فیلم سینمایی «مرز بیپایان» ساخته عباس امینی موفق به کسب جایزه از جشنواره بینالمللی فیلم تفلیس در کشور گرجستان شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، بیست و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم تفلیس در کشور گرجستان از تاریخ ۲۶ نوامبر تا سوم دسامبر (۵ تا ۱۲ آذر) برگزار شد و فیلم «مرز بیپایان» به کارگردانی عباس امینی جایزه اتحادیه اروپا (جایزه حقوق بشر در سینما) را دریافت کرد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «احمد یک معلم تبعیدی است که در یک روستای فقیرنشین کوچک با قومیت بلوچ در امتداد مرز ایران با افغانستان زندگی می کند. او با خانواده ای از پناهندگان غیرقانونی هزاره آشنا می شود که از خطر فوری به قدرت رسیدن طالبان می گریزند. اندکی بعد احمد متوجه می شود که تعصبات بر همه زندگی آنها دیکته میشود و دیدگاه او در مورد درست و نادرست به شدت تغییر می کند».
«مرز بیپایان» به عنوان محصول مشترک آلمان، ایران و جمهوری چک است و در آن پوریا رحیمی سام، مینو شریفی و حامد علیپور نقشآفرینی کردهاند. ای فیلم پیش از این چندین جایزه بینالمللی از جمله جایزه بخش «پرده بزرگ» جشنواره روتردام هلند، جایزه بهترین فیلم جشنواره تیرانا در کشور آلبانی و جایزه بهترین فیلم و بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم هند (گوا) را دریافت کرده است.
بیست و یکمین دوره جشنواره بینالمللی «چنای» هند میزبان دو فیلم ایرانی «کت چرمی» و «کاپیتان» خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، دو فیلم سینمایی «کت چرمی» و «کاپیتان» به ترتیب به کارگردانی حسین میرزامحمدی و محمد حمزهای در بخش رقابتی فیلمهای بلند سینمای جهان بیست و یکمین جشنواره بینالمللی «چنای» هند به نمایش درمیآیند.
هر دو فیلم «کاپیتان» به تهیهکنندگی سیدصابر امامی و «کتچرمی» به تهیهکنندگی کامران حجازی از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی بهشمار میروند.
این نخستین حضور «کت چرمی» و چهارمین حضور «کاپیتان» در جشنوارههای جهانی شمرده میشود.
بیست و یکمین جشنواره بین المللی «چنای» هند از چهاردهم تا بیستویکم دسامبر برابر با بیست و سوم تا سیام آذرماه برگزار میشود.
۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشیناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت: «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمیرود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجرهای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه میشود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمیکند. سینمایی به سادگی متنهایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفتوگوهای خانگی. اما… زیبا.»
عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.
حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.
احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود: زندهیاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزلمان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.
حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.
حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.
داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.
«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.
حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است
حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.
پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.
نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.
حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.
موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.
«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.
حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.
حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.
سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.
«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملکمطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.
«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!
حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.
علی نصیریان و عنایتالله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزتالله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیمزاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.
«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.
سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.
جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.
علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت
جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصههای مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی میدانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.
حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.
سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.
حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.
در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنیزاده، سعید نیکپور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.
حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده، گفته بود: به جرأت میتوانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس میکنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.
سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.
دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.
پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.
«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.
اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .
«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.
هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»
حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.
یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.
در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.
حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.
حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.
حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت
حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجستهترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزتالله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهرهآزاد، عطاءالله زاهد، نعمتالله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.
وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.
«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».
به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!
سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضلاللهی، احمد رسول زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والیزاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.
جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمتالله گرجی، و عزتالله مقبلی به جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!
بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.
احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمیآمد، اما نکتهای در فیلمنامههای او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگها را خلاصه مینوشت؛ دلیلش هم این بود که میگفت وقتی من هنوز نمیدانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلمهایش را سر صحنه فیلمبرداری مینوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»
وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگهای فیلمهایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفتوگوها اضافه کنند. اگر متوجه میشد ادای جملهای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمیچرخد، آن را درست میکرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار میکرد، همه این اخلاق او را میدانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جملهای را به اختیار خود عوض نمیکرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه میشد، بازیگرهای قدیمیتر گوشی را دستش میدادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر میافتادم که شاید او یک دورهای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»
حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.
حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.
میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لالهزار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاهآباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.
این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.
احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود: این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذفها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.
۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.
حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضیام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بیعیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگیاش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگیاش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقهای متهم نکنند.»
حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.
«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.
حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!
عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.
فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانسهای سینمای ایران و از برجستهترین نقطههای کارنامه بازیگری عزتالله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تکگویی او در این صحنه است.
«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.
جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزتالله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.
علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.
داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.
ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر میکنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما اینگونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمیدانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»
روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوعالکار شده بود
فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.
حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.
صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.
در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.
حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.
جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.
اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»
«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.
رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.
همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.
حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت میکند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»
پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.
«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیهکننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.
فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر میکنند.
حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک میپردازد که که در نهایت در غربت جان میسپارد.
فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.
موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی
موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.
حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقیها جوهره آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورتهایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاورهایتر بود و شبیهتر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژهای که در دوره قاجار در صحبتهای روزمره به کار میرفته را هم در دیالوگها و هم در اشعاری که برای تصنیفهایش ساخته بود استفاده کرد. من میتوانم بگویم که تمهای اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود میآوردند.»
در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهرهآزاد، جمشید هاشمپور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیفهای ساخته شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.
«جهانپهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.
حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهانپهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواریهایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخشهایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.
عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهانپهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمیتوانست آنقدر رو پا باشد.
من هم هر روز صبح که میرسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ میکردم و میپرسیدم: علیجان آمادهای؟ میگفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم میآید یک سکانسی را در شب میگرفتیم که مادر تختی باید فارغ میشد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمیآمد، باید میرفتم سقاخانهی رو بهروی خانهام و نذر و نیاز و دعا میکردم.
سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش میافتم بغض میکنم و اشک امانم نمیدهد. در آن شب باید میلههای سقاخانه را میگرفتم و این دیالوگ را میگفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو بهروی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری هایهای گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»
علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگهای فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»
احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر میکردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین میخواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.
فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیادهروی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژیدرمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد. علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما میترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلیاش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمیدرمانی میکرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»
پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.
همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریممسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.
علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.
من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند میخواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.
حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.
حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی میپردازم که شناختی از آن داشته باشم.
البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.
حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.
وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.
حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.
حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.
به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت: «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»
مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سالهای بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلمهایش داشت را تکرار کند.
در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمیشود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.
سعیدیزاده در تشریح جزئیات بیستویکمین جشنواره امام رضا(ع) گفت: در این دوره میخواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفهای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفهای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی سعیدیزاده – مدیر عامل بنیاد بین المللی فرهنگی، هنری امام رضا(ع)- پیش از ظهر امروز یکشنبه (۱۲آذرماه) در نشست تشریح برنامههای بیست و یکمین جشنواره بینالمللی، فرهنگی و هنری امام رضا(ع) که در سالن غدیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد با اشاره به این موضوع که ما امسال درصدد این هستیم که بتوانیم تحولی جدید در این بنیاد داشته باشیم، اظهار کرد: در دوره مدیریت جدید در تلاش بودیم که جشنواره فرهنگ رضوی را در گستره جغرافیایی کشور به صورت جدی و یک جریان خاص پیگیری کنیم تا از این طریق بتوانیم فرهنگ رضوی را در کشور ترویج بدهیم.
وی خاطرنشان کرد: در دورههای مختلف این جشنواره رویدادهای مردمی زیادی همچون مسابقات کتابخوانی به همراه هشتگهای متعدد در فضای مجازی و ارسال پیامکها اتفاق افتاده است اما در دوره بیست و یکم علاوه بر این موارد درصدد این هستیم که به سمت حرفهای شدن هم پیش برویم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) اظهار کرد: در این دوره میخواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفهای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفهای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد.
سعیدیزاده یادآور شد: دوره بیستویکم جشنواره دوره تعالی و شکلگیری یک جریان اثر گذار است و انشاالله در سالهای آینده این جریان را ادامه میدهیم. به همین منظور دفاتر تخصصی را شکل دادهایم و سه حوزه کلان استعدادیابی و پرورش هنرمندان نو پا برای حرفهای شدن این جشنواره را به همراه برپایی دورهای آوزشی خواهیم داشت. بنیاد راهبری و هدایت جشنواره فرهنگی و هنری امام رضا(ع) را با هدف تولیدات اثرگذار برای مخاطبان میانی مدنظر قرار داده است. ضمنا سفارشهایی به هنرمندان شاخص برای اثرگذاری داده شده است و هدف این است که به این شکل جریان فرهنگ رضوی را مدیریت کنیم.
سعیدیزاده ابراز کرد: تشکیل شورای سیاستگذاری با حضور مدیران طراز ملی را هم انجام دادهایم و در این جشنواره سعی کردهایم از نخبگان هنر بهره ببریم و با انتخاب مدیران و هیات داوران اثرگذار باشیم.
وی ادامه داد: شعر و سرود، هنرهای نمایشی و جشنواره دانشجویی را با محوریتی که گفته شد پیش بردیم، جوایز نیز از نظر مالی جوایز خوبی است و سعی کردیم با انتخاب جوایز خوب به نوعی تقدیر و تشکر از هنرمندان در حوزه فرهنگ رضوی را داشته باشیم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) بیان کرد: رویدادهای جانبی در تمام جشنوارهها وجود دارد و ما هم در این جشنواره درصدد برگزاری نشستهای جانبی هستیم. البته تولیدات رسانهای هم داریم که امیدواریم در بستر فضاهای محیطی پخش شود.
سعیدیزاده اضافه کرد: در تلاش بودیم که جریان جشنواره را علاوه بر حرفهای شدن به سمت مردمی شدن هم پیش ببریم، به همین منظور درحوزه تئاتر در ۴۵۰ نقطه از کشور اجرا خواهیم داشت.
وی با بیان اینکه تلاش ما براین است که آثار هنرمندان از شکل استانی به سمت ملی پیش برود، گفت: خواستاریم تمام هنرمندان در ایام دهه کرامت حضور داشته و مهمان ما باشند و جوایز خود را دریافت کنند. در کنار جشنواره اصلی دو جشنواره عمومی هم داریم که یکی جشنواره روستایی با محوریت جهاد دانشگاهی و وزارت علوم و دیگری جشنواره دانشجویی رضوی است.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) اظهار کرد: امسال ۱۲ جشنواره در حوزههای شعر و سرود، آثار تجسمی، هنرهای نمایشی و سینمایی برگزار میشود. ضمنا بیستونهمین جشنواره شعر رضوی به دبیری محمد جواد شرافت را داریم که امسال در کشور افغانستان برگزار میشود.
