کارگردانان فیلم کوتاه «چمدان» که بهترین فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر_ساوالان شناخته شد، جایزه سینمای جوان را ارزشمندتر ار هر جایزهای دانستند که «چمدان» تاکنون موفق به دریافت آنها شده است.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سامان حسینپور یکی از کارگردانان فیلم «چمدان» به تهیهکنندگی فریبا عرب که جایزه بهترین فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان را دریافت کرد، درباره این رویداد گفت: اعتبار هر جشنوارهای به فیلمسازانی است که در آن حضور مییابند که به نظرم جشنوارههای منطقهای از این نظر فرقی با جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند تنها شاید فاصلهشان از پایتخت باعث شود تعداد فیلمسازان کمتری در آن حضور یابند اما از نظر برگزاری به هر حال در هر شهری میتواند بسته به بضاعت آنجا تفاوتهایی در برگزاری وجود دارد.
وی ادامه داد: برای ما باعث افتخار بود که توانستیم دو جایزه فیلمبرداری و جایزه بهترین فیلم جشنواره شصت و هشتم منطقهای سینمای جوان را دریافت کنیم.
آکو زند کریمی دیگر کارگردان فیلم «چمدان» نیز گفت: خوشحالم در این خاک مقدس قدم گذاشتیم و توانستیم جوایزی را کسب کنیم و با فرهنگ این مردم آشنا شدیم. فیلم کوتاه «چمدان» تاکنون در بیشتر از دهها فستیوال خارجی حضور داشته و جوایزی کسب کرده اما هیچکدام از جوایز تاکنون به اندازه جایزه جشنواره منطقهای ساوالان برای ما ارزش نداشت.
حسینپور درباره پخش فیلم «چمدان» گفت: این فیلم قرار است در فستیوالهای مختلف دیگر هم شرکت کند. یکی از آنها نوزدهمین جشنواره فیلمهای دانشجویی کمبریج انگلستان است که جشنواره بسیار معتبری نیز هست و «چمدان» در بخش طراحی صحنه که به طور مشترک توسط من و آکو انجام شده، نامزد دریافت جایزه این جشنواره شده است.
زند کریمی نیز درباره برنامههای فیلمسازی خودشان بیان کرد: راستش هرچه پیش آید و هنوز برنامه ریزی مشخصی برای آن نداریم. به این خاطر که به هر حال در فیلمسازی سلایق خیلی مهم است.
حسینپور نیز درباره کارگردانی اشتراکی خود با زند کریمی در فیلم کوتاه گفت: من و آکو قبلا با هم فیلمنامه مینوشتیم و وقتی دیدیم اشتراکات زیادی داریم، فیلم کوتاه «ذبح» را ساختیم که مخاطبان هم بسیار دوستش داشتند و سال ۹۷ در جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت داشت. سال ۹۸ فیلم کوتاه «دیگری» را ساختیم که در بخش سینما و کتاب جشنواره تهران جایزه گرفت و روند فیلمسازیمان با هم ادامه یافت و همچنان ادامه دارد. هنوز برنامهای برای ساخت فیلمبلندمان نداریم، اگرچه شرایطش فراهم است اما می خواهیم فیلمی بسازیم که به اصطلاح سربلندمان کند.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.
حامد اصغرزاده مرغملکی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «کیکاووس» که مورد تقدیر هیات داوران شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان قرار گرفت، گفت: جشنوارههای منطقهای به لحاظ کیفی دست کمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند و تولیدات جدید سینمای کوتاه را ارائه میکنند.
به گزارش سنای خانگی، حامد اصغرزاده مرغملکی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «کیکاووس» که مورد تقدیر هیات داوران شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان قرار گرفت، درباره این اثر گفت: «کیکاووس» تابستان امسال تولید شد و یک نسخه کامل نشده از آن به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم فرستادیم که به این رویداد راه پیدا نکرد. همچنین در یک جشنواره ایتالیایی و شیلی هم پیش از این شرکت داشت.
وی درباره داستان فیلم توضیح داد: «کیکاووس» در ژانر وهم آلود و ترسناک و داستان پیرمردی به نام کاووس است که زمین ممنوعهای دارد و میخواهد در آن بذر بکارد اما از نفرین اجنه و خباثت مردم بی خبر است و اتفاقاتی هم برایش اتفاق میافتد. اگرچه قصه این قابلیت را داشت که به فضای فانتزی برود اما سعی کردم در این مسیر نباشد.
وی درباره تجارب سینمایی خود عنان کرد: پیش از این بیشتر فضای مستندسازی را تجربه کرده بودم و آثار صد ثانیه ای هم داشتم اما «کیکاووس» اولین فیلم داستانی من است اما چون رشته تحصیلیام ادبیات نمایشی است میخواستم یک کار داستانی را تجربه کنم.
اصغرزاده درباره فرصتهای برگزاری جشنوارههای منطقهای بیان کرد: من در جشنواره چهل و نهم منطقهای حضور داشتم و آن دوره فیلمسازان زیاد و نام های بزرگی در این رویداد حضور داشتند چراکه فضای فیلمسازی در غرب کشور هم بسیار قوی بود و هست. در حال حاضر با توجه به شناختی که از بچههای فعال در فیلم کوتاه دارم به لحاظ اعتبار جشنواره های منطقهای به لحاظ کیفی دست کمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند و تولیدات جدید سینمای کوتاه را ارائه میکنند. همچنین فرصت خوبی برای راهیابی مستقیم به فستیوال تهران هستند.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.
