رسانه سینمای خانگی- هیچ‌وقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام

کارگردان فیلم آغوش باز گفت: هیچ‌وقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام، اما نزدیک‌ترین گونه به این فیلم، کمدی‌درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی آغوش باز به کارگردانی بهروز شعیبی سومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر شامگاه یکشنبه -۱۵ بهمن – در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور بهروز شعیبی کارگردان، علی سرتیپی تهیه کننده، مسعود سخاوت‌دوست آهنگساز، علی برازنده مدیر فیلمبرداری، محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه، خشایار موحدیان تدوینگر، محمدمهدی عسگری مجری طرح، سجاد نجفی و مهرداد کوروش نیا نویسندگان و گلاره عباسی و شبنم گودرزی بازیگران حضور داشتند.

آغوش باز کاملا خصوصی است

علی سرتیپی تهیه کننده این فیلم در ابتدای این نشست گفت: پیشنهاد ساخت این فیلم ازطرف آقای شعیبی و آقای عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و قبول کردیم که ساخته شود. شایعه بود که آقای شعیبی وسواس دارند و پروسه تولید طول می‌کشد، اما در این پروژه همه‌چیز سر زمان مناسب انجام شد.

سرتیپی توضیح داد: این فیلم صد در صد خصوصی است و یک ریال هم یک نهاد دولتی به آن کمک نکرده است. حمایتی هم نشده است و من و آقای عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. خود آقای شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود.

وی افزود: ما فکر می‌کردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت. از شما می‌خواهم که صدای چنین فیلم‌هایی باشید. ما سعی کردیم یک فیلم مناسب خانواده بسازیم تا حال مردم خوب شود.

سرتیپی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا صحنه نوازندگی زنان در اکران مردمی حذف می‌شود؟ توضیح داد: این فیلم پروانه نمایش دریافت کرده است. امیدواریم که در اکران عمومی به فیلم دست نخورد.

آغوش باز فیلم سخت و پربازیگری بود

بهروز شعیبی در ادامه این نشست تصریح کرد: آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلم‌سازی و هم در شکل اجرایی. همکاری با آقای سرتیپی برای من افتخار بود. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه آغوش باز کار سخت و پربازیگری بود و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد.

کارگردان فیلم ادامه داد: دغدغه‌ها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار می‌کنم که زندگی و فکر می‌کنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمی‌شوم‌. فکر می‌کنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم.

وی افزود: ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژه‌های اصلی فیلم بود.

بخش مهم کیفی جامعه ما در دست زنان است

شعیبی مطرح کرد: معتقدم بخش مهم کیفی جامعه ما در دست زنان است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض می دهد.

این کارگردان ادامه داد: ما در درام می‌توانیم هر شخصیت مهمی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. زنان در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیت های تاثیرگذاری داشته ‌اند.

شعیبی گفت: من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده ام. به همین دلیل فکر می‌کنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت در آغوش باز با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیه‌کننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این گونه را به درستی ارائه کنیم.

هیچ کارگردانی نمی‌تواند در کنار یک تهیه‌کننده خوب فیلم بد بسازد و همچنین نمی‌تواند کنار یک تهیه‌کننده بد، فیلم خوب بسازد.

آغوش باز کمدی درام است

شعیبی در پاسخ به این پرسش که آیا بخشی از این فیلم در واکنش به صحبت‌های وزیر ارشاد درباره معین بوده است، گفت: واقعا فکر می‌کنید در این ۲ هفته می‌توانستیم چیزی به فیلم اضافه کنیم؟

وی در بخش دیگری و در پاسخ به این نکته که از او انتظار بیشتری می‌رفت، عنوان کرد: این لطف شماست که می‌گویید انتطار بیشتری از من داشتید اما در واقع آغوش باز فیلم خیلی خوبی است.

این کارگردان افزود: دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع می‌شود فیلم‌نامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمی‌زند. نزدیک‌ترین گونه به آغوش باز کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند. این خاصیت این گونه سینمایی است.

با سرمایه شخصی فیلم را ساختیم

محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه درباره طراحی‌های صحنه موجود در این فیلم بیان کرد: خود فیلم‌نامه شرایط جالبی در صحنه سازی داشت. این فیلم دکوری داشت که به یک تکاملی می‌رسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلم‌نامه وفادار بمانیم؛ ما سعی کردیم که تمام فضاهای فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر شخصیت در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک می‌کند.

محمدمهدی عسگری مجری طرح این فیلم عنوان کرد: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم‌. امیدوارم که نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم‌.

مهرداد کوروش‌نیا یکی از نویسندگان این فیلم درباره ایده این فیلمنامه گفت: نگارش این فیلم‌نامه مانند دو امدادی بود. آقای شعیبی و آقای نجفی در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مساله‌ای است که به فیلمنامه‌نویس کمک می‌کند. بعد از ۳ ماه آقای شعیبی با من تماس گرفتند و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.

سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان عنوان کرد: آقای شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامه نویس دوست داشتم ببینم که ایشان دوست دارند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.

شبنم گودرزی بازیگر این فیلم درباره تکرار صفت پول‌پرستی زنان در سینما تصریح کرد: اول اینکه ما گروه درجه یکی داریم. نمی‌توانیم بگوییم که ارزش زن‌ها پایین می‌آید. همان‌طور که خانم‌ها می‌توانند پول‌پرست باشند، آقایان هم می‌توانند. نمی‌توانیم به این صفات جنسیتی نگاه کنیم.

مسعود سخاوت دوست آهنگساز فیلم آغوش باز درباره آسیب‌های موسیقی پاپ و دلیل انتخاب موسیقی پاپ در این فیلم گفت: موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز می‌بینید آیینه ای از خلقیات مردم همان جامعه است.

وی افزود: باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده می‌توانند متوجه وضعیت اسف‌بار موسیقی پاپ باشند. به عنوان مخاطب عام‌ فکر می‌کنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط است و دلیل انتخاب موسیقی پاپ برای این فیلم‌ همین بوده است.

علی برازنده مدیر فیلمبرداری این فیلم درباره لرزش دوربین گفت: لرزش دوربین در یک سکانس کوچک بوده، چیزی که در خود فیلم‌نامه است، آقای شعیبی دوست داشتند که در فیلم رنگ وجود داشت باشد به همین دلیل از این ویژگی بهره بردیم.

خشایار موحدیان تدوینگر فیلم گفت: افتخاری بود که با آقای شعیبی و وسواس‌های زیاد ایشان کار کردم. تدوین این کار با دو حس و حال متفاوت آرام و هیجان‌انگیز برای من خیلی جالب بود.

