رسانه سینمای خانگی- کدام عدالت؟ این سبک اکران، فیلم سوزی است

سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما گفت: متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم.

به گزارش سینمای خانگی، سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان در گفتگو با سینماپرس، در پاسخ به این پرسش که این روزها شاهد اکران گسترده فیلم ها که عملاً منجر به فیلم سوزی شده هستیم، در این شرایط وظیفه مدیران سازمان و ارشاد برای صیانت از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان فیلم ها چیست؟ اظهار داشت: در ابتدا باید بر پیش فرض سوال شما صحه بگذارم، بله متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم. اما چرا؟ معتقدم بعد از بحران کرونا که منجر به شرایط سخت اقتصادی برای همه مشاغل شد سینمای ایران نیز دستخوش همین وضعیت قرار گرفت و ازآنجایی که مثل الباقی مشاغل در کشور وابسته به سیاست ها و دستورالعمل های دولتی بود؛ به دلیل آنچه من، بی تجربگی، عدم درایت و نبود شناخت از مسائل و مشکلات سینما می نامم، آثار تخریبی این بحران همچنان سایه اش بر سینمای ایران حاکم مانده و متاسفانه نتایج تخریبی آنرا نیز این روزها شاهدیم.

وی ادامه داد: متولیان وقت آن دوران و بعدها مدیران فعلی نتوانستند آنچنان که باید با اتخاذ راهکارهای مطمئن، ضریب این خسارات را پایین بیاورند. یکی از مصادیق عدم کفایت تدبیرها، تغییر صرفاً شکلی ساختار شورای صنفی اکران است. تصور دوستان در سازمان سینمایی این بود که با تغییر شکلی ساختار شورای صنفی می توانند در خروجی های شورا نیز تغییر ایجاد کنند لذا با تدوین آیین نامه ای جدید و ایجاد شورایی بالادستی برای شورای صنفی درصدد تغییراتی برآمدند ولی غافل از آنکه صرفا ماهیت صنفی بودن شورا را به دولتی تغییر داده اند و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی سینما، بر همان سیاق گذشته حرکت کردند.

هاشمی در همین راستا متذکر شد: این شد که شورای صنفی بدون در نظر گرفتن وضعیت بغرنج سینما، انتظار بیش از صدها فیلم در نوبت اکران و ظرفیت محدود سالن ها، با همان فرم و سیاق گذشته مبادرت به تصمیم گیری و اکران فیلم ها نمودند. این شد که صاحبان فیلم ها به دلیل عدم مشوق های تاثیر گذار و واقعی، انگیزه ای برای اکران فیلم های شان نداشتند و به ناچار فیلم هایی که در شرایط عادی از مجال و فرصت کمتری برخوردار بودند پیشتاز اکران شدند، این فیلم ها نه در مخاطب ایجاد انگیزه می کرد نه چراغ سینما را روشن نگه می داشت، لذا با استمرار وضعیت انفعال با بحران های جدی تری در چرخه اقتصادی سالن های سینما روبرو شدیم تا جایی که صاحبان سالن ها حتی در تامین حق الزحمه کارمندان خود هم به تنگنا افتادند. طبیعی بود وقتی مقادیر زمان و مکان را در تصمیم گیری هایمان نادیده می گیریم و دولت بجای مشوق های جدی و تضمین امنیت اکران ، صرفا در بعد نظارتی و اعمال سلیقه بسنده می کند، باید شاهد چنین وضعیتی می بودیم.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «شوکران» و «روز فرشته» در پاسخ به این پرسش که با اینکه در هفته های اخیر حدود ۱۰ فیلم جدید به چرخه اکران اضافه شده اند اما همچنان شاهدیم که بخش اعظمی از سالن های سینما تنها به یک فیلم خاص که زمستان سال گذشته روی پرده رفته اختصاص دارد، چرا مدیران سینمایی علیرغم شعارهایی که در خصوص عدالت طلبی می دهند از اجرای عدالت در اکران عاجز مانده اند؟ تصریح کرد: ببینید ما تا مادامی که در اکران فیلم های سینمایی از نسخه های نخ نما شده بی تاثیر پیروی کنیم و سراغ طرحی نو که نفس تازه به فضای سینما بدهد نرویم، در برهمان پاشنه اکران سنتی خواهد چرخید. تصور می کنیم با فروش چشمگیر یک فیلم چرخه اقتصادی سینما را به حرکت در آورده ایم، در صورتی که این آمارها فقط برای ارائه در جلسات مدیران به مقامات بالادستی کارکرد دارد و ولا غیر. کجا با یک گل بهار شده که در سینما شود؟

وی خاطرنشان کرد: ما بدون توجه به وضعیت عمومی سینما نمی توانیم شاهد رشد و توسعه پایداری باشیم. فیلم هایی مثل «دینامیت» و «فسیل» تنها منجر به تعطیل نشدن سالن های سینما شد و این به معنای استمرار حیات سالن های سینما نیست. این به معنای رشد اقتصادی در سینما نیست؟ این به معنای رونق چرخه اکران نیست؟ از قضا زنگ خطری ست که اگر درست و آگاهانه و مدبرانه شنیده نشود، از خطری بزرگ خبر آورده. خبری که حکایت از حذف و فیلم سوزی های گسترده می کند. این یعنی در سال ۲ تا ۳ فیلم پرفروش و الباقی شکست در اکران را تجربه خواهند کرد.

