فیلم سینمایی «عطرآلود» راهی جشنواره «آجانتا-الورا» کشور هند شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، فیلم سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدم دوست، تهیه کنندگی یوسف منصوری و نویسندگی حسین حسنی، محصول سازمان سینمایی سوره در اولین حضور جهانی خود، به بخش رقابتی نهمین دوره جشنواره «آجانتا-الورا» در کشور هند راه یافت یافت.
این فیلم سینمایی که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، در ۵ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن این جشنواره را دریافت کرد.
این جشنواره با هدف نمایش بهترین فیلم های تولید شده اخیر در هند و جهان برگزار میشود و بستری برای فیلمسازان مشتاق، تکنسینها، هنرمندان و علاقهمندان جوان فیلم است تا آنها را به یادگیری و درک جنبه های هنری و فنی سینما تشویق کند.
نهمین دوره جشنواره «آجانتا-الورا» از ۳ تا ۷ ژانویه ۲۰۲۴ برابر با ۱۳ تا ۱۷ دی ماه ۱۴۰۲ در شهر اورنگ آباد هند برگزار میشود.
پخش بین الملل این فیلم سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.
کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلمساز همیشه دغدغه پرداختن به پروندههای سیاسی و همچنین سیاست در عرصههای مختلف را دارد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آنها همیشه مورد توجه فعالان عرصههای مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دورهها آثار مختلفی تولید شدهاند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلمسازان و تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، بهویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شدهاند.
یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.
فیلم «ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.
«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال میکند. این فیلم با انتخاب شخصیتهایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی میپردازد.
ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.
به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.
در این نشست و گفتوگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغههای خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.
در ذیل بخش اول این گفتوگو آمده است:
*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروههای منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟
امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهشها، افکار و دغدغههایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری میکنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلمهای کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل میتوانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساختهام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینماییام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیشتولید متوقف شد و هیچوقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیریها و ترورهایی که در آن استان انجام میشود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار میکرد، انجام شد. در آنجا پروندههای متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجوییهایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همانجا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پروندههای واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصهای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پروندههای واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیتهای فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش بهسزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزههای مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست میدانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بینالمللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگههای سیاسی آن را هم دنبال میکنم.
*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالشهایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالشهایی مواجه بودید؟
نادر سلیمانی: من سیاست را اینگونه میبینم؛ شما دستتان به لیوان آب میرسد ولی به دوستتان میگوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه میماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدمهایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمیخورند و وقتی به آنها میگوئید لطفاً آب را به دستتان بدهند به شما میگویند که دست خودتان به آب میرسد پس خودتان آن را بردارید.
در جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفرهای که همه خانواده گرد آن نشستهاند بزرگتر جمع میگوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگتر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه اینها میرسد ولی دیگران را وادار میکند کسی که از او کوچکتر است آن کار را انجام دهد.
یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف میایستادند و پیروانشان به جای آنها چاقو میخوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.
اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلمنامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاستبازی است. یکی از بخشهای مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین ترابنژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. اینجا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی میکنی و میگویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.
محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زندهیاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچوقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردانها آنقدر ضدحال میزنند که آدم رغبت نمیکند نگاهشان کند.
من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای اینکه سیاستشان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب میدادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح میکردند تا به همشهری و همنوع خود شلیک کنند. در گروهکها فضا به گونهای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچههای انقلابی عاشقانه زندگی میکردند. من همیشه میگویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف میکردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم میکردیم. اما الان اینگونه نیست و همه میخواهند برای خود اندوخته کنند.
*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالشهایی را به همراه داشت؟
مهدی نصرتی: آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکند، حتی کماهمیتترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته میشود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمانها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث میشود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقشهای شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمیتوانم بگویم از بازی در نقشهای سیاسی فراری هستم اما برای من کماهمیت هستند.
آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقشها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تکبعدی نباشند. در این آثار نقشهای خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقشها شبیه ابرقهرمانها نیستند.
نادر سلیمانی: میخواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقشتان در «ضد» بود؟
نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا میکردم ولی آنجا کاراکترم قهرمان قصه بود.
سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟
نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دلپاک و تمیزی بود.
سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقیتری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.
ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکشتر است.
نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل میکنید.
سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سالها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل میگیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمیدهد و عشقش را زیر پای خود له میکند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی میزند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟
امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلمنامهاش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمیشود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیتپردازی «ضد» میتوانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکلگرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.
خواهش میکنم تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایهداری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که میکند. فرماندههان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار میکردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلمساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیهکنندهها خیلی سخت است. من معتقدم همانگونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیهکننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیهکننده و آقای ترابنژاد به عنوان فیلمنامهنویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آنها تشکر میکنم.
تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغههایم پافشاری میکنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرفزدن نمیدانم. من فیلم میسازم چون قصهگویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یکسری حرفها را بزنم، فیلم میسازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که میزنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول میدانم و هر آنچیزی را که میفهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان میکنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر میدهم.
در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاهطلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض میکند که تمام ارزشها را زیر پا میگذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام میدهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال میآورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.
طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح میکنند و بتشان سازمان است که نمایندهشان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسانها دستور مرکزیت برایشان وحی منزلی بود که آن را مقدس میدانستند. مثال این امر «ابریشمچی» است.
طیف دیگر آدمهایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آنها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آنها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل میکنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز میکنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سالها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی میدانم.
من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیفها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود اینها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاههای مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آنها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش میسوزد. وقتی اینگونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدمها میشود. آرزوی من این است که مخالفترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.
نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم میگرفت در انتهای مطلب خود میگفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.
*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر میکنید در فیلم «ضد» چهقدر توانستهاید در جلب رضایت مخاطبان طیفهای مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیتپردازی بسیار قدرتمند است. فکر میکنید «ضد» در شخصیتپردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چهقدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را میپذیرم؟ بازیگران چهقدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شدهاند؟
ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلمنامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلمنامه آمادهای را کار کردم اگرچه فیلمنامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونهای که فضای عاشقانه فیلمنامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.
رسول ملاقلی پور می گفت: فیلم سینمایی “میم مثل مادر” رنج نامه یک مادر است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با روز مادر و روز زن مروری دارد بر یکی از مهم ترین فیلم های که درباره مادر در سینمای ایران ساخته شده است،
فیلم سینمایی “میم مثل مادر” به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در سال ۸۵ درست ۱۷ سال قبل به نمایش در آمد و این هنرمند فقید همان سال در نشست خبری ایسنا حاضر شد و حالا ما مروری داریم بر بخشی از این نشست.
