فیلم «گیجگاه» با بازی حامد بهداد و باران کوثری از ۱۲ مهرماه اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه بهمن سبز، فیلم «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی پس از دوسال از ۱۲ مهرماه در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.
ارسلان امیری و عادل تبریزی نویسندگی این اثرسینمایی را به عهده دارند و حنیف سـروری و میرولیاله مدنی تهیهکنندگان آن هستند.
«گیجگاه» در سیونهمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و در خلاصه داستان آن آمده است: آشنایی زنی به نام مهتاب و مردی به نام حسن خشنود، شبیه قصههاست، شبیه زندگی، شبیه سینما، شبیه روزگاری که خوش می گذشت…
حامد بهداد، باران کوثری، سروش صحت، بهرنگ علوی، امیرحسین رستمی، نادر سلیمانی، بیژن بنفشه خواه، سیاوش چراغیپور، محمد الهی، مریم همتیان، ایمان اسماعیل پور، علی باغفر، حامد شیخی، داودونداده، وحید رحمتی، علی راد و نیز فرهاد آییش، جمشیدهاشم پور، رضا صفاییپور و حسن رضایی در این فیلم بازی کردهاند.
این فیلم با سرمایهگذاری شخصی محمد حسینخانی و حنیف سروری و همچنین مشارکت بنیاد سینمایی فارابی ساخته و تولید شده است.
نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» به کارگردانی زنده یاد کامبوزیا پرتوی در ۳۳ سالن کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز سهشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ مصادف با روز ملی سینما نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» ساخته زنده یاد کامبوزیا پرتوی و تهیهکنندگی امیر سماواتی و بهروز هاشمیان به همت پلتفرم فیلمنت، فیلمخانه ملی و لابراتوار صدا و سیما در ۳۳ سالن سینمایی کشور روی پرده میرود.
این فیلم در تهران در سینماهای کورش، ایران مال، هروی سنتر، لوتوس مال، آزادی، بهمن، شاهد، چارسو، در کرج در پردیس اکومال، در شهر اصفهان در سینماهای سیتی سنتر، چهارباغ، ساحل، در شهر ارومیه در سینما مهر، در شهر تبریز در پردیس باران و سینمای ۲۹ بهمن، در شهرکرد در سینما بهمن، در شهر اهواز در پردیس اکسین، در شهر مشهد پردیس اطلس مال، ویلاژ توریست، هویزه، مهر کوهسنگی، در شهر شیراز در پردیس شهر آفتاب، در شهر سبزوار در سینما مهر، در شهر قم در پردیس ونوس مال، در شهر سنندج در پردیس بهمن، در شهر گرگان در سینما عصر جدید، در شهر گنبد در سینما مهر، در شهر رشت در سینما ۲۲ بهمن، در شهر همدان در سینما مهر قدس، در نوشهر در سینما همافران به طور تک سانس به نمایش در میآید.
طراح پوستر جدید فیلم که ویژه این اکران اجرا شده، عرفان بهکار مهربانی است.
«کافه ترانزیت» محصول سال ۱۳۸۴ است و در گونه سینمای اجتماعی قرار میگیرد. در این فیلم بازیگرانی همچون فرشته صدرعرفایی و پرویز پرستویی ایفای نقش میکنند. این فیلم نخستین بار در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و ۲ سمیرغ بلورین برای فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و بهترین بازیگر نقش اول زن (فرشته صدرعرفایی) به ارمغان آورد. این فیلم که جزو فیلمهای ستایش شده کارنامه سینمایی زنده یاد کامبوزیا پرتوی است در جشنوارههای خارجی نیز موفقیتهایی را کسب کرده است.
این فیلم سینمایی در مورد زنی به نام ریحان (فرشته صدرعرفایی) است که شوهر خود را به تازگی از دست داده، شوهر وی برای او فقط قهوهخانهای در کنار جاده در نزدیکی ماکو به ارث گذاشتهاست. این زن تلاش میکند تا استقلال خود را حفظ کند ولی برادر شوهرش ناصر (پرویز پرستویی) در جلوی پای این زن سنگ انداخته، تا ریحان را مجبور کند که با وی ازدواج کند.
کامبوزیا پرتوی سازنده آثار مهمی چون «گربه آوازه خوان»، «بازی بزرگان» و «گلنار» است که در ۴ آذر سال ۱۳۹۹ و در سن ۶۴ سالگی بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
فیلم سینمایی «سه کام حبس» از ۲۲ شهریور اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلمنت، فیلم سینمایی «سه کام حبس» به نویسندگی و کارگردانی سامان سالور و تهیهکنندگی ساسان سالور از چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ساعت ۲۰ بهطور اختصاصی در بخش «سینما آنلاین» این پلتفرم اکران آنلاین خواهد شد.
فیلم «سه کام حبس» پنجمین ساخته سینمایی سامان سالور است که برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و موفق به نامزدی در چند رشته شد. همچنین در چند جشنواره جهانی نیز موفقیتهایی را کسب کرده است.
«سه کام حبس» در ژانر درام اجتماعی قرار میگیرد و گفته می شود پرفروشترین فیلم اجتماعی اکران سال ۱۴۰۲ است.
در این فیلم بازیگرانی چون محسن تنابنده، پریناز ایزدیار، سمیرا حسنپور و… ایفای نقش میکنند.
نسیم و مجتبی زوج جوانی هستند که تازه صاحب فرزند شدهاند و در جنوب تهران زندگی خوب و ساده ای دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبارمصرف میفروشد و نسیم عروسک درست میکند و ترشی خانگی تهیه میکند. یک روز مجتبی تصادف میکند و نسیم تمام تلاش خود را برای نجات خانواده اش در غیاب او انجام میدهد، اما…
«جسورانهترین کاری که علیرضا داودنژاد انجام داده است، صرف نظر از ساخت فیلم «روغن مار» که با موبایل یک اتفاق ویژه است یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف میزنیم اما جور دیگری فیلم میسازیم. به همین دلیل صاحبان فیلمها شبیه فیلمهایشان نیستند. این مدل هم هست یعنی به جسارت کردن فکر میکنیم اما کسی جلو نمیرود.»