احترام برومند و مهدی هاشمی بازیگران پیشکسوت سینما در نقشهای اصلی فیلم «آغوش باز» ایفای نقش دارند که از آنها میتوان به عنوان سنوسالدارترین زوج این دوره از جشنواره فیلم فجر نام برد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بهروز شعیبی کارگردان سینمای ایران ۲ سال بعد از نمایش «بدون قرار قبلی» در جشنواره فیلم فجر، با فیلم دیگری به این رویداد آمده است؛ اثری که گفته میشود با یک زوج هنری پیشکسوت در مقام بازیگران اصلی به تولید رسیده است. شعیبی که در کارنامه حدود ۱۰ ساله فیلمسازیاش، زوجهای بازیگری مختلفی را برای آثارش برگزیده است، حالا با مسنترین زوج کارنامه فیلمسازی اش، پا به فجر چهل و دوم میگذارد. به بهانه نمایش فیلم جدید این کارگردان در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر، مروری بر زوجهای بازیگری آثار کارنامه بهروز شعیبی خواهیم داشت.
آغوش باز: سنوسالدارترین زوج
هنوز «آغوش باز» را ندیدهایم و از کم و کیف این فیلم سینمایی در حد معرفی عوامل و خلاصه داستان اطلاع داریم اما شعیبی حداقل در انتخاب زوج اصلی، تفاوت قابل توجهی با دیگر فیلمها و سریالهایش داشته است. احترام برومند و مهدی هاشمی به عنوان هنرمندانی پیشکسوت و با چندین دهه تجربه فعالیت هنری، در حالی زوج اصلی این فیلم را تشکیل میدهند که در شرایط عادی، نه نقش اصلی، بلکه برای این سنین اساساً نقش چندانی در سینمای ایران وجود ندارد. حال باید دید سنوسالدارترین زوج فیلمهای بهروز شعیبی در «آغوش باز» و موضوع موسیقیایی آن، چقدر مورد توجه داوران جشنواره فیلم فجر قرار خواهند گرفت.
بدون قرار قبلی: زوج قابل قبول و سفر فردی
آخرین اثر نمایشدادهشده بهروز شعیبی که بسیاری آن را پختهترین فیلم او میدانند، اثری با محوریت یک فرد است که البته در فرازهایی از آن، شاهد حضور ۲ شخصیت اصلی به عنوان زوج در کنار هم هستیم. پگاه آهنگرانی که به شکلی غیرمنتظره، بازیگر اصلی فیلم شعیبی شد، بعد از مدتها کمکاری نقشآفرینی لایق تمجیدی در این اثر ارائه کرد و مصطفی زمانی زوج او که نقشی کوتاه و مکمل در فیلم داشت، ترکیب مناسبی با آهنگرانی ساخت که اگرچه خیرهکننده از آب درنیامد، ولی تماشاگران را راضی کرد. چون آنچه که «بدون قرار قبلی» را دیدنی کرد، حالوهوای کلی فیلم و سفر درونی کاراکتر اصلی بود نه در کنار هم قرار گرفتن ۲ بازیگر معروف به شکل زوج.
روز بلوا: فیلمنامه و زوج کمافتوخیز
روی کاغذ، بیشترین تناسب را میان زوجهای کارنامه فیلمسازی بهروز شعیبی، بابک حمیدیان و لیلا زارع زوج فیلم / سریال «روز بلوا» داشتند، با سنوسالی برابر و تناسب ظاهری کافی. اگرچه هر ۲ بازیگر تلاش زیادی برای ارائه کاراکترها به بهترین نحو ممکن نشان دادند، ولی درام اثر نسبت به آثار قبلی و بعدی بهروز شعیبی، کمتر تأثیرگذار بود که از فیلمنامه کمافتوخیز آن برمیآمد. زارع البته در نیمی از «روز بلوا» غایب یا منفعل است که بخشی از شخصیتپردازی اوست و به همین دلیل، زوج این اثر، با وجود تناسب، حضور پررنگی در کنار یکدیگر ندارند.
گلشیفته: بازگشت سیامک انصاری به کمدی جواب داد
مابین همه آثار بهروز شعیبی، لقب درنیامدهترین اثر را میتوان به «گلشیفته» داد. او اگرچه در این سریال از حضور مهناز افشار ستاره وقت سینمای ایران بعد از چند سال در نقش طنز و با چهره و پوششی متفاوت استفاده کرد اما انتخابش چندان جواب نداد و این بیشتر سیامک انصاری بود که توانست تماشاگران را بخنداند. آنها که پیشتر در «دعوت» حاتمیکیا نیز همبازی شده بودند، این بار نقشهایی متفاوت را ایفا کردند. در نهایت مخاطبان زوج انصاری و افشار را در سریال «گلشیفته» پذیرفتند تا این اثر لااقل از نظر زوج بازیگر اصلی، دچار ضعف نشده باشد.
دارکوب: دو زوج یا یک مثلث؟
فیلم «دارکوب» عملاً ۲ زوج دارد، با یک فصل مشترک: امین حیایی، مهناز افشار و سارا بهرامی هریک در فرازهایی از اثر، زوج حیایی هستند با این تفاوت که بهرامی باید عشقی پنهان و افشار باید عشقی عیان را به تصویر بکشد. طبعاً کار بهرامی سختتر است و شاید به همین دلیل، مستحقتر برای دریافت سیمرغ اما نباید از هنر حیایی گذشت که با کمک چهرهپردازی و فن بیان مناسب، بازی بهاندازهای در نقش روزبه ارائه کرد تا هر ۲ زوج کامل شوند.
