«سعید الهی» تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» معتقد است این فیلم منظر واقعی و جدیدی از استان سیستان و بلوچستان را در برابر دیدگان مخاطبان خود به تصویر میکشد.
به گزارش سینمای خانگی، سعید الهی تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» در گفتوگو با مهر، با اشاره به ویژگی هایی این فیلم عنوان کرد: بازنمایی واقعیتهای کشور و اقوام در قالب روایت ها و قصه ها از وظایف همه هنرمندان است و ما هم در این پروژه همه تلاش خود را برای نمایش مختصات بومی و اقلیمی استان محروم سیستان و بلوچستان به کار گرفته ایم.
وی ادامه داد: زوایای پنهانی از قوم بلوچ و استان محروم سیستان و بلوچستان همیشه از چشم و دوربین جامعه سینمایی دور بوده و همین امر باعث شده است که متاسفانه، ما فقط صحنه هایی از ترور، قاچاق و ناامنی از این منطقه وسیع و متمدن کشورمان را به یاد داشته باشیم.
الهی یادآور شد: این در حال است که جنوب شرقی کشور و در راس آن مردم شریف بلوچ که اتفاقا همواره مورد هدف دشمنان و منافقان و فرصت طلبان این مرز و بوم بوده اند از شاداب ترین، باحیاترین، خونگرم ترین و در یک کلام همراه ترین مردمان ایران زمین با نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی در مواقع بحرانی محسوب میشوند.
این تهیه کننده با اشاره به نیاز سینمای ایران به فیلمهای راهبردی اضافه کرد: سینمای ایران نیاز به آثار راهبردی و سیاستی در قالب فرم های هنری جذاب دارد و غفلت از این امر مهم منجر به انشقاق بین نسل ها، تحریف واقعیات و سیاه نمایی های کاذب از اقوام ایرانی خواهد شد از همین رو تلاش شده تا در فیلم سینمایی «میرو»، شاید برای نخستین بار حرکت و نشاط، زندگی و گفتوگو، رنگ و لعاب، موسیقی و انواع آیین ها و جذابیت های بصری متعدد و از همه مهمتر امید و ایثار و مشارکت را به صورت یک جا و در قالب یک روایت دراماتیک مشاهده کنیم.
وی با تاکید بر ضرورت همکلامی با نسل نوجوان کشور از طریق محصولات سینمایی در شرایط فعلی جامعه عنوان کرد: در «میرو» در کنار قصه ای مرتبط با دفاع مقدس سعی شده است لزوم الگوسازی صحیح برای نسل جوان و تاثیر آن در سرنوشت و سبک زندگی ایرانی اسلامی افراد مورد توجه قرار گیرد.
الهی در پایان با ابراز امیدواری نسبت به رای هیات انتخاب جشنواره بین المللی فیلم فجر درباره سینمایی «میرو» گفت: حضور در جشنواره ها فرصتی برای ترغیب و انگیزه بخشی به فیلمسازان سینمای استراتژیک است.
سعید الهی تهیه کنندگی مستند «قوی دل» را که برگزیده جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» شد، برعهده داشت و حالا فیلم سینمایی «میرو» را با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید برای حضور در جشنواره فیلم فجر ارایه داده است.
فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی در ژانر کودک و نوجوان و در بستر روایتی از دوران دفاع مقدس ساخته شده است و سومین اثر سینمایی حسین ریگی بعد از فیلمهای «لیپار» و «هوک» طی سالهای اخیر محسوب میشود.
سینمای ایران طی چهار دهه گذشته نسبت پدیده مذموم «ترور» بیتفاوت نبوده است و روایتهایی تکاندهندهای از داغهایی که تروریستها بر دل مردم ایران گذاشتهاند، بر پرنده نقرهای به تصویر درآمده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا سه هفتهای میشود که هر سهشنبه، صحن معروف دادگاه کیفری شماره یک استان تهران میزبان برگزاری یک دادگاه بزرگ است؛ دادگاه رسیدگی به چهاردهه جنایت اعضا و سرکردههای گروهک تروریستی منافقین که از خردادماه سال ۱۳۶۰ کلید خورد و همچنان در قالب «ترور» جان و امنیت مردم ایران را تهدید میکند.
آنچه در فرآیند برگزاری این دادگاه موضوع یک پیگیری قضایی شده است، از سالها قبل بهعنوان یک داغ بر سینه مردم ایران سنگینی میکرد، مردمی که بیراه نیست اگر آنها را بزرگترین قربانیان ترور در تاریخ معاصر جهان معرفی کنیم.
سینمای ایران طی چهاردهه گذشته نسبت به این واقعیت بیتفاوت نبوده و هر از گاهی «ترور» تبدیل به سوژه محوری یک روایت شده و در قالب یک فیلم روی پرده سینما به نمایش درآمده است.
حادثه تلخی که همزمان با سالروز ترور سردار حاجقاسم سلیمانی، در گلزار شهدای کرمان، شماری از زائران این شهید را به فیض شهادت رساند، بهترین گواه برای اثبات این ادعاست که پرچمداران «تروریسم» همچنان چش طمع به حیات و آرامش مردمان این سرزمین دارند. در چنین شرایطی این فیلمسازان هستند که در قالب فیلم و سریال میتوانند روایتهای تصویری خود را تبدیل به پیوستی هنری و رسانهای برای انعکاس مظلومیت قربانیان ترور کنند.
آنچه در گزارش حاضر میخوانید بازخوانی پنج روایت شاخص سینمای ایران با موضوع «ترور» است که هرچند همه تولیدات سینمایی با این موضوع را شامل نمیشود اما در عین حال افسوس که نمیتوانیم آن را مشتی نمونه «خروار» توصیف کنیم!
تعقیب سایهها/ علی شاهحاتمی/ ۱۳۶۹
سینمای ایران در دهه ۶۰ متأثر از شرایط عمومی کشور، بخشی از تولیدات خود را به روایت تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای ابتدایی پس از انقلاب اختصاص داده بود و شکلگیری ژانر مستقلی به نام سینمای دفاع مقدس در سینما را هم میتوان محصول همین تأثیرگذاری دانست.
گروهک منافقین و فعالیتهای خرابکارانه آنها علیه مردم و انقلابیون هم یکی از همین سوژههای روز به حساب میآمد که دستمایه ساخت برخی فیلمهای سینمایی در آن مقطع شدند.
فیلم سینمایی «تعقیب سایهها» به کارگردانی علی شاهحاتمی یکی از شاخصترین فیلمهای آن دهه با موضوع ترورهای کور گروهک منافقین است. فیلمی که با انفجار یک خودروی بمبگذاریشده در خیابان و قربانی شدن گروهی از مردم عادی آغاز میشود و در ادامه روایتگر تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی برای ردگیری عاملان این جنایت است.
هر چند بهقاعده دیگر فیلمهای مرتبط با گروهک منافقین در دهه ۶۰ در این فیلم اشاره مستقیمی به این گروهک نمیشود و نامی از آنها در دیالوگها نیست اما امروز میتوان این فیلم را یکی از صریحترین تصاویر ثبتشده از جنایتهای کور منافقین علیه مردم ایران در سالهای ملتهب دهه ۶۰ به حساب آورد.
بادیگارد/ ابراهیم حاتمیکیا/ ۱۳۹۴
فیلم سینمایی «بادیگارد» با یک اقدام تروریستی علیه یکی از مقامات مسئول آغاز میشود. هرچند روایت اصلی فیلم درباره محافظ مستقیم این مقام مسئول است اما ابراهیم حاتمیکیا در دو سکانس کلیدی فیلم خود، تصاویری تکاندهنده از اقدامات تروریستی علیه ایران را به تصویر درآورده است.
در سکانس ابتدایی فیلم، زمانی که یکی از دولتمردان برای بازدید مردمی به میان اهالی یک روستا میرود، محافظ او متوجه ورود فردی ناشناس با لباسی متفاوت در میان اهالی بومی میشود و با اینکه به درستی نیت او برای عملیات انتحاری را حدس میزند اما چاشنیهای بمب به دست ناظران دور دست فعال شده و مدیر مربوطه در کنار اهالی منطقه قربانی ترور میشوند.
