رسانه سینمای خانگی- پولاد کیمیایی: به آیندۀ سینمای ایران خوشبین نیستم

پولاد کیمیایی گفت: حوزه پخش و تولید در سینما از یک باگ بزرگ رنج می برد؛ تهیه کننده یک قدم عقب تر از پخش کننده ایستاده و این رویه در هیچ یک از کشورهای دنیا دیده نمی شود.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، پولاد کیمیایی بازیگر و کارگردان سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: در کشورهایی که اصولاً دولت و حاکمیت می خواهند به هر چیزی دسترسی داشته باشد و سهمیه بندی کند و دخالت مستقیم داشته باشند شاهد رانت و بی عدالتی هستیم و دخالت مستقیم دولت باعث ایجاد رانت و بی عدالتی در حوزه تولید و پخش شده است.

بازیگر فیلم های سینمایی «شمعی در باد» و «خفگی» در گفتگو با سینماپرس، افزود: اساس کار سینمای ایران از سال ها قبل دچار بحران و نقصان است؛ ما از سال ها قبل مسیر را اشتباه رفتیم و به جای اینکه روی اصناف سینما سرمایه گذاری کنیم و اجازه دهیم که اصناف سینما خودشان با اعضای شان تأثیر مستقیم بر امور سینما داشته باشند دولت را جلو انداختیم و تمامی بحران های امروز سینما حاصل همین رویه غلط است.

وی با بیان اینکه این رویه غلط را ما نه تنها در سینما که در حوزه فوتبال و سایر اصناف دیگر نیز شاهدیم ادامه داد: بنده شخصاً چشم انداز روشنی را برای آینده سینمای کشور متصور نیستم! این روزها در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به هم ریختگی های جدی وجود دارد که به هیچ وجه مناسب حال سینما نیست.

کیمیایی خاطرنشان کرد: حوزه پخش و تولید در سینما از یک باگ بزرگ رنج می برد؛ تهیه کننده یک قدم عقب تر از پخش کننده ایستاده و این رویه در هیچ یک از کشورهای دنیا دیده نمی شود. از سوی دیگر حدود ۵۰ درصد رقم فروش را سالن سینما دریافت می کند که رقم بالایی است. به علاوه تعداد سالن های سینما در کشور کم است و فاجعه بارتر آنکه سینماها دانه دانه تقاضای تغییر کاربری می دهند.

کارگردان فیلم سینمایی «معکوس» تأکید کرد: سینمای فعلی ما سال ها است بخش خصوصی را حذف کرده و بخش دولتی را قوی می کند و در این راهی که می رویم قطعاً این بی نظمی ها شکل می گیرد و بازگشت سرمایه ها بسیار سخت است. صنف هرچه ضعیف تر شود و دولت بخواهد در این امورات دخالت کند و نگذارد هسته تخصصی در سینما شکل بگیرد همین اتفاقات را شاهدیم و نمی توانیم امیدی به بهبود شرایط داشته باشیم.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه سینما به نظر من الآن در شرایط اضطراری است و در آی سی یو بستری شده تصریح کرد: سینما در حال احتضار است؛ از یک سو ما با پدیده سایت ها و پلتفرم ها روبرو هستیم که تمام مخاطب را به خود جذب کرده و چیزی برای سینما باقی نگذاشته، از سوی دیگر کیفیت آثار سینمایی بسیار پایین است، از طرفی بلیت سینماها به شدت گران شده و مردم نمی توانند برای سینما رفتن هزینه کنند و از طرف دیگر ما با پدیده بی عدالتی در اکران روبرو هستیم که سرمایه بخشی از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان را نابود می کنند.

وی خاطرنشان کرد: بی شک باید هرچه زودتر یک ساختار درست در سینمای ایران برقرار شود؛ باید زیرساخت ها اصلاح شود. باید در قوانینی که نوشته شده باید بازنگری شود و باید به نظمی برسیم که این اتفاقات رخ ندهد. اگر همین فصل تابستان از دست برود فیلم ها می سوزند! این ها همه شکست پیاپی برای سینما است. دولت باید بداند که وظیفه اش تنها نظارت است و نباید خودش مستقیماً به مسائل سینما ورود کند.