رسانه سینمای خانگی- در نشست خبری «دست ناپیدا» چه گذشت؟

کارگردان و عوامل فیلم سینمایی «دست ناپیدا» بر این نکته که مضمون اثر با کتاب «حوض خون» مشترک است، اشاره و به متفاوت بودن فیلم از نظر داستان و ماجرا نسبت به کتاب تاکید کردند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «دست ناپیدا» عصر روز چهارم جشنواره فیلم فجر با نکوداشت زنده‌یاد پروانه معصومی در خانه جشنواره برگزار شد.

انسیه شاه حسینی کارگردان سینمایی «دست ناپیدا» همزمانی بزرگداشت پروانه معصومی با نشست خبری فیلم را مثل یک معجزه و غافلگیرکننده نامید و از راهنمایی‌های مرحوم پروانه معصومی در این پروژه قدردانی کرد.

در ابتدای نشست سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم گفت: ما با تمام سختی‌ها و چالش حرف دل خود را در «دست ناپیدا» زدیم و کار به این جشنواره رسید.

انسیه شاه حسینی نیز با اشاره به اینکه هر روز صبح با یک شعر پروژه را شروع می کرده شعر «من دلم می‌خواست صدایم صدایت را بغل می‌کرد، من دلم می‌خواست زخم مرهم بود، من دلم می‌خواست نور محرم بود» را خواند و افزود: فضای کار ما در این پروژه این فضای شاعرانه بود.

شاه حسینی در پاسخ به اینکه بعد از یک دهه دوری چرا تصمیم به فیلمسازی روی این پروژه گرفته است، گفت: باید از مدیران پرسید چرا این مدت انسیه شاه حسینی نتوانست کار کند، من در این مدت فیلمنامه می‌نوشتم و آماده بودم. در صورت فراهم بودن شرایط کار می‌کنم.

کارگردان در پاسخ به اینکه آیا شاعرانه‌ای از جنگ ساخته است، بیان کرد: انقلاب ما انقلابی از جنس فرهنگ بود و امام (ره) گفتند می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.

وی ادامه داد: جنگ به ما تحمیل شد و دفاع مقدس ما امتداد همان حرکت فرهنگی امام (ره) بود. فرهنگ عاشورایی پشت خاکریزها است و همین فیلم را ارزشمند می‌کند.

شاه حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سوژه فیلم با مفهوم فداکاری چگونه شکل گرفت، گفت: این قصه را از خودم و خاطراتم و زندگی با این زن‌ها اقتباس کرده ام و تلاش کردم بقیه را از این تلاش‌ها باخبر کنم.

وی در ادامه یادآور شد: موضوع کتاب «حوض خون» با موضوع ما مشترک است و این کتاب مرجع خوبی است اما برداشت و داستان متفاوت است. قصه ما به نحوی پاسخ به فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» محسوب می‌شود و می‌گوییم در جبهه شرق خبری هست و لباس شهدای ما متبرک است.

شاه حسینی متذکر شد: به‌واسطه محدودیت زمان و کوتاه شدن کار خیلی چیزها حذف شد. «دست ناپیدا» نشان می‌دهد عکاس خبرنگاری که دنبال تصاویر ضدجنگ هم است تا جایزه بگیرد و از شست وشوی لباس‌ها بیزار است با دستی ناپیدا مشابه شعر مولوی این شخصیت اصلی اثر را به دلیل ویژگی‌های مثبت درونی که دارد، متحول کرد.

تهیه کننده فیلم نیز در ادامه درباره اینکه این قصه به موضوع مشابه با کتاب می‌پردازد، گفت: کار در پاسداشت فداکاری‌های زنان است و مضمون مشترک با کتاب دارد.

معصومه بافنده شخصیت اصلی این پروژه نیز عنوان کرد: کودکی من با جنگ گذشت و خیلی از صداهای شبیه آژیر خطر امروزه دل مارا می‌لرزاند. من با درد زنان فیلم غریبه نبودم.

وی افزود: هیچ کس به اندازه من خاطرات خانم شاه حسینی را نشنیده است و تمام خاطرات وی کمک کننده من برای نقش لیلا بود.

حسین پوریده بازیگر نقش مرد این اثر با اشاره به اینکه بچه خاک پاک خرمشهر است، مطرح کرد: «دست ناپیدا» من را با این اثر همراه کرد.

نسرین احمدخانی با اشاره به اینکه به عنوان دستیار فیلمبردار نیز در پروژه بوده است، گفت: نقش من نقش خاص و طراحی شده‌ای بود و بعد از همراه شدن در پروژه به عنوان بازیگر، این شخصیت بخشی از زندگی من شد.

کاوه ایمانی با اشاره به اینکه فیلم ۱۷۰ دقیقه فاین کات شده بود، توضیح داد: بخش داستان فرعی فیلم حذف شده و شما این مقدار کار را به عنوان اثر نهایی مشاهده می‌کنید.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم «پروین» است

«پروین» فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسام‌آور و در یک کلام پرتره‌ای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصی‌اش وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پروین حاضر در جشنواره فیلم فجر، زندگینامه پروین اعتصامی شاعر نامدار ایرانی است. زنی که بیوگرافی‌های به جا مانده از او و عکس فروغ فرخزاد (شاعر)، ماجراهای پرشور عاشقانه ای در زندگی شخصی اش ندارد که مناسب ساخته شدن اثری با گره‌های دراماتیک برای پرده نقره ای باشد. به نظر می رسد این مهمترین مشکل در فیلمنامه پروین است.:

یک ازدواج ناموفق به دلیل عدم سازگاری روحیات یک شاعر خوش ذوق و یک نظامی با روحیات نظامیان آنزمان که بدون حرف و سخنی و جنگی و جدالی به پایان رسیده و گویی تا پایان زندگی کوتاه پروین هم دلبستگی خاصی رخ نداده است؛ نویسنده برای افزودن بار دراماتیک داستان ناگزیر شده تا عشق علی به پروین را نمایش دهد که آن هم به دلیل خامی و عدم پرداخت درست از یکسو و بازی نه چندان قوی بازیگر نقش در کل فیلم جا نیفتد.

فیلم در رده فیلم های بیوگرافی است که بیان خاطرات پروین از زبان برادرش ابوالفتح خان است که در زمان حیات پروین نقش مهمی در چاپ اشعار او داشت. برشی از زندگی این شاعر توانا بعد از ازدواج تا زمان مرگ زودهنگامش.

