رسانه سینمای خانگی- سازمان سینمایی چه برنامه‌ای برای اربعین دارد؟

عناوین برنامه‌های سازمان سینمایی به مناسبت فرا رسیدن حماسه اربعین حسینی اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی کشور، برنامه‌های سازمان سینمایی کشور به مناسبت فرا رسیدن حماسه اربعین حسینی در سه محور «تولید فیلم»، «نمایش آثار برای زائران حسینی» و «رویداد» طراحی شده است.

۲ فیلم سینمایی از محصولات بنیاد سینمایی فارابی با محوریت اربعین حسینی در دست تولید است. همچنین، تصویربرداری و تولید یک مستند بلند با تمرکز بر راهپیمایی اربعین حسینی در این ایام در حال انجام است.

علاوه بر تولیدات سینمایی و کوتاه و مستند، نمایش ۴ فیلم سینمایی، ۲۳ اثر مستند و ۸ فیلم کوتاه با محوریت محرم، عاشورا و اربعین حسینی و برپایی نمایشگاه عکس اربعین در موزه سینما از جمله برنامه سازمان سینمایی کشور در ایام اربعین است.

۸ دستگاه «سینما سیار» در این ایام در مرز ایران و خاک عراق برای ارائه خدمات و نمایش فیلم مستقر می‌شوند. دستگاه‌های سینما سیار در مرزهای مهران (ایلام)، خسروی (کرمانشاه)، چذابه (خوزستان)، میرجاوه (سیستان و بلوچستان) و آذربایجان غربی (خروجی شهر محمدیار جنب پلیس راه موکب شهدای محمدیار) در خاک ایران استقرار دارند و سه دستگاه سینما سیار در خاک عراق، موکب خراسان جنوبی (کوفه)، موکب سیستان و بلوچستان (عمود ۱۳۱۱) کربلا و موکب مشکین دشت در نجف مستقر هستند.

اسامی فیلم‌های پیش‌بینی شده برای نمایش در «برنامه اربعین حسینی» به این ترتیب است:

نمایش فیلم‌های سینمایی:

– «دست‌های خالی» به کارگردانی و نویسندگی ابوالقاسم طالبی و تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت‌کشیان

– «کربلا جغرافیای یک تاریخ» به نویسندگی و کارگردانی داریوش یاری

– «ناسور» به کارگردانی کیانوش دالوند و تهیه‌کنندگی داریوش دالوند و محمدحسین قاسمی

– «هیهات» به کارگردانی و نویسندگی هادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روح‌الله حجازی و هادی مقدم‌دوست و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی

مستندهای بلند:

– «لبیک» ساخته وحید امیرخانی

– «مجانین الحسین» به کارگردانی حمید عبدالله‌زاده

– «نامیرا» ساخته پناه‌برخدا رضایی، «نغمه‌های حسینی» به کارگردانی سعید سلمان روغنی

– «مغناطیس» ساخته عبدالله متیم

– «سر حد عشق» ساخته صادق رسولی

– «خانه علی اکبر» به کارگردانی محسن عباسی سرچشمه

– «میراث مرثیه-آقای حاج احمد شمشیری» ساخته مهدی زنگنه

– «چنگ» به کارگردانی سیدعیسی عباسی

– «شما چه کسی هستید» وحید چاووش

– «نواهای ماندگار» ساخته حسن قهرمانی

– «میراث مرثیه-شیخ رضا سراج» به کارگردانی مهدی زنگنه

– «دوباره زیارت» ساخته مهدی نعمت‌اللهی

– «اینجا خورشید می‌درخشد» به کارگردانی الله کرم رضایی‌زاده

– «میراث مرثیه-حاج اکبر ناظم» ساخته مهدی زنگنه

– «خانه‌های نورانی-سیدمحمد محمودی»، ساخته جواد مولانیا

– «انقلاب زینبی» به کارگردانی مهدی نعمت‌اللهی

– «آتش عشق» ساخته مهناز رکنی

– «هندوستان» به کارگردانی عباس موزون

– «شیدونه» ساخته مرجان اشرفی‌زاده

فیلم‌های مستند و کوتاه:

«مخالف خوان»، «اول شخص غایب»، «از فردوس تا فردوس»، «جرم‌یحیی»، «مینی‌بوس»، «کوه سفید»، «بی بی»، «ولد»، «جوشکار»، کل عام، مجلس شبیه

مستند «اربعین» به کارگردانی مسعود زارعیان با تمرکز بر راهپیمایی اربعین در این ایام در مرحله تصویربرداری قرار دارد.

رسانه سینمای خانگی- اوپنهایمر؛ یک دیوانگی جاودان از نولان

«اوپنهایمر»، جدیدترین ساخته جاه‌طلبانه کریستوفر نولان، فیلمی چندمضمونی است؛ در ظاهر، اثری بیوگرافی است اما نمی‌توان منکر شاخصه‌های حماسی، سیاسی و البته دراماتیک آن شد. نخ تسبیح تمامی این مضامین اما ظلم بزرگ است که سیاست، در پیشگاه استعداد بزرگی چون رابرت اوپنهایمر به انجام رساند و جایگاه وی را تا همیشه در یک تعریف محدود (پدر بمب اتم) تقلیل داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دوازدهمین ساخته کریستوفر نولان، در شمائل کلی، فیلمی بیوگرافی از یکی از مهم‌ترین برهه‌های حماسی تاریخ آمریکاست. اینکه نولان با داده‌های مسجل و قطعی تاریخی، اقدام به روایت‌گری کرده، خامه روی کیک فیلم است. در زیرلایه اما، اثر، پیرنگی اخلاقی دارد. پیرنگ مشتتی که پشت عناوین اغواگرایانه‌ای چون پدر بمب اتم یا پایان‌دهنده جنگ جهانی دوم، هنوز هم به یکی از مباحث لاینحل تاریخ معاصر باقی مانده و علیرغم واکنش دوپهلوی دولت آمریکا طی ۷۰ سال اخیر، اما هنوز واقعیت صریح آن بر بشر مشخص نشده است.

فیلم اما در این روایت‌گری، جانب رابرت اوپنهایمر را گرفته است. در پس انگاره‌های بیوگرافی و حماسی خود، زیرکانه، چندین نقب را به طرف‌های بازی می‌زند: فرم و ساختار روایت، به‌مانند دوربین، حامی رابرت است. در پس‌زمینه اما شاید این انتظار وجود داشت که انتقادهایی به تصمیم دولت وقت آمریکا برای راه انداختن کارناوال خائن خواندن اوپنهایمر مطرح شود اما فیلم در این زمینه، چندان صریح عمل نمی‌کند.

از یک سو، فوکوس معناداری بر روی مخالفت رابرت با گسترش صنعت جنگ‌افزار هیدروژنی با قابلیت و نتایجی به‌مراتب بهتر نسبت به بمب اتم دارد که نهایت تلاش خود را به عمل می‌آورد تا این رویکرد را به‌عنوان بستری برای جریانات مخالفت با رابرت، تطهیر نماید و از سوی دیگر، دولت وقت آمریکا را محق می‌داند که نسبت به کشتار فراتر از حد تصور مردم عادی در جریان استفاده از بمب اتم، نگران جلوه دهد که بخواهند سازنده آن بمب را محاکمه کنند.

