کارگردان و عوامل فیلم سینمایی «دست ناپیدا» بر این نکته که مضمون اثر با کتاب «حوض خون» مشترک است، اشاره و به متفاوت بودن فیلم از نظر داستان و ماجرا نسبت به کتاب تاکید کردند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «دست ناپیدا» عصر روز چهارم جشنواره فیلم فجر با نکوداشت زندهیاد پروانه معصومی در خانه جشنواره برگزار شد.
انسیه شاه حسینی کارگردان سینمایی «دست ناپیدا» همزمانی بزرگداشت پروانه معصومی با نشست خبری فیلم را مثل یک معجزه و غافلگیرکننده نامید و از راهنماییهای مرحوم پروانه معصومی در این پروژه قدردانی کرد.
در ابتدای نشست سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم گفت: ما با تمام سختیها و چالش حرف دل خود را در «دست ناپیدا» زدیم و کار به این جشنواره رسید.
انسیه شاه حسینی نیز با اشاره به اینکه هر روز صبح با یک شعر پروژه را شروع می کرده شعر «من دلم میخواست صدایم صدایت را بغل میکرد، من دلم میخواست زخم مرهم بود، من دلم میخواست نور محرم بود» را خواند و افزود: فضای کار ما در این پروژه این فضای شاعرانه بود.
شاه حسینی در پاسخ به اینکه بعد از یک دهه دوری چرا تصمیم به فیلمسازی روی این پروژه گرفته است، گفت: باید از مدیران پرسید چرا این مدت انسیه شاه حسینی نتوانست کار کند، من در این مدت فیلمنامه مینوشتم و آماده بودم. در صورت فراهم بودن شرایط کار میکنم.
کارگردان در پاسخ به اینکه آیا شاعرانهای از جنگ ساخته است، بیان کرد: انقلاب ما انقلابی از جنس فرهنگ بود و امام (ره) گفتند میخواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.
وی ادامه داد: جنگ به ما تحمیل شد و دفاع مقدس ما امتداد همان حرکت فرهنگی امام (ره) بود. فرهنگ عاشورایی پشت خاکریزها است و همین فیلم را ارزشمند میکند.
شاه حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سوژه فیلم با مفهوم فداکاری چگونه شکل گرفت، گفت: این قصه را از خودم و خاطراتم و زندگی با این زنها اقتباس کرده ام و تلاش کردم بقیه را از این تلاشها باخبر کنم.
وی در ادامه یادآور شد: موضوع کتاب «حوض خون» با موضوع ما مشترک است و این کتاب مرجع خوبی است اما برداشت و داستان متفاوت است. قصه ما به نحوی پاسخ به فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» محسوب میشود و میگوییم در جبهه شرق خبری هست و لباس شهدای ما متبرک است.
شاه حسینی متذکر شد: بهواسطه محدودیت زمان و کوتاه شدن کار خیلی چیزها حذف شد. «دست ناپیدا» نشان میدهد عکاس خبرنگاری که دنبال تصاویر ضدجنگ هم است تا جایزه بگیرد و از شست وشوی لباسها بیزار است با دستی ناپیدا مشابه شعر مولوی این شخصیت اصلی اثر را به دلیل ویژگیهای مثبت درونی که دارد، متحول کرد.
تهیه کننده فیلم نیز در ادامه درباره اینکه این قصه به موضوع مشابه با کتاب میپردازد، گفت: کار در پاسداشت فداکاریهای زنان است و مضمون مشترک با کتاب دارد.
معصومه بافنده شخصیت اصلی این پروژه نیز عنوان کرد: کودکی من با جنگ گذشت و خیلی از صداهای شبیه آژیر خطر امروزه دل مارا میلرزاند. من با درد زنان فیلم غریبه نبودم.
وی افزود: هیچ کس به اندازه من خاطرات خانم شاه حسینی را نشنیده است و تمام خاطرات وی کمک کننده من برای نقش لیلا بود.
حسین پوریده بازیگر نقش مرد این اثر با اشاره به اینکه بچه خاک پاک خرمشهر است، مطرح کرد: «دست ناپیدا» من را با این اثر همراه کرد.
نسرین احمدخانی با اشاره به اینکه به عنوان دستیار فیلمبردار نیز در پروژه بوده است، گفت: نقش من نقش خاص و طراحی شدهای بود و بعد از همراه شدن در پروژه به عنوان بازیگر، این شخصیت بخشی از زندگی من شد.
کاوه ایمانی با اشاره به اینکه فیلم ۱۷۰ دقیقه فاین کات شده بود، توضیح داد: بخش داستان فرعی فیلم حذف شده و شما این مقدار کار را به عنوان اثر نهایی مشاهده میکنید.
بازیگر فیلم سینمایی «مصلحت» گفت: طمعکار نیستم و مسائل مالی برایم مهم نیست؛ این گونه نبوده که پول گندهای بگیرم که نقشی خاص را بازی کنم.
به گزارش سینمای خانگی، فرهاد قائمیان در گفت وگو ایرنا با در پاسخ به این سوال که دستمزد در پذیرش یک نقش تا چه اندازه برایش تعیین کننده است، گفت: دستمزد تعیین کننده نیست. طمع کار نیستم و مسائل مالی برایم مهم نیست و هرچه در این باره گفته شود ذهنیت کسانی است که این چیزها را مطرح می کنند چرا که هرگز از من چیزی نپرسیده اند.
قائمیان با اشاره به پذیرش حضورش در فیلم های سیاسی مانند مصلحت (حسین دارابی ۱۳۹۹) توضیح داد: این گونه نبوده که پول گنده ای بگیرم که نقشی خاص را بازی کنم. کارم همین است که نقش بازی کنم و انتخاب می کنم و پولش را می گیرم.
۱۵ فیلم کوتاه دارم که برایشان ریالی دریافت نکرده ام
وی ادامه داد: شده که بدون دستمزد کار کرده ام. ۱۵ فیلم کوتاه دارم که برایشان ریالی دریافت نکرده ام؛ چرا این ها مطرح نمی شود؟ چرا وقتی برای یک نقش ۱۵ روز به سنندج می روم تا با یک کارگردان جوان (آزاد محمدی) کار کنم و یک ریال هم برایش نگرفتم موضوع پول مطرح نیست؟
بازیگر فیلم سینمایی غریب (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) بیان کرد: من ناشرم و اگر کتاب های نقره فام را ببینید متوجه می شوید که با هزینه شخصی خودم کتاب ها را منتشر کرده ام؛ آخرین کتاب ما فرهنگ سینمایی خواهد بود که یکی از دانشجویان خودم این را نوشته و چند سال برای آن کار کرده است و یک بند کاغذ برای آن از جایی نگرفته و از جیب خودم داده و ریالی برداشت نکرده ام.
وی ادامه داد: چرا اینها مطرح نمی شود؟ اما این مطرح می شود که چون فیلم سیاسی کار کردم یعنی پول بزرگ گرفته ام؟ این شکل از اظهارنظرها بیشتر شکلی از تخریب است.
قائمیان در توضیح این موضوع که کدام ملاک در انتخاب یک نقش برایش اهمیت دارد، گفت: این که نقش برایم چالش داشته باشد بسیار مهم است.
بازیگر سریال تلویزیونی گاندو (جواد افشار ۱۳۹۷) با تاکید بر این که هیچ نقشی را در کارنامه کاری اش متفاوت یا محبوب تر نمی داند، گفت: همه آثارم را دوست دارم چون برای همه زحمت کشیده ام و نمی توانم آن ها را از هم منفک کند.
بازیگر فیلم سینمایی سارای (یدالله صمدی ۱۳۷۶) در توضیح فعالیت های متاخر خود خاطرنشان کرد: مدتی قبل فیلم سینمایی غریب (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) را اکران داشتم و امروز مصلحت (حسین دارابی ۱۳۹۹) را در اکران دارم.
وی افزود: در ماه های اخیر مشغول بازی در دو فیلم سینمایی بودم که تمام شده است و این روزها سریال بازپرس پخش می شود و پس از آن سریال محرمانه پخش خواهد شد.
فرهاد قائمیان در سال ۱۳۴۴ در اردبیل محله عالی قاپو متولد شد.
