کیوان امجدیان: بازتولید سینمای آبگوشتی و تهدید دستاوردهای فرهنگی

در دوره گذشته، سازمان سینمایی با تمرکز بر نجات سینماها از ورشکستگی ناشی از کرونا، سیاست افزایش فروش گیشه را ــ با هر روش قانونی ــ در پیش گرفت. حمایت از فیلمهای کمدی سطحپایین به راهحلی سریع تبدیل شد. آمارهای فروش چشمگیر این فیلمها چنان مدیران را شیفته کرد که گویی مأموریت سازمان، ترویج همین آثار است. در این روند، فیلمهای اجتماعی، سیاسی و تجربی به حاشیه رانده شدند و این آغاز فاجعه بود.

ریشه‌یابی فاجعه:
سینمای ایران در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ با عنوان «فیلمفارسی» یا «سینمای آبگوشتی» شناخته می‌شد؛ سرگرمی‌های مبتنی بر رقص و آواز که سودآوری کلانی داشتند. مثلاً فیلم «گنج قارون» در زمانی که قیمت یک خانه اعیانی ۶۰ هزار تومان بود، ۳ میلیون تومان فروخت (معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان امروز). هر کمپانی سالانه ۱۰ فیلم می‌ساخت و درآمدی نجومی کسب می‌کرد.

ورود فیلمسازانی مثل بیضایی و کیمیایی در دهه ۴۰، جریان نوگرایی را ایجاد کرد که با مقاومت شدید صاحبان سینمای بازاری روبه‌رو شد. فشارها تا حدی بود که بدون وقوع انقلاب، این جریان احتمالاً شکست می‌خورد. پس از انقلاب، فضای فرهنگی تغییر کرد و سینمای فکور رشد یافت، اما از دهه ۷۰، جریان فیلمفارسی با عنوان‌های جدیدی مانند «سینمای گیشه» بازگشت تا ذائقه مخاطب را به سمت سرگرمی‌های سطحی بازگرداند.

نتیجه:
سیاست‌های کوتاه‌مدت سازمان سینمایی، تکرار چرخه‌ای خطرناک است که پیش‌ازاین، سینمای ایران را به ورطه ابتذال کشاند. امروز نیز اولویت دادن به گیشه بر کیفیت، تهدیدی برای دستاوردهای فرهنگی دهه‌های اخیر محسوب می‌شود

خروج از نسخه موبایل