تناوب ریتم داستان در لایه‌های مختلف، تصویری که از اتم‌ها و در تشریح فیزیک کوانتوم در اثنای فیلم نشان می‌دهد، جنس منعطفانه‌ای از یک داوری انسانی در قبال یک تردید تاریخی، اصرار بر وجوه مجسم تاریخ در آن زمان که یکی از وجوه آن، نخستین آزمایش بمب اتم است، ازجمله شاخصه‌های فیلم استالبته که نمی‌توان منکر نگاه انتقادی فیلم از سیاست آمریکایی شد؛ پارادوکسی که با محق نشان دادن دولت وقت آمریکا در تفتیش عقاید رابرت و البته حضور جان.اف.کندی در آن کارناول تصمیم‌گیری و رای مخالف وی به خائن بودن رابرت، نشان‌دهنده دو روی سکه‌ سیاستی است که حتی به دانشمندان خود نیز رحم نکرد و جایگاه چنین استعدادی را در همان اندازه پدر بمب اتم تقلیل داد.

رویکردی که در فیلم، در احوال انیشتین نیز به‌عنوان بزرگ‌ترین دانشمند وقت، به تصویر کشیده شد و پیام روشنی را برای مخاطب مخابره کرد.

آقای نابغه اما هیچ‌گاه صراحتا به هیچ‌یک از این سراشیبی‌ها نمی‌لغزد. به جز قطعیتی که در حمایت از رابرت می‌بیند و البته تعصبی که در تصویرگری صحیح از زمانه رویداد دارد، فیلم هیچ دلبستگی محض دیگری به هیچ‌یک از ارکان اخلاقی خود ندارد. همچنان تا پایان، پرسوناژ را بر محتوا و اتفاق بزرگی که رقم زده، ترجیح می‌دهد؛ در این سیاست کلی، رمزگشایی انتهایی فیلم از ملاقات عجیب رابرت با انیشتین نیز در زمین همین نگاه است و بر آن صحه می‌گذارد.

ساختار روایت اما دیگر برگ برنده جدیدترین ساخته نولان است. سوژه‌ای که به دلیل تکثر مباحث، به‌راحتی پتانسیل تبدیل شدن به یک پرستیز دیگر را داشت، با هوشمندی نولان، شکلی تقریبا خطی را به خود دید؛ نولان در این فیلم، آشکارا از فلسفه و حتی روانشناسی فاصله گرفت.

فیلمی همه‌فهم و روان ساخت. شاید دغدغه‌اش، حمایت تمام‌قدتر مردم جهان نسبت به قهرمانی بود که قصد داشت تا با پایان دادن به جنگ، جلوی کشتار بیشتر مردم را بگیرد اما ناخواسته مانند آلفرد نوبل، در جایگاه قربانی قرار گرفت.

فیلم سینمایی اوپنهایمر

فیلم، در ۵۰ دقیقه پایانی خود، تکه‌پرانی‌های پریشان و معناداری در مقصر نشان دادن دولت آمریکا در کشتار مردم هیروشیما و ناکازاکی دارد و به‌نوعی رابرت اوپنهایمر را در این قضییه که نمی‌دانسته بمب قرار است بر سر مردم بی‌پناه انداخته شود، تبرئه می‌کند. این رویکرد نسبی در کنار حمایت ملموسی که در کلیت اثر نسبت به رابرت وجود دارد، تردیدهای مخاطب را نسبت به تثبیت موقعیت قهرمان در عصری که می‌زیسته و اقدامی که انجام داده، برطرف کرده و سیگنال مثبت می‌فرستد.

در چنین رویکردی، اوپنهایمر، پروژه‌ای جاه‌طلبانه برای کارگردانی است که استیلای گسترده‌ای بر سلیقه سینمادوستان جهان دارد. نولان، در این فیلم، باز هم یک تکنسین نکته‌سنج و وسواسی است؛ تناوب ریتم داستان در لایه‌های مختلف، تصویری که از اتم‌ها و در تشریح فیزیک کوانتوم در اثنای فیلم نشان می‌دهد، جنس منعطفانه‌ای از یک داوری انسانی در قبال یک تردید تاریخی، اصرار بر وجوه مجسم تاریخ در آن زمان که یکی از وجوه آن، نخستین آزمایش بمب اتم است که نه با تکیه بر فناوری سی‌جی، بلکه به صورت حقیقی، برداشت شده و البته تکیه دراماتیک و معکوس بر دیالوگ «حالا دیگه می‌تونی ملحفه‌ها رو ببری داخل»، قاب ابتدایی و انتهایی یکسان از رابرتی که در ابتدا کنجاو و سرزنده و در انتها، مغموم و خسته است و … اثری با ارزش‌افزوده نسبت به دیگر آثار بیوگرافی و حماسی هالیوود است که مخاطب پس از تماشای آن، در یک جدال باطنی، به نتیجه‌ای مسلم می‌رسد.

نولان حالا با اوپنهایمر، حیات مترقی‌تری را در سینما آغاز کرده که ترکش‌های آن تا ادوار مختلف در خاطر نسل‌های متعدد باقی خواهد ماند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی سینمای عربستان، هالیوود را پس زد

فیلم‌های هالیوودی در حالی در گیشه سینمای عربستان با استقبال چندانی رو به رو نمی‌شوند که تولیدات منطقه‌ای و عرب زبان گیشه را به دست گرفته‌اند و سهم فیلم‌های آمریکایی از این بازار نوظهور هر روز کمتر می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سینمای عربستان که از سال ۲۰۱۸  پس از ۳۵ سال درهای خود را به روی مخاطبان گشود، حالا نه تنها به بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه تبدیل شده است بلکه از حیث رشد فروش سینما در رتبه نخست جهان قرار گرفته است. 

اوایل سال جاری میلادی بود که «ستار»، کمدی خانوادگی درباره مردی افسرده که رویاهایش برای قهرمان شدن در کشتی آزاد را دنبال می کند، رکوردهای گیشه را شکست و در ۱۲ روز اول اکرانش ۲.۲ میلیون دلار به دست آورد تا خیلی زود به پرفروش‌ترین فیلم سعودی در تمام دوران تبدیل شود.

این در حالی است که صنعت سینمای داخلی به معنای واقعی تا همین چند سال پیش در عربستان وجود نداشت و سینماها تنها در اوایل سال ۲۰۱۸ افتتاح شدند. 

فیلم سینمایی«ستار» را «عبدالله الاراک» کارگردان کویتی و «ابراهیم الحجاج» بازیگر و استندآپ کمدین محبوب سعودی نقش اصلی آن را ایفا کرده است. این فیلم که با استقبال گسترده مخاطبان رو به رو شده بود از نظر تعداد فروش بلیت بیش از ۴۰ درصد از دنباله جدید فیلم «آواتار» ساخته «جیمز کامرون» که در اوایل سال سکان دار گیشه جهان بود پیشی گرفته و در هفته دوم اکران تنها ۱۱ درصد از فروش آن کاسته شده است. 

حالا پس از گذشت ۷ ماه از اکران این کمدی، فروش آن به ۱۰.۷ میلیون دلار رسیده است.

موفقیت این فیلم زنگ خطری برای مدیران استودیوهای هالیوود به صدا درآورده که شاید تصور می کردند سهم حداکثری را از بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه (درآمد ۲۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲) کسب کنند، بازاری که در سال ۲۰۲۱ در رتبه پانزدهم بزرگترین بازارهای سینمایی جهان قرار گرفت و در سال گذشته علی رغم بهبود فروش سینماهای دیگر کشورها پس از بحران کرونا توانست این جایگاه را حفظ کند. 