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علیرضا داودنژاد و محسن امیریوسفی ۷ سال قبل رو به روی هم نشستند و به بهانه اکران «روغن مار» با هم صحبت کردند، ایسنا این روزها به مناسبت اکران آنلاین «روغن مار» بخشی از این گفتگو را بازنشر میکند.
این دو کارگردان “از یک مار ۱۲۰ ساله به نام سینما صحبت کرده بودند” که به اعتقاد این دو کارگردان “روغنش را در فیلم داودنژاد میبینیم!”
در ادامه بخشهایی از این گفتگو را مرور میکنیم.
علیرضا داودنژاد: ما باید تلاش کنیم زندگی را به سینما برگردانیم. تصورم این است که سینما کلا به دو دلیل از زندگی دور شده؛ یکی به دلیل سفارشهایی که پشت آن است و دیگری به دلیل سایهای که ابزار، تجهیزات و تخصصهای متنوع و پیچیده روی اجرای سینمایی میاندازد.
ایسنا: پس جسارت در فیلمهای شما از همین نگاه میآید…
داودنژاد: جسارت یعنی شکستن کلیشهها که اگر به جهت بازگرداندن سینما به زندگی باشد، خوب است چون کلیشهها زندگی را از سینما دور میکنند. بنابراین برای برگرداندن زندگی به سینما باید کلیشهها را شکست و این جسارت میخواهد. این جسارت هم در انتخاب مضمون است و هم در انتخاب فرم، مثلا بخش زیبایی شناسی سینمایی، فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» در سایه مسایل سیاسی آن گم شد در حالیکه خود من وقتی اولینبار فیلم را دیدم، به تنها چیزی که فکر نمیکردم، جنبههای سیاسیاش بود. جنبهی جذاب فیلم برایم این بود که چگونه قصهای توسط یک پیرزن و چند تا قاب عکس تعریف میشود. اگر محسن (امیر یوسفی) از اول به من میگفت که میخواهد چنین فیلمی بسازد، فکر میکردم کار بسیار عجیب، غریب و مشکلی هست و ریسکش خیلی بالاست نه از نظر سیاسی که از نظر فرم و اجرای سینمایی چون این کار خیلی خطر دارد که با یک زن و چند قاب روی تاقچه یک دوره تاریخی را تعریف کنی، حالا چگونه میخواهی از او بازی بگیری، گفت وگو میان این زن که بازیگر هم نیست و این قابها چگونه شکل میگیرد.
ایسنا: آقای امیر یوسفی! اگر در مقطع سنی آقای داودنژاد بودید مثل ایشان چنین جسارتی میکردید و فیلمی مانند «روغن مار» میساختید؟
امیریوسفی: «در هر دورهای که به سینمای ایران نگاه کنیم، همیشه شخص یا گروهی بودهاند که جسارت را مانند صلیبی بردوش گرفتهاند و دیگران با بیتوجهی به آن نگاه کردهاند اما بعد میبینیم همان گروه که نسبت به آن بیتوجه بودهاند، بعدها به نوعی مدعیان همان روش میشوند! هرچند در نهایت این اتفاق به نفع سینماست. اینکه این جسارت در گونهای از سینما به وجود بیاید و تکانی به کلیت سینمای رایج بدهد؛ سینمایی که اگر آزادش بگذاریم، طبیعتا به سمت سینمای تجاری یا سینمایی که به هر شکل میخواهد مخاطب جذب کند، میرود ولی در همه جای دنیا میبینیم در کنار سینمای تجاری، سینمای مستقل هم وجود دارد و هرگز بین این دو نوع سینما جنگ و جدالی مثل آنچه در ایران وجود دارد، نیست. اما در هر کشوری که صاحب صنعت سینما است، حتی کشورهایی مانند ژاپن، هند، کره جنوبی و… میبینم تعارض و دعوایی که بین این دو سینما هست، هرگز به این شدت مثل ایران نیست و همیشه سینمای مستقل در کنار سینمای تجاری جایگاه کوچکی برای نمایش و اکران دارد. دراین شیوه جسارتها پخته میشود تا یک هنرمند بتواند سراغ شیوهای برود که هیچ کس قبلا آن را نیازموده است. اگر آن فرد آن جسارت و مضمون را داشته باشد، خیالش از بابت جلو بردن پروسه کاری راحت است. چون این شیوه علی رغم سخت بودن، قاعدهای دارد که آن را میپذیرد و در این شیوه اکران هم پیشبینی میشود ولی در سینمای ایران متاسفانه چنین چیزی نیست و سینمای مستقل همیشه به عهده تک آدمهایی است که در شرایطی جسارتی را انجام میدهند و گروهی هم با آنان همراه میشوند تا اثری در سینما ساخته میشود و متاسفانه این وضعیت هم خوب است و هم بد. خوب است چون شمع جسارت در سینمای ایران همچنان زنده میماند و بد است چون کل سینمای ایران از این آتش گرم نمیشود.
برگردیم به فیلم آقای داودنژاد، به نظرم جسورانهترین کاری که ایشان کرده، صرف نظر از ساخت خود این فیلم که با موبایل یک اتفاق ویژه است، خود ما در سینمای ایران اول با ترس و تردید به قضیه نگاه میکنیم. جراتش را نداریم اما بعد که یکی جلو میرود، میبینیم میشود چنین کرد. یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف میزنیم اما جور دیگری فیلم میسازیم. به همین دلیل صاحبان فیلمها شبیه فیلمهایشان نیستند. این مدل هم هست یعنی به جسارت کردن فکر میکنیم اما کسی جلو نمیرود. خوشبختانه سینمای مستقل هست چون در سینمای تجاری ایران کسی جرات ندارد با موبایل کار کند در صورتی که همه جای دنیا چنین میکنند چون قبلش در سینمای مستقل شان انجام شده ولی ما گویا بعد از سالها باید از ابتدا شروع کنیم.