سیانور: التهاب ۲ نفره آمیخته با سیاست
پدرام شریفی پیش از بازی در فیلم «سیانور» در سریال «سرزمین کهن» یا «سرزمین مادری» ایفای نقش داشت اما این سریال پخش نشد و او هنگام بازی در «سیانور» هنوز به شهرت نرسیده بود اما نمایش عمومی فیلمش به بعد از اکران «بادیگارد» خورد تا شخصیت او کمابیش برای مخاطب تکراری شود؛ نظامی جوان و خوشتیپی که البته نوعی بیخبری و خوشخیالی در چهره و رفتار دارد. ترکیب او با هانیه توسلی به عنوان محبوبی باتجربهتر در سیاست و مبارزه چریکی، جواب داد. هرچه شریفی قرار بود بیشتر تیپ باشد، توسلی مسیر سختی برای شخصیتسازی داشت و از آزمون آن سربلند بیرون آمد. التهاب موجود در بعضی سکانسهای ۲ نفره آنها در «سیانور»، قابل توجه است.
پرده نشین: دیده شدن سارا بهرامی
اولین بار سارا بهرامی و حامد کمیلی در سریال «پروانه» زوجی را تشکیل دادند که پس از آن شعیبی نیز در «پردهنشین» از این زوج استفاده کرد. آنها بعداً در فیلمهای سینمایی «ایتالیا ایتالیا» و «جمشیدیه» نیز نقش یک زوج را ایفا کردند.
اما در قصهای که مرکز آن، زنی تنها با بازی ویشکا آسایش بود، زوج سریال را حامد کمیلی و سارا بهرامی تشکیل میدادند و البته با وجود تأثیرگذاری هر ۲ نقش، اما به علت حضور کاراکترهای متعدد، صحنههای ۲ نفره آنها زیاد نبود. در «پردهنشین» کمیلی در شکلی حداقلی، توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد، ولی در مقابل، بهرامی بیشتر دیده شد. حس میان این ۲ بازیگر نیز در اثر شخصیتپردازی درست و بازی سارا بهرامی قابل قبول از آب درآمد که کارگردانی شستهرفته بهروز شعیبی در موفقیت آن بیتأثیر نبود.
دهلیز: موفقیت غیرمنتظره زوج متفاوت
اوایل دهه ۹۰ و در سالهایی که رضا عطاران با هر فیلمش گیشه را از آن خود میکرد، بهروز شعیبی تصمیم گرفت نقش جدی کاراکتر اصلی «دهلیز» را به او بدهد؛ در برابر هانیه توسلی که در آن زمان به تدریج در حال رسیدن به سطح اول بازیگری سینمای ایران بود. این ترکیب، نتیجه خوبی داشت. عطاران با گریم مناسب، تصویری کاملاً تلخ از یک همسر و پدر زندانی ارائه کرد و توسلی غم و امید را با نگاهش توأمان به مخاطب رساند. آنچه البته به حضور مشترک این ۲ بازیگر قوت بخشید، کارگردانی درست و شخصیتپردازی کم ایراد ۲ کاراکتر اصلی بود.
البته باید اشاره کرد که زوجهای سریالهای بهروز شعیبی، بیشتر از ۲ موردی است که اشاره کردیم و قاعدتاً در این سریالها زوجهای بیشتر و البته خط قصههای متفاوتتر و گستردهتری وجود داشت که در این گزارش به عنوان نمونه از هر سریال یک زوج شاخص بررسی شدند.
این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کردهاند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.
اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.
آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانهای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمیتواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او میگوید سالخورده است، تحمل کند.
این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.
آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.
آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.
وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.
در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.
«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.
در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.
آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.
پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش خدمت یکی از کافههای پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.
داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.
آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت: آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.
و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.
آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت میکند» بازی کرد.
سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.
سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.
آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آوردهاند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.
آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.
فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.
سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.
ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد. «سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .
ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.
«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شمارهای میتواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.
ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.
پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.
آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آنسوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.
دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.
دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.
«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.
دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.
تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.
آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.
وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.
آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.
آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.
وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.
آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.
همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.
این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.
آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.
معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.
آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.
وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.
آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت: چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.
وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.
آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاءهایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.
در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.
ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را میشناختیم.
آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.
این خبر را آنتونی دلون در گفت وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.
اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.
آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.
اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.
به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.
کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلمنامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روحالله رشیدی است که در واقع مجموعهای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.
آپاراتچی، ادای دینی به سینماست
وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت میکند. بهنوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل میگیرد. موضوع فیلم، درباره انسانهایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر میتوان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.
این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سالها هم زده میشود.
ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود
طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلمنامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچههای دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمعآوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سالها رفتند. در مصاحبههای مربوط به این بخش، در کنار نام فیلمهای مطرحی همچون «برزخیها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار میشود که برای بچههای دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سالها چنین فیلمی را اکران کردهاند!
وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچهها به جلیل طائفی میرسند. فردی که واقعا میتوان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیتفروشی میکرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکلگیری کتاب «آپاراتچی» میشود.
این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بیبیسی! حسین ترابنژاد که نگارش فیلمنامههایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه میشود، مجذوب نکات خاص آن میشود و شروع به نگارش فیلمنامه میکنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» میشود.
اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد
وی افزود: حسین ترابنژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را میشنید و اعمال میکرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای ترابنژاد بهخوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربههایشان هم از همین جنس بوده است.
متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده استکارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: میتوان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بیسوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام میدهد، فکر میکند همان، درستترین کار است. در همین مسیر هم تعارضهایی شکل میگیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد میشود. ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود.
۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند
وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز میگذرد و یکی از گزینههای ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلمهای موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمیگیرند.
قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذاردطاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده میکردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجهدار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترکزبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند.
کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلمهای کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشتهاند، برای مخاطب باورپذیرتر میشود.
بهنام اسداللهی کارگردان فیلمکوتاه داستانی «خوش خط» که در شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان شرکت داشت، گفت: جشنوارههای منطقهای پله ای برای دیده شدن آثار شهرستانها است و فرصت حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران را هم فراهم میکند.