“میم مثل مادر” براساس فیلم نامهای از ملاقلی پور جلوی دوربین رفت و در خلاصه داستان آن امده است: «پزشکان دلیل وضعیت سعید ( علی شادمان) فرزند سپیده (که نقش آن را گلشیفته فراهانی ایفا میکند،) را ناشی از استشمام گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده میدانند. سهیل پدر سعید که نقش آن را حسین یاری ایفا میکند اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت میکند.»
رسول ملاقلیپور دربارهی شخصیت زن و مادر در فیلمش گفته بود: قبل از “میم مثل مادر” نیز برخی شخصیتها و داستانهای فیلمهایم دربارهی زنان بوده همچون “نجات یافتگان” و “هیوا” که هر دو این فیلمها نیز با موضوع جنگ ساخته شده بودند، اما اینکه به شدت درگیر موضوع بشوم و شخصیت اصلی فیلم یک زن باشد، در مجموعه کارهایم نبوده است.
وی دربارهی این دیدگاه که مطرح میشود، “میم مثل مادر” قسمت دوم “نجات یافتگان” است، یادآور شده بود: میتوانیم به آن دید نگاه بکنیم که زن “نجات یافتگان” که در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشکیل زندگی داده و میتواند دچار چنین مشکلات و عوارضی که سپیده به آنها دچار شده باشد.
ملاقلیپور دربارهی تاثیری احساسی که فیلم برمخاطب میگذارد، تاکید کرده بود: قصد نداشتهام با احساس مخاطب بازی کنم. ولی به هرجهت موضوعی که در “میم مثل مادر” مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسی تاثیر میگذارد درعین حال فکر نمیکردم چنین تأثیری هم روی تماشاگر بگذارد. اواسط فیلمبرداری بود که بخشی از مونتاژ فیلم هم همزمان انجام شده بود وآقای منوچهرمحمدی – تهیه کننده فیلم- صحنههای را دیدند و به من گفتند فیتله را بده پایین، ممکن است اگر اینطوری بروی جلو، نتوانیم تماشاچی را کنترل کنیم. طبیعتا از نیمه فیلم به بعد، فیتله بیش از حد احساسی فیلم را دادم پایین، بنابراین اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فیلم احساسیتر از این در میآمد، چون رابطهی یک مادر و فرزند بود.
این کارگردان سینمای ایران معتقد بود: من احتیاج دارم به این که اگر ادعا دارم فیلم تاثیرگذاری ساختم، ابتدا عکس العمل مخاطبان را در سالن سینما ببینیم و اینکه مخاطب خوشش میآید یا نه؟ بعد نقاط ضعف و قوت کار را بررسی بکنم. نمیتوانم بررسی نقاط قوت و ضعف فیلم خودم را واگذار کنم به افرادی که خود ورشکسته سینما هستند و بی آن که چراغی برای دیدن ضعف های فیلم بیفروزند صرفا به نقد توهین آمیز بسنده می کنند.
در شرایطی میتوانم نقاط ضعف و قدرت فیلم را دریابم که در کنار نظر تماشاگر، نقدهای علمی آدمهای باسواد و با دانش را هم بخوانم. طبیعتا در آن شرایط به یک جمع بندی خواهم رسید. زمانیکه “مزرعه پدری” اکران شد چون صاحب نداشت طبیعتا خوب اکران نشد و هرگز نتوانستم به یک جمع بندی برسیم که فیلم “مزرعه پدری” اشکالاتاش چند درصد از من و چند درصد از بازی ها یا موارد دیگر بود. به طوری کلی میتوانم بگویم مشکل آن فیلم از اکران بود البته نمیتوانم مدعی شوم فیلم بینقصی بود؛ چنان که معتقدم “میم مثل مادر” هم قطعا خالی از نقص نخواهد بود.
او همچنین معتقد بود: فیلم “میم مثل مادر” یک فیلم تلخ و سیاه نیست، بلکه رنجنامه یک مادر است و تصورم این است که نمیتواند تاثیر منفی بر روی مخاطب داشته باشد.
همچنین ملاقلیپور دربارهی صحنه بیرون کشیدن صدام از گودال که در فیلم میممثل مادر به آن اشاره شده است گفته بود:فرض کنید ۲۰ سال دیگر این فیلم برای نسلی دیگر میخواهد به نمایش درآید، باید بگویم در چه تاریخی این فیلم ساخته شده است و در عین حال برای من خیلی اهمیت داشت که در این فیلم عامل اصلی این جنایت را نشان بدهم گرچه کشورها و قدرتهای دیگر هم بودند ولی عامل اصلیاش صدام بوده است.
من طبیعتا از دستگیری صدام به این شکل فضاحتبار خیلی خوشحال بودم و لازم دیدم در این فیلم هم به یک شکلی آن را نشان بدهم.
او با اشاره به موضوع فیلم میم مثل مادر گفته بود: اگر دقت کنید در فیلم یک جایی سپیده میگوید، از جمعیت ۱۲ هزار نفری سردشت هشت هزار نفر آن روز شیمیایی شدند و از آن هشت هزار نفر طبیعتا نصف آنها خانمها بودند آیا میدانید آن ها بعد از شیمیایی شدن چه مشکلات اساسی دارند؟ آنها دچار مشکلات عجیب و غریب هستند. در حالیکه من معتقدم سپیده فیلم “میممثل مادر” آنچنان فقر ندارد و در تهران است حداقل یک دوستی دارد. حال اگر میخواستیم زندگی یکی از زنانی را که در سردشت قربانی این اتفاق شده است، تصویر کنیم مطمئنا غیرقابل تحملتر بود.
زنان شیمیایی شهر سردشت چنان شرایط حادی دارند که زندگی سپیده برایشان هرگز دردناک تر از زندگی خودشان نخواهد بود. سپیده در تهران زندگی میکند وضعیت بدی ندارد اما آنها این شرایط را ندارند. آنجا طبیعتا احساسی نخواهند بود. این فیلم تلنگری است برای اینکه بدانیم زنهایی که آنجا هستند چه میکنند! بچههایی که در آنجا به دنیا میآیند هنوز شیمیایی میشوند در حالیکه در زمان جنگ اصلا نبوده اند؛ اما آلوده به گاز خردل به دنیا میآیند.
از امروز تا آغاز چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، یک ماه زمان باقی مانده و در این یک ماه، گمانهزنیهایی درباره حضور فیلمها از نهادهای مختلف و همچنین فیلمهای مستقل در این جشنواره، تنور آن را تا روز افتتاحیه داغ نگه خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، درست ۳۰ روز دیگر و در چنین روزی فرش قرمز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران پهن خواهد شد و این مکان، میزبانی ۱۰ روزه خود را از هنرمندان، بازیگران و اصحاب رسانه آغاز میکند.