کار مهمی که آقای داودنژاد در «روغن مار» انجام میدهد، غیر از انتخاب موضوع، از نظر فرم است که این کار را با موبایل انجام داده و با کمترین امکانات فیلم را ساخته. مساله دوم هم اکران فیلم است. خوشبختانه تجربه صنفی سالهای دور و آشنایی که با سینما دارند باعث شد از همان اول تصمیم خودشان را گرفتند و وارد یکسری جریان نشدند مثل اینکه منتظر جشنواره فجر بمانند یا پروانه اکران در سینماهای تجاری بگیرند و… خیلی واقع بینانه جلو رفتند که از این نظر میتوانند الگو باشند که وقت فیلمساز تلف نشود. به نظرم راهکاری جدید که در گروه هنر و تجربه به وجود آمد این است که عده ای بدانند با کمک این گروه میتوانند قدری قواعد دست و پاگیر سینمای تجاری را کنار بگذارند و جایی برای اکران فیلم دارند و دیگر لازم نیست اسیر باند بازیهای سینمای تجاری شوند.
“روغن مار” جزو اولین فیلمهایی است که از ابتدا به این دید هنر تجربهای ساخته شده. اینکه ما دنبال ۲۵ یا ۳۰ سینما نیستیم یا منتظر جشنواره نمی مانیم، خودش نوعی ساختار شکنی است و در عین حال همه چیز هم براساس قانون است و حرف و حدیثی در آن نیست. امیدوارم هنر و تجربه قدر این اتفاق را بداند.»
فیلم سینمایی «روغن مار» یکی از تجربی ترین فیلمهای علیرضا داودنژاد کارگردان شناخته شده سینمای ایران است. این فیلم توسط یک دوربین موبایل ضبط شده است و سال ۱۳۹۴ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شد و این روزها در پلتفرم فیلمنت اکران آنلاین شده است.
در این فیلم بازیگرانی چون مونا داودنژاد، محمد حبیبیان و آتوسا حبیبیان ایفای نقش میکنند.
چهار فیلم سینمایی، «کوچه ژاپنی ها»، «هتل» و «هولیا» در راه اکران قرار دارند. در این مطلب نگاهی به این آثار خواهیم داشت.
به گزارش سینمای خانگی از فارس، سینما از هنرهایی است که رابطه مستقیم با مخاطب دارد، مخاطبی که با انتخاب اثر موردنظر و البته حضور در سالن سینما به حیات هنر هفتم کمک میکند. شاید تا همین سال گذشته باید بعد از این گذاره از رکود مخاطب حرف میزدیم و میگفتیم که چرا مخاطب سینما کاهش پیدا کرده است، به یاد بیاورید روزهایی را که میانگین مخاطب سینمای ایران در هر سانس به ۱۵ نفر و حتی کمتر رسیده بود.
اما امروز شرایط متفاوتی در سینما به وجود آمده است، درست یا غلط «فسیل» به یکی از پربینندهترین آثار بعد از انقلاب تبدیل شده و حالا هم با وجود فیلمهای جدید مخاطب سینما با هنر هفتم آشتی نسبی برقرار کرده است.
نگاهی به آثار در حال اکران
حالا بعد از بررسی درخواست ها و موارد مطرح شده در شورای صنفی نمایش قرارداد سرگروهی ۴ فیلم ثبت شد:
فیلم سینمایی «زنبور کارگر» به کارگردانی «افشین صادقی» به سرگروهی هنر شهر آفتاب شیراز (پخش این فیلم بر عهده تهیه کننده است)
فیلم سینمایی «کوچه ژاپنی ها» به کارگردانی «امیرحسین ثقفی» به سرگروهی پردیس مگامال (پخش این فیلم بر عهده تهیه کننده است)
فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی «مسعود اطیابی» با پخش «شایسته فیلم» به سرگروهی پردیس هویزه مشهد
فیلم سینمایی «هولیا» به کارگردانی «مرتضی آتش زمزم» با پخش «رسانه فیلمسازان مولود» به سرگروهی پردیس مگامال بعد از فیلم «کوچه ژاپنی ها»
«هتل»
فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی محمد شایسته با دریافت پروانه نمایش از ۷ مهرماه اکران خود را توسط پخش شایستهفیلم در سینماها آغاز خواهد کرد.
این کمدی که قصه یک هتل پرماجرا را پس از ورود ٢ مرد و ۴ زن ناخوانده روایت میکند؛ در ادامه کمدیهای پرفروش مسعود اطیابی پس از فیلمهای «تگزاس»، «دینامیت»، «انفرادی» و «بخارست» به سرگروهی سینما هویزه مشهد در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.
پژمان جمشیدی و محسن کیایی زوج اصلی این فیلم را تشکیل میدهند و ریما رامینفر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسم زاده، جواد پولاد و سام نوری نیز در آن نقشآفرینی میکنند.
سید مسعود اطیابی که دو فیلم کمدی «انفرادی»، «دینامیت» و «بخارست» را به عنوان یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در کارنامه دارد کمدی دیگری با نام «هتل» را به تهیهکنندگی محمد شایسته جلوی دوربین بده و آماده اکران کرده است.
از این کارگردان فیلم کمدی «بخارست» را در سال 1401 برپرده سینماهای کشور داشت و پرفروشترین فیلم این سال شد.
محمد شایسته تهیهکننده این فیلم نیز پیش از این به کارگردانی رامبد جوان کمدی «قانون مورفی» و همچنین کمدی «زیر نظر» به کارگردانی سید مجید صالحی را تهیهکرده است. او بعد از تولید این آثار مجموعه موفق «میخواهم زنده بمانم» را برای شبکه خانگی ساخت و در حال حاضر تهیه سریال «قهوه ترک» برای این شبکه را هم برعهده دارد.