هاشمی تأکید کرد: و اما عدالت که در سوال شما مطرح شده در این چرخه معیوب کجاست؟ معتقدم این نگاه دستوری در حوزه فرهنگ یا باید در همه شئون متجلی شده و از طرفی هزینه فرهنگ دستوری را هم دولت برعهده بگیرد یا باید اجازه بدهیم مبتنی بر اقتصاد آزاد در کنار اقتصاد حمایتی جریان سینما به حیات خودش ادامه دهد. این وضعیت آشفته بازار از هیچ الگو و مدل اقتصادی پیروی نمی کند. نه صدردصد دولتی ست و نه تماماً خصوصی. تلفیقی شلخته که به قواره این سینما نمی آید.

این تهیه کننده پیشکسوت ادامه داد: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «پرونده هاوانا» و «عروس» در همین راستا افزود: از اینجا به بعد فیلم، محتوای فیلم و خوش ساختی و شناخت از سلیقه مخاطب است که تعیین کننده استمرار اکران فیلم خواهد بود. در غیر این صورت در وضعیت فعلی حاصلی جز هدررفت سرمایه های همکاران مان را بدست نمی آید. پس به صرف شعار و تبلیغات و سخنرانی و پوستر نه عدالت، نه رفع تبعیض و نه حذف رانت محقق نخواهد شد. معتقدم دولت باید بجای اینکه تمام سرمایه گذاری خود را معطوف به تولید فیلم های هم راستا با اهدافش کند، باید به عنوان متولی و مسئول سینمای کشور حمایت و سرمایه گذاری اصلی را از مخاطب سینما بعمل آورد. در مدلی که تماشاگر تشویق به سینما رفتن شود و درعین حال هزینه های مالی سینما رفتن برای او کاهش یافته باشد. نمی توان همه ی بار را روی دوش سینما گر و سالن سینما و مخاطب سینما گذاشت و دولت تنها در موفقیت ها سهیم باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر وضعیت اکران با همین منوال ادامه پیدا کند چه چشم اندازی را برای آینده سینمای کشور متصور هستید؟ گفت: من ترجیح می دهم به آینده امیدوار و خوش بین باشم اما به شرطها و شروطها؛ به نظرم فرهنگ موضوع مهمی برای دولت و حکمرانی ست و این اهمیت باعث شده با مداخلات ریز و درشت وضعیت فعلی را حاکم کند. وضعیتی که نه اهالی فرهنگ از آن راضی هستند و نه انتظارات و هدف گذاری های حکمرانی در کشور را تامین کرده است. لذا دولت ها باید در یک تعامل جدی با حکمران و تعیین انتظارات و خط مشی های واقعی و به رسمیت شناختن استقلال هنرمندان، به یک راهبرد مشخص و متقن برسند که هم هنرمندان و هم دولت برسرآن به وفاق برسند.

هاشمی تأکید کرد: حکمرانی فرهنگی تا مادامی که عرصه فرهنگ را دستوری و هنرمندان را کارمندان دولت بداند، ما شاهد وضعیت بهتری که نخواهیم بود هیچ روز به روز شاهد انفعال در این حوزه هم خواهیم بود. سینمای ایران هم جزئی از همین تغییر نگرش است. متاسفانه سینمای ایران نه تماما دولتی است و نه تماماً خصوصی ست. ممکن است آقایان سینمای مستقل، خصوصی و توانمند و عزت مدار در عرصه های داخلی و بین المللی نمی خواهند خب چه ابایی از اعلام آن دارند؟ این بلاتکلیفی حاصلی جز انفعال و بی انگیزگی و ناامیدی نخواهد داشت. لااقل یک طرف موازنه از خروجی راضی خواهد شد. این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در حوزه فرهنگ منجر به ناکارامدی در همه شئون می گردد.

این تهیه کننده در پایان این گفتگو افزود: به قول فقها و حقوق دان ها، اذن در شی ء اذن در لوازم آن هم هست. یعنی اگر دوستان معتقد به سینمای صددرصد دولتی هستند باید به ابزار و لوازم آن هم پایبند باشند. باید هزینه آنرا هم بپردازند.

رسانه سینمای خانگی- کت چرمی با هزار نفر، سه میلیاردی شد

همزمان با سه میلیاردی شدن فروش فیلم سینمایی «کت چرمی» در سینماهای سراسر کشور، از پوستر جدید این فیلم رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فیلم، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی از ۱۷ خرداد در سینماهای سراسر کشور اکران شده، تاکنون بیش از ۶۰ هزار مخاطب داشته و فروش آن از سه میلیارد هم گذشته است.

این فیلم که توانسته است پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی این روزهای گیشه سینمای ایران باشد روایتی ملتهب از قاچاق دختران را به تصویر می‌کشد.

طراحی پوستر «کت چرمی» را شکوفه بیاتی بر عهده داشته و همزمان با فروش بیش از سه میلیاردی این فیلم به طور رسمی از آن رونمایی شده است.

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی‌مهر، آیدا ماهیانی، سارا حاتمی، رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

این فیلم که سال گذشته در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.

«کت چرمی» محصولی از بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را مؤسسه شهرفرنگ بر عهده دارد که فعالیتش را به‌تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- اکران گسترده «کت چرمی» در آلمان

همزمان با اکران «کت چرمی» در سینماهای ایران، این فیلم در شهرهای دوسلدورف، کلن، فرانکفورت، گوتنبرگ، برلین، مونیخ و… اکران شده است.

