دبیر اجرایی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار گفت: سه هزار و ۳۰۰ اثر در بخشهای فیلم، فیلم داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، فیلم نامه از سراسر کشور در چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حمید صالحی شنبه شب در نشست خبری سراسری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار که در بوستان امام و شهدای روستای محمودآباد شهرستان خمینیشهر اصفهان برگزار شد، افزود: این فیلمها با استفاده از ظرفیتهای مردمی و فرهنگی در سراسر کشور به نمایش گذاشته خواهند شد.
وی با بیان اینکه این جشنواره هر ساله در دیماه آغاز میشود، ادامه داد: فیلمهای این جشنواره با موضوعهای شهدا، شهدای مدافع حرم، شهدای غزه در پایگاههای بسیج، مساجد، مدارس، بوستانها و حسینیهها نمایش داده میشوند.
دبیر اجرایی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار اظهار داشت: نقش مردم در برگزاری این جشنواره در ابعاد مختلف سوژه، قصه و قهرمان بسیار پُررنگ است.
وی با اشاره به اینکه سوژههای جشنواره عمار از مردم گرفته شده و فیلم سازان آن هم مردم هستند اضافه کرد: جشنواره عمار از لحاظ سوژه، قصه و قهرمان به مسائل مردم جامعه نزدیک است و اقدامات، پیشرفتها، مسائل و مشکلات آنها را به مخاطب نشان میدهد.
صالحی خاطرنشان کرد: رابطهای اکران فیلم در بیشتر شهرها و روستاهای کشور حضور دارند و از طریق سایت اکران مردمی امکان اضافه شدن به جمع این رابطان با ثبت نام در این سایت به نشانی www.ekranmardomi.ir وجود دارد.
به گفته وی، افراد علاقمند و کسانی که می خواهند کار اکران فیلم را انجام دهند بعد از ثبت اکران در این سایت، می توانند از پشتیبانی و مشاوره و همچنین تجهیزات برای اکران فیلم ها برخوردار شوند.
وی با بیان اینکه شهدا همانند فانوس، حقیقتی را به همه ما نشان دادند گفت: فانوس، نماد جشنواره مردمی عمار است و به افراد برتر این جشنواره اهدا میشود.
دبیر اجرایی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار گفت: خاطرات و زندگینامه شهدای دوران دفاع مقدس قابلیت و ظرفیت ثبت و ضبط و تبدیل شدن به فیلم را دارد که باید همه مردم با این ویژگیها و شخصیت والای این شهدا آشنا شوند.
وی گفت: جشنواره عمار باید به عنوان جشنِ هنرِ انقلاب به جامعه معرفی شود و مراسم افتتاحیه، اختتامیه و همایش آن بهصورت سالانه با گردهمایی و پاسداشت هنرمندان مختلف برگزار شود و تنها به پخش فیلم خلاصه نشود.
مسوول اکران مردمی جشنواره فیلم عمار نیز در این نشست افزود: سال گذشته اکران مردمی جشنواره سیزدهم در ۶ هزار و ۲۹۹ نقطه کشور برگزار شد.
مصطفی علینژاد اظهار داشت: مستندهای «اسم رمز مهسا»، «سلاح مقاومت فلسطین» و «آقا مصطفی» بیشترین اکران های جشنواره سیزدهم عمار را به خود اختصاص دادند.
وی ادامه داد: اکران های این جشنواره در یک سال اخیر در همه استانها انجام شده و همدان، تهران، اصفهان، خراسان رضوی، یزد و قم برترین استانها از نظر اکران فیلمهای این جشنواره محسوب میشوند.
علینژاد اضافه کرد: نهاوند، دزفول، اردکان، قم، خمینی شهر، یزد و مشهد فعالترین و برترین شهرستانها در اکران فیلمهای جشنواره عمار بودند.
وی بیان کرد: همچنین ۲ هزار و ۵۵۵ مورد اکران اقتصادی در یک سال اخیر برای کمک چرخه سینمای انقلاب اسلامی انجام شده که فیلمهای «اُخت الرضا»، «غریب»، «لوپتو»، «مصلحت» و «سرهنگ ثریا» به ترتیب بیشترین اکران ها را به خود اختصاص دادند.
مسوول اکران مردمی جشنواره فیلم عمار گفت: ۹ اثر داستانی و هشت اثر مستند که همه آنها فانوس جشنواره را دریافت کردند، جزو آثار اکران مردمی جشنواره چهاردهم هستند.
وی افزود: افتتاحیه اکران استانی اصفهان روز گذشته انجام شد و افتتاحیه اکران استانی قم فردا (یکشنبه) برگزار خواهد شد و خوزستان هم نهم بهمن و سایر استانها هم به ترتیب برگزار خواهند کرد.
علینژاد بیان کرد: یک سری از استانها بهجای برگزاری افتتاحیه، مجموعه اکران های گسترده را انجام خواهند داد که خراسان رضوی از جمله این استانهاست که برنامه ریزی برای ۲۷۰ اکران را در مساجد مشهد انجام داده و ۹۵ نقطه اکران به تعداد شهدای حادثه تروریستی کرمان، در یزد برنامه ریزی شده است.
مسوول ستاد عمار استان اصفهان نیز در این نشست اظهار داشت: افتتاحیه اکران فیلم های جشنواره عمار اصفهان روز گذشته در سینما فلسطین انجام شد و از امروز تا دوم بهمن ماه بمدت سه روز از ساعت ۱۴ تا ۲۲ در سینما سوره برنامه های متنوعی از جمله پخش پویانمایی، مستند، نماهنگ و فیلمهای داستانی برگزار خواهد شد.
محمد جورکش افزود: اکران فیلمهای جشنواره چهاردهم از دوازدهم تا بیست و دوم بهمن در مجتمع فرشچیان اصفهان برگزار خواهد شد و سایر اکران ها در شهرستانها و روستاهای این استان انجام خواهد شد.
وی اضافه کرد: هرسال در جشنواره عمار از یک استان و یک نفر بعنوان اکران کننده برتر کشور تجلیل می شود که امسال این عنوان به استان اصفهان اختصاص یافت و نشان و نماد شهید سیاح طاهری زا دریافت کرد.
جورکش بیان کرد: مجموعه های هنری از جمله حوزه هنری، بسیج صدا و سیما، مرکز آفرینشهای سپاه، بسیج هنرمندان در اصفهان دور یکدیگر جمع شدند و با همدلی و همیاری اعضا ستاد یک اتفاق خوب و اکرانهای خیلی خوبی را حتی در دورترین نقاط این استان رقم زدند.
نشست خبری اکران مردمی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار با هدف گزارش اکرانهای مردمی صورت گرفته در یک سال اخیر، تشریح فیلمهای اکران مردمی جشنواره چهاردهم عمار و توضیح برنامه جشنوارههای عمار استانی و شهرستانی شامگاه شنبه در بوستان امام و شهدای روستای محمودآباد شهرستان خمینیشهر اصفهان برگزار شد.
چهار انیمیشن در بخش ویژه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآیند تا ببینیم کدام یک میتوانند بعدها و در زمان اکران مخاطبان را با خود همراه کنند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، اگر همین حالا سری به سامانه فروش فیلمهای سینمایی بزنید، احتمالا فروش یک فیلم کودک برایتان تعجببرانگیز باشد، فیلمی در قالب انیمیشن که اتفاقا در این سالها به پای ثابت گیشهها تبدیل شدهاند و حضورشان در چرخه اکران متضمن بخشی از فروش است.
