علی دهکردی به عنوان مدیرعامل خانه سینما انتخاب شد.
به گزارش سینمای خانگی از خانه سینما، در جدیدترین جلسه هیات مدیره خانه سینما، علی دهکردی بازیگر سینما و عضو هیات مدیره مدیرعامل این تشکل صنفی شد.سخنگوی خانه سینما اعلام کرد: در جدیدترین جلسه مقرر شد یکی از اعضا هیات مدیره به عنوان مدیرعامل انتخاب شود که به اتفاق آرا اعلی دهکردی به عنوان مدیرعامل انتخاب شد.
به گزارش ایرنا، دهکردی جانشین مرضیه برومند شده است.
مرضیه برومند ۱۰ مهر ماه استعفا داد و هیئت رییسه خانه سینما ۲۶ آبان ماه استعفای وی را پذیرفت.
علی دهکردی بازیگر سینما در آثار سینمایی از جمله از کرخه تا راین، روز شیطان، ماه و خورشید، راز پرواز، تاکسی نارنجی، تلفن همراه رئیسجمهور و دریاچه ماهی ایفای نقش کرده است.
جدیدترین قسمت برنامه تلویزیونی «نقد سینما» که به نقد و بررسی مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» اختصاص دارد، به «واکاوی استعفای مدیرعامل خانه سینما» میپردازد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی برنامه، چهلویکمین قسمت از برنامه تلویزیونی «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری که امشب- ۱۹ آبان از شبکه چهار سیما روی آنتن میرود، به نقد و بررسی مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» اختصاص دارد و درباره دو موضوع «واکاوی استعفای مدیرعامل خانه سینما» و «اهمیت گفتگو در سینمای ایران» صحبت میشود.
«میز نقد سینمای ایران» سراغ مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» میرود و محمد صابری روزنامهنگار سینمایی با شهرام میراباقدم کارگردان این اثر به گفتگو مینشیند.
در میز خبر این برنامه با حضور سعید الهی، به موضوع «واکاوی استعفای مدیرعامل خانه سینما» پرداخته میشود.
همچنین امیررضا مافی در میز گفتگوی ویژه نیز میزبان امیر قادری منتقد سینما است تا با وی درباره «اهمیت گفتگو در سینمای ایران» صحبت کند.
فصل چهارم برنامه تلویزیونی «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری، میزبانی امیررضا مافی و با مشارکت سازمان سینمایی سوره، هر هفته جمعهها ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه از شبکه چهار سیما به صورت زنده روی آنتن میرود.
مراسم رسمی بدرقه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر راس ساعت۱۰ صبح با اجرای بهرام رادان (بازیگر) برپا شد که از مردم خواست به احترام پیکر این دو هنرمند به پا خیزند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قبل از آغاز مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر که صبح پاییزی ۲۶ مهر ماه برگزار شد ، جمعی از مردم علاقهمند و هنرمندان با حضور در محوطه پهنه رودکی تالار وحدت آماده وداع شدند و ترانه «چرا رفتی؟» همایون شجریان و بخشی از موسیقی فیلم «سنتوری» تا پیش از آغاز مراسم پخش شد.
احمدرضا درویش، محمدمهدی عسگرپور، شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، فرهاد مجیدی، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، رامبد جوان، مهران مدیری، حامد بهداد، نوید محمدزاده، بهنوش طباطبایی، سیامک انصاری، امین حیایی، محمدرضا گلزار، مسعود کرامتی، امیر جدیدی، امیر آقایی، مصطفی کیایی، امیر جعفری، محمدعلی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، هادی حجازیفر، محمد رسول اف، همایون ارشادی، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، دانش اقباشاوی، محسن امیریوسفی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، حبیب ایلبیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمانآرا، غلامرضا موسوی، بهزاد فراهانی، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقاننسب، مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، مهرداد صدیقیان، مهوش وقاری، ژاله صامتی، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، سیما تیرانداز، محسن کیایی، سیف الله صمدیان، مسعود اطیابی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینه، سیاوش خیرابی، سپیده خداوردی، مانی حقیقی، فرهاد اصلانی، کوروش نریمانی، فرامرز قریبیان، فرهاد آئیش ، افشین هاشمی، پردیس احمدیه، ایرج راد، اصغر همت، جمال ساداتیان، فرزاد حسنی و…. از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر بودند.
مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شد.
مراسم رسمی تشییع داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر ساعت ۱۰ با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.
مراسم با اجرای بهرام رادان بازیگر همراه شد که در ابتدا از حاضران خواست به احترام ورود پیکر این فیلمساز و همسرش به پا خیزند.
مسعود کیمیایی به سخنرانی پرداخت و از شدت تاسف نتواست به روی سن برود و سخنان کوتاهی را در بدرقه همنسل فیلمسازیاش داریوش مهرجویی مطرح کرد و گفت: نمیتوانم سخن بگویم، غیرممکن است از رفتن داریوش مهرجویی بگویم.
فرهاد آییش بازیگر سخنانش را با تسلیت برای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آغاز کرد و گفت: استاد علی نصیریان در سفر هستند و پیامی را فرستادند. نصیریان در این پیام صوتی گفت: در بیماری با فکر و خیالت به سر میبرم. من فرو ریختم و بیخواب شدم. چه کنم؟ از اولین کار خلاقهات در کنارت بودم تا آخرین کار اما الان نیستم. ای مهر فرزانه! این چه روزگاری است؟!
بهمن فرمان آرا کارگردان هم در سخنانی گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینجا انجام شود. ما کجا زندگی میکنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همانطور که مسعود کیمیایی گفت: «هیچ چیز نمیتوانم بگویم. چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته است و هر هفته قرار است اینطور جمع شویم برای یک نفر دیگر که میرود؟» با این حال تشکر میکنم از اینکه آمدید.
علی مصفا (بازیگر) نیز در این مراسم با حضور در جایگاه، پیام فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) و صفا مهرجویی را قرائت کرد.
فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) نوشته بود: چطور میتوانم از شیفتگان داریوش تشکر کنم. چگونه چنین مرگ هولناکی برای داریوش و وحیده رقم خورد؟ دلم به این خوش است که نسلی جدید فیلمهایت را کشف میکند و معنای خاص خود را از آن پیدا میکند.
چند سال است مشغول نوشتن خاطراتی هستیم. خاطراتی که در آن خشم هم بود ولی حالا دیگر خشمی وجود ندارد و چه حیف که در هفت ماه گذشته با داریوش قهر بودم، نمیشود اینطور بدون خداحافظی بروی.
دلم پیش موناست که یک شبه تنها شد. پیش صفا و مریم که چطور پدرشان را از دست دادند.
صفا مهرجویی فرزند مهرجویی نیز در پیام خود نوشته بود: دنیا یک پدر خوب و بزرگ را از دست داد. ای کاش سرنوشت جور دیگری رقم میخورد.
من میدانم و مطمئنم که خاطره پدرم زنده میماند هم بخاطر آثارش و هم بخاطر زندگی شریفش. از صمیم قلب قدردان مردم و هنرمندان هستم که در غیاب من مراسم را برپا کردند.
بهرام رادان در ادامه پیامی از کیانوش عیاری کارگردان خواند که در بستر بیماری است و اعلام کرد که متاثر است از این اتفاق و از ویژگیهای داریوش مهرجویی گفت.
عیاری در پیام خود نوشته بود: داریوش مهرجویی متبحرترین ترسیم کننده زندگی بود. او حتی در فیلمهای پیچیده و روشنفکرانهاش چنین ویژگی داشت. او با دانش و بینش خود میتوانست روایت مطلوبی از هر زندگی تصویر کند. این جنایت وحشتناک معمای تازه ای است که به زودی ابعاد آن برای مردم مشخص میشود.
در ادامه محسن امیریوسفی، رییس کانون کارگردانان پیام کانون کارگردانان را قرائت کرد که در بخشهایی از صحبتهایش متاثر شد و با گریه پیام را خواند.