به گزارش سینمای خانگی، بهنام اسداللهی کارگردان فیلمکوتاه داستانی «خوش خط» که در شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان شرکت داشت، درباره این اثر توضیح داد: این فیلم در ژانر دفاع مقدس در یک فضای روستایی ساخته شده است، ۱۵ روز پیش تولید و دو روز تولید و یک ماه پس تولید داشت و روایتگر زندگی زنان روستایی استان اردبیل است که پشت جبهههای نبرد از مردان حمایت کردند.
وی افزود: گروهی از این زنان با کارهای سادهای نظیر پخت نان و حتی دعا کردن و… به هر نحوی حامی دفاع مقدس بودند و دعاگویی زنان روستایی برای رزمندگان مضمون اصلی فیلم«خوشخط» را دربرمیگیرد.
میرزاییفر افزود: در «خوش خط» داستان از نامهای شروع میشود که به دست یکی از روستاییان میرسد. جشنواره منطقهای ساوالان اولین نمایش فرصت فیلم من در یک جشنواره بود.
وی درباره اهمیت و ضرورت برگزاری جشنوارههای منطقهای بیان کرد: نمایش فیلمهای کوتاه حتی بدون فضای رقابتی به خودی خود اتفاق مثبتی است. همین که فیلمها رنگ پرده می بینند برایشان نوعی جایزه است. این سومین بار است که در جشنوارههای منطقهای حضور داشتم و قبلا در جشنواره شبدیز و بار دیگر در همین مشگین شهر شرکت کرده بودم. تاثیر این جشنوارهها تبادل اطلاعات هنری میان فیلمسازان با هم است، وقتی فیلمها را میبینم بر من تاثیر میگذارد و گفت و گوهای بین فیلمسازان برای من همیشه مثبت و موثر بوده است. از سویی دیگر جشنوارههای منطقهای پله ای برای دیده شدن آثار شهرستانها است و فرصت حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران را هم فراهم میکند.
وی درباره دشواری فیلمسازی در شهرستانها عنوان کرد: تجهیزات، بودجه کم یا دسترسی به عوامل حرفهای شرایط فیلمسازی در شهرستانها را سخت میکند. به ویژه در گونهای مثل دفاع مقدس که به راحتی نمیتوان یک صحنه از جبهه را طراحی و بازسازی کرد البته مزایای خود را هم دارد.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.
انجمن سینمای جوانان ایران با هدف حمایت حرفهای و ارتقای سطح کیفی آثار کوتاه مستند، اولین رویداد پیچینگ تخصصی این قالب سینمایی را در سطح ملی برگزار میکند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فراخوان اولین رویداد پیچینگ تخصصی مستند در سطح ملی با هدف حمایت حرفهای و ارتقای سطح کیفی آثار کوتاه مستند، توسط انجمن سینمای جوانان ایران منتشر شد.
کلیات:
متقاضیان دریافت حمایت در سراسر کشور، میتوانند نهایتا تا تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ نسبت به ثبت نام و ارایه طرح کامل خود در پرتال تولید انجمن یعنی اینجا و در بخش حمایت پیش از تولید اقدام کنند.
متقاضیان درباره ارایه طرح در هریک از زیر گونههای قالب مستند از قبیل مشاهدهای، شاعرانه، تعاملی، انعکاسی، هیبریدی، پرتره، آرشیوی و … آزاد هستند.
شرکت در این رویداد مختص متقاضیان سطح حرفهای بوده و درخواست متقاضیان فاقد اقلاً ۲ نمونه کار مرتبط بررسی نخواهد شد. همچنین هر فیلمساز امکان ارایه تنها یک طرح را در این رویداد خواهد داشت.
شرایط و ضوابط:
الف) ضروری است متقاضیان ضمن تکمیل دقیق اطلاعات با توجه به آیین نامه مندرج در صفحه اول پرتال، نمونه کار و سایر موارد ضروری مانند فیلمنامه یا طرح کامل (اقلاً یک صفحه) به انضمام پژوهش، برآورد مالی، و مستندات تصویری (مود بورد، عکس لوکیشن و کاراکتر و …) را در پرتال تولید بارگذاری کنند.
همچنین لازم است در مرحله ثبت طرح و در کادر مربوطه، علاوه بر به نام اثر، عبارت (پیچینگ ویژه مستند) نیز قید شود.
ب) ضروری است متقاضیان فرم پرسشنامه ضمیمه این فراخوان را تکمیل و هنگام ثبت اثر، در بخش یادداشت کارگردان پرتال تولید انجمن بارگذاری کنند.
تبصره ۱: هیچ یک از آثار ارسالی نباید پیش از این به هیچ شکلی (اعم از آماتوری، حرفهای، کوتاه یا بلند) تولید شده باشند. در غیر اینصورت انجمن سینمای جوانان ایران در هر مرحله از فرایند تصویب یا ساخت، حق فسخ یکطرفه قرارداد و بازپسگیری اقساط پرداختی را دارا خواهد بود.
تبصره ۲: ثبت و ارایه هر اثر به منزله ادعای مالکیت آن تلقی شده و انجمن در صورت بروز هرگونه مشکل حقوقی احتمالی در خصوص مالکیت طرح یا ایده مابین ثبت کننده و نهاد یا شخص سوم، هیچ گونه مسؤولیتی را نخواهد پذیرفت.
تبصره ۳: تولید مشارکتی هر اثر مصوب، با شخص یا نهاد سرمایهگذار ثالث، از طریق عقد تفاهمنامه پس از جلسه مشترک (انجمن، فیلمساز، سرمایهگذار ثالث) امکانپذیر است.
داوری:
بررسی آثار ثبت شده در این رویداد، در دو مرحله مقدماتی و نهایی صورت خواهد پذیرفت. صاحبان آثاری که پس از بررسی اولیه به مرحله نهایی راه یابند به جلسه پیچینگ دعوت شده و در صورت تصویب شورای عالی داوری، امکان عقد قرارداد و دریافت حمایت مالی انجمن را جهت تولید اثر خود خواهند یافت.