«زنبور کارگر»
این فیلم به کارگردانی و تهیهکنندگی افشین صادقی و نویسندگی سعید نعمت اله محصول سال ١٣٩٨ است. «زنبور کارگر» شاید نمونهای از آثاری باشد که سازمان سینمایی آنها را مصون از ممنوع التصویری هنرمندان ممنوعالکار شده دانسته است.
روح الله سهرابی پیش از این گفته بود: «سازمان سینمایی پس از بررسی وضعیت آثاری که طی یک سال اخیر یا قبل تر تولید شده و یا در نوبت اکران قرار دارند اما بدلیل حضور یک یا چند تن از عوامل قانون شکن یا کشف حجاب کرده امکان نمایش عمومی پیدا نکرده اند با ملحوظ داشتن جوانب امر بنا دارد آثار یاد شده را به مرور به روی پرده بفرستد تا سرمایه گذاران فیلم ها، تهیه کنندگان و دیگر عواملی که به نحوی در تولید این آثار نقشی داشتهاند بخاطر رفتار قانون شکنانه تعداد معدودی از عوامل و بازیگران دچار خسارت و زیان نشوند.
وی ادامه داد: همانگونه که پیش تر هم در گفتوگوهای مراجع مختلف و مقامات ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید شده، درباره آثار تولید شده قانون عطف به ماسبق نخواهد شد و در جهت صیانت از اعتماد و سرمایه همه فعالان و سرمایه گذاران این عرصه چنانچه شرایط اکران این فیلمها مهیا شود همانند دیگر آثار سینمایی به نمایش عمومی خواهند رسید.»
نگاهی به ترکیب بازیگران فیلم افشین صادقی این گزارهها را تصدیق میکند، حضور حمید فرخنژاد و پگاه آهنگرانی نکته قابل توجه لیست بازیگران این فیلم است.
داستان این فیلم دررابطه با بیوک است که سالها پیش زنش را به دلیل اهمال پزشکی از دست داده، در نزاعی کشته میشود. حالا دختر او درصدد قصاص قاتل است. در این میان تنها شاهد، یکی از دوستان دخترِ قاتل است.
افشین صادقی کارگردان این فیلم در گفتوگویی به اجتماعی بودن موضوع فیلم اشاره و گفته است: شخصیتهای داستان فیلم بسیار خاص هستند و فیلمنامه نیز داستانی پرکشش و همراه با تعلیق دارد. پایان داستان نیز بسیار شگفتانگیز است و سعی کردهام این چند سالی را که کار نکردهام با ساخت این فیلم جبران کنم.
«هولیا»
کمدی فانتزی «هولیا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم ساخته شده است، این فیلم محصول سال 1399 بوده و اکرانش کمک میکند تا از تعداد بالای آثار در صف اکران کاسته شود.
محمدرضا هدایتی، علی انصاریان، مریم امیرجلالی، بهراد خرازی، محمد فیلی و افشین سنگ چاپ در این فیلم بازی دارند.
سازندگان به جای خلاصه داستان، این متن را ارائه داده اند: «در ایران پدر و مادرها به بچههاشون اجازه هرکاری را نمیدهند، ولی همیشه نوه داستانش فرق داره!».
این ششمین فیلم سینمایی مرتضی آتش زمزم پس از فیلمهای «مرگ سپید»، «بن بست»، «مالیخولیا»، «سیمین» و «نیروانا» محسوب میشود.
در این فیلم چند بازیگر ترکیهای نیز به ایفای نقش پرداختهاند، شاید باید با کنار هم گذاشتن خبر فیلمبرداری در ترکیه و البته حضور بازیگر زن ترک در این فیلم در انتظار فیلم سخیفی چون «خانم یایا» و امثال آن باشیم هرچند قضاوت اصلی بعد از دیدن این فیلم خواهد بود.
«کوچه ژاپنی ها»
این فیلم که فیلمنامه آن را امیرحسین ثقفی و علی اصغری به طور مشترک به نگارش درآوردهاند، پنجمین فیلم سینمایی ثقفی بعد از فیلمهای «همه چیز برای فروش»، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد» و «روسی» است. این فیلم هم در سال ۱۳۹۹ تولید شده و تا کنون در ضف اکران بوده است.
علی اکبر ثقفی تهیهکننده این فیلم هم پیش از این و در زمان ساخت این اثر نسبت به شرایط اکران فیلمش ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «یکی از مهمترین مسائل برای تولید یک فیلم سینمایی بحث اکران است، با این وضعیت سینمای ایران تعداد بسیاری فیلم در نوبت اکران است، این در حالی است که هیچ تضمینی در اکران آنلاین فیلمها وجود ندارد و فیلم بعد از بارگذاری به سرعت در فضای مجازی قاچاق میشود و این امر به تهیهکننده فیلم صدمه میزند.
وی توضیح داد: به هر حال باید شرایطی فراهم شود که اکران فیلمها تبدیل به فیلمسوزی نشود. در چنین شرایطی باز هم نسبت به بهتر شدن شرایط سینما امید دارم و باید راهکار مناسبی برای این مشکل پیدا کنیم، اگر قرار باشد همه در خانه بنشینند و هیچ کاری انجام ندهند شرایط بهتر از این نمیشود.»
ثقفی در پایان گفت: «کوچه ژاپنیها» یک فیلم اجتماعی است که درباره حمایت خانواده و عدالت اجتماعی است. این فیلم نسبت به دیگر فیلمهای امیرحسین ثقفی متفاوت است و دارای زمان و مکان و قهرمان است و میتوان آن را برداشتی از تهران در سال ۹۸ دانست.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده: «تو نمیتونی با پول همه چیز و همه کس و بخری یه روزی یه جایی یه شب یه وقتی یکی بالا سرته، کوچه ژاپنیها»
مجید مظفری، فرهاد قائمیان، رضا یزدانی، شیدا یوسفی و پیام احمدینیا در فیلم سینمایی «کوچه ژاپنیها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی به ایفای نقش میپردازند.