او پیش از قرائت متن گفت: بعد از مرگ غمانگیز کیومرث پوراحمد در اول بهار، شاهد مرگ فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر در اول پاییز هستیم.
در بخشی از پیام کانون کارگردانان نوشته شده بود: این شب پایان تلخی شد برای سینمای روشنفکری.
در این پیام از سینماگران مختلفی مانند تقوایی، کیارستمی، حاتمی و… نام برده و درخواست شده بود شرایط برای فیلمسازی همه فراهم شود.
کانون کارگردانان همچنین درخواست کرد که عاملین این حادثه در هر لباسی شناسایی و مجازات شوند.
در بخشی دیگر بهرام رادان پیام صوتی دختر بزرگتر مهرجویی، مریم را پخش کرد.
همچنین در ادامه مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما از مردم حاضر در مراسم که خواستار محاکمه قاتلان بودند، درخواست کرد که با آرامش و احترام بگذارند مراسم برگزار شود.
او گفت: قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعاملِ بدبختِ خانه سینما بخوانم ولی کسی نتوانست چیزی بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش میکشد. ما کارگردانی بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم «دایره مینا» دو، سه سال ممنوع از پخش بود. فیلم «گاو» نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی میکنم و از آنها میخواهم شرایط فعالیت جوانهای سینما را فراهم کنید.
از اینها ( جوانان سینماگر) نترسید. بگذارید کارشان را بکنند. آستانه درد هنرمندان کم است ولی سیاستمداران آستانه تحمل بالایی دارند.
وی تاکید کرد: ما اینجا ماندیم در مملکت خودمان باشیم. با ما خوب باشید آنوقت با اسراییل و رژیم صهیونسیتی هم میجنگیم.
او خطاب به مونا مهرجویی هم گفت که آغوش ما همیشه برای تو باز است.
در آخر مونا مهرجویی دختر کوچکتر داریوش مهرجویی با تشکر از حاضران گفت: تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستادهاند تا من نیفتم. امیدوارم قاتلین زودتر پیدا شوند. به قول بابام قاتلین بین ما هستند.
در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بدرقه شد.
این خبر در طول مراسم خاکسپاری در مقابل تالار وحدت به روز رسانی شد.
مراسم رسمی بدرقه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر راس ساعت۱۰ صبح با اجرای بهرام رادان (بازیگر) برپا شد که از مردم خواست به احترام پیکر این دو هنرمند به پا خیزند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قبل از آغاز مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر که صبح پاییزی 26 مهر ماه جمعی از مردم علاقهمند و هنرمندان با حضور در محوطه پهنه رودکی تالار وحدت آماده وداع شدند و ترانه «چرا رفتی؟» همایون شجریان و بخشی از موسیقی فیلم «سنتوری» تا پیش از آغاز مراسم پخش شد.
احمدرضا درویش، محمد مهدی عسگرپور، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، امین حیایی، محمدرضا گلزار مسعود کرامتی، محمد علی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، محمد رسول اف، همایون ارشادی، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، دانش اقباشاوی، محسن امیریوسفی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، حبیب ایلبیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمانآرا، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقاننسب، مانی حقیقی،مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، مسعود اطیابی و…. از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر بودند.
مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شد.
مراسم رسمی تشییع داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر ساعت ۱۰ با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.
مراسم با اجرای بهرام رادان بازیگر همراه شد که در ابتدا از حاضران خواست به احترام ورود پیکر این فیلمساز و همسرش به پا خیزند.
مسعود کیمیایی در ابتدا به سخنرانی پرداخت و از شدت تاسف نتواست به روی سن برود و سخنان کوتاهی را در بدرقه همنسل فیلمسازیاش داریوش مهرجویی مطرح کرد و گفت: نمیتوانم سخن بگویم، غیرممکن است از رفتن داریوش مهرجویی بگویم.
سپس فرهاد آییش بازیگر سخنانش را با تسلیت برای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آغاز کرد و گفت: استاد علی نصیریان در سفر هستند و پیامی را فرستادند. نصیریان در این پیام صوتی گفت: در بیماری با فکر و خیالت به سر میبرم. من فرو ریختم و بی خواب شدم. چه کنم؟ از اولین کار خلاقهات در کنارت بودم تا آخرین کار اما الان نیستم. ای مهر فرزانه! این چه روزگاری است؟!
بهمن فرمان آرا کارگردان هم در سخنانی گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینجا انجام شود. ما کجا زندکی میکنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همان طور که مسعود کیمیایی گفت: هیچ چیز نمیتوانم بگویم. چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته است و هر هفته قرار است اینطور جمع شویم برای یک نفر دیگر که میرود؟ با این حال تشکر میکنم از اینکه آمدید.
علی مصفا (بازیگر) نیز در این مراسم با حضور در جایگاه، پیام فریار جواهریان (همسر سابق) و صفا مهرجویی را قرائت کرد.
بهرام رادان در ادامه پیامی از کیانوش عیاری کارگردان خواند که در بستر بیماری است و اعلام کرد که متاثر است از این اتفاق و از ویژگیهای داریوش مهرجویی گفت.
او همچنین در ادامه پیام صوتی دختر بزرگتر مهرجویی را پخش کرد.
محسن امیریوسفی رئییس کانون کارگردانان که پیام این کانون را قرائت کرد، در بخشهایی از صحبتهایش متاثر بود و نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد.
مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما خطاب به حاضران که خواستار محاکمه قاتلان بودند، درخواست کرد که با آرامش و احترام بگذارند که مراسم برگزار شود.
او گفت: قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعامل بدبخت خانه سینما بخوانم ولی کسی چیزی نتوانست بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش میکشد. ما کارگردان بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم «دایره مینا» دو، سه سال ممنوع بود. فیلم «گاو« نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی میکنم و از آنها میخواهم شرایط فعالیت جوانهای سینما را فراهم کنید. از این ها نترسید. بگذارید کارشان را بکنند. آستانه درد هنرمندان کم است ولی سیاستمداران آستانه تحمل بالایی دارند.
مونا مهرجویی دختر مهرجویی با تشکر از حاضران گفت: تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستاده اند تا من نیافتم. امیدوارم قاتلین زودتر پیدا شوند و به قول بابام قاتلین بین ما هستند.
داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر ۲۲ مهر ماه در منزل شخصیشان به قتل رسیدند.
در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بدرقه شد.
از همان بامداد یکشنبه، ۲۳ مهرماه که خبر قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش منتشر و تایید رسمی شد، فضای مجازی از واکنش هنرمندان و دوستداران این سینماگر پر شد؛ واکنشهایی که همچنان با بازنشر عکسهای این فیلمساز و آثارش یا سکانسهایی از فیلمهای او همچنان ادامه دارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قتل فجیع فیلمساز باسابقه سینمای ایران و همسرش خیلی از هنرمندان را همراه با دیگر علاقهمندان به سینما در شوک و ماتم فرو برد و از نخستین لحظاتی که خبر این جنایت منتشر شد، واکنشهای مختلفی در فضای اجتماعی بازتاب یافت.
بهرام رادان که ماندگارترین نقش سینماییاش را در فیلم «سنتوری» مهرجویی بازی کرده، با انتشار سکانسی از این فیلم و یک عکس به همراه خانواده مهرجویی نوشته است: «چقدر عجیب، چقدر دلخراش، چقدر بیرحمانه، وای بر ما»
تهمینه میلانی که با همسرش محمد نیکبین به همراه داریوش مهرجویی تهیهکنندگی فیلم «بمانی» را برعهده داشت نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی متنی را نوشته که در بخشی از آن آمده است: «خانواده سینما شوکه و به هم ریخته است. و خواهان رسیدگی به این فاجعه هولناک.
آقای مهرجویی برای من و همسرم با آن که در ساخت فیلم «بمانی» همکاری کردیم، فقط یک کارگردان برجسته و تاثیرگذار در تاریخ سینمای ایران نبود، ایشان و همسر اولشان خانم فریار جواهریان از دوستان عمری ما هستند.»
