رسانه سینمای خانگی- نظر فهیم دربارۀ پرویزخان

محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما درباره فیلم «پرویز خان» گفت: این یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش نیز درست است.

به گزارش سینمای خانگی، محمدتقی فهیم در گفت‌وگو با ایرنا درباره فیلم سینمایی «پرویز خان» از تولیدات سازمان اوج در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بیان کرد: فیلم ساختن درباره ورزش جذاب فوتبال کار ساده‌ای نیست. اساسا در سینمای ایران فیلم درخوری تا به حال در این باره نداشته‌ایم و در سینمای جهان هم فیلمی نداریم که درباره فوتبال درام‌پردازی کند و «فوتبال» را بسازد.

وی افزود: شاید تعداد فیلم‌هایی درباره بوکس و جودو بیشتر بوده و اگر فیلمی درباره فوتبال هم ساخته شده، با شکست رو به رو شده است. برای مثال فیلم معروفی مثل «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیوستون حتی با حضور چهره‌های جهانی مثل پله و یا سوپراستارهایی نظیر سیلور استالونه باز هم شکست می‌خورد.

وی افزود: از این رو به نظرم علی ‌ثقفی به عنوان‌ نویسنده و کارگردان به خوبی فهمیده است که علت این شکست‌ها کجاست و بنابراین روایت قصه‌اش را به زمین بازی معطوف کرده، همین که او توانسته است قصه‌اش را به زمین بازی بکشاند و محوریت کارش را بر «پرویز دهداری» متمرکز بکند، توفیق خوبی است و به عنوان یک اثر شخصیت محور از پس کار برآمده است. در مجموع در حاشیه جبهه و جنگ و دفاع مقدس این اثر تبدیل به یک کار حماسی شده است و این فیلم به طور کلی امتیاز بالایی می‌گیرد که باید به فیلمساز آن تبریک گفت.

وی توضیح داد: «پرویز خان» یک فیلم جدی است که اتفاقا به لحاظ تاریخی درست انتخاب شده و روایت قصه‌اش درست است. فرعیات قصه نیز که به دفاع مقدس می‌پردازد، به خوبی در دل قصه جاگذاری شده است و به نظرم می‌آید برای نسل جدید جالب توجه به نظر بیاید.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب یک منتقد دربارۀ «برای آزادی»

محمدتقی فهیم در جلسه نقد فیلم «برای آزادی» تاکید کرد هنوز فیلمی ساخته نشده که به لحاظ تکنیک و فرم از فیلم «برای آزادی» عبور کند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جلسه نقد فیلم «برای آزادی» ساخته حسین ترابی با حضور محمدتقی فهیم منتقد فیلم و کارشناس سینما در مدرسه آزاد روزنامه‌نگاری برگزار شد. در ابتدای جلسه نقد، فهیم تاکید کرد: هنوز فیلمی ساخته نشده که به لحاظ تکنیک و فرم از فیلم «برای آزادی» عبور کند. فیلم ارزش کارش را منهای بحث تاریخی و سیاسی از فرم کار هم می‌گیرد.

وی گفت: نوشته آقای ترابی با رنگ قرمز روی زمینه سیاه در ابتدای فیلم، نشان می‌دهد او می‌دانسته می‌خواهد چه کند. اگر چه این کارها در تدوین اتفاق می‌افتد، اما نگاه فیلم‌ساز در به سرانجام رساندن فیلم مهم بوده و موضع فیلم‌ساز را نشان می‌دهد. بر خلاف کارهای نمایشی، در فیلم مستند، موضع مستندساز مهم است که خودش و دوربینش کجا ایستاده‌اند، اینکه هر پلان ما را با خود به پلان دیگری می‌برد، اینکه صدا زودتر از تصویر شروع می‌شود و اینکه موسیقی به جاست، همگی باعث شده که مستند به لحاظ ساختار و فرم به اثری تبدیل شود که دنیا را تکان داده و این صرفاً به خاطر موضوع نیست، گرچه موضوع هم مهم است.

در ادامه فهیم به پرسش یکی از حاضران که پرسیده بود چرا فیلم از یک قبرستان شروع می‌شود و در یک قبرستان تمام می‌شود؟ گفت: فیلم برای آزادی است. آزادی هزینه دارد و هزینه‌اش کشته‌دادن است. عرض کردم که ساختار فیلم درست است، منظورم همین است. می‌گوید ملتی قیام کرده برای آزادی، در همان نوشته اول فیلم می‌گوید که این ملت دارد به پیشواز مرگ می‌رود. فیلم با همین شروع می‌شود، میانه‌اش هم همین است و با همین هم تمام می‌شود، اما ناامید کننده نیست. اوایل فیلم خیزش مردم شروع شده، بعد این خیزش به پیروزی می‌رسد و سیستم سیاسی‌اش را معرفی می‌کند. این تاوان دارد و همین تاوان فیلم را می‌سازد. اساساً آزادشدن بدون خون‌دادن امکان ندارد. این در مورد انقلاب اسلامی که در دورانی اتفاق افتاد که سکولاریزم حاکم شده بود سخت‌تر هم بود. زیرا مثلاً انقلابی مثل انقلاب کوبا پشتوانه‌ای مانند بلشویک‌های لنین را داشت، اما انقلاب ایران آن را هم نداشت، پس هزینه بیشتری را می‌طلبید و ترابی به درستی این را نمایش داد.