او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلمهای کوتاه آغاز کرد و با فیلم دمرل به کارگردانی یدالله صمدی به سینمای حرفه ای راه یافت. پس از آن در سال ۱۳۷۹ به فعالیت در تلویزیون پرداخت و در حرفههای مختلفی همچون بازیگر، تهیهکننده، مدیر تولید و طراح صحنه و لباس ایفای نقش کرد. قائمیان علاوه بر فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی، بازیگری و کارگردانی تئاتر را نیز در کارنامه هنری خود دارد.
در سال ۱۴۰۱ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به فرهاد قائمیان برای فیلم غریب اهدا شد.
اکران فیلم سینمایی «غریب» به نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا در کشور لبنان آغاز شده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، اکران فیلم سینمایی «غریب» به تازگی در لبنان آغاز شده است و در چهار سینمای این کشور برای علاقهمندان نمایش داده میشود.
مراسم افتتاحیه این اکران نیز با حضور محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم، جمعی از هنرمندان لبنانی و رایزن فرهنگی ایران در لبنان برگزار شد.
«غریب» یک ماه در شهر بیروت و پس از آن در بخش جانبی در شهرهای فاقد سینمای لبنان اکران میشود.
این فیلم سینمایی که بهعنوان اکران نوروزی در سینماهای کشور روی پرده رفته بود، به فروش ۱۰ میلیاردی رسید. در بخش اکران جانبی نیز یک میلیارد فروش کرد.
«غریب» برشی از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادتهای او در کردستان است که علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین فیلم جشنواره «مقاومت» نیز شناخته شد.
بازیگران این فیلم عبارتند از بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.
محمد حسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی «غریب» درباره ارجاعات برخی دیالوگهای این فیلم به اتفاقات و جریانات روز جامعه، به ارائه توضیحاتی پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، محمدحسین لطیفی به همان اندازه که در تمام این سالهای فعالیت و فیلمسازیاش از حاشیه گریزان بوده، در کلام و موضعگیری، صریح است و اهل محاسبه درباره سود و زیان گفتههایش نیست!
لطیفی در بخش ابتدایی این گفتگو که به بهانه اکران فیلم سینمایی «غریب» صورت گرفت به نکات مهمی درباره فرآیند ایدهپردازی و اکران این فیلم سینمایی در شرایط این روزهای سینمای ایران اشاره کرد و مشخصاً درباره محتوای انتقادی «غریب» سخن گفت و اعلام کرد از اینکه طیفی از مسئولان امروز، فیلمش را دوست دارند، متعجب است.
فیلم سینمایی «غریب» با ورود رسمی به چرخه اکران آنلاین از چهارشنبه هفته گذشته عملاً به کار خود در اکران عمومی سینماها پایان داد و میتوان گفت پرونده این فیلم با فروش ۱۰ میلیارد تومانی بسته شده است اما لطیفی در این مصاحبه تأکید کرد که تنها بستر ارتباطی فیلم خود با مخاطبان بالقوهاش را اکران عمومی نمیداند و به ماندگاری «غریب» بسیار امیدوار است.
آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم گفتگو ما با کارگردان فیلم «غریب» است که بیشتر رویکردهای محتوایی این فیلم سینمایی در بازنمایی تصویری از شهید محمد بروجردی را مورد توجه قرار داده است.
* در بخشی از صحبتهای خود به تحول شخصیت محمد بروجردی در سالهای بعد از انقلاب و در نظر گرفتن همه وجوه شخصیتی او در قبل و بعد از تحول برای رسیدن به برداشت درست از این شخصیت اشاره کردید. فارغ از این ماجرا و از منظر خودتان بهعنوان راوی، با ارجاع به همان مثالی که درباره احتمال سانسور بخشهایی از نامه امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر در رسانههای امروز به آن اشاره داشتید، آیا وجوهی آرمانی از شخصیت شهید بروجردی وجود داشت که به دلیل برخی تعارضات با آنچه امروز بهعنوان نگاه رسمی در برخی سطوح مدیریتی وجود دارد، آن را نادیده گرفته باشید تا دچار سانسور شود؟
نه. در چارچوبی که تصمیم گرفته بودیم باید در قالب فیلم روایت کنیم، هر آنچه فکر میکردیم درست است را گفتیم اما خاطرم هست در طول کار بارها بهصورت حضوری و یا تلفنی از سر صحنه به حامد عنقا میگفتم، «حامد حواست به کار هست؟» میگفت: نترس! میگفتم: «حامد اینها را نسازیم و بعد از فیلم دربیاورند؟» حتماً میفهمید نگرانیام بابت کدام بخشهای فیلم است. همان زمان میگفتم اگر بخواهند اینها را از فیلم خارج کنند، روایتمان اخته میشود. من واقعاً این نگرانیها را داشتم. در عین حال همین اندازه را توانستیم روایت کنیم.
محمد بروجردی در راهپله با کسی صحبت میکرد و فرمانی میداد، او میگفت: «محمد نمیشه!» و بروجردی در پاسخ میگفت: «نمیشه واسه سوسنه!» این دوستان کاتولیکتر از پاپ از شنیدن این دیالوگ قاطی کرده بودند و میگفتند ایوای، بیایید ببینید که دارد بروجردیای میسازند که میگوید «نمیشه واسه سوسنه!»
در یکی از سکانسها، صرفاً بهدلیل اصلاح ریتم کار، بخشی را کات زدیم و از فیلم خارج کردیم که الان در نسخه فعلی نیست. اما خاطرم هست زمانی که این سکانس را گرفته بودیم، عدهای از دوستان کاتولیکتر از پاپ که معتقد بودند شهید در آسمان به دنیا آمده و در آسمان هم باقی مانده و هیچ ارتباطی با زمین ندارد، نسبت به این دیالوگ خاص واقعاً حساس شده بودند.
این دیالوگ مربوط به صحنهای بود که محمد بروجردی در راهپله با کسی صحبت میکرد و فرمانی میداد، او میگفت: «محمد نمیشه!» و بروجردی در پاسخ میگفت: «نمیشه واسه سوسنه!» این دوستان کاتولیکتر از پاپ از شنیدن این دیالوگ قاطی کرده بودند و میگفتند ایوای، بیایید ببینید که دارد بروجردیای میسازند که میگوید «نمیشه واسه سوسنه!».
کسی هم نبود به این دوستان بگوید عزیزان من تا دو سال قبل از آنچه در فیلم شاهد هستیم، همه مردم این عبارت را بهکار میبردند و بروجردی هم یکی از همان مردم بوده است. چرا فکر میکنید نباید بگوید «نمیشه واسه سوسنه!» البته من خودم به دلیل اصلاح ریتم بخش مربوط به این دیالوگ را کات زدهام اما میخواهم بگویم خیلیها نسبت به این جزئیات حساس بودند…
* فکر میکنید اگر خودتان حذف نمیکردید، سانسور نمیشد؟!
نه. کسی اینها را درنمیآورد و سانسور نمیشود؛ «نمیشه واسه سوسنه» دیگر!
* ارجاعات و اشاراتی بهخصوص در برخی سکانسها و دیالوگهای فیلم هست که گویی در فیلم گنجانده شده تا مخاطب آن را با شرایط امروز تطبیق دهد. مانند سکانس مربوط به امر به معروف و بیدار کردن مردم برای نماز صبح که شاید برای برخی مخاطبان یادآور تندرویهایی مانند ماجرای سطل ماست در وقایع اخیر باشد. یا آن دیالوگ درخشان که میگوید «من بلدم بجنگم اما ابتدا باید بدانم با چه کسی میجنگم؟» که یادآور دوقطبیها و دشمنیهای بیحاصل این روزها در جامعه است. محاسبهای برای این ارجاعات در متن فیلم داشتید؟
صادقانه میگویم که هر آن چیزی که در فیلم میبینید، مربوط به فیلمنامه اولیه است. اساساً نقطه شروع این اعتراضات و اتفاقات سال گذشته، دقیقاً روز نهم و یا دهم آغاز فیلمبرداری «غریب» بود. ما کار را با همین فیلمنامه آغاز کرده بود و واقعاً اینگونه نبود که بخواهیم براساس اتفاقات، تغییری در آن بدهیم. میتوان گفت برخی از این صحنهها، پیشگوییهای حامد عنقا در مقام فیلمنامهنویس بوده است. اینها نکاتی بود که از ابتدا در فیلمنامه وجود داشت.