رسانه سینمای ایران- بیانیه‌نویسی به جای نشست خبری

محمد خزاعی که در طول بیش از دو سال مسئولیت خود همواره از برگزاری نشست خبری فرار کرده و هیچ گاه به درستی پاسحگوی خبرنگاران نبوده، حالا در یک شوآف رسانه‌ای فرا رسیدن روز خبرنگار را تبریک گفته و در یادداشتی بر اهمیت خبررسانی تاکید کرد و نوشت: اهالی رسانه با ثبت واقعیت، تاریخ را می‌سازند و امروز را برای آیندگان به یادگار می‌گذارند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، رئیس سازمان سینمایی در آستانه این روز نوشته است: «ن والقم و ما یسطرون» به نام خداوندی که به قلم سوگند خورد و به یاد شهید سید مرتضی آوینی سید شهیدان اهل قلم که ثبت واقعیت را با عشق و حماسه پیوند زد و به ما آموخت مبارزه برای احقاق حق را پایانی نیست.

در دنیای امروز، که جنگ روایت‌ها، ناراستی را راستی و غیرواقعیت را واقعیت ‌می‌نماید، نقش اهالی رسانه بیش از گذشته نمایان است.

دست مریزاد می‌گویم به همه آنان که در سپهر رسانه تنفس می‌کنند، به آنان که تصویر زنان و مردان این سرزمین را آنگونه که هست، پرغرور و با عزت ثبت میکنند و به همه آنان که پیشتازان و سربازان جنگ روایت‌ها و جنگ های شناختی هستند خسته نباشید گفته و آرزو می کنم با انگیزه و پرتوان در این مسیر پیش بروند.

جامعه ما همواره شاهد رویش و رشد خبرنگاران انقلابی، متعهد، شجاع بوده، همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند پرسش و مطالبه گری و نقد، بخشی از فرهنگ جاری امروز ماست و هیچ مسئول و مدیری از نقد و پرسش رسانه‌ها مصون نیست.

به عنوان عضوی از جامعه بزرگ سینمای ایران مراتب قدردانی خود را از فعالان حوزه رسانه ها به ویژه رسانه های سینمایی که همواره حامی و همراه فرهنگ و هنر و سینمای ایران اسلامی‌مان هستند، ابراز داشته و به همه کسانی که در مواجهه با تروریسم رسانه ای و در کارزار جنگ‌های ترکیبی و شناختی دشمنان انقلاب اسلامی پای عزت و منافع ملی این سرزمین ایستاده‌اند خسته نباشید می‌گویم.

نقش رسانه‌ها در افق تحول سینما هم قابل انکار نیست. ‌ جایگاه آن‌ها، در روشنگری و تبیین ضرورت‌ها و الزامات برای پاشیدن بذر امید، برای ایجاد فرصت‌های تازه، اعتلای مفاهیم و محتوا، رشد سلایق عمومی جامعه، رونق اقتصاد سینما، و جهت‌دهی به سمت افق نیازهای اساسی سینمای امروز متناظر به جهش‌های تکنولوژیکی در حوزه تصویر، متاورس، هوش مصنوعی و در یک کلید واژه در «آینده پژوهی هدفمند سینما» مهم و راهبردی است.

سینمای ما، در افق جدید، پس از عبور از پیامدهای دوران کرونا و پس از آن، در سیر تحولات اجتماعی و رشد مناسبات صنعتی به پوست‌اندازی، اندیشه‌ورزی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، مخاطب‌سازی، تجاری سازی برای حضور در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی نیازمند است و برای تحقق سریع‌تر این اهداف و عبور از چالش‌ها و حواشی بیهوده و هزینه‌زا به مشارکت و هم‌افزایی رسانه‌ها و اصحاب نقد و تحلیل نیاز داریم.

رسانه سینمای خانگی- تقدیر ونیز از وس اندرسون

«وس اندرسون» کارگردان صاحب‌سبک آمریکایی پیش از نمایش جدیدترین فیلمش در جشنواره ونیز مورد تقدیر قرار می‌گیرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، «وس اندرسون» جایزه افتخار یک فیلمساز (Cartier Glory to the Filmmaker Award) را از هشتادمین جشنواره فیلم ونیز دریافت خواهد کرد، جایزه‌ای که سالانه به شخصیتی که سهم ویژه ای در صنعت فیلم معاصر داشته است تعلق می‌گیرد.

وی این جایزه را پیش از نمایش فیلم جدیدش «داستان شگفت انگیز هنری شوگر» با بازی «رالف فاینز»، «بندیکت کامبربچ»، «دو پاتل» و «بن کینگزلی» دریافت می‌کند.

