رسانه سینمای خانگی- «بوسه بر باد» به زودی آماده نمایش می‌شود

فیلم کوتاه «بوسه بر باد» به کارگردانی حمید مقدس در مرحله تدوین قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «بوسه بر باد» به کارگردانی حمید مقدس با پایان فیلمبرداری در کلاردشت به مرحله تدوین رسید.

حمید مقدس درباره این فیلم گفت: این فیلم روایت‌گر قصه پدری فداکار است که نظاره‌گر زندگی فرزندان خود در مواجهه با کشمکش بین سنت و مدرنیته است.

وی در ادامه به مشکلات فیلمسازی اشاره و عنوان کرد: مشکل همیشگی فیلمسازان جوان جذب سرمایه برای ساخت فیلم کوتاه است که امیدوارم راه حل مناسب توسط مسئولان مربوطه اتخاذ شود. متاسفانه برخی افراد سینمای دولتی را به نام خود زده‌اند، قلعه‌ای شکل داده‌اند که نمی‌شود به حد و مرز آنها نزدیک شد. از سوی دیگر نظام سرمایه داری بخش دیگری از سینما را تسخیر کرده است. امیدوارم جریان سوم سینمای ایران به‌زودی شکل بگیرد.

مقدس در ادامه درباره ساخت «بوسه بر باد» مطرح کرد: از اوایل تیر ماه ۱۴۰۲ تمرین در پلاتوهای تهران را شروع کردیم و این امر تا پایان مرداد ماه ۱۴۰۲ ادامه داشت. در هفته اول شهریور ماه ۱۴۰۲ فیلمبرداری در شهر کلاردشت استان مازندران به اتمام رسید و درحال حاضر این فیلم در مرحله تدوین است‌.

این کارگردان درباره هدف از ساخت این فیلم بیان کرد: هدفم از ساخت «بوسه بر باد» ارج نهادن به جایگاه پدران و مادرانی است که بدون هیچ توقع و منتی خودشان را فدای فرزندانشان می‌کنند. متاسفانه در این برهه از زمان این نگاه وجود دارد که پدر مقصر تمام مشکلات است و این موضوع در بین آثار فیلمسازان باب شده است این را هم باید بگویم که رایزنی‌هایی کرده‌ایم تا فیلم بلند «بوسه بر باد» را هم بسازیم.

در این فیلم به ترتیب محمدعلی کیوان، فریبا منصوری، سمیه ریاحی، علیرضا عباسی، ماندانا سهرابی، فاطمه سادات پوراسدی و پیام احمدی کاشانی به ایفای نقش پرداختند.

عوامل فیلم کوتاه «بوسه بر باد» عبارتند از کارگردان: حمید مقدس، تهیه کننده: محمدعلی کیوان، نویسنده: محمدعلی کیوان، مدیر تولید: هانی جمالی، مدیر روابط عمومی: پیام احمدی کاشانی، مجری طرح: موسسه ندای رهام، مشاور کارگردان: سجاد مطلبی، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز: امیرحسین عیوضی، منشی صحنه: مهتاب تکبیری، عکاس: مریم نظام آبادی، مدیر فیلمبرداری: پارسا اسماعیل پور، فیلمبردار: محمدرضا سمیعی، مدیر صدابرداری: محمدحسین شوشتری، موسیقی: میلاد پور اسدی، طراح گریم: ندا پورمند، مجری گریم: نیوشا عنایتی، طراح نور: محمدرضا سمیعی و پارسا اسماعیل پور، طراح صحنه و لباس: حمید مقدس، مدیر پشتیبانی و تدارکات: فاطمه سادات پوراسدی.

رسانه سینمای خانگی- این جهان‌ها موازی نیستند!

محمد یراقی کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این اثر پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، محمد یراقی کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» که به تازگی فرآیند تولید را پشت سر گذاشته است در گفتگو با مهر با درباره این پروژه توضیح داد: فیلم «جهان غیرموازی» برایم تجربه فوق‌العاده و به‌خصوصی بود. از یک سو، کار با تعداد زیادی بازیگر، به‌ویژه کودکان خردسال و از سوی دیگر، فیلمبرداری در مناطق پرتراکم تهران چالش‌هایی را برایم به همراه داشت اما به طور کلی از نتیجه این تلاش‌ها بسیار خرسندم چون با تعامل خوب با تیمم، موفق شدیم به بهترین شکل ممکن آنچه را در ذهنمان طراحی کرده بودیم، به تصویر بکشیم.

وی درباره طراحی ایده این فیلم کوتاه گفت: روزی در خیابان ولیعصر (عج) یک دختر بچه پنج یا شش ساله را که آدامس می‌فروخت، دیدم، با پدرش که روی ویلچر نشسته بود و دستگاه اکسیژنی به ویلچر پدر متصل بود، آن‌ها در کنار خیابان ایستاده بودند. دختر خیره شده بود به یک عروسک کوچک که دست فروشی کمی آن‌طرف‌تر می‌فروخت. این تصویر مدت زیادی در ذهنم باقی مانده بود و من برای مدت زمان طولانی تصویر این دختر و زندگی‌اش را تصور می‌کردم. سعی داشتم به تخیل و درک عمیق‌تری از دنیای افراد مانند او برسم. به مرور زمان، این تصویر به یک ایده کامل‌تر و پیچیده‌تر برای فیلم‌نامه «جهان غیر موازی» تبدیل شد. با این داستان، به نحوی سعی داشتم به واقعیت‌های زندگی افرادی که در شرایط مشابه این کودک هستند، نزدیک‌تر شوم. از این طریق به تمایزهای بین دنیای خیالی این کودکان و جامعه واقعی پرداختم. این تصویر به‌عنوان منبع اصلی شکل‌بندی داستان و زمینه‌سازی برای فیلم‌نامه «جهان غیر موازی» مورد توجه قرار گرفت.

انتخاب ۳۰ بازیگر برای یک فیلم ۲۰ دقیقه‌ای

یراقی با بیان اینکه بیش از ۳۰ بازیگر در این فیلم کوتاه ۲۰ دقیقه‌ای ایفای نقش کردند، مطرح کرد: اغلب بازیگران ما کودکانی با میانگین سن ۶ تا ۹ سال بودند. انتخاب این بازیگران بسیار دشوار بود چون از این سنین عموماً انتظار بازیگری در یک فیلم را نمی‌توان داشت. ما براساس ظاهر، چهره، لحن صدا و میمیک بازیگران، تصمیم‌گیری می‌کردیم و در انتخاب‌ها، تلاش‌مان این بود که بازیگران به صورت ظاهری شبیه به آن کاراکتری باشند که من در ذهنم ساخته بودم. با این همه، اصلی‌ترین نگرانی من در طول تصویربرداری، سلامتی این بچه‌ها بود.

وی افزود: ما در مکان‌های واقعی شهر فیلمبرداری می‌کردیم و هیچکدام از لوکیشن‌های استفاده شده در فیلم از پیش طراحی شده نبودند، به عنوان مثال، در چهارراه سرو سعادت‌آباد یکی از پرترافیک‌ترین تقاطع‌های منطقه غرب تهران، بازیگران کودک در میان خودروها حرکت می‌کردند و ما هم‌زمان با تصویربرداری، باید مراقب می‌بودیم که هیچ اتفاقی برای آنها نیفتد و از گم شدن یا به خطر افتادن آنها جلوگیری می‌کردیم. حتی برای اطمینان از سلامت آنها، رفت و آمد خودروها در این تقاطع را قبل و بعد از تصویربرداری بررسی می‌کردیم تا مطمئن شویم که هیچ اتفاقی برای بازیگرانمان نمی‌افتد در نهایت با تمام چالش‌ها و فشارها، توانستیم از این موقعیت پیروز خارج شویم و فیلم را به خوبی به پایان برسانیم.

سرمایه‌گذاران علاقه‌ای به فیلم کوتاه ندارند

این کارگردان درباره تأمین بودجه برای فیلم کوتاه اظهار کرد: در صنعت سینمایی ایران و کشورهای دیگر که حداقل من با آن‌ها آشنایی دارم، تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران به طور کلی به فیلم‌های کوتاه علاقه زیادی ندارند. این موضوع تا حدی قابل درک است، چون فیلم‌های کوتاه معمولاً تعداد مخاطبان بسیار کمتری دارند و از نظر سودآوری هم به میزانی که توجه تهیه‌کنندگان جلب شود، سودآور نیستند. به همین دلیل، تهیه‌کنندگان و استودیوهای فیلمسازی اغلب ترجیح می‌دهند روی پروژه‌های کم‌ریسک و با مخاطب بیشتری سرمایه‌گذاری کنند.

وی افزود: البته در این میان نیز استودیوها، شرکت‌ها و حتی افرادی وجود دارند که به دنبال حمایت از فیلم‌های کوتاه و ایجاد فرصت برای فیلم‌سازان تازه نفس هستند از این رو این امکان وجود دارد و غیر قابل دسترس نیست. به عبارت دیگر، اتصال به این دسته از حامیان و پشتیبانان برای فیلم‌سازان کوتاه همیشه چالش‌هایی خاص خودش را داراست. از طرفی از تجربه‌ام می‌توانم بگویم که ورود به مسیر دستیابی به افراد و شرکت‌های حمایت‌کننده بسیار دشوار است و این امر در برخی موارد ممکن است آزاردهنده هم باشد. به همین دلیل من شخصاً از تمرکز بر این مسیر فعلاً استقبال نمی‌کنم.