وی اضافه کرد: به فیلم حسین ترابی کم التفاتی شده و آن طور که باید و شاید وارد پروسه نشد. فیلم اگر به نقد نرسد دیده نمی‌شود. فیلم‌هایی ماندگار می‌شوند که به میز نقد برسند. مثلاً از نظر من در بخش‌هایی از فیلم با توجه به اینکه راش‌های زیادی داشتند می‌توانستند ریتم فیلم را بالا ببرند مثل در پلانی که روی مهم‌ترین نماد انقلاب اسلامی، همان ساختمان نیمه ساز مشهور، می‌شد ریتم تندتری به فیلم داد تا مخاطب خسته نشود. به هر حال اینکه این فیلم خیلی به فضای نقد نرفت، ظلمی بود که به این فیلم شد.
سوال یکی دیگر از حاضرین راجع به دلیل اثرگذاری این فیلم بود و اینکه آیا این فیلم ساز محدودیتی برای ساخت فیلم داشته یا نه؟

این منتقد فیلم گفت: بخشی از این پرسش را خود آقای ترابی باید پاسخ بدهد ولی بخشی را که من می‌فهمم این است که اینها کارمند وزارت فرهنگ و هنر بودند و کارشان مأموریتی بوده است. انگیزه‌های شخصی هم کم کم بعد از اینکه حدس می‌زنند دارد اتفاقات مهمی می‌افتد، وارد شده است. مستندها معمولاً موقع تدوین شکل واقعی شأن را پیدا می‌کنند. در ساخت است که اثرگذاری اتفاق می‌افتد، نه در موضوع. در نقد مبحثی داریم با عنوان «چه و چگونه». «چه» به دستمایه‌های محتوایی و «چگونه» به نوعی گفته می‌شود که محتوا را می‌سازد و اثر هنری هم، همین جا تفاوتش را نشان می‌دهد. اگر کسی راجع به انقلاب اسلامی فیلم بسازد ولی بلد نباشد می‌شود همین مزخرف‌هایی که کم نیستند. فیلم در طرح خودش غرق در مردم است. اما از بالا غافل هم نمی‌شود. بالا دو کاست حاکمند، کاست ابتدایی که دربار و رژیم پهلوی است. کاست بعدی که امام و گروهش هستند. فیلم ساز به اندازه از کاست اول استفاده می‌کند، در حد چند پلان که مخاطب متوجه شود که این مردم چرا دارند قیام می‌کنند. خیلی وارد فساد درباره نمی‌شود. بیشتر دوربین در مردم می چرخد به عنوان ابزار انقلاب. در سینما اساساً از جز به کل می‌روند و ترابی این را فهمیده برای همین دوربینش را در جزئیات متمرکز می‌کند؛ در خیابان‌ها، صف‌ها، بین بلوچ‌ها، ترکمن‌ها، ترک‌ها و … حالا اینکه آگاهانه بوده و مطالعه کرده یا ناخودآگاه بوده و با زیستش عجین بوده، نمی دانم. مردم وقتی جزئیات را ببینند خود به خود کلیات در ذهنشان شکل می‌گیرد.

فهیم درباره پرسشی دیگر در این جلسه مبنی بر این‌که آیا اگر انقلاب نم شد یا اگر آقای ترابی قبل از انقلاب این فیلم را تدوین می‌کرد باز هم، همین فیلم از آب در می‌آمد؟ اظهار کرد: احتمالاً چیز دیگری از آب در می‌آمد. حسین ترابی به نظر من نه حزب اللهی است، نه مارکسیست، نه توده‌ای اما در زمان تدوین، چون فیلم‌ساز گزینش‌گر است، بخش‌هایی را گزینش می‌کند که به موضع‌اش نزدیکتر است و به خاطر موضع نیمه لیبرالی آقای ترابی است که نظر یک فرد غیرمذهبی را هم در فیلم می‌آورد. فیلم‌سازها باید به دنبال حقیقت باشند و گزینش‌ها باید طوری باشد که آن حقیقت را به نمایش در آورد که به نظرم فیلم این خصوصیت را دارد و به حقیقت نزدیک می‌شود. دوربین ترابی فقط شاهد است و رویداد را طوری روایت می‌کند که غیرقابل کتمان است و وقتی قرار است که موضعی از فیلم تراوش کند جهان فیلم حامی این رویداد است که این انقلاب پیروز می‌شود، چون پشتوانه‌اش مردم هستند.

رسانه سینمای خانگی- واقعیت گیشه سینما از زبان فهیم

فهیم منتقد سینما نوشت: گیشه داشتن و فروش بالای فیلم قاعدتا باید مایه مباهات و خوش حالی باشد، اما دراین فقره فرق می‌کند چون که دقیقا وقتی فیلمی نازل در اجرا و بی‌مایه در محتوا است از آن تحت عنوان فیلم گیشه‌ای یاد می‌شده و می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از خبرگزاری فارس، طی روزهای گذشته موضوع فروش برخی از فیلم‌های سینمایی، یکی از مهمترین بحث‌های میدان فرهنگ و هنر کشور بوده است. برخی معتقدند فروش مطلوب فیلم و یا حتی پرتماشاگر بودنش معیار خوب یا بد بودن فیلم نیست. منتقدهای این وضعیت می‌گویند نباید چندان به فروش برخی از فیلم‌ها دلخوش کرد و این وضعیت کمک چندانی به کلیت سینمای کشور نمی‌کند. با این همه برخی دیگر فروش و جذب مخاطب را مهم‌ترین موضوع سینمای امروز می‌دانند و تا سرحد ممکن از این رویکرد دفاع می‌کنند.

*70 درصد فروش فقط برای یک فیلم

به طور مثال وقتی موضوع فروش آثار سینمایی در سه ماه گذشته را بررسی می‌کنیم حدود هفتاد درصد درآمد، از آن یک فیلم و سی درصد از آن دیگر فیلم‌ها بوده است. منتقدان معتقدند که فیلم‌های سینمایی باید کیفت داشته باشند و از زیبایی شناسی برخوردار باشند تا بتوانند سلیقه بسازند. آن‌ها فیلم را در کنار ویژگی سرگرم کنندگی، ساحتی از اندیشیدن می‌دانند. صورتی از تولید مفاهیم که می‌تواند خلاقانه و آفرینشگر باشد. در کنار این رویکرد، عده‌ای دیگر هستند که چندان به کیفیت و موضوعاتی مثل ساختار و زیبایی شناسی توجه‌ای ندارند و فقط معتقدند فیلم باید به هر طریقی بفروشد و مخاطبان را به سینما بکشاند. از این رو است که از آثار طنز و کمدی که کیفیت هنری چندانی ندارند دفاع می‌کنند. به این دلیل که این فیلم‌ها کمک می‌کنند که سینما زنده بماند و به بقای خود ادامه دهد.

