رسانه سینمای خانگی- جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران باید مؤلف باشد

کارگردان «بعدازظهر» با اشاره به اینکه فیلم کوتاه از منظر درام، قواعد متفاوتی از سینمای بلند دارد، گفت: در زمینه نگارش فیلمنامه‌هایی که به طور اختصاصی برای ساخت فیلم کوتاه نوشته شده باشند، دچار خلأ هستیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امیرعباس ربیعی که فعالیت حرفه‌ای خود را از عرصه کارگردانی سینمای کوتاه آغاز کرده است، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، درباره تجربه همراهی خود با این رویداد در سال‌های گذشته به‌ عنوان فیلمساز و عضو هیئت انتخاب، اظهارداشت: سال گذشته که در هیئت انتخاب جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشتم، مهمترین ویژگی جشنواره مواجهه ما تنوع ژانری آثار بود.

وی گفت: به این معنا که از گونه‌های مختلف در ویترین جشنواره فیلم داشتیم و غالب فیلم‌ها هم آثاری با کیفیت بودند. در جشنواره سی و نهم حدود ۵۰ فیلم انتخاب شدند که اکثر بازخوردها نسبت به اکران این آثار در ایام جشنواره، همین تنوع آنها بود.

ربیعی افزود: در هر مجموعه اکران که چند فیلم کوتاه در کنار یکدیگر روی پرده می‌رفت، شاهد موضوع‌های متنوع و ژانرهای متفاوت در آثار بودیم و این ویژگی طبیعتا برای مخاطبان جشنواره بسیار جذاب بود. اینگونه نبود که مخاطبان فیلم‌هایی شبیه به هم ببینند و در هر نوبت می‌توانستند شاهد تجربه‌های متنوعی باشند.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: در دوره‌های قبل‌تر غالبا شاهد فیلم‌های اجتماعی در جشنواره بودیم اما در دوره گذشته از ژانر فانتزی و وحشت گرفته تا کمدی، شاهد حضور آثار متنوعی بودیم. به همین دلیل هم مخاطبان از فرآیند انتخاب آثار راضی بودند.

سینمای کوتاه مقدمه‌ای برای سینمای بلند نیست

کارگردان «ماه در خانه» درباره اینکه آیا فیلم‌های کوتاه از نظر تکنیکی پیشرفت می‌کنند و در زمینه فیلمنامه هنوز با ضعف‌هایی مواجه هستند؟، اظهارداشت: از نظر فنی وضعیت فیلم‌های کوتاه نسبت به آثار سینمایی دیگر چندان متمایز نیست و فاصله تکنیکی این تجربه‌ها بسیار کم شده است. به‌ خصوص از زمانی که با ورود ابزار دیجیتال، فیلمسازی ساده‌تر شده و تکنولوژی پیشرفت کرده است حتی در اجرا و مدل کارگردانی فیلم‌های کوتاه هم شاهد نزدیک شدنشان به تجربه‌های سینمایی بلند هستیم اما آنچه غالبا در میان بچه‌های فیلم‌کوتاه به اشتباه جا افتاده، این است که فکر می‌کنند سینمای کوتاه مقدمه‌ای برای سینمای بلند است، در حالی که اینگونه نیست.

ربیعی تأکید کرد: نگارش فیلمنامه در مدیوم سینمای کوتاه، قواعد خاص خودش را دارد. برای همین ما در زمینه نگارش فیلمنامه‌هایی که به طور اختصاصی برای ساخت فیلم کوتاه نوشته شده باشند، دچار خلأ هستیم.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: برخی فیلم‌های کوتاه گویی سکانسی از یک فیلم بلند هستند و یا قصه‌های بلندی هستند که برای کوتاه شدن، خلاصه‌ شده‌اند! این در حالی است که فیلم کوتاه اساسا از منظر درام، قواعد متفاوتی از سینمای بلند دارد و باید در مراحل آموزشی روی این نکات بیشتر متمرکز شویم. مراکزی که فیلمساز فیلم کوتاه تربیت می‌کنند باید این نکته را گوشزد کنند که ساخت فیلم کوتاه، یک مدیوم مستقل است، نه اینکه تمرینی برای ساخت فیلم بلند باشد.

ماجرای فیلم‌های کوتاه «لاکچری»

ربیعی درباره اینکه آیا استفاده از عوامل فنی حرفه‌ای می‌تواند ضعف‌های فیلمنامه را در یک فیلم‌کوتاه بپوشاند؟ بیان کرد: بله، این اتفاقی است که در برخی از آثاری که در هیئت انتخاب دیدیم، مشهود بود. اینها آثاری بودند که به آنها آثار «لاکچری» می‌گویم! آثاری که پول زیادی خرج آنها می‌شود، عوامل‌شان هم همه سینمایی هستند اما به نظر می‌رسد کارگردان در حال دوپینگ با عوامل است! البته فیلم‌هایی هم که فضایی کاملا متفاوت با این فضا داشته باشند، زیاد بود، فیلم‌هایی که عوامل‌شان ناشناخته بودند اما به‌ راحتی می‌توانستید آنها را کشف کنید.

وی افزود: امروز در سینمای بلند کارگردانی می‌کنم، یکی از امتیازاتی که تماشای این فیلم‌های کوتاه برایم داشت، انتخاب بازیگرانی گمنام از شهرهای مختلف بود که به نظر استعدادهایی ویژه و درجه یک بودند. حتی درباره عوامل پشت دوربین هم در این فرآیند استعدادهای تازه‌ای کشف می‌شوند که برخی شاید تجربه‌های اول‌شان بوده اما مشخص است که استعداد بالایی برای حضور در این عرصه دارند.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران درباره تأثیر حضور در این جشنواره بر کیفیت فیلمسازی کارگردانان سینمای کوتاه گفت: به نظرم این جشنواره جایگاه موثری بر کلیت و جریان سینمای ایران دارد. این رویداد در جریان‌سازی و معرفی فیلمسازانی که می‌توانند آینده سینمای ایران را شکل دهند، بسیار موثر است.

کارگردان «ولد» بیان کرد: آنچه مهم است این است که مطابق آنچه در سیاستگذاری دوره گذشته هم مورد توجه قرار گرفته بود، این رویداد به‌ عنوان یک جشنواره مولف شناخته شود، تا اینکه بخواهد تقلیدی از رویدادهای معتبر جهانی باشد. ما فرهنگ خاص خودمان را داریم و سینمای ایران در دنیا به‌ عنوان یک سینمای مولف شناخته می‌شود. جشنواره فیلم کوتاه تهران سال گذشته این رویکرد را داشت که براساس معیارهای خودش، هم در فرم برگزاری و هم در محتوا، روی پای خودش ایستاد.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان ماه امسال برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- حمایت مشروط مرکز گسترش از آثار مستند، تجربی و انیمیشن

محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی بیان کرد که از رویدادهایی که به توسعه فرهنگی کمک کند حمایت می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با مهدی حیدری رئیس نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی و جمعی از مدیران این رویداد دیدار کرد.

در ابتدای این جلسه مهدی حیدری با اشاره به اهداف برگزاری این رویداد گفت: جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی در مقطعی حساس از تاریخ کشورمان راه اندازی شده و تمرکز اصلی آن بر حفظ وحدت ملی و تاکید بر انسجام میان همه اقوام ایرانی است. برای آغاز به کار این جشنواره ۲ سال کار پژوهشی صورت گرفته و برای برگزاری چنین رویداد بزرگی کارگروه‌های مختلف متشکل از هنرمندان، فیلمسازان، استادان دانشگاه و کارشناسان پژوهش در حوزه اقوام، کارهای تحقیقی زیادی انجام داده اند.

وی درباره حضور کمال تبریزی در مقام دبیری جشنواره بیان کرد: از همان ابتدا به جهت استراتژیک بودن موضوع اقوام و اهمیت و اعتباری که برای جشنواره در نظر داشتیم، دبیری این رویداد را به آقای کمال تبریزی پیشنهاد دادیم و وی هم به ما اعتماد و همراهی‌مان کرد. در تلاش هستیم که جشنواره در مسیری درست حرکت کند و بتوانیم ۹ تا ۱۴ آبان ماه میزبان شایسته‌ای برای همه هنرمندان و اقوام ایرانی از ترک و لر و کرد تا بلوچ و فارس و عرب و … باشیم.

حیدری درباره اهمیت حمایت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از جشنواره ادامه داد: مستند یکی از مهم‌ترین قالب‌هایی است که می‌تواند موضوع اقوام ایرانی و مولفه‌هایش را نشان دهد. از این رو حمایت مرکز گسترش به عنوان مهم‌ترین متولی سینمای مستند و تجربی در کشور و پایگاه اصلی مستندسازان از جشنواره فیلم اقوام ایرانی اعتبار ویژه‌ای را برای این رویداد به دنبال خواهد داشت.