سطح حمایت:
آثار مصوب در جلسه پیچینگ با توجه به رزومه فیلمساز، سطح اثر، مختصات تولیدی و کیفیت ارایه، امکان دریافت بودجه تولیدی انجمن سینمای جوانان ایران را تا سقف ۳.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ دارا خواهند بود.
زمانبندی:
آخرین مهلت ثبت اثر: ۳۰ / ۱۱ / ۱۴۰۲
اعلام راه یافتگان مرحله نهایی: ۱۰ / ۱۲ / ۱۴۰۲
تاریخ جلسه پیچینگ: ۱۴-۱۳ / ۱۲ / ۱۴۰۲
اعلام نتایج: ۲۲ / ۱۲ / ۱۴۰۲
بر این اساس، ثبت اثر صرفاً با تکمیل کردن فرم توجیهی طرح مستند امکان پذیر است و باید فایل پیوست فراخوان هنگام ثبت نام بارگذاری شود.
عطا مجابی فیلمساز و استاد کارگاه پیچینگ «ملزومات و فرصتها» در شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان عنوان کرد: بهترین راه یافتن بودجه یک فیلم، شروع از خودمان، شناخت دقیق و بهتر پروژه و تناسبات آن با مواردی است که کارمان را جهانی میکند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عطا مجابی استاد کارگاه تخصصی پیچینگ «ملزومات و فرصتها» در سومین روز از شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان بیان کرد: مبحث پیچینگ از مباحث جدی و پایهای فیلمسازی و شبیه به بازدید از لوکیشن و مرحله تدوین ضروری است که بدون آنها اساسا فیلمی ساخته نمیشود.
وی افزود: مشکل اساسی برای فیلمسازان ایران از جایی ایجاد میشود که گاهی بدون رعایت استانداردها به سراغ فیلمسازی میروند. من در حوزه پخش، پیشنهادم به فیلمسازان پخش توسط خود فیلمساز یا کمک گرفتن از پخش کننده ایرانی و حتی خارجی است. اگر فیلمی خوب باشد و البته به ندرت ممکن است پخش کننده خارجی به طور رایگان این کار را برای فیلمساز انجام دهد.
مجابی با اشاره به برخی کلیدواژهها در پیچینگ توضیح داد: تهیه کننده در یک برداشت شاید به مثابه اسلحهای است که فیلم یا فیلمساز از داخل آن شلیک میشوند. در پیچینگهای بینالمللی تهیه کننده استیتمنتی برای فیلم و فیلمساز مینویسد. او مسئولیت پدرانه ای نسبت به پروژه دارد و نقشهراهی برای آن مییابد.
این مدرس سینما خاطر نشان کرد: انجمن سینمای جوانان ایران امکان شناخت و آموزش سینما را برای فیلمسازان فراهم کرده است ولی شاید شناخت ما از صنعت سینما بسیار اندک باشد با این حال همچنان جز جوامعی هستیم که آثارمان در جشنوارههای خارجی میدرخشد.
وی با بیان اینکه دو نوع پیچینگ رسمی و غیررسمی وجود دارد، توضیح داد: پیچینگ غیررسمی گاهی در ایونتهایی جهانی که اساسا به این منظور طراحی شده است، انجام می شود.
مجابی همچنین فاندها و قراردادها، جوایز، کرود فاندینگ یا تامین مالی جمعی و ایجاد کمپین برای جذب سرمایه، فلوشیپ و لبزها، و… لیبلهایی را برای قید در تیتراژ فیلم فراهم میکنند و به این نحو به آثار اعتبار میبخشند.
این کارگردان فیلم کوتاه عنوان کرد: باید امر پیچینگ را وسیع ببینیم، با همین متریالهایی که انجمن در پورتالها ساخته میتوانیم کار خود را به موسسات مختلف برای دریافت فاند بفرستیم. بهترین راه یافتن بودجه یک فیلم، شروع از خودمان است. شناخت دقیق و بهتر پروژه و تناسبات آن با مواردی که آن را جهانی میکند، اهمیت دارد؛ از ایدههای ساده و روزمره تا وصل کردن و رسیدن آن به دغدغهای جهانی مهم است. همچنین زمان طلایی ثبت نام را از دست ندهیم و موسسات را نیز از طریق جست و جو پیدا کنیم.
وی خاطر نشان کرد: در برخی از فاندها مبلغ قابل توجهی به فیلمساز تعلق میگیرد تا آن فیلم در لوکیشن مدنظر حمایت کننده تولید شود یا برای مثال فستیوالهایی که در حوزه خلیج فارس برگزار می شود، شاید به عرب زبان بودن فیلمساز تاکید داشته باشند.
وی درادامه درباره تجارب شخصی خود از همکاری با تهیهکننده خارجی و پیدا کردن سرمایهگذاران غیرایرانی، جشنوارههایی نظیر ساندنس، ترایبکا، بوسان، ایدفا، توکیو، هنگ کنگ، کلرمون فران، و… و پروژههای موفقشان در دریافت فاند و برگزاری پیچینگهای رسمی و غیررسمی صحبت کرده و در پایان گفت: من سالهاست که به این فکر میکنم چرا فیلم میسازم در حالی که اگر هدف کسب درآمد باشد، میتوان هر کار دیگری را دنبال کرد. یا اگر هدف تحسین شدن است میتوان به واسطه مدل شدن یا بازیگری و چه و چه به این هدف دست یافت اما پاسخ را در این میتوان یافت که فیلمسازی ما را هر روز بهتر از دیروز میکند و انگار ما مجبور به بهتر شدن هستیم. پیچینگ هم راهی برای شناخت بهتر پروژهمان است.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان تا ۵ بهمن در حال برگزاری است.
آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم شهرام محمدی، فرمانداز شهرستان مشگین شهر با خوشآمدگویی به حاضران و مهمانان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان گفت: روز پدر و ولادت حضرت علی(ع) را به مردان بزرگ عرصه فرهنگ و هنر تبریک میگویم. چهار مرحله پیام در یک جریان ارتباطی وجود دارد. نخست زمانی که فرستنده پیام را میفرستد و پیام گیرنده پیام را صرفا میشنود. در نوع دوم گیرنده پیام را میگیرد و بر آن فکر میکند. در نوع سوم گیرنده بعد از دریافت پیام آن را شنیده و تفکر میکند و تحت تاثیر نیز قرار میگیرد و در مرحله بعدی گیرنده علاوه بر تاثیر پذیری رفتاری نیز از خود بروز میدهد که این نوع مطلوب جریان ارتباطی است و بر همین مبناست که هنر و هنرمندقدرتمند است و حتی در حوزه مدیریتی نیز داشتن هنر مدیریتی اهمیت زیادی دارد.
وی افزود: دنیا امروز بر مبنای هنر، حتی کارکردهای سیاسی خود را بروز و ظهور میدهد. اینکه در همه شهرها بر مبنای اعلام رییس جمهور قرار است یک سینما داشته باشیم بر مبنای اعتقاد به تاثیر هنر سینماست و انشالله سینمای مشگین شهر نیز به زودی راه خواهد افتاد.
محمدی با اشاره به ظرفیتهای مشگین شهر در حوزه گردشگری عنوان کرد: متاسفانه در مشگین شهر به دلیل مشکل نداشتن هتل خوب برای اقامت جهت اسکان توریستها نمیتوانیم از ظرفیت «ترین»های این شهر استفاده کنیم. کسانی که زیباییهای خدادادی و انسان ساز مشگین شهر را نتوانند معرفی کنند، وظیفه اجتماعی خود را ادا نکردهاند. چنانچه بسیاری از وقایع نیز از جمله مساله غزه به واسطه فناوری های روز بازنمایی میشود و اگر امروز فضای مجازی نبود فریاد اهالی غزه به گوش جهانیان نمیرسید. امروز ابزار فناورانه جلوی بسیاری از جنایات را میتواند بگیرد و مشکلات زیادی را میتواند حل کند.
رجبی: جشنوارههای منطقهای، اقدام عملی عدالت فرهنگی به جای تمرگزگرایی در پایتخت است
امیر رجبی دبیر شصت و هشتمین جشنواره منطقه سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان نیز در ادامه مراسم گفت: انجمن سینمای جوانان ایران از نهادهای پربرکت در حوزه سینماست. در تربیت فیلمسازان و معرفیشان به سینمای حرفهای عملکرد بسیار خوبی داشته است. امروز افتخار داریم بسیاری از سینماگران استان ما خود از انجمن کارشان را شروع کرده و به کسوت استادی رسیدهاند. قدردان محبت تک تک مسئولان ستاد مرکزی انجمن هستیم که هدفشان آیندهسازی برای سینماست.
وی افزود: استان اردبیل افتخار میزبانی از دوره شصت و هشتم جشنوارههای منطقهای را پیدا کرد و امیدواریم بتوانیم باز هم این فرصت را کسب کنیم. این میزبانی از دو منظر جای تقدیر دارد؛ نخست از منظر عدالت فرهنگی که به جای تمرگز گرایی در تهران به شهرستانها توجه میکند. دوم ظرفیت خوب مشگین شهر و هنرمندانش است تا بتواند میزبان مهمانانی از ۱۱ استان باشد. این رویداد جریان عکس و فیلم را میتواند در شهرستان تقویت کند.
درادامه این مراسم مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، شهرام محمدی، فرماندار شهر مشگین شهر و امیر رجبی دبیر جشنواره و مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان اردبیل وجمعی از مسئولان مشگین شهر به روی صحنه آمده و از خانواده دو شهید سرافراز اهل مشگینشهر حبیبالله صادقیلر و دکتر داوود اصغری که از فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران نیز بودهاند تقدیر کردند. همچنین کارت کانون دانش آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران نیز به ایمانعلی ایمانی، مهدی توحیدی، نقی نعمتی و رضا جمالی اهدا شد.
آذرپندار: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد
مهدیر آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران نیز در ادامه مراسم ضمن تبریک میلاد حضرت امیرالمونین علی (ع) و روز پدر گفت: به حضور هنرمندان در جشنواره و میزبانی مشگین شهر افتخار می کنم و از همه کسانی که زحمت کشیدند و مسئولیت برگزاری را در مشگین شهر و اردبیل به دوش کشیدند و با وجود آب و هوای سرد منطقه از پس آن به خوبی برآمدند، ممنونم.
وی ادامه داد: امیدوارم جشنوارههای منطقهای همیشه برگزار شده و رونق بخش سینما در استانها باشند. لازم است سلام آقای خزاعی رییس محترم سازمان سینمایی را به شما برسانم که به دلیل شرایط آب و هوایی و بسته بودن مسیر امکان حضورشان فراهم نشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران ضمن تقدیر از مسئولان برگزاری شصت و هشتمین جشنواره منطقه ای مشگین شهر گفت: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد اما باید بگویم این آخرین جشنوارهای است که خانم طیبه فلکیان معاون امور استانها و جشنوارههای انجمن به دلیل پایان ماموریت و بازنشستگیشان همکاری دارند؛ برای من کمی تلخ است که این را بگویم چون همیشه از بزرگتری ایشان بهره بردهایم.