جامعهای که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن، ۱۰۰ میلیون تومان پول واریز میکنند برای خرید ماشینی که اصلاً نمیدانند چه هست، همان جامعهای است که فکر میکند اگر اسنپ سوار نشود و یا پول آب و برقش را نپردازد، به دولت زیان مالی زده است! اینها همه از جنس یک دوگانگی در جامعه است
همین نکته هم کافی است که بگوییم ای کاش سیاستمداران، کمی بیشتر حواسشان به هنرمندان باشد و بپذیرند که گاهی هنرمندان میتوانند پیشگویانهتر از شما حرکت کنند. هنرمندان میدانند که درد کجاست. گاهی شاید اگر حرف هنرمندان را بشنوید و گوش دهید، شاید جلوی خیلی از اتفاقات و آسیبها گرفته شود. اما متأسفانه هنرمندان را کنار گذاشتهاید و مدام خودتان تصمیم میگیرید و عمل میکنید. برخورد گروهی از مسئولان به معنای واقعی کلمه زورگویانه شده است. «زور» هیچگاه خوب نیست. حتی اگر پدری به فرزندانش زور بگوید، اگر پسر یا دخترش خیلی او را دوست داشته باشند، خانهاش را ترک میکنند!
البته من بهعنوان فیلمساز، تا دلتان بخواهد نسبت به همین جامعه امروز هم نقد دارم. درست است که گاهی در کلام مسئولان را مورد انتقاد قرار میدهیم، اما چرا نباید جامعهام را نقد کنم؟ جامعهای که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن، ۱۰۰ میلیون تومان پول واریز میکنند برای خرید ماشینی که اصلاً نمیدانند چه هست، همان جامعهای است که فکر میکند اگر اسنپ سوار نشود و یا پول آب و برقش را نپردازد، به دولت زیان مالی زده است! اینها همه از جنس یک دوگانگی در جامعه است. بخشی از مردم این جامعه دوست دارند با کار نکرده به پول برسند. این جامعه نمیتواند خودش را با جامعه ژاپن یا هر جامعه دیگری که کار و ارزش افزوده در آن اصل است، مقایسه کند.
دارم درباره کلیت صحبت میکنم و با معدود افرادی که اهل کار آفرینی هم هستند، کاری ندارم. اکثریت جامعه جوانان امروزمان، میخواهند در کمتر از دو سال، همه چیز داشته باشند. از آن طرف هم مسئولان به گونهای عمل میکنند که حتی کسی که کار هم میکند، اگر ۳۰ سال بدود، نتواند یک ماشین برای خودش بخرد. به همین دلایل است که معتقدم اصلیترین دلیل التهابات جامعه امروز ما، اقتصاد است. شاید بهانههایی مانند حجاب و یا موارد دیگر هم مطرح شود اما بحث اصلی، همچنان اقتصاد است.
* اشاره خوبی به رویکرد نقادانهتان نسبت به جامعه و به تعبیری مردم داشتید. اگر بخواهیم از منظر شخصیتپردازی، کاراکترهای فیلم «غریب» را تحلیل کنیم، میتوان هر یک را نمادی از یک گروه قلمداد کرد که در میان آنها کاراکتر کژال با بازی پردیس پورعابدینی گویی مردمی را نمایندگی میکند که همانطور که در یکی از دیالوگهای خود میگوید، فارغ از هر زندهباد و مردهباد، فقط میخواهد زندگی کند؛ در یک نمای عمومی چرا حضور این «مردم عادی» در روایت «غریب» این اندازه اندک است و گویی بهخصوص در میانه فیلم زیر سایه باقی جریانات در فیلم فراموش میشود؟
مجموع سکانسهای کژال ۲۳ یا ۲۲ سکانس بود. اتفاقاً اخیراً گلایههایی هم از قول حسام محمودی عزیز خواندم که درباره سهم اندک حضورش در فیلم بود. (توضیح مهر: در زمان انجام این مصاحبه زندهیاد محمودی هنوز در قید حیات بود و گلایههایش درباره «غریب» تبدیل به تیتر رسانهها شده بود) اصل ماجرا این است که این فیلم از ابتدا قرار بود روایتگر محمد بروجردی باشد و طبیعتاً نقش اول فیلم اوست. همه چیز باید در خدمت این شخصیت باشد و برای همین سهم پردیس این اندازه میشود. اما معتقدم در بزنگاههای درستی او را میبینیم.
وقتی داستان سراغ روایت جنگ میرود، دیگر جایی برای این کاراکتر نیست. از طرف دیگر حتی اگر بخواهیم همان نگاه نمادین را هم به این کاراکتر داشته باشیم، واقعیت این است که این مردم در واقعیت هم همیناندازه مهجور هستند. من نزدیک دو سال و نیم با مردم کردستان و در سنندج زندگی کردهام. پیش از آنکه بخواهم «غریب» را بسازم و به بهانه ساخت سریال «سنجرخان» در آنجا زندگی کردم و از حدود دو سال و نیم، شاید فقط برای سه ماه در تهران بودم. باقی آن را در سنندج و نفسبهنفس مردم کرد، سپری کردم. این مردم روزهای سختی که سپری کردهاند را فراموش نمیکنند. مردمی که در اوج درگیریها حرفشان این بود که ما فقط میخواهیم نفس بکشیم اما ناگهان سروکله یک گروهک پیدا میشد و زندگی آنها را به غارت میبرد، از آن طرف گروه دیگری برای مقابله با آن گروهک میآمد. آنها شرایطی داشتند که به معنای واقعی از جنگ ناراضی بودند و دوست نداشتند ادامه داشته باشد. این قشر، مردم زیادی بودند که نه آن زمان دیده شدند و نه امروز دیده میشوند.
اینها به ایرانی بودن خود افتخار میکنند اما نسبت به برخی اتفاقات دلچرکین شدهاند. در فیلم دیالوگی هست که میگوید «عمر ظلم به کردستان به پدربزرگهای ما میرسد» چون واقعاً از زمان رضاخان در حق این جماعت ظلم شده و سوال این است که چرا؟ چرا بعد از ۴۲ سال از انقلاب هنوز برخی از مردم کردستان باید از امکانات اولیه محروم باشند. بهخدا همه اینها درد است. چرا در مسیر کارآفرینی و احداث کارخانه در این استان گاهی سنگاندازیهایی میشود که جلوی ایجاد اشتغال گرفته شود و جوانها به سمت کولبری بروند؟ مردم در این مناطق چرا باید ناراضی باشند؟ اینها نقدهای اساسی است. ریشه همه این نارضایتیها هم اقتصاد است.
* شما در این مصاحبه انتقادهای صریحی را مطرح میکنید. بهعنوان یک فیلمساز، فیلم خود را هم یک اثر منتقدانه میدانید؟
من در فیلم «غریب» هم منتقد هستم. اگر محمد بروجردی زمانی یکی از مسئولان جمهوری اسلامی بوده است، پرداختن به او و تکریم او به این معنا نیست که نقدی به مسئولان امروز جمهوری اسلامی ایران وارد نیست. محسن مخملباف در این مملکت زمانی جایگاهی داشت و امروز وضعیت دیگری دارد. مسعود دهنمکی زمانی بهگونهای رفتار میکرد و پنج سال بعدش بهکل تغییر کرد. شما یک جامعه را در هر دهه میتوانید تحلیل کنید و به چالش بکشید. به من نوعی نمیتوانید بگویید چرا ۴۰ سال پیش ازدواج کردهای در حالی که امروز اعتقاد داری هنرمندان نباید ازدواج کنند چرا که خانوادهشان را اذیت میکنند (میخندد)!
مواضع من دوگانه نیست. من منتقد هر دو طیف هستم و حتی منتقد خودم هم هستم. اساساً اگر نقد را از جامعهای حذف کنید، فساد ایجاد میشود. حتی یک پدر اگر در یک خانواده بخواهد هر کاری که دلش خواست بکند، یکجایی به دیکتاتوری میرسد و پیش خودش هم احساس میکند همه اعضای خانواده راضی هستند
مواضع من دوگانه نیست. من منتقد هر دو طیف هستم و حتی منتقد خودم هم هستم. اساساً اگر نقد را از جامعهای حذف کنید، فساد ایجاد میشود. حتی یک پدر اگر در یک خانواده بخواهد هر کاری که دلش خواست بکند، یکجایی به دیکتاتوری میرسد و پیش خودش هم احساس میکند همه اعضای خانواده راضی هستند. باید اشتباهات این پدر را هم در همان خانواده گفت. نقد اصلاً چیز بدی نیست.