حتی پیش از اکران فیلم سینمایی «ستار»، فیلم‌های منطقه‌ای با بودجه کم با استقبال بیشتری در مقایسه با فیلم‌های پرهزینه و استودیویی هالیوود رو به رو می‌شدند. فیلم «ایندیانا جونز: روزشمار سرنوشت» نیز در عربستان حتی در فهرست سه فیلم پرفروش نیز قرار نگرفت و پائین‌تر از چند فیلم کمدی مصری قرار گفت. قسمت جدید «ایندیانا جونز» در هفته سوم اکران در سینمای عربستان به رتبه سیزدهم فروش سقوط کرد و در نهایت به فروش ناامیدکننده حدود یک میلیون دلاری دست یافت. 

قسمت سوم فیلم ابرقهرمانی «نگهبانان کهکشان» نیز گرچه در گیشه جهانی به فروش چشمگیر ۸۴۵ میلیون دلار رسید اما در عربستان در مجموع دو میلیون دلار هم نفروخت. 

فروش سینمای عربستان در شش ماه نخست سال ۲۰۲۳ عدد ۱۳۲.۲ میلیون دلار را ثبت کرده و پیش‌بینی می‌شود ارزش بازار سینمای عربستان تا سال ۲۰۳۰ به یک میلیارد دلار برسد. 

رسانه سینمای خانگی- ونیز با «فرمانده» افتتاح می‌شود

پس از این که کمپانی «MGM» فیلم «چالش‌گران» را در سایه اعتصابات در آمریکا از جشنواره ونیز بیرون کشید، یک فیلم جدید به عنوان فیلم افتتاحیه ونیز انتخاب شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، «فرمانده» ساخته «ادواردو دی آنجلیس» درحالی به عنوان فیلم جدید هشتادمین جشنواره ونیز انتخاب شد که کمپانی «MGM» در میان نگرانی‌ها در مورد اعتصابات جاری هالیوود، فیلم «چالشگران از جشنواره بیرون کشید.

قوانین اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا، بازیگران را از تبلیغ فیلم های شرکت‌های اعتصاب شده در جشنواره‌ها منع می کند. بدون حضور ستاره های فیلم  «چالشگران» روی فرش قرمز و صحبت با مطبوعات، استودیو سازنده احساس کرد که این فیلم بهتر است از جشنواره خارج شود و پس از آن اکران شود.

در کمدی درام  «چلنجرز» (چالشگران)،  «زندایا» در نقش تاشی، یک اعجوبه سابق تنیس که به مربی تبدیل شده است، بازی می‌کند که با قهرمانی روی دور شکست (مایک فیست) ازدواج کرده است. استراتژی او برای کمک به موفقیت شوهرش زمانی به چالش کشیده می‌شود که همسرش باید  با بهترین دوست سابقش پاتریک (با بازی جاش اوکانر) روبه‌رو شود.

اما فیلم جدید «فرمانده» که انتخاب جدید جشنواره ونیز برای افتتاحیه است، داستان واقعی «سالواتوره تودارو» کاپیتان یک زیردریایی ایتالیایی با بازی «پیرفرانچسکو فاوینو» در جنگ جهانی است که یک کشتی تجاری مسلح را غرق می کند اما جان ۲۶ خدمه آن را نجات می دهد. شناور نیروی دریایی درحالی باید به مدت سه روز روی سطح آب حرکت کند و برای نیروهای دشمن قابل مشاهده باشد، تا مسافران را به مکان امن ببرد.

هشتادمین جشنواره فیلم‌ ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار خواهد شد و طبق اعلام پیشین «دیمین شزل» کارگردان فیلم «لا لا لند» ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی ونیز ۲۰۲۳ را بر عهده خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی- نقش قهرمان در سینمای ایران کجاست؟

در نشست «بررسی تطبیقی مفهوم قهرمان و ضد قهرمان در سینمای ایران و هالیوود» که با حضور اهالی و صاحب نظران سینما برگزار شد، عنوان شد: سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که بدون کنار گذاشتن قهرمان گذشته، قهرمان آینده را خلق کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، نشست «بررسی تطبیقی مفهوم قهرمان و ضد قهرمان در سینمای ایران و هالیوود» با حضور مجید اسماعیلی مدیر عامل موزه سینما، منوچهر شاهسواری تهیه‌کننده سینما و مدیر فرهنگی، رهبر قنبری کارگردان، جواد طوسی منتقد سینما و غلامرضا گودرزی استاد دانشگاه عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

قهرمان یک آدم معمولی است که مسئولیت‌پذیری او باعث کارهای بزرگی می شود

مدیر عامل موزه سینما گفت: سینما در دنیای معاصر، جدی و تخصصی شده و عمق زیادی پیدا کرده است و اگر به سینما نگاه سطحی داشته باشیم در واقع خود را از سینما محروم کرده‌ایم. در سال‌های اخیر اصطلاح دانش‌بنیان را زیاد شنیده‌ایم و من به سینمای دانش‌بنیان زیاد فکر می‌کنم.

مجید اسماعیلی با بیان اینکه نمی‌توانیم در حوزه اجتماعی فیلم بسازیم و از یک متخصص اجتماعی مشورت نگیریم، ادامه داد: من معتقدم هیچ چیز در دنیای جدید سطحی نیست، همه چیز جدی و عمیق است و امروزه هوش مصنوعی و تکنولوژی هم به سینما کمک می‌کند به همین دلیل باید در سینما موشکافانه‌تر به مسائل بپردازیم.

قهرمان کسی است که ما سعی می‌کنیم شبیه آن شویم ، الگوی ما شود و از آن تبعیت کنیماسماعیلی افزود: بسیاری از افراد معتقدند سینما باید قهرمان داشته باشد حال این سوال پیش می‌آید که قهرمان چیست و چه اتفاقی می‌افتد که به یک موقعیت و جریان، قهرمان و ضدقهرمان می‌گوییم. ممکن است این ضدقهرمان، تفکر یا موجودات فضایی یا بلایای طبیعی باشد اما آیا قهرمانان خود را شناخته‌ایم؟ در سینمای ایران قهرمان باید واجد چه شرایطی باشد تا به آن قهرمان بگوییم؟ به نظرم قهرمان کسی است که ما سعی می‌کنیم شبیه آن شویم ، الگوی ما شود و از آن تبعیت کنیم.

مدیرعامل موزه سینما یادآور شد: در سینما هر چیزی مبتنی بر دانش است اما آنچه نیازمند تقویت بیشتر است تولید محتوا است. در جوامع مختلف درباره اتفاقاتی که می‌افتد نگاه‌های متفاوتی وجود دارد و چند مقصر در ذهن مردم شکل می‌گیرد. برخی نوک هرم و برخی قائده هرم یعنی مردم را مقصر می‌دانند.

وی ادامه داد: دو تمدن وقتی به مشکلی برخورد می کنند دو نوع نگاه دارند؛ تمدن اول اولین کاری که می‌کند خود را برای حل آن اختلاف، مسئول می‌داند و سینمای غرب با مفهوم غرب سعی می‌کند این موضوع را جا بیاندازد؛ یعنی همه شما برای کاری که باید انجام شود، قهرمانید.

اسماعیلی ادامه داد: نگاه دیگر که شاید ناشی از استبداد شرقی باشد این است که هر مسئله‌ای را به بالا ارجاع ‌دهیم؛ مثل این جملات که اصلا نباید به سیاستگذاران و مدیران امید داشت. یعنی هر تغییر و تحول مثبتی که اتفاق می‌افتد یا از سمت قائده هرم (مردم) است یا از سمت نخبگان و نخبگان می‌توانند به بالا و پایین هرم فشار آورند.

