رسانه سینمای خانگی- «جنایت بی‌دقت» بازخوانی تاریخی است

شهرام مکری در جلسه نقد فیلمش بیان کرد که «هجوم» درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست اما فیلم «جنایت بی‌دقت» یک بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و هفتاد و یکمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری و تهیه‌کنندگی نگار اسکندرفر محصول ۱۳۹۹ اختصاص داشت.

پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور نیما حسنی‌نسب منتقد سینما و شهرام مکری کارگردان فیلم برگزار شد. در ابتدای این نشست از عوامل فیلم که در سالن حضور داشتند، دعوت شد تا روی صحنه حاضر شوند.

نگار اسکندرفر تهیه‌کننده فیلم سینمایی «جنایت بی دقت» گفت: در کارهای تولیدی که در طول این سال‌ها، در حوزه تئاتر و سینما انجام دادم، فیلم «جنایت بی‌دقت» را بیشتر دوست دارم. زیرا هربار که آن را می‌بینم برایم تازگی داشته و چیزهای جدیدی در آن کشف می‌کنم. خیلی خوشحال هستم که سال‌هاست در حال کار با شهرام مکری هستم که معتقدم فیلمساز آینده است. شاید نباید در مقابلش از او تعریف کنم ولی لازم است بگویم که این فیلم را از همه فیلم‌هایی که تا امروز ساخته نیز بیشتر دوست دارم.

بهزاد دورانی مستندساز و بازیگر نیز در ادامه بیان کرد: خیلی خوشحالم که این فیلم را با شهرام مکری کار کرده‌ام. زیرا پیش از این نیز با یکدیگر فیلم «هجوم» را کار کرده بودیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم. به نظر می‌رسد که هر چقدر این فیلم را می‌بینیم، چیزهای تازه‌ای در آن کشف می‌کنیم.

مکری هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته قبول می‌کنم

بابک کریمی بازیگر سینما نیز در ادامه بیان کرد: همگی دوستی داریم که با او شیطنت‌هایی انجام می‌دهیم که با بقیه دنیا نمی‌توانیم آن کارها را بکنیم. این دوست من در محیط سینمایی، شهرام مکری است که هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته آن را قبول می‌کنم، زیرا می‌دانم قرار است تجربه‌ای کنیم که به هیچ چیز شبیه نیست. حتی تعریف کردن آن دشوار است. اکنون بعد از مدت‌ها که فیلم را دوباره دیدم، یاد روزهایی افتادم که حال همه ما بهتر بود. امیدوارم تجربه دیگری نیز با همدیگر داشته باشیم.

احسان صدیق آهنگساز و نوازنده نیز در ادامه بیان کرد: ساختن موسیقی این فیلم باعث افتخار من بود. شهرام مکری فیلمساز مورد علاقه من است. بنابراین وقتی پیشنهاد کار را داد، چشم بسته قبول کردم. وقتی به اینجا می‌آمدم، می‌دانستم که قرار است برای چهل وسومین بار فیلمی را ببینم که ۲ ساعت است. ولی باز چیزهای جدیدی در آن دیدم.

علیرضا برازنده فیلمبردار، راضیه منصوری بازیگر، سعید نادری بازیگر، معصومه بیگی بازیگر، گلزار فرزانه دستیار کارگردان از دیگر عواملی بودند که در صحبت‌هایی کوتاه، تجربه همکاری در این فیلم را مثبت ارزیابی کردند.

توضیح درباره فرم فیلمسازی فیلم در فیلم از زبان مکری

شهرام مکری در بخش بعدی این نشست، درباره فیلم «جنایت بی‌دقت» و دغدغه‌ای که موجب انتخاب فرم (فیلم در فیلم) این اثر شده است، گفت: اولین فیلم کوتاهی که کار کردم، فیلمی برای پایان‌نامه کلاسم بود. اسم آن را «جذابیت پنهان زمان» گذاشته بودم که آن هم فیلم در فیلم بود. در واقع داستان تدوین‌گری بود که با ادیت سعی می‌کرد، بخش‌هایی از یک فیلم را کم و زیاد کرده تا داستان آن را تغییر دهد. بنابراین باید بگویم که از اولین کار کوتاهی که انجام دادم، این پروسه را دوست داشتم. یعنی ساخت فیلم‌هایی درباره فیلم.

وی افزود: البته آن فیلم فقط یک بار در جشنواره فیلم کوتاه تهران نمایش داده شد. اکنون مشخصا فکر می‌کنم، فیلم‌هایی که کار می‌کنیم، به هر حال باید به این پروسه فیلمسازی اشاره کنند. یعنی اکنون این طور نگاه می‌کنم و اگر به این صورت نباشد، حس می‌کنم مقداری از حوزه علاقه من فاصله دارد. اکنون حوزه علاق‌مندی من به سمتی رفته که هر مدیومی باید در حال اشاره کردن به وضعیت خود مدیوم باشد. حال می‌تواند موسیقی، نقاشی یا سینما باشد. به همین دلیل فکر می‌کنم امروز دغدغه‌های ذهنی‌ام بیشتر شبیه اولین فیلم‌هایی شده که کار می‌کردم.

نیما حسنی نسب در ادامه با اشاره به شکل مواجهه فیلم با مقوله سینما و فیلم گفت: «جنایت بی‌دقت» در شکل کلی، ظاهرا یک فیلم در فیلم است اما شکل بقیه فیلم در فیلم‌های مرسوم نیست. زیرا نسبت آن با سینما، نسبتی چند وجهی است. فکر می‌کنم در سه‌لایه می‌توان درباره آن صحبت کرد. اول بحث فیلم در فیلم است؛ یعنی ما در حال دیدن فیلمی هستیم درباره فیلم دیگری که در سالنی در حال نمایش است و در آن فیلم ۲ مرتبه، عده‌ای تلاش می‌کنند فیلم دیگری را نمایش دهند. خود این موضوع مفهومی پیچیده‌تر از مفهوم عادی فیلم در فیلم‌هاست که مثلا به فیلمی در فیلم یا پشت صحنه فیلمی در فیلم می‌پردازد.

وی بیان کرد: فیلم ۲ سطح دیگر هم دارد که خیلی مهم است. مواجهه فیلم با تاریخ سینما که در ارجاعات مختلف اثر، آن را می‌بینیم و همچنین مواجهه فیلم با مفهوم معماری و لوکیشن. در واقع سالن سینما به عنوان مهمترین لوکیشن اثر که بیشترین زمان فیلم در آن می‌گذرد، معرفی می‌شود. خود این سالن سینما به مفهوم مکان و جایی برای فیلم دیدن و حضور مخاطب و مردمی است که تماشاگر «یک جنایت بی‌دقت» هستند و در نهایت احتمالا قربانی یک جنایت بی‌دقت دیگری می‌شوند که به طور همزمان در واقعیت و بیرون از پرده در حال رخ دادن است. این سه مواجهه، فیلم «جنایت بی‌دقت» را به یک فیلم خیلی ویژه در مفهوم فیلم در فیلم‌ها تبدیل کرده است.

مکری در ادامه توضیح داد: می‌خواهم بعد چهارمی هم به آن اضافه کنم. وقتی در حال نگارش سناریو بودیم، نسیم احمدپور به آن اشاره می‌کرد. شاید به دلیل تجربه تئاتری بود که داشت. ولی من خیلی آن را جدی فرض نمی‌کردم. اما بعد که فیلم را با تماشاگر دیدم، فکر می‌کنم این بعد چهارم هم می‌توانم به آن اضافه کنم و آن وضعیت تماشاگری است که فیلم را می‌بیند. یعنی وقتی در سالنی قرار می‌گیرم که تماشاگر همزمان در حال تماشای فیلم است، برایم بعد تازه‌ای از فیلم شکل می‌گیرد. آن زمان کامنت‌هایی را در فضای مجازی می‌خواندم.

جریان سیال ذهن در فیلم‌های شهرام مکری

حسنی‌نسب نیز گفت: شاید این حلقه‌ها و لوپ‌های تکراری که در فیلم‌های قبلی شهرام مکری به هم می‌رسند، به دلیل ماهیت پلان سکانسی بیشتر این موضوع را می‌رساند اما این‌جا کار سخت‌تر است. بنابراین احتمالا شهرام مکری از چیزهای دیگری هم وام گرفته است. از صداها، تصاویر، ظواهر آدم‌ها و نشانه‌هایی که نه در جریان سیال ذهن به مفهوم ادبی آن، ولی ما را در یک سیالیتی بین زمان‌ها و دوران‌های مختلف می‌برد و در هر کدام از این موارد، قرار است یک چیز مشترکی به صورت موتیف بیاید. یعنی ما همواره و ظاهرا از گذشته، حال تا آینده درگیر و گرفتار این مفهوم‌ها و تکرارها و اشتباهات خواهیم بود. باتوجه به اینکه سینمای ما اصولا در تجربه‌های فرمی و پیچیده‌ای که می‌توان در بحث زمان برای روایت انجام داد، سینمای فقیری است، باید گفت که شاید سطح این موضوع از معدل کل سینمای ایران فراتر برود. ولی می‌دانم که مکری در این مسایل بوده و دغدغه آن را دارد.

وی در ادامه عنوان کرد: به عنوان مثال می‌توان به همین مفهوم تاریخی و ماجرای سینما رکس آبادان که ارجاع سینمایی دارد، اشاره کرد که به هر حال مفهومِ پیچیده‌ای است. زیرا ما در این کشور انقلابی داریم که یکی از نشانه‌های آن سینماسوزی بوده است. این خیلی عجیب و حیرت‌انگیز است. اما شاید نکته آموزنده آن، این باشد؛ آن هایی این سینماها را آتش زده‌اند که خودشان تماشاگر آن بودند. هیچکس نمی‌تواند غیر از این را ثابت کند. یعنی نمی‌توانیم فرض دیگری داشته باشیم. در واقع خود سازندگان و گردانندگان سینمای فارسی در نهایت آنهایی شدند که این سینما را سوزاندند. فکر می‌کنم این مفهوم فراتر از موضوع سینما رکس در ذهن مکری ایجاد شده است.

مکری در ادامه گفت: بحث‌هایی وجود دارد که افرادی بهتر از من می‌توانند درباره آن صحبت کنند. این‌که تاریخ در زندگی امروز ما چه کار می‌کند؟ از جمله همین بحث‌هاست. به هر حال ما آدم‌هایی در بند زمان حال زندگی‌مان هستیم اما در عین حال دایم گذشته‌ای به اسم تاریخ برای ما گفته شده است، آن را می‌خوانیم و از دیگران می‌شنویم و تصویری از آن را برای خودمان درست می‌کنیم. احتمالا در مورد آینده هم می‌توان چنین کاری انجام داد. تصوری برای خودمان به وجود می‌آوریم که چه شکلی خواهد بود و چه اتفاقی در آن رخ می‌دهد. اما واقعیت این است؛ زمانی که در آن زندگی می‌کنیم، همین چند سال زنده بودن مان است. احتمالا خوش‌بینانه این اتفاق این بوده که ما هم در آینده به تاریخ می‌پیوندیم.

«هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

این کارگردان و مدرس سینما اظهار کرد: وقتی سناریو را می‌نوشتیم،‌ در واقع انگار در حال انجام همان کاری هستیم که با تکرار کردن زمان حال انجام می‌دهیم. در واقع این بار می‌خواهیم با آوردن زمان گذشته و یا شاید نگاه کردن به ایده‌ای در آینده در پایان فیلم، آنها را با همدیگر میکس کنیم و ببینیم چطور می‌شود آن‌ها را کنار هم گذاشت. بنابراین فکر می‌کنم خیلی کار دوری نسبت به کارهای گذشته انجام نمی‌دادیم ولی همان طور که به آن اشاره می‌کنید، تاریخ برای مان دستمایه‌ای جدید بود. یعنی اگر فیلم «ماهی و گربه» زمان حال را تکرار می‌کند و به هر حال «هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

مکری در پایان گفت: به نظر می‌رسد که زمان فیلم، زمان حال حاضر است. اما مدل کاری که سعی کردیم در فیلم انجام دهیم، از لباس‌ها تا اشاره‌هایی که در فیلم وجود دارد، دایم به ما می‌گوید که انگار در عین حال در حال تماشای یک واقعه تاریخی هستیم. قصدمان این بود که تماشاگر نتواند مچ ما را بگیرد و به ما بگوید که در دوره سینما رکس ماشین‌ها در خیابان به این صورت نبودند. یا معماری اینطور نبود. به همین دلیل دایم به تماشاگر می‌گفتیم که شما در حال دیدن یک فیلم در زمان حال هستید. اما در عین حال دایم داشتیم ذهن آنها را تحریک می‌کردیم که فکر کنند در حال تماشای یک واقعه یا بازسازی تاریخی هستند. این همان ایده‌ای بود که در ذهنمان می‌چرخید.

رسانه سینمای خانگی- «اوپنهایمر» برندۀ بزرگ جوایز منتقدان

«اوپنهایمر» برنده بزرگ جوایز انتخاب منتقدان شد و هشت جایزه از جمله بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر نقش مکمل مرد را به خانه برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مراسم اعطای جوایز سالانه انتخاب منتقدان (Critics Choice Awards) برگزار شد و فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان برنده هشت جایزه شد و «باربی» ساخته گرتا گرویگ هم موفق به کسب جایزه در شش شاخه شد.