سعیدیزاده افزود: همچنین ۱۵ جشنواره شعر کودک و نوجوان، ۱۴ جشنواره شعر عربی، ۱۸ جشنواره شعر ترکیرضوی و دومین جشنواره در حوزه سرود با محوریت وزارت آموزش و پرورش را داریم. جشنواره سرود دانش آموزشی هم برگزار میشود. سیزدهمین جشنواره بین المللی عکس رضوی هم با محوریت چهار آموزشگاه برگزار میشود.
وی ادامه داد: نهمین جشنواره گرافیک رضوی در حوزه پرچم و کتیبه و پوستر شکل پیدا کرد. بیستمین جشنواره ملی خوشنویسی را هم داریم که با برگزاری کارگاه آموزشی همراه است. همچنین ۱۴ جشنواره کودک و نوجوان، ۱۷ جشنواره تئاتر رضوی و ۱۷جشنوراه تئاتر خیابانی را هم داریم.
مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) بیان کرد: پنجمین جشنوراه روستایی رضوی هم باهدف توسعه فرهنگ رضوی و احیای سنتهای روستایی و مشارکت معاونت روستایی ریاست جمهوری برگزار میشود.
سعیدیزاده با بیاناینکه امسال با افزایش دو برابری اعتبار روبهرو بودیم، گفت: در حال حاضر کمپینهایی با نام «زیبایی و اگاهی» اهلبیت(ع) در حال طراحی است.
به گفته وی از دوره بیستم جشنواره در سطح ملی مدیریت میشود و امسال فرهاد قائمیان دبیری این جشنواره را بر عهده دارد.
در بخش دیگری از این نشست، فرهاد قائمیان -دبیر جشنواره- در سخنان کوتاهی گفت: قرار است مذاکراتی برای تولید فیلم با سازمان سینمایی داشته باشیم و از روند فیلمسازی کوتاه حمایت خواهیم کرد و تلاش میکنیم حتما یک فیلم سینمایی در فرهنگ امام رضایی داشته باشیم.
در بخش پایانی این نشست زمانی -یکی از مدیران بیستویکمین جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)- در مورد طراحی پوستر جشنواره اظهار کرد: در پوستر ۲۱ دوره جشنواره لقب و القاب معین الضعفای امام رضا(ع) منقوش شده است و از هنرمندان هم خواستهایم که با این عنوان در این جشنوراه حضور پیدا کنند، ضمنا ۱۱ عنوان جشنوراه فرهنگی و هنری نیز در این دوره جشنوراه برگزار میشود.
وی در پایان گفت: قریب به ۳۰ مجموعه و نهادهای فرهنگی در برگزاری این جشنواره در کنار بنیاد امام رضا(ع) هستند که بعد از عید سعید فطر در یک بازده ۴۰ روزه فضای کشور در گستره کامل شروع به فعالیت خواهد کرد و آثار گرافیکی و خوشنویسی تقدیم نگاه مردم خواهد شد.
در پایان ایننشست از پوستر این دوره از جشنواره رونمایی شد.
رایزن فرهنگی ایران در تونس از تقدیر از امین زندگانی و الهام حمیدی در جشنواره تئاتر کارتاژ تونس خبر داد و گفت: نقشهای بیاد ماندنی آنها به ترتیب در فیلم سینمایی ملک سلیمان و سریال یوسف پیامبر در میان مردم تونس بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هادی آجیلی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در تشریح جشنواره تئاتر کارتاژ تونس گفت: ۴۰ سال از برگزاری اولین دوره این رویداد می گذرد و اکنون شاهد برگزاری بیست و هشتمین دوره آن هستیم. نام این رویداد است که از ریشه قرطاج نام باستانی کشور تونس گرفته شده است. این رویداد یکی از معتبرترین جشنوارههای مهم سینمایی جهان عرب شناخته میشود که در واقع اولین و مهمترین جشنواره فیلم در آفریقای شمالی است و جایزه اصلی آن تانیت طلایی است که به نام الهه کارتاژی نامگذاری شدهاست.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس درباره حضور پررنگ ایران در این رویداد گفت: ۲۸ کشور همچون روسیه، فرانسه، استرالیا و آمریکا در این رویداد حضور دارند که ایران در میان این کشورها حضوری بسیار پررنگ دارد به نحوی که برخی از بدخواهان جمهوری اسلامی با این بهانه که ماهیت این رویداد عربی و آفریقایی است به حضور ایران اعتراض داشتند و برخی که به قدرت فرهنگ و هنر ایران واقف هستند باور دارند که حضور تئاتر ایران زینتبخش و اعتباری برای این رویداد است.
آجیلی از حضور تئاتر اسب قاتلین نوشته رضا گشتاسب به کارگردانی محمدهاشمزاده با شرکت ۱۵ بازیگر در این جشنواره خبر داد و گفت: اسبقاتلین اثر کارگردان شیرازی با کسب عناوین برتر در بخش صحنهای طراحی چهره و گریم، طراحی و ترکیب صدا، گروه بازیگران، و رتبه اول کارگردانی و بهترین نمایش را در چهل و یکمین دوره جشنواره تئاتر فجر از آن خود کرد.