برای سینهفیلها، مردم علاقهمند به سینما و اصحابرسانه در این فاصله یک ماهه، حدس زدن درباره حضور فیلمها در جشنواره از همه چیز بیشتر میچسبد. نه تنها جشنواره فیلم فجر بلکه حضور فیلمها در هر جشنوارهی معتبری در دنیا این گمانهزنیها را به همراه دارد و همین حدس و گمانهاست که تازگی جشنواره را تا روز اختتامیه نگه میدارد.
این حدس و گمان ها اما از سال گذشته شروع شد؛ وقتی بهروز افخمی پیش از شروع جشنواره فیلم فجر اعلام کرد فیلمی درباره شهیدطیب برای جشنواره سال آینده میسازد. این اولین فیلمی بود که خبری مبنی بر حضور خود را در جشنواره فیلم فجر امسال اعلام میکرد. گمانهها تا امروز هم ادامه داشته؛ تا امروزی یعنی دقیقا ۳۰ روز پیش از آغاز این فستیوال که اعلام خبر حضور فیلمهای دیگری در این ماراتن، کنجکاویها را درباره فیلمهای سال جدید سینمای ایران بیشتر کرده است.
فارابی و حضورِ پررنگ دوباره
پس از استقبالی که از شادوران در چهلمین جشنواره فیلم فجر به عمل آمد حالا حسین نمازی فیلم تازهای را به این جشنواره میفرستد که در ترکیب زوج اصلی با شادروان متفاوت است. در این فیلم مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی ایفای نقش میکنند و همچون شادوران در یک بازه زمانی مشخص روایت میشود.
داستان در سه شبانه روز و یک مراسم عروسی میگذرد و این همه آن چیزی است که تاکنون از شهسوار میدانیم. هنوز بازیگران دیگر این پروژه اعلام نشدهاند اما با توجه به تجربه نسبتا پراستقبال شادوران و نیمه روایتی که از شهسوار میدانیم، به نظر میرسد این فیلم نیز ترکیب پر بازیگری داشته باشد. نمازی با انتشار تصویر زیر نوشت:
«با اینکه همه فیلمهام برام جذابن. اما این فیلم تنها فیلمی بود که دوست نداشتم فیلمبرداریش تموم شه. خوشحالیم وقتی کات آخر رو گفتم به حدی بود که یادم نمیاد این حد از خوشحالی رو تابحال تجربه کرده باشم. امیدوارم ببینید و بپسندید. فعلا رونمایی میکنیم از گریم مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی که خیلی خوش درخشیدن در نقشهاشون. ممنون زحمات تک تک بچههای گروه خوبمون هستم و عذرخواهی میکنم که مجالی نیست اسم تکتکشون رو اینجا بیارم.». شه سوار محصول بنیاد سینمایی فارابی و بخش خصوصی است.
مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی در فیلم شهسوار
قرارگاه سری، پرترهای از زندگی شهید هاشمی
فارابی امسال در دومین محصول مشترک خود با سازمان اوج، فیلمی را جلوی دوربین برده که درباره زندگی شهید علی هاشمی است. این شهید فرمانده مهمترین عملیات های سال های جنگ در هشت سال دفاع مقدس بود که در سال ۶۷ و در جزیره مجنون به شهادت رسید.
به جز یک مستند به نام زیر صفر مرزی که درباره ناپدید شدن این شهید در روزهای پایانی جنگ است فیلم سینمایی درباره این شهید ساخته نشده و این سوژه قرار است برای اولین بار در قرارگاه سری روایت شود.
دانش اقباشاوی در چهارمین تجربه فیلم بلند خود به سراغ این سوژه رفته و آن را کارگردانی میکند. هیهات و تاج محل و زاپاتا سه فیلم قبلی این کارگردان هستند که سوژه هایی متفاوت داشتند و این اولین فیلم پرتره درباره یک شهید جنگ است که دانش اقباشاوی آن را کارگردانی و جلیل شعبانی آن را تهیه کنندگی میکند. نام پیشین این فیلم اسفند بود که به روال طبیعی تغییر نام فیلم ها پیش از جشنواره، به قرارگاه سری تغییر کرده است.
آبی روشن و انتشار تصویری تاریک
تنها تصویری که از دومین فیلم بابک خواجهپاشا منتشر شده تصویری از مهران احمدی است که کنجکاویها را درباره ادامه ایفای نقشهای جدی این بازیگر پس از غریب و روایت ناتمام سیما برمیانگیزد. بابک خواجه پاشا کارگردان این فیلم سال گذشته با فیلم در آغوش درخت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و حالا با آبی روشن به جشنواره فیلم فجر می آید.
این فیلم محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه اوج است که مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد در آن ایفای نقش میکنند. با فیلمبرداری پراکنده ای که این اثر در شهرهای خلخال، تالش، نیشابور، مشهد و تهران داشته باید منتظر پایان تدوین و حضور قطعی این فیلم در جشنواره فیلم فجر باشیم.
مهران احمدی در فیلم آبی روشن
آسمان غرب، شهید شیرودی به فجر می آید
احتمالا کنجکاویبرانگیزترین نکته درباره آسمان غرب حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی است که تا به حال نیز همین خبر از این فیلم رسانهای شده. کیمرام که حضورش در این نقش با نظرات متفاوتی از سوی مخاطبان همراه بود قرار است، ایفاگر نقش شهید شیرودی در مقطعی از زندگی اش باشد. از این شهید جز سریالی به نام سیمرغ که روایت گر زندگی او در کنار شهید احمد کشوری است، فیلم یا مستندی ساخته نشده و این اهمیت آسمان غرب را بیشتر میکند.
محمد عسگری کارگردان این فیلم سال گذشته با اتاقک گلی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت که روایتی از عملیات مرصاد در سال ۶۷ و ورود منافقین به کشور بود.
آپاراتچی، مصائب یک فیلمساز
در سینمای ایران فیلم هایی جستهوگریخته به مصائب فیلمسازی و فیلمسازان پرداخته اند. بانوی اردیبهشت، میکس با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی و فیلمهای دیگری که خود سینمای ایران را دستمایه ساخت آثارشان کرده اند. فیلم آپاراتچی نیز تازهترین فیلمی است که با اقتباس از کتاب آپاراتچی خاطرات شهید جلیل طائفی اسدی در دست تولید است. این فیلمساز انقلاب که با یک دستگاه آپارات برای مردم فیلم پخش میکرده زحماتی را برای پخش فیلم در میان مردم به جان خریده و اکنون پس از سالها زندگی خودش دستمایه ساخت فیلم سینمایی شده است.
آپاراتچی محصول مشترک فارابی و سازمان سینمایی سوره است که قربانعلی طاهرفر ساخت آن را به عهده دارد. هومن برق نورد نیز قرار است در نقش جلیل طائفی به ایفای نقش در این اثر بپردازد.
شور عاشقی در کاروان اهل بیت
در کنار روایات شهدا و تاریخ معاصر دفاع مقدس، شور عاشقی قرار است به ماجرای کاروان اسرای امام حسین( ع) بپردازد. داریوش یاری کارگردان این اثر در گفتوگویی با ایرنا از به پایان رسیدن تدوین این اثر و حضور آن در جشنواره فیلم فجر خبر داده بود.