به گزارش سنمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی کت چرمی به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی در حالی هفته اول فروش خود را سپری می‌کند که اکران بین المللی خود را هم آغاز کرده است و فیلم در شهرهای مختلفی از آلمان اکران می‌شود.

همچنین همزمان با این اکران از پوستر بین المللی آن هم با طرحی از محمد موحدنیا رونمایی شده است.

همزمان با اکران کت چرمی در سینماهای ایران، این فیلم در شهرهای دوسلدورف، کلن، فرانکفورت، گوتنبرگ، برلین، مونیخ و… اکران شده است.

قرار است این فیلم در شهرهای دیگری از کشورهای اروپایی نیز به نمایش درآید.

کت چرمی در حالی اکران خود را از ۱۷ خرداد آغاز کرده است که به جایگاه پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی این روزهای گیشه سینما دست پیدا کرده است.

در خلاصه داستان فیلم کت چرمی که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رؤیا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

کت چرمی محصول بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را مؤسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- آغاز میلیاردی کت چرمی

درام معمایی جنایی «کت چرمی» از هفته پیش اکران خود را آغاز کرده است و تاکنون توانسته فروشی بیش از یک میلیارد تومان را تجربه کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی فضایی اجتماعی دارد و در سه روز افتتاحیه خود توانست جایگاه خود را به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی حال حاضر سینمای ایران تثبیت کند.

این فیلم که برگ برنده آن قصه‌ای معمایی و مستند است به دختران قربانی شده یک مهمانی می‌پردازد و شباهت‌هایی با ماجرای الکس دارد که چندی پیش اعدام شد.

«کت چرمی» اکران خود را با یک افتتاحیه میلیاردی آغاز کرد که استقبال ۱۷ هزار نفری مخاطبان را در سه روز نخست به همراه داشت.

این فیلم توانست در میان فیلم‌هایی که به تازگی به صف اکران پیوسته‌اند رتبه پرفروش‌ترین اثر اجتماعی آخر هفته را کسب کند.

در خلاصه داستان فیلم «کت چرمی» که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

این فیلم که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.

«کت چرمی» محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را موسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- امام خمینی، ناجی سینمای ایران

سینما به عنوان ابزار رواج بی بند و باری در ایران در دستان رژیم پهلوی برای مقابله با اندیشه دینی و انحراف جوانان به کار گرفته می شد تا بتواند با تغییر سبک زندگی و رسوخ فرهنگ منحط غربی، با ایجاد فاصله میان دین و زندگی مردم، و القاء تفکر جدائی دین از سیاست، مردم را از ایفای نقش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی دورکرده تا جبهه استکبار بتواند به مطامع خود دست پیداکند؛ اما اجرای بخشی از اندیشه ها ی امام خمینی نقشه های آنان را بعد از انقلاب اسلامی با شکست مواجه کرد

یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان

از سال های نخستین اختراع سینما، یعنی اواخر قرن هجدهم میلادی که فقط نماهایی صامت و ثابت به نمایش گذارده می شد کسی فکرش را هم نمی کردکه این پدیده روزگاری به عنوان رسانه ای دیداری و شنیداری با کمک فناوری بتواند علاوه بر سودآوری اقتصادی، در جایگاه تاثیرگذارترین ابزار هنری بر زندگی مردم بنشیند. قدرت های استعماری در کنار کمپانی هایی که متعلق به خودشان بود، با بهره گیری از تاثیر جادویی سینما، از این ابزار برای اجرای راهبردهای استعماری برای تسلط بر جهان به فعالیت پرداختند و آن را در کشورهای دیگر با همان هدف گسترش دادند. در ایران نیز از همان بدو ورود، دستخوش فساد لجام گسیخته دربار قرار گرفت و سپس در دوره پهلوی این فساد رو به افزایش نهاد و به واسطه فساد اخلاقی غالب اهالی سینما و نفوذ بهائی ها و سرمایه داران شهوت پرست، آلودگی بیشتری را دامن زد.

از آنجا که فضای دینی و مذهبی حاکم بر کشور که از معمولاً مجالس ذکر اباعبدالله الحسین علیه السلام و منبر روشنگرانه حوزه های علمیه بهره می برد، به طور جدّی مانع گسترش این نوع از سینما بود، دربار لاجرم می بایست در فرهنگ و سبک زندگی مردم تغیییرات اساسی بوجود می آورد تا بدون درد سر هدف مفسدانه استعمار پیگیری شود. در این راستا گونه ای از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تأسیس شد که از آن با عبارت «فیلمفارسی» تعبیر می گردید. کار به جائی رسید که مجلاّت همسوی دولت نیز هشدار می دادند پنج درصد از تصادفات تهران در اثر حواس پرتی رانندگان از رانندگی و توجه ناخودآگاه به سردر آلوده ی سینماها بوده است. رشد این سینما و اکران فیلم‌های غربی که در آن از نشان دادن صحنه های غیر اخلاقی پرهیز نمی شد، آرام آرام موجب قهر مردم را فراهم و گیشه سینمای ایران را با رکود همراه ساخت. موج سینمای نو که ناشی از تفکرات به اصطلاح روشنفکری مایه می گرفت به تدریج جایگزین فیلمفارسی شد، اما این موج نیز نتوانست سینما را در نزد قاطبه مردم محبوب نماید.