حیدر که مسئولیت حفاظت از این مقام مسئول را برعهده داشته در ادامه عهدهدار مسئولیت حفاظت از یک دانشمند جوان هستهای میشود و در سکانس پایانی فیلم شاهد بمبگذاری روی درب خودروی این دانشمند هستیم. حیدر این بار هم تهدید را به موقع متوجه میشود اما خودش قربانی ترور میشود و به شهادت میرسد.
ماجرای نیمروز/ محمدحسین مهدویان/ ۱۳۹۵
بیتردید یکی از جریانسازترین فیلمهای سینمای ایران در دهه ۹۰ با موضوع تاریخ معاصر را باید همین فیلم «ماجرای نیمروز» دانست. فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان که سبک خاص فیلمسازی او درباره سوژههای تاریخی را به تثبیت رساند.
مهدویان در این فیلم به جای بازخوانی مستقیم اقدامات تروریستی گروهک منافقین در تابستان سال ۱۳۶۰، سراغ روایت تلاش یک تیم امنیتی برای مواجهه با آنها رفت اما فرازهایی تکاندهنده از این فیلم به بازنمایی اقدامات تروریستی این گروهک اختصاص پیدا کرد.
سکانس مربوط به ترورهای کور این گروهک علیه مردم ایران و مشخصا تک پلانهایی مانند پلان در آغوش کشیدن یک دختربچه غرق خون توسط کاراکتر کمال با بازی هادی حجازیفر به خوبی در حافظه مخاطبان سینمای ایران حک شده و حکم سندهای تصویری تکاندهندهای علیه «تروریسم» را پیدا کرده است.
ضد/ امیرعباس ربیعی/ ۱۴۰۰
فیلم سینمایی «ضد» هرچند همین روزها در حال اکران عمومی در سینماهای کشور است اما تولید آن مربوط به دو سال پیش است و برای اولینبار در چهلمین جشنواره فیلم فجر شاهد رونمایی از آن بودیم.
امیرعباس ربیعی کارگردان جوانی است که در اولین فیلم خود یعنی «لباس شخصی» سراغ بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر با محوریت حزب توده رفت و در گام دوم تلاش کرد قطعهای دیگر از پازل روایت سینمای ایران از اقدامات جنایتکارانه منافقین را کامل کند.
فیلم «ضد» اولین روایت سینمایی از حادثه تروریستی بمبگذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری در هفتم تیرماه سال ۶۰ محسوب میشود و در فرازهایی از این فیلم شاهد جزییاتی از اجرای این عملیات از سوی عاملان منتسب به گروهک منافقین و تلاش آنها برای حذف شهید بهشتی هستیم.
این حادثه تروریستی که از شاخصترین حوادث تروریستی در سالهای ابتدایی پس از انقلاب محسوب میشود، پیشتر سوژه مستندی با عنوان «ترور سرچشمه» به کارگردانی محمدحسین مهدویان هم قرار گرفته بود.
هناس/ حسین دارابی/ ۱۴۰۱
اما واقعیت تلخ درباره اتفاقات تروریستی علیه مردم ایران، دنبالهدار بودن این حوادث از گذشته تا به امروز است. سایه ترور در تمام چهار دهه گذشته از سر مردم بیدفاع ایران کم نشده و همچنان از سوی دشمنان ایران بهعنوان ابزاری برای حذف سرآمدان و پرچمداران نظام اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد.
فیلم سینمایی «هناس» را میتوان یکی از اولین روایتهای سینمای ایران با موضوع ترور دانشمندان هستهای به حساب آورد. هر چند این سوژه پیشتر در فیلمهایی همچون «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی هم مورد اشاره قرار گرفته بود اما حسین دارابی در دومین فیلم کارنامه خود، روایت تکاندهنده و مستقیم از ترور یکی از دانشمندان هستهای ایران را به تصویر درآورده است.
سکانس مربوط به شلیک مستقیم گلوله به شهید داریوش رضایینژاد در برابر چشم همسر و فرزندش، از سکانسهای تکاندهنده در سینمای ایران است که تصویری عریان از یک اقدام تروریستی را پیش چشم مخاطبان به نمایش میگذارد.
تعداد ۳۱ مجموعه سینمایی به نمایش فیلم های چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر برای مردم اختصاص پیدا کرد.
به گزارش سینمیا خانگی از چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، سینما استقلال، پردیس سینمایی ایران مال، پردیس سینمایی تماشا، سینما شکوفه، پردیس سینمایی زندگی، پردیس سینمایی رزمال، سینما جوان، پردیس سینمایی راگا، پردیس سینمایی شهرک، پردیس سینمایی صبا مال، سینما فرهنگ، پردیس سینمایی کوثر، پردیس سینمایی کیان، پردیس سینمایی کوروش، سینما اطلس مال، پردیس سینمایی گالریا، سینما تیراژه ۲، پردیس سینمایی مگامال، پردیس سینمایی لوتوس مال، موزه سینما، پردیس سینمایی مهر شاهد، پردیس سینمایی نارسیس، پردیس سینمایی هدیش، پردیس سینمایی هروی سنتر، پردیس سینمایی شمیران، سینما پرند مال، سینما فجر اسلام شهر، سینما نسیم شهر، سینما هنر پیشوا، فرهنگسرای ارسباران و پردیس سینمایی پرده طلایی در این دوره جشنواره میزبان مردم خواهند بود.
همچنین سه پردیس سینمایی نیایش مال، زیمامال و مرداس به عنوان سینماهای ذخیره در نظر گرفته شده تا در صورت اخذ مجوز نهایی کمیته انتخاب نمایش، بتوانند به سینماهای مردمی جشنواره بین المللی فیلم فجر اضافه شوند.
چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ بهمن به دبیری مجتبی امینی برگزار می شود.
فیلم سینمایی «عطرآلود» راهی جشنواره «آجانتا-الورا» کشور هند شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، فیلم سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدم دوست، تهیه کنندگی یوسف منصوری و نویسندگی حسین حسنی، محصول سازمان سینمایی سوره در اولین حضور جهانی خود، به بخش رقابتی نهمین دوره جشنواره «آجانتا-الورا» در کشور هند راه یافت یافت.
این فیلم سینمایی که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، در ۵ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن این جشنواره را دریافت کرد.
این جشنواره با هدف نمایش بهترین فیلم های تولید شده اخیر در هند و جهان برگزار میشود و بستری برای فیلمسازان مشتاق، تکنسینها، هنرمندان و علاقهمندان جوان فیلم است تا آنها را به یادگیری و درک جنبه های هنری و فنی سینما تشویق کند.
نهمین دوره جشنواره «آجانتا-الورا» از ۳ تا ۷ ژانویه ۲۰۲۴ برابر با ۱۳ تا ۱۷ دی ماه ۱۴۰۲ در شهر اورنگ آباد هند برگزار میشود.
پخش بین الملل این فیلم سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.
کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلمساز همیشه دغدغه پرداختن به پروندههای سیاسی و همچنین سیاست در عرصههای مختلف را دارد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آنها همیشه مورد توجه فعالان عرصههای مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دورهها آثار مختلفی تولید شدهاند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلمسازان و تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، بهویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شدهاند.
یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.
فیلم «ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.
«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال میکند. این فیلم با انتخاب شخصیتهایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی میپردازد.
ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.
به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.
در این نشست و گفتوگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغههای خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.
در ذیل بخش اول این گفتوگو آمده است:
*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروههای منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟
امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهشها، افکار و دغدغههایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری میکنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلمهای کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل میتوانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساختهام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینماییام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیشتولید متوقف شد و هیچوقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیریها و ترورهایی که در آن استان انجام میشود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار میکرد، انجام شد. در آنجا پروندههای متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجوییهایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همانجا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پروندههای واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصهای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پروندههای واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیتهای فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش بهسزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزههای مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست میدانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بینالمللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگههای سیاسی آن را هم دنبال میکنم.
