رسانه سینمای خانگی – گفت و گو با کارگردان مشهور سینما

گفت و گو با کارگردان مشهور سینما مسعود اطیابی بزودی در برنا
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کانال خبرگزاری برنا؛ وقتی صحبت از فیلم‌هاي پرفروش سینمای ایران می‌شود، نام «سیدمسعود اطیابی» با آثاری چون: «دینامیت»، «انفرادی»، «بخارست»، «تگزاس» و… شنیده می‌شود.
این کارگردان که به خوبی راز و رمز تسخیر گیشه را می‌داند، با موفقیت‌های پیاپی، در لیست کارگردان‌های تاریخ‌ساز سینمای کمدی ایران می‌نشیند و فاکتورهای فیلمسازی را جا‌به‌جا می‌کند.
اطیابی که این روزها مشغول ساخت کمدی «هتل» است؛ در خصوص مهاجرت تعدادی از هنرمندان، فساد و راه‌های مبارزه با آن در سینما، قیمت بلیت‌ها، بازگشت به تلویزیون و… با خبرگزاری برنا گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌بینید.

رسانه سینمای خانگی – محکومیت سعید روستایی به زندان

️سعید روستایی کارگردان سینما به ۶ ماه حبس محکوم شد
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی از کانال شرق؛ خودداری از ارتباط و معاشرت، گذراندن دروه فیلمسازی در دانشکده صدا و سیمای قم بخشی دیگر از محکومیت اوست
سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
در متن حکم او که به صورت اختصاصی در اختیار اعتمادآنلاین قرار گرفته آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است.
همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیت‌های مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.


@sharghdaily

رسانه سینمای خانگی- کیارستمی و مهرجویی چگونه از تفکر چپ جدا شدند؟

فریدون جیرانی با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، در ادامه‌ی نمایش‌های ویژه‌ی فیلم‌های هنری و تجربی، این نشست اولین برنامه از سری اولِ «سینما، پرتره» در گروه سینمایی هنروتجربه بود که به تحلیل سینمای ایتالیا، آثار فدریکو فلینی Federico Fellini و تاثیر آن بر سینمای جهان و ایران پرداخته شد.

در این نشست فیلم مستند «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» پس از اکران با حضور فریدون جیرانی به عنوان کارشناس مهمان، امیر قادری کارشناس نشست و علی زادمهر در پردیس سینمایی ملت نقد و بررسی شد.

در ابتدای نشست فریدون جیرانی با بیان اینکه من به عنوان مخاطب به دوره دوم فیلمسازی فلینی برخوردم یعنی از زمان فیلم «زندگی شیرین» گفت: فیلم‌های قبل از آن در سینمای ایران نمایش نداشتند و دوبله نشده بودند فیلمی که به شدت قبل از زندگی شیرین بر روی ما تاثیر می‌گذارد فیلم «جاده» است که آنتونی کویین در آن بازی می‌کند. هشت و نیم، رم، آمارکورد را هم در سینما و دوبله شده دیدم.

این کارگردان درباره سبک روایی فیلم‌های فلینی توضیح داد: آثاری که بعد از «زندگی شیرین» ساخته است روایت ندارند و ضد روایت و همه خرده پیرنگ یا ضد پیرنگ هستند. مثل فیلم «هشت و نیم» که ضد پیرنگ است اما با این حال ما را جذب می‌کنند و ما عاشق فیلم «رم» یا «ساتیریکون» می‌شویم. او از جمله کسانی است که فیلمسازی‌شان هم بر روی سینما و منتقدین تاثیر می‌گذارد.

چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپاجیرانی تاکیدکرد: تمام زمینه روشنفکری که در این دوران هست زیر سلطه تفکر چپ قرار دارد اما «زندگی شیرین» سعی می‌کند از زیر یوغ این تفکر خارج شوند. فلینی در مصاحبه‌ای می‌گوید زندگی واقعی فقط برای من همان زندگی اجتماعی نیست بلکه واقعیت معنوی و واقعیت زندگی هم هست.

این منتقد درباره نزدیکی تحولات و ساختار سینمای ایتالیا با سینمای ایران، معتقد است: سینمای دهه ۶۰ ایتالیا با دهه ۴۰ ما تطبیق بسیار خوبی پیدا می‌کند به این معنی که در دهه ۴۰ ما روشنفکری رواج پیدا می‌کنند و چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپا! به همین دلیل گدار و فلینی مطرح می‌شوند.

او افزود: در دوره‌ای یک تفکر چپ وجود دارد که سینمای همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و نمی‌توانی فیلمسازی پیدا کنی که در آثارش از این تفکر نیامده باشد. اما از زمان فروپاشی شوروی این تفکر کمرنگ می‌شود.

این کارگردان با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی همچون کیارستمی و مهرجویی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد. او در دهه ۸۰ از این تفکر رها می‌شود و حتی خودش هم این را می‌گوید، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است

در بخش دیگر نشست، امیر قادری کارشناس و مجری این رویداد، درباره ساخت مستندهای پرتره‌ گفت: مستند پرتره به دلیل گسترش یوتیوب و شیوه‌های نوین نمایش فیلم در سال‌های اخیر بسیار زیاد شده است.

این کارشناس سپس درباره فدریکو فلینی Federico Fellini فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایتالیایی توضیح داد: فلینی در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید زندگی انگار از قبل چیده شده است و من مانند قطار و فیلم‌هایم ایستگاه‌های آن بودند. من در آن لحظات باید پیاده می‌شدم و میوه را برمی‌داشتم و گویی مختار نبودم. او همچنین می‌گوید که هنر من این است که پذیرا باشم.

قادری درباره بهترین اثر و اوج دوران حرفه‌ای و هنری فلینی بیان کرد: بهترین دوران فلینی برای من دوره‌ای است که «ولگردها» و «جاده» را ساخت و اگر بخواهم یک فیلم را از بین تمام آثارش انتخاب کنم فیلم «ولگردها» است.

او در ادامه افزود: نکته دیگر در ساخت فیلم‌های او این است که اگر آثار او را ببینید در ابتدا فکر می‌کنید کارگردان یک بالماسکه ساخته است اما در پشت صحنه تمام حرکات را فلینی به بازیگران می‌گوید و در لحظه لحظه آنها را روایت می‌کند. به ماستریونی‌ بازیگر فیلم‌های او می‌گویند فلینی جلوی دوربین! بدین معنا که او کسی است که از خودش می‌گذرد و آدم کارگردان می‌شوند.

سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده استقادری با اشاره به تغییرات و تحولاتی که در دهه ۶۰ میلادی در جهان سینما و هنر و همچنین سیاست و دنیا رخ داد، بیان می‌کند: در دهه ۶۰ در دنیا اتفاقات مهمی افتاد و در سینما باعث شد مفهومی به نام «کارگردان ستاره» داشته باشیم که پیش از آن چیزی به این مضمون نداشتیم و حتی هیچکاک را هم به عنوان یک صنعتگر می‌شناختند. اما از آن زمان حتی اسم فلینی همراه با نام فیلم‌هایش می‌آمد. از دیگر اتفاقاتی که در این دوران افتاد پول زیادی وارد سینما شد و از طرف دیگر مردم برای دیدن فیلم‌ها باید مبلغی پرداخت می‌کردند. همین موضوع تغییرات محسوسی را در فیلمسازی رقم زد.

او همچنین معتقد است سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است. از همین رو بیان می‌کند: سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده است.