دولت حاکم برای ایجاد پشتوانه برای این سینما تصمیم گرفت به امورات دیگری نیز بپردازد. فرح دیبا که سهمش از سلطنت، مدیریت عرصه فرهنگ و هنر کشور بود، جشن های بزرگی همچون جشن فرهنگ و هنر اصفهان و جشن هنر شیراز را برگزار کرد. اجرای نمایش «خوک و بچه» در جشنواره هنر شیراز که زنده و زننده رابطه جنسی زن و مرد را در معرض دیدگان همگان می گذاشت، فریاد اعتراض امام خمینی را در شهریور 1356به دنبال داشت که با اشاره به آنچه در شیراز رخ داده بود، علمای اسلام را به واکنش در برابر این گستاخی و فسادانگیزی فرخواندند و آنان را به خاطر سکوت در مقابل این اقدام سرزنش نمودند. در هر صورت ارتباط مردم با سینمای فاسد پهلوی روز به روز کم رنگ تر می شد و سینما علی رغم حمایت جدی دربار تقریباً به ورشکستگی کامل تن داد.

حدود یک سال بعد، انقلاب اسلامی به سرعت به سوی پیروزی پیش می رفت و امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی وقتی از تبعید بازگشت و در میان استقبال باشکوه مردم در کنار قطعه شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا س سخنرانی کرد، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را تبیین نموده، با اشاره به ابتذال سینما پهلوی فرمود: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کِی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت – خصوصاً در ایران – مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما می‌دانید که جوان های ما را این ها به تباهی کشیده‌اند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‌اند به مملکت ما».

بدین گونه امام خمینی رحمت الله علیه، ناجی سینمای ایران شد. فرزندان خمینی سینمای کشور را به دست گرفتند و با ظهور و بروز شخصیت هایی همچون شهید سید مرتضی آوینی، مرحوم فرج الله سلحشور، مرحوم نادر طالب زاده و… این هدف را دنبال کرد و هم اینک علی رغم وجود باقی ماندگانی از آن تفکر منحط در لایه های پنهان و آشکار هنرـ صنعت ـ رسانه ی سینمای ایران سینمای پاک و مؤثر ایران اسلامی تا جایی پیش رفته که آن را در جهان تثبیت کرده است. برای نمونه به ابرگونه (ژانر) جدید «دفاع مقدس» اشاره می شود که حاصل تلاش مقدس فرزندان هنرمند خمینی و سربازان وفادار خامنه ای است. این سینمای پاک به طور طبیعی راه روشنی را در سنمای جهان خواهد گشود.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره فیلم کارلووی‌ واری میزبان کدام فیلم‌های ایرانی است؟

«تورهای خالی» و «ماده تاریک» به ترتیب به بخش رقابتی اصلی و مسابقه پروکسیمای پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی‌ واری راه یافتند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، فهرست فیلم‌های بخش اصلی جشنواره فیلم کارلووی واری، مهم‌ترین جشنواره اروپای شرقی و مرکزی در حالی اعلام شد که فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی‌زاده محصول مشترک ایران و آلمان در بخش مسابقه بین‌الملل یکی از نامزدهای دریافت گوی بلورین بهترین فیلم است.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری آمده است: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از یک خانواده فقیر است و پس از اخراج از شغل خود به عنوان پیشخدمت، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است اما آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه می دارند، …

فیلم تورهای خالی

در بخش مسابقه پروکسیمای جشنواره فیلم کارلووی واری ۲۰۲۳ نیز فیلم «ماده تاریک» ساخته کریم لک‌زاده به نمایندگی از سینمای ایران حضور دارد.

در خلاصه داستان «ماده تاریک» نیز آمده است: از یک بازیگر مرد و زن برای بازی در یک جلسه انتخاب بازیگر دعوت می‌شوند اما آنها در تست قبول نمی‌شوند، بنابراین تصمیم می گیرند در عوض فیلم خود را بسازند. این فیلمی خواهد بود که قوانین سانسور را به چالش می کشد، فیلمی که هر چیزی در آن اتفاق می افتد و سازندگان آن توسط هیچ چیز و هیچ کس عقب نخواهند بود، ….

فیلم ماده تاریک

طبق اعلام پیشین ، جشنواره فیلم کارلووی واری امسال بخش ویژه‌ای را با عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» برگزار خواهد کرد که شامل نمایش فیلم‌های «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی از شاگردان عباس کیارستمی و به تهیه‌کنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی، «بی‌پایان» ساخته نادر ساعی‌ور که جعغر پناهی در نگارش فیلمنامه و تدوین آن همکاری داشته است، «زاپاتا» به کارگردانی دانش اقباشاوی، «پوست» اولین ساخته بلند برادران ارک که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «حیوان» جایزه سینه‌فونداسیون جشنواره کن را به خود اختصاص داده بودند، «دروازه رویا» به کارگردانی نگین احمدی، «سفر به ماه» به کارگردانی محمدرضا شایان نژاد، «رودخانه سیاه و سفید» به کارگردانی فرزین محمدی، «آفرینش بین دو سطح» دومین فیلم عکاس و فیلمساز ایرانی حسین رجبیان و فیلم «K۹» از وحید وکیلی‌فر می‌شود.

پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی‌واری از تاریخ ۳۰ ژوئن تا ۸ جولای (۹ تا ۱۷ تیرماه) برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- مرضیه از کدام برومند سخن گفت؟

مدیرعامل خانه سینما گفت: درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند شده‌ است؛ درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است و حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان، کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مرضیه برومند امروز، سه شنبه نهم خرداد در نشست مطبوعاتی خانه سینما گفت: از همان زمان که به‌ خانه سینما آمدم هیجان داشتم با اهالی رسانه دیدار کنم‌ و بسیار عجله داشتم اما به‌ دلیل‌ عدم‌آگاهی من از پیچیدگی های مناسبت های خانه سینما این موضوع به‌ تعویق افتاد. در روزهایی که گذشت یک‌روز بیکار نبودم حتی در روزهای تعطیل درگیر آشنایی و ملاقات‌ با اعضای صنوف بوده‌ام.
وی افزود: در این مدت‌ با مسئولان سازمان سینمایی دیدار و گفت و گو کردم و تلاشم این بود که مسائل رفاهی خانه‌ سینما را حل و فصل کنم.خانه سینما امروز 30 ساله‌ شده‌ است‌ و به‌ فال نیک می گیرم این اولین نشست با اهالی رسانه را. بخشی از امور سینماگران از سال ۶۸ به‌ خودشان واگذار شد و زمانی سپری شد که‌ انجمن ها و صنوف شکل بگیرند. خانه‌ سینما از تشکل‌های صنفی و بزرگ اثرگذار بوده که تاکنون دوام آورده و بین پنج تا شش هزار عضو دارد. البته رقم، دقیق نیست و آمار جدید را اعلام خواهیم کرد.
برومند افزود: ما حضور در شوراهای مختلف پروانه ساخت و نمایش را داریم. درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند هم شده‌ است.درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است.حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت. در سالیان گذشته بحران کرونا بر تولید و اکران اثرگذاشت و بحران‌ها پس از آن به‌ ضعف سینما افزود. البته پلتفرم ها (پلتفرم ها) چرخه تولید را زنده نگه داشت و کمک کننده بود. الان اوضاع روبه روال شده است. طبیعی بود که شروع سینما با فیلم‌های سرگرم‌کننده باشد، به دلیل نیاز مردم‌ به‌ شادی و خنده‌ اما این پررنگی سینمای سرگرمی متاسفانه دیگر ژانرهای (گونه) چون‌ خانواده، کودک و اجتماعی را کمرنگ ساخت.

وی افزود: ۵۰ درصد فروش بلیت افزایش داشته‌ اما این کافی نیست و نیاز به‌ مدیریت هماهنگ و کاهش‌ سختگیری اعتماد به توسعه فیلمسازان اجتماعی داریم. اگر سینما، برنامه توسعه داشته باشد و اگر سرانه حضور مردم‌ به‌ سینما به‌ سالی دو بار برای هر فرد باشد.
برومند با بیان این که حمایت دولتی حق ما و سینماست، افزود: تأمین اجتماعی از هر پروژه (طرح) سهم‌ بزرگی می‌گیرد که‌ سهم‌ خانه‌ سینما و سینماگران نمی‌شود. من برنامه‌های زیادی دارم که مهمترین آنها ارتباط دائمی با اهالی رسانه است‌ و عهد کردم اخبار را با شما درارتباط بگذارم و من به شما نظرات و حرفهایی که می‌گویید نیاز دارم.

شب ها کابوس می بینم

وی تصویری کلی از خانه سینما ارائه کرد و گفت: مشکلات ساختاری، تشکیلاتی و اداری از مهم‌ترین مشکلات ماست. بی‌کاری و عدم‌ امنیت شغلی که از قبل بوده و به‌دلیل شرایط کنونی بدتر هم شده‌است؛ عدم‌ ارتباط و انسجام انجمن‌های عضو خانه سینما با یکدیگر، انجمن‌های خانه سینما مانندجزیره‌های جدا ازهم شده‌اند که‌این هم مشکل کوچکی نیست؛ عدم ارتباط دوسویه میان اعضا و خانه سینما؛ مشکلات مالی و بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامه‌های خانه‌ سینما از مهمترین مشکلات است که در تلاش هستیم این مشکلات داخلی مرتفع شود و باید بگویم که بورکراسی این نهاد بسیار خسته کننده است. گاهی شب ها کابوس می‌بینم و به‌ تازگی آرامبخش می‌خورم که‌ پیشتر هرگز نخورده بودم. چون بحث های مالی بسیار آزاردهنده شده و حقوق ماه پیش کارمندان مان را هنوز نداده‌ایم.
برومند ادامه داد: ساختمان های ما نیاز به تعمیر دارد و بسیاری خرج و مخارج داریم و بودجه نصف شده‌ ما در مقابل تورم‌ کار مارا به‌ دشواری و نگرانی کشانده است. اگر خانه سینما دچار روزمرگی شده دلیلش بی‌پولی ماست. بدهی زیاد داریم که فقط ۷۰۰ میلیون مربوط به‌ تأمین اجتماعی است. چون‌ بیمه نداشتیم، جریمه هم زیاد داریم و این موجب هزینه‌های ماست.

محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما به مسائل بیرونی این خانه اشاره کرد و گفت: ما در مورد ماهیت خانه‌ سینما به‌ عنوان تشکل مستقل و صنفی با سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختلاف نظر داریم. وزارت فرهنگ باید قوانین خود را به‌روز رسانی کند و ما را به عنوان بخش خصوصی سینمای ایران در کنار خودشان به عنوان بخش دولتی بپذیرند. از سوی دیگر در ارتباطات مالی و بودجه‌ای باید بازنگری شود. شغل ما شبیه دیگر مشاغل نیست. ما ماه های طولانی بی‌کاری را داریم که در قوانین بیمه‌ای نادیده گرفته‌ می‌شود. اگر سهم‌ ما را بدهند اوضاع بهتر خواهدشد.