این فیلم ۴۰ دقیقه‌ای و محصول نتفلیکس که در بخش خارج از رقابت جشنواره نمایش داده می‌شود، از داستان نوشته «رولد دال» اقتباس شده و داستان یک مرد ثروتمند را روایت می‌کند که با یک معلم آشنا می‌شود که می‌تواند بدون استفاده از چشمانش ببیند. او تصمیم می گیرد تا این مهارت را کسب کند تا از این طریق در قمار تقلب کند.

از دیگر فیلم‌های «اندرسون» می‌توان به «راشمور»، «هتل بزرگ بوداپست»، «گزارش فرانسوی»، «دارجیلینگ محدود»، «آقای فاکس شگفت‌اتنگیز»، «قلمرو طلوع ماه» و «شهر سیارکی» اشاره کرد.

«آلبرتو باربرا» مدیر جشنواره فیلم ونیز گفت: «وس اندرسون از معدود کارگردانانی است که سبک منحصر به فرد و بی‌نظیر او را تنها با یک فریم می‌توان شناخت. جهان او به زیبایی‌شناسی کودکانه و رویایی برمی‌گردد که رنگ‌های پاستلی و توجه وسواس‌گونه در تهیه سکانس‌های کاملاً متقارن با شخصیت‌های رمانتیک و شاد، در آن غالب است.

هشتادمین جشنواره فیلم‌ ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- اوپنهایمر؛ یک دیوانگی جاودان از نولان

«اوپنهایمر»، جدیدترین ساخته جاه‌طلبانه کریستوفر نولان، فیلمی چندمضمونی است؛ در ظاهر، اثری بیوگرافی است اما نمی‌توان منکر شاخصه‌های حماسی، سیاسی و البته دراماتیک آن شد. نخ تسبیح تمامی این مضامین اما ظلم بزرگ است که سیاست، در پیشگاه استعداد بزرگی چون رابرت اوپنهایمر به انجام رساند و جایگاه وی را تا همیشه در یک تعریف محدود (پدر بمب اتم) تقلیل داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دوازدهمین ساخته کریستوفر نولان، در شمائل کلی، فیلمی بیوگرافی از یکی از مهم‌ترین برهه‌های حماسی تاریخ آمریکاست. اینکه نولان با داده‌های مسجل و قطعی تاریخی، اقدام به روایت‌گری کرده، خامه روی کیک فیلم است. در زیرلایه اما، اثر، پیرنگی اخلاقی دارد. پیرنگ مشتتی که پشت عناوین اغواگرایانه‌ای چون پدر بمب اتم یا پایان‌دهنده جنگ جهانی دوم، هنوز هم به یکی از مباحث لاینحل تاریخ معاصر باقی مانده و علیرغم واکنش دوپهلوی دولت آمریکا طی ۷۰ سال اخیر، اما هنوز واقعیت صریح آن بر بشر مشخص نشده است.

فیلم اما در این روایت‌گری، جانب رابرت اوپنهایمر را گرفته است. در پس انگاره‌های بیوگرافی و حماسی خود، زیرکانه، چندین نقب را به طرف‌های بازی می‌زند: فرم و ساختار روایت، به‌مانند دوربین، حامی رابرت است. در پس‌زمینه اما شاید این انتظار وجود داشت که انتقادهایی به تصمیم دولت وقت آمریکا برای راه انداختن کارناوال خائن خواندن اوپنهایمر مطرح شود اما فیلم در این زمینه، چندان صریح عمل نمی‌کند.

از یک سو، فوکوس معناداری بر روی مخالفت رابرت با گسترش صنعت جنگ‌افزار هیدروژنی با قابلیت و نتایجی به‌مراتب بهتر نسبت به بمب اتم دارد که نهایت تلاش خود را به عمل می‌آورد تا این رویکرد را به‌عنوان بستری برای جریانات مخالفت با رابرت، تطهیر نماید و از سوی دیگر، دولت وقت آمریکا را محق می‌داند که نسبت به کشتار فراتر از حد تصور مردم عادی در جریان استفاده از بمب اتم، نگران جلوه دهد که بخواهند سازنده آن بمب را محاکمه کنند.