آن چیزی که در ابتدای همین گفتگو درباره رصد نظرات مخالفم گفتم، بابت همین مسئله بود. باید گاهی ببینم آیا دارم خارج از خط حرکت میکنم یا درست پیش میرود. در عرصه کارگردانی از جایی به بعد از طریق همین نقدها متوجه شدم که گویی در چند سال گذشته خارج از خط حرکت کردهام. حضور در سنندج و خلوت دوسالهای که آنجا داشتم باعث شد به خودم بازگردم و به این سوال فکر کنم که لطیفی تو اصلاً برای چه فیلم میسازی؟ با خودم گفتم یا نساز و اجازه بده فیلمسازان جوان بسازند، یا اگر میخواهی بسازی، با همان انرژی جوانیات پای کار برو نه اینکه برای پول بخواهی کاری را انجام دهی. به خودم نهیب زدم که باید خودت را خرج کارت کنی.
من در سن ۶۰ سالگی برای ساخت «غریب» سرمای ۹ درجه زیر صفر را تجربه کردم و شب تا صبح کار کردم. با خودم میگفتم تو نباید به خاطر سرمای هوا، کارت را سرسری انجام دهی. اینجاست که میگویم همه ما باید نقد شویم. ساخت «غریب» با توجه به امکاناتی که داشتیم چیزی شبیه معجزه بود و معجزه مهمتر به نظر من ساخته شدن «سنجرخان» است! من با همین بودجه فیلم «غریب»، ۲۴ قسمت سریال تاریخی ساختهام و این واقعاً غیرقابلباور است! در عین اینکه این میزان هم مورد اذیت و آزار مدیران قرار گرفتهام.
* یکی از حواشی فیلم «غریب» در فرآیند حضور در جشنواره غیبت نام بابک حمیدیان در فهرست نامزدهای بهترین بازیگری بود که در همان ایام جشنواره هم مورد سوال رسانهها قرار گرفت.
معتقدم این یک موضعگیری کاملاً سیاسی است و دلیلش هم این است که جشنواره در روزهای عجیب و غریبی برگزار میشد. در آن مقطع موضعگیریهایی علیه جشنواره بود و بسیاری از بچهها تحت تأثیر فشارهای بیرونی قرار داشتند. خیلی از بازیگران بهرغم میل باطنی خود برای حضور در جشنواره، ناگزیر میشدند که حضور نداشته باشند. مثل مورد کیومرث پوراحمد که خودش اعلام کرد نمیخواهد فیلمش در جشنواره باشد اما با نظر تهیهکنندهاش فیلم به جشنواره فرستاده شد. نظر من این است که احتمالاً همین جریانات در عدم ورود نام بابک حمیدیان به فهرست نامزدهای بازیگری تأثیر داشته است.
من شخصاً معتقدم با جایزه دادن یا ندادن، چیزی به ارزشهای بازیگری بابک حمیدیان اضافه یا از آن کم نمیشود. نقشآفرینی او به خوبی دیده شده است و حتی دو سه نفر از منتقدان منتسب به جریان اصلاحطلبی وقتی فیلم را دیدند، میگفتند نتیجه داوری جشنواره حیرتانگیز بوده است. درست است که بیشتر جوایز جشنواره به نام فیلم «غریب» اهدا شد اما سمت و سوی اصلی داوریها را جوایزی مانند بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری معین میکند. شاید داوران حتی با نگاه دوستانه گفتهاند اگر این جوایز را هم به «غریب» بدهیم، تعداد جوایزش بالا میرود و این برای خود فیلم بد است!
من واقعاً از آنچه پشت درهای بسته گذشته خبر ندارم و دوست هم ندارم که از آن خبر داشته باشم! من اساساً دوست دارم جشنواره فیلم فجر بهصورت غیررقابتی برگزار شود و سالهاست که این نظرم را اعلام میکنم. چرا باید همیشه این جشنواره با دشمنی برگزار شود؟ ابتدای جشنواره همه میخندند اما پایانش همه ناراحت هستند غیر از یک نفر! این چه کاری است؟ چه ایرادی دارد در کنار یکدیگر محصولات یک سال سینمای ایران را ببینیم و برای هم دست بزنیم؟ به همین دلیل وقتی هم که خودم فیلمی را به جشنواره میدهم، ملاک برایم نتیجه داوریها نیست. درباره بابک حمیدیان اما دلگیر شدم برای آنکه حتی نامزد هم نشد!
من اساساً دوست دارم جشنواره فیلم فجر بهصورت غیررقابتی برگزار شود و سالهاست که این نظرم را اعلام میکنم. چرا باید همیشه این جشنواره با دشمنی برگزار شود؟ ابتدای جشنواره همه میخندند اما پایانش همه ناراحت هستند غیر از یک نفر! این چه کاری است؟
* اتفاقاً ابهام اصلی هم همین است!
این جزو حقوق بازیگر فیلمم است و اگر حق خودم بود اساساً دربارهاش حرف هم نمیزدم. حتی بازی مهران احمدی را هم در این فیلم حیرتانگیز میدانم.
* در ایام بعد از جشنواره ارتباطی با بابک حمیدیان داشتید تا بدانید حس و حال خودش نسبت به این اتفاق چه بود؟
من تا همین امروز هیچ صحبتی با بابک حمیدیان نداشتهام. بهنظرم بهتر بود اجازه بدهم کمی در آرامش باشد.
* کمی به عقب برویم و از ماجرای انتخاب بابک حمیدیان برای این نقش مهم بگویید. به نظر میرسد او خیلی فراتر از یک بازیگر، کاراکتر محمد بروجردی را درک و اجرا کرده است.
من احساس میکردم وقتی از بابک حمیدیان برای این نقش دعوت کنیم، بهعنوان یک بازیگر پاسخ منفی بدهد. این انتظار را واقعاً داشتم. اما وقتی پیشنهاد مطرح شد متوجه شدیم او سالها در انتظار ایفای این نقش بوده است. خودش میگفت، سالها هر بار از اتوبان کردستان رد میشده و تصویر شهید بروجردی را میدیده، دوست داشته است نقش او را بازی کند و وقتی این پیشنهاد را دادیم حتی شوک شده بود که واقعاً آرزویش برآورده شده است.
بابک بلادرنگ این پیشنهاد را پذیرفت و همه چیز از اینجا آغاز شد. او طوری با این نقش ارتباط برقرار کرد که در لحظاتی از پشت صحنه اگر دوربین میگذاشتم و حال و هوای او را ضبط میکردم، کسی باور نمیکرد که او بابک حمیدیان است. گویی اصلاً متوجه اتفاقاتی که قرار بود با آن مواجه شود و مثلاً لباس خاکی یا گلی شود، نبود. حتی در تمرینات مربوط به پیش از آغاز کار مدام پیشنهادهایی را مطرح میکرد و مدام با خودش کار میکرد. با نزدیکان شهید ارتباط نزدیک گرفت تا به نقش برسد. در حین ضبط هم خیلی نیازی به هدایت و کارگردانی من نداشت و عموماً درست نقشش را ایفا میکرد. بروجردی فیلم «غریب» را به معنای واقعی بابک حمیدیان خلق کرد.
* اشارهای داشتید درباره سکانسهای اضافه فیلم «غریب» که برای اکران عمومی آن را کوتاه کردید. امکان دارد با افزود آن سکانسها فیلم در قالب مینیسریال در شبکه خانگی عرضه شود؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد. البته باید ببینید آقای عنقا چقدر میتواند بودجه به این کار اختصاص دهد. چراکه این سکانسها زمانی حذف شده است که به صداگذاری و موسیقی نرسیده بودیم و استفاده از آنها نیاز به هزینههای پستولید مجدد دارد. امید دارم این هزینه تأمین شود و روایت ۱۶۰ دقیقهای ما در قالب چهار قسمت ۴۰ دقیقهای تبدیل به یک مینیسریال شود.
