رسانه سینمای خانگی- این «مصلحت» خوب دیده شد

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی ضمن اشاره به استقبال از اکران آنلاین این فیلم سینمایی به برخی حواشی مرتبط با اکران آن پاسخ داد.

به گزارش سینمیا خانگی از محمدرضا شفاه تهیه‌کننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی در گفت‌وگو با مهر درباره استقبال از این فیلم در اکران آنلاین، توضیح داد: واقعیت این است که فروش فیلم سینمایی «مصلحت» با وجود نکاتی که می‌توان درباره آن گفت، در مجموع فروش بدی نبود. امروز وقتی درباره اکران یک فیلم و فروش آن در گیشه صحبت می‌کنیم، درباره تعداد زیادی فیلم صحبت می‌کنیم که دیگر به سادگی به فروش سال‌های قبل خود نمی‌رسند و بار اصلی اکران بر دوش تعداد بسیار بسیار اندکی از فیلم‌ها قرار دارد.

وی ادامه داد: با در نظر گرفتن این شرایط باید توجه داشته باشیم که همه فیلم‌ها از انتظاراتی که در شرایط عادی می‌توانستیم از گیشه آن‌ها داشته باشیم، فاصله زیادی داشته‌اند. از این منظر فروش یا عدم فروش یک فیلم دیگر متأثر از فاکتورهای دیگر نیست.

صحبت از نفروختن «مصلحت» درست نیست

شفاه افزود: آنچه این روزها در شرایط اکران تعیین‌کننده است، این است که آیا یک فیلم در زمره فیلم‌های طنزی که قدرت فتح گیشه را دارند، قرار دارد یا خیر. از این منظر فکر می‌کنم فیلم «مصلحت» با توجه به دغدغه‌های جدی که دارد و با توجه به حرف سنگینی که به لحاظ مضمونی طرح می‌کند، یک فیلم فکور محسوب می‌شود که به همین دلیل در زمره آن تعداد انگشت‌شمار فیلم‌های فاتح گیشه قرار نمی‌گیرد. فیلم‌های این گروه معمولاً آثار ساده‌ای هستند که وجه سرگرمی آن‌ها بر همه وجوه دیگرشان غالب است. در این شرایط صحبت از «نفروختن» فیلمی مانند «مصلحت» درست نیست، بلکه باید بپرسیم چرا فقط تعداد اندکی از فیلم‌های طنز مربوط به سینمای بدنه فروش دارند؟

مانند همه ساختارها و سازمان، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آن‌ها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقه‌مندان و مدافعانی هم داشت

این تهیه‌کننده در پاسخ به اینکه آیا بعد از اکران عمومی «مصلحت» دیداری با مسئولان قضائی که طی سه سال گذشته باعث توقیف فیلم شده بودند و بابت اکران آن نگرانی داشتند، داشته است یا خیر؟ گفت: بله با برخی از آن دوستان ارتباط‌هایی داشته و داریم. کمااینکه برخی از همین دوستان از ابتدا هم جزو دوست‌داران فیلم بودند و بعد از اکران عمومی هم به من خداقوت گفتند، اما مانند همه ساختارها و سازمان‌ها، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آن‌ها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقه‌مندان و مدافعانی هم داشت.

وی افزود: در همین ساختار هستند افرادی که همچنان تولید و اکران فیلم‌هایی از جنس «مصلحت» را مفید می‌دانند. وقتی با همین بخش از دوستان، بعد از اکران عمومی فیلم ارتباط گرفتم و صحبت داشتم، حس خوبی از اکران فیلم داشتند اما با بخشی که نسبت به فیلم سخت‌گیرانه رفتار کرده بودند، دیگر ارتباطی نداشتم. شاید حتی این گروه، بعد از اکران یک فیلم، اساساً آن را فراموش کنند و دیگر چنین اثری برای‌شان از اساس موضوعیتش را از دست بدهد!

بیلبوردهایی که جمع شد، اما دیده شد!

شفاه درباره حاشیه مربوط به بیلبوردهای تبلیغاتی فیلم «مصلحت» که در روزهای ابتدایی اکران از سطح شهر جمع‌آوری شدند هم توضیح داد: این ماجرا آن‌قدر هم پیچیده نبود. برنامه تبلیغاتی ما این بود که این بیلبوردها از چند روز قبل از اکران در سطح شهر نصب شوند و بعد با شیب مشخصی از این بیلبوردها به نام «مصلحت» برسیم. اما از آنجایی که تیترهای انتخابی برای شروع این تبلیغات، کمی خاص بود و شاید انتظار آن را نداشتند، تنها یک شب تا صبح این بیلبوردها باقی ماند و بلافاصله در چند ساعت ابتدایی جمع‌آوری شدند.

معتقدم ایده این بیلبوردها ایده‌ای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیت‌ها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا می‌کنم این جنس کم‌تحملی‌ها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گسترده‌تر و محکم‌تر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد

وی افزود: البته در همان زمان کم و به کمک فضای مجازی این بیلبوردها به خوبی دیده شد و تصویر آن‌ها را خیلی‌ها دیدند اما از آنجایی که متأسفانه فضای موجود در سطوح سیاسی کشور ما همواره پر از سوءتفاهم است، این بیلبوردها امکان ادامه نصب در سطح شهرها را پیدا نکردند. معتقدم ایده این بیلبوردها ایده‌ای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیت‌ها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا می‌کنم این جنس کم‌تحملی‌ها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گسترده‌تر و محکم‌تر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد.

تهیه‌کننده «مصلحت» درباره عجیب‌ترین بازخورد نسبت به این فیلم در فرآیند رونمایی و اکران آن گفت: زمانی که فیلم در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، از سوی خیلی از مخاطبان با این واکنش مواجه شدیم که گفتند این فیلم را با سفارش قوه قضائیه ساخته‌اید. آن مقطع پیش از انتخابات ریاست جمهوری با نامزدی آقای رئیسی بود و برخی به صراحت فیلم را سفارش مسئولان وقت قضائی برای تأثیرگذاری بر انتخابات می‌دانستند. اما عجیب اینکه چند ماه بعد از جشنواره فجر، همین قوه قضائی با فیلم برخورد کرد و دادستانی کل کشور، جلوی اکران فیلم را گرفت. ما هر چه می‌گفتیم برداشت از این فیلم تبلیغ قوه قضائیه بوده است و لااقل آن را توقیف نکنید! این اتفاق عجیب‌ترین اتفاقی بود که برای فیلم «مصلحت» رخ داد!

شفاه در پاسخ به این پرسش که آیا اکران به موقع فیلم «مصلحت» می‌توانست مسیر فیلمسازی حسین دارابی را تغییر دهد، گفت: هر فیلم خوبی که در کارنامه یک فیلمساز ثبت می‌شود، به محض آنکه در معرض دید مخاطبان قرار می‌گیرد، کارگردان را در مسیر خودش پیش می‌برد و تبدیل به اعتبار برای فیلمساز می‌شود. قطعاً «مصلحت» اگر در همان سال ساخت اکران می‌شد، هم بهتر دیده می‌شد و هم می‌توانست برای حسین دارابی آورده‌های بهتری نسبت به اکران امروزش داشته باشد.

تهیه‌کننده «مصلحت» در پایان درباره برنامه‌ریزی برای اکران بین‌المللی این فیلم هم گفت: من معتقدم «مصلحت» برخلاف برداشت‌هایی که برخی درباره مصرف داخلی آن دارند، به‌دلیل درام‌پردازی و تکنیک خوبی که دارد، اثری مناسب برای حضور در محافل بین‌المللی است. من جزو مدافعان اکران بین‌المللی فیلم هستم و در این زمینه تلاش خواهیم کرد تا اتفاقات خوبی در حوزه بین‌المللی برای آن رقم بخورد.

این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است. «مصلحت» روایتی از یک پرونده مشکوک و پر رمز و راز است که مصلحت سیاسی نظام، مسیر رسیدگی به آن را با فراز و نشیب‌های مختلفی روبه‌رو می‌کند. این فیلم اولین ساخته سینمایی حسین دارابی است که برای ساخت آن دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم‌ اول را در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مهدی حسینی‌نیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهی‌بانو ذوالقدر و … ترکیب بازیگران اصلی «مصلحت» را تشکیل می‌دهند.