*سرگرمی وجه مهم سینما است

در این بین یکی از منتقدان شناخته شده سینما نظر و نگاه دقیق و روشنگرانه‌ای به موضوع دارد. محمد تقی فهیم بین دو گونه فیلم، اول فیلم‌هایی که توسط ارگان‌های دولتی ساخته می‌شوند و از حمایت مالی برخوردارند، دوم فیلم‌های طنز که توسط بخش خصوصی معطوف به فروش و برای گیشه ساخته می‌شوند. فهیم طیف دوم را به روح سینما نزدیک‌تر می‌داند چرا که این فیلم‌ها مبحث سرگرمی را در نظر می‌گیرند و  تلاش می‌کنند برای مخاطب جذابیت داشته باشند. از نظر فهیم مشکل اصلی فیلم‌هایی که طی سال‌های اخیر با حمایت دولتی ساخته شده‌اند این است که مخاطب را پس می‌زنند و بیشتر تبدیل به بیانه و مقاله می‌شوند و از روح سینما فاصله می‌گیرند. شاید از همین رو است که عموم این فیلم‌ها در گیشه شکست می‌خورند و یا حتی به اکران نمی‌رسند.

*گلایه از اکران، میرکریمی تا فرحبخش

جدا از بحث فروش آثار طنز عدالت در اکران نیز یکی از دیگر موضوعاتی است که بسیار مورد بحث بوده است، به طور مثال میرکریمی کارگردان فیلم «نگهبان شب» از سانس‌های نامرغوب فیلمش در سینماها گله کرده بود. از سوی دیگر حسین فرحبخش تهیه‌کننده فیلم در حال اکران «شهر هرت» با انتقاد از شرایط نابرابر اکران، گفت: «اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است که نمونه آن را در چهل سال فعالیت گذشته خود ندیده‌ام و آنچه شاهدش هستیم یک جور مهندسی اکران به نفع یک فیلم خاص است که در عید بدون رقیب جدی به نمایش درآمد و امروز بعد از سه ماه اکران و با اضافه شدن فیلم‌های قابل توجهی که از هفته پیش اضافه شدند همچنان مانند روز اول می‌فروشد.»

محمد تقی فهیم  در دوشنبه نوشته‌های خود که هر هفته عموما معطوف به مباحث روز سینما و فرهنگ و هنر کشور نوشته می‌شوند با عبور از بحث‌های کلیشه ای و پرتکرار تلاش کرده است با طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلم‌ها نگاهی دیگر به لایه‌های پنهان موضوع مورد بحث داشته باشد. 

*جنجال‌های اکران مبتذل شده است

فهیم نوشت: «احتمالا در جریان جنجال‌های چند روز گذشته فضای سینما پیرامون فیلم‌های درحال اکران هستید، اگر هم نیستید حتما با آن برخورد کرده‌اید ولی بی تفاوت از کنار آن گذشته‌اید چونکه این کشمکش‌ها دیگر از فرط تکرار مکرارات، پیش‌پا افتاده و مبتذل شده است. قرار نیست به خبر این قضایا بپردازم، بلکه مقصود طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلم‌ها است.

اینکه اطلاق فیلم گیشه‌ای ناپسند و نوعی توهین است، ولی پرتماشاگر شدن یک فیلم، اعتبار و سرمایه تلقی می‌شود، مربوط به این سال‌ها نیست و اتفاقا از طول تاریخ سینما می‌آید و دلیلش هم برخی باندبازی‌ها و دور زدن‌ها تا گرفتن اکران و سپس دست به اقدامات ناپسند در مقطع اکران از سوئی است و تقابل و جنجال ازسوی دیگر که مثلا تبلیغی برای فیلم‌ها بشود و غیره.

هیچ وقت هم این به اصطلاح افشاگری‌ها و به هم پریدن‌ها در نهادهای صنفی و قانونی مورد رسیدگی و منتج به نتیجه نشده است وگرنه وقتی به آسانی می‌شود ادعای خرید فله‌ای بلیط سالن‌ها برای نگه داشتن فیلم روی پرده را ثابت کرد یا برعکس اگر اتهام است، گوینده را بازخواست کرد، چرا انجام نمی‌شود خود موضوع قابل بررسی است.

*گیشه‌ای که مایه مباهات نیست

همواره در مذمت گیشه و فیلم گیشه‌ای گفته و نوشته شده است. حتی استفاده از فیلم گیشه‌ای وارد ادبیات محاوره‌ای تماشاگران انبوه هم شده است. یعنی آثاری که برای مخاطبان انبوه ساخته شده است بعضا از سوی آنان با عنوان گیشه‌ای مورد نقد قرار گرفته و سازندگانشان مورد عتاب و سرزنش قرار گرفته‌اند. چرا؟ گیشه داشتن و فروش بالای فیلم قاعدتا باید مایه مباهات و خوش حالی باشد، اما دراین فقره فرق می‌کند چون که دقیقا وقتی فیلمی نازل در اجرا و بی‌مایه در محتوا است از آن تحت عنوان فیلم گیشه‌ای یاد می‌شده و می‌شود.