یراقی در ادامه با اشاره به بازخورد مخاطبان از یک فیلم کوتاه توضیح داد: تجربه ارتباط با تماشاگران و بازخوردهایشان بین فیلم‌های کوتاه و بلند تفاوت‌هایی دارد. طبیعتاً میزان بازخورد ارتباط مستقیمی با تعداد تماشاگران دارد و به همین دلیل تعداد بازخوردهای فیلم‌های بلند و کوتاه معمولاً قابل مقایسه نیست اما از تجربه خودم می‌توانم بگویم که در فیلم‌های بلند به دلیل طولانی بودن داستان و عمق شخصیت‌ها، ممکن است تماشاگران به صورت عمیق‌تری با داستان و شخصیت‌ها همدرد شوند و احساسات گوناگونی را تجربه کنند. این می‌تواند منجر به بازخوردهای متنوع و عمیق‌تری از سوی تماشاگران شود.

این کارگردان یادآور شد: همچنین برای فیلم‌های بلند معمولاً جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی نیز مهم هستند و این می‌تواند به بهبودی در انتقادات و نظرات ارائه شده منجر شود. در مقابل، فیلم‌های کوتاه به دلیل محدودیت زمانی، باید در کمترین زمان ممکن تأثیر و حرف خود را به تماشاگران منتقل کنند. به همین دلیل، تماشاگران ممکن است بیشتر به جزئیات تکیه کنند و با دقت بیشتری به فیلم نگاه کنند. این ممکن است باعث شود که بازخوردهای دقیق‌تر و پررنگ‌تری از سوی تماشاگران در مورد جزئیات داستان، کارگردانی و هنر تصویری داشته باشیم. بنابراین، هر ۲ نوع فیلم با تفاوت‌های خاص خودشان با فرآیند دریافت بازخورد از تماشاگران روبرو می‌شوند که نوع بازخوردها به محدودیت زمانی و عمق و نوع روایت داستان مرتبط است.

آیناز فکور، عباس ایمانی، داوود محمدآبادی، پیام حق‌نژاد، مهدی هاشمی، غزل کوچک‌بیگ، محمد سوری، شادی گل‌محمدی، فرخنده فرمانی‌زاده، ثمین استادی، علیرضا دانیال‌پور، فرشاد اکبری، امیرسام برکتی، علیسان نجابت‌خواه، محمد محبی، متین محبی، ابراهیم غزی، محمد استادی، راستین اسفندیاری، سدنا بارونی، زهرا رحیمی، امیررضا صیاد، الینا موفقی، سامیار فرخ‌زاد بازیگران فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» هستند.

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، مدیر فیلمبرداری: پارسا مجد، تدوین: لیلی نوروزی، طراحی صدا: ندا محسنی، آهنگساز: مهدی شیروانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامه‌ریز: بهزاد صفار، منشی صحنه: مائده رفیعی، طراح صحنه: مسعود رحیمی، طراح لباس: محمد مهری، مجری طرح: پارسا مجد، گریم: نسترن گلی‌زاده، جلوه‌های بصری: بیتا اخلاقی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، عکاس: مونا ورمزیار، طراح پوستر: بهمن قهاری.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: اتفاقاتی که در عصر حاضر در حال رخ دادن هستند متعلق به جهان موازی یا غیرواقعی نیستند و همه ما در وقوع آن‌ها مقصر یا تأثیر گذاریم.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران باید مؤلف باشد

کارگردان «بعدازظهر» با اشاره به اینکه فیلم کوتاه از منظر درام، قواعد متفاوتی از سینمای بلند دارد، گفت: در زمینه نگارش فیلمنامه‌هایی که به طور اختصاصی برای ساخت فیلم کوتاه نوشته شده باشند، دچار خلأ هستیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امیرعباس ربیعی که فعالیت حرفه‌ای خود را از عرصه کارگردانی سینمای کوتاه آغاز کرده است، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، درباره تجربه همراهی خود با این رویداد در سال‌های گذشته به‌ عنوان فیلمساز و عضو هیئت انتخاب، اظهارداشت: سال گذشته که در هیئت انتخاب جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشتم، مهمترین ویژگی جشنواره مواجهه ما تنوع ژانری آثار بود.

وی گفت: به این معنا که از گونه‌های مختلف در ویترین جشنواره فیلم داشتیم و غالب فیلم‌ها هم آثاری با کیفیت بودند. در جشنواره سی و نهم حدود ۵۰ فیلم انتخاب شدند که اکثر بازخوردها نسبت به اکران این آثار در ایام جشنواره، همین تنوع آنها بود.

ربیعی افزود: در هر مجموعه اکران که چند فیلم کوتاه در کنار یکدیگر روی پرده می‌رفت، شاهد موضوع‌های متنوع و ژانرهای متفاوت در آثار بودیم و این ویژگی طبیعتا برای مخاطبان جشنواره بسیار جذاب بود. اینگونه نبود که مخاطبان فیلم‌هایی شبیه به هم ببینند و در هر نوبت می‌توانستند شاهد تجربه‌های متنوعی باشند.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: در دوره‌های قبل‌تر غالبا شاهد فیلم‌های اجتماعی در جشنواره بودیم اما در دوره گذشته از ژانر فانتزی و وحشت گرفته تا کمدی، شاهد حضور آثار متنوعی بودیم. به همین دلیل هم مخاطبان از فرآیند انتخاب آثار راضی بودند.

سینمای کوتاه مقدمه‌ای برای سینمای بلند نیست

کارگردان «ماه در خانه» درباره اینکه آیا فیلم‌های کوتاه از نظر تکنیکی پیشرفت می‌کنند و در زمینه فیلمنامه هنوز با ضعف‌هایی مواجه هستند؟، اظهارداشت: از نظر فنی وضعیت فیلم‌های کوتاه نسبت به آثار سینمایی دیگر چندان متمایز نیست و فاصله تکنیکی این تجربه‌ها بسیار کم شده است. به‌ خصوص از زمانی که با ورود ابزار دیجیتال، فیلمسازی ساده‌تر شده و تکنولوژی پیشرفت کرده است حتی در اجرا و مدل کارگردانی فیلم‌های کوتاه هم شاهد نزدیک شدنشان به تجربه‌های سینمایی بلند هستیم اما آنچه غالبا در میان بچه‌های فیلم‌کوتاه به اشتباه جا افتاده، این است که فکر می‌کنند سینمای کوتاه مقدمه‌ای برای سینمای بلند است، در حالی که اینگونه نیست.

ربیعی تأکید کرد: نگارش فیلمنامه در مدیوم سینمای کوتاه، قواعد خاص خودش را دارد. برای همین ما در زمینه نگارش فیلمنامه‌هایی که به طور اختصاصی برای ساخت فیلم کوتاه نوشته شده باشند، دچار خلأ هستیم.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: برخی فیلم‌های کوتاه گویی سکانسی از یک فیلم بلند هستند و یا قصه‌های بلندی هستند که برای کوتاه شدن، خلاصه‌ شده‌اند! این در حالی است که فیلم کوتاه اساسا از منظر درام، قواعد متفاوتی از سینمای بلند دارد و باید در مراحل آموزشی روی این نکات بیشتر متمرکز شویم. مراکزی که فیلمساز فیلم کوتاه تربیت می‌کنند باید این نکته را گوشزد کنند که ساخت فیلم کوتاه، یک مدیوم مستقل است، نه اینکه تمرینی برای ساخت فیلم بلند باشد.

ماجرای فیلم‌های کوتاه «لاکچری»

ربیعی درباره اینکه آیا استفاده از عوامل فنی حرفه‌ای می‌تواند ضعف‌های فیلمنامه را در یک فیلم‌کوتاه بپوشاند؟ بیان کرد: بله، این اتفاقی است که در برخی از آثاری که در هیئت انتخاب دیدیم، مشهود بود. اینها آثاری بودند که به آنها آثار «لاکچری» می‌گویم! آثاری که پول زیادی خرج آنها می‌شود، عوامل‌شان هم همه سینمایی هستند اما به نظر می‌رسد کارگردان در حال دوپینگ با عوامل است! البته فیلم‌هایی هم که فضایی کاملا متفاوت با این فضا داشته باشند، زیاد بود، فیلم‌هایی که عوامل‌شان ناشناخته بودند اما به‌ راحتی می‌توانستید آنها را کشف کنید.

وی افزود: امروز در سینمای بلند کارگردانی می‌کنم، یکی از امتیازاتی که تماشای این فیلم‌های کوتاه برایم داشت، انتخاب بازیگرانی گمنام از شهرهای مختلف بود که به نظر استعدادهایی ویژه و درجه یک بودند. حتی درباره عوامل پشت دوربین هم در این فرآیند استعدادهای تازه‌ای کشف می‌شوند که برخی شاید تجربه‌های اول‌شان بوده اما مشخص است که استعداد بالایی برای حضور در این عرصه دارند.

عضو هیئت انتخاب سی و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران درباره تأثیر حضور در این جشنواره بر کیفیت فیلمسازی کارگردانان سینمای کوتاه گفت: به نظرم این جشنواره جایگاه موثری بر کلیت و جریان سینمای ایران دارد. این رویداد در جریان‌سازی و معرفی فیلمسازانی که می‌توانند آینده سینمای ایران را شکل دهند، بسیار موثر است.