در خلاصه داستان این فیلم که به موضوعی افشاگرانه در اوایل دهه ۶۰ می‌پردازد، آمده است: «پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه کشور در یکی از درگیری‌ها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل می‌شود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک و پُر رمز و راز را وارد موازنه‌ای پیچیده و سخت می‌کند …»

رسانه سینمای خانگی- چرا «پرستار» کلیشه شد؟

منتقد سینما گفت: ما در سینما ترس داریم از آن که چالش‌های مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل می‌گیرد، در دوران کرونا نیز پرستارانی بودند که از ترس خانواده یا از ترس جان‌ خود حاضر به کار در آن فضا نبودند، اما نمی‌توان این چالش طبیعی را به تصویر کشید و فیلمساز به سراغ همان کلیشه‌ها در بازنمایی پرستار می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیش از ۲۰ سال از روزی که پرستاران در اعتراض به فیلم شوکران مقابل وزارت ارشاد تحصن کردند، گذشته است. بیست سالی که در آن قشر پرستار با چالش‌های متعددی دست و پنجه نرم کرد اما هیچ‌کدام مورد توجه فیلم‌سازان قرار نگرفت. مهم‌ترین آن نیز دو سال همه‌گیری ویروس کرونا بود که حالا و با از سر گرفته شدن روال عادی زندگی، حتی باعث نشده زمزمه ساخت یک فیلم در این باره نیز شنیده شود. اتفاقی که نمی‌توان آن را به دلیل اعتراض بیست سال گذشته پرستاران دانست اما می توان اثرات آن را در تمام فیلمسازی این سال ها با محوریت و حضور پرستاران به وضوح مشاهده کرد.

«شوکران» و یک پرستار پرحاشیه

پیش از سال ۱۳۷۸ و ساخته شدن مهم ترین فیلم کارنامه بهروز افخمی یعنی شوکران دو فیلم شیدا و نجات یافتگان با محوریت اهمیت حضور پرستاران در جبهه و آسایشگاه های مجروحین ساخته شدند. این دو فیلم پرستارانی را به تصویر کشیده بودند که همگی در مواجهه مستقیم با مجروحان و سربازان زخمی جنگ بوده و گویی رسالت پرستاران را به حضور در جبهه‌های جنگ و التیام بخشیدن به زخم‌های سربازان در جبهه منحصر می‌کرد.

اما در سال ۱۳۷۸ و با فیلم شوکران این رویه در زندگی شهری و سال‌های پس از جنگ شکل دیگری به خود گرفت و این بار پرستاری را دیدیم که در قامتی خارج از امدادرسان به رزمندگان جنگی به تصویر کشیده شد. هر چند در این فیلم که با اعتراض از سوی پرستاران نیز رو به رو شد، شغل پرستاری همچنان در حاشیه قرار دارد و هیچ پیش‌برندگی به قصه نمی‌دهد.

امیررضا تجویدی در این باره به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: ما در سینما ترس داریم از آن که بخواهیم چالش‌های مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل می‌گیردما در سینما ترس داریم از آن که بخواهیم چالش‌های مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل می‌گیرد. پرستاری هم شامل همین می‌شود. چراکه دیده شده سیر اعتراضاتی شکل گرفته. از این رو فیلمسازان طی قانونی نانوشته تصمیم گرفتند یک تصویر سانتی‌مانتال مانند شیدا اثر آقای تبریزی از پرستار بسازند. آدمی که سوژه عشقی است و هیچ پیش برندگی ندارد.

تجویدی همچنین با اشاره به اعتراضات شکل گرفته نسبت به شوکران گفت: در فیلم شوکران معضل نمایش پرستار منجر شد که صنف پرستاران از آقای افخمی شکایت کند و نسبت به بازنمایی پرستار در آن فیلم اعتراض شکل بگیرد. درحالیکه تاکید در آن فیلم بر پرستار بودن کاراکتر نیست پرستاری فقط شغل او بود نه آنکه چون پرستار بود چنان شخصیتی داشت.

تجویدی ادامه داد: مسیر در سینمای ایران به سمتی رفته که در شخصیت‌پردازی تاکیدی روی شغل نداشته باشند.اگر هم شغل کاراکتر اهمیت دارد شغلی باشد که نویسندگان می‌دانند آن صنف اعتراضی نمی‌کند و محافظه‌کارانه و سطحی از کنار آن رد می‌شوند.

 هدیه تهرانی در فیلم شوکران

پرستاری که می‌خواست مهم باشد اما نبود!

این اتفاق بود که باعث شد تا سال ۱۳۸۷ یعنی حدود یک دهه بعد فیلمی با محوریت پرستاران و حضور آنان در مسیر قصه ساخته نشود. سال ۱۳۸۷ بود که همایون اسعدیان با فیلم طلا و مس هم طعنه‌ای به کمدی‌های روز دختر و پسری آن سال‌ها زد و هم با قرار دادن کاراکتر سپیده با بازی سحر دولت شاهی در نقش پرستار در گوشه ای از قصه، سکوت ده ساله سینما را در به تصویر کشیدن پرستاران شکست. البته همچنان الکن بودن زبان سینما در نزدیک شدن به شغل پرستاران به چشم می‌خورد.

سپیده پرستار بود اما هیچ جایی در قصه دو کاراکتر اصلی نداشت. رفتارهای عجیب و گل درشت او در مقابل کاراکتر روحانی بیش از آنکه باعث شود مخاطب به حجب و حیای شعیبی پی ببرد، باعث می‌شد نقش سپیده به عنوان یک پرستار در همین اندازه نشان داده شود. کاراکتر سومی که قصد ورود به زندگی یک زوج خوشبخت و عاشق را داشته و تحول نهایی اش نیز قابل پیش بینی است.

جالب آنکه سپیده نیز شخصیتی همچون بیتا در فیلم شوکران را داشت. پرستاری که شغلش هیچ نقشی در رفتارها و زندگی‌اش نداشت و به عنوان تکمیل کننده پازل عشقی فیلم که البته در آن نیز جای نگرفت، قرار داده شده بود.

احساسات‌گرایی افراطی، آفت جان پرستاران سینما

سه سال بعد در سال ۱۳۹۰ روزهای زندگی ساخته شد که در آن هنگامه قاضیانی نقش پرستاری را به همراه شوهر پزشکش با بازی حمید فرخ نژاد ایفا کرد. این بار هم فیلمساز بر حضور پرستاران در جبهه و سال‌های جنگ تمرکز می‌کند.

همراهی این دو کاراکتر که تمرکز و پیشبرد قصه را به عهده دارد در این اثر از نکاتی است که نقطه قوتی برای فیلم در مقایسه با پرستاران سینما در سال‌های پیشین است. از سوی دیگر اما همچنان پرستاران پای خود را فراتر از جبهه و جنگ نگذاشته و فیلمساز نیز همان ایثار و فداکاری و حضور اخلاق‌گرایانه پرستاران را بازنمایی می‌کند.سینماگر بر مفاهیم احساسات‌برانگیز در شغل پرستاری تمرکز دارد چراکه چالش‌های زندگی شخصی و شغلی پرستار همیشه دچار مناقشه است و به عده‌ای برمی‌خورد

تجویدی درباره تمرکز بر این وجه از به تصویر کشیدن پرستاران اشاره کرد: سوژه ها در سینمای ایران دچار سانتی مانتالیسم یا احساسات گرایی افراطی هستند و به دنبال آن هستند که اثر را دچار برانگیختگی احساسی کنند. این می‌تواند هم در شکل و شمایل کمدی و هم در شکل و شمایل ملودراماتیک باشد که با اشک و گریه همراه است.
این منتقد تاکید می‌کند که ایثار و فداکاری نیز مفاهیم اخلاقی و احساسات برانگیز هستند که در شغل پرستاری به وفور وجود دارد. پس سینماگر به سراغ همین وجه می‌رود چراکه اگر بخواهد چالش‌های زندگی شخصی و شغلی او را به نمایش بگذارد دچار مناقشه می‌شود و به هر حال به عده‌ای برمی‌خورد. اما سینماگر باید این چالش را بپذیرد و وارد آن شود تا درگذر زمان ارزش سینمایی خود را ثابت کند.

 سحر دولتشاهی در فیلم طلاومس

سینمای میرکریمی و پرستاری مسئولیت پذیر

پس از این همچنان سینما در به تصویر کشیدن پرستاران به همان تابلوی معروف کودکی که انگشتش را روی بینی اش قرار داده و افراد را دعوت به سکوت می‌کند، قناعت کرد تا سال ۹۲ که میرکریمی قصه یک زن مسافر را با هنرمندی به زندگی راننده تاکسی و بعد یک پرستار گره می‌زند. فیلم امروز که در آن شبنم مقدمی نقش پرستار را ایفا می‌کند، اتفاقی تازه در ساختن یک شمایل ویژه از یک پرستار است.