جایزه بهترین بازیگر زن هم به اما استون برای فیلم »بیچارگان» رسید و پل جیاماتی هم برای فیلم «جاماندگان» بهترین بازیگر مرد نام گرفت.

در بخش تلویزیونی نیز سریال‌های «خرس»، «وراثت» و «مشاجره» هر کدام به ترتیب جوایز متعدد بازیگری را دریافت کردند و برنده جوایز بهترین سریال‌های کمدی، سریال درام و مینی سریال شدند.

«خرس» و «مشاجره» هر کدام چهار جایزه به خانه بردند و سه جایزه هم به سریال «وراثت» اختصاص یافت.

فهرست برندگان مهمترین بخش‌های جوایز انتخاب منتقدان  ۲۰۲۴ را در زیر مشاهده کنید:

  بهترین فیلم

      اوپنهایمر – برنده
     داستان آمریکایی
     باربی
     رنگ بنفش
     جاماندگان
     قاتلان ماه کامل
     استاد
     زندگی‌های گذشته
     بیچارگان
     سالتبرن

بهترین بازیگر مرد

     پل جیاماتی – جاماندگان – برنده
     بردلی کوپر – استاد
     لئوناردو دی کاپریو – قاتلان ماه کامل
     کولمن دومینگو – راستین
     کییان مورفی – اوپنهایمر
     جفری رایت – داستان‌های آمریکایی

بهترین بازیگر زن

     اما استون – بیچارگان (برنده)
     لیلی گلادستون – قاتلان ماه گل
     ساندرا هولر – آناتومی یک سقوط
     گرتا لی – زندگی های گذشته
     کری مولیگان – استاد
     مارگو رابی – باربی

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد

   رابرت داونی جونیور – اوپنهایمر (برنده)
     استرلینگ کی براون – داستان آمریکایی
     رابرت دنیرو – قاتلان ماه گل
     رایان گاسلینگ – باربی
     چارلز ملتون – می دسامبر
     مارک روفالو – چیزهای بیچاره

بهترین بازیگر نقش مکمل زن

     داواین جوی راندولف – جاماندگان (برنده)
     امیلی بلانت – اوپنهایمر
     دانیل بروکس – رنگ بنفش
     آمریکا فررا – باربی
     جودی فاستر – نیاد
     جولیان مور – می دسامبر

بهترین بازیگر مرد/بازیگر جوان

      دومینیک سسا – جاماندگان (برنده)
     ابی رایدر فورستون – خدایا آنجایی؟ منم، مارگارت
     آریانا گرینبلات – باربی
     کالاه لین – ونکا
     میلو ماچادو گرانر – آناتومی یک سقوط
     مادلین یونا ویلز – خالق

بهترین گروه بازیگری

     اوپنهایمر (برنده)
     هوا
     باربی
     رنگ بنفش
     جاماندگان
     قاتلان ماه کامل

بهترین کارگردان

     کریستوفر نولان – اوپنهایمر (برنده)
     بردلی کوپر – استاد
     گرتا گرویگ – باربی
     یورگوس لانتیموس – بیچارگان
     الکساندر پین – جاماندگان
     مارتین اسکورسیزی – قاتلان ماه کامل

بهترین فیلمنامه اصلی

     باربی – گرتا گرویگ، نوآ باومباک (برنده)
     هوا – الکس کانوری
     جاماندگان – دیوید همینگسون
     استاد – بردلی کوپر، جاش سینگر
     می دسامبر – سامی برچ
     زندگی های گذشته – سلین سانگ

بهترین فیلمنامه اقتباسی

     داستان آمریکایی – کورد جفرسون (برنده)
     خدایا اونجا هستی؟ من هستم، مارگارت – کلی فرمون کریگ
     همه ما غریبه ها – اندرو هی
     قاتلان ماه گل – مارتین اسکورسیزی، اریک راث
     چیزهای بیچاره – تونی مک نامارا
     اوپنهایمر – کریستوفر نولان

بهترین فیلمبرداری

     هویته ون هویتما – اوپنهایمر (برنده)
     متیو لیباتیک – استاد
     رودریگو پریتو – باربی
     رودریگو پریتو – قاتلان ماه گل
     رابی رایان – چیزهای بیچاره
     لینوس ساندگرن – نمکزار

بهترین طراحی تولید

     باربی (برنده)
     سالتبرن
     اوپنهایمر
     قاتلان ماه کامل
     چیزهای بد
     شهر سیارکی

بهترین تدوین

     جنیفر لم – اوپنهایمر (برنده)
     ویلیام گلدنبرگ – هوا
     نیک هوی – باربی
     یورگوس ماوروپساریدیس – بیچارگان
     تلما شونمیکر — قاتلان ماه کامل
     میشل تسورو – استاد

بهترین فیلم کمدی

     باربی (برنده)
     داستان های آمریکایی
     پایین
     جاماندگان
     به دل نگیر

بهترین انیمیشن بلند

     مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی (برنده)
     پسر و مرغ ماهیخوار
     اِلمنتال
     نیمونا
     لاک‌پشت‌های نینجای جهش‌یافته نوجوان: آشوب جهش‌یافته
     آرزو

بهترین فیلم خارجی زبان

      آناتومی یک سقوط (برنده)
     گودزیلا منفی یک
     روزهای عالی
     انجمن برف
     طعم چیزها
     منطقه مورد علاقه

بهترین موسیقی متن

     لودویگ گورانسون – اوپنهایمر (برنده)
     جرسکین فندریکس – بیچارگان
     مایکل جیاکینو – انجمن برف
     دانیل پمبرتون – مرد عنکبوتی: درمیان دنیای عنکبوتی
     رابی رابرتسون – قاتلان ماه کامل
     مارک رونسون، اندرو وایات – باربی

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه سرگرمی نیست، تفکر است

کارگردان فیلم کوتاه «دست» هرچند فیلم کوتاه را پله رسیدن به فیلم بلند می‌نامند امامعقتد است: فیلم کوتاه هویت مستقلی دارد که برای دستیابی به تجربه ساخت اثر بلند موفق در سینما باید موضوعات سرگرم کننده را در فیلم کوتاه کنار بگذاریم چون کار فیلم کوتاه ایجاد تفکر است نه سرگرمی.

به گزارش سینمای خانگی، شقایق فتاحی در گفت‌وگو با ایرنا، اظهار داشت: اکثر فیلمسازان سینما را با فیلم کوتاه شروع کردند و به عبارتی در واقع تجربه ساخت فیلم کوتاه ضرورت تولید فیلم بلند است که به پشتوانه آزمون و خطاهایی که در این پروسه صورت می گیرد بستر تولید آثار جدی را فراهم می کند.

وی گفت: از طرفی هم نمی توان فیلم کوتاه را پیش درآمد حضور در فیلم بلند تعریف کرد چرا که فیلم کوتاه نیز هویت مستقلی دارد که برخی از فیلمسازان صاحب نام نیز ترجیح می هند ایده های خود را در قالب فیلم کوتاه بیان کنند اما متاسفانه در ایران به دلیل نگاه دانشجویی به فیلم کوتاه سبب شده است که بسیاری از ایده ها که می تواند در قالب فیلم کوتاه اثری درخشان باشند با ورود به آثار بلند از بین بروند و به ماهیت قصه و اثر آسیب برسانند.

کارگردان فیلم کوتاه «چتری از گذشته» با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه مختص افراد آماتور نیست گفت: خیلی از ایده های ما در جایگاه فیلم کوتاه با ارزش هستند و تبدیل شدن آن به فیلم بلند کل روایت را نابود می کند.

این هنرمند با اشاره به حضور استعدادهای جوان در فیلم کوتاه گفت: در حال حاضر شاهد حضور جوانانی در تولید فیلم کوتاه هستیم که از لحاظ محتوای قدرتمند و خلاقیت ‌در فرم از بسیاری از فیلم های بلند سینمایی جلوتر هستند.

وی افزود: متاسفانه به دلیل عدم حمایت در پخش این آثار درخشان کوتاه که به اندازه فیلم‌های بلند مورد توجه قرار نمی گیرند سبب شده است که جایگاه فیلم کوتاه در ایران به عنوان یک رویکرد تجربی محدود شود و وارد اقتصاد سینما نشود.

فتاحی گفت: ما امروز به دنبال سرگرمی هستیم در طول روز آنقدر ذهن مشغولی داریم که دلمان می خواهد چندساعتی را یک فیلم سرگرم کننده ببینیم به همین علت فیلم کوتاه مخاطب خاص خود را دارد اما خوشبختانه در چند سال اخیر اهمیت فیلم کوتاه بیشتر شده و جشنواره فیلم کوتاه تهران را داریم که به طور تخصصی به آن می پردازد.

وی ضرورت ساخت یک اثر تاثیرگذار را نیازمند دیدن و شنیدن خوب عنوان کرد و گفت: قطعا با خواندن یک کتاب و ساخت یک فیلم کوتاه نمی توانیم مدعی این باشیم که کارگردان هستیم، من فکر می کنم تولید فیلم کوتاه از فیلم بلند بسیار سخت تر است چون با بودجه کمی که در نظر گرفته می شود مجبور هستیم در زمان مشخص شده کار را تمام کنیم. به عنوان کارگردان نمی توانیم بر روی وظایف یک کارگردان فقط متمرکز شویم و باید مواظب تمامی امور نیز باشیم و همه کارها را همزمان پیش ببریم و هزار دغدغه دیگر غیر از کارگردانی وجود دارد.

رسانه سینمای خانگی- جایزه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا نامزدهای خود را شناخت

نامزدهای جوایز سالانه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا (PGA) به عنوان یکی از بهترین پیش‌بینی کنندگان جوایز اسکار اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در بخش بهترین تهیه‌کنندگی فیلم بلند سینمایی (جایزه داریل اف زانوک) سی و پنجمین دوره جوایز انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا فیلم‌های «داستان آمریکایی»، «آناتومی یک سقوط»، «باربی»، «جاماندگان»، «قاتلان ماه کامل»، «استاد»، «اوپنهایمر»، «زندگی‌های گذشته»، «بیچارگان» و «منطقه مورد علاقه» نامزد دریافت جایزه شده‌اند.

نامزدهای انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا یکی از مهم‌ترین پیش‌بینی کنندگان جوایز اسکار است و سال گذشته نامزدهای این جوایز موفق به کسب ۷ نامزدی اسکار شدند.

 ۲۰ برنده قبلی جایزه بهترین فیلم جوایز اسکار در ۱۵ مورد با برنده جایزه انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا مطابقت داشته است. سال گذشته فیلم «همه چیز همه جا به یکباره» و «پینوکیو» از «گیرمو دل تورو» که برنده جایزه انجمن تهیه‌کنندگان در شاخه‌های فیلم بلند و انیمیشن شده بودند در نهایت جایزه اسکار بهترین فیلم و انیمیشن بلند را نیز از آن خود کردند.

امسال در بخش انیمیشن جوایز انجمن تهیهکنندگان آمریکا، «پسر و مرغ ماهیخوار»، «اِلمنتال» و «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» نامزد دریافت جایزه شده‌اند.

در بخش تهیه‌کنندگی سریال‌های درام نیز «تاج»، «دیپلمات»، «آخرین بازمانده»، «برنامه صبحگاهی» و «وراثت» و در بخش تهیه‌کنندگی سریال‌های کمدی هم «بری»، «خرس»، «وظیفه هیئت منصفه»، «فقط قتل‌های داخل ساختمان» و «تد لاسو» نامزد دریافت جایزه معرفی شدند.

مراسم اعطای جوایز سی و پنجمین دوره جوایز انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا روز ۲۵ فوریه (ششم اسفند) برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- کدام آثار در «عمار» رقابت می‌کنند؟

دبیرخانه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار آثار مسابقه بخش‌های «فیلم مستند» و «فیلم داستانی» «نماهنگ»، «فیلمنامه»، «پویانمایی»، «فیلمِ‌ما»، «تولیدات تلویزیونی» و «تولیدات فضای مجازی»را اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی از دبیرخانه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، برگزیدگان بخش‌های «فیلم مستند» و «فیلم داستانی» «نماهنگ»، «فیلمنامه»، «پویانمایی»، «فیلمِ‌ما»، «تولیدات تلویزیونی» و «تولیدات فضای مجازی» در اختتامیه این جشنواره، معرفی و تقدیر می‌شوند.