* نکتهای درباره مواد تبلیغاتی فیلم مطرح بود مبنیبر اینکه چرا آنگونه که باید بهخصوص در پوسترهای اولیه و تیزرهای فیلم روی شخصیت محمد بروجردی بهعنوان یک فرمانده جنگ تأکید نشده و حتی در برخی پوسترها شاهد حضور این کاراکتر با لباس شخصی هستیم. تعمدی در این نگاه در تبلیغات فیلم داشتید؟
فرآیند عرضه یک فیلم دو بخش کاملاً مجزا دارد، یکی تهیه و دیگری پخش. پخش اساساً کار خودش را میکند و دفتر پخش شاید نظر بخواهد اما طبیعتاً ریزهکاریها و ایدههایی هم برای کار خودش دارد. ابتدا حتی خیلی روی فضای جنگی فیلم هم مانور نمیدادند. در عین حال معتقدم امروز، کسی که به سینما میرود خیلی دیگر به پوستر و سردر سینما کاری ندارد. یا درباره فیلم دهانبهدهان چیزهایی شنیده یا در شبکههای اجتماعی درباره آن خوانده است و میداند قرار است چه فیلمی را در سینما ببیند. در فرآیند طراحی تبلیغات فیلم، کارگردان کنار است و شاید صرفاً نظراتی از من گرفته باشند.
فیلم سینمایی غریب به کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا از چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت اکران آنلاین خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پلتفرم، این فیلم به روایت بخشی از زندگی شهید محمد بروجردی در کردستان و شیوه فرماندهی منحصر به فرد او در اتحاد مردم و رفع شرایط بحران پرداختهاست که در سال ۱۳۵۸ با آغاز ناآرامیها در کردستان توسط احزاب کومله و دموکرات، محمد بروجردی از طرف امام (ره) مأموریت مییابد تا بهعنوان فرمانده سپاه کردستان وضعیت را به حالت عادی بازگرداند.
بابک حمیدیان، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، حسام محمودی، مهران احمدی و فرهاد قائمیان در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم سینمایی غریب به کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا از چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت به صورت اختصاصی در پلتفرم فیلیمو اکران خواهد شد.
این فیلم در چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر در بخشهای مختلف: طراحی صحنه، چهرهپردازی، جلوههای ویژه میدانی موفق به دریافت سیمرغ شد. همچنین سیمرغ بهترین نقش اول زن جشنواره نیز به بازیگر این فیلم اختصاص یافت.
جایزه ویژه هیئت داوران در بخش مقاومت بینالملل و بهترین فیلم از نگاه ملی نیز به غریب تعلق گرفت.
«غریب» در هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت نیز به عنوان بهترین فیلم، انتخاب شد.
تغییر مدیرعامل بهمن سبز در سیاست دوگانه «فسیل- غریب» تغییری ایجاد نخواهد کرد و سیاست های فسیل شده همچنان برنهاد پرلجستیک اما بدون خروجی سازمان سینمایی سوره سایه افکنده است. سیاستی که حالا موجب شکل گیری و ایجاد یک دو قطبی کاذب با نهاد فسیل و کم بازدهای با عنوان «سازمان فرهنگی و رسانهای اوج» شده و البته در این میان سایت تحلیلی مشرق را به وادی نگارش متنی اعتراضی نسبت به عملکرد «سوره» کشانده است.
به گزارش سینمای خانگی، نقد مشرق به عملکرد «سازمان سینمایی سوره» به این شرح است:
سازمان سینمایی سوره در دهه شصت و هفتاد یکی از تاثیرگذارترین نهادهای متولی تولید و توزیع آثار سینمایی در کشور بود. تولید هر فیلمی در این نهاد بر اهمیت سینمای پس از انقلاب میافزود و به تدریج این اهمیت بر چرخه تولید رنگ باخت.
این نهاد بسیار مهم چند سالی است که تولیدات سینماییاش در معرض توجهات قرار نمیگیرد و خدمات این نهاد در حوزه پخش و نمایش نصیب آثار سینمای بدنه میشود.
این سازمان فعال فرهنگی و تاثیرگذار، در دهههای گذشته و در سالهای اخیر با فاصله گرفتن از راهبردهای کلان فرهنگی، تبدیل به یک نهاد گعدهای شده و هر مدیر میانهای میتواند سیاستگذاریهای کلان این نهاد را تغییر دهد.
بخشی از اظهارات خندق آبادی در دورانی که مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری سوره بود
نمونه مصداقی متاخر، «سعید خندقآبادی» مدیرعامل سابق موسسه هنرهای تصویری سوره است.
خندقآبادی از جمله مدیرانی بود که در سالهای اخیر، راهبردهای فرهنگی این نهاد را تغییر اساسی داد. خندق آبادی در نشستهای خبریاش شعارهای سیستمپسندی را ارائه میکرد که با عملکردش در این نهاد کاملا متفاوت بود.
او در این نهاد در حرکتی مغایر با سیاستهای حوزه هنری، یکی از سریال های بحث برانگیز و انتقادی شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «دل» به کارگردانی منوچهر هادی را تولید کرد.
این مجموعه تا مدتها در تیررس انتقاد رسانهها قرار داشت و پس از چندی با انتشار نامهای با «محمدرضا فرجی» مدیروقت “دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم” و مطرح شدن نام خندقآبادی به عنوان تهیه کننده و نماینده موسسه هنرهای تصویری سوره سینما، ابعاد حواشی این سریال گسترده تر و انتقادات فراوانی متوجه متولیان بالادستی شد.
سعید خندق آبادی مدیرعامل سابق موسسه هنرهای تصویری سوره و از سرمایه گذاران سریال دل
با اینکه مدیران وقت، مشارکت در تولید این مجموعه را تکذیب کردند اما شنیدهها نشان میداد که او با بودجه این نهاد اقدام به تولید این اثر کرده است؛ همین مسئله به پاشنه آشیل این سازمان تبدیل شد و برخی تغییرات مدیریتی بعدی را به دنبال داشت.
در همان دوران سازمان سینمایی سوره اقدام به خرید حق پخش فیلم سینمایی «هزارپا» کرد که این خرید هم حرکت قطار انتقادات نسبت به سازمان سینمایی سوره را تسریع کرد. این نهاد فیلم مبتذل «رحمان ۱۴۰۰» را در سالنهای نمایش خود اکران و حق امتیاز پخش این فیلم را در شبکه نمایش خانگی بر عهده گرفت.
اتفاقی دیگر که دامنه تناقضات را با معیارهای فرهنگی و انقلابی این موسسه هنری و دینی آشکارتر کرد، پیگیری این ماجرا در روزنامه فرهیختگان بود. در همان روزها فرهیختگان برای پیگیری بحث خرید رایت و پخش «رحمان ۱۴۰۰» با «سعید خندق آبادی» مدیریت مؤسسه هنرهای تصویری سوره تماس گرفت که وی به طرز غافلگیر کنندهای عصبانی شد و گفت به این سوال پاسخ نمیدهد و گوشی تلفن را قطع کرد.
حمیدرضا جعفریان مدیرعامل سازمان سینمایی سوره
جعفریان با چه سابقهای وارد سازمان سوره شد؟
حواشی دوران خندق آبادی در ابعاد گستردهای برای این سازمان حاشیه تولید کرد و در نهایت در سوم مهرماه ۱۳۹۹ طی حکمی حمیدرضا جعفریان مدیر سابق موسسه «سفیرفیلم» جایگزین محمدحمزهزاده رئیس سازمان سینمایی سوره شد.
سفیر فیلم یکی از موسسات مهم فرهنگی در حوزه ساخت آثار مستند قبل از این جایگزینی عملا به پایان خط رسیده بود. موسسه ای که در گذشته به صورتی پویا و فعال در ساخت آثار مستند مشارکتی جدی داشت با حضور جعفریان فعالیتهایش کمرنگ شد.
در کارنامه مدیریتی جعفریان، صفحات قابل بررسی مهمی وجود دارد. او پیش از آنکه به عنوان مدیرعامل سازمان سینمایی سوره شناخته شود به عنوان مدیرعامل پلتفرم «فیلمگردی» فعالیت میکرد، سرویس استریمی که با ارقام بسیار سنگینی توسط سازمان سینمایی سوره تاسیس و راه اندازی شد.