نویسنده به خوبی از مکان‌ها و تاریخ ها و اشخاص واقعی در فیلم‌نامه استفاده کرده و به کل ماجرای زندگی او پایبند بوده و بیننده به خوبی می‌تواند شخصیت پروین را آنالیز کند؛ اطلاعات کلی که درباره والدین او در قالب دیالوگ داده می‌شود و نمایش نوع زندگی و طبقه اجتماعی و فرهنگی وی که منجر به شکل‌گیری شخصیت یک زن آزاده و باسواد شد که توانست در جلسات ادبی تشکیل شده در منزل پدری ذوق هنری و شعر خود را تربیت کرده و گسترش دهد.

درباره ازدواج و طلاق هم به نظر می رسد نویسنده کاملا پایبند به خاطرات پروین نوشته ابوالفتح اعتصامی بوده و در این میان برای گریختن از تک خطی بودن داستان، با اضافه کردن پیرمرد خادم باغ کرمانشاه و آگرین تلاش کرده تا این زندگی مشترک کوتاه مدت را برای بیننده قابل باور کند ولی در این میان هم به نظر برادر وی که طی مقاله ای پس از مرگش چاپ شده و دلایل جدایی را مصرف مشروب و مواد مخدر و اخلاق خشک نظامی بیان کرده پایبند بوده و اینجاست که شخصیت پیرمرد نوازنده ای که با ارباب خشن خود آن رفتار را دارد برای بیننده ملموس نیست و آگرین هم که تا پایان داستان گویا قرار است فقط بیننده را کمی بخنداند! شخصیت های فرعی داستان اما در خط کلی روایت جا افتاده اند و ابهامات بیننده را در حین تماشای فیلم برطرف می کنند.

گریم و طراحی صحنه و لباس باورپذیر و کاملا در خدمت فیلم است و بیننده را درگیر ماجرا می کند ولی انتخاب بازیگران و بازی گرفتن از آنان نقطه ضعف و قوت همزمان کارگردان است؛ مارال بنی آدم در نقش پروین و آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا و امیرحسین شریف هوشمندانه و دقیق است.

رامین ناصر نصیر و حسین پاکدل و محمدعلی نجفی و بیژن بنفشه خواه هم در نقش های کوتاه خود بازی‌های قابل قبولی ارائه داده اند، اما محمدرضا شهبانی نوری در نقش علی واقعا بازی بد و کنترل نشده ای دارد و تنها گره دراماتیک داستان را با نقش آفرینی نامناسبش هدر می دهد، به این بازی بد می توان بازی کلیشه ای و تکراری حسام نواب صفوی و ملیکا شریفی نیا را هم اضافه کرد که در سکانس هایی حتی باعث آزار می شوند.

پروین فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسام آور و در یک کلام پرتره ای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصی اش وجود ندارد و هرچه هست از زبان برادرش نگاشته شده، توصیف تک خطی فیلم پروین آخرین ساخته محمدرضا ورزی است.

رسانه سینمای خانگی- امروز در فجر چه می‌بینیم؟

۲ فیلم با موضوع دفاع مقدس، یک عاشقانه و یک انیمیشن در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر روی پرده خانه جشنواره می‌روند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه همزمان با چهارمین روز از برگزاری چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، چهار فیلم «دست ناپیدا»، «میرو»، «آغوش باز» و «ساعت جادویی» به نمایش گذاشته می‌شود.

قصه‌های پشت جبهه از زبان یک خبرنگار زن

اولین نمایش در این روز اختصاص به یک اثر دفاع مقدسی با نام «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه حسینی دارد؛ تنها کارگردان خانمی که توانسته در این دوره به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند. انسیه شاه حسینی این بار نیز یکی از تجربه‌های حضور خود در جبهه‌های جنگ را روایت کرده است، فیلمی که تهیه کنندگی آن را سعید سعدی برعهده دارد.

در خلاصه داستان فیلم «دست ناپیدا» آمده است: در سال‌های ابتدایی جنگ یک زن خبرنگار با عده‌ای زن ایثارگر آشنا شده و سرنوشتش دچار تغییر می‌شود. در این فیلم بازیگرانی چون معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری حضور دارند.

میرو و رشادت‌های مردم سیستان در جنگ

فیلم دومی که در این روز روی پرده می‌رود فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی است که آن هم روایتی متفاوت از هشت سال دفاع مقدس و این بار درباره رشادت‌های مردم سیستان دارد.

در این فیلم بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دین‌محمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس ناروئی، دیانا حوت حضور دارند. تهیه کنندگی این فیلم را سعید الهی برعهده دارد.

بهروز شعیبی و یک داستان عاشقانه

اما «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی در سانس سوم خانه جشنواره؛ اکران می‌شود. این فیلم ششمین ساخته این کارگردان است که یک داستان عاشقانه را روایت می‌کند. علی سرتیپی تهیه کنندگی این کار را برعهده دارد و در آن بازیگرانی چون حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی و بازیگران کودک؛ هاتف شعیبی و نفس نکی حضور دارند.

در خلاصه داستان جدیدترین ساخته بهروز شعیبی آمده است: سه قصه عاشقانه …، سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند.

سفر به گذشته با ساعت جادویی

آخرین فیلم در روز چهارم جشنواره فیلم فجر، انیمیشن «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک و تهیه کنندگی محمدمهدی نخعی راد است. «ساعت جادویی» اولین انیمیشن از ۴ انیمیشنی است که در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر حضور دارند.

داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز می‌شود که یک پسربچه به واسطه هدیه‌ای که از پدربزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک می‌بیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد می‌شود و اشاره‌هایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم دارد. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

رسانه سینمای خانگی- عاشقانه را از سینما نگیریم

مجری طرح فیلم سینمایی «آغوش باز» با اشاره به روایت عاشقانه این فیلم از لزوم پرداختن به مضامین اجتماعی و خانوادگی در سینما گفت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، «آغوش باز» تازه ترین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم روایتگر سه قصه عاشقانه است و چینش متفاوتی از بازیگران در ترکیب آن دیده می شود. محمدمهدی عسگری مجری طرح و سرمایه‌گذار این فیلم سینمایی معتقد است می توان در کنار آثار سرگرم‌کننده و کمدی به ساخت فیلم هایی فکر کرد که نگاه واقع بینانه‌ای به موضوعات اجتماعی و خانوادگی دارند.

عسگری درباره ساخت فیلم «آغوش باز» و مضامینی که از طریق این فیلم به مخاطب انتقال داده می‌شود به خبرنگار مهر بیان کرد: در دل عاشقانه‌ای که روایت شده است از مفاهیمی صحبت می‌شود که به نظرم مطرح کردن آنها جذاب است. وقتی برای اولین بار من، بهروز شعیبی و سجاد نجفی (یکی از نویسندگان فیلمنامه) دور هم جمع شدیم در اولین جلسه از ساخت فیلم عاشقانه‌ای حرف زدیم که بسیاری از موضوعات اجتماعی در آن مطرح می شود و قصه‌های مختلف از زوایای گوناگون بررسی شد.