فیلم سینمایی «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ از چهارشنبه اول شهریور در سینماهای کشور اکران خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی که محصول مشترک ایران و آمریکاست در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در جشنواره های مختلف جهانی نیز موفق به کسب جوایز مهمی شده است. همچنین این فیلم قرار است از اواسط اکتبر توسط کمپانی آمریکایی شِک سینما در سراسر آمریکا و کانادا بر روی پرده برود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: امروز بیست و نه نوامبره، از اون هالووین لعنتی یه ماه می گذره، من یه کار بد کردم، یه کار خیلی بد…
در این فیلم بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، شبنم مقدمی، ملیسا ذاکری، علی مصفا و مایکل مدسن ستاره سینمای آمریکا به همراه مارشال منش، لیندا جویز، هاوارد رسنزتین و دان لیستر به ایفای نقش پرداخته اند.
اکران فیلم سینمایی «ستاره بازی» از چهارشنبه اول شهریور در سینماهای کشور آغاز خواهد شد.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: معین مطللبی، طراح صحنه و لباس: مجید میر فخرایی، طراح گریم: رکسانا رضوی، صدابردار: کامبیز فراهانی، صداگذار: امیر حسین قاسمی، طراح جلوه های ویژه: محمد لطفعلی، تدوین: امیر ادیب پرور، مدیر روابط عمومی: بابک جوادی، مدیر تدارکات: حسین آذربرا، مدیرتولید: حسن صنعتی، مجری طرح: رضا شکوری، تهیه کننده: علی سرتیپی، پخش از فیلمیران
نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «شهرک» گفت: در نوشتن فیلمنامه شهرک واقعا از چیزی الهام نگرفتم، البته حتما همه آثاری که دیده ام و خوانده ام بر من اثر گذاشته است ولی این که یک اثر خاص را بگویم این گونه نیست.
به گزارش سینمای خانگی، علی حضرتی در گفت وگو با ایرنا و در توضیح ایده نوشتن قصه فیلم «شهرک» بیان کرد: وقتی این ایده به ذهنم رسید که نمی دانم دقیقا چه زمانی بود، آن را پرورش دادم به سمت یک زندگی قراردادی؛ یعنی اگر قرار بود در زندگی واقعی طبق قراردادهایی از پیش تعیین شده زندگی کنیم چه اتفاقاتی می افتد و این ایده اولی و مرکز قصه و فیلمنامه شهرک بود که پرورش یافت و به داستانی رسید که یک بازیگر جوان وارد یک پروژه فیلمسازی بزرگ می شود.
تهیه کننده فیلم سینمایی خداحافظی طولانی (فرزاد موتمن ۱۳۹۳) در پاسخ به این پرسش که آیا شهرک اقتباسی از نمایش ترومن -(The Truman Show) فیلمی طنز، علمی تخیلی و درام محصول سال ۱۹۹۸ میلادی به کارگردانی پیتر ویر- است، بیان کرد: این فیلم نسبتی با نمایش ترومن ندارد، اگر بگوییم این فیلم یک بازی بزرگ را مطرح می کند که ترومن شو هم این گونه است میتوان مصادیق متعددی برای آن برشمرد: مثلا فیلم بازی (۱۹۹۷ The Game) اثر دیوید فینچر یا سریال بازی مرکب (۲۰۲۱ Squid Game) که توسط برخی از منتقدان برای شباهتش با شهرک مثال زده شده بود (و من هنوز آن را ندیده ام) و آثاری دیگر که شباهت هایی با این قصه دارند.
در نوشتن فیلمنامه شهرک از چیزی الهام نگرفتم
وی افزود: در نوشتن فیلمنامه شهرک واقعا از چیزی الهام نگرفتم، البته حتما همه آثاری که دیده ام و خوانده ام بر من اثر گذاشته است ولی این که یک اثر خاص را بگویم این گونه نیست؛ افراد زیادی مثال هایی زدند مثلا به کتاب ۱۹۸۴ جرج اورل اشاره کردند و شباهتی با شهرک دیده اند و دیگران بسته به فیلم ها و کتابهایی که دیده و خوانده اند شباهت هایی را دیده اند، اما مخرج مشترک همه آثاری که شباهتی بینشان هست بحث قرارداد اصلی است.
حضرتی ادامه داد: مثلا در فیلم لانتیموس اثر فیلمساز یونانی یک خانواده ای هست که پدر و مادر نمی گذارند بچه ها بیرون بروند و این بچه ها مجبورند قراردادی را بپذیرند؛ در نمایش ترومن یک داستان متضاد شهرک وجود دارد؛ در فیلم بازی همه دست به هم داده اند که اتفاقی را رقم بزنند و همه اینها یک مخرج مشترک و یک قرارداد را در خود دارند ولی ساده انگارانه است که این قرارداد داشتن را به مثابه اقتباس بگیرم. نگاه عمیقی نیست که این اثر را به اثری دیگر مشابهت بدهیم.
تهیه کننده فیلم سینمایی نیمرخها (ایرج کریمی ۱۳۹۴) در مورد دلیل پذیرش کارگردانی شهرک گفت: بعد از کارگردانی سازهای ناکوک (۱۳۹۸) که دوسال قبل از شهرک ساخته بودم، شهرک را که نوشتم و دوست داشتم خودم آن را کارگردانی کنم و بعد با آقای علی سرتیپی هم که در میان گذاشتم ایشان هم فیلمنامه را خواندند و دوست داشتند همکاری خوبی داشتیم؛ فیلمنامه شهرک را نوشتم که خودم آن را بسازم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در هنگام نوشتن قصه بازیگران مشخصی را مدنظر داشته است، افزود: بله در زمان نوشتن فیلمنامه همه گزینه هایم را در ذهن داشتم و بازیگران این فیلم را مشخص کرده بودم؛ ساعد سهیلی نقش اول من بود.