در این فیلم پرستار به واسطه شغلش ارتباط بین مرد و زن را برای ما تسهیل می‌کند و شخصیت مرد را بیشتر به ما می‌شناساند. این پرستار مانند باقی پرستاران بی دلیل در زندگی بیماران دخالت نمی‌کند، بلکه همان طور که می‌گوید با تجربه است و این در رفتارش هم مشخص است. مقدمی بیش از آنکه ما را به یاد ایثار و از خود گذشتگی پرستاران بیندازد، مسئولیت پذیری آنان را پر رنگ می‌کند و باعث می‌شود در انتها راننده تاکسی با بازی پرویز پرستویی نیز به مسئولیت‌پذیری در زندگی خود برسد.

این پرستار که اتفاقا تعامل او با دخترش را هم می‌بینیم، سرسختی و اقتداری دارد که تبدیل به خشم نمی‌شود و نشان می‌دهد که یک پرستار نه با احساس فداکاری و روی آوردن به اخلاقیات کلیشه ای سینما بلکه با تکیه بر همان مسئولیت‌پذیر بودن می‌تواند تا چه اندازه در مسیر قصه مفید واقع شود.

تجویدی درباره اهمیت پرداخت به همین جزئیات در به تصویر کشیدن شمایل یک پرستار می‌گوید: در سینمای جهان نیز وقتی درباره ابر قهرمان‌ها فیلم می‌سازند، بخشی را به کشمش‌های درونی ابر قهرمان با خودش اختصاص می‌دهند. تا جایی که قهرمان راجع به ارزش های خودش دچار شک می‌شود و همین از او انسان می‌سازد؛ اما چون نمی‌توانیم این را در سینمای ایران نشان دهیم، ترجیحا به سراغ همان تصویر کلیشه ای می‌رویم که فداکاری کند و همان را دستمایه ساخت آثار خود می‌کنیم.

بحران بازنمایی کرونا و پرستارانی خارج از کلیشه‌های فداکارانه

این منتقد به ساخته نشدن اثری درخور درباره مواجهه پرستاران با کرونا اشاره کرد و گفت: نپرداختن به کرونا نیز محافظه‌کاری است. در حال حاضر نیز سینماگران نمی‌توانند فراتر از کلیشه‌ها به این مقوله بپردازند.نپرداختن به کرونا نیز محافظه‌کاری است. در حال حاضر نیز سینماگران نمی‌توانند فراتر از کلیشه‌ها به این مقوله بپردازند.

او ادامه داد: اگر بخواهند درباره کرونا و چالش آن برای پزشکان و پرستاران فیلم بسازند نمی‌توانند به این اشاره نکنند که عده ای از ترس خانواده یا از ترس جان‌ خود حاضر به کار در آن فضا نیستند. این چالشی طبیعی است که باید به آن پرداخت اما اگر از این زاویه فیلمی ساخته شود، عده خیلی زیادی به آن ایراد وارد می‌کنند که چرا مدافعان سلامت را این گونه نشان می‌دهید. این بحران بازنمایی در سینمای ماست.

فیلم دیگری که در سال‌های اخیر کاراکتر فرعی پرستار داشته، خفگی به کارگردانی فریدون جیرانی است. فیلمی با همان ساختار سه ضلعی تکراری فیلم طلا و مس. در اینجا نیز ورود پرستار به فیلم با اختلاف یک زن و شوهر و حضور آنان در بیمارستان رقم می‌خورد. حضوری که می‌توانست در هر مکان دیگری نیز باشد. مکانی که بودنش در فیلم تنها بستری شدن نسیم با بازی پردیس احمدیه را به همراه دارد و کارکرد دیگری در قصه ندارد. همان طور که پرستار بودن صحرا مشرقی، هیچ کمکی به ارتباطش با مسعود با بازی نوید محمد زاده و حتی زن همسایه اش نمی‌کند. شغلی که انتظار می‌رفت حداقل در کشتن نسیم کارکرد داشته باشد اما این اتفاق نیز در این فیلم نمی افتد.

 پردیس پورعابدینی در فیلم غریب

پرستار «غریب» سینما و آشنای ما

در غریب تازه‌ترین اثر محمدحسین لطیفی اما پرستاری حضور دارد که برخلاف دیگر پرستاران به تصویر کشیده در سینما شغلش محرک روایت می‌شود و در قصه کار می‌کند. جایی که یک پرستار با بازی پردیس پورعابدینی برای نجات جان زنی باردار تلاش می‌کند و اینبار نه در شمایل یک پرستار منفعل که بود و نبود خودش و جایی که در آن کار می‌کند در فیلم بی تاثیر است، بلکه پیش برنده در بخشی از قصه ظاهر می‌شود.

به نظر می‌رسد در اینجا علاوه بر احساس فداکاری و مسئولیت پذیری، جانفشانی نیز به ابعاد شخصیت بازنمایی شده برای پرستاران اضافه می‌شود. اتفاقی که نه در همه خوانش‌ها از پرستاران و شخصیت آنان، بلکه در تعداد انگشت‌شماری وجود دارد که به غایت برای سینمای ایران کافی نیست.

تجویدی نیز در نهایت به همین نکته اشاره می‌کند و تاکید دارد: ما مشکل بازنمایی در سینمای ایران داریم. بازنمایی خوانش واقعیت است؛ یعنی هر چه اتفاق می افتد را همان گونه که هست نشان نمی‌دهید. وظیفه هنر نیز همین است. لزوما قرار نیست هر چه اتفاق می افتد را عین به عین نشان دهید. سینمای ایران با توجه به مسائلی که گفته شد، تمایلی به بازنمایی ندارد. گویی علاقمند است که هر آنچه تریبون‌های رسمی و مسلط به آن اشاره می‌کنند را به تصویر کشیده و یک سند اجتماعی و تاریخی سطحی نشان دهد.

رسانه سینمای خانگی- آیا «وابل» با ورژن جدید اکران می‌شود؟

نسخه جدید و نهایی فیلم سینمایی «وابل» ساخته تورج اصلانی با تمام شدن تدوین، به صداگذاری و موسیقی رسید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «وابل» چهارمین فیلم بلند سینمایی تورج اصلانی پس از «جینگو»، «حمال طلا» و «بی‌سرزمین» است که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

این فیلم با بازی نوید پورفرج، آزاده زارعی، رامین راستاد، هژیرسام ‌احمدی، آسنات درگاهی، مائده طهماسبی، فرید سجادی حسینی و با معرفی سارا صفری داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که همراه با دیگر ساکنان روستای سیل‌زه خود در یک ایستگاه متروک قطار زندگی می‌کنند و درگیر حادثه‌ای می‌شوند.

اصلانی در گفت‌وگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا «وابل» در چند ماه‌ آینده به اکران درمی‌آید، بیان کرد: تدوین نهایی فیلم اخیرا تمام شده و در مرحله پست‌پروداکشن فیلم هستیم تا بعد آن را به تهیه‌کننده ارائه کنم که برای اکران تصمیم‌گیری شود.

او اظهار کرد: آنچه در جشنواره فجر چهل و یکم نمایش داده شد نسخه ناتمام فیلم بود و درواقع راف‌کات «وابل» به جشنواره رسید. خانم (مستانه) مهاجر تدوین فیلم را به تازگی تمام کردند و الان در مرحله ساخت موسیقی توسط صادق آزمند و صداگذاری کار با حضور امیرحسین صادقی هستیم.

وی تاکید کرد، برهمین اساس تا زمانی که نسخه نهایی فیلم آماده نشود، نمی‌توان برای زمان اکران آن پیش‌بینی کرد.

تورج اصلانی پیش از شروع فیلمسازی، مدیریت فیلمبرداری تعداد قابل توجهی از آثار سینمای ایران را برعهده داشته و جوایز متعددی را هم از جشنواره‌های داخلی و خارجی کسب کرده است.

او سال گذشته فیلمبرداری فیلم سینمایی «پسر کوچک و جنگل» را به کارگردانی «گیورگی اواشویلی» فیلمساز گرجستانی در کشور گرجستان انجام داد.

این سینماگر همچنین دو سال قبل مستند «نان مقدس» را به کارگردانی زنده‌یاد رحیم ذبیحی تهیه‌ کرده بود.

 اصلانی مدیریت فیلمبرداری فیلم «بانو» را به کارگردانی تهمینه رافاعلا (فیلمساز آذری) محصول کشورهای ایتالیا، فرانسه و آذربایجان انجام داده است که برای آن به عنوان یکی از هشت فیلمبردار منتخب جهان برای رقابت در جایزه ویلموس زیگموند در سال ۲۰۲۳ انتخاب شد.