تهیهکنندگی این اثر را بنیاد شهید و بنیاد سینمایی فارابی بر عهده دارند و نویسندگی و کارگردانی آن را نیز داریوش یاری برعهده داشته است. یاری پیش از این با فیلم کربلا جغرافیای یک تاریخ در قالب مستند تاریخی و با روایت شهاب حسینی به واقعه کربلا و عاشورا پرداخته بود.
مهدی زمین پرداز در فیلم شور عاشقی
شهید مجید بقایی و زندگی یک شهید دیگر در جشنواره فجر
بنیاد سینمایی روایت فتح پس از تجربه نسبتا موفق اتاقک گلی امسال به سراغ ساخت پرتره ای سینمایی درباره شهید دکتر مجید بقایی رفته است. قهرمان جندی شاپور فیلمی است که این روزها در خوزستان در حال تولید است و زندگی شهید مجید بقایی را به تصویر میکشد. مهدی صاحبی کارگردانی و ابوذر پورمحمدی تهیه کنندگی این اثر را بر عهده دارند.
شهید مجید بقایی پس از عملیات رمضان به سمت معاون شهید حسن باقری در فرماندهی قرارگاه کربلا منصوب شد و بعد پس از آن که شهید باقری جانشین یگان نیروی زمینی سپاه شد، مسئولیت قوای یکم کربلا را به عهده گرفت. شهید بقایی قبل از عملیات والفجر مقدماتی به همراه شهید حسن باقری در منطقه عملیاتی ماند و صبح روز بعد به اتفاق چند نفر از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ برای شناسایی منطقه حرکت کرد که در همان جا با اصابت خمپاره دشمن به شهادت رسید
این فیلم ها اوج میگیرند
فیلم سینمایی درباره شهید زینالدین دیگر پرتره سینمایی امسال است که چند ماه پیش در مرحله پس تولید قرار گرفت. فیلم سینمایی زندگی این شهید که مجنون نام دارد تارهترین اثری است که سازمان سینمایی اوج به جشنواره فیلم فجر میفرستد. در این اثر سجاد بابایی نقش شهید زینالدین را ایفا میکند که پیش تر در فیلم های سینمایی تومان و سریال خسوف ایفای نقش کرده بود. سال گذشته نیز برای بازی در فیلم استاد سیمرغ بلورین دریافت کرد. مجنون را حسین شامحمدی فیلمساز سینمای مستند کارگردانی میکند که این فیلم اولین تجربه او در ژانر سینمای داستانی است. عباس نادران نیز تهیه کننده این اثر است.
فیلم احمد به کارگردانی امیرعباس ربیعی
«احمد» سراغ زلزله بم را میگیرد
زلزله بم با تمام ابعاد و فجایعی که در پی داشت تاکنون دستمایه ساخت اثری نشده بود اما چندی پیش انتشار تصویری از فیلم احمد کنجکاوی ها را درباه این فیلم برانگیخت. امیر عباس ربیعی که فیلم ضد را نیز دز اکران دارد، در سومین فیلم بلند خود به سراتغ زلزله بم و نقش شهید احمد کاظمی در ساعت ای پس از این فاتجعه رفته است. این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و حوزه هنری و موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و بخش هایی از آن در تهران و بخش هایی نیز در بم فیلمبرداری شده است. نقطه صفر زمین نخسیتن نامی بود که این فیلم برای خود برگزیده بود اما چندی بعد به احمد تغییر نام داد.
نکته قابل توجه در این فیلمها آن است که از بازیگرانی برای ایفای نقش شهدا بهره برده شده که پیشتر در نقش هایی کاملا متفاوت دیده شده اند. میلادکیمرام و سجاد بابایی که قرار است در نقش شهید شیرودی و شهید زین الدین ایفای نقش کنند، پیشتر در نقش هایی کاملا متفاوت دیده شده اند. به علاوه این فیلم های دیگری همچون احمد ، قهرمان جندی شاپور، مومن و.. نیز هستند که هنوز خبری مبنی بر اینکه چه کسی نقش شهید را در آن ها ایفا میکند؛ رسمی نشده. از این رو باید دید در باقی فیلم هایی که درباره زندگی شهدا هستند تا چه اندازه به سراغ بازیگرانی با چهره های جدید و کمتر شناخته شده در سنیمای ایران رفتهاند.
فیلمهای مستقل و ماراتن فجر
کاظم دانشی چند روز پیش با انتشار تصویری از الناز شاکردوست در فیلم سینمایی بی بدن از تصویربرداری این فیلم خبر داد. فیلم سینمایی بی بدن نخسیتن کارگردانی مرتضی علیزاده است که به گفته تهیه کننده پروژه ۲۰ جلسه ای از فیلمبرداری را پشت سر گذاشته. محمد عسگری تهیه کننده این فیلم در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا از تدوین همزمان این پروژه خبر داد و برای حضور این فیلم در جشنواره ابراز امیدواری کرد. کاظم دانشی نویسنده فیلم علفزار که دو سال پذشته در چشهنوراه فیلم فجر حضور داشت در حال حاضر نیوسنمدگی این اثر را بر عهده دارد.
الناز شاکردوست در فیلم بی بدن
طنین خنده در سالن های فجر
فیلم سینمایی کوکتل مولوتف به کارگردانی حسین دوماری و تهیهکنندگی محمد کمالیپور نخستین تصویر خود را از امین حیایی رونمایی کرده است. این فیلم طبق شنیده ها روایتی کمدی از دهه ۵۰ است و قرار است در جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشته باشد . امین حیایی، احمد مهرانفر، ستاره پسیانی با حضور یکتا ناصر و پژمان جمشیدی، علیرضا استادی، سیاوش چراغیپور، نیلوفر کوخانی، شادی خلیلی، محمد نیکبخت، سعید امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی گروه بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
زودپز
چند روز قبل پس از اعلام حضور گلاه عباسی به عنوان بازیگر زن فیلم سینمایی زودپز، مثلث بازیگران این فیلم کمدی با نوید محمد زاده، محسن تنابنده و گلاره عباسی تکمیل شد. زودپز تازه ترین کمدی رامبد جوان است که در حال و هوای دهه ۶۰ روایت میشود. تهیهکنندگی این فیلم سینمایی را منصور سهرابپور به عهده دارد. در ابتدا نیز قرار بود مهدی نادری این اثر را کارگردانی کند اما پس از مدتی با تغییر کارگردان همراه و از آبان امسال، روند تولید آن با حضور رامبد جوان از سر گرفته شد.