وجود آدم‌هایی نه از جنس سینما (و قبل‌تر ازآن نه از جنس هنر) در عرصه تولید فیلم، شعبه‌ای ایجاد کرده بودند(وهستند) که همانند دیگر بنگاه‌های اقتصادی مبتنی سود به هر قیمتی، فقط به فکر جیبشان بودند و لذا در بدنه فیلمفارسی برای فروش‌بیشتر، از مقطع تولید تا اکران دست به هر جنگولک بازی می‌زدند مثلا برای فروش فیلم‌های وارداتی بنجل‌شان در موقع پخش صحنه‌های رقص کافه‌ای مونتاژ می‌کردند و یا در میانه فیلم‌های ساخته خودشان که ضعیف بود صحنه‌های رقص عربی وصله می‌کردند و ازاین دست اقدامات تا نفوذ در جریان شبکه نمایش، صله دادن و رشوه گرفتن، طراحی پوستر مبالغه‌آمیز، آنونس‌های غیرواقعی، شایعه سازی و پشت هم اندازی تا بلکه بااین تمهیدات فیلم‌هایشان فروش کند که بعضا موفق هم می‌شدند خصوصا اگر جریانات روشنفکری در کنارشان قرار می‌گرفتند مثلا برایشان فیلمنامه می‌نوشتد، پیشنهاد ابتذال بیشتر در گرایش محتوایی می‌دادند، تیتر و موضوع سخنرانی جنجالی و مصاحبه می‌ساختد و …

*گیشه‌ای سازان با خلاقیت فاصله دارند

بی تردید فیلم‌هم مانند هر‌کالای دیگری در جهان متکثر کنونی نیازمند تبلیغات است. هر نوع معرفی خلاقانه و ترغیب کننده مخاطب برای فیلم قابل تایید و حمایت است ولی در روندی معمول، پشت فیلم‌های گیشه‌ای افراد (تهیه‌کنندگان)ی بودند و هستند که با اندیشه و خلاقیت فاصله داشته و حتی به لحاظ ریخت شناسی و بیان، اساسا متعلق به محیط فرهنگی نبوده و نیستند، برای همین فیلم را «نون دونی» می‌دانند و فرقی میان فروش خودرو و فیلم قائل نیستند.

محمد خزاعی، ریس سازمان سینمایی، چند روز قبل در هرمزگان بدرستی از شعار  اخلاق و هویت سینمای ایران گفت. اخلاق تنها در محتوا و گرایش مضمونی فیلم‌ها تجلی نمی‌یابد بلکه یک روی سکه آن در پشت صحنه و مراودات فیمابین اهمیت پیدا می‌کند. تردید نکنید که بی‌اخلاقی‌های اکران عنصری قابل تعمیم به مضامین آثار است چون سرچشمه نشر آنها یکی است. هفته آینده درباره هویت خواهم نوشت.»

منتقد سینما پاسخ داد/ چرا «برادران لیلا» فیلم نیست!

محمدتقی فهیم منتقد سینما با اشاره به فیلم سینمایی «برادران لیلا» گفت: فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، بزرگ‌ترین نمونه شعارزدگی، نمادگرایی و تمرکز روی مضمون افراطی این روزهای سینما است که از خط روایت داستان بارها و بارها فاصله می‌گیرد و می‌توان ادعا کرد که فیلم‌هایی که قصه‌گو نیستند، تاریخ انقضا و مصرف دارند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سومین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه تهران، روز گذشته دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۲، با نمایش فیلم‌های‌کوتاه داستانی «من آمریکایی هستم» به‌کارگردانی امید میرزایی، «فیل‌های سفید» به‌‌کارگردانی جمیل عامل‌صادقی و «زیر هشت» به‌کارگردانی پدرام مقیمی، در پردیس سینمایی بهمن تهران برگزار شد.

این جلسه مانند تمام جلسه‌های پاتوق فیلم کوتاه با اکران و نقد و بررسی چهار فیلم کوتاه همراه بود که فیلم کوتاه کوتاه «اسب سفید بالدار» به‌‌کارگردانی مهیار ماندگار، به دلیل مشکلات پیش‌آمده روی پرده سینما نرفت که مصطفی ساجدی مجری برنامه، پس از نمایش و در ابتدای شروع جلسه نقد و بررسی از علاقه‌مندان سینما و فیلم کوتاه، ضمن تبریک سال نوی شمسی و ماه رمضان، برای این اتفاق عذرخواهی کرد.

محمدتقی فهیم، منتقد سینما، به‌عنوان کارشناس ویژه سومین جلسه، پس از اکران آثار با کارگردانان فیلم‌های به نمایش درآمده و علاقه‌مندان و هنرجویان سینما که در سالن شماره ۲ سینما بهم حضور داشتند، به گفتگو نشست و آثار آن‌ها را از منظر نمادگرایی و تمرکز بر قصه‌گویی مورد تحلیل و بررسی قرار داد.

فهیم در ابتدای صحبت‌‌های خود بیان کرد که هر سه فیلم کوتاه اکران شده در جلسه سوم پاتوق فیلم کوتاه، سه فیلم کوتاه متوسط سینما هستند. در مجموع و با استفاده از ظرفیت‌های به کار رفته در هر سه آن‌ها می‌توان برآیند یک سینمای استاندارد را در ذهن ترسیم کرد؛ زیرا قطعا هر کدام از فیلم‌ها نقاط قوت و ضعف‌های مختلفی را دارد.

منتقد مهمان پاتوق فیلم کوتاه درباره راه حل رشد سینمای ایران گفت: سینمای ایران با حضور کارگردان‌های انجمن سینمای جوانان ایران و فیلم کوتاه، آینده‌ای روشن خواهد داشت، زیرا تغییر در برخی از رویکردها دربرابر سینما قابل مشاهده است، تغییر و حرکت به سمت سینمای قصه‌گو و فاصله گرفتن از سینمای نمادگرا، شعاری و البته مضمون‌محور. خاطرم هست یکی از سینماگران برزگ جهان گفته بود که اگر قصه ندارید، فیلم نسازید. تبدیل کردن سینما به عنوان یک تریبون سیاسی برای اتتقال مضمون به مخاطب که قصه به این مضمون و شعارها اضافه می‌شود، وهن سینما است، درحالی که باید در روند بیان قصه، مضمون و نمادها بیان شوند.