قصه اصلا گنگ نیست، چرا که ما هر بذری که در قصه گذاشته ایم و به هر سوالی که مطرح کرده ایم، پاسخ داده ایمکارگردان فیلم سینمایی شهرک (۱۴۰۰) در مورد بازیگر نقش اول زن این قصه تصریح کرد: در نهایت مهتاب ثروتی در پیش تولید به پروژه اضافه شد. خصوصیات این کاراکتر را در ذهن داشتم و پس از قرارهای متعددی که با بازیگران مختلف گذاشتیم در نهایت به انتخاب ایشان رسیدیم.
حضرتی در واکنش به نقد ضعف پایان بندی این فیلم، بیان کرد: مخاطبان شهرک را به مخاطب عام و خاص تقسیم نمی کنم، بلکه آنان را مخاطبان بادقت و کم دقت می دانم؛ اصلا مهم نیست مخاطب این فیلم تا چه اندازه فیلمباز یا خاص باشد اگر فیلم را با دقت ببیند و در حین تماشا گوشی اش را چک نکند یا حواسش جای دیگری نباشد قصه اصلا گنگ نیست، چرا که ما هر بذری که در قصه گذاشته ایم و به هر سوالی که مطرح کرده ایم، پاسخ داده ایم.
وی افزود: از ابتدا گفته ایم که در جریان روایت شهرک فیلمی قرار است ساخته شود و این آدم ها دارند برای آن فیلم تمرین می کنند و در انتهای فیلم هم مضمون کاغذی که برای این زوج آمد این بود که از فردا فیلمبرداری شروع می شود و شب قبل هم شخصیت مرد داستان از درون پذیرفت که وارد داستان شود و جهان ساختگی به جهان واقعی بدل شد و روح و جان گرفت.
با اکران آنلاین امیدواریم هزینه تولید را در بیاوریم
کارگردان فیلم کوتاه ساعت ساز (۱۳۹۵) در مورد هزینه تولید شهرک گفت: برای شهرک زیر ۴ میلیارد تومان هزینه کرده بودیم و اگرچه این فیلم تا امروز و بیش از یکماه از اکران به فروش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون رسیده است، اما با اکران آنلاین امیدواریم هزینه تولید را در بیاوریم.
وی تاکید کرد: البته که همه فیلم های جدی مشکل اکران دارند و موانع تبلیغاتی زیادی بر سر راه همه فیلم ها هست مثلا عدم همکاری تلویزیون یا بهانه تراشی های جدی که در تبلیغات محیطی ما بود به دیده شدن بیشتر فیلم آسیب زد؛ در حقیقت تا به اینجا بخشی به کمک فضای مجازی و بخشی به واسطه تبلیغات دهان به دهان مردمی فروخته است. ضمن این که در روزهای اخیر ۸ فیلم جدید اکران شدند و به شکل عجیبی تعداد فیلم های اکران زیاد شده و سانس خوب پیدا کردن سخت شده است.
اگر دوباره شهرک را کارگردانی کنم احتمالا در کارگردانی و تدوین، ریتم را اندکی بالاتر می گیرماین نویسنده و کارگردان در مورد بازخوردهای مردمی نسبت به فیلم گفت: از بازخوردهای مردم و منتقدین و تحلیلگران حوزه های مختلف (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) راضی بودم و واکنش های مثبت فراتر از حد انتظارم بود و نقدها و مطالب خوبی در مورد این فیلم نوشته شد.
حضرتی در مورد جدی ترین انتقادی که نسبت به فیلم پذیرفته است، اظهار داشت: این سوال را این گونه پاسخ می دهم که اگر دوباره این فیلم را کارگردانی کنم چه تغییری خواهم داد و احتمالا در کارگردانی و تدوین، ریتم را اندکی بالاتر می گیرم.
وی در انتها بیان کرد: این روزها مشغول نگارش یک فیلمنامه هستم که ترجیح می دهم چیز بیشتری در این باره نگویم.
علی حضرتی به عنوان مدیر ویژه نامه هنری تماشاخانه فعالیت خود را آغاز کرد و پس از آن به تهیهکنندگی تئاتر پرداخت و پس از آن در سال ۱۳۹۲ اولین فیلم کوتاه خود به نام صبح روز بعد را تهیه کرد و سپس سراغ تهیهکنندگی فیلمهای سینمایی خداحافظی طولانی و نیمرخ ها رفت.
حضرتی به عنوان نویسنده و کارگردان نخستین فیلم سینمایی خود به نام سازهای ناکوک را در سال ۱۳۹۸ ساخت. این فیلم به تهیه کنندگی فرشته طائرپور، ماجرا زندگی دو خواهر را روایت میکند.
در سال ۱۴۰۰، شهرک دومین فیلم سینمایی علی حضرتی به عنوان نویسنده و کارگردان و تهیه کنندگی علی سرتیپی ساخته شد. این فیلم که در چهلمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر حضور یافت، ماجرای جوانی علاقمند به بازیگریست که در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول میشود و برای پیوستن به این پروژه باید شرایط ویژه و تمرین های روحی و روانی گروه بازیگران در شهرکی ایزوله شده را بپذیرد.
فیلم سینمایی شهرک از ۱۴ تیرماه ۱۴۰۲ روی پرده اکران قرار گرفته و تا به امروز با گذشت بیش از یک ماه به فروش یک میلیارد و ۲۳۵ میلیونی رسیده است.
فیلم سینمایی «باربی» در چهارمین هفته پیاپی با رساندن فروش خود به ۱.۱۸ میلیارد دلار، به دومین فیلم پرفروش تاریخ کمپانی برادران وارنر تبدیل شد.