حمیدی مقدم هم در این جلسه با بیان اینکه برگزاری جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی و موضوع محوری آن نویدبخش اتفاقاتی خوب خواهد بود، گفت: یکی از اهداف برگزاری جشنواره‌ها، توسعه فرهنگی است و وقتی جشنواره‌ای به همت بخش خصوصی بتواند این هدف را برعهده بگیرد، نویدبخش اتفاقات و دستاوردهای خوبی خواهد بود.

وی افزود: جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به جهت موضوع خود، بیش از هر چیز تنوع و رنگی را در خود نهفته دارد که می‌تواند این رویداد را از سایر رویدادهای سینمایی متمایز کند. همچنین در شعار خود «اقوام؛ ریشه ایران» نیز این ویژگی را مستتر دارد. این جشنواره در تبریز برگزار خواهد شد و تمرکززدایی از پایتخت می‌کند که همه این‌ها خوب است.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی یادآور شد: مرکز گسترش از هر اقدامی که در مسیر توسعه سینما به ویژه در استان‌ها و شناسایی و جذب استعدادها باشد، حمایت می‌کند. ما در رویکرد جدید خود استعدادهای جوان را رصد و شناسایی می‌کنیم. تبریز و اردبیل نیز ۲ نقطه پرشور در فیلمسازی مستند بوده‌اند.

حمیدی مقدم ادامه داد: کمک به گسترش عدالت فرهنگی مورد حمایت ماست و مرکز گسترش در اموری از جمله ارسال آثار مرتبط خود به جشنواره اقوام ایرانی و امور رسانه‌ای و اختصاص امکان استفاده از ظرفیت‌هایش به این رویداد، همراه جشنواره خواهد بود. امکان برگزاری جلسات پیچینگ و حمایت از ایده‌های درخشان شرکت کننده در پیچینگ جشنواره هم می‌تواند مورد توجه مرکز گسترش باشد.

نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به دبیری کمال تبریزی و توسط موسسه فرهنگی هنری فصل هنر از ۹ آبان الی ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۲ در تبریز برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- دارو درد سینمای کودک چیست؟

متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، امید نیاز کارگردان سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: جشنواره فیلم کودک تنها برای سیگار فروش نزدیک به هتل هنرمندان و تورهای گردشگری اصفهان دستاورد دارد چرا که آن ها از برگزاری این جشنواره منافع زیاد می برند و متأسفانه سینمای ایران و سینماگران حوزه کودک و نوجوان هرگز شاهد دستاورد جدی در این رویداد نبوده اند.

کارگردان فیلم سینمایی «همسر دات کام» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه تجربه ثابت کرده ما در سینمای کشورمان به ویژه سینمای کودک و نوجوان دنبال انجام کارهای مفید نیستیم.

وی یادآور شد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان یک زمان به جشنواره های معتبری مثل جیفونی تنه می زد و هم راستا با آن ها در حال حرکت بود. در روزگار نه چندان دور ویترین سینمای ایران با فیلم های کودک بود و در دنیا سینمای ایران را با آثار درخشانی مانند «بچه های آسمان» و «خانه دوست کجاست؟» می شناختند اما متأسفانه امروزه به دلیل سهل انگاری مدیران فرهنگی و سینمایی کار این سینما به جایی رسیده که جز ویران سرایی از آن باقی نمانده است.

نیاز سپس با اشاره به برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان تصریج کرد: آفتابه لگن هفت دست ولی شام و نهار هیچی بهترین توصیف برای این رویداد است! حقیقتاً من نمی دانم چرا مدیران سینمایی سراسیمه چند ماه مانده به برگزاری این رویداد چند تله فیلم بی ارزش افتضاح و عاری از فرهنگ و هنر را می آورند و جدول نمایش پر می کنند و با افتخار می گویند که جشنواره برگزار کرده اند؟

این سینماگر متذکر شد: جشنواره ای که فیلم هایش اکران عمومی نمی شود چه ثمری دارد؟ جشنواره ای که جایی برای تبادل افکار و اندیشه ها نیست اصلاً چرا باید برگزار شود؟ جشنواره ای که حتی توان آن را ندارد که فیلمسازان را با هم آشنا کند بود و نبودش چه معنایی دارد؟ جشنواره ای که یک بازار فیلم درست ندارد و نمی تواند با دنیا ارتباط برقرار کند چرا باید برگزار شود؟

کارگردان فیلم سینمایی «ب-۱۲» خاطرنشان کرد: مهمترین ضلع سینمای کودک و نوجوان مخاطب است که متأسفانه سال های متمادی است این سینما مخاطبان خود را نیز از دست داده است. گذشت زمانی که فیلم هایی مانند «پاتال و آرزوهای کوچک» و «مدرسه موش ها» و آثار مجید مجیدی و زنده یاد عباس کیارستمی و… تولید و اکران می شد و مردم با جان و دل به تماشای آن ها می رفتند و در جشنواره های خارجی هم از آن ها استقبال می شد.

نیاز تأکید کرد: سینماگران حوزه کودک و نوجوان امروزه به دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و عدم انگیزه بیکارند. من به عنوان عضو کوچکی از سینمای کودک امکان کار ندارم. وقتی فیلمنامه کودک را به دفتر هر تهیه کننده ای می برم می گوید کار کودک نمی کنم چون بازار ندارد چون اکران درست نمی گیرد؛ متأسفانه هرچه می کشیم از سیاست گذارانی است که حتی از تأمین یک باکس اکران برای فیلم های کودک هم عاجز هستند.

وی در همین راستا ادامه داد: متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است! متأسفانه حتی با تغییر مدیران اتفاقی رخ نمی دهد چرا که خانه از پای بست ویران است. ما کلی جشنواره در سینما داریم اما هیچ خروجی ندارند و نهایت کارمان در سینما این شده که مخاطبان به سمت فیلم هایی مانند «فسیل» بروند!

نیاز در پایان این گفتگو افزود: آقایان از خودتان سوأل کنید چرا هنرمند در خانه است؟ چرا دولت سازوکار فرهنگی برای اکران و بازگشت و عرضه محصول آن ها ندارد؟ چرا برخی نگاه ها به سینمای کودک و نوجوان ساده انگارانه است؟ چرا کسی به دغدغه های سینماگران اهمیت نمی دهد؟

رسانه سینمای خانگی- «بیچارگان» شیر طلایی ونیز را بردند

مراسم اختتامیه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز با اعطای جایزه شیر طلایی بهترین فیلم به «بیچارگان» ساخته کارگردان یونانی «یورگوس لانتیموس» برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هیات داوران جشنواره فیلم ونیز درحالی نهایتا جایزه نخست جشنواره به فیلم «بیچارگان» اختصاص داد که این فیلم از سوی منتقدان نیز بیشترین آرای مثبت را در میان ۲۳ فیلم بخش مسابقه اصلی به خود اختصاص داده بود. 

«دیمین شزل» فیلمساز آمریکایی امسال ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی را بر عهده داشت و «جین کمپیون» کارگردان برنده جایزه اسکار و نخل طلا، «مارتین مک دونا» کارگردان برنده جایزه اسکار و «لورا پویتراس» مستندساز برنده جایزه اسکار و شیر طلایی ونیز در کنار «میا هانسن-لاو» کارگردان تحسین شده فرانسوی، «صالح بکری» بازیگر فلسطینی، «سانتیاگو میتره» فیلمساز آرژانتینی و همچنین «شو چی» بازیگر چینی، دیگر اعضای هیات داوران را تشکیل می‌دهند.

«بیچارگان» به کارگردانی «یورگوس لانتیموس» بر اساس رمانی به همین نام نوشته «آلاسدایر گری» ساخته شده و  در آن بازیگرانی چون «اما استون»، «مارک رافلو»، «ویلم دفو»، «رامی یوسف» و «جراد کارمایکل» حضور دارند. داستان فیلم درباره یک زن جوان ویکتوریایی است که اقدام به خودکشی می‌کند اما توسط یک دانشمند دیوانه نجات می‌یابد. او به‌همراه وکیلی فاسد فرار می‌کند و به سفر ماجراجویانه سوررئالیستی به‌منظور خودشناسی و رهایی می‌رود.