وی اضافه کرد: من و شعیبی روی مفهومی که در فیلم مطرح می شود اشتراک نظر داشتیم. او انگیزه زیادی برای ساخت این فیلم داشت و با انرژی زیادی پای کار بود. خوشحالم که ضلع دیگر این همکاری با حضور علی سرتیپی در مقام تهیه کننده کامل شد و در نهایت تجربه بسیار خوبی رقم خورد.

مجری طرح «آغوش باز» درباره تعریف خود از این فیلم اظهار کرد: «آغوش باز» سعی دارد این موضوع را مطرح کند که عشق را در روزمرگی ها گم نکنیم چراکه ما به عشق نیاز داریم.

وی اضافه کرد: به نظرم در فرهنگ ما موضوعاتی وجود دارد که پیش تر از اینها نبوده یا خیلی به آن پرداخته نشده است و یا اصلا به آن توجهی نشده است. اما این موضوعات در جامعه خودش را نشان می دهد. متاسفانه ما در برخی زمینه ها دچار فقر فرهنگی هستیم و سینما یکی از مهم ترین ابزارها برای حرف زدن در این باب است. این که باید به صنعت سینما توجه کرد کاملا جمله درستی است. ولی سرگرمی از نظر من تا زمانی معنا دارد که در کنارش موضوعات جدی تر هم به چالش کشیده شود. قطعا سینما جای شعار دادن نیست. نمی خواهم جملاتم شبیه شعار به نظر برسد. مقصودم این است که در هر قالبی باید به محتوا و مضمونی که فیلم بر اساس آن ساخته می شود، فکر کرد.

وی درباره فیلمسازی درباره خانواده نیز تصریح کرد: من علاقه مند به مطرح کردن موضوعات مرتبط با خانواده در فیلم های سینمایی هستم. البته که این اشاره کمی کلی گویی است. به دلیل مطالعاتم در زمینه مسایل اجتماعی و خانواده معتقد هستم ما در سینمای بلند دست بازتری برای مطرح کردن موضوعاتی از این جنس داریم و می توان گفت بسیاری از موضوعات اجتماعی هنوز پایشان به سینمای بلند باز نشده است.

عسگری درباره اقبال بیشتر به سینمای کمدی در گیشه تصریح کرد: شاید من هم به عنوان تهیه کننده در آینده، ساخت کمدی را تجربه کنم ولی معتقدم در هر اثری باید به محتوا بیش از هر چیز اهمیت داد و فکر کرد. حتی در آثار کمدی که به سادگی از کنارشان می گذریم باید محتوای خوبی را به مخاطب ارایه داد. این هنر ما سینماگران است که در کنار ساخت آثار به اصطلاح بفروش، به محتوا هم توجه کنیم.

وی درباره شرایط این روزهای سینمای ایران نیز بیان کرد: فکر می کنم طی چند ماه گذشته این جمله را از زبان بسیاری از کارشناسان سینما شنیده ایم که سینمای ایران حال خوبی ندارد. فیلم های طنزی داریم که در گیشه موفق ظاهر شده اند و حضور این نوع فیلم ها نسبت به دیگر گونه های سینمایی چشمگیرتر است. طبیعی است که نمی‌توان فیلم کمدی را از محصولات سینما حذف کرد اما با نگاه جامع تر می توان از این موضوع حرف زد که مخاطب ما به فیلم هایی از جنس دیگر هم نیاز دارد.

عسگری درباره خالی بودن گیشه از فیلم های اجتماعی گفت: تنوع آثار لازمه حیات طبیعی سینما است. در اکران های سال گذشته و امسال شاهد گیشه کم فروغ سینمای اجتماعی بودیم. می دانیم که فیلم هایی از این جنس علاقه مندان خاص خودش را دارد و البته موضوعات اجتماعی بسیاری است که می توان از طریق آنها در سینما طرح مساله کرد و در مورد آنها حرف بزنیم. سینما از ابزارهای مهم طرح مسایل اجتماعی است. سال‌ها است که در عرصه فیلم کوتاه و مستند کار می کنم و با توجه به سابقه ای که در زمینه کار در حیطه مسایل اجتماعی و خانواده دارم، یکی از دغدغه های من صحبت در مورد مسایل و موضوعاتی است که در جامعه با آنها سرو کار داریم.

وی در پایان اظهار کرد: در این شرایط بخش خصوصی توان چندانی برای ادامه حیات ندارد. تهیه کننده و سرمایه گذار بخش خصوصی باید مدام به این موضوع فکر کند که باید فیلمی بسازد که هزینه های ساخت فیلم را برگرداند و البته انگیزه ای برای ساخت فیلم های بعدی داشته باشد. اگر به گیشه و اکران نگاه کنیم هم می‌توان متوجه این موضوع شد که رغبت تهیه کننده بخش خصوصی به اکران فیلم‌هایی با سویه‌های کمدی است که می تواند تا حدی بازگشت سرمایه را تضمین کند.

رسانه سینمای خانگی- چهره واقعی زن در دفاع‌مقدس چگونه است؟

انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاه‌های بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی می‌توان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهه‌های جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود تاکید می‌کند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارت‌ها و ترس‌هایی که در جنگ با آن روبه‌رو می‌شود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی می‌شود.

با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:

*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر می‌کنید این حضور تا چه اندازه می‌تواند برای شما امتیاز باشد؟

اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمی‌پسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانم‌های بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلم‌های متنوع‌تری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانم‌های کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانم‌های بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت می‌کرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک می‌خورد؛ چرا که ذات من یک جنگ‌جو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.

*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟

باید بگویم این فیلم سینمایی ادامه‌ای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و می‌توان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زن‌هایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت می‌کردند. به همین دلیل می‌توان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزه‌ای است که در این فیلم‌ها دیده می‌شود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه می‌جنگند و آسیب بیشتری می‌بینند. در واقع می‌توان گفت این زنان زمانی که لباس‌های خونین سربازان را می‌شویند و شاهد جای زخم‌های سربازان که روی لباس‌ها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب می‌بینند چرا که نمی‌دانستند آن سربازی که نمی‌شناختند در سلامت به سر می‌برد یا نه.

*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟

باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه می‌نویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی می‌توانم بگویم بخش‌هایی که در شب‌های احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلم‌های دیگرم پخته‌تر است و یک بلوغ فکری در آن دیده می‌شود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.

