مجموع فروش سینمای ایتالیا در سال ۲۰۲۳ با افزایش ۶۲ درصدی توانست از سایه بحران همهگیری کرونا خارج شود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، بر اساس آمار و ارقام اعلام شده از سوی شرکت ایتالیایی «Cinetel»، فروش گیشه سینمای ایتالیا در مقایسه با سال ۲۰۲۲ با ۶۲ درصد افزایش به ۴۹۵ میلیون یورو رسیده و شمار مخاطبان نیز با رشد ۵۹ درصدی ۷۰.۵ میلیون نفر شده است.
با این حال، بازار سینمای ایتالیا همچنان در مقایسه با میانگین پیش از همهگیری برای دوره ۲۰۱۷-۲۰۱۹، تقریباً ۱۶ درصد از نظر فروش و ۲۳ درصد از نظر شمار تماشاگران کاهش یافته است.
پرفروشترین فیلم سال سینمای ایتالیا «هنوز فردایی هست» اولین ساخته «پائولا کورتلزی» ستاره ایتالیایی بود که در ماه اکتبر پس از نمایش جهانی در جشنواره فیلم رم اکران شد. این درام کمدی سیاه و سفید که داستان آن در حال و هوای سال ۱۹۴۶ در رم اتفاق میافتد، نزدیک به ۳۳ میلیون یورو در گیشه فروخت و بالاتر از «باربی» (۳۲.۱ میلیون یورو) و «اوپنهایمر» (۲۷.۹ میلیون یورو) در رتبههای دوم و سوم قرار گرفت.
بر اساس این گزارش، فیلم های ایتالیایی در سال ۲۰۲۳ شامل تولیدات مشترک، درآمدی بالغ بر ۱۲۰ میلیون یورو داشته و ۱۸ میلیون مخاطب را جذب کردهاند که تقریباً ۲۶ درصد از کل تماشاگران را شامل می شود. سهم تولیدات ایتالیایی نه تنها بالاتر از میانگین سالهای پیش از همهگیری ۲۰۱۷-۲۰۱۹ (۲۱%) بوده، بلکه به میانگین کل دهه ۲۰۱۰-۲۰۱۹ نیز نزدیک است.
سه فیلم برتر ایتالیایی، علاوه بر «هنوز فردایی هست» شامل فیلم ماجراجویی و کمدی «من در مقابل تو: ماموریت جنگل» ساخته «جانلوکا لوزی» (۴.۸ میلیون یورو) و کمدی «Tre Di Troppo» ساخته «فابیو دی لوئیجی» (۴.۷ میلیون یورو) بودند.
ایتالیا آینه سایر کشورهای اروپایی است که گیشه سال ۲۰۲۳ آنها کمتر از دوران پیش از همه گیری است. گیشه فرانسه ۱۳.۱ درصد کمتر از میانگین قبل از کووید ۲۰۱۷-۲۰۱۹ است، در حالی که بریتانیا و ایرلند نسبت به میانگین دوره سه ساله پیش از همه گیری ۲۲.۱ درصد فروش کمتری ثبت کردهاند. برای آلمان این رقم ۱۶.۹ درصد کمتر و برای اسپانیا ۲۳.۹ درصد کمتر است.
کمپانی برادران وارنر اعلام کرد که «تام کروز» برای ساخت و توسعه فیلمهای اصلی و فرانچایز با این کمپانی به توافق رسیده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «تام کروز» همچنان به فعالیت در سری فیلمهای «ماموریت: غیرممکن» با کمپانی پارامونت پیکچرز ادامه خواهد داد اما در کنار آن یک قرارداد همکاری با کمپانی برادران وارنر برای توسعه و تولید آثار سینمایی منعقد کرده است.
«مایکل دلوکا» و «پاملا عبدی» مدیران برادران وارنر در بیانیهای گفتند: «ما از کار با تام کروز که یک اسطوره مطلق در صنعت فیلم است، هیجان زده ایم و مشتاقانه منتظر حضور بیشتر نبوغ او در سینما در سالهای آینده هستیم».
پروژههای گذشته کروز با برادران وارنر شامل فیلمهایی مانند «مصاحبه با خون آشام» و «کسب و کار مخاطرهآمیز»، «آخرین سامورایی» و «چشمان کاملا بسته» بوده است. آخرین پروژه او با این استودیو، «لبه فردا» بود که یک دهه پیش منتشر شد.
کروز نیز درباره این همکاری جدید گفت: «من برای کل تیم برادران وارنر-دیسکاوری و تعهد آنها به فیلم، طرفداران فیلم و تجربه سینمایی احترام زیادی قائل هستم و مشتاقانه در انتظار ساختن فیلمهای عالی با هم هستم!».
مجموع فروش فیلمهایی که تاکنون «تام کروز» در آن نقش داشته به بیش از 13 میلیارد دلار در گیشه جهانی میرسد.
هشتمین قسمت از سری فیلمهای اکشن «ماموریت غیرممکن» با حدود یک سال تاخیر در سال ۲۰۲۵ در سینماها اکران خواهد شد.
قسمت قبلی این سری فیلم با عنوان «ماموریت غیرممکن: روزشمار مرگ قسمت اول» را «کریستوفر مک کواری» کارگردانی کرد که درست قبل از دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» در سینماها به نمایش درآمد. علیرغم نقدهای مثبت، این فیلم با ۵۶۷ میلیون دلار در سطح جهانی کمتر از انتظارات فروخت. قسمت جدید و هشتم این فیلم قرار است با یک عنوان جدید راهی سینماها شود و داستان آن نیز دنباله وقایع «روزشمار مرگ قسمت اول» خواهد بود.
فیلم جدید از سری «جنگ ستارگان» با عنوان «مندلورین و گروگو» اواخر امسال و به کارگردانی «جان فاوارو» وارد مرحله تولید می شود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «جان فاوارو» که ساخت سریال «مندلورین» را برای سامانه نمایش آنلاین دیزنی پلاس بر عهده داشته از ساخت یک فیلم سینمایی جدید در دنیای جنگ ستارگان با عنوان «مندلورین و گروگو» خبر داد.