او همچنین عکسی را با «گرامیداشت سه عزیز از دست رفته، ناصر ملک مطیعی، صادق سمیعی و داریوش مهرجویی» منتشر کرده است.
مصطفی کیایی با انتشار یک عکس از داریوش مهرجویی به توصیف حال و احوالش در نیمه شب ۲۳ مهرماه پرداخته و نوشته است: «ساعت حدود ۲ شب با صدای زنگ موبایل از خواب پریدم. نگاه کردم. پدرام شریفی بود، ترسیدم و جواب دادم. با صدای وحشتزده و لرزان گفت: شما هم شنیدی مهرجویی رو کشتن؟ عجیبترین و وحشتناکترین و بیزمانترین خبر ممکن. مهرجویی و همسرش در خانه به قتل رسیدن. کوتاه و تلخ و من هنوز شوکه از این سرنوشت و این میزان سیاهی برای این روزهای سینما.»
رامبد جوان هم با صفحهای سیاه نوشته است: «داشتم با درد نبودن آتیلای عزیزم میسوختم و میساختم که دیشب خبری ترسناک و عجیب منتشر شد. داریوش خان مهرجویی و همسرشون کشته شدند. با ضربات چاقو کشته شدند! با این همه تلخی در طول این یک سال گذشته چه میکنیم؟ حالا چقدر باید بگذرد و چه چیزهایی باید دست به دست هم بدهند تا در این نقطه جهان کسی مثل مهرجویی بزرگ شکل بگیره که تاثیرات تفکرات و هنر و زیستش بتونه مسیر زندگی هزاران بزرگ و کوچیک رو تغییر بده؟؟»
رضا کیانیان با انتشار تصاویری از اعلام خبر قتل مهرجویی و همسرش نوشت: «اگر پنج کارگردان نامی در تاریخ سینمای ایران بودند و هستند، بیهیچ شکی یکی از آنها داریوش مهرجویی بود. اشک چشمانمان خشک شده، باید خون گریه کنیم. او یک خصلت برجسته داشت. کار میکرد، فیلم میساخت تا آخرین قطره جانش. مهم نیست فیلمهای آخر او را دوست داشته باشیم یا نه، مهم این است که او خسته نمیشد. کنار نمیکشید. کار میکرد، به همین خاطر زنده بود. خودش خودش را نکشت این برای من مهمترین است.»
شهرام مکری هم متن کوتاهی را از کتاب «مهرجویی کارنامه ۴۰ ساله» از گفتوگوی مانی حقیقی با این فیلمساز منتشر کرده که مهرجویی در آن درباره سختی فیلمسازی در شرایط خاص صحبت کرده بود.»
مرضیه برومند – مدیرعامل خانه سینما – هم نوشته است: «فکر میکنم به مونا (دختر داریوش مهرجویی) که دیشب با چه منظره دهشتناکی روبرو شده و چطور تاب آورده. به ستاره که هفته پیش همسفر پیکر بیجان پدرش بود. به دختر دانشجوی مازیار. به مهرانه عاشق و مریم نازنین که خبر مرگ پدر و بارداریاش را همزمان شنیده. به سارا که هنوز برای داود گریه میکند و به همسران همه سینماگران ایران که بار سنگین ناامنی شغلی اقتصادی و روحیه همسرانشان را در سکوت به دوش میکشند و دم بر نمیآورند.»
سارا بهرامی نیز در متنی نوشت: « نمیدونم تا حالا چند بار «لیلا» رو دیدم. بارها و بارها پیش اومده در خلوت، وقتی مشغول خود و تنهایی بودم فیلم لیلا در حال نمایش در خانه بود. گاهی پیش آمده بعد از تیتراژ پایانی دوباره از ابتدا لیلا رو دیدم. گاهی تنها، شنیدن صدای فیلم برای من کافی بود. یک احساس عجیب و پایدار دارم به این فیلم. نمیدونم چند بار «پری» رو دیدم، چند بار «هامون»، آخ «هامون»…
هیچ وقت نتونستم درباره احساسی که با دیدن این فیلمها تجربه میکردم توضیح کاملی بدم. برای من چیزی بیشتر از عشق به سینماست. آقای مهرجویی با شما چیزی فراتر تجربه میکردم و حالا چه کنم؟»
رضا میرکریمی هم برای مرگ سخت داریوش مهرجویی نوشته است: «خداحافظی تلخ با استاد داریوش مهرجویی، فیلمسازی خلاق و تجربهگرا و روشنفکری باسواد و منصف که نسل من بسیار از او آموخت.»
این دلنوشتهها برای داریوش مهرجویی از سوی بخش گسترده ای از سینماگران منتشر شده و برخی هم با انتشار خبر قتل و جزئیات آن مطالبی را نوشتهاند که به هومن سیدی، بهمن فرمانآرا، پرویز پرستویی، پوران درخشنده، بابک کریمی، مهدی سلطانی، پریناز ایزدیار، پانتهآ پناهیها، نسیم ادبی، پوریا شکیبایی و تینا پاکروان میتوان اشاره کرد.
فیلم سینمایی «نگهبان شب» از میان سه نامزد نهایی، به اتفاق آرا به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ انتخاب شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، با اعلام کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار، فیلم سینمایی «نگهبان شب» از میان سه نامزد نهایی، به اتفاق آرا به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ انتخاب شد.
اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بعد از برگزاری جلسات متعدد و انتخاب سه نامزد نهایی، فیلم سینمایی «نگهبان شب» به کارگردانی سید رضا میرکریمی را به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ برگزیدند.
در ابتدای نشست نهایی کمیته انتخاب که بعدازظهر امروز ۲۸ شهریور برگزار شد، مجید زینالعابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی ضمن قدردانی از اعضا برای بررسیهای دقیق و بازبینی آثار توسط آنان که جملگی از سینماگران خبره و حاذق سینمای کشور هستند، گفت: صیانت از حق حضور و تلاش هنری سینماگران کشورمان برای معرفی تواناییهای حرفهای، فنی و محتوایی سینمای ایران در عرصههای جهانی را محفوظ میدانیم و امیدواریم از ظرفیتهای سینما، طعم و رنگ نگرش ایرانی را بیشتر به دنیا معرفی کنیم.
وی با اشاره به ظرفیتهای رشدیافته سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی، برای همه سینماگرانی که آثار آنان در این دوره مورد توجه کمیته انتخاب بود، تشکر کرد.
همچنین مرضیه برومند کارگردان و مدیرعامل خانه سینما پس از قدردانی از اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۲۴ و عرض خسته نباشید به آنان، اظهار کرد: گرچه شرایط به گونهای است که گرایش سینماگران به سمتوسوی ساخت فیلمهای سرگرمکننده افزایش یافته است، اما باید در نظر داشته باشیم که سینمای گونه اجتماعی بسیار مهم است، بنابراین انتظار میرود به این گونه سینمایی، رسیدگی و نگاه بیشتری شود.
در ادامه این نشست، رائد فریدزاده معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی و سخنگوی کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار ۲۰۲۴ درباره روند نماینده ایران به مراسم یادشده گفت: کمیته انتخاب بعد از برگزاری سلسله جلسات متعدد و بررسی ۴۲ اثر حائز شرایط، در مرحله نخست ۱۵ فیلم را برای بازبینی انتخاب و در نهایت با بررسی چندباره، سه فیلم را به عنوان نامزد نهایی فهرست معرفی به آکادمی اسکار پیش رو، انتخاب کرد.
فریدزاده در ادامه اظهار کرد: سه فیلم «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس، «نگهبان شب» ساخته رضا میرکریمی و «شهرک» از ساختههای علی حضرتی، آثار راهیافته به مرحله پایانی بازبینی و در نهایت انتخاب نهایی کمیته معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بودند تا ضمن احترام به تمامی آثار بررسی شده، یکی از این سه فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران راهی آکادمی اسکار ۲۰۲۴ شود.
معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی در پایان با تاکید بر ارجنهادن به تمامی آثار بررسی شده گفت: اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران پس از در نظر گرفتن تمامی جوانب، به اتفاق آرا فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی سید رضا میرکریمی را به عنوان نماینده نهایی سینمای ایران برای آکادمی اسکار ۲۰۲۴ انتخاب کردند.
فیلم سینمایی «نگهبان شب»، بیستونهمین نماینده معرفیشده سینمای ایران به آکادمی اسکار است که در سال ۲۰۲۴، برگزاری نودوششمین دوره خود را پشت سر میگذارد.
منوچهر شاهسواری، رسول صدرعاملی، علیرضا حسینی، احمد مرادپور، محمد داوودی، اکبر نبوی، پرویز شیخطادی، بهروز شعیبی و رائد فریدزاده (دبیر کمیته)، اعضای تشکیلدهنده کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار ۲۰۲۴ بودند.
این جمله از کیست؟ «اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیمگری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیمگری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آییننامه.»
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مشرق؛ با تغییر رویکرد دولتها از تصدیگری به تنظیمگری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیتها در عرصههای گوناگون، نقش نهادهای تنظیمگر بسیار برجسته شده است. اگرچه در عرصههایی مانند رسانه بویژه رسانههای نوین، دنیا با استفاده از ظرفیتهای مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصه تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، اما همچنان نقش نهادهای تنظیمگر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیده همگرایی و کمرنگشدن مرزهای حوزههای رسانهای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیمگر لحاظ شده است.
مدتها خبرهایی از ساترا به عنوان یک نهاد تنظیمگر به گوش میرسید که قرار است مجمع صنفی را راه بیندازد. البته که این اتفاق میتواند سبب تعارضهای بسیاری شود.همچنین وجود یک مجمع صنفی شاید حتی یک رقیب جدی برای انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدیویی برخط محسوب شود و شاید مشابه این اتفاق را در همان دورهای شاهد بودیم که عسگرپور مدیرعامل خانهسینما بود و به نوعی میتوان به سبب فعالیتهای صنفیاش به عنوان مرد روزهای سخت هم شناخته میشود؛ روزهای سختی که در اواخر دولت دهم فضای سینما را چنان تنگ کرد که منجر به تعطیلی خانهسینما شد.
تاریخ به خاطر خواهد داشت که ایستادگی و سماجت محمدمهدی عسگرپور در مقام مدیرعامل این نهاد صنفی با همراهی و همدلی اکثریت قریب اتفاق اهالی سینما چطور نتیجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانهسینما شد.اگر خاطرتان باشد، در ابتدای دهه ۹۰ عملکرد خانهسینما و تغییر اساسنامه آن با انتقاد شدید جواد شمقدری در معاونت سینمایی همراه شد و به نوعی موجبات تعطیلی خانهسینما را فراهم کرد اما این تلاشهای بیوقفه عسگرپور مدیرعامل و هیأتمدیره وقت خانهسینما به همراه بیانیههای تند و تیز عده ای از اهالی سینما بود که مانعی شد بر انحلال دایمی آن. جدالهای کلامی عسگرپور با شمقدری و سیدمحمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که بعضی از آنها در رسانهها منتشر میشد، یادتان هست؟
«خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یکسال از مسئولیتتان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتنشان چندان پیشزمینه و تجربه خاصی لازم ندارد، بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید.» (نامه عسگرپور به وزیر ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)
«در این نامه ادبیاتی از تودهمسلکهای سابق و لیبرالمنشهای امروز دیده میشود که سعی میکنند خشم و عصبانیت ناشی از عدم موفقیتهای سیاسیشان را جبران کنند. همصدایی و استقبال رسانههای بیگانه از این اقدام نیز خود قابل تأمل بود! خدا را شکر در جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که حتی هتاکان و بیادبان هم به نامهپراکنی بپردازند. از آنجا که پاسخ هتاکان در نزد عاقلان خاموشی است، در مقام پاسخگویی برنمیآییم. فقط جهت روشنگری چند مطلب ذکر میشود…» (پاسخ شمقدری به نامه عسگرپور۱۰ مهر ۸۹) و…
تمام این منازعات و مناقشات نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانهسینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمیآید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمیدانست؛ نکتهای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانهسینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند. از آن روزها که بگذریم، حالا در دولت سیزدهم انگار تمام آن وقایع و اتفاقات دوباره تکرار میشود؛ با این تفاوت که اینبار کار برای عسگرپور به مراتب سختتر از ابتدای دهه ۹۰ است. اگر آن زمان تمرکز او بر ممارست از کیان خانهسینما بود و صرفاً با تیم جواد شمقدری در سازمان سینمایی طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سینما و هنرمندان دفاع میکند.
حکایت یک ماجرای مسبوق به سابقه!
عسگرپور دبیر انجمن نمایش ویدیویی در خصوص تلاش ساترا برای گستردهتر کردن زمینه فعالیت خود با برگزاری مجمع و شکلدهی شورا و تدبیر انجمن در مقابل آن گفت: شبیه همین اتفاق در حوزه سینما نیز رخ داد.
در سالهای ۱۳۸۹ و ۹۰، مسئولان وزارت ارشاد وقت در مقابله با خانهسینما آمدند و گفتند که فعالیت شما خیلی برای ما مهم است و میخواهیم با هنرمندان در ارتباط باشیم، ولی بهتر است صنف کنار برود و افراد یکییکی جذب شوند. در آنجا هم گفتند هر کسی که میخواهد، میتواند ثبتنام کند و ممکن است نوبت به شما نرسد و…. این موجب شد عجلهای در میان گروهی از سینماگران بهوجود آید. البته اغلب سینماگران متوجه شدند که این کار شکل قانونی ندارد و وارد این جریان نشدند.
همانطور که اکنون ساترا که با ردیف بودجه و نه قانون اداره میشود، تقریباً با همان شیوه عمل میکند. مجموعه صداوسیما میتواند نهادهای درونی مربوط به خود را مدیریت کند. بنابراین اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیمگری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیمگری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آییننامه.
وی اعتقاد دارد چنین نهادی که با ابهامات قانونی قصد دارد فعالان پلتفرمها را جذب کند و مجمع عمومی تشکیل دهد، اسمی هم روی این مجمع عمومی نمیتواند بگذارد: موقعیت چنین است که یک مسئول تصمیم میگیرد مثلاً هفت یا هشت نفر از فعالان صنف را در کنار خود جمع کند، اما از آنجا که این کار مبنای قانونی ندارد، با آمدن مدیر بعدی وضعیت میتواند کاملاً تغییر کند. حالا ممکن است همکاران ما شتابزده عمل کنند و بگویند ما باید برویم و اگر نرویم اوضاع بد میشود؛ در سینما نتیجه این بود که هرچه سینماگران بیشتری رفتند، اوضاع سختتر شد.
همچنین مهدی کوهیان حقوقدان، از منظر حقوقی در خصوص اقدامات اخیر ساترا گفت: برنامه ششم توسعه همهچیز را روشن کرده و گفته است کل ماجرا باید به سازمانهای مردمنهاد و رگولاتوری از بخش دولتی واگذار شود. وی ادامه داد: آییننامه را هم که خود آقای رئیسی ابلاغ کردند و یک سال به صداوسیما و ارشاد وقت دادند که تصدیگریها و صدور مجوزها را به سازمانهای مردمنهاد واگذار کنند.او معتقد است بسیاری از عقبنشینیهای اعضای صنف در مقابل فشارهای ساترا بهدلیل ناآشنایی با محدوده اختیارات است.
اتحاد اعضا موجب قویتر شدن صنف میشود!