بخش «فیلم داستانی»

تیزر فرهنگی

انگشتر – محمدحسین عباسی / بابایی مدرسه – متین پاکزاد / پیرمرد و دریا – قاسم خسروی / تنها گریه کن – محسن اردستانی رستمی / جمعه – محمد پایدار / حوض خون – محسن اردستانی رستمی / خونه تکونی – سیدسجاد سامیه زرگر / لحظه – زهرا میری

داستانی بلند

اُخت الرضا – سیدمجتبی طباطبایی / ایلیا جستجوی قهرمان – سیدعلی موسوی نژاد / مصلحت – حسین دارابی / هفتِ هفت – رضا دهقان

داستانی کوتاه

اذان صبح به افق یزد – زهره صباغیان / امتیاز آخر – محمدامین مداح‌الحسینی و سجاد سلیمان نژاد / آمبولانس – محسن جهانی / بی‌خوابی – فاطمه میرزایی / پرستار- مهدی میرزابیگی و محسن نخعی راد / حلقه نشون – پویا گندمی / حیاتی تر از غذا – زهراسادات شریعتی و هانیه مهوری / خودت باش! – محمدحسین امانی / دادگاه خانواده – علی آبکار / رویای شیرین – فرشاد امام وِردی / سِمِج – اسماعیل عظیمی / شریف – محمد علیزاده فرد / شورشی – علی سلمانی / عقیق – امیرعلی صراف / ماهکان – علیرضا آقااحمد / محموله – سیدعلی میراللهی / نذر ابدی – محمدجواد رئیسی / هانه – میثم ملکی‌پور

داستانی نیمه بلند

انتحار – محمدمهدی فکریان / خوانا بنویسید – مرتضی علیزاده / دنیا، منم فوعه – مصطفی آقامحمدلو

سریال

سوران – سروش محمدزاده / بچه زرنگ(شهید خاوری) – محمدمهدی خالقی

بخش مسابقه فیلم «مستند»

مستند – «حافظه ملی»

آلترناتیو- محمدصالح نیکنام / ایزو۱۳۶۱ – محمدرضا میراضی / بی‌وتن‌ها – حسین شمقدری / تفنگداران جنوب – علی بلندنظر / جوان مرگ – سعید فضل زرندی / خشونت نامقدس – سینا ملارضا / دوئل امجدیه – محمدرضا یوسفی / جمال‌الدین – امیر رویینی و علی کوشا / عملیات آژاکس – سید امیراسداله هاشمی / کدهای سیاه – مجید رستگار / مقدس‌نما – امیرعباس کنعانی هرندی / مردی با کیف قرمز- مجید رستگار

مستند – «آرمان روح‌الله»

پایان آبان – متین شریفی / حسین – مرتضی مقدس / رقصنده با گرگ – علی عارضی / سر به مهر – مهدی ابراهیم خانی / عشق، ایثار، پرواز – مهدی بخشی / فراخوان خونین – حسین پالیزدار / گزارش کِلارِنبِرگ – محسن کریمیان / مِه آباد – مسعود دهنوی / محرمانه دوحه – محمدحسن یادگاری / مکرون – سجاد رضازاده

مستند – «نهضت جهانی مستضعفین»

حمید پرسشی بی‌پاسخ ! – مهرداد طاهری / خاطرات تکه تکه – مهدی مطهر / داستان ساحل شرقی – احسان شادمانی / داستان‌های فوتبال(کازابلانکا) – مهدی افضل‌زاده / در برابر تاریکی – اسماعیل ذبیح‌الله / روشنگر شرق – اکبر مخدومی / من «محمدحسن» را دوست دارم – سیدمحمد محمدی سرشت / شریفه – امید مدحج / میراث سمی – علیرضا حسنی

بخش ویژه: نظم جدید جهانی

جنگ سرد تر- سیامک مختاری / سرزمین مادری- حسن وزیرزاده / قاعدۀ بازی- حسن وزیرزاده / مادر اسرائیل- احسان شادمانی

مستند – «جنگ اقتصادی»

آهن و تار و بوته – علیرضا باغشنی / سوت گلخانه – معصومه قاسمی و داود محمدی / گامیش – مرتضی اسفندیاری / گنج صمان – علیرضا باغشنی / لئون شهر انقلاب – محسن مقصودی و مهدی فریدی / ماهی‌ها پرواز می‌کنند – محمد مجیدپور / گنج شایگان (نخل درخت زندگی) – یزدان پرونده

مستند – «رویای ایرانی»

آرزوی کوچک بزرگ – مسعود کارگر / بدون ترس و اندوه – علیرضا صوتی / بذر امید – محمدقاسم تولایی‌فر / تغییر مأموریت – سجاد ریاحی / رویای بزرگ – احسان مشکور / محدثه به توان 2 – رضوانه فتحی

مستند – «نقد درون‌گفتمانی»

اتاق ریکاوری – امیر مظلومی / اندوه جنگل – مریم رزاقی / اینک بانک – داد رسانه / دل کندن – محمدجلیل اسکندرزاده / رزیدنت – امیرمحمد کوچک‌زاده / سردرگم – محسن اسلام زاده / لاتارینو – مجید رستگار / کلاف – سید مصطفی سیدالحسینی / میراب – محسن اسلام‌زاده / هُمیجان – حمیدرضا بهوندی

مستند – «ملت قهرمان»

آقای شورا – علیرضا باغشنی / آن مرد – عزیز بابانژاد / داستان بارانی – حسین نژادموسی / درخت جان(سرو نقره ای) – جواد تقوی / سرکش- سجاد سلیمانخانی / مولانا – محمدرضا آل عبا / نسخه آخر – عباس میار / نقدعلی – علی‌اکبر شهبازی

مستند – «جنگ نرم»

بچه دزد – علی پورمؤمن / پُک آخر؛ راه حل آمریکایی – لقمان یدالهی / داستان پاندمی اطلاعات – مجید شکاری / پشت صحنه(پیاده رُوی شهرت) – حسین الهام / چَهنو – حمیدرضا معشوقی / داستان ناگفته – جانی میلر / کودوکشی – ضحی کریمی / مشت در نمای درشت – محمدصالح حجت‌الاسلامی / ضد( ماجرای بحران مادرانگی) – محسن کریمیان / می 1968- احسان اُمی / میدان به میدان – محمدرضا عبدالحمیدی

مستند – «تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس»

آخرین زنگی زمانه – مهرداد خاکی / آستین خالی – سید مهدی خیام‌الحسینی / انقلابی درون انقلاب – سیدحسین امام جمعه / ایستاده در افق – سید مسعود امامی / تنها نترس بدون سلاح – منوچهر رمضانی / به رنگ انار- مهدی آخوندی / پرده آخر- جلال یقموری/ پسرخاله‌ها – سیدمحمد محمدی سرشت / عیدوک – امیر عسکری / فرمانده جنگ – حمیدرضا حیدری / هفت سال اینجا – سید مصطفی سیدالحسینی

نماهنگ:

از اباالفضل (ع) – محمدعظیم محمدی / از ته دل سلام… – پویا خسروی / القدس لنا – محمدجواد آشتیانی / پرواز فرشته‌ها – فاطمه‌الزهرا عمرانی / تصویر بی‌تکرار – شهرام ناصری / اسمم آمریکاست – ابراهیم بروغنی / ایراندخت – سیدحسین میرداماد / بیا گریه کنیم باهم – حامد یامین‌پور / بیعت – محمدمهدی اسکندری / بیعتِ آب‌ها – مصطفی رضوانی / پهلوانان نمی‌میرند – محسن عقیلی / پیغام – محمدعظیم محمدی / تو زنده‌ای – سعید عبدی / جان به قربان محمد (ص) – محمدجواد آشتیانی / جشن فرشته‌ها – محمدرضا ملاعباسی / جشن فرشته‌ها2 – محمود احمدی / خیال کن – مهاجر توحیدپرست / رویای پروانگی – عباس ارشدی / سلبریتی دوزاری – سعید عبدی / سلسه‌الذهب – حیدرعلی حزباوی / شهادت خورشید – ابراهیم بروغنی / قله نزدیکه – مصطفی جهانگیری / کتمان – سیدحسین میرداماد / محیا – نازنین پیرکاری

فیلمنامه:

برادر گفته – نوید ظریف کریمی / جبل الحاجز – حسین جعفری / چایی‌مون آماده‌اس – جواد صادقی‌راد / خورشید واره – عباس مرادیان کرهرودی / دریادار بایندور – عبدالرحمن شلیلیان / دینوک – طاهره ولی‌پور / مرد خانه ما – حامد کوهزاد / موکب – نیما سعادت‌پور / نزدیک و نزدیکتر – مجید حسین شیرودی

پویانمایی:

آقا خاش خاشی – ریحانه کاوش / اهواز قهرمان – مهسا زینی، حمید نخعی امرودی / برای فلسطین – مریم لکهائی، محبوبه لکهائی / بی‌گناه – محمدحسین دهقانی اشکذری / پرچم افتخار – مسعود شریفی / پهلوانان – سیاوش زرین آبادی / تاریخچی(جشن پوریم) – محمد جوادنیا / حبیب – علی جنتی / حرم شهر – حمیدرضا محروقی، مجید یزدان پرست / حوض فیروزه – مریم هاشم نژاد / حیات و زندگی – فهیمه صادقی، محمدهادی فاضلی / خون مظلوم – حمیدرضا منصف / خونه دزد – مهسا زینی / خیلی دور، خیلی دورتر – احسان سنائی‌راد / رسوائی دیزنی – سعید مجدیان / سپید – محمد مفیدی / ستاره دنباله دار – هدی بهرامی / شیرصحرا – علیرضا حبیبی / شهید غفور جدی – امین صالحی / صداها – محمدحسن مشایخ بخش / صیاد – نرجس ابراهیمی غانمی / طوفان‌الاقصی – عباس عباسی وزین / فصل کوچ – صادق روحی / قراول – علی آشوردن / کبوتر – عباس عباسی وزین / گره گشو – سجاد رحیمی / گنبد پرتقالی – زهرا نوروزی / معماهای فرید – سیدعلیرضا گلپایگانی / ندیده رخم آفتاب – مهسا زینی / همه انگلیسی‌ها بد نیستن – یاشار عبدالحسین‌زاده

فیلمِ‌ما:

+1 – سهیلا کاظمیان / آزادسازی قدس – محمدصادق شعبانی / بی‌نشان – ایمان ادراکی / بیداری جهان – معصومه موسوی، سیده مهسا زمانی، سبا زرگر و راضیه احتشامی / پیام دست‌ها – احمدرضا شهریاری / پیام شاهد نورالزهرا – زهرا حسن‌زاده و اسما اسعدی / پیام فرزند ایران – فاطمه عرفان / حاج رضا – پوریا فعله گری / خبرگزاری پانا – نیایش مجریان / خلبانی که مقصد او عشق خدا بود – کوثرسادات امرآبادی‌زاده / در برابر تاریکی – هانیه بحرینی پور / دنیای بدون اسرائیل برای کودکان – فاطمه خوشرو بهار و زهرا خوشرو بهار / دنیای بدون تاریکی – محمدحسین چوبین / رجز خانی مدرسه نبوت – ناهید حاجی‌زاده / سبزعلی – روشنک جهانگیری / سردار بی سر – آروین خادم‌الحسینی / سطل آب – حسین سبحانی / سکوت – سیدمیلاد مدبریان / عطار – ایمان ادراکی / عید غدیر در روستای تکه – علی سهرابی / غزه آه – سید ایمان عباسی / فلسطین تنها نیست – هلیا نجف‌زاده / فلسطین زنده است… – محمدرضا خسروبیگی / قدرت مظلومان – محمدمهدی رفیعی / قدس و هدف – مهدیه سرچمی / مشاور من – مهرانه مجریان / مقاومت غزه – رضا بهرامی / من کودکی فلسطینی‌ام – محمدرضا حبیبی / من یک فلسطینیم – سیما دلیری و فاطمه مهدی‌پور / مهارت در سایه تدبیر – مجید خسرودوست رودسری / نبرد باظلم – یلدا کرمی / نقش فلسطین – عباس بهرامی / نمایش عروسکی – فاطمه‌سادات هاشمی /

تولیدات تلویزیونی:

برنامه تلویزیونی ترکیبی:

از مامان بگو – مریم نیکانلو / برو پی کارت – وحید ولی / به افق فلسطین – شبکه افق / بی واسطه – سیدمحمدعلی صدری‌نیا / جریان – محسن فراهانی / جماران – مصطفی موسی پسندی / چند روایت معتبر – محمدهادی خفاجی / حسینیه معلی – سعید ستودگان / حماسه خوان – سیداحمد موسویان / خط سوم – سیدیزدان ملک آبادی / روایت اقتدار – محسن باقری مقدم / سیدخندان – محمدحسین بزرگی‌راد / طوفان الاقصی – کوروش علیانی / علامت – سیدمجید اکرمی / کوچه باغ – حسین روئین تن / ماجرای امروز – شهرام ناصری / محفل – سیدمحمد هاشمی گلپایگانی / مردم میدان – سیداحمد موسویان / نَقل‌ونُقل – محمدحسام مدنی / نوسان – قاسم عوض بیگی / واقعیه – سیدحسام‌الدین حسینی / هماهنگ – سیدمحمدصادق حسینی

گزارش خبری:

باباجان – کاظم دهقانی اشکذری / ترومای بیمه – هدی زاهدی / چهل بازه – سیده تکتم حسینی / دایه دایه – فرشید بهرامی / سخاوتی به وسعت آبادانی – سیده سکینه میرطاهری / عکس خاص – سمانه علی اکبری / هندسه جدید قدرت با ناوگروه 86 – معصومه هاشمی / یک تیر و چند نشان – فاطمه سلطانی

کلیپ، آیتم و موشن گرافیک:

اعتراض – محمد پورنوروز / به عمل کار برآید – محمدهادی سلطان مرادی / بی مهری مسولان نسبت به تحولی در دانش بنیان – مهدی شایگان / جمع خوبان – محمد اسفندیاری / حج خونین – زینب حزباوی / حریفت منم – عقیل طرفی / دورها آوایی‌ست(آمریکا آمریکا) – محمدسعید غلامی / شهید جانی بت – شبکه افق / شیرزاد – سیدعلیرضا طباطبایی / صنعت همه فن حریف – محمدعلی یزدان پرست / طوفان آزادی(محمد ضیف) – شبکه افق / عذر می‌خواهیم – سارا تقی‌نژاد / کرمان دخت – محمدهادی سلطان مرادی / مسجد رهبر – میثم جهانگیر / نان – مژگان صلائی / هیسطوری! – اسماعیل عظیمی / هولوکاست حقیقی – میلاد مهرجو