تناوب ریتم داستان در لایه‌های مختلف، تصویری که از اتم‌ها و در تشریح فیزیک کوانتوم در اثنای فیلم نشان می‌دهد، جنس منعطفانه‌ای از یک داوری انسانی در قبال یک تردید تاریخی، اصرار بر وجوه مجسم تاریخ در آن زمان که یکی از وجوه آن، نخستین آزمایش بمب اتم است، ازجمله شاخصه‌های فیلم استالبته که نمی‌توان منکر نگاه انتقادی فیلم از سیاست آمریکایی شد؛ پارادوکسی که با محق نشان دادن دولت وقت آمریکا در تفتیش عقاید رابرت و البته حضور جان.اف.کندی در آن کارناول تصمیم‌گیری و رای مخالف وی به خائن بودن رابرت، نشان‌دهنده دو روی سکه‌ سیاستی است که حتی به دانشمندان خود نیز رحم نکرد و جایگاه چنین استعدادی را در همان اندازه پدر بمب اتم تقلیل داد.

رویکردی که در فیلم، در احوال انیشتین نیز به‌عنوان بزرگ‌ترین دانشمند وقت، به تصویر کشیده شد و پیام روشنی را برای مخاطب مخابره کرد.

آقای نابغه اما هیچ‌گاه صراحتا به هیچ‌یک از این سراشیبی‌ها نمی‌لغزد. به جز قطعیتی که در حمایت از رابرت می‌بیند و البته تعصبی که در تصویرگری صحیح از زمانه رویداد دارد، فیلم هیچ دلبستگی محض دیگری به هیچ‌یک از ارکان اخلاقی خود ندارد. همچنان تا پایان، پرسوناژ را بر محتوا و اتفاق بزرگی که رقم زده، ترجیح می‌دهد؛ در این سیاست کلی، رمزگشایی انتهایی فیلم از ملاقات عجیب رابرت با انیشتین نیز در زمین همین نگاه است و بر آن صحه می‌گذارد.

ساختار روایت اما دیگر برگ برنده جدیدترین ساخته نولان است. سوژه‌ای که به دلیل تکثر مباحث، به‌راحتی پتانسیل تبدیل شدن به یک پرستیز دیگر را داشت، با هوشمندی نولان، شکلی تقریبا خطی را به خود دید؛ نولان در این فیلم، آشکارا از فلسفه و حتی روانشناسی فاصله گرفت.

فیلمی همه‌فهم و روان ساخت. شاید دغدغه‌اش، حمایت تمام‌قدتر مردم جهان نسبت به قهرمانی بود که قصد داشت تا با پایان دادن به جنگ، جلوی کشتار بیشتر مردم را بگیرد اما ناخواسته مانند آلفرد نوبل، در جایگاه قربانی قرار گرفت.

فیلم سینمایی اوپنهایمر

فیلم، در ۵۰ دقیقه پایانی خود، تکه‌پرانی‌های پریشان و معناداری در مقصر نشان دادن دولت آمریکا در کشتار مردم هیروشیما و ناکازاکی دارد و به‌نوعی رابرت اوپنهایمر را در این قضییه که نمی‌دانسته بمب قرار است بر سر مردم بی‌پناه انداخته شود، تبرئه می‌کند. این رویکرد نسبی در کنار حمایت ملموسی که در کلیت اثر نسبت به رابرت وجود دارد، تردیدهای مخاطب را نسبت به تثبیت موقعیت قهرمان در عصری که می‌زیسته و اقدامی که انجام داده، برطرف کرده و سیگنال مثبت می‌فرستد.

در چنین رویکردی، اوپنهایمر، پروژه‌ای جاه‌طلبانه برای کارگردانی است که استیلای گسترده‌ای بر سلیقه سینمادوستان جهان دارد. نولان، در این فیلم، باز هم یک تکنسین نکته‌سنج و وسواسی است؛ تناوب ریتم داستان در لایه‌های مختلف، تصویری که از اتم‌ها و در تشریح فیزیک کوانتوم در اثنای فیلم نشان می‌دهد، جنس منعطفانه‌ای از یک داوری انسانی در قبال یک تردید تاریخی، اصرار بر وجوه مجسم تاریخ در آن زمان که یکی از وجوه آن، نخستین آزمایش بمب اتم است که نه با تکیه بر فناوری سی‌جی، بلکه به صورت حقیقی، برداشت شده و البته تکیه دراماتیک و معکوس بر دیالوگ «حالا دیگه می‌تونی ملحفه‌ها رو ببری داخل»، قاب ابتدایی و انتهایی یکسان از رابرتی که در ابتدا کنجاو و سرزنده و در انتها، مغموم و خسته است و … اثری با ارزش‌افزوده نسبت به دیگر آثار بیوگرافی و حماسی هالیوود است که مخاطب پس از تماشای آن، در یک جدال باطنی، به نتیجه‌ای مسلم می‌رسد.

