ساسان سالور تهیهکننده «سه کام حبس» که با اختلافی بالغبر ۱۳۷ میلیارد تومانی، بعد از «فسیل» دومین فیلم پرفروش امسال به حساب میآید درباره فراگیر شدن کمدیسازی در میان سینماگران هشدار داد.
به گزارش سینمای خانگی، ساسان سالور تهیهکننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» به کارگردان سامان سالور که از عید فطر به ترکیب فیلمهای در حال اکران سینماها راه یافته است و در حال حاضر با عبور مجموع فروشش از مرز ۱۲.۵ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم غیرکمدی گیشه امسال محسوب میشود، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال مخاطبان از این فیلم توضیح داد: خوشبختانه این فیلم ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده است. با اینکه در شرایطی هستیم که بهصورت طبیعی مخاطبان اقبال بیشتری به فیلمهای کمدی نشان میدهند، ولی خوشبختانه «سهکام حبس» توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند. دلیل این مسئله هم بیش از هر چیز داستان صادقانه این فیلم است.
وی افزود: برخی شاید چنین فیلمهایی را به سیاهنمایی متهم کنند اما مردم روایت فیلم را میپذیرند چرا که خودشان مطلعند که در جامعه و اطرافشان چه میگذرد. ارتباطی که مردم با چنین فیلمی برقرار میکنند به دلیل صداقت در روایت است. در جدول فروش فیلمهای سال هم پرفروشترین فیلم غیرکمدی سال هستیم آن هم در شرایطی که برای تبلیغ فیلم چه در قالب تبلیغات محیطی چه تیزرهای تلویزیونی هیچ نهاد و ارگانی به ما کمک نکرد. گویی تصمیمی برای حمایت از فیلمهای اجتماعی وجود ندارد.
سالور ادامه داد: سابق بر این شرایط اینگونه بود که برای یک فیلم در حال اکران بنیاد فارابی نامهای را به نهاد دیگر مانند سازمان زیباسازی شهرداری ارسال میکرد و براساس همان هم ما میتوانستیم از ظرفیتهای تبلیغاتی این نهادها استفاده کنیم. امروز اما این جریان گرفتار یک بروکراسی پیچیده شده است و شوراهای مختلفی باید در این زمینه تصمیمگیری کنند که آیا یک فیلم میتواند بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر داشته باشد یا خیر! در این شرایط شما فقط در حالی که تمکن مالی بالا داشته باشید این شانس را دارید که بتوانید بیلبوردی برای فیلم خود اجاره کنید.
وی ادامه داد: درباره تیزرهای تلویزیونی هم شرایط بهگونهای شده است که اساساً امکان مذاکره و گفتگو وجود ندارد. حتی اگر اصل پخش تیزر را بپذیرند و فیلم را رد نکنند، بستههایی را بهصورت اعتباری تعریف کردهاند که امکان دارد در ساعتهای بسیار پرت و نامناسبی تیزر فیلم شما پخش شود. البته به شرطی که اساساً شورای بازرگانی صداوسیما تبلیغ فیلم شما را پذیرفته باشد! در این وضعیت فیلمهای اجتماعی عملاً هیچ فضایی برای تبلیغ ندارند و اگر امروز برای «سهکام حبس» تبلیغی صورت میگیرد، حاصل تبلیغ دهانبهدهان مخاطبان است.
مزیت کمدیها نسبت به فیلمهای اجتماعی رغبت سینماداران است
این تهیهکننده اظهار کرد: در این وضعیت فیلمهای طنز یک مزیت نسبت به فیلمهای غیرکمدی و اجتماعی دارند و آن رغبت سینماداران است. سینمادار درباره این فیلمها تصمیم میگیرد که تعداد سالنهای بیشتری در اختیارشان بگذارد و هر فرصتی برای سانس طلایی بهدست آمد را به فیلم کمدی اختصاص میدهد.
سالور تأکید کرد: بهعنوان یک تهیهکننده سینما واقعاً از فروش فیلم «فسیل» خوشحال هستم و امیدوارم فروش این فیلم از مرز ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور کند چرا که آن را اتفاق مثبت و خوبی برای سینمای ایران میدانم. این فروش به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک میکند و موفقیت این فیلم منافاتی با موفقیت فیلم ما و دیگر فیلمهای در حال اکران ندارد. در عین حال معتقدم فیلمهای اجتماعی و جدی هم طیف خاصی از مخاطبان خود را دارند که لازم است برای جذب آنها به سینما هم برنامهریزی داشته باشیم.
تهیهکننده «سهکام حبس» با انتقاد از عدم حمایت سازمانهای متولی مبارزه با مواد مخدر از فیلمهای سینمایی مرتبط با این موضوع گفت: ما بهعنوان هنرمند وظیفه داریم نوری را به بخشهای تاریک یک موضوع بتابانیم اما سوال مهم این است که وظیفه این نهادها در زمینه حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با مواد مخدر چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ اینگونه نیست که ما با فیلمسازی تنها بهدنبال پر کردن گیشه باشیم، ما میخواهیم درباره یک موضوع به جامعه هشدار بدهیم. فیلم ما دارد تصویری مستند از واقعیت اعتیاد در جامعه امروز را ارائه میدهد.
دولت قبل ۱۳ اصلاحیه داد و دولت جدید ۴ اصلاحیه دیگر
سالور درباره مواجهه مدیران سینمایی با فیلمهایی از جنس «سهکام حبس» هم توضیح داد: در شورای پروانه نمایش دولت قبل، فیلم «سهکام حبس» یک بار پروانه نمایش دریافت کرده و تاریخ آن هم هنوز معتبر بود اما در دولت جدید مجدد فیلم ما بازبینی شد و یکسری اصلاحات جدید به فیلم وارد کردند. در دولت قبل حدود ۱۳ مورد اصلاحیه به فیلم وارد کرده بودند و در دولت جدید حدود ۴ مورد دیگر هم به اصلاحیهها اضافه شد. این اصلاحات هم در حد چند دیالوگ بود و اینگونه نبود که یک سکانس را شامل شود. ما هم در این زمینه تعامل کردیم چرا که برای چند سال سرمایه بخش خصوصی در این فیلم خوابیده بود و باید آن را آماده اکران میکردیم. به همین دلیل تا جایی که لطمهای به فیلم وارد نشود، نظر شورای نظارت را هم تأمین کنیم.
این تهیهکننده سینما در ادامه مطرح کرد: واقعیت این است که اگر شرایط سینما به همین وضعیت ادامه پیدا کند، ما تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام سینمای اجتماعی نخواهیم داشت چراکه سرمایهگذاران بخش خصوصی دیگر انگیزهای برای ورود به این عرصه ندارند. طیفی از فیلمها تهیهکننده و سرمایهگذار دولتی دارند و اساساً هم برایشان تفاوتی ندارد که چقدر در اکران موفق میشوند. سرمایهگذار بخش خصوصی اما اگر بخواهد درگیر ساخت فیلم اجتماعی شود هم در سختگیری بابت دریافت پروانه ساخت دچار مشکل میشود و هم در مرحله اکران و بازگشت سرمایه با دستاندازهای بسیاری مواجه میشود. طبیعتاً من نوعی به عنوان یک سرمایهگذار قطعاً وقتی میبینم بازگشت سرمایه در سینمای کمدی تضمینشدهتر است، سراغ سینمای اجتماعی نمیروم.
وی تأکید کرد: مجموعه وزارت ارشاد و مشخصاً شورای صدور پروانه ساخت در کنار نهادهای صنفی سینما باید به این مسئله توجه داشته باشند. نباید به سمتی حرکت کنیم که همه هموغم آنهایی که میخواهند به اقتصاد سینما کمک کنند، ساخت فیلمهای طنز باشد. همین امسال خبر دارم که شورای پروانه ساخت ارشاد بسیاری از فیلمنامههای اجتماعی را بدون شرط و اصلاحیه، رد کرده است و این اتفاق بدی برای سینمای ایران است. نگاه دوستان در شوراهای جدید سازمان سینمایی این است که آثار را از همین مرحله فیلمنامه فیلتر کنیم تا بعدها برای ماجرای پروانه نمایش آنها دچار چالش نشویم! کاش به سمتی حرکت کنیم که در کنار ساخت فیلمهای طنز، سینمای اجتماعی هم امکان تنفس داشته باشد.