داستان سریال «مندلورین» درباره یک شکارچی جایزه بگیر با بازی پدرو پاسکال است که از یک شخصیت بیگانه و دوست داشتنی به نام گروگو (بیبی یودا) محافظت می کند و مشخص نیست فیلم جدید از لحاظ زمانی چه ارتباطی با این سریال خواهد داشت.
تاکنون سه فصل از سریال «مندلورین» عرضه شد و فصل چهارم آن در حال ساخت است. شخصیت گروگو که بنام بچه یودا یا بیبی یودا نیز شناخته میشود، یک شخصیت خیالی داستانی در سریال «مندلورین» است و از همان نژاد فضایی است که شخصیت محبوب یودا در سری فیلمهای «جنگ ستارگان» به آن تعلق دارد و برای همین به «بیبی یودا» مشهور شده هرچند به گفته «جان فاوارو» این شخصیت کودک، جوانی شخصیت یودا نیست.
فاورو در بیانیهای گفت: «من عاشق گفتن داستانهایی در دنیای غنی هستم که جورج لوکاس خلق کرده است. چشم انداز آوردن مندلورین و شاگردش گروگو به پرده بزرگ سینما بسیار هیجان انگیز است».
ورایتی در این باره نوشت: «مندلورین و گروگو» نخستین فیلم «جنگ ستارگان» است پس از «جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکر» در سال ۲۰۱۹، که فروش جهانی یک میلیارد دلاری داشت و به عنوان پایانی بزرگ برای ۹ فیلم اصلی این مجموعه فیلم پرطرفدار عمل کرد.
«جان فاورو» با همراهی «کاتلین کندی» رئیس لوکاس فیلم و «دیو فیلونی» خالق سریال «جنگ ستارگان: آهسوکا»، تهیهکنندگی فیلم جدید «مندلورین و گروگو» را بر عهده خواهند داشت.
اگرچه تقویم اکران محصولات سینمایی دیزنی دائماً در حال تغییر است، یک فیلم بدون عنوان «جنگ ستارگان» را برای ۲۲ می ۲۰۲۶ برنامه ریزی کرده است و همچنین یک فیلم جداگانه برای ۱۸ دسامبر ۲۰۲۶ و فیلم دیگری از دنیای «جنگ ستارگان» را هم برای اکران در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۷ افتتاح می شود. دیزنی جزئیات هیچ یک از آن فیلم ها را روشن نکرده است.
«جورج لوکاس» پس از ساخت سه گانه اصلی «جنگ ستارگان» بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۳، سهگانهای پسانگر از این فیلم را بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ شامل فیلمهای «تهدید شبح» (۱۹۹۹)، «حمله کلونها» (۲۰۰۲) و «انتقام سیت» (۲۰۰۵) به سینما آورد و در ادامه و پس از یک وقفه هفت ساله حق ساخت این مجموعه فیلم را در سال ۲۰۱۲ به قیمت چهار میلیارد دلار به کمپانی دیزنی فروخت.
در سال ۲۰۱۵ هفتمین قسمت از این مجموعه فیلم که اولین محصول کمپانی دیزنی بود تحت عنوان «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» به کارگردانی «جی.جی آبرامز» اکران شد و به فروش بیش از دو میلیارد دلار دست یافته است و نام خود را در کنار «آواتار» و «تایتانیک» به عنوان سه فیلم تاریخ سینما ثبت کرده که به فروش بیش از دو میلیارد دلار در گیشه جهانی دست یافتهاند.
«جنگ ستارگان: آخرین جدای» هشتمین قسمت از مجموعه «جنگ ستارگان» و دومین قسمت از یک سهگانه جدید از این مجموعه است که نویسندگی و کارگردانی آن بر عهده «رایان جانسون» بود که به فروشی بالغ بر ۱.۳میلیارد دلار دست یافت و در سال ۲۰۱۹ نهمین قسمت از آن سری فیلم با عنوان «جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکر» اکران شد.
آمار فروش بلیت آنلاین سینماها به همراه فیلمهای پرفروش و سینماهای محبوب مردم در سراسر کشور طی سه ماهه پاییز منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پاییز امسال یکی از سامانههای فروش آنلاین بلیت سینما ۴ میلیون و ۲۵۲ هزار و ۳۳۷ بلیت فروخته است که در این بین سهم بازار کل از فروش بلیت فیلمهای روی پرده ۴۳.۲۰ درصد و سهم بازار آنلاین در بخش فروش بلیت فیلم و تئاتر کمدی ۸۹.۲۰ درصد برآورد شده است.
پرفروشترینهای پاییز سینما
در سه ماهه پاییز، فیلم «هتل» با ۲ میلیون و ۲۳۳ هزار و ۷۹ بلیت خریداری شده در صدر جدول پرفروشها قرار دارد و در جایگاه بعدی هم فیلم «فسیل» با ۳۸۵ هزار بلیت خریداری شده، دومین کمدی پربیننده پاییز محسوب میشود. سومین فیلمی که با اقبال روبهرو شده هم، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» با ۳۱۳ هزار و ۹۶۹ بلیت فروخته شده است.
در ادامه جدول هم فیلم «ویلای ساحلی» با ۲۱۸هزار و ۳۱۴ بلیت و فیلم «گیجگاه» با ۱۴۷هزار و ۸۱۵ بلیت خریداری شده قرار دارند. همچنین فیلمهای «شهر هرت»، «جوجه تیغی» و «نارگیل ۲» به ترتیب با ۱۲۸هزار و ۱۳۸ بلیت، ۱۱۱هزار و ۳۴ بلیت و ۸۶ هزار ۷۳۹ بلیت فروخته شده، ردههای بعدی جدول فروش پاییزی را به خود اختصاص دادهاند.
سینماهای محبوب مردم، از تهران تا مشهد
در بین سینماهایی که مردم از طریق خرید آنلاین بلیت، بیشتر برای تماشای فیلم به آنجا رفتند «پردیس سینمایی ایران مال» با ۲۴۱ هزار و ۴۳۵ بلیت در صدر انتخاب مردم قرار دارد. بعد از آن هم «پردیس سینمایی کوروش» با فروش ۲۱۸ هزار و ۳۷ بلیت و «پردیس سینمایی آزادی» با ۱۱۷ هزار و ۲۸۹ بلیت، دومین و سومین سینمای پرمخاطب این سامانه فروش آنلاین بلیت شدند. «پردیس سینمایی مگامال» با ۱۱۷ هزار و ۲۵۶ بلیت و «پردیس سینمایی هویزه مشهد» نیز با ۱۱۶ هزار و ۶۱۰ بلیت فروخته شده هم در رتبههای بعدی هستند.