صبحانه با زرافه
همزمان با استقبال مخاطبان از سریال جدید سروش صحت با عنوان مگه تموم عمر چند بهاره، خبر تولید فیلمی سینمایی با حضور بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا منتشر شد. صبحانه با زرافه عنوان این فیلم بود که تهیه کنندگی آن را محمد شایسته بر عهده دارد. این فیلم کمدی در شهرهای شمالی فیلمبرداری شده و گمانهزنی هایی برای حضور آن در جشنواره فیلم فجر وجود دارد.
شهاب حسینی با بیان اینکه قصد دارد یک فیلم اقتباسی از غلامحسین ساعدی بسازد، گفت: سینما رسالتی دارد و این هنرمند است که باید سلیقه بسازد و برای جامعه پیشنهاد دهنده باشد.پ
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، عصر روز یکشنبه، ۱۰ دیماه فیلم «مقیمان ناکجا» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد و پس از آن شهاب حسینی – کارگردان و بازیگر این فیلم – در جمعی صمیمانه با حضور هواداران خودش و نیز علاقهمندان به سینما پاسخگوی سوال آنها شد و توضیحاتی را هم درباره حرفهاش و نگاهش به وضعیت امروز سینما بیان کرد.
فیلم «مقیمان ناکجا» که چند ماه قبل در سینماهای هنر و تجربه اکران شد، جدیدترین تجربه شهاب حسینی در کارگردانی است که براساس نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» از اریک امانوئل اشمیت ساخته شده است.
پیش از نمایش فیلم ویدیویی از صحبتهای این نمایشنامهنویس درباره فیلم حسینی پخش شد و پس از پایان نمایش آن هم که مدت زمانی بیش از ۱۲۰ دقیقه دارد، شهاب حسینی درباره ورود خود به عرصه کارگردانی با نام بردن از چند بازیگر مطرح هالیوود که کارگردانی و تهیهکنندگی را تجربه کردند، اظهار کرد: کمال در حرفه ما باید در روال نرمال خودش پیش رود و پس از عبور از مراحلی همچون بازیگری و کارگردانی میتواند به نویسندگی برسد که به نظرم در بالاترین درجه است. روال اصلی این است که باید در این کار پوست انداخت. ابتدای این حرفه بخاطر زرق و برق و شهرتش جذاب است و اتفاقا رسیدن به این لحظه، اصلا سخت نیست چون با یک اتفاق یا حتی پیشنهاد یک کارگردان در خیابان هم ممکن است یک نفر به این نقطه برسد ولی بعد که جلو میروی، میبینی اینجا جهان اندیشه است و اگرچه ظاهر و زیبایی میتواند موثر باشد، اما بدون اندیشه ماندگار نیست.
او برای رسیدن به اینکه فعالان جوان این حوزه در مسیر درستی پیش بروند، از آرزویی گفت که برای تأسیس یک مدرسه یا دانشگاهی تخصصی دارد تا در کنار تدریس واحدهای تخصصی سینمایی و هنری، شرایطی را در آنجا فراهم کند تا هر محصل یا دانشجو در چند ترم ابتدایی، فقط علوم انسانی را یاد بگیرد.
حسینی در توضیح این هدف خود با اشاره به دوران تحصیلش در مدرسه گفت: اگر درس نخوان بودنِ من فقط در یک جا کمکم کرده باشد، همان دوران دبیرستان بود که بخاطر تنبل بودن مجبور شدم در رشته علوم انسانی درس بخوانم. این علوم انسانی پایه علوم نمایشی و سینماست و در زندگی و جامعه هم کمک میکند.
این بازیگر در ادامه به شروع کارش اشاره کرد و افزود: من به بازیگری علاقه داشتم اما بدون کمک کسی و فقط با قیمومیت خدا در این حرفه کار کردم. در ابتدا کارم را با استاد فقید حمید سمندریان آغاز کردم و از او درسهای زیادی گرفتم. نسل من یک خوش شانسی بزرگ داشت که در عرصه هنر از سینما و تئاتر تا موسیقی شاهد حضور افراد یا بندهایی بودیم که دیگر تکرار نمیشوند. حتی در زمینه تولید سریال و برنامه هم همینطور بود و در دورانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ما آثار خیلی خوبی را میدیدیم.
حسینی در بخشی دیگر از این نشست به فیلم «مقیمان ناکجا» اشاره کرد و گفت: این سیاه مشقی که از من دیدید، برحسب یک نیاز از درون اتفاق افتاد. اولین تجربه من در این حوزه (کارگردانی) به این شکل بود که دوستی یک نمایشنامه به من داد و چنان تأثیری در من گذاشت که فیلم کوتاه «قرار ملاقات» را ساختم. بعد هم دکتر محمدهادی کریمی متنی (ساکن طبقه وسط) را به من دادند که دغدغه خیلی از آدمهای همنسل من در آن زمان بود. این فیلمنامه با آن اسم تعلیقی داشت که مثل یک بغض مانده بود و ۱۰ سال تلاش کردم تا تهیهکنندهای را راضی به همراهی کنم ولی کسی قبول نمیکرد.
ویدر این زمینه به دیدگاههای حاکم بر سینما اشاره کرد و گفت: تفکر در سینما صنعتی و بیزینسی است و اگرچه میتواند افراد را روی مدار نگه دارد ولی اقناع کننده نیست. حتی برای بازیگر هم اینطور نیست چون دوربین سینما خیلی بی حیا آدم را لو میدهد و اگر حرفی حتی خوب ادا شود ولی از ته قلب نباشد باز هم لو میروی.
شهاب حسینی در بخشی دیگر درباره اقتباسی بودن فیلمش بیان کرد: جای اقتباس را در سینما خالی میبینم در صورتی که آقای تقوایی و زنده یاد داریوش مهرجویی با فیلمهایی همچون «دایی جان ناپلئون» و «گاو» اقتباسهای ماندگاری را خلق کردند.
او با تاکید بر ادبیات غنی ایران و نیز با اشاره به اینکه در سفرهایش به امریکا به مخاطبانش میگوید که «شما از کشور من فقط همین را میدانید که در خاورمیانه است و نفت دارد ولی از ادبیاتش چیزی نمیدانید» افزود: من بر سر اینکه بعضیها خود را نویسنده و کارگردان میدانند بحث دارم چون نویسندگی حرفهای جداست. اغلب مشکل ما در سینمای امروز ما هم به فیلمنامه مربوط میشود. البته حتما خیلی از فیلمنامههای خوب هستند که مجوز نمیگیرند و من هم امیدوارم روزی بتوانم دو اثری را که از غلامحسین ساعدی مدنظر دارم، بسازم.
وی در این خصوص اشاره کرد که وقتی شبکه نمایش خانگی تشکیل شد این تصور را داشت که شاید آثاری در حد میانهی سینما و تلویزیون با تمرکز بر آثار ادبی در این شبکه ساخته شوند.