انیمیشن «بچه زرنگ» که حالا فروش ۵۶ میلیاردی را در گیشه تجربه میکند، مسئولان سینمایی و حتی وزیر ارشاد را بر آن داشته تا سازندگانش را هر بار در محافل سینمایی تحسین کرده و در مقابل انتقادات نسبت به فروش قابلتوجه کمدیها، بر فروشش تکیه بزنند و به آن استناد کنند. این اما مسیری نیست که با «بچه زنگ» آغاز شده باشد، گذرگاهی است که پیش از آن «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «فیلشاه»، «شاهزاده روم» و… از آن عبور کردهاند تا عدد و رقم عایدیشان چشم اهالی سینما را به گونهای دیگر از فیلمها هم روشن کند، تا این گزاره برایشان پررنگ شود که میشود بر نوع متفاوتی از فیلمها هم سرمایهگذاری کرد و اتفاقا نتیجه هم گرفت.
انیمیشن پسر دلفینی
فرصتی برای جذب «خانوادهها»
انیمیشنها حالا رقیبی جدی برای جدیترین فیلمهای سینمایی به حساب میآیند که میتوانند همزمان با آنکه کودکان را با خود همراه کنند، پای بزرگسالان را هم به سینما باز کنند. انیمیشنها گرچه پیش از این در اذهان عمومی بهعنوان آثاری برای گروه سنی کودکان تعریف میشدند و البته هنوز هم بارقههای همین تصور را میتوان در صحبتهای سینمادوستان درباره این آثار دید، اما این گونهای است که به واسطه حضور گروههای سنی متفاوت در سینماها و مشخصا جذب «خانوادهها» توانسته جایگاهی در میان سینماداران هم پیدا کند.
این اما صنعتی است که بزرگترین کمپانیهای جهان را به خود اختصاص داده، عظیمترین سرمایهگذاریها را به سمت خود سوق میدهد و آوردهای بلندبالا را در پی دارد. صنعتی که برای گروه بزرگی از متخصصان، قوه اشتغالزایی و خلاقیت را بارور میکند، اما حالا در ایران هم یک قطب فیلمسازی را با خود همسو کرده و باعث شده بیش از پیش بر لزوم توجه به آن تاکید شود.
این مسیر البته بهراحتی طی نشده و سینماگران هربار با ساخت اثری تازه آن را تسهیل و تصحیح کردهاند، کافی است یک دهه گذشته را مرور کنید تا با انبوهی از اظهارنظرها از فعالان انیمیشنسازی مواجه شوید، هنرمندانی که نسبت به اقبال کم مسئولان سینمایی به این محصولات گلایه و گاه این گزاره را مطرح میکردند که دیر و دور نیست تا برای برخورداری از شرایط بهتر، کشور را به مقصد دیگری ترک کنند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا برای اولینبار بنیاد ملی پویانمایی تاسیس شود و حالا شاهد حضور ۴ فیلم انیمیشن در جشنواره فیلم فجر باشیم و این صنعت نوپا یک بخش از این رویداد ملی را به خود اختصاص دهند.
«ببعی» به کارگردانی حسین صفارزادگان و میثم حسینی، «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی، «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» به کارگردانی محمدعلی بصیرینیک و «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی، چهار انیمیشن سینمایی هستند که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر حضور دارند و قرار است برای کسب سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن با یکدیگر به رقابت بپردازند.
در این گزارش به معرفی این چهار انیمیشن میپردازیم؛
ببعی/ حسین صفارزادگان و میثم حسینی
اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند
اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند. «ببعی» را حسین صفارزادگان و میثم حسینی در مقام کارگردان و محمدمهدی مشکوری در مقام تهیهکننده به پشتیبانی سازمان اوج ساخته و روانه فجر کردهاند، نکته جالب درباره «ببعی» اما این است که سازندگانش در دوره پیشین این رویداد، فرم حضور در جشنواره را پر کرده بود و با نزدیک شدن به ایام جشنواره حتی خبر از آماده شدن این فیلم مخابره میشد، اما حالا در دوره پیش روی این رویداد حضور دارد.
انیمیشن «ببعی» پس از دو تجربه «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که با تکنیک سه بُعدی در سازمان اوج تولید شده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «ببعی که همیشه مجلات جغد قهرمان درباره پرواز را میخواند در سر رویای پرواز دارد و میخواهد مانند یک پرنده پرواز کند ولی چون پرنده محسوب نمیشود با مشکلاتی مواجه است…»
رویاشهر/ محسن عنایتی
محسن عنایتی و مصطفی حسنآبادی بهعنوان کارگردان و تهیهکننده «رویاشهر» پیش از این و در سال ۹۷ انیمیشن «بنیامین» را در ویترین جشنواره فیلم فجر داشتند. دو سینماگری که این فیلم را در کاشان ساخته بودند و قبلترش آن را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند. «بنیامین» در دوره سی و هفتم جشنواره فیلم فجر قدر دید و نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن شد، فیلمی که بعدها هم به لطف پخش چندین و چندباره تیزرهای تبلیغاتیاش از تلویزیون، در گیشه روزهای پراقبالی به خود دید و توانست بر صدر گیشه فروش فیلمهای کودک بنشیند.
این تیم حالا بعد از ۵ سال سراغ «رویاشهر» رفتهاند فیلمی که محصولی از سازمان سینمایی سوره و اداره کل فرهنگی شهرداری تهران است و داستان ماجراجویانه پسربچهای به نام آرات را روایت میکند که تصمیم دارد قهرمان «رویاشهر» شود. این اثر نگاهی به آینده دارد و امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان آن است.
ساعت جادویی (سفربه تاریکی)/ محمدعلی بصیرینیک
محمدعلی بصیرینیک و محمدمهدی نخعیراد انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را پیش از این در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند و معتقدند این فیلمی است که میتواند با مخاطبان ۹ تا ۱۵ سال ارتباط برقرار کند. انیمیشنی که در سال ۹۸ تولید و فرآیند فنی آن از سال ۹۹ پیگیری شد. با آنکه سازندگانش «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را اثری مستقل توصیف میکنند اما کارگردانش یک بار عنوان کرده کار ساخت این اثر ابتدا به صورت مستقل آغاز شده اما بعدها حسینیه هنر در مسیر تولید از آن حمایت کرده است.
داستان این فیلم از جایی آغاز میشود که یک پسربچه به واسطه هدیهای که از پدربزرگ خود دریافت میکند، موفق به سفر در زمان میشود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک میبیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد میشود و اشارههایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم میشود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود میبیند.
شمشیر و اندوه/ عماد رحمانی و مهرداد محرابی
تاریخ اسلام مملو است از قصههایی که ظرفیتهای زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصهها گاه در قالب فیلمهای رئال منعکس شدهاند اما انیمیشنسازان گروهی هستند که از این فرصت بهصورت جدیتر استفاده کردهاند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیدهاند
همین چند ماه پیش بود که سازمان سینمایی خبر از دریافت مجوز یک انیمیشن داد، «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی و تهیهکنندگی مهدی جعفری عنوان انیمیشنی بود که مجوز ساخت گرفت و حالا در این دوره از جشنواره قرار است رونمایی شود. ساخت این اثر نزدیک به دو سال به طول کشیده و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بودهاند.