«فیلم گردی» تنها پلتفرمی بود که با اهدافی نظیر حمایت از تولیدات نمایشی انقلابی و ارزشی تاسیس شد تا رقیبی جدی برای پلتفرمهای فیلیمو، نماوا و فیلم نت باشد. اما مدیریت این پلتفرم، با راهبری جعفریان به سرنوشتی تراژیکتر از موسسه سفیر دچار شد.
توزیع فیلم مبتذل رحمان ۱۴۰۰ – اثری که توسط سازمان سینمایی دولت حسن روحانی توقیف شد در پلت فرم فیلمگردی
در شرایط کنونی از موسسه سفیر نامی بسیار کمرنگ، باقیمانده است، اما پلتفرمی که سازمان سینمایی سوره در دوران مدیریت پیشین تاسیس کرد و هزینههای لجستیکی فراوانی صرف آن شد، با کاستی در مدیریت و عدم تقویت پتانسیلهای رقابتی تعطیل شد تا جریان انقلابی در حسرت یک پلتفرم باقی بماند.
تبلیغات مجازی گسترده فیلمگردی برای فیلم استخراج با حضور گلشیفته فراهانیتبلیغات مجازی گسترده فیلمگردی برای فیلم استخراج با حضور گلشیفته فراهانی
در وصف مدیریت پلتفرم مذکور ذکر یکی از اشتباهات تاکتیکی کافی است. در حالیکه فیلیمو و نماوا و فیلمنت در ابتدای پاندمی کرونا، حاضر به توزیع فیلم استخراج نبودند، فیلمگردی با دوبله اختصاصی آنرا منتشر و در فضای مجازی تبلیغات گسترده ای را برای دیده شدنش فراهم کرد.
محمدرضا شفا تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است و مصلحت
چرا سازمان سینمایی سوره از ریل انقلابیاش فاصله گرفت؟
دقیقا در شرایطی که کشور با بحران واردات دارو مواجه شد، سازمان سینمایی سوره، فیلم ۲۱ روز بعد را روانه پرده سینماها کرد. اثری کاملا سیاه که استیصال سیاسی -اقتصادی ناشی از خروج ترامپ از برجام را در خودآگاه تماشاگر تقویت میکرد. اگر این فیلم را هر نهاد دیگری غیر از سازمان سینمایی سوره تولید کرده بود، توسط نهادهای نظارتی بالادستی توقیف میشد.
تولید این فیلم نشان داد دفترچه سیاستهای سازمان سینمایی سوره دچار تحریف شده و آثار تولید شده در این نهاد همچون دهه شصت و هفتاد شمسی نه تنها موجب تقویت روحیه عمومی در میان تودههای مختلف نمیشود، بلکه گرایش به اشاعه سیاهنمایی را تقویت میکند. تهیهکننده فیلم محمدرضا شفا یکی از سینماگرانی است که در لوای ساخت فیلم انتقادی به سیاستهای دولت وقت، در آثار بعدیاش با انتقادات گستردهای مواجه شد.
با نمایش «دیدن این فیلم جرم است» محصول سازمان سینمایی سوره، در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، رسانههای جریان اصلی آن را اثری تبلیغاتی علیه” سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” توصیف کردند و این فیلم برای مدتی طولانی توقیف شد.
لازم به ذکر است در کشاکش آشوبهای اخیر مخالفان حاکمیت در خارج از کشور، بریدههای این فیلم به عنوان دستاویزی تبلیغی برای اشاعه هنری اعتراضی در فضای مجازی استفاده شد.
نمایی از فیلم توقیف شده مصلحت
مصلحت اثر بعدی این تهیه کننده که با حمایت سازمان سینمایی سوره ساخته شد، با ارجاعاتی غیرمستقیم به روایتی تمثیلی از زندگی «آیت الله محمدی گیلانی» میپرداخت که پس از نمایش در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد قرار گرفت و تا اطلاع ثانوی فیلم همچنان توقیف است.
هناس، شادروان و «دسته دختران» سایر آثار تولید اخیر سازمان سینمایی سوره در چهلمین جشنواره فیلم فجر آثار بسیار متوسط و معمولی بودند که نتوانستند در کانون توجهات قرار گیرند. اما در مورد خاص دسته دختران سیاست تازه حوزه هنری در خرید آثار مستهلک و بدون کیفیت خودنمایی میکرد.
سیاست «خریدهای مستهلک» برای نخستین بار با مشارکت میلیارد تومانی با فیلم «دسته دختران» اجرا شد. این اثر سینمایی تا مرحله ساخت ویژوال در دوران مدیریت «علیرضا تابش» آماده شد و حتی نسخه اولیه آن در سالن اصلی بنیاد سینمایی فارابی به نمایش درآمد.
فارابی از تامین باقی هزینههای میلیاردی فیلم عاجز و حوزه هنری وارد عمل شد و مابقی هزینههای فیلم را پرداخت کرد. بر اساس شنیدهها برآورد تولید فارابی به صورت رسمی تا سقف ۱۶ میلیارد بود و با تامین سایر هزینهها توسط سازمان سینمایی سوره از جمله تبلیغات، هزینه تولید این فیلم به صورت غیررسمی از مرز بیست میلیارد تومان عبور کرد تا سازمان سینمایی سوره با رفتن تابش آنرا به عنوان برند تازهاش معرفی کند.
سازمان سینمایی سوره هزینههای فراوانی را صرف کرد تا از منیرقیدی، نرگس آبیار دیگری بسازد و با ساخت فیلم «ضد» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی مسیر تولید سیانور و ماجرای نیمروز را مصادره کنند، اما یکی از شیرینترین مثلهای فارسی به ایرانیان توصیه میکند هر گردی، گردو نیست.
نسل سازی این نهاد در چهلمین دوره از این فستیوال به «ضد» خودش تبدیل شد، منیر قیدی، نرگس آبیار نشد و شفیعی (محمدرضا) دامنه حدود و ثغور فعالیتش در حوزه سریالهای متوسط تلویزیونی تعریف شده است.
بنجل سازی مشارکتی ادامه دارد؟
در ادامه خرید و ساخت آثار فاقد کیفیت سازمان سینمایی سوره از دو تولیدش در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی کرد.
«عطرآلود» هادی مقدمدوست محصول بسیار نازلی بود که تولید آن به یوسف منصوری سپرده شد تا ارزش افزوده مشارکت با سیما، به چاشنی تبلیغاتی آثار سازمان سینمایی سوره افزوده شود. منصوری با حفظ سمت در مقام تهیه کننده عطرآلود به عنوان دبیر جشنواره صد شناخته شد تا مدیر اجرایی یکی از کم اثرگذارترین جشنوارههای به تاریخ پیوسته سازمان سینمایی سوره باشد. در شرایطی که مهمترین جشنوارههای فیلمهای کوتاه جهان در سامانههای آنلاین برگزار میشود، جشنواره میلیاردی دیگری به لیست جشنوارههای غیراثر گذار فرهنگی کشور افزوده شد.
محمدرضا منصوری دبیر جشنواره ۱۰۰ و تهیه کننده فیلم عطرآلود
ماجرای مشارکت سازمان سینمایی سوره در فیلم «در آغوش درخت»، تکرار روایت شراکت در «دسته دختران» با هدف کارنامه سازی مدیریتی است.
فیلم با تامین هزینهها توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کلید خورد و سازمان سینمایی سوره به عنوان دومین تامین کننده سرمایه در راستای سیاست افزایش تولیدات در جشنواره فیلم فجر وارد کارزار تولید این اثر شد. شعار حمایت از “کانون گرم خانواده” تابلوی تازه این نهاد سینمایی برای حمایت از این دو اثر ضعیف بود.
ملودرامهای مشابه با هدف تقویت کانون گرم خانواده در بخش خصوصی، فراوان ساخته میشوند و بایداین پرسش را با مدیران این مجموعه مطرح کرد، ساخت آثاری با مضامین انقلابی و تبلیغات دینی در کدام هدفگذاری این نهاد تعریف میشوند؟
رصد سالنهای حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان میدهد فیلم فسیل از تعداد سانسهای بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهرهمند است
سیاست رحمان هزار و چهارصدی با حمایت از فسیل ادامه پیدا کرد
موسسه بهمن سبز متولی بهرهبرداری از ۲۴۰ سینمای سازمان سینمایی سوره در سراسر کشور و شامل امور سینمایی استانها، دفتر پخش، سامانه فروش بلیت گیشه و آژانس تبلیغاتی سوره است.