«مقیمان ناکجا» در سالن بیلیارد «شهرزاد» ساخته شد
حسینی درباره تولیدات خود نیز گفت: اقدام به فیلمسازی من شخصی و با قلکهایی است که میشکنم به همین دلیل مجبورم سراغ فیلمهای با هزینههای تولید کم بروم. مثل همین اقتباس از آثار نمایشی که در یک صحنه تمام میشوند. من در مقطعی که «مقیمان ناکجا» را ساختم (همزمان با تولید سریال شهرزاد)، بودجه ساخت فیلم حدود دو تا سه میلیارد تومان بود ولی ما این فیلم را با ۶۰۰ میلیون تومان ساختیم و لوکیشن آن هم سالن بیلیارد سریال «شهرزاد» بود که البته دیگر تخریب شده است. من سر سریال هر وقت میرفتم سیگار بکشم، این سالن را از بالا میدیدم و به نظرم آشنا میآمد. حتی فکر میکردم شاید آن را خواب دیدهام. بعد حس کردم شبیه نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» است که بعد تصمیم به ساخت فیلم گرفتم.
او اضافه کرد: معتقدم در حرفهام باید اینطور تربیت شوم که خودم را در جایگاه مخاطب ببینم. باید ببینم چه چیزی به خورد روح و روانم میدهم و اگر تشت طلا هم دادند نباید در کاری بازی کرد که حاضر نباشم به عنوان تماشاگر از قسمت اول آن به قسمت دوم بروم. در این جایگاه تاکید دارم که از هر فیلمی به عنوان یک فیلم سینمایی نباید استقبال کرد. من زمانی قصد داشتم در دفتر خود اینکار را انجام دهم و شاید هم سراغش بروم تا با یک دوربین از تماشاگرانی که از یک سالن سینما بیرون میآیند نظرشان درباره فیلمی که دیدهاند بپرسم تا مشخص شود یک درصد نسبی از میزان تماشاگران راضی در مقایسه با آمار کلی تماشاگران به دست آید چون وقتی میگوییم یک فیلم ۴۰ میلیارد تومان فروخته باید دید چند نفر از آن راضی بودند و برمبنای آن تعدادی که راضی نیستند، از (اعلام) رقم فروش فیلم کم شود.
این بازیگر و کارگردان ادامه داد: الان سینما دنبال سلیقه عموم مخاطب رفته و استقبال از یک فیلم میتواند، روش تعیین کند که بعد همه از آن کپی کنند. میگویند جامعه دنبال سرگرمی است ولی نمیشود برای ساخت فیلم و سریال سراغ سلیقه کلی مردم رفت. ما باید پیشنهاد دهنده باشیم چون این هنرمند است که سلیقه را میسازد. سینما رسالتی دارد و اگر فقط برای تفریح باشد، شهربازی بهتر است. البته با وجود چنین روندی، موج جوانهایی که به سینما میآیند مرا به آینده امیدوار میکند.
وی درباره مدت زمان طولانی فیلمش و اینکه قصد داشته به متن نمایشنامه بدون هیچ دخل و تصرفی وفادار باشد، گفت: بحث اکران فیلمهای این چنینی که میشود انگار همه کهیر میزنند که بخواهند آن را اکران کنند. مدام میگویند فیلم باید ۹۰ دقیقه باشد و فیلم ۱۲۰ دقیقه ای را قبول نمیکنند چون سانسها به هم میریزد. در آمریکا دو فیلم دیگر با همین شیوه ساختهام و احتمالا یکی از آنها را با همت آقای طیب (مدیر گروه سینمای هنر و تجربه) و دوستان روشن اندیشی چون ایشان که شرایطی را برای دیدن این فیلمها فراهم میکنند، در اسفندماه روی پرده سینما میبینیم.
به گزارش ایسنا، از نکات قابل توجه این جلسه حضور دختران و پسران نوجوان و جوانی بود که با هدیه و تابلوی نقاشی به تماشای فیلم شهاب حسینی و دیدن خود او به سینماتک موزه هنرهای معاصر آمده بودند که برخی از آنها از شهرهای دیگر خود را به موزه رسانده بودند. همچنین یک مخاطب اهل سوریه هم در برنامه حاضر بود که شهاب حسینی آرزو کرد کشورش روزهای خوش را هم ببیند.
براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، کارگردانان فیلماولی سهم بالایی در ترکیب متقاضیان حضور در دوره چهلودوم داشتهاند و به همین دلیل حالا آنها بار دیگر بخشی ویژه به نام خود خواهند داشت.
به گزارش «فیلماولی» یکی از آن اصطلاحاتی است که شاید تا همین چند دهه پیشتر انتظار مواجهه با یک فیلم آماتوری را در ذهن مخاطب بهوجود میآورد، اما در سالهای اخیر، آدرس و نشانهای برای هیجان کشف استعدادهای تازه در سینما محسوب میشود.
سینمای ایران بهخصوص در دهه ۹۰ وامدار درخشش فیلمسازانی است که با اولین ساختههای خود خون تازهای را به رگهای سینمای ایران تزریق کردند. البته این به معنای آن نیست که پیشتر فیلماولیها تبدیل به پدیده نمیشدند؛ از واروژ کریممسیحی با «پرده آخر» و علی ژکان با «مادیان» گرفته تا سعید سهیلی با «مردی شبیه باران» و حمید نعمتالله با «بوتیک» همه فیلمسازانی بودهاند که در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر با اولین ساختهشان خوش درخشیدند و نشان دادند که کارگردانان «فیلماولی» میتوانند سهمی ویژه در ویترین این رویداد داشته باشند.
مردی شبیه باران
فیلماولیها چه سهمی از «فجر» داشتهاند؟
از همان دوره ابتدایی برپایی جشنواره فیلم فجر، بخشی به فیلمهای آماتوری اختصاص داشت که در قالب آن فیلمهای کوتاه و نیمهبلند در کنار آثاری که تجربه اول سازندگانشان بود، به قضاوت گذاشته میشد. از همان دورههای ابتدایی هم بود که در ترکیب جوایز جشنواره جایزهای ویژه «بهترین فیلم اول» در نظر گرفته شد.
سنت اهدای سیمرغ بهترین فیلم اول، در کنار جوایز بخش اصلی جشنواره تا میانه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه در نیمه دوم این دهه، برای امکان قضاوت بهتر آثار کارگردانان فیلماولی بخش ویژهای به این آثار اختصاص پیدا کرد.
در سال ۸۷ و در دوره بیستوهفتم بخش «نگاه نو» به فیلمهای اول و دوم اختصاص پیدا کرد و این تخصیص تا سال ۹۴ و دوره سیوچهارم برقرار بود. گاهی با نام «نگاه نو» و گاهی با عنوان «نوعی نگاه».
محمد حسین مهدویان
دوره سیوچهارم جشنواره فجر همان دورهای بود که سعید روستایی با «ابد و یک روز» سیمرغهای اصلی را درو کرد و محمد حسین مهدویان هم با «ایستاده در غبار» نگاهها را به سمت خود جلب کرد.