استانهای پرفروش
تهران و البرز با فروش ۲ میلیون و ۴۹۳ هزار و ۵۱۴ بلیت در صدر قرار دارند. بعد از آن هم استان خراسان رضوی با ۵۷۹ هزار و ۷۹۱ بلیت خریداری شده و استان اصفهان با ۲۸۶هزار و ۶۲۸ بلیت و استان فارس با ۲۱۲ هزار و ۲۵۰ بلیت خریداری شده در رتبههای اول تا پنجم هستند.
این آمار از سامانه فروش بلیت سینماتیکت استخراج شده است.
برنامه افزایش و کاهش قیمت بلیتهای سالن سینما که به تازگی از سوی انجمن سینماداران مطرح شدهاست، می تواند شرایط متفاوتی برای گیشه سینمای ایران در سال جدید ایجاد کند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، یکی از مهمترین بحثهایی که در طول سال سینمایی معمولاً رخ میدهد و حواشی بسیاری را بهوجود میآورد؛ افزایش قیمت بلیت سینماها در سراسر کشور است. هرچند افزایش قیمت بلیت میتواند در کشوری که با تورمهای آنی همراه است یک امر عادی باشد و برای اکثر سینماگرانی که صنعت سینمای خود را با سینمای جهان از جمله هالیوود مقایسه میکنند مسألهای کاملاً منطقی به شمار رود اما چنین افزایش قیمتهایی میتواند کمکی به اقتصاد دست و پا شکسته سینمای ایران داشته باشد؟
به تازگی سخنگوی انجمن سینماداران در خبری اعلام کرده که قرار است سینماهای کشور با افزایش قیمت فروش بلیت همراه باشد؛ البته این افزایش قیمت را میتوان به نوعی یک افزایش قیمت شناور دانست به نوعی که قیمت بلیت سینماها در روزهای پنجشنبه و جمعه به خصوص در ساعتهای اوج به ۸۰ هزار تومان خواهد رسید اما این قیمت روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه ثابت بوده و طبق روال قبل محاسبه میشود و در روزهای دوشنبه و سه شنبه به صورت نیم بها خواهد بود. در نگاه اول زمانی که به افزایشها و کاهشهای چنین خبری نگاه میکنیم اولین موردی که به ذهن میرسد این است که چه خوب در اکثر روزهای هفته قیمت بلیت سینماها مناسب است و مخاطبان میتوانند برای دیدن فیلمهای خود به سینما بروند، حتی ۲ روز در هفته هم قیمتها نیم بها است. اما مساله این است که چند درصد از مخاطبان در طول هفته فرصت سینما رفتن دارند؟
سینما رفتن در گذشته نه چندان دور یک تفریح خانوادگی به شمار میرفت؛ یعنی یک خانواده قشر متوسط جامعه که به دنبال برنامه ریزی برای تفریح تعطیلات آخر هفته خود بود سینما رفتن را حتماً اولین انتخاب خود در نظر میگرفت؛ جدا از اینکه یک خانواده نسبت به سلیقهاش چه فیلمی را انتخاب میکرد اما با توجه به هزینههای مقرون به صرفه این تفریح حتماً تماشای یک فیلم در سینما را در برنامه خود میگنجاند.
اما چند سالی است که خانوادهها با توجه به کاهش قدرت خرید خود در جامعه، سینما و فیلم دیدن را در اولویت آخر خود قرار داده اند. چرا که هزینه یک تفریح ۴ ساعته برای یک خانواده ۴ نفره بسیار بالا است؛ حالا تصور کنید که قیمت بلیت سینما برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است هرچند این قیمت برای روزهای پنجشنبه و جمعه و در ساعتهای اوج در نظر گرفته شده اما در همین روزها و ساعتهای اوج است که یک خانواده میتواند برای تماشای یک فیلم در کنار هم به سینما بروند. در طول هفته خیلی کم پیش میآید تا افراد بتوانند فعالیت شغلی خود را به موقع به پایان برسانند و در زمان مناسب برای تماشای فیلم به سینما بروند تازه اگر زمان کافی نیز داشته باشند در طول روز آنقدر خسته هستند که دیگر توانی برای تماشای یک فیلم ندارند.
اینکه مخاطب برای تماشای فیلم در سینما جدا از هزینه بلیت چه هزینههای دیگری خواهد داشت؛ پیش از این در گزارشهای دیگر منتشر شده و ثابت شده که کمتر خانوادهای توان پرداخت چنین هزینهای را خواهند داشت. درکنار آن انتخاب ساعت اوج برای افزایش قیمت برعهده سینمادار است؛ یعنی سینمادار این حق را دارد که قیمت بلیت سینمای خود را از اولین سانس تا آخرین سانس در روزهای پنجشنبه و جمعه ۸۰ هزار تومان در نظر بگیرد!
بارها از تهیهکنندگان و یا سینماداران پرسیده شده که آیا افزایش قیمت بلیت سینماها با توجه به درآمدهای افراد جامعه قانع کننده است؟ اما تنها جوابی که در این زمینه داده میشود این است که به سینمای جهان نگاه کنید، یا در آمریکا قیمت بلیت سینما n دلار است اما در ایران حتی به یک دلار هم نمیرسد، یا هزینه تولید در سینمای ایران افزایش پیدا کرده و این افزایش هزینه باید از طریق افزایش قیمت بلیت تأمین شود، یا سینماداری بسیار هزینه بر است پس باید به نوعی هزینههای مورد نظر تأمین شود. اما نکته مهم این است که مگر سینمای ایران قابل مقایسه با سینمای آمریکا است؟ مگر چنین گردش مالی عظیمی در سینمای ایران نیز وجود دارد؟
در طول یک سال گذشته؛ تنها چند فیلم که حتی تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد توانستند فروش قابل توجهی داشته باشند. فیلمهایی که توانستند مخاطب را به سالنهای سینما کشانده و فضایی را ایجاد کنند تا مخاطب به این فکر کند که فیلم ارزش هزینهای را که کرده داشته است. اما مگر مخاطب به همه فیلمهایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران میشود چنین نگاهی دارد؟ بدون تعارف مخاطب امروز سینمای ایران ترجیح میدهد، صبر کند تا فیلم مورد نظر اکران آنلاین شود و با مبلغی بسیار پایینتر و در شرایط بهتری مانند منزل از تماشای فیلمهای مورد نظر لذت ببرد.