وی افزود: هیئت مدیره شانزدهم از زمانی که شروع به‌ کار کرد ما برای دوسال پیش را بر اساس تجربیات سال‌های گذشته برنامه ریزی کردیم و به مفروضات مشترک رسیدیم. اتفاقات نیمه دوم سال گذشته اختلالی را در کار ما ایجاد کرد. اختلاط موضوعات سیاسی با موضوعات فرهنگی و هنری که‌ بعضا به‌ ما اعمال شد کار را حتی سخت‌تر هم کرد.

عسگرپور ادامه داد: دولت‌های قبلی تجمیع عوارضی کردند که‌ مشکلات ما را بیش از پیش کرد. این موضوع باعث شد که ما دائم دنبال مسائل معیشتی و دریافت پول باشیم. پیشنهاد ما این است‌ که‌ به‌ شرایط قبل بگردانند. شرایطی که خانه‌ سینما بتواند از فروش سینمایی شرایط خودش را سامان دهد.

وی افزود: بهبود ساختار سازمانی و اداری خانه سینما از طریق تغییرات لازم‌ در اساسنامه خانه سینما نیاز مهم امروز ماست. راه‌اندازی و کارآمدی انجمن هنرها و فنون سینمایی موضوع دیگری است‌ که‌ ما دنبال ترفیع آن هستیم و طراحی بازآفرینی و اعتباربخشی به‌ جشن سینمای ایران از طریق تفویض اجرای آن به انجمن هنرها و فنون سینمایی مورد دیگری است‌ که‌ دنبال آن هستیم تغییر اساسنامه خانه‌ سینما توطئه و تحول عجیب و غریبی نیست و موضوعی بسیار ساده است. موضوعی که شاید برخی موارد آن شامل تغییر ادرس است.انگار جنسی از نگاه توهم توطئه به‌ ان وجود دارد.

وی افزود: جریان سندیکای در ایران شکل نگرفته و ما نوعی از مرامنامه را در عمل داریم که گاهی ارشاد با ان همراهی می‌کند و گاهی نمی‌کند. به فرجام رساندن طراحی قراردهای تیپ و نگارش و تصویب آن. نیاز است که سازوکارهای لازم‌ برای جذب حمایت همه اعضای خانه سینما اعمال شود.

آیا سینمای ایران ادبیات ژانری دارد؟

نشست تخصص بومی‌گرایی و ژانر در فیلم کوتاه با حضور دکتر احمد الستی و دکتر فرنام مرادی نژاد توسط انجمن سینمای جوانان خمینی‌شهر با همکاری دانشگاه سپهر به مناسبت پنجمین دوره همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در سالن نمایش این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای برنامه آقای احمدی رئیس انجمن سینمای جوانان خمینی شهر در ارتباط با دلیل برگزاری این نشست صحبت کوتاهی داشت و مخاطبان را به نگارش مقاله برای پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران تشویق کرد و با قدردانی از آقای دکتر الستی و دکتر مرادی‌نژاد، نشست آغاز شد.

دکتر الستی در بخش نخست صحبت‌هایش گفت که فیلم‌های امروز ما فروش خوبی ندارند و تجربه می‌گوید که تنوع فیلم‌ها می‌تواند راهگشا باشد. ایشان با بیان این نکته که مردم خواستارتنوع در داستان فیلم‌ها هستند به تاریخچه ژانر و نجات اقتصاد سینمای آمریکا توسط ژانرها پرداختند و گفتند لغت ژانر را نخستین بار منتقدهای فرانسوی برای فیلم‌های آمریکایی به کار بردند و پس از آن بود که آمریکایی‌ها به این دسته‌بندی‌ها روی آوردند. آن‌ها در گام نخست آمارجمعیت وسن را مد نظر قرار می‌دهند و با توجه به مخاطب شناسی مشخص می‌کنند که چه نوع فیلم‌هایی باید بیشتر ساخته شود.

از اینجا به بعد پای تهیه‌کنندگان متخصص ژانری، کارگردان‌های ژانری و بازیگران مخصوص هر ژانر پیش کشیده می‌شود.  بعد از تولید نوبت پخش می‌رسد که باز هم با توجه به آمار و مخاطب شناسی این قضیه اتفاق می‌افتد.

سینمای آمریکا به خاطر رویکرد ژانری، سینمایی ملی نیست بلکه جهانی است و همین نکته یعنی اینکه وقتی از ژانرحرف می زنیم در واقع داریم از سینمای آمریکا حرف می‌زنیم. آنها با توسل به ژانرها روی تم‌های آشنای مردم کار می‌کنند تا بتوانند فیلم‌هایشان را در تمامی نقاط جهان پخش کنند.

دکتر الستی تاکید می‌کند سیستم استودیویی مستقل و پخش جهانی پشتوانه اقتصاد سینما هستند. ایشان ژانر را باعث پیشرفت فناوری سینما دانست وگفت : صدا و رنگ و پرده وسیع و… را ژانر به سینما آورد. ما هنوز در کشورمان سیستم استودیویی و پخش جهانی نداریم.

دکتر الستی در ادامه کتاب‌های مختلف مرتبط به بحث ژانر را به مخاطبان برای پژوهش  و ترجمه معرفی کردند. توصیه دکتر الستی به انجمن سینمای جوانان ایران ترجمه کتاب WORLD CINEMA THROUGH GLOBAL GENRES بود که این کتاب راه و رسم بومی شدن ژانر را می‌آموزد.