تاریخ اسلام مملو است از قصههایی که ظرفیتهای زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصهها گاه در قالب فیلمهای رئال منعکس شدهاند اما انیمیشنسازان گروهی هستند که از این فرصت بهصورت جدیتر استفاده کردهاند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیدهاند. همین چند سال پیش هم بود که انیمیشن «ناسور» در نسخهای سینمایی با محوریت واقعه کربلا تولید و در جشنواره فیلم فجر دیده شد حالا چند سال بعد از آن قرار است بار دیگر ویترین فجر شاهد انیمیشنی با همین محوریت باشد.
«شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه میکند…»
کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.
این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.
با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«مسافری از گانورا» ایدهها و خردهداستانهای مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟
بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرفهایی که بهصورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود میدانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و میدانستیم این فرزند سالها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمیکند.
شنیدن این روایت جرقه اولیه شکلگیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غمانگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز است.
رابطهای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده میشود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشتهایم.
چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشارهای به مشکلات این قشر نداشتید؟
ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس میکردیم پیشتر کمتر به آنها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کمکاریهاش شهرداری در این زمینه، که پیشتر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کردهاند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع میخواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانیهایش تمرکز کنیم.
حس نمیکنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم مینشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم میشود؟
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوششان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.
فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام میدهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدفمان این بود که بگوییم میتوان برای یک معلول چنین تواناییهایی را در نظر گرفت.
شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی میگذارد، مربوط به توان راه رفتن میشود. ما تعمدا در داستان توانمندیهایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدمهای عادی هم از توانشان خارج باشد.
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندیهای بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…
چرا تغییر دادید؟
یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی میخواهد آن لباس خاص را پس بدهد، میگوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی میبینید که او میگوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برایمان داشت…
چه دردسرهایی داشت؟
بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کاتهای متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام میکردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس میکنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
سهیل و ستار بهعنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونهای انتخاب شدهاند که انگار زخمخورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟
داستان «ستار» هم اقتباسشده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار میکرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگیاش را برایمان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.
ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی بهصورت عامتر قومیتها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمیکنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگخیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربههای تلخی را پشتسر گذاشتهایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربهای از سایه جنگ نداشته باشد.
یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مشخصا بچهها چقدر متوجه این بعد از داستان شما میشوند؟
تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه بهصورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمیخواستیم ذهن کودکان را بهصورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی میدانیم که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصههایی که دربارهاش مطرح میشود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمیشود. حتی سهیل دیالوگی درفیلم خطاب به امید دارد که میگوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟
میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشارههای مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبلتر اشارههای مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخشها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان بهصورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.
ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگهای فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کلکل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آنها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانیها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.
حتی در بالغبر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت میکند. درباره این موضوعات گفتوگوهای بسیاری داشتیم. نمیخواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بینالمللی هم داشته باشد، فکر میکنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر میشود؟
در نسخه بینالمللی میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیشفرض را داشتیم که اگر بهطور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی میتوان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کردهایم.
به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟
ما نمیخواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره افغانستانیها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشمهای ستار را به هزارهها نزدیک کنیم اما در عین حال میخواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر میکنم در قیاس با انیمیشنهای دیگر، میتوانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوستداشتنی شدهاند. زیبایی کاراکترها برایمان بسیار حائز اهمیت بود.
در طراحی کلکلها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالشها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیمنگاهی داشتهاید؟
اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانسها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز میگردد، پدرش به او میگوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاریهای ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر میگوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیتها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشتهایم.
حتی میخواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچهها منتقل میکنند. بچهها واقعا ذهن پاک و سادهای دارند. اگر بزرگتری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی میتواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگترها هستند.
بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینیها و فضاییها میشود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وامدار نمونههای خارجی بودید؟
خیلی تلاش کردیم تا جایی که میتوانیم از نمونههای خارجی استفاده نکنیم. نمیخواستیم داستان فیلم کپیبرداری باشد. کمااینکه اکثر داستانهای روایت شده در فیلمهای خارجی با محوریت فضاییها، شباهتهای بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر میتوان درباره این موضوع خیالپردازی کرد که بهنظر میرسد بینهایت داستان درباره فضاییها میتوان متصور بود. از گونههای مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستانها و موقعیتهایی که میتوان برای آنها طراحی کرد.
ما تلاش کردیم، روایتمان معطوف به سیارهای باشد که شباهتهایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیارهای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیتهایی روی این نگاه وجود داشت.
چه حساسیتهایی وجود داشت؟
بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیتهای عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما میدانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.
اگر سهیل را وارد چنین چالشهای تخیلیای کردیم، به این دلیل بود که نمیخواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر میخواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیادهروها و معابر میپرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندیهای انسانها میشود به تصویر درآوریم تا بهخصوص بچهها یاد بگیرند که به تواناییهای خود اتکا کنند و جلو بروند.
شخصیت فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعتدهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. میخواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچهها بتوانند از محدودیتهای ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که میتوانند انجام دهند.
فکر نمیکنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژهها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هستهای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟
شاید یکی از دلایلش این بود که احساس میکردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب میبستیم! البته منکر این نیستیم که شاید میشد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغهها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.
خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آنها میشود؟
معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کمرنگتر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را میپذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.
این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه میدانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیدهاند و از همه آنها تشکر میکنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. بهخصوص از طرف بچههایی که مخاطب پیامهای این فیلم میتوانند باشند. ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم.
یکی از ایدههای نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آنها را میگیرد. در طول روایت نشانهای مبنیبر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمیبینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط میشود؟
بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را بهعنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و بهواسطه اتفاقاتی که میافتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او میکند.
چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را بهدرستی مخاطب متوجه نمیشود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهرههای علمی برود، یا ابرقهرمانهای هالیوودی؟ سرانجام هم دست به انتخاب درست میزند. بهواسطه آن حذفیات برخی از این نقصانها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را میپذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.
یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشنهای سینمایی ایران هم میشود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشنهای ما تا این اندازه پسرانه شده است؟
این مشکل مربوط به انیمیشنسازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزیهای موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه میشویم که کار را به مراتب برایمان دشوارتر میکند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشنها هم میتوانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.
این مشکلات بهصورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط بهگونهای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. میتوانستیم یک کاراکتر فرعی و بیخاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.
کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، بهنظر میرسد چندگام از دیگر انیمیشنهای سینمایی این سالها عقبتر است و از نظر کیفی توان رقابت با آنها را ندارد؛ این فاصله کیفی را میپذیرید و فکر میکنید، دلیلش چیست؟
درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشتهایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد میدانیم. در عین حال کیفیت هر پروژهای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گلهگذاری کنم اما این طبیعی است که پروژهای با بودجه بیشتر میتواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.
آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت میگویم همین امروز با بودجهای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.
میتوانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟
خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجهای حتی بهترین انیمیشنساز با بهترین تیم همراه هم نمیتواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تکتک بچههایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.