فهرست برندگان هشتادمین جشنواره فیلم نیز از این قرار است:

بخش مسابقه اصلی 

شیر طلایی بهترین فیلم: «بیچارگان» به کارگردانی «یورگوس لانتیموس»

شیر نقره‌ای جایزه بزرگ هیات داوران: «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی «ریوسوکه هاماگوچی»

شیر نقره‌ای بهترین کارگردان: «متئو گارونه» برای فیلم «لوکاپیتانو»

جایزه ویژه هیات داوران: «مرز سبز» به کارگردانی «آگنیشکا هولاند»

جام ولپی برای بهترین بازیگر زن: «کایلی اسپینی» برای فیلم «پریسیلا»

جام ولپی برای بهترین بازیگر مرد: «پیتر سارسگارد» برای فیلم «خاطره»

جایزه بهترین فیلمنامه:  «پابلو لارین» و «گیرمو کالدرون» برای فیلم «شمارش»

جایزه مارچلو ماسترویانی برای بهترین بازیگر نوظهور جشنواره: «سیدو سار» برای فیلم «لوکاپیتانو»

بخش افق‌ها

بهترین فیلم: «توضیح برای همه چیز» به کارگردانی «گابور رایز»

بهترین کارگردان: «میکا گوتاوسن» برای فیلم «بهشت درحال سوختن است»

جایزه ویژه هیات داوران: «یکشنبه بی‌پایان» به کارگردانی «آلن پارونی»

بهترین بازیگر زن: «مارگاریتا دل فرانسیسکو» برای فیلم «بهشت»

بهترین بازیگر مرد: «ترگل بولد-اِردنه» برای فیلم «شهر باد»

بهترین فیلمنامه: «بهشت» از «انریکو ماریا آرتاله»

بهترین فیلم کوتاه: «یک سفر کوتاه» به کارگردانی «ارنیک بیکری»

شیر آینده جایزه لوئیجی دی لورنتیس برای اولین فیلم: «عشق یک اسلحه است» به کارگردانی «لی هونگ-چی»

بخش افق‌های اکسترا

بهترین فیلم از نگاه مخاطبان: «شادی» ساخته «میکائلا رامازوتی»

کلاسیک ونیز

بهترین مستند در مورد سینما: «خیلی ممنون» به کارگردانی «الکس براورمن»

بهترین فیلم بازسازی شده: «حرکت» ساخته «شینجی سومای»

پیش از این جایزه بهترین فیلم از نگاه هیات داوران فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) در بخش رقابتی به فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته «ریوسوکه هاماگوچی» فیلمساز ژاپنی و جایزه بهترین فیلم بخش افق‌ها و دیگر بخش‌های جنبی نیز به فیلم «یکشنبه بی‌پایان» به کارگردانی «آلن پارونی» اعطا شده بود. 

هشتادمین جشنواره فیلم‌ ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار شد. 

رسانه سینمای خانگی- برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران یک «باید» است

استاد دانشگاه و از اعضای پیشکسوت انجمن سینمای جوانان ایران معتقد است: برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر یک مطالبه اصولی برای فیلمسازان است و هر دولتی که آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، یحیی رحمتی استاد دانشگاه و از اعضای باسابقه و فعال در مراکز انجمن سینمای جوانان ایران در دهه ۷۰، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران درباره سال‌های ورود خود به انجمن به خبرنگار ایرنا گفت: در اواخر دهه ۶۰ بود که همکاری‌ام را با سینمای جوان آغاز کردم و آن هم زمانی بود که سیدرضا میرکریمی رییس انجمن جوانان زنجان بود. آشنایی قبلی هم با او داشتم و ورودم هم همزمان با برگزاری برخی جشنواره‌های استانی بود. همین جشنواره‌های استانی بعدها تبدیل به جشنواره‌های منطقه‌ای شد.

وی افزود: من از خانواده‌ای پرجمعیت بودم که همه اعضای آن نسبتی با فعالیت‌های هنری داشتند. همین پشتوانه باعث شد که من حوالی سال ۶۸ به عکاسی علاقه‌مند شوم و فعالیت حرفه‌ای خودم را هم قبل از فیلمسازی با عکاسی آغاز کردم. همزمان علاقه به خواندن داستان‌های کوتاه داشتم. داستانی به نام «کودک و شمشیر»‌ از نویسنده‌ای فرانسوی خواندم که به آن علاقه‌مند شدم و با اقتباس از آن فیلمنامه‌ای نوشتم و نام «نگهبان» را برایش انتخاب کردم. برای اولین بار در حدفاصل سال‌های ۶۹ و ۷۰ فیلمسازی را هم تجربه کردم. بعدها البته عکاسی را هم رها نکردم. بعدها در فرآیند تحصیلات به سمت صنایع دستی گرایش پیدا کردم که این گرایش خیلی هم انتخابی نبود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره فعالیتم در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، شاید کمی از فیلمسازی فاصله گرفتم اما عکاسی را هیچ‌گاه رها نکردم. در کنار مسئولیت‌هایی که داشتم، هیچ‌گاه دوربین را کنار نگذاشتم و همواره دوربین عکاسی همراهم بود. همین علایق هم زمینه‌ساز ورود من به انجمن سینمای جوان و فیلمسازی در عرصه سینمای کوتاه بود. در مجموع ۵ فیلم کوتاه ساخته‌ام اما بیشتر تمرکزم بر عکاسی بوده است.

این استاد دانشگاه درباره تجربه‌های خود از حضور در دوره‌های آموزشی انجمن سینمای جوانان ایران گفت: خاطرم هست در دوره‌هایی ما وارد مراکز انجمن شدیم که برخی سینماگران شناخته‌شده امروز مانند سیدرضا میرکریمی هم در این مراکز فعال بودند. فیلمساز دیگری هم که تقریبا با هم وارد مرکز شدیم، بهمن قبادی بود. بعدها بهمن به دانشکده صداوسیما رفت و من به دانشگاه هنرهای زیبا. شهرام علیدی هم از دیگر فیلمسازان هم‌دوره ما بود که در حال حاضر در فرانسه حضور دارد و با فیلمی که در عراق ساخته بود در جشنواره کن هم حضور داشت. از بازیگران هم دوره‌مان هم می‌توانم به حسن معجونی اشاره کنم.

این فیلمساز تأکید کرد: آن دوره‌ها بسیار دوره‌های معتبری بود و من چیزهای زیادی از هم‌دوره‌های خودم آموختم و همچنان خودم را وام‌دار حضور در آن دوره‌ها و دوستانم در آن سال‌ها می‌دانم.

رحمتی درباره رسیدن جشنواره فیلم کوتاه تهران به دوره چهلم هم گفت: مشکل اصلی ما در زمینه برگزاری جشنواره‌ها، مدیرانی هستند که باورهای هنری و فرهنگی‌شان کمرنگ‌تر از محاسبات مدیریتی‌شان است. آن‌ها بیش از هر چیز علاقه به جایگاه‌شان دارند نه فرهنگ و هنر. واقعیت این است که درباره رویدادی مانند فیلم کوتاه تهران هم فکر نمی‌کردیم تا این اندازه استمرار داشته باشد اما به نظرم این استمرار ریشه در همان شبکه سراسری انجمن سینمای جوانان ایران دارد. من همواره در دوره‌ای که مسئولیت داشتم، به دوستان و همکارانم می‌گفتم کاری نکنید که انجام دادنش هزینه داشته باشد، بلکه کاری را انتخاب کنید که انجام ندادنش هزینه داشته باشد.

وی افزود: جشنواره فیلم کوتاه تهران از آن رویدادهایی است که هر دولتی آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت. برگزاری این رویداد به یک مطالبه اصولی در میان فیلمسازان جوان تبدیل شده و بستری است که فرصت ارتباط آن‌ها با مخاطبان را فراهم می‌آورد و استمرار همین مطالبه است که جشنواره را زنده نگه داشته است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره الزاماً زمینه‌ساز رشد فیلمساز نیست

مدرس و مدیر اسبق سازمان سینمایی با اشاره به اینکه جشنواره‌ها نمی‌توانند ضامنی برای رشد و پیشرفت فیلمساز باشند، گفت: فیلمساز در این رویدادها با اشتراک گذاشتن تجربه خود و سهیم شدن در تجربه‌های دیگران می‌تواند به دریافت تازه‌ای از جهان سینما و عناصر بیانی آن برسد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سعید رجبی‌فروتن که سال‌ها به عنوان مدرس دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران آموزش جوانان و فیلمسازان را برعهده داشته است، درباره عملکرد جشنواره بین‌‎المللی فیلم کوتاه تهران در سال‌هایی که پشت سرگذاشته است، به خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این جشنواره در طول ۳۹ دوره برگزاری‌ موفق بوده است که رمز موفقیت آن در استمرار، عبور از ایستایی و پیوند با پویایی و تحول است، به گونه‌ای که هیچ حادثه و تهدید بیرونی حتی اپیدمی کرونا نیز نتوانست مانع از حرکت رو به جلوی آن باشد.

وی گفت: جشنواره فیلم کوتاه، ساختار و اجزای آن از حضور پرشور جوانان فیلمساز، طراوت و تازگی را وام گرفته است و تلاش کرده در هر دوره خلاقیت داشته باشد. مدت‌هاست که جشنواره فقط در نمایش فیلم و حاشیه‌های بخش رقابتی آن خلاصه نمی‌شود و بخش‌های جنبی از جمله نشست‌ها و کارگاه‌های این رویداد هنری خبرساز بوده‌ و کانون توجه سینماگران جوان است.