*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالشهایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالشهایی مواجه بودید؟
نادر سلیمانی: من سیاست را اینگونه میبینم؛ شما دستتان به لیوان آب میرسد ولی به دوستتان میگوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه میماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدمهایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمیخورند و وقتی به آنها میگوئید لطفاً آب را به دستتان بدهند به شما میگویند که دست خودتان به آب میرسد پس خودتان آن را بردارید.
در جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفرهای که همه خانواده گرد آن نشستهاند بزرگتر جمع میگوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگتر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه اینها میرسد ولی دیگران را وادار میکند کسی که از او کوچکتر است آن کار را انجام دهد.
یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف میایستادند و پیروانشان به جای آنها چاقو میخوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.
اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلمنامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاستبازی است. یکی از بخشهای مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین ترابنژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. اینجا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی میکنی و میگویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.
محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زندهیاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچوقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردانها آنقدر ضدحال میزنند که آدم رغبت نمیکند نگاهشان کند.
من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای اینکه سیاستشان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب میدادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح میکردند تا به همشهری و همنوع خود شلیک کنند. در گروهکها فضا به گونهای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچههای انقلابی عاشقانه زندگی میکردند. من همیشه میگویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف میکردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم میکردیم. اما الان اینگونه نیست و همه میخواهند برای خود اندوخته کنند.
*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالشهایی را به همراه داشت؟
مهدی نصرتی: آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکند، حتی کماهمیتترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته میشود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمانها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث میشود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقشهای شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمیتوانم بگویم از بازی در نقشهای سیاسی فراری هستم اما برای من کماهمیت هستند.
آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقشها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تکبعدی نباشند. در این آثار نقشهای خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقشها شبیه ابرقهرمانها نیستند.
نادر سلیمانی: میخواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقشتان در «ضد» بود؟
نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا میکردم ولی آنجا کاراکترم قهرمان قصه بود.
سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟
نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دلپاک و تمیزی بود.
سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقیتری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.
ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکشتر است.
نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل میکنید.
سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سالها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل میگیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمیدهد و عشقش را زیر پای خود له میکند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی میزند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟
امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلمنامهاش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمیشود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیتپردازی «ضد» میتوانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکلگرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.
خواهش میکنم تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایهداری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که میکند. فرماندههان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار میکردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلمساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیهکنندهها خیلی سخت است. من معتقدم همانگونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیهکننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیهکننده و آقای ترابنژاد به عنوان فیلمنامهنویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آنها تشکر میکنم.
تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغههایم پافشاری میکنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرفزدن نمیدانم. من فیلم میسازم چون قصهگویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یکسری حرفها را بزنم، فیلم میسازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که میزنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول میدانم و هر آنچیزی را که میفهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان میکنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر میدهم.
در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاهطلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض میکند که تمام ارزشها را زیر پا میگذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام میدهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال میآورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.
طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح میکنند و بتشان سازمان است که نمایندهشان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسانها دستور مرکزیت برایشان وحی منزلی بود که آن را مقدس میدانستند. مثال این امر «ابریشمچی» است.
طیف دیگر آدمهایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آنها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آنها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل میکنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز میکنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سالها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی میدانم.
من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیفها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود اینها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاههای مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آنها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش میسوزد. وقتی اینگونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدمها میشود. آرزوی من این است که مخالفترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.
نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم میگرفت در انتهای مطلب خود میگفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.
*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر میکنید در فیلم «ضد» چهقدر توانستهاید در جلب رضایت مخاطبان طیفهای مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیتپردازی بسیار قدرتمند است. فکر میکنید «ضد» در شخصیتپردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چهقدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را میپذیرم؟ بازیگران چهقدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شدهاند؟
ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلمنامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلمنامه آمادهای را کار کردم اگرچه فیلمنامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونهای که فضای عاشقانه فیلمنامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.
در آستانه جشنواره فیلم فجر، مدیر شبکه نمایش از پخش برنامه «هفت» با اجرای بهروز افخمی از این شبکه خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدعلی غلامرضایی درباره پخش دوباره برنامه هفت تلویزیون گفت: پخش سری جدید برنامه هفت به تهیهکنندگی محمدحسین تنکابنی و با اجرای بهروز افخمی در دو فاز آغاز خواهد شد. در فاز نخست، این برنامه پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر به صورت هفتگی جمعهها ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نمایش می رود.
او ادامه داد: در ایام جشنواره نیز، برنامه هفت با ویژه برنامهای که ترتیب داده است، هر شب از شبکه نمایش سیما و از محل برگزاری جشنواره به صورت زنده روی آنتن می رود و پس از آن نیز تا پایان سال به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت. در فاز دوم نیز، پخش این برنامه از بهار ۱۴۰۳، با دکور جدید و تغییراتی در فرم برنامه آغاز می شود.
مدیر شبکه نمایش درباره بخشهای مختلف فصل جدید این برنامه نیز بیان کرد: برنامه هفت از سه بخش اصلی پرونده ویژه، میز نقد سینمای ایران و میز نقد سینمای جهان تشکیل می شود که هر بخش طراحی ویژهای دارد.
او درباره پرونده ویژه هفتگی در این برنامه خاطر نشان کرد: در هر قسمت موضوعات سینمایی روز با حضور مهمانان و کارشناسان مربوط به آن مطرح و تلاش می شود که آسیبشناسی شود. در این بخش، موضوعات مرتبط با سیاستگذاریهای سینمای ایران به صورت ویژه مطرح خواهد شد.
غلامرضایی ادامه داد: بخش میز نقد سینمای ایران نیز هر هفته به بررسی یکی از فیلمهای در حال اکران اختصاص دارد. میز سینمای جهان یکی از بخشهای ثابت برنامه خواهد بود که در کنار نقد فیلمها و انیمیشنهای مطرح، به صورت موضوعی به فیلم و فیلمساز میپردازد و باکسآفیس هفتگی با رویکردی جدید بررسی می شود.
مدیر شبکه نمایش درباره منتقدان و مجریان بخشهای مختلف برنامه هفت نیز توضیح داد: آقایان امیر قادری و حمیدرضا قادری کارشناسان ثابت بخش میز نقد سینمای ایران هستند. همچنین آقایان جواد طوسی و رضا صدیق نیز به عنوان منتقد و کارشناس در میز سینمای جهان حضور دارند.
رئیس سازمان سینمایی کشور در دیدار اعضای ستادی چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در جریان روند چگونگی فعالیتهای این دوره از جشنواره در بخشهای مختلف قرار گرفت و حکم اعضای این جشنواره را اعطا کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، اعضای ستادی چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با رئیس سازمان سینمایی، روز گذشته، ۱۱ دیماه در سازمان سینمایی دیدار کردند.
در ابتدای این جلسه مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ضمن ارائه گزارش و تشریح معاونتها و بخشهای ستادی جشنواره، گفت: ۱۱ بهمنماه همزمان با افتتاحیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، اکران فیلمها در تهران و شهرستانها آغاز خواهد شد. در هفته دوم از برگزاری این رویداد فرهنگی نیز میزبان میهمانان بینالملل بوده و ۲۲ بهمنماه نیز اختتامیه را در پیش خواهیم داشت.
وی عنوان کرد: طی چند ماه گذشته، نظم و ترتیبی در معاونتهای مختلف جشنواره صورت گرفته و فعالیتها بر اساس برنامه پیش رفته است. همچنین در دیماه به عملیات اجرایی رسیده و خداروشکر بر طبق کنداکتور پیش رفتهایم.
دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درباره اقدامات صورت گرفته در این حوزه بیان کرد: در حوزه بینالملل، برگزاری اجلاس خزر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در پیش خواهیم داشت و روسای سازمان سینمایی عضو این اجلاس، از جمله میهمانان ما در اختتامیه جشنواره هستند که ۲۳ بهمنماه برگزار خواهد شد. جلسه هیئت انتخاب بخش بینالملل نیز انجام، و آثار مشخص شده است. همچنین در حال مذاکره با صاحبان آثار به واسطه روند حقوقی هستیم. الحمدالله فیلمهای خوبی در بخش بینالملل داریم و به امید خدا تا آخر دیماه بخش بینالملل به سرانجام میرسد تا بتوانیم روند ویزای مهمانان را انجام دهیم.
امینی با اشاره به بخش بازار در این دوره از جشنواره فیلم فجر توضیح داد: در بخش بازار نیز شاهد رونق و حضور صاحبان آثار از کشورهای مختلف خواهیم بود و ۶ پاویون از کشورهای مختلف در بازار فیلم حضور خواهند داشت. به طور کلی امسال بازار جدی در جشنواره برپا خواهد شد. مجموعه بینالملل امسال نسبت به سال گذشته پرشورتر و درخشانتر است. به همت دبیرخانه جشنواره، آثار بخش ملی، به مدت دو هفته در حال بازبینی است.
در ادامه این جلسه مدیران ستادی جشنواره بینالمللی فیلم فجر از گزارشی از اقدامات هر بخش را ارائه دادند.
این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی نیز در ادامه این دیدار گفت: سال گذشته بسیاری احساس کردند که جشنواره فیلم فجر، جشنوارهای سیاسی است و نگاه سیاسی در آن حاکم است اما عوامل اجرایی این رویداد فرهنگی در دوره قبل، ثابت کردند که اینگونه نیست و این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست. افقی که برای این دوره از جشنواره بینالمللی فجر پیشبینی میشود روشن است. در واقع، این میراث فرهنگی، زمین بازیهای سیاسی نیست.
وی افزود: برخی از مسائل به حوزه سیاستگذاری و برخی دیگر به فضای جامعه، جنس تعامل و نوع ادبیات ما باز میگردد که میخواهیم چه نتیجهای را در این دوره از جشنواره در نظر داشته باشیم. هدف جشنواره صرفا برگزاری نیست بلکه نگاه و اهداف کلان فرهنگی و هنری در آن نهفته است.وی ادامه داد: این رویداد فرهنگی و اجتماعی از بدو شکلگیری بر اساس مبانی و راهبردهای مشخصی طراحی شده و در هر دوره متولیان برگزاری و سیاستگذاری این رویداد به دنبال تحقق و عینیت بخشی به آن راهبردها هستند.
خزاعی عنوان کرد: رویدادهای بینالمللی همانند جشنواره فیلم فجر که میراث فرهنگی بعد از انقلاب محسوب میشود، محل طرح بازیهای سیاسی نیست. نگاه ملی به این رویداد بدان معناست که همه طیفها و نگاهها در این جشنواره سهیم باشند که خوشبختانه هستند. سال گذشته در اوج بازیهای سیاسی عدهای ماجراجو، نیز، ثابت کردهایم که نگاه دولت به جشنواره، نگاهی فرهنگی است و اعلام کردهایم که هر کسی با هر نوع نگاهی میتواند در جشنواره حضور داشته باشد.
وی با اشاره به انبساط خاطر و نشاط اجتماعی که جشنواره فیلم فجر برای مردم ایجاد میکند، اظهار کرد: همزمان با بهمنماه، بسیاری از مردم پیگیر جشنواره فیلم فجر و آثار سینماگران هستند که این امر نشاندهنده مردمی بودن این جشنواره است و بنده مشابه این جشنواره را در هیچ جای دنیا ندیدهام. جشنوارهای که مردم از ماهها قبل از برگزاری، پیگیر اخبار و محتوای آن هستند. این اشتیاق مردمی در دنیا بیسابقه است. درحالی که در کشورهای مطرح دنیا در این زمینه تنها فعالان، متخصصان و منتقدان سینمایی برای پیگیری آن اشتیاق نشان میدهند. به همین دلیل برنامهریزی دقیق و اکران بهموقع فیلمها در سینماها و شهرستانها مهم است و باید به مردمی بودن جشنواره بسیار توجه کنیم.
در سال گذشته مردم ثابت کردهاند که پشتیبان ما هستند و نباید این سرمایه بزرگ را از دست بدهیم. رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به اینکه گفتمان انقلابی و مبانی نظام باید در برگزاری جشنواره تقویت شود، افزود: منظور ما گفتمان اصلی و چهل ساله انقلاب است که متعلق به همه مردم است. برخی سالها موضوعاتی را در فضای جشنواره مطرح میکردند که نظام فرهنگی کشور را نقد کرده یا شرایطی ایجاد کنند که فضا از شاخصههای فرهنگی فاصله گیرد در حالی که در جشنواره فیلم فجر قرار نیست فضای ضد فرهنگی نمودی پیدا کند.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقهای و بینالمللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقهمند به حضور در جشنواره فجر هستند
وی در حوزه بینالملل نیز اظهار امیدواری کرد و افزود: امیدوارم که در دوره جدید جشنواره اتفاقهای خوبیدر این زمینه رخ دهد. باید در دعوت از میهمانان خارجی، هدفمند عمل کنیم و خوشحالم که حضور کشورهای آسیایی در این دوره از جشنواره پررنگتر است چرا که تعدادی از کشورها هدف سازمان سینمایی که در نقشهراه حوزه بینالملل ترسیم کردهایم در جشنواره حضور دارند. در جشنواره است. صرف اینکه یک مهمان خارجی در کشور ما حضور داشته باشد حائز اهمیت نیست. بنابراین دعوت از میهمانان بینالمللی هم باید هدفمند باشد.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقهای و بینالمللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقه مند به حضور در جشنواره فجر هستند و با ما تماس می گیرند؛ بویژه، مجموعه کشورهای همسویی که با ما اشتراکات آرمانی، آئینی و زبانی دارند. همچنین، لازم است برای حضور میهمانان خارجی در رسانهها برنامهریزیهایی صورت گیرد تا دستاوردهای سینمای ایران تشریح و از ظرفیت حضور مهمانان خارجی بهرهبرداری شود.خزاعی همچنین، بخش غزه را از دستاوردهای این دوره از جشنواره فیلم فجر عنوان و اعلام کرد: از هنرمندانی که از جریان غزه و مقاومت فلسطین دفاع کرده و میکنند دعوت خواهد شد تا در این دوره از جشنواره حضور داشته باشند.
رئیس سازمان سینمایی همچنین تاکید کرد که رویداد جشنواره بین المللی فجر به زبانهای مختلف مخابره شود تا متقاضیان کشورهای دیگر برای پیگیری اخبار و رویدادهای مهم جشنواره به منابع معتبر داخلی مراجعه کنند. خزاعی از عوامل ستاد جشنواره بینالمللی فیلم فجر خواست تا به حواشی توجه نکنید و تلاش کنند تا جشنواره را به بهترین شکل ممکن برگزار کنند. جشنواره فجر رویدادی مهم و راهبردی است از این رو، بسیاری از گروههای سیاسی چشمشان به جشنواره فیلم فجر است.
یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی و علیرضا اسماعیلی مدیر حوزه ریاست سازمان، از مدیران سازمان سینمایی و غلامرضا نجاتی، محمدرضا سوقندی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، میلاد شکرخواه، سید محمد سجادی، علی مرادخانی، بابک بیات، عزت الله علیزاده،سبحان فتحی، علی همت از مسئولان ستادی جشنواره نیز در این جلسه حضور داشتند.
از امروز تا آغاز چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، یک ماه زمان باقی مانده و در این یک ماه، گمانهزنیهایی درباره حضور فیلمها از نهادهای مختلف و همچنین فیلمهای مستقل در این جشنواره، تنور آن را تا روز افتتاحیه داغ نگه خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، درست ۳۰ روز دیگر و در چنین روزی فرش قرمز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران پهن خواهد شد و این مکان، میزبانی ۱۰ روزه خود را از هنرمندان، بازیگران و اصحاب رسانه آغاز میکند.