ابد و یک روز
از دوره سیونهم بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شدظهور فیلماولیهایی با این توانمندی، تبدیل به پشتوانهای شد تا سیاستگذاران جشنواره تصمیم به حذف بخش ویژه فیلماولیها بگیرند چرا که احساس شد دیگر استاندارد فیلمسازی کارگردانان فیلماولی به اندازهای شده که بتوانند در بخش اصلی جشنواره با کارگردانان باسابقهتر رقابت کنند.
این نگاه باعث حذف بخش «نگاه نو» در جشنوارههای سیوپنجم و سیوششم شد اما در دوره سیوهفتم باردیگر این بخش احیا شد و ۱۰ فیلم در بخش «نگاه نو» پذیرفته شدند. جشنواره سیوهشتم هم با همین آمار میزبان فیلماولیها در یک بخش مجزا بود.
از دوره سیونهم که جشنواره در سایه کرونا برگزار شد و اساسا سازوکار پذیرش آثار تغییر کرد، بار دیگر بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شد و تنها سیمرغ ویژهای به بهترینهای این بخش تعلق پیدا کرد. این مسیر در جشنوارههای چهلم و چهلویکم هم دنبال شد.
جشنواره چهلودوم و فرصت احیای «نگاه نو»
این روزها در حالی در آستانه برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر قرار داریم که براساس اعلام رسمی دبیرخانه جشنواره ۱۰۶ تقاضا از سوی تهیهکنندگان فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره به دبیرخانه رسیده و از این تعداد ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلماولی است. این آمار چیزی در حدود ۵۰ درصد فیلمهای متقاضی را شامل میشود و این یعنی ظرفیت ویژهای که حالا بنابر گفته مجتبی امینی دبیر جشنواره قرار است ویترینی اختصاصی برای خود در جشنواره چهلودوم داشته باشند.
«تمساح» به کارگردانی جواد عزتی
از ۱۰۶ اثر متقاضی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلماولی است
نکته مهم اینکه در میان کارگردانان فیلماولیای که خبر رسیده در حال آمادهسازی آثار خود برای جشنواره فجر هستند، نامهای شناخته شده هم وجود دارد که میتواند منجر به رونق بخش «نگاه نو» شود.
جواد عزتی و بهرام افشاری دو بازیگر شناختهشده و تأثیرگذار سالهای اخیر هستند که امسال بر کرسی کارگردانی تکیه زدهاند؛ عزتی با «تمساح خونی» به تهیهکنندگی کامران حجازی و بهرام افشاری با «هفتاد سی» به تهیهکنندگی ابراهیم عامریان در حال تجربه کارگردانی هستند.
مهدی شامحمدی هم که پیشتر حضوری درخشان در سینمای مستند داشت فیلم «مجنون» را به تهیهکنندگی عباس نادران با داستانی مرتبط با شهید مهدی زینالدین، بهعنوان اولین فیلم خود مقابل دوربین برده است. بازیگر نقش شهید زینالدین در این فیلم سجاد بابایی است که سال گذشته برای فیلم «استاد» سیمرغ بلورین دریافت کرد.
نمایی از فیلم «هفتاد سی» به کارگردانی بهرام افشاری
رضا کشاورز هم یکی از کارگردانان فیلماولی امسال است که پیشتر تجربه سریالسازی هم در کارنامه خود داشته و حالا فیلم اقتباسی «باغ کیانوش» را به تهیهکنندگی محمدجواد موحد با داستانی مرتبط با دهه ۶۰ بهعنوان اولین فیلم بلند سینمایی خود به پایان رسانده است. تصاویری از نقشآفرینی شهرام حقیقتدوست و عباس جمشیدیفر در این فیلم منتشر شده است.
سعید پور صمیمی در فیلم «پرویزخان»
علی ثقفی هم اولین فیلم خود با نام «پرویزخان» را به تهیهکنندگی عطا پناهی با نقشآفرینی سعید پورصمیمی در نقش اصلی در دست کارگردانی دارد.
فیلم سینمایی «آپاراتچی» هم اولین تجربه کارگردانی قربانعلی طاهرفر به تهیهکنندگی سجاد نصرالهی است که بهعنوان یک فیلم کمدی در دست تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره وجود دارد.
در کنار این آثار حتما پروژههای فیلماولی دیگری هم این روزها در سکوت خبری مراحل تولید را سپری میکنند و هر یک میتوانند تبدیل به اتفاقی ویژه در جشنواره فیلم فجر شوند. از این منظر است که به نظر میرسد احیای بخش «نگاه نو» در دوره چهلودوم میتواند فرصتی ویژه برای بهتر دیده شدن استعدادهای جوان در سینمای ایران باشد.
چند روز پیش بود که مجتبی امینی دبیر چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در دیدار با مدیران این رویداد ضمن اشاره به این نکته که «آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.» تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلماولیها، بخش ویژه فیلماولیها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلمهای جدی برای حضور در این بخش داریم.
«آن دو» ادای دینی به شهدای لر، ایل بختیاری و نیز شهدای اصفهانی در جریان جنگ تحمیلی است که برای شرکت در جشنواره فیلم فجر امسال آماده می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه کنندگی سید علیرضا سبط احمدی، این فیلم وارد مراحل فنی شده و سازندگان در تلاش هستند نسخهای از آن را در زمان مقرر به دفتر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر تحویل دهند.
ستار اورکی که آهنگسازی فیلمهای «جدایی نادر از سیمین»، «فروشنده»، «خائن کشی»، «خون شد»، «دربند» و … را بر عهده داشته و چند بار نامزد دریافت سیمرغ بوده است، موسیقی «آن دو» را میسازد.
اورکی ساخت موسیقی نخستین ساخته سینمایی مرتضی رحیمی با عنوان «بَلیط» را هم بر عهده داشته که در نوبت اکران است.
«آن دو» اواسط پاییز در لوکیشن هایی چون بخشهای کوهستانی فلات مرکزی ایران، مناطق سرسبز استان چهارمحال و بختیاری، شهر آبادان، شهرک سینمایی دفاع مقدس و … مقابل دوربین رفت.
فریبا کوثری، علیرام نورایی، قدرت الله ایزدی، مالک حدپور سراج، آوا دارویت، اسرافیل علمداری، محمدرضا ژاله، کامران دهقان، داراب آقاسی زاده، سلیمه رنگزن، مژگان محمودیان، مرجان علوی، کبری گودرزی، زهرا هزاریان، سعید محمودی، بهروز کردزنگنه، حبیب تاجمیری، پوریا ریحانی اصل، حاتم میرزایی، مهران پورمهدی، مهران هادی، سیاوش معمارزاده، درسا طهماسبی، مصطفی حسنی، روح الله خالدی، محمدرضا عالیور، امیرمحمد فتاحی، یوسف مهری بابادی، رضا فرخوند، اسماعیل عباسی، علی گودرزی، زیبا موسوی، بابک محمودی و امیررضا فرامرزی و … در این فیلم ایفای نقش داشتهاند.