او در پایان صحبت‌های خود درباره فدریکو فلینی Federico Fellini بیان می‌کند: فلینی انگار چند فیلمساز است در یک فیلمساز، او فیلمسازی است که به شدت به خودانگیختگی اعتقاد دارد و در عین حال بازیگران او را مانند دیکتاتوری در سر صحنه می‌دانند. او فیلمنامه را هم بدون توضیح به بازیگران می‌داده و حتی خودش می‌گوید بازیگران برای من مانند عروسک‌هایی سر صحنه هستند.

این رویداد، به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- در سال‌های اخیر، برخورد فارابی سلیقه‌ای بود

مهدی عظیمی میرآبادی گفت: متأسفانه ما در فارابی با مدیرانی روبرو بودیم که هر فیلمنامه ای را که دوست داشتند تصویب می کردند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، مهدی عظیمی میرآبادی تهیه کننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی برکناری مدیر سابق بنیاد سینمایی فارابی و انتصاب مجید زین العابدین در رأس این نهاد در خصوص لزوم بازیابی هویت بنیاد سینمایی فارابی گفت: طی سال های اخیر آثاری در بنیاد سینمایی فارابی تولید شد که برای سینمای ایران خسارت محسوب می شود و رفع خسارت آن نیز بسیار هزینه بر است.

معاون سابق سازمان سینمایی کشور در گفتگو با سینماپرس، افزود: به طور کل برای بنیاد سینمایی فارابی سه وضعیت را می توان متصور بود؛ یک اینکه این نهاد روی کارهایی سرمایه گذاری کند که در آینده منفعت آن را ببینیم؛ دوم اینکه این نهاد بیاید و پول هایی را هدر دهد که هیچ خروجی مثبتی برای سینما نداشته باشند و صرفاً بیلان کاری مدیران را پر کنند و سومین وضعیت این است که هزینه شود برای کارهایی که بعداً برای کشور و سینما هزینه ایجاد می کند. مانند تولید فیلم های خلاف قواعد و ضوابطی که بعضاً شاهد تولید آن ها توسط این نهاد بوده ایم.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «سیب و سلما»، «های پاور» یادآور شد: فارابی در ابتدا که تأسیس شد قرار بود بازوی اجرایی معاونت سینمایی برای پیگیری برخی سیاست های اجرایی در حوزه تولید و عرضه و… باشد. ایده ای که فارابی بر اساس آن تشکیل شد قابل احترام و درست است و لازم بوده و هست اما نکته این است برخی دوستان در دوره هایی به اشتباه فکر کردند بنیاد سینمایی فارابی باید مقابل بخش خصوصی قرار بگیرد و مسأله اینجا است که مقابله شان صرفاً از نظر ایدئولوژیک و محتوایی نبود و سعی داشتند نبض بازار را در دست بگیرند.

این کارشناس فرهنگی سپس با بیان اینکه فارابی نباید بدل به کمپانی فیلمسازی شود خاطرنشان کرد: فارابی نباید مستقیماً فیلم تولید کند مگر تعداد اندکی برای نمونه سازی؛ این نهاد باید تسهیل گر و شتاب دهنده سینمای کشور باشد یعنی بخش خصوصی را با قواعد و آیین نامه های خاصی ساپورت کند.

عظیمی میرآبادی متذکر شد: تمام دارایی های بنیاد سینمایی فارابی باید در سینما سرمایه گذاری شود، سرمایه گذاری که بتواند محصول دهد. البته این به معنای تولید فیلم نیست. فارابی از هر یک تومانی که بودجه دریافت می کند باید بذری بکارد که آن بذر در آینده بدل به خوشه ای پر محصول شود. اینکه مرتب به این نهاد بودجه تزریق شود و آن ها بیایند و این بودجه را خرج کنند جز نابود کردن بیت المال دستاورد دیگری ندارد.

وی تأکید کرد: درد اصلی مدیرانی هستند که تنها به فکر ارائه بیلان کاری و انجام برخی شوآف های رسانه ای بودند؛ امید است که مدیر جدید بنیاد سینمایی فارابی این رویه را تغییر داده و بداند که دادن بیلان کاری هیچ اثر مثبتی برای فارابی و سینما ندارد و بالعکس می تواند نتایج بسیار منفی نیز داشته باشد.

مدیر کل اسبق نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه ای تصریح کرد: متأسفانه ما در فارابی با مدیرانی روبرو بودیم که هر فیلمنامه ای را که دوست داشتند تصویب می کردند و آن را فی الفور به تولید می رساندند و بعد همین فیلم ها را به جشنواره های فجر و کودک می آوردند و خودشان یکدیگر را تمجید و تحسین می کردند و سپس این فیلم ها در اکران شکست می خوردند اما باز هم این چرخه باطل تکرار می شد.

این تهیه کننده سینما در پایان این گفتگو گفت: امیدواریم بنیاد سینمایی فارابی تسهیل گر و شتاب زده سازمان سینمایی برای رسیدن به اهداف طراحی شده و برنامه ریزی شده در خصوص ترویج سینمای ارزشمند و اخلاق مدار باشد.

رسانه سینمای خانگی- چه کسی آرامش سینما را بر هم می‌زند؟

فیلم سینمایی «کاباره» به دلیل عدم کسب مجوزهای لازم، ارتکاب تخلف و عدم رعایت قوانین و مقررات از سوی دستگاه‌های انتظامی و امنیتی متوقف شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی، حبیب ایل بیگی رئیس شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی گفت: از سال گذشته جریانی در خارج از کشور به واسطه شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های معاند به منظور ساخت فیلم‌های ساختارشکنانه، هنجارگریز و زیرزمینی اقدام به انتشار فراخوان کرد که صرفاً با هدف برهم زدن آرامش در داخل کشور و با انگیزه‌های سیاسی صورت گرفته بود.

وی یادآور شد: در این فراخوان از سینماگران درخواست کردند تا بدون رعایت حجاب و شئونات قانونی در صحنه و جلوی دوربین‌ها ظاهر شوند و در این راستا، سرمایه‌گذاری مادی و تبلیغاتی هنگفتی نیز انجام شد تا در داخل ایران اینگونه فیلمسازی زیرزمینی و قاچاق شکل گیرد.

معاون ارزشیابی و نظارت سینمایی با بیان اینکه این جریان تسهیلات حمایتی بسیاری را برای حضور این نوع فیلم‌ها در فستیوال‌ها و بازارهای بین‌المللی تدارک دیده‌اند، افزود: در پشت صحنه این پروژه سیاسی و ضد ملی علاوه بر حمایت از این آثار در فستیوال‌های خارجی، در راستای حمایت مادی و پشتیبانی مالی از آن‌ها نیز برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفت. در جشنواره کن گذشته‌، نمونه‌ای از این فیلم‌های زیرزمینی فاقد حجاب در بازار کن به نمایش گذاشته شد که البته علی‌رغم تبلیغات وسیع، استقبالی از آن اثر نشد.

وی اضافه کرد: شکی نیست که این جریان مشکوک درصدد بر هم زدن آرامش در سینمای ایران است و در خارج از ایران، انجمن جعلی را با نام فیلمسازان مستقل راه انداخت که سرحلقه آن یکی دو نفر معلوم‌الحال هستند تا با اهداف سیاسی و اغراض غیرسینمایی، سینماگران که همگی با عزت، شرافت و قانونمند فعالیت می‌کنند را اغوا کنند و یا از برخی سینماگران و عوامل بی‌اطلاع و ناآگاه سو استفاده کنند.

ایل بیگی با اشاره به اینکه فیلم «کاباره» نیز در همین راستا در حال تولید بوده است، عنوان کرد: علی‌رغم اعلام قبلی مبنی‌بر عدم همکاری با فیلم‌های فاقد مجوز و تاکید بر احترام و رعایت قوانین و مقررات، فیلم مزبور در حال تولید، غیرقانونی بوده است و از سوی دستگاه‌های مربوطه نیز با آن برخورد شد.