نوروزی بازرس انجمن نمایش ویدیویی گفت: آنچه که میتواند موجب قویترشدن صنف شود، اتحاد میان اعضاست؛ پلتفرمها و شرکتهای فعال در عرصه VOD با اتحاد و کنار هم قرار گرفتن میتوانند به یاری هم بیایند و موجب پیشرفت شوند. فراز و فرودهایی همواره بوده است، اما باید بتوانیم چالشهای عرصه تنظیمگری را به کمترین میزان برسانیم. اینکه بتوانیم موفقیتهای بیشتری بهدست آوریم، نیازمند این است که محکمتر از قبل کنار هم باشیم. اعضا بهواسطه همین همنشینیها میتوانند از مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، بگویند و این به اشتراک گذاشتن اتفاقات در انجمن میتواند منجر به ارائه پاسخهای محکمتر شود.
البته در این میان مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس ضمن انتقاد از اقدام جدید ساترا برای تشکیل مجمع «رصتا»، در نامهای به وزیر کشور خواستار توضیح درباره روند شکلگیری این مجمع شد.
او در این نامه نوشت که سازمان صداوسیما نیز در حالی بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور از امواج این تغییرات متأثر گردیده است که در دوره جدید مدیریت این سازمان از یک سو شاهد افت محسوس کیفیت برنامههای تولیدی این سازمان هستیم و از سوی دیگر بهدلیل اتخاذ سیاستهای انحصارگرایانه و سراسر غلط در موضوع تنظیم مقررات صوت و تصویر از طریق تأسیس سازمانی به نام ساترا بدون طی مراحل و ضوابط قانونی، شاهد آن هستیم که تلاش داشته و دارد تا شرکتهای ارائه دهنده محتواVODها را تحت فشار قرار داده و تا مرز فیلترینگ بکشانند که با ایستادگی ریاست محترم جمهوری، دستگاه قضا و مجلس شورای اسلامی ناکام مانده است.
همچنین توانگر در ادامه ضمن گلایه از ایجاد یک نهاد صنفی نوشته است که در جدیدترین تحرکاتی از این جنس فشارها، سازمان صداوسیما همه تلاش خود را بر آن نهاده که در کنار نهاد غیرقانونی ساترا، یک نهاد به اصطلاح صنفی، با حضور شرکتهایی که برای آنها مجوز صادر کرده است، ایجاد کند.
دهنکجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری
او نتیجه این فرایند غلط راهاندازی رگولاتوری را مقابل بخش خصوصی و دهنکجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری در کشور از سوی این سازمان دانست و در ادامه نامه نوشت که اساساً ساترا با مجمع صنفی مذکور تعارض منافع دارد و چگونه ممکن است یکی به این شکل نادرست، حامی و در عمل متولی تشکیل مجمع دیگری باشد!؟
توانگر در پایان نامه نوشت که با توجه به آنکه ساترا، عجولانه و با وجود مخالفتهای فراگیر بسیاری از شرکتها و مجامع صنفی فعال این حوزه، در حال تأسیس غیرقانونی مجمع مذکور با دادن فراخوان و برگزاری انتخابات برای تعیین هیأت رئیسه آن است، خواهشمند است در پاسخگویی به سؤالات سه گانه فوقالذکر تسریع فرمایید.البته پیش از این سعید مقیسه رئیس ساترا بخشی از این ممیزیها را ناظر به سیاستهای محتوایی دانست و گفت: ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کردهایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بیدلیل برای مخاطب پخش نکند، مورد سؤال واقع میشود.
گاهی اتفاقی رخ میدهد، مشکل فنی پیش میآید و گرفتاریای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع میشود که ما ورود میکنیم.همچنین در ادامه مقیسه خود را لزوماً مرجع تصمیمگیری در این موارد ندانست و گفت: ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خرابکننده صنعت است. حتی اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد، ما به روشهای مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.
صدا و سیما مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر
از طرفی پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما درباره جایگاه قانونی ساترا عنوان کرد که اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را بهعنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان که به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد، در سال ۱۳۷۹ دستور العملها را بهصورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.
همچنین وی در حاشیه اختتامیه جشنواره «پژواک» در پاسخ به سؤالی درباره پخش سریالهای خانگی از تلویزیون گفت: برخی از طرحهایی که به ساترا ارائه شده کاملاً با اولویتهای فرهنگی جامعه ، ضرورتها و نیازهای فرهنگی جامعه منطبق است. آنچه که ذائقه فرهنگی و سالم جامعه به آن نیاز دارد و ما هم اینها را با دوستانمان در ساترا بررسی کردهایم،این که هم طرحهای اینچنینی را تشویق کنند و هم اگر طرحهای اینچنینی وجود دارد به حوزههای مختلف سیما معرفی شود. اگر حتی امکان داشته باشد مشارکت در تولید آنها برای تبلیغ و ترویجش هم وجود دارد. البته جبلی اضافه کرد: ما به شیوههای مختلف هم مشارکت میکنیم، هم تبلیغ و ترویج و هم تیزرهای آنها را در سیما خواهیم داشت و حتی میتوانیم حق پخش آنها را خریداری کنیم. تا الان مورد خاصی اسم نبردهاند اما اخبار خوبی میرسد که طرحهای خوبی رسیده است. به محض اینکه کارهای فاخری که قابل حمایت و پشتیبانی است وجود داشته باشد به این وعده عمل میکنیم. همه این ماجرا ادامه داشت تا اینکه حسین زارعی در خبرها از تشکیل مجمع رسانههای صوتو تصویر فراگیر ایران و رأیگیری توأمان حضوری و برخط این مجمع در ششم اردیبهشتماه خبر داد.
او عنوان کرد: این مجمع بهنوعی نهاد صنفی تصمیمساز در حوزه رسانههای صوت و تصویر فراگیر است و اعضای آن همه ۳۶۷ رسانهای هستند که از ساترا مجوز دارند. البته زارعی این مجمع را در تحقق منافع عمومی جامعه در حوزه حاکمیتی و کاربران دارای نقش عمدهای دانست و منشأ خیر وبرکت برای کاربران و البته ساترا عنوان کرد.همچنین او معتقد است که رسانههای صوت و تصویر فراگیر با تشکیل این مجمع، هویت و نقشی تأثیرگذار پیدا میکنند.
زمان گذشت و در تاریخ مذکور یعنی ششم اردیبهشت مراسم انتخاب اعضای شورای راهبری مجمع رسانههای صوتو تصویر فراگیر ایران با حضور رئیس و مدیران ساترا و نماینده سازمان بازرسی کل کشور و با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا بهصورت برخط و با حضور فیزیکی تعدادی از سکوهای دارای مجوز برگزار شد و شاهد اعلام تعدادی از اسامی در آن بودیم که بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از: مهدی شاملو مدیر رسانه آنتن، لیلا آمره مدیر رسانه هابینا، آرش دارابیان مدیر رسانه اپیزود، امیر رضاخانیان مدیر رسانه گپ فیلم، محمدعلی طهرانچی مدیر رسانه بادصبا، فرزاد آذریپور مدیر رسانه هاشور، سامان مرادحسینی مدیر رسانه روستا تیوی و امیرحسین حیدری مدیر رسانه تماشاخونه.
همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران دهنمکی از رسانههای آریو و اسپرت پلاس بهعنوان عضو علیالبدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.