کارگردان «ولد» بیان کرد: آنچه مهم است این است که مطابق آنچه در سیاستگذاری دوره گذشته هم مورد توجه قرار گرفته بود، این رویداد به‌ عنوان یک جشنواره مولف شناخته شود، تا اینکه بخواهد تقلیدی از رویدادهای معتبر جهانی باشد. ما فرهنگ خاص خودمان را داریم و سینمای ایران در دنیا به‌ عنوان یک سینمای مولف شناخته می‌شود. جشنواره فیلم کوتاه تهران سال گذشته این رویکرد را داشت که براساس معیارهای خودش، هم در فرم برگزاری و هم در محتوا، روی پای خودش ایستاد.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان ماه امسال برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- حمایت مشروط مرکز گسترش از آثار مستند، تجربی و انیمیشن

محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی بیان کرد که از رویدادهایی که به توسعه فرهنگی کمک کند حمایت می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با مهدی حیدری رئیس نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی و جمعی از مدیران این رویداد دیدار کرد.

در ابتدای این جلسه مهدی حیدری با اشاره به اهداف برگزاری این رویداد گفت: جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی در مقطعی حساس از تاریخ کشورمان راه اندازی شده و تمرکز اصلی آن بر حفظ وحدت ملی و تاکید بر انسجام میان همه اقوام ایرانی است. برای آغاز به کار این جشنواره ۲ سال کار پژوهشی صورت گرفته و برای برگزاری چنین رویداد بزرگی کارگروه‌های مختلف متشکل از هنرمندان، فیلمسازان، استادان دانشگاه و کارشناسان پژوهش در حوزه اقوام، کارهای تحقیقی زیادی انجام داده اند.

وی درباره حضور کمال تبریزی در مقام دبیری جشنواره بیان کرد: از همان ابتدا به جهت استراتژیک بودن موضوع اقوام و اهمیت و اعتباری که برای جشنواره در نظر داشتیم، دبیری این رویداد را به آقای کمال تبریزی پیشنهاد دادیم و وی هم به ما اعتماد و همراهی‌مان کرد. در تلاش هستیم که جشنواره در مسیری درست حرکت کند و بتوانیم ۹ تا ۱۴ آبان ماه میزبان شایسته‌ای برای همه هنرمندان و اقوام ایرانی از ترک و لر و کرد تا بلوچ و فارس و عرب و … باشیم.

حیدری درباره اهمیت حمایت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از جشنواره ادامه داد: مستند یکی از مهم‌ترین قالب‌هایی است که می‌تواند موضوع اقوام ایرانی و مولفه‌هایش را نشان دهد. از این رو حمایت مرکز گسترش به عنوان مهم‌ترین متولی سینمای مستند و تجربی در کشور و پایگاه اصلی مستندسازان از جشنواره فیلم اقوام ایرانی اعتبار ویژه‌ای را برای این رویداد به دنبال خواهد داشت.

حمیدی مقدم هم در این جلسه با بیان اینکه برگزاری جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی و موضوع محوری آن نویدبخش اتفاقاتی خوب خواهد بود، گفت: یکی از اهداف برگزاری جشنواره‌ها، توسعه فرهنگی است و وقتی جشنواره‌ای به همت بخش خصوصی بتواند این هدف را برعهده بگیرد، نویدبخش اتفاقات و دستاوردهای خوبی خواهد بود.

وی افزود: جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به جهت موضوع خود، بیش از هر چیز تنوع و رنگی را در خود نهفته دارد که می‌تواند این رویداد را از سایر رویدادهای سینمایی متمایز کند. همچنین در شعار خود «اقوام؛ ریشه ایران» نیز این ویژگی را مستتر دارد. این جشنواره در تبریز برگزار خواهد شد و تمرکززدایی از پایتخت می‌کند که همه این‌ها خوب است.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی یادآور شد: مرکز گسترش از هر اقدامی که در مسیر توسعه سینما به ویژه در استان‌ها و شناسایی و جذب استعدادها باشد، حمایت می‌کند. ما در رویکرد جدید خود استعدادهای جوان را رصد و شناسایی می‌کنیم. تبریز و اردبیل نیز ۲ نقطه پرشور در فیلمسازی مستند بوده‌اند.

حمیدی مقدم ادامه داد: کمک به گسترش عدالت فرهنگی مورد حمایت ماست و مرکز گسترش در اموری از جمله ارسال آثار مرتبط خود به جشنواره اقوام ایرانی و امور رسانه‌ای و اختصاص امکان استفاده از ظرفیت‌هایش به این رویداد، همراه جشنواره خواهد بود. امکان برگزاری جلسات پیچینگ و حمایت از ایده‌های درخشان شرکت کننده در پیچینگ جشنواره هم می‌تواند مورد توجه مرکز گسترش باشد.

نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به دبیری کمال تبریزی و توسط موسسه فرهنگی هنری فصل هنر از ۹ آبان الی ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۲ در تبریز برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران یک «باید» است

استاد دانشگاه و از اعضای پیشکسوت انجمن سینمای جوانان ایران معتقد است: برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر یک مطالبه اصولی برای فیلمسازان است و هر دولتی که آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، یحیی رحمتی استاد دانشگاه و از اعضای باسابقه و فعال در مراکز انجمن سینمای جوانان ایران در دهه ۷۰، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران درباره سال‌های ورود خود به انجمن به خبرنگار ایرنا گفت: در اواخر دهه ۶۰ بود که همکاری‌ام را با سینمای جوان آغاز کردم و آن هم زمانی بود که سیدرضا میرکریمی رییس انجمن جوانان زنجان بود. آشنایی قبلی هم با او داشتم و ورودم هم همزمان با برگزاری برخی جشنواره‌های استانی بود. همین جشنواره‌های استانی بعدها تبدیل به جشنواره‌های منطقه‌ای شد.

وی افزود: من از خانواده‌ای پرجمعیت بودم که همه اعضای آن نسبتی با فعالیت‌های هنری داشتند. همین پشتوانه باعث شد که من حوالی سال ۶۸ به عکاسی علاقه‌مند شوم و فعالیت حرفه‌ای خودم را هم قبل از فیلمسازی با عکاسی آغاز کردم. همزمان علاقه به خواندن داستان‌های کوتاه داشتم. داستانی به نام «کودک و شمشیر»‌ از نویسنده‌ای فرانسوی خواندم که به آن علاقه‌مند شدم و با اقتباس از آن فیلمنامه‌ای نوشتم و نام «نگهبان» را برایش انتخاب کردم. برای اولین بار در حدفاصل سال‌های ۶۹ و ۷۰ فیلمسازی را هم تجربه کردم. بعدها البته عکاسی را هم رها نکردم. بعدها در فرآیند تحصیلات به سمت صنایع دستی گرایش پیدا کردم که این گرایش خیلی هم انتخابی نبود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره فعالیتم در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، شاید کمی از فیلمسازی فاصله گرفتم اما عکاسی را هیچ‌گاه رها نکردم. در کنار مسئولیت‌هایی که داشتم، هیچ‌گاه دوربین را کنار نگذاشتم و همواره دوربین عکاسی همراهم بود. همین علایق هم زمینه‌ساز ورود من به انجمن سینمای جوان و فیلمسازی در عرصه سینمای کوتاه بود. در مجموع ۵ فیلم کوتاه ساخته‌ام اما بیشتر تمرکزم بر عکاسی بوده است.

این استاد دانشگاه درباره تجربه‌های خود از حضور در دوره‌های آموزشی انجمن سینمای جوانان ایران گفت: خاطرم هست در دوره‌هایی ما وارد مراکز انجمن شدیم که برخی سینماگران شناخته‌شده امروز مانند سیدرضا میرکریمی هم در این مراکز فعال بودند. فیلمساز دیگری هم که تقریبا با هم وارد مرکز شدیم، بهمن قبادی بود. بعدها بهمن به دانشکده صداوسیما رفت و من به دانشگاه هنرهای زیبا. شهرام علیدی هم از دیگر فیلمسازان هم‌دوره ما بود که در حال حاضر در فرانسه حضور دارد و با فیلمی که در عراق ساخته بود در جشنواره کن هم حضور داشت. از بازیگران هم دوره‌مان هم می‌توانم به حسن معجونی اشاره کنم.

این فیلمساز تأکید کرد: آن دوره‌ها بسیار دوره‌های معتبری بود و من چیزهای زیادی از هم‌دوره‌های خودم آموختم و همچنان خودم را وام‌دار حضور در آن دوره‌ها و دوستانم در آن سال‌ها می‌دانم.

رحمتی درباره رسیدن جشنواره فیلم کوتاه تهران به دوره چهلم هم گفت: مشکل اصلی ما در زمینه برگزاری جشنواره‌ها، مدیرانی هستند که باورهای هنری و فرهنگی‌شان کمرنگ‌تر از محاسبات مدیریتی‌شان است. آن‌ها بیش از هر چیز علاقه به جایگاه‌شان دارند نه فرهنگ و هنر. واقعیت این است که درباره رویدادی مانند فیلم کوتاه تهران هم فکر نمی‌کردیم تا این اندازه استمرار داشته باشد اما به نظرم این استمرار ریشه در همان شبکه سراسری انجمن سینمای جوانان ایران دارد. من همواره در دوره‌ای که مسئولیت داشتم، به دوستان و همکارانم می‌گفتم کاری نکنید که انجام دادنش هزینه داشته باشد، بلکه کاری را انتخاب کنید که انجام ندادنش هزینه داشته باشد.