رسانه سینمای خانگی- چرا استودیوهای فیلمسازی ایلان ماسک را تحریم کردند؟

کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی چون دیزنی، وارنر برادرز دیسکاروی و لاینزگیت، تبلیغات در شبکه اجتماعی «X» را به دلیل اظهارات اخیر «ایلان ماسک» متوقف کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، پس از آن که «ایلان ماسک» میلیاردر حوزه فناوری و مالک X (توئیتر سابق) از مطلب یکی از کاربران این شبکه اجتماعی که نوشته بود «یهودیان علیه برخی از اقلیت ها نفرت پراکنی می کنند و در عین حال از جهان میخواهند از نفرت علیه آنها دست بردارند» حمایت کرد چندین کمپانی بزرگ دنیای سرگرمی از جمله دیزنی، وارنر برادرز دیکاروی، پارامونت، اپل و ان بی سی یونیورسال اعلام کردند به دلیل این اظهارات یهودستیزانه تبلیغات خود را در این شبکه اجتماعی متوقف خواهند کرد. 

کاخ سفید و کمیسیون اروپا نیز موضع سختی را علیه شبکه اجتماعی «X» اتخاذ کردند. کمیسیون اروپا در بیانیه‌ای گفت: «ما در هفته‌های اخیر شاهد افزایش نگران‌کننده اطلاعات نادرست و سخنان نفرت‌انگیز در چندین پلتفرم رسانه‌های اجتماعی بوده‌ایم، و X مطمئناً در این مورد کاملاً مؤثر است». در بیانیه کاخ سفید نیز آمده است: “ما این ترویج نفرت انگیز نفرت یهودی ستیزانه و نژادپرستانه را به شدیدترین وجه محکوم می کنیم که در تضاد با ارزش های اصلی ما به عنوان آمریکایی است». 

پیش از اینکه «ایلان ماسک» شبکه اجتماعی توئیتر را بخرد، تبلیغات حدود ۹۰ درصد از درآمد توییتر را تشکیل می‌داد. ماه گذشته، شرکت «X» اعلام کرد که ارزش این شرکت ۱۹ میلیارد دلار است، این در حالی است که «ماسک» ۴۴ میلیارد دلار برای خرید این پلتفرم هزینه کرده است. 

رسانه سینمای خانگی- جوجه‌تیغی هم میلیاردی شد

 جدیدترین فیلم روی پرده موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشته باشد.

به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، نخستین تجربه فیلمسازی مستانه مهاجر، در افتتاحیه خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشت.

جوجه‌تیغی که از چهارشنبه هفته گذشته به روی پرده رفت، موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، ۱۹ هزار مخاطب داشته باشد و ۱ میلیارد و ۴۶ میلیون تومان بفروشد.

این فیلم طی این مدت، در ۴۶۱ سانس نمایش داشته است.

با این آمار، جوجه‌تیغی خود را تا جایگاه چهارمین فیلم پرفروش آخر هفته گذشته بالا کشید و این انتظار وجود دارد که با آغاز روند تبلیغاتی فیلم، جوجه‌تیغی برای هتل، بچه زرنگ و فسیل، خط و نشانی جدی بکشد.

داستان این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت می‌کند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به علاوه این فیلم درباره زنی است که می‌خواهد اولین رئیس‌جمهور زن ایران شود.

مهاجر پیشتر درباره این فیلم به خبرنگار سینمایی ایرنا گفته بود: ژانر این فیلم خاص است. قصه فیلم مدعی نیست اما خاص است و باید آن را در سینما ببینید.

حامد کمیلی، پانته‌آ پناهی‌ها، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، نازنین بیاتی، پژمان بازغی، هومن برق‌نورد، مهتاب ثروتی، نگار فروزنده، محراب قاسم‌خانی، امید روحانی، آرزو نبوت، نوشین تبریزی، هادی عطایی، سارا والیانی، آیدا ماهیانی و صحرا اسدالهی بازیگران جوجه‌تیغی هستند.

رسانه سینمای خانگی- قریبیان، «قدرتی» که همتا ندارد

در نام و نشانی او اثری از «عزت»، «خسرو» و «گوهر» نیست که با ترکیب «سینمای ایران» برای خود لقب دست و پا کند اما نقشی دارد که تجسم چهره مصمم و با اراده بازیگری است که حتی در فیلم کمدی – اجتماعی نیز با «قدرت» ظاهر می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «خوشبختانه همه فرامرز قریبیان را از گذشته می‌شناسند و می‌دانند که اهل صحبت‌های حاشیه‌ای نیستم. فیلم‌های همچون خاک، گوزنها، صلات ظهر و سایه های بلند باد از جمله آثار سنگین و آبرومند پیش از انقلاب محسوب می‌شوند که در آنها ایفای نقش کرده‌ام.»

این خود معرفی کوتاه، برای بازیگری که طی ۶۰ سال سابقه فعالیت حرفه‌ای و پر افتخار در سینما، ۸۱ فیلم بازی کرده، مقابل دوربین کارگردانان شاخص رفته، چند فیلم ساخته و جوایز متعدد سینمایی بدست آورده کافی نیست.

لهجه تهرانی و طنین پر قدرت صدا، شناسنامه فرامرز قریبیان است. متولد ۲۷ آبان سال ۱۳۲۰ کوچه آبشار در خیابان ری.

در مدرسه «ترقی» دوره دبستان را سپری کرد و دیپلم خود را از دبیرستان «بدر» گرفت. همان دبیرستانی که مسعود کیمیایی بچه محل و دوست دوران نوجوانی فرامرز قریبیان، در فیلم «گوزنها» از آن استفاده کرد و قرار بود «سید» در ازای دریافت مواد مخدر مجانی از «اصغر دوا فروش»، از شاگردان مدرسه برای او مشتری جور کند.

فرامرز قریبیان از نوجوانی علاقه مند به سینما بود و رفاقت با مسعود کیمیایی، این دو را در مسیری طولانی و مشترک همکاری قرار داد که ابتدای آن «بیگانه بیا» و ختم آن «رئیس» بود.

سال ۱۳۴۷ مسعود کیمیایی نخستین تجربه کارگردانی خود را با فیلم سینمایی «بیگانه بیا» آغاز کرد. «بیگانه بیا» همچنین آغازی برای ورود فرامرز قریبیان به سینما بود. نقش اول فیلم با فشار تهیه کننده به سوپراستار وقت داده شد و فرامرز قریبیان نقش کوتاهی در آن ایفا کرد.

 فیلم سینمایی «سفیر»

فرامرز قریبیان در مورد حضور در این فیلم گفته است: «بیگانه بیا» تجربه ای آماتوری بود زیرا در این اثر دستیار مسعود کیمیایی بودم و به خاطر همین همکاری، نقشی کوتاه را در فیلم پذیرفتم.

پس از «بیگانه بیا» برای ادامه تحصیل سینما به آمریکا سفر کرد. قصد داشت در مدرسه سینمایی «آکتورز استودیو» ثبت نام کند اما بدلیل مشغله فراوان کاری، مدرسه ارزان تری برگزید و حدود سه سال رشته بازیگری را در مدرسه ویژوآل آرت سپری کرد.

پس از بازگشت از آمریکا، همکاری فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی وارد دوره جدیدی شد.

فرامرز قریبیان در مورد این همکاری گفته است:‌ پس از بازگشت از آمریکا، مسعود کیمیایی برای فیلم «زخمی ها» از من دعوت کرد، اما این فیلم به سرانجام نرسید و با کیمیایی به فیلم «خاک» رسیدیم که نخستین کار جدی و حرفه ای من در سینما با این فیلم آغاز شد.

بازی در نقش «مصیب» در فیلم «خاک» فرای تجربه اندوزی، به نوعی دستگرمی برای رسیدن به شاه نقش «قدرت» در «گوزنها» بود.

فرامرز قریبیان پس از «صلات ظهر» به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۱۳۵۳، با فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی روی پرده ظاهر شد.

درخشش «گوزنها» و ایفای نقش «قدرت» چریک شهری و ارائه بازی بدون اغراق و زیرپوستی، موقعیت فرامرز قریبیان را در سینما تغییر داد و محبوبیت فراوانی برای او کسب کرد.

فرامرز قریبیان در خاطره ای از «گوزنها» گفته است: همیشه در اوایلی که فیلم بازی می‌کردم، سرصحنه‌هایی که بازی نداشتم می‌رفتم. در «گوزنها» و در سکانسی که در پایین شهر گوشت تقسیم می‌کردند، حضور داشتم. بیاد دارم وقتی در آن سکانس شیشه خودرو را پایین می‌دادند که گوشت‌ها را بین فقرا تقسیم کنند، مردم چنگ می‌زدند و به چشم خودم دیدم که دست کسانی که گوشت‌ها را تقسیم می‌کردند زخم شده بود. این سکانس در منطقه میدان شوش گرفته شد. در آن محل منازلی بود که وقتی باران می‌آمد پرگل می‌شدند و از سقف خانه ها آب می چکید.