*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله می‌توان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلم‌ها دارد؟

پیش از هرچیز باید بگویم خانم‌هایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمی‌کنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان می‌کند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا می‌کند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاه‌ها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهره‌ای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.

*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر می‌کنید که تا چه اندازه فیلم‌هایی از این دست با محوریت زن می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد؟

پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلم‌های دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سال‌ها فقط فیلم‌های جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.

از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته می‌شد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید می‌کنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سال‌ها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیره‌ای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم می‌ساختند.

زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس می‌زند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلم‌هایی درباره جنگ می‌سازد که موفق عمل می‌کند به این دلیل است که آنها فیلم‌ها را خوب می‌سازند. در واقع می‌توان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل می‌کنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.

رسانه سینمای خانگی- در نشست «صبحانه با زرافه‌ها» چه گذشت؟

سروش صحت معتقد است: فیلم «صبحانه با زرافه» درون مایه اش بخشش ، روشنی و امید است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این کارگردان ادامه داد: به نظرم خوب است که در زندگی به عنوان تنها چیزی که در مشت ماست، لوکیشن‌هایی را انتخاب کنیم که هم روح داشته باشد و هم لانگ شات.

بامداد یکشنبه ۱۵ بهمن‌ماه پس از رونمایی از فیلم « صبحانه با زرافه‌ها» که با استقبال خوب تماشاگران سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد همراه بود، سروش صحت کارگردان این فیلم گفت: من آدم خیلی خوش شانسی هستم که این سوپراستارها در فیلم من بازی‌کردند و چقدر باعث افتخار بود برای من که توانستم همه عوامل این فیلم را در کنارم داشته باشم.

او در پاسخ به اینکه آیا فیلمش هجویه‌ای از دنیای مدرن است گفت: جوابش را دقیق نمیدانم و شاید هر چه بگویم دروغ باشد اما می‌تواند یک هجویه باشد.

وی در پاسخ به اینکه آیا به عنوان فردی کتابخوان قصد ساخت اثری اقتباسی از ادبیات را ندارد،گفت: من و ایمان(صفایی) آرزو داریم که از یکی از آثار گنجینه ادبیات ایران یا دنیا به عنوان یک اثر اقتباسی، فیلم بسازیم.

صحت درباره اینکه چطور ایده فیلم را پیدا کرده‌ است، با اشاره به همکاری مشترک خود با ایمان صفایی توضیح داد: رفاقت و بخشش دو موضوعی هستند که برای من همیشه مورد توجه بودند. ما سه ایده اولیه داشتیم که شامل رفاقت چند آقا، چند زن و یکی هم داستانی در دو بخش با رقابت چند آقا و  چند خانم می‌شد که فعلا شرایط ساخت این یکی مهیا شد و امیدوارم دو داستان دیگر را هم بتوانم بسازم.

وی با اشاره به زحمتی که هر کدام از عوامل در این فیلم کشیده‌اند، گفت: من این فیلم را به شدت مدیون کمک‌های فیلمبردار، آرمان فیاض هستم.

او در بخشی از این نشست که صحبت از لوکیشن‌های فیلم شد گفت: پیدا کردن لوکیشینی که هم روح داشته باشد و هم لانگ‌شات، سخت است و فکر میکنم در زندگی هم باید دنبال لوکیشنی باشیم که روح و لانگ شات را با هم داشته باشد.

صحت پایان فیلم خود را روشن و همراه با بخشش، امید و زندگی دانست و گفت: برای همه ما ۱۰ دقیقه آخر فیلم جایی جدا از ۹۰ دقیقه دیگر دارد و بسیار مهم بود. من می دانم همه چیز را نمی‌توانیم ببخشیم،‌ولی اگر یکسری چیزها را در زندگی شخصی، روابط و…. ببخشیم، زندگی هم بهتر خواهد شد. امیدوارم شعار نداده باشم ولی دوست دارم زندگی به این شکل باشد.

او گفت: پایان اجتناب‌ناپذیر است و همیشه تلخ. پایان این فیلم تلخ نیست؛ کلا پایان تلخ است.‌کدام پایانی را در زندگی سراغ دارید که شیرین باشد؟ با این وجود پایان «صبحانه با زرافه‌ها» تلخ نیست. این فیلم برآمده از اعتقادات من است. «صبحانه با زرافه‌ها» در ترویج دوستی است. می‌دانم که همیشه نمی‌توانیم بخشش داشته باشیم؛ اما اگر به آن دقت کنیم می‌بینیم که با بخشش زندگی بهتر می‌شود. شاید چون آدم پر اشتباهی هستم، می‌خواهم که بخشش هم ترویج پیدا کند.

در این نشست، پژمان جمشیدی که برای فیلمبرداری سریال «زیرخاکی» عازم سفر بود، در تماسی تلفنی با تشکر از اهالی رسانه بابت انتقادها و حمایت‌هایشان از او، در سخنانی خاطرنشان کرد: آقای صحت کارگردان سریالی بودند که پیمان قاسمخانی مرا معرفی کرده بود و او باعث ورود من به این عرصه شد.


در این نشست، بجز سروش صحت (کارگردان)، سیدمصطفی احمدی (تهیه‌کننده)، خشایار موحدیان (تدوین‌گر)، آرمان فیاض (مدیر فیلمبردادی)، مهیار علیزاده (آهنگساز)، امیرحسین حداد (طراح صحنه) و امین صفایی (نویسنده) هم حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- برای او که نظیر نداشت و ندارد

به مرد هزار چهره شهره است و همچنان می‌تواند شما را با ذوق و هنرش غافلگیر کند اما پای مردم که به میان بیاید، نشان داده فقط یک چهره دارد؛ در کنار مردم اما نه با جنجال و هیاهو.

به گزارش ایسنا، امروز، ۱۵ بهمن ماه زادروز علی نصیریان است؛ هنرمندی که امسال ۸۹ ساله می‌شود. در این سال‌ها، کم فراز و فرود زندگی را تجربه نکرده و در کنار تمام افت و خیزها دو باری هم طعم بازجویی را چشیده، یک بار پیش از انقلاب و در اوایل جوانی و بار دیگر دهه ۹۰ به دلیل بازی در اثری نمایشی که این بار دوم، دیگر یک جوانی تازه از راه نرسیده نبود بلکه علی نصیریانی بود که با مویی سپید و کوله‌باری تجربه‌ به دادسرای هنر و رسانه رفت تا برخی از پرسش‌ها را در باب اجرای نمایش «تانگوی تخم‌مرغ داغ» به کارگردانی هادی مرزبان پاسخ بدهد. تجربه ناخوشایندی بود برایش اما لب به گلایه نگشود.