وی توضیح داد: قاطبه سینماگران ما نجیب، شریف و قانون‌مدارند، ممکن است افرادی به دلیل عدم اطلاع با پروژه‌ای همکاری کنند که جا دارد پیش از هرگونه همکاری از طریق خانه سینما، صنوف مربوطه و سازمان سینمایی درخصوص داشتن مجوزهای قانونی فیلم مورد نظر، اطمینان پیدا کنند تا دچار مشکل و خسارت‌های بعدی نشوند.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی تاکید کرد: طبیعی است فیلمسازی غیرقانونی و بدون مجوز یا عدم اطمینان عوامل فیلم و بازیگران از داشتن مجوزهای قانونی و همکاری با آن، مشکل‌ساز خواهد شد.

وی گفت: ساخت فیلم قاچاق، غیرقانونی، زیرزمینی و بدون کسب مجوزهای رسمی با برخورد مراکز انتظامی، امنیتی و قضایی مواجه می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «میان صخره‌ها» شبیه «127 ساعت» است؟

کارگردان فیلم « میان صخره ها» معتقد است که فیلمش نقاط پر هیجان زیادی دارد که مخاطب را تا پایان فیلم نگه می دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این روزها فیلم سینمایی «میان صخره‌ها» به کارگردانی «مختار عبدالهی» و تهیه کنندگی «محمد احمدی» در سینماهای سراسر کشور درحال اکران است. پای صحبت‌های کارگردان اثر نشستیم تا برایمان از روند تولید این فیلم سینمایی کودک بگوید. عبدالهی معتقد است فیلمی که ساخته قرار نیست با آثار پرزرق و برق و گرانقیمت سینمای کودک رقابت کند اما می‌گوید فیلمش نقاط پرهیجان و پرکششی دارد که مخاطب را انتهای فیلم همراه نگه می دارد؛ چیزی شبیه فیلم «۱۲۷ ساعت» که بر اساس یک قصه واقعی است و مخاطب به انتظار سرنوشت قهرمانش، پای فیلم می‌نشیند.

«میان صخره‌ها» در جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان و جشنواره With in Family روسیه، موفق به کسب جوایز متعددی شده است.

در ادامه متن این گفتگو را می خوانیم:

چه شد که سراغ این قصه‌ای از دنیای کودکان رفتید آن هم در فضایی بدور از زندگی شهری؟

سال ۹۸ -۹۷ مستندی درباره یک ایتالیایی کار کردم که باید به جایی در میان کوه‌های بختیاری که پدرش آنجا فوت کرده است، می‌رفت. در مسیر به یک پسر بچه چوپان رسیدم که ۱۲-۱۰ سال سن داشت. اسم او ابراهیم بود و کاراکتر پسر قصه ما هم ابراهیم است. خیلی بزرگتر از سن خودش بود و ایده اولیه آنجا به ذهنم رسید البته نه به این شکل که دو بچه باشند بلکه به ذهنم رسید یک قصه را با یک بچه از ابتدا تا پایان پیش ببرم اما بنا به دلایلی ترجیح دادیم دختری هم اضافه شود. قصه و ایده ابتدایی فیلم از آنجا شروع شد.

بخشهایی از فیلم شبیه «۱۲۷ ساعت» ساخته «دنی بویل» است و این نگرانی برای تماشاگر است که همانند آن فیلم و ماجرای تلخ و البته واقعی قطع شدن دست کوهنورد، پایان تلخی را برای یک فیلم کودک شاهد باشیم. البته اینکه فیلم متاثر از برخی آثار سینمایی باشد، ایرادی ندارد. مثلا بخواهید از شباهت‌های روابط یک فیلم خواهر و برادری مثل «بچه‌های آسمان» بهره ببرید. سوالم این است که در زمان تولید گوشه چشمی به این آثار داشتید؟

شاید برخی فیلم‌ها بر ناخودآگاه فیلمساز تاثیر بگذارد. البته «بچه‌های آسمان» اصلاً تاثیر نداشت و فاصله فیلم‌ها زیاد است اما ممکن است فیلمی مثل «۱۲۷ ساعت» بر ناخودآگاه من باقی مانده باشد. با این حال می‌توان گفت شکل‌گیری این نوع قصه و فیلم‌های سینمایی در همین راستا است. من به فیلم‌هایی که تک و یا دو پرسوناژ هستند، قبل از «۱۲۷ ساعت» هم علاقه خاصی داشتم، البته نه اینکه تا آخر بخواهم این مسیر را ادامه دهم، اما جزئی از علائق شخصی من بود و ناخودآگاه من را همواره درگیر می‌کرد. «آکیرا کوروساوا» هم شبیه چنین فیلمی دارد که تک کاراکتر و دو کاراکتر است. این موضوع همیشه در ناخودآگاه من بود که اگر بخواهم سینما را ادامه دهم این ژانری است که دوست دارم در آن قلم بزنم. قلم زدن را از این حیث می‌گویم که اعتقاد دارم نوشتن برای این مدل ژانر خیلی سخت است. احساس می‌کنم اینکه شما یک فیلم سینمایی بسازید و بخواهید با یک یا دو پرسوناژ، مخاطب را روی صندلی بنشانید و ۹۰ دقیقه او را در سینما نگه دارید، نسبت به زمانیکه تعداد کاراکتر بیشتر باشد، کار سخت تری است.

معمولا یکی از سوالات رایج در مواجهه با فیلمسازان سینمای کودک این است که فیلمشان برای کودک است  یا درباره کودک؟ شما «میان‌صخره‌ها» در کدام یک از این دو دسته قرار می‌دهید؟

این کار به اعتقاد من دو لایه دارد یعنی سطحی‌ترین لایه می‌تواند برای کودک باشد ولی در کنار آن زیرلایه‌های زیادی دارد. ما یک رادیو و یکسری اتفاقات داریم که زیرلایه‌های کار هستند و احساس می‌کنم برای کودک سنگین است. در کل می‌توان گفت این اثر «درباره کودک» است. اینکه کار دو جنس تماشاگر کودک و بزرگسان را جذب کند، کاملاً خواسته بود و اینطور نبود که ناخواسته به این سمت رفته باشیم.

 رادیو در فیلم تبدیل به یک عناصر فضاسازی و روایت در فیلم شده است. با این حال به نظر می‌رسد که همین رادیو، فضا را از کودک دور می‌کند و کار را مختص تماشاگر بزرگسال می‌کند. هدف شما از استفاده از این رادیو در دل قصه چه بود؟

چندان موافق «فاصله گرفتن» نیستم، چون در جاهایی نکات طنزی وجود دارد و کودک با آن قسمت‌ها روبرو می‌شود. نمی‌خواهم زیاد درباره رادیو صحبت کنم چون خیلی چیزها پشت آن است. فقط رادیو در اینجا نمادی از رسانه است که هیچ طوری نمی‌توان آن را ساکت و خفه کرد. حتی با وجود اتفاقی که در پایان کار می‌افتد، باز هم نمی‌توان رادیو را خفه کرد. نمادی از کلیت رسانه است. چیزهای دیگری همچون رادیو زیاد است.