وی با بیان اینکه قهرمان لزوما یک مدیر نیست، ادامه داد: قهرمان یک آدم معمولی است که مسئولیت‌پذیری او باعث می‌شود کنش‌گرانه کارهای بزرگی انجام دهد. اینکه هر کسی باید خودش را قهرمان بالقوه برای تغییر بداند یک چیز است و اینکه منتظر آن باشیم فردی دیگر مسئله‌ای را که در اختیار ما نیست حل کند، یک مسئله دیگر است. مفهوم قهرمان در این دو تمدن به شدت تحت تاثیر نظام ارزشی و اعتقادی است. سوسیالیست‌ها قهرمان فردی نمی‌سازند و جمع‌گرایانه فکر می کنند و از طرفی در دیدگاه کاپیتالیست‌ها قهرمان فردی زیاد است.

مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان است

وقتی در سینما از قهرمان و ضدقهرمان صحبت می‌کنیم از شخص و انسان حرف می‌زنیم؛ مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان استدر ادامه منوچهر شاهسواری تهیه‌کننده سینما نیز گفت: اینکه سینما باید دانش‌بنیان باشد یک رویکرد است و اینکه سینما، دانش‌بنیان است رویکردی دیگر است. به نظر من نه تنها سینما دانش بنیان است و بر اساس دانش شکل گرفته بلکه به توسعه دانش و تخیلات منجر به دانش و علم نیز کمک کرده است. گاهی سینما خودش ابداع‌گر امری بوده که بعدها در صحنه عمومی اتفاق افتاده است اما آیا این امر متعلق به سینما ، ادبیات و سایر هنرها پیش از رونق و شکل گیری سینما بوده؟ به نظر من آنجا هم همین اتفاق افتاده است.

وی با اشاره به اینکه قهرمان و ضد قهرمان یک بحث اصلی در سینما است، افزود : وقتی در سینما از قهرمان و ضدقهرمان صحبت می‌کنیم از شخص و انسان حرف می‌زنیم؛ مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان است.

شاهسواری افزود: در سینمای ایران متهم هستیم که قهرمان نداریم و به نظر من هر زمان که جامعه از نظرسیاسی و نظام مدیریتی در شرایط تحمل قهرمان باشد، قهرمان به وجود می‌آید؛ قهرمان کسی است که علیه شرایط حاکم ناعادلانه بر خود یا دیگران به تشخیص یا به اجبار شورش و قیام می‌کند. نمونه آن را از مدل فیلم‌های وسترن گرفته تا نوآر و حتی مدلی از قهرمان که در سینمای ایران در پیش از انقلاب وجود دارد، می‌بینیم. مثلا آثار مسعود کیمیایی شورش بر شرایط حاکم است که گاهی مبنای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی یا اقتصادی دارد اما مهم‌ترین عامل آن تحقیر است؛ انسان تحقیر شده از یک جا به بعد دیگر نمی‌خواهد به تحقیر تن بدهد و از آن لحظه قهرمان متولد می‌شود.

وی با اشاره به چالش‌هایی که در شکل‌گیری سینمای قهرمان محور ایران وجود دارد، ادامه داد: اینکه سینمای قهرمان‌محور دچار قصورات جدی است، نیاز به بحث فرهنگی عمیق دارد. گاهی با امکانات امروزی درباره دیروز قضاوت می‌کنیم و قضاوت منصفانه و عادلانه نداریم. هیچ وقت خودمان را نقد نمی‌کنیم؛ هر امری رویکردی منصفانه، عاقلانه و مورد احترام نداشته باشد، نابود است. دیدگاه ما به قهرمان و ضدقهرمان باید منصفانه باشد در غیر این صورت در سینمای فعلی باقی خواهیم ماند.

این مدیر فرهنگی با بیان اینکه علم آینده‌پژوهی محصول سینماست، گفت: امروز با تصویر از دیگران خبر می‌گیریم و با تصویر از خود خبر می‌دهیم و باید توجه داشته باشیم که قدرت تاثیرگذاری تصویر بیشتر است. سینما آن چیزی است که تصاویر می‌سازند و به ما منتقل می‌کنند و ما هم آن را باور می‌کنیم.

شاهسواری با بیان اینکه مفاهیمی که هیچ تصویری از آن وجود ندارد قابل باور نیست، خاطرنشان کرد: سینمای ایران قطعا قدرت بازنمایی قهرمان و ضدقهرمان را دارد. متاسفانه امروز میل به خلق ایده نداریم و بی هدف زندگی می‌کنیم درحالیکه اگر ما به چیزی افتخار نکنیم و چیزی برای افتخار کردن نداشته باشیم در جنگ امروز باخته‌ایم.

ضدقهرمان رقیب و حریف قهرمان است

در ادامه جواد طوسی منتقد سینما گفت: «قهرمان» موجودیت خود را در شرایطی به دست می آورد که قابلیت الگو شدن در متن جامعه یا آن سیستم را داشته باشد و این می‌تواند خصایص مختلفی از جهت مبانی انسانی، اخلاقی، شهامت، روحیه کنش‌مندی عدالت خواهی و… حتی مرگ‌آگاهی به همراه داشته باشد.اما قهرمان واقعی کسی است که بدون اینکه بخواهد این نشانه‌ها وخصایص والا را به شکلی متظاهرانه به رخ بکشد، به یک ضرورت الزام‌آور و اجتناب‌ناپذیر عینی و تاریخی رسیده باشد تا در آن ساحت دلخواه والگو پذیر قرار بگیرد.در واقع قهرمانباور پذیر وسمپاتیک نباید پُز قهرمانانه بدهد و این دغدغه‌مندی باید در ذاتش وجود داشته باشد.

وی افزود: «ضدقهرمان» به عنوان رقیب وهماورد و حریف قهرمان، فردی است که عامل بازدارنده‌ برای جولان دهی و اجرای مطلوب قهرمان است. ضدقهرمان در قواعد بازی حرفه ای یک سیستم وتشکیلات سینمایی کارآمد وتشخص یافته، می‌تواند حتی یک حیوان یا موجودی غیرعادی و طبیعت باشد، مانند فیلم‌های«آرواره‌های کوسه»،«پرندگان»،«ارباب حلقه‌ها»، «ترمیناتور»،«غیر ممکن» و… .گاهی ضدقهرمان می‌تواند در فردیت خود، موجودیت قهرمان را داشته باشد و بار ترکیبی پیدا کند. گاهی هم ضدقهرمان خود سیستم است که در برابرقهرمان معترض وسازش ناپذیر صف آرایی می‌کند. بنابراین شرایط و بستر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه دراجرای درست وقاعده مند قواعد بازی برای شکل یابی یک سینمای حرفه ای اهمیت بسزا دارد.

طوسی خاطرنشان کرد: کشوری چون آمریکا که قدمت تاریخی چندانی ندارد، با همین تولیدات فرهنگی و هنری و در عین حال حرفه ای وخوش ساخت خود به خوبی می تواند نظر مخاطبین کشورهایی را که در این زمینه کم کاری کرده اند را به خودش جلب کند تا مضامین و وجوه ساختاری آثار متنوعش شوند. اساساً« ژانر» ارتباط ناگسستنی با مناسبات حرفه‌ای دارد؛ باید کمپانی، استودیو یا بخش خصوصی را به درستی تعریف ‌کنید تا گونه‌شناسی موضوعیت پیدا کند؛ موردی که همچنان حلقه مفقوده سینمای ماست.