حتی آن شب سرد زمستانی که در اختتامیه سی و هفمین دوره جشنواره فیلم فجر برای اولین بار به سخن آمد و باور بسیاری از ما را شکست که در تمام این سال‌ها سیمرغی از جشنواره فیلم به خانه نبرده و به قول خودش بعد از ۴۰ سال برای بازی در فیلم «مسخره‌باز» کار همایون غنی‌زاده، سیمرغ درجه دو (نقش مکمل) گرفت، شاید این تنها باری بود که سفره دلش را بعد از این همه سال برای موضوعی شخصی، باز می‌کرد. آن شب حرف دلش را زد و دلگیری‌اش را نشان داد ولی دیگر دنباله ماجرا را نگرفت و این قصه را همان جا تمام کرد ولی طعم تلخ آن با ما ماند.

علی نصیریان متعلق به نسلی است که یک شبه ره موفقیت نپیموده و قله‌ها را فتح نکرده است.

او که از دوران کودکی، صدای خود را کشف کرده و شوق هنر را در خود یافته بود، متعلق به دورانی است که هنوز خبری از تلویزیون نبود و رادیو تنها در برخی از خانه‌ها یافت می‌شد. دوره‌ای که کتابی درباره تئاتر منتشر نمی‌شد و تنها کتاب موجود، «هنر تئاتر» عبدالحسین نوشین بود.

در کودکی او، هنوز تخت‌حوضی در عروسی‌ها و جشن‌ها اجرا می‌شد و تعزیه برای خودش جایگاهی داشت.

گاهی با مادرش زیر آواز می‌زد و تصنیف‌هایی را می‌خواند که به روی کاغذی کاهی نوشته شده بود و به ریالی، می‌شد آنها را خرید.

جزو اولین کسانی بود که در هنرستان هنرپیشگی مشق بازیگری کرد و بعدها به اداره هنرهای دراماتیک رفت و در تمام سال‌های نوجوانی و جوانی، لحظه‌ای از شوق نایستاد. هم نوشت و هم کارگردانی کرد و بیش از همه هم بازیگری. ولعی داشت برای خواندن و کشف کردن ولی می‌دانست که «علم عشق در دفتر نباشد» و باید در کنار خواندن و دیدن، کار هنر را به ذوق سپرد و خلاقیت.

با شکل‌گیری موج نو سینما، او نیز همچون دیگر هم‌قطاران خود، بازی بر پرده نقره‌ای را آغاز کرد و با رواج تلویزیون، از کسب تجربه در این مدیوم نیز غافل نشد.

کارنامه هنری او بی‌نیاز از معرفی است اما کمتر هنرمندی مانند او داریم که در آستانه ۹۰ سالگی همچنان بتواند با ذوق و استعدادش تماشاگر را خیره کند. اما فقط بحث توانمندی هنری نیست که هنرمندان مستعد، کم نداشته‌ایم، علی نصیریان اما قدر خود را می‌داند. درباره هر موضوعی، اظهار نظر نمی‌کند و حتی به سختی به گفتگوهای مطبوعاتی تن می‌دهد. اگر موضوعی برایش جذابیت داشته باشد، در چند جمله کوتاه، نظر خود را به صورت شفاف بیان می‌کند که نمونه‌های آن واکنش به حذف درس ادبیات از کنکور است و نیز دفاع از هنرمندان سیاه‌باز در برابر نظرات غیرکاشناسانه یکی از مدیران شهرداری که سیاه‌بازان را به نژادپرستی محکوم کرده بود.

او که یکی از اولین اعضای گروه هنر ملی به سرپرستی زنده‌یاد عباس جوانمرد است، به خوبی نشان داده که ملی بودن، تنها به انتخاب یک متن یا شیوه اجرایی نمایش ایرانی نیست بکه ملی بودن به معنای آن است که به عنوان یک هنرمند چگونه و با چه کیفیتی در کنار ملت باشی.

و این چنین است که بهار سال گذشته که مهمان شب بازیگران خانه تئاتر بود، تنها به بیان چند جمله اکتفا کرد و گفت: «وقتی حال مردم خوش نیست، جشن گرفتن بی‌معنی است و خوب بود به جای جشن، دورهمی ترتیب می‌دادیم و با یکدیگر گفتگو می‌کردیم.»

او که خیلی گزیده در محافل هنری حضور پیدا می‌کند، اگر قرار باشد به جشنواره یا رویدادی نرود، به صورت مکتوب و رسمی و در محترمانه‌ترین شکل ممکن، خود را از حضور در آن برنامه معاف می‌دارد و همه اینهاست که او را به علی نصیریان تبدیل کرده؛ هنرمندی که خطاب به نسل جوان می‌گوید که نومیدی و کم آوردن در کار هنر، جایی ندارد و باید ماند و ساخت و کار کرد ولی قدر خود را دانست و تن به پلشتی‌ها نداد.  

علی نصیریان امسال با فیلم «نوروز» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.

رسانه سینمای خانگی- حاشیه‌نگاری از یک روز فجری

سومین روز جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانه در حالی تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت که تحت تاثیر برد تیم ملی فوتبال ایران و تماشای فیلمی متفاوت از سروش صحت قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، شنبه ۱۴ بهمن‌ماه جشنواره بین‌المللی فیلم فجر کار خود را با نمایش چهار فیلم و پخش مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در یک سانس ویژه به پایان رساند.

در این روز فیلم‌های «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی، «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و «صبحانه با زرافه‌ها» به کارگردانی سروش صحت در سینمای رسانه در مرکز همایش‌های برج میلاد رونمایی شدند که در ادامه حاشیه‌هایی بر متن این روز را می‌خوانید.

* نمایش فیلم «صبح اعدام» که بر اساس یک گزارش واقعی از روزنامه کیهان در دهه ۴۰ و درباره ساعت‌های پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی پیش از تیرباران بود، بازخوردهای متفاوتی میان اهالی رسانه و منتقد داشت. برخی این فیلم سیاه و سفید و مستند گونه را اثری ساخته شده از ویکی پدیا می‌دانستند و برخی هم آن را فیلمی قابل قبول نسبت به برخی دیگر از آثار افخمی که بر مبنای زندگی فرد خاصی ساخته شده بود، عنوان می‌کردند.

* با پایان نمایش فیلم «صبح اعدام» اعلام شد که از ساعت ۱۵ بنا به درخواست اهالی رسانه مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در سالن اصلی پخش خواهد شد و به همین دلیل برای برگزاری نشست خبری این فیلم برخی تشریفات ورود و خروج به سالن حذف شد. در این نشست بهروز افخمی بدون اینکه اعتراضی کند برای همراهی با علاقمندان به تماشای مسابقه فوتبال با پاسخ‌های کوتاه در هرچه سریع‌تر برگزار شدن نشست همکاری کرد.