رجبی فروتن افزود: جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به طور طبیعی در دوره‌های مختلف فراز و نشیب داشت اما هیچ کدام از این پستی و بلندی‌ها، درخشش فیلم‌های جسورانه در بعضی از دوره‌ها را از یادمان نبرد و البته ضعف و نزول بعضی از فیلم‌ها نیز سبب فراموشی دوره‌های این رویداد نشد.

این مدرس فیلمسازی بیان کرد: هر ساله با افزایش ضریب نفوذ جشنواره در دنیا، وضعیت کمی و کیفی آثار به گونه‌ای رقم خورده است که دوره‌های جشنواره مزین به حضور فیلم‌های بدیع و خلاقه می‌شود.

وی گفت: کیفیت فیلم‌های بخش مسابقه به دلیل ذوق و نبوغ فیلمسازان وطنی و غیروطنی اجازه نداده است که استانداردهای جشنواره پایین‌ بیاید. شاید به همین خاطر جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در مقایسه با سایر جشنواره‌ها رقابت بسیار قابل توجهی را شاهد بوده و کار هیئت انتخاب و داوری آن سخت و پرچالش است.

رجبی‌فروتن افزود: پژوهشگران سینما می‌توانند با استناد به فیلم‌های جشنواره بلوغ و وسعت گرامر فیلم کوتاه را رصد کنند و مختصات تازه‌ای را برای ظرفیت‌های بیانی فیلم کوتاه در چارچوب زبان سینما ترسیم کنند.

این مدیر اسبق سازمان سینمایی با اشاره به جایگاه معتبر جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران اظهارداشت: این جشنواره به چنان جایگاهی دست یافته است که کمتر فیلمسازی در جهان می‌تواند آن را نادیده بگیرد. همین مساله مسئولیت مدیران جشنواره را سنگین‌تر می‌کند تا ضمن پایبندی به پروتکل‌های رایج، فضای خوشایند و خاطره‌انگیزی را به‌ ویژه برای میهمانان خارجی فراهم کنند تا سناریوی ایران‌هراسی خنثی شود و هر یک از میهمانان تبلیغ کننده جشنواره به دیگران باشند.

وی با بیان اینکه الگوگیری از برگزاری جشنواره‌های مشابه، ارتقا و بومی‌سازی پاره‌ای از ایده‌ها می‌تواند سبب جذابیت بیشتر جشنواره شود، توضیح داد: جشنواره می‌تواند فرصتی برای توافق با شخصیت‌های حقیقی و حقوقی خارجی باشد تا امکان تهیه بسته‌ای از فیلم‌های آن‌ها برای نمایش در دفاتر انجمن و یا خرید حق رایت آن‌ها برای بارگذاری در پلتفرم‌های موجود فراهم شود.

رجبی‌فروتن گفت: بدیهی است برگزاری نشست رو در رو با فیلمسازان و تکنسین‌های پشت صحنه موفق خارجی فرصتی استثنایی برای شرکت‌کنندگان در جشنواره است که جایگزینی برای آن نمی‌توان یافت‌ و امیدوارم که به این موضوع در جشنواره پیش رو مدنظر قرار بگیرد.

این مدرس فیلمسازی با بیان اینکه جشنواره‌های داخلی و خارجی به تنهایی نمی‌توانند ضامنی برای رشد و پیشرفت فیلمساز باشند، اظهارداشت: جشنواره و برنامه‌های جنبی آن بزنگاهی است که فیلمساز با اشتراک گذاشتن تجربه خود و سهیم شدن در تجربه‌های دیگران می‌تواند، به درک و دریافت تازه‌ای از جهان سینما و عناصر بیانی آن برسد.

وی گفت: تماشای فیلم‌های دیگران، آشنایی با ژانرهای سینمایی، خرق عادت سینماگران در شکستن ساختارهای روایی مألوف و آشنایی‌زدایی از موقعیت‌ها و شخصیت‌ها می‌تواند سبب تحول فیلمساز و حرکت او در مسیر تکامل قلمداد شود.

انجمن سینمای جوانان با جوانان مطالبه‌گر روبه روست

رجبی‌فروتن با اشاره به اینکه انجمن سینمای جوانان ایران برخلاف بسیاری از نهادهای سینمایی استثنائا با جمعیت هدفی روبه روست که به اقتضای جوانی و پرسشگری، مطالبه‌گر هستند، افزود: جمعیت پرشور فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران با تیزبینی، رفتار و گفتار مدیران سینمایی حوزه مورد علاقه خود را دنبال می‌کنند و از آنها خواستار تحول، رفرم و تغییرات متناسب با زمانه هستند.

این مدرس فیلمسازی بیان کرد: انجمن سینمای جوانان ایران و مدیران آن فارغ از آنکه دولت‌های متبوع آنها به کدام گرایش سیاسی وابسته هستند، خود را در برابر جهان پررمز و راز سینما می‌بینند که شاید هیچ عرصه‌ای از جمله سیاست جاذبه‌ای به آن اندازه نداشته باشد.

وی اظهارداشت: در انجمن سینمای جوانان ایران مدیرانی موفق بوده و هستند که با افزایش توانایی‌های خود ضمن جلب اعتماد جامعه مخاطبان یا همان سینماگران جوان، مانعی در پیش پای آنها ایجاد نکنند و به مثابه یک باغبان دلسوز به رشد و باروری آنها کمک کنند.

رجبی‌فروتن گفت: در شرایطی که تحولات فناوری سرعت برق‌آسایی به خود گرفته است، طبیعتا فراهم ساختن تجهیزات مدرن تولید و پس تولید و نیز روزآمدسازی روش‌های تدریس و رفرش کردن منابع و متون درسی می‌تواند بزرگترین خدمت را به آموزش و تربیت فیلمسازان جوان کند.

وی با اشاره به تفاوت انجمن سینمای جوانان ایران با دیگر نهادهای مشابه افزود: تفاوت ماهوی انجمن سینمای جوانان ایران با نهادهای مشابه در به خدمت‌گیری مربیانی است که به جز انتقال آموزه‌های نظری در مسیر تولید، پدرانه کنار هنرجویان و یار و مددکار آنها برای تجربه‌اندوزی هستند.

این مدیر بازنشسته سازمان سینمایی بیان کرد: در دو سال گذشته تشکیل هسته‌های تولید فیلم با محوریت فیلمسازان حرفه‌ای و خوشنام ابتکار تازه‌ای بود که بخش آموزش دفتر مرکزی انجمن مجری آن بود. این اقدام تاثیرات عمیق و ماندگاری را در ذهن و ضمیر هنرجویان ایجاد کرده و مسیر دستیابی آنها به تجربه‌های ناب را کوتاه‌تر می‌کند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان ماه امسال برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- دروغ شاخ‌دار درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران

دوره سی‌ و نهم جشنواره فیلم کوتاه تهران در اوج التهاب‌های سال گذشته برگزار شد تا نشان دهد هنر همیشه زنده است، اما در آن زمان شایعه‌ای مطرح شد که این جشنواره دیگر تاییدیه اسکار را ندارد که این شایعه بعد از یک سال پاسخی جدی دریافت کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، سال گذشته و در آستانه برگزاری سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بود که برخی از طراحان پروژه تحریم این رویداد، شایعه حذف این رویداد از فهرست جشنواره‌های مورد تأیید آکادمی اسکار را مطرح کردند. شایعه‌‌ای که هر چند متخصصان و آگاهان به امور چندان توجهی به آن نشان ندادند، اما در فضای پرسوءتفاهم و ملتهب آن روزها، عده‌ای را به این تردید انداخت که آیا واقعا اعتبار بین‌المللی این رویداد با تهدید مواجه شده و رنگ باخته است؟ تردیدی که پس از گذشت یک سال، با پاسخی قاطع و درخور مواجه شده است. پاسخی که در این گزارش به گوشه‌ای از آن اشاره خواهیم کرد.

یک مرور؛ وقتی اسکار هم تأیید کرد

«امسال در بخش بین‌الملل توانستیم تنها جشنواره دارای تایید اسکار (اسکار کوالیفاید) در ایران شویم. ضمن این که میان کشورهای مسلمان فقط ایران، مصر و ترکیه از چنین امتیازی برخوردارند.» مهرماه ۱۴۰۰ و در آستانه برگزاری سی‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بود که سیدصادق موسوی در مقام دبیر این رویداد در نشست خبری خود، با این جملات از اتفاقی ویژه خبر داد.