فیلمنامههای «جلبک» و «لاک پشت» موافقت شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی در جلسه اخیر با دو فیلمنامه موافقت کرد.
فیلمنامههای «جلبک» به تهیهکنندگی و نویسندگی سیدابراهیم عامریان و کارگردانی کریم محمدامینی و «لاک پشت» به تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی بهمن کامیار موافقت شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.
سینماهای سراسر کشور در اردیبهشت ماه ۱۱۵ میلیارد تومان فروخت که نسبت سال گذشته در همین ماه افزایش ۲ونیم برابری مخاطب را داشته است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فروش کل سینماهای کشور در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ به بیش از ۱۱۵ میلیارد تومان رسیده که سهم فروش ۴۰ سینمای پرفروش کشور بالغ بر ۷۵ میلیارد تومان بوده است. این رقم در اردیبهشت ماه سال گذشته بیش از ۳۹ میلیارد تومان بوده است.
بر اساس احصاء میزان فروش و انتشار جدول و نمودار آماری سالنهای سینما که از سوی موسسه سینماشهر اعلام شده است سینماهای دارای رتبه بالای فروش به این ترتیب است: پردیس کوروش(تهران)، پردیس ایران مال( تهران)، پردیس هنر شهر آفتاب( شیراز)،پردیس آزادی( تهران)، پردیس ملت(تهران)، پردیس هویزه( مشهد)، ، پردیس ساحل ) اصفهان)، پردیس مگامال( تهران)، پردیس سیتی سنتر( اصفهان)، پردیس اکو مال( کرج)، پردیس چهارسو( تهران)، پرشین مهرشهر( کرج)، پردیس هدیش مال( تهران)، پردیس اطلس(مشهد)، ساویز( کرج)، پردیس ویلاژ توریست( مشهد)، سپهر(ساری)، پردیس لوتوس مال( تهران)، آفریقا (مشهد)، پردیس چهارباغ( اصفهان)، پردیس راگا( تهران)، فرهنگ (تهران)، پردیس شیراز مال( شیراز)، پردیس گلستان( فارس)، پردیس نارسیس (تهران)، پردیس پارک بازار( مشهد)، شکوفه( تهران)، پردیس زندگی( تهران)، بهمن (تهران)، ماندانا (تهران)، سپاهان( اصفهان)، پردیس تماشا(تهران)، پردیس شمیران (تهران)، پردیس گالریا (تهران)، پردیس بازار شهر( قم)، پردیس سیمرغ(مشهد)، پردیس گلشن ( مشهد)، فجر اسلامشهر(تهران)، پردیس ارگ (تهران)، سپیدرود( گیلان).
براساس جدول آمار فروش روزانه دوم اردیبهشت ماه سالجاری با بیش از ۷۵ میلیارد و ۸۵۲ میلیون تومان، پرفروش ترین روز سینماهای کشور رقم خورده و سینما در ۱۲ اردیبهشت ماه با فروش بلیت نیم بها، مخاطب ۲۰۶ هزار و ۴۶ نفری را تجربه کرده است.
این در حالی است که سالنهای سینما در اردیبهشتماه ۱۴۰۲ با مخاطب ۲ میلیون ۶۰۹ هزار و ۲۳۳ نفری به فروش بیش از ۱۱۵ میلیارد و ۱۰۳ میلیون هزار تومان را دست یافته است.
در حال حاضر فیلمهای سینمایی فسیل ساخته کریم امینی، سه کام حبس به کارگردانی سامان سالور، غریب ساختهمحمدحسین لطیفی، عروس خیابان فرشته به کارگردانی مهدی خسروی، آهنگ دو نفره ساخته آرزو ارزانش، جنگ جهانی سوم به کارگردانی هومن سیدی، دسته دختران ساخته منیر قیدی، بابا سیبیلو ساخته ادوین خاچیکیان، یقه سفیدها به کارگردانی شهرام مسلخی در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است.
میزان فروش این فیلم ها نیز به ترتیب به شرح زیر است:
امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» ضمن اشاره به خشونت بالای اولین فیلم خود، تأکید کرد این فیلم با محدودیت سنی به اکران عمومی خواهد رسید.
به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به تهیهکنندگی علیرضا قاسمخان که یک سال از صدور پروانه نمایش آن از سوی سازمان سینمایی میگذرد در گفتگو با مهر، با درباره برنامهریزی برای اکران این فیلم گفت: طبیعی است که ما هم علاقهمند به اکران فیلم خود هستیم. همین روزها هم در حال مذاکره برای اکران عمومی فیلم با پخشکننده هستیم. منتظریم تا شرایط مناسب را برای عرضه فیلم پیدا کنیم و امید داریم بتوانیم فیلم را تیرماه همین امسال روانه پرده سینماها کنیم.
این کارگردان درباره بهبود پیدا کردن فرآیند فروش فیلمهای در حال اکران، گفت: این درست است که شرایط فروش فیلمها در گیشه بهتر از گذشته شده است اما با توجه به هزینههایی که تولید یک فیلم دارد، فروش هیچکدام از فیلمهای در حال اکران را نمیتوان یک فروش خوب توصیف کرد. به جز فیلم «فسیل» که بالاخره باعث رونق سینماها شده است، باقی فیلمها شرایط چندان مطلوبی نداشتهاند.
همتی ادامه داد: امید داریم این جریان اقبال مجدد مردم به سینماها ادامه پیدا کند. بچههای سینما از دل همین مردم هستند و امیدواریم بتوانند فضای کاری مناسبی داشته باشند و زندگی خود را بهخوبی بگذرانند. امیدواریم چرخه تولید سینما متوقف نشود و ما هم در این چرخه بتوانیم بهعنوان عضوی از خانواده سینما، حضور موفقی در چرخه اکران هم داشته باشیم.
کارگردان «ستون ۱۴» درباره ظرفیت فیلم خود برای جذب مخاطب در بازه اکران عمومی هم گفت: این فیلم اولین فیلم سینمایی من است و باید این واقعیت را پذیرفت که در چرخه فروش سینماها همواره فیلمهای کمدی عملکرد بهتری داشتهاند. همین امروز هم فیلمهای کمدی فروش بهتری دارند اما فیلم من کمدی نیست. «ستون ۱۴» یک فیلم اجتماعی است که برای آن رده سنی بالای ۱۵ سال هم در نظر گرفته شده است. در بخشهای پایانی خشونت فیلم بالا میرود و به همین دلیل محدودیت سنی برای آن در نظر گرفته شده است.
وی افزود: بخشهایی از این فیلم فضای خشنی دارد و از این منظر این فیلم را میتوان متفاوت از دیگر فیلمهای سینمای ایران بدانیم. در عین حال با توجه به موضوعی که فیلم دارد و بازیهای خوبی که گروه بازیگران ارائه کردهاند، امید داریم مردم آن را دوست داشته باشند و تماشای آن را به یکدیگر توصیه کنند. رضایت مخاطبان از همه چیز برای من مهمتر است و انشالله در راستای همین رضایت بتوانیم فروش خوبی هم داشته باشیم و این امکان را پیدا کنیم که برای فیلمهای بعدی پرقدرتتر وارد میدان شویم.
با شروع فصل امتحانات دانشآموزان و دانشجویان و نزدیکی به ماه محرم، باید به فکر راهاندازی بازوهایی در مسیر حمایت بیشتر از آثار روی پرده بود؛ یکی از این بازوهای کمکی مطمئن، اکرانهای مردمی است که متاسفانه طی ماههای اخیر چندان جدی گرفته نشده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، اکرانهای مردمی، یکی از راهکارهایی بود که طی سالیان اخیر، کمک بسیاری به دیدن شدن بیشتر فیلمها و تقویت گیشه آنها مینمود اما این مهم، چندماهی است که چندان از سوی صاحبان آثار جدی گرفته نمیشود.
در طرح اکران مردمی، بازیگران فیلم در یک سینما، حضور به هم رسانده و مخاطبان در چند سانس، فیلم را در کنار این چهرهها مشاهده میکنند. این اقدام، کمک قابلتوجهی را متوجه اقتصاد آن آثار میکرد. نخست آنکه گیشه آن فیلم را با رونق خوبی در همان روز مواجه میساخت بهطوری که تنها در یک اکران مردمی که در تابستان سال گذشته با بلیت ۴۵ هزار تومان رقم خورد، گیشهای در حدود ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای آن فیلم رقم خورد. این رقم بسته به پتانسیل مهمانان و تعداد سانسهای مردمی در نظر گرفتهشده، متغیر است.