به گزارش سینماب خانگی از سینماسینما، «باربی» تقریباً یک ماه پس از اینکه برای اولین بار در صفحه نمایش بزرگ ظاهر شد، به شکستن رکوردها ادامه میدهد و کمدی ساخته «گرتا گرویگ» با فروش ۱.۱۸ میلیارد دلار در گیشه جهانی، عنوان دومین اکران پرفروش تاریخ کمپانی برادران وارنر را به نام خود ثبت کرد.
این فیلم در ادامه اکران خود ۴۵.۱ میلیون دلار از ۷۵ بازار بینالمللی به دست آورد تا فروش خارجی خود را به ۶۵۷.۶ میلیون دلار برساند. «مارگو رابی» و «رایان گاسلینگ» در این فیلم بازی میکنند، فیلمی که با پشت سر گذاشتن انیمیشن «منجمد ۲» ساخته «جنیفر لی»، رکورد پردرآمدترین فیلم یک فیلمساز زن در تمام اداوار را نیز به خود اختصاص داده است.
همچنین فیلم علمی تخیلی «مگ ۲: گودال» ۴۳.۷ میلیون دلار از محل اکران در ۷۵ کشور به دست آورد و مجموع فروش بین المللی خود را به ۲۰۲.۸ میلیون دلار رساند. این فیلم شخصیت «جوناس تیلور» (با بازی جیسون استاتهام) را به تصویر میکشد که در حال تحقیق روی نوعی کوسه منقرض شده است که با توجه به کمبود نسلش در اسارت نگهداری میشود. این کوسه نادر در مکانی بنام درازگودال ماریانا پیدا شده که بسیاری از افراد بدنبال کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه هستند و…
از سوی دیگر فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی«کریستوفر نولان» همچنان در گیشه جهانی تاثیرگذار است و ۳۲ میلیون دلار به فروش خود اضافه کرده و توانسته مجموع فروش بین المللی خود را به ۳۸۵ میلیون دلار برساند. این درام با درجه سنی «R» درباره «جی رابرت اوپنهایمر» یکی از نیروهای محرکه ساخت بمب اتمی است که در سراسر جهان ۶۴۹ میلیون دلار به دست آورده است. این فیلم با پیشی گرفتن از «نجات سرباز رایان» و «دانکرک»، هم اکنون پردرآمدترین فیلم تاریخ سینما درباره جنگ جهانی دوم است.
فیلم سینمایی «گرنتوریسمو بر اساس داستان واقعی» شرکت کلمبیا پیکچرز نیز عرضه بینالمللی خود را با ۱۰.۷ میلیون دلار از ۳۰ بازار بزرگ آغاز کرد. این فیلم به ویژه در فرانسه ۲.۳ میلیون دلار درآمد داشت، پس از آن انگلستان با ۱.۳ میلیون دلار و استرالیا و آلمان با یک میلیون دلار در رتبههای بعدی قرار گرفتند. این فیلم که اقتباسی از بازی ویدیویی است از تاریخ ۲۵ آگوست در آمریکا اکران میشود.
کارگردان «شیر سنگی» گفت: امیدوارم بازیگران جوان به جز بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزتالله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور مسعود جعفریجوزانی نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته ۱۴ مرداد ماه برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی تاریخی برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، مسعود جعفریجوزانی با بیان اینکه اگر بخواهیم فیلمساز شویم ابتدا باید اجزای آن را به خوبی بشناسیم، گفت: زمانی که ما درس سینما میخواندیم، هنوز سینما جدی گرفته نمیشد و وقتی درباره آن صحبت میکردیم گاهی با تمسخر میگفتند مگر سینما، خواندن میخواهد؟! آن دوران به غیر از مارکسیستها بقیه به سینما به چشم تفریح نگاه میکردند. در واقع از نیمه دهه ۶۰ میلادی به بعد سینما جدیتر گرفته شد.
لحظههای ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست
جعفری جوزانی با بیان اینکه در جوانی فیلمهای زیادی میدیده است تا از آنها درس بگیرد، افزود: من معتقدم سینما، بیش از هر هنر دیگری نیاز به بسترسازی دارد. زمانی که ما جوان بودیم تماشای فیلم به آسانی امروز نبود که در خانهها همراه با خانوادهمان ببینیم. معمولا فیلم خوب اینگونه است که اگر کسی از شما خواست داستان آن را تعریف کنید، نتوانید و به او بگویید باید خودت فیلم را ببینی؛ چرا که لحظههای ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست. دلم برای آنگونه سینما تنگ شده؛ به نظرم لحظههای نابی که تعریف کردنی نیستند، خود سینما است.
وی ادامه داد: متاسفانه در دانشگاهها کلاس «درک فیلم» نمیگذارند ؛ کلاسی که در آن هفتهای یک فیلم نمایش دهند و از تماشاگران بخواهند درک خود را نسبت به آن اعلام کنند. درک فیلم نوعی بسترسازی است که در جامعه بوجود میآید.
کارگردان فیلم سینمایی «شیرسنگی» با تاکید بر اهمیت درک فیلم، گفت: در دانشگاه کلاسهای زیادی داشتیم اما کسی به ما آموزش نداد چگونه بنویسیم و چگونه فیلم را درک کنیم؛ مفاهیم فیلمسازی را همه میدانستیم ولی افراد کهنه کاری که فلسفه مونتاژ را میدانستند و آموزش میدادند بسیار کم بودند. اگر سینما بخواهد قصه بگوید مهم این است که من از آن قصه و آن فیلم چه حس کردم، اینکه بازیگر یک فیلم چگونه آمد و با چه حالتی آمد در سینما مهم است زیرا در درک فیلم تاثیر میگذارد.