آذرپندار افزود: همچنین درباره آقای سعید پوراسماعیلی عزیز معاون فرهنگی و آموزش انجمن نیز باید بگویم که معلم بزرگی در این نهاد هستند و طبق روال اداری سیامین سال خدمتشان را در انجمن سینمای جوانان ایران طی میکنند و جا دارد از آقای میردولت موسوی تشکر کنم که بسیاری از سینماگران اردبیل از شاگردان ایشان هستند و تجربه او بسیار استفاده کردیم و ممنونم از هر سه عزیز که در این سالیانعمرشان را پای سینما گذاشتهاند.
در ادامه مراسم برگزیدگان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهرـ ساوالان به شرح زیر تقدیر شدند:
بخش عکس
برگزیدگان بخش تک عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 40 میلیون ریال در بخش تک عکس به شهروز عبادی برای عکس «پرواز با ماه» از مشگینشهر
اهدای لوح افتخار و مبلغ 60 میلیون ریال به عنوان عکس سوم به آمحمد عباسی از آبادان
اهدای لوح افتخار و مبلغ 80 میلیون ریال به عنوان عکس دوم به مهرداد فتحی برای عکس «ماشینهای رنگی» از زنجان
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عنوان عکس اول به عزیز بابانژاد برای عکس «وداع با پدر» از خرمآباد
برگزیدگان بخش مجموعه عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به احمد تاجی برای مجموعه «حنابندان» از شهرکرد
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به جمشید فرجوند فردا برای مجموعه زیستن در آینه از بیجار
اهدای لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ 120 میلیون ریال به عنوان بهترین مجموعه عکس به صمد قربانزاده برای مجموعه «گمگشتهها» از ارومیه
جوایز بخش فیلم
بخش ویژه با موضوع مناطق گردشگری ایران
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به سید محمد قراشی برای فیلم مستند «مشگینشهر را باید دید» از مشگینشهر
بهترین فیلم با موضوع مروج فرهنگ کار و تلاش
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عبدالله عزیزی برای فیلم «دمیرنن داش» از اردبیل
بخش ویژه شهید سپهبد قاسم سلیمانی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 10۰ میلیون ریال به ایمان مصطفائی برای فیلم مستند «مالیه» از آبادان
برترین استعداد جوان
اهدای لوح افتخار، مبلغ 100 میلیون ریال به سهیل پریانی برای فیلم داستانی «په ژار» از کرمانشاه
بهترین پژوهش در فیلم مستند
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به الهه آذری جوقان برای فیلم «چایلاشماق» از تبریز
بهترین فیلمنامه اقتباسی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به سید ابراهیم جوادخانی برای فیلم «بوغاناق» از اردبیل
بهترین صدای فیلم
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال مشترکاً به بهنام اسدالهی برای صدابرداری و گیسو آزادروش برای صداگذاری فیلم داستانی «بوغاناق» از اردبیل
بهترین تدوین
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به امین سلمانی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلمبرداری
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به حامد بقائیان برای فیلم «چمدان» از سنندج
بهترین فیلمنامه تألیفی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون به سالم صلواتی برای فیلم «رقصی برای آزادی»
تقدیر هیئت داوران
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به شریفه احمدی برای بازی در فیلم «رقصی برای آزادی» از سنندج
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به حامد اصغرزاده مَرغملکی برای کارگردانی فیلم «کیکاووس» از شهرکرد
** کسانی که در این بخش تندیس دریافت می کنند به صورت مستقیم به چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران راه خواهند یافت.
بهترین فیلم پویانمایی
اهدای لوح افتخار، مبلغ 50 میلیون ریال به حسین حبیبی اصل برای فیلم «دشت آرزوها» از اردبیل
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمد زارع یرای فیلم «نقطه» از تبریز
بهترین فیلم مستند
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریبوار محمودپور برای فیلم «کوهستان یک روایت زنانه» از هورامان
بهترین فیلم تجربی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 50 میلیون ریال به حسن وحدانی برای فیلم «مسافران» از تبریز
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمدرضا بابادی برای فیلم «مخفف» از اهواز
بهترین کارگردانی فیلم داستانی
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال مشترکاً به محسن مهری دروی و میلاد کیایی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلم جشنواره
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 300 میلیون به فریبا عرب برای فیلم «چمدان» از سنندج
جشنواره فیلم فجر در چهل و دومین دوره خود میزبان ۱۲ فیلم اولی در بخش «نگاه نو» است؛ باید دید از بین این فیلمسازان کدام یک تبدیل به استعداد درخشان در سینمای ایران میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمتر از یک هفته به برگزاری چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر که میتوان آن را بزرگترین رویداد سینمایی کشور دانست، مانده و بسیاری از فیلمسازان حاضر در این دوره از جشنواره در تلاش هستند تا نسخه نهایی فیلم خود را به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه دهند تا اثر مورد نظرشان در جدول نمایش فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم قرار گیرد.
هرچند سینمای ایران طی یک سال گذشته با اتفاقات تلخی همراه بود؛ از درگذشت بسیاری از بزرگان سینما چون زندهیاد کیومرث پوراحمد و داریوش مهرجویی که سینمای ایران را شکه کرد تا برخی حواشی و قهرهایی که با سینما شده است اما با وجود چنین شرایطی باز هم چرخه تولید در سینمای ایران متوقف نشد و فیلمهای بسیاری برای حضور در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر آخرین مراحل فنی را پشت سر میگذارند.
پیش از این مجتبی امینی دبیر این دوره از جشنواره فیلم فجر اعلام کرده بود که ۱۰۶ اثر برای حضور در بخش سودای سیمرغ درخواست داده بودند و حالا از میان فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره چهل و دوم، ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر به رقابت میپردازند.
ستارهای متولد میشود!