البته سعید مقیسه رئیس ساترا پیشتر از حضور نمایندگان اعضای شورای راهبری مجمع رصتا در شورای صدور مجوز تولید، شورای صدور مجوز انتشار، شورای حمایتهای محتوایی مانند توزیع بستههای محتوای سازمانی، شورای حمایتهای دولتی مانند توزیع بودجههای دولتی مانند تبصره ۶ و مانند آن، شورای صندوق تسهیلات، شورای حمایتهای اختصاصی ساترا مانند بهرهمندی از تسهیلات مجموعه آومیک، شورای داوری و میانجیگری برای رفع اختلافهای احتمالی بین مجوزگیرندگان یا عوامل تولید، شورای رسیدگی به تخلفات، شورای تدوین مقررات، شورای تنظیمگری دادهمحور و فناوری، شورای تعیین صلاحیت حرفهای، شورای رقابت ساترا، شورای نمایشگاه و جشنواره «رصتا»، شورای ارزیابی و رتبهبندی رسانهها، شورای سواد رسانه، شورای ممیزی بعد از انتشار و شورای نقشه بازار خبر داده بود.۷۶ سکوی دارای مجوز از ساترا بهعنوان کاندیدای عضو شورای راهبری مجمع رصتا ثبتنام کرده بودند که با انصراف ۲ سکو از سکوهای کاندیدای عضویت در شورای راهبری مجمع رصتا، انتخابات این مجمع در تاریخ ششم اردیبهشت ماه با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا برای انتخاب هشت عضو اصلی و ۲ عضو علیالبدل شورای راهبری مجمع رصتا از میان ۷۴ کاندیدای قطعی برگزار شد.همانطور که انجمن صنفی که همزمان در زمان مدیریت عسگرپور بهعنوان مدیرعامل خانه سینما تشکیل شد و با گذشت سالها خبری از فعالیت آن انجمن نیست، بعید نیست که این بار هم عسگرپور برنده میدان باشد و مجمعی که از سوی ساترا تشکیل شد، با شکست روبهرو شود.باید منتظر ماند و نتیجه فعالیتهای مجمع صنفی ساترا را رصد کرد، اما به نظر میرسید که ساترا باید همه فعالیتهایش را در همان مجموعهاش انجام میداد، چرا که تاریخ ثابت کرده است تشکیل و وجود چنین مجامع صنفی نمیتوانند کاری از پیش ببرند جز آنکه باگهای قانونی بسیاری را پیش پای صنوف قرار دهند.
پیکر فریماه فرجامی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون امروز سه شنبه در میان حزن و اندوه دوستداران هنر و حضور خانواده سینما از مقابل خانه هنرمندان ایران تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) خاکسپاری شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم تشییع و خاکسپاری زندهیاد فریماه فرجامی صبح سهشنبه ۱۳ تیرماه با حضور هنرمندان و مسئولان سینمایی از مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، ابوالفضل پورعرب، فریدون جیرانی، افسانه چهرهآزاد، علی دهکردی عضو هیأت مدیره خانه سینما، محمد شیری، مهوش وقاری، اصغر همت، مسعود فروتن، محمود پاکنیت، پژمان بازغی رییس انجمن بازیگران خانه سینما، ایرج راد رییس هیات مدیره خانه تئاتر، احترام برومند، کوروش سلیمانی و قطبالدین صادقی و … در مقابل خانه هنرمندان برگزار شد.
فرجامی غمگین بود و غمگینانه رفت
ابوالفضل پورعرب در این مراسم گفت: در مورد خانم فرجامی باید بگویم که آفاق بود و آفاق رفت. غمگین بود و غمگینانه رفت. در سالهایی که کار میکردیم دوستیای بین ما شکل گرفت و هر از گاهی سراغ میگرفتم ولی نمیدانم چه شد که این تنهایی اتفاق افتاد.
این بازیگر افزود: اولینبار است که میبینم مردم برای عکس گرفتن نیامدهاند بلکه آمدهاند تا ببینند این هنرمند را تا کجا باید همراهی کنند. مردم همیشه همراه بودند و در این سالها ما پیر شدیم و مو سفید کردیم. انشاءالله در شادیها برای مردم جبران کنیم.
پورعرب گفت: نگذاشتند ما در بیمارستان ایشان را ملاقات کنیم چون آدرسی ندادند ولی امیدوارم دیگر از این غمها نباشد.
فرجامی دختر تئاتر بود
ایرج راد رییس هیاتمدیره خانه تئاتر نیز گفت: فریماه فرجامی دختر تئاتر بود. در اداره هنرهای دراماتیک و دانشگاه درس تئاتر خواند و با بزرگان این هنر کار کرد. تئاتر کار سختی است و جسم سالم و تمرینهای بدنی نیاز دارد. البته بیشتر وقتها درباره فعالیتهای سینمایی فرجامی صحبت میشود ولی او در تئاتر نقشهای ماندگاری داشت.
او افزود: فریماه فرجامی سادگیای داشت که باعث شد او را دوره کنند تا کار به جایی برسد که نباید میرسید. او توانایی داشت که کارهای زیادی در این عرصه داشته باشد ولی حتی کسانی که از مصائب او آگاه بودند دست او را نگرفتند. این سرمایهای بود که ما از دست دادیم در حالی که میتوانست باعث افتخار بیشتری باشد. امیدوارم تراژدی فریماه فرجامی برای هنرمندان تکرار نشود.در بخشی دیگر
فریماه قربانی زیبایی و هنرش شد
مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما نیز گفت: به من گفتند چون مدیرعامل خانه سینما هستم باید صحبت کنم ولی اتفاقا میپرسم که چه مدیرعامل و خانه سینمایی که مدام عزا برگزار میکند؟ پس جشن کو؟
وی افزود: فریماه آبجی و ستاره ناکام ما بود که قربانی مناسبات سینمای دهه ۶۰ شد؛ زمانی که هنوز جریانات سینمای قبل از انقلاب بر آن غالب بود. او بیشتر قربانی زیبایی و هنرش شد.
برومند گفت: فریماه فرجامی مدارج ستاره شدن را به سرعت طی کرد ولی ما خیلی زود از حضور او در صحنههای تئاتر و پردههای سینما محروم شدیم. سرگذشت او باعث شد نسل بعدی دقت بیشتری کند. آنها همیشه کنار مردم بودند. روسری سر کردند و نقش کارگر کارخانه رب را بازی کردند. مقنعه سر کردند و نقش همسر و کارمند را بازی کردند. چادر سر کردند و نقش مادر و همسر شهید را بازی کردند. اینها در قلب مردم ستاره هستند. ما سیاسی نیستیم ولی همواره با مردم هستیم.
احترام برومند نیز اظهار داشت: همه ما به سینما و تئاتر کشور و خانواده فریماه فرجامی تسلیت می گوییم. فریماه فرجامی عزیز خیلی زودتر ازآنچه فکر میکردیم در اوج پختگی و محبوبیت بازیچه دست سرنوشت و تقدیر شد، سالها بود، بود اما صحنههای تئاتر و پردههای سینما از وجودش محروم بود و او هنرمندی تمامعیار بود، مثل آب زلال مانند کودکی تازه متولد شده پاک و بی آلایش سادهدل آنچنان که به راحتی همه را باور میکرد.
برومند یادآور شد: هنرمندان به دلیل روحیه حساسی که دارند برخلاف سیاستمداران اول خود را میشکنند نه اینکه به دیگران آسیبی بزنند.
قطبالدین صادقی نیزگفت: مرگ حق است ولی ابلهانه است اگر به استقبالش برویم. دوستان جرات نکردند بگویند ولی من میگویم و اسم آن را هم خودتخریبی میگذارم.
این هنرمند تئاتر افزود: سیاستمداران، ورزشکاران و هنرمندان سه دستهای هستند که در جامعه دیده میشوند و اگر کسی در این مسیر خودتخریبی کند به باور فرهنگی جامعه آسیب میزند. فریماه فرجامی فقط در همین بخش کم آورد که توسط دوستان ناجوانمرد اتفاق افتاد. من همه چیز را میدانم ولی لازم نیست اینجا نام کسی را ببرم.
صادقی گفت: کانت کتابی به نام «خرد محض» دارد و میگوید اخلاق یک چیز لایتغیر است و تغییر نمیکند؛ ارتباطی هم به سواد، نژاد و فرهنگ ندارد. او معتقد است هرجا نفسانیات چیره شد اخلاق از بین میرود و هر جا منافع جمع باشد اخلاق هم هست. باید برای حفظ باورهای جمع بکوشیم.
او در ادامه بیان کرد: یکی از بدترین تربیتهای ما همین حفظ نکردن سلامت جسمی است و سرنوشت فریماه فرجامی باید الگویی باشد برای همه کسانی که میخواهند در این وادی قدم بردارند.