بهتر است صادق باشیم و بحث لذت تماشای فیلم در سالن سینما را کنار بگذاریم، چرا که اکثر فیلمهایی که در سینمای ایران تولید میشود فیلمهای آپارتمانی بوده که نه تنها در یک تلویزیون ساده بلکه روی یک لپ تاپ هم میتوان به همان اندازه سالن سینما از دیدن آنها لذت برد. مگر سینمای ایران فیلمی در سطح «اوپنهایمر» میسازد که برای لذت بردن از جلوههای ویژه بصری آن مخاطب حتماً باید به سینما برود؟
در نهایت باید گفت با توجه به نوع استقبالی که طی یک سال گذشته از سینمای ایران شده است، با افزایش قیمت بلیت سینماها با افت شدید مخاطب مواجه خواهیم بود و بیش از پیش به اقتصاد سینمای ایران لطمه وارد خواهد شد.
جشنواره «عمار» در حالی در آستانه برگزاری چهاردهمین دوره قرار دارد که همچنان یکی از مهمترین وجوه تمایز آن، دایره مخاطبان مردمیاش در فرآیند اکران آثار است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهاردهمین دورهاش امسال برگزار میشود؛ رویدادی که خود را پایگاهی برای کم برخورداران و محرومان میداند و از همان زمانی که سنگ بنایش گذاشته شد این گزاره را در دلش بارور کرد که صدای آنهایی باشد که کمتر تریبونی در اختیار دارند و در عین حال به دنبال عدالتخواهی و مطالبهگری هستند.
از «عمار» میگویم. جشنوارهای که در دیماه سال ۸۹ متولد شد و با آنکه در همان گام نخست با تنها ۲۰ فیلم آغاز به کار کرد اما همان آثار را در سی نقطه از کشور به نمایش گذاشت تا بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای جبهه فرهنگی انقلاب شناخته شود.
از همان ابتدا پرچمدار این رویداد دو چهره شناختهشده بودند؛ وحید جلیلی که این روزها راهبری پروژه تحول در تلویزیون را برعهده دارد، یکی از آنهاست که از ابتدای ریاست شورای سیاستگذاری «عمار» را عهدهدار شد و در کنارش هم همواره نام نادر طالبزاده فیلمساز فقید سینما در قامت دبیر جشنواره به چشم میخورد، کارگردان و مستندساز تاثیرگذاری که بعد از مدتی اقامت در آمریکا به ایران بازگشت تا ضمن ساخت مستندهایی درباره نخستین روزهای ایران در پس از انقلاب و البته تحولاتش، طرح جشنواره «عمار» را دراندازد تا الحاق پیشوند «مردمی» به آن باعث شود بعدها آثار این رویداد به دورافتادهترین نقاط ایران هم برود و اساسا مخاطبان را با موجودیتی به نام «سینما» آشنا کند.
آرمان «عمار» چیست؟
«عمار» حالا یکی از استراتژیکترین جشنوارههایی است که به بهانهاش فیلمسازان گردهم میآیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند، آثاری که گرچه از منظر ساخت گاهی نمیتوانند دوستدارانشان را راضی کنند اما مضامین تازهای پیش روی مخاطبان میگذارند«عمار» حالا یکی از استراتژیکترین جشنوارههایی است که به بهانهاش فیلمسازان گردهم میآیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند. فیلمهایی که گرچه از منظر ساخت گاهی نمیتواند دوستدارانش را راضی کند اما مضامین تازهای پیش روی مخاطبان میگذارد، خط سیر این جشنواره تا به امروز بر محور «محتوا» تعریف شده و در هر دوره شاهد طرح برخی سوژهها و موضوعات روز هستیم. به تعبیری ایدههایی که این آثار در دل خود دارند میتواند متضمن ورود کارگردانش به عرصه سینمای حرفهای و گاهی به مناسبات مدیریتی شود.
حامد بامروتنژاد مدیرشبکه دوسیما، محمدصادق باطنی مدیر شبکه امید و… از جمله مدیرانی هستند که از «عمار» برخاستهاند و بستر رشدشان همین رویداد بوده است.
تنها کمی بعد از اعلام موجودیت جشنواره «عمار» بنیانگذارانش از تولد یک گردهمآیی تازه به موازات «عمار»، خبر دادند؛ کنفرانس افق نو از مشتقات همین جشنواره بود، کنفرانسی که از دل جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ پدید آمد اما در ادامه نادر طالبزاده دبیری هر دو جریان را برعهده گرفت که البته تاریخ آخرین دوره برگزاریاش به سال ۹۷ بازمیگردد.
رویدادی که تکیهاش بر استفاده از چهرههای بینالمللی غربی برای بیان مواضع استکبارستیزانه بوده است، درست شبیه آنچه که در جشنواره «عمار» پیگیری میشود با این تفاوت که محوریت این جشنواره بر استفاده از نیروهای انقلابی گمنام در داخل کشور است.
مخاطب «عمار» کیست؟
«سازمان تماشای گسترده»، «مخاطبان هدف»، «پایتخت گریزی» و… همه و همه کلیدواژههایی است که در طول عمر چهارده ساله این جشنواره به تواتر از بانیان «عمار» شنیده شده است، هدفی که از همان ابتدا به دنبالش بودند و برای آنکه وجهی عملی پیدا کند شبکهای منسجم از افراد را ترتیب دادند تا ضمن آشنا کردن شهروندان شهرهای فاقد سینما با مفهومی به نام «سینما»، محصولات فرهنگی سینمایی مطابق با رویکردهایشان را در سبد خانوادههای کمبرخوردار قرار دهند؛ همین هم شد، حالا گسترش این شبکه و زنجیره طولانی افرادی که این مسأله را دغدغه خود میدانند باعث شده حتی سینماگران مطرح هم آثارشان را به دست ساز و کار این شبکه بسپارند تا فیلمها دست به دست به کمجمعیتترین و کمبرخوردارترین مناطق برسد و البته چرخه اقتصادی مناسبی هم برایشان به ارمغان بیاورد.