تولیدات فضای مجازی:

تولیدات انسان رسانه‌ها (کنشگران):

اسکرین شات (شکست امنیتی( – سرباز روح‌الله رضوی / اسکرین شات (اروپا چگونه اتحادیه شد؟) – محمد صمصامی / بافتار (شاهنگیان، پدر سرود انقلاب) – مرتضی ابراهیم‌پور / باقلوا تی وی (کاهش جمعیت میلیونی) – امیرحسین لشگری / باقلوا تی وی (نیم درصدی) – امیر کمالی الموتی / دادستان – محمدحسین لک / رسانه بیداری (حج خونین) – زینب حزباوی / روایت بحران – ماهان احمدی / زن زندگی آزادی؟؟! – فرشته سادات رحیمی حاجی آبادی / سینمای استراتژیک – سیدعرفان حسینی / گرا (زبان مقاومت در زمین غزه) – محمدحسین ابراهیمی / نظام معترض – میثم آذربخش / ویرگول پلاس 4 – امیرعباس کنعانی هرندی / ویرگول مدیا (درخواست یک نابینا در مسیر نجف به کربلا از مردم) – مهدی نجفی

تولیدات صوتی (پادکست):

انقلاب فرشته‌ها – سیدمحمد پیشنمازی / بانوی انقلاب – معصومه احمدوند / بن بست مهسا ـ همشهری‌مان بود – روح‌الله قمری، علیرضا شعبانی نژاد و حسین بدر طالعی / چمری برای پهلوان – پوریا فعله‌گری / زندگی من (دلیلی برای بودن، مرز خوشبختی) – متین‌السادات فیروزی / دوست داری مثل مرد عنکبوتی بشوی؟! – مریم حلاج / راهی به سوی آسمان – نگین مرادوندی / زاده زابل – هانیه قره‌قانلو / سرباز روز نهم – هانیه قره‌قانلو / صاد – سیدمحمد بیژنی / عمو – مریم تقی‌زاده / مَزگِت – زهره سربازی و فاطمه باقری / ماجرای فلسطین – پیمان زندی لک / ماه بی بی – نگین مرادوندی / نوجهان – امیرحسین شاکرپور / نخل و برنو – مجید طیبی

اختتامیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، 29 دی‌ماه 1402 در حوزه هنری تهران برگزار می‌شود. در این آئین، از برگزیدگان بخش‌های اعلام‌شده تقدیر به‌عمل می‌آید. نمایش مرکزی آثار از تاریخ 22 تا 28 دی‌ماه در سینما فلسطین تهران صورت خواهدگرفت.

رسانه سینمای خانگی- اقلیم ایران در قاب سینما

استفاده از تنوع اقلیمی درگذشته بیشتر در سینمای ایران تجربه می‌شد اما در سال‌های اخیر هم فیلمسازان جوانی هستند که ترجیح می‌دهند با خارج شدن از فضای شهری، زیبایی‌های بکر کشور را تصویر کنند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ سینمای ایران، مملو از آثاری است که جدا از هر اتفاق سینمایی، تنوع اقلیمی و فرهنگی کشور ما را نیز ثبت کرده است. هرچه بیشتر به گذشته می‌رویم، به تعداد فیلمسازهایی که به ثبت تصاویر تازه در سینما علاقه‌مند بودند، افزوده می‌شود. ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، امیر نادری، کیانوش عیاری از جمله فیلمسازهای نه چندان دور ما هستند که در اغلب آثارشان با ثبت تصاویری بکر در جغرافیایی تازه، علاوه بر روایتی تاثیرگذار، اتفاق ویژه‌ای را در معرفی فرهنگ منطقه دیگری از کشورمان رقم زده‌اند.

اما افسوس که امروز، کمتر کارگردانی را می‌توان یافت که برای ساخت فیلم به خارج از آپارتمان و یا شهر خود برود. اکثر آثار معطوف به فضای شهری و آدم‌هایی است که بیش از هرچیز گرفتار تاثیر مدرنیته در زندگی خود شده‌اند و در عین حال نمی‌توانند خود را از قید و بندهای سنت رها کنند.

البته نباید فراموش کرد که در چنین شرایطی باز هم می‌توان آثاری را یافت که برای سینمای ایران، همچون لِنگه کفشی در بیابان، غنیمت به شمار می‌آیند. فیلمسازهایی که با وجود تمام مشکلات و موانعی که بر سر راهشان قرار دارد، به شهرهای دیگر رفته و با جسارتی مثال زدنی نه تنها داستانی تازه را برایمان روایت می‌کنند، بلکه سعی در ثبت تصاویری تازه در جغرافیایی بکر دارند.

رضا میرکریمی، خسرو معصومی، حمید نعمت‌الله، مانی حقیقی از جمله کارگردان‌های مطرحی هستند که در آثار خود به ثبت تصاویر تازه از شهرهای دیگر و فرهنگ اقوام مختلف علاقه نشان داده‌اند. اتفاقی که البته هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، بازهم کم است. اما باتوجه به اهمیتِ پرداختن به اقوام مختلف و تنوع اقلیمی در سینمای ایران، تلاش کردیم در این گزارش به معرفی فیلم‌ها و فیلمسازهای تقریبا جوانی بپردازیم که در یکی دو دهه اخیر به ساخت آثاری از این جنس پرداخته‌اند. زیرا آینده هر سینمایی وابسته به نگاه کارگردان‌های جوان آن است.

احسان عبدی‌پور؛ ثبت تصویری رویاگونه از بوشهر …

اگرچه عبدی‌پور فعالیت سینمایی خود را از اواخر دهه ۸۰ آغاز کرده است اما مخاطبان سینما او را با فیلمی شناختند که سال ۹۱ ساخت. «تنهای تنهای تنها» با روایتِ داستانی تازه در بوشهر توجه بسیاری از سینمادوستان را جلب کرد و توانست پس از مدت‌ها، نگاه مخاطبان را به داستانی متفاوت در فضای خارج از شهر تهران معطوف کند.

این فیلم داستان پسربچه‌ای را روایت می‌کرد که قصد رفتن به سازمان ملل را دارد. پسر می‌خواهد نسبت به قانونی که او را از دوست خود دور می‌کند، اعتراض کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که «تنهای تنهای تنها» بیش از هر موضوع دیگری، ما را با رویای تازه‌ای آشنا کرد که امکان دیدنش روی پرده نقره‌ای پدید آمده بود؛ جذابیتی بصری از رویای کودکانه در شهری چون بوشهر.

فیلم‌های «پاپ» و «میجر» را می‌توان ادامه مسیرِ فیلمسازی معرفی کرد که حال همچون سفیر فرهنگی شهر بوشهر هم شناخته می‌شود. زیرا گرچه تا پیش از این، شناختی نسبی نسبت به مردم بوشهر و فرهنگ آنها وجود داشت اما بسیاری از مردم با آثار او، علایق مردم جنوب به موضوعاتی چون فوتبال، سینما و موسیقی را درک کرده‌اند.

امیرحسین عسگری؛ تصویر مردمانی متفاوت در دل جغرافیایی تازه

در روزگاری که فیلمسازی تبدیل به حرفه‌ای برای کسب درآمد بیشتر شده است، او چند سال یک بار به تولید اثری می‌پردازد که هرکدام با دیگری تفاوت‌هایی دارد. عسگری فیلمسازی را از نیمه دوم دهه ۸۰ آغاز کرد اما مخاطبان سینما او را با فیلم‌های «بدون مرز» و «برف آخر» به خاطر می‌آورند. در سال ۹۳ با فیلم «بدون مرز» تندیس بلورین جایزه ویژه هیات داوران بخش نگاه نو سی‌وسومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد و بعد از آن شش سال طول کشید تا فیلم بعدی‌اش؛ «برف آخر» را به انتها برساند.

فیلم «بدون مرز» او، جدا از داستانی که برای مخاطب روایت می‌کند، تصویر تازه‌ای از نقطه صفر مرزی را ثبت کرده است. این فیلم داستان پسری را روایت می‌کند که هر روز برای ماهی‌گیری به کشتی به گل نشسته‌ای در نقطه صفر مرزی پا می‌گذارد. پسر آنجا را به محلی برای آرامش خود تبدیل کرده است، اما حضور غریبه‌ای این آرامش برهم می‌زند … .

فیلم «برف آخر» او نیز با روایت داستانی متفاوت در دل برف، تصویر تازه‌ای از فرهنگ مردم در شهرهای کوچک‌تر را به نمایش می‌گذارد. او با انتخاب شهرستانی در منطقه سردسیر کیاسر ساری، فضای سردی را تصویر می‌کند که مردمانش فرسنگ‌ها با آدم‌هایی که در پایتخت کشورمان می‌شناسیم، متفاوت هستند. عسگری در این فیلم با استفاده از نماد و نشانه‌های حیوانی، خوی افراد را توصیف کرده و اتفاقی تازه را در سینما رقم زده است.

گرچه فیلم «برف آخر» برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران چهلمین جشنواره فیلم فجر شده است اما هنوز فرصت اکران عمومی در سینماهای کشور نصیبش نشده است.

صفی یزدانیان؛ رشتی که با او بیشتر شناختیم …

او را بیشتر به عنوان منتقد مجله فیلم می‌شناختیم تا سال ۹۳ که فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» روی پرده نقره‌ای رفت و بسیاری از سینمادوستان را جذب خود کرد. صفی یزدانیان با روایتِ داستانی عاشقانه که سال‌ها در سینمای ایران سابقه نداشت، اتفاقی را رقم زد که هنوز در یادها باقی مانده است. تصاویری بکر از شهر رشت در کنار روایت داستانی عاشقانه که از سال‌ها قبل باقی مانده و به امروز رسیده، در کنار موسیقی متفاوت کریستف رضایی فیلمی را شکل داده که هرچه از آن می‌گذرد، مخاطبان بیشتری را با خود همراه می‌کند.

«در دنیای تو ساعت چند است؟» از جمله آثاری است که تصور ساختن آن در شهری به جز رشت هم امکان‌پذیر نیست. در واقع شهر رشت با داستان عاشقانه این اثر پیوند عجیبی دارد و از همین رو آن را به مخاطبان خود نیز منتقل می‌کند.

«ناگهان درخت» دومین فیلم صفی یزدانیان است که با فاصله ۴ سال از اولین فیلم او ساخته شد. این فیلم نیز با تصاویری از شهر رشت پیوند دارد و روایتی عاشقانه اما غمگین را به مخاطب خود منتقل می‌کند. اگرچه داستان «ناگهان درخت» به قدرت «در دنیای تو ساعت چند است؟» نیست اما کارگردانی صفی یزدانیان و ثبت تصاویری به غایت زیبا در این فیلم از نقاط قوت آن به شمار می‌آید.

نیکی کریمی؛ روایتی عاشقانه با «آتابای»

بازیگر شناخته شده سینمای ایران از مدت‌ها قبل، به فیلمسازی روی آورده بود اما پنجمین اثر او که روایتی عاشقانه در بستر شهرستان خوی بود، مورد توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان سینمای ایران قرار گرفت. «آتابای» درباره مردی میان‌سال به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی می‌کند. درگیری‌های گذشته و حال کاظم، مخاطبان را با داستانی جذاب مواجه کرده است که با تصاویری تازه روایت می‌شود.

نیکی کریمی بعد از این اثر هنوز خبر از تولید فیلمِ تازه‌ای نداده است اما احتمال دارد که باتوجه به موفقیت این فیلم، مجددا به روایت داستانی در جغرافیای تازه بپردازد.

ستاره اسکندری؛ روایت داستانی در سیستان و بلوچستان

یکی از بازیگران پرکار سینما و تئاتر ایران که با فعالیت در حرفه‌های دیگر، همیشه قدرت اجرایی خود را نیز به رخ کشیده است.

ستاره اسکندری در اولین فیلم بلند خود «خورشید آن ماه» به سراغ ساخت داستانی در سیستان و بلوچستان رفته است. این فیلم در حال حاضر اکران عمومی خود را آغاز کرده و هنوز نمی‌توان درباره مواجهه مخاطبان با آن سخن گفت اما باتوجه به عکس‌های منتشر شده از این اثر، می‌توان از خلق تصاویر بکر و تازه مطمئن بود.

همچنین پرداختن به فرهنگ سیستان و بلوچستان که در توضیحات این اثر روی آن تاکید شده، مسئله مهمی است که اگر در سینمای ایران مورد توجه بیشتری قرار گیرد، به رنگارنگی آثار کمک کرده و قطعا در جذب مخاطبان نیز اثر گذار خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- سینما نیازمند پژوهش است

دبیر ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران، با اشاره به اینکه سینما نیازمند پژوهش است، گفت: این رویداد می‌کوشد که پیوندی قابل قبول میان ماهیت هنری و کیفیت علمی سینما برقرار کند.