افسانه چهرهآزاد، نیز از رسیدگی مالی و معنوی خانواده فرجامی به او صحبت و تاکید کرد: برخلاف برخی صحبتهای مطرحشده فریماه فرجامی تنها نبود ولی خانواده تمایلی نداشتند او خیلی در محافل باشد و ما باید به این موضوع احترام میگذاشتیم.
فریماه فرجامی متولد سال ۱۳۳۱ از چهرههای مشهور سینمای ایران در دهههای ۶۰ و ۷۰ بود که از سالها قبل از بازیگری دور شده بود و آخرین حضورش روی پرده سینما به نقشی در فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی در سال ۱۳۹۸ برمیگشت.
این هنرمند حدود دو ماه قبل دچار سکته مغزی شد و پس از بهبود نسبی درمان را تحت نظر پزشک در منزل ادامه داد اما مدتی قبل دوباره براثر سکته راهی بیمارستان شد و حدود چند روز را در کما به سر برد تا اینکه ۹ تیرماه در سن ۷۱ سالگی از دنیا رفت.
«خط قرمز» و «سرب» مسعود کیمیایی، «اجارهنشینها»ی داریوش مهرجویی، «مادر» علی حاتمی، «پرده آخر» واروژ کریممسیحی و «نرگس» رخشان بنیاعتماد از جمله فیلمهای این بازیگر بودند.
جمعه ۱۶ تیرماه از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ در مسجد الرضا مراسم ترحیم این بازیگر برگزار میشود.
سینمای ایران با مشکلات بسیاری درگیر است، از بیمه هنرمندان، تا بالارفتن هزینههای تولید و دستمزد بازیگران و همچنین موضوعاتی چون رکود تولید و مشکل اشتغال و قاچاق فیلمها و… که به نظر میرسد اهمیت چندانی برای مدیریت خانه سینما ندارد.
به گزارش سینمای خانگی از فارس، در بیش از یک دهه گذشته در بیشتر اوقات خانهسینما به جای آن که در پی احقاق حقوق اعضا صنف خود باشد به جایی در راستای سودآوری برای سرانش بدل گشته است. این «خانه» بیش از آنکه به فکر معاش اعضای آن بویژه بخش کم درآمدتر شاغل در سینمای کشور باشد، به تبلیغ برای دیدگاههای سیاسی مطلوب رئیسان خود از یک سو و جریانی برای چانه زنی در سطوح مدیریتی بالا تبدیل شده است و از وظیفه اصلی خود یعنی تلاش در راستای حقوق تمامی افراد صنف و نه تنها کارگردانان، بازیگران و تهیهکنندگان چهره غافل مانده است.
سینمای ایران با مشکلات بسیاری درگیر است، از بیمه هنرمندان، تا بالارفتن هزینههای تولید و دستمزد بازیگران و همچنین موضوعاتی چون رکود تولید و مشکل اشتغال و قاچاق فیلمها و… که به نظر میرسد اهمیت چندانی برای مدیریت خانه سینما ندارد.
دیروز«آرش فهیم» منتقد سینما یادداشتی درباره خانه سینما و حواشی نشستی که نیمه اول ماه خرداد برگزار شد، نوشت: «نشست خبری مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما نشان داد که تنها نهاد صنفی سینمای ایران، همچنان در محاق حواشی خواهد بود؛ چون خانهای است از پایبند سست و روی آب! وقتی صحبت از «خانه» میشود، حس آسودگی، امنیت و آشتی به ذهن متبادر میشود. با این حال آنچه به عنوان خانه سینما در ایران فعالیت میکند، در اغلب موارد و بخشهایش برای اهالی هنر هفتم، محل منیت و قهر و کشمکش بوده است. اما چرا خانه سینما همواره خانهای سست و در مه بوده است؟ جدای از برخی مسائل قانونی و آئیننامهای که چالش همیشگی خانه سینما بوده و یک بار هم منجر به انحلال آن شده، این تشکیلات از یک تناقض بزرگ ساختاری رنج میبرد.
خانم برومند در نشستی خبری که 9 خرداد امسال برگزار شد، به نکته قابل تأملی اشاره کرد و گفت؛ «من همیشه برایم سوأل بود این چه جور صنفی است که کارفرما و کارگر با هم زیر یک سقفند. مسائل اصناف با هم یکی نیست و گاهی روبهروی هم قرار میگیرد. گروه اول تهیه کنندگان و سرمایهگذاران هستند. گروه دوم هنرمندان و خالقین اصلی اثر سینمایی هستند و گروه سوم عوامل اجرایی و زیرشاخهها هستند که به نظرم تعداد بیشتری در این گروه سوم متمرکز هستند. تفکیک اینها سخت است اما قصد دارم به سمتش بروم و بتوانیم به نظر مجمع عمومی بگذاریم و اجرایی بکنیم.»
آنچه مدیرعامل خانه سینما دربارهاش صحبت کرده، یکی از مشکلات اساسی این تشکل است. به این ترتیب که برخلاف خیلی از نهادهای صنفی دیگر که مدیریت آنها به عهده مظلوم و مستحقترین اعضا است، مدیریت خانه سینما به طوری غیرمنطقی به عهده شاهنشینانِ سینما است. فرض کنید در کارخانهای عریض و طویل، یک سندیکا برای حمایت از حقوق صنفی کارکنان تشکیل شود اما در این سندیکا، کارفرمایان و مالکان کارخانه ریاست کنند! به طور طبیعی این سندیکا بهجای اینکه بر پیگیری و دفاع از حقوق کارکنان فرودست متمرکز باشد، نه تنها به سود کارفرمایان از امور صنفی دیگران کوتاهی میکند (چون اصلا غیرِ فرادستان در مدیریت آن نقشی ندارند) بلکه دائم دچار جنگ قدرت و باندبازی و کشمکش با فلان سازمان و آن یکی وزارتخانه خواهد بود.
وضعیت همه این سالهای «خانه سینما» دقیقا به همین منوال بوده است. تا وقتی مدیریت این تشکل در انحصار تهیه کنندگان و سرمایهگذاران و کارگردانهای صاحب قدرت و با نفوذ باشد، این خانه، هم در عدالتجویی و پیگیری امور صنفی، کجدار و مریز عمل خواهد کرد و هم دچار سیاستزدگی و حواشی مربوط به باندهای قدرت سینما خواهد بود. همچنانکه در تمامی این سالها، این چنین بوده است. پس در اولین قدم برای اصلاح نهاد صنفی سینما باید قوانین و ضوابطی طراحی شود تا اصلا اعضای حلقههای قدرت، افراد صاحب نفوذ و سیاستباز و لابیکارها و باندبازها از ورود به هیئت مدیره و شورای سیاستگذاری خانه سینما منع شوند.
به طور طبیعی، بازیگر، تهیهکننده، کارگردان یا سرمایهگذاری که خودش دغدغه مالی و معیشتی ندارد و طعم اجارهنشینی و تأمین شهریه دانشگاه و جهیزیه فرزندانش را نچشیده، نمیتواند برای طیف وسیعی از کارکنان عرصه سینما که درگیر این مسائل هستند، رفع مشکل کند. و یا، سینماگری که دلبسته یا درستیز با برخی احزاب و جریانهای سیاسی یا در پی به قدرت رساندن فلان فرد و گروه در ساختار سیاسی کشور است، به تبع چنین اهدافی، از حضور در هر تشکل و نهادی برای اهداف سیاسی مدنظرش کار خواهد کرد. درست مانند عملکرد خانه سینما در برخی بزنگاههای سیاسی که تبدیل به مرکزی برای صدور بیانیههای سیاسی و جناحی شد. درحالی که «خانه سینما» همان طور که از نامش مشخص است، ربطی به گروهها و جناحهای سیاسی ندارد و مانند یک خانه که باید محل امن و آسایش همه اعضا باشد باید برای همه سینماگرها با هر رویکرد و سلیقهای، پدری کند.