فرمول این اکرانها توأمان هم عجیب و هم ساده است؛ عجیب از این منظر که نیازی به ادوات و تشکیلات گستردهای برای نمایش فیلمها نیست و ساده از آن رو که با کمترین ابزار هم میشود تجربه تماشای دستهجمعی فیلمها را برای تماشاگران رقم زد درواقع کافی است شما یک لپتاپ، یا یک پروژکتور و فیلمهای مورد تأیید این رویداد را داشته باشید تا حلقهای از این زنجیره اکران مردمی شوید آن گاه است که میتوانید آثار سینمایی را برای آن دسته از مخاطبانی که شاید کمتر فرصت رفتن به سینما را دارند و یا حتی سینمایی در شهرشان نیست، به نمایش بگذارید.
نمایش چندین و چندباره فیلمها از یک سو و تراکم پخش آنها در نقاط مختلف باعث شده تا آثار وجهی اقتصادی هم برای این جشنواره و هم برای سازندگان فیلمها داشته باشد. کافی است آماری از فروشی که در این چند سال که شبکه اکران مردمی قدرت گرفته بررسی کنید، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «منطقه پرواز ممنوع»، «منصور»، «لوپتو» و… از جمله آثاری هستند که علاوه بر فروشهای سینمایی، با حضور در این شبکه بالغ بر یک میلیارد تومان فروختند.
الگوی «عمار» چیست؟
همانطور که اشاره شد، جشنواره فیلم «عمار» با دستور کار کشف استعداد از بخشهای نادیده مانده جبهه فرهنگی انقلاب، متولد شد و طبیعتا در طول سالهای برگزاری بخش اصلی ویترین آن هم به ساختههای چهرههای غالبا گمنامی اختصاص پیدا کرده است که برخی از آنها بعدها به جریان اصلی سینمای ایران پیوستند.
«عمار» اما در کنار توجه به استعدادها در دورههای مختلف برگزاری اهتمام ویژهای به معرفی الگو، در قالب پاسداشت سینماگران و هنرمندان پیشکسوت هم داشته است. در هر دوره از جشنواره «عمار»، بخش ویژهای از آیین اختتامیه به بزرگداشت یک چهره معتبر هنری اختصاص پیدا کرده است که در یک نگاه کلی میتوان از کنار هم قرار دادن این اسامی، متوجه چشمانداز جریان «عمار» برای فعالیت هنری شد.
زندهیاد نادر طالبزاده، پرچمدار و هدایتگر اصلی جریان «عمار» در سالهای ابتدایی شکلگیری بود و به همین دلیل سال گذشته و در اولین نوبت از برگزاری این رویداد پس از درگذشت این هنرمند، بخش ویژهای به نکوداشت میراث فرهنگی، هنری و رسانهای او اختصاص پیدا کرد.
در کنار مرحوم نادر طالبزاده، جمال شورجه دیگر سینماگری بود که آیین بزرگداشتش در سیزدهمین دوره جشنواره «عمار» برگزار شد اما اگر به کتابچه خاطرات این رویداد رجوع کنیم، با تنوع قابلتوجهی از چهرههای پیشکسوت تجلیل شده در جریان «عمار» مواجه میشویم.
سیروس مقدم، سیدمحمود رضوی، محمدرضا سرشار، رضا برجی، امراله احمدجو، ابوالقاسم طالبی، فرجالله سلحشور و مسعود جعفریجوزانی تنها برخی از چهرههای هنری تجلیل شده در دورههای مختلف جشنواره «عمار» محسوب میشوند.
سید داود میرباقری را اما میتوان یکی از اولین و البته شاخصترین این چهرهها دانست. آیین پاسداشت کارنامه کارگردان سریالهایی همچون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» در سومین دوره جشنواره عمار در سال ۹۱ برگزار شد و داود میرباقری در این مراسم اینگونه نسبت به بزرگداشت خود واکنش نشان داد: « تقدیر در جشنوارهای با مضامینی ارزشی و در حضور چنین مادرانی که در راه پایداری انقلاب اسلامی استقامت کردهاند و ما همه به آنها بدهکاریم، شبی را برای من رقم زد که همیشه در ذهن و خاطر من میماند و خستگی دو دهه کار ساخت آثار تاریخی مذهبی را از تنم به در کرد.»
تازههای «عمار» چیست؟
ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شودروز گذشته ۱۸ دی ماه نشست خبری این رویداد هم برگزار و طی آن اعلام شد قرار است بزرگداشت محمدحسین لطیفی که سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» را با محوریت شهید بروجردی ساخته بود و نکوداشت مرحوم پروانه معصومی که به چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری درگذشت، برگزار شود.
اسعد دبیر این رویداد اما از یک اینفلوئنسری متفاوت گفت، او تاکید کرد: «عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره میبایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.» در عین حال تاکید شد: «در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمیکنیم اما تلاش میکنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفتوگو کنند.»
همچنین برگزارکنندگان جشنواره از یک شگفتانه در اهدای جوایز خبر دادند؛ جایزهای ضد مردمی!
در این نشست مطرح شد قرار است این جایزه به کسانی داده شود که ضد مردمیترین افراد هستند و دربرگیرنده ویژگیها و غافلگیریهایی است.
فیلم سینمایی «هاوایی» موفق شد تا طی ۳ روز نخست فروش خود، بیش از ۳ میلیارد تومان بفروشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی هاوایی بهعنوان هشتمین فیلم کمدی سینماها، از صبح چهارشنبه ۱۳ دیماه به روی پرده سینماها رفت که توانست در نخستینگام، آمار قابلقبولی از خود به جای بگذارد.
ساخته بهمن گودرزی موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، با جذب حدود ۵۴ هزار مخاطب در ۹۳۰ سانس، ۳ میلیارد و ۴۱۵ میلیون تومان بفروشد.