با اتمام دوره مدیریت سیدمصطفی حسینی، طی روزهای اخیر هادی اسماعیلی به عنوان مدیرعامل جدید موسسه بهمن سبز انتخاب شد اما «دَر» همچنان روی پاشنه سیاستهای خندقآبادی میچرخد.
رصد سالنهای حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان میدهد فیلم فسیل از تعداد سانسهای بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهرهمند است
سازمان سینمایی سوره با داشتن ۲۴۰ سالن سینما در اکران هر اثر سینمایی نقش تعیین کنندهای دارد. این نهاد در گذشته با تمام قوا از اکران آثاری نظیر رحمان ۱۴۰۰ و هزارپا و سایر آثار کمدی تحت عنوان «پرفوش» حمایت کرد و این سیاست در حوزه پخش کماکان ادامه دارد.
رصد سالنهای حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان میدهد فیلم فسیل از تعداد سانسهای بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهرهمند است و در پردیس سینمایی بهمن سانسی به فیلم غریب اختصاص داده نشده است
اما تغییر مدیریت بهمن سبز حتی به صورت نمایشی هم تاثیری در تغییر در سیاست های حوزه هنری نداشت. در اکران مهندسی شده نوروزی این نهاد با رصدی دقیق اغلب سانسهای پرفروش سینماها در تهران، مشهد و بسیاری از کلان شهرها به فیلم فسیل اختصاص دارد و عملا فیلم غریب که شایسته اکران مناسبتری است، در سانسهای بسیار کم مخاطب در سینماهای بهمن سبز اکران میشود.
رصد سالنهای حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان میدهد فیلم فسیل از تعداد سانسهای بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهرهمند است. در میان تمام سالنهای مهم حوزه هنری غریب در سالن کوچک سینما سپیده در یک سانس نمایش داده می شوداختصاص مهجورترین سانسهای اکران در پردیس مهر شاهد تهران
این عدم تغییر در یک هفته اخیر نشان میدهد سیاستهای جعفریان در موازنه دوگانه «فسیل- غریب» تغییری ایجاد نخواهد کرد و سیاست های فسیل شده همچنان بر این نهاد پرلجستیک اما بدون خروجی سایه افکنده است.
با این حال سالهاست که سازمان سینمایی سوره همچون دهه شصت و هفتاد شمسی تولید آثار شاخص و تاثیرگذار را تکرار نخواهد کرد و با شعار حمایت از خانواده سیاست تولید فیلمهای آپارتمانی در این نهاد امتداد پیدا خواهد کرد. در حوزه پخش این نهاد همچنان از آثاری با مضامین انقلابی حمایت نخواهد کرد و سیاست گیشه محور بر سایر سیاستگذاریهای جبهه فرهنگی انقلاب غلبه خواهد داشت.
احمد رادان فرمانده فراجا پس از تماشای فیلم سینمایی «غریب» بیان کرد که «غریب» را دیدم و باید بگویم شهید بروجردی همانی بود که در این فیلم نشان داده شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، سردار احمد رادان فرمانده فراجا پس از تماشای فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی که این روزها در حال اکران در سینماهای کشور است، گفت: «غریب» را دیدم و باید بگویم شهید بروجردی همانی بود که در این فیلم نشان داده شد.
وی افزود: با دیدن این فیلم به آن دوران رفتم. شهید بروجردی شعاری داشت که بر پایه آن میگفت نصرت خدا از آنجایی که کسب میشود که حساب نمیشود و اتفاقاً چنین شد، در آن زمان در حالی که همه کردستان را از دست رفته میدانستند اما به لطف محمد بروجردی و مکتبش این مناطق به دامان جمهوری اسلامی ایران بازگشت.
سردار رادان در ادامه گفت: در زمانی که فیلم «غریب» تهیه میشد دوران سخت و شرایط خاصی بر کشور حاکم بود اما این فیلم به شکل خاص تولید شد. سازندگان «غریب» اتفاقات لشکر ۲۷ و به ویژه باشگاه افسران را به خوبی توانستهاند به تصویر بکشند.
فیلم سینمایی «غریب» به تهیهکنندگی حامد عنقا و سرمایهگذاری سازمان اوج با نقشآفرینی بابک حمیدیان در نقش شهید محمد بروجردی از عید نوروز ۱۴۰۲ روانه پرده سینماهای کشور شده است و تا کنون بالغ بر ۸ میلیارد تومان فروش داشته است.
سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: فیلم سینمایی «غریب» بخوبی توانسته است قطعه بزرگی از تاریخ زخم خورده ایران و کردستان عزیز را به تصویر بکشد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، سردار حاجیزاده پس از تماشای فیلم «غریب» آن را اثری فاخر و ارزنده دانست و از سازندگان تشکر کرد. او درباره این فیلم گفت: شخصیت شهید محمد بروجردی بخوبی در «غریب» معرفی شده است. با این حال کار بزرگتر فیلم روایت قطعه بزرگی از تاریخ زخم خورده ایران و کردستان عزیز است. برای نشان دادن این برهه از تاریخ به ملت عزیز ما و بویژه جوانان، روشی بهتر از فیلمهای سینمایی وجود ندارد. از این رو، تاریخ واقعی همین فیلم «غریب» است که به خوبی در قالب یک اثر سینمایی بازتاب داده شده.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: در ابتدای انقلاب، جنایات زیادی با هدایت جنایتکاران ِبیرون مرزها انجام شد و دشمنان تلاش کردند مردم ما را وادار به جنگ داخلی و تجزیه کشور کنند و برادر کشی راه بیندازند. با این حال خیلیها از جمله شهید بروجردی و عزیزان دیگری مقابل این نقشه شوم ایستادند و طرح دشمن را نقش بر آب کردند.
وی با بیان این که امروز ما وارث یک کشور امن هستیم، گفت: باید این را بدانیم که دشمنان دست از سر کشور ما بر نخواهند داشت و بقایای آنها همچانان در داخل و خارج علیه ایران تلاش میکنند.
سردار امیرعلی حاجیزاده در پایان بیان کرد: به هر حال از تماشای فیلم «غریب» خیلی لذت بردم، چرا که کار بسیار ارزندهای است. انشاء الله ملت ما این فیلم را تماشا کنند و لذت ببرند.
فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمد حسین لطیفی و نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا گوشهای از فرماندهی شهید محمد بروجردی را روایت میکند. سال ۱۳۵۸ با بالا گرفتن اختلافات گروههای مسلح سیاسی از جمله کومله و دموکرات و …. شهید بروجردی راهی غرب کشور شد و با شیوه خاص فرماندهیاش توانست آرامش را در این منطقه برقرار کند.
بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی در «غریب» بازی کردهاند؛ «غریب» که از 24 اسفند روی پرده سینماها رفته، محصول سازمان هنری رسانهای اوج با همکاری شرکت سینمایی نورتابان است.
غریب یکی از فیلمهای خوش ساخت و مهم این سال هاست، فیلمی که به زندگی شهید بروجردی می پردازد. اکرانهای مردمی این فیلم از اواخر هفته گذشته آغاز شده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره فیلم «عمار»، فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیه کنندگی حامد عنقا یکی از تولیدات مرکز هنری رسانهای اوج است که اکرانهای سیار و خارج از سینمای آن نیز آغاز شده است.
این فیلم، روایتگر بخش کوتاهی از زندگی مسیح کردستان، شهید محمد بروجردی و حضور وی در دفع فتنه کومله و دموکرات در منطقه کردستان و اوایل انقلاب است.
بنابر اعلام واحد اکران مردمی جشنواره «عمار»، علاقهمندان میتوانند با توجه به اهمیت و ضرورت حمایت از سینمای قهرمان محور، به منظور آشنایی بیشتر نسل جوان و نوجوان با سیره شهدا که درونمایه اصلی فیلم «غریب» است، برای اکران این فیلم با مراجعه به سایت اکران مردمی به آدرس: ekranmardomi.ir و یا تماس با شماره تلفن ۰۲۱۴۲۷۹۵۰۵۰ ثبتنام کنند.