اتفاقی که هر چند پشتوانه رقم خوردن آن تجربه ۳۷ دوره برگزاری یک رویداد معتبر در حوزه سینمای کوتاه در ایران بود، اما بی‌شک این اعتبار را در عرصه بین‌المللی ضریبی دوچندان می‌داد. جشنواره فیلم کوتاه تهران، سال‌ها بود که ایران را به یکی از کشورهای فعال در عرصه سینمای کوتاه، در میان کشورهای منطقه تبدیل کرده بود و به همین دلیل هم هر دوره از برگزاری این رویداد با استقبال شمار قابل‌ توجهی از فیلمسازان بین‌المللی همراه می‌شد. براساس آمار اعلام شده از سوی دبیرخانه جشنواره، در سال ۹۸ بالغ‌ بر ۴ هزار فیلم به بخش بین‌الملل سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران ارائه شده بود که این آمار در سال ۹۹ و همزمان با دوره سی و هفتم با جهشی قابل توجه به مرز ۵ هزار اثر نزدیک شد.

در دوره بعد و همزمان با قرار گرفتن نام جشنواره در فهرست رویدادهای مورد تأیید آکادمی اسکار، بالغ بر ۶ هزار و ۴۰۰ فیلمساز بین‌المللی متقاضی حضور در این رویداد شدند که این جهش هم قابل توجه بود. آمار فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران در دوره سی‌ونهم هم به‌رغم همه حاشیه‌سازی‌ها و حتی برخی سنگ‌اندازی‌های عملی، از مرز ۵ هزار نفر پایین‌تر نرفت تا ثابت شود همچنان جایگاه معتبر این رویداد در نگاه فیلمسازان جهانی محفوظ مانده است.

ثبت یک رکورد در پاسخ به یک دروغ!

هر چند در همان دوره سی‌ و نهم و به استناد برگزاری پرشور جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران هم ناکامی گروهی که به‌دنبال اجرای طرح خود برای تحریم این رویداد در میان فیلمسازان داخلی و خارجی بودند، عیان بود، اما آنچه را در فرآیند پذیرش آثار و ثبت فرم تقاضای حضور در جشنواره چهلم رقم خورد، می‌توان قاطع‌ترین پاسخ عملی به دورغ‌پردازی‌ها و حاشیه‌سازی‌های سال گذشته دانست.

براساس متن فراخوان جشنواره که به ۱۲ زبان بین‌المللی ترجمه روی سایت رسمی رویداد قرار گرفت، مهلت مقرر پذیرش آثار در بخش بین‌الملل که از ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ آغاز شده بود در ۱۹ مردادماه ۱۴۰۲ به پایان رسید و در این مدت  ۷۲۱۶ فیلم کوتاه از فیلم‌سازان بین‌المللی فرم تقاضای حضور در جشنواره را پر کردند تا رکورد جدیدی برای جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در زمینه تعداد فیلم‌های دریافت شده توسط دبیرخانه جشنواره در بخش بین‌الملل نسبت به تمامی ادوار گذشته این رویداد ثبت شود.

این آمار به‌صورت جزئی‌تر هم از منظر ترکیب کشورهای متقاضی حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران حائز اهمیت است. براساس آمار رسمی دبیرخانه از تعداد ۷۲۱۶ اثر دریافت شده، آمار کل فیلم‌های ثبت نام شده در بخش بین‌الملل چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، تعداد ۳۳۹۰ فیلم داستانی، ۱۱۱۲ فیلم تجربی، ۱۰۶۸ فیلم مستند  و ۹۳۶ فیلم پویانمایی و ۴۴۵ اثر نیز برای رقابت در جایزه ویژه بخش «حقیقت‌جویان» و ۲۶۵ اثر نیز برای جایزه ویژه بخش «راه ابریشم»، از ۱۳۱ کشور متقاضی حضور در بخش بین‌الملل جشنواره چهلم بوده‌اند. همچنین اسپانیا با ۹۱۳، هند با ۵۵۳، فرانسه با ۴۹۴، آمریکا با ۴۴۸ و چین با ۳۶۷ فیلم کوتاه، ۵ کشور برتری هستند که بیشترین اثر را به این رویداد فرستاده‌اند.

حضوری که دیگر رایگان نیست

ثبت رکورد استقبال فیلمسازان بین‌المللی از جشنواره فیلم کوتاه تهران زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم این رویداد در یک تغییر حائز اهمیت، از این دوره اجرای طرح دریافت مبلغ ثبت‌نام از سوی متقاضیان بین‌المللی را کلید زده است و برخلاف دوره‌های گذشته که به دلیل وجود برخی چالش‌های مرتبط با تحریم و انتقال وجه در سازوکارهای بین‌المللی حضور در این رویداد هزینه‌ای برای فیلمسازان متقاضی به همراه نداشت، ثبت تقاضا رایگان نبوده است.

این همان دستاورد مهمی است که مهدی آذرپندار دبیر جشنواره چهلم فیلم کوتاه تهران، در نشست رسانه‌ای این رویداد اینگونه به آن اشاره کرد: «جشنواره‌های اسکارکوالیفاید اکثرا با دریافت پول اثر می‌پذیرند با توجه به اینکه ما در دریافت پول مشکلاتی داشتیم، این موضوع در سال‌های گذشته رخ نداده بود اما امسال موفق شدیم از بازه زمانی میانی دریافت آثار، فیلم‌ها را با دریافت پول و ورودی پذیرش کنیم امیدواریم از سال آینده بتوانیم این مسیر را بهتر پیش برویم و برای جشنواره درآمدزایی داشته باشیم.»

استمرار این مسیر، نه فقط آینده‌ای درخشان‌تر و معتبرتر از امروز برای جشنواره فیلم‌کوتاه تهران فراهم خواهد آورد که شاهد شکل‌گیری پشتوانه‌ای برای ارتقای اقتصادی چرخه تولید و اکران فیلم‌های کوتاه در سینمای ایارن هم خواهیم بود.

رسانه سینمای خانگی- وودی آلن در سالن تشویق اما بیرون سالن هو شد

نمایش فیلم جدید «وودی آلن» در حالی با تمجید تماشاگران در ونیز رو به رو شد که همزمان بیرون از کاخ جشنواره تجمع اعتراضی علیه این سینماگر ۸۷ ساله برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، پنجاهمین فیلم «وودی آلن» در مقام کارگردان با عنوان «Coup de Chance» در اولین نمایش جهان خود در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم ونیز با استقبال پرشور مردم روبرو شد و این فیلمساز ۸۷ ساله پس از پایان فیلم مهیج فرانسوی‌اش با بازی «لو دو لاژ»، «والری لمرسیه»، «ملویل پوپو» و «نیلز اشنایدر» به مدت پنج دقیقه مورد تشویق قرار گرفت.

با این حال، بیرون از سالن نمایش فیلم وضعیت بسیار متفاوت بود. گروهی از معترضان علیه آنچه که «فرهنگ تجاوز جنسی» در جشنواره ونیز می‌خوانند تظاهرات کردند و درست زمانی که «آلن» روی فرش قرمز قدم می‌زد از جلوی ورودی سینما عبور کردند. معترضان که حدود ۲۰ نفر بودند، شعارهایی از جمله «فرهنگ تجاوز ممنوع» سر دادند.

جشنواره فیلم ونیز امسال به دلیل گنجاندن فیلم‌هایی از کارگردانان متهم به تجاوز جنسی، از جمله «وودی آلن» و «رومن پولانسکی» مورد انتقاد قرار گرفته است.

«Coup de Chance» درباره نقش مهم شانس در زندگی ماست. داستان در مورد فانی (دو لاژ) و ژان (پوپو) است که به نظر زوج ایده‌آلی به نظر می‌رسند و هر دو از نظر حرفه‌ای موفق هستند و در آپارتمانی زیبا در یک محله منحصر به فرد پاریس زندگی می‌کنند و ظاهرا عاشق هم هستند تا وقتی فانی به طور تصادفی با آلن (اشنایدر)، همکلاسی سابق دبیرستان برخورد می کند. آنها به زودی دوباره یکدیگر را می بینند و نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شوند.

«وودی آلن» در نشست مطبوعاتی فیلمش در ونیز در رابطه نقش شانس و اقبال در زندگی گفت: «من در طول عمرم تمجیدهای بسیار زیادی که شاید لایق ان نبوده‌ام و همچنین توجه و احترام زیادی دریافت کرده‌ام. بنابراین، من چیزی جز خوش شانسی نداشتم که امیدوارم ادامه پیدا کند».

سال ۱۹۹۲، «دیلان فارو» دخترخوانده آلن، او را به آزار و اذیت جنسی متهم کرد و اگرچه تحقیقات مدرکی برای اثبات گناه «آلن» پیدا نکرد اما وی نزدیک به سه دهه است که با این اتهامات رو به رو است.

«آلن» پیش از این درباره ادعاهای دخترخوانده‌اش گفته است: «چند دهه پیش این ادعاها مطرح شد، پرونده به طور کامل توسط کلینیک سوء‌استفاده جنسی از کودکان در بیمارستان ییل نیو و سازمان رفاه کودکان نیویورک مورد بررسی قرار گرفت. آن‌ها چند ماه روی این قضیه کار کردند و مستقلاً نتیجه گرفتند هیچ تعرضی در کار نبوده است. در عوض، آن‌ها متوجه شدند که احتمالاً یک کودک آسیب‌پذیر از سوی مادر عصبانی‌اش که درگیر طلاقی پرتنش بوده، راهنمایی شده تا این داستان را سرهم کند». 