شما و محمد احمدی (تهیه کننده اثر) دوستی و آشنایی با فریدون نجفی دارید. نجفی به شدت به این مدل آثار سینمایی در کار علاقه دارد. از ایشان «اسکی باز» و «بچه گرگ های دره سیب» را دیده ایم و فکر می‌کنم با آنها آشنا هستید. چقدر ایشان در این زمینه به شما راهنمایی دادند؟ چقدر حمایت و هدایت کردند با توجه به اینکه سابقه زیادی در این مدل از فیلم‌ها دارند؟

فریدون دوست من است و خیلی به هم نزدیک هستیم. به نوعی می‌توان گفت فریدون نجفی خیلی خوب بومی‌نویسی و جهانی‌اندیشی را در کارهای خود دارد. شاید تاثیری که فریدون بر من داشت، این مدل تاثیر بود. یعنی به شکل کلی بود. اینکه بگویم به شکل جزئی تاثیرگذاشته باشد، نبوده است. از این جهت که به شکل کلی از فریدون توانستم این را دریافت کنم که چقدر خوب می‌شود بومی بنویسد، جهانی بیندیشد و در میدان جهانی، اثر خود را عرضه کند. این تاثیری بود که فریدون داشت. ضمن اینکه زیست بوم و اقلیم ما اقلیمی است که می‌توان گفت این مدل کارها عملاً برجسته هستند. شاید اگر کس دیگری وارد این زیست بوم شود که بخواهد یک ژانر یا موضوع مناسبی را برای نمایش و فیلمسازی انتخاب کند نیز به این سمت بیاید. جنگندگی و روحیه مبارزه طلبی که از کودکی در این زیست بوم تقویت می‌شود چیزی است که کاملاً مشهود است. وقتی به کوه رفتم و یک بچه ۱۱-۱۰ ساله را دیدم که عملاً کارهایی در کوه می‌کرد که من تصور هم نمی‌کردم، ایده ابتدائی این قصه به ذهنم رسید. ناخودآگاه، من که در آن زیست بوم بزرگ شدم این وضعیت را داشتم، حالا اگر غریبه‌ای در این شرایط قرار گیرد و این موضوعات را ببیند، قطعا اولین چیزی که برای فیلمسازی به چشم او می‌آید، همین شرایط است.

الان یکسری کارهایی تولید می‌شود که به اسم کار کودک هستند ولی بیشتر برای بچه‌های شهرنشین یا طیف خاصی از طبقه‌های اجتماعی است. فیلمهای پر زرق و برق زیادی با آواز و نور و گریم‌های سنگین برای کودکان فیلم. نگران این نبودید اثر شما با توجه به اینکه سادگی خاصی دارد و فضای خاصی که از لحاظ موقعیتی و شخصیت‌هایی دارد، در رقابت با اینها شکست بخورد؟

به هیچ عنوان! از چند منظر می‌توان این قضیه را بررسی کرد. اولاً هزینه‌ای که کردیم خیلی کم است و کل هزینه‌ای که کردیم با آن کارها عملاً قابل مقایسه نیست و شاید از دید بعضی ها خیلی خنده‌دار به نظر برسد. پس از این جهت وقتی این بودجه برای تولید این اثر هزینه شده به هیچ عنوان انتظار نداریم به آن فیلم‌ها تنه بزند. ضمن اینکه انتظار کار برای اینکه در گیشه بدرخشد یا اتفاقی خارق العاده بیفتد هم نیست. به نظرم این کارها می‌تواند بیشتر برای مخاطب و ذهنیت آینده نگری او، جریان سازی کند که بداند فیلم خوب می‌تواند اینطور هم باشد. به اعتقاد من باید این میزان تلاش صورت بگیرد تا برای کسی که پول می‌دهد و در سینما می‌نشیند و فیلم را تماشا می‌کند، بتواند فرهنگ‌سازی شود. می‌توان در سینما آمد و فیلم‌هایی با این چارچوب را دید و لذت برد. ضمن اینکه فکر می‌کنم فیلم ما اینطور نیز باشد چون آن زرق و برق‌هایی که اشاره کردید، را ندارد، ولی یک قصه پرهیجان دارد. فقط زرق و برق و بازیگران چهره را نداریم.

رسانه سینمای خانگی- فیلمسازی دفاع مقدس، بازی با رنگ و لعاب نیست

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند؛ مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه چهارم تیرماه در دیدار صدها نفراز پدران، ‌ مادران و همسران شهدا، شهیدان را قهرمانان برتر تاریخ کشور خواندند و با تبیین جایگاه عالی خانواده شهدا از زاویه‌های مختلف «قرآنی»، «جهادی»، «انسانی» و «اجتماعی»، اهالی هنر و رسانه را به تلاش هرچه بیشتر در زنده‌ نگه‌داشتن هنرمندانه یاد شهدا و الگوسازی برای نسل جوان فراخواندند.

ایشان در بخشی از این دیدار فرمودند: «من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل هنرند، اهل رسانه‌اند، اهل نگارشند، قلم به دستند، شاعرند، نقاشند، هنرمندند. این خاطره‌ها را با زبان هنر بایستی نگه دارند. البته کارهای خوبی در این سالهای آخر اتفاق افتاده است، انجام گرفته است، خوب است این کتابها و بعضی از فیلمها، بعضی از کارهای هنری که انجام گرفته با ارزش است باید سپاسگزاری کنیم اما نسبت به آنچه که باید اتفاق بیفتد کم است ما تعداد شهدایمان زیادند هر کدام از اینها یک دنیایی هستند، هر کدام از اینها موضوع یک کار هنری با ارزشند، یا موضوع کار چند کار هنری؛ می شود فیلم ساخت، میشود کتاب نوشت، میشود نقاشی کرد درباره‌ی اینها، اینها را معرفی کرد به نسل جوان. این وظیفه‌ی ماست. شما همسران شهید، پدر شهید، مادر شهید، اگر مراجعه کردند و خواستند که شما مصاحبه کنید امتناع نکنید.»

با توجه به اینکه معظم له طی سال های اخیر به کرات در خصوص اهمیت تولید آثار فرهنگی و هنری به ویژه فیلم های ارزشی تأکید کرده اند اما شاهد هستیم که مدیران فرهنگی و هنری و سینمایی همچنان فرهنگ و هنر و بالاخص سینما را در کجراهه هدایت می کنند! همچنان سینمای کشور در اختیار آثار فوق العاده نازل و بی ارزش به اسم سینمای کمدی است و یا از سوی دیگر فیلم های سیاه و تلخ به اسم سینمای اجتماعی تولید می شوند.

بسیاری از سینماگران متعهد و دغدغه مند و ارزشی سال ها است جایی برای کار و فعالیت در سینما ندارند و به ناچار خانه نشین شده اند اما از سوی دیگر برخی روشنفکرمآبان در حال جولان دادن در این سینمای نگون بخت هستند! در همین راستا با ۱۰ تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی برجسته کشور آقایان: جواد اردکانی، محمدرضا اسلاملو، علیرضا اسحاقی، مهدی فقیه، عبدالرحمن شلیلیان، محسن علی اکبری، محرم زینال زاده، ولی منصوریان، رضا ایرانمنش و سیدجلال دهقانی اشکذری گفتگو داشتیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.

جواد اردکانی کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: با کلی گویی و حرف های تکراری هیچ اتفاق مثبتی در خصوص تولید بیشتر آثار هنری در خصوص شهدا صورت نمی گیرد؛ ما امروزه نیازمند یک راهکار و چاره اساسی برای رفع این بحران و نقصان هستیم و باید همگان اهتمام جدی داشته باشند تا به یک چاره مشترک برسیم. همیشه یک کلیاتی در حد شعار تکرار می شود و هیچ حرف تازه و راه جدید و پیشنهاد گره گشایی بیان نمی شود در حالی که وقتی یک بیماری قدیمی و مزمن می شود به درمان دقیق تر و با دقت بیشتری نیاز دارد.