هادی آجیلی – رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس
این تئاتر که حاصل تلاش گروه نمایشی اردیبهشت است، در جشنواره تئاتر کارتاژ تونس که از یازدهم تا نوزدهم آذر برگزار میشود، به عنوان نماینده کشورمان در جمع ۱۱۰ گروه هنری از ۳۸ کشور جهان قرار خواهد داشت.
وی گفت: رابرت ویلسون کارگردان و نویسنده مشهور تئاتر جهان از میهمانان این جشنواره است که به همراه تیم خود در روزهای آینده اجرا خواهند داشت؛ از این هنرمند به عنوان یکی از پیشروترین هنرمندان تئاتر جهان یاد شدهاست که در طول مسیر هنری خود خلاقیت هایی در حوزه های طراحی حرکت، اجرا، نقاشی، مجسمهسازی، ویدیوآرت و طراحی نور و صدا ارائه کرده است.
در مراسم افتتاحیه این رویداد از امین زندگانی برای ایفای نقش در فیلم ملک سلیمان در این رویداد تقدیر شد. اولین بخش از سهگانهٔ آن به روی پرده سینماها رفت که روایت مقطعی از زندگی حضرت سلیمان است و در آن از فناوریهای پیشرفته سی جی ای و دی ای استفاده شد.
الهام حمیدی نیز برای نقش همسر یوزراسیف در سریال یوسف پیامبر مورد تقدیر قرار گرفت.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به تقدیرهای صورت گرفته گفت: به صورت معمول فیلمهایی از ایران در رویدادهای خارجی مورد تقدیر قرار می گیرد که چهره ای غیرواقعی و سیاهنمایی را مورد هدف خود قرار می دهند درحالی که فیلمهایی که مورد توجه این رویداد قرار گرفتند فیلم هایی هستند که با هدف نشان دادن صحیح فرهنگ ایرانی اسلامی ساخته شدند.
وی از برگزاری نشست کارگاهی با عنوان تئاتر و مردم با حضور قطبالدین صادقی کارگردان شناخته شده ایرانی خبر داد و گفت: تئاتر ایران در این نشست تنها برنامه ای در این رویداد است که عنوان یک کشور را به خود اختصاص داده است.
وی افزود: اجرای ورزشکاران باستانی از دیگر برنامههای این رویداد است. گروه اجرا کننده همان گروهی است که در برنامه عصر جدید اول شدند و در اول آذرماه در محضر رهبر انقلاب اجرا داشتند.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به تاکید مقام معظم رهبری بر اهمیت و جایگاه ورزش زورخانهای و ترویج مرام پهلوانی اشاره کرد و گفت: رهبر انقلاب فرمودند این ورزش کاری نیک و ارزشمندی است که هر چه برای ضرب زورخانهای تبلیغ کنیم، ناچیز است. اگر میخواهیم در ورزش به جایی برسیم و مرام پهلوانی را دوباره در ورزش زنده کنیم و محبت را به ورزش برگردانیم باید از ورزش باستانی شروع کنیم.
جشنواره تئاتر کارتاژ با حضور ۱۱۰ گروه هنری از ۲۸ کشور جهان از یازدهم تا نوزدهم آذر ماه در تونس برگزار می شود.
اکران ۴ فیلم «ویلای ساحلی»، «ضد»، «ورود و خروج ممنوع» و «مسافری از گانورا»، از چهارشنبه این هفته آغاز میشود.
به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، قرارداد سرگروهی فیلمهای ویلای ساحلی، ضد، ورود و خروج ممنوع و مسافری از گانورا برای اکران عمومی ثبت شد.
به این ترتیب، فیلم سینمایی ویلای ساحلی به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیهکنندگی رضا رخشان با پخش فیلمیران به سرگروهی پردیس ایرانمال، فیلم سینمایی ضد به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی با پخش بهمن سبز به سرگروهی پردیس ملت، فیلم سینمایی ورود و خروج ممنوع به کارگردانی امید آقایی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته با پخش هدایت فیلم به سرگروهی پردیس آزادی و انیمیشن سینمایی مسافری از گانورا به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین علمدار با پخش بهمن سبز به سرگروهی پردیس هویزه مشهد از صبح چهارشنبه به روی پرده میروند.
انتظار میرود با نمایش این ۴ فیلم جدید، اتفاقهای خویی در گیشه سینما رخ دهد.
«ویل اسمیت» تایید کرد که دنباله ای بر فیلم علمی تخیلی «من افسانه هستم» در سال ۲۰۰۷ می سازد و با «مایکل بی. جردن» روی فیلمنامه این پروژه کار میکند.
به گزارش سینما خانگی به نقل از اسکرین، «اسمیت» در یک جلسه گفتگو در جشنواره بین المللی فیلم دریای سرخ در عربستان سعودی اعلام کرد که دنباله فیلم موفق «من افسانه هستم» را با همکاری «مارتین بی جردن» خواهد ساخت و در حالی که شخصیت اصلی یعنی «رابرت نویل» در پایان فیلم اول میمیرد، نسخه دی وی دی حاوی یک پایان جایگزین بود که در آن شخصیت زنده میماند و دنباله این فیلم نیز بر این اساس ساخته خواهد شد.