نکته دیگر آنکه اکرانهای مردمی، خوراک خوبی برای شبکههای مجازی پدید آورده و سبب میشود تا نام فیلم و اتفاقات حول آن برای چند هفته، سوژه خوبی برای مخاطبان پرتعداد چهرههای سینمایی بوده و این خود تبلیغات خوبی را به نفع گیشه آن فیلم فراهم میکند.
این راهکار رایگان که البته برنامهریزیهایی را میطلبد، عایدی خوبی را نصیب فیلمها کرده و یک شوآف خوب در روزگار گرانی تبلیغات محسوب میشود. متاسفانه پس از رکودی که در ششماهه دوم سال گذشته رخ داد، این اکرانهای مردمی نیز به تعطیلی کشیده شد و چندان از سوی بازیگران کارها جدی گرفته نشد.
درحالحاضر، چند اکران مردمی، عموما برای سریالهای شبکه نمایش خانگی و یک فیلم سینمایی برگزار شده که با استقبال بسیارخوبی از سوی مردم همراه بوده است. این راهکار در شرایط کنونی که فصل امتحانات دانشآموزان و دانشجویان است، میتواند کمک بزرگی به اقتصاد فیلمها کند. علیالخصوص آنکه کمتر از ۲ ماه دیگر تا آغاز ماه محرم زمان باقی مانده و از چهارشنبه این هفته، دور جدیدی از اکران فیلمها آغاز میشود که لازم است صاحبان این آثار، توجه جدیتری به مقوله اکران مردمی داشته باشند.
ضرورت راهاندازی این اکرانها وقتی بیشتر میشود که ببینیم بار اصلی گیشه فصل بهار سینماها بر دوش کمدی فسیل بوده و مابقی آثار نتوانستند آنطور که از آنها انتظار میرفت، مخاطب جذب کنند بنابراین اکرانهای مردمی در حکم یک توفیق اجباری عمل میکنند که سبب دیده شدن بیشتر فیلمها و افزایش مخاطبان سینما میشوند.
البته که بار اصلی این اکرانها بر دوش تهیهکننده و پخشکننده آثار نیست و سینماها نیز میتوانند با در دست گرفتن ابتکارعملهایی، نسبت به راهاندازی این اکرانها اقدام کنند. اکرانهایی که نهتنها از جانب مخاطبان با استقبال مواجه میشود، بلکه بازیگران و عوامل فیلمها نیز حمایت خوبی از این حرکتها به عمل میآورند. مقطع زمانی کنونی، یکی از بهترین دورهها برای راهاندازی اکرانهای مردمی خواهد بود که میتواند گیشه سالانه را نیز با تغییرات مثبت خوبی همراه کند.
سینماهای کشور طی اردیبهشتماه با یک عملکرد روبهرشد، موفق شدند گیشهای در حدود ۱۱۵ میلیارد تومان داشته باشند که این میزان، ۱۴درصد بیشتر از گیشه فروردینماه امسال به حساب میآید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سینماهای کشور طی اردیبهشتماه امسال، عملکرد خوبی داشتند و موفق شدند با جذب بیش از ۲ میلیون و ۵۹۵ هزار مخاطب، گیشهای معادل ۱۱۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان داشته باشند.
این گیشه با ۶۷ هزار و ۵۴۷ سانس محقق شده است.
طبق این گزارش، در اردیبهشتماه، ۳۷۲ هزار مخاطب، بیشتر از فروردین امسال، به سینما رفتند و گیشه نیز رشدی ۱۴درصدی را به نسبت مدت مشابه ماه ابتدایی سال به ثبت رسانده است.
بهترین عملکرد سینمایی اردیبهشتماه متعلق به کمدی فسیل است که این فیلم با جذب ۱ میلیون و ۶۳۷ هزار مخاطب، گیشهای در حدود ۷۲ میلیارد و ۴۰۳ میلیون تومان داشته است.
سه کام حبس، دومین فیلم موفق اردیبهشتماه است که با ۲۱۳ هزار مخاطب، ۱۰ میلیارد و ۴۵۱ میلیون تومان فروخته است.
آهنگ دونفره، با ۱۶۵ هزار مخاطب، توانست فروش خود را به ۷ میلیارد و ۳۲۹ میلیون تومان برساند.
جنگ جهانی سوم نیز در این ماه، ۹۲ هزار مخاطب داشت و توانست ۴ میلیارد و ۶۳۸ میلیون تومان بفروشد.
عروس خیابان فرشته، پنجمین فیلم پراقبال ماه دوم سال بود که با حدود ۹۲ هزار مخاطب، به فروش ۳ میلیارد و ۸۷۱ میلیون تومانی دست یافت.
البته ملاقات خصوصی اگرچه با ۷۸ هزار مخاطب، تماشاگر کمتری بهنسبت عروس خیابان فرشته داشت اما فروش این فیلم، بالاتر بوده و بر روی ۳ میلیارد و ۹۲۹ میلیون تومان ایستاده است.
این آمار درحالی برای اردیبهشتماه امسال رقم خورده است که برخی گمان میبردند به دلیل فروکش کردن چسب فیلمهای نوروزی، آغاز امتحانات دانشآموزان و دانشجویان و البته گرمای تدریجی هوا، روند استقبال از سینماها، نزولی خواهد بود اما این عملکرد که در ترازی بهمراتب بهتر از فروردینماه امسال رقم خورد نشان داد که سینما با اقبال خوبی همراه بوده است.
از چهارشنبه این هفته، کمدی ارثیه فامیلی به روی پرده میرود. همچنین بعد از تعطیلات میانه خردادماه نیز آثاری چون شهر هرت، نگهبان شب و عروسی مردم، نمایش خود را آغاز میکنند که ترکیب این بسته جدید به همراه آثار پرنفس اکران فعلی میتواند طراوت جدیدی را به اکران خردادماه داده تا روند رو به رشد سینماها، در سومین ماه بهاری نیز تداوم داشته باشد.
سینمای ایران طی ۲ ماه ابتدایی امسال، حدود ۲۱۷ میلیارد تومان فروش داشته است که این امیدواری وجود دارد با ورود فیلمهای جدید به ناوگان سینمایی کشور، این رقم بتواند از مرز ۳۰۰ میلیارد تومان فراتر رود. عملکردی که سبب میشود تا امیدواریهای بیشتری نسبت به اکران تابستان وجود داشته باشد؛ اکرانی که در صورت یک برنامهریزی هوشمندانه و صحیح میتواند به فصل طلایی دیگری در تقویم سینمایی امسال کشور تبدیل شود.
بازیگر فیلم سینمایی «فسیل» گفت: تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا، فیلمها اکران میشوند و این که «فسیل» پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل است.
به گزارش سینمای خانگی، علیرضا استادی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح فیلم هایی که با بازی وی این روزها در حال اکران است بیان کرد: آهنگ دونفره (۱۳۹۹) فیلمی برای خانم آرزو ارزانش بود و نقشی که پیشنهاد شد برایم جذابیت داشت چون تاکنون بازی نکرده بودم؛ بسیار دوست داشتم که این نقش را تجربه کنم ضمن این که این فیلم عوامل تولید حرفه ای و خوبی داشت.
بازیگر فیلم سینمایی هیوا (رسول ملاقلی پور ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که چرا این نقش را متفاوت و جذاب می خواند، اظهار داشت: نقش فانتزی_کمدی یک باج گیر بود که شبیه تیپ شده بود و تاکنون چنین تجربه ای نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم این کاراکتر-تیپ را بازی کنم.
استادی از تجربه بازی در کنار فرزاد فرزین یادآور شد: فرزین درجه یک و هنرمند باهوشی است که اخلاق حرفه ای و درجه یکی دارد.
علیرضا استادی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور چنین فروشی را برای فیلم فسیل داشته است؟ گفت: شاید نه چنین رقمی اما می دانستم که فروش خوبی خواهد داشت و باتوجه به سابقه عامریان (کارگردان اثر) و تیم بازیگران برجسته کمدی و نوشته خوبی که فیلم داشت قابل پیش بینی بود.