وی ادامه داد: اگر در دوران بعد از انقلاب ژانری به نام «سینمای جنگ» را تجربه کردیم و توانستیم در آن کم وبیش خوب پیش برویم، خودِ آن رخداد تاریخی به ما کمک کرد و شرایطی را بوجود آورد تا سینماگرانی مانند رسول ملاقلی‌پور، ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش،محمد علی باشه آهنگر و… را داشته باشیم؛ سینماگرانی که در دل آن رویداد بودند و توانستند چراغ این ژانر را روشن نگه دارند. اما آیا توانستیم مراقبت های لازم برای حفظ این ژانر انجام دهیم؟ به نظر می‌رسد به جای اینکه این نوع سینما مسیر طبیعی اش را طی کند وقهرمان های واقعی وباور پذیرش را ازبطن تاریخ ومتن جامعه شناسایی کند، «ایدئولوژی» می خواهد خودش را به آن تحمیل کند. امیدوارم در چنین شرایطی، نسل‌های جوان و پرانگیزه این دوران قهرمان‌های تاثیرگذار ودغدغه مند خود را از دل جامعه ملتهب معاصر پیدا کنند ودرمعرض دید مخاطب این زمانه بگذارند.

دانش بنیان شدن سینما بسیار مهم است

رهبر قنبری نویسنده و کارگردان در ادامه این نشست گفت: موضوع دانش بنیان شدن سینما بسیار مهم است. دیگران در جهان، نگاه ما را مال خود می‌کنند و اگر ما در قید و بند سینمای خود باقی باقی بمانیم؛ اینترنت ، تکنولوژی و هوش مصنوعی ما را از دایره سینمای جهانی بیرون می‌اندازد.

وی ادامه داد: امروز هوش مصنوعی حتی تدوین آثار سینمایی را انجام می‌دهد و اگر بی‌تفاوت باشیم به زودی از دایره قصه‌پردازی خارج می شویم؛ در واقع اگر ما دانش‌بنیان نباشیم، دانش، بنیان ما را برمی‌اندازد. نباید از یاد ببریم که ابزار جدید سینمای جدیدی ایجاد می‌کند و گرچه ما از دنیا عقب نیستیم اما باید هوشیار باشیم.

قنبری افزود: در مورد قهرمان و ضدقهرمان باید ببینیم آیا راجع به سینمای عامه‌پسند حرف می‌زنیم یا درباره جامعه فرهنگی هویت‌مند که می‌خواهد شخصیت ما را به دنیای امروز ارائه دهد. برخی فیلم‌های اجتماعی مانند «فروشنده» را دوست دارم زیرا ضدقهرمان ندارد اما کاملا گویاست. ضدقهرمان می‌تواند هر کسی باشد، حتی خیال سرکش یک نویسنده می‌تواند آنتاگونیست باشد. برای پرداختن به مفهوم متعالی فکر کنید زیرا هدف، متعال کردن واژگان اصیل در جامعه است.

سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که قهرمان آینده را خلق کند

غلامرضا گودرزی استاد دانشگاه نیز با بیان اینکه به اقتضای حرفه‌ اش که آینده‌پژوهی است فیلم‌های زیادی می بیند، گفت: امروزه چیزی که در آینده پژوهی مورد بحث است جدا از اقتصاد «بحران هویت» و جنگ میان هوش مصنوعی و انسان است و اگر می‌خواهید حرفتان را قبول کنند باید ابزاری به اسم رسانه داشته باشید. آینده‌پژوهان می‌گویند ما خلق می‌کنیم و رسانه پخش می‌کند.

وی افزود: امروزه در کشورهای دنیا بر مبنای مطالعات الوین تافلر تصویر می‌چینند و کشورهایی مانند عربستان و کره‌جنوبی تلاش کردند به آن تصویر برسند و کشورهای دیگر نیز یا از آنها عقب افتاده و یا آن تصویر را رد کرده‌اند. آنها معتقدند دو گروه می‌توانند تصویر ما از آینده را بهم بزنند و در مقابل تصویر آینده مقاومت کنند؛ کسانی که از آینده خود تصویر دارند و آنهایی که «قهرمان» دارند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه هالیوود، یک مکتب فکری است، ادامه داد: هالیوود قهرمان را طوری می‌سازد که مردم در همه جای دنیا با آن همذات پنداری کنند. آنها چرخه درستی طراحی کردند که درست جواب می‌دهد اما چرخه قهرمان سازی در کشور ما معیوب است و برای این مشکل باید از سیاست‌گذاران، دانشگاهیان و فعالان فرهنگی استفاده کرد. به نظرم آینده با وجود نگران کننده بودنش، روشن است.

گودرزی بیان داشت: برخی‌ها بر اساس آنچه که در گذشته انجام داده اند امروز قهرمان هستند یا قهرمانان گذشته‌اند و برخی قهرمانان آینده‌اند اما سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که بدون کنار گذاشتن قهرمان گذشته، قهرمان آینده را خلق کند.

رسانه سینمای خانگی- رستگاری «کَفَر» در کُره جنوبی

فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی و تهیه‌کنندگی مرتضی طاهری برزُکی، در اولین حضور جهانی خود موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران بیست و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کند.

جشنواره فیلم فانتزی و خارق‌العاده کره جنوبی BIFAN با شعار «عجیب بودن اشکالی ندارد»، به دنبال تشویق فیلم‌های خارق‌العاده، حساسیت‌برانگیز، کشف و تشویق استعدادهایی است که به حاشیه رانده شده‌اند. این جشنواره از ۲۹ ژوئن تا ۹ جولای (۸ تا ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲) در شهر بوچئون کره جنوبی برگزار شد و فیلم کوتاه «کَفَر»، توانست جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران بخش کوتاه انتخاب بوچئون Bucheon Choice را کسب کند.

در بیانه هیئت داوران آمده است: «بسیاری از فیلم‌ها ما را با توانایی‌شان در ایجاد چشم‌اندازی غنی از یک جهان در تنها چند دقیقه شگفت‌زده کردند، زمان زیادی طول کشید تا تصمیم‌گیری کنیم اگر چه در پایان همه ما بر سر برندگان توافق کردیم. گستره وسیع مضامین، از بیگانگان گرفته تا مشکلات مذهبی، نشان می‌دهد که چگونه فیلم‌های ژانری، مدام سبک‌ها و مضامینی را که کارگردانان با آن‌ها زندگی و کار می‌کنند را به شکلی فوق العاده و تاثیرگذار بازسازی می کنند، در فیلم کَفر، کارگردان با سختی‌هایی که یک خانواده معمولی با آن روبه‌رو می‌شود، نگرش‌های مردسالارانه و مسائل مربوط به حقوق زنان را به شکلی ظریف به نمایش می‌گذارد.»

برزُکی پیش از «کفر»، نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه «عزیز» و «آبا» را نیز در کارنامه دارد.

«کَفَر»، راوی داستان حبیب است که باید برای حفظ زندگی‌اش، تصمیم سختی بگیرد.

مجید پتکی، یاسمن نصیری، مجتبی خدا دوست، محمد عباس‌زاده، محمدعلی مصلایی، بهرام قدیری، مصطفی تمدنی بازیگران این فیلم کوتاه هستند و پخش بین‌الملل این فیلم را مجید محمددوست بر عهده دارد.