فیلم «من افسانه هستم» به کارگردانی «فرانسیس لارنس» و برادران وارنر در اواخر سال ۲۰۰۷ به سینما آمد و ۵۸۵ میلیون دلار در سراسر جهان شامل ۲۵۶ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت.
خبر ساخت دنباله این فیلم سینمایی برای نخستین بار در سال ۲۰۲۲ منتشر شد.
«ویل اسمیت» یکی از اولین حضورهای عمومی خود را پس از مراسم پرحاشیه اسکار ۲۰۲۲ انجام می داد، جایی که دقایقی قبل از دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم «شاه ریچارد» به «کریس راک» سیلی زد.
«اسمیت» در این باره در جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان گفت: «آنچه در ناملایمات خود در چند سال گذشته تجربه کرده ام و باید در مورد آن واضح بگویم این است که همیشه میخواستم چیزهای خوبی را در دنیا بگذارم، همیشه میخواستم لبخند روی لب مردم بگذارم، همیشه وقف فرآیند شادی و الهام بودهام. می خواهم احساس خوبی داشته باشید، من اینجا هستم زیرا در اعماق قلبم میخواهم احساس خوبی داشته باشید».
این بازیگر ادامه داد: «در عین حال من عمیقاً انسانی هستم. بزرگترین چیزی که اتفاق افتاده این است که من عمیقا فروتن شده ام و عمیقاً الهام گرفتهام تا خود را کامل کنم. این همان چیزی است که مرحله بعدی از زندگی من خواهد بود».
سینمای ایران طی بیش از نیم دهه، ادای دین خوبی نسبت به معلولان و کمتوانان ذهنی و جسمی داشته است؛ در این سالها آثاری با محوریت این قشر به تولید رسیده که جنبههای مختلفی از مشکلات و نقش آنها در خانوده و جامعه را به تصویر کشیده و هر بار نگاه جدیدی به این حوزه تزریق شده که از بیان کلیشهای آن جلوگیری کرده است.
به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، معلولان و کمتوانان بهعنوان بخشی از کلونی جامعه، عهدهدار بخشهایی از روایتگری سینمایی بودهاند. این اتفاق در سینمای جهان با آثار مهمی چون نظریه همه چیز، من پیش از تو، کریپ کمپ، ری، نفس بکش، داستان تری فاکس، دستنیافتنیها، پای چپ من، راه برو بران رودئو، اصول مراقبت، لباس غواصی و پروانه و… رقم خورده است. در سینمای ایران نیز آثار بسیاری، گوشههایی از زندگی معلولان را به نمایش گذاشتند که این تصویرگری، در برخی موارد، در حافظه ماندگار مخاطبان ثبت شده است.
در ادامه به برخی از فیلمهایی که تصویر دگرگونه و تاثیرگذاری از جامعه معلولان به ثبت رساندهاند، اشاره میکنیم.
سوتهدلان
علی حاتمی؛ سینماگر پیشروی سینمای ایران، حرفهایترین تصویرگری از یک معلول را در سینمای پیش از انقلاب کشور به ثبت رسانده است. تصویرگریای که بهشدت دیده شد و هنوز هم در خاطرهها زنده مانده است.
سوتهدلان داستان دو برادر را روایت می کند که یکی از آنها، دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیتهای برادر کوچکتر، او را با دختری بدکاره آشنا میکند. برادر کوچکتر دل به دختر میبندد و در این راه، با مشکلاتی روبرو می شود و در نهایت فرجامی تراژیک را برای برادر معلول با خود به ارمغان میآورد.
گلهای داوودی
فریدون جیرانی جوان و رسول صدرعاملی پرانگیزه، داستانی تراژیک را در گلهای داوودی به ثبت رساندند تا نخستین تصویرگری حرفهای از جامعه معلولان در سینمای پس از انقلاب، با این فیلم رقم بخورد.
عباس صفاری، در مشاجرهای با دوست خود، باعث مرگ ناگهانی وی شده و به ۲۵ سال حبس محکوم میشود. با سپری شدن ۲۰ ساله محکومیت و عفو ۵ ساله آخر، قرار آزادی عباس صادر میشود اما روز موعود در شرایطی که همگان منتظر آزادی عباس هستند، استوار هدایت خبر مرگ ناگهانی عباس را به همسرش، عصمت، می دهد. عصمت از گفتن حقیقت به جواد؛ فرزند نابینای خود که در آستانه برگزاری مراسم ازدواجش قرار دارد، خودداری میکند.
مسافران مهتاب
مهدی فخیمزاده در مسافران مهتاب یکی از تاثیرگذارترین معلولان سینمایی را به تصویر کشید. یک نقشآفرینی ملتهب که تا مدتها نام نمکی و دیالوگ مهمش یعنی میخوای اذیت کنی؟ در حافظه مردم کوچه و بازار ماند و حتی به مهمترین نقشآفرینی فخیمزاده در کارنامه سینماییاش تبدیل شد.
سلیمان در پی بیکاری و فقر، به همراه برادرش نمکی؛ که معلول ذهنی است، به شهر رفته و در خانه برادر دیگرش، مراد، ساکن میشود. سلیمان در پی یافتن کار، از نمکی غافل میشود و مراد نیز که از حضور آنها در شهر به ستوه آمده بود، نمکی را تحت آزار و اذیت قرار میدهد. غفلت سلیمان از نمکی به دنبال درگیری کاری و همچنین آزار و اذیت مراد، باعث تشدید بیماری نمکی میشود.