هنرپیشۀ فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء (وحید جلیلوند ۱۳۹۵) ادامه داد: ضمن این که تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا فیلم ها اکران می شوند و این که چنین فیلمی پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل بود.
استادی افزود: من پیشتر در فیلم نارگیل (۱۳۹۸) با سابق همکاری با سید ابراهیم عامریان و یکی از نقش های اصلی این فیلم را برعهده داشتم و دوست داشتم با ایشان دوباره کار کنم و به دلیل اتفاقاتی که پیش تر افتاده بود، حضوری افتخاری در فسیل داشتم.
بازیگر فیلم سینمایی چک برگشتی (سیروس مقدم ۱۳۹۱) با اشاره به این نکته که در سال جاری مشغول چه کاری بوده است گفت: از شروع سال ۱۴۰۲ این جمعیت قابل کنترل به کارگردانی محمدمتین اوجانی و تهیه کنندگی مهرداد فرید طالب نیا را انجام دادم؛ این فیلم اولین فیلم اوجانی است که توسط امین عبدی و روناک برخوردار نوشته شده و نقش من یکی از اعضای خانواده است.
وی در پاسخ به این پرسش که پول چه اهمیتی در پذیرش نقش ها و بازی در تولیدات تصویری دارد، خاطرنشان کرد: پول برای من به دلیل جبر شرایط و اوضاعی که امروز وجود دارد بسیار اهمیت دارد بر این اساس نمی توانیم که مقید به انتخاب باشیم بلکه تاحدی ناچاریم که به انتخاب شدن بسنده کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی گل به خودی (احمد تجری ۱۳۹۹) تصریح کرد: برایم جذابیت قصه و این که اثر در چه مدیوم و ژانری پخش می شود و حرفه ای بودن گروه اهمیت دارد؛ اگر اینها نباشد دوست ندارم در کاری حضور داشته باشم. در گروهی که سوهان روح است و فیلمنامه اش آشفته و انعطافی در کار گروه وجود ندارد کار نمی کنم.
استادی در پاسخ به این سوال که دوست دارد چه نقشی را بازی کند که تاکنون تجربه نکرده است، گفت: پیچیدگی هایی در بازی خودم دارم که نمی دانم در کمدی موفق ترم یا در تراژدی و ملودرام اما همواره دوست داشتم که در یک نقش کمدی_موقعیت که بتوانم چم و خم کاراکتر را به خوبی بازی کنم و ویژگی های آن را بیرون بکشم، هنرنمایی کنم.
به گزارش ایرنا، فسیل فیلم کمدی به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان محصول سال ۱۳۹۹ که در ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ اکران شد با فروش بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
فسیل داستان یک خواننده، پیش از انقلاب است که تلاش دارد هرطور شده خود را به شاه نزدیک کند و افتخار و موقعیتی برای خود دست و پا کند اما از بد روزگار به مدت ده سال به کما میرود و در دوره پیروزی انقلاب اسلامی به هوش میآید.
محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی «غریب» که با موضوع برشی از زندگی شهید بروجردی این روزها در حال اکران در سینماهاست میگوید تعجب میکند که برخی مسئولان فیلمش را دوست داشتهاند!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی این روزها روی پرده سینماهاست؛ فیلمی به تهیه کنندگی حامد عنقا و با سرمایه گذاری سازمان اوج که با آنکه کارگردانش معتقد است به لحاظ فروش میتوانست در جدول فروش در رتبه بهتری قرار بگیرد اما سینمادوستها این فیلم را از منظر کارگردانی بازگشت مجدد لطیفی به روزهای اوجش آن هم بعد از چند تجربه ناموفق میدانند.
محمدحسین لطیفی در کارنامه کاریاش کم فیلم و سریال ماندگار ندارد؛ از «خوابگاه دختران» و «روز سوم» تا مجموعههای نمایشی «صاحبدلان»، «وفا» و «سفر سبز»؛ آثاری که دست کم مخاطب بخشهایی از آن بودهایم، خودش هم میگوید برخی از فیلمهایش بعدها دیده شده و توانسته مخاطبانی را به خودش اختصاص بدهد.
«غریب» اما پرترهای از یک قهرمان ملی است، روایتگر روزهای پر التهاب کردستان که محمد بروجردی در فروکش کردن تب و تابش نقشی بسزا داشته است. این فیلم گرچه توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بیشترین جوایز را به خود اختصاص دهد اما حواشی نادیده گرفتن بخشهای اصلی آن، در روزهای پس از جشنواره به یکی از تیترهای اصلی رسانهها تبدیل شد؛ لطیفی اما این را حاصل برخی سیاسیکاریها میداند.
با محمدحسین لطیفی درباره فیلم سینمایی «غریب» به گفتگو نشستیم که بخش نخست این گفتگو را در زیر میخوانید:
* گفتگو را از همین روزها آغاز کنیم و بازخوردی که این روزها از مواجهه «مردم» با فیلم «غریب» دریافت کردهاید. بهعنوان فیلمساز باسابقه که سابقه اجرای برنامه «هفت» و رویکرد ژورنالیستی نسبت به سینما را هم داشتهاید، حتماً میتوانید در مقام یک ناظر، تحلیلی از وضعیت واکنش مخاطبان به فیلم بعد از گذشت بیش از یک ماه از آغاز اکران ارائه دهید. مردم چه واکنشی به فیلم «غریب» داشتهاند؟
من در تعدادی از اکرانهای مردمی فیلم «غریب» حضور داشتهام اما آنها را ملاک قرار نمیدهم. خیلی چیزهای دیگر از قبیل پستهای اینستاگرامی و کامنتهایی که هر کسی آزاد است هر آنچه میخواهد در آنها بنویسد را مدنظر میگیرم. براساس برآوردی که از همین فضا داشتهام، آن کسی که فیلم را ندیده است، که خب ندیده است، اما در میان طیفی که فیلم را دیدهاند، میتوانم بگویم درصد رضایتشان ۹۰ درصد است. به تعبیری مخاطب هنگام خروج از سینما احساس نمیکند پولش را دور ریخته است.
مخاطب رضایت دارد از اینکه با شخصیتی آشنا شده است که میتواند او را دوست داشته باشد، آن هم از قشرهای مختلف. این حس مربوط به یک قشر خاص نیست. حتی برای من عجیب است که خیلی از مسئولان هم از فیلم «غریب» خوششان آمده است! در صورتی که اساساً رویه شهید بروجردی با رویه مسئولان امروز همخوانی ندارد. حتی میتوانم بگویم رویه اکثر مدیران امروز کشور، ضد رویه شهید بروجردی است.
* و به همین دلیل باید از دیدن فیلم «غریب» به آنها بربخورد؟
دقیقاً. عجیب اما اینکه برخی از همین مدیران هم فیلم را دوست داشتهاند و میتوانیم امیدوار باشیم که اینها هم رویه خود را تغییر بدهند. شاید این مدیرانی که رویهشان شبیه بروجردی نیست، بعد از دیدن فیلم تغییر رویه بدهند.
* اشارهای که به رصد فضای مجازی برای اطلاع از نظر مخاطبان داشتید جالب بود؛ بهعنوان یک فیلمساز واقعاً بازخوردهای فضای مجازی برایتان مسئله است. برای رصد نظرات مردم در این فضا وقت میگذارید یا اتفاقی در جریان آن قرار میگیرید؟
در اینستاگرام شخصی خودم، از روز ابتدا تا همین امروز همواره کامنتها بسته بوده است. هیچ کامنتی زیر مجموعه پستهای من تا به امروز درج نشده است چرا که اساساً حوصله کامنت خواندن ندارم و ممکن است عدهای ناراحت شوند و بگویند ما نظری دادیم و چیزی گفتیم که تو بیتوجهی کردی. اما در عین حال وقتی فیلمی روی پرده دارم به صفحاتی سر میزنم که بچههای دیگر پستهایی مرتبط با آن گذاشتهاند. حتی اینستاگرام برخی خبرگزاریها که مطلبی درباره فیلمم گذاشتهاند را سر میزنم و کامنتهای پایین این پستها را میخوانم. میخواهم بدانم چه کسانی مخالف فیلم من هستند.
خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرفهایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابلقبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است!