نولان حالا با اوپنهایمر، حیات مترقی‌تری را در سینما آغاز کرده که ترکش‌های آن تا ادوار مختلف در خاطر نسل‌های متعدد باقی خواهد ماند.

رسانه سینمای خانگی- حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس از فیلم کوتاه

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس از ورود این انجمن به حوزه تولید فیلم کوتاه خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، سیدمحمد حسینی گفت: با توجه به اهمیت ویژه تولید فیلم کوتاه و ضرورت سرمایه گذاری ویژه در این عرصه، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس قصد دارد تا در حوزه تولید فیلم کوتاه اقدامات مؤثر و هدفمندی را اجرایی نماید.

وی افزود: این حوزه یک عرصه بسیار مهم است که می توان با کشف استعدادها، پرورش و هدایت نسل جدید و جوان کارگردانان کشور، هدف گذاری مؤثرتری را با برنامه ریزی و تخصیص اعتبارات لازم صورت داد که این مهم در درازمدت به تربیت و بروز و ظهور نسل جدید و نو کارگردانان سینمای ایران منجر خواهد شد.

عضو شورای سیاست گذاری جشنواره بین المللی فیلم مقاومت ادامه داد: بدین منظور و با حمایت های بی شائبه و همه جانبه بنیاد فرهنگی روایت فتح تاکنون ۵ فیلم کوتاه در این انجمن ساخته شده که این امر نویدبخش حضور جدی و مؤثر انجمن در تولید فیلم کوتاه خواهد بود و ان شاءاله این حضور با قدرت ادامه پیدا خواهد کرد.

حسینی گفت: بدین منظور در انجمن دفتر تولید فیلم کوتاه، امور تولید فیلم کوتاه از ایده تا ساخت را پیگیری و مدیریت خواهند کرد و علاقمندان می توانند در این حوزه آثار خود را به منظور ارائه به شورای ساخت فیلم کوتاه انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس ارسال نماید.

انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس وابسته به بنیاد فرهنگی روایت فتح می باشد و با سابقه ای بیش از ۳ دهه در زمره با سابقه ترین و اصلی ترین نهادهای ساخت و تولید فیلم های سینمایی بلند و فیلم های کوتاه با مضامین انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت می باشد.

جشنواره بین المللی فیلم مقاومت نیز از دیگر فعالیتهای مهم و مؤثر این انجمن در عرصه سینمای کشور به شمار می رود.

رسانه سینمای خانگی- «دد چوپان» چه زمانی نمایش داده می‌شود؟

فیلم کوتاه «دَدَ چوپان» به نویسندگی و کارگردانی سهیلا پورمحمدی تولید شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «دَدَ چوپان» به نویسندگی و کارگردانی سهیلا پورمحمدی و به تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران، پس از یک هفته تولید در نزدیکی روستای شاه معلم در ارتفاعات شهرستان فومن استان گیلان، هم‌اکنون مراحل پایانی خود را در پس‌تولید پشت سرمی‌گذارد و به‌زودی آماده نمایش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه ۱۹ دقیقه‌ای که در فضایی بومی قصه خود را روایت می‌کند، آمده است: «پدر و دختری چوپان در دره‌ای خالی از سکنه به تنهایی زندگی می‌کنند که رابطه عاطفی پدر با گوسفندان حسادت دختر را که دوران فقدان مرگ مادر را می‌گذراند، برمی‌انگیزد و اتفاقاتی را رقم می‌زند.»

زینب شعبانی، روح‌الله بخت‌شاهی و نیلوفر فلاحتی بازیگرانی هستند که در فیلم کوتاه «دَدَ چوپان» نقش‌آفرینی کرده‌اند.

عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده و کارگردان: سهیلا پورمحمدی، فیلمبردار: آرمین یوسف‌زاده، دستیار فیلمبردار: نعیم اسمی، صدابردار: علیرضا دریادل، دستیار صدا: روزبه موحدی، صدا گذاری: محمد قاسمی، دستیار و برنامه‌ریز: صدرا اصغری، تدوین: علیرضا وحدی، جلوه‌های ویژه: محمد ثانی‌فر، اصلاح رنگ‌ونور: سامان مجد وفایی، موسیقی: پیام آزادی، عکاس: محمدجواد منفرد، گروه تولید و تدارکات: عرفان پندار، میلاد مخلصیم، میلاد رافخایی، امیر ظهیری و عباد نوری، مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی و تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران.