وی افزود: جشنواره فیلم کوتاه تهران از آن رویدادهایی است که هر دولتی آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت. برگزاری این رویداد به یک مطالبه اصولی در میان فیلمسازان جوان تبدیل شده و بستری است که فرصت ارتباط آن‌ها با مخاطبان را فراهم می‌آورد و استمرار همین مطالبه است که جشنواره را زنده نگه داشته است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- جشنواره الزاماً زمینه‌ساز رشد فیلمساز نیست

مدرس و مدیر اسبق سازمان سینمایی با اشاره به اینکه جشنواره‌ها نمی‌توانند ضامنی برای رشد و پیشرفت فیلمساز باشند، گفت: فیلمساز در این رویدادها با اشتراک گذاشتن تجربه خود و سهیم شدن در تجربه‌های دیگران می‌تواند به دریافت تازه‌ای از جهان سینما و عناصر بیانی آن برسد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سعید رجبی‌فروتن که سال‌ها به عنوان مدرس دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران آموزش جوانان و فیلمسازان را برعهده داشته است، درباره عملکرد جشنواره بین‌‎المللی فیلم کوتاه تهران در سال‌هایی که پشت سرگذاشته است، به خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این جشنواره در طول ۳۹ دوره برگزاری‌ موفق بوده است که رمز موفقیت آن در استمرار، عبور از ایستایی و پیوند با پویایی و تحول است، به گونه‌ای که هیچ حادثه و تهدید بیرونی حتی اپیدمی کرونا نیز نتوانست مانع از حرکت رو به جلوی آن باشد.

وی گفت: جشنواره فیلم کوتاه، ساختار و اجزای آن از حضور پرشور جوانان فیلمساز، طراوت و تازگی را وام گرفته است و تلاش کرده در هر دوره خلاقیت داشته باشد. مدت‌هاست که جشنواره فقط در نمایش فیلم و حاشیه‌های بخش رقابتی آن خلاصه نمی‌شود و بخش‌های جنبی از جمله نشست‌ها و کارگاه‌های این رویداد هنری خبرساز بوده‌ و کانون توجه سینماگران جوان است.

رجبی فروتن افزود: جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به طور طبیعی در دوره‌های مختلف فراز و نشیب داشت اما هیچ کدام از این پستی و بلندی‌ها، درخشش فیلم‌های جسورانه در بعضی از دوره‌ها را از یادمان نبرد و البته ضعف و نزول بعضی از فیلم‌ها نیز سبب فراموشی دوره‌های این رویداد نشد.

این مدرس فیلمسازی بیان کرد: هر ساله با افزایش ضریب نفوذ جشنواره در دنیا، وضعیت کمی و کیفی آثار به گونه‌ای رقم خورده است که دوره‌های جشنواره مزین به حضور فیلم‌های بدیع و خلاقه می‌شود.

وی گفت: کیفیت فیلم‌های بخش مسابقه به دلیل ذوق و نبوغ فیلمسازان وطنی و غیروطنی اجازه نداده است که استانداردهای جشنواره پایین‌ بیاید. شاید به همین خاطر جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در مقایسه با سایر جشنواره‌ها رقابت بسیار قابل توجهی را شاهد بوده و کار هیئت انتخاب و داوری آن سخت و پرچالش است.

رجبی‌فروتن افزود: پژوهشگران سینما می‌توانند با استناد به فیلم‌های جشنواره بلوغ و وسعت گرامر فیلم کوتاه را رصد کنند و مختصات تازه‌ای را برای ظرفیت‌های بیانی فیلم کوتاه در چارچوب زبان سینما ترسیم کنند.

این مدیر اسبق سازمان سینمایی با اشاره به جایگاه معتبر جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران اظهارداشت: این جشنواره به چنان جایگاهی دست یافته است که کمتر فیلمسازی در جهان می‌تواند آن را نادیده بگیرد. همین مساله مسئولیت مدیران جشنواره را سنگین‌تر می‌کند تا ضمن پایبندی به پروتکل‌های رایج، فضای خوشایند و خاطره‌انگیزی را به‌ ویژه برای میهمانان خارجی فراهم کنند تا سناریوی ایران‌هراسی خنثی شود و هر یک از میهمانان تبلیغ کننده جشنواره به دیگران باشند.

وی با بیان اینکه الگوگیری از برگزاری جشنواره‌های مشابه، ارتقا و بومی‌سازی پاره‌ای از ایده‌ها می‌تواند سبب جذابیت بیشتر جشنواره شود، توضیح داد: جشنواره می‌تواند فرصتی برای توافق با شخصیت‌های حقیقی و حقوقی خارجی باشد تا امکان تهیه بسته‌ای از فیلم‌های آن‌ها برای نمایش در دفاتر انجمن و یا خرید حق رایت آن‌ها برای بارگذاری در پلتفرم‌های موجود فراهم شود.

رجبی‌فروتن گفت: بدیهی است برگزاری نشست رو در رو با فیلمسازان و تکنسین‌های پشت صحنه موفق خارجی فرصتی استثنایی برای شرکت‌کنندگان در جشنواره است که جایگزینی برای آن نمی‌توان یافت‌ و امیدوارم که به این موضوع در جشنواره پیش رو مدنظر قرار بگیرد.

این مدرس فیلمسازی با بیان اینکه جشنواره‌های داخلی و خارجی به تنهایی نمی‌توانند ضامنی برای رشد و پیشرفت فیلمساز باشند، اظهارداشت: جشنواره و برنامه‌های جنبی آن بزنگاهی است که فیلمساز با اشتراک گذاشتن تجربه خود و سهیم شدن در تجربه‌های دیگران می‌تواند، به درک و دریافت تازه‌ای از جهان سینما و عناصر بیانی آن برسد.

وی گفت: تماشای فیلم‌های دیگران، آشنایی با ژانرهای سینمایی، خرق عادت سینماگران در شکستن ساختارهای روایی مألوف و آشنایی‌زدایی از موقعیت‌ها و شخصیت‌ها می‌تواند سبب تحول فیلمساز و حرکت او در مسیر تکامل قلمداد شود.

انجمن سینمای جوانان با جوانان مطالبه‌گر روبه روست

رجبی‌فروتن با اشاره به اینکه انجمن سینمای جوانان ایران برخلاف بسیاری از نهادهای سینمایی استثنائا با جمعیت هدفی روبه روست که به اقتضای جوانی و پرسشگری، مطالبه‌گر هستند، افزود: جمعیت پرشور فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران با تیزبینی، رفتار و گفتار مدیران سینمایی حوزه مورد علاقه خود را دنبال می‌کنند و از آنها خواستار تحول، رفرم و تغییرات متناسب با زمانه هستند.

این مدرس فیلمسازی بیان کرد: انجمن سینمای جوانان ایران و مدیران آن فارغ از آنکه دولت‌های متبوع آنها به کدام گرایش سیاسی وابسته هستند، خود را در برابر جهان پررمز و راز سینما می‌بینند که شاید هیچ عرصه‌ای از جمله سیاست جاذبه‌ای به آن اندازه نداشته باشد.

وی اظهارداشت: در انجمن سینمای جوانان ایران مدیرانی موفق بوده و هستند که با افزایش توانایی‌های خود ضمن جلب اعتماد جامعه مخاطبان یا همان سینماگران جوان، مانعی در پیش پای آنها ایجاد نکنند و به مثابه یک باغبان دلسوز به رشد و باروری آنها کمک کنند.

رجبی‌فروتن گفت: در شرایطی که تحولات فناوری سرعت برق‌آسایی به خود گرفته است، طبیعتا فراهم ساختن تجهیزات مدرن تولید و پس تولید و نیز روزآمدسازی روش‌های تدریس و رفرش کردن منابع و متون درسی می‌تواند بزرگترین خدمت را به آموزش و تربیت فیلمسازان جوان کند.

وی با اشاره به تفاوت انجمن سینمای جوانان ایران با دیگر نهادهای مشابه افزود: تفاوت ماهوی انجمن سینمای جوانان ایران با نهادهای مشابه در به خدمت‌گیری مربیانی است که به جز انتقال آموزه‌های نظری در مسیر تولید، پدرانه کنار هنرجویان و یار و مددکار آنها برای تجربه‌اندوزی هستند.

این مدیر بازنشسته سازمان سینمایی بیان کرد: در دو سال گذشته تشکیل هسته‌های تولید فیلم با محوریت فیلمسازان حرفه‌ای و خوشنام ابتکار تازه‌ای بود که بخش آموزش دفتر مرکزی انجمن مجری آن بود. این اقدام تاثیرات عمیق و ماندگاری را در ذهن و ضمیر هنرجویان ایجاد کرده و مسیر دستیابی آنها به تجربه‌های ناب را کوتاه‌تر می‌کند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان ماه امسال برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- چرا مردم «مرده‌‎شور» را تحریم کردند؟

امیر مهندسیان نویسنده و یکی از کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» که داستان متفاوت طرد شدن یک غسال از سوی مردم را روایت می‌کند، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم‌ کوتاه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، در سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «مطرود» به کارگردانی مشترک امیر مهندسیان و حمید شاه‌محمدی سی و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگوها میزبان کارگردانش بودیم.