آنها را هم باید رصد کنم چون معمولاً کسی که رودررو من را میبیند، طبیعتاً میگوید دست شما درد نکند، اما واقعاً نمیدانم پشت سر من چه نظری درباره فیلم دارد! شاید برخی احساس کنند زشت است اگر رودررو با من فیلمم را نقد کنند، اما همین نقدها را در فضای مجازی آزادانهتر مطرح میکنند. به همین دلیل آنجا را هم رصد میکنم تا بدانم میزان مخالفت با فیلمم چه اندازه است. خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرفهایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابلقبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است! گفتم چه جذاب!
همانجا مثالی برای او زدم. گفتم اوج، هرچقدر هم در نگاه شما بد باشد، بدتر از ناصرالدین شاه قاجار که نیست، قهرمان ملی شما یعنی امیرکبیر، در همان دستگاه کار خودش را کرد. مهمترین نکته این است که امروز اوج پشت فیلم من ایستاده و به ترکیب آن هم دست نزده، پس «غریب» فیلم من است نه فیلم اوج. اوج از فیلم من حمایت کرده و اجازه هم نداده است که خدشهای به آنچه من ساختهام وارد شود. پس حتماً همراهیاش با این فیلم قابل ستایش است. ممکن است همین اوج فیلم دیگری را سفارش بدهد و بسازد که بتوانیم نقدش کنیم اما اینکه بگوییم چون سرمایهگذار «غریب» اوج است و به همین دلیل من آن را دوست ندارم، موضع عجیبی است.
نمیدانم این نکته را چگونه میتوان با مردم درمیان گذاشت که فیلمهایی از جنس «غریب» درباره افرادی چون شهید بروجردی است که برای اکثر مردم قابل احترامند و حتی طیفی از مخالفان نظام هم میگویند ما برای این شهیدان ارزش قائل هستیم. همه ما این افراد را عزیز میداریم. امروز من نوعی تصمیم گرفتهام زندگی یکی از این عزیزان را به تصویر درآورم، سراغ کدام بخش خصوصی میتوانم بروم؟
* اصلاً کدام بخش خصوصی توان چنین حمایتی را دارد؟
دقیقاً. به همین دلیل اینکه مجموعهای بهصورت هدفمند از این آثار حمایت میکند باید از آن استقبال کرد. اینگونه هم نیست که هزینه گزافی بابت این پروژهها پرداخت شده باشد. مدارک تولید همین فیلم «غریب» و هزینههای آن موجود است. اصلاً اینگونه نیست که فکر کنید لطیفی آمده و پول کلانی به جیب زده و به خاطر پول چنین فیلمی ساخته است.
* به تعبیری خودتان فیلم «غریب» را فیلم گرانی نمیدانید؟
اصلاً. این فیلم با هزینهای برابر با یک فیلم معمولی این روزها ساخته شده است.
* میتوانید برآوردی بدهید؟
تهیهکننده باید عدد و رقم را اعلام کند اما در این حد میدانم که برای «غریب» زیر ۲۰ میلیارد تومان هزینه شده است. در حالی که این روزها یک فیلم معمولی با این عدد و رقم ساخته میشود.
* فیلم «دسته دختران» هم تقریباً با همین ۲۰ میلیارد تومان ساخته شد.
البته یک سال پیشتر از «غریب». تورم دلار ۲۷ هزار تومان تا دلار ۵۰ هزار تومان را هم باید محاسبه کنید. از این منظر من برای «غریب» شاید نصف «دسته دختران» هزینه نکرده باشم.
* اشاره دقیقی در ابتدا داشتید که ۹۰ درصد رضایت از فیلم را مربوط به گروهی از مخاطبان میدانید که به سینما رفتهاند و فیلم را دیدهاند. واقعیت مهمتری که میخواهم تحلیلتان را درباره آن هم بدانم این است که بهرغم ظرفیتی که از یک فیلم با موضوع یک قهرمان ملی انتظار میرود، چرا مردم اینقدر کم برای این فیلم به سینما رفتهاند؟ قبول دارید که استقبال از «غریب» به نسبت انتظاری که از سوژه آن میرود، خیلی کم است؟
بله البته که معتقدم در قیاس با فیلمهایی از این جنس، مردم خیلی به سینما رفتند و این فیلم را دیدند. در نظر بگیرید که اکران فیلم در بازه همزمانی عید نوروز و ماه رمضان بود. اگر اکران نوروزی در شرایط عادی بود میتوانستیم انتظار دیگری داشته باشیم. از طرف دیگر هرچند نمیخواهم وضعیت امروز مردم را تحلیل کنم اما احساسم این است که همیشه جامعه غمگین بهدنبال فیلم کمدی است و جامعه شاد به دنبال فیلم غمگین است.
«توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان میشود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، اما امروز که من و شما صحبت میکنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند
در یک جامعه غمگین وقتی فردی تصمیم میگیرد به سینما برود، هر فیلمی هم که در حال اکران باشد، بازهم اولویت اول این فرد، فیلم کمدی است. در عین حال که تأکید میکنم «غریب» در مقایسه با فیلمهای بیوگرافیکی که تا به امروز در سینما داشتهایم، اکران موفقتری داشته است. همین امروز کافی است تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «غریب» را با تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «دسته دختران» قیاس کنید. نکته دیگری را هم با تأکید میگویم و آن اینکه محاسبه من برای استقبال از فیلمی از جنس «غریب» اصلاً محدود به اکران در سینما نیست. کمااینکه تحلیلم درباره «روز سوم» هم همین بود.
من به دلیل آنکه میدانستم فروش فیلم «روز سوم» در سینماها فروش بالایی نخواهد بود، احساس کردم همان سال باید چیزی را ثابت کنم و به همین دلیل بلافاصله «توفیق اجباری» را ساختم. هر دو فیلم هم در یک سال اکران شدند. «توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان میشود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، یعنی دو میلیارد تومان پایینتر و در رتبه دهم جدول فروش آن سال هم قرار گرفت. اما امروز که من و شما صحبت میکنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند. گویی همه آن را دیدهاند در حالی که وقتی سراغ «توفیق اجباری» را میگیرم، عدهای میگویند آن را ندیدهاند! یک کارگردان فیلم میسازد تا دیده شود. سریال «سفر سبز» من در سالی که پخش شد، به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، دیده نشد اما سه سال بعد که بازپخش شد، همه آن را دیدند. «غریب» هم جزو آن فیلمهایی است که طی ۵ سال آینده خواهیم دید که اکثر مردم ایران آن را خواهند دید و فیلم دیده خواهد شد. برای من این بسیار مهم است.
* با این نگاه اساساً انتقادی که برخی منتقدان درباره ناکامی فیلمهای مرتبط با مفاهیم و ارزشهای ملی دارند را وارد نمیدانید که معتقدند برای این فیلمها هزینه بالایی میشود اما همهشان گیشههای فقیری دارند. این نقد را وارد نمیدانید؟
اساساً معتقدم این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند. از کارنامه خودم هم مثال زدم که در یک سال دو فیلم را با چه شرایطی ساختم و اکران کردم. خاطرم هست برای فیلم «روز سوم» که محصول بنیاد جانبازان بود، این بنیاد اعلام کرد ۹۰۰ میلیون تومان بابت فروش این فیلم به نام من بلوکه کردهاند تا خودم با آن فیلم دیگری بسازم. من هم در جواب این بنیاد گفتم فیلم دیگری که من میخواهم بسازم، تنها سکانس اولش ۹۰۰ میلیون تومان هزینه میخواهد! واقعاً هم همین بود چون میخواستم فیلمی درباره ماجرای هواپیمای مسافربری ایرباس و جنایتی که آمریکاییها در این ماجرا کرده بودند را بسازم.
* همان پروژهای که به سرانجام هم نرسید!