برای سینهفیلها، مردم علاقهمند به سینما و اصحابرسانه در این فاصله یک ماهه، حدس زدن درباره حضور فیلمها در جشنواره از همه چیز بیشتر میچسبد. نه تنها جشنواره فیلم فجر بلکه حضور فیلمها در هر جشنوارهی معتبری در دنیا این گمانهزنیها را به همراه دارد و همین حدس و گمانهاست که تازگی جشنواره را تا روز اختتامیه نگه میدارد.
این حدس و گمان ها اما از سال گذشته شروع شد؛ وقتی بهروز افخمی پیش از شروع جشنواره فیلم فجر اعلام کرد فیلمی درباره شهیدطیب برای جشنواره سال آینده میسازد. این اولین فیلمی بود که خبری مبنی بر حضور خود را در جشنواره فیلم فجر امسال اعلام میکرد. گمانهها تا امروز هم ادامه داشته؛ تا امروزی یعنی دقیقا ۳۰ روز پیش از آغاز این فستیوال که اعلام خبر حضور فیلمهای دیگری در این ماراتن، کنجکاویها را درباره فیلمهای سال جدید سینمای ایران بیشتر کرده است.
فارابی و حضورِ پررنگ دوباره
پس از استقبالی که از شادوران در چهلمین جشنواره فیلم فجر به عمل آمد حالا حسین نمازی فیلم تازهای را به این جشنواره میفرستد که در ترکیب زوج اصلی با شادروان متفاوت است. در این فیلم مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی ایفای نقش میکنند و همچون شادوران در یک بازه زمانی مشخص روایت میشود.
داستان در سه شبانه روز و یک مراسم عروسی میگذرد و این همه آن چیزی است که تاکنون از شهسوار میدانیم. هنوز بازیگران دیگر این پروژه اعلام نشدهاند اما با توجه به تجربه نسبتا پراستقبال شادوران و نیمه روایتی که از شهسوار میدانیم، به نظر میرسد این فیلم نیز ترکیب پر بازیگری داشته باشد. نمازی با انتشار تصویر زیر نوشت:
«با اینکه همه فیلمهام برام جذابن. اما این فیلم تنها فیلمی بود که دوست نداشتم فیلمبرداریش تموم شه. خوشحالیم وقتی کات آخر رو گفتم به حدی بود که یادم نمیاد این حد از خوشحالی رو تابحال تجربه کرده باشم. امیدوارم ببینید و بپسندید. فعلا رونمایی میکنیم از گریم مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی که خیلی خوش درخشیدن در نقشهاشون. ممنون زحمات تک تک بچههای گروه خوبمون هستم و عذرخواهی میکنم که مجالی نیست اسم تکتکشون رو اینجا بیارم.». شه سوار محصول بنیاد سینمایی فارابی و بخش خصوصی است.
مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی در فیلم شهسوار
قرارگاه سری، پرترهای از زندگی شهید هاشمی
فارابی امسال در دومین محصول مشترک خود با سازمان اوج، فیلمی را جلوی دوربین برده که درباره زندگی شهید علی هاشمی است. این شهید فرمانده مهمترین عملیات های سال های جنگ در هشت سال دفاع مقدس بود که در سال ۶۷ و در جزیره مجنون به شهادت رسید.
به جز یک مستند به نام زیر صفر مرزی که درباره ناپدید شدن این شهید در روزهای پایانی جنگ است فیلم سینمایی درباره این شهید ساخته نشده و این سوژه قرار است برای اولین بار در قرارگاه سری روایت شود.
دانش اقباشاوی در چهارمین تجربه فیلم بلند خود به سراغ این سوژه رفته و آن را کارگردانی میکند. هیهات و تاج محل و زاپاتا سه فیلم قبلی این کارگردان هستند که سوژه هایی متفاوت داشتند و این اولین فیلم پرتره درباره یک شهید جنگ است که دانش اقباشاوی آن را کارگردانی و جلیل شعبانی آن را تهیه کنندگی میکند. نام پیشین این فیلم اسفند بود که به روال طبیعی تغییر نام فیلم ها پیش از جشنواره، به قرارگاه سری تغییر کرده است.
آبی روشن و انتشار تصویری تاریک
تنها تصویری که از دومین فیلم بابک خواجهپاشا منتشر شده تصویری از مهران احمدی است که کنجکاویها را درباره ادامه ایفای نقشهای جدی این بازیگر پس از غریب و روایت ناتمام سیما برمیانگیزد. بابک خواجه پاشا کارگردان این فیلم سال گذشته با فیلم در آغوش درخت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و حالا با آبی روشن به جشنواره فیلم فجر می آید.
این فیلم محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه اوج است که مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد در آن ایفای نقش میکنند. با فیلمبرداری پراکنده ای که این اثر در شهرهای خلخال، تالش، نیشابور، مشهد و تهران داشته باید منتظر پایان تدوین و حضور قطعی این فیلم در جشنواره فیلم فجر باشیم.
مهران احمدی در فیلم آبی روشن
آسمان غرب، شهید شیرودی به فجر می آید
احتمالا کنجکاویبرانگیزترین نکته درباره آسمان غرب حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی است که تا به حال نیز همین خبر از این فیلم رسانهای شده. کیمرام که حضورش در این نقش با نظرات متفاوتی از سوی مخاطبان همراه بود قرار است، ایفاگر نقش شهید شیرودی در مقطعی از زندگی اش باشد. از این شهید جز سریالی به نام سیمرغ که روایت گر زندگی او در کنار شهید احمد کشوری است، فیلم یا مستندی ساخته نشده و این اهمیت آسمان غرب را بیشتر میکند.
محمد عسگری کارگردان این فیلم سال گذشته با اتاقک گلی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت که روایتی از عملیات مرصاد در سال ۶۷ و ورود منافقین به کشور بود.
آپاراتچی، مصائب یک فیلمساز
در سینمای ایران فیلم هایی جستهوگریخته به مصائب فیلمسازی و فیلمسازان پرداخته اند. بانوی اردیبهشت، میکس با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی و فیلمهای دیگری که خود سینمای ایران را دستمایه ساخت آثارشان کرده اند. فیلم آپاراتچی نیز تازهترین فیلمی است که با اقتباس از کتاب آپاراتچی خاطرات شهید جلیل طائفی اسدی در دست تولید است. این فیلمساز انقلاب که با یک دستگاه آپارات برای مردم فیلم پخش میکرده زحماتی را برای پخش فیلم در میان مردم به جان خریده و اکنون پس از سالها زندگی خودش دستمایه ساخت فیلم سینمایی شده است.
آپاراتچی محصول مشترک فارابی و سازمان سینمایی سوره است که قربانعلی طاهرفر ساخت آن را به عهده دارد. هومن برق نورد نیز قرار است در نقش جلیل طائفی به ایفای نقش در این اثر بپردازد.
شور عاشقی در کاروان اهل بیت
در کنار روایات شهدا و تاریخ معاصر دفاع مقدس، شور عاشقی قرار است به ماجرای کاروان اسرای امام حسین( ع) بپردازد. داریوش یاری کارگردان این اثر در گفتوگویی با ایرنا از به پایان رسیدن تدوین این اثر و حضور آن در جشنواره فیلم فجر خبر داده بود.
تهیهکنندگی این اثر را بنیاد شهید و بنیاد سینمایی فارابی بر عهده دارند و نویسندگی و کارگردانی آن را نیز داریوش یاری برعهده داشته است. یاری پیش از این با فیلم کربلا جغرافیای یک تاریخ در قالب مستند تاریخی و با روایت شهاب حسینی به واقعه کربلا و عاشورا پرداخته بود.