وی با اشاره به فیلم سینمایی «برادران لیلا» ادامه داد: فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، بزرگ‌ترین نمونه شعارزدگی، نمادگرایی و تمرکز روی مضمون افراطی این روزهای سینما است که از خط روایت داستان بارها و بارها فاصله می‌گیرد و می‌توان ادعا کرد که فیلم‌هایی که قصه‌گو نیستند، تاریخ انقضا و مصرف دارند.

فهیم ضمن تاکید بر اینکه قصه‌گویی و پایبندی به اصل سینما یعنی داستان، در سینمای کوتاه سخت است، درباره وضعیت سه فیلم کوتاه جلسه سوم پاتوق فیلم کوتاه تصریح کرد: هر سه فیلم کوتاه «من آمریکایی هستم»، «فیل‌های سفید» و «زیر هشت» داستان دارند، اما از مولفه‌های ثابت سینمای کوتاه که نماد، استعاره، شگفتی در پایان و آشنایی‌زدایی است، استفاده کرده‌اند و رگه‌های قصه‌گویی خود را کم‌رنگ کرده‌اند. من معتقد هستم که تا زمانی که بخواهیم از فیلم‌نامه و فیلم به عنوان یک تریبون سیاسی، تفکر و حزب استفاده کنیم، با شکست مواجه می‌شویم؛ قصه‌گویی با احساسات مخاطب ارتباط دارد و اگر احساس را از یک اثر هنری بگیریم روی مخاطب خود تاثیر نمی‌گذارد.

در ادامه، ساجدی با دعوت از امید میرزایی، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «من آمریکایی هستم»، نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه را آغاز کرد و میرزایی با اشاره به خط اصلی فیلم‌نامه خود و نقطه‌ای که باعث شد این ایده به ذهن او برسد و تفاوت‌هایی که با خروجی نهایی با ایده‌های اولیه و متن فیلم‌نامه دارد، توضیح داد.

فهیم درباره «من آمریکایی هستم» توضیح داد: این فیلم کوتاه جمع اضداد است، ما با یک فیلم‌نامه ضعیف که تمرکز کمی روی قصه دارد، همراه است ولی دکوپاژها و میزانس‌های صحنه بسیار دقیق هستند، فیلم‌نامه محافظه‌کارانه تولید شده است و نمی‌دانم که در نگارش هم همین‌طور بوده یا خیر و نظر سرمایه‌گذار و تهیه کننده روی شعاری شدن آن چه تاثیری گذاشته است؛ این فیلم کوتاه جزو فیلم‌های مهمی در سینمای کوتاه نیست ولی برای کارگردان آن که آینده خوبی دارد، قطعا تجربه و درس‌های بزرگی همراه داشته که مسیر پیشرفت او را در آینده هموار می‌کند.

در ادامه فهیم همراه با میرزایی نویسنده و کارگردان «من آمریکایی» هستم درباره روابط علت و معلولی و منطقی نوع قاب‌بندی و دکوپاژها به گفتگو پرداختند.

پدرام مقیمی کارگردان فیلم کوتاه «زیر هشت» کارگردان دیگری بود که برای نقد و بررسی فیلم کوتاه خود روی صحنه حاضر شد تا درباره فیلم کوتاه خود به همراه ساجدی و فهیم گفتگو کند.

کارگردان «زیر هشت» با بیان اینکه خط اصلی فیلم‌نامه خود و نقطه‌ای که باعث شد این ایده به ذهن او برسد که نام این اثر هم ناظر به ایده مرکزی آن است، درباره شرایط تولید، روند نگارش فیلم‌نامه و انتخاب بازیگرهای خود برای تولید توضیح داد و محمدتقی فهیم نیز درباره ساختارهای اشتباه این فیلم در دکوپاژ که بار معنایی مخالف فیلم‌نامه را به مخاطب ارائه می‌‌داد.

فهیم درباره ادامه درباره سنت شگفتی در پایان و تعلیق در فیلم کوتاه که ناظر به فیلم کوتاه «زیر هشت» است، عنوان کرد: یکی از مشکلات فیلم کوتاه، درگیر شدن تمام فیلم برای زمانی است که اتفاق و شگفتی پایان فیلم رخ دهد؛ این خاصیت در ساختار سینما ایرادی ندارد، اما زمانی که شگفتی و غافلگیری یک روال طبیعی در پایان تمام فیلم‌های کوتاه می‌شود، از قائده اصلی سینما به دور است؛ ساختار و قائده اصلی سینما بیشتر پذیرای تعلیق است تا شگفتی.

وی برای تفهیم تفاوت شگفتی با تعلیق تکمیل کرد: شگفتی یعنی شما در خیابان راه می‌روید که ناگهان یک شخصی با چوب شما را می‌زند و تعلیق یعنی، شما در خیابان راه می‌روید و می‌دانید که کمی جلوتر یک شخصی برای زدن شما کمین کرده است؛ دلهره و اضطرابی که تعلیق ایجاد می‌کند؛ تعلیق به روند اصلی داستان کمک می‌کند، اما شگفتی گاهی باعث می‌شود که خط اصلی داستان گم شود و روایت دچار اختلال شود.

در پایان فیلم کوتاه «فیل‌های سفید» ساخته جمیل عامل‌صادقی آخرین فیلم کوتاه جلسه سوم فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران گفت: «فیل‌های سفید» جزو سخت‌تر فیلم‌های این هفته در روند تولید است و البته نقدهای زیادی هم به آن وارد می‌شود؛ به عنوان مثال خط روایی داستان و ساختار ادبی که مدنظر دارد به نوع کارگردانی آن نمی‌خورد و تناسب ندارد، فیلم می‌خواهد که فضای شاعرانه‌ای را در بستر سوررئال خلق کند، اما در ساختار تولید نتوانسته است که موفق عمل کند و مخاطب را با خود همراه نمی‌کند.

فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه هرهفته، به غیر از تعطیلات رسمی، ساعت ۱۵ تا ۱۷:۳۰ با نمایش آثار کوتاه و جلسه نقد و بررسی همراه مخاطبان فیلم کوتاه در پردیس سینمایی بهمن است.

“نفس تازه” با کدام اندیشۀ تازه به سینما دمیده خواهد شد؟

سینمای ایران نیازمند هوایی تازه است که تنها با حضور فیلمسازان جوانان محقق می‌شود و سیاست‌های سازمان سینمایی کشور را می‌طلبد.

به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، کادرسازی و تربیت نسل جدید فیلمساز، سیاستی است که در یک سال اخیر از سوی سازمان سینمایی کشور دنبال می‌شود. این سازمان با برنامه‌ها و اقدامات متنوع و توجه جدی به جوانان که ماحصل سفرهای استانی در یک سال اخیر بوده، به دنبال کشف و شناسایی استعدادها، سرمایه‌گذاری بر آنها و بسترسازی در راستای جریان نو فیلمسازی در ایران بوده است.

سینمای ایران نیازمند هوایی تازه است که تنها با حضور فیلمسازان جوانان شکل می‌گیرد. این امر نیازمند ریسک‌پذیری بالای مدیران سازمان سینمایی است که به جای سرمایه‌گذاری روی سینماگران امتحان پس داده‌، از جوانان استفاده شود و نتایج آن را برای چند دهه بر سینمای ایران تضمین کند.

در این خصوص سینماگران، کارشناسان و منتقدان نظرات خود را درباره سیاست‌های سازمان سینمایی بیان کردند.

کلید موفقیت شناسایی جوانان مستعد

محمود گبرلو مجری سابق برنامه تلویزیونی هفت و کارشناس سینما درباره سیاست‌های اخیر سازمان سینمایی پیرامون جوانان گفت: یکی از حرکت‌های مثبت و ماندگار مدیر سازمان سینمایی کشور، در کنار فعالیت‌های مثبت و موثر دیگر ، سفرهای استانی و توجه به وضعیت سینماهای شهرستان‌ها و به خصوص حمایت از نسل جوان علاقمند به فیلمسازی است .

وی افزود: بسترسازی برای جوانان خلاق و بااستعداد در شهرستان‌ها زمینه را برای ظهور فیلمسازان جدید با نگرش‌های جدید و متفاوت فراهم می‌کند. تعداد کثیری از جوانان علاقه‌مند به سینما در شهرستان‌ها حضور دارند که به خاطر دیده نشدن و عدم توجه به نیازهایشان عمر خود را به بطالت می‌گذرانند. از این رو دولت و ارگان‌های مربوطه موظف به فراهم آوردن امکانات و سیستم‌های مورد نیاز و یا راه‌اندازی آموزشگاه‌های متعدد سینمایی هستند تا به شناسایی و کشف نیروهای خلاق هنرمند منجر شود تا پس از دوره‌ای وارد جریان حرفه‌ای تولید فیلم شوند.

گبرلو بیان کرد: ذات سینما نیاز به اندیشه‌های مبتکرانه و نوین دارد که این امر به دست جوانان خلاق بروز و ظهور پیدا خواهد کرد.

وی سیاست‌های اخیر سازمان سینمایی را نسبت به دوره‌های مدیریتی قبل، بی‌سابقه دانست و گفت: این سیاست‌ها جدید و موثر است و هم برای جوانان، شغل و سرگرمی ایجاد خواهد کرد و هم با شناسایی هنرمندان و تولید متنوع باعث رونق تولید در کشور می‌شود و مهمتر از آن نیازهای جدی تماشاگر مورد توجه قرار می‌گیرد.

گبرلو تاکید کرد: البته در سال‌های گذشته، تشکیلاتی همچون سینمای جوان و تجربی وجود داشت اما سیستم آنان نیاز جوانان مشتاق را برآورده نمی‌کرد از این رو احساس می‌شد طرحی نو باید راه انداخت تا جوانان خلّاق زودتر به ابزارها و تکنیک نوین سینما آشنا شده و وارد حلقه فیلمسازان جدید قرار گیرند.

پاتوق‌های فرهنگی

دانش اقباشاوی آبادانی الاصلو دانش‌آموخته سینمای جوان، کار خود را با دستیاری کارگردان و ساختن فیلم کوتاه آغاز کرده است، با اشاره به تمرکززدایی در بخش سینمای جوان و آزمون‌محور و رایگان کردن آموزش در ۱۰ استان از سوی سازمان سینمایی کشور گفت: سیاست‌های سازمان سینمایی کشور در سال گذشته در رابطه با آموزش و تولید آثار سینمایی و تصویری مانند فیلم مستند و فیلم کوتاه، در عمل به ایجاد عدالت آموزشی و تولیدی انجامیده که جای خرسندی و تبریک به مجموعه سازمان سینمایی به ویژه خزاعی و آذرپندار دارد چرا که تمرکززدایی، در ذات خود عدالت را مستتر دارد.

این کارگردان افزود: با این تمهیدات بسیاری از جوانان مستعد در سطح کشور به خصوص در استان‌ها و نقاط مرزی که متشکل از قومیت‌های مختلف است می‌توانند از مواهب فرهنگی بهره‌مند شوند. در حداقل‌ترین شکل آن، آموزشگاه‌های سینمایی به عنوان پاتوق‌های فرهنگی باعث می‌شود جوانان در معرض زیست فرهنگی قرار گیرند این در حالی است که حتی اگر فیلمی هم تولید نکردند، مسیر کاری خود را در زمینه‌های دیگری مانند عکاسی، فیلمبرداری و تدوین ادامه دهند. این اتفاق سیاستی دوراندیشانه و سرشار از دستاورد است و حداقل موجب رشد جوانان در فضایی فرهنگی می‌شود.