جنجال‌هایی پیرامون «آلن» به دنبال اتهامات سو استفاده از «دیلن فارو» در مستندی از کمپانی HBO محصول ۲۰۲۱ مورد بررسی قرار گرفته است اما «آلن» این اتهامات را رد کرده است.

این کارگردان ۸۷ ساله تاکنون ۲۴ بار نامزد اسکار و چهار بار برنده آن شده که این جوایز شامل یک اسکار بهترین کارگردانی و سه جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی می‌شود.

«آنی‌هال»، «صحنه‌های داخلی»، «منهتن»، «خاطرات اکلیلی»، «امتیاز نهایی»، «آلیس»، «ویکی کریستینا بارسلونا»، «گلوله‌های بر فراز برادوی»، «آفرودیت قدرتمند»، «نیمه‌شب در پاریس»، «تقدیم به رُم با عشق»، «یاسمن غمگین»، «کافه سوسایتی»، «مرد بی‌منطق» و «یک روز بارانی در نیویورک» از جمله دیگر ساخته‌های این کارگردان صاحب‌نام سینمای جهان است.

رسانه سینمای خانگی- چرا مردم «مرده‌‎شور» را تحریم کردند؟

امیر مهندسیان نویسنده و یکی از کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» که داستان متفاوت طرد شدن یک غسال از سوی مردم را روایت می‌کند، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم‌ کوتاه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، در سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «مطرود» به کارگردانی مشترک امیر مهندسیان و حمید شاه‌محمدی سی و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگوها میزبان کارگردانش بودیم.

«مطرود» داستان غسالی را روایت می‌کند که اهالی یک روستا او را طرد کرده و دیگر میتی را برای شستشو به او نمی‌سپارند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگو مهر با امیر مهندسیان نویسنده و یکی کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» است.

* شما یک سال پیش‌تر از ساخت فیلم‌کوتاه «مطرود» نمایشی را با عنوان «گم‌وگور» بر اساس همین داستان روی صحنه داشتید که امیر جعفری و الناز شاکردوست در آن ایفای نقش می‌کردند. این داستان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید در قالب یک فیلم کوتاه هم آن را روایت کنید؟

تئاتر «گم‌وگور» آخرین تئاتر من بود و تا پیش از آن هم من کار تئاتر می‌کردم و نمایش‌هایی را روی صحنه برده بودم. در عین حال خیلی دوست داشتم اتفاقی بیفتد و فیلمنامه‌ای پیدا کنم که آن را دوست داشته باشم و بسازم. از این منظر از همان ابتدا هدف اصلی‌ام ساخت فیلم بود. تئاترهایی هم که همیشه کار می‌کردم خیلی واقع‌گرا بود و می‌شد از دل آن‌ها یک روایت سینمایی هم استخراج کرد. پیش از اجرای «گم‌وگور» هم تجربه ساخت فیلم‌های کوتاه را داشتم اما نه در مختصات حرفه‌ای و بیشتر به‌عنوان کسب تجربه کار می‌کردیم. بعد از آن بود که تصمیم به ساخت یک فیلم‌کوتاه حرفه‌ای گرفتم.

از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام

اندکی با بچه‌های سینمای کوتاه ارتباط گرفته بودم و به دنبال قصه‌ای می‌گشتم که آن را در قالب یک فیلم کارگردانی کنم. احساس کردم می‌توانم همین نمایشنامه «گم‌وگور» را با اندکی تغییر تبدیل به یک فیلم کوتاه کنم. این ۲ روایت تفاوت‌هایی با هم دارند اما شخصیت‌های اصلی فیلم، همان کاراکترهایی هستند که در نمایشنامه هم حضور دارند.

جالب اینکه از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام و حتی گفتم اگر کمکی هم از من بربیاید دریغ نخواهم کرد.

این قصه ابتدا خیلی دیالوگ‌محور بود و بر اساس مشورت‌ها سعی کردم از حجم دیالوگ‌ها کم کنم و روایتم را تصویری‌تر کنم. یکی از سختی‌های ورود ما تئاتری‌ها به سینما همین تصویری کردن روایت است. وقتی به قصه رسیدیم، با عوامل حرفه‌ای صحبت کردیم و کار کلید خورد.

* اتفاقاً یکی از ویژگی‌های این فیلم کوتاه حضور عوامل حرفه‌ای سینمای بلند در آن است.

بله کمک بسیار زیادی هم به من کردند. من پیش‌تر فیلمی ساخته بودم که اتفاقاً جایزه کارگردانی هم گرفته بود اما یک تجربه حرفه‌ای محسوب نمی‌شد. عواملی که در این پروژه توانستم با آن‌ها همکاری داشته باشم، خیلی وام‌دار اجرای تئاتر «گم‌وگور» بود چرا که خیلی از اهالی سینما آن کار را روی صحنه دیده بودند و دوست داشتند. وقتی با آن‌ها درباره ساخت یک فیلم کوتاه حرفه‌ای صحبت کردم، آن‌ها هم قول مساعد دادند و به من کمک کردند. این کار تجربه خیلی خوب بود اما خودم هم در کارهای بعدی‌ام این اندازه عوامل حرفه‌ای نداشتم. در فیلم‌کوتاه بعدی‌ام، دوستم کار را فیلمبرداری کرد و اینگونه نبود سراغ عوامل شناخته شده بروم.

*اما بعدتر در فیلم‌کوتاه «رعنا» مجدد عوامل حرفه‌ای داشتید.

بله. آنجا هم مجدد همکاران حرفه‌ای داشتم چراکه برنامه‌ام این بود که بعد از آن تجربه سراغ ساخت فیلم سینمایی بروم.

* کمی درباره ایده «مطرود» صحبت کنیم. ایده غسالی که جزئیات این مناسک را فراموش می‌کند، از کجا به ذهن‌تان رسید؟

من معمولاً در کارهایم از فضا به قصه می‌رسم. درباره این قصه هم همه چیز شاید از ترس من از فضای غسالخانه آغاز شد. من از کودکی همواره از فضای غسالخانه ترسیده بودم.

* این همان ترسی است که در کاراکتر اصلی هم می‌بینیم.

دقیقاً. همواره برای آنکه ترس‌هایم را از بین ببرم تلاش می‌کنم با آن‌ها مواجه شوم. به همین دلیل هم گاهی به مدت طولانی به غسالخانه می‌رفتم و فضای آن را تماشا می‌کردم. وقتی ترسم از این فضا ریخت، آرام‌آرام برایم یک فضای جالب شد. گاهی با افراد صحبت می‌کردم و در جستجوی نگاه آن‌ها نسبت به زندگی بودم. این مربوط به زمانی می‌شود که روی نمایشنامه «گم‌وگور» کار می‌کردم. خیلی از غسال‌ها، کاری که می‌کردند، برای‌شان تبدیل به عادت شده بود و خیلی از آن‌ها هم اصلاً از شغلی که داشتند ناراضی نبودند.

در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است * بیشتر احتمالاً ریشه اعتقادی برای‌شان دارد.

نه اینگونه هم نیست. مانیفست خیلی از آن‌ها این بود که اگر ما نباشیم، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد!؟ سازمان بهشت زهرا (س) صراحتاً می‌گوید اگر این سازمان فقط برای سه روز دست از کار بکشد، نمی‌دانید چه فاجعه‌ای از نظر بهداشتی در تهران اتفاق خواهد افتاد. به این معنا خیلی از این افراد از مرحله اعتقاد هم گذشته‌اند. الزاماً این انتخاب ارتباطی با ماجرای زندگی پس از مرگ و این‌ها ندارد و برخی از آن‌ها تنها احساس می‌کنند که کار مهمی را در اجتماع برعهده دارند.

در همین جا بود که با خودم به این ایده فکر کردم که اگر من روزی نتوانم دیگر فیلم بسازم، احتمالاً احساس می‌کنم دیگر آدم مهمی در جامعه نیستم، با خودم گفتم اگر یک مرده‌شور در چنین موقعیتی قرار بگیرد و احساس کند اهمیتش را در جامعه از دست داده است، چقدر می‌تواند سوژه جالبی باشد. از همان ابتدا هم احساس می‌کردم اگر به این سمت بروم، احتمالاً فضای سنگینی در قصه ایجاد می‌شود و شاید تماشاچی را پس بزند. کمااینکه در زمان اجرای نمایش هم دکوری از غسالخانه ساخته بودیم که برخی مخاطبان وقتی وارد سالن می‌شدند و دکور را می‌دیدند، دچار ترس می‌شدند. ولی من همواره تلاش می‌کنم با لحن، فضا را تلطیف کنم. در اجرا حتی در تضاد با مرگ پایانی شاهد تولد یک نوزاد هستیم که همین تضاد کمی فضا را تلطیف می‌کرد.