به گزارش سینمای خانگی، از روابط عمومی ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران، قادر آشنا در پیامی به این رویداد نوشت: رسالتِ پژوهش، طرح و شرحِ جهان متکثر هنر و کشف و ارتقای سرمایه‌های معنوی و مادی هنری است. پژوهش با ایجاد رابطه‌ نظام‌مند میان علوم عقلی و معرفتی، می‌تواند سیرت و صورت متمایزی در وضعیت هنر خلق کند و با تکیه بر اصول علمی و مهارت‌های فردی و جمعی، به تولید آثاری کمک کند که اعتلای اجتماعی شهروندان را به دنبال داشته باشد و به ارتقا و تمایز مراتب هنری ختم گردد.

وی در این پیام افزود: در واقع هنرمند با تکیه بر پژوهش، معنویت، معرفت و حکمت را در قالب یک پدیده‌ی هنری خلق و ارائه می‌کند. سینما به عنوان هنری مستقل که مُلهم از دیگر هنرها نام برده می‌شود، بیش و پیش از هر چیز به نشاط معرفتی و آبشخور پژوهشی نیازمند است تا بتواند به عنوان سخنگوی جامعه، گزارش کیفی مستندی از روزگار خویش ارائه دهد. چنین سینمایی می‌تواند مظهر هنر اصیل اسلامی که مبتنی بر علم و حکمت می‌باشد معرفی گردد.

آشنا گفت: جایزه‌ پژوهش سال سینمای ایران، ناظر بر حقیقت سینما و کاشف ماهیت علمی هنر است و می‌کوشد که پیوندی قابل قبول میان ماهیت هنری و کیفیت علمی سینما برقرار سازد. در ششمین دوره جایزه‌ پژوهش سال سینمای ایران، افزایش دانش سینمایی در روزگار فناوری‌های نوینی همچون هوش مصنوعی مورد توجه قرار گرفته است و بر رابطه‌آفرینی‌های بین‌رشته‌ای و تاثیرپذیری از دیگر علوم در ارتقای کیفی سینما و تغییر الگوهای اجتماعی و بهبود وضعیت شهروندی و ترویج اخلاق در لایه‌های محتوایی تولیدات آثار سینمایی تاکید گردیده است.

وی افزود: این اتفاق وقتی می‌تواند اثرگذاری درازمدت‌تری داشته باشد که در چرخه‌ مدیریت هنر، سیاست‌ها و تصمیمات ابلاغی بر مبنای پیش‌نیازهای پژوهشی و مطالعات علمی تعیین و تبیین شده باشد. این جایزه را نه صرفاً یک رویداد رقابتی که دعوت‌نامه‌ صمیمانه به پایگاه علمی و نهادهای آموزشی می‌دانم و ایمان دارم که با نقد و تحلیل و تعالی این رویه، پایش و پژوهش سینمایی، پیوست بلافصل هر اثری خواهد شد که می‌خواهد در بازار هنرصعنت سینما ارائه شود.»

اختتامیه ششمین جایزه سال سینمای ایران با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سه‌شنبه- ١٢ دی ماه- در تالار رودکی برگزار و برگزیدگان آن معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از شهدای بختیاری در فجر

«آن دو» ادای دینی به شهدای لر، ایل بختیاری و نیز شهدای اصفهانی در جریان جنگ تحمیلی است که برای شرکت در جشنواره فیلم فجر امسال آماده می شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه کنندگی سید علیرضا سبط احمدی، این فیلم وارد مراحل فنی شده و سازندگان در تلاش هستند نسخه‌ای از آن را در زمان مقرر به دفتر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر تحویل دهند.

ستار اورکی که آهنگسازی فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین»، «فروشنده»، «خائن کشی»، «خون شد»، «دربند» و … را بر عهده داشته و چند بار نامزد دریافت سیمرغ بوده است، موسیقی «آن دو» را می‌سازد.

اورکی ساخت موسیقی نخستین ساخته سینمایی مرتضی رحیمی با عنوان «بَلیط» را هم بر عهده داشته که در نوبت اکران است.

«آن دو» اواسط پاییز در لوکیشن هایی چون بخش‌های کوهستانی فلات مرکزی ایران، مناطق سرسبز استان چهارمحال و بختیاری، شهر آبادان، شهرک سینمایی دفاع مقدس و … مقابل دوربین رفت.

فریبا کوثری، علیرام نورایی، قدرت الله ایزدی، مالک حدپور سراج، آوا دارویت، اسرافیل علمداری، محمدرضا ژاله، کامران دهقان، داراب آقاسی زاده، سلیمه رنگزن، مژگان محمودیان، مرجان علوی، کبری گودرزی، زهرا هزاریان، سعید محمودی، بهروز کردزنگنه، حبیب تاجمیری، پوریا ریحانی اصل، حاتم میرزایی، مهران پورمهدی، مهران هادی، سیاوش معمارزاده، درسا طهماسبی، مصطفی حسنی، روح الله خالدی، محمدرضا عالیور، امیرمحمد فتاحی، یوسف مهری بابادی، رضا فرخوند، اسماعیل عباسی، علی گودرزی، زیبا موسوی، بابک محمودی و امیررضا فرامرزی و … در این فیلم ایفای نقش داشته‌اند.

درام دفاع مقدسی «آن دو» قصه‌ای را در جنگ تحمیلی روایت می‌کند که در خلاصه آن آمده است: «ظفر پسر بچه‌ای ۱۲ ساله، اصالتاً بختیاری و از عشایر لردگان است که پدرش خدابخش و برادرش خدارحم به همراه دیگر مردان ایل به جبهه رفته اند. چند ماهی است که از خدارحم خبری نیست. در همین حال، شهیدی را به لردگان می‌آورند و چون نام و نشانی ندارد، جهت شناسایی او، ابتدا به خانواده ظفر خبر می‌دهند و …»

دیگر عوامل اصلی «آن دو» عبارتند از نویسندگان فیلمنامه: مهدی سجادپور، مرتضی رحیمی، مجری طرح: مؤسسه تاراز فیلم پارسی، ناظر کیفی: حبیب الله بهمنی، مدیر فیلمبرداری: مجید گل سفیدی، مدیران صدابرداری: حمیدرضا اسلامی نژاد، روح الله جعفر بیگلو، طراح گریم: رسول نعمتی، مجری گریم، آیسا ذوالفقاری، هادی حاجیوند، صداگذار: امیرحسین صادقی، تدوینگر: امیرشیبان خاقانی، جلوه‌های ویژه میدانی: عظیم محمدی، جلوه‌های ویژه بصری: عادل مدنی، طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، طراح لباس: اشرف شاه حسینی، مدیر تولید: مرتضی کریمی، مدیر تدارکات: بهرام دانایی زادگان، منشی صحنه: مهران رضایی سرابی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: لیلا دبیب، دستیار تولید: جواد یوسفی.

رسانه سینمای خانگی- سینماگران در انتخابات بی‌تفاوت نباشند

رئیس سازمان سینمایی کشور بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور را خسرانی جبران‌ناپذیری عنوان کرد و گفت: انتخابات یعنی بی‌تفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ؛ ‎اگر طیف‌ها، سلیقه‌ها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه پویایی خواهیم داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از ایده‌های محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی کشور که تا کنون در برخی از سخنرانی‌های رسمی به آن اشاره‌هایی داشته است، تلاش برای تحقق «سینمای اسلامی»‌ است.

خزاعی که پیش‌تر و در بخش اول همین گفت‌وگو به تفصیل درباره نسبت وضعیت امروز سینمای ایران با ایده‌آل‌های خود صحبت کرده و به دفاع از رویکردهای منتهی به جان گرفتن گیشه‌ها، در برابر منتقدان پرداخت، حالا و در ادامه این گفت‌وگو تلاش دارد ضمن تشریح دیدگاه‌های خود درباره کلیت «سینمای ایران»‌ به بخش دیگری از حواشی مرتبط با دوران مدیریت خود به‌خصوص حواشی به‌وجود آمده برای گروهی از سینماگران متأثر از حوادث و التهابات سیاسی و اجتماعی یک سال گذشته پاسخ دهد.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم و پایانی گفت‌وگوی مشروح خبرگزاری ایرنا با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور است.

اگر بخواهید مولفه‌های «سینمای اسلامی» را که پیش‌تر به آن اشاره‌هایی داشته‌اید، تشریح کنید، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

‎درباره همه رفتارهای ما، در دین اسلام شاخص‌هایی تعیین شده است. مثلا درباره رفتار یک کاسب در زمینه فعالیت‌های اقتصادی، شاخص‌هایی در دین ما تعیین شده است. به همین دلیل آنقدر شاخص‌های اسلامی برای یک زندگی گسترده است که درباره همه شئون آن می‌توان صحبت کرد و فیلم ساخت.

آیا معتقدید امروز این شاخص‌های اسلامی در سینمای ما رعایت نمی‌شود؟

‎قطعا در برخی از آثار نجیب سینمای ایران این شاخص‌ها وجود دارد و در اکثریت تولیدات هم این موارد رعایت می‌شود اما صحبت من درباره اندک تولیداتی که است که این شرایط را ندارند. معتقدم آن‌هایی که به دنبال نگاه کاسب‌کارانه در سینما هستند، باید جلوی‌شان را گرفت. حرف ما این است که می‌توان نگاه اقتصادی هم به سینما داشت اما باید رویکردها را اصلاح کرد.

قطعا سینما یعنی اقتصاد اما می‌توان نگاه متفاوتی هم داشت. نکته دیگر این است که آیا ما همیشه باید به فیلم‌ها سوبسید بدهیم؟ آیا فیلمسازان ما نباید راه ارتباط با مخاطب خود را یاد بگیرند؟ این مسأله بسیار مهمی است. من وقتی می‌گویم فیلمساز هستم، یا دارم یک فیلم شخصی می‌سازم که طبیعتا برای آن نباید انتظار اکران داشته باشم. مثل فیلم‌های هنروتجربه که اکران هم می‌شود اما انتظار فروش آنچنانی در گیشه ندارند.

فیلمساز دیگری برای حضور در جشنواره‌ها فیلم می‌سازد و طبیعتا او هم نباید از عدم اکران فیلمش در داخل کشور ناراحت شود. اما صورت سوم مربوط به فیلم‌هایی است که برای ارتباط با مخاطب ساخته می‌شوند. این دست آثار باید نگران شرایط ارتباط با مخاطب باشند. صاحبان این آثار باید از خود بپرسند که شاخصه برقراری ارتباط با مردم چیست؟‌ مگر می‌شود فیلمی قصه و قهرمان نداشته باشد و مردم با آن ارتباط برقرار کنند؟ ما باید در مدل فیلمسازی خود تجدیدنظر می‌کردیم. چرا فیلم‌های کارگردانی مانند ابراهیم حاتمی‌کیا همواره مخاطب دارد، چون قصه و قهرمان دارد…

البته فیلم‌های متأخر آقای حاتمی‌کیا هم در زمینه جذب مخاطب چندان موفق نبوده‌اند!

اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.

‎این طور نیست. فیلم «به‌وقت شام» رکورد فروش خوبی را در گیشه ثبت کرد. از فیلمی که خودم در آن حضور داشتم مثال می‌زنم. دلیل استقبال از آن فیلم هم این بود که مردم با آن ارتباط برقرار کردند. سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا مولفه‌هایی دارد که برای مردم جذاب است. البته این نکته را هم بگویم که همه مخاطبان یک فیلم، مخاطبان داخل سالن سینما نیستند و در این زمینه گاهی فیلمسازان ما دچار اشتباه می‌شوند.

اینگونه نیست که اگر یک فیلم در سینما فروش نداشت، یعنی دیده نشده است. به‌عنوان مثال فیلم «پشت پرده مه» که ما کار کرده بودیم، جوایزی از جشنواره‌ها گرفت، در اکران عمومی دیده نشد اما در تلویزیون بارها پخش ‌شد و مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند. فیلمی که در سینما شکست خورد اما بسیاری از مردم آن را دیدند و می‌شناسند.

اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.

یکی از پدیده‌هایی که در یکسال گذشته بیشتر شاهد آن بوده‌ایم جریان حضور فیلم‌های زیرزمینی که به‌صورت غیررسمی در داخل کشور تولید شده‌اند، در جشنواره‌های جهانی است. نگران نیستید که با نمایندگی این آثار از طرف ایران، سینمای رسمی ما در عرصه‌های بین‌المللی حذف و محدود شود؟ مهمتر اینکه آیا جنس سیاست‌گذاری‌هایی که منجر به محدود شدن امکان ساخت برخی فیلم‌های اجتماعی در سال‌های اخیر شده است را در شکل‌گیری این پدیده موثر نمی‌دانید؟

‎اول اینکه معتقد نیستم که سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی حذف و محدود شده است و مشکلی که به آن اشاره می‌کنید مربوط به سه چهار جشنواره است که عموما با مقاصد سیاسی هدف گذاری شده اند واغراض سیاسی خود را دنبال می کنند. در سایر جشنواره‌های سینمایی جهان، با چنین مشکلی مواجه نیستیم…

بالاخره در نگاه غاطبه سینمادوستان، همان چهار جشنواره تأثیر بالایی بر انعکاس تصویر سینمای کشورها در عرصه بین‌المللی دارند!