بله چون گویی برای هیچکس مهم نبود. من نوعی امروز طبیعتاً ماجرای شلیک به هواپیمای اکراینی را بهعنوان یک ایرانی قطعاً محکوم میکنم و آن را یک اشتباه مطلق میدانم اما کاش یکبار هم دنیا متوجه شود که به هواپیمای مسافربری ما هم چنین حملهای شده و این جنایت صورت گرفته است! هیچکس آن زمان نگفته بود چرا آمریکاییها آن غلط زیادی را کردند و من قصد داشتم این موضوع را در قالب یک فیلم روایت کنم. اما به سرانجام نرسید. حرفم الان این است که بالاخره یک سری کارها و تولیدات سینمایی هست که الزاماً قرار نیست پولشان در گیشه بازگردد. این فیلمها باید ساخته شود تا برایمان بمانند. مثل یک انتشاراتی که همه مدل کتابی چاپ میکند اما در کنار آنها چند جلد قرآن نفیس گرانقیمت هم چاپ میکند. مگر هزینه این کتابهای نفیس از فروش درمیآید؟ اگر شاهنامه نفیسی را منتشر کنند آیا هزینهاش بازمیگردد؟ نباید از یک انتشاراتی انتظار داشت که از این آثار نفیسش پول دربیاورد، این آثار برای افزایش اعتبار و حرمت یک ناشر است.
وقتی مجموعهای مانند اوج پای کار میآید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمیشود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟
کمااینکه تلویزیون هزینه کلانی میکند تا پروژهای مانند «سلمان» به سرانجام برسد، در حالی که میتوانست همین هزینه را صرف ۱۰ پروژه ارزانتر کند تا آنتنش پر شود، اما این کار را نمیکند که درست هم هست. در این شرایط وقتی مجموعهای مانند اوج پای کار میآید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمیشود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟ تلویزیون هست، بودجه هم دارد، خودش خرج «پایتخت» کند، چرا بودجه اوج باید صرف آن شود؟ یک سری موارد هست که بودجههای دولتی به درستی باید برای آنها صرف شود. آنجایی آدم از این هزینهها باید ناراحت شود که پول هزینه شود اما فیلم درنیاید!
* که الی ماشالله هم نمونه و مصداق دارد!
بله. الیماشالله این اتفاق دارد میافتد و این ناراحتکننده است. یکی از دلایلی که معتقدم این جور مراکز نباید وارد عرصه پرورش استعداد شوند همین است. یک کاراولی مانند هندوانه دربسته است که کال و رسیده بودن آن مشخص نیست و هزینه کردن برای او ریسک است. لااقل برای کشف این استعدادها باید یک مشاور ارشد باسابقه برای پروژهها تعریف شود. چرا باید برای چنین تجربههایی ۱۰ الی ۲۰ میلیارد تومان هزینه شود؟
* برای جمعبندی این بخش از صحبتها، میتوانم اینطور برداشت کنم که از نگاه محمدحسین لطیفی شرایط امروز سینمای ایران کاملاً منطقی و طبیعی است؛ اقتصاد این سینما باید بهدوش «فسیل» باشد و فرهنگ آن به دوش «غریب». این برداشت درست است؟
بله. شاید فیلم «فسیل» اصلاً سلیقه من نباشد، کمااینکه حتی نوع کمدیهایی هم که تا به امروز ساختهام سلیقهام را نشان میدهد ولی بالاخره صندلی سینماها باید پر شود و به همین دلیل فروش «فسیل» را به فال نیک میگیرم. کمااینکه اشاره کردم خودم در یک سال دو فیلم با دو شرایط کامل متفاوت ساختهام و امروز اعتراف میکنم که «توفیق اجباری» من در آن سال توقیف هم شد! فکر میکنید دلیلش چه بود؟ میگفتند: لطیفی برای تو بد و زشت است که بعد از جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای «روز سوم» در جشنواره فجر، بیایی «توفیق اجباری» بسازی!؟
به صراحت گفتم این دو فیلم مربوط به دو ژانر متفاوت است و من هم یک سینماگر حرفهای هستم. اگر هر کدام از این فیلمها را شبیه دیگری بسازم، کارم را غلط انجام دادهام. من در همان فیلم طنز «توفیق اجباری» هم حرفهایم درباره روابط خانوادگی را مطرح کردم. پای آن فیلم محکم ایستادیم و بالاخره آن را از توقیف درآوردیم. خاطرم هست زندهیاد سید کمال طباطبایی که تهیهکننده فیلم بود جایی گفته بود خودم را جلوی ارشاد آتش میزنم تا پروانه نمایش فیلم را بدهید!
امسال هم من در سینما فیلم «غریب» را دارم اما طبیعتاً انتظار ندارم که اندازه «فسیل» فروش داشته باشد. به فروش آن فیلم هم حسادت نمیکنم کمااینکه بهراحتی میتوانم یک فیلم طنز پرفروش بسازم. میدانید من همین امروز چقدر پیشنهاد ساخت فیلم کمدی دارم؟ باور کنید پشتسر هم فیلمنامه کمدی به من پیشنهاد میشود اما میگویم از من گذشته است و دیگر حوصله ساخت فیلم طنز ندارم….
* این طور نگویید. حیف است شما خسته شوید!
بالاخره باید طنزم بیاید، اما این روزها فعلاً طنزم نمیآید! از خدا میخواهم کمک کند تا اتفاقاتی که طی یک سال گذشته مرا خیلی آزرده است، تمام بشود و مشخصاً مخاطبان سریال «سنجرخان» من را هم ببینند.
* زمانی که خبر ساخت فیلم «غریب» براساس کتاب «محمد مسیح کردستان» منتشر شد، از سر کنجکاوی سراغ این کتاب رفتم و آن را خواندم. فکر نمیکنید مخاطب برای درک بخشهایی از فیلم نیاز به اطلاعات فرامتنی از جنس محتوای این کتاب دارد؟ مشخصاً یک جوان دهه هشتادی چه اطلاعی میتواند از مرزبندیها میان جریانهای کومله، دموکرات و مجاهدین در حوادث کردستان داشته باشد؟ فکر نمیکنیم فیلم در تبیین این مرزبندیها کمی مخاطب را سردرگم میکند؟
مخاطبی که کتاب را نخوانده باشد، اگر علاقهمند به این مباحث باشد، کنجکاو میشود و سراغ کتاب میرود. خیلی از موضوعات بوده است که بهواسطه یک فیلم بهگونهای با آن ارتباط برقرار کردهایم که بعد کنجکاو شدیم و دربارهاش مطالعه کردهایم تا درباره آن اطلاعات کسب کنیم. در فیلم «غریب» تا آنجایی که میتوانستیم اسمی از کومله نبردیم و تنها اشارههایی به دموکراتها داشتیم. به نظر حامد عنقا در نگارش فیلمنامه «غریب» خیلی خوب توانسته شاخ غول را بشکند و به این ماجراها بپردازد. واقعاً برای پرداختن به همه اتفاقات نیاز به ساخت یک سریال بود. برای همین تایم فیلم اصلی در حدود ۲ ساعت و نیم شد. وقتی قرار است در زمان کوتاهی مخاطب را پای فیلم نگه داری و ریتم کار هم حفظ شود، کار سختی است.
اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار میدهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد میزند، برخورد میکند، آن را از نزدیک لمس کردهام. من میدانم چند اعدامی آن سالها، همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است
کار من هم حتماً سخت بود اما اصل آن ریشه در فیلمنامه داشت. نقشه راهی که من بهعنوان کارگردان در دست دارم، فیلمنامه است. شما درست میگوئید اما سعی کردم در بخشهایی از کار از این مرزبندیها سریع عبور کنیم. تنها در دو بخش تمرکز روی این ماجرا داریم که اگر آن دو بخش هم در کار نبود، کل اصالت فیلم زیر سوال میرفت. اینکه مخاطب میفهمد این طرف به اسم آزادی دارد سر میبرد و آن طرف گرایش به بنیصدر داشته و آن یکی نگاه متفاوتی دارد، کفایت میکرد. اینها موضوعات ریزی است که در فیلمنامه گنجانده شده است در عین حال نکته شما را قبول دارم چرا که خیلیها به خود من گفتهاند در نوبت دوم که «غریب» را دیدیم، تازه آن را فهمیدیم. این البته خوب است که هر کس دو بار فیلمم را ببیند!
* این نکته بهخصوص درباره کاراکترهایی مثل ابوشریف که در کتاب هم به آنها اشاره شده است، بیشتر به چشم میآید.
نوه ابوشریف یقه من را برای این فیلم گرفت! گفت فکر نمیکنید درباره ابوشریف کملطفی کردهاید!؟
* در کتاب که این بهاصطلاح کملطفیها خیلی بیشتر و صریحتر است!