این آمار افتتاحیه از آن جهت خوب ارزیابی میشود که به دلیل تعطیلی روز پنجشنبه سینماها، یکی از روزهای افتتاحیه فیلم به شنبه موکول شد که یکی از کممخاطبترین روزهای هفته شمرده شده و تاثیری منفی بر راندمان کلی افتتاحیه این فیلم داشت. ضمن اینکه هاوایی طی ۳ روز نخست نمایش خود، عمدتا در سینماهای تهران نمایش داشت و این آمار، بیشتر در سینماهای پایتخت و چند سینمای مرکز استان محقق شده و به همین دلیل، از تعداد سالن کمتری به نسبت چند فیلم دیگر برخوردار بود.
با این آمار، هاوایی به دومین فیلم پرفروش روزهای اخیر تبدیل شده که رقابت تنگاتنگی را با هتل در صدر جدول آغاز کرده است. با چنین عملکردی، هاوایی قطعا یکی از پرفروشترین فیلمهای امسال خواهد شد که میتواند تاثیرگذاری خوبی بر گیشه سالانه داشته باشد.
هاوایی، داستان یک ورزشکار ایرانی است که قصد دارد تا برای پیشرفت خود، زیر بار مهاجرت و پناهندگی کشور دیگری برود اما از جایی به بعد در ماجرایی قرار میگیرد که او را به فرد سرشناس مجازی تبدیل میکند و حالا ماجرا برای او به شکل دیگری رقم میخورد.
در این فیلم، امیر جعفری، امین حیایی، امیرحسین رستمی و ریحانه پارسا به ایفای نقش پرداختهاند.
سینمای دفاعمقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصهها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقرهای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهلودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا میتوان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس میگویم.
سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونههای سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفهها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبهرو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونههایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.
روایت تولد یک ژانر بومی
دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سختترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار میرود اما سینمای آن روزگاران طلاییترین دوران خود را سپری میکردجنگ ایران و عراق را میتوان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاههای بینالمللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟ مگر میتوان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانیها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانوادههایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنیها از این جنگ کم نیست و قصهها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروههای فیلمسازی عازم جبهههای جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.
دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سختترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار میرود اما سینمای آن روزگاران طلاییترین دوران خود را سپری میکرد؛ دورانی که اتفاقا فیلمهای جنگی پرتوفیق بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلمها، زندگی مشقتبار در سایه جنگ و البته آرمانهای خود را میدیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن میکاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما میگویند.
بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴
سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونههای سینمایی محسوب میشد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژهای نسبت به آن داشتند و فیلمهایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود میدیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.
اتوبوس شب – ۱۳۸۵
ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلمهایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آنها میکردند، اندک ساختههای دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلمهایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصهای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلمهایی که به نظر میرسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید میشدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنوارهها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمیدیدند.
تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶
دهه ۹۰ را اما میتوان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلمهای تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلمهایی با محوریت روزهای جنگ و گروهکهای درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آنها هستند.
سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار
جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سیونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخصترین فیلم حاضر در این دوره بیتردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.
موقعیت مهدی
فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.
فیلمهای «غریب» به کارگردانی محمدحسینلطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را میتوان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.
نمایی از فیلم «شماره ۱۰»
فیلمهای «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گلهای باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستانهای مرتبط با سالهای جنگ تحمیلی پرداختند.
به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک میشویم که آمار فیلمهای دفاعمقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهلویکم رسید و شواهد نشان میدهد در دوره چهلودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.
کارویژهای برای احیای یک ژانر بومی
«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسهها و آن قهرمانان نیافته است. بیشک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریدهای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.
امسال رقابت سخت پیش میرود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولیها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروریبر سرفصل سیاستهای مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلانتر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، بهصورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز میتواند صورت یک مطالبه رسانهای به خود بگیرد.
کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیشتر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایتهای خود را از آثاری به عمل میآوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت میشوند.»
جشنواره چهلودوم فیلم فجر از این منظر میتواند بهصورت ویژهتر زیر ذرهبین قرار بگیرد. بهخصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش میرود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولیها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»
در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر میتواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، بهعنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.
قهرمانها در صف «فجر۴۲»
از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر میبرند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمیتوان درباره سهم تولیدات دفاعمقدسی در میان آنها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژهها میتوان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانهزنی کرد.
سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سالهای گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زینالدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاعمقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم بهرغم تجربههایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلماولی جشنواره امسال به حساب میآید.
حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی از اصلیترین کنجکاویها درباره «آسمان غرب» است که به نظر میرسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژههای پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایتگر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیهکنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهلودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علیاکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.
حضور میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی از اصلیترین کنجکاویها درباره این پروژه است که به نظر میرسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژههای پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیهکنندگی این فیلم را حبیب والینژاد برعهده دارد که تجربه تهیهکنندگی فیلمهای شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والینژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سالهای دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.
نمایی از فیلم «مجنون»
فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری میکند قصهای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت میشود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.
بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیهکنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سالهای دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینیتبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش میپردازند.
قهرمان جندی شاپور
فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیهکنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلمهای دفاعمقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرتالله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کردهاند و آنطور که از خلاصه داستان رسمیاش برمیآید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.
«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاهحسینی و تهیهکنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلمهای دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخصترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.
با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقتدوست اشاره کرد.
از این هفته، قیمت بلیت سینماها، به شکلی شناور طی روزهای هفته تعیین میشود که این رویکرد، فارغ از تامین بخشی از هزینههای تولید، توزیع و پخش، میتواند دست مخاطبان را در انتخاب روزهایی که میتوانند با بضاعت مالی خود به سینما بروند را باز میگذارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از این هفته، قیمت بلیت سینماها طی روزهای مختلف، با روندی شناور، بین ۴۰ تا ۸۰ هزار تومان در سینماهای مدرن خواهد بود. قیمت بلیت در سینماهای ممتاز نیز بین ۲۵ تا ۶۰ هزار تومان در نوسان خواهد بود تا مخاطبان، بر مبنای وقت و مقتضیات مالی خود، به تماشای فیلم بنشینند.
همواره افزایش قیمت بلیت، با مقاومتها و مخالفتهای برخی رسانهها همراه بوده است اما شرایط برای امسال، به شیوهای طراحی شد که کمترین میزان مخالفت با این طرح انجام شده است. طرحی سنجیده که کمتر از میزان تورم محسوس در جامعه محاسبه شده و میتواند کمک خوبی برای سینماداران، سینماگران، دفاتر پخش و البته مخاطبان به حساب آید.