پرنده کوچک خوشبختی
در ادامه تصویرگری معلولان در سینمای ایران، پوران درخشنده، پرنده کوچک خوشبختی را در سال ۶۶ جلوی دوربین برد. فیلمی که اینبار و برخلاف آثار دیگر، حس ترحم بیشتری از مخاطب میخرید و آنها را به جهان کودک معلول ۸ ساله نزدیکتر میکرد.
فیلم، داستان کودک معلولی به نام ملیحه است که بر اثر ضربه روحی در کودکی، قدرت تکلم خود را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی میشود. آزار بچههای محل نیز ناسازگاری و پرخاشگری او را تشدید میکند. مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او میگیرند اما با تقاضای خانم شفیق، فرصت دیگری به او داده میشود.
مادر
مادر، یکی از شاهکارهای سینمای ایران است که یکی از نقشهای اصلی آن را اکبر عبدی در قامت یک معلول ایفا میکند. معلولی که پیشبرنده و موتور محرکه درام است و برخلاف آثار دیگر، ترحمی از جانب وی صادر نمیشود. مخاطبان فیلم، ارتباط بسیاری با نقش غلامرضا برقرار کردند بهطوریکه این نقش از منظر آنها، شاید مهمترین نقشآفرینی معلول در تاریخ سینمای ایران باشد که جنبههای تکنیکی و احساسی را بهشکلی توامان در خود دارد.
فیلم درباره پیرزنی است که در آسایشگاه سالمندان به سر میبرد و به شش فرزند خود اطلاع میدهد که میخواهد در لحظات واپسین، اعضای خانواده را در خانه قدیمی پدری ببیند. کوچکترین پسر این خانواده، غلامرضا (اکبر عبدی)، معلول ذهنی است.
رنگ خدا
مجید مجیدی در سال ۷۶، محمد را که پسری نابیناست، بهعنوان قهرمان فیلم خود بالا میکشد. کشمکش قهرمان این فیلم، برخلاف آثار دیگر، با جامعه و آدمهای حول معلول نیست بلکه چالشی است که وی قرار است با خدا داشته باشد و در این راه، احساساتی شکل میگیرد که مخاطب خود را با هر زبان و فرهنگی، تحتتاثیر قرار میدهد.
رنگ خدا، داستان پسری نابینا به نام محمد است که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند. پسری که ناتوانیاش در دیدن جهان به او کمک کرد تا زیباییهای دنیا را بهتر درک کند.
وقتی همه خواب بودند
قطعا پراحساسترین نقش محمدرضا فروتن، در قامت معلول فیلم وقتی همه خواب بودند شکل گرفت. معلولی ذهنی که به دغدغه مادرش پی برده و حالا تمام تمرکز او، با وجود سادهدلی، برآورده کردن آرزوی مادر پیرش است.
این فیلم قصه بیبی سلیمه، مادر پیر و محبوب روستای تازه آباد است که بالاخره پس از سالها انتظار، نوبت سفرش به خانه خدا فرا رسیده. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی روستاست که خبر میرسد اجازه سفر ندارد. هیچکس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد جز مش کریم که از سوی دیگر بچهها و نصیر (محمدرضا فروتن) تصمیم میگیرند بیبی را به مراد دل برسانند و خودشان او را به مکه ببرند.
بید مجنون
این ساخته مجیدی هر چه که نداشته باشد، یک نقشآفرینی حرفهای از نابینایی دارد که پس از سالها، بیناییاش را به دست آورده و این اتفاق، با پشتوانه فیلمنامهای درست و بازی درخورتوجه پرویز پرستویی، به یکی از بهترین نقشآفرینیهای سینمای این حوزه تبدیل شده است.
فیلم، داستان استاد دانشگاهی است که با یک عمل جراحی، بینایی خود را که از ۸ سالگی از دست داده بود، دوباره به دست میآورد. بینایی و نابینایی در این فیلم بیش از آنکه جسمی باشد، بیشتر جنبه تمثیلی پیدا میکند.
بچههای ابدی
سینمای ایران تا پیش از سال ۸۵، فیلم قدرتمندی برای کودکان سندرم داون تولید نکرده بود اما این فیلم که داستان ملتهبی از این کودکان را در تقابل با خانواده و اجتماع به تصویر میکشید، توانست تاثیرگذاری زیادی بر روی مخاطبانش داشته باشد.
در این فیلم، نگار (الهام حمیدی) و ایمان (شهاب حسینی) قصد دارند با هم ازدواج کنند اما در این راه، دچار تردید هستند چرا که برادر نوجوان ایمان، سندرم داون دارد.
چشمان سیاه
تصویری که در این فیلم از معلول به تصویر کشیده میشود، تاحدودی متفاوت با دیگر آثار این حوزه است که روند ابتلا به این نارسایی را به تصویر کشیده و آن را با رگههای عاشقانه و اجتماعی درمیآمیزد.
چشمان سیاه درباره غزل و سورنا است که در یک دانشکده تحصیل میکنند و هر دو شاعر هستند. غزل به دلیل ناراحتی چشمی، از تحصیل در دانشگاه انصراف میدهد و بعد از مدتی، بیناییاش را از دست میدهد. سورنا که نگران سرنوشت غزل شده، به سراغ او میرود تا در درسهای دانشگاهی کمکش کند و به تدریج بین آنها علاقهای ناگفته به وجود میآید.