سهیلا پورمحمدی هنرجوی سال ۱۳۸۱ انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر رودبار است و تاکنون همراه با فیلم کوتاه «دَدَ چوپان»، تولید ۱۰ فیلم کوتاه به علاوه چند مستند را در کارنامه خود دارد که فیلم‌های کوتاه «بغض خاک»، «چتر سیاه»، «جمعه خیس»، «سکانس آخر»، «بالا نشین»، «بالشت مامان» و «الگانس» به ترتیب زمان تولید آثار هنرجویی و نیمه حرفه‌ای این کارگردان هستند و همچنین «وَرِما» و «جان داد» از تولیدات حرفه‌ای پورمحمدی است که در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی حضور موفقی داشته‌اند.

رسانه سینمای خانگی- به پاس علو و به نام عشق

ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانواده‌ای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقه‌مند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش می‌خوانده و او را تشویق می‌کرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.

او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه می‌کرد، می‌گوید: «در آن زمان به میدان ارک می‌رفتیم و با ماشین گویندگان را به بی‌سیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامه‌ها زنده پخش می‌شد، می‌بردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی می‌آمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی می‌آمد به صورت زنده پخش می‌شد.»

علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی  را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهره‌هایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.

طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانش‌آموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامه‌ها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.

در دوره شکوه خیابان لاله‌زار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربه‌های جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.

خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» می‌خواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.

او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.

سال ۲۷ به طور جدی‌تری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیویی‌اش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد.  در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایه‌ریزی کردند.  علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد.  با وجود برنامه‌هایی مانند «داستان شب» و نمایش‌های رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.

گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمی‌شد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمی‌آوردم. اول به باور خودم فکر می‌کردم و بعد هم به باور مخاطب. خنده‌ام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.

ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگی‌های بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، می‌توان از سوفیا لورن نام برد.

دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.

ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد.  کوشان آن زمان میترا فیلم را راه‌اندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.

بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلم‌هایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکش‌ها» ساخته محمد بزرگ‌نیا و … حضور خود را روی پرده نقره‌ای تداوم بخشید.

او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازی‌های خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.  

روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است:‌ در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آن‌ها را می پسندیدم و نه آن‌ها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامه‌های مختلفی را کارگردانی می‌کردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آن‌ها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری می‌کردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.

وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، می‌گفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق می‌ورزیدیم، عاشقانه کار می‌کردیم و باهم اثری بوجود می‌آوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطره‌هایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سال‌ها وقتی من را می‌بینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.

او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز می‌کنند.

علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.

رسانه سینمای خانگی- «پیک آخر» به آخر رسید

تصویربرداری فیلم کوتاه «پیک آخر» در تهران به پایان رسید.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلمبرداری فیلم کوتاه «پیکِ آخر» به نویسندگی گودرز هاجری و کارگردانی مشترک گودرز هاجری و مرتضی رفیعی در شهر تهران به اتمام رسید.

«پیکِ آخر» داستان پیکِ موتورسواری به نام ناصر است که به دلیل مشکلات شخصی با خودش درگیر است. در یکی از شب‌ها وی آخرین سرویس تحویل غذا را به سمت مقصدی در سوی دیگر شهر با موتور خرابش، می‌برد و در آنجا اتفاقات به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

در این فیلم گودرز هاجری، رومینا پهلوان، شان درخشان، واحد جهان مهر و مسعود قربانی ایفای نقش کردند.

همچنین محمد علی تخت رونده مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای، بردیا کرامتی مدیر فیلم برداری، امیر کوهبر صدابردار، سعید علایی گوهر مدیر تدارکات، رسول نعمتی مجری گریم، عرفان آراد دستیار اول کارگردان و تدوینگر، فاطمه مرادی طراح لباس، علیرضا امین شرعی مدیر تولید، علیرضا محمدی عکاس و گودرز هاجری تهیه کننده از جمله عوامل فنی و اجرایی این پروژه بوده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- واکنش کاپولا به باربی و اوپنهایمر: این آغاز یک عصر طلایی است

«فرانسیس فورد کاپولا» فیلمساز ۸۴ ساله آمریکایی موفقیت دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» را «پیروزی سینما» توصیف کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، موفقیت دو فیلم‌ «باربی» ساخته «گرتا گرویگ» و «اوپنهایمر» به کارگردانی «کریستوفر نولان» هر دو بسیار فراتر از حد انتظار بوده و این رکوردشکنی با تمجید «فرانسیس فورد کاپولا» فیلمساز برجسته‌ آمریکایی همراه شده است.