فیلم‌های رسمی سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی مهم دیده می‌شود

‎اینگونه نیست. در همه جشنواره‌های بین‌المللی، امروز فیلم‌های رسمی سینمای ایران هم دیده می‌شود و هم برگزیده می‌شود. تعداد جوایز بین‌المللی سینمای ایران در همین سال‌ها کاملا مشخص است. آنچه شما به آن اشاره می‌کنید، مربوط به تغییر رویکرد جشنواره‌های سینمایی دنیا نسبت به فضای فرهنگی ایران صحبت می‌کنید که مقوله‌ای کلان است و ارتباطی هم با قوانین مراقبتی داخلی ما ندارد. سینما تنها بخشی از این تغییر رویکرد را نشان می‌دهد.

دلیل این تغییر رویکرد چیست؟ مگر پیش‌تر در سینمای ایران سخت‌گیری وجود نداشت؟ اتفاقی که امروز شاهد هستیم مربوط به تغییر رویکرد جشنواره‌های خارجی است. تا همین امروز خیلی از فیلم‌های اجتماعی خوب سینمای ایران به این جشنواره‌ها معرفی شده، اما پذیرفته نشده‌اند. مگر «جنگ جهانی سوم» فیلم مشکل‌داری بود؟ چرا در جشنواره‌ها پذیرفته نشد؟ در این دوره ما تمام فیلم‌هایی که حتی برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار انتخاب کردیم هم آثار اجتماعی و غیرایدئولوژیک بوده‌اند.

مگر ما نمی‌توانستیم مانند دوره‌هایی که صرفا فیلم‌های ایدئولوژیک معرفی می‌شدند، عمل کنیم؟ نگاه ما اساسا این نیست. شاید عده‌ای بخواهند اینگونه تلقین کنند، اما واقعیت این است که نگاه ما این نیست. ما به‌دنبال احیای سینمای ملی ایران، با مشخصه‌های بومی خودش هستیم.

از ماجرای جشنواره‌های خارجی فاصله نگیریم…

‎بله. درباره جشنواره‌های خارجی، مطمئن باشید نگاه آن‌ها در ‌آینده قطعا دستخوش تغییر می‌شود. بد نیست بدانید خیلی از هنرمندانی که در جریانات اخیر به خارج از کشور رفتند، پیام‌هایی را ارسال می‌کنند تا به کشور برگردند. فضا همین امروز نسبت به سال گذشته خیلی تغییر کرده است. بعضی از این افراد صراحتا پیام پشیمانی ارسال می‌کنند، آن هم به‌صورت رسمی.

از چهره‌های شناخته‌شده هم در میان این افراد هستند؟

‎بله. هم شناخته‌شده‌ها هم برخی افراد گم‌نام‌تر. صراحتا می‌گویند ما می‌خواهیم به ایران بازگردیم و فعالیت سینمایی خودمان را ادامه دهیم.

مکالمه رسمی با خود شما داشته‌اند؟

‎مکالمه رسمی خیر، اما به‌صورت غیرمستقیم به دوستان مشترکی که با من داشته‌اند، پیام داده‌اند که می‌خواهند برگردند. برخی از این درخواست‌ها هم در دست بررسی است.

یعنی اینگونه نیست که هنرمندانی که به هر دلیلی دچار مشکل شده‌اند تا پایان دوره شما امکان رفع مشکل‌شان نباشد؟

‎این موارد مربوط به دوره ما نیست. توجه داشته باشید که این اغتشاشات در هر دوره دیگری می‌توانست اتفاق بیفتد. این ماجرا مربوط به مدیریت ما در سینما نیست بلکه مربوط به حوادثی که با دوره مسوولیت ما همزمان شده است. این دو با هم تفاوت دارد. ما سخت‌ترین دوره مدیریت سینما در تمام دوره‌ها را تجربه کرده‌ایم. هر اتفاقی که از ابتدای انقلاب در سینما رخ نداده بود، در همین چند سال دوره مسوولیت ما رخ داد!‌ با وجود این شرایط‌، پررونق‌ترین دوره سینما را هم شاهد هستیم و همین واقعیت است که خیلی‌ها را اذیت می‌کند.

برخی با اهداف سیاسی خیلی دوست داشتند سینما در دوره ما تعطیل شود و به همین دلیل از رونق امروز ناراضی هستند. وقتی صحبت از جشنواره‌ها و بازارهای جهانی می‌کنید، سوال اصلی این است که چه کسانی باعث کاهش سهم ایران از بازار جهانی شده‌اند؟ قطعا اغتشاشگران و کسانی که شروع به فعالیت سیاسی در سینمای ایران کردند. مگر ما این‌ها را فراموش می‌کنیم؟‌ چه کسانی در خارج از مرزها بیانیه دادند و کارگردانان سرشناس دنیا را به خط کردند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند؟ چه کسانی به جشنواره‌هایی مانند کن و برلین و ونیز ایمیل زدند؟‌ این افراد متولیان و بانیان وضع موجود سینمای ایران در عرصه بین‌المللی هستند و امروز باید پاسخگو باشند.

اگر نگاه بسته‌ای داشتیم فیلم سیدی و فرهادی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم

اگر ما به دنبال ایجاد محدودیت بودیم، فیلم اصغر فرهادی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم. اگر نگاه بسته‌ای داشتیم که فیلم هومن سیدی را به اسکار معرفی نمی‌کردیم. اگر ما با سینمای اجتماعی مشکل داشتیم که فیلم‌هایی مانند «علف‌زار» و «ملاقات خصوصی»‌ را اکران نمی‌کردیم. حرفم این است که اصلا آن نگاهی که برخی معتقدند در این دوره حاکم است، وجود ندارد. در حوادث سال گذشته با گروهی مواجه بودیم که در تحلیل‌های خود احساس می‌کردند وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران رو به پایان است و به همین بهانه می‌خواستند جلوی حضور سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی را بگیرد و در مقابل سینماگران را به کارهای زیرزمینی تشویق کنند.

آن‌ها می‌خواستند به فضای فرهنگی ما آسیب بزنند اما به این واقعیت دقت نکردند که فضای ملی سینمای ایران در اختیار سینماگران ایران است. سینمای ملی ما را امثال مجید مجیدی، مسعود جعفری‌جوزانی، احمدرضا درویش، جمال شورجه، سیدرضا میرکریمی و… در این سال‌ها شکل داده‌اند که هیچ کدام اهل کارهای زیرزمینی نبوده‌اند و جوایز مختلفی را هم گرفته‌اند. آن‌ها می‌خواستند سینمای ملی ایران را تحریم کنند و معتقدم این تحریم هم خیلی زود برداشته خواهد شد.

می‌توانید کمی مصداقی‌تر درباره این گروه صحبت کنید؟ بالاخره افراد گمنام و بی‌نشانی که نمی‌توانستند باشند.

‎بالاخره خیلی‌ها در طول آن حوادث تصور می‌کردند کار جمهوری اسلامی ایران تمام شده است. مدیر یکی از پلتفرم‌های سینمایی حتی به همکاران خود گفته بود، این انقلاب مانند انقلاب مصر است و این باردیگر کار تمام است!‌ یعنی در این حد برخی به باور رسیده بودند، اما همه شکست خوردند. در طراحی‌هایی هم که داشتند شکست خوردند کمااینکه با تمام فشارها و جوسازی‌ها ، ما امسال هم در جشنواره کن غرفه داشتیم و سینمای ایران به‌صورت رسمی حضور داشت.

ما تنها در چند جشنواره مشکلاتی داریم که بد نیست نگاه‌مان نسبت به آن‌ها را تغییر دهیم و بدانیم همه عرصه‌های بین‌المللی محدود به این جشنواره ها نیست. ما شاهد یک تغییر در فضای فرهنگی دنیا هستیم و در سال‌های آتی شاهد اتفاقات بزرگ‌تری هم خواهیم بود. وقتی روسیه تصمیم می‌گیرد برای خودش یک جشنواره اسکار به راه بیندازد یعنی با یک طراحی حرکت می‌کند. وقتی چین برای حضور در اقتصای سینمای دنیا برنامه‌ریزی دارد، یعنی با یک طراحی دارد حرکت می‌کند. ما هم ابتدا باید سینمای خود را قدرتمند کنیم تا دچار مشکلاتی از این دست نشویم.

مشخصا چه اقداماتی داشتید؟

‎از طریق آقای عسگرپور نامه رسمی به رییس فیاپف ارسال کردیم تا این نهاد رسمی به جشنواره‌ها ابلاغ کند که این آثار زیرزمینی نماینده سینمای ملی ما نیستند. در چند سال آینده هم جایگاه واقعی این آثار مشخص می‌شود. سینمای دنیا به دنبال اقتصاد است و خیلی زود متوجه می‌شوند این‌ها نمی‌توانند نماینده واقعی سینمای ایران در بازار جهانی باشند. این دوران، دورانی موقت است و ما تلاش‌مان را برای عبور از این دوران داشته و خواهیم داشت. در آینده حتما درباره بانیان این وضعیت صحبت خواهم کرد، چراکه معتقدم همه‌شان باید پاسخگو باشند.

همه این افراد هم در خارج از کشور نیستند و برخی از داخل در این جریان نقش داشتند!

با تمام این‌ بدخواهی‌ها سینمای ایران هیچ‌گاه منزوی نخواهد شد

‎بله. تعداد ایمیل‌هایی که از داخل کشور به برخی از این جشنواره‌های خارجی ارسال شده واقعا زیاد است. کسانی که باور کرده بودند جریان فرهنگی کشور و انقلاب، کارشان تمام شده است، در آن مقطع شروع به مبارزه کردند. البته اینگونه هم نیست که جشنواره‌های کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد، آن‌ها مطابق سیاست‌های بالادستی دولت‌های متبوع خود حرکت می‌کنند و نگاه‌شان نسبت به فضای فرهنگی ایران را تعیین می‌کنند.

اینگونه نیست که یک گروه به اسم سینماگران مستقل در خارج از کشور تا این اندازه قدرت تأثیرگذاری بر جشنواره‌های خارجی را داشته باشند، آن‌ها فقط پیرامون این جریان هیاهو ایجاد کرده‌اند. با تمام این‌ بدخواهی‌ها سینمای ایران هیچ‌گاه منزوی نخواهد شد.

اینگونه هم نیست که جشنواره‌های کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد

استعفای خانم مرضیه برومند از مدیرعاملی‌ «خانه سینما» بازتاب‌های زیادی در محافل سینمایی داشت، شخص شما به‌عنوان رییس سازمان سینمایی از این اتفاق ناراحت نشدید؟‌ به‌خصوص که خانم برومند در متن نامه استعفای خود صراحتا اشاره کردند که نتوانستند تعاملات لازم را با سازمان سینمایی داشته باشند و پیش‌تر هم در نشست خبری این گلایه را مطرح کرده بودند.

‎البته ایشان صحبت از تعاملات نکرده بود و به جنبه اقتصادی ارتباط با سازمان سینمایی اشاره داشت که اساسا بحث دیگری است. این هم در حالی است که از زمان ورود خانم برومند به خانه سینما، بودجه این نهاد صنفی دو برابر شد و می‌توانید در این زمینه از خود ایشان هم سوال کنید. جالب است که هیچ‌کس درباره این مسایل صحبت نمی‌کند و تنها ابهامات را مطرح می‌کنند.

از خانم برومند سوال کنید که آیا بودجه خانه سینما بعد از مدیرعاملی ایشان دو برابر شد، یا نه؟من شخصا با ایشان جلساتی داشتم و حتی قبل از اعلام استعفا با او تماس گرفتم و گفتم اگر می‌توانید کمی بیشتر بمانید.

یعنی کامل در جریان استعفا بودید؟

‎بله. با او تماس داشتم و خواستم اگر برایش امکان دارد، در این جایگاه بماند. از نگاه من ایشان شخصیتی بود که در این جایگاه عملکرد خوبی داشت و مدیران هم به حضورشان امیدوار بودند و امکان تعامل خوبی فراهم بود. به او گفتم به دلیل کارهای خوبی که در سینما از شما به یادگار مانده است، خیلی از درها به روی شما باز است. تأکید داشتم که نگاه شما نگاه سیاسی نیست و نگاه صنفی به مسایل دارید و این بسیار مهم بود. جلساتی که ما با خانم برومند داشتیم، همه‌اش مربوط به مسایل صنفی مانند مالیات و بیمه و مسکن بود. اتفاقا سازمان سینمایی در این زمینه‌ها همراهی خوبی با خانم برومند داشت.

شما اشاره کردید که بودجه خانه سینما دو برابر شده اما خانم برومند به مشکلات مالی هم در نامه استعفای‌شان اشاره داشتند.

‎تنها یک ماه تخصیص بودجه خانه سینما از سوی سازمان سینمایی با تأخیر مواجه شد که دلیل آن هم مشکل ثبت آن‌ها در اداره ثبت بود. اداره ثبت، نامه‌ای به سازمان سینمایی زد و اعلام کرد با توجه به عدم ثبت خانه سینما، کمک مالی به این نهاد غیرقانونی است. ‎طبیعتا من هم نمی‌توانستم غیرقانونی اقدام کنم.

یعنی مشکل مالی صحت داشت.