علیرضا اسحاقی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهار داشت: نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن این است که ما نباید با ساخت آثار ضعیف و نازل شهدا را یک بار دیگر به دست خودمان شهید کنیم. آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند. این اتفاق قطعاً سبب بی ارزش شدن و واژگونی این آثار می شود. مدیران و سیاست گذاران سینما باید تدبیری جدی در این زمینه داشته باشند و تنها از افراد باتجربه و کاربلد برای تولید این آثار بهره بگیرند.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما گفت: کسانی که بر مسند مدیریت نشسته اند به باطن عرفانی و نورانی دوران دفاع مقدس باور ندارند و به همین علت است که در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد. کسانی که با باطن دفاع مقدس آشنایی ندارند آن را درک نمی کنند و به ظاهرسازی بسنده می کنند. ما نباید به اسم دفاع مقدس آثاری را در سینما تولید کنیم که باطن و عمق ندارند و به ابعاد معنوی و عرفانی و روحانی آن اشاره نمی کنند.

مهدی فقیه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفتگو با سینماپرس خاطرنشان کرد: تولید فیلم با محوریت دفاع مقدس و خاطرات شهدا از نان شب خوردن هم واجب تر است؛ این بالاتر از نیاز است و یک ضرورت برای جامعه محسوب می شود اما افسوس که اصلاً کسی به فکر نیست! از وزارت ارشاد گرفته تا تهیه کنندگان همه دنبال کارهای کمدی و خنده دار هستند! آن ها بهانه شان این است که مردم حال شان خوب نیست و با دیدن این کارها شادمان می شوند در صورتی که آن ها اصلاً به فکر مردم نیستند و تنها به پول و منافع مادی خود می اندیشند.

عبدالرحمن شلیلیان کارگردان سینما و تلویزیون در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: فضای فرهنگی کشور ما سال ها تحت اشغال لیبرال مسلکان بوده و آن ها با هر نوع اندیشه ارزشی مقابله کردند و میانه ای با ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهدا نداشتند از این رو نیاز است که ما این نقیصه را جبران کنیم و بخش اعظم تولیدات سینمایی و تلویزیونی را به فیلم ها و سریال های دفاع مقدسی اختصاص دهیم. تولید فیلم های دفاع مقدسی بسیار پر هزینه است و باید نهادهای ذی ربط پشتیبان فیلمسازان برای تولید این قبیل آثار باشند و برای آن ها تأمین منابع کنند و قطعاً تا این اتفاق رخ ندهد نمی توانیم شاهد تحول مثبت و اساسی برای تولید فیلم های ارزشی باشیم.

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون در این راستا خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران فرهنگی در دولت های مختلف بیانات رهبری را نشنیده گرفتند و آنطور که باید و شاهد به فرمایشات مهم معظم له توجه نکردند و نکات ظریفی که ایشان اشاره می کردند برایشان ملاک کار نبوده است. حقیقتاً بنده نمی دانم علت این سهل انگاری ها از سوی مدیران فرهنگی چیست؟ آیا دشمن در پشت پرده این مباحث را مدیریت می کند؟ یا مدیران از روی جهل این کار را انجام می دهند و درک درستی از اوضاع ندارند؟

محرم زینال زاده کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: بنده سال های متمادی برای سینمای دفاع مقدس در مقام بازیگر و کارگردان تلاش کردم اما هیچ گاه تلاش هایم مورد توجه قرار نگرفت با این حال همچنان پای کار سینمای دفاع مقدس هستم و طرح و فیلمنامه آماده کار هم دارم اما کسی از بنده و امثال بنده حمایت نمی کند! بدیهی است که حضور پیشکسوتان می تواند باعث رشد و ترقی سینمای دفاع مقدس شود اما همچنان برای من روشن نشده که چرا و به چه دلیلی رسماً پیشکسوتان نادیده گرفته می شوند.

ولی منصوریان روزنامه نگار فرهنگی تأکید کرد: به‌نظرم برخورد مدیریت فرهنگی کشور با بیانات رهبری سطحی است لذا نتیجه آن می‌شود که روایت سینما از شهدا برای بیلان‌کاری از آب درمی‌آید و فیلم‌ های دم دستی، بدون مخاطب و گیشه و تنها برای ارائه گزارش در دستور کار قرار می‌گیرد. ما در تاریخ ۴۳ سال انقلاب درباره شهدا و در موضوع دفاع مقدس آثار موفق و جریان‌سازی را شاهد هستیم اما مدیریت فرهنگی سینما تمام تلاش خودش را انجام داده تا این آثار تکثیر نشوند و این تلاش با سنگ‌اندازی‌ها متعدد در مسیر تولید و نمایش صورت گرفته است.

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود. یکی از مهمترین معضلات و مسائل سینمای ایران رانت و تبعیض قائل شدن میان اهالی هنر است. تا زمانی که این ۲ اتفاق در سینما وجود داشته باشند ما از هر ناحیه ای جز صدمه و لطمه چیز دیگری نخواهیم دید. سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ و ۷۰ به اوج خود رسیده بود اما عده ای خواستند مانع از رونق بیشتر این سینما شوند و از همان دوران تلاش خود را به کار بستند تا این سینما روز به روز کوچک و کوچک تر شود. در آن روزگار فیلم های دفاع مقدس در کنار فیلم های سایر ژانرها تولید و اکران می شد و هر فیلمسازی بنا به دغدغه خود کار خودش را می کرد اما برخی افراد به عمد موجبات کوچک سازی این سینما را فراهم آوردند.

سیدجلال دهقانی اشکذری کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: برخی فیلم های دفاع مقدس فقط رنگ و لعاب دارند اما عمق خوبی ندارند چرا که فیلمسازان شان فضای جبهه و جنگ را درک نکرده اند و تا وقتی فیلمساز فضا را درک نکرده باشد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که به مذاق مخاطبان خوش بیاید.

رسانه سینمای خانگی- حمایت تمام قد انجمن سینمای جوان از فیلم اقوام

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در دیدار با دبیر نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، حمایت انجمن از این رویداد را در راستای برگزاری پیچینگ و تولید تعدادی فیلم کوتاه اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی؛ کمال تبریزی دبیر و مهدی حیدری رییس نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران دیدار کردند.

در ابتدای این جلسه آذرپندار با اشاره به اینکه شهر تبریز ظرفیت‌ها و استعدادهای درخوری در حوزه فیلمسازی دارد، بیان کرد: تبریز فیلمسازان خیلی خوبی دارد که همواره فیلم‌های خاص خود را ساخته و آثارشان جامعه سینمایی را تحت تاثیر قرار داده است. نکته جالب اینجاست که آثار سینماگران این شهر غالباً از جریان مرسوم سینمای اجتماعی فاصله داشته‌اند و در ژانرهای فانتزی، وحشت، رازآلود و… به ویژه در حوزه فیلم کوتاه تولید شده‌اند.

وی افزود: سینمای کوتاه تبریز همچنین در حوزه فیلم تجربی نیز شاخص بوده، در سینمای بلند نیز چند سالی است که پیوسته از تبریز فیلم‌های سینمایی مختلفی به جشنواره فیلم فجر راه یافته‌اند و «پوست»، «آتابای»، «موقعیت مهدی»، «در آغوش درخت» از جمله آن‌ها هستند. این ظرفیت مهمی است که باید جدی گرفته شود.

کمال تبریزی دبیر نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با اشاره به ظرفیت‌ها و سابقه انجمن سینمای جوانان ایران در برگزاری جشنواره‌ها و رویدادها از مدیرعامل این نهاد خواست تا همراه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی باشد.

