیار صدا: حسین داغلانی، دستیار دوم کارگردان: مبینا بنکار، ترجمه انگلیسی برای زیرنویس: بونا الخاص، تجهیزات فنی: رضا حماسی – اپیک، تدارکات: مجتبی خوش افکار، تهیه‌غذا: رستوران بهار – ابراهیم خانجانی، خدمات: امید جمشیدی، حمل و نقل: علیرضا نیستانی نایینی، ابوالفضل نظرک، آرش احمد نژاد، بهرام خسروی، صمد اسدالهی سیس، ابراهیم پارسا نژاد، محصول کاکو فیلم.

خروج از نسخه موبایل