من هم در پاسخ گفتم مگر ایشان امروز در پاکستان از زندگیای که دارند لذت نمیبرند! پس دیگر به فیلم من چه کار دارد؟ من واقعیتهای تاریخی را گفتهام و تازه کمتر از آنچه باید را هم گفتهام! در واقعیت ابوشریف، دشمن تفکر بروجردی بوده است. من حتی فراتر از کتاب «مسیح کردستان» با آدمهای زیادی صحبت کردهام و اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار میدهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد میزند، برخورد میکند، آن را از نزدیک لمس کردهام. من میدانم چند اعدامی آن سالها همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است. اگر در فیلم میگوید برویم حتی اگر دو نفر را بتوانیم نجات دهیم کارمان را کردهایم، من اینها را با تمام وجود لمس کردهام. هیچکدام از اینها دروغ و شعار نیست. در همان سکانس کاراکتری را داریم که داد میزند بروجردی دروغ میگوید و او گویی نماینده همان طیف از مخاطبان امروز فیلم است که احتمالاً میگویند همه اینها دروغ است!
* اتفاقاً خوب شد به این گروه از مخاطبان اشاره کردید. ما در یکسال گذشته روزهای ملتهبی را در کشور پشت سر گذاشتهایم…
و اگر دوستان مراقبت نکنند روزهای ملتهب دوباره تکرار خواهد شد!
* در این شرایط شاید بخشهایی از فیلم «غریب» طیفی از مخاطبان را عصبی کند. مخاطبی که با خود میگوید ادعاهایی که در این فیلم مطرح میشود، با آنچه در واقعیت وجود دارد، همخوان نیست!
خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچههای خودمان، خطاب به ما میگویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوانها باید فیلمهایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدمها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم. گاهی این مثال را میزنم، اگر روزنامهای امروز جرأت داشته باشد و متن نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را منتشر کند، چه میشود؟ توقیف میشود! این آدمهایی که در فیلمی مثل «غریب» تصویر کردهایم، آدمهایی هستند که ما پشتشان ایستادیم. اینها همان آدمهایی هستند که نیروهایشان خودشان را فدایی آنها میدانستند. بیدلیل هم نبود.
خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچههای خودمان، خطاب به ما میگویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوانها باید فیلمهایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدمها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم
بله امروز اصالتها از بین رفته و این آرمانها وارونه شده است. مربوط به امروز هم نیست. در طول همه این سالها اسامی را هم از محتوا تهی کردیم! مثلاً من در زمان شاه در مدرسه ملی درس خواندم و وقتی انقلاب شد سوم دبیرستان بودم. همیشه مدرسه ملی داشتیم و مدرسه دولتی. در سالهای بعد از انقلاب ناگهان با پدیدهای مواجه شدیم به نام «مدرسه غیرانتفاعی» که اتفاقاً همه انتفاع در آنها بود! هیچکس هم نپرسید چرا نامش را گذاشتید غیرانتفاعی!
این قلب محتوا در همه این سالها وجود داشته است، مثل «دانشگاه آزاد»! وارونه شدنها از همین چیزهای کوچک آغاز شد. بهره بانکی را به بالای ۲۶ درصد رساندیم و گفتیم این نامش «ربا» نیست! من چرا سریال «کت جادویی» را ساختم؟ من همان سال درباره ربای بانکی سریال ساختم و دربارهاش حرف زدم. در فیلم سینمایی «سرعت» هم درباره پدیده ربا حرف زدهام.
مسئله من در تمام این سالها یک چیز بوده است. اگر فحشاء، اعتیاد و هر بدبختی دیگر در این سالها داشتهایم، ریشهاش در بانکداری غیراسلامی ایران بوده است. ریشه تورم امروز هم در همین سیستم بانکی است و همین تورم است که بر گرده مردم فشار میآورد. عدهای بهشدت ثروتمند میشوند و عدهای زیر دست و پا له میشوند! وقتی در جامعهای طبقه متوسط لاغر و کوچک میشود، فاتحه آن جامعه را باید خواند! پس قبول دارم که طیفی از مردم از دیدن «غریب» عصبانی میشوند اما میگویم بخشی از فیلم را هم من برای مسئولان ساختهام. آقایان مسئول این فیلم را ساختهام تا شما ببینید و از مسیری که رفتهاید بازگردید. اینگونه با مردم برخورد نکنید!
* تجربه نشان داده است که این فیلمها تأثیری بر مسئولان ندارد!
لااقل این است که ما یک شابلون در فیلم خود ارائه کردهایم. زمانی بود که برای پاسخنامههای چند گزینهای یک شابلون پاسخهای صحیح طراحی میکردند و براساس آن با جواب دیگران نمره میدادند. معتقدم آدمهایی مثل محمد بروجردی حکم همان شابلون را دارند و روی هر کسی بگذاری، اگر همخوانی نداشت، نمیتواند مدعی شود که من آدم صالح و درستی هستم.
* براساس روایت کتاب، محمد بروجردی فعالیتهایی در پیش از انقلاب داشته که شاید براساس استانداردهای بعدی خودش هم از جنس تندروی بوده است. این بخش از شخصیت بروجردی در فیلم نیست و شاید احساس شود شما آن را سانسور کردهاید، آیا تعمدی در نپرداختن به این وجه داشتید؟
در همان کتاب خاطرات این نکته وجود دارد که در حین یکی از عملیاتهای بمبگذاری، ناگهان متوجه میشود رهبری نهضت، مخالف این رویکرد است و در میانه همان عملیات، از کارش دست میکشد و بازمیگردد…
* ماجرایی که مربوط به آتش زدن یکی از شعب بانک بود.
بله. آنها در مسیر مبارزه خود تا جایی اطلاعی از نظر رهبر نداشتند ولی وقتی متوجه این دیدگاه میشود، دیگر در هیچ عملیاتی شرکت نمیکند. در همین فیلم هم او دیالوگی دارد که میگوید تمام نوجوانی و جوانیام را با اسلحه بزرگ شده و زندگی کردهام و جنگیدن را بلدم…
* و چقدر ادامه این دیالوگ زیباست که میگوید «ابتدا باید بدانم با چه کسی میجنگم!»
بله. خیلی ظریف سعی کردیم به سمت این ویژگیهای محمد بروجردی هم برویم. تحول در هر انسانی رخ میدهد. چه لزومی دارد گذشته آدمها را پاک کنیم. اصلاً مگر میشود گذشته شخصیتی مانند «حر» را از روایت زندگیاش پاک کرد. او تا شب قبل از کربلا، طور دیگری بود و تحول شخصیتش محصول یک سیر بود. بالاخره حتی جو جامعه هم بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب تغییر کرده است. مگر میتوان گذشته بروجردی را نادیده گرفت؟ فکر میکنید او مانند دیگر مردم، قبل از انقلاب سینما نمیرفته است؟ اتفاقاً او عاشق سینما بود و قهرمانان فیلمها را خیلی دوست داشت. او فیلمهای جنگی زیادی دیده بود و اتفاقاً یکی از دلایلی که در جنگهای چریکی بسیار قوی بود، به همین دلیل بود.
* فیلمهایی مثل «نبرد الجزایر» که در سکانسی از «غریب» هم میبینیم مشغول تماشای آن است.
دلیل دارد که این سکانس را در فیلم میگذارم. این آدم را نباید از مردم معمولی دور کنیم و به آسمانها ببریم. اینها همان مردم معمولی هستند که در یک سیر تحولی به این جایگاه رسیدهاند. مهم این است که وقتی به اعتقادی میرسد، پای اعتقادش میایستد.
سیدابراهیم عامریان تهیهکننده فیلم سینمایی «فسیل» ضمن اشاره به دلایل توفیق این فیلم در اکران نوروزی پیشبینی کرد که مجموع فروش آن در ادامه اکران از مرز ۱۰۰ میلیارد تومان عبور کند.
به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم عامریان تهیهکننده فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که بهعنوان پرمخاطبترین فیلم اکران نوروزی بالغ بر ۷۲۰ هزار نفر را در تعطیلات ابتدایی سال به سالنهای سینما کشاند، در گفتگو با مهر، گفت: این اتفاق فرمول مشخصی ندارد و فیلم «فسیل» را هم باید حاصل سالها کمدیسازی بنده بدانید. بالاخره در این سالها ایرادها و نقصهای کارهایمان را شناسایی کرده و آنها را رفع کردهایم تا به امروز که به یک کمدی مانند «فسیل» رسیدهایم. تلاش ما این بوده که فیلمی بسازیم که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون میآید، حالش خوب باشد و خداراشکر که این اتفاق رخ داده است.