عوامل فیلم کوتاه «کَفَر»، عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهدی برزُکی، تهیه‌کننده: مرتضی طاهری برزُکی، مجری طرح: سعیده صالحیان، مدیر فیلم‌برداری: بهروز بادروج، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، تدوین: امیرحسین شاکری، طراح صحنه: رضا محمدپور، طراح چهره‌پردازی: کیمیا دوستکام، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، طراح لباس: مهسا حاجی‌قاسم، آهنگ‌ساز: نیما امین، دستیار یک کارگردان و برنامه‌ریز: مجد جلالی، منشی صحنه: آناهیتا گلفام، مدیر تولید: علی صمدیان، مدیر تدارکات: بهرام قدیری، دستیاران فیلم‌بردار: بهتاش کمه‌زری، امیر غیور، سامان قهرمانی‌نژاد، امیرحسین پوردهنده، دستیار دو کارگردان: سعید قربانی، امورفنی صدا: استودیو بهمن، دستیار صدا: متین روشن، دستیاران صحنه: حسن چرخی، حسین چرخی، دستیار تولید: مهدی حدادی، لابراتوار دیجیتال: استودیو فام، اصلاح رنگ و نور: فرهاد قدسی، مشاور گویش محلی: حسین نجاری، عکاس: امینه مسعوی، گرافیک: مسعود فدوی، پوستر: روژان ایرجی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز

رسانه سینمای خانگی- ونیز هشتادم با کدام فیلم افتتاح خواهد شد؟

هشتادمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز با جدیدترین ساخته کارگردان ایتالیایی «لوکا گوادانینو» افتتاح می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، کمدی درام «چلنجرز» (چالشگران) که «زندایا»، «جاش اوکانر» و «مایک فیست» در آن نقش‌آفرینی می‌کنند، در تاریخ ۳۰ آگوست در سالن «سالا گراند» در بخش غیررقابتی و به عنوان فیلم افتتاحیه هشتادمین جشنواره فیلم نیز به روی پرده می‌رود. 

کمپانی «MGM» و آمازون استودیو در ایالات متحده و برادران وارنر نیز  در سطح بین‌المللی توزیع این فیلم را بر عهده دارند. 

در این فیلم، «زندایا» در نقش تاشی، یک اعجوبه سابق تنیس که به مربی تبدیل شده است، بازی می‌کند که با قهرمانی روی دور شکست (مایک فیست) ازدواج کرده است. استراتژی او برای کمک به موفقیت شوهرش زمانی به چالش کشیده می‌شود که همسرش باید  با بهترین دوست سابقش پاتریک (با بازی جاش اوکانر) روبه‌رو شود. 

«جاستین کوریتزکس» نگارش فیلم «چلنجرز» را بر عهده داشته و «ایمی پاسکال»، «لوکا گوادانینو»، «زندایا» و «ریچل اوکانر» تهیه‌کنندگان فیلم هستند. 

«گوادانینو» پیش‌تر برنده شیر نقره‌ای ونیز برای بهترین کارگردانی با فیلم «استخوان و همه» در سال ۲۰۲۲ شد. همچنین با فیلم‌های «سوسپریا» (۲۰۱۸) و «شیرجه» (۲۰۱۵) در بخش مسابقه اصلی ونیز حضور داشته است.

«آلبرتو باربرا» مدیر جشنواره فیلم ونیز گفت: «لوکا گوادانینو یکی از معدود کارگردانان ایتالیایی است که همیشه عادت داشته با بازیگران ایتالیایی و خارجی کار کند و هر بار بهترین نتایج را بگیرد». 

هشتادمین جشنواره فیلم‌ ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار خواهد شد و طبق اعلام پیشین «دیمین شزل» کارگردان فیلم «لا لا لند» ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی ونیز ۲۰۲۳ را بر عهده خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی-زندگی مریم میرزاخانی «فیلم» می‌شود؟

کارگردان فیلم‌ سینمایی «پاسیو» با ابراز علاقه خود به ساخت فیلمی درباره مریم میرزاخانی گفت: یکی از ماندگارترین تصاویری که از «زن» در سینمای ایران ثبت‌ شده است مربوط به فیلم «نرگس»‌ ساخته سرکار خانم بنی‌اعتماد است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از جشنواره وی افزود:‌ماندگاری یک قهرمان سینمایی به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از پرداخت شخصیت گرفته تا قدرت اجرایی کارگردان در به تصویر کشیدن آن قهرمان. «نرگس» با بازی درخشان سرکار خانم فریماه فرجامی از آن شخصیت‌های درخشان زن در سینمای ماست که نه فقط برای من که برای نسل من ماندگار شده است و همه این جوانب را در خود دارد.
بحرالعلومی درباره تفاوت قهرمانان زن در سینمای ایران در قیاس با قهرمانان زن در سینمای جهان هم گفت: درباره این تفاوت می‌توان از وجوه مختلفی صحبت کرد اما مهمترین وجه آن را می‌توان «فرهنگ ایرانی» دانست. درست است که فرهنگ هم دامنه وسیعی دارد و می‌توان درباره اجزای آن صحبت کرد اما اصولا عاطفه زن ایرانی در فرهنگ ایرانی در قامت مادر و خواهر، بسیار حائز اهمیت است. این وجه زن ایرانی برای خود من بسیار اهمیت دارد و در سینمای مطلوبی هم که آن را دنبال می‌کنم، این ویژگی را مدنظر دارم.
این کارگردان سینمای ایران ادامه داد: عاطفه زن ایرانی، ویژگی‌ای است که می‌توان آن را به فرهنگ‌های دیگر هم بسط داد و با جزییات به آن پرداخت.
بحرالعلومی تأکید کرد: «زن قهرمان» در سینما، الزاما زن ستم‌کش نیست. زن قهرمان زنی است که اتفاقا در اوج ظلم و ستم بتواند قله‌ها را فتح کند و هر هدفی که دارد را برای زندگی بهتر خودش و آرامش خانواده‌اش دنبال کند. او مدام به‌صورت تلاش‌مند در مسیر نیل به اهداف و آرزوهایش حرکت می‌کند. متأسفانه اگر نگاه ما این باشد که لازمه پرداخت یک قهرمان زن، ستم‌کش بودن آن است و تحت ظلم بودن آن‌ها را تبدیل به قهرمان می‌کند، به سینمایی منجر می‌شود که من کاملا مخالف آن هستم.
وی افزود: زن قهرمان در هر شرایطی به‌دنبال اهداف و آرزوهای خود است. اصولا تعریف قهرمان در سینما همین است. وقتی ما زنی را می‌خواهیم در فیلم خود تبدیل به قهرمان کنیم، حتما او هم از تعریف کلی قهرمان مستثنی نیست. چنین قهرمانی بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به جنسیت و تبعیض‌ها در مسیر خودش پیش می‌رود تا به اهدافش برسد.
این کارگردان سینما در پاسخ به این سوال که از میان زنان نام‌آور ایرانی علاقه به ساخت فیلم سینمایی درباره کدام شخصیت را دارد از «مریم میرزاخانی»‌ نام برد.
بحرالعلومی در بخش دیگر از صحبت‌های خود درباره آمار بالای کارگردانان زن در سینمای ایران به نسبت دیگر کشورهای دارای صنعت سینما هم گفت: اصولا در فضاهای سخت و مسیرهای دشوار، خلاقیت‌ها بیشتر فرصت ظهور و بروز پیدا می‌کنند و انگیزه‌ها هم بیشتر می‌شود. شاید علت بیشتر بودن تعداد فیلمسازان زن در سینمای ایران هم وجود همین محدودیت‌ها باشد. زنان ایرانی در هر عرصه‌ای که کمتر دیده شدند، بیشتر تلاش کردند تا دیده شوند. هر جا حاشیه‌ها و اتفاقات فرامتنی کم‌رنگ‌تر شد، انگیزه ما فیلمسازان زن هم بیشتر شد تا توانایی خود را به اثبات برسانیم. شکر خدا در سال‌های اخیر شاهد رشد فعالیت زنان در حوزه سینما و هنرهای زیرمجموعه‌اش بوده‌ایم که اتفاقا زنان موفقی هم هستند و به خوبی می‌درخشند. دیگر وقت آن رسیده است که مسئولان و متولیان هم نگاه ویژه‌تری به این ظرفیت داشته باشند.
نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- کار سینما فقط خنده‌درمانی نیست!

اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلم‌های کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلم‌های غیرکمدی می‌تواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلم‌ها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.

رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزیی‌تر نگاه کنیم با توجه به فیلم‌های کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقه‌سفیدها» یا فیلم‌های سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلم‌های «غیرکمدی» ناچیزتر هم می‌شود!

اما آیا ظرفیت فروش فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سه‌کام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟

حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، می‌توان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.

در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلم‌ها آغاز شده و به نظر می‌رسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگ‌تر شود و گیشه رو به احتضار فیلم‌های غیرکمدی جان تازه‌ای بگیرد.

در همین چند روز ابتدایی اکران فیلم‌های جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلم‌های اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاه‌های بعدی قرار گرفته‌اند و حالا امیدهای تازه‌ای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم می‌تواند احیای دوباره‌ای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلم‌ها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.

در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلم‌های روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک می‌تواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.

کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانی‌های جواد عزتی

فیلم «کت چرمی» یکی از پربحث‌ترین فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که به‌واسطه میزان استقبال مخاطبان در سالن‌های مردمی جشنواره، یکی از شانس‌های شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب می‌شد.

«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفه‌های یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهره‌هایی چون جواد عزتی که این سال‌ها در نقش‌های جدی و ملودرام درخشش‌های متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژه‌هایی که می‌تواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.

«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهت‌های داستانی می‌توانست دست‌اندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.

این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند می‌تواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های غیرکمدی امسال باشد.

این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن می‌پردازد.

تصور؛ عاشقانه‌ای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان

«تصور» از دیگر فیلم‌های اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.

«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.

حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و می‌تواند بخشی از مخاطبان را به سالن‌های نمایش این فیلم بکشاند.

این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاوی‌های مخاطب هم افزوده است.

جواد نوروزبیگی از تهیه‌کنندگان پرکار سینمای ایران در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد.

او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازه‌ای که به سینما معرفی شده است.

مصلحت؛ پس از سال‌ها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت

از چالشی‌ترین فیلم‌های اجتماعی در اکران تازه سینماها می‌توان به «مصلحت» اشاره کرد که پیش‌تر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.

مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت می‌شود می‌تواند طیفی از علاقه‌مندان به چنین فیلم‌های را به خود جذب کند.

این فیلم نیز ترکیب برنده‌ای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهره‌هایی مثل فرهاد قائمیان در نقش‌هایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا می‌تواند از دیگر ستاره‌های تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه می‌کند.

«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژه‌ای دارد.

نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات

به یقین می‌توان گفت در میان موج تازه فیلم‌های سینمایی که اکثر آن‌ها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی می‌تواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.

کارگردانی که همواره نگاه ویژه‌ای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهره‌هایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.

نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تست‌های چند مرحله‌ای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش به‌صورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم می‌توان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریال‌های خاطره‌انگیز اشاره کرد.

«نگهبان شب» قصه‌اش را در حاشیه‌ای از پایتخت تعریف می‌کند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصی‌شان گاه تا عمق حاشیه‌ای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران به رنسانس نیاز دارد؟

بازیگر مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» گفت: امروز عمدتا روی فیلم‌های اجتماعی مانور می‌دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی‌زنیم؛ آیا تمام سینمای ملی فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد است؟ اشکالی ندارد این فیلم‌ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا و با بیان فعالیت های متاخر خود، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم و کارهایی خانوادگی در خرمشهر دارم اما برای کاری گفت وگو محور و یک سریال صحبت کرده ایم و منتظر هستیم ببینیم چه می شود؛ قبل از آن کاری برای شبکه ۵ داشتم که بد نبود و ایام عید پخش می شد.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که عناصر تشکیل دهنده و خاستگاه یک بازیگر چه چیزهایی است، اظهار داشت: استعداد، آموزش و تجربه همگی در بازیگرشدن یک آدم اهمیت دارند؛ زمانی هست که شما در ارتباط با اشخاص انتخاب می شوید و زمانی هست که کلاس و دوره ای دیده اید و در تئاتر کارکرده اید و به سینما آمده اید و تجربه ای دارید و زمانی هم شانس موثر است. شانس گاهی سهم بزرگی دارد چنانچه لازمه موفقیت این است که وقتی به کار رفتی کار خوب شود این که برخی کارها ناگهان گل می کند شانس است و قرار نیست هرکاری موفق شود و بدرخشد.

احمد نجفی

وی در توضیح ترکیبی که باعث موفقیت یک بازیگر و فیلمساز می شود، ادامه داد: در همین فقدان شانس است که کارگردانی که فیلمی را خوب ساخته و به موفقیت رسیده است می بینید که دو، سه کار بعدی اش اصلا موفقیتی به همراه ندارد و خوب نیست و استقبالی هم از آن نشده است. در نتیجه مجموعه ارتباطات، آموزش دیدن و خوش شانس بودن تعیین کننده است و این مجموعه در کنار چیزی قرار می گیرد که آن چیز استعداد، فهم و تجربه و خواندن است. این نیست که شانس داشته باشید تا همه چیز برایتان به سمت درست برود بلکه باید از کاری که به شما محول می شود به خوبی و بادقت مواظبت کنید که استمرار در حرکت بازیگری داشته باشید.

بازیگر فیلم سینمایی برخورد (سیروس الوند ۱۳۷۰) با تاکید بر مولفه هایی که هنرور و عاشق را به یک بازیگر بدل می سازد، تصریح کرد: تلاش و تلاش. باید بخوانند و بدانند تا موفق شوند؛ محکم و استوار باشند. سینما بطئی است و مانند لاکپشت بسیار حرکت کندی دارد. در نتیجه ناامید نشوند. ممکن است از یک سکانس شروع کنند و به یک نقش بزرگ برسند البته با توجه به این که چقدر کار را جدی گرفته باشند تا شرایط درخشش و رشد پیش بیاید و در همه دنیا هم همین است.

نجفی توضیح داد: اگر فیلم بارانداز نبود اصلا براندو ساخته می شد؟ اگر آن فیلم شکست می خورد براندو می توانست خودش را نشان دهد؟ شاید در فیلم های بعدی اتفاقی می افتاد. اما امثال براندو کسانی هستند که مدارس قدر سینمایی را طی کرده اند و همه آن نسل هم همینقدر بزرگ بودند که به شهرت رسیدند و کارشان درجه یک بوده است. این آدم ها در موسساتی چون اکتورز استودیو و تحت تعلیم آدمی چون ایسراییل لی استراس‌بِرگ بازیگری را آموخته بودند اما این ژن را داشتند که حتی روش بازیگری را تغییر بدهند.

** (اکتورز استودیو Actors Studio یک نهاد ویژهٔ هنرپیشگان حرفه‌ای سینما، مدیران تئاتر و نمایش‌نامه‌نویسان در منهتن نیویورک است. این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روش‌های آموزش هنرپیشگی، نام‌دار است. اکتورز استودیو را ۵ اکتبر ۱۹۴۷، الیا کازان، شریل کرافورد، رابرت لوئیس و آنا سوکولف، که به هنرپیشگان آموزش می‌دادند بنیاد نهادند. لی استراس‌برگ نیز به آن پیوست و تا مرگش در ۱۷ فوریه ۱۹۸۲ عضو آن بود. در اکتورز استودیو، هنرپیشگان در محیطی خصوصی و بدون فشار نقش‌های تجاری، در اجراهای خود دست به ریسک و آزمون می‌زنند).