‎بودجه‌شان کم نشد اما یک ماه پرداختی نداشتیم که می‌توانست در ماه‌های بعدی جبران شود. در این مدت هم خانه سینما فرصت داشت پیگیر مراحل ثبت قانونی باشد. اتفاقی که افتاد و بعد از ثبت خانه، مشکل پرداخت بودجه هم حل شد. تعاملات ما با خانم برومند بسیار خوب بود و معتقدم هر کسی که مدیرعامل خانه سینما شود، به دلیل اهمیتی که برای جریان‌های صنفی قائل هستم، باید تعامل خوبی با او داشته باشم. کمااینکه با منوچهر شاهسواری هم تعامل خوبی داشتیم.

درست است که نگاه من به شخص خانم برومند متفاوت بود اما اساسا معتقد به تعامل با نهاد صنفی هستم و امروز هم هر کمکی بتوانم به جناب علی دهکری به‌عنوان مدیرعامل خانه سینما خواهم کرد. اگر افراد نگاه صنفی نداشته باشند شاید برخی تعاملات را با آن‌ها نداشته باشم اما تا امروز هر سه مدیرعامل خانه سینما در دوره مسوولیت من، تلاش‌شان رفع مشکلات صنفی بوده است.

بعضی از دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گران‌تر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. برخی از مردم اما واقعا تصور می‌کنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند

سازمان سینمایی جدای از خانواده سینما نیست. شاید برخی از افراد در مقطعی وارد فعالیت‌های سیاسی هم شدند اما این مربوط به همه خانه سینما نمی‌شود. بازهم تأکید می‌کنم که همه ما باید تکلیف‌مان با خودمان مشخص باشد. برخی از افراد که در همان حوادث سال گذشته سراغ رفتارهای سیاسی رفتند و موضع‌گیری‌هایی داشتند، هفته بعدتر در سازمان سینمایی به دنبال بودجه و امکانات بودند! این یعنی بلاتکلیفی.

من امروز نمی‌خواهم درباره خیلی از مسایل صحبت کنم و شاید روزی که از سازمان سینمایی بیرون بیایم، درباره خیلی از این نکات بتوانم شفاف‌تر حرف بزنم و به مصادیق اشاره کنم، اما نکته این است که افراد نباید بلاتکلیف باشند. برخی موضع‌گیری‌هایی در بیرون دارند که اکثر مردم از ماهیت اصلی‌شان بی‌خبرند. بعضی از این دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گران‌تر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. لااقل من از خیلی از این مسایل خبر دارم. برخی از مردم اما واقعا تصور می‌کنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند!‌ می‌توانم بگویم ۷۵ درصد این افراد، ‌منافع و مقاصد اقتصادی دارند، نه سیاسی.

تعداد این افراد زیاد است؟

‎تعدادشان زیاد نیست ولی تریبون هایی در خارج از کشور دارند که ماموریت پمپاژ رسانه ای و خبری را دارند.

در آستانه انتخابات هستیم. اگر سینماگران بخواهند در این زمینه ورود داشته باشند، آیا سازمان سینمایی ملاحظات و چارچوب‌هایی برای این جنس فعالیت‌ها مدنظر دارد؟

‎ورود به عرصه انتخابات یک امر شخصی است. مگر در سال‌ها و دوره‌های قبل که افراد از کاندیدای موردنظر خود حمایت می‌کردند، سازمان سینمایی ورودی داشت؟ ما در حوزه مسایل صنفی ورود می‌کنیم. اگر فلان هنرمند بخواهد از فلان کاندیدا حمایت کند، اصلا به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد. از نظر طرح انتقادات هم هیچ محدودیتی وجود ندارد. کمااینکه معتقدم بیشترین نقدها، همین امروز دارد به مسئولان وارد می‌شود. البته برخی منتقدین تنها چیزی که دغدغه آن ها نیست مردم و منافع ملی است، این عده همواره سعی کرده و می کنند تا از آب گل‌آلود ماهی خود را بگیرند و در برهه هایی هم موفق شده‌اند.

نمی‌توان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود

این دسته موج سوارند و بخش هایی از مردم را در این موج سواری انتخاب می‌کنند. ‎اما یک نکته را بدانیم بی تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور خسران جبران‌ناپذیری است هر فرد همچنان که نسبت به خانواده مسئول است نسبت به جامعه خود هم مسئولیت دارد. ‎نمی‌توان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود و در عین حال منتظر تحول شرایط اجتماعی ماند. بسیاری از افراد منتقد نسبت به مسائل سیاسی که غیرمنصفانه دست به نقد می‌زنند حتی در انتخابات حضور هم پیدا نکردند.

این عده قلیل که نسبت به سرنوشت خانواده، جامعه و کشور در حساس‌ترین بزنگاه‌ها بی‌تفاوت بوده‌اند چگونه به خود اجازه هرگونه اظهارنظری را می‌دهند؟‎ انتخابات یعنی بی‌تفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ. ‎اگر طیف‌ها، سلیقه‌ها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه، جامعه پویایی خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- آنچه عسگرپور درباره وی‌او‌دی‌ها گفت

محمد مهدی عسگرپور گفت: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی وی او دی‌ها هستند.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، «هم اندیشی بررسی تهدیدها، فرصت‌ها و چشم‌انداز تولید و نشر سامانه‌های دیداری و شنیداری برخط» با حضور محققان، اعضای صنف وی‌اودی، سینماگران، ‌منتقدان و اهالی رسانه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در این هم‌اندیشی که عصر روز دوشنبه چهارم دی ماه در تالار امیرخانه خانه هنرمندان از سوی انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برگزار شد، نویسندگان هشت مقاله پذیرفته شده، نتیجه تحقیقات خود را ارائه کردند.

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط، کامبیز نوروزی حقوق‌دان، مهدی کوهیان حقوق‌دان، افشین اصغری، علی افتخاری، مهرک محمودی، علی شاکر و حمیدرضا حیدرپور نویسندگان مقالات بودند که هر یک به شکلی خلاصه درباره تحقیق خود سخن گفتند. اشاره به بحث رگولاتور و تنظیم‌گری، حریم خصوصی، میزان مخاطبان و وضعیت وی‌اودی‌ها در ایران، بحث پادکست و موضوع حریم خصوصی از سرفصل‌ها موارد مطرح شده در این جلسه بود.

آمار و اطلاعات وی‌اودی‌ها در بازار ایران و خاورمیانه

علی شاکر نویسنده مقاله «بررسی تجارب بازار کسب و کار نمایش ویدیویی برخط در خاورمیانه و جهان» با تمرکز بر سه کشور ایران، امارات و مصر براساس آمار و تحقیقات توضیحاتی را درباره وضعیت بازار وی‌اودی‌ها ارائه کرد.

او در بخشی از سخنان خود گفت: انتظار می‌رود ظرفیت بازار رسانه و سرگرمی خاورمیانه تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۳۹.۰۵ میلیارد دلار برسد و با نرخ رشد سالانه مرکب ۹.۴۱% تا سال ۲۰۲۸ به ۶۱.۲۳ میلیارد دلار برسد.

بخش دیگر تحقیقات شاکر به پیش‌بینی‌ها درباره بازار ایران اختصاص داشت: پیش‌بینی می‌شود تعداد کاربران VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۵.۹ میلیون نفر افزایش یابد و همچنین پیش‌بینی می‌شود درآمد بازار VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۶۲.۱ میلیون دلار آمریکا برسد.

علی شاکر بازه سنی ۲۴ تا ۳۵ سال را به عنوان بازه سنی عمده مخاطبان وی‌اودی‌ها در مصر و امارات متحده عربی عنوان کرد و همچنین در بخش دیگر تحقیق خود به موضوع هوش مصنوعی و نقشی که می‌تواند در وی‌ادی‌ها ایفا کند اشاره کرد و گفت: در وی‌اودی‌ها می‌توان دوبله را به وسیله هوش مصنوعی به گونه‌ای دیگر انجام داد به این ترتیب که همان اصطلاح‌ها را با همان لحن و صدا به هر زبانی که می‌خواهیم ترجمه کنیم. این اتفاق بسیار خوبی است که می‌تواند در وی‌اودی‌های داخل کشور بیفتد.

ساترا باید مستقل شود

جلسه با ارائه تحقیق «ارزیابی مقایسه‌ای نظارت بر محتوای آثار نمایشی سینمای خانگی در حقوق ایران و اسناد بین‌المللی» از سوی افشین عزیزی ادامه یافت. مهدی کوهیان و عزیزی به صورت مشترک این تحقیق را نوشته بودند. عزیزی با اشاره به اینکه پایه‌ی تحقیق از اختلاف نظرها در قوانین و مقررات موجود، آغاز شده است گفت: در میان سازمان‌هایی که در کشور ما وجود دارند سه سازمان و نهاد مدعی نظارت بر وی‌اودی‌ها بودند که این سه شامل وزارت ارتباطات و فناوری، سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

به گفته عزیزی در این تحقیق دلایل رد یا تایید نظارت هر یک از این نهادها مورد بررسی قرار گرفته است: وظایف وزارت ارتباطات فناوری بیشتر حوزه‌های تمهیدات شکلی را در برمی‌گیرد و صلاحیت‌های این وزارت‌خانه به حوزه محتوای صوت‌وتصویر نمی‌تواند ورودی داشته باشد.

او درباره صداوسیما گفت: یک بخش از واکنش صداوسیما به وی‌اودی‌ها براساس بند «ب» نظریه تفسیری شورای نگهبان است که نظریه بسیار معروفی محسوب می‌شود. در اینجا از شورای نگهبان نظر خواستند که آیا امکان تاسیس تلویزیون و رادیوی خصوصی در ایران وجود دارد که نظریه تفسیری شورای نگهبان این بود که چنین امکانی وجود ندارد و طبق اصل ۴۴ این در اختیار سازمان صداوسیماست. البته حقوق‌دان‌ها نسبت به این قضیه ایراداتی را وارد می‌دانند زیرا هنوز تفسیر موسع از صوت و تصویر فراگیر وجود ندارد.

عزیزی گفت: وقتی سازمانی خودش تولیدکننده محتوا و تولیدکننده سریال است، نمی‌تواند به عنوان نهادی که صدور مجوز انجام می‌دهد قرار گیرد. تعارض منافعی که در این زمینه وجود دارد نقش صداوسیما را با ابهام جدی حقوقی مواجه می‌کند و باعث می‌شود از نظر حقوقی نتوانیم این سازمان را به عنوان سازمانی سالم برای نظارت در حوزه وی‌اودی در نظر بگیریم. مرکز پژوهش‌های مجلس هم در شهریورماه تحقیقی انجام داده که براساس نتیجه آن جمع‌بندی شد که ساترا استقلالی از سازمان صداوسیما ندارد و بر همین اساس لازم است اگر قرار باشد ساترا در این زمینه به فعالیت ادامه دهد باید استقلال داشته باشد و بودجه و منابع انسانی آن از سازمان صداوسیما مستقل باشد.

او به بخش دیگر تحقیق خود که نقش وزارت ارشاد بود اشاره کرد و گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول صدور مجوز، نظارت بر مراکز هنری، مجوز ساخت فیلم و آثار هنری و توزیع و تکثیر فیلم است. اگر بخواهیم به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازیم ابتدا باید بگوییم که این شورا از نظر قانونی خلاء دارد و با این وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول سال‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان صادرکننده مجوز می‌بینند.

او با اشاره به «آفکام» نهاد تنظیم‌گر در انگلستان و همچنین نهاد تنظیم‌گر در آمریکا تاکید کرد که مهمترین تفاوت این‌ها با ساترا در این است که این نهادها با پایه‌ی قانونی تشکیل شده‌اند و در ادامه به جزئیات تفاوت‌های اعضای آن‌ها با شیوه مدیریت ساترا اشاره کرد.

لزوم تکیه بر صنف

کامبیز نوروزی حقوق‌دان و نویسنده مقاله «معمای نظام حقوقی آثار دیداری و شنیداری در جهان ژلاتینی دیجیتال» سخنان خود را چنین آغاز کرد:‌ منطق زندگی، با جهان دیجیتال تغییر کرده است و سرعت این تغییر در تمام تاریخ بشریت بی‌سابقه است. گاهی وقت‌ها درک این موضوع برای ما سخت است. مثل زمانی که با سرعت بسیار بالایی از جاده عبور می‌کنیم و هرآنچه کنار جاده است را مانند یک خط ممتد می‌بینیم. مبدعان دیجیتال هم از جزئیات موجود در آن دچار شگفتی شده‌اند و باید بگویم که جهان دیجیتال روانشناسی ما را تغییر داده است.

این حقوق‌دان ادامه داد: در ایران حقوق‌پذیری رسانه‌های دیداری شنیداری نسبت به سایر جاها دشوارتر است و دلیل آن به این برمی‌گردد که ما در اینجا دچار یک وضعیت بی‌حقوقی هستیم. وضعیت بی‌حقوقی بسیار وخیم‌تر از وضعیت بی‌قانونی است، چون حقوق فقط قانون نیست. در حقوق عرف هست، اما مداخلات دولت اجازه شکل‌گیری عرف را نمی‌دهد. شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر اصول بدیهی حقوق نمی‌تواند چیزی در حد قانون تصویب کند، اما این کار را انجام می‌دهد.

نوروزی گفت: جهان دیجیتال غیرقابل کنترل است. امکانی که جهان دیجیتال ایجاد می‌کند تقریبا کنترل آن را غیرممکن می‌کند. خیلی فیلم‌ها با همین موبایل ساده گرفته و منتشر می‌شود. این عوامل یک محیط غیرطبیعی تولید می‌کند که در آن نظم و قاعده‌ای وجود ندارد. یک زمان ارشاد مدعی وی‌اودی‌ها بود و حالا تلویزیون مسئول است.