اقباشاوی با اشاره به تجربه خود از برگزاری آزمون سینمای جوانان در سال ۱۳۵۷ که چنین فرصت مناسبی را در اختیار علاقه‌مندان سینما قرار داده است، افزود: متاسفانه در هفت، هشت سال گذشته، آزمون حذف، و حضور در این کلاس‌ها به پولی شد اما جای خوشحالی است که اکنون با سیاست‌های انسان‌دوستانه و مترقی سازمان سینمایی، در این راستا مجددا سیاست آزمون‌محور دنبال می‌شود و بسیاری از استعدادهای استان‌های محروم در این آزمون‌ها شرکت کرده و اکنون در حال آموزش هستند.

این سینماگر بیان کرد: اقدام دیگر سازمان سینمایی، ایجاد باشگاه فیلم اولی‌هاست که باب عدالت در تولید اولین اثر سینمایی را برای استعدادهای سینمایی باز کرد چرا که سینما به عنوان یک هنر، صنعتی گران، برای علاقه‌مندان به این عرصه است که نیازمند تحصیل، تجربه‌گری، آموختن و تلمذ بیش از ۱۰ سال است تا بتوانند فیلمی مخاطب‌پسند، که از ابتدایی‌ترین استانداردهای یک فیلم خوب است، را بسازند.

وی اظهارداشت: پیش از این، خانه سینما و کانون کارگردانان به شکلی قانون‌مدار، مجوز کارگردانی فیلم اول را برای کسانی که حداقل سه دستیاری فیلم، ساخت فیلم کوتاه و جوایز داخلی و خارجی را داشته‌اند، صادر کرده است اما پس از آن در راستای مقررات‌زدایی، اعلام شد که لازمه ساخت فیلم، جذب سرمایه به واسطه خود فیلمسازان است.

این کارگردان افزود: به این شکل جوان‌های با استعداد و زحمت‌کشیده که نمی‌توانستند سرمایه‌گذار جذب کنند، حذف شده و سینما از تعدادی از استعدادها محروم شد اما با راه‌اندازی باشگاه فیلم‌اولی‌ها نزدیک ۵۰۰ نفر ثبت‌نام کردند و تا جایی که می‌دانم کسانی حضور یافته‌اند که در جذب سرمایه ناکام بوده و سرمایه‌گذار پیدا نکرده‌اند.

اقباشاوی گفت: من معتقدم اگر پایه‌های سینمای ایران بر سه محور آموزش، تولید و توزیع استوار شود، از آنجایی که مجموعه سازمان سینمایی، مدیران باتجربه، دلسوز و اهل سینما دارد، سینمای ایران دستاوردهای خوبی در سال‌های آینده به دست خواهد آورد، امید است که نسل دهه هفتاد و هشتادی‌ها که به خاطر رشد فرهنگ و سواد عمومی جهان، با قریحه‌تر هستند، با حمایت‌های سازمان سینمایی بتوانند سینمای مهم ایران را مجددا جان دوباره‌ای بخشند.

تمرکززدایی و توجه به استان‌ها

آرش فهیم روزنامه‌نگار سینمایی نیز درباره اقدامات اخیر سازمان سینمایی برای حمایت از فیلمسازان جوان بیان کرد: یکی از سیاست‌های تحسین برانگیز سازمان سینمایی در دوره فعلی، تمرکززدایی و توجه به استعدادها در شهرستان‌ها و مناطق محروم است؛ سیاستی که در جهت عدالت فرهنگی محسوب می‌شود و قطعا برکات فراوانی در پی خواهد داشت.

وی این حرکت را، علاوه بر تقسیم عادلانه‌تر امکانات و فرصت‌ها، از نظر فرهنگی و امنیتی نیز حائز اهمیت دانست و افزود: از منظر فرهنگی، یکی از ضعف‌های سینمای امروز ما نبود تنوع در سوژه‌ها و مغفول ماندن بسیاری از موضوعات و مضامین مهم است که این خود چالشی بزرگ است. از این رو زمینه‌سازی برای فعالیت هنرمندان مستعد در نقاط مختلف کشور، نتیجه‌اش در تولیدات و آنچه روی پرده سینما خواهد رفت، بروز پیدا می‌کند و امیدواریم با تداوم این مسیر، در سال‌های آینده شاهد ویترینی رنگارنگ و با سوژه‌های متنوع و مخالف در سینما باشیم.

فهیم اظهارداشت: از نظر امنیتی نیز این رویکرد، باعث افزایش پویایی و نشاط فرهنگی در مناطق گوناگون کشور خواهد شد. مورد توجه قرار گرفتن مردم در مناطق محروم و حاشیه‌ و دیده شدن، قطعا تضمین‌کننده اعتماد و امنیت در این مردم است.

این روزنامه‌نگار، تعامل با فیلمسازان استانی را نقطه قوت دیگری در کارنامه یک ساله سازمان سینمایی کشور دانست و تاکید کرد: تعامل مدیریت فعلی سازمان سینمایی با فیلمسازان استانی و شهرستانی نسبت به مدیریت‌های سابق، فعالانه‌تر و امیدبخش‌تر است. تداوم این سیاست، به شکوفایی بیشتر سینمای کشور منجر خواهد شد.

وی افزود: اهمیت و لزوم سیاست تمرکززدایی در راستای تقویت سینمای ملی است، از این نظر که سینما هر چه مردمی‌تر باشد، ملی‌تر خواهد بود. سینمای مردمی یعنی سینمایی که همه مردم، اقوام و هموطنان‌مان در اقصی نقاط کشور، سهمی در این سینما داشته باشند تا هم بتوانند داستان زندگی خودشان را در فیلم‌ها ببینند و هم فرزندانشان در این سینما اشتغال داشته باشند. به همین دلیل هم این سیاست لازم و ضروری است.