به زبان سادهتر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشتهاید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.
دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشنسازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه میشود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی میتوانم بگویم برخی زیرساختها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آنها نیازمند بودجه است.
احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک بهواسطه موسیقیشان ماندگار میشوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!
بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبتهایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجهاش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختیها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.
این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشنهای سینمای جابهجا کرده است؟
از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلمهای غیرکمدی شده است. همه فیلمها تحت تأثیر سانسهای زیاد فیلمهای کمدی، سهمشان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلمهای دیگر فشار وارد میکند.
سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت میکنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانهمان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.
در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت میبرد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.
در ابتدای گفتوگو اشارهای به ایده شکاف نسلها داشتید. از این منظر احساس نمیکنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟ بهخصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچهها و یا کلکلهای بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.
این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشنهای دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کردهاند اما باید این داستانها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچهها روایت میشود و ما نمیتوانستیم آن را نادیده بگیریم.
در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینهها دارند. تنها پاسخی که میتوان به این نگرانیها داد، این است که همه اینها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگترهاست.
درباره حاضرجوابیهای سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! بهخصوص که امروز جسارت بچهها دربرابر والدین بهگونهای است که بسیاری از خانوادهها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمیشود!
وقتی از یک روانشناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه میکند و بعد در انتها نتیجهگیری میشود که آن کار بد بوده است! آن روانشناس میگفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجهگیری را درک نمیکند و فقط فعل را درک میکند و احساس میکند باید آن کار را انجام دهد.
برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچههای بالای سه سال، نتیجهگیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر میبیند، نتیجه منفی آن را هم درک میکند. ما هم در این بخش، نتیجهگیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. بهخصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح میشود و یکدیگر را در آغوش میکشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.
این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانهای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد، اما با توجه به کشمکش ها و کنش های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می کشاند.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، منیره سادات حسینی، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث، طی یادداشتی که در اختیار این پایگاه قرار داده، به بررسی و تحلیل فیلم سینمایی پویانمایی مسافری از گاندورا پرداخته است.
«مسافری از گانورا» که سید محمدحسین علمدار فیلمنامه ی آن را نوشته و تهیه کرده است و سید احمد علمدار کارگردانی آن را بر عهده داشته، داستان پسری نوجوان به نام سهیل را روایت می کند که اصالتا کرد و اهل سردشت است و به صورت مادرزادی از ناحیه پا دچار معلولیت دارد. مادرش ضمن داشتن لهجه کردی، لباس کردی هم می پوشد و عمه اش (که تداعی کننده نقش عمه در انیمیشن لوپتو است) به عنوان یک پزشک فیزیوتراپی سهیل را انجام می دهد. در یکی از جلسات فیزیوتراپی سهیل علت معلولیت خود را از گفتگوی عمه و مادرش متوجه می شود و از همین طریق مادر خود را در ایجاد معلولیت مقصر می داند و با او قهر می کند. موجودی فضایی به نام ساماندر،سربازی از سیاره ای به نام گانورا که به دنبال ملکه سرزمین خود به زمین آمده، با کمک سهیل و دوستانش گمشده اش را پیدا می کند و صلح را به دنیای گانورا بر می گرداند.
این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانهای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد، اما با توجه به کشمکش ها و کنش های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می کشاند. فرای از دیالوگ عمه که اشاره به بمباران هوایی و حمله شیمیایی سردشت و بیان اثرات بعد بمباران می شود و تلویحاً علت نبود پدر سهیل را هم بیان می کند، انتخاب نام هیوا (عمه) و لباس کردی مادر هموطنان کرد را به خوبی به تصویر می کشد و استفاده از زبان و لهجه کردی در شناساندن این قوم غیور به فرزندان ایران مؤثر است.
دوستی بین سهیل و ستار (پسر افغانستانی) که به عنوان نماینده فرزندان افغانستان برای بازپس گیری سرزمین مادری خود از متجاوزان تلاش می کند، همبستگی بین دو ملت ایران و افغانستان را نشان می دهد. لباس، لهجه و حتی چهره پدر ستار بیانگر ملیت اوست و این توقع را در مخاطب ایجاد می کند که پسرش، نیز لباس محلی خود را حفظ کند و با زبان و لهجه افغانستانی صحبت کند، اما در فیلم این توقع در نظر گرفته نشده و باعث ایجاد دوگانگی در مخاطب می شود؛ ضمن آن که چیزی را که ستار به خاطر آن به شدت ورزش های رزمی را در منزل خود دنبال می کند، نادیده می گیرد.
امید، دوست دیگر سهیل نشانگر مردم عادی جامعه هست که مشکلات سهیل و ستار را ندارد، و با پدر و مادر تحصیل کرده و مرفه خود زندگی می کند. امید در این داستان مغز متفکر و آشنا به فناوری های روز است و چینش سه گانه ی هری پاتر و دوستانش را در ذهن تداعی می نماید.
ساماندر به صرف دریافت یک پیام کمک، با دست خالی و بدون هیچ اسلحه ای برای نجات ملکه به سمت زمین می آید و از سهیل در ازای سلامتی او درخواست کمک می کند. از سوی دیگر فقط سهیل است که می تواند با ملکه ارتباط ذهنی برقرار کند و ملکه هم با صدای سهیل که مادرش را صدا می زند، از خواب بیدار می شود، خواب و فریز شدنی که، به فیلم میان ستاره ای (کریستوفر نولان) اشاره می کند. شاید بتوان گفت این داستان، ماجراجویی و نبرد سهیل با تفکرات و اندیشه خود را مد نظر دارد. در واقع ساماندر همان سهیل است، و ملکه، نمادی از مادر اوست و فیلم دنیای درونی سهیل را به تصویر کشیده است.
تعقیب و گریز های خیابانی سهیل و دوستانش با دشمنان گانورا که برگرفته از فیلم های پلیسی آمریکایی و اروپایی است و در دیالوگ ستار هم به این موضوع اشاره می شود نشان از آن چیزی دارد که در ذهن سهیل از قبل نقش بسته است.
ستار که هنوز به سن قانونی نرسیده، با وجود وسایل نقلیه سنگین و تخلفات فراوان رانندگی در خیابان های شهر که منجر به نابود کردن و از بین بردن خودروهای دیگران و حتی خسارت به ساختمان های شهر می شود، موتور سواری می کند. این رفتارها بر گرفته از فیلم هایی است که سهیل پوستر آن ها را به عنوان الگوی زندگی خود بر روی دیوارهای اتاق خود نصب کرده، حتی به عنوان کاغذ دیواری از آن ها استفاده نموده است. به عبارت دیگر علاقه شدید سهیل به فضا با توجه به دکور و کتاب هایی که در مورد فیزیک و بعد چهارم و نجوم در چیدمان اتاق دیده می شود، نگاه، آرزوها، و مبارزه ی او را با تفکرات مخالف و تردیدهای خود در قالب تقابل موجودات فضایی نشان می دهد. فیلم با بیان این که دشمنان سرزمین گانورا از درون خود گانورا هستند به این مساله و نکته می پردازد که علل موفقیت و شکست هر فرد را باید در درون و باورهای خود او جستجو کرد.