وی تأکید کرد: تلاش ما این بود که این فیلم مخاطبان مختلف از سن و سالهای متفاوت را به سمت خود جلب کند. افرادی که سن بالاتری دارند با وجوه نوستالژیک فیلم به تعبیر خودمان حال میکنند و جوانترها و نوجوانها هم میتوانند از زوایای دیگر با داستان فیلم همراه شوند. نمیخواستیم یک فیلم برای مخاطب خاص بسازیم و دقیقاً به دنبال جذب مخاطب عام بودیم. هدف اصلیمان هم سرگرم کردن مخاطبان برای دو ساعت حضور در سینما بود که شکر خدا به این هدف هم رسیدهایم.
عامریان درباره همکاری با کریم امینی در مقام کارگردان این فیلم هم گفت: آقای امینی پیش از این، فیلم کمدی «دشمن زن» را ساخته بود و من هم احساس کردم کارگردانی است که میتواند این فیلم را به بهترین شکل تحویل مخاطب بدهد. درباره این همکاری ابتدا به اطمینان رسیدیم و به لطف خدا نتیجه آن هم خوب بود. کار کمدی اساساً کار گروهی است و تمام عوامل پشت صحنه در موفقیت این فیلم دخیل هستند.
این تهیهکننده درباره دلیل رضایت به اکران این فیلم در اکران نوروزی امسال که همزمان با ماه مبارک رمضان بود و احتمال عدم استقبال مخاطبان وجود داشت، گفت: من تا همین جا در دو مقطع ثابت کردهام که وقتی فیلمی خوب باشد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، چه سیل باشد، چه کرونا باشد و چه نوروزی که در سومین روزش ماه مبارک رمضان آغاز میشود، فروش خوبی خواهد داشت و مردم برای دیدن آن به سینما میآیند. ما با «دینامیت» ثابت کردیم که در اوج کرونا هم مردم به سینما میآیند. با «فسیل» هم ثابت کردیم در شرایطی که هیچ صاحب فیلمی تمایلی به اکران فیلمش نداشت، میتوان مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.
وی ادامه داد: طبیعتاً اگر نوروز امسال همزمان با ماه مبارک رمضان نبود و آن عده از مردم که به دلیل روزه بودن در طول روز به سینما نمیآیند هم میتوانستند در تمام سانسها به تماشای فیلم بنشینند، فیلم ما شرایط متفاوتی داشت. نمیتوان گفت این شرایط روی تعداد مخاطبان فیلم تأثیر نداشته است اما قرار نیست همیشه در شرایط ایدهآل فیلممان را اکران کنیم. در عین اینکه در همین شرایط هم فکر میکنم در ۹۰ درصد سانسهایی که داشتیم، سالنهایمان پر از مخاطب بوده است.
عامریان درباره نبود تبلیغات «فسیل» در تلویزیون هم گفت: واقعیت این است که ما برای تبلیغات تلویزیونی فیلم اساساً اقدامی نکردیم چرا که پیشتر برای فیلمهای دیگر اقدام کرده و به نتیجه نرسیده بودیم. در سه چهار فیلم اخیر بنده تلویزیون همکاریای برای پخش تبلیغات نداشت. هم «دینامیت» و هم «انفرادی» بدون تبلیغ تلویزیونی اکران شد و این بار هم ما خودمان اقدامی برای مذاکره با تلویزیون نداشتیم. با توجه به ظرفیتهایی که در فضای مجازی برای تبلیغ فیلمهای خود در اختیار داریم دیگر نیازی به تلویزیون هم نداریم.
این تهیهکننده درباره دلیل عدم فروش امتیاز پخش فیلمهای کمدی موفقی که تا به امروز در سینما داشته است به تلویزیون توضیح داد: ما امتیاز پخش دو فیلم «تگزاس ۱» و «تگزاس ۲» را در ازای دریافت تیزر تبلیغاتی، همان زمان اکران به تلویزیون واگذار کردیم و در ازای آن پولی هم دریافت نکردیم، اما تا امروز این فیلمها پخش نشده است. وقتی تلویزیون حاضر به پخش این فیلمها نیست، طبیعتاً برای ما هم جای مذاکره وجود ندارد که بخواهیم به دنبال فروش حق پخش فیلمهایمان به تلویزیون باشیم.
عامریان درباره پیشبینیاش از وضعیت استقبال مخاطبان از «فسیل» پس از اتمام تعطیلات نوروزی هم گفت: البته که پیشبینیها معمولاً اشتباه از آب در میآید اما به نظر میرسد اگر اتفاق ویژهای رخ ندهند و شرایط اکران فیلم به همین صورت ادامه داشته باشد شاید سیر صعودی استقبال از فیلم خواهیم بود. مگر اینکه اتفاق غیرمنتظرهای مانند کرونا رخ دهد که معمولاً در مواجهه با این اتفاقات، سینماها پیش از جاهای دیگر تعطیل و کمرمق میشوند. اگر اتفاقی رخ ندهد امیدواریم فروش «فسیل» از مرز ۱۰۰ میلیارد تومان عبور کند.
سینمای ایران موفق شد پس از ششماهونیم، رکورد تعداد روزانه مخاطبان را بشکند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سینمای ایران طی روز گذشته، سهشنبه؛ هشتم فروردینماه موفق شد با جذب ۱۲۹ هزار و ۴۰۰ مخاطب، رکورد مخاطب روزانه را بشکند. آخرین مرتبهای که سینماها توانستند مخاطبان روزانه بیشتر از این میزان را تجربه کنند، به ۲۲ شهریورماه سال گذشته برمیگردد که ۱۷۷ هزار نفر به سینماها رفتند.
طی روز گذشته، ۲۶۲۷ سانس برای سینماها تعریف شد و گیشه به عدد ۶ میلیارد و ۳۲۲ میلیون تومانی رسید.
گیشه ۴ فیلم جدید نوروزی، ۴ میلیارد و ۵۷۰ میلیون تومان و گیشه آثار قدیمی نیز برای روز گذشته، ۱ میلیارد و ۷۵۲ میلیون تومان بوداما این، تنها رکورد روز گذشته نبود. کمدی فسیل همچنان بر مدار صعودی حرکت میکند و دیروز توانست یک رکورد چشمگیر از خود به جای بگذارد. این فیلم تنها در روز گذشته، ۹۰۳ سانس نمایش داشت و حدود ۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان فروخت. تعداد مخاطبان این فیلم نیز برای روز گذشته، ۷۹ هزار نفر بود.
آخرین باری که فیلمی توانست بیش از این تعداد، مخاطب روزانه داشته باشد، به سال ۹۸ و کمدی مطرب بازمیگردد. بنابراین این آماری که توسط فسیل به جا ماند، نشان میدهد که کمدی کریم امینی، پرمخاطب فیلم به لحاظ استقبال روزانه، پس از دوران کرونا است. هر چند که انتظار میرود با تبلیغات بیشتر برای این فیلم طی روزهای آینده، رکوردهای درخشانتری توسط این فیلم به ثبت برسد.
از ۱۲۹ هزار و ۴۰۰ مخاطب روز گذشته، ۹۳ هزار و ۴۰۰ نفر به تماشای ۴ فیلم جدید یعنی فسیل، غریب، عروس خیابان فرشته و بچههای طوفان نشستند و ۳۶ هزار نفر دیگر نیز مخاطبان آثار قدیمیتری چون بخارست، ملاقات خصوصی، چپ، راست، لوپتو و… بودند.
گیشه ۴ فیلم جدید نوروزی، ۴ میلیارد و ۵۷۰ میلیون تومان و گیشه آثار قدیمی نیز برای روز گذشته، ۱ میلیارد و ۷۵۲ میلیون تومان بود.
سینماهای کشور طی ۸ روز نخست سال جدید، پذیرای ۵۸۰ هزار نفر بودند که این آمار اولا، بهمراتب بیشتر از مدت مشابه سال گذشته است و ثانیا، با توجه به تلاقی ماه مبارک رمضان با نوروز، یک عملکرد قابل قبول محسوب میشود. عملکردی که انتظار میرود تا پایان تعطیلات نوروزی، روندی صعودی در پیش گرفته و به قلههای بالاتری دست یابد.