مهدی زمین پرداز در فیلم شور عاشقی
شهید مجید بقایی و زندگی یک شهید دیگر در جشنواره فجر
بنیاد سینمایی روایت فتح پس از تجربه نسبتا موفق اتاقک گلی امسال به سراغ ساخت پرتره ای سینمایی درباره شهید دکتر مجید بقایی رفته است. قهرمان جندی شاپور فیلمی است که این روزها در خوزستان در حال تولید است و زندگی شهید مجید بقایی را به تصویر میکشد. مهدی صاحبی کارگردانی و ابوذر پورمحمدی تهیه کنندگی این اثر را بر عهده دارند.
شهید مجید بقایی پس از عملیات رمضان به سمت معاون شهید حسن باقری در فرماندهی قرارگاه کربلا منصوب شد و بعد پس از آن که شهید باقری جانشین یگان نیروی زمینی سپاه شد، مسئولیت قوای یکم کربلا را به عهده گرفت. شهید بقایی قبل از عملیات والفجر مقدماتی به همراه شهید حسن باقری در منطقه عملیاتی ماند و صبح روز بعد به اتفاق چند نفر از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ برای شناسایی منطقه حرکت کرد که در همان جا با اصابت خمپاره دشمن به شهادت رسید
این فیلم ها اوج میگیرند
فیلم سینمایی درباره شهید زینالدین دیگر پرتره سینمایی امسال است که چند ماه پیش در مرحله پس تولید قرار گرفت. فیلم سینمایی زندگی این شهید که مجنون نام دارد تارهترین اثری است که سازمان سینمایی اوج به جشنواره فیلم فجر میفرستد. در این اثر سجاد بابایی نقش شهید زینالدین را ایفا میکند که پیش تر در فیلم های سینمایی تومان و سریال خسوف ایفای نقش کرده بود. سال گذشته نیز برای بازی در فیلم استاد سیمرغ بلورین دریافت کرد. مجنون را حسین شامحمدی فیلمساز سینمای مستند کارگردانی میکند که این فیلم اولین تجربه او در ژانر سینمای داستانی است. عباس نادران نیز تهیه کننده این اثر است.
فیلم احمد به کارگردانی امیرعباس ربیعی
«احمد» سراغ زلزله بم را میگیرد
زلزله بم با تمام ابعاد و فجایعی که در پی داشت تاکنون دستمایه ساخت اثری نشده بود اما چندی پیش انتشار تصویری از فیلم احمد کنجکاوی ها را درباه این فیلم برانگیخت. امیر عباس ربیعی که فیلم ضد را نیز دز اکران دارد، در سومین فیلم بلند خود به سراتغ زلزله بم و نقش شهید احمد کاظمی در ساعت ای پس از این فاتجعه رفته است. این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و حوزه هنری و موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و بخش هایی از آن در تهران و بخش هایی نیز در بم فیلمبرداری شده است. نقطه صفر زمین نخسیتن نامی بود که این فیلم برای خود برگزیده بود اما چندی بعد به احمد تغییر نام داد.
نکته قابل توجه در این فیلمها آن است که از بازیگرانی برای ایفای نقش شهدا بهره برده شده که پیشتر در نقش هایی کاملا متفاوت دیده شده اند. میلادکیمرام و سجاد بابایی که قرار است در نقش شهید شیرودی و شهید زین الدین ایفای نقش کنند، پیشتر در نقش هایی کاملا متفاوت دیده شده اند. به علاوه این فیلم های دیگری همچون احمد ، قهرمان جندی شاپور، مومن و.. نیز هستند که هنوز خبری مبنی بر اینکه چه کسی نقش شهید را در آن ها ایفا میکند؛ رسمی نشده. از این رو باید دید در باقی فیلم هایی که درباره زندگی شهدا هستند تا چه اندازه به سراغ بازیگرانی با چهره های جدید و کمتر شناخته شده در سنیمای ایران رفتهاند.
فیلمهای مستقل و ماراتن فجر
کاظم دانشی چند روز پیش با انتشار تصویری از الناز شاکردوست در فیلم سینمایی بی بدن از تصویربرداری این فیلم خبر داد. فیلم سینمایی بی بدن نخسیتن کارگردانی مرتضی علیزاده است که به گفته تهیه کننده پروژه ۲۰ جلسه ای از فیلمبرداری را پشت سر گذاشته. محمد عسگری تهیه کننده این فیلم در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا از تدوین همزمان این پروژه خبر داد و برای حضور این فیلم در جشنواره ابراز امیدواری کرد. کاظم دانشی نویسنده فیلم علفزار که دو سال پذشته در چشهنوراه فیلم فجر حضور داشت در حال حاضر نیوسنمدگی این اثر را بر عهده دارد.
الناز شاکردوست در فیلم بی بدن
طنین خنده در سالن های فجر
فیلم سینمایی کوکتل مولوتف به کارگردانی حسین دوماری و تهیهکنندگی محمد کمالیپور نخستین تصویر خود را از امین حیایی رونمایی کرده است. این فیلم طبق شنیده ها روایتی کمدی از دهه ۵۰ است و قرار است در جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشته باشد . امین حیایی، احمد مهرانفر، ستاره پسیانی با حضور یکتا ناصر و پژمان جمشیدی، علیرضا استادی، سیاوش چراغیپور، نیلوفر کوخانی، شادی خلیلی، محمد نیکبخت، سعید امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی گروه بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
زودپز
چند روز قبل پس از اعلام حضور گلاه عباسی به عنوان بازیگر زن فیلم سینمایی زودپز، مثلث بازیگران این فیلم کمدی با نوید محمد زاده، محسن تنابنده و گلاره عباسی تکمیل شد. زودپز تازه ترین کمدی رامبد جوان است که در حال و هوای دهه ۶۰ روایت میشود. تهیهکنندگی این فیلم سینمایی را منصور سهرابپور به عهده دارد. در ابتدا نیز قرار بود مهدی نادری این اثر را کارگردانی کند اما پس از مدتی با تغییر کارگردان همراه و از آبان امسال، روند تولید آن با حضور رامبد جوان از سر گرفته شد.
صبحانه با زرافه
همزمان با استقبال مخاطبان از سریال جدید سروش صحت با عنوان مگه تموم عمر چند بهاره، خبر تولید فیلمی سینمایی با حضور بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا منتشر شد. صبحانه با زرافه عنوان این فیلم بود که تهیه کنندگی آن را محمد شایسته بر عهده دارد. این فیلم کمدی در شهرهای شمالی فیلمبرداری شده و گمانهزنی هایی برای حضور آن در جشنواره فیلم فجر وجود دارد.
استفاده از تنوع اقلیمی درگذشته بیشتر در سینمای ایران تجربه میشد اما در سالهای اخیر هم فیلمسازان جوانی هستند که ترجیح میدهند با خارج شدن از فضای شهری، زیباییهای بکر کشور را تصویر کنند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ سینمای ایران، مملو از آثاری است که جدا از هر اتفاق سینمایی، تنوع اقلیمی و فرهنگی کشور ما را نیز ثبت کرده است. هرچه بیشتر به گذشته میرویم، به تعداد فیلمسازهایی که به ثبت تصاویر تازه در سینما علاقهمند بودند، افزوده میشود. ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، امیر نادری، کیانوش عیاری از جمله فیلمسازهای نه چندان دور ما هستند که در اغلب آثارشان با ثبت تصاویری بکر در جغرافیایی تازه، علاوه بر روایتی تاثیرگذار، اتفاق ویژهای را در معرفی فرهنگ منطقه دیگری از کشورمان رقم زدهاند.
اما افسوس که امروز، کمتر کارگردانی را میتوان یافت که برای ساخت فیلم به خارج از آپارتمان و یا شهر خود برود. اکثر آثار معطوف به فضای شهری و آدمهایی است که بیش از هرچیز گرفتار تاثیر مدرنیته در زندگی خود شدهاند و در عین حال نمیتوانند خود را از قید و بندهای سنت رها کنند.