اصلا چرا باید قیمت بلیت افزایش پیدا کند؟
اینکه چرا قیمت بلیت سینما باید افزایش پیدا کند، تابع پارامترهای بسیاری است. نخستین دلیل مهم آن، افزایش سرسامآور هزینه تولیدات سینمایی است. تا همین ۲ سال پیش، میشد با ۳ میلیارد تومان، یک فیلم لوباجت را با بازیگرانی غیرچهره تولید کرد اما امروز، هزینه تولید همان فیلم، کمتر از ۷ میلیارد تومان نخواهد بود. حالا محاسبه کنید هزینه تولید یک درام آپارتمانی را که قطعا بالاتر از ۱۵ میلیارد تومان خواهد شد. این وضعیت برای آثاری که پروداکشن خاصی دارند، بسته به آپشنها و مقتضیات فنی و لجستیکی فیلم، ضریب بالایی میخورد و هزینه اثر را به بیش از ۳۰ میلیارد تومان میرساند.
حالا سرمایهگذاری که بر روی این تولیدات ریسک میکند، باید در گیشه، ۳ برابر هزینهکرد خود بفروشد تا تازه به سرمایه اولیه خود برسد. یعنی فیلمی که ۳۰ میلیارد تومان هزینه تولیدش شده، باید در گیشه، ۹۰ میلیارد تومان بفروشد تا سرمایهگذار، تازه هزینه ۳۰ میلیاردی خود را به دست آورد. حال ببینید که چند فیلم، سالانه به گیشه ۹۰ میلیارد تومانی میرسند.
در شرایطی که هزینههای تولید، سینماداری و پخش، بالا رفته، چگونه میتوان انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگهداشته و آن را افزایش نداد؟
هزینه تولید در سینمای ایران درحالی با رشد روزافزون مواجه شده که سقف قیمت بلیت سینما در ایران، ۶۰ هزار تومان یعنی حدود ۱ دلار بود و این فاکتور، برای سینمایی که بسیاری از ادوات فیلمسازی و سینماداری، خارجی و وارداتی است، صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین در شرایطی که قیمت بلیت در کشورهای همسایه، تا ۱۵ دلار میرسد، قیمت ۱ تا ۱/۵ دلاری فعلی برای بلیت سینماهای کشور، چندان زیاد نیست و سینما را همچنان به عنوان ارزانترین تفریح برای مردم نگهمیدارد. اینکه برخی اعتقاد دارند که بهای سینمارفتن برای مردم، باید ارزانتر از این میزان باشد، نیاز دارد که توقعات را به نهادهای بالادستی ارجاع داد تا آنها با تدوین سازوکاری، شرایط سینما رفتن بیشتر را برای مخاطبان مهیا کنند. وگرنه در شرایطی که هم هزینه تولیدات، هم هزینه سینماداری و هم هزینه تبلیغات و پخش، بالا رفته، چگونه میتوان از مسئولان سینمایی انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگهداشته و آن را افزایش ندهند؟ ضمن اینکه اگر بخواهیم متناسب با شرایط تولید، توزیع و پخش، نسبت به قیمتگذاری بلیت سینما اقدام کنیم، شک نکنید که این رقم، هرگز از ۳۰۰ هزار تومان کمتر نخواهد بود. بنابراین وقتی قرار است تنها چند سانس دو روز انتهایی هفته، قیمت بلیت در سالنهای مدرن به ۸۰ هزار تومان برسد، باز ببینید که چه سوبسیدی برای فیلم دیدن مردم، از جیب اهالی سینما و فعالان این حوزه پرداخت میشود.
ضمن اینکه در وضعیتی که قیمت همه شاخصها طی سال جاری، برای چند مرتبه بالاتر رفته، چطور میتوان انتظار داشت که قیمت بلیت صنعت گرانی چون سینما، بیشتر نشود؟ در شرایطی که سقف قیمت بلیت کنسرت در تهران، ۸۰۰ هزار تومان است، آیا سقف ۸۰ هزار تومانی بلیت سینما که یکدهم قیمت بلیت کنسرت است، منطقی به نظر میرسد؟
مهندسی خوب شناور شدن قیمت بلیت
سیاست شناور کردن قیمت بلیت، یک اقدام حرفهای در سینمای ایران محسوب میشود. رویکردی که در تمامی کشورهای صاحب این صنعت رعایت میشود اما در ایران، قیمت بلیت، همواره روی دور ثابتی از قیمت بوده که آشکارا، امتیازی را برای مخاطبان و فعالان سینما به همراه نداشت. بهعبارتی، مخاطب سینما مجبور بود در صبح شنبه، همان بهای بلیتی را بپردازد که برای سانس انتهایی پنجشنبه شب میپرداخت و این، ظلم بزرگی بود که به هر دو طرف وارد میآمد.
شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سالها پیش، بهشکلی حرفهای در این سینما پایهریزی میشد
افزایش روزهای نیمبها، ضربهگیر بسیارخوبی برای بالا رفتن قیمت بلیت، تنها در چند سانس پیک روزهای پنجشنبه و جمعه است. ازقضا، انتخاب خوبی هم برای تعیین روز دوم نیمبها در نظر گرفته شده است. در هفته، ۳ روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه، مخاطبان کمتری داشتند. نیمبها شدن شنبهها، برای مدتی در سال ۹۷ صورت گرفت که این آزمون و خطا، اگرچه با رشد نسبی مخاطب همراه بود اما رقم فروش را به میزان شنبههای عادی نرساند و به همین دلیل، این طرح تداوم نیافت. اگر این اتفاق برای روز یکشنبه رخ میداد، میتوانست تاثیرات سویی بر فروش دوشنبه بگذارد و به همین دلیل، انتخاب دوشنبه برای دومین روز نیمبها، بهترین تصمیم در این زمینه بود.
با این شیوه قیمتگذاری، روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه، یک قیمت، روزهای دوشنبه و سهشنبه یک قیمت و دو روز انتهایی هفته نیز یک قیمت متفاوت برای سینماروها دارند و این روند در صورت تثبیت (که احتمالا چندهفتهای به طول بینجامد) اتفاقهای خوبی را برای تمامی طرفها به همراه خواهد داشت.