فرامرز قریبیان که به اذعان خود، دوست نداشته در فیلمفارسی های آن دوران بازی کند، گزیده کاری را برگزید و با وجود پیشنهادهای فراوان در سال ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ به ترتیب در فیلم های «وقتی که آسمان بشکافد» و «چشم‌انتظار» بازی کرد.

اما سال ۱۳۵۵، سومین همکاری قریبیان با مسعود کیمیایی در «غزل» رقم خورد. پرونده حرفه‌ای فرامرز قریبیان در قبل از انقلاب اسلامی با بازی در فیلم «سایه‌های بلند باد» به کارگردانی بهمن فرمان آرا بسته شد.

 بهمن فرمان‌آرا در کنار فرامرز قریبیان

قریبیان که تجربه بازی در ۱۲ فیلم سینمایی را در پیش از انقلاب داشت، بهترین گزینه فریبرز صالح برای ایفای نقش «قیس ابن مسهر» در فیلم «سفیر» بود و با این اثر، نخستین فعالیت بازیگری قریبیان پس از انقلاب آغاز شد.

وی درباره حضور در فیلم «سفیر» گفته است:‌ پس از انقلاب به مدت دو سال ونیم سینماها تعطیل شد و مجددا به آمریکا رفتم و پس از راه افتادن سینما به کشور بازگشتم و با بازی در فیلم سینمایی «سفیر» کار خود را آغاز کردم. در فیلم «سفیر» پلانی مربوط به گردن زدن وجود داشت. برداشت این پلان بسیار مشکل بود و فیلمبرداری آن ۱۵ روز طول کشید. «سفیر» فیلم خوش ساختی است، اما فینال آن را دوست نداشتم زیرا معتقدم یک اثر سینمایی نباید مطابق اصل قصه ساخته شود. به عنوان نمونه همه می‌دانیم که «اسپارتاکوس» در جنگ کشته می‌شود اما «دالتون ترومبو» در نسخه سینمایی که «استنلی کوبریک» ساخت، پایان شگفت انگیز و زیبایی خلق می‌کند.

پس از «سفیر»، فرامرز قریبیان از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ در ۱۱ فیلم شامل «پرونده»، «سناتور»، «پایگاه جهنمی»، «ریشه در خون»، «آوار»، «گردباد»، «سمندر»، «گمشده»، «ترن»، »کمینگاه» و «کانی مانگا» بازی و با کارگردانانی از جمله مهدی صباغ زاده، اکبر صادقی، محمود کوشان، سیروس الوند، سیروس تسلیمی، امیر قویدل و مرحوم سیف الله داد در ژانرهای دفاع مقدس، ملودرام و حادثه ای همکاری کرد.

«کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیف الله داد یکی از فیلم های تحسین شده در ژانر دفاع مقدس است و برای فرامرز قریبیان یک بار دیگر فرصت حضور در فیلم دفاع مقدسی را پس از «پایگاه جهنمی» فراهم کرد.

فرامرز قریبیان درمورد علت موفقیت «کانی مانگا» در جذب مخاطب گفته است: این فیلم داستانی جاسوسی و ساختار معمایی داشت. در کنار این ساختار، صحنه‌های اکشن نیز به موفقیت کار کمک کرد و فکر می‌کنم همه اینها با هم منجر به اشتیاق و هیجان مردم برای تماشای این فیلم شد.

دهه ۷۰ شمسی، دوره پرکار فرامرز قریبیان بود و در این دهه در ۲۶ فیلم بازی و یک فیلم کارگردانی کرد.

«دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی محصول ۱۳۷۰، اولین و آخرین فیلم طنز اجتماعی بود که قریبیان در آن ایفای نقش کرد و اما با وجود پارتنر طنازی مانند علیرضا خمسه، ثابت شد که چهره تراش خورده او برای ایفای نقش های مردان مصمم و با اراده، برای بازی در چنین آثاری خلق نشده است.

در همین سال، همکاری دگر بار فرامرز قریبیان با کیمیایی، ساخت فیلم «رد پای گرگ» شد. فیلمی با دیالوگ های عالی و همان تم های همیشگی کیمیایی؛ رفاقت، خیانت، انتقام … . فرامرز قریبیان در «رد پای گرگ» در نقش «رضا» و تکرار همان شخصیت با صلابت و با اراده، با سکانسی بی نظیر اسب سواری در خیابان های تهران ظاهر شد.

 پوستر فیلم سینمایی «رد پای گرگ»

سال ۱۳۷۱ در کنار جمشید هاشم‌پور، در نخستین تجربه فیلمسازی فرامرز صدیقی به نام «طعمه»، به عنوان اثری پلیسی حضور یافت.

دومین همکاری قریبیان و هاشم پور سال ۱۳۷۲ با فیلم اکشن حادثه ای «آخرین خون» رقم خورد و قریبیان پا به پای هاشم‌پور که دگر بار لباس بلوچی که «زینال بندری» فیلم «تاراج» را تداعی می کرد، درخشید.

قریبیان در مورد حضور در فیلم های اکشن گفته است:‌ در آن سال‌ها از فیلم‌های اکشن استقبال زیادی می‌شد و معمولا از من یا جمشید هاشم‌پور برای ایفای نقش‌ها در فیلم دعوت به عمل می‌آمد.

فرامرز قریبیان دهه ۸۰ شمسی را با دو فیلم «رقص در غبار»(۱۳۸۱) و «شهر زیبا» (۱۳۸۲) به کارگردانی اصغر فرهادی آغاز کرد.

وی در مورد همکاری با فرهادی گفته است: از سال ها پیش با جوانان راه می‌آمدم و چنانچه فیلمنامه‌ها را می‌پسندیدم، به آنها کمک و کار می کردم. این اتفاق در دو فیلم اول اصغر فرهادی بوجود آمد و من پیش از این حتی سریال های او را ندیده بودم. وقتی بازی در «رقص در غبار» به من پیشنهاد شد، تشخیص دادم که اصغر فرهادی به این حرفه آگاه است و با وجود کوتاه بودن نقش، در این اثر بازی کردم.

فرامرز قریبیان همچنین در این دهه سنت شکنی کرد و در چهار مجموعه تلویزیونی «روز حسرت» و «آخرین دعوت»(۱۳۸۷)، «پس از سال‌ها»(۱۳۸۷) و «باغ شیشه ای»(۱۳۸۸) به ایفای نقش پرداخت.

وی در مورد بازی در سریال تلویزیونی گفته است:‌ سریال‌هایی بازی کردم تا بتوانم بودجه مورد نظر تولید فیلم «گناهکاران» را تامین کنم؛ بازیگر سریال نبودم، اما در سریال بازی کردم تا فیلمی مستقل بسازم.

دهه ۹۰ شمسی برای فرامرز قریبیان، فصل کم کاری بود و بازی و کارگردانی یک فیلم سینمایی، ایفای نقش در دو مجموعه تلویزیونی و با بازی در سه فیلم پایان یافت.

«خروج»(۱۳۸۹) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، آخرین فیلمی بود که فرامرز قریبیان در آن ایفای نقش کرد. وی در «خروج» افزون بر بازی زیرپوستی، سکوت را به اکت خود اضافه کرد و یکی از بهترین بازی های خود را ارائه داد.

اما «خروج» یک حاشیه بزرگ داشت. این فیلم سال ۱۳۹۸ و در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد اما اعلام خداحافظی فرامرز قریبیان از بازیگری در نشست خبری فیلم، همه را بهت زده کرد.

 فرامرز قریبیان و ابرایهم حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم سینمایی «خروج»

فرامرز قریبیان در این نشست خبری در مورد علت اعلام خداحافظی از بازیگری گفته بود: دیگر حوصله غرض ورزی مسئولان سینمایی را ندارم. بعد از فیلم «گناهکاران» در جشنواره شرکت نکردم. در هفت سال اخیر هیچ فیلمنامه‌ای را قبول نکردم. دلم می‌خواست با یک فیلمنامه خاص کارم را خاتمه دهم. این آخرین فیلم من است و می‌خواهم از سینما خداحافظی کنم.

ابراهیم حاتمی‌کیا نیز که در این نشست حضور داشت، فاصله گرفتن قهرآمیز قریبیان از سینما را غم‌انگیز دانست و ابراز امیدواری که این حرف خیلی جدی نباشد زیرا حضور وی برای جوانان درس است و می‌تواند نکات و راه‌های جدید به آنها نشان دهد.