درام دفاع مقدسی «آن دو» قصهای را در جنگ تحمیلی روایت میکند که در خلاصه آن آمده است: «ظفر پسر بچهای ۱۲ ساله، اصالتاً بختیاری و از عشایر لردگان است که پدرش خدابخش و برادرش خدارحم به همراه دیگر مردان ایل به جبهه رفته اند. چند ماهی است که از خدارحم خبری نیست. در همین حال، شهیدی را به لردگان میآورند و چون نام و نشانی ندارد، جهت شناسایی او، ابتدا به خانواده ظفر خبر میدهند و …»
دیگر عوامل اصلی «آن دو» عبارتند از نویسندگان فیلمنامه: مهدی سجادپور، مرتضی رحیمی، مجری طرح: مؤسسه تاراز فیلم پارسی، ناظر کیفی: حبیب الله بهمنی، مدیر فیلمبرداری: مجید گل سفیدی، مدیران صدابرداری: حمیدرضا اسلامی نژاد، روح الله جعفر بیگلو، طراح گریم: رسول نعمتی، مجری گریم، آیسا ذوالفقاری، هادی حاجیوند، صداگذار: امیرحسین صادقی، تدوینگر: امیرشیبان خاقانی، جلوههای ویژه میدانی: عظیم محمدی، جلوههای ویژه بصری: عادل مدنی، طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، طراح لباس: اشرف شاه حسینی، مدیر تولید: مرتضی کریمی، مدیر تدارکات: بهرام دانایی زادگان، منشی صحنه: مهران رضایی سرابی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: لیلا دبیب، دستیار تولید: جواد یوسفی.
فیلم سینمایی «هاوایی» به کارگردانی بهمن گودرزی از چهارشنبه ۱۳ دی ماه در سینماها اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سی و دومین جلسه شورای صنفی نمایش در روز یکشنبه ۱۰ دی در خانه سینما برگزار شد.
بعد از بررسی درخواستها و موارد مطرح شده، قرارداد سرگروهی فیلم سینمایی «هاوایی» به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته با پخش هدایت فیلم به سرگروهی پردیس کورش ثبت شد.
اکران این فیلم کمدی از چهارشنبه ۱۳ دی در سینماهای سراسر کشور آغاز خواهد شد و طبق اطلاعات بدست آمده خبرنگار ایسنا، در این فیلم امین حیایی، امیر جعفری، امیر حسین رستمی، ریحانه پارسا به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم سینمایی “دو روز دیرتر” با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سید محمد حسینی و تهیه کنندگی محسن شیرازی در بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح،در این فیلم سینمایی که با رویکرد طنز اجتماعی ساخته شده است سینا مهراد ، پردیس احمدیه ، فرهاد آئیش ، گوهر خیر اندیش ،کمند امیر سلیمانی ، سید جواد یحیوی ، سیاوش چراغی پور، محمد فیلی و علیرضا داوود نژاد به عنوان بازیگر حضور دارند.
سید جمال ساداتیان به عنوان مشاور تهیهکننده، مرتضی هدایی(مدیر فیلمبرداری)،میثم مولایی(تدوین)،مسعود سخاوت دوست(اهنگساز) و عباس عباسی(طراح چهره پردازی) در این پروژه سینمایی حضور دارند.
در خلاصه داستان این فیلم طنز آمده است: سهیل و مریم زوج جوانی که سودای مهاجرت دارند،علیرغم توصیههای پدر و مادر مریم از فرزندآوری خودداری میکنند. تا اینکه پدر مریم تصمیم می گیردمبلغی که ازخواهرش به ارث برده را بین نوههایش تقسیم کند.سهیل و مریم که برای مهاجرت نیاز به پول دارند تصمیم می گیرند بچه دار شونداما فوت ناگهانی غلامحسین محاسبات آنها را برهم می زندتا اینکه …
بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایهگذار اصلی این پروژه سینمایی میباشد که در تولید این فیلم با بنیاد سینمایی فارابی و موسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.
لازم به ذکر است در سالهای اخیر و با توجه به بحران جمعیت در جامعه در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بر فرهنگ سازی در حوزه فرزندآوری و ازدیاد جمعیت تاکید ویژهای شده است که ساخت این اثر سینمایی در این راستا ارزیابی میشود.
در حالی که نسخه نهایی فیلم سینمایی «لاکپشت» به کارگردانی بهمن کامیار در حال آمادهسازی برای ارسال به جشنواره فجر است، فهرست کامل بازیگران این فیلم اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «لاکپشت» به تهیهکنندگی و کارگردانی بهمن کامیار این روزها در آستانه پایان مراحل فنی و رسیدن به نسخه نهایی است تا برای حضور در فستیوالهای داخلی و خارجی و همچنین اکران در سینماهای کشور آماده نمایش شود.
پیش از این فرهاد اصلانی، نازنین بیاتی , نازنین کریمی و صابر ابر بهعنوان بازیگران این اثر سینمایی معرفی شده بودند و حالا با اعلام نقشآفرینی هومن برقنورد، آزیتا حاجیان، علیرضا آقاخانی و جمشید گرگین و انتشار اولین تصاویر آنها، فهرست بازیگران فیلم سینمایی «لاک پشت» کامل شد.
با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته، نسخه نهایی این اثر در روزهای آتی آماده شده و برای بازبینی به دبیرخانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ارائه خواهد شد تا با دیگر آثار حاضر در این رویداد سینمایی به رقابت بپردازد.
این فیلم بهعنوان سومین اثر بلند سینمایی بهمن کامیار در مقام کارگردان پس از فیلمهای «مرداد» و «در وجه حامل»، درامی روانشناسانه با فضایی متفاوت محسوب میشود.
عوامل اصلی «لاکپشت» عبارتند از: تهیهکننده، نویسنده وکارگردان: بهمن کامیار، جانشین تهیهکننده: سجاد رحیمی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری دی، مدیرفیلمبرداری: وحید ابراهیمی، موسیقی: حامد ثابت، تدوین: پویان شعلهور، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، مدیر صدابرداری: امیر نوبخت، طراح گریم: محسن دارسنج، طراح صحنه: سعید مربی، طراح لباس: آرام موسوی، مدیر برنامهریزی: آوا بالاور، منشی صحنه: لادن رحمتی، دستیار اول فیلمبردار: فرهاد رستمی، دستیاران کارگردان: بهرنگ حجازی، میلاد گروسی، مدیر تدارکات: محمد ابراهیمی، مشاور پروژه: حسین متحد، عکاس: حسین حاجی بابایی.