اگر حواشی و هیجان برگزاری جشنواره فیلم فجر و حضور در آن را به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای هنری کشور کنار بگذاریم؛ بی شک مهمترین نقطه قوتی که چنین جشنوارهای باید داشته باشد همان رسالت اصلی جشنوارههای هنری یعنی معرفی استعدادهای برتر به جامعه سینمایی است. استعدادهایی که میتوان با ورود آنها به سینمای ایران به ایجاد مسیر جدیدی از تفکر و نگاهی نو در این هنر پرمخاطب امیدوار بود؛ امیدی که حتی در سختترین شرایط تولید در سینمای ایران میتواند سازنده باشد.
به همین دلیل است که یکی از مهمترین بخشهایی که سینماگران و مخاطبان جشنواره فیلم فجر چشم انتظار آن هستند؛ تولیداتی است که اولین اثر سینمایی کارگردان به شمار میرود کارگردانانی که البته به فیلم اولیها نیز مشهور هستند. در بین آثار کارگردانان فیلم اول که معمولاً در جشنواره فیلم فجر از آنها به عنوان آثار بخش «نگاه نو» یاد میشود، آثاری وجود دارد که میتواند توجه جامعه سینمایی را به خود جلب کند؛ فیلمهایی که گاه رضایت مخاطب را چنان جلب میکند که کارگردان جوان با اولین تجربه خود تبدیل به یک ستاره در سینمای ایران میشود. به همین دلیل است که در کنار استقبال از آثار بزرگان سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر، توجه به فیلمهای اول یکی دیگر از مهمترین اتفاقات چنین رویداد سینمایی محسوب میشود.
خوشبختانه در این دوره از جشنواره فیلم فجر ۱۲ فیلم به بخش «نگاه نو» راه یافته اند که میتواند اتفاق خوبی برای حضور نگاههای جدید در سینما باشد، هرچند در دوره گذشته تعدادی از فیلمهایی که به بخش سودای سیمرغ راه یافته بود آثار کارگردانان فیلم اول بودند اما طی چند دوره گذشته بخش مجزایی برای این فیلمها در نظر گرفته نشده بود؛ این درحالی است که در گذشته با توجه به افزایش تقاضای فیلم اولیها برای حضور در جشنواره فیلم فجر و البته اعتراضی که نسبت به چگونگی اهدای سیمرغها قبل از ایجاد یک بخش مجزا وجود داشت برای چند دورهای بخش «نگاه نو» در جشنواره فیلم فجر ایجاد شد البته در کنار آن فیلمهای «هنر و تجربه» نیز قرار داشت که کارگردانان حرفهای و تازه کار، هنر و نگاه متفاوت خود را در آن تجربه کرده و به چالش میکشیدند.
دوره سی و چهارم فیلم فجر و درخشش فیلم اولیها
شاید بتوان یکی از درخشانترین دورههای جشنواره فیلم فجر را برای کارگردانان فیلم اول جشنواره سی و چهارم فیلم فجر دانست؛ جشنوارهای که با حضور کارگردانان تازه نفس رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود. در این دوره کارگردانانی چون سعید روستایی، محمدحسین مهدویان، احسان بیگلری، سروش محمدزاده و سهیل بیرقی به دنیای سینمای ایران معرفی شدند. کارگردانان جوانی که هر کدام با نمایش فیلم خود در جشنواره هیجان و امید تازه ای را برای آینده سینمای ایران به ارمغان آوردند و سینمادوستان از نمایش گونههای مختلف سینمایی در این دوره خاص لذت بردند و به این نتیجه رسیدند که این سینما میتواند گونههایی جدا از آنچه تا امروز در سینمای ایران روایت میشد در خود جای دهد.
درست است که تعدادی از این کارگردانان همچنان در سینما به فعالیت خود ادامه میدهند اما برخی از آنها نیز دیگر به سینما بازنگشتند؛ البته نه اینکه خود نخواهند بلکه بیشتر به این دلیل که شرایط مناسبی برای تولید در سینما را نداشتند.
نکته مهم دیگری که میتوان به آن اشاره کرد این است که در کنار هرکدام از این کارگردانان فیلم اولی، یک تهیه کننده شناخته شده و حرفهای حضور داشت که به خوبی توانسته بود از این فیلمسازان جوان حمایت کنند؛ تهیه کنندگانی که جای آنها در این دوره از جشنواره فیلم فجر در کنار کارگردانان فیلم اول، خالی است.
امیدواریم در این دوره از جشنواره فیلم فجر نیز شاهد آثار خوبی در بخش «نگاه نو» باشیم؛ آثاری که از تنوع و جذابیت لازم برای یک سینمای موفق برخوردار باشند.
در انتظار درخشش استعدادهای تازه نفس
فیلمهایی چون «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر و تهیهکنندگی سجاد نصراللهی نسب، «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد، «بی بدن» به کارگردانی مرتضی حسین علیزاده و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی، «پرویز خان» به کارگردانی علیثقفی و تهیهکنندگی سازمان سینمایی اوج، «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیهکنندگی کامران حجازی، «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور و تهیهکنندگی مصطفی سلطانی، «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری و تهیهکنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیهکنندگی سعید پروینی، «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی عباس نادران، «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیهکنندگی ابراهیم نورآور محمد، «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت و تهیه کنندگی سعید شرفی کیا و «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان و تهیهکنندگی سیاوش امینپور ۱۲ فیلمی هستند که به بخش «نگاه نو» چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر راه یافته اند.
۱۲ کارگردانی که به بخش «نگاه نو» چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر راه یافته اند؛ کارگردانانی هستند که تجربه تولید فیلمهای کوتاه و مستند را در کارنامه کاری خود دارند. باید منتظر ماند و دید امسال از بین این ۱۲ فیلمساز، استعداد جدید و متفاوتی به سینمای ایران معرفی خواهد شد یا خیر!