میم مثل مادر
یکی از تکاندهندهترین فیلمهایی که به معلولان پرداخته است، آخرین ساخته رسول ملاقلیپور است. داستان این فیلم، حول محور کاراکتر علی شکل میگیرد و از چند زاویه به آن پرداخته میشود. فیلم، توامان رگههای اجتماعی و احساسی را با یکدیگر پیش برده و تاثیرگذاری فوقالعادهای بر روی مخاطب دارد تا جایی که از این فیلم بهعنوان یکی از بهترین آثای که زندگی معلولان شیمیایی را به تصویر میکشد، نام برده میشود.
فیلم درباره مادری است که برای نجات زندگی پسر معلولش میجنگد. سعید، فرزند سپیده، دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت، ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. پدر سعید (حسین یاری) اصرار دارد تا فرزندشان را سقط کنند اما سپیده مخالفت میکند و سهیل، سپیده را طلاق میدهد. پس از زایمان، طی آزمایشهای ماهیانه، پزشک به سپیده میگوید که این وضعیت سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تاثیری نداشته.
آواز گنجشکها
در این فیلم، دختر فیلم، از مشکل ناشنوایی رنج میبرد و با آنکه در حاشیه داستان قرار دارد اما تصویر اندکی که از وی ارائه میشود، تاثیرگذاری احساسی بالایی داشته و مخاطب را تحتتاثیر قرار میدهد.
فیلم، داستان مرد ساده و میانسالی به نام کریم است. وی در یک مزرعه پرورش حیوانات کار میکند و شیفته شترمرغ است و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. طی اتفاقی، یکی از شترمرغها از مزرعه فرار میکند. کریم چند روزی جستجو میکند اما موفق به یافتنش نمیشود و در نتیجه، از کار اخراج میشود.
اینجا بدون من
بهرام توکلی در اواخر دهه ۸۰، روایتگری دگرگونهای از یک معلول دارد. در این تصویرگری، برخلاف بسیاری از موارد دیگر، نوجوان دستمایه روایت قرار نمیگیرد و حول دختر جوانی میگردد که مشکلات برادر و مادرش نیز به او منتهی میشود. فیلم، از دریجه دیگری به مشکلات معلولان پرداخته و بدون برانگیختن احساسات، مخاطبش را تحتتاثیر قرار میدهد.
در این فیلم، مادر خانواده (فاطمه معتمدآریا) همراه با دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) زندگی میکند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر، تامین آینده اوست. ورود رضا (پارسا پیروزفر)، دوست احسان، زندگی آنها را دستخوش تغییراتی میکند.
حوض نقاشی
ساخته مازیار میری در اوایل دهه ۹۰، یکی از کمنقصترین نقشآفرینیهای سینمای معلولان را به خود میبیند که طی آن، شهاب حسینی و نگار جواهریان، تصویرگری دیگری از معلولان ذهنی، حرکتی را به تصویر کشیده و بی آنکه در پی تاثیرگذرای باشند، حضور دو معلول در جامعه ایران ابتدای دهه ۹۰ را به چالش میکشد.
حوض نقاشی داستان رضا (شهاب حسینی) و مریم (نگار جواهریان)، دو معلول ذهنی است که با یکدیگر ازدواج میکنند و صاحب یک پسر سالم میشوند. آنها، روزهای خوشی را در زمان کودکی پسرشان سپری میکنند اما با بزرگتر شدن این پسر که معلولیت ذهنی ندارد، چالش خانواده آغاز میشود.
بیخداحافظی
در این فیلم، رضا صادقی در نقش خود بازی میکند. فیلمی که گوشههایی از زندگی واقعی این خواننده را به تصویر میکشد و مشکلاتی که معلولیت در مسیر فعالیت حرفهای او و البته زندگیاش ایجاد کرده است. این، تصویرگری جدیدی از زندگی معلول است که طی آن، یک هنرمند کمتوان، مقابل دوربین رفته و در فیلمی اجتماعی، نقش خود را بازی میکند.
بیخداحافظی با نگاهی به زندگی رضا صادقی ساخته شده است و نشان میدهد که او با وجود معلولیت، با سختکوشی به هدف خود میرسد و موفق میشود.
خانوم
تصویری که مخاطبان از امین حیایی در ذهن داشتند، با دیدن این فیلم شکسته میشود. بازیگر پراکت سینمای ایران، در این فیلم، خانهنشین است و با همان اخلاق برونگرا، چالشهایی درونی را با خود و همسرش به تصویر میکشد که جذابیتهای دراماتیک بالایی را خلق کرده است.
یکی از اپیزودهای نخستین فیلم سینمایی تینا پاکروان، قصه مردی با بازی امین حیایی است که بر اثر حادثهای، هر دو دستش را از دست داده و این معلولیت هم باعث بحران روحی او و خانواده شده و هم آنها را در مضیقه مالی قرار داده است. زن خانواده مجبور است جور این وضعیت را بکشد.
مغزهای کوچک زنگزده
نقشی که نوید محمدزاده در فیلم هومن سیدی ایفا میکند، باز هم تصویرگری جدیدی از یک معلول است که تاکنون در سینمای ایران دیده نشده بود. در تمام آثار قبل از این فیلم، نمایش معلولان با درصدی از برانگیختگی احساسی همراه بوده است اما در این فیلم، هیچ توجهی به این اصل نشده و روایت صریحی از حضور و نقش یک معلول در یک حلبیآباد میشود که خیلی مورد توجه قرار گرفت.