او گفت: در این وضعیت تنها یک روش وجود دارد تا صاحبان رسانه‌های دیداری شنیداری بتوانند خود را محفوظ نگه دارند و آن هم اشتراک صنفی است. این رفتار مشترک صنفی ارزش حقوقی دارد.

گام صنف برای انتظام‌بخشی

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن که طرح انتظام‌بخشی نمایش ویدیویی برخط را در هم‌اندیشی تشریح می‌کرد درباره دلایل تهیه این طرح گفت:‌ این طرح پیشنهاد انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برای تنظیم‌گری حوزه محصولات دیداری و شنیداری است، یعنی همین حوزه‌ای که امروز جلسه درباره آن تشکیل شد.

او برای ورود به بحث، از صنعت فیلم و سینما آغاز کرد و آمار تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال‌های بعد از انقلاب را برشمرد و گفت: در سال ۶۴، ۷۷ میلیون بلیت فروخته شد تا سال ۶۹ که بالاترین فروش تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب است ۸۱ میلیون بلیت به فروش رفت و تا قبل از سال ۷۶ تعداد بلیت‌ها حدود ۵۰ میلیون بود و در سال ۷۶ به ۳۹ میلیون بلیت رسید. ۱۰.۹ میلیون تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال ۸۹ است و در سال ۹۵، ۲۵ میلیون بلیت و در سال ۹۹ به دلیل کرونا ۷ میلیون بلیت فروش رفت و در سال ۱۴۰۱، ۱۳.۵ میلیون بلیت به فروش رسید.

عسگرپور درباره وضعیت تلویزیون گفت:‌ در حال حاضر تلویزیون ۶۰ شبکه سراسری، برون‌مرزی و استانی با حدود ۸ هزار میلیارد بودجه دارد که همین تلویزیون در دهه ۶۰ با حدود ۸۰ درصد مخاطب، دو شبکه تلویزیونی و پنج شبکه رادیویی داشت. در حال حاضر مخاطبان تلویزیون را می‌توان ۲۵ درصد متصور بود. البته تهیه آمار در کشور ما بسیار سخت است. گاهی اوقات فکر می‌کنم از سوی نهادهای دولتی تلاشی وجود دارد که آمار دقیق و کاملی ارائه نشود. بخش خصوصی نیز وقتی با نهادیی مواجه می‌شود که از دادن آمار شفاف خودداری می‌کنند، آن‌ها هم به این سمت می‌روند. در بی‌خبری و کم‌خبری با همین پدیده‌ای مواجه می‌شویم که اکنون در جامعه ما اتفاق می‌افتد.

دبیر انجمن گفت: ما با وضعیتی مواجه هستیم که در زمینه فضای مجازی تا دو سه سال گذشته بحث وی‌اودی‌ها بود تا اینکه اطلاعات و آمار به ما می‌گوید حجم عمده استفاده حجم ترافیک هم‌وطنان ما از پلتفرم‌های خارجی و مشخصا اینستاگرام است. از اینستاگرام ماهیانه یک میلیارد کاربر استفاده می‌کنند که کشور ما رتبه هفتم را در این زمینه دارد، حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون نفر از ایرانیان از اینستاگرام استفاده می‌کنند.

عسگرپور گفت: در زمینه رگولاتوری، تولد ساترا به گونه‌ای بود که این نهاد همزمان نقش بازیگر را ایفا می‌کرد و پشتوانه قانونی نداشت، بنابراین مقررات صادرشده از سوی آن هم مشکل قانونی داشت.

او به چند اصل و نکته پراهمیت در حوزه انتظام‌بخشی وی‌اودی‌ها چنین اشاره کرد: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی هستند.

عسگرپور یادآور شد: مواردی که در طرح انتظام‌بخشی به آن اشاره شده عمدتاً نکاتی‌اند که در چند سال گذشته فعالان عرصه وی‌اودی درگیر آن بوده‌اند.

او گفت: با اشاره‌ای به آماری که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم باید یادآور شوم که نیاز بود زمانی که افولی اتفاق می‌افتاد چراغ قرمزهایی روشن شود تا به جای شکل‌گیری اداره‌کل‌های متعدد، راهکاری برای مشکلات ایجاد شده پیدا شود. ما در این روند مزیت‌های نسبی خودمان و بازار جهانی‌مان را از دست می‌دهیم.

عسگرپور در پاسخ به این پرسش که در طرح انتظام‌بخشی نقش صنف در زمینه داوری‌ها چطور در نظر گرفته شده و همچنین برنامه‌ها برای پیوستن به کپی‌رایت جهانی چیست، گفت:‌ بحث داوری در طرح انتظام‌بخشی در نظر گرفته شده است. در مورد کپی رایت باید این را بگویم که برخی از منابع کشور ما به دلیل رعایت نکردن کپی‌رایت از بین رفت. از حساب‌های ما بابت فعالیت‌های غیرقانونی در سال‌های دورتر برداشت شده است. اگر ما به کنوانسیون بپیوندیم ممکن است در بدو امر به نظر آید که مشکل ایجاد می‌شود اما موضوع شکل دیگری دارد. در مورد وی‌اودی‌ها ما تصور می‌کنیم مشکل عمده آنان با پخش ماهواره‌ای محصولاتشان است، اما عملا آن‌ها ضربه عمده را از تلگرام می‌خورند. بنابراین بحث کپی‌رایت ممکن است در بدو امر با مشکلاتی همراه باشد اما در ادامه به نفع است، زیرا خرید رایت آثار خارجی برای کشور ما به نسبت سایر کشورها ارزان‌تر است و در مجموع می‌توان سود را بیشتر دید.

صندلی رقابت یا رگولاتوری

مهرک محمودی در تشریح مقاله خود با عنوان «صداوسیما رگولاتور یا رقیب» گفت: وقتی مدیر صداوسیما روی صندلی رگولاتور می‌نشیند از رونق بازار وی‌اودی‌ها استقبال می‌کند، اما آیا وقتی به عنوان بزرگترین تولیدکننده محتوای تصویری در جایگاه رقیب هم قرار می‌گیرد این استقبال اتفاق می‌افتد؟

محمودی با اشاره به تحقیقی که در مورد دلایل استقبال مخاطبان از وی‌اودی‌ها صورت گرفته بود، گفت: مواردی چون ایجاد انگیزه در مخاطب، دسترسی سریع و آسان، ارزان بودن، آرشیو محتوایی، اینکه آثار دوبله و سانسور خوبی دارند، اینکه جایگزین دیگری ندارند مورد بحث بوده‌اند. همچنین تبلیغات شهری وی‌ودی‌ها هم در جذب مخاطب اثرگذار بوده است.

اوهمچنین درباره انتخاب مخاطبان بعد از تماشای وی‌اودی‌ها گفت: اگر به هر دلیلی دسترسی مخاطبان به محصولات وی‌اودی‌ها محدود شود، براساس تحقیق صورت گرفته انتخاب مخاطب صداوسیما نخواهد بود و آنان ماهواره یا پلتفرم‌های خارجی را انتخاب می‌کنند.

تبصره‌ای امیدوارکننده

مهدی کوهیان حقوق‌دان که مقاله‌ای با عنوان «تبصره ماده ۷۷، کورسوی امید در برزخ برنامه هفتم» را در جلسه هم‌اندیشی ارائه می‌کرد در ابتدای سخنان خود گفت: جدیدترین تحولی که در حقوق مجوزها و شمول بعضی از مواد اصل ۴۴ قانون اساسی که بر مجوزها اتفاق افتاده در این تحقیق مورد توجه بوده است. ماهیت موضوع ما درباره یک تبصره است که همین امسال ذیل ماده ۷۷ قانون برنامه هفتم توسعه، الحاقی مجلس است و در آن سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم شده‌اند که با رعایت ماده یک و ماده هفت قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اقدام به صدور مجوز کنند.

او ادامه داد: یکی از مصادیق اخلال در رقابت که در ماده یک تعریف شده، خودِ حضور سازمان صداوسیما در تنظیم‌گری است.

این حقوق‌دان گفت: واگذاری مسئولیتی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد وی‌اودی به صداوسیما صورت گرفته، برخلاف قانون اجرای سیاست‌های کلی نظام است و به نظر می‌آید براساس مصوبه برنامه هفتم قابل ارزیابی حقوقی است.

او گفت: نکته بسیار مهمی که در این مصوبه جدید هست، تعیین محدودیت‌هایی برای زمان صدور مجوز برای کسب و کارها است. مهلت مشخصی هست که توسط هیئت مقررات‌زدایی و بهبود محیط کسب و کار تعیین می‌شود و ورود این بخش‌ها در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. مرجع دیگری برای شکایت از انحصار به وجود آمده است.

پادکست‌ها در نقش آموزش‌دهنده

علی افتخاری مترجم مقاله «پادکست یک رسانه غیراصلی برای یادگیری و پخش محتوای صوتی» درباره این تحقیق و موضوعاتی که در آن مطرح است، چنین توضیح داد: چهار محقق در این تحقیق نقش پادکست را به عنوان یک رسانه آلترناتیو یا غیراصلی یا جایگزین بررسی کرده‌اند. پژوهش در این تحقیق بر دو زاویه دید تاکید داشته، یکی در نظر گرفتن پادکست به عنوان محتوای صوتی و دیگری کاربرد آن برای آموزش است؛ کاربردی که پادکست‌ها در یک دهه اخیر در زمینه آموزش و یادگیری دانش‌آموزان و دانشجویان داشته‌اند.

افتخاری تاکید کرد که براساس تحقیقات صورت گرفته در زمینه پادکست، این جمع‌بندی به وجود آمده که آن را نباید در دسته تهدیدها برای رسانه‌های قدیمی‌تر صوتی و تصویری در نظر گرفت.

او ادامه داد: همچنین در تحقیق دیگری از سیاه‌پوستان آفریقایی یاد شده که توانسته‌اند به واسطه پادکست، فرهنگ خود را به سبکی همچون رادیو برای شنونده تداعی کنند و شنونده خود را در محیط‌های آنان فرض کند. در بخش دیگری این تحقیق زمانی که از کاربران پرسیده شده چقدر نسبت به کارکرد آموزشی پادکست آشنا هستند ۶۰ درصد اعلام کردند مطلع‌اند و ۴۰ درصد ابراز بی‌اطلاعی کردند.

افتخاری در جمع‌بندی این مقاله گفت: نتیجه‌ای که گرفته می‌شود شامل چهار مزیت اصلی پادکست است؛ یک منبع خلاق برای کسب اطلاعات، زمینه‌ای برای درک بیشتر، وسیله‌ای برای تقویت توانایی تفکر خلاق و ابزاری برای یادگیری زبان‌های خارجی. پادکست‌ها را می‌توان از سطح شنیداری فراتر رفت و به سریال‌هایی اشاره کرد که پایه آن پادکست بوده است.

بررسی جایگاه حریم خصوصی در تولیدات نمایشی

حمیدرضا حیدرپور که از اصفهان به وسیله اسکایپ در برنامه هم‌اندیشی حاضر شده بود درباره تحقیق خود که در زمینه «جایگاه حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی و حمایت حقوقی از آن» بود گفت: حریم خصوصی و الزامات مرتبط با آن از جمله صیانت همه جانبه از آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نظام‌های حقوقی است. تلاش‌های مختلف و متنوعی در سطوح مختلف صورت گرفته است تا حریم خصوصی افراد، دستخوش تهدید قرار نگیرد. نمونه بارز این اقدامات، تصویب قوانین و مقرراتی است که با تکیه بر آن‌ها، نقض کنندگان حریم خصوصی افراد، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند تا از این طریق، موارد مداخله غیرقانونی در حریم خصوصی افراد، به حداقل ممکن برسد.

او ادامه داد: یکی از عرصه‌هایی که امکان نقض حریم خصوصی افراد در آن، بالاست، تولیدات نمایشی هستند. حجم این تولیدات، به صورت روزافزونی در حال گسترش است. سوال این است که چه سازوکارهایی به منظور صیانت از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی در نظام حقوقی ایران وجود دارد و آیا این نظام حقوقی توانسته است حمایت بایسته و شایسته از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی به عمل آورد یا خیر؟

حیدرپور گفت: فرضیه ابتدایی این است که در نظام حقوقی ایران، قواعد و قوانین خاصی به منظور صیانت از حریم خصوصی افراد در حوزه رسانه‌ای و به ویژه در عرصه تولیدات نمایشی وجود ندارد و تعقیب‌های قضایی در موارد تخطی از موازین، عمدتاً بنابر اصول و قواعد عام و کلی صورت می‌گیرد. این در حالی است که باید در صدد تدوین و اجرای راهبردها و سازوکارهایی بود که در پرتو آن ها، در نظام حقوقی ایران، به نحو جامع و کامل، از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی صیانت شود. در این تحقیق تلاش شده تا با بررسی جایگاه و اهمیت حریم خصوصی به طور کلی و در ارتباط با تولیدات نمایشی به صورت خاص، نحوه حمایت نظام حقوقی ایران از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی، مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای عملی به منظور صیانت همه جانبه از حریم خصوصی در این تولیدات، ارائه شود.

خروج از نسخه موبایل