«مطرود» داستان غسالی را روایت می‌کند که اهالی یک روستا او را طرد کرده و دیگر میتی را برای شستشو به او نمی‌سپارند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگو مهر با امیر مهندسیان نویسنده و یکی کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» است.

* شما یک سال پیش‌تر از ساخت فیلم‌کوتاه «مطرود» نمایشی را با عنوان «گم‌وگور» بر اساس همین داستان روی صحنه داشتید که امیر جعفری و الناز شاکردوست در آن ایفای نقش می‌کردند. این داستان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید در قالب یک فیلم کوتاه هم آن را روایت کنید؟

تئاتر «گم‌وگور» آخرین تئاتر من بود و تا پیش از آن هم من کار تئاتر می‌کردم و نمایش‌هایی را روی صحنه برده بودم. در عین حال خیلی دوست داشتم اتفاقی بیفتد و فیلمنامه‌ای پیدا کنم که آن را دوست داشته باشم و بسازم. از این منظر از همان ابتدا هدف اصلی‌ام ساخت فیلم بود. تئاترهایی هم که همیشه کار می‌کردم خیلی واقع‌گرا بود و می‌شد از دل آن‌ها یک روایت سینمایی هم استخراج کرد. پیش از اجرای «گم‌وگور» هم تجربه ساخت فیلم‌های کوتاه را داشتم اما نه در مختصات حرفه‌ای و بیشتر به‌عنوان کسب تجربه کار می‌کردیم. بعد از آن بود که تصمیم به ساخت یک فیلم‌کوتاه حرفه‌ای گرفتم.

از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام

اندکی با بچه‌های سینمای کوتاه ارتباط گرفته بودم و به دنبال قصه‌ای می‌گشتم که آن را در قالب یک فیلم کارگردانی کنم. احساس کردم می‌توانم همین نمایشنامه «گم‌وگور» را با اندکی تغییر تبدیل به یک فیلم کوتاه کنم. این ۲ روایت تفاوت‌هایی با هم دارند اما شخصیت‌های اصلی فیلم، همان کاراکترهایی هستند که در نمایشنامه هم حضور دارند.

جالب اینکه از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام و حتی گفتم اگر کمکی هم از من بربیاید دریغ نخواهم کرد.

این قصه ابتدا خیلی دیالوگ‌محور بود و بر اساس مشورت‌ها سعی کردم از حجم دیالوگ‌ها کم کنم و روایتم را تصویری‌تر کنم. یکی از سختی‌های ورود ما تئاتری‌ها به سینما همین تصویری کردن روایت است. وقتی به قصه رسیدیم، با عوامل حرفه‌ای صحبت کردیم و کار کلید خورد.

* اتفاقاً یکی از ویژگی‌های این فیلم کوتاه حضور عوامل حرفه‌ای سینمای بلند در آن است.

بله کمک بسیار زیادی هم به من کردند. من پیش‌تر فیلمی ساخته بودم که اتفاقاً جایزه کارگردانی هم گرفته بود اما یک تجربه حرفه‌ای محسوب نمی‌شد. عواملی که در این پروژه توانستم با آن‌ها همکاری داشته باشم، خیلی وام‌دار اجرای تئاتر «گم‌وگور» بود چرا که خیلی از اهالی سینما آن کار را روی صحنه دیده بودند و دوست داشتند. وقتی با آن‌ها درباره ساخت یک فیلم کوتاه حرفه‌ای صحبت کردم، آن‌ها هم قول مساعد دادند و به من کمک کردند. این کار تجربه خیلی خوب بود اما خودم هم در کارهای بعدی‌ام این اندازه عوامل حرفه‌ای نداشتم. در فیلم‌کوتاه بعدی‌ام، دوستم کار را فیلمبرداری کرد و اینگونه نبود سراغ عوامل شناخته شده بروم.

*اما بعدتر در فیلم‌کوتاه «رعنا» مجدد عوامل حرفه‌ای داشتید.

بله. آنجا هم مجدد همکاران حرفه‌ای داشتم چراکه برنامه‌ام این بود که بعد از آن تجربه سراغ ساخت فیلم سینمایی بروم.

* کمی درباره ایده «مطرود» صحبت کنیم. ایده غسالی که جزئیات این مناسک را فراموش می‌کند، از کجا به ذهن‌تان رسید؟

من معمولاً در کارهایم از فضا به قصه می‌رسم. درباره این قصه هم همه چیز شاید از ترس من از فضای غسالخانه آغاز شد. من از کودکی همواره از فضای غسالخانه ترسیده بودم.

* این همان ترسی است که در کاراکتر اصلی هم می‌بینیم.

دقیقاً. همواره برای آنکه ترس‌هایم را از بین ببرم تلاش می‌کنم با آن‌ها مواجه شوم. به همین دلیل هم گاهی به مدت طولانی به غسالخانه می‌رفتم و فضای آن را تماشا می‌کردم. وقتی ترسم از این فضا ریخت، آرام‌آرام برایم یک فضای جالب شد. گاهی با افراد صحبت می‌کردم و در جستجوی نگاه آن‌ها نسبت به زندگی بودم. این مربوط به زمانی می‌شود که روی نمایشنامه «گم‌وگور» کار می‌کردم. خیلی از غسال‌ها، کاری که می‌کردند، برای‌شان تبدیل به عادت شده بود و خیلی از آن‌ها هم اصلاً از شغلی که داشتند ناراضی نبودند.

در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است * بیشتر احتمالاً ریشه اعتقادی برای‌شان دارد.

نه اینگونه هم نیست. مانیفست خیلی از آن‌ها این بود که اگر ما نباشیم، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد!؟ سازمان بهشت زهرا (س) صراحتاً می‌گوید اگر این سازمان فقط برای سه روز دست از کار بکشد، نمی‌دانید چه فاجعه‌ای از نظر بهداشتی در تهران اتفاق خواهد افتاد. به این معنا خیلی از این افراد از مرحله اعتقاد هم گذشته‌اند. الزاماً این انتخاب ارتباطی با ماجرای زندگی پس از مرگ و این‌ها ندارد و برخی از آن‌ها تنها احساس می‌کنند که کار مهمی را در اجتماع برعهده دارند.

در همین جا بود که با خودم به این ایده فکر کردم که اگر من روزی نتوانم دیگر فیلم بسازم، احتمالاً احساس می‌کنم دیگر آدم مهمی در جامعه نیستم، با خودم گفتم اگر یک مرده‌شور در چنین موقعیتی قرار بگیرد و احساس کند اهمیتش را در جامعه از دست داده است، چقدر می‌تواند سوژه جالبی باشد. از همان ابتدا هم احساس می‌کردم اگر به این سمت بروم، احتمالاً فضای سنگینی در قصه ایجاد می‌شود و شاید تماشاچی را پس بزند. کمااینکه در زمان اجرای نمایش هم دکوری از غسالخانه ساخته بودیم که برخی مخاطبان وقتی وارد سالن می‌شدند و دکور را می‌دیدند، دچار ترس می‌شدند. ولی من همواره تلاش می‌کنم با لحن، فضا را تلطیف کنم. در اجرا حتی در تضاد با مرگ پایانی شاهد تولد یک نوزاد هستیم که همین تضاد کمی فضا را تلطیف می‌کرد.

* که در فیلم‌کوتاه آن تولد را حذف کردید و گویی کمی ناامیدتر شده‌اید!

بله. می‌توان گفت کمی ناامیدی بیشتر است اما همین ناامیدی می‌تواند برای برخی مخاطبان ایجاد امیدواری کند. شاید این امید را در دل کسی به‌وجود بیاورد که می‌تواند در زندگی‌اش مفید باشد.

* دیالوگی در فیلم هست که زن می‌گوید «همین مردم بودند که مراد را به این حال انداختند» این برگرفته از همین جو غالب در جامعه ما نیست که همه چیز را می‌خواهیم به گردن مردم و جامعه بیندازیم؟ به‌خصوص که خیلی طبیعی است که مردم از یک غسالی که دچار فراموشی در رعایت قواعد شرعی غسالی شده است، دوری کنند.

این دیالوگ را کاملاً تعمدی در روایت گذاشتم اما نمی‌خواستم مقصر را جامعه و مردم نشان دهم. قطعاً این آدم باید خودش روی خودش کار می‌کرد تا به این یأس و ناکارآمدی نرسد. او مدام در انتظار ناجی بود و مولود هم تلاش می‌کرد نقش همین ناجی را برای او ایفا کند. در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است. اتفاقاً آن سکانس آزمون را به این دلیل در داستان گذاشتیم که تأکید کنیم، این آدم خودش دیگر نمی‌تواند این کار را انجام بدهد و اگر قرار باشد اتفاقی رخ دهد باید از خودش آغاز کند.

* در فراز پایانی این احساس در داستان شکل می‌گیرد که گویی حال خوب این آدم‌ها در گرو حذف یک فرد دیگر است و این موقعیت تکان‌دهنده‌ای است!