در یک گروه مافیایی پایینشهری، نوید محمدزاده (معلول کمتوان ذهنی) نقش برادر رئیس را بازی میکند که بهدلیل معلولیت ذهنی، همیشه تحقیر شده و حالا میخواهد حقش را از همه پس بگیرد.
فیلم سینمایی «ضد» دومین ساخته امیرعباس ربیعی از ۱۵ آذرماه در آستانه روز دانشجو در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، این فیلم، سرانجام پس از ۲ سال فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی محصول سازمان سینمایی سوره که برای نخستین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، در آستانه روز دانشجو از چهارشنبه- ۱۵ آذرماه- به سرگروهی پردیس سینمایی ملت روی پرده سینماهای سراسر کشور میرود.
با نزدیک شدن به اکران این اثر که برنده ۲ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه و نامزد هفت سیمرغ بلورین در چهلمین جشنواره فیلم فجر است، از پوستر رسمی آن بر اساس طرحی از محمد شکیبا رونمایی شد.
«ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد، روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست در دل یک واقعه تاریخی است و در خلاصه داستان این تریلر سیاسی آمده است: هر کسی میتواند «ضدِّ» باشد. این «ضدِّ» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانیبازیگران اصلی این فیلم هستند.
فیلم سینمایی «ضد» نخستین اثر امیرعباس ربیعی است که سرانجام پس از دو سال روی پرده میرود. نخستین ساخته این فیلمساز جوان با نام «لباس شخصی» همچنان در توقیف به سر میبرد.
سایر عوامل این پروژه عبارتند از؛ مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، تدوین: مهدی سعدی، مدیر صدابرداری: علی عدالتدوست، صداگذار: امین شریفی، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، طراح گریم: مرتضی کُهزادی، مدیر تولید: علی شیرمحمدی، طراح جلوههای ویژه بصری: محمد لطفعلی، مدیر برنامهریزی: حسین دیردار، دستیار کارگردان: بهمن حسینی، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: کورش جوان، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا و محصول سازمان سینمایی سوره.
ستارگان عرب، هالیوود و بالیوود در افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم دریای سرخ در جده عربستان سعودی حضوری چشمگیر داشتند.
یه گزارش سینمای خانگی به نقل از عرب نیوز، چهرههای مشهور بین المللی شامل «جانی دپ« و «ویل اسمیت» بازیگران آمریکایی، «کانیه وست» خواننده رپ آمریکایی، «مایا دیاب» خواننده لبنانی، «یاسمین صبری» بازیگر مصری، «رانویر سینگ» بازیگر سرشناس سینمای هند و «میشل ویلیامز» بازیگر آمریکایی و بسیاری دیگر در مراسم افتتاحیه سومین جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان حضور یافتند.
«ایمی جکسون» هنرپیشه بریتانیایی، «پاز وگا» بازیگر اسپانیایی، «لوکاس براوو» بازیگر فرانسوی و «نادین نصیب نجیم» بازیگر لبنانی نیز دیگر چهرههایی بودند که روی فرش قرمز جشنواره نوظهور دریای سرخ عربستان دیده شدند.
سومین دوره جشنواره دریای سرخ عربستان که از ۳۰ نوامبر تا ۹ دسامبر ((۹ تا ۱۸ آذر) ) برگزار می شود و فیلم عاشقانه فانتزی عربستانی «HWJN» به کارگردانی «یاسر آل یاسیری« در مراسم شب افتتاحیه این رویداد سینمایی به روی پرده رفت و جشنواره با شعار «داستان شما، جشنواره شما» آغاز به کار کرد.
این جشنواره در حالی که سینما را در مقیاس جهانی جشن می گیرد، فیلم های ساخته شده در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله ۳۶ فیلم بلند و کوتاه از عربستان سعودی را مورد توجه قرار میدهد.
«محمد الترکی»، مدیر عامل بنیاد فیلم دریای سرخ در بیانیهای در وبسایت رسمی جشنواره گفت: موضوع امسال ما در داستانهای شما، جشنواره شما، با انتخاب باورنکردنی فیلمهای منطقه شکل گرفته است و شامل آثاری از استادان و همچنین فیلمسازان جدید می شود که گواهی بر استعدادهای غنی در این بخش از جهان است.
امسال در بخش مسابقه فیلم های بلند، «رکسانا» ساخته پرویز شهبازی یکی از ۱۷ فیلم بخش اصلی است که برای جایزه ال یسر طلایی بهترین فیلم به همراه صد هزار دلار که بین کارگردان و تهیه کننده به تساوی تقسیم خواهد شد، رقابت خواهد کرد.
فیلم های «چمدان» ساخته سامان حسین پور و آکو زند کریمی محصول ایران و آمریکا و «تایتانیک، «نسخه مناسب خانواده های ایرانی» ساخته فرنوش صمدی محصول ایران و فرانسه در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه رقابت خواهند داشت.
فیلم سینمایی «برف آخر» ساخته امیر حسین عسگری در بخش غیر رقابتی محبوب های جشنواره، انیمیشن بلند «سه بزغاله کونکپو» ساخته فرزاد و کیانوش دالوند و «کاپیتان» ساخته محمد حمزه ای در بخش غیر رقابتی خانوادهها و کودکان و همچنین سریال «اکتور» ساخته نیما جاویدی در بخش سریالها به نمایش در خواهند آمد.