** (ایسراییل لی استراس‌بِرگ Israel Lee Strasberg یکی از هنرپیشگان آمریکایی یهودی‌تبار و از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و آموزگاران بازیگری بود. وی در ایالات متحده، به مهم‌ترین پیش‌برنده بازیگری متد معروف است؛ لی استراس‌برگ، ۱۹۵۱ هنگامی که مدیر هنری اکتورز استودیو شد، بازیگری متد را در آمریکا تثبیت کرد. لی استراس‌برگ با اثر پذیرفتن از استانیسلاوسکی و واقع‌گرایی خیال‌پردازی اوژن واختانگوف، اکتورز استودیو را کارخانهٔ بازیگرسازی عظیمی کرد که ثمرات و محصولات این کارخانه در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم اثرات زیادی داشتند).

احمد نجفی

بازیگر فیلم سینمایی توفان شن (جواد شمقدری ۱۳۷۵) بیان کرد: بعد از براندو تغییر ۱۰۰ درصدی در نحوه بازیگری به وجود می آید. مدارس بازیگری و علمی بودن این کار شناخته تر می شود و بسیاری با همین تجارب و دانش و کار کردن وارد این کار شدند و این گونه نبود که صرف شانس باشد؛ در نتیجه باید در طول زمان کارگردان و تهیه کننده و فیلمساز توان و استعداد تو را ببیند تا بهتر بتوانی کارت را پیش ببری.

نجفی در پاسخ به این سوال که اثر آموزشگاه های بازیگری در تربیت بازیگر را چه می بینند، گفت: زیاد با آنان آشنا نیستم؛ بعضا برای کار دعوت شده ام اما علاقه زیادی نداشته ام و فکر نمی کنم که بسیار حرفه ای بوده باشند. شاید دو، سه مورد خوب بود و کار شد مانند موسسه امین تارخ که کار او ایجازی برای بازیگری بود و عده زیادی را هم برای بازیگری کشف و کمک کردند که مسیر بهتر شود اما این که دیگران چه یاد می دهند و چگونه یاد می دهند و چه اندازه موثرند را نمی دانم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) بیان کرد: نکته مثبت آموزشگاه بازیگری آقای تارخ این بود که اگر استعدادی را کشف می کردند آن را به تلویزیون و تهیه کنندگان معرفی می کردند و این شانس آدم ها را بالا می برد اما دیگران را نمی دانم؛ بعضا اسم من را می زنند بدون این که روح من خبر داشته باشد و من هیچ وقت در این موسسات نه تدریس کرده ام و نه حضور داشته ام.

وی یادآور شد: بازیگری رسوماتی دارد و صرف جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه هم هست و آدم ها باید روابط با همکاران را یاد بگیرند و اینها موضوعاتی است که در پیشرفت فرد اهمیت دارد و دقت نکردن به این موضوعات باعث عدم موفقیت می شود.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه (حسن هدایت ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری کدام اثر را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: زیاد به این موضوعات توجه نمی کنم و برای آن دلایل شخصی و خصوصی هم دارم. درگیر نمی شوم که در ذهنم بماند. خاطراتی که در ذهن دارم بسیار کم هستند. یکی، دو فیلم هستند که در زمان کار بسیار از آنها لذت بردم؛ یکی سگ کشی بیضایی بود و دیگری پناهنده ملاقلی پور و البته دندان مار کیمیایی (اثری که باعث حضور من به عنوان بازیگر در سینما شد) و این آثار در ژانرهای مختلف بود. برای بازی در دندان مار داشته هایی را با خودم همراه کرده بودم؛ داشته هایی چون نگاهی که به حاشیه جنگ داشتم چون بچه خرمشهر بودم و جنگ موضوعی بود که به آن حساس بودم و بدجور ذهنم را درگیر می کرد.

احمد نجفی در سریال معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴)

نجفی گفت: با این آثار زندگی و کار کردم و از آنها لذت بردم و بیضایی، ملاقلی پور و کیمیایی خاطراتی از زندگی را برایم رقم زدند که دوستشان دارم.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در پاسخ به این پرسش که کیومرث پوراحمد را چگونه می شناخته است، گفت: پوراحمد را چندین بار دیده بودم و دوستش داشتم و حتی قرار بود قصه ای را به او بدهم که موزیکال بود؛ آن زمان داشت خواهران غریب را کار می کرد و خودش کار موسیقی را شروع کرده بود؛ قصه را بسیار دوست داشتم چون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بود به او دادم و خواند؛ خوشش آمد و گفت که دوست داشتم کار کنیم اما درگیرم.

وی در توضیح این که نقش خاصی نیست که بخواهد بازی کند، گفت: دوست داشتم فیلم های متفاوت تری ببینم اما نقش متفاوت نه. به این فکر می کنم چه فیلمی میتواند خوب شود و سینما را چطور می توان بهتر کرد اما این که نقشی را بگیرم خیر چون فیزیک من به همه نقش ها نمی خورد و نقش باید منطبق با خصوصیات من باشد. برخی از فیلم ها را رد کرده ام چون دیده ام خدایی کار من نیست.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) اظهار داشت: الان بیشتر دوست دارم فعالیت های صنفی را ببینم که متاسفانه نمی بینیم. فکر می کنم سینما در این شرایط نیاز به یک رنسانس دارد.

نجفی در نقش رزم آرا؛ معمای شاه

وی تاکید کرد: یعنی این سینما باید وسیع تر، داناتر، متنوع تر باشد؛ امروز عمدتا روی فیلم های اجتماعی مانور می دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی زنیم. آیا همه سینمای ملی همین است؟ فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد؟ اشکالی ندارد این فیلم ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟ پهلوان نداریم؟ قهرمان نداریم؟ اندیشه تاریخی فیلمسازی و رمان ها و قهرمانی هامان کجاست؟ شاید در سال یکی دو فیلم در مورد دفاع مقدس این موضوعات را نشان دهند اما عمومیت ندارد.

بازیگر مجموعه تلویزیونی سنجرخان (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) گفت: چیزی به اسم سینمای ملی که کاراگاهی، پلیسی، کمدی خوب و اکشن باشد کم است و همه سینمای ما سینمای اجتماعی شده که زیاد نمی تواند دوام بیاورد کما این که نیاورد. امیدواریم ژانرهای مختلف تقویت شود و ما سینمایی چند بعدی را ببینیم. البته گاهی اوقات به دلیل حضور صنفی ام اعتراضاتی دارم و همیشه این مسئله را بازگو کرده ام اما سینمای ما تا حد زیادی دولتی است و چرخ آن از طریق سازمان ها یا آدم های وابسته به دولتی که وارد کار می شوند، می چرخد.

نجفی گفت: بسیاری از تهیه کنندگان قبلا در ارشاد بوده اند و وارد شده اند و ایرادی هم ندارد چنانچه برخی بسیار موفق بوده اند اما ایرادش این است که برای تولید آثارشان از این زَرّادخانه قوی یارانه استفاده شده است؟ که برای برخی شده است.

بازیگر مجموعه معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: امیدوارم قول پرداخت کمک به صندوق پیشکسوتان و ۲۰ میلیاردی که جلوی دوربین ها گفته و ثبت شده است را عملی کنند.

خروج از نسخه موبایل