بومی کردن ژانر باید به قصد اطلاعات دادن باشد. بومی گرایی در واقع سلسله‌ای از انتخاب هاست و این کار کاملا شدنی است. همانطور که ایتالیایی‌ها یک ژانر شدیداً آمریکایی را بومی کردند و وسترن اسپاگتی به وجود آمد. ازسال 1960 تاسال 1978 ایتالیایی ها 600  تا وسترن ساختند. این بده بستان ها وجود دارد بین کشورها در دادن و گرفتن ژانرکه بعداً خود آمریکایی ها هم تحت تاثیر وسترن اسپاگتی قرار گرفتند و فیلم هایی به این شکل ساختند. مشابه این اتفاق برای سینمای ژاپن و کره نیز افتاده است.

درایران ما تنوع جغرافیایی داریم، از شمال تا جنوب که می‌تواند برای فیلم‌هایی با نگاه مبارزه انسان و طبیعت که دستمایه بسیاری از وسترن‌هاست استفاده شود. ما تنوع لباس داریم در این کشور، از بلوچستان تا ترکمن‌صحرا و خوزستان وآذربایجان و همچنین تنوع معماری که در ایران موجود است وتنوع قیافه و… که داستان های شما می‌تواند با توجه به همه این‌ها و شمایل نگاری رنگ و بویی بومی به خود بگیرد. ما باید با استفاده از امکانات ژانر فیلم کوتاه را ببریم به سمت ژانر که متنوع شود.

در آمریکا نویسنده‌های ژانری وجود دارند همان طور که در ادبیات وجود داشته اما ما ادبیات ژانری نداریم در حالی که سینما متکی به ادبیات ژانریست و ما نیاز داریم به فیلم‌نامه‌نویس‌های ژانری.

دکتر الستی با نمایش دوفیلم کوتاه ژانروحشت و جنگی تاکید کردند مختصات هرژانرباید رعایت شود که توجه ویژه به به جغرافیا، شمایل نگاری و.. لازمه درمحدوده ژانر کارکردن است.

درباره ژانر جنگی با توجه به کتاب‌های زیادی که در ارتباط با جنگ ایران و عراق نوشته شده می‌تواند یکی از ژانرهایی باشد که دستماییه تولید فیلم کوتاه ژانر جنگی باشد مشروط به اینکه رنگ و بویی ایرانی بگیرد.

ما همچنین سابقه ادبیات حماسی داریم که گرجستان براساس ادبیات حماسی ایرانی  فیلم رستم و سهراب ساختند.

بیاد داشته باشید که واقعا حرکت باید از فیلم کوتاه آغاز شود. امیدوارم این همایش و مقالات شما بتواند پتانسیل ژانر در فیلم کوتاه را بررسی و نشان دهد.

در بخش دوم این نشست آقای دکتر مرادی نژاد با تمرکز بر فیلمنامه نویسی ژانر مبحث را  ادامه دادند.

در ابتدا با تاکید بر ضرورت حمایت از فیلم‌نامه‌نویسی ژانر نزد خود دانشجویان و هنرجویان سینما بحث آغاز شد اینکه چگونه از لحاظ روحی و حمایت از همدیگر با جدی گرفتن فضای یک ژانر خاص مثل ژانر کمدی که کمتر در فیلم کوتاه به آن اهمیت داده شده جلسه آغاز شد و بعد بر مبنای نظریات نظریه پردازان شاخص حوزه فیلم‌نامه‌نویسی ژانرو خود مقوله نظریه ژانر، پرداخته شد به اینکه تعریف فیلم ژنریک چیست و نسبتش با جریان اصلی یا مین‌استریم چه هست و اینکه ژانرها و ساب ژانرهای مختلف چگونه در جغرافیاهای مختلف رنگ و بوهای خاص خودشان را هم پیدا کردند.

در ادامه در بحث تمرکز بر مقاله‌ها، ضمن توضیح برخی نکات روش تحقیقی درباب بیان مسئله، چکیده‌نویسی، نتیجه گیری و اهمیت و ضرورت تحقیق، پرسش‌هایی مطرح شد، اینکه نسبت فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند یا انیمیشن ایرانی یا بومی با مثلاً یکی از نظریات تام رایال چه خواهد بود بر مبنای نظام یا آپاراتوس ژنریک ، ارتباط ژانرهای متمایز با هم وارتباط اینها با تولیدات هالیوودی یا مین‌استریم آن کشور، ژانرهای تکی، ژانرهای مشخص و منفردو منحصربه‌فرد و عناصر مشترک آن‌ها و فیلم‌های تکی که خوانش تک فیلم‌ها چگونه در بستر ژنریک آن‌ها صورت می‌پذیرد. همچنین بخش دیگری از مباحثات به نسبت بین سینمای ملی با نظام‎های فیلم‌سازی فراملی و اینکه نگاه به سینمای توده چگونه تغییرکرد اختصاص داشت.

در حوزه ملت و سینمای ملی با ذکر مثال‌هایی از سینمای نوردی آلمان، هایمات فیلم‌ها یا فیلم‌های احساساتی و رومانس فیلم‌های سرزمین مادری ، مانگاها و انیمه‌های ژاپنی، سینمای هند و فیلم‌های ماسالایی موزیکال و جیدای گیکی و سینمای ژاپن اینها مثال‌هایی بودند که چگونه اتفاقاً ملل دیگر توانستند سینمای ملی خودشان را مستقل از هالیوود رنگ و بویی ببخشند و حتی روی جریان فیلم‌سازی هالیوود تاثیر بگذارند .