در عین حال چند نکته بی پاسخ و ناتمام در فیلم همچنان بی جواب می ماند: اول این که با توجه به درونمایه و هدف فیلم که کارگردان فیلم به آن اشاره کرده است، آیا مخاطبان اصلی مسافری از گانورا که کودکان و نوجوانان حدود 9 سال هستند، می توانند به این هدف دست پیدا کنند؟ دوم این که چرا در سکانس پایانی فیلم، پوسترها و کاغذ دیواری اتاق سهیل عوض می شود و تصویر قهرمانان و دانشمندان ایرانی جایگزین می گردد بدون این که توضیحی داده شود؟ سومین نکته به ترانه های بینامتن فیلم مربوط می شود که به سبک آثار دیزنی اجرا شده، گویا فقط برای تنوع و رفع خستگی در فیلم قرار گرفته و در روند پیشبرد داستان کمک نمی کند. آخرین نکته هم با توجه به روند داستان و استفاده از کارکترها و نمادها و علاقه مندی های پسرهای کودک و نوحوان، معلوم می شود که این فیلم برای مخاطبین پسر ساخته شده و علاقه های مخاطبین دختر در نظر گرفته نشده است؛ چرا؟
جشنواره «عمار» در حالی در آستانه برگزاری چهاردهمین دوره قرار دارد که همچنان یکی از مهمترین وجوه تمایز آن، دایره مخاطبان مردمیاش در فرآیند اکران آثار است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهاردهمین دورهاش امسال برگزار میشود؛ رویدادی که خود را پایگاهی برای کم برخورداران و محرومان میداند و از همان زمانی که سنگ بنایش گذاشته شد این گزاره را در دلش بارور کرد که صدای آنهایی باشد که کمتر تریبونی در اختیار دارند و در عین حال به دنبال عدالتخواهی و مطالبهگری هستند.
از «عمار» میگویم. جشنوارهای که در دیماه سال ۸۹ متولد شد و با آنکه در همان گام نخست با تنها ۲۰ فیلم آغاز به کار کرد اما همان آثار را در سی نقطه از کشور به نمایش گذاشت تا بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای جبهه فرهنگی انقلاب شناخته شود.
از همان ابتدا پرچمدار این رویداد دو چهره شناختهشده بودند؛ وحید جلیلی که این روزها راهبری پروژه تحول در تلویزیون را برعهده دارد، یکی از آنهاست که از ابتدای ریاست شورای سیاستگذاری «عمار» را عهدهدار شد و در کنارش هم همواره نام نادر طالبزاده فیلمساز فقید سینما در قامت دبیر جشنواره به چشم میخورد، کارگردان و مستندساز تاثیرگذاری که بعد از مدتی اقامت در آمریکا به ایران بازگشت تا ضمن ساخت مستندهایی درباره نخستین روزهای ایران در پس از انقلاب و البته تحولاتش، طرح جشنواره «عمار» را دراندازد تا الحاق پیشوند «مردمی» به آن باعث شود بعدها آثار این رویداد به دورافتادهترین نقاط ایران هم برود و اساسا مخاطبان را با موجودیتی به نام «سینما» آشنا کند.
آرمان «عمار» چیست؟
«عمار» حالا یکی از استراتژیکترین جشنوارههایی است که به بهانهاش فیلمسازان گردهم میآیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند، آثاری که گرچه از منظر ساخت گاهی نمیتوانند دوستدارانشان را راضی کنند اما مضامین تازهای پیش روی مخاطبان میگذارند«عمار» حالا یکی از استراتژیکترین جشنوارههایی است که به بهانهاش فیلمسازان گردهم میآیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند. فیلمهایی که گرچه از منظر ساخت گاهی نمیتواند دوستدارانش را راضی کند اما مضامین تازهای پیش روی مخاطبان میگذارد، خط سیر این جشنواره تا به امروز بر محور «محتوا» تعریف شده و در هر دوره شاهد طرح برخی سوژهها و موضوعات روز هستیم. به تعبیری ایدههایی که این آثار در دل خود دارند میتواند متضمن ورود کارگردانش به عرصه سینمای حرفهای و گاهی به مناسبات مدیریتی شود.
حامد بامروتنژاد مدیرشبکه دوسیما، محمدصادق باطنی مدیر شبکه امید و… از جمله مدیرانی هستند که از «عمار» برخاستهاند و بستر رشدشان همین رویداد بوده است.
تنها کمی بعد از اعلام موجودیت جشنواره «عمار» بنیانگذارانش از تولد یک گردهمآیی تازه به موازات «عمار»، خبر دادند؛ کنفرانس افق نو از مشتقات همین جشنواره بود، کنفرانسی که از دل جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ پدید آمد اما در ادامه نادر طالبزاده دبیری هر دو جریان را برعهده گرفت که البته تاریخ آخرین دوره برگزاریاش به سال ۹۷ بازمیگردد.
رویدادی که تکیهاش بر استفاده از چهرههای بینالمللی غربی برای بیان مواضع استکبارستیزانه بوده است، درست شبیه آنچه که در جشنواره «عمار» پیگیری میشود با این تفاوت که محوریت این جشنواره بر استفاده از نیروهای انقلابی گمنام در داخل کشور است.
مخاطب «عمار» کیست؟
«سازمان تماشای گسترده»، «مخاطبان هدف»، «پایتخت گریزی» و… همه و همه کلیدواژههایی است که در طول عمر چهارده ساله این جشنواره به تواتر از بانیان «عمار» شنیده شده است، هدفی که از همان ابتدا به دنبالش بودند و برای آنکه وجهی عملی پیدا کند شبکهای منسجم از افراد را ترتیب دادند تا ضمن آشنا کردن شهروندان شهرهای فاقد سینما با مفهومی به نام «سینما»، محصولات فرهنگی سینمایی مطابق با رویکردهایشان را در سبد خانوادههای کمبرخوردار قرار دهند؛ همین هم شد، حالا گسترش این شبکه و زنجیره طولانی افرادی که این مسأله را دغدغه خود میدانند باعث شده حتی سینماگران مطرح هم آثارشان را به دست ساز و کار این شبکه بسپارند تا فیلمها دست به دست به کمجمعیتترین و کمبرخوردارترین مناطق برسد و البته چرخه اقتصادی مناسبی هم برایشان به ارمغان بیاورد.
فرمول این اکرانها توأمان هم عجیب و هم ساده است؛ عجیب از این منظر که نیازی به ادوات و تشکیلات گستردهای برای نمایش فیلمها نیست و ساده از آن رو که با کمترین ابزار هم میشود تجربه تماشای دستهجمعی فیلمها را برای تماشاگران رقم زد درواقع کافی است شما یک لپتاپ، یا یک پروژکتور و فیلمهای مورد تأیید این رویداد را داشته باشید تا حلقهای از این زنجیره اکران مردمی شوید آن گاه است که میتوانید آثار سینمایی را برای آن دسته از مخاطبانی که شاید کمتر فرصت رفتن به سینما را دارند و یا حتی سینمایی در شهرشان نیست، به نمایش بگذارید.