* پخش مسابقه فوتبال هنگام برگزاری جشنواره فجر برای اهالی رسانه پیش‌تر هم سابقه داشت. سال‌ها قبل در همین برج میلاد یک بار دیگر این اتفاق برای یک مسابقه داخلی (دربی) اتفاق افتاده بود. بعد از اینکه ایران یک گل از ژاپن عقب افتاد، برخی منتقدین و خبرنگاران ترجیح دادند به جای تماشای مسابقه وقت خود را بیرون از سالن و برای صرف نوشیدنی‌ و گپ و گفت بگذرانند اما با زدن گل مساوی تقریباً همه حاضران در مرکز همایش‌های برج میلاد در سالن اصلی یا در راهروهایی که تلویزیون‌هایی تعبیه شده بود مشغول تماشای این مسابقه هیجان‌انگیز شدند.

* در سانس بعدی پیش از نمایش فیلم در تیزری عنوان شد که روز سوم جشنواره به یاد مرحوم مرتضی پورصمدی (فیلمبردار) برگزار می‌شود که بعد از آن با حضور دبیر جشنواره از خانواده این هنرمند تقدیر شد.  

* «شه‌سوار» و «قلب رقه» – یکی کمدی و یکی با موضوع مبارزه با نیروهای داعش- از فیلم‌های پرمخاطب جشنواره در سینمایی رسانه بودند که هر کدام موافقان و منتقدان خود را داشتند. در این بین «شه‌سوار» شباهت‌های زیادی به فیلم «شادروان» ساخته دیگر کارگردانش حسین نمازی داشت که البته این موضوع در نشست خبری فیلم رد نشد.

* محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر فیلم «قلب رقه» که یک فیلم دیگر هم در جشنواره دارد، پس از چند سال در یک نشست خبری در جشنواره فجر حاضر شده بود.

* دبیر جشنواره فیلم فجر عصر روز گذشته (۱۴ بهمن) به بازدید از غرفه‌های رسانه‌ای ‌ و خوش و بش با نمایندگان هر کدام از این رسانه‌ها پرداخت و بعد در جمع خبرنگاران پاسخگوی سوالات آنها شد. او درباره حاشیه‌ای فیلم «بی‌بدن» و در پاسخ به اظهارات سازندگان این فیلم در اعتراض به راه نیافتن فیلم‌شان به بخش سودای سیمرغ گفت، هیأت انتخاب تنها نیمی از فیلم را که به طور کامل در اختیار داشت تماشا کرده و بر همان اساس آن را برای بخش نگاه نو انتخاب کرد.

* آخرین فیلمی که در برج میلاد در روز سوم جشنواره نمایش داده شد، تازه‌ترین ساخته سروش صحت بود که با جدول زمان‌بندی جشنواره تنها با یک ساعت تاخیر اکران شد. بعد از فیلم جواد عزتی (تمساح خونی) این دومین فیلمی بود که تعداد قابل توجهی از مخاطبان خود را در سینمای رسانه نسبت به تماشای یک اثر کمدیِ با کیفیت راضی نگه داشت.

* در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» هیچ کدام از بازیگران اصلی یعنی بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر و بیژن بنفشه‌خواه حضور نداشتند و فقط پژمان جمشیدی که عازم سفر برای فیلمبرداری سریال «زیر خاکی» بود در تماسی تلفنی به نمایندگی از دیگر بازیگران دقایقی کوتاه صحبت کرد.

* «صبحانه با زرافه‌ها» سومین فیلمی بود که در این مدت پس از «تمساح خونی» و «بی‌بدن» با بازی پژمان جمشیدی به نمایش درآمد. جمشیدی که چند سال قبل پس از اینکه نامزد دریافت سیمرغ جشنواره فجر شده بود، با واکنش برخی اهالی رسانه‌ مواجه شد، در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» که ساعت یک بامداد در برج میلاد در حال برگزاری بود، از تمام خبرنگارانی که در این سال‌ها با انتقادها و نیز تشویق‌ها او را حمایت کردند قدردانی کرد.

* سروش صحت که در فیلمش رد پای کمدی خاص او را به وضوح می‌توان دید، تاکید کرد در فیلمش به دنبال ترویج بخشش،   دوستی و امید است. او امیدوار بود که با فیلمش شعار نداده باشد و در صحبت‌هایی که رنگ و بوی فلسفی داشت بیان کرد: خوب است که در زندگی همیشه دنبال لوکیشنی باشیم که هم روح داشته باشد و هم لانگ شات.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم نمی‌‎خواهد «شادروان» باشد

تهیه‌کننده «شه‌سوار» معتقد است به دلیل نوع فضاسازی، فرم پوشش و داستان خانوادگی که در فیلم وجود دارد، ممکن است منتقدان آن را با «شادروان» مقایسه کنند این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «شه‌سوار» سومین فیلم بلند حسین نمازی است که پیشینه‌ای فیلم کوتاهی دارد. او پس از «آپاندیس» که اولین فیلم بلندش در فضایی با ریسک بالا برای جذب مخاطب بود، «شادروان» را ساخت که درامی خانوادگی همراه با طنز و بهره‌گیری از ریتمی مناسب در تدوین و تصویر بود و توانست مخاطب را جذب کند. او پس از «شادروان» به سراغ «شه‌سوار» رفته که اولین نمایشش در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. فضاسازی و فرم «شه‌سوار» شبیه به «شادروان» است اما موضوع و سوژه‌ای که به آن پرداخته، متفاوت است.

حضور در جشنواره فیلم فجر برای حمایت از سینما

سعید عطاییان تهیه‌کننده اجرایی فیلم سینمایی «شه‌سوار» در گفت‌وگو با مهر، درباره حضور این فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر توضیح داد: بعد از اتفاقاتی که برای سینما افتاد و جوی که زودگذر بود اما در کشور و شهرمان حاکم شد و حال مردم را نیز تحت تاثیر قرار داد، یکی از حال بدی‌های من علاوه بر مسایل شخصی و ایدیولوژی خودم، این بود که چرا سینما این بلا سرش می‌آید و چنین رفتاری با هنرمندان می‌شود. وقتی سال گذشته به جشنواره فیلم فجر رفتم، خیلی حالم بد شد. راستش دلم گرفت برای این‌که این اتفاق در حال لطمه زدن به سینماست.