جوایزی که قریبیان از سینما گرفت

قریبیان بازیگری باسواد است و هوش بسیار بالایی در بازیگری دارد. وی در مورد شیوه بازیگری خود گفته است: تکنیک من در بازیگری «متد اکتینگ»(بازی شیوه دار) است. من به مدرسه «اکتورز استودیو» نرفتم، اما از تکنیک تعلیمی این مدرسه استفاده کردم. شاید اعتنا به همین شیوع بازیگری، سبب رساندن قریبیان به جایگاه بی بدیلی در سینما شده است.

بازی فرامرز قریبیان از همان ابتدای کار با تحسین روبرو شد. سال ۱۳۵۲ برای بازی در فیلم «خاک» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل بزرگترین جشنواره سینمایی وقت را گرفت.

سال ۱۳۶۶، ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸ به ترتیب برای ایفای نقش در فیلم «ترن»، «بندر مه آلود» و «مرد بارانی» جایزه بهترین بازیگر مرد از سه دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.

برای بازی در فیلم «رقص در غبار» در ۱۳۸۲ موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد از جشن خانه سینما شد.

فرامرز قریبیان جوایزی نیز از جشنواره های بین المللی در کارنامه دارد. وی سال ۲۰۰۳ از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو برای بازی در «رقص در غبار» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت.

سال ۲۰۰۴ نیز از برای فیلم «شهر زیبا» جایزه ویژه هیئت جشنواره بین المللی فیلم را کسب کرد و با «چشمایش» جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم حراره را از آن خود کرد.

کلینت ایستوود، الگوی قریبیان در کارگردانی

قریبیان طی مدت فعالیت در سینما، چهار فیلم شامل «جدال در تاسوکی»(۱۳۶۵)، «قانون»(۱۳۷۴)، «چشم هایش»(۱۳۷۸) و گناهکاران(۱۳۹۰) را کارگردانی کرده است. به جز «جدال در تاسوکی»، در سه فیلم دیگر افزون بر کارگردانی با عنوان بازیگر نیز حضور داشته است.

وی در مورد دغدغه خود برای کارگردانی گفته است: برخی بازیگران در دنیا پس از پا به سن گذاشتن، نقش های فرعی نیز بازی می کنند، اما شخصا دوست ندارم بازیگر نقش های فرعی باشم، از این رو تصمیم گرفتم به کارگردانی و تهیه کنندگی بپردازم. به علت علاقه ای که به سینما دارم به سمت کارگردانی آمدم که مبادا به دلیل کهولت سن مجبور باشم هر نقشی را بازی کنم.

قریبیان همچنین گفته است: خیلی از بازیگران دست به کارگردانی زدند و موفق شدند؛ یکی از الگوهای من برای ورود به عرصه کارگردانی «کلینت ایستوود» بود؛ این بازیگر در سال های پیش دست به کارگردانی زد و خود نیز در آنها بازی می کرد و در اوایل هم فیلم های خوبی نساخت اما با فیلم «نابخشوده» اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.

قریبیان و کیمیایی، ۷ همکاری مشترک

 از راست: فرامرز قریبیان مسعود کیمیایی و آیدن آغداشلو

قریبیان در فیلم «بیگانه بیا»(۱۳۴۷)، «خاک»(۱۳۵۲)، «گوزنها»(۱۳۵۳)، «غزل»(۱۳۵۵)، «رد پای گرگ»(۱۳۷۰)، «تجارت»(۱۳۷۳) و «رئیس»(۱۳۸۵) به کارگردانی کیمیایی بازی کرده است.

کیمیایی همواره از قریبیان به عنوان بازیگر محبوب خود یاد کرده و گفته او از رابرت دنیرو هم بهتر است.

قریبیان هم در مورد همکاری دیرپای خود با کیمیایی گفته است: سابقه همکاری من با مسعود کیمیایی به فیلم «بیگانه بیا» باز می گردد. در این اثر نقش کوتاهی داشتم و پس از بازی در آن به آمریکا رفتم، زیرا نوع فیلم هایی که در آن زمان ساخته می شد را نمی پسندیدم. در آن زمان فیلمسازانی همچون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تازه شروع به کار کرده بودند. مهرجویی و جنس فیلم های او متناسب من نبود و او هرگز به سراغ من نمی آمد و به این موضوع کاملا آگاه بودم. پس فقط مسعود کیمیایی می ماند که در آن شرایط باید منتظر می ماندم تا او فیلمی بسازد و از من در فیلم خود استفاده کند.

وی همچنین گفته است: کیمیایی فیلمسازی است که راهی را در سینمای ایران باز کرد تا بعدها یک عده‌ای دیگر آن را ادامه دهند. سینمای ایران با او پیشرفت کرد و ما با هم همکاری داشتیم. بعد از انقلاب این همکاری کمتر شد البته در «رد پای گرگ»، «تجارت» و «رئیس» بازی کردم و همچنان معتقدم کیمیایی حق زیادی به گردن سینمای ایران دارد.

فرامرز قربیبان مرداد سال ۱۳۹۹ نیز در یادداشتی که مناسبت هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی در یکی از نشریات منتشر کرد، ضمن تبریک این روز به وی نوشته است: من و مسعود کیمیایی از ۹ سالگی با هم بزرگ شدیم و با هم رفیقیم و به تمام علائق و اندیشه‌ها و تفکرات هم آشناییم. چون در یک محله، یک کوچه و خیابان زندگی می‌کردیم. کار در سینما را با مسعود شروع کردم؛ او نقش‌های خوب و ماندگاری در فیلم‌هایش به من محول می‌کرد. از فیلم خاک و گوزن‌ها و ردپای گرگ گرفته تا تجارت حتی رییس فیلم‌هایی بودند که فیلمنامه و شخصیت‌هایش را دوست داشتم و نقش‌هایی که بر عهده من گذاشته بود با روحیه من همخوانی داشت، ولی پر واضح است که فیلم گوزن‌ها و نقشم در این فیلم (قدرت) را بیشتر از شخصیت‌های دیگری که با او کار کردم، دوست دارم.

وی در این نامه همچنین با اشاره به ابراز علاقه برای بازی در نقش های معترض، بازگشت به سینما بعد از حافظی در سال ۱۳۹۸ را منوط به دعوت مسعود کیمیایی از وی برای یک نقش اعتراضی عنوان و تصریح کرده است: اساسا نقش‌های معترض را دوست دارم. با اینکه در جشنواره فجر اعلام بازنشستگی کردم (نمی‌دانم درست بود یا نه چون من حرف دلم را می‌زنم) ولی اگر دوباره مسعود به من نقش اعتراضی بدهد با جان و دل برایش بازی می‌کنم. ولی به ‌طور کل نقش اعتراضی با روحیه من همخوانی دارد و بازی خواهم کرد. البته بگویم که نه‌تنها من فیلم گوزن‌ها را دوست دارم که این فیلم بارها و بارها از جانب منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شد برای اینکه جایگاه والایی در سینمای ایران دارد.

رابرت دنیرو نیستم

 فرامرز قریبیان در کنار پسرش سام قریبیان

فرامرز قریبیان همچنین از اینکه با رابرت دنیرو مقایسه شود، راضی نیست و در این باره گفته است: برخی از من به عنوان «رابرت دنیرو» سینمای ایران نام می برند، البته این نظر من نیست. من ایران متولد شدم و رابرت دنیرو در آمریکا متولد شده است. او فیلم های بزرگ با کارگردانان بزرگ همچون «مارتین اسکورسیزی» کار کرده است. اما ناگفته نماند بسیاری از فیلم هایی که رابرت دنیرو بازی کرده درخور توجه نبوده و فقط برای دستمزد در آنها بازی کرده است. البته دلیلی ندارد همه فیلم های یک بازیگر خوب باشد. جوان تر که بودم فیلم هایی را بازی می کردم که می دانستم آثار خوبی نمی شود اما برای حضور در سینما در آنها بازی کردم و نیز باید زندگی خود را می گذراندم.

فرامرز قریبیان با اینکه خود یک برند در بازیگری است، نظر متفاوتی در مورد «سوپراستار» در سینما دارد.

وی در این باره گفته است:‌ خلق سوپراستار در سینما در اختیار کسی نیست. سوپراستار خود به خود در سینما بوجود می آید و وقتی مردم یک بازیگر را دوست داشته باشند او به سوپراستار تبدیل می شود. سوپراستار در اثر فیلم هایی که بازی می کند به این جایگاه می رسد؛ فیلم های بسیاری در سینمای دنیا وجود دارد که به وجود سوپراستارها نفروخته اند و از طرفی فیلم هایی بدون حضور سوپراستارها فروش خوبی داشته اند و به عنوان نمونه در فیلم سینمایی «تایتانیک» این موضوع کاملا مشهود است. پیش از اینکه دست به کارگردانی بزنم و در زمان بازیگری، معتقد بودم که فروش فیلم ربطی به بازیگر ندارد و فیلمنامه، ساخت و انتخاب درست بازیگران است که در جذب مخاطبان اثر دارد.