* که در فیلم‌کوتاه آن تولد را حذف کردید و گویی کمی ناامیدتر شده‌اید!

بله. می‌توان گفت کمی ناامیدی بیشتر است اما همین ناامیدی می‌تواند برای برخی مخاطبان ایجاد امیدواری کند. شاید این امید را در دل کسی به‌وجود بیاورد که می‌تواند در زندگی‌اش مفید باشد.

* دیالوگی در فیلم هست که زن می‌گوید «همین مردم بودند که مراد را به این حال انداختند» این برگرفته از همین جو غالب در جامعه ما نیست که همه چیز را می‌خواهیم به گردن مردم و جامعه بیندازیم؟ به‌خصوص که خیلی طبیعی است که مردم از یک غسالی که دچار فراموشی در رعایت قواعد شرعی غسالی شده است، دوری کنند.

این دیالوگ را کاملاً تعمدی در روایت گذاشتم اما نمی‌خواستم مقصر را جامعه و مردم نشان دهم. قطعاً این آدم باید خودش روی خودش کار می‌کرد تا به این یأس و ناکارآمدی نرسد. او مدام در انتظار ناجی بود و مولود هم تلاش می‌کرد نقش همین ناجی را برای او ایفا کند. در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است. اتفاقاً آن سکانس آزمون را به این دلیل در داستان گذاشتیم که تأکید کنیم، این آدم خودش دیگر نمی‌تواند این کار را انجام بدهد و اگر قرار باشد اتفاقی رخ دهد باید از خودش آغاز کند.

* در فراز پایانی این احساس در داستان شکل می‌گیرد که گویی حال خوب این آدم‌ها در گرو حذف یک فرد دیگر است و این موقعیت تکان‌دهنده‌ای است!

مهمترین چیزی که درام را شکل می‌دهد، همین تضادهاست. من همواره برای قصه‌هایم به دنبال یک تضاد می‌گردم. زمانی استاد سمندریان هم می‌گفت یکی از جالب‌ترین چیزهایی که درام را به‌وجود می‌آورد، تضاد است. در این قصه کوتاه هم تلاش کردم این تضاد را شکل بدهم و به همین نقطه رسیدم که یک فرد، زنده ماندن و کارایی داشتنش در اجتماع، در گرو حذف دیگران است. خوشحالی این افراد در گروه عزاداری گروهی دیگر است و این واقعیتی است که در دنیا می‌تواند جریان داشته باشد. کمااینکه در نظام سرمایه‌داری هم همین گونه است و ثروتمند شدن یک فرد، در گرو بدبخت شدن یک گروه دیگر است. البته اصلاً نمی‌خواستیم اینقدر مستقیم به این موارد اشاره کنیم و تنها همان تضاد را تصویر کردیم.

* چقدر گیتی قاسمی در ایفای نقش مولود درخشان است و چقدر به فیلم کمک کرده است.

بله. واقعاً به فیلم کمک کرده است. خیلی از نقش‌آفرینی او در این فیلم لذت بردم.

* درباره مناسک مربوط به غسل چقدر تحقیقات داشتید؟

بخش عمده‌ای از فیلمنامه بر اساس تحقیقاتی بود که در این زمینه داشتم. البته در بهشت زهرا (س) امکان ورود برای تحقیق نبود اما در شهرستان‌هایی مانند کاشان یا لواسان، سراغ قبرستان‌های قدیمی رفتم که شاید هفته‌ای ۲ تا سه میت داشتند اما صبر می‌کردم و همه مراحل را با دقت دنبال می‌کردم. برخی نگاه کاملاً اداری به فرآیند غسل دارند و برخی دیگر هستند که حتی روی کوچک‌ترین مناسک آن هم حساسیت نشان می‌دهند. این جنس حساسیت در برخی شهرستان‌ها بیشتر هم هست.

* غسالخانه‌ای که در فیلم می‌بینیم واقعی است یا دکور است؟

نه. آن قبرستان و آن غسالخانه واقعی بود اما ما خیلی روی آن کار کردیم. حتی کاشی‌های آنجا را عوض کردیم. کاشی‌های اصلی خیلی سفید بود و در بازتاب نور، دوربین را اذیت می‌کرد. فضای قبرستان هم در حوالی لواسان، همین بود اما محدوده‌ای از آن را هم دکور زده بودیم.

* پس مشکلی برای حمل و نقل تجهیزات نداشتید.

نه. در همان منطقه لواسان تجهیزات را دپو کرده بودیم و از آنجایی که کل کار هم در یک دکور بود، همه چیز را همان‌جا انبار کرده بودیم.

واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد

* فیلم‌کوتاه «مطرود» در سال ۹۷ ساخته شد و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم حضور داشت. کمی از بازخوردهای آن حضور بگویید.

واقعیت این است که فیلم در جشنواره‌های داخلی خیلی دیده نشد. البته در جشنواره فیلم کوتاه تهران، در بخش آرای مردمی تا رتبه دوم یا سوم هم بالا آمد اما از منظر داوری خیلی به آن توجه نشد. در جشنواره‌های خارجی اما توجه بسیاری به آن شد و جوایز متعددی هم گرفت. بعدها فیلم در تلویزیون پخش شد و در پاتوق اکران فیلم‌های کوتاه هم قرار گرفته و دوستان هم در پخش‌های اخیر، نسبت به آن اظهار لطف داشته‌اند.

* از سال ۹۷ تا امروز که همچنان فیلم کوتاه می‌سازید هزینه‌های تولید چقدر تغییر کرده است؟

بله این واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد. برخی هستند که ضعف فیلمنامه‌شان را می‌خواهند با خرجی که برای فضاسازی می‌کنند، جبران کنند. به‌شدت معتقدم در فیلم کوتاه مهمترین عنصر فیلمنامه است. امروز اینگونه شده است که برخی ابتدا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند و بعد بر مبنای آن شروع به فیلمنامه نوشتن و فیلم ساختن می‌کنند! این در حالی است که بیشتر فیلم‌های کوتاهی که موفق بوده و ماندگار شده‌اند، در گرو بودجه و هزینه نبوده‌اند.

* یعنی معتقدید با بودجه کم هم می‌توان فیلم خوب ساخت؟

واقعاً ملاک و مقدار نمی‌توان برای بودجه یک فیلم تعیین کرد. همه چیز بستگی به فیلمنامه دارد. اگر فیلمنامه ساده و کم‌خرجی داشته باشید که متنش درست و خوب باشد، بله می‌توان با بودجه کم هم فیلم خوب ساخت.

* فیلم «مطرود» را در سال ۹۷ با چه بودجه‌ای ساختید؟

۶۰ میلیون تومان.

* و امروز اگر می‌خواستید با همان کیفیت بسازید، چقدر بودجه نیاز داشت؟

حداقل باید ۵۰۰ میلیون تومان هزینه می‌کردیم.

رسانه سینمای خانگی- اشمیت و هلن چه رازی در ایران داشتند؟

مهدی باقری کارگردان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی باقری درباره ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به مهر گفت: مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» در مورد ۲ شخصیت به نام‌های اشمیت و همسرش هلن است. اشمیت در فاصله بین سال‌های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۸ در ایران کار کرد که این سال‌ها دوره طلاییِ حضور خارجی‌ها به خصوص آلمانی‌ها و آمریکایی‌هاست که در ایران خیلی خدمت کردند. در باستان‌شناسی اشمیت یکی از حرفه‌ای‌ترین باستان‌شناس‌ها و مردم‌شناس‌هایی بوده که در ایران کار کرده است.

وی افزود: البته پروژه‌ای که اشمیت اجرا کرد، در چند جای مختلف بود که ما سه نقطه را در مستند نشان دادیم؛ ری، تپه حصار دامغان و تخت جمشید که این سه نقطه مهم‌ترین بوده‌اند. همچنین فیلم‌های زیادی درباره شخصیت‌های باستان‌شناس یا علمی در ایران ساخته شده است اما مدل مستندسازیِ من از ابتدا این‌طور نبود و همیشه در هر مستندی که کار می‌کنم، دنبال یک قصه هستم. مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» زمانی شکل گرفت که من با آقای پژمان مظاهری‌پور در پروژه‌ای که درباره تاریخ باستان‌شناسی در ایران که مشغولش بود، همراهش شدم و حدود ۱۰، ۱۲ سفر با هم داشتیم که من به دلیل علاقه شخصی‌ام به حوزه باستان‌شناسی همراه ایشان بودم. وقتی که در یک سال ما چهار، پنج بار در تخت جمشید فیلمبرداری داشتیم، من علاقه‌مند شدم که روی شخصیت هلن، همسر اشمیت کار کنم. در نتیجه با همراهی آقای مظاهری‌پور به این نتیجه رسیدم که می‌شود قصه‌ای از رابطه اشمیت و هلن و همچنین رابطه آن‌ها نسبت به ایران و کارهایی که در ایران انجام داده‌اند، پیدا کنم و به این شکل مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» ساخته شد.