وی در ادامه گفت: امیدواریم با توجه به موضوعیت جشنواره فیلم اقوام ایرانی و نزدیک بودن محورهای موضوعی این رویداد و زمان برگزاری به جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران با تاکید بر «بومی گرایی در ژانر» بتوانیم در یک تعامل شایسته و با بهره‌گیری از همراهی و حمایت انجمن در حوزه برگزاری جشنواره و تولید موفق عمل کنیم.

مهدی حیدری رئیس جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی نیز در این دیدار عنوان کرد: سینمای مستقل در تبریز و به طور کلی استان آذربایجان در حال جلو رفتن است، زیرا این اعتقاد بین سینماگران وجود دارد که فیلم‌های این شهر باید هویت و مخاطب داشته باشد.

حیدری ادامه داد: پتانسیل بالای استان در جهت رشد سینماگران و تربیت و آموزش صحیح آنها این امکان را فراهم می‌کند تا این فیلمسازان با درک درست وارد بدنه سینمای حرفه‌ای شوند که این مستلزم حمایت از فیلمساز هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی است و مسئولان استانی باید برای تحقق این موضوع حمایت همه جانبه داشته باشند تا فیلمساز بدون دغدغه کار خود را جلو ببرد. در این میان وجود دفاتر فعال و پویای انجمن سینمای جوانان ایران در استان‌ها کمک ویژه‌ای می‌تواند در آموزش و تولید فیلم داشته باشد.

وی همچنین مطرح کرد: خوشحالیم که در دوره جدید ریاست انجمن سینمای جوانان ایران شناخت دقیق و درستی نسبت به فیلمسازان و فعالان فیلم کوتاه وجود دارد و این توانمندی قطعاً می‌تواند به ما نیز در پیشبرد برنامه‌های جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی کمک کند.

حیدری اظهار کرد: این جشنواره به جهت موضوع و شعار خود «اقوام؛ ریشه ایران زمین» رویدادی استراتژیک و مهم برای سینمای ایران محسوب می‌شود و ما رویکردمان معطوف به نمایش و تاکید بر اتحاد همه اقوام ایرانی در عین تنوع فرهنگی و اقلیمی و بومی آن‌هاست.

در ادامه این دیدار برای حمایت و همراهی انجمن در برگزاری پیچینگ به منظور تولید چند فیلم کوتاه با تاکید ویژه‌تر بر موضوع اقوام ایرانی و حمایت از جشنواره فیلم اقوام ایرانی در ابعاد رسانه‌ای، جوایز و… توافقاتی صورت گرفت.

کریم فرشاد مدیر اجرایی و رکسانا قهقرایی مدیر روابط عمومی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی نیز در این جلسه حضور داشتند.

نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی توسط موسسه فرهنگی هنری فصل هنر آبان ماه ۱۴۰۲ در شهر تبریز برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی: در حال حاضر هیچ کمدی عمیقی روی پرده نیست

شهاب حسینی معتقد است که انسانِ امروز به دلیل پیشرفت تکنولوژی دچار غرور و تکبر شده و در توهم زندگی جاودانه است و به همین دلیل تلنگرِ مرگ نیاز انسان مدرن است.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» به کارگردانی شهاب حسینی به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی که اقتباسی از نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» نوشته امانوئل اشمیت است به شکلی کاملاً وفادار به نمایشنامه ساخته شده و توانسته نظر این نمایشنامه‌نویس مطرح را به خود جلب کند.

«مقیمان ناکجا» دومین تجربه سینمایی شهاب حسینی پس از «ساکن طبقه وسط» به عنوان کارگردان به حساب می‌آید که پریناز ایزدیار، شهاب حسینی، آرمان درویش و احمد ساعتچیان در آن ایفای نقش می‌کنند.

به بهانه اکران این فیلم سینمایی ایلنا با شهاب حسینی گفتگویی داشت که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

اقتباس از برخی نمایشنامه‌ها به فیلمنامه اصلا امکانپذیر نیست. «مهمانسرای دو دنیا» نیز اثری است که شاید کمتر فیلمسازی به سراغ آن برود. آیا این نگرانی را نداشتید که وفاداری شما به منبع اقتباس، «مقیمان ناکجا» را در ساختار به تله‌تئاتر نزدیک کند؟

با این نکته که اقتباس از برخی نمایشنامه‌ها اصلاً امکانپذیر نیست مخالف هستم و اینگونه مطرح کردن پرسش حکم یک قاعده را به خود می‌گیرد که ممکن است مخاطب را دچار اشتباه کند. به نظر من از تمام آثار نمایشی اقتباس برای فیلمنامه امکانپذیر است و حاصل کار به نگاه فیلمنامه‌نویس یا کارگردان مربوط می‌شود. هر اثر نمایشی حاوی محتوا و پیامی است که ممکن است هر کس در قالب مدنظر خودش بخواهد از آن بهره‌برداری و استفاده کند.

درباره تله‌تئاتر باید بگویم که نوع ساختار و پردازش آن با یک اثر سینمایی کاملاً متفاوت است. تله‌تئاتر در یک استودیو و معمولاً با سه دوربین به صورت همزمان و همچنین سوئیچ همزمان سر صحنه ساخته می‌شود و به نوعی ما شاهد تصویربرداری از اجرای یک تئاتر هستیم. البته من عنوان تله‌تئاتر را برای آن مناسب نمی‌دانم و عنوان تله‌پلی (Teleplay) مصطلح‌تر است و اگر بخواهیم معادل فارسی برای آن در نظر بگیریم من واژه سینمایش را که تلفیقی از سینما و نمایش است، ترجیح می‌دهم.

درباره نزدیک شدن به این ساختار نگرانی نداشتم، اگر این اثر روی صحنه تئاتر هم برود بعید می‌دانم که زمانی کوتاه‌تر از «مقیمان ناکجا» به خودش اختصاص دهد. به هر شکل امانوئل اشمیت نویسنده اثر در عرصه نمایشنامه‌نویسی استاد بزرگی است و قطعاً درباره زمان اثر این دقت نظر را داشته و آن را مناسب می‌دانسته و به همین دلیل من که قصد اقتباس از آن را داشتم، می‌بایست سعی می‌کردم به منویات اصلی نویسنده در نگارش اثر وفادار بمانم.

علاوه بر فیلمنامه که در آن دیالوگ‌ها به اندازه نمایشنامه زیاد هستند در کارگردانی نیز به تئاتری بودن اثر وفادار بودید، مثلا دوربین نیز حرکت چندانی ندارد. آیا این ساختار نمایشی را هم از منبع اقتباس جدانشدنی می‌دانستید و در جهت دستیابی به محتوای مدنظر برای وفاداری به منبع اقتباس در نظر گرفتید؟

تمام تلاش من این بود که بدون هیچ دخالت تکنیکالی از طرف خودم این اثر را در حد توانی که برایم موجود بوده به زبان سینما ترجمه کنم و در این راستا اساساً در عین سادگی و روانی سعی داشتم فقط انتقال‌دهنده محتوا و مفهوم اثر باشم.

مواجه شدن مستقیم انسان با مرگ اضطراب‌آور است. در فضای «مقیمان ناکجا» چقدر به القای حس اضطراب هستی به مخاطب توجه داشتید و آیا آن را بخشی از محتوای فیلمتان (برای مخاطبی که به مفهوم اثر توجه دارد) می‌دانید یا خیر؟

همه آن چیزی را که قرار است به تماشاگر منتقل شود که شاید حس اضطراب، اندیشه یا تعقل است به طور بالفطره در خود متن وجود داشته و من تلاش اضافه‌ای نداشتم که بخواهم حسی خاص را به مخاطب تأکید یا تلقین کنم. از جهتی وقتی از نویسنده بزرگی مثل امانوئل اشمیت وام گرفتم، بار امانتم بسیار سنگین بود و سعی داشتم در حفظ این امانت فقط یک راوی ساده باشم.