به هر روی این بازیگر کهنه کار، نگاهی نیز به جوانان دارد و معتقد است سینما را باید به آنها سپرد اما توصیه های هم برای جوانان دارد.

وی گفته است:‌ حرفه سینما متعلق به جوانان است البته این به این معنا نیست که باید پیشکسوتان را کنار گذاشت. در کشورهای پیشرفته این حرفه به حدی ارزش دارد که میلیون ها جوان سراغ آن می روند و بسیاری از آنان نیز پشت در استودیوها می مانند.

فرامرز به جوانان علاقه‌مند به بازیگری نیز توصیه کرده است: بازیگری راه دشواری دارد و اگر عشق وجود داشته باشد، حتما علاقه مندان به بازیگری به نتیجه می رسند. رفتن به آموزشگاه های سینمایی به تنهایی چیزی را حل نمی کند و این موضوع باید با عشق همراه باشد. همیشه از کلاس درس فراری بودم و اکنون نیز این روحیه را دارم، از این رو دنبال برگزاری دوره های آموزشی نبوده ام زیرا بلد نیستم در عرصه بازیگری تدریس کنم.

چندی پیش فرامرز قریبیان برای رفع شائبه که مرتبط با بازگشت وی به سینما پیش آمده بود، خداحافظی از سینما را بهترین کار زندگی‌ خود عنوان کرده بود.

گرچه این نشان می دهد فرامرز قریبیان از تصمیم خود باز نخواهد گشت، اما نباید فراموش کرد، ردی از او در تاریخ سینمای کشور مانده که قابل پاک شدن نیست.

فرامرز قریبیان چه به روی پرده باشد و چه نباشد یک برند معتبر در سینمای ایران باقی خواهد ماند. بازیگری که با نقش «قدرت» در «گوزنها» درخشید و پس از «خروج» با «قدرت» از سینما خداحافظی کرد.

رسانه سینمای خانگی- شش‌گانه سوره در فجر امسال

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری(سوره) با بیان اینکه تمامی ۶ اثر این سازمان برای جشنواره فیلم فجر خواهد رسید، گفت: سه کار هم اینک در نیمه دوم تولید خود قرار دارند، تولید اثر پویانمایی هم تقریبا تمام شده و مراحل نهایی صداگذاری را پشت سر می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی، حمیدرضا جعفریان در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: یکی از تولیدات مرکز سوره در مرحله پس از تولید و اثری دیگر نیز در اوایل تولید است و تصویربرداری این اثر هم که زمان تولید کوتاه تری دارد به همراه دیگر آثار در آذرماه تمام می‌شود.

توکل ما بر خداست

وی افزود: این که کارها چقدر خوب شدند و یا می‌شوند و میزان استقبال از آنها چقدر خواهد بود، توکل ما بر خداست و هم این‌که دیگران باید قضاوت کنند.

جعفریان همچنین در این باره که سوره چقدر در دور آتی جشنواره فیلم فجر برد خواهد داشت؟ گفت: در هدفگذاری که از ابتدای این دوره جدید (۱۳۹۹) داشتیم و با برنامه‌ریزی‌هایی که به طور خاص برای امسال داشتیم، تمرکز ما بر این بود که با تنوع ژانر و محصول در حوزه‌های مختلف اعم از دفاع مقدس، اجتماعی، تاریخی، آثاری برای مخاطبان متفاوت و همچنین حوزه مخاطب کودک و نوجوان داشته باشیم تا با آنها بتوانند ارتباط برقرار کنند و این‌که در چینش موضوعات، سیاست‌ها و فیلمسازهایی که با آنها همکاری می‌کنیم تنوعی وجود داشته باشد.

وی افزود: تلاش کردیم هم فیلمسازهای جوان و هم حرفه‌ای‌ترها و کارکشته‌های سینما و هم فیلم‌های با بودجه پایین و فیلم‌های با پروداکشن بالا به جشنواره راه یابند تا هم با تنوعی از این جنس، به غیر از امسال، برای سبد اکران سال بعد نیز این تنوع را بتوانیم داشته باشیم و هم این‌که در جشنواره ممکن است ذائقه‌های مختلفی بین داوران و اهالی سینما وجود داشته باشد.

جعفریان درباره حمایت سازمان‌های مختلف از فیلمسازی از جمله سازمان برنامه و بودجه و تبلیغات اسلامی و این که حوزه فیلمسازی در انتهای دولت سیزدهم چه رونقی را شاهد خواهد بود؟ گفت: اتفاق‌های خوبی افتاده است. یکی از سیاست‌هایی که ما در تولید پیگیری می‌کنیم این است که در عین حفظ کیفیت و شاخص بودن آثار و جذابیت آنها برای مخاطب و حرفه ای بودن، در تعداد هم جهشی را در سازمان سینمایی سوره داشته باشیم.

یکی از موانع اصلی ما در سال‌های گذشته منابع مالی بود که در این دو سه سال بویژه امسال اتفاق خوبی را در مشارکت رقم زدیم

رئیس سازمان سینمایی سوره اظهار داشت: یکی از موانع اصلی ما در سال‌های گذشته منابع مالی بود که در این دو سه سال بویژه امسال اتفاق خوبی را در مشارکت رقم زدیم. همکاری و هم‌افزایی با دستگاه‌ها و نهادهای مشابه خود مانند بنیاد فارابی و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتیم که این کانون نیز به تازگی در فضای تولید فعال‌تر شده است.

وی خاطرنشان کرد: در بخش خصوصی هم نهادهایی را همراه کردیم. این هم‌افزایی و همکاری از مولفه‌هایی است که منجر به تولید آثار بیشتر و رونق می‌شود.

جعفریان در ارزیابی خود از جشنواره فیلم فجر امسال گفت: در اکران فیلم‌ها از ابتدای امسال اوضاع خوب بوده است اما برای این که اگر بخواهیم نقادانه مطرح کنیم مقداری در چینش فیلم‌ها و تنوع باید تجدید نظر شود تا دیگر فیلم‌ها هم بیشتر دیده شوند، تک ژانری وجود نداشته باشد و عدالتی در توزیع برقرار شود.

جشنواره امسال خیلی پررونق خواهد بود

وی افزود: در سوره تلاش می‌کنیم این کار را انجام دهیم تا در صاحبان آثاری که در زمره دو سه فیلم پرفروش اول نیستند احساس خسران و بی‌توجهی وجود نداشته باشد. چون سانس دادن و تعداد سالن‌هایی که در اختیار فیلم‌ها قرار می گیرد در فروش موثر است.

جعفریان گفت: ممکن است فیلمی فروش زیادی داشته باشد و هر چه سانس بدهند باز هم دیده شود اما این که صرفا به دو سه فیلم مشابه هم توجه شود در بلند مدت به ضرر سینماست. در این سال‌ها فیلم های خوبی تولید شده و جشنواره امسال خیلی پررونق خواهد بود و این مسئولیت ما را در فضای توزیع و نمایش در سال‌های بعد سخت‌تر می‌کند و باید این عدالت را بیشتر برقرار کنیم.

رسانه سینمای خانگی- قرار نیست همه «آهو» را دوست داشته باشند

هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» گفت: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد می‌شود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، پانصد و نود و هفتمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «آهو» ساخته هوشنگ گلمکانی یکشنبه ۲۱ آبان ماه با حضور هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان، امیر قادری منتقد مهمان و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
کورش جاهد منتقد و کارشناس سینما درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: فضای شاعرانه فیلم که در سینمای ما کمتر دیده می‌شود برایم جالب بود. پلان‌هایی را در این فیلم می‌بینیم که در دیگر فیلم‌های ایرانی دیده نمی‌شود. تصاویر متفاوت و ارجاع‌های درستی به فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینمای ایران و جهان می‌بینیم و فیلمساز نشان می‌دهد که عاشق سینماست. 

هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» نیز ضمن تشکر از حاضران در مراسم گفت: می‌دانیم که این روزها دوره چه نوع فیلم‌هایی است، ولی انتظار دارم کسانی که فیلم‌های متفاوت را می‌پسندند فیلم «آهو» را ببینند. این توهم را ندارم که همه آن اقلیتی که جریان رایج سینمای ایران را دوست ندارند، فیلم مرا دوست دارند. ولی امیدوارم کسانی که به چنین سینمایی علاقه دارند آن را به دیگران معرفی کنند.