بنابراین بهجای عموم افراد و جمعهایی که طی همه سه دهه فعالیت خانه سینما در این تشکل مدیریت و مدیرعاملی کردهاند، باید طیف مستضعف سینما و افرادی که خودشان درد محرومیت و طعم ایستادن در صف دریافت وام و تأمین حداقلهای زندگی را دارند و همچنین شخصیتهایی مبرا از حب و بغضهای سیاسی بر مصدر خانه سینما باشند.
مدیرعامل خانه سینما گفت: درخت تنومند خانه سینما امروز برومند شده است؛ درختی که گاهی از بحرانها لرزیده است و حتی گاهی برخی به ظاهر دوستان، کمر به تخریب این نهاد بستند که به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مرضیه برومند امروز، سه شنبه نهم خرداد در نشست مطبوعاتی خانه سینما گفت: از همان زمان که به خانه سینما آمدم هیجان داشتم با اهالی رسانه دیدار کنم و بسیار عجله داشتم اما به دلیل عدمآگاهی من از پیچیدگی های مناسبت های خانه سینما این موضوع به تعویق افتاد. در روزهایی که گذشت یکروز بیکار نبودم حتی در روزهای تعطیل درگیر آشنایی و ملاقات با اعضای صنوف بودهام. وی افزود: در این مدت با مسئولان سازمان سینمایی دیدار و گفت و گو کردم و تلاشم این بود که مسائل رفاهی خانه سینما را حل و فصل کنم.خانه سینما امروز 30 ساله شده است و به فال نیک می گیرم این اولین نشست با اهالی رسانه را. بخشی از امور سینماگران از سال ۶۸ به خودشان واگذار شد و زمانی سپری شد که انجمن ها و صنوف شکل بگیرند. خانه سینما از تشکلهای صنفی و بزرگ اثرگذار بوده که تاکنون دوام آورده و بین پنج تا شش هزار عضو دارد. البته رقم، دقیق نیست و آمار جدید را اعلام خواهیم کرد. برومند افزود: ما حضور در شوراهای مختلف پروانه ساخت و نمایش را داریم. درخت تنومند خانه سینما امروز برومند هم شده است.درختی که گاهی از بحرانها لرزیده است.حتی گاهی برخی به ظاهر دوستان کمر به تخریب این نهاد بستند که به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت. در سالیان گذشته بحران کرونا بر تولید و اکران اثرگذاشت و بحرانها پس از آن به ضعف سینما افزود. البته پلتفرم ها (پلتفرم ها) چرخه تولید را زنده نگه داشت و کمک کننده بود. الان اوضاع روبه روال شده است. طبیعی بود که شروع سینما با فیلمهای سرگرمکننده باشد، به دلیل نیاز مردم به شادی و خنده اما این پررنگی سینمای سرگرمی متاسفانه دیگر ژانرهای (گونه) چون خانواده، کودک و اجتماعی را کمرنگ ساخت.
وی افزود: ۵۰ درصد فروش بلیت افزایش داشته اما این کافی نیست و نیاز به مدیریت هماهنگ و کاهش سختگیری اعتماد به توسعه فیلمسازان اجتماعی داریم. اگر سینما، برنامه توسعه داشته باشد و اگر سرانه حضور مردم به سینما به سالی دو بار برای هر فرد باشد. برومند با بیان این که حمایت دولتی حق ما و سینماست، افزود: تأمین اجتماعی از هر پروژه (طرح) سهم بزرگی میگیرد که سهم خانه سینما و سینماگران نمیشود. من برنامههای زیادی دارم که مهمترین آنها ارتباط دائمی با اهالی رسانه است و عهد کردم اخبار را با شما درارتباط بگذارم و من به شما نظرات و حرفهایی که میگویید نیاز دارم.
شب ها کابوس می بینم
وی تصویری کلی از خانه سینما ارائه کرد و گفت: مشکلات ساختاری، تشکیلاتی و اداری از مهمترین مشکلات ماست. بیکاری و عدم امنیت شغلی که از قبل بوده و بهدلیل شرایط کنونی بدتر هم شدهاست؛ عدم ارتباط و انسجام انجمنهای عضو خانه سینما با یکدیگر، انجمنهای خانه سینما مانندجزیرههای جدا ازهم شدهاند کهاین هم مشکل کوچکی نیست؛ عدم ارتباط دوسویه میان اعضا و خانه سینما؛ مشکلات مالی و بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامههای خانه سینما از مهمترین مشکلات است که در تلاش هستیم این مشکلات داخلی مرتفع شود و باید بگویم که بورکراسی این نهاد بسیار خسته کننده است. گاهی شب ها کابوس میبینم و به تازگی آرامبخش میخورم که پیشتر هرگز نخورده بودم. چون بحث های مالی بسیار آزاردهنده شده و حقوق ماه پیش کارمندان مان را هنوز ندادهایم. برومند ادامه داد: ساختمان های ما نیاز به تعمیر دارد و بسیاری خرج و مخارج داریم و بودجه نصف شده ما در مقابل تورم کار مارا به دشواری و نگرانی کشانده است. اگر خانه سینما دچار روزمرگی شده دلیلش بیپولی ماست. بدهی زیاد داریم که فقط ۷۰۰ میلیون مربوط به تأمین اجتماعی است. چون بیمه نداشتیم، جریمه هم زیاد داریم و این موجب هزینههای ماست.
محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما به مسائل بیرونی این خانه اشاره کرد و گفت: ما در مورد ماهیت خانه سینما به عنوان تشکل مستقل و صنفی با سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختلاف نظر داریم. وزارت فرهنگ باید قوانین خود را بهروز رسانی کند و ما را به عنوان بخش خصوصی سینمای ایران در کنار خودشان به عنوان بخش دولتی بپذیرند. از سوی دیگر در ارتباطات مالی و بودجهای باید بازنگری شود. شغل ما شبیه دیگر مشاغل نیست. ما ماه های طولانی بیکاری را داریم که در قوانین بیمهای نادیده گرفته میشود. اگر سهم ما را بدهند اوضاع بهتر خواهدشد.
وی افزود: هیئت مدیره شانزدهم از زمانی که شروع به کار کرد ما برای دوسال پیش را بر اساس تجربیات سالهای گذشته برنامه ریزی کردیم و به مفروضات مشترک رسیدیم. اتفاقات نیمه دوم سال گذشته اختلالی را در کار ما ایجاد کرد. اختلاط موضوعات سیاسی با موضوعات فرهنگی و هنری که بعضا به ما اعمال شد کار را حتی سختتر هم کرد.
عسگرپور ادامه داد: دولتهای قبلی تجمیع عوارضی کردند که مشکلات ما را بیش از پیش کرد. این موضوع باعث شد که ما دائم دنبال مسائل معیشتی و دریافت پول باشیم. پیشنهاد ما این است که به شرایط قبل بگردانند. شرایطی که خانه سینما بتواند از فروش سینمایی شرایط خودش را سامان دهد.
وی افزود: بهبود ساختار سازمانی و اداری خانه سینما از طریق تغییرات لازم در اساسنامه خانه سینما نیاز مهم امروز ماست. راهاندازی و کارآمدی انجمن هنرها و فنون سینمایی موضوع دیگری است که ما دنبال ترفیع آن هستیم و طراحی بازآفرینی و اعتباربخشی به جشن سینمای ایران از طریق تفویض اجرای آن به انجمن هنرها و فنون سینمایی مورد دیگری است که دنبال آن هستیم تغییر اساسنامه خانه سینما توطئه و تحول عجیب و غریبی نیست و موضوعی بسیار ساده است. موضوعی که شاید برخی موارد آن شامل تغییر ادرس است.انگار جنسی از نگاه توهم توطئه به ان وجود دارد.
وی افزود: جریان سندیکای در ایران شکل نگرفته و ما نوعی از مرامنامه را در عمل داریم که گاهی ارشاد با ان همراهی میکند و گاهی نمیکند. به فرجام رساندن طراحی قراردهای تیپ و نگارش و تصویب آن. نیاز است که سازوکارهای لازم برای جذب حمایت همه اعضای خانه سینما اعمال شود.