بنابراین شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سالها پیش، بهشکلی حرفهای در این سینما پایهریزی میشد تا علاوه بر تامین بیشتر هزینههای تولید، توزیع و پخش، مخاطبانی حرفهای تربیت کنیم. این اتفاق در میانمدت و بلندمدت، ثمرات بسیاری برای سینمای ایران و مخاطبان هدف آن به همراه خواهد داشت.
یونیورسال پیکچرز سال ۲۰۲۳ را به عنوان استودیوی غالب هالیوود در گیشه جهانی، آمریکای شمالی و بین المللی به پایان برد و به سلطه دیزنی از سال ۲۰۱۶ پایان داد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، در حالی که کمپانی دیزنی از سال ۲۰۱۶ به صورت متوالی در صدر فروش سالانه استودیوهای فیلمسازی در گیشه جهانی سینما قرار داشت اما یونیورسال پیکچرز برای نخستین بار در هشت سال اخیر، پرفروشترین استودیو فیلمسازی نام گرفت.
مدیران استودیو اعلام کردند که یونیورسال پیکچرز که ۲۴ فیلم را در مقایسه با ۱۷ فیلم از دیزنی در سال ۲۰۲۳ اکران کرد، ۱.۹۴ میلیارد دلار در گیشه آمریکای شمالی به دست آورد، در حالی که فروش این استودیو در گیشه بین المللی به ۲.۹۷ میلیارد رسید که مجموع فروش جهانی ۴.۹۱ میلیارد دلار را برای این کمپانی رقم زد.
کمپانی دیزنی علیرغم یک سال سخت با چندین شکست، توانست ۱.۹ میلیارد دلار در آمریکای شمالی، ۲.۹۲ میلیارد دلار در سطح بین المللی و ۴.۸۳ میلیارد دلار در گیشه جهانی کسب کند.
یونیورسال اولین استودیو در آمریکای شمالی بود که از آستانه یک میلیارد دلار عبور کرد و پنج فیلم پرفروش خود را به رهبری انیمیشن «برادران سوپر ماریو» اکران کرد که در سال ۲۰۲۳ با ۵۷۵ میلیون دلار به عنوان دومین فیلم پرفروش سال در آمریکای شمالی به نمایش گذاشته شد.
دیگر فیلمهایی پرفروش یونیورسال در آمریکا عبارتند از «سریع و خشن ۱۰» (۱۴۶.۱ میلیون دلار)، «پنج شب با فردی» (۱۳۷.۳ میلیون دلار)، «جنگیر: معتقد» (۶۵.۵ میلیون دلار) و «درب کابین را بزن» (۳۵.۴ میلیون دلار).
«اوپنهایمر» در میان فیلمهای شماره یک قرار نگرفت زیرا با ۸۲.۵ میلیون دلار در آخر هفته ۲۱ تا ۲۳ ژوئیه پس از فیلم «باربی» محصول برادران وارنر، که تبدیل به بزرگترین فیلم سال در گیشه آمریکای شمالی و جهانی شد، در جایگاه دوم قرار گرفت.
فیلم بیوگرافی «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان با ۳۲۶.۱ میلیون دلار به عنوان دومین فیلم بزرگ سال یونیورسال در آمریکای شمالی در سال ۲۰۲۳ به کار خود پایان داد و با ۹۵۲ میلیون دلار به عنوان پرفروشترین فیلم زندگینامه تمام دوران در گیشه جهانی و همچنین پرفروشترین فیلم سینما با درجه سنی «R» شناخته شد.انیمیشن «برادران سوپر ماریو» با ۱.۳۶ میلیارد دلار پس از کسب رکورد فروش افتتاحیه با ۳۷۷ میلیون دلار (بیش از ۳۵۶ میلیون دلاری باربی)، پرفروشترین انیمیشن سال ۲۰۲۳ نام گرفت و به عنوان دومین انیمیشن پرفروش تاریخ سینما پس از «منجمد ۲» (۱.۴۵ میلیارد دلار) محصول دیزنی قرار گرفت و دومین انیمیشن پرفروش تمام دوران در گیشه آمریکای شمالی پس از «شگفتانگیزان ۲»با ۶۰۹ میلیون دلار شد.
یونیورسال همچنین با فروش ۲۹۰ میلیون دلاری فیلم «پیج شب با فردی» گیشه فیلمهای ترسناک سال را نیز به نام خود ثبت کرد.
از مهمترین فیلمهای دیزنی در سال ۲۰۲۳ نیز میتوان به فیلم «قسمت سون نگهبانان کهکشان» استودیوی مارول اشاره کرد که ۳۵۹ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۸۴۶ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. «پری دریایی کوچولو» از استودیوی انیمیشن والت دیزنی با ۲۹۸ میلیون دلار فروش داخلی و ۵۷۰ میلیون دلار جهانی و انیمیشن «اِلمنتال» با ۱۵۴ میلیون دلار فروش داخلی و ۴۹۶ میلیون دلار فروش در گیشه جهانی، دیگر آثار موفق استودیوی عظیم دیزنی در سال گذشته میلادی بودند.
«آواتار: راه آب» که در دسامبر ۲۰۲۲ اکران خود را آغاز کرد نیز بیش از یک میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به دست آورد که ۲۸۳ میلیون دلار آن از آمریکای شمالی و ۷۳۴ میلیون دلار از بازارهای بینالمللی کسب شد. این فیلم علمی تخیلی چهار هفته را در رتبه اول سپری کرد و با فروش جهانی ۲.۳۲ میلیارد دلار، سومین فیلم پروش تاریخ سینما نام گرفت.
برادران وارنر با درآمد داخلی ۱.۴۳ میلیارد دلاری، بین المللی ۲.۴۱ میلیارد دلار و جهانی ۳.۸۴ میلیارد دلار در رتبه سوم موفقترین استودیوهای سال ۲۰۲۳ پس از یونیورسال و دیزنی قرار گرفت و سونی پیکچرز در رتبه چهارم (۱.۰۱ میلیارد دلار داخلی، ۱.۰۸ میلیارد دلار بین المللی، ۲.۰۹ میلیارد دلار جهانی) و پس از آن پارامونت (۸۴۲.۴۱ میلیون دلار داخلی، ۱.۱۸ میلیارد دلار بین المللی، ۲.۰۳ میلیارد دلار جهانی) قرار گرفت.