مهمترین چیزی که درام را شکل می‌دهد، همین تضادهاست. من همواره برای قصه‌هایم به دنبال یک تضاد می‌گردم. زمانی استاد سمندریان هم می‌گفت یکی از جالب‌ترین چیزهایی که درام را به‌وجود می‌آورد، تضاد است. در این قصه کوتاه هم تلاش کردم این تضاد را شکل بدهم و به همین نقطه رسیدم که یک فرد، زنده ماندن و کارایی داشتنش در اجتماع، در گرو حذف دیگران است. خوشحالی این افراد در گروه عزاداری گروهی دیگر است و این واقعیتی است که در دنیا می‌تواند جریان داشته باشد. کمااینکه در نظام سرمایه‌داری هم همین گونه است و ثروتمند شدن یک فرد، در گرو بدبخت شدن یک گروه دیگر است. البته اصلاً نمی‌خواستیم اینقدر مستقیم به این موارد اشاره کنیم و تنها همان تضاد را تصویر کردیم.

* چقدر گیتی قاسمی در ایفای نقش مولود درخشان است و چقدر به فیلم کمک کرده است.

بله. واقعاً به فیلم کمک کرده است. خیلی از نقش‌آفرینی او در این فیلم لذت بردم.

* درباره مناسک مربوط به غسل چقدر تحقیقات داشتید؟

بخش عمده‌ای از فیلمنامه بر اساس تحقیقاتی بود که در این زمینه داشتم. البته در بهشت زهرا (س) امکان ورود برای تحقیق نبود اما در شهرستان‌هایی مانند کاشان یا لواسان، سراغ قبرستان‌های قدیمی رفتم که شاید هفته‌ای ۲ تا سه میت داشتند اما صبر می‌کردم و همه مراحل را با دقت دنبال می‌کردم. برخی نگاه کاملاً اداری به فرآیند غسل دارند و برخی دیگر هستند که حتی روی کوچک‌ترین مناسک آن هم حساسیت نشان می‌دهند. این جنس حساسیت در برخی شهرستان‌ها بیشتر هم هست.

* غسالخانه‌ای که در فیلم می‌بینیم واقعی است یا دکور است؟

نه. آن قبرستان و آن غسالخانه واقعی بود اما ما خیلی روی آن کار کردیم. حتی کاشی‌های آنجا را عوض کردیم. کاشی‌های اصلی خیلی سفید بود و در بازتاب نور، دوربین را اذیت می‌کرد. فضای قبرستان هم در حوالی لواسان، همین بود اما محدوده‌ای از آن را هم دکور زده بودیم.

* پس مشکلی برای حمل و نقل تجهیزات نداشتید.

نه. در همان منطقه لواسان تجهیزات را دپو کرده بودیم و از آنجایی که کل کار هم در یک دکور بود، همه چیز را همان‌جا انبار کرده بودیم.

واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد

* فیلم‌کوتاه «مطرود» در سال ۹۷ ساخته شد و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم حضور داشت. کمی از بازخوردهای آن حضور بگویید.

واقعیت این است که فیلم در جشنواره‌های داخلی خیلی دیده نشد. البته در جشنواره فیلم کوتاه تهران، در بخش آرای مردمی تا رتبه دوم یا سوم هم بالا آمد اما از منظر داوری خیلی به آن توجه نشد. در جشنواره‌های خارجی اما توجه بسیاری به آن شد و جوایز متعددی هم گرفت. بعدها فیلم در تلویزیون پخش شد و در پاتوق اکران فیلم‌های کوتاه هم قرار گرفته و دوستان هم در پخش‌های اخیر، نسبت به آن اظهار لطف داشته‌اند.

* از سال ۹۷ تا امروز که همچنان فیلم کوتاه می‌سازید هزینه‌های تولید چقدر تغییر کرده است؟

بله این واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد. برخی هستند که ضعف فیلمنامه‌شان را می‌خواهند با خرجی که برای فضاسازی می‌کنند، جبران کنند. به‌شدت معتقدم در فیلم کوتاه مهمترین عنصر فیلمنامه است. امروز اینگونه شده است که برخی ابتدا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند و بعد بر مبنای آن شروع به فیلمنامه نوشتن و فیلم ساختن می‌کنند! این در حالی است که بیشتر فیلم‌های کوتاهی که موفق بوده و ماندگار شده‌اند، در گرو بودجه و هزینه نبوده‌اند.

* یعنی معتقدید با بودجه کم هم می‌توان فیلم خوب ساخت؟

واقعاً ملاک و مقدار نمی‌توان برای بودجه یک فیلم تعیین کرد. همه چیز بستگی به فیلمنامه دارد. اگر فیلمنامه ساده و کم‌خرجی داشته باشید که متنش درست و خوب باشد، بله می‌توان با بودجه کم هم فیلم خوب ساخت.

* فیلم «مطرود» را در سال ۹۷ با چه بودجه‌ای ساختید؟

۶۰ میلیون تومان.

* و امروز اگر می‌خواستید با همان کیفیت بسازید، چقدر بودجه نیاز داشت؟

حداقل باید ۵۰۰ میلیون تومان هزینه می‌کردیم.

رسانه سینمای خانگی- اشمیت و هلن چه رازی در ایران داشتند؟

مهدی باقری کارگردان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی باقری درباره ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به مهر گفت: مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» در مورد ۲ شخصیت به نام‌های اشمیت و همسرش هلن است. اشمیت در فاصله بین سال‌های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۸ در ایران کار کرد که این سال‌ها دوره طلاییِ حضور خارجی‌ها به خصوص آلمانی‌ها و آمریکایی‌هاست که در ایران خیلی خدمت کردند. در باستان‌شناسی اشمیت یکی از حرفه‌ای‌ترین باستان‌شناس‌ها و مردم‌شناس‌هایی بوده که در ایران کار کرده است.

وی افزود: البته پروژه‌ای که اشمیت اجرا کرد، در چند جای مختلف بود که ما سه نقطه را در مستند نشان دادیم؛ ری، تپه حصار دامغان و تخت جمشید که این سه نقطه مهم‌ترین بوده‌اند. همچنین فیلم‌های زیادی درباره شخصیت‌های باستان‌شناس یا علمی در ایران ساخته شده است اما مدل مستندسازیِ من از ابتدا این‌طور نبود و همیشه در هر مستندی که کار می‌کنم، دنبال یک قصه هستم. مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» زمانی شکل گرفت که من با آقای پژمان مظاهری‌پور در پروژه‌ای که درباره تاریخ باستان‌شناسی در ایران که مشغولش بود، همراهش شدم و حدود ۱۰، ۱۲ سفر با هم داشتیم که من به دلیل علاقه شخصی‌ام به حوزه باستان‌شناسی همراه ایشان بودم. وقتی که در یک سال ما چهار، پنج بار در تخت جمشید فیلمبرداری داشتیم، من علاقه‌مند شدم که روی شخصیت هلن، همسر اشمیت کار کنم. در نتیجه با همراهی آقای مظاهری‌پور به این نتیجه رسیدم که می‌شود قصه‌ای از رابطه اشمیت و هلن و همچنین رابطه آن‌ها نسبت به ایران و کارهایی که در ایران انجام داده‌اند، پیدا کنم و به این شکل مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» ساخته شد.

زوجی که قصه زندگی‌شان در ایران را روایت می‌کنند

باقری ادامه داد: من ابتدا از شخصیت هلن به اشمیت رسیدم و این ۲ در کنار یکدیگر بودند اما الان که مستند را می‌بینید، راوی اصلی هر ۲ نفر هستند و انگار دارند در یک نامه‌نگاری یا گفتگویی، قصه کار و زندگی‌شان را در ایران تعریف می‌کنند.

وی توضیح داد: به دلیل اینکه رشته اصلی آقای مظاهری‌پور فیلمسازی مستند – باستان‌شناسی است و تمرکز خیلی زیادی در ۲۰-۲۵ سال گذشته روی این موضوع داشته‌اند و شناخت کافی در این زمینه دارند و همچنین مدل کارشان با کاری که من انجام داده‌ام متفاوت است، می‌دانستند که من به دنبال یک روایت یا قصه هستم و صرف تاریخ‌نگاری یا نگاه کرونولوژیک به زندگی اشمیت ندارم بنابراین وقتی که ایده اولیه شکل گرفت کار از مجسمه پنه لوپه که در مستند هم می‌بینید، شروع شد. آقای مظاهری‌پور از من پرسید داستان پنه لوپه را می‌دانی؟ و من گفتم در یونان نماد زنی است که منتظر بازگشت همسرش از یک سفر دراز مدت است. این باعث شد که من بروم به سمت دومین شخصیت مهمی که روی منطقه تخت جمشید کار کرده که بعد از آقای هِرتز فِلد، اشمیت است و رابطه این ۲ را پیدا کنم. در مستند می‌بینید که من سعی کردم همان ایده‌ای را که انگار در زندگی این ۲ نفر است به اتفاقات و حتی آن قصه‌های ریزی که درباره تخت جمشید و جاهای دیگر داریم، وصل کنم.

ما شاگردان مکتب پژوهش در مستندسازی هستیم

این مستندساز درباره استفاده از آرشیو و سندها برای ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» توضیح داد: ما شاگردهای مکتبی هستیم که در کارمان پژوهش حرف اول را می‌زند. پژوهشی که ما انجام می‌دهیم با پژوهشی که به شکل سنتی در فیلم‌های مستند انجام می‌شود، همیشه متفاوت است. ما شاگرد کسانی مثل فرهاد ورهرام و ارد عطارپور هستیم که هر ۲ روی قصه پژوهش کار می‌کنند. حالا آقای عطارپور روی یک سمتی از مستندسازی و آقای ورهرام در سمت دیگری کار کرده‌اند. بنابراین من و تعدادی از مستندسازان مستقیم و غیرمستقیم، تحت تأثیر این ۲ نفر در زمینه پژوهش هستیم. در نتیجه ما همیشه با یک پژوهش کلاسیک آغاز می‌کنیم، یعنی مشخصاً همان کاری را که مقاله‌نویسان یا روزنامه‌نگاران انجام می‌دهند، ما هم انجام می‌دهیم.