البته نباید فراموش کرد که در چنین شرایطی باز هم میتوان آثاری را یافت که برای سینمای ایران، همچون لِنگه کفشی در بیابان، غنیمت به شمار میآیند. فیلمسازهایی که با وجود تمام مشکلات و موانعی که بر سر راهشان قرار دارد، به شهرهای دیگر رفته و با جسارتی مثال زدنی نه تنها داستانی تازه را برایمان روایت میکنند، بلکه سعی در ثبت تصاویری تازه در جغرافیایی بکر دارند.
رضا میرکریمی، خسرو معصومی، حمید نعمتالله، مانی حقیقی از جمله کارگردانهای مطرحی هستند که در آثار خود به ثبت تصاویر تازه از شهرهای دیگر و فرهنگ اقوام مختلف علاقه نشان دادهاند. اتفاقی که البته هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، بازهم کم است. اما باتوجه به اهمیتِ پرداختن به اقوام مختلف و تنوع اقلیمی در سینمای ایران، تلاش کردیم در این گزارش به معرفی فیلمها و فیلمسازهای تقریبا جوانی بپردازیم که در یکی دو دهه اخیر به ساخت آثاری از این جنس پرداختهاند. زیرا آینده هر سینمایی وابسته به نگاه کارگردانهای جوان آن است.
احسان عبدیپور؛ ثبت تصویری رویاگونه از بوشهر …
اگرچه عبدیپور فعالیت سینمایی خود را از اواخر دهه ۸۰ آغاز کرده است اما مخاطبان سینما او را با فیلمی شناختند که سال ۹۱ ساخت. «تنهای تنهای تنها» با روایتِ داستانی تازه در بوشهر توجه بسیاری از سینمادوستان را جلب کرد و توانست پس از مدتها، نگاه مخاطبان را به داستانی متفاوت در فضای خارج از شهر تهران معطوف کند.
این فیلم داستان پسربچهای را روایت میکرد که قصد رفتن به سازمان ملل را دارد. پسر میخواهد نسبت به قانونی که او را از دوست خود دور میکند، اعتراض کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که «تنهای تنهای تنها» بیش از هر موضوع دیگری، ما را با رویای تازهای آشنا کرد که امکان دیدنش روی پرده نقرهای پدید آمده بود؛ جذابیتی بصری از رویای کودکانه در شهری چون بوشهر.
فیلمهای «پاپ» و «میجر» را میتوان ادامه مسیرِ فیلمسازی معرفی کرد که حال همچون سفیر فرهنگی شهر بوشهر هم شناخته میشود. زیرا گرچه تا پیش از این، شناختی نسبی نسبت به مردم بوشهر و فرهنگ آنها وجود داشت اما بسیاری از مردم با آثار او، علایق مردم جنوب به موضوعاتی چون فوتبال، سینما و موسیقی را درک کردهاند.
امیرحسین عسگری؛ تصویر مردمانی متفاوت در دل جغرافیایی تازه
در روزگاری که فیلمسازی تبدیل به حرفهای برای کسب درآمد بیشتر شده است، او چند سال یک بار به تولید اثری میپردازد که هرکدام با دیگری تفاوتهایی دارد. عسگری فیلمسازی را از نیمه دوم دهه ۸۰ آغاز کرد اما مخاطبان سینما او را با فیلمهای «بدون مرز» و «برف آخر» به خاطر میآورند. در سال ۹۳ با فیلم «بدون مرز» تندیس بلورین جایزه ویژه هیات داوران بخش نگاه نو سیوسومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد و بعد از آن شش سال طول کشید تا فیلم بعدیاش؛ «برف آخر» را به انتها برساند.
فیلم «بدون مرز» او، جدا از داستانی که برای مخاطب روایت میکند، تصویر تازهای از نقطه صفر مرزی را ثبت کرده است. این فیلم داستان پسری را روایت میکند که هر روز برای ماهیگیری به کشتی به گل نشستهای در نقطه صفر مرزی پا میگذارد. پسر آنجا را به محلی برای آرامش خود تبدیل کرده است، اما حضور غریبهای این آرامش برهم میزند … .
فیلم «برف آخر» او نیز با روایت داستانی متفاوت در دل برف، تصویر تازهای از فرهنگ مردم در شهرهای کوچکتر را به نمایش میگذارد. او با انتخاب شهرستانی در منطقه سردسیر کیاسر ساری، فضای سردی را تصویر میکند که مردمانش فرسنگها با آدمهایی که در پایتخت کشورمان میشناسیم، متفاوت هستند. عسگری در این فیلم با استفاده از نماد و نشانههای حیوانی، خوی افراد را توصیف کرده و اتفاقی تازه را در سینما رقم زده است.
گرچه فیلم «برف آخر» برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران چهلمین جشنواره فیلم فجر شده است اما هنوز فرصت اکران عمومی در سینماهای کشور نصیبش نشده است.
صفی یزدانیان؛ رشتی که با او بیشتر شناختیم …
او را بیشتر به عنوان منتقد مجله فیلم میشناختیم تا سال ۹۳ که فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» روی پرده نقرهای رفت و بسیاری از سینمادوستان را جذب خود کرد. صفی یزدانیان با روایتِ داستانی عاشقانه که سالها در سینمای ایران سابقه نداشت، اتفاقی را رقم زد که هنوز در یادها باقی مانده است. تصاویری بکر از شهر رشت در کنار روایت داستانی عاشقانه که از سالها قبل باقی مانده و به امروز رسیده، در کنار موسیقی متفاوت کریستف رضایی فیلمی را شکل داده که هرچه از آن میگذرد، مخاطبان بیشتری را با خود همراه میکند.
«در دنیای تو ساعت چند است؟» از جمله آثاری است که تصور ساختن آن در شهری به جز رشت هم امکانپذیر نیست. در واقع شهر رشت با داستان عاشقانه این اثر پیوند عجیبی دارد و از همین رو آن را به مخاطبان خود نیز منتقل میکند.
«ناگهان درخت» دومین فیلم صفی یزدانیان است که با فاصله ۴ سال از اولین فیلم او ساخته شد. این فیلم نیز با تصاویری از شهر رشت پیوند دارد و روایتی عاشقانه اما غمگین را به مخاطب خود منتقل میکند. اگرچه داستان «ناگهان درخت» به قدرت «در دنیای تو ساعت چند است؟» نیست اما کارگردانی صفی یزدانیان و ثبت تصاویری به غایت زیبا در این فیلم از نقاط قوت آن به شمار میآید.
نیکی کریمی؛ روایتی عاشقانه با «آتابای»
بازیگر شناخته شده سینمای ایران از مدتها قبل، به فیلمسازی روی آورده بود اما پنجمین اثر او که روایتی عاشقانه در بستر شهرستان خوی بود، مورد توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان سینمای ایران قرار گرفت. «آتابای» درباره مردی میانسال به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی میکند. درگیریهای گذشته و حال کاظم، مخاطبان را با داستانی جذاب مواجه کرده است که با تصاویری تازه روایت میشود.
نیکی کریمی بعد از این اثر هنوز خبر از تولید فیلمِ تازهای نداده است اما احتمال دارد که باتوجه به موفقیت این فیلم، مجددا به روایت داستانی در جغرافیای تازه بپردازد.
ستاره اسکندری؛ روایت داستانی در سیستان و بلوچستان
یکی از بازیگران پرکار سینما و تئاتر ایران که با فعالیت در حرفههای دیگر، همیشه قدرت اجرایی خود را نیز به رخ کشیده است.
ستاره اسکندری در اولین فیلم بلند خود «خورشید آن ماه» به سراغ ساخت داستانی در سیستان و بلوچستان رفته است. این فیلم در حال حاضر اکران عمومی خود را آغاز کرده و هنوز نمیتوان درباره مواجهه مخاطبان با آن سخن گفت اما باتوجه به عکسهای منتشر شده از این اثر، میتوان از خلق تصاویر بکر و تازه مطمئن بود.