وی ادامه داد: کسانی که سینما میخوانند باید نسبت به جهان و هستی نگرشی متفاوت داشته باشند و تلاش کنند که اگر سینما میآورند همراه آن حس و فلسفه را نیز بیاورند. مثلا، آلفرد هیچکاک فیلم «طناب» را که با یک شات ساخت مفهومی را منتقل میکرد و در واقع میخواست پاسخی به مونتاژ سینماگران مارکسیست داده باشد.
جعفریجوزانی با بیان اینکه امروز اتفاقات نوینی در سینما میافتد، بیان داشت: مثلا میتوان با انواع لنز در فیلم به تماشاگر بگویید کجا را نگاه کند و وقتی به این ظرافتها نگاه میکنیم میبینیم سینمای هر فردی با فرد دیگر متفاوت است؛ هیچکس، شبیه فرد دیگر نیست و هر کدام از ما مانند اثر انگشت متفاوتیم؛ حتی اگر بخواهیم داستان یکسانی بسازیم.
با چیدن واژهها کنار هم میتوانید خود را پیدا کنید
وی ادامه داد: من معتقدم اگر میخواهید بنویسید، حتما موضوعی شما را آزار میدهد که میخواهید درباره آن بنویسید و اگر آن موضوع را برای کسی تعریف کردید یا میخواهید تعریف کنید یعنی آن داستان به پختگی کامل نرسیده و میخواهید نظر دیگران را هم بدانید. بنابراین قلم را بردارید و از آنچه میاندیشید بنویسید حتی اگر بد بنویسید؛ حتی اگر آغاز ، میانه و پایان خوبی نداشته باشد زیرا قطعا جواهری در آن است که با جادوی نوشتن به موضوع میرسید تا جایی که موضوع شما را با خود درگیر میکند.
جعفری جوزانی با بیان اینکه به دنبال آنچه رسم است نروید، گفت: در دنیا داستانی نیست که گفته نشده باشد اما وقتی شما بنویسید یک موضوع دیگر است و تفاوت دارد. ما نمیدانیم چقدر توانایی در وجود ما است و کمکم خود را کشف میکنیم و تا جایی پیش میرویم که گویا هزاران آدم درون ما زندگی میکنند بنابراین خلاق باشید، واژهها را کنار هم بچینید تا خود را پیدا کنید. پس از نوشتن فیلمنامه، دکوپاژ خودش شکل میگیرد و آن زمان است که باید استوری بورد طراحی کنید ولی زمان ساخت فیلم به آن متکی نباشید و شرایط دیگر را هم در نظر بگیرید زیرا در غیر این صورت فیلم خوبی از آب درنمیآید.
وی با اشاره به اینکه زنده یاد مرتضی ممیز پوستر فیلمهای «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» را طراحی کرده است، بیان داشت: ممیز از من خواست فیلم را ببیند تا بتواند پوستر را طراحی کند. سه بار فیلم را دید، فیلمی که آن زمان بدون تدوین و موسیقی متن بود و تماشای آن چند ساعت طول می کشید. در نهایت پوستر فیلم را طراحی کرد که بیان کننده فضای فیلم بود. وقتی پوستر فیلم را میبینید، باید متوجه شوید که با چه نوع فیلمی روبرو هستید در غیر این صورت کاری بیهوده است.
جعفری جوزانی با بیان اینکه سینماگر باید همه چیز را ببینند و هر دیدنی دیدن نیست، گفت: فیلمساز نکات ریز را میبیند ، احساس بشر را درک میکند و معنی نگاه را میفهمد. زمین و زمان با یک فیلمساز واقعی حرف میزند. گاهی با یک جمله و یا یک متن، هم میزانسن مشخص میشود، هم شخصیت پردازی و هم زمان و مکان؛ مانند: «همه اهل شیراز میدانستند که داش آکل و کاکا رستم سایهی یکدیگر را با تیر میزدند.»
وی با اشاره به ریتم در سینما گفت: پیش از این در سینما تقطیعها و کات را ریتم میدانستند در حالیکه این ریتم نیست. ریتم مجموعهای از حرکت دوربین، حرکت بازیگر، خطوط و رنگ، نور و تقطیع است.
وی در پایان با ذکر خاطرهای از علی نصیریان در فیلم «شیرسنگی» بیان کرد: به خاطر دارم برای این فیلم همه در یک خانه روستایی شبها میخوابیدیم و هیچ کدام از بازیگران اعتراضی نداشتند. من هنوز هم معتقدم هیچ بازیگری مانند علی نصیریان نمی توانست نقش مورد دلخواه من را در این فیلم بازی کند. امیدوارم بازیگران جوان هم به جزء از بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.
ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانوادهای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقهمند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش میخوانده و او را تشویق میکرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.
او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه میکرد، میگوید: «در آن زمان به میدان ارک میرفتیم و با ماشین گویندگان را به بیسیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامهها زنده پخش میشد، میبردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی میآمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی میآمد به صورت زنده پخش میشد.»
علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهرههایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.
طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانشآموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامهها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.
در دوره شکوه خیابان لالهزار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربههای جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.
خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» میخواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.
او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.
سال ۲۷ به طور جدیتری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیوییاش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد. در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایهریزی کردند. علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد. با وجود برنامههایی مانند «داستان شب» و نمایشهای رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.
گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمیشد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمیآوردم. اول به باور خودم فکر میکردم و بعد هم به باور مخاطب. خندهام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.
ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگیهای بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، میتوان از سوفیا لورن نام برد.
دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.
ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد. کوشان آن زمان میترا فیلم را راهاندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.
بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلمهایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکشها» ساخته محمد بزرگنیا و … حضور خود را روی پرده نقرهای تداوم بخشید.
او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازیهای خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.
روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است: در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آنها را می پسندیدم و نه آنها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامههای مختلفی را کارگردانی میکردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آنها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری میکردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.
وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، میگفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق میورزیدیم، عاشقانه کار میکردیم و باهم اثری بوجود میآوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطرههایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سالها وقتی من را میبینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.
او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز میکنند.
علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.