وی افزود: جمع‌آوری اولیه که انجام می‌شود من دنبال رگه‌های روایت در زندگی این شخصیت‌ها می‌گردم. به همین دلیل بر مبنای آن روایتی که از زندگی شخصیت‌ها انتخاب کرده‌ام، متریال جمع‌آوری می‌کنم. در حقیقت این‌طور نیست که سال‌ها دنبال جمع‌آوریِ اسناد بگردم و از داخل سند به یک قصه برسم. البته ممکن است که این اتفاق هم بیفتد اما شخصاً اول روایت را پیدا می‌کنم و بعد قصه‌هایی را که در آن روایت وجود دارد، انتخاب می‌کنم و بر مبنای آن متریال را جمع‌آوری می‌کنم. در این مستند مهم‌ترین سندهای تصویری، عکس‌هایی است که گروه اشمیت در جاهای مختلف گرفته بودند. به‌طور کلی زمانی که گروه‌ها تحت نظارت دانشگاه‌ها کار می‌کردند، دانشگاه پنسیلوانیای سابق یا شیکاگوی فعلی و کتابخانه پنسیلوانیا، اساساً همه چیز را مکتوب و سندبرداری می‌کردند و همچنین حتماً از پروژه‌هایشان فیلم مستند می‌ساختند که خیلی جالب است.

باقری ادامه داد: خوشبختانه فیلم نیمه بلندی از کارهای اشمیت و فعالیت‌های چند روزه اشمیت در تپه حصار ساخته شده بود و نتیجه این شد که ما متریال تصویری‌مان را پیدا کردیم و به نظرم جمع آوری این متریال سخت نبود. به دلیل اینکه من قصد نداشتم دنبال جزئیات باستان‌شناسی به معنای علمی‌اش بگردم و بیشتر در جست‌وجوی روایت و قصه‌های داخل آن روایت بودم. بیشترین کاری که در مستندهایم انجام می‌دهم، پیدا کردن روابط آدم‌ها در هر شکلی از فیلم مستند است.

کارگردان مستند «مرغ سحر» درباره اینکه مستند دیگری هم با نام «در جست‌وجوی خانه خورشید» داشته و سال گذشته هم مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را ساخته است، ادامه داد: اسم انگلیسیِ مستند «پرواز بر فراز خورشید» Friends Of Iran است که «دوست ایران» معنی می‌شود. به دلیل اینکه هواپیمایی که هلن می‌خرد و به ایران می‌آورد تا کارهای عکاسیِ هواپیمایی انجام دهد، اسمش را «دوست ایران» می‌گذارد اما زمانی که به فارسی معنی می‌شود، «دوست ایران» زیاد قشنگ نیست. بنابراین من اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم و به شکل اتفاقی کلمه خورشید در این ۲ مستند تکرار شده است. در مستند «در جست‌وجوی خانه خورشید» هم یک شخصیت خیالی به اسم خورشید بود که با شمس‌العماره خیابان ناصرخسرو یک تقارن ایجاد می‌کرد و کاراکتر اصلی که راوی بود، در جست‌وجوی پیدا کردن این خورشید بود. اما در مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» که براساس کتاب اشمیت که «پرواز بر فراز سرزمین‌های باستانیِ ایران» است، به نظرم خورشید همان ایران است و اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم. چون هواپیما دائماً دارد روی آسمان از زمین عکس برداری می‌کند.

سعی می‌کنم در مستندسازی در یک قالب نمانم

باقری درباره اینکه در مستندهایش به موضوعات مختلف می‌پردازد، گفت: من در سال‌های اخیر یک پروژه سه گانه‌ای داشتم که در مورد سه خیابان تهران یعنی خیابان‌های ناصرخسرو، قوام‌السلطنه و لاله‌زار بود. در واقع آن سه پروژه باعث شد که همه فکر کنند که من بیشتر روی مستندهای شهری متمرکز هستم اما در این فاصله مستندهای دیگری را هم ساخته‌ام که یک سه گانه درباره سه بیماریِ ام‌اس، دیابت و سکته قلبی داشتم که در شهرهای مختلف ساخته‌ام. همچنین مستند دیگری هم درباره معدن سنگ فیروزه ساختم. نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی مستندساز در مورد یک موضوع چند مستند می‌سازد، همه فکر می‌کنند که این مستندساز فقط درباره آن موضوع کار می‌کند. بنابراین من در زمینه‌های مختلف مستند ساخته‌ام و سعی می‌کنم در یک قالب قرار نگیرم که بگویند مستندساز اجتماعی یا شهری و … هستم. من سعی می‌کنم این‌طور نباشم و شاید از نظر کمیت به ضررم باشد.

وی درباره گروه مخاطبان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» بیان کرد: همه مردم می‌توانند با این مستند ارتباط برقرار کنند اما زمانی که برای مرکز گسترش مستند می‌سازیم، مخاطب‌مان کمی بیشتر به سینمای مستند نزدیک است، نه برنامه تلویزیونی و گزارش‌های فضای مجازی اما زمانی که در حوزه‌های عام‌تر مستند می‌سازیم، سعی می‌کنیم زبان‌مان زبان ساده‌تری باشد تا مخاطب بیشتری جذب کنیم. مثلاً در مورد مستندهایی که با موضوع بیماری ساخته‌ام، چون می‌خواستم ارتباط مستقیم با مخاطب عام برقرار کنم، نوع روایتم ساده‌تر است اما در این زمینه هم کم نمی‌گذاریم. به طور کلی هر کدام از مستندها را ببینید دارای روایت خاص خودشان هستند و پیوستگی دارند. این‌طور نیست که یک گزارش صرف در مورد یک بیماری ساخته باشم.

مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت.

رسانه سینمای خانگی- «ایمان» کجای سینمای امروز است؟

هادی مقدم‌دوست نویسنده و کارگردان سینما شب گذشته در میز گفتگوی ویژه برنامه «نقد سینما» درباره سختی‌های پرداختن به مقوله «ایمان» گفت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، هادی مقدم‌دوست نویسنده و کارگردان سینما شب گذشته ۱۰ شهریور ماه در میز گفتگوی ویژه سی‌ویکمین قسمت از برنامه «نقد سینما» درباره سختی‌های پرداختن به مقوله ایمان در سینما بیان کرد: خود مناسک هم می‌تواند شخصیت باشد؛ شخصیت به معنای اینکه مناسک را بشناسیم. در سینما عموماً جایگاه مناسک را در انتهای فیلم می‌دانیم اما اگر آن را در ابتدا یا بدنه داستان بیاوریم، در واقع با مناسک همچون یک شخصیت ارتباط گرفته‌ایم. رابطه یعنی شخصیت‌پردازی و شخصیت‌شناسی مؤمنان با مناسک که ضمن رسیدن به هدف مطلوب باید همراهی هم وجود داشته باشد. افرادی که ایمان را درک کردند، با مناسک رابطه مستمر دارند و با آن همراهی می‌کنند.

وی گفت: اصل این موضوع به شناخت و مطالعه دقیق روند یک فرد در دغدغه ایمانی و الاهیاتی و ارتباطی که با خدا دارد ربط پیدا می‌کند. در حقیقت باید به لحاظ مطالعاتی بتوانیم آن را به دست بیاوریم اما اینکه چگونه آن را روایت کنیم، کار سختی است. البته در متن و شعر شدنی‌تر از به تصویر کشیدن آن است.

این کارگردان سینما ادامه داد: خود جنس ایمان و دغدغه سینماگران هر ۲ در کم شدن موضوع ایمان در سینما مؤثر هستند. حتی اگر سینماگر دغدغه داشته باشد، دشواری راه ممکن است او را منصرف کند زیرا عموماً این ترس وجود دارد که به معنی ایمان لطمه می‌زند.

مقدم‌دوست درباره بازنمایی مناسک در سینما نیز تاکید کرد: باید توجه داشت که مناسک در کجای داستان قرار می‌گیرد؟ عناصر اصلی داستان یا شخصیت داستان. مناسک در قالب موقعیت نمایشی بروز پیدا کرده که هدف شخصیت است مثلاً شخصیتی که می‌خواهد زیارت برود یا روزه بگیرد یا در اعیاد شرکت کند. تا اینجای ماجرا به عنوان هدف شخصیت یا موقعیت نمایشی از مناسک استفاده شده ولی در خود شخصیت قرار نگرفته است. در حقیقت مناسک در بدنه داستان قرار نمی‌گیرد و به مرکزیت درام تبدیل نمی‌شود.

کارگردان «سر به مهر» درباره نپرداختن به مساله راهپیمایی اربعین در سینما عنوان کرد: باید رفت و تجربه کرد. اگر فیلمسازی بخواهد روایت مناسکی را بسازد، باید بتواند حقایق را با ورود به آن کشف کند. در واقع تجربه زیسته داشته باشد و به دیده‌ها و شنیده‌ها اکتفا نکند. این امر باعث می‌شود که فیلمساز یا نویسنده موضع واقعی انتخاب کند.