همچنین پرداختن به فرهنگ سیستان و بلوچستان که در توضیحات این اثر روی آن تاکید شده، مسئله مهمی است که اگر در سینمای ایران مورد توجه بیشتری قرار گیرد، به رنگارنگی آثار کمک کرده و قطعا در جذب مخاطبان نیز اثر گذار خواهد بود.
براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، کارگردانان فیلماولی سهم بالایی در ترکیب متقاضیان حضور در دوره چهلودوم داشتهاند و به همین دلیل حالا آنها بار دیگر بخشی ویژه به نام خود خواهند داشت.
به گزارش «فیلماولی» یکی از آن اصطلاحاتی است که شاید تا همین چند دهه پیشتر انتظار مواجهه با یک فیلم آماتوری را در ذهن مخاطب بهوجود میآورد، اما در سالهای اخیر، آدرس و نشانهای برای هیجان کشف استعدادهای تازه در سینما محسوب میشود.
سینمای ایران بهخصوص در دهه ۹۰ وامدار درخشش فیلمسازانی است که با اولین ساختههای خود خون تازهای را به رگهای سینمای ایران تزریق کردند. البته این به معنای آن نیست که پیشتر فیلماولیها تبدیل به پدیده نمیشدند؛ از واروژ کریممسیحی با «پرده آخر» و علی ژکان با «مادیان» گرفته تا سعید سهیلی با «مردی شبیه باران» و حمید نعمتالله با «بوتیک» همه فیلمسازانی بودهاند که در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر با اولین ساختهشان خوش درخشیدند و نشان دادند که کارگردانان «فیلماولی» میتوانند سهمی ویژه در ویترین این رویداد داشته باشند.
مردی شبیه باران
فیلماولیها چه سهمی از «فجر» داشتهاند؟
از همان دوره ابتدایی برپایی جشنواره فیلم فجر، بخشی به فیلمهای آماتوری اختصاص داشت که در قالب آن فیلمهای کوتاه و نیمهبلند در کنار آثاری که تجربه اول سازندگانشان بود، به قضاوت گذاشته میشد. از همان دورههای ابتدایی هم بود که در ترکیب جوایز جشنواره جایزهای ویژه «بهترین فیلم اول» در نظر گرفته شد.
سنت اهدای سیمرغ بهترین فیلم اول، در کنار جوایز بخش اصلی جشنواره تا میانه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه در نیمه دوم این دهه، برای امکان قضاوت بهتر آثار کارگردانان فیلماولی بخش ویژهای به این آثار اختصاص پیدا کرد.
در سال ۸۷ و در دوره بیستوهفتم بخش «نگاه نو» به فیلمهای اول و دوم اختصاص پیدا کرد و این تخصیص تا سال ۹۴ و دوره سیوچهارم برقرار بود. گاهی با نام «نگاه نو» و گاهی با عنوان «نوعی نگاه».
محمد حسین مهدویان
دوره سیوچهارم جشنواره فجر همان دورهای بود که سعید روستایی با «ابد و یک روز» سیمرغهای اصلی را درو کرد و محمد حسین مهدویان هم با «ایستاده در غبار» نگاهها را به سمت خود جلب کرد.
ابد و یک روز
از دوره سیونهم بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شدظهور فیلماولیهایی با این توانمندی، تبدیل به پشتوانهای شد تا سیاستگذاران جشنواره تصمیم به حذف بخش ویژه فیلماولیها بگیرند چرا که احساس شد دیگر استاندارد فیلمسازی کارگردانان فیلماولی به اندازهای شده که بتوانند در بخش اصلی جشنواره با کارگردانان باسابقهتر رقابت کنند.
این نگاه باعث حذف بخش «نگاه نو» در جشنوارههای سیوپنجم و سیوششم شد اما در دوره سیوهفتم باردیگر این بخش احیا شد و ۱۰ فیلم در بخش «نگاه نو» پذیرفته شدند. جشنواره سیوهشتم هم با همین آمار میزبان فیلماولیها در یک بخش مجزا بود.
از دوره سیونهم که جشنواره در سایه کرونا برگزار شد و اساسا سازوکار پذیرش آثار تغییر کرد، بار دیگر بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شد و تنها سیمرغ ویژهای به بهترینهای این بخش تعلق پیدا کرد. این مسیر در جشنوارههای چهلم و چهلویکم هم دنبال شد.
جشنواره چهلودوم و فرصت احیای «نگاه نو»
این روزها در حالی در آستانه برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر قرار داریم که براساس اعلام رسمی دبیرخانه جشنواره ۱۰۶ تقاضا از سوی تهیهکنندگان فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره به دبیرخانه رسیده و از این تعداد ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلماولی است. این آمار چیزی در حدود ۵۰ درصد فیلمهای متقاضی را شامل میشود و این یعنی ظرفیت ویژهای که حالا بنابر گفته مجتبی امینی دبیر جشنواره قرار است ویترینی اختصاصی برای خود در جشنواره چهلودوم داشته باشند.
«تمساح» به کارگردانی جواد عزتی
از ۱۰۶ اثر متقاضی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلماولی است
نکته مهم اینکه در میان کارگردانان فیلماولیای که خبر رسیده در حال آمادهسازی آثار خود برای جشنواره فجر هستند، نامهای شناخته شده هم وجود دارد که میتواند منجر به رونق بخش «نگاه نو» شود.
جواد عزتی و بهرام افشاری دو بازیگر شناختهشده و تأثیرگذار سالهای اخیر هستند که امسال بر کرسی کارگردانی تکیه زدهاند؛ عزتی با «تمساح خونی» به تهیهکنندگی کامران حجازی و بهرام افشاری با «هفتاد سی» به تهیهکنندگی ابراهیم عامریان در حال تجربه کارگردانی هستند.
مهدی شامحمدی هم که پیشتر حضوری درخشان در سینمای مستند داشت فیلم «مجنون» را به تهیهکنندگی عباس نادران با داستانی مرتبط با شهید مهدی زینالدین، بهعنوان اولین فیلم خود مقابل دوربین برده است. بازیگر نقش شهید زینالدین در این فیلم سجاد بابایی است که سال گذشته برای فیلم «استاد» سیمرغ بلورین دریافت کرد.
نمایی از فیلم «هفتاد سی» به کارگردانی بهرام افشاری
رضا کشاورز هم یکی از کارگردانان فیلماولی امسال است که پیشتر تجربه سریالسازی هم در کارنامه خود داشته و حالا فیلم اقتباسی «باغ کیانوش» را به تهیهکنندگی محمدجواد موحد با داستانی مرتبط با دهه ۶۰ بهعنوان اولین فیلم بلند سینمایی خود به پایان رسانده است. تصاویری از نقشآفرینی شهرام حقیقتدوست و عباس جمشیدیفر در این فیلم منتشر شده است.
سعید پور صمیمی در فیلم «پرویزخان»
علی ثقفی هم اولین فیلم خود با نام «پرویزخان» را به تهیهکنندگی عطا پناهی با نقشآفرینی سعید پورصمیمی در نقش اصلی در دست کارگردانی دارد.
فیلم سینمایی «آپاراتچی» هم اولین تجربه کارگردانی قربانعلی طاهرفر به تهیهکنندگی سجاد نصرالهی است که بهعنوان یک فیلم کمدی در دست تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره وجود دارد.
در کنار این آثار حتما پروژههای فیلماولی دیگری هم این روزها در سکوت خبری مراحل تولید را سپری میکنند و هر یک میتوانند تبدیل به اتفاقی ویژه در جشنواره فیلم فجر شوند. از این منظر است که به نظر میرسد احیای بخش «نگاه نو» در دوره چهلودوم میتواند فرصتی ویژه برای بهتر دیده شدن استعدادهای جوان در سینمای ایران باشد.
چند روز پیش بود که مجتبی امینی دبیر چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در دیدار با مدیران این رویداد ضمن اشاره به این نکته که «آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.» تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلماولیها، بخش ویژه فیلماولیها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلمهای جدی برای حضور در این بخش داریم.