اکران سیار و نمایش این فیلم بدون محدودیت مکانی و زمانی با هر امکاناتی که متقاضیان اکران از سراسر کشور در اختیار دارند در مکانهایی مانند مساجد، دانشگاهها، حوزههای علمیه، فرهنگسراها و به ویژه مدارس قابل انجام است.
اکرانهای مردمی فیلم سینمایی «غریب» از اواخر هفته گذشته آغاز شده است.
سعید خانی پخشکننده فیلم سینمایی «غریب» ضمن انتقاد از عدم همراهی مناسب تلویزیون و شهرداری برای تبلیغ این فیلم، ابراز امیدواری کرد که بعد از عید فطر شرایط استقبال از فیلم بهبود پیدا کند.
به گزارش سینمای خانگی، سعید خانی پخشکننده فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۲، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال از این فیلم در سینماها گفت: در شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه، معمولاً فیلمهای جدی و بهخصوص دفاعمقدسی به سختی با استقبال مواجه میشوند اما درباره فیلمهای دفاعمقدسی مشکل اصلی نبود هماهنگی میان ارگانهای فرهنگی متولی حمایت است که بروکراسی پیچیدهای دارند. برای همین فیلم «غریب» زمان زیادی طول کشید که ما بتوانیم برای آن تیزر تلویزیونی داشته باشیم. زمانی تیزرهای فیلم تأیید شد که نزدیک به ۱۰ روز از آغاز اکران گذشته بود!
وی ادامه داد: منطق درست برای تبلیغ یک محصول فرهنگی این است که قبل از عرضه درباره آن اطلاعرسانی شود. سازمان زیباسازی شهرداری هنوز برای اطلاعرسانی درباره اکران «غریب» پای کار نیامده است. برای فیلمهایی از این جنس اگر ارگانها و نهادهای فرهنگی همکاری نداشته باشند، طبیعتاً کار ما هم سختتر میشود. برای یک فیلم اجتماعی و یا یک فیلم کمدی میتوانیم از طریقهای دیگری تبلیغات را انجام دهیم اما در مواردی مانند فیلم «غریب» واقعاً شهرداری و تلویزیون باید پای کار بیایند.
حمایت دیرهنگام نوشدارو بعد از مرگ سهراب است!
این پخشکننده گفت: مدیران فرهنگی ما باید این درک و دریافت را داشته باشند که یک محصول فرهنگی، زمان اندکی برای عرضه دارند و اگر زمان آن بگذرد، هزار بیلبورد هم بزنیم دیگر کارایی ندارد و نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.
خانی در عین حال تأکید کرد: بهرغم تمام این موارد، شخصاً از مجموع فروش ۶ میلیارد تومانی فیلم «غریب» تا به امروز راضی هستم. در عین اینکه فکر میکنم اکران اصلی فیلم از هفته آینده و بعد از ماه مبارک رمضان آغاز میشود. با توجه به ماهیت فیلم که حرف روز دارد و خوشساخت است میتواند مخاطب بیشتری هم به سمت خود جلب کند.
وی ادامه داد: گاهی اختلاف سلیقه میان مدیران فرهنگی وجود دارد که باعث میشود درک درستی نسبت به فرآیند عرضه یک محصول فرهنگی وجود نداشته باشد. عرضه هر محصول فرهنگی نیاز به اطلاعرسانی دارد و معمولاً فیلمهایی از این دست به دلیل نبود اطلاعرسانی درست آسیب میبینند.
این پخشکننده درباره زمانبندی اکران «غریب» هم گفت: معتقدم اکران نوروزی «غریب» تصمیم درستی بود. بالاخره فیلم در جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفته بود. از طرف دیگر هم در ترکیب فیلمهای نوروز باید یک فیلم دفاعمقدسی هم اکران میشد. تعداد فیلمها هم امسال زیاد نبود و به همین دلایلی اکران نوروزی این فیلم را هنوز هم تصمیم درستی میدانم. احساسم این است که با توجه به اینکه طیف مخاطبان این فیلم در ماه رمضان بیشتر درگیر آئینهای این ماه بودهاند، از بعد از عید فطر، فیلم با استقبال بهتری هم مواجه میشود.
فکر میکردیم با حمایت تلویزیون دیگر نیازی به ماهواره نداریم!
این تهیهکننده و پخشکننده سینما درباره استفاده برخی فیلمهای در حال اکران از ظرفیت تبلیغات ماهوارهای و تأثیر آن بر گیشه سینماها هم گفت: تصور شخص من این بود که فیلم «غریب» از طرف تلویزیون حمایت میشود و دیگر نیازی به تبلیغات ماهوارهای ندارد! تصورم این بود که صداوسیما و شهرداری پای کار میآیند و در حد انفجار درباره شروع اکران فیلم اطلاعرسانی میکنند! اما این فرآیند طولانی شد، یکی اصلاً پای کار نیامد و دیگری هم دیگر همراه شد.
تصمیمگیری درباره واگذاری حق پخش فیلم «غریب» به تلویزیون برعهده تهیهکننده فیلم است اما طبق قراری که با هم گذاشتهایم قطعاً تا ۶ ماه آینده این اتفاق نمیافتد
وی افزود: اگر برای تماشای یک فیلم در سالن سینما صرفاً بهدنبال خنده و سرگرمی نباشیم، «غریب» فیلمی است که فارغ از نگاههای سیاسی میتوان به تماشای آن نشست. به خصوص اگر مخاطبانی به دنبال فیلمی هستند که ارزش دیدن روی پرده را داشته باشد، حتماً این فیلم گزینه مناسبی است.
پخشکننده «غریب» درباره مذاکره برای واگذاری حق پخش این فیلم به تلویزیون هم گفت: تصمیمگیری درباره این واگذاری برعهده تهیهکننده فیلم است اما طبق قراری که با هم گذاشتهایم قطعاً تا ۶ ماه آینده این اتفاق نمیافتد.
خانی درباره فیلم «سهکام حبس» ساخته سامان سالور که پخش آن را نیز برعهده دارد هم توضیح داد: «سهکام حبس» از روز چهارشنبه آینده روی پرده میرود. این فیلم از آن فیلمهایی است که به دلیل همزمانی با بحران کرونا پشت خط اکران مانده بود. سال گذشته هم قصد اکران آن را داشتیم که احساس کردیم شرایط مناسب نیست. در مجموع با توجه به اینکه در این مقطع اکثر فیلمهای روی پرده کمدی هستند احساس کردیم زمان مناسبی است که این فیلم را هم اکران کنیم تا در نگاه کلان سبد اکران سینماها متنوع باقی بماند. اگر مدام فیلمهای کمدی را اکران کنیم، طبیعتاً بخشی از مخاطبان خود را از دست میدهیم.
«عامهپسند» و «قیف» شاید خرداد اکران شوند
این پخشکننده درباره دیگر فیلمهای آماده اکران دفتر پخش خود هم گفت: در حال حاضر فیلمهای «عامهپسند»، «قیف»، «ابر بارانش گرفته» و چند فیلم دیگر را آماده داریم که غالباً فیلمهایی هستند که از سالهای گذشته باقی ماندهاند و برای پخش آنها تعهد داشتهایم. در حال مذاکره و برنامهریزی هستیم و شاید در حوالی خرداد ماه این فیلمها را هم بتوانیم اکران کنیم.
خانی درباره تحلیل خود از اکران نوروزی که به رغم همزمانی با ماه رمضان شاهد افزایش مخاطب در سینماها نسبت به نوروز گذشته بودیم هم گفت: بخش عمدهای از این استقبال به دلیل اکران کمدی خوبی مانند «فسیل» است. محتوای خود حتی در بحرانیترین شرایط هم میتواند مردم را به سینماها بکشاند. شاید پیشبینی میشد که همزمانی با ماه مبارک رمضان باعث رکود سینماها شود اما یک کمدی خوب توانست مردم را به سینما بکشاند. فیلمهایی مانند «ملاقات خصوصی» و «بخارست» هم با همین طراوت توانستند در عرصه اکران حضور داشته باشند. مخاطب امروز مخاطب باهوشی است و اگر فیلم خوبی که مناسب پرده هم باشد اکران شود، حاضر است برای تماشای آن هزینه هم بگذارد و با لذت به تماشای آن بنشیند. همین مخاطب اگر فیلمی را مناسب پرده تشخیص ندهد، منتظر میماند تا فیلم عرضه آنلاین شود و در تلویزیون آن را میبیند.