مقدم‌دوست درباره پرهیز آثار هنری از نمایش نماز و روزه مطرح کرد: نگرانی‌های مختلف اعم از احساس ناتوانی باعث این پرهیز شده اما دلیل اصلی آن عدم شناخت صفات مناسک است. وقتی برخورد خلاق با مناسک وجود داشته باشد، باعث ایجاد ایده خوب می‌شود. من معتقدم که عدم نمایش مناسک حذف یک واقعیت و کم‌کاری در شناخت شخصیت آن است.

رسانه سینمای خانگی- قاچاق، راهی برای نمایش فیلم‌های بدون مجوز

دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی سازمان سینمایی گفت: با بررسی اولیه که صورت گرفته امکان درز و نشر فیلم از سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، جعفر انصاری‌فر در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: با توجه به کدگذاری صورت گرفته و واترمارک کردن فیلم‌ها و استفاده از بی سی پی، امکان درز و نشر آثار سینمایی از سازمان سینمایی خیلی پایین است. نمی‌گویم صفر است اما خیلی پایین است و اگر یک روزی این اتفاق با هک رخ دهد با بررسی‌هایی که صورت خواهد گرفت، با آن برخورد می‌کنیم.

وی در این باره که ممکن است این درز کار خود صاحبان فیلم‌ها باشد، گفت: هر امکانی وجود دارد. وقتی فیلم در دفاتر فیلمسازی می‌رود سطح دسترسی‌ها تعریف نمی‌شود البته ما گفتیم با استودیوها مکاتبه‌ای شود وقتی فیلمی ساخته می‌شود کسانی که به اثر دسترسی دارند سطح این دسترسی را به ما باید اعلام کنند.

انصاری‌فر خاطرنشان کرد: این عامل پیشگیرانه است که به زودی اتفاق می‌افتد و استودیوها برای هر فیلمی باید مشخص کنند که چه کسانی به فیلم‌ها دسترسی دارند تا اگر زمانی قاچاق و نشری اتفاق بیفتد و با بررسی فنی پلیس کار خیلی راحت‌تر خواهد بود تا این چنین مسائلی کشف و شناسایی شود.

استودیوها برای هر فیلمی باید مشخص کنند که چه کسانی به فیلم‌ها دسترسی دارند

وی ادامه داد: خیلی از این فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی شرکت کردند و یا پخش‌کننده خارجی داشتند و این از حیطه صلاحیتی و قضایی کشور ما خارج است و اتفاق در خارج از کشور می‌افتد. احتمال این که در آنجا هم سهوا یاعمدی اتفاقی بیفتد وجود دارد. هر اتفاقی و هر سناریویی قابل طرح است.

خود مالکان و آثار هم باید شکایت کنند

انصاری‌فر گفت: اگر اتفاقی بیفتد شکایت می‌کنیم. خود مالکان و آثار هم باید شکایت کنند. چون در منشور فضای مجازی است که پلیس فتا پیگیری می کند اما اگر از داخل کشور باشد به آن دسترسی یافته و به مراجع قضایی معرفی می‌کنیم.

وی یادآوری کرد: چند سال پیش فیلمی بیرون نشر پیدا کرد و فردی که مسوول و صاحب اثر بود مدعی بود که فیلم را به شکلی به سازمان سینمایی داده و با همان واترمارک سازمان قاچاق شده است. این را چند جا هم اعلام کرد. همان موقع پیگیری کردیم و شکایت را انجام داد و نهایتا فردی که شناسایی شد یکی از عوامل دفتری بود که در یکی از شهرستان‌ها دستگیر و مشخص شد اصلا ربطی به سازمان نداشته است.

انصاری‌فر درباره شکایت صاحبان آثار قاچاق شده هم گفت: هنوز شکایتی نکرده‌اند. به آنها اعلام کردیم شکایت کنند. از بین دو تا از فیلم‌هایی که قاچاق شدند یکی از فیلم‌ها پخش کننده بین‌المللی دارد و مطمئن هستم. در چند جشنواره هم پخش شده است. خیلی احتمال این که از خارج از کشور اتفاق افتاده باشد وجود دارد ولی باز باید بررسی شود.

ما در مقام تایید موضوع و یا قضاوت نیستیم

وی خاطرنشان کرد: ما در مقام تایید موضوع و یا قضاوت نیستیم. فقط بررسی فنی پلیس، فضای مجازی و پیدا کردن ای پی است که کمک می‌کند اثر کجا درز پیدا کرده است. بعد از آن می‌توانیم اعلام کنیم که چه اتفاقی افتاده است.

انصاری‌فر گفت: اما در مورد یکی از فیلم‌ها، فیلمی بود که از سال ۹۵ به دلایلی که نمی‌دانم اکران نشده است و این قضیه چند سال ادامه پیدا کرده است. کارگردان این فیلم در خارج از کشور است. به ما اعلام کرده و چند بار تهدید و یا اعلام نظر کرده که اگر برای فیلم من مجوز صادر نشود خودم آن را منتشر خواهم کرد و این فیلم منتشر شده است.

وی اظهار داشت: نخستین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود احتمالا خود کارگردان و یا کسانی که دسترسی کامل به اثر داشتند این کار را انجام داده‌اند. باز ما هم می‌گوییم اگر احیانا فقط تهدید بوده و این کار را نکرده است و حس می‌کند فیلم قاچاق شده است، اگر شکایتی کند بررسی می‌شود.

انصاری‌فر با اشاره به نشست ستاد صیانت با مسوولان مربوطه فنی پلیس برای همکاری بیشتر در این زمینه گفت: اگر این همکاری اتفاق بیفتد خیلی بهتر می‌توانیم بحث مدیریت فضای مجازی در حوزه قاچاق را انجام دهیم.

وی در پاسخ به این که سه فیلم در ۳۶ ساعت منتشر شده است. آیا این موضوع عجیب نیست که آثار سه فرد در دفاتر پخش مختلف، پیش از اکران منتشر شده است؟ توضیح داد: در مقام ظن نیستم فقط کارم بررسی و احقاق حقوق صاحبان آثار است این که چنین اتفاقی می‌افتد نهادهای نظارتی باید نظر دهند و من صلاحیت این حوزه را ندارم.

انصاری‌فر درباره همکاری پلیس فتا و این که در طول سال‌های گذشته چرا این همکاری در این زمینه نیفتاده است؟ گفت: در زمان حاضر، فیلم‌های خیلی مطرح جهان قاچاق می‌شود. این چیزی نیست که فکر کنید صددرصد جلوی این را بتوانیم بگیریم. پیش از این، مساله فنی داریم که باید آن را تقویت کنیم. با توجه به پخش عمده فیلم‌ها در قضای مجازی، با این تحولات فناورانه باید همگام باشیم و از پروتکل‌های دیگر جاها اعم از بلاک‌چین استفاده کنیم که این کار احتمال قاچاق، نشر، درز و سرقت را کاهش می‌دهد اگر چه صد درصد اتفاق نمی‌افتد.

از پروتکل‌های دیگر جاها اعم از بلاک‌چین باید استفاده کنیم که این کار احتمال قاچاق، نشر، درز و سرقت را کاهش می‌دهد

وی خاطرنشان کرد: سازمان سینمایی اقدام‌هایی در دست انجام دارد و سینماشهر هم در کدگذاری کارهایی می‌کند که اعلام خواهد شد.

انصاری‌فر گفت: قرار است به عنوان سازمان سینمایی کمک کنیم ارتقای ضریب حفاظتی فیلم‌ها و آثار بالاتر رود و این کار باید انجام شود و تهیه‌کننده‌ها هم باید این کار را انجام دهند.

به دلیل عدم عضویت در کنوانسیون کپی‌رایت نمی‌توانیم در مقابل قاچاق فیلم‌ها احقاق حق کنیم

وی درباره بحث کپی رایت هم اظهار داشت: ما عضو کنوانسیون کپی رایت نیستیم و در دنیا هم خیلی از آثار قاچاق می‌شود که شکایت کرده و خسارات خیلی خوبی می‌گیرند. به دلیل همین عدم عضویت، اگر فیلم‌ها و آثار ما را سرقت و در خارج از کشور و یا شبکه‌های ماهواره‌ای پخش کنند نمی‌توانیم احقاق حق کنیم.

انصاری‌فر گفت: به همین خاطر پروپوزالی تهیه شده که جزئیات آن را نمی‌توانم بگویم تا ببینیم در شرایط فعلی با توجه به این عدم عضویت اگر قاچاقی اتفاق افتاد اگر در حوزه وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است به افرادی که متضرر شدند کمک کنیم.

اراده سازمان سینمایی و ستاد صیانت جلوگیری از قاچاق است

وی افزود: به هر صورت، اراده سازمان سینمایی و ستاد صیانت جلوگیری از قاچاق است و تمام راهکارها از جمله حفاظتی را پیگیری می‌کند. پلیس کمک می‌کند تا منشا قاچاق را پیدا کند. اما موضوع، پیشگیری است که باید با فناوری آن را انجام دهیم و اگر اتفاقی بیفتد و یا غرض سیاسی در پشت قضیه و یا تجاری باشد نکته دیگری است و موضوعیت برای ستاد صیانت ندارد و جای دیگری باید آن را پیگیری کند.

خروج از نسخه موبایل