این منتقد اظهارداشت: البته سیاست حمایت از هنرمندان شهرستانی و محرومان قطعا هزینه‌هایی هم در پی خواهد داشت. شاه‌نشینان و کسانی که معمولا بر منابع مالی چنبره زده‌اند، حتما در پی فتنه‌انگیزی و کارشکنی خواهند بود و مدیریت سینمایی، در این راه باید ثابت قدم و مقاوم باشد.

فهمیم با «سینما ملت» به کدام شبکه می‌رود؟

ویژه برنامه «سینما ملت» با محوریت بررسی آثار سینمایی در چهل ‌و یکمین جشنواره فیلم فجر به تهیه‌کنندگی محمد رضا فهیمی از امشب چهارشنبه (۱۲ بهمن ماه) از شبکه پنج سیما روی آنتن می‌رود.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شبکه پنج سیما، ویژه برنامه «سینما ملت» هر شب در ایام جشنواره بین المللی فیلم فجر از ساعت ۲۴ تا ۱ بامداد با اجرای محسن بدرقه منتقد و مدرس سینما به صورت زنده از شبکه پنج سیما پخش می شود.  

این ویژه برنامه شامل دو بخش میز تحلیل و میز نقد است. در میز تحلیل مصطفی یوسف‌ زاده منتقد سینما و در میز نقد محمد تقی فهیم منتقد و مدرس سینما از کارشناسان و سینماگران میزبانی خواهند کرد.

«سینما ملت» ویژه‌ برنامه جشنواره فیلم فجر ضمن بررسی آثار چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، در دو بخش گزارشی اتفاقات روز جشنواره را مرور می کند. همچنین این برنامه در نظر دارد مؤلفه‌های مهم ارزش‌ گذاری آثار از نگاه مخاطبان را نیز تحلیل و بررسی کند.  

این ویژه برنامه کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج سیماست که در ایام برگزاری چهل‌ و یکمین جشنواره فیلم فجر از (۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه) هر شب ساعت ۲۴ به صورت زنده روی آنتن شبکه پنج سیما می‌رود.

بزرگترین آسیب سینمای میانی ایران چیست؟

منتقد سینما معتقد است: اصلی‌ترین آسیب در سینمای میانی ایران از نبودن قصه و نداشتن قهرمان است؛ سینمای ایران اساسا ضدقهرمان است و به همین دلیل علیه مردم بازتولید ارزش می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، محمدتقی فهیم در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح مشکلات سینمای ایران بیان کرد: یکی از عمده ترین مشکلات ما در سینمای ایران این است که فیلم های ضدقهرمان داریم.

وی ادامه داد: اصلی‌ترین آسیب در سینمای میانی ایران از نبودن قصه و نداشتن قهرمان است. سینمایی که مبنای آن بر خرده پی رنگ و روایت‌های ریز و آپارتمانی و روابط است تا جایی جواب می دهد و این دست از تولیدات تنها می توانند برای مدت زمانی مشخص مانند یک سال و دو سال جوابگو باشند.

این منتقد سینما خاطرنشان کرد: اما سینمایی که به صورت مستمر و دائمی می‌تواند یک جریان باشد سینمایی است که قصه‌گو بوده و قهرمان داشته باشد؛ سینمای ایران در این زمینه اساسا ضد قهرمان است و چون ضدقهرمان است علیه مردم بازتولید ارزش می کند.

وی با ارائه تعریفی از قهرمان اظهار داشت: قهرمان یعنی آدمی که در راستای بازتولید ارزش های اجتماعی دست به کنشگری می زند، بن بست شکنی می کند و بحران ها را پشت سر می گذارد. بنابراین وقتی سینما فاقد این عنصر است، باقی کارایی‌ها را ندارد و هر رویکرد دیگر موقتی است.

فهیم یادآور شد: داستان های نوجوانانه، داستان های آپارتمانی و … نهایت یکی دو سال جذابیت دارند اما سینمایی که دارای تولید سالانه ۸۰ فیلم بلند است باید تکلیف خودش را با روایت معلوم کند. این که چنین سینمایی راوی چه داستان هایی است و این داستان ها از کجا ریشه می گیرند.

وی افزود: عموما سینماگران دولتی، سینما را نمی شناسند و آدم های مشغول به کار در آن دنبال رفع و رجوع امور اداری هستند. یعنی دنبال این هستند که در بازه زمانی کوتاه دو تا سه ساله مدیر باشند. هر کدام می آیند و سنگی می اندازند و برخی از این سنگ ها در چاهی می افتد که هیچکس قادر به بیرون آوردن آن نیست.

این منتقد و مدرس سینما تاکید کرد: شوربختانه متخصصان و سینماشناسان ما و آنهایی که دغدغه دارند در راس سینما نیستند.

به گزارش ایرنا محمدتقی فهیم متولد ۱۳۳۵ در شهر تربت حیدریه است. او در عرصه مطبوعات کشور بیش از ۳۰ سال حضور مستمر داشته و عضو آکادمی و عضو شورای عالی حل اختلاف خانه سینما، مسئول صفحه سینمایی روزنامه کیهان، معاون ارزشیابی و سردبیر نشریه روزانه بیستمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوان اصفهان، عضو شورای مرکزی و نایب رئیس انجمن منتقدان نویسندگان سینمای ایران بوده است.

فهیم همچنین فعالیت هایی در زمینه تولید فیلم داشته که دستاورد آن به شرح زیر است: ساخت فیلم کوتاه گل های تار، ساخت مستندهای سودایی، طنین معراج، زردسالاران، ملخی که غول شد، قوچ ها خیالبافی می کنند، وقاحت و جنایت، ۱۷۰۰۰، ساکن درخت خرمالو و عطش رفتن.

خروج از نسخه موبایل