کارگردان «پدرخوانده» در صفحه اجتماعی خود در پاسخ به پرسش کاربران درباره این دو فیلم موفق این روزهای سینمای جهان نوشت: «من هنوز آنها را ندیده‌ام، اما این واقعیت که مردم سالن‌های بزرگ را برای دیدنشان پر می‌کنند و نه این فیلم‌ها دنباله‌ای هستند و نه پیش‌درآمدی و هیچ عددی به آن‌ها ضمیمه نمی‌شود یعنی منحصر به فردی هستند و این یک پیروزی برای سینماست.

فیلم‌های «باربی» و «اوپنهایمر» در فروش افتتاحیه آخر هفته خود از ۲۱ تا ۲۳ جولای فراتر از پیش‌بینی‌ها عمل کردند. ساخته فانتزی «گرویگ» نه تنها یکی از برترین فروش‌های آغازین از زمان همه‌گیری را رقم زد، بلکه رکورد بزرگترین فروش افتتاحیه یک کارگردان زن را نیز شکست. «اوپنهایمر» ساخته «نولان» نیز عنوان سومین افتتاحیه بزرگ یک فیلم بیوگرافیک در آمریکای شمالی را به نام خود ثبت کرد.

«کاپولا» پیش از این در مورد بیزاری خود از دنباله‌ها، پیش درآمدها و به طور کلی صنعت سینمای مدرن به صراحت صحبت کرده بود. اگرچه او خالق سه‌گانه «پدرخوانده»است، اما این کارگردان و تهیه کننده از طرفداران آثار مارول و سری فیلم‌های سینمایی آن نیست.

او در سال ۲۰۲۲ در مصاحبه ای با مجله «GQ» گفت: «پیش‌تر فیلم های استودیویی وجود داشت. اکنون فیلم‌های مارول وجود دارد. فیلم مارول چیست؟ یک فیلم مارول یک نمونه اولیه فیلم است که بارها و بارها و بارها و بارها ساخته می شود تا متفاوت به نظر برسد».

این کارگردان برنده اسکار که بیش از پنج دهه در صنعت سینما فعال بوده و نحوه تغییر مدیوم را در طول سال‌ها شاهد بوده است، در پاسخ به یکی از کاربران صفحه مجازی خود درباره آینده سینما در ۱۰ سال آینده، تنها ابراز امیدواری کرد و گفت: «تصور من این است که ما در آستانه یک عصر طلایی هستیم و سینمای شگفت‌انگیز و روشنگر در سالن‌های بزرگ دیده می‌شود».

«مگالوپولیس» جدیدترین پروژه سینمایی «فرانسیس فورد کاپولا» است که فیلمبرداری آن ۳۰ ماس ۲۰۲۳ به پایان رسید و اکنون در مرحله پساتولید قرار دارد. 

«مگالوپولیس» پروژه‌ای است که «کاپولا» مدت زمان طولانی است که در پی ساخت آن بود در نهایت پاییز ۲۰۲۱ اعلام شد که این فیلم با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری «کاپولا» مقابل دوربین می‌رود؛ از منابع مالی که کارگردان «پدر خوانده» از فروش املاک محبوبش در کالیفرنیای شمالی به دست آورده است.

در این فیلم بازیگرانی از جمله «آدام درایور»، «ناتالی امانوئل»، «فارست ویتاکر»، «لارنس فیشبرن»، «جان وویت»، «تالیا شایر»، «شیا لبوف»، «جیسون شوارتزم» و «داستین هافمن» بازی کرده‌اند و داستان فیلم درباره یک معمار است که به دنبال بازسازی شهر نیویورک به عنوان یک آرمان شهر پس از وقوع یک فاجعه است.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم را همه نبینند