وی در توضیح بیشتر گفت: با دوستانم صحبت می‌کردم که باید، جشنواره فیلم فجر را که پایگاه خودمان است، حمایت و حفظ کنیم و در غیر این صورت از دستش می‌دهیم. با حسین نمازی که رفاقتی دارم و پس از سریال «سیاه‌چاله» بیشتر دوست شدیم و به قول معروف شیمی‌مان به هم می‌خورد، به این فکر افتادیم که جشنواره فجر امسال را حمایت کنیم. من هر جا که زورم رسید موضوع حمایت از جشنواره را مطرح کردم و تا حد زیادی نیز موفق شدم تا این جشنواره رونق داشته باشد، چراکه هر چه «فجر» قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، ما سینمای موفق‌تری خواهیم داشت.

عطاییان درباره فیلم سینمایی «شه سوار» و ایده ابتدایی آن بیان کرد: یکسری اتفاقات سر سریال «سیاه‌چاله» افتاد که به هر حال خیلی خوشایند حسین نمازی و من نبود و تصمیم گرفتیم که برای خوشایند خودمان هم شده کاری انجام دهیم تا حال‌مان خوب شود. حسین نمازی قصه‌ای داشت که اصلاً به آن فکر نمی‌کرد اما یک شب با من تماس گرفت که ایده‌ای برای اجرا در ذهن دارد و برایم تعریف کرد و خوشم آمد. وقتی فیلمنامه را برایم فرستاد، متوجه شدم که باز حسین نمازی به سراغ فضای حاشیه شهر و این بار به سراغ الاغ رفته است! سکانس اولی که نوشته بود یک گله الاغ بود که موتور سواری در حال هدایت این گله الاغ است. با حسین تماس گرفتم و گفتم که این سکانس را تغییر بدهد چون اجرایش کار سختی است.

وی با بیان این‌که حقیقتاً کار کمی بوی «شادروان» را می‌داد، عنوان کرد: با توجه به این‌که برخی وقتی با فیلمنامه مواجه می‌شدند آن را شبیه به «شادروان» می‌دانستند، درصدد تغییراتی برآمدیم اما ایمان داشتیم که این کار شبیه به «شادروان» نخواهد شد.

سختی‌های «شه‌سوار» از الاغ درمانی تا وابستگی به حیوان

تهیه‌کننده «شه سوار» درباره سختی‌های ساخت این فیلم گفت: تقریباً یک محله را در شهریار در اختیار داشتیم؛ پیدا کردن الاغ‌ها کار بسیار دشواری بود چون کسی وجود ندارد که یک گله الاغ پرشمار داشته باشد و به همین دلیل چند نفر را برای یافتن این الاغ‌ها گذاشته بودیم تا از محلات و روستاهای اطراف تهران برایمان پیدا کنند. حتی ما و عوامل در این فیلم، الاغ درمانی یاد گرفتیم! و وابستگی به این حیوانات پیدا کرده بودیم. مجبور شدیم اسکان در شهریار داشته باشیم. همچنین ایفای نقش‌ها نیز سختی‌های خودش را داشت و شما قطعاً هادی کاظمی و گیتی قاسمی را در این قالب ندیده‌اید. از طرفی وقتی کار تمام می شد، جذابیت خودش را خواهد داشت. در هر حال، کار به این شریفی و نجیبی وقتی با ممیزی‌هایی روبه رو شود، کمی خستگی را بر تن ما به جای می‌گذارد.

وی در پاسخ به این‌که برای جلوگیری از شباهت «شه سوار» به «شادروان» چه کاری انجام شد، عنوان کرد: حقیقت این است که روز اول به این فکر افتادیم تا از همان عوامل «شادروان» برای کار جدید استفاده کنیم و بدمان نمی‌آمد این اتفاق بیفتد اما چون کامنت‌هایی گرفته بودیم که قصه شبیه به «شادروان» است، ابتدا سراغ بازیگرها رفتیم و تغییر دادیم و سپس تا حدی که می‌شد فضای قصه را متفاوت ساختیم که در این مورد مسعود سلامی بسیار کمک کرد و اگر غیر از آقای سلامی فرد دیگری را به عنوان فیلمبردار داشتیم، قطعاً «شه سوار» به «شادروان» شباهت پیدا می‌کرد و بیش از پیش بوی «شادروان» احساس می‌شد، چراکه آقای سلامی فیلمبردار «شادروان» بود و تذکراتی در رابطه با شباهت با «شادروان» می‌داد. اما به هر حال به دلیل وجود فضای حاشیه‌نشینی و فرم پوشش و قصه‌ای که حول خانواده می‌چرخد، منتقدان قطعاً می‌گویند که «شه‌سوار» بوی «شادروان» می‌دهد این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» مشهود است

عطاییان تصریح کرد: در واقع باید تاکید کنم که فرم فیلمسازی حسین نمازی این‌گونه است و ساختار کارش شاید شباهت به هم داشته باشد اما سوژه‌ها و قصه متفاوت است. در واقع مهر و امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» همچون «شادروان» مشهود است.

وی همچنین یادآور شد: از آن‌جایی که در پروژه بعدی نیز در کنار حسین نمازی هستم، قطعاً سه گانه این کار را خواهیم ساخت. فضا برای من فضایی مقدس است که بوی خانواده می‌دهد؛ چیزی است که این روزها از آن دور هستیم و تعهد یک پسر را نسبت به خانواده، مادر و پدر و خواهرش می‌بینیم تا از یک چالش دربیایند. اگر شما یک سکانس مشابه «شادروان» در این کار پیدا کردید، جایزه می‌دهم.

عطاییان بیان کرد: «شه‌سوار» ۲ کوچه پایین تر از «شادروان» اتفاق می‌افتد یعنی بچه محل‌های همدیگر حساب می‌شوند و اگر ۲ بازیگر تکراری یعنی ایمان برات‌پور و حافظ نبی‌زاده در «شه‌سوار» نبودند، من قطعاً سینا مهراد و نازنین بیاتی را از سر کوچه رد می‌کردم که با این‌ها دیالوگی داشته باشند!

وی در پایان در پاسخ به این‌که آیا استفاده از میثم مولایی به عنوان تدوینگر در «شه‌سوار» به جای عماد خدابخش در حالی که ریتم تدوینی مشابهی با «شادروان» دارد، برای جلوگیری از ایجاد شباهت بوده یا خیر؟ گفت: خیر، عماد خدابخش در دفتر ما در حال انجام کارهای تدوین «تمساح خونی» و چند کار دیگر بود و ما نیز در یک دفتر فیلمسازی، ۲ کار را دست یک تدوینگر نمی‌دهیم.

خروج از نسخه موبایل