شخصا «مقیمان ناکجا» را اثری می‌دانم که مخاطب را به تلنگری درباره مرگ و زندگی گذشته می‌اندازد. چقدر انسان امروزی را در دنیای مدرن، نیازمند این تلنگر می‌دانید؟

بسیار زیاد؛ انسان امروز در هر جای دنیا که نگاه می‌کنید به واسطه غرور و تکبری که با تکنولوژی و پیشرفت علم به او دست داده این رویا را در ذهن خود می‌پروراند که می‌تواند به عمر هزار ساله برسد یا بعضی‌ها در زندگی به شکلی رفتار می‌کنند که گویا از خداوند عمری هزار ساله گرفته‌اند و با این حقیقت مواجه نیستند که هر روزِ زندگی نعمتی است که ممکن است هر لحظه این نعمت از انسان گرفته شود. به همین دلیل اگر در گذشته انسان پذیرفته بود که نهایتاً یک قرن قرار است در این جهان زندگی کند و تمام آرزوها و آمالش را بر همان اساس پایه‌گذاری می‌کرد، امروزه چون توهمی بر عمر جاودانه و هزار ساله دارد به تناسب همین توهم برخی افراد از روی انسان‌های دیگر رد می‌شوند و حقوق یکدیگر را پایمال می‌کنند تا بقای خود را تثبیت ببخشند اما زهی خیال باطل.

امیدوار بودم در «مقیمان ناکجا» همان تلنگری که من خودم از خواندن نمایشنامه اشمیت خوردم را بتوانم به بقیه سلول‌های خواب‌رفته اجتماع که خودم هم بخشی از آن هستم، منتقل کنم.

پرداخت اشمیت به موقعیتی که کاراکترها در آن قرار گرفته‌اند تا حدی انتزاعی است اما این موقعیت می‌تواند در فرهنگ ما معنایی عرفانی داشته باشد. آیا در «مقیمان ناکجا» به بعد عرفانی موقعیت نیز توجه داشتید؟

وقتی که می‌خواهیم از وادی عرفان صحبت کنیم، باید بدانیم منتهای عرفان رسیدن به مفهوم مطلق عشق است. وقتی درباره عشق صحبت می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم حد و مرز یا نژاد، قومیت یا جغرافیایی برای آن در نظر بگیریم.

عشق یک مفهوم کلی است که امانوئل اشمیت هم با خلق این اثر در تلاش بوده که آن اصالت را به عشق بدهد و زندگی را به عنوان فرصتی مطرح کند که انسان قرار است در آن کاری انجام دهد تا بتواند به نوعی سهم بودن خودش را ادا کند؛ ولو اینکه در اغما باشد.

در بعد اجتماعی اثر، اجتماعی که کاراکترهای «مقیمان ناکجا» از آن می‌آیند با اجتماعی که اشمیت قصه‌اش را در آن روایت می‌کند چه قرابت‌ها و تفاوت‌هایی دارد؟

وقتی درباره انسان صحبت می‌کنیم قرابت‌ها بیشتر و تفاوت‌ها کمتر به نظر می‌آیند و به همین دلیل امانوئل اشمیت سعی کرده به نمایندگی از کلیت اجتماع شخصیت‌هایی را در نمایشنامه داشته باشد؛ مثلاً آدم‌هایی که ثروتمند هستند یا افرادی که از دنیا بی‌بهره هستند یا افرادی که به نحوی بین زمین و آسمان زندگی می‌کنند. به طور کل اشمیت تفکر همه این افراد را در تعامل و تقابل با همدیگر قرار داده و در نهایت سعی کرده به نتیجه اصلی که همان عشق است، برسد و وقتی درباره عشق صحبت می‌کنیم دیگر تفاوتی باقی نمی‌ماند.

آیا از شرایط اکران و بازخوردها تا این لحظه رضایت دارید؟

واقعاً خدا را شکر می‌کنم که برای این فیلم شرایط اکران فراهم شد. به هر حال این فیلم با پروانه ساخت ویدئویی مجوز ساخت گرفت و همانطور که می‌دانید فیلم‌های ویدئویی سرنوشت و تقدیر مشخصی ندارند و همینقدر که این فیلم از طریق اکران در سینماها با لطف، همکاری و حمایت عزیزان در وزارت ارشاد و سینمای هنر و تجربه نمایش داده شده و توانستیم آن را در بستر جامعه ولو در یک ظرفیت محدود ارائه دهیم شاکر و سپاسگذار هستم.

فاصله سینمای غیرکمدی با سینمای کمدی در گیشه این روزها بیشتر از همیشه است. به نظر شما چرا امروز فیلم‌های غیرکمدی کمتر از همیشه مورد توجه جامعه است و آیا وضعیت شکل گرفته را خطری برای سینمای اجتماعی (یا به طور کل سینمای غیرکمدی) نمی‌دانید؟

تماشاگر به هر حال وقتی از عمر شریفش می‌گذارد و با وجود صرف هزینه‌های مالی و روانی مثل ترافیک شهری یا حتی پیدا کردن جای پارک، انتخاب می‌کند که به سینما برود و فیلم ببیند به این امید در سالن سینما می‌نشیند که از آن سالن در ازای آن دو ساعتی که خرج کرده، با دست پر بیرون بیاید. این حق طبیعی فردی است که چنین هزینه‌ای می‌کند و باید فیلم بتواند نیازی که او را به سالن سینما کشانده برطرف کند. تماشاگر وقتی وارد سینما می‌شود و فیلم کمدی می‌بیند، مشخص است که می‌خواهد ساعتی را به خنده بگذراند، اگر این اتفاق رخ دهد او دستِ پر و راضی از سالن سینما بیرون می‌آید و در غیر این صورت با حسی شبیه حس بازندگی سالن سینما را ترک می‌کند.

متأسفانه می‌توان گفت که ما به هیچ عنوان کمدی‌های عمیق یا تأمل برانگیز هم در حال حاضر نداریم ولی درباره سینمای غیرکمدی به نظرم این اتفاق برای مخاطب بارها رخ می‌دهد که به سالن سینما می‌رود و دست خالی سینما را ترک می‌کند. مخاطب شاهد انواع خوش رقصی‌ها و بزک کردن‌های ما روی پرده سینما هست درحالیکه هیچ کدام از اینها جانش را سیراب نمی‌کند. وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد، مطمئناً مخاطب هنگام خروج از سالن سینما با خودش قرار می‌گذارد که دیگر فیلم مزخرفی که در انتقال پیامش ابتر و ناتوان مانده را انتخاب نکند و حداقل اگر می‌خواهد این هزینه را بر خودش و زندگی‌اش تحمیل کند سینمای کمدی را انتخاب کند و دقایقی بخندد. ماجرای سینمای ما این است که دوستان غیرکمدی‌ساز هنوز درباره اینکه چطور باید روی جامعه تأثیر بگذارند و اساساً اصل دغدغه‌شان چه بوده به سر منزل مشخصی نرسیده‌اند و به خاطر همین هم غیر آماده وارد عرصه فیلمسازی می‌شوند و در نهایت فیلمشان هم به قول مولانا شیر بی یال و دم و اِشکَم از آب در می‌آید.

رسانه سینمای خانگی- توصیه جعفری جوزانی به بازیگران جوان: به اخلاق پایبند باشید

کارگردان «شیر سنگی» گفت: امیدوارم بازیگران جوان به جز بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت‌الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور مسعود جعفری‌جوزانی نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته ۱۴ مرداد ماه برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی تاریخی برگزار شد. 