نمایش چندین و چندباره فیلمها از یک سو و تراکم پخش آنها در نقاط مختلف باعث شده تا آثار وجهی اقتصادی هم برای این جشنواره و هم برای سازندگان فیلمها داشته باشد. کافی است آماری از فروشی که در این چند سال که شبکه اکران مردمی قدرت گرفته بررسی کنید، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «منطقه پرواز ممنوع»، «منصور»، «لوپتو» و… از جمله آثاری هستند که علاوه بر فروشهای سینمایی، با حضور در این شبکه بالغ بر یک میلیارد تومان فروختند.
الگوی «عمار» چیست؟
همانطور که اشاره شد، جشنواره فیلم «عمار» با دستور کار کشف استعداد از بخشهای نادیده مانده جبهه فرهنگی انقلاب، متولد شد و طبیعتا در طول سالهای برگزاری بخش اصلی ویترین آن هم به ساختههای چهرههای غالبا گمنامی اختصاص پیدا کرده است که برخی از آنها بعدها به جریان اصلی سینمای ایران پیوستند.
«عمار» اما در کنار توجه به استعدادها در دورههای مختلف برگزاری اهتمام ویژهای به معرفی الگو، در قالب پاسداشت سینماگران و هنرمندان پیشکسوت هم داشته است. در هر دوره از جشنواره «عمار»، بخش ویژهای از آیین اختتامیه به بزرگداشت یک چهره معتبر هنری اختصاص پیدا کرده است که در یک نگاه کلی میتوان از کنار هم قرار دادن این اسامی، متوجه چشمانداز جریان «عمار» برای فعالیت هنری شد.
زندهیاد نادر طالبزاده، پرچمدار و هدایتگر اصلی جریان «عمار» در سالهای ابتدایی شکلگیری بود و به همین دلیل سال گذشته و در اولین نوبت از برگزاری این رویداد پس از درگذشت این هنرمند، بخش ویژهای به نکوداشت میراث فرهنگی، هنری و رسانهای او اختصاص پیدا کرد.
در کنار مرحوم نادر طالبزاده، جمال شورجه دیگر سینماگری بود که آیین بزرگداشتش در سیزدهمین دوره جشنواره «عمار» برگزار شد اما اگر به کتابچه خاطرات این رویداد رجوع کنیم، با تنوع قابلتوجهی از چهرههای پیشکسوت تجلیل شده در جریان «عمار» مواجه میشویم.
سیروس مقدم، سیدمحمود رضوی، محمدرضا سرشار، رضا برجی، امراله احمدجو، ابوالقاسم طالبی، فرجالله سلحشور و مسعود جعفریجوزانی تنها برخی از چهرههای هنری تجلیل شده در دورههای مختلف جشنواره «عمار» محسوب میشوند.
سید داود میرباقری را اما میتوان یکی از اولین و البته شاخصترین این چهرهها دانست. آیین پاسداشت کارنامه کارگردان سریالهایی همچون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» در سومین دوره جشنواره عمار در سال ۹۱ برگزار شد و داود میرباقری در این مراسم اینگونه نسبت به بزرگداشت خود واکنش نشان داد: « تقدیر در جشنوارهای با مضامینی ارزشی و در حضور چنین مادرانی که در راه پایداری انقلاب اسلامی استقامت کردهاند و ما همه به آنها بدهکاریم، شبی را برای من رقم زد که همیشه در ذهن و خاطر من میماند و خستگی دو دهه کار ساخت آثار تاریخی مذهبی را از تنم به در کرد.»
تازههای «عمار» چیست؟
ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شودروز گذشته ۱۸ دی ماه نشست خبری این رویداد هم برگزار و طی آن اعلام شد قرار است بزرگداشت محمدحسین لطیفی که سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» را با محوریت شهید بروجردی ساخته بود و نکوداشت مرحوم پروانه معصومی که به چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری درگذشت، برگزار شود.
اسعد دبیر این رویداد اما از یک اینفلوئنسری متفاوت گفت، او تاکید کرد: «عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره میبایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.» در عین حال تاکید شد: «در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمیکنیم اما تلاش میکنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفتوگو کنند.»
همچنین برگزارکنندگان جشنواره از یک شگفتانه در اهدای جوایز خبر دادند؛ جایزهای ضد مردمی!
در این نشست مطرح شد قرار است این جایزه به کسانی داده شود که ضد مردمیترین افراد هستند و دربرگیرنده ویژگیها و غافلگیریهایی است.
سازمان سینمایی سوره با ۵ اثر در بخشهای مختلف سیزدهمین جشنواره پویانمایی تهران حضور خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن سینمایی «لوپتو» محصول مرکز انیمیشن سوره به کارگردانی عباس عسکری و تهیهکنندگی محمدحسین صادقی در بخش فیلم بلند و انیمیشن کوتاه «پیش از بهشت» تولید باشگاه فیلم سوره با موضوع مظلومیت کودکان فلسطین به کارگردانی احمد حیدریان و تهیهکنندگی محدثه پیرهادی به بخش آثار دینی و ارزشهای انقلابی مسابقه ملی سیزدهمین جشنواره پویانمایی تهران راه پیدا کردند.
همچنین انیمیشن «چل پله زیر زمین» به کارگردانی و تهیه کنندگی علیرضا طاهری، انیمیشن «ابرقهرمانان» به کارگردانی و تهیهکنندگی عباس جلالییکتا و انیمیشن «با بابام» به کارگردانی زینب بدری و تهیهکنندگی فرزانه فخریان از محصولات مرکز انیمیشن سوره نیز در بخش آثار سریالی مسابقه ملی سیزدهمین جشنواره ملی تهران حضور خواهند داشت.
سیزدهمین دوره جشنواره پویانمایی تهران ۲ سال یکبار و همچون دورههای گذشته در چهار بخش مسابقه، خارج از مسابقه، نمایش ویژه و چشمانداز از ۱۳ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به دبیری محمدرضا کریمی صارمی در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار خواهد شد.
تهیهکننده «مسافری از گانورا» از اکران این انیمیشن سینمایی به سرگروهی پردیس سینمایی هویزه مشهد خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی، سید محمدحسین علمدار تهیهکننده انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» در گفتوگو با مهر درباره وضعیت اکران این انیمیشن بیان کرد: قرارداد سرگروهی «مسافری از گانورا» با پردیس سینمایی هویزه مشهد بسته شده است و موسسه بهمن سبز پخش این فیلم را برعهده دارد.
علمدار با اشاره به اینکه در فصل رونق سینمای ایران حضور داریم، بر نقش موثر سینمای کودک برای آمدن خانوادهها به سالنهای سینمایی تاکید کرد و گفت: این تصور اشتباهی است که فیلمهای سینمایی در فصل پاییز نمیتوانند اکران موفقی داشته باشند. پاییز سال گذشته دیدیم که آثار ویژه کودک مثل انیمیشنهای «پسر دلفینی» و «لوپتو» و فیلمهایی همچون «بام بالا» و «سفینه فضایی» اکران عمومی داشتند و اتفاقاً مخاطبان تازهای را به سینما آوردند. نتیجه هم این شد که انیمیشن «لوپتو»، پرمخاطبترین اثر سینمایی فصل پاییز ۱۴۰۱ بود.
این تهیهکننده سینمای انیمیشن همچنین ادامه داد: امیدواریم که با آمدن «مسافری از گانورا»، شاهد ادامه روند حضور خانوادهها در سالنهای سینمایی باشیم و کار ما هم نقش موثری در رونق سینمایی داشته باشد.
انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به تهیهکنندگی سیدمحمدحسین علمدار و کارگردانی سیداحمد علمدار، پس از اکران انیمیشن سینمایی «لوپتو» جدیدترین محصول «مرکز انیمیشن سوره» است که با همکاری «موسسه فرهنگی تصویر هنر پارسارگاد شرق» مشهد، صندوق پژوهش و فناوری دانشگاه تهران و صندوق پژوهش و فناوری سپهر و به عنوان اولین اثر بلند سینمایی رویداد رویازی، تولید شده است.
این انیمیشن در سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان موفق به کسب پروانه زرین جایزه ویژه دبیر جشنواره، لوح تقدیر جایزه ستاد ملی خانواده و جوانی جمعیت و همچنین لوح تقدیر جایزه فرهنگ بنیان شد.
تهیهکننده فیلم «لوپتو» گفت: اکران آنلاین ما در روز نخست از ۲۰ هزار نفر گذشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمدحسین صادقی تهیهکننده انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری و محصول مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سهوره همزمان با اکران آنلاین آن در اپلیکیشن «شاد» توضیح داد: همانطور که اطلاع دارید، «لوپتو» اولین فیلمی است که در پلتفرم «شاد» اکران آنلاین میشود. این پلتفرم یک فضای تخصصی برای مخاطبان کودک محسوب میشود که عموما دانشآموزان و والدینشان از آن استفاده میکنند. اولین بازخورد انتشار «لوپتو» در این اپلیکیشن را هم از دختر خودم که دانشآموز است، گرفتم. تقریبا نیم ساعت بعد از انتشار فیلم بود که متوجه اکران فیلم شد و با خوشحالی خبرش را به من داد!
وی افزود: تا به امروز از اکران آنلاین «لوپتو» در پلتفرم شاد، بازخوردهایی خوبی را شاهد بودهایم. در همان روز اول آمار بازدید فیلم از مرز ۲۰ هزار بازدید گذشت که این آمار در کمتر از ۲۴ ساعت، آمار قابلتوجهی بود. بچهها هم بازخوردهای خوبی نسبت به فیلم داشتهاند چرا که فیلم فضای شادی برای آنها دارد. گروهی از این بچهها هم با نام فیلم آشنا بوده و آن را شنیده بودند اما به هر دلیلی امکان تماشای آن در سینما را به دست نیاورده بودند. این تهیهکننده ادامه داد: به خصوص دانشآموزان و بچههای ساکن شهرهای کوچکتر که دسترسی به سینما نداشتند، خیلی از اکران آنلاین آن استقبال کردند و بازخوردهای خوبی هم از طرف آنها شاهد بودیم. حتی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم افراد مختلفی پیام گذاشتهاند که کار را در پلتفرم شاد دیدهاند و نسبت به آن واکنش نشان دادند. خیلیها هم میخواستند که با توجه به نیازی که در کشور وجود دارد کارهای بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شود. خودم فکر نمیکردم مخاطبان با این سرعت نسبت به اکران آنلاین فیلم واکنش نشان دهند. صادقی درباره رایزنیهایی که منجر به عرضه این انیمیشن سینمایی در پلتفرم «شاد» شد، توضیح داد: من در حد کلیت در جریان این رایزنیها هستم. اصل موضوع مربوط به تفاهم میان سازمان سینمایی سوره و مجموعه بهمن سبز با آموزش و پرورش بوده است. آنها در این زمینه مذاکراتی داشتند تا به توافق برای عرضه محصول در پلتفرم «شاد» رسیدند. وی افزود: در زمان اکران عمومی فیلم بدنه آموزش و پرورش از مدیران گرفته تا مسئولان بخش فرهنگی مدارس، همکاری خوبی با ما داشتند و در قالب تعامل خوب، فیلم را در سالنهای اختصاصی آموزشی و پرورش اکران کردیم. در تهران هم سینما فلسطین برای بازه زمانی نزدیک به ۲ ماه بهطور کامل به سینمای لوپتو تبدیل شد و بهصورت اختصاصی میزبان مخاطبان این فیلم بود. این سینما هم وابسته به آموزش و پرورش بود و مدیریت بالادستی نگاه خوبی به تولید محتوا برای کودکان داشتند. در ادامه همین تعاملات بود که شرکت پخش «لوپتو» با پلتفرم «شاد» برای اکران آنلاین به توافق رسیدند. از این به بعد هم میتوانیم شاهد استمرار این اتفاق باشیم. تهیهکننده «لوپتو» گفت: امتیاز ویژه این اکران آنلاین، دسترسی گسترده مخاطبان هدف به این آثار است. بالاخره پلتفرمهای انتشار محتوا در اینترنت غالبا پولی هستند و برای طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه این آثار شرایط دسترسی به این پلتفرمها مهیا نمیشود. به همین دلیل امیدوارم در آینده نزدیک شاهد عرضه محصولات دیگر در پلتفرم «شاد» باشیم. صادقی درباره اینکه عرضه آنلاین انیمیشن سینمایی «لوپتو» در اپلیکیشن «شاد» آیا عایدی مالی برای صاحبان این آثار داشته است یا خیر هم توضیح داد: براساس توافقی که میان پخشکننده فیلم ما و مجموعه شاد صورت گرفته، بالاخره مباحث مالی هم لحاظ شده است و اینگونه نیست که این فرآیند هیچ عایدی مالیای برای صاحبان اثر نداشته باشد اما انتشار اثر برای مخاطب و دسترسی به آن رایگان است. این دسترسی رایگان هم مربوط به مأموریتهای فرهنگیای میشود که اپلیکیشن شاد برای خود در نظر گرفته است. این تهیهکننده سینمای انیمیشن درباره سبقت گرفتن انیمیشن «بچه زرنگ» از «لوپتو» در زمینه رکوردهای فروش در سینمای کودک، تأکید کرد: واقعا از این اتفاق خوشحال هستم. من معتقدم هر چه انیمیشن ایرانی و فیلمهای کودک و نوجوان ایرانی مخاطب بیشتری داشته باشند و رکوردها را جابهجا کنند، منجر به خوشحالی همه ما میشود. بالاخره این اتفاق انگیزه ما برای تلاش در مسیر تولید آثار باکیفیتتر را تقویت میکند و هم باعث آشتی دادن بیش از پیش مخاطبان با سینمای ایران میشود. وی افزود: اینکه «بچه زرنگ» تبدیل به پرفروشترین فیلم کودک تاریخ سینما شده، اتفاق مبارکی است و اینکه رکورد فیلم ما را شکستهاند، اصلا برای ما ناراحتکننده نیست.هم برای عوامل این فیلم خوشحالم و هم امیدوارم انیمیشنهای دیگری که در نوبت اکران هستند، بازهم موفقیت بیشتری را بهدست بیاورند و جریان تولید و اکران آثار ایرانی بهخصوص در قالب انیمیشنی روز به روز رونق بیشتری پیدا کند.