گلمکانی درباره نخستین تجربه‌اش به عنوان کارگردان عنوان کرد: من فارغ‌التحصیل رشته سینما هستم و سال‌ها تجربه نوشتن درباره سینما را دارم، ولی آدم تا فیلمسازی حرفه‌ای را تجربه نکند متوجه نمی‌شود که فیلمسازی یعنی چه. ممکن است آدم ایده‌های درخشانی داشته باشد ولی در عمل خیلی از ایده‌ها به ثمر ننشیند. 

این منتقد و کارگردان سینما اضافه کرد: از ابتدای راه‌اندازی مجله فیلم همیشه مورد اعتراض فیلمسازها بودیم که می‌گفتند شما نمی‌دانید چه شرایطی در زمان تولید داشتیم که از فیلم‌ها انتقاد می‌کنید. اما منتقد تنها با خروجی نهایی اثر روی پرده سر و کار دارد و کاری به نواقص و دشواری‌های تولید ندارد. 

وی ادامه داد: بعضی ایرادهای فیلم به این دلیل است که این نخستین فیلمم است. الان می‌فهمم که باید روی خیلی چیزها بیشتر تأمل می‌کردم. به فیلمسازان جوان توصیه می‌کنم ایده‌هایشان را روی آرام‌پز بگذارند و عجله نکنند.

گلمکانی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره الگوبرداری «آهو» از فیلم‌های اروپای شرقی گفت: در این مدت نکاتی از دیگران درباره فیلم شنیده‌ام که خودم به آن نکات فکر نکرده بودم. چرا که آثار هنری بیش از هر چیز به ناخودآگاه سازنده مرتبط است و هر فیلمی که خودآگاه به نظر برسد مصنوعی می‌شود. به برخی فیلم‌های اروپای شرقی مانند آثار کیشلوفسکی در فیلم به طور مستقیم اشاره می‌شود. من همیشه فیلم‌های اروپایی خلوت و کم‌دیالوگ را دوست داشتم و به شکل خودآگاه و ناخودآگاه تأثیر این فیلم‌ها در «آهو» به چشم می‌خورد.

وی درباره نحوه شکل‌گیری ایده فیلم بیان کرد: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد می‌شود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم. در این سال‌ها که کار مطبوعاتی می‌کردم امکان ساخت فیلم را داشتم، ولی مناسبات تولید فیلم را برای کار مناسب نمی‌دیدم، اما با آغاز دوران کرونا و نزدیک‌تر دیدن مرگ به انسان‌ها، حس کردم بالاخره باید این بدهی را به خودم ادا کنم.

در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درباره نحوه انتخاب بازیگران فیلم مطرح کرد که گلمکانی در پاسخ گفت: بر خلاف ظاهر قضیه که جریان تولید در رکود به نظر می‌رسد، همه بازیگران مشغول کار هستند و بعضی‌ها همزمان در چند پروژه بازی می‌کنند. بنابراین آقای کیانیان و خانم آرمان تنها بازیگرانی بودند که از ابتدا انتخاب کردم. خانم آرمان از همکاران رسانه‌ای هستند که سابقه بازی در فیلم کوتاه دارند. آقای کیانیان هم ابتدا قرار بود نقش کیانی را بازی کنند، ولی خودشان پیشنهاد کردند که نقش چوپان را عهده‌دار شوند.


امیر قادری منتقد سینما دیگر مهمان این نشست بود که درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: یکی از ویژگی‌های کار ژورنالیستی این است که شما نتیجه را زود می‌بینی، به همین دلیل فیلمسازی برای ژورنالیست‌ها کار سختی است، چون زمان زیادی باید بگذرد تا نتیجه فیلم مشخص شود. این عارضه اصلاً در «آهو» دیده نمی‌شود. فیلم با حوصله تمام ساخته شده است. امتیاز فیلم این است که حساب و کتاب دارد و روی تک‌تک پلان‌ها و اجزای میزانسن فکر شده و بسیاری از میزانسن‌ها خلاقانه است.

وی اضافه کرد: در تاریخ سینما کمتر دیده شده که فیلمی حرفش را مستقیم بزند و فیلم خوبی از آب در بیاید. یکی از مشکلات من با سینمای هنری و شاعرانه این است که جایی برای کشف و شهود توسط مخاطب باقی نمی‌گذارد. نکته‌ای که فیلم «آهو» داشت این بود که شخصیت‌های مرد فیلم جنبه‌های مختلفی از شخصیت زن اصلی را تشکیل می‌دهند و این روابط بین شخصیت‌ها جای کشف و شهود را برای من باز می‌گذارد.

رسانه سینمای خانگی- دبیخانۀ فیلم کودک و نوجوان دائمی شد

بنیاد سینمایی فارابی با هدف ایجاد امکان پیگیری و اجرای بهینه برنامه‌های راهبردی و زیرساختی در حوزه سینمای کودک و نوجوان، دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را دائمی کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، پیش از این دبیرخانه جشنواره به صورت دوره‌ای و غیردائمی در آستانه برگزاری هر دوره تشکیل و پس از پایان جشنواره نیز به فعالیت خود خاتمه می‌داد.

با تصمیم جدید بنیاد، دبیرخانه دائمی جشنواره به صورت مستمر فعالیت می‌کند و محدود به برگزاری جشنواره نخواهد بود.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان چندی پیش با دبیری مجید زین‌العابدین در اصفهان برگزار شد و انتظار می‌رود فعالیت دائمی دبیرخانه جشنواره بتواند فصل جدیدی را در حرکت رو به رشد این رویداد دیرپای سینمایی آغاز کند.

بر اساس این تصمیم دفتر دائمی دبیرخانه نیز در ساختمان مرکزی بنیاد سینمایی فارابی افتتاح و آزاده غفاری به عنوان مسئول این دبیرخانه معرفی و در حال حاضر امور مربوط به هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران را پیگیری می‌کند. ضمن اینکه دبیرخانه جشنواره‌های بنیاد سینمایی فارابی با مدیریت سیمون سیمونیان در حال ادامه کار است.

رسانه سینمای خانگی- آیا «سینما متروپل» اکران می‌شود؟

تهیه‌کننده فیلم «سینما متروپل» اعلام کرد که با معرفی یک نماینده از شورای پروانه نمایش اصلاحیه‌های وارد شده به فیلم بررسی می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا،«سینما متروپل» آخرین ساخته محمدعلی باشه‌آهنگر است که قصه آن به مقطعی از روزهای جنگ تحمیلی برمی‌گردد و گروهی که تلاش می‌کنند یک سینمای قدیمی را دوباره فعال کنند.  

این فیلم در جشنواره فجر سال گذشته رونمایی و در ۱۳ رشته نامزد دریافت سیمرغ شد و جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری را هم گرفت اما با وجود آنکه در جشنواره، پروانه نمایش گرفته بود برای اکران عمومی دچار موانعی شد و پس از مذاکراتی اصلاحیه‌ها به کمتر از ۱۰ مورد کاهش پیدا کرده است.

در پی گزارشی که مدتی قبل درباره اکران نشدن بهترین فیلم جشنواره سال قبل در این خبرگزاری منتشر شد، حامد حسینی – تهیه‌کننده فیلم- در گفت‌وگویی با ایسنا درباره جدیدترین وضعیت این فیلم توضیح داد:«سینما متروپل» آماده اکران است ولی اصلاحیه‌هایی را به ما اعلام کردند که باید بر سر آن‌ها صحبت کنیم چرا که برخی از آن‌ها می‌تواند بر فیلم تاثیر گذاشته و به آن آسیب بزند.

او افزود: با توجه به مخالفت ما با اعمال این اصلاحیه‌ها، تاکید کردیم که باید درباره آن‌ها گفت‌وگو شود و پس از جلسه‌هایی که با ریاست سازمان سینمایی (محمد خزاعی) و مدیر کل عرضه و نظارت بر نمایش سازمان داشتیم، تعامل خوبی صورت گرفت و یک نفر به نمایندگی از شورای پروانه نمایش تعیین شد تا ما دفاع و توضیحات خود را از فیلم و موارد اصلاحی ارائه کنیم.

وی با اشاره به اینکه این جلسه هنوز تشکیل نشده است، گفت: امیدواریم زودتر به یک نقطه نظر مشترک با شورای پروانه نمایش برسیم چون هیچ فیلمسازی دوست ندارد فیلمش بدون نمایش بماند و ما تلاش می‌کنیم فیلم را با کیفیت به اکران برسانیم.    

مجتبی پیرزاده، نوشین مسعودیان، هومن برق‌نورد، پریوش نظریه، حسین باشه آهنگر، رضا کیانیان و مهتاب نصیرپور از بازیگران این فیلم هستند.

خروج از نسخه موبایل