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، مسعود جعفری‌جوزانی با بیان اینکه اگر بخواهیم فیلمساز شویم ابتدا باید اجزای آن را به خوبی بشناسیم، گفت: زمانی که ما درس سینما می‌خواندیم، هنوز سینما جدی گرفته نمی‌شد و وقتی درباره آن صحبت می‌کردیم گاهی با تمسخر می‌گفتند مگر سینما، خواندن می‌خواهد؟! آن دوران به غیر از مارکسیست‌ها بقیه به سینما به چشم تفریح نگاه می‌کردند. در واقع از نیمه دهه ۶۰ میلادی به بعد سینما جدی‌تر گرفته شد.  


لحظه‌های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست 

جعفری جوزانی با بیان اینکه در جوانی فیلم‌های زیادی می‌دیده است تا از آنها درس بگیرد، افزود: من معتقدم سینما، بیش از هر هنر دیگری نیاز به بسترسازی دارد. زمانی که ما جوان بودیم تماشای فیلم به آسانی امروز نبود که در خانه‌ها همراه با خانواده‌مان ببینیم. معمولا فیلم خوب این‌گونه است که اگر کسی از شما خواست داستان آن را تعریف کنید، نتوانید و به او بگویید باید خودت فیلم را ببینی؛ چرا که لحظه‌های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست. دلم برای آنگونه سینما تنگ شده؛ به نظرم لحظه‌های نابی که تعریف کردنی نیستند، خود سینما است. 

وی ادامه داد: متاسفانه در دانشگاه‌ها کلاس «درک فیلم» نمی‌گذارند ؛ کلاسی که در آن هفته‌ای یک فیلم نمایش دهند و از تماشاگران بخواهند درک خود را نسبت به آن اعلام کنند. درک فیلم نوعی بسترسازی است که در جامعه بوجود می‌آید. 

کارگردان فیلم سینمایی «شیرسنگی» با تاکید بر اهمیت درک فیلم، گفت: در دانشگاه کلاس‌های زیادی داشتیم اما کسی به ما آموزش نداد چگونه بنویسیم و چگونه فیلم را درک کنیم؛ مفاهیم فیلمسازی را همه می‌دانستیم ولی افراد کهنه کاری که فلسفه مونتاژ را می‌دانستند و آموزش می‌دادند بسیار کم بودند. اگر سینما بخواهد قصه بگوید مهم این است که من از آن قصه و آن فیلم چه حس کردم، اینکه بازیگر یک فیلم چگونه آمد و با چه حالتی آمد در سینما مهم است زیرا در درک فیلم تاثیر می‌گذارد. 

وی ادامه داد: کسانی که سینما می‌خوانند باید نسبت به جهان و هستی نگرشی متفاوت داشته باشند و تلاش کنند که اگر سینما می‌آورند همراه آن حس و فلسفه را نیز بیاورند. مثلا، آلفرد هیچکاک فیلم «طناب» را که با یک شات ساخت مفهومی را منتقل می‌کرد و در واقع می‌خواست پاسخی به مونتاژ سینماگران مارکسیست داده باشد. 

جعفری‌جوزانی با بیان اینکه امروز اتفاقات نوینی در سینما می‌افتد، بیان داشت: مثلا می‌توان با انواع لنز در فیلم به تماشاگر ‌بگویید کجا را نگاه کند و وقتی به این ظرافت‌ها نگاه می‌کنیم می‌بینیم سینمای هر فردی با فرد دیگر متفاوت است؛ هیچکس، شبیه فرد دیگر نیست و هر کدام از ما مانند اثر انگشت متفاوتیم؛ حتی اگر بخواهیم داستان یکسانی بسازیم. 

با چیدن واژه‌ها کنار هم می‌توانید خود را پیدا کنید 

وی ادامه داد: من معتقدم اگر می‌خواهید بنویسید، حتما موضوعی شما را آزار می‌دهد که می‌خواهید درباره آن بنویسید و اگر آن موضوع را برای کسی تعریف کردید یا می‌خواهید تعریف کنید یعنی آن داستان به پختگی کامل نرسیده و می‌خواهید نظر دیگران را هم بدانید. بنابراین قلم را بردارید و از آنچه می‌اندیشید بنویسید حتی اگر بد بنویسید؛ حتی اگر آغاز ، میانه و پایان خوبی نداشته باشد زیرا قطعا جواهری در آن است که با جادوی نوشتن به موضوع می‌رسید تا جایی که موضوع شما را با خود درگیر می‌کند. 

جعفری جوزانی با بیان اینکه به دنبال آنچه رسم است نروید، گفت: در دنیا داستانی نیست که گفته نشده باشد اما وقتی شما بنویسید یک موضوع دیگر است و تفاوت دارد. ما نمی‌دانیم چقدر توانایی در وجود ما است و کم‌کم خود را کشف می‌کنیم و تا جایی پیش می‌رویم که گویا هزاران آدم درون ما زندگی می‌کنند بنابراین خلاق باشید، واژه‌ها را کنار هم بچینید تا خود را پیدا کنید. پس از نوشتن فیلمنامه، دکوپاژ خودش شکل می‌گیرد و آن زمان است که باید استوری بورد طراحی کنید ولی زمان ساخت فیلم به آن متکی نباشید و شرایط دیگر را هم در نظر بگیرید زیرا در غیر این صورت فیلم خوبی از آب درنمی‌آید. 

وی با اشاره به اینکه زنده یاد مرتضی ممیز پوستر فیلم‌های «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» را طراحی کرده است، بیان داشت: ممیز از من خواست فیلم را ببیند تا بتواند پوستر را طراحی کند. سه بار فیلم را دید، فیلمی که آن زمان بدون تدوین و موسیقی متن بود و تماشای آن چند ساعت طول می کشید. در نهایت پوستر فیلم را طراحی کرد که بیان کننده فضای فیلم بود.
وقتی پوستر فیلم را می‌بینید، باید متوجه شوید که با چه نوع فیلمی روبرو هستید در غیر این صورت کاری بیهوده است. 

جعفری جوزانی با بیان اینکه سینماگر باید همه چیز را ببینند و هر دیدنی دیدن نیست، گفت: فیلمساز نکات ریز را می‌بیند ، احساس بشر را درک می‌کند و معنی نگاه را می‌فهمد. زمین و زمان با یک فیلمساز واقعی حرف می‌زند. گاهی با یک جمله و یا یک متن، هم میزانسن مشخص می‌شود، هم شخصیت پردازی و هم زمان و مکان؛ مانند: «همه اهل شیراز می‌دانستند که داش آکل و کاکا رستم سایه‌ی یکدیگر را با تیر می‌زدند.» 

وی با اشاره به ریتم در سینما گفت: پیش از این در سینما تقطیع‌ها و کات را ریتم می‌دانستند در حالیکه این ریتم نیست. ریتم مجموعه‌ای از حرکت دوربین، حرکت بازیگر، خطوط و رنگ، نور و تقطیع است. 

وی در پایان با ذکر خاطره‌ای از علی نصیریان در فیلم «شیرسنگی» بیان کرد: به خاطر دارم برای این فیلم همه در یک خانه روستایی شب‌ها می‌خوابیدیم و هیچ کدام از بازیگران اعتراضی نداشتند. من هنوز هم معتقدم هیچ بازیگری مانند علی نصیریان نمی توانست نقش مورد دلخواه من را در این فیلم بازی کند. امیدوارم بازیگران جوان هم به جزء از بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.

خروج از نسخه موبایل