زوجی که قصه زندگی‌شان در ایران را روایت می‌کنند

باقری ادامه داد: من ابتدا از شخصیت هلن به اشمیت رسیدم و این ۲ در کنار یکدیگر بودند اما الان که مستند را می‌بینید، راوی اصلی هر ۲ نفر هستند و انگار دارند در یک نامه‌نگاری یا گفتگویی، قصه کار و زندگی‌شان را در ایران تعریف می‌کنند.

وی توضیح داد: به دلیل اینکه رشته اصلی آقای مظاهری‌پور فیلمسازی مستند – باستان‌شناسی است و تمرکز خیلی زیادی در ۲۰-۲۵ سال گذشته روی این موضوع داشته‌اند و شناخت کافی در این زمینه دارند و همچنین مدل کارشان با کاری که من انجام داده‌ام متفاوت است، می‌دانستند که من به دنبال یک روایت یا قصه هستم و صرف تاریخ‌نگاری یا نگاه کرونولوژیک به زندگی اشمیت ندارم بنابراین وقتی که ایده اولیه شکل گرفت کار از مجسمه پنه لوپه که در مستند هم می‌بینید، شروع شد. آقای مظاهری‌پور از من پرسید داستان پنه لوپه را می‌دانی؟ و من گفتم در یونان نماد زنی است که منتظر بازگشت همسرش از یک سفر دراز مدت است. این باعث شد که من بروم به سمت دومین شخصیت مهمی که روی منطقه تخت جمشید کار کرده که بعد از آقای هِرتز فِلد، اشمیت است و رابطه این ۲ را پیدا کنم. در مستند می‌بینید که من سعی کردم همان ایده‌ای را که انگار در زندگی این ۲ نفر است به اتفاقات و حتی آن قصه‌های ریزی که درباره تخت جمشید و جاهای دیگر داریم، وصل کنم.

ما شاگردان مکتب پژوهش در مستندسازی هستیم

این مستندساز درباره استفاده از آرشیو و سندها برای ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» توضیح داد: ما شاگردهای مکتبی هستیم که در کارمان پژوهش حرف اول را می‌زند. پژوهشی که ما انجام می‌دهیم با پژوهشی که به شکل سنتی در فیلم‌های مستند انجام می‌شود، همیشه متفاوت است. ما شاگرد کسانی مثل فرهاد ورهرام و ارد عطارپور هستیم که هر ۲ روی قصه پژوهش کار می‌کنند. حالا آقای عطارپور روی یک سمتی از مستندسازی و آقای ورهرام در سمت دیگری کار کرده‌اند. بنابراین من و تعدادی از مستندسازان مستقیم و غیرمستقیم، تحت تأثیر این ۲ نفر در زمینه پژوهش هستیم. در نتیجه ما همیشه با یک پژوهش کلاسیک آغاز می‌کنیم، یعنی مشخصاً همان کاری را که مقاله‌نویسان یا روزنامه‌نگاران انجام می‌دهند، ما هم انجام می‌دهیم.

وی افزود: جمع‌آوری اولیه که انجام می‌شود من دنبال رگه‌های روایت در زندگی این شخصیت‌ها می‌گردم. به همین دلیل بر مبنای آن روایتی که از زندگی شخصیت‌ها انتخاب کرده‌ام، متریال جمع‌آوری می‌کنم. در حقیقت این‌طور نیست که سال‌ها دنبال جمع‌آوریِ اسناد بگردم و از داخل سند به یک قصه برسم. البته ممکن است که این اتفاق هم بیفتد اما شخصاً اول روایت را پیدا می‌کنم و بعد قصه‌هایی را که در آن روایت وجود دارد، انتخاب می‌کنم و بر مبنای آن متریال را جمع‌آوری می‌کنم. در این مستند مهم‌ترین سندهای تصویری، عکس‌هایی است که گروه اشمیت در جاهای مختلف گرفته بودند. به‌طور کلی زمانی که گروه‌ها تحت نظارت دانشگاه‌ها کار می‌کردند، دانشگاه پنسیلوانیای سابق یا شیکاگوی فعلی و کتابخانه پنسیلوانیا، اساساً همه چیز را مکتوب و سندبرداری می‌کردند و همچنین حتماً از پروژه‌هایشان فیلم مستند می‌ساختند که خیلی جالب است.

باقری ادامه داد: خوشبختانه فیلم نیمه بلندی از کارهای اشمیت و فعالیت‌های چند روزه اشمیت در تپه حصار ساخته شده بود و نتیجه این شد که ما متریال تصویری‌مان را پیدا کردیم و به نظرم جمع آوری این متریال سخت نبود. به دلیل اینکه من قصد نداشتم دنبال جزئیات باستان‌شناسی به معنای علمی‌اش بگردم و بیشتر در جست‌وجوی روایت و قصه‌های داخل آن روایت بودم. بیشترین کاری که در مستندهایم انجام می‌دهم، پیدا کردن روابط آدم‌ها در هر شکلی از فیلم مستند است.

کارگردان مستند «مرغ سحر» درباره اینکه مستند دیگری هم با نام «در جست‌وجوی خانه خورشید» داشته و سال گذشته هم مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را ساخته است، ادامه داد: اسم انگلیسیِ مستند «پرواز بر فراز خورشید» Friends Of Iran است که «دوست ایران» معنی می‌شود. به دلیل اینکه هواپیمایی که هلن می‌خرد و به ایران می‌آورد تا کارهای عکاسیِ هواپیمایی انجام دهد، اسمش را «دوست ایران» می‌گذارد اما زمانی که به فارسی معنی می‌شود، «دوست ایران» زیاد قشنگ نیست. بنابراین من اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم و به شکل اتفاقی کلمه خورشید در این ۲ مستند تکرار شده است. در مستند «در جست‌وجوی خانه خورشید» هم یک شخصیت خیالی به اسم خورشید بود که با شمس‌العماره خیابان ناصرخسرو یک تقارن ایجاد می‌کرد و کاراکتر اصلی که راوی بود، در جست‌وجوی پیدا کردن این خورشید بود. اما در مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» که براساس کتاب اشمیت که «پرواز بر فراز سرزمین‌های باستانیِ ایران» است، به نظرم خورشید همان ایران است و اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم. چون هواپیما دائماً دارد روی آسمان از زمین عکس برداری می‌کند.

سعی می‌کنم در مستندسازی در یک قالب نمانم

باقری درباره اینکه در مستندهایش به موضوعات مختلف می‌پردازد، گفت: من در سال‌های اخیر یک پروژه سه گانه‌ای داشتم که در مورد سه خیابان تهران یعنی خیابان‌های ناصرخسرو، قوام‌السلطنه و لاله‌زار بود. در واقع آن سه پروژه باعث شد که همه فکر کنند که من بیشتر روی مستندهای شهری متمرکز هستم اما در این فاصله مستندهای دیگری را هم ساخته‌ام که یک سه گانه درباره سه بیماریِ ام‌اس، دیابت و سکته قلبی داشتم که در شهرهای مختلف ساخته‌ام. همچنین مستند دیگری هم درباره معدن سنگ فیروزه ساختم. نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی مستندساز در مورد یک موضوع چند مستند می‌سازد، همه فکر می‌کنند که این مستندساز فقط درباره آن موضوع کار می‌کند. بنابراین من در زمینه‌های مختلف مستند ساخته‌ام و سعی می‌کنم در یک قالب قرار نگیرم که بگویند مستندساز اجتماعی یا شهری و … هستم. من سعی می‌کنم این‌طور نباشم و شاید از نظر کمیت به ضررم باشد.

وی درباره گروه مخاطبان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» بیان کرد: همه مردم می‌توانند با این مستند ارتباط برقرار کنند اما زمانی که برای مرکز گسترش مستند می‌سازیم، مخاطب‌مان کمی بیشتر به سینمای مستند نزدیک است، نه برنامه تلویزیونی و گزارش‌های فضای مجازی اما زمانی که در حوزه‌های عام‌تر مستند می‌سازیم، سعی می‌کنیم زبان‌مان زبان ساده‌تری باشد تا مخاطب بیشتری جذب کنیم. مثلاً در مورد مستندهایی که با موضوع بیماری ساخته‌ام، چون می‌خواستم ارتباط مستقیم با مخاطب عام برقرار کنم، نوع روایتم ساده‌تر است اما در این زمینه هم کم نمی‌گذاریم. به طور کلی هر کدام از مستندها را ببینید دارای روایت خاص خودشان هستند و پیوستگی دارند. این‌طور نیست که یک گزارش صرف در مورد یک بیماری ساخته باشم.

مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت.

خروج از نسخه موبایل