شهرام اسدزاده کارگردان فیلم سینمایی «کارزار» ضمن اشاره به صدور پروانه نمایش برای این فیلم با محدودیت سنی بالای ۱۵ سال، به ارائه توضیحاتی درباره این تجربه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، شهرام اسدزاده نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «کارزار» که به تازگی پروانه نمایش خود را از سازمان سینمایی دریافت کرده است، در گفتگو با مهر، با درباره شرایط این فیلم سینمایی توضیح داد: تولید این فیلم نزدیک سه سال درگیر کرونا شد. یعنی تولید فیلم تا جایی پیش رفته بود اما وقتی با شرایط کرونایی مواجه شدیم، نتوانستیم فیلم را به موقع تمام کنیم. خیلی از دوستان فیلمسازی که در آن مقطع فیلم می‌ساختند هم همین وضعیت را داشتند و برخی حتی دل‌ودماغ نداشتند که فیلم‌شان را تمام کنند!

وی ادامه داد: بعد از دو سال که کار را به دلایلی متوقف کرده بودیم، تدوین و صداگذاری را از سر گرفتیم و مراحل فنی فیلم را به پایان رساندیم. قصه فیلم اما هنوز تازه است و به‌نظرم هنوز می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد.

اسدزاده گفت: سال گذشته به دلیل شرایطی که در کشور وجود داشت هم احساس کردیم شرایط مناسبی برای اکران فیلم نیست. خیلی از فیلمسازان حتی باسابقه دیگر هم هستند که چون جزو سوگلی‌های اکران نیستند، فیلم‌هایشان در صف باقی مانده و وضعیت اینگونه است که امثال ما هر بار هم که برای اکران فیلم خود دورخیز می‌کنیم، با اتفاقات عجیب و غریب مواجه می‌شویم. تجربه هم نشان داده که در پی هر اتفاقی، معمولاً ضربه اصلی را عرصه فرهنگ و هنر می‌خورد. با توجه به جمیع این موارد، فکر می‌کنم فصل پاییز همین امسال زمان مناسبی برای اکران فیلم باشد.

کارگردان «کارزار» درباره صدور مجوز نمایش این فیلم با محدودیت سنی ۱۵ سال برای اکران عمومی، گفت: فیلم قبلی من «طاقباز» که یک سکانس پلان ۱۲۰ دقیقه‌ای بود و اتفاقاً در جشنواره‌های بین‌المللی حضور موفقی هم داشت و بازیگران آن هم جوایزی را گرفتند. مجوز آن فیلم هم با محدودیت سنی ۱۵ سال صادر شد و حالا فیلم «کارزار» هم چنین محدودیتی دارد. البته نمی‌دانم شرایط اعمال این محدودیت در اکران عمومی چگونه است!

وی افزود: فیلم البته لحظاتی دارد که بابت همان لحظات، من هم موافقم که مربوط به بزرگ‌ترهاست و بازگویی آن برای کودکان درست نیست. از لحاظ اخلاقی در همه کشورهای دنیا هم این قبیل محدودیت‌ها مدنظر قرار می‌گیرد و اینگونه نیست که هر محصولی را بتوانند استفاده کنند. از این منظر، حالا نه برای ۱۵ سال اما خودم هم موافق نیستم که بچه‌های کمتر از ۱۲ سال به تماشای فیلم من بنشینند. نسل جدیدی که ما با آن‌ها رو به رو هستیم، واقعاً جور دیگری فکر می‌کنند و حتی دانسته‌های این نسل با نسل ما متفاوت است. فیلم ما بدون اصلاحیه خاصی صرفاً با اعمال این محدودیت سنی، پروانه نمایش دریافت کرده است.

اسدزاده درباره تغییر نام این فیلم از «گواهی امضا» به «کارزار» هم توضیح داد: به دلیل تشابه اسم این فیلم با فیلم دیگری در زمان ساخت که اتفاقاً بازیگر نقش اصلی هر دو هم امیر آقایی بود، تصمیم به تغییر نام فیلم گرفتیم. نام «کارزار» هم که برای این فیلم انتخاب کرده‌ایم چند معنی دارد که هم معنای تقابل و رویارویی می‌دهد و هم به معنای زار بودن کار کسی می‌تواند معنا دهد.

این کارگردان درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود هم گفت: در حال حاضر به دنبال مراحل اخذ پروانه ساخت برای فیلم تازه خود با عنوان «اصالت» هستم که حال و هوایی هیجانی و جنگی دارد و قصد داریم آن را در خارج ایران و در کشور ترکیه بسازیم. در تلاشیم بتوانیم به زودی آن را به تولید برسانیم.

خروج از نسخه موبایل