سپس در مبحث فیلم‌نامه‌نویسی ژانر و تفاوت بین فیلم‌نامه‌های پرمایه وکم‌مایه که چگونه فیلم‌نامه‌های پرمایه بر پیرنگ‌محوری و فیلم‌نامه‌های کم‌مایه بر شخصیت محوری متمرکز هستند، پرداختند.

در ادامه نشست، دکتر الستی یکی از راه‌های ورود به بومی کردن را استفاده از داستانهای ژانری امریکایی دانست. بسیاری از داستانهای کوتاه همینگوی به فارسی ترجمه شده است که می‌توانید آنها را بومی کنید. مثلا تارکوفسکی یکی از داستان‌های همینگوی را روسی می‌کند، بومی می‌کند برای جغرافیا و فرهنگ خودش. که همین می تواند موضوعی برای مقاله شما باشد.

در انتهای جلسه آقای دکتر الستی به ماهیت فیلم جستار پرداخت و کتابهای  ترجمه شده در این زمینه را که می تواند به نویسندگان مقالات کمک کند، معرفی کردند.

نقش مهم اکران عمومی در بهبود گیشه

با شروع فصل امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان و نزدیکی به ماه محرم، باید به فکر راه‌اندازی بازوهایی در مسیر حمایت بیشتر از آثار روی پرده بود؛ یکی از این بازوهای کمکی مطمئن، اکران‌های مردمی است که متاسفانه طی ماه‌های اخیر چندان جدی گرفته نشده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، اکران‌های مردمی، یکی از راهکارهایی بود که طی سالیان اخیر، کمک بسیاری به دیدن شدن بیشتر فیلم‌ها و تقویت گیشه آنها می‌نمود اما این مهم، چندماهی است که چندان از سوی صاحبان آثار جدی گرفته نمی‌شود.

در طرح اکران مردمی، بازیگران فیلم در یک سینما، حضور به هم رسانده و مخاطبان در چند سانس، فیلم را در کنار این چهره‌ها مشاهده می‌کنند. این اقدام، کمک قابل‌توجهی را متوجه اقتصاد آن آثار می‌کرد. نخست آن‌که گیشه آن فیلم را با رونق خوبی در همان روز مواجه می‌ساخت به‌طوری که تنها در یک اکران مردمی که در تابستان سال گذشته با بلیت ۴۵ هزار تومان رقم خورد، گیشه‌ای در حدود ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای آن فیلم رقم خورد. این رقم بسته به پتانسیل مهمانان و تعداد سانس‌های مردمی در نظر گرفته‌شده، متغیر است.

نکته دیگر آن‌که اکران‌های مردمی، خوراک خوبی برای شبکه‌های مجازی پدید آورده و سبب می‌شود تا نام فیلم و اتفاقات حول آن برای چند هفته، سوژه خوبی برای مخاطبان پرتعداد چهره‌های سینمایی بوده و این خود تبلیغات خوبی را به نفع گیشه آن فیلم فراهم می‌کند.

این راهکار رایگان که البته برنامه‌ریزی‌هایی را می‌طلبد، عایدی خوبی را نصیب فیلم‌ها کرده و یک شوآف خوب در روزگار گرانی تبلیغات محسوب می‌شود. متاسفانه پس از رکودی که در شش‌ماهه دوم سال گذشته رخ داد، این اکران‌های مردمی نیز به تعطیلی کشیده شد و چندان از سوی بازیگران کارها جدی گرفته نشد.

درحال‌حاضر، چند اکران مردمی، عموما برای سریال‌های شبکه نمایش خانگی و یک فیلم سینمایی برگزار شده که با استقبال بسیارخوبی از سوی مردم همراه بوده است. این راهکار در شرایط کنونی که فصل امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان است، می‌تواند کمک بزرگی به اقتصاد فیلم‌ها کند. علی‌الخصوص آن‌که کمتر از ۲ ماه دیگر تا آغاز ماه محرم زمان باقی مانده و از چهارشنبه این هفته، دور جدیدی از اکران فیلم‌ها آغاز می‌شود که لازم است صاحبان این آثار، توجه جدی‌تری به مقوله اکران مردمی داشته باشند.

ضرورت راه‌اندازی این اکران‌ها وقتی بیشتر می‌شود که ببینیم بار اصلی گیشه فصل بهار سینماها بر دوش کمدی فسیل بوده و مابقی آثار نتوانستند آن‌طور که از آنها انتظار می‌رفت، مخاطب جذب کنند بنابراین اکران‌های مردمی در حکم یک توفیق اجباری عمل می‌کنند که سبب دیده شدن بیشتر فیلم‌ها و افزایش مخاطبان سینما می‌شوند.

البته که بار اصلی این اکران‌ها بر دوش تهیه‌کننده و پخش‌کننده آثار نیست و سینماها نیز می‌توانند با در دست گرفتن ابتکارعمل‌هایی، نسبت به راه‌اندازی این اکران‌ها اقدام کنند. اکران‌هایی که نه‌تنها از جانب مخاطبان با استقبال مواجه می‌شود، بلکه بازیگران و عوامل فیلم‌ها نیز حمایت خوبی از این حرکت‌ها به عمل می‌آورند. مقطع زمانی کنونی، یکی از بهترین دوره‌ها برای راه‌اندازی اکران‌های مردمی خواهد بود که می‌تواند گیشه سالانه را نیز با تغییرات مثبت خوبی همراه کند.

خروج از نسخه موبایل