تهیهکننده «لوپتو» درباره بازخوردهای خاص مخاطبان کودک و نوجوان نسبت به این فیلم هم گفت: من در اکرانهای زیادی در کنار بچهها و در شهرهای مختلف به تماشای فیلم نشستم. یکی از بهیادماندنیترین صحنهها مربوط به سینمایی میشود که مملو از بچهها بود. معمولا هم میدانیم که رفتار بچهها حین فیلم دیدن شبیه به بزرگترها نیست و میدانیم که مدام با هم حرف میزنند و نمیتوانند ساکت بمانند. گروهی از بچههای ۵، ۶ ساله در این سالن در ردیف جلویی من نشسته بودند. فیلم به جایی رسید که کاراکتر علی باید دست به تصمیم میزد. یکی از این بچهها بلند گفت: «یعنی علی چه کار میکند؟» دختر بچه دیگری پاسخی داد که هنوز در خاطرم مانده است. او گفت: «حتما خدا و فرشته به او کمک میکنند!» وی با اشاره به بازخوردهای دیگر مخاطبان کودک و نوجوان به این فیلم گفت: واکنش مخاطبان کودک و نوجوان که اساسا کاری ندارند یک فیلم را چه کسی و چگونه ساخته است، معمولا واکنشهایی صادقانه است و وقتی یکی از آنها میگوید فیلم قشنگی ساخته بودید و دستتان درد نکند، واقعا به دل آدم مینشیند. یکی از این مخاطبان کودک که گویی خیلی از فیلم لذت برده بود، وقتی از سالن خارج شد، از مسئول فروش بلیت بابت فیلم خوبش تشکر کرد! در حالی که همه عوامل فیلم آنجا ایستاده بودیم. این واکنشها واقعا برای همه ما خاطرهانگیز بود. این تهیهکننده انیمیشن در پایان درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: در حال حاضر ۲ پروژه را در مرحله پیشتولید داریم. یکی از آنها یک انیمیشن سینمایی است که به محض قطعی شدن جزییاتش درباره آن اطلاع رسانی میکنیم. این انیمیشن پروژهای است که ما در زمان کرونا، عمده زمان خود را صرف شکلگیری داستان کردیم. تنها نکتهای که الان درباره این پروژه میتوانم به آن اشاره کنم این است که موضوع اصلی این انیمیشن سینمایی، هویت ملی است.
انیمیشن سینمایی «لوپتو» به صورت رایگان از ۲۱ آبان در پلتفرم شاد اکران خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، پس از اعلام خبر اکران آنلاین انیمیشن سینمایی «لوپتو» در شبکه شاد، روابط عمومی این پلتفرم تاکید کرد که تماشای این انیمیشن برای دانشآموزان در شبکه شاد رایگان است.
انیمیشن سینمایی لوپتو که پیش از این در سینماهای سراسر کشور اکران شده بود، برای اولین بار به صورت رایگان و اختصاصی در پلتفرم شاد قابل تماشا خواهد بود. اپلیکیشن شاد با بیش از ۹ میلیون کاربر فعال روزانه این امکان را برای کاربران خود فراهم کرده تا بتوانند بدون پرداخت هزینه اشتراک، با ترافیک تمام بها انیمیشن را تماشا کنند.
شبکه شاد به عنوان پلتفرمی برای کودکان و نوجوانان است و این اولین بار است که یک فیلم یا سریال را برای کاربران دانشآموز خود به نمایش میگذارد.
بر اساس اعلام روابط عمومی «شاد»، این پلتفرم با ارائه محتوای متنوع در زمینههای آموزشی، دینی، فرهنگی، هنری، مهارت آموزی و سرگرمی سعی دارد که نیازهای آموزشی، پرورشی و سرگرمی کاربران خود را برآورده کند. این پلتفرم همچنین با حمایت از آثار ایرانی و ارائه آنها به صورت رایگان و اختصاصی، به دنبال احترام به ارزشهای ملی و محلی و ترویج فرهنگ اسلامی-ایرانی است.
انیمیشن سینمایی «لوپتو»، انیمیشنی در ژانر کمدی و ماجراجویانه، داستانِ اسباببازیهایی است که به دست بیماران یک آسایشگاه روانی ساخته میشوند. این اثر سرشار از پیامها و الگوهای مثبتی است که میتواند برای کودکان و نوجوانان الهامبخش مفاهیمی مثل «امیدواری» و «تلاشگری» در مواقع سختی باشد.
اولین سینماسیار جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» به مناسبت روز دانشآموز سفرهای خود را آغاز کرده است و در مناطق کمبرخوردار ۱۵ استان کشور فیلمهای جشنواره دانشآموزی را نمایش میدهد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره، محمد درویشی دبیر جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» با بیان اینکه شهرها با دسترسی دشوار یا بلیت گران سینما، مورد توجه برای سفر سینماسیار هستند، گفت: اولین سینماسیار جشنواره «فیلم مدرسه» به مناسبت روز دانشآموز سفرهای خود را آغاز کرده است و در مناطق کمبرخوردار ۱۵ استان کشور فیلمهای جشنواره دانشآموزی را نمایش میدهد. این سینماسیار به شهرهای طالقان، قزوین، رودبار، طارم، خلخال، میانه، تکاب، بیجار، سنقر، دلفان، نهاوند، شازند، کاشان، قم و گرمسار سفر خواهد کرد.
وی افزود: در این سینماسیار، فیلمهای «منصور»، «لوپتو» و ۲ فیلم هم از برگزیده جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» در ۲ مقطع متوسطه اول و متوسطه دوم نمایش داده میشود.
درویشی یادآور شد: ما با ورود به هر استان، علاوه بر نمایش فیلم برای کودکان و نوجوانان، به شناسایی استعدادها و علاقهمندان به فیلمسازی میپردازیم و برای آنها برنامههای تشویقی و آموزشی خواهیم داشت. در ادامه بعد از ارزیابیهای ما، این فیلمسازان وارد باشگاههای تولید می شوند و دست به فیلمسازی میزنند تا به نوجوانان فیلمساز تبدیل شوند.
دبیر جشنواره ادامه داد: جشنواره «فیلم مدرسه» از سومین دوره برپایی با حوزه هنری انقلاب اسلامی همکاری داشته است و از سال گذشته با راه اندازی حوزه هنری کودک و نوجوان این همکاری به شکل جدیتر ادامه یافت که در نهمین دوره برپایی جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه»، حوزه هنری کودک و نوجوان برگزارکننده اصلی آن است.
دبیر اجرایی جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» عنوان کرد: بخشهای اصلی نهمین جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» شامل موضوعات داستانی، انیمیشن، مستند، نماهنگ و آیتم تلویزیونی و بخش جانبی این رویداد شامل موضوعات فیلمنامهنویسی، موسیقی فیلم و نماهنگ و اقلام تبلیغاتی فیلم نظیر پوستر، عکس پشت صحنه و تیزر است که دانشآموزان برای شرکت در این جشنواره میتوانند به صورت فردی یا گروهی یا به صورت مشترک و بدون محدودیت در ارسال تعداد آثار در این رویداد حضور داشته باشند.
وی در پایان بیان کرد: علاقهمندان برای شرکت در نهمین دوره جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» میتوانند تا پایان آذر ماه آثار خود را به تارنمای جشنواره به آدرس www.madresefestival.ir ارسال و بارگذاری کنند. اختتامیه این جشنواره نیز اسفند ماه سال جاری با معرفی برگزیدگان برگزار خواهد شد.